ابوالفضل علمدار
-
هدف از مقاله حاضر، ارائه تعریفی جدید و کاربردی از «اصطلاح» و «همایند»، بر اساس ملاک های نحوی و نه صرفا معنایی بود. بر حسب سنت فرمالیسم، یکی از ملاک های مهم برای تفکیک این دو نوع عبارت (اصطلاح و همایند) از یکدیگر، امکان یا عدم امکان جابه جایی عناصر سازنده آنها است. این عبارت ها تاکنون با رویکردی نحوی مورد بررسی قرار نگرفته بودند. بر اساس دستور ساختاری، اصطلاحات بر پایه چهار آزمون نحوی «مجهول سازی»، «اسنادی سازی»، «فک اضافه» و «پرسشی سازی» بررسی شدند. دستور ساختاری به مجموعه ای از دستورهایی با ماهیت شناختی گفته می شود که ساختار را به عنوان واحدی نمادین متشکل از قطب های صورت و معنی در نظر می گیرد. در پژوهش حاضر، 200 اصطلاح مورد بررسی قرار گرفتند. این اصطلاحات از دو منبع اصلی یعنی فرهنگ فارسی عامیانه ابوالحسن نجفی، 1387 و فرهنگ دوجلدی کنایات سخن (حسن انوری، 1398) جمع آوری شدند. چهار ساخت هر اصطلاح از سوی 15 نفر به عنوان مشارکین پژوهش مورد قضاوت نحوی قرار گرفتند. معنی داری برخی از چهار ساخت نشان داد که انعطاف پذیری نحوی همه اصطلاحات شبیه به هم نیست. برخی اصطلاحات در برابر تغییرات نحوی انعطاف پذیر بودند و درنتیجه رفتاری شبیه به همایندها داشتند. انعطاف پذیری اصطلاحات سبب شد تا بر مبنای ملاک های نحوی، تعریف تازه ای از این عبارت ها ارائه دهیم و آن ها را در گروه همایندها قرار دهیم. به این ترتیب، آن دسته از عبارت های واژگانی اصطلاح نامیده شدند که در مقابل چهار آزمون نحوی «انعطاف ناپذیر» بودند.
کلید واژگان: اصطلاح, همایند, دستور ساختاری, ساختارThe purpose of the present article is to provide a new and practical definition for idioms and collocations, based on syntactic criteria, not merely semantic. One of the important criteria for distinguishing these two types of phrases (idioms and collocations) is the flexibility of their constituent elements. Idioms and collocations have not yet been studied within a syntactic approach. According to Construction Grammar, idioms were analyzed based on four syntactic tests: "passivization", "clefting", "dislocation" and "interrogation". Construction Grammar is a set of cognitive grammars that considers construction as a symbolic unit consisting of form and meaning poles. Two hundred idioms were analyzed. These idioms were collected from two main sources, namely The Colloquial Persian Dictionary (Abolhassan Najafi, 2008) and The Two-volume Dictionary of Kenayat-e Sokhan (Hassan Anvari, 2019). The four constructions of each idiom were judged syntactically by 15 people as research participants. The meanings of some of these constructions showed that the syntactic flexibility of all idioms is not the same. Some idioms were flexible to syntactic changes and therefore behaved similarly to collocations. The flexibility of idioms led to the introduction of a new definition of these types of phrases based on syntactic criteria. Thus, such phrases were considered a kind of collocation, not an idiom. In other words, those lexical phrases were called idioms which were inflexible to these syntactic constructions.
Keywords: Idiom, Collocation, Construction Grammar, Construction -
نشریه زبان پژوهی، پیاپی 49 (زمستان 1402)، صص 119 -147
اصطلاحات و همایندها بخشی از گروه های واژگانی هستند که در فرهنگ نگاری از اهمیت بالایی برخوردارند. یکی از معیارهای تمایز بین این دو گروه از یکدیگر، عدم انعطاف پذیری عناصر سازنده آن ها است. اصطلاحات، برخلاف همایندها، در آرایش واژگانی انعطاف پذیر نیستند و همیشه در قالبی مشخص و ثابت به کار می روند. هدف پژوهش حاضر این بود که نخست نشان دهد آیا همه اصطلاحات فارسی در برابر تغییرات نحوی انعطاف ناپذیر هستند یا برخی از آن ها انعطاف پذیرند؛ دوم اینکه نشان دهد چگونه در نتیجه تبدیل اصطلاح به همایند، گروه واژگانی جدیدی به وجود می آید. به منظور نشان دادن این مسیله، تعریفی جدید و کاربردی از اصطلاحات و همایندها، بر اساس ملاک های نحوی، و نه فقط معنایی ارایه شد. بر مبنای دستور ساختاری، اصطلاحات بر اساس چهار آزمون نحوی «مجهول سازی»، «اسنادی سازی»، «فک اضافه» و «پرسشی سازی» بررسی شدند. دویست اصطلاح از دو منبع جامع و به روز یعنی فرهنگ فارسی عامیانه (نجفی، 1387) و فرهنگ دوجلدی کنایات سخن (انوری، 1398)، گرد آوری شدند. برخی اصطلاحات در برابر تغییرات نحوی انعطاف پذیر بودند و در نتیجه رفتاری شبیه به همایندها داشتند. انعطاف پذیری اصطلاحات منجر به ارایه تعریفی جدید از این نوع عبارت ها بر اساس ملاک های نحوی شد. بنابراین، این گونه عبارت ها نوعی همایند به شمار آمدند، نه اصطلاح. نتیجه نشان داد که تبدیل اصطلاح به همایند، همواره موجب خلق گروه واژگانی با معنای جدید، یا معنای جدیدی از یک واژه به حوزه واژگان یک زبان می شود. در پایان، طرحی برای بازنمایی چنین اصطلاحاتی به شیوه ای کاربردی در فرهنگ های لغت فارسی مطرح شد.
کلید واژگان: اصطلاح, همایند, دستور ساختاری, گروه واژگانی, فرهنگ نگاری فارسیLanguage research, Volume:15 Issue: 49, 2024, PP 119 -147Idioms and collocations are part of lexical phrases which are of high importance in lexicography. One of the criteria for distinguishing these two types of phrases from each other is the inflexibility of their constituent elements. Idioms, unlike collocations, are not flexible in terms of word order and are always used in a fixed and specific form. The purpose of the present article was to show firstly whether all Persian idioms are inflexible against syntactic changes or some are flexible; secondly, to indicate how a new lexical phrase is created as a result of converting an idiom into a collocation. To illustrate this phenomenon, a new and practical definition for idioms and collocations, based on syntactic criteria not merely semantic, was provided. According to Construction Grammar, idioms were analyzed based on four syntactic tests: ‘passivization’, ‘clefting’, ‘dislocation’, and ‘interrogation’. Two hundred idioms were collected from two of the most up-to-date and comprehensive sources, namely Farsi Amiyaneh Dictionary (Abolhassan Najafi, 2008) and the two-volume Dictionary of Kenayat-e Sokhan (Hassan Anvari, 2019). Some idioms were flexible to syntactic changes, and behaved similarly to collocations. The flexibility of idioms led to introducing a new definition of these phrases based on syntactic criteria. Thus, such phrases were considered a kind of collocation, not an idiom. The result showed that converting an idiom into a collocation always creates a lexical phrase or lexeme with a new meaning. Finally, a plan was introduced to represent such idioms practically in Persian dictionaries.
Keywords: idiom, collocation, Construction Grammar, lexical phrase, Persian lexicography -
هدف مقاله حاضر، توصیف و بررسی رده شناختی نظام مطابقه در گویش بخش آیسک بر اساس نظام پنج گانه کامری (1978) است. این گونه زبانی یکی از زیرمجموعه های گویش تونی است که در شمال استان خراسان جنوبی صحبت می شود و متعلق به شاخه غربی جنوبی زبان های ایرانی است. داده های پژوهش حاضر به روش میدانی مانند مشاهده و مصاحبه با گویشوران آیسکی گرد آوری شده است. تمام جملات گردآوری شده، با مشارکت حداقل 10 گویشور آیسکی 34 تا 71 ساله، به دست آمد. تحلیل داده ها نشان داد که نظام مطابقه در این گویش، دوگانه و به نمود، زمان و شخص حساس است. در جملات دارای ستاک حال، نظام مطابقه هم با فعل لازم و هم با فعل متعدی، از نوع فاعلی- مفعولی بود. این مطابقه به فعل لازم یا متعدی بستگی نداشت، بنابراین نظام مطابقه در زمان حال، به گذرایی فعل حساس نبود. نظام مطابقه در جملات دارای ستاک گذشته، چه افعال لازم و چه افعال گذشته، از نوع غیرفاعلی- مفعولی بود. در نظام فاعلی-مفعولی، فاعل در نیمی از موارد به صورت پسوند تصریفی مطابقه در فعل، صورت بندی می شد. در نظام غیرفاعلی- مفعولی نیز مطابقه با واژه بست های غیرفاعلی تجلی می یافتند و از نوع خنثی بودند.
کلید واژگان: رده شناسی زبان, مطابقه, واژه بست, پسوند, آیسکThe purpose of the present article was to describe and study the agreement system typologically in Ayaski dialect based on Comrie's pentagonal system (1978). This language variety is one of the subgroups of the Tuni dialect, which is spoken in the north of South Khorasan province, and belongs to the southern western branch of Iranian languages. The data of the current research has been collected by field method such as observation and interview with Ayaski speakers. All collected sentences were obtained with the participation of at least ten Ayaski speakers aged between 34 and 71. The analysis of available data showed that the agreement system in this dialect is split, and is sensitive to aspect, time and person. In sentences with present tense, both with intransitive and transitive verbs, the agreement system was from a nominative-accusative type. This agreement did not depend on the intransitive or transitive verb, so the agreement system in the present tense was not sensitive to the transitivity of the verb. In sentences with past tense, both with intransitive and transitive verbs, the agreement system was from an oblique-accusative type. In the nominative-accusative system, the subject in half of the cases was formed as an agreement inflectional suffix in the verb. In the oblique-accusative system, agreement were also manifested by oblique clitics, and were of neutral type.
Keywords: Llanguage Typology, agreement, Clitic, Suffix, Ayask -
نشریه علم زبان، پیاپی 14 (پاییز و زمستان 1400)، صص 117 -151پژوهش حاضر به بررسی و توصیف فرایند ابداع واژه ها و اصطلاحات جدید مرتبط با بیماری کرونا، که اخیرا جامعه جهانی با آن روبه روست، پرداخته است. خبرگزاری ها و وبگاه های رسمی در دو زبان فارسی و انگلیسی، مانند ایرنا، ایسنا، خبر آنلاین، BBC و CNN، مهم ترین منبع گردآوری و ثبت داده ها بودند. علاوه براین، از برخی فرهنگ های لغت آنلاین مانند فرهنگ مریام وبستر، آکسفورد، لانگمن، کمبریج و شهری هم استفاده شده است. فاکتورهای سن، جنسیت و میزان تحصیلات در پژوهش حاضر لحاظ نشد و روش پژوهش نیز توصیفی تحلیلی بود. فرایندهای واژه سازی برای داده های پژوهش، مشتمل بر 152 واژه و اصطلاح، شامل فرایندهای اشتقاق، ترکیب، ترکیب واشتقاق، واژه سازی بدیع (ابداع)، اختصارسازی، کوتاه سازی، سرواژه سازی، آمیزش و وام گیری بودند. سپس، عبارات (گروه های نحوی) ابداع شده نیز در دو گونه اسمی و صفتی طبقه بندی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که ساخت گروه های نحوی با 72 درصد و فرایند آمیزش با 33 درصد، به ترتیب، در دو زبان فارسی و انگلیسی، بیشترین درصد وقوع را به خود اختصاص دادند. نتایج پژوهش حاضر می تواند به زبان شناسان در سنجش میزان زایایی فرایندهای واژه سازی در مواجهه با رخدادهای طبیعی و به تبع آن، تحولات اجتماعی، کمک کند.کلید واژگان: فرایندهای واژه سازی, کرونا, ابداع, واژگان, اصطلاحاتThe present study analyzed and described the process of coining new words and terms related to the Corona disease, which has recently been faced by the international community. Official news agencies and websites in both Persian and English languages, such as IRNA, ISNA, Khabar Online, BBC and CNN, were the most important sources of data collection. In addition, some online dictionaries such as Merriam-Webster, Oxford, Longman, Cambridge and Urban were used. The factors of age, gender and level of education were not considered in the present study, and the research method was descriptive-analytical as well. Word-formation processes for the research data, which consisted of 152 words and terms, included derivation, compounding, compounding and derivation, coinage, abbreviation, shortening, acronym, blending, and borrowing. Then the coined phrases (syntactic groups) were classified into two types of noun and adjective. The findings showed that the formation of syntactic groups with 72% and the process of blending with 33% had the highest percentage of occurrence in Persian and English, respectively. The results of the present study can help linguists in measuring the generativity of word-formation processes in the face of natural events and, subsequently, social changes.Keywords: word-formation processes, Corona, coinage, words
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.