به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب روح الله کرمی بلداجی

  • روح الله کرمی بلداجی، اقبال زارعی*، سید رضا فلاح چای، مریم صادقی فرد
    هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان ودیعه های انسانی (HGT) و درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری (REBT) بر باورهای غیرمنطقی زنان مطلقه است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است و روش آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل به همراه آزمون پیگیری است. جامعه آماری مطالعه شامل تمامی زنان مطلقه شهرکرد در سال 1397 است. نمونه پژوهش، 45 نفر از زنان مطلقه هستند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های پژوهش (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. درمان ودیعه های انسانی و درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری طی هفت جلسه هفتگی انجام شد. به منظور جمع آوری داده ها از آزمون عقاید غیرمنطقی جونز (IBT) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS و به روش تحلیل واریانس مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام گرفت. یافته های تحلیل واریانس مکرر نشان می دهد میانگین نمرات باورهای غیرمنطقی، هم در درمان ودیعه های انسانی و هم درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری با گروه کنترل، تفاوت معنادار دارد (001/0p <، 01/1647 = F). مطابق نتایج آزمون بونفرونی نیز میانگین نمرات گروه های آزمایش، به طور معناداری در مقایسه با گروه گواه کاهش یافته است. همچنین تفاوتی بین میزان اثربخشی دو درمان روی باورهای غیرمنطقی مشاهده نشده و اثربخشی هردو درمان در پیگیری چهارماهه نیز پایدار است.
    کلید واژگان: درمان ودیعه های انسانی, درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری, باورهای غیرمنطقی, زنان مطلقه شهرکرد}
    Roohallah Karamiboldaji, Eghbal Zarei *, Seyed Reza Fallahchai, Maryam Sadeghifard
    This study is to compare the effectiveness of human givens therapy (HGT) and rational-emotive-behavioral therapy (REBT) on irrational beliefs of divorced women. This research is applied in terms of purpose and the study method is a quasi-experimental with pre-test and post-test with control group and follow-up test. The statistical population of this study includes all divorced women in Shahrekord in 2018. The sample consisted of 45 divorced women who were selected by convenience sampling method and randomly classified into research groups (two experimental groups and one control group). HGT and REBT were performed in 7 weekly sessions. The Jones Irrational Beliefs Test (IBT) was used to collect the data. SPSS software was used for data analysis, and repeated analysis of variance and Bonferroni post hoc test were applied to analyze the data. Repeated analysis of variance indicated that there was a significant difference between the mean scores of irrational beliefs of REBT and HG treatments with the control group (P <0.001, F = 1647.01). Bonferroni test also showed that the mean scores of the experimental groups compared to the control group decreased significantly. Furthermore, there was no difference between the effectiveness of the two treatments on irrational beliefs, and the effectiveness of both treatments in the four-month follow-up was stable.
    Keywords: Human given Therapy (HGT), Rational-Emotive-Behavior Therapy (REBT), irrational beliefs, Divorced Women in Shahrekord}
  • روح الله کرمی بلداجی، اقبال زارعی*، سید رضا فلاح چای، مریم صادقی فرد

    طلاق عامل فروپاشی اساسی ترین بخش جامعه است و با ایجاد تنش زیاد سبب بروز اختلالات روانی همچون افسردگی می شود. هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی درمان ودیعه های انسانی (HGT) و درمان عقلانی عاطفی رفتاری (REBT) بر افسردگی زنان مطلقه شهرکرد بود. روش پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل به همراه آزمون پیگیری بوده است. جامعه آماری پژوهش تمام زنان مطلقه شهرکرد بود. نمونه مورد نظر، 45 نفر از زنان مطلقه بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفتند. درمانهای HGT و REBT طی هفت جلسه هفتگی انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افسردگی بک استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس مکرر نشان داد که بین میانگین نمره های گروه های آزمایش و کنترل در میزان افسردگی تفاوت معنی داری وجود دارد (69/40=F، 001/0P<). در ادامه نتایج درون گروهی (10/95=F ,001/.P<) و تعامل عامل و گروه (65/32=F ,001/0P<) نیز از لحاظ آماری معنی دار شد. نتایج آزمون شفه نیز نشان داد که از بین دو درمان REBT و HG، درمان  عقلانی عاطفی رفتاری از کارآیی بیشتری برخوردار بود. از مجموعه یافته های این مطالعه، چنین برمی آید که درمان HGT از طریق تمرکز بر تغییر قالبهای ذهنی و تاکید بر منابع ذاتی و درمان REBT از طریق تمرکز بر جایگزینی افکار سازنده به جای افکار زیانبار توانست افسردگی زنان مطلقه را کاهش دهد.

    کلید واژگان: درمان ودیعه های انسانی (HGT), درمان عقلانی عاطفی رفتاری (REBT), افسردگی در زنان مطلقه}
    Ruhollah Karami Boldaji, Iqbal Zarei *, Sayyid Reza Fallah Chai, Maryam Sadeqi

    Divorce is the cause of the collapse of the most basic part of society, and it causes mental disorders such as depression by creating a lot of stress. The aim of this study was to compare the impact of human givens therapy (HGT) and rational-emotional-behavioral therapy (REBT) on depression in divorced women in Shahrekord, Iran. This is a quasi-experimental study with pretest-posttest, a control group and a follow-up test. The statistical population included all the divorced women in Shahrekord, Iran. The sample consisted of 45 divorced women selected by the convenience sampling method and divided into experimental and control groups. The HGT and REBT treatments were administered in seven weekly sessions. The Beck Depression Inventory was used to collect data. The results of repeated measures analysis of variance showed that there is a significant difference between the mean scores of the experimental and control groups in depression (F = 40.69, p < 0.001). The intra-group results (p <0.001, F = 10.10) and the interaction between the factor and the group (p = 0.001, F = 32.65) were also statistically significant. The results of Scheffe test further showed that REBT was more effective than HGT. The findings of this study suggest that HGT could reduce depression in divorced women by focusing on changing mental patterns and emphasizing inherent resources, and REBT could so by focusing on replacing constructive thoughts with harmful ones.

    Keywords: Human givens Therapy (HGT), Rational-Emotional-Behavioral Therapy (REBT), depression in divorced women}
  • روح الله کرمی بلداجی، اقبال زارعی*، سید رضا فلاح چای، مریم صادقی فرد

    هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان ودیعه های انسانی(HGT) بر کاهش اضطراب، افسردگی و باورهای غیرمنطقی زنان مطلقه است. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی ازنوع پیش آزمون پس آزمون، با گروه کنترل به همراه آزمون پیگیری است. جامعه آماری این پژوهش شامل همه زنان مطلقه شهر شهرکرد می شود. نمونه مدنظر، 30 نفر از زنان مطلقه هستند که به شیوه نمونه گیری دردسترس ازطریق مراجعه به دادگاه های خانواده، مراکز مشاوره و یا با مراجعه به خانه سلامت انتخاب شده اند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه قرار گرفته اند. درمان HGT طی 7 جلسه هفتگی انجام شده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اضطراب بک (1990)، پرسشنامه افسردگی بک (1978) و پرسشنامه عقاید غیرمنطقی جونز (1967) استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شده است. نتایج آزمون تحلیل واریانس مکرر نشان داد درمان ودیعه های انسانی(HGT) بر میزان اضطراب (87/30 = F ، 001/.P<)، افسردگی (38/22 = F ، 001/.P<) و عقاید غیرمنطقی (02/2323 = F ، 001/.P<) زنان مطلقه تاثیرگذار است و توانست افسردگی، اضطراب و افکار غیرمنطقی آنان را به طور معنی داری کاهش دهد. همچنین، نتایج آزمون بونفرونی نشان داد اثر درمانی ودیعه های انسانی(HGT) بعد از چهار ماه حفظ شده است. از مجموعه یافته های مطالعه حاضر، چنین برمی آید که درمان HGT ازطریق تمرکز بر تغییر قالب های ذهنی و تاکید بر منابع ذاتی توانست اضطراب، افسردگی و باورهای غیرمنطقی زنان مطلقه را کاهش دهد.

    کلید واژگان: اضطراب, افسردگی, باورهای غیرمنطقی, درمان ودیعه های انسانی(HGT), زنان مطلقه}
    Roohallah Karami, Eghbal Zarei *, Seyed Reza Fallah Chay, Maryam Sadeghifard

    This study aimed to investigate the effectiveness of human givens therapy (HGT) on reducing anxiety, depression, and irrational beliefs of divorced women. This study is a quasi-experimental study with pre-test and post-test with the control group and follow-up test. The statistical population of this study includes all divorced women in Shahrekord. The sample consisted of 30 divorced women who were selected by the available sampling method by referring to family courts, counseling centers, or by referring to the health center and were randomly divided into experimental and control groups. HGT was performed in 7 weekly sessions. Beck Anxiety Inventory (1990), Beck Depression Inventory (1978), and Jones Irrational Belief Inventory (1967) were used to collect data. Repeated analysis of variance and Bonferroni post hoc test was to analyze the data used. The results of repeated analysis of variance test showed that treatment of human givens (HGT) in divorced women was effective on anxiety (F = 30.87, P <0.001), depression (F = 22.38, P <0.001), and irrational beliefs (F = 2323.02, P <0.001). And this treatment was able to reduce their depression, anxiety, and irrational thoughts significantly. Also, the results of the Bonferroni test showed that the effect of human givens therapy (HGT) was after four months maintained. From the findings of the present study, it appears that HG was able to reduce the anxiety, depression, and irrational beliefs of divorced women by focusing on changing mental patterns and emphasizing inherent resources.

    Keywords: anxiety, depression, Divorced Women, Human givens therapy (HGT), irrational beliefs}
  • روح الله کرمی بلداجی *، موسی جاودان، ماجده ثابت زاده
    هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی دعادرمانی بر کاهش عقاید ناکارآمد نوجوانان شهرستان قشم می باشد. بدین منظور، 32 نفر از نوجوانان شهرستان قشم که دچار افت تحصیلی و عقاید ناکارآمد بودند، به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شده و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. مفاهیم و مراحل دعادرمانی، طی 8 جلسه هفتگی در شهر قشم انجام شد. پرسش نامه عقاید غیرمنطقی جونز (IBT)، در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات افکار غیرمنطقی، در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون، کاهش معناداری پیدا کرده است (001/0P<). همچنین، نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمرات خرده مقیاس های باورهای غیرمنطقی، توقع تایید از دیگران، سرزنش کردن خود، بی مسئولیتی عاطفی، نگرانی توام با اضطراب، اجتناب از مشکل، وابستگی، درماندگی برای تغییر و کمال گرایی در گروه آزمایش، نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا کرده است.
    کلید واژگان: دعادرمانی, عقاید غیرمنطقی, نوجوانان}
    Roohollah Karami Baldaji *, Musa Javdan, Majedeh Sabetzadeh
    The purpose of this study was to investigate the effectiveness of prayer therapy on decreasing the ineffective beliefs of adolescents in Qeshm. To this end, 32 adolescents from Qeshm who had a poor educational achievement and ineffective beliefs were randomly selected and assigned to two experimental and control groups. Concepts and stages of prayer therapy was performed during 8 weekly meetings in Qeshm. Jones’s Irrational Beliefs Test (IBT) was completed in the two stages of pre-test and post-test. The results of covariance analysis showed that compared to the control group, the mean score of irrational thoughts decreased significantly in the experimental group in the post-test (P <0.001). Also, the results of covariance analysis indicated that compared to the control group, the mean scores of the subscales of irrational beliefs, expectation of acceptance by others, self-blame, emotional irresponsibility, anxiety and worry, problem avoidance, dependence, failure in change, and perfectionism in the experimental group decreased significantly in the post-test.
    Keywords: Prayer therapy, Irrational beliefs, Adolescents}
  • روح الله کرمی بلداجی*، سحر دریازاده
    سابقه و هدف
    سبک های دل بستگی ازجمله عوامل تاثیرگذار بر تصمیمات افراد در طول زندگی می باشند بنابراین پژوهش حاضر باهدف پیش بینی سبک های تصمیم گیری زوجین سالمند بر اساس سبک های دل بستگی بزرگ سالان در شهرستان قشم انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده و نمونه آماری آن 129 زوج (258 نفر) از شهرستان قشم بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه سبک های دل بستگی و سبک های تصمیم گیری پاسخ دادند. از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان جهت تحلیل داده ها استفاده گردید
    یافته ها
    سبک دل بستگی ایمن به عنوان پیش بین مثبت سبک تصمیم گیری عقلایی (0/14= β، 0/05= p) و پیش بین منفی سبک های شهودی (0/26= β، 0/001= p) آنی (0/23- = β، 0/001= p)، اجتنابی (0/23- = β، 0/001= p) و وابستگی (0/26- = β، 0/001= p) بود سبک دل بستگی نفی کننده به طور مثبت سبک های آنی (0/22= β،0/001= p)، اجتنابی (0/24= β، 0/001= p) و شهودی (0/30= β، 0/001= p) و به طور منفی سبک های وابستگی (0/24- = β، 0/001= p) و عقلایی (0/12- = β، 0/001= p) را پیش بینی نمود. سبک دل بستگی ترسان پیش بین مثبت سبک شهودی (0/31= β، 0/001= p) و منفی عقلایی (0/11- = β، 0/05= p) و سبک دل بستگی دل مشغول تنها پیش بینی کننده مثبت سبک شهودی (0/14= β، 0/05= p) بود.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که سبک های دل بستگی تاثیر زیادی بر نحوه ی به کارگیری سبک‏های تصمیم گیری دارند. لذا با تشخیص سبک‏های دل بستگی می‏توان به زوجین در به کارگیری سبک تصمیم گیری مطلوب کمک نمود. همچنین نتایج این پژوهش را می‏توان در جلسات آموزشی به منظور آگاه ساختن زوجین از عواقب ازدواج افراد با سبک‏های دل بستگی مخاطره آمیز و تاثیر آن ها بر تصمیمات نامطلوب در طول زندگی زناشویی استفاده کرد.
    کلید واژگان: سبک های دلبستگی, سبک های تصمیم گیری, زوجین سالمند}
    Rouhollah Karami Boldaghi*, Sahar Daryazadeh
    BACKGROUND AND OBJECTIVE
    Attachment styles are the influential factors on individuals' decisions throughout life. Therefore, the aim of this study was to predict decision-making styles of elderly couples based on adult attachment styles in Qeshm city.
    METHODS
    In this descriptive and correlational study, the statistical population was 129 couples selected using available sampling in Qeshm and they responded to the questionnaires of attachment and decision-making styles. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient and simultaneous regression.
    FINDINGS
    The safe attachment style was considered as a positive predictor of rational decision-making style (β=0.14, p=0.05) and negative predictor of intuitive (β=-0.26, p=0.001), immediate (β=-0.23, p=0.001), avoidance (β=0.23, p=0.001) and dependency (β=-0.26, p=0.001) styles. The dismissing attachment style predicted positively the immediate (β=0.22, p=0.001), avoidant (β=0.24, p=0.01) and intuitive (β=-0.30, p=0.001) styles, and negatively the rational (β=-0.12, p=0.05) and dependency (β=-0.24, p=0.001) styles. The fearful attachment style was positive and negative predictor of intuitive (β=0.31, p=0.001) and rational decision-making (β=-0.11, p=0.05) styles, respectively, and the preoccupied attachment style was the only positive predictor of intuitive style (β=0.14, p=0.05).
    CONCLUSION
    The results of this study showed that the attachment styles had a great influence on how elderly couples use decision-making styles. Therefore, it can be helpful for couples to apply a suitable decision-making style by identifying their attachment styles. The results of the current study can be used in educational sessions to inform about the marriage consequences of people with risky attachment styles and their impact on adverse decisions during marital life.
    Keywords: Attachment styles, Decision-making styles, Elderly couples.}
  • روح الله کرمی بلداجی، سید رضا فلاح چای، اقبال زارعی، ماجده ثابت زاده
    این پژوهش به منظور بررسی رابطه ساده و چندگانه ابعاد دلبستگی بزرگسالان و سبک های حل تعارض زناشویی انجام گرفت. روش تحقیق مورد استفاده از نوع همبستگی بود و نمونه آماری این پژوهش 285 نفر از دبیران متاهل بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه تجدید نظر شده تجارب در روابط نزدیک (ECR-R) و پرسشنامه سبک های حل تعارض زناشویی (ROCI-II) پاسخ دادند. از روش آماری همبستگی ساده و رگرسیون همزمان برای پاسخگویی به فرضیه های تحقیق و تعیین سهم هر یک از ابعاد دلبستگی در پیش بینی به کارگیری سبک های مختلف حل تعارض زناشویی استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که بعد اجتناب دلبستگی به طور منفی سبک یکپارچه سازی را پیش بینی کرد و بعد اضطراب دلبستگی به طور مثبت سبک ملزم شده را پیش بینی نمود (001/0P<). در ادامه مشخص شد که بعد اجتناب دلبستگی به طور منفی و اضطراب دلبستگی به طور مثبت سبک مسلط شده را پیش بینی نمودند و همچنین، ابعاد اجتناب و اضطراب دلبستکی به طور مثبت سبک حل تعارض اجتنابی را پیش بینی نمودند و بعد اجتناب و اضطراب دلبستگی به طور منفی سبک حل تعارض مصالحه را به طور معناداری پیش بینی نمودند (001/0P<).
    کلید واژگان: ابعاد دلبستگی بزرگسالان, سبک های حل تعارض زناشویی و دبیران متاهل}
    R. Karami Boldaji, S. R. Fallahchai, Zarei E., M Sabetzadeh
    The aim of this study was to examine the adult attachment dimensions as predictors of marital conflict resolution in Bandar Abbas married teachers. The methodology of this paper was descriptive of correlation type. The sample this research were 285 female and male teachers that were selected by sampling ranking randomly. This research used two questionnaires: Experiences in Relationship-Revised (ECR-R) and Rahim Organizational Conflict Inventory-II (ROCI-II). ECR-R adopted a two-dimensional conceptualization for both adult attachment style (model of self, model of others) and conflict resolution behaviors (concern for self, concern for others). The results showed that the dimensions of anxiety and avoidance, were significantly predicted .The conflict resolution styles (p
    Keywords: adult attachment dimensions, marriage conflict resolution style, married teachers}
  • روح الله کرمی بلداجی*، ماجده ثابت زاده، اقبال زارعی، مریم صادقی فرد
    هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مشاوره گروهی عقلانی عاطفی رفتاری بر کاهش نگرش های ناکارآمد انتخاب همسر دختران و پسران شهر بندرعباس است. بدین منظور، 32 نفر از دختران و پسران به شیوه تصادفی در دسترس انتخاب شده، در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. مشاوره گروهی عقلانی عاطفی رفتاری، طی 8 جلسه هفتگی در شهر بندرعباس انجام شد. پرسشنامه مقیاس نگرش های ناکارآمد مربوط به انتخاب همسر (ARMSS) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل شد نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که میانگین نمره های نگرش های ناکارآمد در زمینه انتخاب همسر در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون، کاهش معناداری پیدا کرده است (001/0P<). همچنین، نتایج تحلیل کواریانس مشخص ساخت که میانگین نمره های خرده مقیاس های باورهای غیرمنطقی در زمینه نگرش های همسرگزینی (عشق باوری، تجربه محوری، ایده آل نگری، متضادجویی، آسان بینی و خوش باوری) گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون کاهش معناداری پیدا کرده است.
    کلید واژگان: مشاوره گروهی به شیوه عقلانی, عاطفی, رفتاری, نگرش های همسرگزینی و دختران و پسران شهر بندرعباس}
    R. Karami Boldaji *, M. Sabetzadeh, E. Zarei, M. Sadeghifard
    The purpose of present study was to determine the effectiveness of Rational- Emotional- Behavior therapy (REBT) on irrational attitudes about Spouse Selection in girls and boys. Therefore, 32 girls and boys in city of Bandar Abbas were randomly selected and assigned to two experimental and control groups with 16 girls and boys in each group. The experimental group received 8 sessions in each week. Attitudes about Mate Selection Scale (ARMSS) were used as the pretest and post-test. Results of analysis of covariate showed that the mean scores of irrational attitudes about romance and mate selection in the experimental group was significantly lower than the control group in the post test (p= 0/001). Also, mean scores of subscales of irrational attitudes about romance and mate selection (believe love, pivotal experience, idealization, opposite seeking, easy getting and optimistic view) in experimental group was significantly lower than control group in the post test.
    Keywords: Rational, Emotive, Behavior Therapy, irrational Attitudes, Spouse Selection}
  • اقبال زارعی، روح الله کرمی بلداجی، حسین حیدری*، عباسعلی حسین خانزاده
    تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه چندگانه سبک های دلبستگی بزرگسالان بر اساس الگوی پنج عامل شخصیت است. نمونه آماری این تحقیق 240 نفراز دانشجویان دانشگاه هرمزگان بودند که در سال تحصیلی 91-1390 مشغول به تحصیل بودند و به صورت نمونه گیری در دسترس از بین تمامی دانشجویان انتخاب شدند و به دو پرسشنامه سبک های دلبستگی (RSQ)، صفات پنج عاملی شخصیت (NEO)، پاسخ دادند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک دلبستگی ایمن می تواند صفت روان رنجورخویی را به طور معکوس و صفات برون گرایی، گشودگی نسبت به تجربه، خوشایندی و وظیفه شناسی را به طور مستقیم پیش بینی کند. سبک دلبستگی دل مشغول هم در پیش بینی خوشایندی به طور معکوس نقش دارد. همچنین، وظیفه شناسی به طور مستقیم توسط سبک دلبستگی ترسان و به طور معکوس توسط سبک دلبستگی نفی کننده قابل پیش بینی است. (001/.P<)
    کلید واژگان: سبک های دلبستگی, صفات پنج عامل شخصیت, دانشجویان}
    E. Zarei, R. Karami Boldaji, H. Heydari *, A. A. Hossein Khanzadeh
    The present study aimed to investigate the predictability of five factor personality traits by adult attachment styles. The statistical sample of this research included 240 students studying at University of Hormozgan during the educational year 2011-2012 who were selected using availability sampling from among all students and responded to two questionnaires: Relationships Scales Questionnaire (RSQ) and the Five Factor Personality Traits Questionnaire (NEO). The results of the regression analysis showed that secure attachment style can predict neuroticism inversely، while positively predicting extroversion، openness to experience، agreeableness، and conscientiousness. Preoccupied attachment style also plays a role in predicting agreeableness inversely. In addition، conscientiousness is directly predicted by fearful attachment style and reversely by negating attachment style (P<0/001).
    Keywords: attachment styles, five factor personality traits, university students}
  • روح الله کرمی بلداجی*، ماجده ثابت زاده، سید رضا فلاح چای، اقبال زارعی
    هدف
    این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی بزرگسالان و سبک های حل تعارض زناشویی انجام گرفت.
    روش
    در این مطالعه روش تحقیق مورد استفاده توصیفی از نوع همبستگی بوده و نمونه آماری این پژوهش شامل 285دبیر مرد و زن متاهل بود که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ایچندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه تجدیدنظرشده تجارب در روابط نزدیک(ECR-R) و پرسشنامه سبک های حل تعارض زناشویی(ROCI-II) جواب دادند. از روش آماری توصیفی و رگرسیون گام به گام جهت پاسخگویی به سوالات تحقیق و تعیین سهم هر کدام از آنها در پیش بینی به کارگیری سبک های مختلف حل تعارض استفاده گردید.
