ابراهیم بهزاد
-
مجله راهور، پیاپی 37 (تابستان 1400)، صص 205 -250زمینه و هدف
شیوه رانندگی افراد متاثر از کارکردهای عصب روان شناختی و نورولوژیک است و اختلال در کارکردهای اجرایی و نورولوژیک رانندگان، به عنوان عواملی انسانی، نقش مهمی را در تصادف های رانندگی ایفا می کند. لذا شناسایی عواملی که منجر به اختلال در این کارکردها شوند ضروری است. هدف این پژوهش بررسی نقش اختلالات خواب و سبک های مقابله با استرس در کارکردهای اجرایی و نورولوژیک رانندگان بود.
روشروش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را رانندگان اتوبوس در پایانه های شهر تهران در نیمه دوم سال 1399 تشکیل داد که از بین آن ها 250 راننده به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات توسط آزمون های سنجش کارکردهای اجرایی (آزمون کامپیوتری دسته بندی کارت های ویسکانسین (WCST) ، آزمون کامپیوتری تکلیف چند محرک پیشین، آزمون استروپ کلاسیک و آزمون برو نرو)، آزمون های سنجش کارکردهای نورولوژیک (مقیاس ارزیابی نورولوژیک (NES) و پرسش نامه دست برتری ادینبورو (EHI))، پرسش نامه مقابله با موقعیت های استرس زا (CISS) و پرسش نامه سنجش کیفیت خواب پیتزبورگ</ em> (PSQI</em>) جمع آوری گردید. ارزیابی برازندگی مدل پیشنهادی از طریق اجرای مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS24</sub> و Amos24</sub>انجام شد.
یافته هایافته ها نشان دادند که مدل پیشنهادی با دو اصلاح و حذف مسیر غیرمعنا دار اختلالات خواب و سبک های مقابله ای به دست برتری به عنوان یکی از سنجه های کارکردهای نورولوژیک، برازش خوبی با داده هابرخوردار است (05/0<p). مسیرهای اختلالات خواب، سبک های مقابله ای هیجان محور و اجتنابی به کارکردهای اجرایی منفی و معنا دار (05/0<p)، در حالی که مسیر اختلالات خواب و این سبک های مقابله ای به کارکردهای نورولوژیک مثبت و معنا دار بود (01/0<p). مسیرهای سبک مقابله ای مساله محور به کارکردهای اجرایی مثبت و معنا دار بود (05/0>p) ولی مسیر این سبک مقابله ای به کارکردهای نورولوژیک معنا دار نبود (05/0>p).
نتیجه گیریسنجش و درنظر گرفتن اختلالات خواب و نوع سبک های مقابله ای رانندگان به منظور ارایه راهکارهایی برای بهبود کارکردهای اجرایی و نورولوژیک رانندگان لازم است.
کلید واژگان: اختلالات خواب, سبک های مقابله با استرس, کارکردهای اجرایی, نشانه های نورولوژیک, رانندگانBackground and AimPeople's driving style is affected by neuropsychological and neurological functions, and impairment in drivers' executive and neurological functions, as human factors, plays an important role in traffic accidents. Therefore, it is necessary to identify the factors that lead to disruption of these functions. The aim of this study was to investigate the role of sleep disorders and stress coping styles in executive and neurological functions of drivers.
MethodThe research method was descriptive and correlational. The statistical population consisted of bus drivers in the terminals of Tehran in the second half of 2020, from which 250 drivers were selected by multi-stage random sampling. Data were collected by executive function tests (Wisconsin Card Sorting Test (WCST), Nback Test, Classic Stroop Test and Go/No-go Test, neurological function tests ,Neurological Evaluation Scale (NES) and Edinburgh Handedness Inventory (EHI)), Coping Inventory for Stressful Situations (CISS) and Pittsburgh Sleep Quality Index (PSQI). The suitability of the proposed model was assessed by performing structural equation modeling using SPSS24 and Amos24 software.
FindingsThe results showed that the proposed model with two modifications and elimination of non-significant pathways of sleep disorders and coping styles with superiority as one of the measures of neurological functions has a good fit with the data (p<0.05). Pathways of sleep disorders, emotion-centered coping styles and avoidance to executive functions were negative and significant (p<0.05), while the pathways of sleep disorders and these coping styles to neurological functions were positive and significant (p<0.01). The pathways of problem-oriented coping style to executive functions were positive and significant (p>0.05), but the pathways of this coping style to neurological functions were not significant (p>0.05).
ConclusionAssessing and considering sleep disorders and the type of coping styles of drivers is necessary in order to provide solutions to improve the executive and neurological functions of drivers.
Keywords: Sleep Disorders, Stress Coping Styles, Executive Functions, Neurological functions, Drivers -
سابقه و هدفعلی رغم شیوع بالا و هزینه های اقتصادی و عوارض ناشی از سرطان مثانه، هنوز مطالعه مدونی در رابطه با بررسی نقش برخی عناصر کمیاب از قبیل آهن (Fe)، مس (Cu) و روی (Zn) در سرطان مثانه صورت نگرفته است. بر این اساس، در این مطالعه ارتباط بین سطح سرمی عناصر کمیاب آهن، مس و روی و سرطان مثانه مورد بررسی قرار گرفت.روش بررسیدر این مطالعه مورد- شاهدی، 51 بیمار مبتلا به سرطان مثانه و 58 نفر گروه شاهد به روش آسان انتخاب شدند. پس از اخذ رضایت نامه کتبی از افراد مورد آزمون، نمونه های خون گرفته و سطح سرمی عناصر کمیاب آهن، مس و روی در آنها اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون t بین دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.یافته هامیانگین غلظت سرمی آهن و روی در افراد مبتلا به سرطان مثانه کاهش معنی داری در مقایسه با گروه شاهد داشت (001/0>p). در حالی که افزایش معنی داری در میانگین غلظت سرمی مس در افراد مبتلا به سرطان مثانه در مقایسه با گروه شاهد مشاهده شد (001/0>p). نسبت Cu/Zn در افراد مبتلا به سرطان مثانه در مقایسه با افراد غیر مبتلا افزایش معنی داری داشت (001/0>p).نتیجه گیریبه نظر می رسد که در مبتلایان به سرطان مثانه میزان روی و آهن کمتر و میزان مس بیشتر از گروه شاهد باشد. بدیهی است که تعیین دقیق رابطه علی و معلولی نیاز به مطالعات هم گروهی و بررسی های آینده نگر دارد و با توجه به عود بالای سرطان مثانه، لزوم مطالعات بیشتر در این زمینه مشخص می شود.
کلید واژگان: عناصر کمیاب, آهن, مس, روی, سرطان مثانهAbstractBackgroundDespite the high prevalence and recurrence of bladder cancer, researches about the role of trace elements such as iron, copper and zinc in bladder cancer are limited in number. In the present study the concentration of Iron, Copper and Zinc, (Fe, Cu and Zn) were determined in the serum of patients with bladder cancer and compared with the level of these trace elements in healthy subjects.MethodsThis case control study was conducted on 51 patients with bladder cancer and 58 healthy volunteers after matching for age, sex and smoking habits. After a written consent sample were collected and the concentrations of Fe, Cu and Zn were measured. Comparisons were made using student t test.ResultsThere was a significant decrease in mean Fe and Zn serum level in bladder cancer patients as compared to the control group (p <0.001). In contrast serum Cu level were significantly higher in patients having bladder cancer than in the control group (p <0.001). More over patients with bladder cancer had significantly higher Cu/Zn ratio than controls.ConclusionThe present study showed that the mean serum cu level was higher and the mean serum Zn and Fe level were lower in patients with bladder cancer than the control group. Further studies are required to demonstrate a possible cause-and effect relationship between these elements and bladder cancer. -
زمینه و هدفعلی رغم مطالعات فراوان انجام شده در رابطه با نقش روندهای اکسیداتیو و دفاع آنتی اکسیدانی بدن در ابتلا به سرطان های گوناگون، مستندات اندکی در رابطه با نقش این عوامل در بیماران مبتلا به سرطان مثانه وجود دارد. بر این اساس در این مطالعه سعی شد تا به بررسی سطح سرمی (Malon Dialdehyde) MDA به عنوان شاخص اکسیدانی و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی به عنوان شاخص دفاع آنتی اکسیدانی بدن در افراد مبتلا به سرطان مثانه در مقایسه با افراد سالم پرداخته شد.روش بررسیدر طی یک مطالعه مورد شاهدی، تعداد 51 نفر از بیماران مبتلا به سرطان مثانه و 58 نفر گروه شاهد با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج، به روش آسان انتخاب شدند. پس از اخذ رضایت نامه کتبی از افراد مورد آزمون نمونه های خون پس از 8 ساعت ناشتایی گرفته شد. ظرفیت تام آنتی اکسیدانی و MDA سرمی در نمونه های جمع آوری شده، اندازه گیری گشت. در نهایت داده ها با استفاده از آزمون آماریstudent t test بین دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS V.13 آنالیز گردید.یافته هابراساس نتایج مطالعه حاضر، غلظت پلاسمایی MDA افزایش (001/0P value <) و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی کاهش (001/0P value <) معنی داری در مبتلایان به سرطان مثانه در مقایسه با گروه شاهد داشته است.نتیجه گیریبراساس نتایج مطالعه حاضر می توان واکنش های اکسیداتیو و آسیب های بیولوژیک ناشی از این واکنش ها که در اثر افزایش استرس اکسیداتیو و قدرت دفاعی ناکافی سیستم های آنتی اکسیدانی بدن ایجاد می شود را به عنوان یک مکانیسم مهم دخیل در ایجاد سرطان مثانه پیشنهاد نمود.
کلید واژگان: سرطان مثانه, ظرفیت تام آنتی اکسیدانی, مالون دی آلدهید, اکسیداتیو استرسStudy of the Oxidative Stress Markers in Bladder Cancer Patients in Comparison with Healthy SubjectsBackground And AimDespite many researches done on the relationship between oxidative stress and cellular antioxidant defenses in different cancers, there are limited researches about the role of oxidative stress in bladder cancer. So we decided to study the serum MDA and total antioxidant capacity in patients with bladder cancer in comparison with healthy individuals.Materials And MethodsDuring this case – control study, 51 patients with bladder cancer and 58 normal subjects were selected (considering the inclusion and exclusion criteria) by simple sampling. After obtaining write consent from them, blood samples were prepared after 8 hours of fasting. MDA and total antioxidant capacity was measured in all samples. Finally data were compared with student t test between two groups. SPSS V.13 was used for data analysis.ResultsThere was a significant increase in serum MDA concentration (P < 0.001) and significant decrease in total antioxidant capacity (P < 0.001) in case subjects in comparison with control group.ConclusionThe results of the present study confirm this hypothesis that oxidative reactions and cellular damages induced by such reactions and insufficient antioxidant capacity can be two of the more important mechanisms in bladder cancer induction.Keywords: Bladder cancer, Total antioxidant capacity, Malon dialdehyde, Oxidative stress -
مقدمه و هدفکروم یکی از عناصر کمیابی است که خاصیت کارسینوژنیسیته و نقش آن در بسیاری از سرطان ها به اثبات رسیده است. این در حالی است که تا کنون مطالعات اندکی در رابطه با ارتباط این عنصر و سرطان مثانه انجام شده است. هدف از این مطالعه تعیین سطح سرمی کروم در افراد مبتلا به سرطان مثانه بود.مواد و روش هااین یک مطالعه مورد شاهدی است که در سال 1386 1385در بیمارستان های الزهرا و علی اکبر اصفهان بر روی 51 نفر بیمار مبتلا به سرطان مثانه و 58 نفر گروه شاهد که از نظر؛ سن، جنس و تعداد افرادی که سابقه مصرف سیگار داشتند، با گروه شاهد سازگار بودند انجام شد. از افراد مورد آزمون نمونه های خون گرفته و سطح سرمی کروم با استفاده از روش اسپکتروفوتومتری جذب اتمی بدون شعله اندازه گیری شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری کولموگروف اسمیرنوف و تی دانشجویی تجزیه و تحلیل گردید.یافته هامیانگین سن افراد مورد مطالعه در گروه کنترل معادل 63/14 ± 74/62 سال و در گروه شاهد معادل 8/9 ± 2/58 سال بود. میانگین غلظت سرمی کروم در افراد مبتلا به سرطان مثانه معادل 99/16 ± 82/128 میکروگرم بر لیتر و در افراد گروه شاهد معادل 67/16 ± 93/121 میکروگرم بر لیتر بود که تفاوت آماری معنی داری بین گروه شاهد و مورد وجود داشت (05/0p <).نتیجه گیریکروم یک عنصر اکسیدان با نیمه عمر کوتاه است که با مکانیسم های مختلف منجر به ایجاد سرطان می گردد. با در نظر گرفتن نتایج مطالعه حاضر که حاکی از افزایش غلظت سرمی کروم در مبتلایان به سرطان مثانه می باشد، اجرای تدابیری در راستای کاهش آلودگی های محیطی، یافتن منابع آلوده کننده و حذف یا تعدیل آنها به ویژه در افرادی که ریسک بالای ابتلا به سرطان مثانه دارند، می تواند در درمان سرطان مثانه و یا جلوگیری از ابتلا به آن مؤثر باشد.
کلید واژگان: سرطان مثانه, کروم, عناصر کمیابIntroduction &ObjectiveChrome (Cr) is one of the carcinogen trace elements that its role in cancer induction is documented in many studies. In spite o this, there are limited studies about the relationship between chrome and bladder cancer. So we decided to study the serum concentration of Cr in patients with bladder cancer in comparison with healthy individuals.Materials and MethodDuring this case control study, 51 patients with bladder cancer and 58 normal subjects, after matching in age, sex and smoking habits with case group, were selected. Blood samples were collected from each cases. Serum level of Cr was measured in all samples by using the Flameless Atomic Absorption Spectrophotometer. Finally data were analyzed, using student t test.ResultsMean age of participants was 62.74 ± 14.63 years in control group and 58.2 ± 9.8 years in case group. Mean of serum Cr concentration was 128.82 ± 16.99 µg/L in bladder cancer patients and 121.93 ± 16.67 µg/L in control group. The difference in Cr level of serum was significant between two groups (p < 0.05).ConclusionResults of this study indicated the high level of Cr in the serum of bladder cancer patients. Performing of some strategies in reduction of environmental contaminations, finding the contaminated sources and modifying them, can be useful, for reduction of serum level of Cr, especially in high risk groups. -
مقدمه
یکی از مهمترین عناصر کمیاب در بدن انسان منگنز می باشد. این عنصر نقش مهمی در دفاع آنتی اکسیدانی بدن داشته، به عنوان کوفاکتور برای بسیاری از آنزیمهای بدن عمل می کند. در مطالعات مختلف کمبود منگنز به عنوان یک تراتوژن تلقی شده و ارتباط کمبود آن با ابتلا به برخی سرطانها به طور محدود مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه ی حاضر به بررسی سطح سرمی منگنز در افراد مبتلا به سرطان مثانه در مقایسه با افراد سالم می پردازد.
روش هاطی یک مطالعه ی مورد- شاهدی، تعداد 51 نفر بیمار مبتلا به سرطان مثانه و 58 نفر گروه شاهد به روش آسان انتخاب شدند. پس از اخذ رضایتنامه ی کتبی از افراد مورد آزمون، نمونه های خون (پس از 8 ساعت ناشتایی) گرفته و سطح سرمی منگنز در آنها اندازه گیری شد. در نهایت داده ها با استفاده از آزمون آماریt-test بین دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته هامیانگین غلظت سرمی منگنز در افراد مبتلا به سرطان مثانه معادل μg/L 39/0 ± 3/1 و در افراد گروه شاهد معادل μg/L84/0 ± 87/1 بود که تفاوت آماری معنی داری بین گروه شاهد و مورد وجود داشت (001/0 P
BackgroundManganese (Mn) is one the more important trace elements in the humans. Mn plays an important role in antioxidant defences and it is an essential cofactor for a number of enzymes. Some studies have revealed that Mn deficiency is teratogenic. The relationship of Mn deficiency and cancer induction also has been studied in some studies. We evaluated the serum Mn concentration in patients with bladder cancer in comparison with healthy individuals.
MethodsDuring this cross sectional study, 51 patients with bladder cancer and 58 normal subjects were selected regarding the inclusion and exclusion criteria. Blood samples were collected after 8 hours of fasting. The Mn serum concentration was measured in all samples and copamared between two groups.
FindingsMean of serum Mn concentration was 1.3 ± 0.39 µg/l in bladder cancer patients and 1.87 ± 0.84 µg/l in control group. There was a significant difference between two groups (p < 0.001).
ConclusionAccording to the results of this study Mn serum concentration had significant decrease in bladder cancer patients in comparison with normal subjects. This result is similar to the other researches done in different cancers. Regarding the high Mn level in fresh foods and vegetables, consumption of these nutrients, is recommended in high risk individuals for bladder cancer.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.