فهرست مطالب حسین عصارزاده
-
این مطالعه آزمایشگاهی اثر لیزر Er: YAG و ژل فلوراید اسیدی را روی رمینرالیزاسیون ضایعات پوسیدگی اولیه مینایی، هنگامی که به تنهایی و یا با هم بکار می روند، بررسی کرده است.
90 اسلب باکال و لینگوالی از دندانهای مولر انسانی تهیه گردید. نمونه ها تحت سیکل pH قرار گرفتند تا ضایعات پوسیدگی اولیه مینایی ایجاد گردد. سپس به صورت تصادفی به شش گروه به صورت زیر تقسیم شدند: کنترل مثبت بدون ضایعات پوسیدگی اولیه، گروه دوم: کنترل منفی دارای ضایعات پوسیدگی اولیه مینایی، گروه سوم: قرار گرفتن ژل فلوراید روی مینا، گروه چهارم: تاباندن لیزر Er: YAG روی مینا، گروه پنجم: ابتدا استفاده از ژل فلوراید و سپس تاباندن لیزر، گروه ششم: ابتدا لیزر و سپس کاربرد ژل فلوراید. قبل و بعد از درمان، محتوای یون فلوراید نمونه ها به وسیله دستگاه پتانسیومتر اندازه گیری شد. آنالیز آماری با آزمونهای کروسکال والیس وANOVA انجام گرفت. (05/0=)
کاربرد ژل فلوراید قبل یا بعد از تاباندن لیزر بیشترین افزایش را در مقاومت به اسید و افزایش جذب فلوراید مینایی، مشخص کرد. (05/0 (p<. گروه چهارم با تاباندن لیزر، افزایش جذب فلوراید مینایی را در مقایسه با گروه اول و دوم نشان داد. اما گروه درمان شده با لیزر در مقایسه با گروه درمان شده با ژل فلوراید اختلاف مشخصی نداشتند.
لیزر Er: YAG ترکیب شیمیایی مینا را تغییر داده و سختی آن را، به خصوص در ترکیب با فلوراید افزایش می دهد که
پیشنهاد کننده پتانسیل ضدپوسیدگی آن استکلید واژگان: لیزر Er: YAG, یون فلوراید, رمینرالیزاسیون}IntroductionThe present study was conducted with the aim of evaluating the effects of Er:YAG laser (λ=2940 nm) and acidulated phosphate fluoride (APF) gel on the acid resistance of enamel white spot lesions, when applied alone or combined together.Materials And MethodsThis laboratory study was conducted on 90buccal and lingual slabs of human molar teeth. The samples were submitted to pH-cycling model to create white spot lesions. Subsequently, they were randomly assigned into six groups of positive control (without enamel white spot lesion), negative control (with enamel white spot lesion), enamel treated with APF gel, enamel irradiated with Er:YAG laser, pre-treated with APF gel followed by Er:YAG laser irradiation, and pre-irradiated with Er:YAG followed by APF gel application. Before and after the treatments, the samples were analyzed using potentiometer in order to evaluate the fluoride contents. Statistical analysis was performed using Kruskal-Wallis and ANOVA tests (P=0.05).ResultsAccording to the results, the application of APF gel before or after laser irradiation resulted in the highest enamel resistance to acid and fluoride uptake (PConclusionAs the findings indicated,Er:YAG laser changes the chemical combination of the enamel, and improves enamel hardness, especially when combined with topical fluoride, suggesting its anticaries potentialKeywords: ER: YAG laser, Fluoride ion, Remineralization} -
مجله دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، سال بیست و سوم شماره 11 (پیاپی 112، بهمن 1394)، صص 1039 -1048مقدمهآگاهی از بوی بد دهان به صورت یک ابزار انگیزش موجب بهبود رفتارهای مربوط به سلامت دهان شود. هدف اصلی از این مطالعه، مقایسه آموزش بهداشت با موضوعات مختلف آموزشی پیرامون سلامت دهان و دندان و بررسی پایداری اثر این روش ها در ارتقاء سلامت دهان بوده است.روش بررسی161 نفر(76 دختر، 85 پسر) دانش آموز اول دبیرستان از مدارس دولتی یزد به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: گروه 1- آموزش بهداشت دهان و دندان+آموزش راجع به بوی بد دهان(گروه بوی بد دهان)، گروه 2- آموزش بهداشت دهان و دندان+آموزش راجع به پوسیدگی دندان و بیماری های لثه(گروه سنتی)، گروه 3- آموزش بهداشت دهان و دندان(گروه کنترل). شاخص پلاک قبل از مداخله، دو هفته و دو ماه بعد از مداخله اندازه گیری و تغییرات آن در طول زمان ثبت شد. با استفاده از آزمونsquare(bonferroni adjustment) chi- و Paired tو McNemar و Kruskal-Wallis داده ها آنالیز شدند.نتایجتفاوت آماری معنی داری میان گروه بوی بد دهان و گروه سنتی وجود نداشت. اما هر دو گروه تفاوت قابل ملاحظه ای با گروه کنترل داشتند(003/0، 002/0P-value:). تغییرات مثبت در گروه بوی بد دهان به خصوص در دختران ماندگارتر از بقیه گروه ها بود(004/0p-value:).نتیجه گیریآموزش بهداشت دهان و دندان به همراه آموزش راجع به بوی بد دهان، پوسیدگی و بیماری لثه در ارتقاء سطح بهداشت دانش آموزان اول دبیرستانی یزد تاثیر بیشتری دارد. همچنین آموزش راجع به بوی بد دهان ماندگاری اثر بیشتری دارد. بنابراین گنجاندن این شیوه آموزش در برنامه های آموزشی مدارس پیشنهاد می شود.کلید واژگان: بوی بد دهان, آموزش سلامت دهان, شاخص پلاک}Journal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:23 Issue: 11, 2016, PP 1039 -1048IntroductionOral malodor can be used as a motivational tool to improve oral health-related behaviors. The present study aimed to compare oral health training on the dental plaque index.MethodsIn the current study, 161 ( 76 females, 85 male) grade-one high school students from public schools of Yazd were divided into three groups : 1 Oral health training oral malodor training ( halitosis group), 2 oral health training training of dental caries and periodontal diseases ( traditional groups), 3- oral health training (control group ). Two weeks and two months after the intervention, plaque index was measured. Positive and negative changes were recorded over time, and then, the study data were analyzed using Chi-square (bonferroni adjustment), McNemar, Kruskal-Wallis and Paired t-Test.ResultsThe study results revealed no significant differences between the halitosis group and the traditional group, though both had a significant difference with the control group. Positive changes in halitosis group especially within girls were held to be more durable compared to the other groups.ConclusionOral health training accompanging training of oral malodor, tooth decay and periodontal disease seems to be more effective on health promotion of senior high school students in Yazd. Furthermore, oral malodor training produces more durable effects. As a result, this training style is recommended in regard with eductional programs of schools.Keywords: Halitosis, Oral health training, Plaque index}
-
مجله دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، سال بیست و دوم شماره 3 (پیاپی 98، امرداد و شهریور 1393)، صص 1196 -1207مقدمه
ریزنشت لبه ای ترمیم های کامپوزیتی عمیق به علت باند ناپایدار کامپوزیت به عاج، یک چالش محسوب می شود. هدف از این مطالعه بررسی اثر کاربرد مواد مختلف بر ریزنشت کف جینجیوال ترمیم های کامپوزیت می باشد.
روش بررسیدر این مطالعه آزمایشگاهی، باکس دیستالی استاندارد روی 80 پرمولر تهیه شد.کف جینجیوال حفره 1 میلی متر زیرCEJ بود. نمونه ها به 4 گروه تقسیم شدند. در گروه اول آمالگام، در گروه دوم کامپوزیت Flow و در گروه سوم از گلاس اینومر تغییر یافته با رزین(RMGI) به عنوان پوشش قسمت ابتدایی کف جینجیوال استفاده شد و بقیه حفره با کامپوزیت خلفیFiltek p60 ترمیم شد. در گروه چهارم (کنترل) کل حفره به وسیله کامپوزیت خلفی ترمیم گردید. نمونه ها بعد از 6 ماه نگهداری داخل سرم فیزیولوژی، تحت 10000 سیکل مکانیکال با نیروی N80 و فرکانس1 Cycle/s قرار گرفتند. سپس به مدت 6 ساعت در متیلن بلو 2% غوطه ور شدند و پس از شستشو، از وسط ترمیم برش ورتیکالی خوردند. میزان ریزنشت تحت استریومیکروسکوپ با بزرگنمایی 25 و طبق درجه بندی Fuks بررسی شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزاری SPSS نسخه 19 و آزمون آماری Chi square و Kruskall Wallis و Man Whitney تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنی داری 05/0 و در مقایسه دو به دوی گروه ها سطح معنی داری 01/0 بود.
نتایجدر تمامی گروه ها ریزنشت دیده شد. تجزیه و تحلیل نتایج تفاوت معنی داری در میانگین نمره ریزنشت بین گروه ها نشان نداد. (689/0p=).
نتیجه گیریدر حفرات با کف جینجیوال زیر CEJ، روش های مختلف ترمیم بر روی ریزنشت نهایی بین کامپوزیت و دندان تاثیر ندارد.
کلید واژگان: ریزنشت, کامپوزیت, آمالگام, گلاس اینومر, مارجین جینجیوال}Journal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:22 Issue: 3, 2014, PP 1196 -1207IntroductionIn spite of improvements in composite function, marginal microleakage in deep composite restoration is still considered as a challenge due to unstable bond between composite and dentin. Therefore, this study aimed to investigate effect of applying different materials on marginal microleakage in posterior composite restoration.
MethodsA standard distal box was prepared on 80 human premolar. The gingival floors were 1 millimeter under CEJ. The specimens were divided to four groups. In the first group, 1 millimeter amalgam was used as the first increment in proximal box on gingival floor, in the second group flow able composite, and in the third group, RMGI were used. Other cavities were filled by condensable composite. In the fourth group (control), all the cavities were filled only by condensable composite. The specimens, after 6 months of storage, were placed under cyclic load (10000 cycle- 80 N- 1 Hz), and then were immersed in 2% methylene blue for 6 hours. Afterwards, the specimens were sectioned in the middle of restoration. Extension of dye penetration at the cervical margin was examined under a stereo microscope at 25x magnification and the leakage was evaluated by Fuks degree. The study data were statistically analyzed using the Mann- Whitney U-test (p<0.05).
ResultsMicroleakage was observed in all the groups. The third group demonstrated the most leakage and the least was for the first group. No statistically significant difference was observed between the groups.)p-value =0.689)
ConclusionIn cavities with gingival floor under CEJ, different filling methods have no effect on marginal sealing.
Keywords: Amalgam, Composite, Gingival Margin, Microleakage, RMGI}
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.