    یافته ها
    نتایج حاصل نشان داد که سبک دلبستگی ایمن بیشترین فراوانی و سبک دلبستگی دل مشغول کمترین فراوانی را در آزمودنی های مورد مطالعه داشتند و همچنین از بین سبک های حل تعارض زناشویی مصالحه و یکپارچه سازی بیشترین استفاده را در میان دبیران داشتند. همچنین نتایج بیانگر وجود رابطه معنادار (001/.P<) بین سبک های دلبستگی و سبک های حل تعارض زناشویی بود و سبک های دلبستگی این افراد پیش بینی کننده سبک های حل تعارض زناشویی بودند.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد سبک های دلبستگی بزرگسالان تاثیر زیادی در نحوه بکارگیری سبک های حل تعارض دارند. لذا با تشخیص سبک های دلبستگی افراد متاهل می توان به آن ها در حل تعارضات زناشویی کمک فراوان نمود. نتایج این پژوهش را می توان در جلسات آموزشی پیش از ازدواج به منظور آگاه ساختن زوجین از عواقب ازدواج افراد با سبک های دلبستگی مخاطره آمیز و رابطه آنها با سبک های حل تعارض منفی در زندگی زناشویی استفاده کرد و همچنین به مشاورین و کارشناسان امر ازدواج و شاغلین دادگاه های خانواده کمک کرد تا ویژگی سبک های دلبستگی و سبک های حل تعارض را در اختلافات و مشکلات زناشویی چه در کار تشخیص و چه در کار درمان به عنوان یک ملاک مهم در نظر بگیرند.
    کلید واژگان: سبک های دلبستگی بزرگسالان, سبک های حل تعارض زناشویی, دبیران متاهل}
  • اقبال زارعی، غفار بهارلو، روح الله کرمی بلداجی، ماجده ثابت زاده
    پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش رویکرد شناختی- رفتاری عزت نفس بر پرخاشگری دانش آموزان صورت گرفت. روش تحقیق از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون -پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر شهرکرد بود. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز بود که از بین 100 نفر از دانش آموزانی که به پرسشنامه پرخاشگری پاسخ دادند و نمرات آنها یک انحراف استاندارد پایین تر از میانگین بوده است انتخاب شد و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش شناختی- رفتاری عزت نفس را به مدت 5/1ساعت در هفته دریافت کردند ولی گروه کنترل هیچ نوع برنامه ی آموزشی دریافت نکرند. ابزار پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت و پرسشنامه پرخاشگری(AQ) باس و پری، و پس از جمع آوری داده ها برای تجزیه وتحلیل داده ها علاوه بر استفاده از روش های آمار توصیفی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده گردید. تحلیل داده ها نشان می دهد که آموزش شناختی- رفتاری عزت نفس به طور معناداری در سطح)05/0>P) موجب کاهش پرخاشگری نوجوانان می شود.
    کلید واژگان: آموزش شناختی, رفتاری, عزت نفس, پرخاشگری نوجوانان}
    E. Zareie, Gh. Baharloo, R. Karami Boldaji, M. Sabetzadeh
    This study was conducted in order to examine effectiveness of educating self-esteem behavior-cognition approach on students’ aggression. The methodology was experimental research with pre-test and post-test for control group. Statistical population included all high school male stu-dents in Share-Kurd. The sample was 30 students whom were selected among 100 students answering aggression questionnaire، their scores were one standard deviation lower than mean and these 30 students were randomly categorized in two 15-person experimental and control groups. Experimental group attended in 8 sessions of self-esteem behavior-cognition education، 1. 5 hour per week while control group did not receive any educational courses. Research tools included Coopersmith self-esteem questionnaire، Buss and Perri aggression questionnaire and after data collection، covariance analysis was used in addition to descriptive statistics methods for data analysis. Data analysis shows that self-esteem behavior-cognition education in (P<0/05) causes reduction of teens’ aggression.
    Keywords: Behavior, cognition education, Self, esteem, Teen's aggres, sion}
سامانه نویسندگان
  • دکتر روح الله کرمی بلداجی
    کرمی بلداجی، روح الله
    دانش آموخته دکتری مشاوره و روانشناسی، دانشگاه هرمزگان
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال