آرش عقیقی
-
هدف این مطالعه بررسی نقش مولفه های هوش هیجانی در پیش بینی اختلالات خوشه ی B شخصیت بود. پژوهش حاضر براساس اهداف، از نوع بنیادی و بر اساس روش های جمع آوری داده ها از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 95-1394 تشکیل دادند. نمونه آماری در این پژوهش 150 نفر از دانشجویان دانشگاه تبریز بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای تعیین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه چندمحوری میلون- 3 (MCMI-III) و پرسشنامه هوش هیجانی بارآن (EQ-i) استفاده شد. نتایج تحلیل مدل ساختاری نشان داد که مولفه های هوش هیجانی در قالب روابط ساختاری قادرند تغییرات نشانه های خوشه ی B شخصیت را در مسیرهای مختلف پیش بینی و تبیین کنند. بین نشانه های شخصیت ضد اجتماعی و کفایت درون فردی، کفایت میان فردی، سازگاری و مدیریت استرس رابطه معنی داری وجود دارد(05/0>P). بین نشانه های شخصیت مرزی و کفایت میان فردی رابطه معنی داری وجود دارد(05/0>P). بین نشانه های شخصیت نمایشی و سازگاری و مدیریت استرس رابطه معنی داری وجود دارد(05/0>P). بین نشانه های شخصیت خود شیفته و خلق عمومی رابطه معنی داری وجود دارد (05/0>P). ارتباطات مشاهده شده بین مولفه های هوش هیجانی و اختلالات خوشه ی B شخصیت تلویحات بالینی مهمی در بر دارد. از آن جمله می توان به کارگیری روش های ارتقای هوش هیجانی برای پیشگیری و درمان این خوشه از اختلالات را نام برد.کلید واژگان: هوش هیجانی, اختلالات شخصیت, خوشه ی B شخصیتAbstractThe aim of this study was to examine the role of emotional intelligence's scales in prediction of cluster B personality disorders. based on aims, This is a Fundamental study and in terms of Methods of data collection is a descriptive-correlational study. The study population included all students who were studying at the university of Tabriz in 1394-95 educational year. . The sample of this study was 150 students of Tabriz University who were selected by cluster sampling. Data were collected using Millon Clinical Multiaxial Inventory(MCMI-III) and Bar-On's Emotional Quotient inventory(EQ-i). Results of structural model Analysis showed that scales of emotional intelligence can predict and explain variance of Cluster B personality traits in the form of structural relations. There is a significant relation between Antisocial personality disorder and intrapersonal, interpersonal, adaptability and stress management scales(p < 0.05). There is a significant relation between Borderline personality disorder and interpersonal scale(p < 0.05). There is a significant relation between Histrionic personality disorder and adaptability and stress management scales(p < 0.05). There is a significant relation between Narcissistic personality disorder and general mood scale(p < 0.05). These observed relationships between scales of emotional intelligence and cluster B personality disorders has important clinical implications such as using methods of improving emotional intelligence to prevention and treatment of these cluster of disorders.Keywords: Emotional Intelligence, Personality disorders, Cluster B personality
-
درمان مبتنی بر تنظیم هیجان یک درمان چندوجهی و یکپارچه است که به طور گسترده ای برای درمان اختلال اضطراب فراگیر به کار گرفته شده است و اثربخشی آن بر مولفه های اضطرابی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر ثابت شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر تنظیم هیجان بر بهبود علایم و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال وحشتزدگی است. پژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر بیماران مبتلا به اختلال وحشت زدگی شهر شیراز در سال 1398 بود که به کلینیک های اعصاب و روان دانشگاه علوم پزشکی شیراز مراجعه کردند. نمونه ی پژوهش شامل 22 بیمار مبتلا به اختلال وحشتزدگی بودند که به طور تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی های گروه آزمایش در دو مقطع پیش آزمون و پس آزمون از طریق مصاحبه بالینی ساختاریافته برای DSM-5 ، برنامه ی مصاحبه اختلال های اضطرابی بر اساس DSM-5 و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته هانتایج پژوهش حاضر نشان داد که اجرای درمان گروهی مبتنی بر تنظیم هیجان بر بیماران گروه آزمایش مبتلا به اختلال وحشتزدگی، علایم اضطرابی (علایم اضطرابی، نگرانی و تغییر رفتار ناسازگارانه) و کیفیت زندگی (فیزیکی، روان شناختی و محیطی) گروه آزمایش را در مقایسه با بیماران گروه کنترل که درمان دریافت نمی کردند، به شکل معنی داری بهبود می بخشد (p≤0.05).
نتیجه گیریدرمان گروهی مبتنی بر تنظیم هیجان که شامل مداخله در سازه های نگرانی و تنظیم هیجان می شود، علایم و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اختلال وحشت زدگی را بهبود می بخشد
کلید واژگان: درمان مبتنی بر تنظیم هیجان, نگرانی, تنظیم هیجان, کیفیت زندگی, اختلال وحشت زدگیIntroductionEmotion Regulation Therapy (ERT) is a multifaceted and integrated treatment that is widely used for generalized anxiety disorder and its effectiveness on factors of generalized anxiety disorder has been approved. The purpose of this study was to examine Effectiveness of Emotion Regulation Group Therapy on symptom reduction and quality of life in individuals with Panic disorder. This is an experimental study with pre-test and post-test design and control group. Population of the of the present study was All patients with panic disorder in Shiraz city in 1398 who went to the psychiatric clinics of Shiraz University of Medical Sciences. The sample was 22 patients with Panic disorder who were randomly assigned to the experimental group and the control group.
MethodThe subjects in the experimental group and the control group were assessed in both pre-test and post-test periods using Structured Clinical Interview for DSM-5, Anxiety and Related Disorders Interview Schedule for DSM-5 and The World Health Organization Quality of Life questionnaire.
Resultsresults showed that Group format of Emotion Regulation Therapy significantly Improve Symptoms of anxiety and quality of life of individuals with Panic disorder.
ConclusionEmotion Regulation Therapy including intervention in worry and emotion regulation construct, Improve symptoms and quality of life of patients with panic disorder.
Keywords: Emotion Regulation Therapy, worry, Quality of life, Panic disorder -
چکیده با توجه به ضرورت شناسایی ویژگی های کودکان دارای اختلال یادگیری خاص برای ارایه ی آموزش های مناسب به آنان، هدف پژوهش حاضر بررسی خودتنظیمی انگیزشی، پردازش هیجانی و حسی بین دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری خاص و دانش آموزان بهنجار بود. روش پژوهش حاضر، روش علی- مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر عادی و مبتلا به اختلال یادگیری خاص شهر کازرون بود (سال تحصیلی 95 -96)، و 60 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند (30 نفر عادی و 30 نفر مبتلا به اختلال یادگیری خاص). برای گردآوری داده ها از مقیاس خودتنظیمی انگیزشی ولترز (1998)، پرسشنامه پردازش هیجانی بارکر (2007) و پرسشنامه وضعیت حسی دان (1999) استفاده شد. داده ها با روش تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. طبق نتایج، در دانش-آموزان دارای اختلال یادگیری خاص میانگین خودتنظیمی انگزشی و پردازش حسی پایین تر و میانگین مشکلات پردازش هیجانی بالا تر از دانش آموزان عادی بود (000/0>P). بنابراین می توان نتیجه گرفت که دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص دارای ضعف در خودتنظیمی انگزشی و پردازش هیجانی و حسی هستند که نیاز به آموزش و تقویت شدن در این زمینه ها دارند.
کلید واژگان: خودتنظیمی انگیزشی, پردازش هیجانی, پردازش حسی, اختلال یادگیری خاص, دانش آموزانAbstract Considering the need to identify the characteristics of children with special learning disabilities to educate them more effectively, the purpose of this study was to Comparison of self motivational self-regulation, emotional and sensory processing in students with specific learning disorder and normal students. The research method was causal-comparative. The research population included all normal male students with specific learning disorder in Kazeroon (Academic year 95 -96), that which 60 people (30 normal and 30 SLD) were selected as examples. To collect data, we used Walters Self-Regulatory Scale (1998), Barker Emotional Processing Inventory (2007) and Status Questionnaire sensory Wayne Dunn (1999). The data were analyzed using multivariate analysis of variance. According to the results, in students with learning disorder, the mean of motivational self-regulation and sensory processing was lower, and the mean of difficulties in emotional processing was higher than of normal students (p < 0/000). Therefore, it can be concluded that students with specific learning disorder becouse of weakness in their self-regulating, emotional and sensory processing needs to be training and strengthened in these areas.
Keywords: motivational self-regulation, emotional processing, sensory processing, specific learning disorder, Students -
Background & Objective
People with Illness Anxiety Disorder experience excessive worry and in this regard, they have a lot in common with Generalized Anxiety Disorder. Emotion Regulation Therapy (ERT) is a multifaceted and integrated treatment that is widely used for Generalized Anxiety Disorder and its effectiveness in anxious factors has been established in many studies.The aim of the present study is to examine Effectiveness of Emotion Regulation Group Therapy in symptom reduction and worry in individuals with Illness Anxiety Disorder through a Randomized Clinical Trial (RCT).
Materials & MethodsThis is a Randomized Clinical Trial (RCT) experimental study with pre-test and post-test and control group. Population of the of the present study included all people with Illness Anxiety Disorder in Shiraz in 2019 who went to the psychiatric clinics of Shiraz University of Medical Sciences. The sample was 16 people with Illness Anxiety Disorder who were randomly assigned to the experimental group and the control group. The subjects in the experimental group and the control group were assessed in both pre-test and post-test periods using Structured Clinical Interview for DSM-5 (SCID-5-5), Anxiety and Related Disorders Interview Schedule for DSM-5 (ADIS-5) and The Penn State Worry Questionnaire (PSWQ).
ResultsResults showed that group format of emotion regulation therapy significantly improved symptoms of anxiety and worry of individuals with illness anxiety disorder.
ConclusionEmotion Regulation Therapy throughout intervention in worry and emotion regulation construct which is known as mediators in the treatment of many disorders, significantly improve symptoms and worry of people with Illness Anxiety Disorder.
Keywords: Emotion Regulation Therapy, Group therapy, Worry, Illness Anxiety Disorder -
مقدمه
بستری شدن یکی از پیامدهای بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) می باشد که می تواند اثرات مختلفی را برکیفیت زندگی بیماران نهند. از این رو، هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات پیامدهای حاصله از دوره بستری بر ابعاد فیزیکی و روانی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به MS می باشد.
روش هادر یک پژوهش مقطعی، 162 بیمار مبتلا به MS (در سه گروه فاقد بستری، 2-1 بار بستری و 3 ≤ بار بستری) توسط نمونه گیری پیاپی انتخاب و با استفاده از سیاهه متغیرهای بالینی و جمعیت شناختی و پرسشنامه زمینه یابی سلامت (SF-36) مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) و آزمون تعقیبی حداقل تفاوت معنادار فیشر (LSD) تحلیل شدند.
یافته هاتحلیل ها نشان داد که اثرات دوره بستری بر سرزندگی، سلامت روانی و مجموع مولفه روانی کیفیت زندگی معنی دار است (05/0 > P). پیگیری تفاوت بین میانگین ها در گروه های بستری حاکی از آن بود که در کلیه متغیرهای معنی دار شناسایی شده، بیماران با 3 ≤ بار بستری از نمرات میانگین پایین تری برخوردار بودند (05/0 > P). در این میان، تفاوت معنی داری بین گروه های مختلف بستری از نظر ابعاد فیزیکی کیفیت زندگی مشاهده نشد (05/0 < P).
نتیجه گیریپیامدهای حاصله از بستری در MS منجر به کاهش ابعاد روان شناختی کیفیت زندگی بیماران می گردد و اثرات آن در بیماران با فراوانی بستری بیشتر برجسته است.
کلید واژگان: مولتیپل اسکلروزیس, بستری, کیفیت زندگیIntroductionHospitalization is one of the outcomes of multiple sclerosis (MS) that can have different effects on the quality of life of patients. Therefore, the aim of the present study was to evaluate the consequences of hospitalization on physical and mental dimensions of quality of life in patients with MS.
MethodsIn a cross-sectional study, 162 patients with MS (in three groups: non- hospitalization, 1-2 times of hospitalization, and ≥ 3 times of hospitalization) were selected by consecutive sampling and they were examined using clinical and demographic variables inventory and the Health Survey questionnaire (SF-36). The data were analyzed by multivariate analysis of variance (MANOVA), and post hoc test of Fisher least significant difference (LSD).
ResultsThe analyses showed that the effects of hospitalization were significant in vitality, mental health, and mental component summary (P < 0.05). Following the difference between means in hospitalization groups showed that patients with ≥ 3 times of hospitalization in all identified significant variables have lower mean scores (P < 0.05). In the meantime, significant differences were not observed between different groups of hospitalization in terms of physical dimensions of quality of life (P > 0.05).
ConclusionsThe consequences of hospitalization in MS patients leads to reduced psychological dimensions of quality of life in such patients and its effects in patients with high hospitalization rate is significant/noticeable.
Keywords: Hospitalization, Multiple Sclerosis, Quality of life -
مقدمه
افراد مبتلا به اختلال اضطراب بیماری نگرانی شدید، مشکلات تنظیم هیجان و کیفیت زندگی پایین را تجربه می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر تنظیم هیجان بر بهبود علایم، نگرانی، نقص در تنظیم هیجان و کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلال اضطراب بیماری است.
روشپژوهش حاضر از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر تمامی افراد مبتلا به اختلال اضطراب بیماری شهر شیراز در سال 1398 بود که به کلینیک های اعصاب و روان دانشگاه علوم پزشکی شیراز مراجعه کردند. نمونه ی پژوهش شامل 22 فرد مبتلا به اختلال اضطراب بیماری بودند که به طور تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی های گروه آزمایش از طریق مصاحبه بالینی ساختاریافته، برنامه ی مصاحبه ساختاریافته برای اختلال های اضطرابی و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(WHOQOL-BREF) مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته هانتایج پژوهش حاضر نشان داد که اجرای درمان گروهی مبتنی بر تنظیم هیجان در افراد مبتلا به اختلال اضطراب بیماری، علایم اضطرابی، نگرانی و کیفیت زندگی افراد مبتلا را به شکل معنی داری بهبود می بخشد (p≤0/05).
نتیجه گیریدرمان مبتنی بر تنظیم هیجان از طریق استفاده از راهبردهای تمرین ذهن آگاهی اسکن بدنی، آگاهی از حس های جسمانی و تمرین تنفس و همچنین مداخله در سازه های نگرانی و تنظیم هیجان، که به عنوان سازه های میانجی در درمان بسیاری از اختلالات شناخته شده اند، علایم و کیفیت زندگی افراد مبتلا به اختلال اضطراب بیماری را به به شکل معنی داری بهبود می بخشد
کلید واژگان: درمان مبتنی بر تنظیم هیجان, نگرانی, تنظیم هیجان کیفیت زندگی, اختلال اضطراب بیماریIntroductionPeople with Illness Anxiety Disorder experience excessive worry and poor quality of life. The aim of the present study is to examine Effectiveness of Emotion Regulation Group Therapy on symptom reduction and quality of life in individuals with Illness Anxiety Disorder. This is an experimental study with pre-test and post-test design and control group. Population of the of the present study was All people with panic disorder in Shiraz city in 1398 who went to the psychiatric clinics of Shiraz University of Medical Sciences. The sample was 18 people with Illness Anxiety Disorder who were randomly assigned to the experimental group and the control group.
MethodThe subjects in the experimental group and the control group were assessed in both pre-test and post-test periods using Structured Clinical Interview for DSM-5, Anxiety and Related Disorders Interview Schedule for DSM-5 and The World Health Organization Quality of Life questionnaire.
Resultsresults showed that Group format of Emotion Regulation Therapy significantly Improve Symptoms of anxiety and quality of life of individuals with Illness Anxiety Disorder.
ConclusionEmotion Regulation Therapy throughout using Body scan mindfulness technique, Awareness of physical senses and breathe technique, and also intervention in worry and emotion regulation construct which Known as mediators in the treatment of many disorders, significantly Improve symptoms and quality of life of people with Illness Anxiety Disorder.
Keywords: Emotion Regulation Therapy, Worry, Quality of life, Illness Anxiety Disorder -
افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی نگرانی بیش از حد و مشکلات تنظیم هیجان را تجربه می کنند و درمان مبتنی بر تنظیم هیجان یک درمان چندوجهی و یکپارچه است که اثربخشی آن بر مولفه های اضطرابی افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و اختلال اضطراب اجتماعی تایید شده است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر تنظیم هیجان بر بهبود علایم، نگرانی و نقص در تنظیم هیجان افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی در قالب یک طرح آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شده است. جامعه ی این پژوهش شامل کلیه افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی مراجعه کننده به مراکز اعصاب و روان دانشگاه علوم پزشکی شیراز در سال 1398 بود. 22 نفر مبتلا به اختلال وحشت زدگی به طور داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی در گروه های آزمایش و گروه کنترل گمارده شدند. شرکت کننده های گروه های آزمایش و کنترل در دو مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون از طریق مصاحبه بالینی ساختاریافته بر اساس DSM-5 (SCID)، برنامه ی مصاحبه ی ساختاریافته برای اختلال های اضطرابی و اختلالات مرتبط بر اساس DSM-5 (ADIS-5)، پرسش نامه ی نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ) و مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها بار روش آماری تحلیل کوواریانس و از طریق نرم افزار 22-SPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان گروهی مبتنی بر تنظیم هیجان علایم اضطرابی، نگرانی و نقص در تنظیم هیجان افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی را به طور معنی داری بهبود می بخشد. درمان مبتنی بر تنظیم هیجان با تمرکز بر راهبردهای تمرین ذهن آگاهی اسکن بدنی، آگاهی از حس های جسمانی، تمرین تنفس و همچنین مداخله در سازه های نگرانی و نظام های هیجان، علایم افراد مبتلا به اختلال وحشت زدگی را بهبود می بخشد.
کلید واژگان: درمان مبتنی بر تنظیم هیجان, نگرانی, تنظیم هیجان, اختلال وحشت زدگیPeople with Panic disorder experience excessive worry and difficulties in emotion regulation, Emotion Regulation Therapy (ERT) is a multifaceted and integrated treatment and its effectiveness on anxiety factors of generalized anxiety disorder and social anxiety disorder has been confired in many studies. .This study to aim was conducted to investigate effectiveness of emotion regulation group therapy on symptom reduction, worry and difficulties in emotion regulation in peoples with Panic disorder in a quasi-experimental design to pre-test and post-test with control group aimed at. Population of this study includes people with panic disorder referring to the psychiatric clinics of Shiraz University of Medical Sciences in Shiraz city. Twenty-two people with Panic disorder were vouluntarly select and randomly were assigned to the experimental and the control groups.The subjects in the experimental and the control groups were assessed in both pre-test and post-test stages using Structured Clinical Interview for DSM-5 (SCID-5), Anxiety and Related Disorders Interview Schedule for DSM-5 (ADIS-5), and Penn State Worry Questionnaire (PSWQ) and Difficulties in Emotion Regulation Scale (DERS). Data were analyzed using covariance analysis statistical method and by software SPSS-22. Results showed that group therapy based on emotion regulation Improve significantly symptoms of anxiety, worry and difficulties in emotion regulation of subjects with panic disorder. Emotion regulation therapy throughout using body scan mindfulness technique, awareness of physical senses and breathe technique, and also intervention in worry and emotion regulation construct mprove symptoms worry and difficulties difficulties in emotion regulation of subjects with panic disorder.
Keywords: Emotion Regulation Therapy, worry, emotion regulation, Panic disorder -
در زمینه رابطه ابعاد خلق و خو با بازداری پاسخ در دانش آموزان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای شواهد محدودی وجود دارد. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش ابعاد خلق و خو در پیش بینی بازداری پاسخ در دانش آموزان دارای نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر شهر اردبیل در سال تحصیلی 90-1389 بودند. نمونه پژوهش 75 دانش آموز دختر دارای نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای بودند که از میان 800 دانش آموز انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چک لیست اختلال نافرمانی مقابله ای و مصاحبه تشخیصی بالینی، پرسشنامه ابعاد خلق و خو و آزمون رنگ- واژه استروپ استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که ابعاد نوجویی، آسیب پرهیزی، پشتکار و خودراهبری بهترین پیش بینی کننده های بازداری پاسخ در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای هستند. این نتایج بیان می کند که ابعاد خلق و خود در پیش بینی بازداری پاسخ در دانش آموزان با نشانه های اختلال نافرمانی مقابله ای نقش قابل توجهی دارد. همچنین نتایج حاضر تلویحات مهمی در زمینه پیشگیری و آسیب شناسی اختلال نافرمانی مقابله ای دارد.کلید واژگان: بازداری پاسخ, خلق و خو, دانش آموزان دختر دارای نافرمانی مقابله ایThere is little evidence about the relationship between temperament character and response inhibition of students with symptoms of oppositional defiant disorder.The aim of this studywas to determinethe role of temperament character in prediction of response inhibition of students with oppositional defiant symptoms. This was adescriptive and correlational study.The study population include all girl students of Ardabil city in 1389-90 educational year.The research sample included of 75 students who were selected among 800 high school students. To collect data, oppositional defiant disorderChecklist and clinical interview, Temperament Character questionnaire and the Stroop Test and were used. Results of multiple regression analyses showed that innovativeness, harm avoidance, perseverance and self-direction were the best predictors of response inhibition of students with symptoms of oppositional defiant disorder.These findings indicate that temperament character play a main role in prediction of response inhibition. These results have important implications in the field of pathology and treatment of this disorder.Keywords: temperament, character, response inhibition, oppositional defiant disorder
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.