به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب احمد خداداد

  • محمد علی کیانی، مهری نجفی، معصومه سعیدی، احمد خداداد، حمیدرضا کیانی فر، سیدعلی جعفری، مجید غیور مبرهن، شبنم محمدی
    زمینه و هدف
    کولونوسکپی روشی تهاجمی است که برای بیمار به ویژه کودکان ناراحت کننده و دردناک است. هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان تاثیر تجویز قطره خوراکی سوپرمینت (اسانس نعناع) بر درد و رضایتمندی بیمار پس از عمل کولونوسکوپی بوده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 101 بیمار کاندید عمل کولونوسکوپی به روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. به گروه شاهد(50 نفر) دارویی تجویز نشد. به گروه مورد (51 نفر)، 20 قطره خوراکی سوپرمینت 30 دقیقه قبل از کولونوسکوپی خورانده شد. پس از عمل کولونوسکوپی با استفاده از پرسشنامه استاندارد میزان درد و رضایتمندی بیمار بررسی شد. داده ها توسط آزمون توصیفی و تحلیلی (t-test) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین میزان دردهای شکمی در گروه شاهد 527/0±500/2 و در گروه مورد 491/0± 625/1 از نمره 10 بود (05/0P<). در گروه شاهد 8% اطفال و در گروه مورد 6/17% اطفال با درجه عالی رضایت داشتند. در گروه مورد میانگین درجه رضایت بیماران 566/0±607/2 و در گروه شاهد 389/0±833/1 بود (05/0P<). زمان کولونوسکپی در گروه مورد به طور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود (05/0P<).
    نتیجه گیری
    تجویز اسانس نعناع به کودکان قبل از عمل کولونوسکوپی باعث کاهش دردهای شکمی و افزایش رضایتمندی بیمار پس از عمل کولونوسکوپی می شود.
    کلید واژگان: نعناع, کولونوسکوپی, دردهای شکمی, سوپرمینت}
    Mohamadali Kiani, Mehri Najaphi, Masoumeh Saeidi, Ahmad Khodadad, Hamid Reza Kianifar, Ali Jafari, Majid Ghayour Mobarhan, Shabnam Mohammadi
    Background And Aims
    Colonoscopy is an invasive method that is painful for patient especially for children. The aim of this research was to investigate the effect of supermint oral drop (peppermint essence) on the patients’ pain and their satisfaction after colonoscopy.
    Methods
    In a clinical trial study, 101 patients candidate for colonoscopy were randomly divided into two groups by convenience sampling. Control group did not receive any drug. Case group received oral drop of supermint 30 minutes before colonoscopy. A standard questionnaire was filled after colonoscopy for pain and satisfaction of the patients. Data were analyzed using SPSS software and t-test.
    Results
    Mean value of pain, duration of colonoscopy in control group was 2.500+0.527 and in case group was 1.625+0.491 (P<0.05). 8 % in control group and 17/6% in case group had high degree of satisfaction. Mean score of satisfaction in case group was 2.607+0.566 that was significantly compared to control group (1.833+0.389) (P<0.05(. The time of colonoscopy in case group was significantly lower than the control group (P<0.05).
    Conclusion
    The results of this study showed that peppermint essence causes reduce pain and increase satisfaction in patients after the colonoscopy.
    Keywords: Peppermint, Colonoscopy, Abdominal Pain, Supermint}
  • محمدعلی کیانی، مهری نجفی، احمد خداداد، علی خاکشور، حمیدرضا کیانی فر، سیدعلی جعفری، مجید غیورمبرهن، معصومه سعیدی*، شبنم محمدی
    زمینه و هدف
    کولونوسکوپی روشی تهاجمی است که برای بیمار به ویژه کودکان ناراحت کننده و دردناک است. هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان تاثیر تجویز قطره خوراکی سوپرمینت (اسانس نعناع) بر رضایتمندی بیمار و تیم کولونوسکوپی در حین عمل کولونوسکوپی اطفال می باشد.
    مواد و روش کار
    این کارآزمایی بالینی بر روی 101 کودک 14-7 سال کاندید کولونوسکوپی در بیمارستان مرکز طبی کودکان تهران که بطور تصادفی به دو گروه مورد (51 نفر) و شاهد (50 نفر) تقسیم شدند، انجام گرفت. به گروه شاهد پلاسبو و به گروه مورد20 قطره خوراکی سوپرمینت 30 دقیقه قبل از کولونوسکوپی خوراندهشد. پسازعمل کولونوسکوپی با استفاده از پرسشنامه استاندارد، میزان رضایتمندی بیمار و تیم کولونوسکوپی بررسی شد. داده ها توسط نرم افزار 11.5SPSS و آزمون های توصیفی و تحلیلی(تی مستقل-همبستگی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در گروه شاهد 2% اطفال و در گروه مورد 9/54% اطفال با درجه عالی رضایت داشته اند. به علاوه در گروه مورد درجه رضایت تیم کولونوسکوپی 7/64% بوده که به طور معنی داری با گروه شاهد که 2% بوده تفاوت داشته است(05/0P<). میانگین میزان درد در گروه شاهد 85/1±60/5 و در گروه مورد 70/1±20/4 بود که این تفاوت معنی دار می باشد(05/0P<).
    نتیجه گیری
    قطره سوپرمینت بر کاهش درد در حین عمل کولونسکوپی کودکان تاثیر مثبت داشت. لذا تجویز اسانس نعناع به کودکان حین عمل کولونوسکوپی باعث افزایش رضایتمندی بیمار و تیم کولونوسکوپی می شود.
    کلید واژگان: کولونوسکوپی, رضایتمندی, سوپرمینت}
    Ali Kiani M., Najaphi M., Khodadad A., Khakshour A., Kianifarhr, Jafari Sa, Ghayour Mobarhan M., Saeidim*, Mohammadi Sh
    Background & Objetives: colonoscopy is an invasive method that is painful for patient especially for children. The objective of this research was investigation into the effect of supermint oral drop (peppermint essence) on the patient and colonoscopist group satisfaction during colonoscopy.
    Material and Methods
    In this clinical trial study, 101 children candidate colonoscopy (7-14 years old) in children’s medical center were randomly divided into two groups, case(n=51) and control(n=50) respectively. Control group received placebo and about half an hour before the colonoscopy control group case group was administrated 20 oral drops Supermint oil (peppermint oil). A standard questionnaire was filled after the colonoscopy for satisfaction of the patient and colonoscopist group. Data were analyzed using SPSS version 11.5 (T-test and Corraletion).
    Results
    Two percents in control group and 54.9% in case group have a great degree of satisfaction. Besides, degrees of satisfaction in case group was 64.7% that significantly difference with those of control group (2%) (p<0.05). Mean value of pain, duration of colonoscopy in control group was 5/60+1/85 and in case group was 4/20+1/70 and this difference was significant(p<0.05).
    Conclusion
    The results of this study showed that drop Supermint oil on pain relief have a positive influence in during colonoscopy in children, so peppermint essence causes increase in satisfaction in both patient and colonoscopy group.
    Keywords: peppermint –pain, colonoscopy, supermint}
  • فاطمه فرهمند، محمد علی کیانی، احمد خداداد، مهری نجفی، غلامحسین فلاحی، فرزانه معتمد، پویا استاد رحیمی، محمد واسعی، غلامرضا خلیلی، مجید غیور مبرهن
    زمینه و هدف
    در بررسی های تشخیصی بیماری های التهابی روده، یکی از موارد تشخیصی انجام آندوسکوپی فوقانی است که علاوه بر تایید تشخیص، در افتراق کولیت های نامشخص نیز کمک کننده است. هدف از این مطالعه بررسی لزوم انجام آندوسکوپی فوقانی در بیماران مبتلا به التهاب روده بوده است.
    روش بررسی
    در این مطالعه توصیفی- تحلیلی تعداد 30 کودک در بیمارستان مرکز طبی به صورت سرشماری از مهر 1388 تا اسفند 1389 که به عنوان بیماری کرون و کولیت اولسراتیو به تشخیص قطعی رسیدند؛ تحت انجام آندوسکوپی فوقانی قرار گرفتند و داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS و آزمون آماری t-test تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    از30 کودک با تشخیص بیماری التهابی روده، تعداد 15 بیمار دچار کرون و مابقی کولیت اولسراتیو داشتند. نتایج مطالعه حاضر حاکی از درگیری ماکروسکوپی مری در 93% بیماران، درگیری معده در 87% و درگیری دئودنوم در 26% بیماران با تشخیص کرون بود. در بیماران کولیت اولسراتیو درگیری مری 80%، معده 66% و دئودنوم 20% بود. از نظر میکروسکوپی در بیماران کرون درگیری مری 94%، درگیری معده 80% و در نهایت درگیری دئودنوم 47% مشاهده شد. در بیماران کولیت اولسراتیو از نظر میکروسکوپی 94% درگیری مری، 87% درگیری معده و 67% درگیری دئودنوم داشتند.
    نتیجه گیری
    با توجه به درصد قابل توجه درگیری دستگاه گوارش فوقانی در بیماران با بیماری التهابی روده، انجام آندوسکوپی در تمام بیماران جدا از نوع و محل درگیری و بررسی هیستوپاتولوژیک کاری منطقی و لازم بنظر می رسد.
    کلید واژگان: آندوسکوپی, بیماری کرون, بیماری التهابی روده, دستگاه گوارش فوقانی, کولیت اولسراتیو}
    Fatemeh Farahmand, Mohammadali Kiani, Ahmad Khodadad, Mehri Najafi, Gholamhossein Falahi, Farzaneh Motamed, Pooya Ostad, Rahimi, Mohammad Vasei, Gholamreza Khalili, Majid Ghayour, Mobarhan
    Background And Aims
    In diagnosing inflammatory bowel disease، one of diagnostic way is upper gastrointestinal endoscopy، which helps in differential diagnosis of unspecified colitis as well. The aim of this study was to investigate the necessity of upper gastrointestinal endoscopy in patients with inflammatory bowel disease.
    Methods
    In this descriptive cross-sectional study، 30 children with definite diagnosis of Crohn''s disease and ulcerative colitis underwent upper endoscopy in Medical Center Hospital from October 2009 to March 2011 and the data were analyzed using SPSS software and T-test.
    Results
    Of 30 children with inflammatory bowel disease، 15 patients were diagnosed with Crohn''s disease and fifteen patients with ulcerative colitis. The present results demonstrated that esophageal، stomach، and duodenum involvements in patients were 93%، 87%، and 26%، respectively. Esophageal، stomach، and duodenum involvements with ulcerative colitis were observed in 80%، 66%، and 20% of patients، respectively. Patients’ involvements with Crohn''s disease were in esophageal (94%)، stomach (80%)، and duodenum (47%).
    Conclusion
    Regarding the high percentage of upper gastrointestinal involvement in patients with inflammatory bowel disease، endoscopy and histopathological examinations seem necessary for all patients irrespective of the type and locality of involvement
    Keywords: Crohn´s disease, Endoscopy. Ulcerative colitis, Inflammatory bowel diseaseUpper gastrointestinal tract}
  • احمد خداداد، عادل سپهری
    یکی از عوامل و اسباب لازم در مدیریت حریم جاده، قوانین و مقررات مربوطه است که در صورت عدم وجود آن این ناحیه از منظر محیط زیست دچار چالش های جدی خواهد شد. شناخت قوانین حریم جاده از آن جهت در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار گرفت که برخی آشفتگی ها و نابسامانی های موجود در اکوسیستم کنار جاده، ناشی از قوانین و مقررات بوده و چه بسا به دلیل تدوین قوانین غیرجامع با مجریان متعدد، آسیب های پیچیده ای در فضای حریم راه ظاهر گردیده است. به این منظور در این مقاله از روش تحقیق کیفی و مطالعات کتابخانه ای به منظور بررسی و شناخت قوانین حقوقی موجود در حریم جاده استفاده شده است. همچنین با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، از ساکنین پنج روستای اطراف جاده کوهی خیل به بهنمیر 36 مورد مصاحبه در غالب گروه های 5 نفره انجام شد. مجموع این اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که تنوع موضوعی قوانین، اعمال قوانین توسط مجریان متعدد، عدم تعریف نظام مدیریت و بهره برداری از پوشش گیاهی حریم جاده، ضعیف بودن ماهیت موضوعی قوانین مربوطه از دیدگاه زیست‎محیطی مهمترین چالش های موجود در نحوه مدیریت ناحیه مذکور می‎باشد. همچنین چرای بدون مجوز و سهم 8 درصدی پوشش گیاهی حریم راه در تامین علوفه دامداران محلی ساکن در حریم جاده، نشان‎دهنده عدم نظارت مناسب سازمان‎های ذیربط و در نهایت بهره برداری بی‎رویه در اکوسیستم حاشیه جاده می‎باشد.
    کلید واژگان: پوشش گیاهی کنار جاده, مدیریت, محیط زیست, حریم راه, قوانین حقوقی}
    Ahmad Khodadad, Adel Sepehri
    One of the factors and tools necessary in managing roadside is rules and regulations without which, the area will face serious challenges in terms of the environment. Recognizing rules of roadside was investigated in the current research, since some perturbations and irregularities related to the ecosystem of roadside are the results of rules and regulations and also complex damages appeared in privacy of the roads due to incomprehensive rules with several executives. So in this research, qualitative research method and library studies are used in order to investigate and recognize legal rights present in privacy of roads. Also using targeted sampling method, 36 members of five villages were investigated in 5-person groups who were the residents of area near the road of Kouhikheyl to Behenmir. The total of the data were analyzed. The results showed that diversity of legislations, imposing legislations by various executives, lack of defining management system and exploiting privacy roadside vegetation, weakness of laws from the environment point of view are the most important challenges in the way of managing the mentioned area. Also sheep grazing without authorization and 8-percent portion of privacy road vegetation in providing local livestock forages indicate lack of supervision of organizations which finally leads to unlimited exploitation in roadside ecosystem.
    Keywords: Legal rights, Roadside vegetation, Environment, Management, Privacy of road}
  • درمان رینیت آلرژیک / پیمایش بین المللی
    صبا عرشی، دکتربابک قلعه باغی، پیمان دبیرمقدم، دل آرابابایی، دکتریاسمن ابطحی، دکتراحمد خداداد، پدرام برقعی، دکترسیدحسین فخرایی، دکترخسرو آگین، الهام میر، کارلوسب انا، کاگنانی
  • ابوالفضل ایرانی خواه، مهری نجفی ثانی، احمد خداداد، حسین صانعیان، محمد مهدی میرناصری، محمد آقاعلی
    Abolfazl Iranikhah, Mehri Najafi-Sani, Ahmad Khodadad, Hossein Saneian, Mohammad Mehdi Mir-Nasseri, Mohammad Aghaali
    Background
    The current immunosuppressive treatment of patients with autoimmune hepatitis (AIH) consists of prednisolone and azathioprine. High doses of prednisolone used for disease remission are not universally effective and have serious adverse effects. Some authors have provided evidence of AIH therapy in children and adults with cyclosporine (Neoral) should corticosteroid therapy become ineffective. Preliminary results using cyclosporine in a small group of patients have shown that this drug appears to be a good substitute for corticosteroids. We performed this study to assess the efficacy and safety of cyclosporine in induction of remission in children with AIH.
    Materials And Methods
    This was a case series, interventional clinical trial that involved children with AIH. twelve children with a median age of 9 years, 3 months who were diagnosed according to international criteria as having definite AIH were recruited. Cyclosporine alone was administered at a dosage of 3.5-5 mg/kg in 3 daily doses for 5 months, followed by low dose prednisolone (0.3 mg/kg/d) for one month, then followed by combined low doses of prednisolone and azathioprine (1.5 mg/kg/d in two doses). Patients discontinued cyclosporine after seven months. Biochemical remission of the disease was established by assessment of serum transaminase activity levels. Growth parameters that included Z-scores for height and weight, and adverse effects of the treatment were recorded.
    Results
    Of the 10 remaining patients, 7 had normalized alanine aminotransferase (ALT) activity levels by 4 months and all patients had normalized ALT levels by 9 months of treatment. Adverse effects of cyclosporine were mild and disappeared during weaning off the medication.
    Conclusion
    Cyclosporine induced biochemical remission of the hepati inflammatory/necrotic process in children with AIH. There were few, well-tolerated adverse effects. Longer follow-up of patients is necessary to establish possible long-term toxicity of cyclosporine.
  • فاطمه فرهمند، مهری نجفی، غلامرضا خاتمی، غلامحسین فلاحی، احمد خداداد، فاطمه محجوب، فرزانه معتمد، فاطمه یوردخانی
    سابقه و هدف
    یبوست یکی از مسایل شایع طب کودکان است که موجب ارجاع آنان به متخصصین گوارش می شود. در بسیاری از موارد هیچ اختلال ساختمانی، آندوکرین یا اختلالات زمینه ای وجود ندارد که یبوست فانکشنال یا ایدیوپاتیک نامیده می شود. هدف از این مطالعه بررسی نقش مانومتری آنورکتال (نوار رکتوم) در تشخیص افتراقی یبوست مزمن فانکشنال از بیماری هیرشپرونگ در کودکان است.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی طی یکسال بر روی 69 کودک 6 ماه تا 13 ساله مراجعه کننده به مرکز طبی کودکان با سابقه یبوست مزمن که به درمان طبی مناسب جواب نداده بودند، انجام شد. برای همه کودکان باریم انما بدون آمادگی قبلی انجام شد و تغییرات قطر رکتوم، تاخیر در تخلیه کولون بعد از 24 ساعت و وجود Treansition zone ثبت گردید. در مواردی که رفلکس مهاری رکتوآنال منفی بود و احتمال هیروشپرنگ مطرح بود تحت بیوپسی رکتوم قرار گرفتند و نتایج مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    از 69 کودک 6 ماهه تا 13 ساله با میانگین سنی 14±1/53 ماه، 37 نفر مذکر (62/53%) و 32 نفر مونث (38/46%) بودند. در 54 بیمار (26/78%) رفلکس مهاری رکتوآنال (RAIR) (Rectoanal inhibitory Reflex) وجود داشت و در 15 نفر (73/21%) این رفلکس برقرار نشد که در 13 نفر آنها بیماری هیرشپرونگ براساس فقدان سلول گانگلیونی و دیسپلازی روده ای به اثبات رسید. در 2 نفر باقیمانده که سلول عصبی در بیوپسی رکتوم وجود داشت مجدد تحت مانومتری قرار گرفتند که رفلکس مهاری آنورکتال برقرار شد. لذا حساسیت و ویژه گی مانومتری آنورکتال بترتیب 100% و 96% و ارزش اخباری مثبت و منفی بترتیب 88% و 100% در تشخیص افتراقی یبوست مزمن فانکشنال از بیماری هیرشپرونگ به اثبات رسیده است.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه نشان داد که مانومتری آنورکتال یک روش مناسب با حداقل خطا در تشخیص افتراقی یبوست مزمن فانکشنال از بیماری هیرشپرونگ در کودکان است. بنابراین بهتر است کلیه کودکان با یبوست مزمن مقاوم به درمان و شک به هیرشپرونگ قبل از انجام بیوپسی رکتوم تحت مانومتری آنورکتال قرار گیرند.
    کلید واژگان: کودکان, یبوست, هیرشپرونگ}
    F. Farahmand, M. Najafi, Gh. Khatami, Gh. Fallahi, A. Khodadad, F. Mahjob, F. Moetamed, F. Yourdkhani (Gp)
    Background And Objective
    Constipation is one of the most common reasons a child is referred to a pediatric gastroenterologist. In the vast majority no structural, endocrine, or metabolic etiology is identified and constipation called functional or idiopathic. The aim of this study was to evaluate the role of anorectal monometry in differentiating functional constipation from Hirschprung’s disease in children.
    Methods
    This cross sectional study was performed on 69 children aged 6 months– 13 years with chronic constipation, who didn’t response after suitable therapy during one year in children’s Hospital Medical Center. All of children underwent un-prepared contrast enema, considering: transition-zone, retained contrast after 24hr and abnormality of rectal diameter. Rectal biopsy was performed in patients with negative RAIR and suspected to hirschsprung’s disease, and data was analyzed.
    Findings
    Sixty nine children with age range 6 months- 13 years (mean age of 53.1±14 months) including 37 girls (53.62%) and 32 boys (46.38%) were studied. Rectoanal inhibitory reflex (RAIR) was present in 54 of the 69 patients (78.26%), and 15 cases (21.73%) with a negative (RAIR), underwent rectal biopsy. In which showed absence of the ganglion cells and intestinal neuronal dysplasia in 13 cases, that was compatible with Hirschsprung’s disease. Rectal manometry was again performed for 2 remained patients who had shown to have normal ganglion cell in their last rectal biopsy, and normal RIAR was determined. Sensitivity, specificity, positive and negative predictive value of the manometric test for diagnosis of Hirschprung’s diseases were 100%, 96%, 88% and 100%, respectively.
    Conclusion
    The results of this study showed that anorectal manometry is the suitable method for diagnosis of functional constipation from Hirschprung’s disease in children. Rectal manometry is recommended before rectal biopsy for all children with refractory chronic constipation who are suspected to have Hirschsprung’s disease.
  • Khodadad A., Najafi-Sani M., Famouri F., Modaresi V
    Allgrove syndrome also known as triple-A syndrome is an autosomal recessive disorder characterized by alacremia, achalasia and ACTH-resistant adrenal insufciency. Although this syndrome is rare, herein we report four cases with different clinical manifestations. They were referred to the gastrointestinal ward during a one year period with complaints of vomiting and dysphagia. The diagnosis of triple-A syndrome was conrmed after careful evaluations for vomiting.
  • Mehri Najafi, Sani, Ahmad Khodadad, Fatemeh Famouri
    Cystic fibrosis is an inheritant autosomal recessive disease. It is associated with mutations in Cystic Fibrosis Trans Regulator gene (CFTR) and has different presentations.We report two 2 month old female patients, products of a twin delivery presented with anemia, edema, hypoalbuminemia and pneumonia.After some work ups, diagnosis of cystic fibrosis was confirmed. This is an uncommon and interesting presentation of cystic fibrosis, which occurred simultaneously in one twin.
  • فرزانه معتمد، مهری نجفی ثانی، احمد خداداد، غلامحسین فلاحی، فاطمه فرهمند، محمد سبحانی
    Farzaneh Motamed, Mehri Najafisani, Ahmad Khodadad, Gholamhossein Fallahi, Fatemeh Farahmand, Mohammad Sobhani
    Background
    Lower gastrointestinal bleeding (LGIB) in children has many different etiologies and is a serious problem that warrants careful diagnostic work-up.
    Materials And Methods
    164 colonoscopies were done during one year for determining the etiologies of LGIB in children who was referred to Children's Medical Center Hospital. Analyses of results were based on age, sex, etiology and clinical presentations.
    Results
    of 164 colonoscopies, 34.7% of LGBI were due to polyps which was the most common etiology. Lymphoid nodular hyperplasia (LNH) had a prevalence of 22.5%; in 15.8% of patients, colonoscopic findings were normal. The peak age group of polyps was 4-6 yr; for LNH, it was 1 yr.
    Conclusions
    LNH is more common than polyps in patients presenting with LGIB younger than 3 yrs. In older children, however, polyps are the major cause. Therefore, the diagnostic approach and the need for colonoscopy are different in these two age groups.
  • مهری نجفی ثانی، احمد خداداد، غلامحسین فلاحی، فاطمه فرهمند، فرزانه معتمد، محمد سبحانی
    Mehri Najafisani, Ahmad Khodadad, Gholamhossein Fallahi, Fatemeh Farahmand, Farzaneh Motamed, Mohammad Sobhani
    Background
    Inflammatory bowel disease (IBD) may begin as early as the first year of life. The objective of the present study was to determine the characteristics and clinical course of children with early-onset IBD.
    Materials And Methods
    The records of patients with IBD admitted to Children Medical Center Hospital during 2003-2006 were screened for those with disease onset before the first year of life and who had a follow-up of at least 2 years.
    Results
    12 patients (8 boys, 4 girls) were identified. 9 had Crohn's disease. All of the patients had colitis. One of parents had IBD in 9 patients; 2 had a positive family history for IBD. 7 patientshad weaned of breast fed when the gastrointestinal symptoms started. 10 patients had a severe onset of disease requiring total parenteral nutrition, and steroid followed by azathioprine. 3 patients with Crohn's disease needed surgery; another 3 with Crohn's disease died during the study. Of those with ulcerative colitis, one is in complete remission.
    Conclusions
    The prevalence of inflammatory bowel disease in infancy is unknown, but appears to be increasing. The course of the disease seems more severe.
  • مهری نجفی، معصومه عسگر شیرازی، فاطمه فرهمند، احمد خداداد، غلامحسین فلاحی
    Objective: Accidental caustic ingestion can result in severe gastrointestinal injury، especially in esophagus، that has thinnest and most sensitive tissue with most contact in caustic ingestion. Endoscopy is the most direct equipment in evaluation of patients. The aim of this study was to evaluate the severity of esophageal injury due to different substances in children aged 1-6 yr at the Children''s Medical Center in Tehran.
    Material & Methods: In a prospective study (Oct 2002 - Apr2003)، 100 children were admitted because of accidental caustic ingestion. The ingested materials، their quantities، early symptoms and endoscopic findings were prospectively analyzed.
    Findings: Forty-two of 100 patients had ingested stronger materials، of these، 37 had esophageal burns higher than grade I; 58 patients ingested weaker materials، which had none or only grade I burn. Of 44 symptomatic patients، 37 had important burns. Between substance property and quantity and early symptoms with esophageal burns was coherence (P<0.05). Totally 76/100 patients were symptomatic، and 39 patients had grade I، 17 grade IIa، 12 grade IIb، 4 grade IIIa، and 4 grade IIIb burns. Seventeen (17%) patients that developed esophageal stricture had all grade IIb burns.
    Conclusion: Esophageal injury happens after caustic ingestion with different severity. The stronger the ingested material، the severer the damage to esophagus and the more long time sequelae (stricture) is to expect.
    کلید واژگان: Esophageal burns, Endoscopic data, Accidental ingestion, Gastrointestinal injury}
  • مهری نجفی ثانی، معصومه عسگرشیرازی، فاطمه فرهمند، احمد خداداد، غلامحسین فلاحی، غلامرضا خاتمی
    زمینه و هدف
    بلع مواد سوزاننده می تواند موجب سوختگی شدید دستگاه گوارش و در نتیجه، عوارض مهمی مثل تنگی مری، شود. معمولا انجام آندوسکوپی تشخیصی در کودکان در کلیه موارد بلع ماده سوزاننده توصیه می شود. این مطالعه تعیین نقش پیش بینی کننده علایم بالینی و نوع و میزان ماده بلع شده در تخمین شدت ضایعات مری و معده و بالاخره تعیین عوارض و تبیین اندیکاسیون هایی برای آندوسکوپی است.
    روش بررسی
    72 کودک، پس از بلع اتفاقی ماده سوزاننده، بررسی و براساس علایم اولیه به دو گروه تقسیم شدند و نوع و میزان ماده بلع شده، یافته های آندوسکوپی و نتایج و عوارض به شکل آینده نگر مورد ارزیابی و آنالیز قرار گرفتند.
    یافته ها
    36 بیمار هیچ گونه علامت بالینی نداشتند (گروه (B و 36 بیمار دیگر با یک یا چند علامت اولیه)استفراغ، هماتمز، آبریزش از دهان و زجر تنفسی(و یا سوختگی اوروفارنکس مراجعه کرده بودند)گروه (A. در گروه A، مواد قویتر و بیشتری نسبت به گروه B بلع شده بود. میزان ماده بلع شده در گروه B، 23 مورد بلع < 20cc و 13 مورد بلع 20cc 3 بوده و در گروه A، تنها یک مورد بلع < 20cc و 35 مورد بلع 20cc 3 داشتیم. نسبت به افرادی که میزان بیشتر از 20cc بلع کرده بودند در گروه A نسبت به گروه B، 2.7 برابر بود (35 نفر در برابر 13 نفر) و در گروه A، بین میزان ماده خورد شده و درجه سوختگی pvalue=0.036 و در گروه B، pvalue=0.492 به دست آمد. آسیب شدید دستگاه گوارش در 32 مورد (77.8%) دیده شد که از بین آنها، 17 مورد (47.2%) دچار عارضه شدند؛ در فاز حاد، 3 مورد پرفوراسیون مشاهده شد)که در یک مورد پرفوراسیون مری توام با پرفوراسیون معده بود) و در فاز دیررس، 17 مورد تنگی که 16 مورد تنگی مری (از جمله یک مورد همراه با تنگی مدخل معده و یک مورد همراه با فیستول مری به پلور) و یک مورد انسداد خروجی معده وجود داشت. هر سه مورد پرفوراسیون حاد به تنگی منتهی شدند. در گروه B، هیچ موردی از سوختگی شدید (درجه II به بالا) دیده نشد و عارضه ای رخ نداد. بین نوع و میزان ماده و علایم اولیه با سوختگی CI و عوارض ارتباط وجود داشت (p<0.05).
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد آندوسکوپی تشخیصی در کودکان بدون علامتی که به طور تصادفی مقدار کمی از یک ماده ضعیف را خورده اند، ضروری نیست.
    کلید واژگان: بلع مواد سوزاننده, آسیب دستگاه گوارش, آندوسکوپی تشخیصی}
    Mehry Najafisani, Masoumeh Asgarshirazi, Fatemeh Farahmand, Ahmad Khodadad, Gholamhosein Fallahi, Gholamreza Khatami
    Background
    Caustic ingestion can result in severe gastrointestinal tract burns and important complications such as esophageal stricture. early diagnostic endoscopy is usually recommended routinely in all children after caustic ingestion. The aim of this study was to determine the predictive value of clinical symptoms and ingested material types and quantity as markers of severe esophagogastric lesions and eventual complications.
    Materials And Methods
    72 children were admitted after accidental caustic ingestion. The clinical symptoms; ingested product type and quantities, endoscopic data and outcome were prospectively analyzed.
    Results
    36 patients had no symptoms (group B), others presented with one or more early symptoms (vomiting, hematemesis, drooling, respiratory distress) and/or oropharyngeal burns (group A). In group A, stronger substances were ingested in higher quantities. In group B, 23 patients ingested ‹20cc and 13 patients |"|20cc and in group A, one patient ‹20cc and 35 patients ingested |"|20cc. The proportion between patients who ingested ›20cc was 2.7 more in group A to B (35/13=2.7). In group A the relationship between the amount of the caustic agent and degree of GI damage was pvalue=0.036, but it was pvalue=0.492 in group B. Severe GI injuries in endosocpy were seen in 32 cases (77.8%), and 17 of them developed complications (47.2%). 3 patients had esophageal perforation in acute phase, in one case of them perforation was in both esophageal and gastric. 17 patients had stenosis (16 cases had esophageal stenosis and one case was associated with gastric inlet obstruction and in another one with esophago-pleural fistula) and one case had gastric outlet obstruction. In group B no severe burn and complication were seen. Between substance property and quantity, early symptoms with GI burn and complication was coherence (p‹0.05).
    Conclusion
    In conclusion, diagnostic endoscopy is not necessary in asymptomatic children after accidental caustic ingestion.
  • مهری نجفی، احمد خداداد، غلامرضا خاتمی، فاطمه فرهمند، غلامحسین فلاحی، فرزانه معتمد
    هدف
    کلستاز در شیرخواری از مسایل مهم درگیری کبدی در این سن می باشد. بیماری های متعددی می توانند موجب این وضعیت شوند که در بین آنها هپاتیت ایدیوپاتیک نوزادی و آترزی مجاری صفراوی شایع ترین علل می باشند. هدف از این مطالعه تعیین فراوانی علل مختلف کلستاز در بین شیرخواران مراجعه کننده به مرکز طبی کودکان می باشد.
    روش مطالعه
    طی یک مطالعه گذشته نگر پرونده 203 شیرخوار مبتلا به کلستاز که طی 6 سال در مرکز طبی کودکان بستری شده بودند مورد ارزیابی قرار گرفت و علت کلستاز در آنها تعیین شد. در تمام بیماران بررسی عفونت های داخل رحمی، بیماری های متابولیک، سونوگرافی شکم، بیوپسی کبد، و در صورت لزوم اسکن PIPIDA انجام شده بود.
    یافته ها
    هپاتیت ایدیوپاتیک نوزادی در 46.3%، آترزی مجاری صفراوی در 30.5%، و بیماری های متابولیک (گالاکتوزمی، تیروزینمی، سیستک فیبروزیس، ولمن، نقص اکسیداسیون اسیدهای چرب) در 13.7% بیماران، و علل متفرقه (سندرم بایلر هیستیوسیتوز، سندرم صفرای غلیظ شده) در 5.9٪ وجود داشت.
    نتیجه گیری
    در شیرخواران مبتلا به کلستاز بررسی بیماران در مرحله اول در جهت افتراق آترزی مجاری صفراوی، و در گام بعدی بررسی بیماری های قابل درمان (متابولیک، عفونت ها) باید باشد. تاخیر در درمان پیش آگهی مطلوب را به مخاطره می اندازد.
    کلید واژگان: کلستاز نوزادی, هپاتیت ایدیوپاتیک نوزادی, آترزی مجاری صفراوی, یرقان کلستاتیک, شیرخوار}
  • احمد خداداد، ابوالفضل ایرانی خواه، سیدمحمدمهدی میر ناصری، مهری نجفی ثانی
    زمینه و هدف
    بیماری تجمع مس در کبد کودکان اولین بار در هندوستان تحت عنوان ICC) Indian childhood cirrhosis) و سپس در بسیاری از کشورهای دیگر جهان با نام NICC) Non Indian childhood cirrhosis) به عنوان یکی از علل مهم نارسایی کبد در کودکان شناخته شد. هدف ما از این مطالعه اثبات وجود بیماری ذخیره ای مس کبد در کودکان مبتلا به بیماری مزمن کبدی با علت ناشناخته در ایران می باشد.
    روش بررسی
    طی یک دوره سه ساله (78-1376) 122 کودک (52 دختر، 70 پسر، سه ماهه تا 14 ساله) با بیماری مزمن کبدی به بیمارستان مرکز طبی کودکان تهران مراجعه کردند و از نظر تمامی علل احتماعی ایجاد کننده بیماری مزمن کبدی (علل عفونی، متابولیک، ایمونولوژیک و غیره) مورد بررسی قرار گرفتند. معاینه چشم پزشکی بیماران از نظر وجود حلقه کایزر - فلیشر توسط یکی از استادان مجرب چشم پزشکی انجام شد. بیوپسی کبد با سوزن تروکات و در شرایط استریل و تحت بی حسی موضعی و داروهای سد اتیو عضلانی صورت گرفت. نمونه بافتی کبد به دو قسمت تقسیم و نیمی از آن جهت مطالعات پاتولوژی به بخش پاتولوژی بیمارستان و نیمی دیگر از نمونه به منظور اندازه گیری مس در نسج کبد به سازمان انرژی اتمی ارسال و با روش موسوم به Proton Induced X-Ray) PIX-E) میزان مس موجود در آن نسبت به آهن و روی مورد سنجش قرار گرفت.
    یافته ها
    در 8 نفر از 122 بیمار مبتلا به بیماری مزمن کبدی (6.6%، 4 دختر، 4 پسر، 6 تا 14 ساله) تمامی بررسی ها از جمله علل عفونی، متابولیک و ایمونولوژیک منفی بود. پاتولوژی این 8 بیماران مطابق با سیروز فعال و میزان مس کبد آنها بین 8 تا 86 برابر طبیعی گزارش شد. حلقه کایزر - فلیشر در چشم هیچ یک از این بیماران دیده نشد و سطح سرولوپلاسمین سرم طبیعی بود یا افزایش نشان می داد و در نتیجه بیماری ویلسون نیز رد شد و تشخیص NICC برای این هشت بیمار مسجل گردید. مقدار متوسط مس کبد در بیماران NICC 31 برابر طبیعی و در بیماری مزمن کبدی CLD) 7) برابر طبیعی بود. مقدار متوسط میزان سرولوپلاسمین سرم در بیماران mg/dL NICC 45 و در mg/dL CLD 31 بود. همچنین مقدار متوسط مس ادرار 24 ساعته در بیماران mg NICC 225 و در بیماران mg CLD 76 بود. تمامی بیماران مبتلا به NICC شرح حال استفاده از ظروف مسی در پخت و پز را در خانواده داشتند و 4 نفر از بیماران متعلق به یک خانواده بودند.
    نتیجه گیری
    مطالعه ما نشان داد که 6.6% از بیماران مبتلا به بیماری مزمن کبد در ایران که تحت عنوان سیروز کریپتوژنیک طبقه بندی می شوند، مبتلا به بیماری ذخیره ای مس کبد (NICC) می باشند. بنابراین ما پیشنهاد می کنیم که بیماران مبتلا به CLD از نظر ابتلا به NICC بررسی می شوند. تشخیص به موقع این بیماری و شروع درمان بادی پنی سیلامین در بهبود این بیماران حایز اهمیت می باشد.
    کلید واژگان: سیروز کودکان هندی, بیماری ناشناخته کبدی, مس}
    Ahmad Khodadad, Abolfazl Iranikhah, Seyedmohammadmahdi Mir, Nasseri, Mehry Najafisani
    Background
    We aimed to determine the frequency of liver copper storage diseases in Iranian children with cryptogenic chronic liver disease (CLD).
    Materials And Methods
    One-hundred and twenty children (52 girls, 70 boys; age range: 3 months-14 years) with CLD who attended Children's Medical Center in Tehran, Iran during the years 1997 through 1999, were enrolled. All viral, metabolic and autoimmune causes of CLD were excluded in them, all underwent slit lamp examination for KF ring by an experienced ophthalmologist, and liver biopsy done on all of them. In addition to the routine histopathologic examination, the liver biopsy specimen was checked for its copper content with proton-induced X-ray method (PIX-E).
    Results
    Eight (6.6%, 4 girls, 4 boys, age: 6 to 14 years) of the 122 children with CLD had no identifiable cause despite extensive evaluation. All 8 had cirrhosis on liver biopsy and elevated hepatic copper content (mean 31 times normal). None had KF rings and all had normal serum Ceruloplasmin levels. NICC was diagnosed for all by the absence of KF ring, normal serum ceruloplasmin levels and pathognomic histopathologic findings. Mean hepatic Cu level showed a 7-fold increase in children with CLD other than NICC. Mean serum ceruloplasmin level was 45 mg/dl in NICC and 31 mg/dl in CLD patients. Mean 24-hour urinary Cu excretion was 225 mg and 76 mg in NICC and CLD patients, respectively. All patients with NICC (n=8) had the history of using cooking utensils made of copper. Four of these were from one family.
    Conclusion
    According to our data 6.6% of Iranian children with CLD who diagnosed as cryptogenic cirrhosis suffer from NICC, Therefore early diagnosis and appropriate treatment with D-Penicillamin are important for survival in patients with NICC. Hence it is suggested that all children with cryptogenic cirrhosis be assessed for NICC.
    Keywords: Indian childhood cirrhosis, Cryptogenic Liver Disease, Copper}
  • احمد خداداد، غلامرضا خاتمی، زینب نادیا حتمی، حسن کرمی
    زمینه و هدف
    میلیون ها نفر در سال دچار بیماری پپتیک می شوند. این بیماری گستره ای از ازوفاژیت، گاستریت، دئودنیت تا زخم معده و دوازدهه را در بر می گیرد. میکروب گرم منفی هلیکوباکترپیلوری در سبب شناسی این بیماری به ویژه در زخم های دوازدهه و معده دخالت دارد. هدف درمان، ریشه کنی هلیکوباکترپیلوری است که این هدف با به کار بردن رژیم درمانی چند دارویی به دست می آید. درمان چند دارویی موجب ایجاد عوارض، هزینه و مقاومت دارویی بالایی (به ویژه نسبت به مترونیدازول) می شود. پیشنهاد رژیم های درمانی که با حفظ کارآیی دارای عوارض، هزینه و مقاومت دارویی کمتری باشند، از اولویت های درمان این بیماری است. در این پژوهش عسل جایگزین مترونیدازول در درمان چهار دارویی شده است و میزان موثر بودن آن بررسی شده است.
    روش بررسی
    یک بررسی از نوع مطالعه های مداخله ای طراحی شد. این بررسی مرحله دوم از بررسی های مداخله ای بر روی انسان است که برای اندازه گیری میزان موثر بودن یا effectiveness یک مداخله به کار می رود. حجم نمونه شامل 15 کودک مبتلا به عفونت هلیکوباکترپیلوری بود که تشخیص آنها توسط بافت شناسی تایید شده بود. رژیم درمانی شامل امپرازول، آموکسی سیلین، بیسموت و عسل بود. 3-4 هفته پس از درمان بیماران از نظر میزان ریشه کنی باکتری با انجام بیوپسی یا تست اوره آز تنفسی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    بیماران شامل 9 پسر و 6 دختر بودند. میانگین سنی آنها 9.4 سال بود. در 12 بیمار از 15 بیمار مورد بررسی (%80) ریشه کنی هلیکوباکترپیلوری دیده شد و در 3 بیمار (%20) شواهد ریشه کنی دیده نشد.
    نتیجه گیری
    رژیم درمانی دارای عسل از نظر میزان ریشه کنی میکروب هلیکوباکترپیلوری شبیه رژیم های چهار دارویی متداول می باشد. در رژیم های متداول چهار دارویی پاسخ به درمان از 70-90 درصد متغیر است.
    کلید واژگان: پپتیک اولسر, گاستریت, هلیکوباکترپیلوری, رژیم چهار دارویی}
  • مهری نجفی ثانی، حمیدرضا کیانی فر، عبدالرزاق کیانی، احمد خداداد، غلامرضا خاتمی
    زمینه و هدف
    مطالعه تاثیر خوراکی بر روی فشار اکسیژن شریانی در کودکان مبتلا به سندرم هپاتوپولمونری
    روش بررسی
    پودر سیر به صورت کپسول به 15 کودک مبتلا به سندرم هپاتوپولمونری (تایید شده توسط اکوکاردیوگرافی با کنتراست) به میزان 1 گرم به ازای 1.73 متر مربع در روز داده شد. از بیماران هر 4 هفته ارزیابی کلینیک و بررسی گازهای شریانی انجام می شد.
    یافته ها
    کپسول سیر به 15 کودک مبتلا به سندرم هپاتوپولمونری داده شد. 10 نفر از بیماران پسر و 5 بیمار دختر بودند. سن متوسط بیماران 9.4±3.9 سال بود. بیماری زمینه در این بیماران، آترزی مجاری صفراوی خارج کبد (4 بیمار)، هپاتیت اتوایمیون (4 بیمار)، سیروز کریپتوژنیک (4 بیمار)، و هیپرتانسیون پورت پره سینوزوئیدال (3 بیمار) بود. 8 بیمار (%53.3)، یک افزایش 10 میلی متر جیوه در فشار اکسیژن شریانی پیدا کردند. Pao2 ابتدایی در گروه جواب دهنده 65.6±12.1 میلی متر جیوه و در گروه بدون پاسخ 47.1±11.2 میلی متر جیوه بود. در انتهای درمان متوسط Pao2 در گروه جواب دهنده و بدون جواب به ترتیب 92.2±7.75 میلی متر جیوه و p<0.01) 47.5±11.87) بود.
    نتیجه گیری
    مصرف سیر می تواند موجب افزایش اکسیژناسیون و بهبودی در دیس پنه بیماران مبتلا به هپاتوپولمونری شود.
    کلید واژگان: سندرم هپاتوپولمونری, سیر, فشار اکسیژن شریانی, کودک}
    Mehri Najafisani, Hamidreza Kianifar, Abdorazagh Kianee, Ahmad Khodadad, Gholamreza Khatami
    Background
    To study the effect of oral garlic on arterial oxygen pressure in children with hepatopulmonary syndrome.
    Materials And Methods
    Garlic powder in a capsule form was given to 15 children with hepatopulmonary syndrome (confirmed by contrast echocardiography) at the dosage of 1 g/1.73 m2 per day. Patients were evaluated clinically and by arterial blood gas every four weeks.
    Results
    The garlic capsule was administered to 15 patients with hepatopulmonary syndrome. There were 10 boys and 5 girls with a mean age of 9.4 ± 3.9 years. The underlying problems were biliary tract atresia (4 patients), autoimmune hepatitis (4 patients), cryptogenic cirrhosis (4 patients) and presinusoidal portal hypertension (3 patients). Eight patients (53.3%) showed an increase of 10 mmHg in their mean arterial oxygen pressure. The baseline PaO2 was 65.6 ± 12.1 mmHg in the responder group and 47.1 ± 11.2 mmHg in non-responder group. At the end of treatment the mean PaO2 in responders and non-responders was 92.2 ± 7.75 mmHg and 47.5 ± 11.87 mmHg, respectively (P ‹ 0.01).
    Conclusions
    Garlic may increase oxygenation and improve dyspnea in children with hepatopulmonary syndrome.
    Keywords: Hepatopulmonary syndrome, Garlic, Arterial oxygen pressure, Child}
  • Mehri Najafi, Sani, Hamidreza Kianifar, Seyed Mohammadmehdi Mir, Nasseri, Ahmad Khodadad
    Background
    There are only a very small number of reports which discuss subtype, sex distribution, clinical features and laboratory characteristics of autoimmune hepatitis in children. The aim of this study was both to define the clinical features, biochemical and histological findings and also to determine the age and sex related distribution of autoimmune hepatitis (AIH).
    Materials And Methods
    Data of 30 children presenting with AIH (20 girls and 10 boys) have been analyzed for their clinical, serological, and histological profile. The most common presenting signs or symptoms were jaundice (60%), abdominal mass (23.4%) and constitutional symptoms (weakness, anorexia and paleness) (6.7%).
    Results
    About 10% of patients had an acute hepatitis like clinical presentation. Twenty two children (73.3%) (15 girls, 7 boys, 2.1:1) had AIH type 1 and 4 patients (13.3%) type 2 due to specific autoantibodies. Four children could not be classified. In liver biopsy, 100% of patients had interface hepatitis and fibrosis with or without cirrhosis were found in 60%.
    Conclusions
    In our cohort the prevalence of AIH was 2:1 in girls. Type 1 was the most frequent diagnosis (73.3%) and was more prevalent in older children. Patients with type 2 were younger. The clinical presentation of AIH in children was unspecific and each type could only be differentiated by the determination of the specific autoantibodies.
    Keywords: Autoimmune hepatitis type 1, type 2, Children, Autoimmune liver disease}
  • احمد خداداد، خاتمی غلام رضا، فرهمند فرزان، میکائیلی جواد، درخشان محمدحسین، یعقوبی محمد، ملک زاده رضا
    مقدمه آشالازی اختلال عصبی اسفنکتر تحتانی مری است که سبب عدم پریستالسیسم در مری و باز شدن کامل این اسفنکتر می شود. روش های معمول برای درمان آشالازی شامل: درمان دارویی: تزریق بوتولیسم، دیلاتاسیون با بالن و جراحی که می باشد. در بزرگسالان دیلاتاسیون با بالن به عنوان اولین قدم درمانی به خوبی شناخته شده است. در کودکان نیز مطالعات متعدد ولی محدودتری صورت گرفته که اثربخشی آن را نشان می دهد و بسیاری از مراکز معتبر به عنوان اولین راه درمانی در آشالازی کودکان از آن استفاده می کنند. لذا بر آن شدیم که روش درمانی دیلاتاسیون با بالن را در آشالازی کودکان ایرانی جهت بررسی میزان اثربخشی آن به انجام برسانیم و مطالعه ای در این زمینه به عنوان پایه در داخل کشور داشته باشیم.
    روش کار
    25 کودک 12) پسر و 13 دختر(، از 4.5 ماهگی تا 14 سالگی با میانگین سنی و انحراف معیار 4.61) ±9.52 سال(مبتلا به آشالازی که در سال های 1376-1382 در دو مرکز بیمارستانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران، تحت درمان با روش دیلاتاسیون با بالن های TTS و مخصوص آشالازی rigiflex (با توجه به سن) زیر دید مستقیم آندوسکوپی قرار گرفتند، وارد مطالعه شدند. این بیماران به فواصل 1 و 2 و سپس هر 6 ماه یکبار و به مدت تقریبی 36.7 ماه از نظر علایم بالینی پیگیری شدند که در صورت عود علایم از اندازه های بالاتر بالن جهت درمان استفاده شده است. بهبودی در کودکان بالای 5 سال عبارت بود از: جمع امتیازات جدول علایم بالینی بعد از درمان به قبل از درمان کمتر از %50 و عود به نسبت بیش از %50 و در شیرخواران و کودکان کمتر از 5 سال عبارت بود از: عدم استفراغ، بهبودی اتساع مری و حرکات LES با دم و بازدم و عدم وجود ازوفاژیت در آندوسکوپی. تمامی بیماران در مدت دیلاتاسیون و به مدت 6 ساعت پس از نظر هرگونه عوارض جانبی (به خصوص خونریزی و پرفوراسیون) تحت نظر بودند. در این مطالعه کودکانی که اعمال جراحی قبلی بر روی مری داشتند از مطالعه حذف شدند.نتایج در این تحقیق 39 بار دیلاتاسیون برای 25 بیمار انجام شد 1.56) بار بریا هر بیمار(که %48 (12) بیماران یکبار، %48 دوبار و یک بیمار 3 بار مورد دیلاتاسیون قرار گرفتند. یک بیمار (%4) پس از دوبار دیلاتاسیون باز هم دچار عود علایم شده که به دلیل عدم رضایت ولی به اقدام مجدد به عنوان شکست درمانی در نظر گرفته شده و توصیه به جراحی شد. در این مطالعه 5 کودک زیر 5 سال وجود داشت که همگی (%100) پس از درمان بهبودی یافته و تا اتمام پیگیری مشکلی نداشتند. در کل %96 بیماران پاسخ به درمان داشته اند که براساس جدول vantrappen %64 پاسخ درمانی عالی، %8 پاسخ خوب و %24 پاسخ متوسط داده بودند. در طول مطالعه هیچگونه عارضه جانبی جدی ناشی از دیلاتاسیون مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    دیلاتاسیون با بالن جهت درمان آشالازی کودکان بسیار موثر و مطمئن می باشد که تا چندین نوبت قابل انجام است، لذا به عنوان اولین اقدام درمانی در اینگونه کودکان وزیر دید مستقیم آندوسکوپی و به صورت سرپایی توصیه می شود.
    کلید واژگان: آشالازی, دیلاتاسیون, کودکان}
    Khodadad A., Mikaeli J., Farahmand F., Derakhshan M., Yaghoobi M., (Khatami G.
    Introduction
    Achalasia, a Neurologic disease, causes incomplete relaxation of lower esophageal sphincter (LES) and aperistalsism of esophagus. There are several methods of treatment including: medical, botolinum injection, Balloon dilatation and surgery. In adults, balloon dilation is well recognized for the first line treatment, whereas in children there are several but limited studies that elucidate its efficacy in this group too, and several validate centers use it for the first line treatment, in pediatric achalasia. Yet, we aimed to evaluate the success rate of balloon dilatation for the treatment of pediatric achalasia in Iran and have a base line study in our country.
    Method
    twenty - five pediatric patients (12 boys, 13 girls) from 4.5 months to 14 yrs old with average (9.25 ± 4.61 yrs) in two hospitals affiliated to Tehran Medical University, treated with balloon dilation appropriate with age (TTS or achalasia specific balloon rigiftex) under direct vision endoscopy from 1997-2003. These patients undergo follow up after one, two, and then every six month with average 36. 7 months. If any recurrence of symptoms occured, with greater size balloon treatment were done. Improvement for children over 5 yrs old include: sum of symptom score after treatment to pre- treatment lower than 50% and the reccurrence upper than 50%. For achalasia under 5 yrs old improvement include: no vomiting, improvement of relaxation of LES and normal movement of it with breathing and no esophageal inflammation on endoscopy. All patients during treatment and 6 hours later were under direct controlling for any side effects (bleeding, perforation, etc). In this study any child with previous surgery on esophagus were excluded.
    Results
    In this study 39 dilation for 25 patients were done (1.56 for every patient). About 48% (12 patient) one, 48% (12 patient) two, and one patient undergo three dilation. One patient (4%) after two dilation had symptoms of achalasia and suffered from it, but because of refusal from third one, accepted as treatment failure and referred for surgery. Five pediatric patients were under 5 yrs old, that all of them (100%) improved after treatment and did not have any problem until our follow up. Over all 96% of patients respond to balloon dilation treatment that with respect to vantrappen table: 64% excellent, 8% good and 24% had moderate response. During our study there were no serious side effects.
    Conclusion
    Balloon dilatation for treatment of pediatric achalasia is very effective and safe and can repeat for several times under direct endoscopy.
  • ارزیابی نقش مربیان خارجی در موفقیت تیمهای ملی و باشگاهی فوتبال ایران
    محمد اسماعیل افضل پور، رضا قراخانلو، احمد خداداد
    هدف از این تحقیق، ارزشیابی نقش و میزان تاثیرگذاری مربیان خارجی بر موفقیت تیمهای فوتبال ملی و باشگاهی کشور بود. از این رو، از سه روش پرسشنامه محقق ساخته، مصاحبه، بررسی منابع و ماخذ و مجلات ورزشی به منظور جمع آوری اطلاعات استفاده شد. پایایی و روایی پرسشنامه، بترتیب با دو روش، آزمون آلفای کرونباخ (ضریب 0.80) و نظرخواهی از افراد متخصص و کارشناس مورد تایید قرار گرفت. 312 نفر از مربیان، بازیکنان، مدیران و سایر افرادی که به نحوی با مربیان خارجی در ارتباط بودند، در تحقیق شرکت کردند. عملکرد 27 مربی خارجی، شامل: هشت مربی تیم ملی بزرگسالان، چهار مربی تیم ملی امید، چها مربی تیم ملی جوانان، یک مربی تیم ملی نوجوانان و 17 مربی تیمهای باشگاهی کشور، در سالهای 1345 تا 1382 ارزشیابی شد. از روش های آمار توصیفی و از آزمونهای مجذور کای، یو- من- ویتنی و کروسکال الیس به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات بهره برداری شد. نتایج تحقیق نشان دادند: برخی از مربیان خارجی در کسب مقامهای رسمی مسابقات، ارائه ایده های نوین فوتبال در زمان خود و استعداد یابی، عملکرد قابل قبولی داشته اند. با این حال، در مورد برخی از این مربیان نیز آثار و دستاوردهای مشخصی بدست نیامد. عملکرد مربیان خارجی کشورهای یوگسلاوی، انگلیس، آلمان و کرواسی بهتر از سایرین بود. بین عملکرد مربیان خارجی تیمهای ملی و باشگاهی تفاوت معنی داری وجود نداشت. عملکرد مربیان خارجی در دوره قبل از انقلاب به طور معنادار بهتر از دوره پس از انقلاب بود (P<0.05). بین توانایی های فنی، مدیریتی - رهبری و مهارتهای روان شناختی - ارتباطی مربیان خارجی، تفاوت معناداری مشاهده شد(P<0.05) و بین بهترین عملکرد از جنبه های فنی و ضعیف ترین عملکرد از جنبه های روان شناختی ارتباطی بدست آمد. به طور کلی عملکرد بسیاری از مربیان خارجی قابل قبول است، اما آثار حضور و دستاوردهای بجا مانده در مورد بعضی از آنها مطلوب نبوده است بر اتخاذ تدابیر غیراصولی، برنامه ریزی های مقطعی و تصمیم گیری های شتابزده در خصوص استفاده از مربیان خارجی برای فوتبال ایران دلالت دارد.
    کلید واژگان: ارزشیابی, مربیان خارجی, تیمهای ملی و باشگاهی, فوتبال ایران}
  • احمد خداداد، لادن لامع، مجید شکیبا
    مقدمه
    بسیاری از عفونت های بیمارستانی که موجب مرگ و تحمیل هزینه های زیاد بر جامعه می شوند از راه تماس دست پرسنل منتقل می گردند. شیوع آنها با اقدامات پیشگیری کننده بهداشتی تا 30% کاهش می یابد. در این مطالعه به بررسی شیوع ناقلین و نوع میکروب های دست پرسنل و ارتباط میزان کاهش آنها با نوع ماده شوینده پرداخته شده است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه نوع و میزان میکروب های دست 72 نفر از پرسنل، قبل و بعد روی چهار گروه که هر یک با یک نوع ماده شوینده دست خود را شستشوی داده بودند بررسی گردید (صابون جامد، صابون مایع و بتادین اسکراب هرکدام 60 نفر و بتادین اسکراب به روش اتاق عمل 26 نفر) و نتایج میکروبیولوژیک نمونه گیری قبل و بعد شستشوی این افراد با هم مقایسه شدند.
    یافته ها
    87.5% افراد کشت مثبت داشتند. بیشترین میکروب های بدست آمده از دست پرسنل عبارت بودند از استاف اپیدرمیدیس (79.4%)، استاف اورئوس (42.9%)،. نوع میکروب ها با شغل رابطه ای نداشت. میزان کاهش کلنی کانت یا منفی شدن کشت دست ها بعد از شستشو با بتادین اسکراب بخش و بتادین اسکراب اتاق عمل بیشتر بود (هریک حدود 53 درصد) (P<0.05). همچنین در 30 نفر از افراد بعد از شستشو با مواد شوینده (صابون جامد، صابون مایع و بتادین اسکراب به روش اتاق عمل) دست های خود را خشک نموده و سپس نمونه گیری بعمل آمد که میزان منفی شدن در گروه اول 40%، گروه دوم 50% و گروم سوم 90% بود. یازده نمونه کشت از شیرهای آب بخش های بعمل آمده که همگی مثبت بودند (عمدتا با گرم منفی ها). نتیجه گیری و توصیه ها: میزان آلودگی میکروبی دست پرسنل با میزان 79% رقم بالایی را نشان می دهد. نوع ماده شوینده در میزان کاهش عفونت ها موثر هستند (مواد حاوی بتادین موثرترند). خشک کردن دست ها عامل مهمی در کاهش آلودگی هاست. همچنین شیرهای آب (با آلودگی میکروبی بالایی در حدود 100%) می توانند موجب انتقال میکروب ها و آلودگی مجدد دست پس از شستشو شوند. به همین دلایل تشویق و آموزش پرسنل به شستشوی صحیح و خشک کردن دست ها قبل از هر تماس با بیمار و فراهم کردن امکانات لازم و استفاده از شیرهای آب بدون دخالت دست (پدالی یا سنسوری) می توانند نقش مهمی در کاهش آلودگی های بیمارستانی داشته باشند.
  • محمدرضا اسماعیلی، غلامرضا خاتمی، مهری نجفی، احمد خداداد
    سابقه و هدف
    فاسیولیازیس یک بیماری دامی است که غالبا گوسفندان را گرفتار می کند. گاهی انسان نیز به عنوان میزبان تصادفی مبتلا می شوند که عمدتا با مصرف گیاهان آلوده به متاسرکرهای فاسیولا هپاتیکا اتفاق می افتد. فرم بالغ انگل در مجاری صفراوی کبد مستقر می شود. اکثر عفونت های انسانی بدون علامت هستند. و این مورد یک فرم نادر از این بیماری در یک کودک 8 ساله می باشد.
    گزارش مورد: کودک 8 ساله ای به علت بزرگی شکم و تب از 4 ماه قبل مراجعه نموده که در معاینه آسیت شدید و هپاتواسپلنومگالی داشته و در بررسی های پاراکلینیکی، ائوزینوفیلی در خون محیطی، گرانولوم ائوزینوفیلیک در کبد و سرولوژی مثبت برای فاسیولا هپاتیکا و تخم این پارازیت در مدفوع مشاهده شد. که بیمار با داروی تریکلابندازول بدون هیچ عارضه ای بهبودی کامل پیدا کرده است.
    نتیجه گیری
    در کودکان در تشخیص افتراقی آسیت همراه با ائوزینوفیلی باید فاسیولیازیس را در نظر داشت و می توان تریکلابندازول را در درمان این بیماری به کار گرفت.
    کلید واژگان: فاسیولیازیس, آسیت, تریکلابندازول, کودکان}
  • بررسی ایزوفرمهای آلفا-1- آنتی تریپسین در بیماران مبتلا به بیماری های کبدی با علت ناشناخته مراجعه کننده به مرکز طبی کودکان تهران
    عباس لطفی، سعید قوامی، رضا ملکزاد، احمد خداداد
    آلفا -1- آنتی تریپسین(α1-AT) از عمده ترین سرین پروتئازهای سرم است. این پروتئین دارای فنوتیپهای مختلف می باشد که برخی از آنها مانندMZ، M1Z، ZZ،M1S و یا MS عوارض نقص سیستم α1AT را نشان می دهند. در اثر نقص سیستم α1-AT، بافتهای مختلف مورد آسیب قرار می گیرند، از جمله این بافتها می توان، کبد، ریه و کلیه را نام برد. در این تحقیق چهل و نه بیمار مبتلا به بیماری های کبدی با منشاء ناشناخته مراجعه کننده به مرکز طبی کودکان تهران در محدوده سنی 1.5 ماه تا 14 سال به عنوان گروه اول، بیست و هشت فرد در همان محدوده سنی که از نظر کبدی بر اساس آزمایشهای کبدی و نظرپزشک سالم بودند، به عنوان گروه دوم (شاهد) موردمطالعه قرار گرفتند. درهردوگروه فعالیت α1-AT باروش سنجش آنزیمی وبر اساس ظرفیت مهاری تریپسین اندازه گیری شدوفنوتیپ هایα1-AT نیز به وسیله الکتروفورزکانونی برروی ژل پلی آکریل آمید مشخص گردید.با مقایسه فنوتیپα1-AT درگروه بیماروافرادطبیعی مشخص شدکه اختلاف فنوتیپ هایα1-AT دردوگروه به لحاظ آماری معنی دار است(0.05>=P) وبروز بیماری کبدی بدون منشاء مشخص درجامعه بیمار ناشی از نقص در سیستم α1-AT بوده است
    کلید واژگان: آلفا-1- آنتی تریپسین, بیماریهای کبدی با منشاء ناشناخته, الکتروفورز کانونی, فنوتیپ های AT-alfa 1}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال