ابوالفضل رحمانی
-
زمینه و هدف
دوره های آموزشی نظامیان با توجه به شرایط جدید نسبت به قدیم باید به گونه ای طراحی شود که علاوه بر کارا بودن آن در یک مدت زمان کوتاه تر، بتواند آمادگی جسمانی و عوامل اثرگذار بر آن ها را توسعه دهد. فعالیت مقاومتی با تجهیزات مختلف نظامی و ورزشی همچون ماسک گاز و ماسک تمرینی که بیشتر با شدت پایین انجام می شود پاسخ ها و تاثیرات فیزیولوژیکی مختلفی را به دنبال دارد. از این رو، هدف اصلی این پژوهش مطالعه تاثیر دو نوع ماسک نظامی و تمرینی طی فعالیت ورزشی مقاومتی بر پاسخ های لاکتات و هورمون رشد در افراد نظامی بود.
روش هادر این مطالعه، از روش متقاطع استفاده شد. 12 فرد نظامی تمرین کرده (با میانگین سنی سال 6/45±27/75 و شاخص توده بدنی 3/43±25/41 کیلوگرم بر متر مربع) به صورت کاملا تصادفی و در سه روش سنتی یا کنترل (1RM %75)، فعالیت مقاومتی همراه با ماسک نظامی و ماسک تمرینی (1RM %30) مورد پژوهش قرار گرفتند. فعالیت مقاومتی شامل اجرای 4 نوبت حرکت اسکوات با مجموع تکرار 65 بود. نمونه های خونی قبل و بلافاصله بعد از فعالیت جمع آوری شد. داده ها با استفاده از روش واریانس تحلیل واریانس دو راهه با اندازه گیری های مکرر، با نرم افزار SPSS (نسخه 23) در سطح معناداری 0/05>P مورد بررسی قرار گرفت.
یافته هاهر سه روش تمرینی موجب افزایش معنادار لاکتات (0/05>P) و عدم افزایش هورمون رشد جز در روش سنتی بلافاصله پس از فعالیت شد اما تفاوت معناداری بین گروه ها در میزان لاکتات بود ولی در میزان هورمون رشد مشاهده نشد (0/05>P).
نتیجه گیریبررسی ها نشان داد هر دو روش فعالیت ورزشی مقاومتی همراه با ماسک نظامی و تمرینی مانند فعالیت مقاومتی روتین می تواند موجب افزایش معنی دار لاکتات خون پس از فعالیت شود. این تحقیق اثربخشی این گونه از تمرینات بر پاسخ افزایشی لاکتات را تایید می نماید و می تواند اهدافی را که از تمرینات با شدت بالا انتظار می رود، برآورده کند.
کلید واژگان: نظامیان, ماسک نظامی, ماسک تمرینی, لاکتات, هورمون رشدJournal of Military Medicine, Volume:26 Issue: 2, 2024, PP 2248 -2257Background and AimConsidering to the new conditions compared to the traditional concept, military training courses should be designed in such a way that becomes efficient, effective, and works properly and practical. In contrast, their physical training develops from other types of aspects such as metabolic and hormonal. Resistance exercise (RE) with different types of military and training equipments, such as gas masks, and training masks that performs with a low intensity, results in different physiological responses and effects. Therefore, the main goal of this research was to study the effect of two types of military and training masks during resistance sports exercise on lactate and growth hormone responses in the AJA simulated training program.
MethodsIn this study, the case-crossover method was used. Twelve military personnel trained (with an average age of 27.75 ± 6.45 years and a body mass index of 25.41 ± 3.43 kg/m2) were randomly chosen and examined in three different physiological training methods traditional (control) training (Intensity: 1RM 75%), training with military and training masks (1RM 30%). The RE consisted of performing 4 squat movements with a total of 65 repetitions. Blood samples were collected before and immediately after the workout. The data were analyzed using the two-way analysis of variance method with repeated measurements, with SPSS software (version 23) at a significance level of P<0.05.
ResultsAll three types of exercise caused a significant increase in lactate (P<0.05) and no increase in growth hormone except the traditional method immediately after the exercise, but there was a significant difference between the groups in the amount of lactate, but not in the amount of growth hormone (P<0.05).
ConclusionStudies have shown that both methods of resistance sports activity with a military mask and exercise such as routine resistance activity can cause a significant increase in blood lactate after exercise. This research confirms the effectiveness of this type of training on lactate increase response and can meet the goals expected from high-intensity training.
Keywords: Military Personnel, Gas Mask, Training Mask, Lactate, Growth Hormone -
فرسایش خاک یک مسیله ی مهم زیست محیطی مربوط به نگرانی مشترک در جهان امروز است. با وجود اهمیت خاک در اهداف توسعه پایدار در مناطق خشک و نیمه خشک، مطالعه ی شرایط زمین محیطی و عوامل موثر بر وقوع فرسایش آبکندی به ندرت انجام شده است. به منظور رفع این چالش هدف اصلی این مطالعه استفاده از یک روش یکپارچه برای تشخیص ویژگی های فرسایش آبکندی در حوضه آبخیز سنگانه ی کلات می باشد. همچنین به منظور روابط فضایی بین آبکندها و عوامل زمین محیطی از مدل احتمالاتی شرطی استفاده گردید. تهیه نقشه ی آبکندهای موجود با استفاده از مطالعات میدانی به صورت تصادفی به دو روش زیر انجام شد: در قسمت اول 70 درصد از داده ها جهت آموزش مدل احتمالاتی شرطی استفاده شد و در قسمت دوم یک مجموعه داده معتبر (30 درصد)، برای اعتبارسنجی مدل و تایید صحت آن مورد استفاده قرار گرفت. پیش بینی عملکرد مدل احتمالاتی شرطی با منحنی مشخصه ی عملکرد گیرنده (ROC) بررسی شد. علاوه بر این تاثیر تمام عوامل زمین محیطی در فرسایش آبکندی با انجام یک مدل تحلیل حساسیت مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های اعتبارسنجی برای نقشه ی حساسیت به فرسایش آبکندی نشان داد که دقت سطح زیر منحنی راک (ROC) برابر 32/87 درصد بود، همچنین بر اساس آنالیز تجزیه و تحلیل حساسیت عوامل سنگ شناسی، تراکم زهکشی، فاصله از رودخانه و عامل کاربری اراضی اثرات قابل توجهی بر وقوع فرسایش آبکندی در منطقه ی مورد مطالعه دارند. نتایج این مطالعه نشان داد چارچوب یکچارچه می تواند به طور موفقیت آمیزی برای مدل سازی فرسایش آبکندی در یک منطقه با داده های ضعیف مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: فرسایش آبکندی, عوامل زمین محیطی, مدل احتمالاتی شرطی, سنگانه ی کلاتSoil erosion is a significant environmental issue of common concern in the world today. Despite the importance of soil erosion in sustainable development goals in arid and semi-arid areas, the study of the geo-environmental conditions and factors influencing gully erosion occurrence is rarely undertaken. As effort to this challenge, themain objective of this study is to apply an integrated approach to detecting gully erosion features at the Sanganeh Kalat Basin.We also aimed to apply a Conditional Probability (CP) model for establishing the spatial relationship between gullies and the Geo-Environmental Factors (GEFs). The gully erosion inventory map field surveying was randomly partitioned into two subsets: part 1 that contains 70% was used in the training phase of the CP model; part 2 is a validation dataset (30%) for validation of the model and to confirm its accuracy. Prediction performances of the CP model Receiver Operating Characteristics (ROC) curve methods, respectively. In addition, the influence of all GEFs on gully erosion was evaluated by performing a sensitivity analysis model. The validation area under the ROC curve for the CP model were 87.32%, respectively. Also, based on sensitivity analysis, lithology, drainage density, distance from river and land use represent significantly effects on the gully erosion occurrence. This study has shown that the integrated framework can be successfully used for modeling gully erosion occurrence in a data-poor environment.
Keywords: Gully Erosion, Geo-environmental Factors, Conditional Probability, Sanganeh Kalat -
نشریه مطالعات هنر اسلامی، پیاپی 49 (بهار 1402)، صص 335 -354Islamic Art Studies, Volume:20 Issue: 49, 2023, PP 335 -354The institutionalization of Iranian society and consequently Qazvin, in various cultural and artistic dimensions, which began with the Constitutional Revolution and had its ups and downs and finally stagnation, gained new momentum in the period 1320-1299 and was seriously pursued. However, the educational institution in the period under discussion had a significant progress in terms of modernization and material development due to necessity and need. Accordingly, the change in the educational structure, which is one of the main axes of the cultural policy of the mentioned period, due to the authoritarian and hasty policy, which was in opposition to the traditional context, caused the expected demands not to be fully met. The cultural institution of education and its reflection in Qazvin contemporary art is the focus of the study in the present study, which in this research is examined by descriptive-analytical method.Two main questions: 1- What place did the educational institution have in the process of modernization and modernization of Qazvin between 1320 and 1299?2- What were the reasons for the establishment and the effects of the educational institution on the cultural-artistic structure of Qazvin?Objectives1- Recognition and analytical income on the developments of Qazvin educational institution in the period of 1320 - 1299 AD, to get acquainted with the cultural-artistic developments of Qazvin2- Identifying the impact of political structure on the cultural-artistic situation and its positive and negative consequencesKeywords: educational institution, Qazvin, Contemporary Art, Reza Shah Period, schools
-
سابقه و هدف
سطح پایین سدیم سرم با پیامدهای بد و افزایش مرگ و میر در بیماران سکته حاد مغزی همراه است. اما نقش هیپوناترمی به عنوان یک شاخص پیش آگهی منفی بحث برانگیز بوده است. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط سطح پایین سدیم سرم با اختلال و ناتوانی بیماران سکته مغزی بابل انجام گردید.
مواد و روش هااین مطالعه مقطعی در مدت 6 ماه بر روی 125 نفر از بیماران سکته مغزی بستری در بیمارستان آیت الله روحانی بابل انجام شد. از مقیاس سکته مغزی موسسه ملی سلامت و مقیاس رتبه بندی اصلاح شده برای تعیین اختلال و ناتوانی سکته مغزی استفاده شد. خون وریدی برای تعیین غلظت سرمی سدیم گرفته شد. محدوده نرمال به صورت 145-135 میلی اکی والان در لیتر تعریف شد.
یافته هااز 125 مبتلا به سکته مغزی، 108 مورد (86/4%) سکته مغزی انسدادی بودند. 82 مورد (65/5%) سطح پایین سدیم سرم داشتند. تفاوت در نوع سکته مغزی با سطح پایین سدیم سرم 14 مورد (17%) خونریزی دهنده در مقابل 68 مورد (83%) سکته مغزی انسدادی (0/01=p) معنی دار بود. همچنین تفاوت در جنس ارتباط معنی داری با سطح پایین سدیم سرم داشت (49 مورد (59%) زن، 33 مورد (41%) مرد، 0/02=p). در بیماران با سطح پایین سدیم سرم، شدت اختلال در زمان بستری (0/01=p) و ناتوانی در زمان ترخیص (0/02=p) بیشتر از بیماران سطح طبیعی سدیم سرم بود. در بیماران با سابقه مصرف دخانیات، 9 مورد (21%) سطح سدیم طبیعی و در مقابل 33 مورد (79%) سطح سدیم پایین داشتند (0/03=p).
نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر نشان داد که شدت اختلال و ناتوانی در زمان ترخیص در بیماران سکته مغزی با سطح سدیم سرم ارتباط دارد. بنابراین توجه و اصلاح سطح سرمی سدیم باید بیشتر در بیماران سکته حاد مغزی مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: سکته مغزی, سکته مغزی انسدادی, سکته مغزی خونریزی دهنده, سدیم پایین, ارزیابی ناتوانیBackground and ObjectiveHyponatremia is associated with adverse outcomes and increased mortality in acute stroke patients. However, the role of hyponatremia as a negative prognostic indicator has been controversial. This study was conducted to determine the relationship between serum sodium level and impairment and disability in stroke patients in Babol, northern Iran.
MethodsThis cross-sectional study was conducted in 6 months on 125 stroke patients admitted to Ayatollah Rouhani Hospital in Babol. The National Institutes of Health Stroke Scale and the Modified Rankin Scale were used to determine the impairment and disability caused by stroke. Venous blood was collected to determine the serum concentrations of sodium. The normal ranges were defined as 135-145 mEq/L.
FindingsOf 125 stroke patients, 108 cases (86.4%) were ischemic stroke. Eighty-two cases (65.5%) had hyponatremia. The type of stroke showed statistically significant difference with hyponatremia in 14 hemorrhagic stroke cases (17%) versus 68 ischemic stroke cases (83%) (p=0.01). Furthermore, the difference in gender showed statistically significant difference with hyponatremia in 49 women (59%), and 33 men (41%) (p=0.02). In hyponatremic patients, the severity of impairment at admission (p=0.01) and disability at discharge time (p=0.02) was higher than patients with normal sodium serum level. In patients with a history of smoking, 9 cases (21%) had normal sodium level while 33 cases (79%) had hyponatremia (p=0.03).
ConclusionThe results of the present study showed that the severity of impairment and disability at the time of discharge in stroke patients is related to serum sodium level. Therefore, paying attention and correcting serum sodium level should be considered more in acute stroke patients.
Keywords: Stroke, Ischemic Stroke, Hemorrhagic Stroke, Hyponatremia, Disability Evaluation -
فصلنامه فضای جغرافیایی، پیاپی 72 (زمستان 1399)، صص 123 -137
رشد روز افزون جمعیت و استفاده بیش از اندازه و غیر اصولی از منابع طبیعی به ویژه خاک باعث به وجود آمدن مشکلات بسیاری گردیده است که مهم ترین آن مربوط به فرسایش خاک و تولید رسوب می باشد. که می تواند لطمات جبران ناپذیری بر جوامع طبیعی و بشری داشته باشد. برای انجام این تحقیق نقشه واحدهای همگن با استفاده از نقشه های شیب، کاربری اراضی و زمین شناسی تهیه گردید. هر یک از عوامل موثر در فرسایش و پارامترهای موجود در مدل ها به طور جداگانه در هر واحد کاری اندازه گیری و در نهایت برای هر یک از زیرحوضه ها میزان فرسایش و تولید رسوب سالانه محاسبه شد. نقشه ی کاربری اراضی با استفاده از تصاویر سنجنده ETM ماهواره لندست بعد از کلاس بندی تهیه گردید. بر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق میزان رسوب تولیدی سالیانه با روش MPSIAC در زیرحوضه واحد A حوضه ی مورد مطالعه به ترتیب 34/126متر مکعب بر کیلومتر مربع ، 6106 تن بر هکتار، در زیرحوضه واحد B به ترتیب 74/ متر مکعب بر کیلومتر مربع 167 ، 1804 تن بر هکتار و زیر حوضه واحد C به ترتیب 36/150متر مکعب بر کیلومتر مربع ، 9659 تن بر هکتار برآورد گردید. نتایج حاصل از مقایسه میزان فرسایش ، در تعیین صحت روش ها نشان داد که روش MPSIAC برای برآورد میزان فرسایش و تولید رسوب سالیانه در شرایط طبیعی و خاکی حوضه مورد مطالعه نسبت به دو روش دیگر مناسب تر می باشد.
کلید واژگان: فرسایش خاک, آجی چای, مدل MPSIAC, GISGeographic Space, Volume:20 Issue: 72, 2021, PP 123 -137The growing population and the excessive and unconditional use of natural resources, especially in the soil, have caused many problems, most notably due to soil erosion and sediment production. To do this research, homogeneous unit maps were prepared using slope mapping, land use and geology maps. Each of the effective factors in erosion and parameters in the models were measured separately in each unit of operation, and finally, for each sub-area, the erosion and annual sediment production were calculated. Land use map was prepared using Landsat satellite ETM sensor images after classifying. Based on the results of this study, annual production sediment yield by MPSIAC method in the sub-basin of Unit A of the studied basin was 126.33 cubic meters per square kilometer, 6106 tons per hectare, in unit B sub-basin, respectively 74 cubic meters per cubic meter Kilometers square 167, 1804 t / ha and sub unit C were 150.36 m 3 / km, 9659 t / ha, respectively. The results of the comparison of erosion rates in determining the accuracy of the methods showed that the MPSIAC method is more suitable for estimating erosion and annual precipitation production in the natural and climatic conditions of the studied basin than the other two methods.
Keywords: Soil Erosion, Aji Chai, MPSIAC Model, GIS -
هدف
فعالیت مقاومتی با شیوه های جدید تمرینی همچون استفاده از ماسک تمرینی و محدودیت جریان خون که با شدت های پایین تر نسبت به روش سنتی انجام می شود، پاسخ های فیزیولوژیکی مختلفی را به همراه دارد. از این رو، هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر فعالیت مقاومتی با محدودیت جریان خون و تنفس بر پاسخ تستوسترون، کورتیزول و نسبت تستوسترون به کورتیزول در مردان کشتی گیر بود.
روش ها:
در این مطالعه 8 مرد کشتی گیر (با میانگین سنی 7/4±87/26 سال و شاخص توده بدنی 49/2±26/25 کیلوگرم بر متر مربع) در سه هفته متوالی و به صورت تصادفی سه روش فعالیت مقاومتی سنتی (کنترل) (1RM 80%)، فعالیت مقاومتی به همراه محدودیت جریان خون و فعالیت مقاومتی با محدودیت تنفس (1RM30%) را انجام دادند. فعالیت مقاومتی شامل اجرای 4 نوبت 15 تکراری حرکت اسکوات بود. نمونه های خونی قبل و بلافاصله بعد از فعالیت جمع آوری شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی آنالیز شدند.
یافته ها:
هر سه روش فعالیت مقاومتی (RE) موجب افزایش معنادار تستوسترون، نسبت تستوسترون به کورتیزول و عدم تغییر کورتیزول پس از فعالیت شد (001/0 <p). اما تفاوت معناداری بین روش ها مشاهده نشد.
نتیجه گیری:
نتایج این پژوهش نشان داد که فعالیت مقاومتی با با محدودیت جریان خون و تنفس می تواند مشابه فعالیت مقاومتی سنتی پاسخ های هورمونی مثبتی به همراه داشته باشد. بنابراین، به نظر می رسد این روش های تمرینی اثربخشی مناسبی برای بهبود تغییرات هورمونی دارد.
کلید واژگان: کاتسو, محدودیت تنفس, محدودیت جریان خون, کورتیزول, تستوسترونObjectiveResistance exercise with different methods such as the use of training masks and blood flow restrictions which are performed at lower intensities than the traditional ones is accompanied by various physiological responses. Therefore, the main purpose of this study was to investigate the effect of resistance exercise with blood flow and respiratory restriction on response of testosterone, cortisol and testosterone/cortisol ratio in male wrestlers.
MethodsIn this study, eight male wrestlers (mean age 26.87±4.7 years and body mass index 25.26±2.49 kg/m2) were randomly assigned to three consecutive weeks in three method of traditional resistance exercises (Control) (with 80% 1RM), resistance exercise with blood flow restriction and resistance exercise with respiratory restriction (with 30% 1RM). Four sets of 15 repetitions for squat were considered as resistance exercise in all conditions. Blood samples were collected before and immediately after exercise. The data were analyzed by repeated measure ANOVA and Bonferroni post hoc test.
ResultsAll three methods of resistance exercise resulted in a significant increase in testosterone, testosterone/cortisol ratio, and no change in cortisol after exercise (p<0.001). However, no significant difference was observed between the methods.
ConclusionThe results of this study showed that resistance exercise with restriction of blood flow and respiration can have similar positive effect like to traditional resistance exercise on hormonal responses. Therefore, it seems that these training methods have a convenient effectiveness to improve hormonal changes.
Keywords: Kaatsu, Respiratory restriction, Blood flow restriction, cortisol, testosterone -
فصلنامه فضای جغرافیایی، پیاپی 66 (تابستان 1398)، صص 291 -304
پی جویی منابع جدید آب زیرزمینی به عنوان یکی از منابع تامین آب شرب در جهان با توجه به نیاز روزافزون دنیا به این ماده حیاتی امری ضروری و اجتناب ناپذیر می باشد. در سال های اخیر به علت برداشت های بیش از حد از این منابع سبب افت دشت ها شده و به طوری که میزان تخلیه از آبخوان ها بیشتر از تغذیه آن ها می باشد. و باعث بیلان منفی و پسخوراند مثبت و در نهایت اضمحلال سیستم می شودعواملی همچون رشد جمعیت، نیاز به غذا، ضرورت ارتقای سطح بهداشت و رفاه اجتماعی، توسعه صنعتی و حفاظت از اکوسیستم ها تقاضای آب را روز به روز بیشتر می کند به همین دلیل انتخاب رویکرد مناسب و تاثیر گذار و در عین حال کارشناسانه، در جهت حل مشکلات معضلات پیش روی مدیریت منابع آب، ضرورت پیدا کرده است. شناسایی منابع آب زیرزمینی، شناختن مناطق با پتانسیل بالا و اصلاح شیوه برداشت از این منابع از مهمترین اهداف به شمار می رود . محدوده مورد مطالعه حوضه آبریز نورآباد ممسنی با مساحتی حدود 756 کیلومترمربع در بخش شمال غربی استان فارس واقع شده است. در این پژوهش از مدل آنتروپی شانون با استفاده از 9 لایه رستری از محدوده جهت پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی حوضه مورد بررسی قرار گرفت و نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که که مناطق واقع در بخش مرکزی دشت کمترین میزان حساسیت را دارا می باشد که حدوده 64% از محدوده را در بر میگیرد و بیشتر میزان حساسیت مربوط به بخش جنوبی دشت می باشد که برابر 2% که 16 کیلومتر از مساحت حوضه را در بر گرفته است نتایج ارزیابی مدل آنتروپی شانون با استفاده از منحنی (ROC) نشان داد که مقدار AUC برابر 85 درصد می باشد که مقدار آن بالا و قابل قبول می باشد
کلید واژگان: پتانسیل یابی, آب زیرزمینی, مدل آنتروپی شانون, چشمه, آبخوان دشت نورآباد ممسنیGeographic Space, Volume:19 Issue: 66, 2019, PP 291 -304Seeking new sources of groundwater as a source of drinking water in the world due to increasing demand for this vital world is necessary and inevitable.In recent years due to excessive interpretations of these resources the plains are dropping in a way that the depletion of aquifer is more than feeding it. And it causes a negative balance and positive feedback and finally leads to collapse of system. Factors such as population growth, the need for food, the need to improve health and social welfare, industrial development and the protection of ecosystems is increasing water demands every day. That's why the choosing an appropriate and effective, yet professional approach, in order to solve problems faced by water resource management, is necessary. Identify underground water resources, identify areas with high potential and improving the removal of these resources are the most important goals. The study area is the catchment area of NURABAD MAMSANI of about 756 square kilometers is located in Fars Province in the northwestern part. In this study, the Shannon entropy were studied using 9 raster layer of the area to locate potential sources of underground water basin. And the results of the study showed that the lowest sensitive areas located in the Central Plains that it will take approximately 64% of the areas. And more sensitivity is related to the southern plain which is equal to 2% that is covered 16 kilometers of the area. Results of Shannon entropy model using (ROC) curve showed that the amount of AUC is 85% which is a high and acceptable amount.
Keywords: potential mapping, underground water, the Shannon entropy, springs, aquifer Nour mamasani -
هدففعالیت مقاومتی با شیوه های نوین تمرینی همچون محدودیت جریان خون و تنفس که بیشتر با شدت پایین انجام می شود پاسخ ها و تاثیرات فیزیولوژیکی مختلفی را به دنبال دارد. از این رو، هدف اصلی این پژوهش مطالعه تاثیر محدودیت جریان خون و تنفس بر غلظت لاکتات خون و هورمون رشد در پاسخ حاد فعالیت ورزشی مقاومتی در کشتی گیران دانشگاهی بود.روش شناسیدر این مطالعه از روش متقاطع استفاده شد. 8 کشتی گیر دانشگاهی با سابقه تمرینی بیش از دو سال (با میانگین سنی 4/7±26/87سال و شاخص توده بدنی 2/49±25/26کیلوگرم بر مترمربع) به صورت تصادفی و در سه شرایط کنترل (1RM80%)، فعالیت مقاومتی به همراه محدودیت جریان خون و تنفس 1RM) 30%) قرار گرفتند. فعالیت مقاومتی شامل اجرای 4 نوبت 15 تکراری از حرکت اسکوات بود. نمونه های خونی قبل و بلافاصله بعد از فعالیت جمع آوری شد.یافته هاهر سه نوع تمرین موجب افزایش معنی دار لاکتات و هورمون رشد بلافاصله پس از فعالیت شد (p>0/05) اما تفاوت معنی داری بین شرایط مشاهده نشد.نتیجه گیرییک جلسه تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون و تنفس مانند تمرین مقاومتی روتین می تواند باعث افزایش پاسخ های متابولیتی و هورمونی شود. این تحقیق تا حدودی اثربخشی این گونه از تمرینات را تایید می کند و می تواند اهدافی همچون افزایش لاکتات و هورمون رشد را که از تمرینات با شدت بالا انتظار می رود، برآورده کند.کلید واژگان: کاتسو, محدودیت جریان خون, ماسک تمرینی, لاکتات, هورمون رشدAimResistance training with new methods of exercise such as blood flow and respiration restriction that is more performed at a lower intensity is pursued various physiological responses. Therefore, the main purpose of this study was to determine the effect of blood flow and respiratory restriction on blood lactate concentration and growth hormone in the acute response to resistance exercise in collegiate wrestlers.MethodIn this study, a cross-sectional was used in which 8 collegiate wrestlers with more than two years' experience (mean age 26.87±4.7 years and body mass index 25.26±2.49 kg/m2) were randomy assigned in three conditions including: control (%801RM) and resistance exercise with blood flow and respiratory restriction (%301RM). Four sets with 15 repitations squat were considered as resistance exercise. Blood samples were collected before and immediately after exercise.Resultsall three types of exercise caused a significant increase in lactate and growth hormone immediately after the exercise (p <0.05), but no significant difference was observed between the groups (p <0.05).ConclusionThe results of this study indicate that resistance exercise with restriction of blood flow and respiration such as routine resistance training can lead to increased metabolic and hormonal responses. This research also rather confirms the effectiveness of this type of exercise and satisfies the goals such as increased lactate and growth hormone expected from high intensity exercises.Keywords: KAATSU, Blood flow restricted, Training Mask, Lactate, Growth hormone
-
فصلنامه فضای جغرافیایی، پیاپی 59 (پاییز 1396)، صص 165 -185حدود 24 درصد از اراضی قابل سکونت زمین تحت تاثیر فعالیت های انسانی است که کاهش حاصلخیزی خاک را به دنبال دارند. یکی از مهم ترین اثرات فرسایش بادی، از بین رفتن تنوعات زیستی و از بین رفتن ظرفیت تولید زمین تحت عنوان بیابان زایی است. بیابان زایی به طور دائم و البته نه انحصاری در مناطق خشک اتفاق می افتد. دهستان ماژان شهرستان بیرجند با کاربری کشاورزی و دامداری ازجمله مناطق تحت تاثیر فعالیت شدید فرسایش بادی در استان خراسان جنوبی است. متوسط بارندگی سالانه در این دهستان طی یک دوره 20 ساله برابر با 154 میلی متر بوده و به طورکلی اقلیم آن از نوع خشک و بیابانی است. هدف از این مطالعه، تخمین نرخ تغییرات پهنه های فرسایش بادی طی دوره زمانی مشخص با استفاده از تصایر ماهواره لندست است. برای مطالعات فرسایش باد از مدل های فرسایش با اهداف مختلف شامل: تخمین متوالی فرسایش و طراحی ابزارهای کنترل فرسایش، استفاده می شود. موضوع مهم در مدل سازی فرسایش باد، ارائه تعریفی واضح جهت تشخیص موضوع و نیز بررسی داده های موردنیاز و موجود برای اجرای مدل است. در این مقاله اطلاعات حاصل از دو مدل شامل: مدل پهنه بندی فرسایش باد IRIFR و مدل استخراج طبقات کاربری اراضی و پوشش زمین از تصاویر ماهواره ای، تلفیق شده است. درنهایت به کمک روش آماری چند متغیره، تغییرات زمانی و مکانی پهنه های فرسایش باد موردبررسی قرارگرفته است. نتایج نشانگر وقوع بیشترین نرخ تغییرات در پهنه های فرسایش بادی با شدت متوسط بر روی لند فرم های مخروط افکنه است. همچنین اولین مولفه اصلی که دربردارنده 89/98 درصد تغییرات پهنه های فرسایش بادی است، بهترین نماینده وضعیت تغییرات در پهنه های فرسایش بادی طی دوره موردبررسی است.کلید واژگان: نرخ تغییرات, پهنه های فرسایش بادی, مدل IRIFR, کاربری اراضی و پوشش زمین, تصاویر ماهواره لندست, دهستان ماژانGeographic Space, Volume:17 Issue: 59, 2017, PP 165 -185The estimated surface area affected by human-induced soil degradation is 24 percent of the inhabited land areas. A major impact of desertification is loss of biodiversity and loss of capacity of land is known as desertification. Desertifications permanently, but not exclusively occur in arid regions. Mazhan district of Birjand city have agriculture and livestock activities, including areas affected by severe wind erosion in the South Khorasan province. Average annual rainfall in the district during a 20 year period equal to 154 mm and are generally dry and desert climate. The aim of this study was to investigate the variability of wind erosion zones specified period using Landsat satellite images. Wind erosion models are used for a variety of purposes including estimating consequences of wind erosion, as well as for designing erosion control measures. For applying wind erosion model, one has to clearly define the objective of assessment and also to check if required data for running the model is available. In this paper, combining data from two models: the model of wind erosion IRIFR zoning and land use land cover classification using satellite images is done. Finally, multivariate statistical method of principal component analysis, the spatial and temporal variability of wind erosion zone is studied. The results indicate the highest rate of occurrence of wind erosion in areas of moderate intensity on the geomorphologically alluvial fans. The first principal component, which contains 98.89% of the variation in the areas of wind erosion is the best representative of the area during the period under consideration.Keywords: variation Rate, Wind Erosion Zones, IRIFR model, Landuse, Landcover, LANDSAT Satalait images, Mazhan district
-
تصادفات جاده ای از عوامل بسیار مهم مرگ و میر و صدمات شدید مالی و جانی محسوب می شود و آثار سنگین اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن جوامع بشری را به شدت مورد تهدید قرار داده است. از بین عواملی که در بروز تصادفات نقش دارند پدیده های اقلیمی بارندگی، برف، کولاک و یخبندان، مه و... سهم عمده ای را ایفا می کنند.هدف اصلی این مطالعه بررسی میزان اثربخشی شرایط اقلیمی بر حوادثات جاده ای مورد مطالعه مسیر ترانزیتی تبریز - جلفاست. در این پژوهش تاثیرات آب و هوا بر تصادفات جاده ای محور تبریز - جلفا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. محور تبریز - جلفا به طول 130 کیلومتر، از مهم ترین محورهای مواصلاتی استان آذربایجان شرقی به شمار می رود؛ بدین منظور داده ها و اطلاعات مربوط به تصادفات جاده ای رخ داده در محور مذکور برای سال های 1388 و 1389 و همچنین داده های ساعتی اقلیمی برای دوره زمانی یاد شده با استفاده از روش آماری رگرسیون مورد بررسی قرار گرفت و سپس به وسیله نرم افزار ArcGIS و با استفاده از درونیابی Kriging نقشه خطر تصادف در هر یک از شرایط اقلیمی ترسیم و تهیه شده است که نشان می دهد که کیلومتر های 25 تا 30، 60 تا 70 و 125 تا 130 در هوای آفتابی، کیلومترهای 1-5، 25-30، 65-70 و 120-130 در هوای ابری، کیلومتر 20 تا 35 در هوای بارانی، کیلومترهای 40 تا 55 و 105 تا 110 در شرایط برفی، کیلومتر 55 تا 65 و 105 تا 110 در شرایط مه آلود و در کیلومترهای 20 تا 30 و 105 تا 110 در شرایط یخبندان دارای بیشترین خطر تصادف بوده اند.
کلید واژگان: تصادفات جاده ای, متغیر اقلیمی, آب و هوا, هوای ابری, هوای بارانی, شرایط برفیRoad accidents are important factor of deaths and serious injuries both in living and financial aspects. It threatens severely human societies. Among the climatic factors playing role in road accident such as precipitation, snowing, blizzards, ice, fog and etc. In this study, their effects in Tabriz-Jolfa road were studied and analyzed. This road with 130 km length is one of the most important connecting roads of East Azerbaijan. Therefore, data and information related to road accidents which occurred during the years 1388-89 along with the data on climatic conditions in each hour were analyzed by using the statistical methods of regression, and then by Arc-GIS software, and using the Kriging interpolation method. The accident risk map in each of the climatic conditions was prepared and drawn. Results show that road section between 25-30, and 60-70, and 125-130 km in sunny and clear sky conditions, the road section between 1-5, 25-30, 65-70, and 120-130 km in cloudy conditions, section between 22-35 km in rainy conditions, and 42-55 and 105110 km in snowy conditions, 55-65 and 105-110 km in foggy conditions, 22-30 and 105-110 km during hazing hours bear higher risks of accidents.
Keywords: Road accidents, Climatic Variable, Climate, Cloudy Weather, Rainy Weather, Snow Condition -
در سال های اخیر شرایط آب وهوایی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل موثر بر تصادفات جاده ای توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده و مطالعات زیادی در این زمینه به انجام رسیده است. در پژوهش حاضر تاثیر برخی از پارامترهای اقلیمی بر تصادفات جاده ای در یکی از محورهای کوهستانی کشور (محور سردشت- ارومیه) مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور داده ها و اطلاعات مربوط به تصادفات رخ داده در محور مذکور برای سال های 1386-1384 و هم چنین داده های ساعتی اقلیمی در دوره زمانی یاد شده با استفاده از روش های آماری تحلیل رگرسیون و درون یابی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که تمام پارامترهای اقلیمی (بارش، یخبندان، باران ،برف، ابرناکی و ساعات آفتابی) رابطه معناداری با تصادفات جاده ای در محور مورد مطالعه داشته اند. نتایج حاصل از پهنه بندی میزان خطر تصادف در شرایط مختلف آب و هوایی نشان می دهند که بیش ترین تعداد تصادفات در شعاع 20 تا 30 کیلومتری نزیدک شهرها رخ داده اند . هم چنین بیش ترین تعداد تصادفات در شرایط هوای آفتابی (46 درصد) رخ داده اند ، 19 درصد تصادفات در شرایط بارش برف، 14 درصد در شرایط یخبندان، و 10 درصد در شرایط آب و هوای بارانی اتفاق افتاده است.
کلید واژگان: حمل و نقل جاده ای, تصادف, پارامترهای اقلیمی, جاده ی سردشت - ارومیه, درون یابی, رگرسیونIn recent years the role of climate conditions as one of the most important factors affecting road accidents has attracted the attention of many researchers; and many studies have been done in this field. This research investigates the effects of climatic parameters on road accidents in one of mountainous roads of Iran (Sardasht-Urmia Road). For this purpose, data of accidents and hourly data of climate collected form 2005 to 2007 period of time and them investigated using regression analysis, and interpolation methods. The climatic parameters of frost, snow, precipitation, cloudiness, fog and sunshine selected as the independent variable, and the occurred accidents in the research spatial area were selected as the dependent variable. Results showed that the sunshine condition as a climatic parameter has had the highest effect on road accidents in the research area and the snow and frost condition acquired the second and third rank respectively. The accidents zoning maps of Sardasht-Urmia road has been drawn in multiple climatic conditions. At the end of research some suggestions offered in order to increasing security and decreasing accidents in mentioned road.
Keywords: Road Ttransportation, Accident, Climatic Parameters, the Sardasht-Urmia Road, Interpolation, regression -
زمینه و هدفبررسی سوابق اجرای طرح ها و پروژه های عمرانی در ایران نشان می دهد که در برنامه ریزی های گذشته به اثرات زیست محیطی احداث پروژه های عمرانی توجه کمتری شده و حاصل چنین اقداماتی بروز آلودگی های مختلف منابع محیطی در کشور بوده است. به منظور جلوگیری از این مخاطرات، احداث کارخانه های کمپوست نیز باید با ارزیابی اثرات زیست محیطی همراه باشد. بدین منظور محققان تصمیم گرفتند تا با ارزیابی اثرات زیست محیطی کارخانه کمپوست شهرستان سبزوار قبل از اجرای پروژه، گامی مثبت در جهت توسعه پایدار برداشته شود.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی، ابتدا سه منطقه در اطراف شهر سبزوار جهت احداث کارخانه پیشنهاد و مورد ارزیابی اولیه قرار گرفت که دو گزینه آن رد و گزینه سوم که در 5 کیلومتری شهر می باشد، مورد بررسی بیشتر قرار گرفت و انتخاب گردید. پس از آن اثرات منفی و مثبت آن از نظر زیست محیطی بیان گردید.یافته هااثرات منفی احداث کارخانه در زمان بهره برداری با 11 امتیاز منفی و در زمان ساخت با 18 امتیاز منفی و اثرات مثبت طرح در زمان بهره برداری و ساخت هر کدام با 27 امتیاز مثبت خواهد بود. پس از جمع جبری آثار مثبت و منفی احداث این کارخانه در زمان بهره برداری از 16 امتیاز مثبت و در زمان ساخت از 9 امتیاز مثبت برخوردار است.نتیجه گیریبا توجه به یافته های پژوهش و مقایسه اثرات مثبت و منفی طرح احداث این کارخانه در مکان مورد نظر از امتیاز مثبت برخوردار بوده و اجرای آن امکان پذیر می باشد.
کلید واژگان: اثرات زیست محیطی, کمپوست, سبزوار
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.