به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب سید علی اکبر فلاح پور نوش آبادی

  • مهدی خدائی*، سید علی اکبر فلاح پور نوش آبادی، پگاه هوشنگی
    هدف

    تمرینات مقاومتی، آستانه های درد فشاری را در افراد بدون درد افزایش می دهد که به عنوان هیپوآلژزی ناشی از تمرین شناخته می شود. تمرین با محدودیت جریان خون در افراد بدون درد پاسخ های هیپوآلژزی بالاتری را ایجاد می کند، اما تاثیر این شیوه ی نسبتا جدید بر هیپوآلژزی بیماران دارای درد پتلوفمورال ناشناخته است. لذا، هدف اصلی این پژوهش، مقایسه اثر آنی تمرین با محدودیت جریان خون بر هیپوآلژزی عضله چهارسر ران در بیماران دارای درد پتلوفمورال بود.

    روش شناسی: 

    پنجاه و دو بیمار مرد مبتلا به درد پتلوفمورال (بر اساس معیارهای ورود) به طور تصادفی در دو گروه، تمرین اسکوات ایزومتریک با و بدون محدودیت جریان خون (هر گروه 26 نفر) تقسیم شدند. گروه بدون محدودیت جریان خون به عنوان گروه کنترل در مطالعه قرار گرفت. آستانه درد فشار در عضلات چهارسرران با الگومتر فشار دستی و تحمل درد در ساق پا با استفاده از الگومتری کاف کنترل شده عقربه ای قبل و بعد از مداخله ارزیابی شد.

    یافته ها

    تغییر در آستانه فشار عضله چهارسرران بعد از تمرین اسکوات تفاوت زیادی را بین دو گروه نشان نداد. گروه اسکوات با محدودیت جریان خون 99/18 درصد افزایش در آستانه درد چهارسرران داشتند در حالی که گروه بدون محدودیت جریان خون 55/16 درصد افزایش داشتند. ولی تغییر در تحمل درد فشاری در گروه اسکوات با محدودیت جریان خون 7/7 درصد بیشتر از گروه اسکوات بدون محدودیت جریان خون بود.

    نتیجه گیری

    تمرین با محدودیت جریان خون در مقایسه با تمرین بدون محدودیت جریان خون باعث هیپوآلژزی بیشتر در بیماران مبتلا به درد پتلوفمورال شد. لذا میتوان از این شیوه تمرینی به عتوان یک مداخله گر درمانی موثر برای هیپوآلژزی بیماران مبتلا به این سندرم استفاده کرد.

    کلید واژگان: سندرم درد پتلوفمورال, محدودیت جریان خون, هیپوآلژزی ناشی از تمرین}
    Mahdi Khodaei *, Sayed AliAkbar Fallahpour Noushabadi, Pegah Hooshangi
    Purpose

    Exercise increases pressor pain thresholds in pain-free individuals, known as exercise-induced hypoalgesia. Exercise with blood flow restriction can produce higher hypoalgesic responses, but the effect of exercise with blood flow restriction on hypoalgesia in patients with patellofemoral pain is unknown. The main aim of this study was to compare the immediate effect of exercise with blood flow restriction on quadriceps muscle hypoalgesia in patients with patellofemoral pain.

    Methods

    Fifty-two patients with patellofemoral pain (based on inclusion criteria) were randomly divided into two groups of isometric squat training with and without blood flow restriction (26 people in each group). The group without blood flow restriction was included in the study as the control group. Pressure pain threshold in the quadriceps muscles was evaluated with a dynamometer and pain tolerance in the leg was evaluated using Algorometry of hand-controlled cuff before and after the intervention.

    Results

    The change in the pressure threshold of the quadriceps muscle after squat training did not show much difference between the two groups. The squat group with blood flow restriction had a 18.99% increase in quadriceps pain threshold, while the group without blood flow restriction had a 16.55% increase. But the change in pressure pain tolerance in the squat group with blood flow restriction was 7.7% higher than the squat group without blood flow restriction.

    Conclusion

    Exercise with blood flow restriction compared to exercise without blood flow restriction caused more hypoalgesia in patients with patellofemoral pain. Therefore, this training method can be used as an effective therapeutic intervention for hypoalgesia in patients with this syndrome.

    Keywords: Patellofemoral pain syndrome, Blood flow restriction, exercise-induced hypoalgesia}
  • سید علی اکبر فلاح پور نوش آبادی، یاسر کاظم زاده*، علی گرزی
    مقدمه

      گیرنده فعال شده تکثیری پروکسی زومی هم فعال کننده  آلفا (PGC-1α) یک هدف درمانی در دیابت نوع 2 است که به تمرینات هوازی پاسخ می دهد. تحقیقات اخیر از هایپوکسی به عنوان مداخله گر درمانی جدید در دیابت نوع 2 نام می برند. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر 8 هفته تمرین هوازی کم شدت در هایپوکسی بر محتوای PGC-1α عضله، گلوکز ناشتا، مقاومت به انسولین و حداکثر اکسیژن مصرفی موش های صحرایی دیابتی نوع 2 بود.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه تجربی، 40 موش صحرایی نر نژاد ویستار به پنج گروه 8 تایی کنترل سالم، کنترل دیابتی، تمرین هوازی، هایپوکسی و تمرین هوازی در هایپوکسی تقسیم شدند. القای دیابت با روش رژیم غذایی پرچرب-استرپتوزوتوسین انجام شد. تمرینات 8 هفته (5 جلسه 60-40 دقیقه ای) با سرعت 15-10 متر در دقیقه انجام شد. از هایپوکسی نورموباریک با اکسیژن 4/14درصد استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد.

    یافته ها

    آزمون آنالیز واریانس یک طرفه، تفاوت معنی داری در متغیرهای تحقیق بین گروه ها نشان داد (001/0=p). آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد، گروه های کنترل سالم، تمرین هوازی، هایپوکسی و تمرین هوازی در هایپوکسی با گروه کنترل دیابتی تفاوت معنی داری در متغیرهای PGC-1α، گلوکز ناشتا و مقاومت به انسولین دارند (05/0>p). همچنین گروه های کنترل سالم، تمرین هوازی و تمرین هوازی در هایپوکسی در حداکثر اکسیژن مصرفی با گروه کنترل دیابتی تفاوت معنی دار داشتند (05/0>p).

    نتیجه گیری

    تمرین هوازی کم شدت در هایپوکسی در مقایسه با هایپوکسی و تمرین هوازی کم شدت، تاثیر بیشتری بر شاخص های پژوهش گذاشت.

    کلید واژگان: دیابت نوع 2, گلوکز ناشتا, مقاومت به انسولین, هایپوکسی, PGC-1α}
    S AA Fallahpour Noushabadi, Y Kazemzadeh *, A Gorzi
    Introduction

    PGC-1α is a therapeutic target in type 2 diabetes that responds to aerobic exercise. Recent research has identified hypoxia as a new therapeutic intervention in type 2 diabetes. The aim of this study was to determine the effect of 8 weeks of low intensity aerobic exercise in hypoxia on muscle PGC-1α content, fasting glucose, insulin resistance, and maximal oxygen consumption in type 2 diabetic rats.

    Materials and Methods

    In this experimental study, 40 male Wistar rats were divided into five groups (n= 8 per group): healthy control, diabetic control, aerobic exercise, hypoxia, and aerobic exercise in hypoxia. Induction of diabetes was performed by high-fat diet-streptozotocin method. Exercises were performed for 8 weeks, 5 sessions per week and 40-60 minutes at a speed of 10-15 meters per minute in each session. Normobaric hypoxia with 14. 4% oxygen was used. Data were analyzed using one-way analysis of variance and Bonferroni post hoc test.

    Results

    One-way analysis of variance in the study groups showed a significant difference in the research variables (p=0. 001). Bonferroni post hoc test showed a significant difference between the groups of healthy control, aerobic exercise, hypoxia, and aerobic exercise in hypoxia with the diabetic control group in PGC-1α, fasting glucose, and insulin resistance. In addition, the groups of healthy control, aerobic exercise and aerobic exercise in hypoxia were significantly different from the diabetic control group in Vo2max (p<0.05).

    Conclusion

    Low intensity aerobic exercise in hypoxia had a greater effect on research indicators compared to hypoxia and low intensity aerobic exercise.

    Keywords: Type 2 diabetes, fasting glucose, insulin resistance, hypoxia, PGC-1α}
  • سید علی اکبر فلاح پور نوش آبادی، یاسر کاظم زاده*، علی گرزی
    مقدمه

    مشاهده شده محتوای PGC-1α در بیماری دیابت نوع 2 کاهش می یابد. به علاوه، هایپوکسی به عنوان یک مداخله گر درمانی جدید در دیابت نوع 2 معرفی شده است. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی اثر 8 هفته هایپوکسی نورموباریک روزانه (60دقیقه) بر محتوای PGC 1α عضله نعلی، مقاومت به انسولین و گلوکز ناشتا در رت های مبتلا به دیابت نوع2 بود.

    روش بررسی

    24 سر رت نر ویستار به سه گروه کنترل، دیابتی و هایپوکسی دیابتی تقسیم شدند. در گروه های دیابتی القا دیابت با روش HFD-STZ انجام شد. طرح شامل 8 هفته، 5 جلسه در هفته و 60 دقیقه قرارگیری در هایپوکسی نورموباریک با اکسیژن 4/14% در گروه هایپوکسی دیابتی در هر جلسه بود. پس از اتمام طرح، نمونه بافت و خون جهت آنالیز استخراج شد. آنالیز آماری به وسیله تحلیل واریانس یکراهه انجام شد.

    یافته ها

    نتایج آنالیز واریانس در هر سه متغیر  تفاوت معنی دار را نشان داد (0001/0=p). نتایج آزمون تعقیبی تفاوت معنی داری بین گروه های کنترل و دیابتی (0001/0=p)، کنترل و هایپوکسی دیابتی(0001/0=p) و دیابتی با هایپوکسی دیابتی (009/0=p) در متغیر PGC-1α نشان داد. همچنین آزمون تعقیبی بین هر سه گروه تفاوت معنی دار (0001/0=p) را در متغیرهای گلوکز ناشتا و مقاومت به انسولین نشان داد.

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به تاثیر هایپوکسی نورموباریک بر افزایش PGC-1α، کاهش گلوکز ناشتا و مقاومت به انسولین، می توان از هایپوکسی نورموباریک به عنوان استراتژی درمانی جدید در دیابت نوع 2 استفاده کرد.

    کلید واژگان: دیابت نوع2, گلوکز خون, مقاومت به انسولین, هایپوکسی, PGC-1α}
    Seyedaliakbar Fallahpournooshabadi, Yaser Kazemzadeh*, Ali Gorzi
    Background

    It has been observed that PGC-1α content decreases in type 2 diabetes. In addition, hypoxia has been introduced as a new therapeutic intervention in type 2 diabetes. Therefore, the aim of this study was to evaluate the effect of eight weeks of daily normobaric hypoxia (60 minutes) on PGC-1α content of soleus muscle, insulin resistance, and fasting glucose in type 2 diabetic rats.

    Materials and methods

    In this study, 24 male Wistar rats were divided into three groups: control, diabetic, and diabetic hypoxia. In diabetic groups, induction of diabetes was performed by HFD-STZ method. The plan consisted of eight weeks, five sessions per week and 60 minutes of exposure to normobaric hypoxia with 14.4% oxygen in the diabetic hypoxia group in each session. At the end, tissue and blood samples were extracted for analysis. Statistical analysis was performed by one-way analysis of variance.

    Results

    The results of analysis of variance showed a significant difference in all three variables (p=0.0001). The results of post hoc test indicated a significant difference in PGC-1α between control and diabetic groups (p=0.0001), between control and diabetic hypoxia (p=0.0001),  and between diabetic and diabetic hypoxia (p=0.009). Also, the post hoc test among three groups showed a significant difference (p=0.0001) in variables of fasting glucose and resistance to insulin.

    Conclusion

    Due to the effect of normobaric hypoxia on the increase of PGC-1α, the decrease of fasting glucose, and resistance to insulin, normobaric hypoxia can be used as a new treatment strategy in type 2 diabetes.

    Keywords: Type 2 Diabetes, Blood Glucose, Insulin Resistance, Hypoxia, PGC-1-alpha Protein}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال