به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

ابولفضل کام کار

  • طارق القصاب، ابولفضل کام کار *، پرویز شایان، علی خنجری
    زمینه مطالعه
    تشخیص نوع گونه حیوانی گوشت و محصولات گوشتی جهت مبارزه با تخلفات و محافظت از حقوق مصرف کنندگان در ارتباط با موضوع سلامتی و باورهای مذهبی بسیار مهم است. روش تکثیر مکرر با استفاده از آغازگرهای اختصاصی هر گونه حیوانی به عنوان روش مناسب شناخته شده است.
    هدف
    هدف از مقاله حاضر استفاده از این چنین روش جهت تشخیص برچسب نادرست به عنوان تقلب در سوسیس با روش multiplex PCR می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه 114 نمونه سوسیس که با برچسب های 40، 55 و 70 درصد گوشت از نوع گوشت قرمز نشان دار شده بودند و از 10 شرکت مختلف در سطح تهران، تهیه شدند. پس از استخراج DNA از سوسیس های استخراج شده با روش multiplex PCR تکثیر داده شدند.
    نتایج
    نتایج نشان دادند که در 60 سوسیس (52.6%) فقط DNA مربوط به مرغ قابل ردیابی بود. در 48 نمونه سوسیس (42.1%) DNA از گاو و مرغ و در 6 نمونه (5.3%) DNA مربوط به گاو قابل تشخیص بودند. استفاده از گوشت مرغ در سوسیس که با برچسب گوشت قرمر ارزه شده بود، به احتمال زیاد به علت قیمت ارزان تر این گوشت در مقایسه با گوشت قرمز می باشد که از این طریق بتوان به سود بالاتری رسید.
    نتیجه گیری نهایی: نتایج این مطالعه نشان می دهند که جایگزینی گوشت گران توسط گوشت ارزانتر در فراورده های دامی بسیار به چشم می خورد، لذا کنترل بیشتر اورگان های نظارتی دولتی بسیار حائز اهمیت می باشد.
    کلید واژگان: تقلب, برچسب اشتباه, multiplex PCR, واکنش زنجیرهای پلیمراز, سوسیس
    Tareq Al, Qassab, Abolfazl Kamkar *, Parviz Shayan, Ali Khanjari
    Background
    Identifying the animal species origin in meat and meat products is important for preventing adulteration and protecting consumers in terms of health and religious convictions. Species-specific polymerase chain reaction (PCR) is known as a suitable method for identifying meat species.
    OBJECTIVES
    This study aimed to use a species-specific PCR assay for the detection of mislabeling in cooked sausage meats as adulterants by use of multiplex PCR.
    METHODS
    A total of 114 samples including sausage labeled containing 40%, 55% and 70% red meat of 10 different brands were collected from various markets and supermarkets. Following genomic DNA extraction from cooked sausages which were claimed to be made of red meat, multiplex PCR was performed to detect adulteration in processed food.  
    RESULTS
    According to the analysis, 60 sausage samples showed that they consist of only meat from chicken (52.6%), 48 sausage samples consist of meat from beef and chicken (42.1%) and only 5.3% of the examined sausages were prepared with the meat of beef (6 samples).
    CONCLUSIONS
    This high rate of undeclared chicken meat in sausage samples is most probably due to achieving more profit. Our results indicated that the meat species substitution occurs often in processed meats like sausages, which indicates the need of more governmental controls.
    Keywords: Adulteration, Mislabeling, multiplex PCR, Polymerase Chain Reaction (PCR), Sausage
  • پرویز شایان *، غزال نعمتی، ابولفضل کامکار، بریگیته اکرت، افشین آخوندزاده بستی، نگین نوری، ایرج اشرافی تمای
    زمینه مطالعه
    یکی از جنبه های اصلی ردیابی مواد غذایی در جهت آزمایشات اعتبار سنجی آنها شناسایی و تعریف روش های عملی جهت شناسایی منشا ماده غذای می باشد.
    هدف
    هدف از مطالعه حاضر، پیدا کردن یک روش مبتنی بر DNA برای احراز هویت و قابلیت ردیابی از مواد غذایی است که از اهمیت زیادی در مدیریت بهداشت و درمان برخوردار می باشند.
    روش کار
    در این مطالعه 4 روش مختلف جهت استخراج DNA خالص از تعدادی روغن خوراکی شامل روغن زیتون ،آفتابگردان، کانولا، و سویا برای بهبود ردیابی این روغن ها بررسی گردید. DNA استخراج شده به روش PCR با استفاده از پرایمر عمومی واقع شده در ناحیه ژن 18S rRNA/5.8S rRNA انجام شد. روش استخراج بر اساس اتصال DNA به لایه ی سیلیکایی موجود در ستون ها و یا اتصال به رزین بنا شده بود.
    نتایج
    نتایج به دست آمده از روش اول نشان داد فقظ DNA استخراج شده از روغن زیتون توانایی تکثیر را داشت. در روش دوم با استفاده از محلول PBS و بدنبال آن ایجاد رسوب با ایزو پروپانول تکثیر DNA از روغن های آفتابگردان، کانولا خام و روغن زیتون با موفقیت انجام شد. برای حذف موثر تر ناخالصی ها روش دو با کلروفرم و رزین و رسوب دهی با ایزوپروپانول بعنوان روش سوم مورد استفاده قرار گرفت. خوشبختانه با این روش DNA های استخراج شده ازتمامی نمونه های روغن با موفقیت تکثیر شدند. برای حذف اثرات سوء کلرفرم روش چهارم با استفاده ی مستقیم از بافر لیز کننده و بافر اتصال طراحی شد. با این روش DNA های استخراج شده ازتمامی نمونه های روغن با موفقیت تکثیر شدند.
    نتیجه گیری نهایی: بر اساس یافته های ما، مشکل عمده DNA استخراج شده از روغن ها، باقی ماندن مهار کننده های آنزیم های مختلف از قبیل DNA پلیمراز می باشدکه این مشکل با استفاده از روش های ارائه شده 3 و 4 قابل حل می باشد. است.
    کلید واژگان: تقلبات مواد غذایی, ماده وراثتی ژنومی, واکنش زنجیره ای پلیمراز, سویا, روغن های گیاهی
    Parviz Shayan *, Ghazal Nemati, Abolfazl Kamkar, Brigitte Eckert, Afshin Akhondzadeh Basti, Negin Nouri, Iraj Ashrafi Tamai
    Background
    One of the major aspects of traceability in food authenticity assessment is to explore practical methods to find the origin of food.
    Objective
    The aim of the present study was to find a DNA based method for authentication and traceability of food, which are of great importance in health management.
    Methods
    Four different DNA extraction methods were applied to obtain high pure DNA in some oil samples including olive oil, sunflower, canola and soybean oil to improve the traceability. The isolated DNA was analyzed by PCR using common primer pair, derived from the region harboring 18S rRNA/5.8S rRNA genes. Extraction methods were developed based on specific binding of DNA molecules to the silica membrane (column) or resin.
    Results
    Our results showed that amplifiable DNA could only be extracted from olive oil in method 1, whereas the isolated DNA from other samples needed to be purified. In method 2, by pre-treating of oil with PBS and subsequent precipitation with Isopropanol, the amplification of isolated DNA was observed in sunflower, crude canola and olive oil. To remove more effectively the contaminants, method 2 was combined with chloroform and resin/Isoporopanol precipitation as method 3. Interestingly, the extracted DNA from all examined oil samples could be amplified with mentioned primers. For elimination the disadvantages of chloroform, method 4 was set up by direct usage of lysis and binding buffer. The extracted DNA from all refined oil samples could be amplified successfully.
    Conclusion
    Based on our findings, the major problem in DNA extraction from oils is the PCR inhibitors in extracted DNA, which can be resolved by the presented methods 3 and 4.
    Keywords: adulteration, genomic DNA, PCR, Soya, vegetable oils
  • فاضله طالبی، علی میثاقی*، علی خنجری، ابولفضل کامکار، حسن گندمی، معصومه سعیدی
    زمینه مطالعه
    دراین مطالعه اثر ضدمیکروبی فیلم های پلی لاکتیک اسید حاوی نانوسلولز، اسانس های زیره سیاه و نعناع فلفلی بر روی برخی از باکتری های پاتوژن مورد مطالعه قرار گرفت.
    هدف
    هدف از این مطالعه دست یابی به یک بسته بندی دوستار محیط زیست با افزایش ایمنی مواد غذایی بود.
    روش کار
    بعد از اسانس گیری ترکیبات شیمیایی اسانس ها توسط GC-MS آنالیز گردید. فیلم های پلی لاکتیک اسید حاوی غلظت های مختلف اسانس های زیره سیاه و نعناع فلفلی ( 0، 5/0 و 1٪‏ ) و نانو سلولز (0 و 1٪‏ )به روش قالب گیری تهیه گردید و اثر ضد میکروبی آنها بر علیه باکتری های گرم مثبت( استافیلوکوکوس اورئوس و باسیلوس سرئوس) و باکتری های گرم منفی( ویبریوپاراهمولیتیکوس، اشرشیاکلی، سالمونلا تیفی موریوم)به روش انتشار دیسک مورد ارزیابی قرار کرفت.
    نتایج
    ترکیبات اصلی اسانس زیره سیاه شامل پروپانال2-متیل-3-فنیل(08/34%)، سیمن(23/18%) و میرتنال(37/12%) می باشد. همچنین پی-منتال-3- اول(59/44%) و پی-منتان-3-وان، ترنس(14/12%) عمده ترکیبات اسانس نعناع فلفلی را تشکیل می دهند. نتایج این مطالعه نشان داد که فیلم خالص پلی لاکتیک اسید و یا همراه با نانوسلولز هیچ گونه اثر ضد میکروبی بر روی پنج باکتری مورد مطالعه نداشت اما فیلم های حاوی اسانس ها اثر ضد میکروبی معنی داری را نشان دادند(p<0.05) که این اثر در فیلم ترکیب شده با اسانس زیره سیاه قوری تر از اسانس نعناع فلفلی می باشد. همچنین اثر مهاری فیلم ها وابسته به غلظت بود به علاوه نتایج این مطالعه آشکار ساخت باکتری های گرم مثبت نسبت به باکتری های گرم منفی حساسیت بالاتری نسبت به فیلم های پلی لاکتیک اسید حاوی اسانس داشتند.
    نتیجه گیری نهایی: نتایج این مطالعه آشکار ساخت که فیلم های پلی لاکتیک اسید حاوی اسانس زیره و نعناع فلفلی ممکن است برای بسته بندی مواد غذایی به منظور افزایش زمان نگهداری و ایمنی آنها مفید واقع شود.
    کلید واژگان: زیره سیاه, نانوذرات سلولز, انتشار دیسک, نعناع فلفلی, پلی لاکتیک اسید
    Fazeleh Talebi, Ali Misaghi *, Ali Khanjari, Abolfazl Kamkar, Hassan Gandomi, Masoumeh Saeedi
    Background
    Packaging is one of the important aspect of food quality and safety. Unfortunately, most of food packaging materials are from oil resources that are limited resources and undegradable.
    Objectives
    The aim of this study was reaching an environmentally friendly packaging with enhancement safety of food.
    Methods
    After obtaining Bunium persicum (BP) and Mentha pepperita (MP) essential oils (EOs) by steam distillation method, their chemical compositions were determined using GC-MS analysis. PLA films were prepared using solvent casting technique containing different concentrations of BP (0, 0.5 and1%v/v), MP (0, 0.5 and1%v/v) EOs and cellulose nanoparticle (CN) (0 and 1% w/v) and their antimicrobial effects against gram positive bacteria (Staphylococcus aureus ATCC 65138, Bacillus cereus ATCC 11778) and Gram negative bacteria (Vibrio parahaemolyticus ATCC 43996, Escherichia coli O157:H7 and Salmonella typhymurium ATCC 14028) were assessed by disk diffusion method.
    Results
    Major compounds of BP EO were Propanal 2-methyl-3-phenyl (34.08%), Cymene (18.23%) and Myrtenal (12.37%) and for MP EO were p-Menthan-3-ol (44.59%) and p-Menthan-3-onetrans (12.14%). The results of present study indicated that pure PLA film or PLA films containing CN showed no antimicrobial activity against any of the five tested bacteria but films containing EOs had significant antimicrobial activity and BP EO was more effective than MP EO and their combination (p
    Conclusions
    The results of this study indicated that PLA films containing MP and BP EOs may be useful for packaging of foods in order to increase their shelf life and safety.
    Keywords: Bunium persicum, cellulose nanoparticle, disk diffusion method, Mentha piperita, PLA
  • علی حشمتی، جمیله سالار آملی*، ابولفضل کامکار، جلال حسن، غلامرضا جاهد

    باقیمانده آنتی بیوتیک ها در مواد غذایی نگرانی های متعددی از نظر سلامتی دارد. فرآیند های بعد از کشتار و قبل از مصرف نظیر پخت می تواند بر مقدار باقیمانده تاثیر بگذارد.

    هدف

    هدف از این مطالعه بررسی تاثیر پروسه پخت آب پز و مایکروویو بر باقیمانده تیل مایکوزین است.

    روش کار

    نمونه های گوشت مرغ حاوی مقادیر مختلف تیل مایکوزین با روش آب پز و مایکروویو پخته شدند. مقدار تیل مایکوزین بعد از پخت با روش HPLC اندازه گیری و مقدار درصد کاهش آن در نتیجه پخت محاسبه شد. تاثیر غلظت اولیه تیل مایکوزین و زمان پخت بر مقدار درصد کاهش آن بررسی شد. پس از پایان پخت دما نمونه ها اندازه گیری و مقدار کاهش وزن آنها محاسبه شد.

    نتایج

    روش های پخت آب پز و مایکروویو منجر به کاهش معنی دار در مقدار تیل مایکوزین گوشت شدند. در روش آب پز، مقدار درصد کاهش تیل مایکوزین با افزایش پخت بیشتر شد ولی نسبت عکس با غلظت اولیه تیل مایکوزین داشت. همبستگی مثبت و معنی دار بین مقدار درصد کاهش و دمای پخت وجود داشت. ماکزیمم مقدار درصد کاهش باقیمانده تیل مایکوزین طی آب پز کردن گوشت 69% بود. در روش مایکرویو مقدار کاهش تیل مایکوزین تحت تاثیر زمان و مقداراولیه آن نبود.
    نتیجه گیری نهایی: به طور خلاصه، تیل مایکوزین طی پختن گوشت کاهش می یابد و در روش های مختلف پخت مقدار کاهش متفاوت است. با توجه به این مورد می توان گفت داده های حاصل از پایش تیل مایکوزین در مواد خام نظیر گوشت نمی تواند برای محاسبه دقیق مقدار دریافت روزانه این ترکیب در انسان هنگامی که محصول پخته را مصرف می نماید، مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: آب پز, باقیمانده دارویی, گوشت, مایکروویو, تیل مایکوزین
    Ali Heshmati, Jamileh Salaramoli, Abolfazl Kamkar, Jalal Hassan, Gholamreza Jahed
    Background

    Antibiotic residue in food is a major concern from a health point of view. Post-slaughter and pre-consumption processing such as cooking could affect residue.

    Objectives

    The purpose of this study is to survey the effect of boiling and microwave on tilmicosin in chicken.

    Methods

    Chicken samples containing different tilmicosin amounts cooked in boiling water and in the microwave. After cooking, tilmicosin amount was determined by HPLC and its reduction percent amount due to cooking was calculated. Sample temperature and weight reduction amount were determined after cooking.

    Results

    Boiling and microwave resulted in significant tilmicosin reduction. In boiling method tilmicosin reduction percentage became more by time increase; however, it was inversely related to tilmicosin initial concentration. There was significant and positive correlation between sample central temperature and tilmicosin reduction percentage. In microwave mehod, tilmicosin reduction percentage was not influenced by time or tilmicosin initial concentration.

    Conclusions

    Tilmicosin reduces during cooking and its reduction amount is different in various cooking method and, therefore surveillance data obtained from tilmicosin concentrations in raw tissue such as meat are not directly applicable for consumer exposure and dietary intake calculations when the whole cooked product is consumed.

    Keywords: boiling, drug residue, meat, microwave, Tilmicosin
  • ابولفضل کامکار، نوردهر رکنی، علی رسولی، عباس علی شیرودی
    در این مطالعه تعداد 120 نمونه از سه نوع همبرگر تجاری با درصد گوشت 40، 60، 70 که توسط چهار کارخانه عمده این نوع فرآورده ها تولید و به بازار مصرف فرستاده شده بودند از نظر میزان اسیدآمینه هیدروکسی پرولین، کلاژن و نسبت کلاژن به پروتئین مورد ارزیابی قرار گرفتند. براساس نتایج حاصله میانگین هیدروکسی پرولین، کلاژن و نسبت کلاژن به پروتئین به ترتیب در مورد همبرگر معمولی با گوشت 40 درصد 02/0±30/0، 14/0±43/2، 26/1±4/22، همبرگر ممتاز با گوشت 60 درصد 02/0±33/0، 15/0±56/2، 29/1±1/21 و تاپ برگر با گوشت70 درصد02/0±38/0،0/0±06/3و98/0±7/23بوده است.
    براساس داده های بدست آمده و مقایسه آنها با اطلاعات موجود میتوان نتیجه گیری نمود که در نمونه های تجارتی همبرگرهای ایرانی حدود مجاز حداقل در دوران این مطالعه توسط کارخانه های تولید همبرگر چندان رعایت نمی شود.
    کلید واژگان: کلاژن, کیفیت پروتئینی, همبرگر, هیدروکسی پرولین
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال