احمد صادقی
-
پژوهش حاضر درصدد بررسی تطبیقی دلایل ادامه زندگی مشترک در زوجین دارای فرزند و بدون فرزند با ده سال زندگی مشترک است. حجم نمونه تحقیق شامل 38 نفر (15 نفرمرد و 18 نفر زن) بوده که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند از بین زوجین دارای فرزند و بدون فرزند که بالاتر از ده سال سابقه زندگی زناشویی در مناطقی از مشهد دارند و با وجود عدم رضایت از زندگی زناشویی همچنان در ازدواجشان پایدار بودند، انجام شده است . روش گردآوری اطلاعات مصاحبه است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها از روش تحلیل مضمون با کمک نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که عوامل مدیریتی، اقتصادی، مسئولیت پذیری، فشارهای جمعی، مهارت های ارتباطی و کیفیت زناشوئی به عنوان دلایل پایداری زندگی در زوجین دارای فرزند و بدون فرزند می باشد و فرزندآوری منجر به ذکر دلایل متفاوتی در تدوام و پایداری زندگی مشترک شده است، بدین معنا که زوجین، مولفه های فرعی متفاوتی را در زیرمجموعه دلایل اصلی پایداری زندگی مشترکشان عنوان نموده اند.
کلید واژگان: زندگی مشترک, زوجین, فرزند, بررسی تطبیقی, پایداری زندگیThe present study compares the reasons for cohabitation in couples with and without children with ten years of cohabitation. The sample size of the research includes 38 people (15 men and 18 women), which was done based on the targeted sampling method among couples with children and without children who have been married for more than ten years in some areas of Mashhad, despite the lack of satisfaction with married life, they have been stable in their marriage. The method of collecting information is the interview. The thematic analysis method was used with the help of MAXQDA software to analyze information and data. The results showed that managerial, economic factors, responsibility, collective pressures, communication skills, and marital quality are the reasons for the stability of life in couples with and without children, and having children has led to the mention of different reasons for the continuity and stability of the joint life. It means that the couples mentioned different sub-components in the subset of the main reasons for the stability of their life together.
Keywords: Married Life, Couples, Child, Comparative Analysis, Sustainability Of Marriage -
پژوهشنامه فلسفه دین (نامه حکمت)، سال بیست و دوم شماره 1 (پیاپی 43، بهار و تابستان 1403)، صص 249 -270
جامعه، از آن حیث که در سلسله ممکنات قرار دارد، در هستی اش نیازمند واجب است. خداوند، به عنوان فاعل و خالق عالم ممکنات، هستی جامعه را از طریق اراده ها و کنش های انسانی به آن اعطا می کند، به گونه ای که وجود جامعه با عدم آن قابل جمع نیست. سنن الهی، که در ساختارهای وحیانی و عقلانی به آنها معرفت پیدا می کنیم، زمینه ساز هستی ما و تمام واقعیت های دیگر است. همان گونه که واقع گرایی پیش شرط وجود ما و تمام نظریات علمی و عقلی است، سنن الهی نیز به همان میزان و با همان گستردگی زمینه حیات فردی و اجتماعی ما را مهیا می کند. بر این اساس، جامعه مجموعه ای از سنن الهی است که برای ظهور نیازمند به کنش جمعی است. سنن الهی، به مثابه قواعد قوام بخش، نقش علی در تحقق و بقای جامعه ایفا می کنند. پذیرش این امر لوازمی به دنبال خواهد داشت، که این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به برخی از آنها می پردازد، و از آن جمله است: محوریت یافتن فطرت انسانی در فهم سنن الهی و تکون جامعه، عکس الحمل بودن حمل سنت بر جامعه، لزوم تجرد جامعه، دفع نسبی گرایی و حفظ اختیار و مسئولیت انسانی.
کلید واژگان: سنن الهی, فاعلیت خداوند, هستی شناسی جامعه, قواعد قوام بخشSince society is among the contingent entities, its existence is dependent on Necessary Existence. God, as the agent and creator of the contingent world, grants the existence of society through human wills and actions, in such a way that the existence of society cannot be reconciled with its non-existence. The divine traditions that we can know through the revealed and rational structures are the basis of our existence and all other realities. Just as realism is the precondition of our existence and all scientific and rational theories, divine traditions also -with the same extent and with the same breadth- provide the basis for our individual and social lives. Accordingly, society is a collection of divine traditions and its emergence requires collective action. Divine traditions, as the constitutive principles, play a causal role in the existence and survival of society. This paper, using a descriptive-analytical method, also deals with some consequences of this understanding of society, the most important of which are: the centrality of human primordial nature in perceiving divine traditions and formation of society, reverse predication in predicating tradition upon society, the necessity of immateriality of society, rejecting relativism, and preserving human volition and responsibility.
Keywords: Divine Traditions, God's Agency, Ontology Of Society, Constitutive Principles -
مقدمه
یکی از رسالت های مهم دانشگاه های علوم پزشکی تربیت نیروی انسانی کاردان و متخصص است که با توجه به نیازهای جامعه، بتوانند توانایی و کارایی لازم را کسب کنند. تربیت کارآموز مسیله ای جدی در امر آموزش محسوب می شود؛ لذا، بررسی وضعیت موجود، شناسایی مشکلات موجود در تربیت کارآموزان دانشجو و رفع این مشکلات موجب تحقق اهداف یادگیری و ارتقای کیفیت خدمات بهداشتی درمانی خواهد شد. هدف مطالعه حاضر بررسی وضعیت دوره های کارآموزی و کارورزی از دیدگاه دانشجویان علوم پزشکی اسفراین بود.
روش کاراین مطالعه کمی و کیفی درباره 163 نفر از دانشجویان رشته های بهداشت عمومی، پرستاری و فوریت پزشکی انجام گرفت. فاز کمی با استفاده از پرسش نامه استاندارد و به منظور بررسی وضعیت دوره کارآموزی و کارورزی دانشجویان انجام گرفت. فاز کیفی نیز با هدف شناسایی چالش های موجود در کارآموزی و کارورزی از دیدگاه دانشجویان، با استفاده از مصاحبه فردی و بحث گروهی متمرکز انجام گرفت.
یافته هاوضعیت آموزش دوره کارآموزی با میانگین استاندارد 47/3 در حد نسبتا خوب ارزیابی شد. علی رغم اینکه وضعیت کارآموزی دانشجویان در دوره همه گیری کرونا در وضعیت نسبتا خوبی قرار داشت، همواره چالش هایی در دوره کارآموزی وجود داشته است. در مصاحبه های فردی و بحث گروهی، چالش ها در قالب 6 کد اصلی (چالش های مرتبط با مربی، دانشجویان، محیط کارآموزی، پرسنل، برنامه های آموزشی و مراجعه کنندگان) و 20 کد فرعی شناسایی شدند.
نتیجه گیریبا وجود وضعیت نسبتا خوب کارآموزی و کارورزی در ارزیابی کمی، این دوره ها در بررسی کیفی، با چالش هایی مانند تجربه و انگیزه ناکافی برخی از استادان و مربیان، مشکلات روان شناختی دانشجویان، امکانات کم فضای آموزشی، تعامل و مشارکت ضعیف برخی از کارکنان، شفافیت ناکافی برنامه آموزشی کارآموزی و اعتماد نکردن بیماران به دانشجویان مواجه بودند. پیشنهاد می شود که برای ارتقای کمی و کیفی دوره های کارآموزی، اقداماتی برای رفع چالش های شناسایی شده در این مطالعه صورت گیرد.
کلید واژگان: ارزشیابی, کارآموزی, مطالعه کمی و کیفیIntroductionOne of the most important tasks of medical science universities is the training of qualified and specialized human resources to acquire the necessary skills and efficiency to meet the needs of society. Apprenticeship training is considered a serious issue in education; therefore, examining the current situation, identifying the problems in the trainee training and taking measures to rectify and correct them will lead to the achievement of learning objectives and the improvement of the quality of health services. The aim of the present study was to investigate the status of the clinical clerkship from the perspective of Esfarayen medical students.
MethodThis quantitative-qualitative study was conducted with 163 public health, nursing and emergency medicine students. In the quantitative phase, a standard questionnaire was used to assess check the status of the students' internships. The qualitative phase was also conducted with the aim of determining identifying the challenges in internships from the students' perspective through individual interviews and targeted group discussions.
ResultsThe educational level of the internship was rated as relatively good with a standard average of 3.47. Although the academic situation of the students' internship was relatively good during the COVID-19 epidemic, there were always challenges in the course of the internship. In the individual interviews and group discussions, the challenges were identified in the form of 6 main codes (challenges related to the instructor, the students, the internship environment, the staff, the training programsand the clients) and 20 sub-codes.
ConclusionDespite the relatively good condition of the clinical clerkship in a quantitative evaluation, these courses showed problems in a qualitative evaluation, such as insufficient experience and motivation of some professors and instructors, psychological problems of students, lack of educational facilities, weak interaction and participation of some staff, insufficient transparency of the training program, and lack of trust of patients in students. It is suggested to solve the challenges identified in this study to improve the quality and quantity of internship courses.
Keywords: Clerkship, Evaluation, Mixed Method Study -
نشریه مطالعات هنر اسلامی، پیاپی 51 (پاییز 1402)، صص 214 -238این تحقیق، با هدف «اولویت بندی معیارهای تعاملات فرهنگی- اقتصادی ایرانیان با تاکید بر نقش دوسالانه های جهانی هنر و اقتصاد» تدوین شد. تعداد ده نفر از شهروندان شهر قوچان به روش گرندد تئوری و نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها به صورت مصاحبه نیمه ساختاریافته و ابزار سنجش نرم افزار آماری MAXQDA بود. در ابتدا مهم ترین معیارهای احترام و تایید اجتماعی تعیین و سپس اولویت بندی گردید. در این رابطه، معیارهای اولویت دار احترام به ترتیب شامل «اخلاق، صداقت، پول، عدالت و تظاهر» و معیارهای تایید اجتماعی به ترتیب شامل «خانواده، پول. پولدار خیر، صداقت، خیر بودن، اخلاق و احترام متقابل» بود. همچنین مقوله اصلی تحقیق با عنوان «احترام و تایید اجتماعی، در راستای تامین منفعت فردی فارغ از آرمان های موجود» کشف گردید. در مدل نهایی، تعداد 406 کد باز، 88 مقوله (1) و 11 مقوله (2) و تعداد 6 مقوله (3) به عنوان شرایط احاطه کننده (علی، زمینه ای و مداخله، راهبردی، پیامدی و پدیده اصلی) پدیده اکتشافی به دست آمد. ارزیابی تحلیل نهایی نشان داد که فرهنگ شهروندان قوچانی در حد نیمه سنتی بوده و در حال گذار به جامعه مدرن می باشد و تاکنون معیارهای اصیل بومی، به عنوان اولویت های احترام و تایید اجتماعی محسوب گردیده که بر تعاملات اجتماعی شهروندان اثرگذار است.اهداف پژوهش:اولویت بندی معیارهای احترام و تایید اجتماعی در تعاملات فرهنگی- اقتصادی ایرانیان.شناسایی شرایط احاطه کننده احترام و تایید اجتماعی مبتنی بر تعاملات فرهنگی- اقتصادی ایرانیان.سوالات پژوهش:اولویت بندی معیارهای تایید و احترام اجتماعی مبتنی بر تعاملات فرهنگی- اقتصادی ایرانیان کدام است؟چه شرایطی بر پدیده اکتشافی معیارهای تایید و احترام در تعاملات فرهنگی- اقتصادی اثرگذار است؟کلید واژگان: احترام اجتماعی, تایید اجتماعی, گرنددتئوری, تعاملات فرهنگی و اقتصادیIslamic Art Studies, Volume:20 Issue: 51, 2023, PP 214 -238This study was developed with the aim of prioritizing cultural criteria of social approval and respect among the citizens of Quchan with a grounded strategy. Ten citizens of Quchan were selected by theoretical sampling method using snowball technique. The data collection tool was semi-structured interview and the measurement tool was statistical software maxqda 1.18. First, the most important criteria of social respect and approval were determined and then prioritized. In this regard, the criteria of "morality, honesty, money, justice and pretense" are among the criteria with the priority of social respect and "family, money. "Wealthy, honesty, benevolence, morality and mutual respect" were among the priorities of approval, respectively. In selective coding, the main phenomenon or category was "social respect and approval, in order to ensure individual benefit regardless of existing ideals." In the final model, 406 open source, 88 categories (1) and 11 categories (2) and 6 categories (3) as conditions (causal, contextual and intervention, strategic, consequential and main phenomenon) are among those surrounding the exploratory phenomenon. Was obtained. The results showed that the culture of Quchani citizens is semi-traditional and is in transition to modern society, and still the original indigenous criteria are considered as priorities of respect and social approval effective in social relations.Keywords: Social respect, Social approval, Grounded theory, cultural-economic interactions
-
هدف
موفقیت و رضایت تحصیلی از مهم ترین متغیرهای مطرحی است که می توانند به عنوان شاخصی جدی در میان دانشجویان مدنظر قرار گرفته و از طریق آن ها بسترهای رو به آینده تحصیل دانشجویان را از طریق آن ها رصد و بررسی نمود. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش طرح ریزی مسیر تحصیلی-شغلی ساویکاس بر موفقیت و رضایت تحصیلی دانشجویان دارای فرسودگی تحصیلی اجرا شد.
روشاین پژوهش از نوع مطالعه نیمه آزمایشی بود که با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری اجرا شد. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) در سال 1400 که دارای فرسودگی تحصیلی بودند و به مرکز مشاوره دانشگاه ارجاع شدند، بودند. از بین آن ها 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی ساده در گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از مقیاس موفقیت تحصیلی ولز (2010) و رضایت تحصیلی احمدی (1388) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به دست آمد. آموزش طرح ریزی مسیر تحصیلی-شغلی ساویکاس در 8 جلسه 75 دقیقه ای (هر هفته یک جلسه) انجام شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده و آزمون تعقیبی بنفرونی با نرم افزار 26.SPSS استفاده شد.
یافته هانتایج حاکی از آن بود که آموزش طرح ریزی مسیر تحصیلی-شغلی ساویکاس در افزایش موفقیت و رضایت تحصیلی اثربخش بود (01/0=P)، و این اثربخشی تا مرحله پیگیری ماندگار بود (05/0=P).
نتیجه گیریبا توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت آموزش طرح ریزی مسیر تحصیلی-شغلی ساویکاس برای افزایش موفقیت و رضایت تحصیلی دانشجویان موثر است و می توان این رویکرد را در مراکز مشاوره دانشجویان استفاده کرد.
کلید واژگان: آموزش مسیر تحصیلی-شغلی, موفقیت تحصیلی, رضایت تحصیلی, دانشجویانPurposeAcademic success and satisfaction is one of the most important variables that can be considered as a serious indicator among students, and through them, the future foundations of students' education can be monitored and examined through them. The purpose of this study was to determine the effectiveness of Savickas academic-career plan training on academic success and satisfaction among university students with academic burnout.
MethodologyThe current research method was semi-experimental study which conducted with a pre-test and post-test design along with a control group with a follow-up period. The statistical population included all the students of Islamic Azad University, Isfahan (Khorasgan) branch who referred to the university counseling center in 2020. From them, 30 student were selected by convenience sampling method and then randomly assigned in the experimental group (15 people) and control group (15 people). The data were collected using Welles's Academic Success Questionnaire (2010) and Ahmadi's Academic Satisfaction Questionnaire (2010) in the pre-test, post-test and follow-up stages. Savickas academic-career plan training protocol was performed in 8 sessions (one session per week) for 75 minutes. To analyze the data, repeated measure analysis of variance Bonferroni's post hoc test with SPSS.26 software were used.
FindingsThe results indicated that Savickas academic-career plan training was effective in enhancement of academic success and satisfaction of university students with academic burnout (P=0.001), and this effectiveness was permanent until the follow-up period (P=0.05).
ConclusionAccording to the results of the research, we can draw a conclusion that Savickas academic-career plan training is effective on increase of academic success and satisfaction of university students with academic burnout, therefore this training can be used for university students in university counseling centers.
Keywords: academic-career training, Academic Success, academic satisfaction, University students -
زمینه و هدف
هوش هیجانی به عنوان توانایی فرد در بیان و مدیریت هیجانات به شیوه ای مناسب و همراه با احترام به هیجانات دیگران تعریف می شود. این مجموعه، مهارت هایی است که اکتسابی بوده و کودکان می توانند در هر سنی یاد بگیرند؛ بنابراین هدف این پژوهش، ساخت و بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس هوش هیجانی کودکان 4 تا 6 سال شهر اصفهان بود.
روشاین پژوهش به روش توصیفی - پیمایشی انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی کودکان پیش دبستانی 4-6 سال شهر اصفهان در سال 1395 بودند که به شیوه نمونه گیری سهمیه ای، 530 کودک (265 دختر، 265 پسر) انتخاب شده اند. پرسشنامه هوش هیجانی (مردیها، 1393) جهت تعیین روایی همگرا، و مقیاس محقق ساخته هوش هیجانی کودکان 4-6 سال توسط پژوهشگر تکمیل شد. داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS-22 و LISREL-8.5 و به روش ضریب همبستگی، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی وارسی و تحلیل شدند. همچنین روایی محتوایی این مقیاس توسط 5 نفر از متخصصان حوزه روان شناسی تایید شد.
یافته هانتایج تحلیل عاملی نشان داد که پنج عامل درون فردی، بین فردی، سازش یافتگی، مدیریت تنیدگی، و خلق عمومی با مقدار ویژه بالاتر از 1 توانسته اند 211/44 درصد از واریانس گویه ها را تبیین کنند. نتایج تحلیل عاملی تاییدی مرتبه یکم و دوم نشان داد که شاخص برازش مدل، در سطح مطلوبی قرار دارد. آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 95/0 و برای هر یک از عوامل بیشتر از 7/0 به دست آمد.
نتیجه گیریاز این مطالعه می توان نتیجه گیری کرد که مقیاس 32 گویه ای هوش هیجانی کودکان 4-6 سال، ابزار مناسبی جهت استفاده در حوزه های مختلف روان شناسی، آموزشی، و پژوهشی است.
کلید واژگان: ساخت و اعتباریابی ساختار عاملی, هوش هیجانیBackground and PurposeEmotional intelligence defined as the ability to express and manage emotions appropriately, as well as to show respect for others' feelings- is a set of skills that children can learn at any age. The main purposes of the present study were to develop the Emotional Intelligence scale for 4-to-6-year-old children in Isfahan, as well as to assess the psychometric properties of the scale.
MethodThis research was carried out using the descriptive-survey method. The statistical population was cconsisted of all 4-to-6-year-old preschool children in Isfahan in 2016, with 530 (265 girls, 265 boys) selected as the study sample using a quota sampling method. The convergent validity was assessed using Mardiha's Emotional Intelligence Questionnaire (2014) and the newly developed Emotional Intelligence scale for Four-to-Six-year-Old Children. Data were analyzed using SPSS-22 and LISREL-8.5 which yielded correlation coefficient, heuristic, and confirmatory factor analysis. Also, the content validity of this scale was confirmed by 5 psychology experts
ResultsThe findings from factor analysis indicated that the eigenvalues for the five factors, i.e., intrapersonal, interpersonal, adaptation, stress management, and general mood, exceeded 1; therefore, they could explain 44.211% of the items' variance. The results also showed that the model fit index is at a desirable level. The Cronbach's alpha coefficient was found to be 0.95 for the whole scale (it was more than 0.7 for each factor).
ConclusionIt can be concluded that the 32-item emotional intelligence scale for 4-to-6-year-old children is a suitable instrument to be used in different areas of psychology, education, and training.
Keywords: Development, validationfactorial structure, emotional intelligence -
شبکه آموزش کشاورزی (شاک)، یک شبکه آموزشی مبتنی بر وب زیرنظر راهبری موسسه آموزش و ترویج کشاورزی است که با هدف افرازش دانش و مهارت ها و رفتار مطلوب کاربران بخش کشاورزی ایجاد شده است. متغیرهای پرشمار موثر در یادگیری الکترونیکی، لزوم توجه به کیفیت خدمات آموزشی در این سامانه را ضروری می سازد. بر این مبنا، هدف کلی این تحقیق پیمایشی که به روش میدانی انجام شد، تحلیل مولفه های مدل افرازش کیفیت خدمات شبکه آموزش کشاورزی (شاک) از دیدگاه فراگیران در سال 1401 بود. جامعه آماری آن شامل فراگیران این شبکه (19310 نفر) بود و حجم نمونه بنابر فرمول کوکران، 388 تن برآورد شد که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب گزیده شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخت بود که روایی آن با نظرخواهی از متخصصان (روایی شکلی) و روایی سازه ای (AVE≥0.96) و پایایی آن با تتای ترتیبی (θ≥0.93) و پایایی ترکیبی (CR≥0.87) تایید شد. پردازش داده ها در بخش توصیفی با SPSSWin22 و برازش مدل تحقیق توسط نرم افزار LISREL انجام شد. رتبه بندی کلی مولفه های کیفیت خدمات شاک نشان داد که از دیدگاه فراگیران، مولفه های «آموزشگر» و «محتوا» در بالاترین و «برنامه ریزی و اجرا» و «زیرساختی - پشتیبانی» در پایین ترین رتبه ها قرار گرفتند. تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که مدل کیفیت خدمات شبکه آموزش کشاورزی دارای شش مولفه اصلی زیرساختی - پشتیبانی، برنامه ریزی و اجرا، محتوا، آموزشگر، فراگیر و پی آمدها بود. بر این مبنا، به منظور بهبود کیفیت خدمات شاک پیشنهادهایی در زمینه بهبود اطلاع رسانی دوره ها، ارتقاء سامانه، برنامه ریزی، تناسب دوره ها با نیازهای فراگیران، جدید و به روز بودن محتوای دوره ها، بهبود مهارت های تدریس آموزشگران و ایجاد انگیزه در فراگیران ارایه شد.کلید واژگان: یادگیری الکترونیکی, کیفیت خدمات آموزشی, شبکه آموزش کشاورزی (شاک), ترویج و آموزش کشاورزیAgricultural Education Network is the educational network based on the website of the Institute of Agricultural Education and Extension, to improve the level of knowledge and job skills and professional behavior of agricultural stakeholders. The multiplicity of effective factors and variables in e-learning makes it necessary to pay attention to the quality of educational services in this system. Accordingly, the main purpose of this survey research was to analyzing components of service quality model of agricultural education network (SHAK) as perceived by learners. Statistical population of the study consisted of learners (N= 19310), out of whom 388 people determined as sample using Cochran's formula and stratified random sampling. Data were collected through a questionnaire; validity of questionnaire was approved by a panel of experts and construct validity (AVE≥0.96). Reliability of the questionnaire was approved by calculating the Ordinal Theta (θ≥0.93) and composite reliability (CR≥0.87). The collected data were analyzed by SPSSwin22 and LISREL software. The overall ranking of the SHAK service quality components showed that from the point of view of learners, the "educator" and "content" components were in the highest ranks and "planning and implementation" and "infrastructure - support" components were in the lowest ranks. Additionally, the results of the confirmatory factors analysis illustrated that the service quality model of the agricultural education network has six main components including: infrastructural-support, planning and implementation, content, educator, learners and results. Accordingly, it is recommended to improve the SHAK service quality through: improving the notification of courses, system upgrade, planning, adapt courses to the needs of the learners, updating the content, improving teaching skills and motivating learners.Keywords: Elearning, Quality of Educational Services, Agricultural Education Network (SHAK), Agricultural extension, Education
-
یکی از مهمترین دغدغه های برنامه ریزان، هماهنگی و سازگاری در برون دادهای نظام آموزشی با نیازهای بازار کار است. توسعه کمی و کیفی آموزش عالی می بایست متناسب با اهداف از پیش تعیین شده برای بهره مندی هرچه بیشتر از توان دانش آموختگان باشد. برنامه ریزی آموزشی باید ضمن فراهم کردن نیازهای تخصصی بازار کار، از بیکاری و هدر رفت توان دانش آموختگان پیشگیری نماید. سازگاری بین نیازهای شغلی و توسعه کمی و کیفی آموزش های عالی نقشی کلیدی در کسب شغل های پایدار توسط دانش آموختگان بخش کشاورزی دارد. بنابراین دانشگاه ها و مرکز های آموزش عالی کشاورزی باید متناسب با تغییرات، دگرگونی ها و چالش های موجود در بخش کشاورزی نسبت به اجرای برنامه های آموزشی اقدام نمایند. در این مقاله با دیدمان کیفی و از نوع روایتی و با شیوه تحلیلی به برآورد نیروی انسانی دانش آموخته مورد نیاز در رشته های مکانیزاسیون و ماشین های کشاورزی پرداخته شد. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ شیوه اجرا، مطالعه ای-توصیفی است. محاسبه نسبت نیروی انسانی مورد نیاز در رشته های مذکور با ایجاد گروه کانونی که متشکل از 10 نفر متخصص آموزش کشاورزی از دانشگاه های تهران، آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، مرکز توسعه مکانیزاسیون کشاورزی، موسسه تحقیقات فنی مهندسی کشاورزی، سازمان نظام مهندسی کشاورزی و منابع طبیعی و اتحادیه ماشین های کشاورزی و صنعتی با استفاده از الگوی چگالی نسبت ها انجام شد.کلید واژگان: نظام آموزش کشاورزی, نیازسنجی آموزش عالی, برآورد نیروی انسانی, دانش آموخته مکانیزاسیون کشاورزیOne of the most critical concerns of planners is coordination and compatibility between the educational system's outputs and the labor market's needs. Higher education's quantitative and qualitative development should follow the predetermined goals to benefit as much as possible from graduates' abilities. Educational planning should provide the specialized needs of the labor market as well as prevent unemployment and waste of graduate abilities. Compatibility between job needs and quantitative and qualitative development of higher education plays a key role in getting stable jobs by agricultural graduates.Therefore, universities and agricultural higher education centers should implement educational programs in accordance with the changes, transformations, and challenges in the agricultural sector. In this article, the estimation of educated manpower needed in the fields of mechanization and agricultural machinery with a qualitative and narrative type of view and with an analytical method was discussed. This research is applied in terms of scope and descriptive study regarding the execution method. The estimation of the required manpower in the mentioned disciplines using the ratio density model by developing a focus group consisting of 10 agricultural education experts. The focus group included participants with common traits/experiences from the universities of Tehran, Azad Islamic Tehran Science and Research Unit, Agricultural Mechanization Development Center, Agricultural Engineering Technical Research Institute, Agricultural Engineering and Natural Resources Organization, and Agricultural and Industrial Machinery Union.Keywords: Agricultural education system, Higher education needs assessment, human resources estimation, Studied agricultural mechanization
-
فصلنامه مروج، پیاپی 164 (بهار 1402)، صص 46 -53
با توجه به رشد جمعیت و افزایش تقاضای مواد غذایی، آشنایی کشاورزان با رو شهای نوین نمونه برداری از خاک وبررسی شرایط حاصلخیزی خاک با استفاده از داده های ماهواره ای و پهپادهای نقشه برداری لازمه افزایش عملکرد و ارتقایبهر هوری در مصرف نهاده های شیمیایی در مزرعه است. خا کورزی و نقشه برداری توسط تجهیزات هوشمند و پهپادها علاوهبر انجام عملیات مورد نظر، امکان نمونه برداری از خاک مزرعه، سنجش میزان حاصل خیزی، فرسایش و رطوبت آن را فراهمم یسازد. از این طریق نقشه های مورد نیاز برای انجام فعالیت های هوشمند کشاورزی در اختیار کشاورز قرار می گیرد.به کارگیری فناوری اینترنت اشیاء از مهم ترین روش های مورد استفاده برای نمونه گیری هوشمند خاک است. این روشدر مقایسه با روش های مرسوم از دقت و سرعت بالاتری برخودار است. در این سیستم می توان اطلاعات دقیق مربوط بهمحل کاشت محصول و ویژگی های خاک را منطبق با موقعیت مکانی، به صورت بلادرنگ ارسال و با استفاده از فناوریرایانش ابری انتقال اطلاعات را برای پردازش سرعت بخشید. کشاورز در هر جا و در هر زمان می تواند به صورت بر خطاز نتایج اطلاعات آگاه و منطبق با نیاز گیاه، نهادهای شیمیایی مورد نظر را اعمال کند تا از مصرف بیش از حد از کود وسایر نهاده ها جلوگیری به عمل آید.
کلید واژگان: اینترنت اشیاء, سنجش از دور, حسگر, نمون هبرداری خاک, هدایت الکتریکی -
پیش بینی قیمت سهام امری پیچیده است؛ مولفه های گوناگونی از قبیل وضع عمومی اقتصاد، رخداد های سیاسی و انتظارات سرمایه گذاران، بر بازار سهام تاثیر می گذارد. بازار سهام، در حقیقت یک سیستم غیرخطی و آشوبناک است که به عوامل متعدد سیاسی، اقتصادی و روانی وابسته است، برای غلبه بر محدودیت تکنیک های تحلیل سنتی در پیش بینی الگوهای غیرخطی، متخصصان طی دو دهه اخیر تکنیک های هوشمند و بخصوص شبکه های عصبی مصنوعی و الگوریتم ژنتیک را برای بهبود پیش بینی قیمت سهام به کاربرده اند. این پژوهش، با توجه به گسترش روز افزون روش های پیش بینی در بازارهای مالی و نیز، از آنجا که قیمت سهام یکی از مهم ترین عوامل موثر در تصمیمات سرمایه گذاری است و پیش بینی آن می تواند نقش با اهمیتی در این زمینه ایفا کند، در این پژوهش سعی شده است، مدلی ارایه شود تا بر اساس آن بتوان روند حرکتی قیمت سهام مورد نظر را با دقت بالایی پیش بینی کرد. بر همین اساس، یک مدل ترکیبی برای پیش بینی روند حرکتی قیمت سهام با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی ارایه شده است. برای نمونه آماری، شرکت های برتر بورس اوراق بهادار در سه ماهه دوم سال 1399 انتخاب شده است. سپس برای هراین منظور، 32 متغیر محاسبه شد. این متغیرها ورودی مدل هستند و به کمک الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی بهینه سازی شده اند. نتایج نشان می دهد، مدل در پیش بینی روند حرکتی قیمت سهام بسیار بهتر عمل کرده و درمقایسه باروش های سنتی، از دقت بالاتری برخوردار است.
کلید واژگان: پیش بینی, قیمت سهام, شبکه عصبی, یادگیری عمیقPredicting stock prices is complicated; various components, such as the general state of the economy, political events, and investor expectations, affect the stock market. The stock market is in fact a chaotic nonlinear system that depends on various political, economic and psychological factors. To overcome the limitations of traditional analysis techniques in predicting nonlinear patterns, experts over the last two decades have used intelligent techniques, especially networking. They have used artificial neural networks and genetic algorithms to improve stock price forecasting. This study, considering the increasing development of forecasting methods in financial markets and also, since stock price is one of the most important factors influencing investment decisions and its forecasting can play an important role in this field, In this research, an attempt has been made to provide a model based on which the movement of the stock price can be predicted with high accuracy. Accordingly, a hybrid model for predicting stock price movement using artificial neural network is presented. For the statistical sample, the top companies of the stock exchange in the second quarter of 1399 have been selected. Then for each purpose, 32 variables were calculated. These variables are the input of the model and are optimized using the artificial neural network algorithm. The results show that the model performs much better in predicting the movement of stock prices and has a higher accuracy compared to traditional methods.
Keywords: Prediction, Stock Price, Nervous Network, Deep Learning -
از آنجا که سرمایه یکی از محدودکننده ترین نهاده های رشد و توسعه بخش کشاورزی ایران است، در مطالعه حاضر، به ارزیابی اثربخشی تسهیلات اعطایی به طرح های بهبود و افزایش تولیدات دام و طیور در خراسان رضوی پرداخته شد. به منظور شناسایی معیارهای ارزیابی اثربخشی تسهیلات اعطایی، از روش دلفی و برای بررسی میزان تاثیر عوامل موثر بر اثربخشی تسهیلات اعطایی به طرح های یادشده، از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین معیارهای اثربخشی تسهیلات اعطایی به طرح های بهبود و افزایش تولیدات دام و طیور تقریبا از سطح متوسط برخوردار بوده و به ترتیب، معادل 9/48 و 3/47 درصد است. در میان معیارهای اثربخشی تسهیلات اعطایی به طرح بهبود و افزایش تولیدات دامی، به ترتیب، «بهبود کیفیت شیر»، «افزایش ضریب تبدیل و ارزش افزوده تولید شیر» و «افزایش ضریب تبدیل و ارزش افزوده تولید گوشت قرمز» و در میان معیارهای اثربخشی تسهیلات اعطایی به طرح بهبود و افزایش تولیدات طیور، به ترتیب، «بهبود کیفیت تخم مرغ»، «افزایش ضریب تبدیل و ارزش افزوده تولید تخم مرغ» و «افزایش ضریب تبدیل و ارزش افزوده تولید گوشت مرغ» کمترین اثربخشی را داشته و همچنین، تسهیلات اعطایی به بهره برداران طرح های یادشده طی دوره مورد بررسی در خراسان رضوی به دلایل مختلف همچون شرایط نامناسب اقتصادی حاکم بر دوره مورد بررسی، تغییر در قوانین و مقررات، سرمازدگی، خشکسالی و در نهایت، عدم مساعدت نظام بانکی، از اثربخشی مناسب برخوردار نبوده است. از اینرو، ایجاد تناسب بین بازدهی و نرخ سود بازپرداخت، مساعدت بانک ها با بهره برداران خسارت دیده و به ویژه توسعه بیمه محصولات کشاورزی از جمله پیشنهادهای پژوهش حاضر به مسیولان این بخش بود.
کلید واژگان: تسهیلات اعطایی, بخش کشاورزی, روش دلفی, معادلات ساختاری, اثربخشیGiven the fact that one of the main limitations of growth and development of Iran's agriculture sector is 'capital', this study aimed at evaluating the effectiveness of the facilities granted to projects to improve and increase the livestock and poultry production in Razavi Khorasan province of Iran. For this purpose, the concerned criteria were identified by Delphi technique and using the structural equation technique, the impact of effective factors on the effectiveness of the facilities granted to the projects was measured. The combined index of the effectiveness of the facilities granted to the plans for improving and increasing livestock and poultry productions were almost moderate, estimating 48.9 and 47.3 percent, respectively. Among the effectiveness indicators of the facilities granted to the plan to improve and increase livestock production, the indicators of 'improving milk quality', 'increasing conversion ratio and added value of milk production' and 'increasing conversion ratio and added value of red meat production' and among the effectiveness indicators of the facilities granted to the plan to improve and increase poultry production, the indicators of 'improving egg quality', 'increasing conversion ratio and value added of egg production' and 'increasing conversion ratio and value added of chicken meat production' had the least effectiveness. In general, the facilities granted to the beneficiaries of the above plan during the studied period in Razavi Khorasan province were not effective due to various factors such as unfavorable economic conditions in the period under review, changes in laws and regulations, frost, drought and finally, the lack of support and assistance of the banking system. Therefore, it was suggested to the authoriries of the agriculture sector to create a balance between the return and the interest rate of repayment, the assistance of the banks with the loss-bearing beneficiaries and especially, the development of agricultural insurance.
Keywords: Granted Facilities, Agriculture Sector, Delphi Technique, Structural equations, Effectiveness -
مقدمه
یکی از شاخصهای تاثیرگذار بر موفقیت تحصیلی دانشجویان، ادراک خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- اجتماعی لنت و براون (Brown & Lent) بر ادراک خودکارآمدی تحصیلی و مولفههای زیرمجموعه آن (خودکارآمدی آینده تحصیلی، خودکارآمدی مهارتهای تحصیلی و خودکارآمدی عملکرد تحصیلی) در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گرفت.
روشها:
پژوهش از نوع نیمه تجربی بود. جامعهی آماری کلیهی دانشجویان مشروطی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که از آنها 60 دانشجو با روش نمونهگیری آسان انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش، مشاوره شناختی اجتماعی لنت و براون و گروه کنترل مشاوره جاری مرکز مشاوره دانشگاه را دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان بود. آزمونهای استنباطی استفاده شده در این تحقیق شامل آنالیز واریانس (One-way analysis of variance)، آزمون تی مستقل (Independent t test) و در نهایت تحلیل کوواریانس (ANCOVA) بود.
نتایجدر گروه آزمایش پس از انجام مداخله، میانگین نمره خودکار آمدی از3/14±5/92 به 8/13±9/96(از مجموع 130 نمره) و در گروه کنترل از 9/8±7/94 به 0/9±5/95 تغییر یافت. تغییر نمره خود کارآمدی در گروه شناحتی اجتماعی 4/4 در مقابل 7/. در گروه کنترل بود. یافتههای پژوهش نشان داد که بین گروههای آزمایش و کنترل در ادراک خود کارآمدی تحصیلی و دو مولفه خود کارآمدی مهارت تحصیلی و خودکارآمدی عملکرد تحصیلی تفاوت معنادار وجود داشت (05/0>p).
نتیجهگیری:
با توجه به نتایج پژوهش مبنی بر موثر بودن روش مشاوره شناختی اجتماعی لنت و براون در بهبود خودکارآمدی تحصیلی پیشنهاد میشود مراکز مشاوره دانشگاههای علوم پزشکی در مشاوره دانشجویان دچار افت تحصیلی از این روش استفاده نمایند.
کلید واژگان: مشاوره شناختی اجتماعی لنت و براون, خودکارآمدی تحصیلی, دانشجویان علوم پزشکی, افت تحصیلیIntroductionOne of the indicators influencing the academic success of students is their perception of academic self-efficacy. This study endeavored to investigate the effectiveness of Lent and Brown's social-cognitive therapy on the perception of academic self-efficacy and its sub-components among students at Isfahan University of Medical Sciences.
MethodsThe population for this semi-experimental study was all conditional students of Isfahan University of Medical Sciences, of which 60 students were selected by easy sampling method and were assigned to two experimental and control groups. The experimental group received Lent and Brown social cognitive counseling and the control group received current counseling from the University Counseling Center. The instrument was the students' academic self-efficacy questionnaire. Inferential tests used in this research included one-way analysis of variance, independent t test and analysis of covariance (ANCOVA)
ResultsIn the experimental group after the intervention, the average score of self-efficacy changed from 92.5±14.3 to 96.9±13.8 and from 94.7±8.9 to 95.5±0.9 in the control group. The change in self-efficacy score in the social intelligence group was 4.4 vs. 0.7 in the control group. The findings revealed that there was a significant difference between the experimental and control groups in the perception of academic self-efficacy as well as the two components of academic skill self-efficacy and academic performance self-efficacy. (p<0.05)
ConclusionAccording to the results of this study, it is suggested that counseling centers of medical sciences university’s use the effectiveness of Lent and Brown's social cognitive counseling method to counsel students with academic failure.
Keywords: Lent &brown social cognitive therapy, Self-efficacy, medical sciences students, Academic failure -
تقلب در محصولات غذایی یک چالش جدی در صنعت غذا است که کیفیت و سلامت آن را تحت تاثیر قرار می دهد. رب انار به دلیل داشتن طعم دلپذیر و خواص آنتی اکسیدانی، یکی از مواد خوراکی ارزشمند است که در برنامه غذایی مردم برخی از کشورها مورد توجه قرار گرفته است. این محصول به علت قیمت بالای آن در معرض ایجاد تقلب توسط برخی تولیدکنندگان یا توزیع کنندگان برای دستیابی به سود بیشتر قرار دارد. در این پژوهش استفاده از سامانه ماشین بویایی به منظور تشخیص تقلب رب انار با شیره خرما با بکارگیری آرایه حسگرهای گازی و شناسایی ترکیبات فرار مواد آلی مورد نظر قرار گرفت. برای تحلیل پاسخ آرایه حسگرها از روش های تحلیل مولفه اصلی، تحلیل تفکیک خطی و شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده، تحلیل مولفه های اصلی با دو مولفه PC1 و PC2، 94 درصد واریانس کل داده ها را توصیف کرد. در روش LDA دقت طبقه بندی نمونه های رب انار 65/97 درصد به دست آمد که در مقایسه با روش PCA از دقت بالاتری برخوردار بود. بر اساس نتایج بدست آمده در روش ANN مقادیر ضریب همبستگی و میانگین مربعات خطا در شبکه عصبی با ساختار 6-9-7 به ترتیب 984/0 و 0018/0 به دست آمد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دستگاه بینی الکترونیک می تواند به عنوان یک ابزار غیرمخرب برای طبقه بندی و تشخیص تقلب در رب انار بکار گرفته شود.کلید واژگان: تقلب, حسگر گازی, رب انار, سیستم ماشین بویاییAdulteration in food products is regarded as a main challenge in food industry, which adversely affects food quality and health. Owing to pleasant taste and antioxidant properties, pomegranate paste is one of the most valuable and desirable foods in the people diets in some countries. As a luxury and expensive food, it is likely to be adulterated by some producers or distributors for the more profits. In this study development and application of machine olfaction system using array of gas sensors to detect adulteration in pomegranate paste was aimed. Principal Component Analysis (PCA), Linear Discrimination analysis (LDA) and Artificial Neural Network (ANN) methods were used to analyze response of the sensor arrays. Based on the results, PCA with two components PC1 and PC2 described 94% of total data variance. In LDA method, the classification accuracy of pomegranate paste samples was 97.65% which higher than PCA method. The values of correlation coefficient (R2) and root mean squared error (RSME) of neural network in ANN method using the structure of 6-9-7 were 0.984 and 0.0018 respectively. This study reveals that the electronic nose device can be used as a non-destructive tool to classify and detect adulteration of different classes of pomegranate paste.Keywords: Adulteration, Gas Sensor, Olfaction Machine System, Pomegranate Molasses
-
مقدمه
کاهش نابرابری در بهره مندی از منابع و امکانات جامعه یکی از معیارهای اساسی توسعه به شمار می رود. مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت برابری در توزیع منابع انسانی بخش سلامت در استان خراسان شمالی (با استفاده از ضریب جینی و منحنی لورنز) در سال 1399 انجام شد.
روش کاراین مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی و کاربردی بود. جامعه پژوهش منابع انسانی بخش سلامت بودند. داده ها از درگاه ملی مرکز آمار ایران، سالنامه جمعیتی استان و با استفاده از فرم محقق ساخته جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار STATA12 و DASP2.2 استفاده شد.
یافته ها:
به ازای هر 10 هزار نفر، 3/55 نیروی انسانی در بخش سلامت مشغول به کار هستند. توزیع منابع انسانی سلامت برابری خوبی دارد. مقدار ضریب جینی برای همه منابع انسانی سلامت به جز پرستاران و پزشکان متخصص کمتر از 2/0 بود که نشان دهنده برابری کامل در توزیع منابع است. کمترین مقدار ضریب مربوط به پزشکان عمومی و بیشترین مقدار ضریب مربوط به پزشکان متخصص بود که نشان دهنده نابرابری نسبی در توزیع پزشکان متخصص در سطح استان است.
نتیجه گیریرفع نابرابری های منابع بخش سلامت در مناطق مختلف زمینه بهبود و افزایش برابری پیامدهای سلامت را فراهم می آورد. لذا پیشنهاد می شود سیاست گذاران و مدیران ارشد نظام سلامت اقدامات مناسبی را برای بهبود عدالت در دسترسی مردم جامعه به منابع انسانی مورد نیاز بخش سلامت به کار گیرند
کلید واژگان: بخش سلامت, برابری, ضریب جینی, منابع انسانی, منحنی لورنزIntroductionThe reduction of inequality in the utilization of resources and facilities of society is considered one of the most important criteria of development. The present study aimed to investigate equality in the distribution of human resources in the health sector in North Khorasan province (by the Gini coefficient and Lorenz curve) in 2020.
MethodThis study was conducted based on a descriptive-analytical design. The study population included human resources in the health sector. Data were collected from the national portal of the Statistical Center of Iran and the population yearbook of the province using a researcher-made form. Data were analyzed in STATA (version 12) and DASP (version 2.2) software packages.
ResultsFor every 10,000 people, 55.3 human resources were working in the health sector of North Khorasan province. Human health resources are distributed equally in this province. The Gini coefficient for all human health resources, except nurses and specialists, was less than 0.2, indicating complete equality in the distribution of resources. The lowest coefficient value was related to general practitioners (0.052), and the highest Gini coefficient pertained to specialized physicians (0.422), pointing to a relative inequality in the distribution of specialized physicians.
ConclusionThe removal of inequalities in human resources in the health sector in different regions can result in the promotion of equality in health outcomes. Therefore, it is suggested that policymakers and senior health system managers take effective measures to improve justice in access to human resources
Keywords: Equality, Gini coefficient, Health sector, Human resources, Lorenz curve -
زمینه و هدفتحقق سرمایه اجتماعی (شناختی، رابطه ای و ساختاری) و احساس امنیت می تواند زمینه ساز تعاون و همکاری، اعتماد و مشارکت فعال در زندگی اجتماعی و مسیری مطمین برای رسیدن به آرامش و امنیت باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در مورد مهاجران افغان ساکن شهرمشهد است.روشاین پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، پیمایشی است. داده های موردنیاز پژوهش با روش اسنادی-پرسشنامه ای گردآوری شد. برای سنجش احساس امنیت و سرمایه اجتماعی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه مهاجران افغان در سطح شهرمشهد تعداد (400) هزار نفر هستند که حجم نمونه بر مبنای فرمول «کوکران» (372) نفر تعیین شده است. برای محاسبات آماری از نرم افزارهای «اس پی اس اس» و «اسمارت پی ال سی» برای معادلات ساختاری و مکنون ها استفاده شد.یافته هایافته ها نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی و احساس امنیت در مهاجران افغان از حد متوسط مورد انتظار بالاتر است. همچنین نتایج مدل های ساختاری نشان داد بعد ساختاری سرمایه به مقدار بار عاملی (581/0)، بیشترین اثرگذاری را بر احساس امنیت مهاجران نشان می دهد و سرمایه اجتماعی در مورد آنان توانسته است (459/0)، احساس امنیت را تبیین کند.نتیجه گیرینتایج نشان داد بین سرمایه اجتماعی و احساس امنیت مهاجران افغان در شهرمشهد ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد. در این راستا تقویت ابعاد سرمایه اجتماعی به عنوان یک ضرورت برای توسعه احساس امنیت به عنوان تبیین کننده مناسب مورد تاکید قرار گرفت.کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, احساس امنیت, مهاجرین افغان, شهر مشهدIntroductionIn this regard, the aim of the present study is to Examining the relationship between social capital and sense of security of Afghan immigrant(Case study:Mashhad city)MethodologyThis research is applied in terms of purpose and quantitative and survey in terms of the nature and method of research. The data needed for the research was collected by the document-questionnaire method.To measure the sense of security and social capital, a researcher-made questionnaire was used, The statistical population of the present study is all Afghan immigrants in the city of Mashhad(400 thousand)and the sample size was determined based on Cochran's formula with the maximum error rate (P and Q) equal to 0.5, 372 people. SPSS and SmartPLS softwares were used for statistical calculations for structural equations and variables.ResultsThe structural dimension of social capital with a factor load of(0.581)shows the greatest effect on the sense of security of immigrants, and social capital in their case has been able to explain(0.459)of the variance of the sense of security.Also the results showed that the communication network was able to be significant with a factor load(0.582)in relation to the sense of security of Afghan citizens, and social participation was not significant in this regard.Finally the relationship dimension of social capital(social trust;social commitment)and the security of Afghan immigrants wasnot confirmed due to low impact.ConclusionThe amount of social capital and sense of security in the case of Afghan immigrants is higher than the expected average, and the share of capital has exceeded the amount of security.Keywords: social capital, sense of security, Afghan immigrants, Mashhad City
-
امروزه یکی از اصلی ترین مولفه هایی که امنیت را ارتقاء می بخشد و جامعه را سالم، آرام و مطلوب می سازد سرمایه اجتماعی است. ازاین رو، آگاهی از میزان سرمایه اجتماعی اعضای یک جامعه و نقش آن در تبیین میزان احساس امنیت اجتماعی و مولفه های آن از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر واسنجی رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت مهاجران افغان در فضاهای پیراکلانشهری مشهد می باشد. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش، از نوع همبستگی است. داده های موردنیاز تحقیق به روش اسنادی - میدانی (پرسشنامه محقق ساخته) گردآوری شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر تعداد مهاجران افغان در شهر مشهد در سال 1400-1399 (400 هزار نفر) که با استفاده از فرمول کوکران 372 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شد. نتایج بررسی برازش مدل های اندازه گیری در مقدار ضرایب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی برای تمامی متغیرهای (سرمایه اجتماعی و احساس امنیت مهاجران افغان) بیشتر از 7/0 و مقدار واریانس استخراج شده بیش از 5/0 به دست آمده و موردقبول می باشد و در آزمون روایی واگرا، در تمامی متغیرها از روایی واگرای مطلوبی برخوردار هستند. نتایج مدل های ساختاری با توجه به مقادیر به دست آمده از ضریب تعیین (سرمایه ساختاری با 559/0 بیشترین و سرمایه شناختی با 209/0 کمترین) نشانگر روابط مستقیم در حد متوسط در بین شاخص ها می باشد. سایر نتایج نشان داد کلیه وزن های مدل بیرونی ترکیبی به جز در مورد (امنیت فکری از متغیر احساس امنیت) در سطح 99 درصد اطمینان معنادار است. درنهایت در بررسی مسیر گرافیکی احساس امنیت بر مبنای ابعاد سرمایه اجتماعی (شناختی، ارتباطی و ساختاری)، بعد ساختاری (581/0) بیشترین اثرگذاری را نشان می دهد.
کلید واژگان: سرمایه اجتماعی, احساس امنیت, مهاجرین افغان, فضاهای پیراکلانشهری, مشهدToday, one of the main components that improves security and makes society healthy,peaceful and desirable is social capital.Therefore, knowing the amount of social capital of the members of a society and its role in explaining the level of feeling of social security and its components is of special importance.In this regard, the aim of the present study is to evaluate the relationship between social capital and the sense of security of Afghan immigrants in the Metropolitan peripheral Spaces of Mashhad.This research is applied in terms of purpose and correlational in terms of research method.The data required for the research has been collected by documentary-field method.The statistical population of the present study is the number of Afghan immigrants in the city of Mashhad in2020-2021(400 thousand ),which was selected as a sample size of 372people using the Cochran formula.SPSS and Smart PLS software were used to analyze the data. The results of the examination of the fit of the measurement models in the amount of Cronbach's alpha coefficients and combined reliability for all variables (social capital and sense of security of Afghan immigrants) are more than0.7and the amount of extracted variance is more than0.5and it is acceptable and in the test of divergent validity, they have good divergent validity in all variables.The results of the structural models according to the values obtained from the coefficient of determination (structural capital with the highest value of 0.559 and cognitive capital with the lowest value of 0.209)show moderate direct relationships among the indicators.Other results showed that all weights of the combined external model are significant at the99%confidence level, except for the case of(intellectual security from the sense of security variable).Finally, in the analysis of the graphic path ofthe sense of security based on the dimensions of social capital(cognitive,communicative and structural),the structural dimension(0.581)shows the greatest effect.
Keywords: Social Capital, Sense of security, Afghan Immigrants, Metropolitan peripheral Spaces, Mashhad -
اختلال وسواس فکری- عملی یکی از انواع اختلالات روان رنجور است که در گروه اختلالات اضطرابی قرار می گیرد، به گونه ای که انتظار می رود رشد مسیر شغلی را در افراد تحت تاثیر قرار دهد از این رو هدف در این پژوهش، مقایسه افراد مبتلا به وسواس فکری - عملی و عادی در رشد مسیر شغلی، تصمیم گیری و هویت شغلی بود. روش پژوهش علی- مقایسه ای و جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 96-1395بوده است. بدین منظور به شیوه نمونه گیری تصادفی زمانی از بین دانشجویان دانشگاه اصفهان که به مرکز مشاوره مراجعه نموده اند با استفاده از آزمون تشخیص وسواس یل براون مورد ارزیابی قرار گرفته و تعداد 85 نفر دارای اختلال وسواس فکری-عملی و 50 عادی تشخیص داده شده اند. افراد نمونه به پرسشنامه های رشد مسیر شغلی فرم کوتاه ویرایش استرالیا (کرید و پاتون، 2004)، موقعیت شغلی من (هالند و همکاران، 1980)، بی تصمیمی شغلی (اوسیپو و همکاران، 1976) خودآگاهی مسیر شغلی (کرمانی، 1390) پاسخ دادند. نتایج نشان داد، دو گروه هم افراد مبتلا به وسواس فکری- عملی و عادی در متغیرهای طرح ریزی، کشف، خودآگاهی و بی تصمیمی(001/0>p) و متغیر تصمیم گیری (05/0>p) تفاوت معنی دار داشتند. اما تفاوت دو گروه در متغیر هویت شغلی غیر معنی دار بود. اختلال وسواس در رشد مسیر شغلی و تصمیم گیری شغلی نقش معنی داری دارد. هم چنین نتایج تحلیل تمایزات نشان داد که در حدود 50 درصد از واریانس عضویت گروهی توسط متغیرهای پژوهش تبیین می شود. لذا به نظر می رسد توجه به این متغیرها در فرایند مشاوره شغلی به افراد وسواسی نقش مهمی دارد.
کلید واژگان: رشد مسیر شغلی, تصمیم گیری شغلی, هویت شغلی, وسواس فکری- عملیObsessive-compulsive disorder is a type of neurotic disorder that is included in the category of anxiety disorders, so it may affect the career development of individuals. Thus, the purpose of the study is to compare people with obsessive-compulsive disorder and normal people regarding their career development, career decision-making, and career identity. The research method was causal-comparative, and the study population included all the students of the University of Isfahan in the academic year 2015-2016. The sample was selected by random time sampling from the University of Isfahan students who had visited the counseling center. Then, the subjects were assessed by the Yale-Brown obsessive-compulsive scale, and we diagnosed 85 with obsessive-compulsive disorder, and 50 others were normal. The students in the sample responded to Career Development Inventory-Australia (Creed & Patton, 2004), My Vocational Situation Inventory (Holland et al., 1980), Career Indecision (Osipow et al., 1976), and Career Self-awareness (Kermani, 2011). The results showed that there were significant differences between the two groups, namely people with obsessive-compulsive disorder and normal people, regarding the variables of planning, discovery, self-awareness, and indecision (p<0.001) and the variable of decision-making (p<0.05). But the difference between the two groups regarding the career identity variable was insignificant. Obsessive-compulsive disorder plays a significant role in career development and career decision-making. Differential analysis showed that the research variables explain approximately 50% of the group membership variance. Therefore, focusing on these variables in job counseling for obsessive individuals is very important.
Keywords: career development, career decision-making, Career identity -
این مقاله به بررسی تفسیرهای عرفانی سوره کهف و تاثیر آنها بر فلسفه سیاسی اسلامی می پردازد. ابتدا به معرفی و تحلیل سوره کهف و داستان های آن پرداخته می شود و سپس تفسیرهای عرفانی این داستان ها بررسی می شوند. داستان های اصحاب کهف، موسی و خضر، و ذو القرنین به عنوان محورهای اصلی تفسیرهای عرفانی مطرح می شوند و مفاهیم روحانی و معنوی هر کدام تبیین می گردد. همچنین، تاثیر این تفسیرها بر تفکر عرفانی و اصول و مبانی فلسفه سیاسی اسلامی تحلیل می شود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که تفسیرهای عرفانی سوره کهف می توانند به درک عمیق تر از مفاهیم قرآنی و تقویت مفاهیم عدالت، آزادی، و حکمرانی عادلانه در جوامع اسلامی کمک کنند. در بخش های بعدی مقاله، به بررسی تفسیرهای معاصر از سوره کهف و تاثیرات آنها بر فلسفه سیاسی اسلامی پرداخته می شود. همچنین، نقد و تحلیل انتقادی تفسیرهای معاصر و نقش آنها در شکل دهی به افکار سیاسی و اجتماعی امروز بررسی می شود. در نهایت، پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده مطرح می شود تا بتوان از این تفسیرها برای تقویت تفکر عرفانی و فلسفه سیاسی اسلامی بهره برداری کرد.
کلید واژگان: سوره کهف, تفسیر عرفانی, فلسفه سیاسی اسلامی, عدالت, آزادی, حکمرانی عادلانه, تفسیر معاصرThis article examines the mystical interpretations of Surah Al-Kahf and their impact on Islamic political philosophy. It begins with the introduction and analysis of Surah Al-Kahf and its stories, followed by an exploration of mystical interpretations of these stories. The stories of the Companions of the Cave, Moses and Khidr, and Dhul-Qarnayn are highlighted as the main focal points of mystical interpretations, with their spiritual and metaphysical concepts elaborated. The study also analyzes the influence of these interpretations on mystical thought and the fundamental principles of Islamic political philosophy. The findings indicate that mystical interpretations of Surah Al-Kahf can enhance the understanding of Quranic concepts and strengthen the notions of justice, freedom, and righteous governance in Islamic societies. Subsequent sections of the article explore contemporary interpretations of Surah Al-Kahf and their effects on Islamic political philosophy, providing critical analysis of modern interpretations and their role in shaping current political and social thoughts. Finally, the article offers suggestions for future research to leverage these interpretations for the enrichment of mystical thought and Islamic political philosophy.
Keywords: Surah Al-Kahf, Mystical Interpretation, Islamic Political Philosophy, Justice, Freedom, Righteous Governance, Contemporary Interpretation -
نشریه پژوهش های مشاوره، پیاپی 81 (بهار 1401)، صص 281 -308هدف
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش میانجی خودارزیابی بنیادین در ارتباط بین شخصیت و انطباق پذیری مسیر شغلی بر دانشجویان دو سال آخر مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان بود.
روشروش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بوده که به روش معادلات ساختاری، تحلیل و مدل سازی شد. جامعه ی آماری، دانشجویان مشغول به تحصیل در دو سال آخر دوره کارشناسی دانشگاه اصفهان، در سال تحصیلی 97-96 بودند. از این جامعه نمونه ای401 نفری به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با جنسیت و شاخه تحصیلی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس های انطباق پذیری مسیرشغلی ساویکاس و پورفیلی (2012)، خودارزیابی بنیادین جاج و دورهام (2003) و پرسشنامه ی پنج عاملی بزرگ شخصیت مک کری و کاستا (2004) بود.
یافته ها:
نتایج نشان داد که خودارزیابی بنیادین در رابطه ی وجدان گرایی (001/0 <p) و برونگرایی (001/0 <p) با انطباق پذیری مسیر شغلی، میانجی نسبی محسوب می شد؛ درحالیکه ارتباط انطباق پذیری مسیر شغلی با تجربه گرایی (05/0 <p) و روان رنجوری (001/0 <p)، غیرمستقیم و با توافق پذیری (02/0 <p) مستقیم بود و خودارزیابی بنیادین در این سه ارتباط نقش میانجی برعهده نداشت.
نتیجه گیری:
نتایج پژوهش حاضر، تاییدی بر اهمیت نقش برونگرایی، وجدان گرایی و سازه ی خودارزیابی بنیادین بر افزایش سطح انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان نزدیک به فراغت از تحصیل می باشد؛ در همین راستا، به نظر می رسد طراحی برنامه هایی به منظور افزایش خودارزیابی بنیادین افرادکه منجر به افزایش انطباق پذیری مسیر شغلی ایشان می شود، ضروری است؛ همچنین در طرح ریزی این برنامه ها، می بایست ویژگی های پنج عاملی بزرگ شخصیت افراد مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: انطباق پذیری مسیرشغلی, خودارزیابی بنیادین, شخصیت, مدل سازی معادلات ساختاریAimThe purpose of the current study was to investigate the role of core self-evaluation as a mediator between personality and career adaptability among all University of Isfahan’s bachelor students who were in the last two years of their education.
MethodsThe method applied was a correlational study analyzed by the structural equation modeling approach. Total of 401 participants were selected through stratified sampling (considering the gender and population of each field of study) among all University of Isfahan’s bachelor students who were in the last two years of their education. The Career adaptability scale (Savickas and Profeili, 2012), the core Self-evaluation scale (Judge & Durham, 2003), and the big five personality traits questionnaire (Mc-Crae & Costa, 2004) were applied to collect data.
ResultsResults indicated that core self-evaluation partially mediated the relationship between conscientiousness (p<0/001) and extraversion (p<0/001) with career adaptability. On the other hand, the relationship between career adaptability with openness to experience (p<0/05) and neuroticism (p<0/001) was indirect, and a direct relationship was noticed between career adaptability and agreeableness (p<0/02).
ConclusionResults of the current study confirm the importance of conscientiousness, extraversion, and core self-evaluations’ roles on increasing career adaptability of the students who will graduate in the upcoming years. Furthermore, it seems that it is necessary to plan for the programs which enhance students’ core self-evaluation that increases their career adaptability. Also, in planning these programs, individual's big five personality traits should be considered.
Keywords: Career adaptability, core self-evaluation, personality, structural equation modeling -
پیش بینی عوامل موثر بر پذیرش کالای ایرانی با استفاده از فرایندهای القایی از موضوعات مهمی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف مقاله حاضر کشف عوامل موثر بر دانش پذیرش کالای ایرانی از طریق رسانه های اجتماعی است. با ادغام نظریه معناسازی، نظریه نفوذ اجتماعی، نظریه غنای اطلاعات، نظریه جاذبه ترس و روش احتمال مشارکت، یک الگو دانش پذیرش کالای ایرانی ساخته شده است. این تحقیق از دسته پژوهش های کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها، از نوع تحقیقات توصیفی پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه پژوهش مشتریان محصولات شرکت پارس خزر از طریق رسانه های اجتماعی هستند که با استفاده از روش سرشماری، 127 نفر انتخاب شدند. جامعه آماری تحقیق پرسش نامه های مربوط به مدل ساخته شده را که براساس طیف پنج درجه ای لیکرت تقسیم بندی شده است، تکمیل کردند. برای تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار های اس پی اس اس و اسمارت پی ال اس استفاده شده است. این مقاله اثر مداخله گر اعتماد را بر فرایند دانش پذیرش کالای ایرانی آزمون می کند. نتایج نشان داد که غنای دانش از طریق کیفیت دانش درک شده، اجماع دانش درک شده و اعتبار منبع درک شده بر اعتماد، و اعتماد بر پذیرش کالای ایرانی تاثیر مثبت و معناداری گذاشته است.کلید واژگان: اعتماد, رسانه اجتماعی, کیفیت دانش, اجماع دانش, غنای دانشEstimating the effective factors of Iranian goods adoption through induction processes is a much neglected area of research. The aim of this study, however, is to explore the effective factors on the Iranian goods adoption knowledge in social media. Mixing the meaning-making theory, social influence theory, information rich theory, fear attraction theory, and potential contribution method, a model for the Iranian goods adoption knowledge was constructed. This is a practical research which follows a descriptive-survey method. The research population is the customers of Pars-Khazar company in the social media, 127 of whom were selected through census sampling. The research sample answered to a 5-point likert scale. SPSS and PLS smart software were used for data analysis. This study tested the intervention variable of trust in the process of Iranian goods adoption knowledge. The findings showed that the knowledge richness had a significant positive effect on trust in general, and trust in Iranian goods adoption through knowledge quality, knowledge consensus, and knowledge richness in particular.Keywords: Trust, Social Media, knowledge quality, knowledge consensus, knowledge richness
-
نشریه پژوهش های مشاوره، پیاپی 80 (زمستان 1400)، صص 288 -315هدف
هدف این پژوهش مقایسه ی تاثیر دو روش مشاوره مبتنی بر دلبستگی به مادران وآموزش انطباق پذیری مسیر شغلی به کودکان پیش دبستانی بر رشد مسیر شغلی کودکان بود.
روشجامعه آماری شامل کلیه مادران وکودکان پیشدبستانی 5 تا 7 ساله شهر اصفهان بود. نمونه پژوهش شامل 20 نفر از مادران (10 نفر گروه آزمایش اول و 10 نفر گواه) و 10 نفر از کودکان پیش دبستانی (گروه آزمایش دوم) بود که به روش داوطلبانه انتخاب شدند و به تصادف در سه گروه مشاوره به مادران، آموزش به کودکان و گروه گواه قرار گرفتند. به منظور اجرای پژوهش، گروه آزمایش اول (مادران) طی هشت جلسه تحت مشاوره مبتنی بر دلبستگی و گروه آزمایش دوم (کودکان) طی هشت جلسه تحت آموزش انطباق پذیری مسیر شغلی قرار گرفتند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از پرسشنامه ی رشد مسیر شغلی کودکان پیش دبستانی گردآوری و با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته هایافته های پژوهش نشان داد که هر دو شیوه ی مشاوره به مادران و آموزش به کودکان باعث افزایش مولفه های رشد مسیر شغلی کودکان، چشم انداز زمان (35/7F = ,05/0P <)، کنجکاوی درونی (91/3F = ,05/0P <)، اطلاعات (06/6F = ,05/0P <) و کنجکاوی بیرونی (41/10F = , 001/0P <) گردید و بین دو روش تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0 <p).
نتیجه گیریبنابراین نتایج بیانگر این است که مشاوره مسیر شغلی به کودکان و مادران می تواند در رشد مسیر شغلی کودکان پیش دبستانی نتایج مفیدی به دنبال داشته باشد.
کلید واژگان: دلبستگی, انطباق پذیری مسیر شغلی, رشد مسیر شغلی, کودکان پیش دبستانی, مادرانAimThe aim of the current study was a comparison between the effect of career adaptability education to preschool children and attachment-based counseling to their parents on children’s’ career development in Isfahan city.
MethodsStatistical population including all of preschool children, aged 5 to 7 and parents of 5 to 7-year-old preschool children in Isfahan city. 30 preschool children, aged 5 to 7 selected voluntary and randomly divided to two experiment and control groups (10 children in each group). Data was gathered by using preschool children’s’ career development questionnaire. The parent group received the Attachment-based counseling and the children group received the Career adaptability education both in 8 sessions and The control group did not receive any education. Data was analyzed by using SPSS-18 and analysis of covariance.
FindingsThe results showed that both career education to children and parents has significant effect on children’s’ career development (P<0.001), and It was no significant differences between the effect of two methods (P<0/05). Also the secondary finding from research suggest that two methods had significant effect on time perspective, internal curiosity, information and external curiosity (P<0/05).
ConclusionTherefore, the research findings illustrated that career educations to children and parents can have beneficial result on childrenchr('39')s career development.
Keywords: Attachment, Career adaptability, Career development, Preschool Children, Mothers -
هدف
هدف مقاله حاضر تحلیل زمینه ای به منظور شناسایی فرایندها و مکانیزم های مسیر تولد کارآفرینی تحصیلی در شرکت های دانش بنیان شهر اصفهان بود تا بر مبنای آن مدل پارادیمی مسیر تولد کارآفرینی تحصیلی ارایه شود.
پژوهشروش پژوهش کیفی از نوع نظریه زمینه ای است که به صورت هدفمند و گلوله برفی با 15کارآفرین تحصیلی از 15 شرکت دانش بنیان مصاحبه های عمیق و بدون ساختار صورت پذیرفت. داده ها در سه سطح کدگذاری باز، محوری و گزینشی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته هاواکاوی داده ها نشان داد که مسیر تولد کارآفرینی تحصیلی شامل 64 خرده مقوله فرعی، 16 مقوله فرعی و 2 مقوله هسته است. مقوله های فرعی عبارت اند از: گرایش علمی، دیدفرصت یابانه، مولدگری مالی، ارزش اقدامی، سرسختی، انعطاف مداری، رسالتمندی، توانمندی عاطفی، رشد پس از کارآفرینی، پشتوانه-سازی، خاص گرایی، هیجان خواهی، توانمندی عملکردی، جویندگی، آفرینندگی و بسترپروری و مقوله های هسته عبارت اند از شاخص گرایی و قابلیت پروری.
نتیجه گیریمسیر تولد کارآفرینی تحصیلی از بستر خانوادگی و تجارب شغلی اولیه در کودکی شروع می شود. نقش عوامل علی سبب ایجاد دغدغه مندی در فرد می شود که تاثیرات مثبت عوامل مداخله گری مانند گرایش علمی، سبب شدت گرفتن نقش عوامل علی می شود. در نهایت افراد جذب مسیر کارآفرینی تحصیلی می شوند و با استفاده از راهبردهای مناسب به فعالیت در این مسیر می پردازند. آنچه افراد در انتهای مسیر تجربه می کنند، رشد پس از کارآفرینی تحصیلی در دو بعدی فردی و شغلی است.
کلید واژگان: مسیر تولدکارآفرینی تحصیلی, نظریه زمینه ای, شرکت های دانش بنیانObjectiveThis study aimed to analyze the context to identify the processes and mechanisms of the nascent academic entrepreneurship path in knowledge-based companies in Isfahan, to provide a paradigm model of the nascent academic entrepreneurship path.
MethodThe qualitative research method is grounded theory and in-depth and unstructured interviews were conducted with 15 academic entrepreneur in 15 knowledge-based companies in a Purposive sampling and the snowball technique. Data were analyzed at three levels of open, axial, and selective coding.
ResultsData analysis showed that the nascent academic entrepreneurship path includes 64 sub-categories, 16 categories, and 2 core categories. The subcategories include: Scientific Orientation, Opportunistic Perspective, Financial Productivity, Action Value, hardness, Flexibility, calling, affection Capability, Process Growth, Creating Support, Specialism, Excitement, Functional Capability, Inquisition, Creativity, and Foundationalism. The core categories include Indexism and Empowerment.
ConclusionThe nascent pathway to academic entrepreneurship starts from the family background and early work experiences in childhood. The role of causal factors causes concern in the individual, which the positive effects of intervention factors such as scientific orientation intensify the role of these causal factors. Eventually, people are attracted to the academic entrepreneurship pathway and work in it using appropriate strategies. What people experience at the end of the pathway is post-entrepreneurial growth in both personal and professional dimensis
Keywords: Nascent Academic Entrepreneurship Path, Grounded theory, knowledge-based companies -
شناسایی عوامل تاثیرگذار بر بروز خطاهای دارویی پرستاران بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراززمینه و هدف
خطاهای دارویی یکی از علل عمده آسیب به بیماران به هنگام دریافت خدمات درمانی می باشد. این مطالعه با هدف شناسایی علل تاثیرگذار بر بروز خطاهای دارویی پرستاران بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد.
روش پژوهشاین مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی به صورت مقطعی در سال 1399 انجام پذیرفت. 340 پرستار از 10 بیمارستان آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شیراز به عنوان نمونه انتخاب شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه بود. داده ها با استفاده از آزمون های t، آنووا و ضریب همبستگی پیرسون با بهره گیری از نرم افزار SPSS 23 تحلیل گردید.
یافته هابر اساس نتایج، عوامل انسانی مهمترین عامل تاثیرگذار در وقوع خطای دارویی بوده است. مهمترین علت خطاهای دارویی در حیطه های عوامل انسانی، مدیریتی و محیطی به ترتیب شامل خستگی ناشی از بار کاری (1/16 ± 3/13)، شیوه نظارت و سرپرستی بخش (0/98 ± 3/06) و تراکم زیاد کارها (1/19 ± 3/00) بود. بین عوامل انسانی با متغیرهای سن (0/024p =)، جنسیت (0/013p =)، رابطه استخدامی (0/016p =) و وضعیت تاهل (0/027p =)، و بین عوامل مدیریتی با متغیرهای رابطه استخدامی (0/034p =) و تعداد بیمار تحت نظر (0/011p =) ارتباط آماری معنی داری مشاهده شد.
نتیجه گیریبا توجه به مهمترین علل تاثیرگذار در بروز خطاهای دارویی شامل خستگی ناشی از بار کاری، شیوه نظارت و سرپرستی، و تراکم زیاد کارها، به کارگیری راهکارهای کاهش خستگی ناشی از بار و تراکم کاری نظیر برقراری تعادل در شیفت های کاری پرستاران و همچنین برگزاری کارگاه های آموزشی نحوه نظارت و سرپرستی بخش به منظور ارتقاء سطح توانمندی های مدیریتی پرستاران پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: خطای دارویی, دارو, پرستار, بار کاری, بیمارستانBackgroundMedication errors are one of the major causes of injury to patients while receiving medical care. This study aimed to investigate the effective causes of medication errors in nurses in educational hospitals affiliated with Shiraz University of Medical Sciences.
MethodsThis descriptive-analytical and cross-sectional study was conducted in 2020 on 340 nurses from 10 educational hospitals affiliated to Shiraz University of Medical Sciences. The data collection tool was a questionnaire. Data were analyzed using t-test, ANOVA and Pearson correlation coefficient were analyzed using SPSS23 software .
ResultsAccording to the results, human factors have been the most important factor in the occurrence of medication errors. The most important causes of medication errors with respect to human, managerial and environmental factors include fatigue due to overwork (3.13 ± 1.16), method of supervision (3.06 ± 0.98) ,and heavy workload (3.00 ± 1.19), respectively. There was a statistically significant relationship between human factors and age (p = 0.024), gender (p = 0.013), employment relationship (p = 0.016), and marital status (p = 0.027), and between management factors and employment relationship (p = 0.034) and the number of patients under observation (p = 0.011).
ConclusionConsidering the most important causes of medication errors, including fatigue due to overload, supervision methods, and heavy workload, using strategies to reduce fatigue due to workload, such as balancing nurses' work shifts and also holding workshops on supervision methods is recommended in order to improve the level of managerial competencies of nurses.
Keywords: Medication error, Medication, Nurses, Workload, Hospital -
مقدم
با عنایت به شیوع گسترده بیماری نوپدید کووید 19 و توجه به این امر که نحوه رفتار و سبک زندگی مردم در جامعه نقش مهمی در روند انتقال این بیماری دارد، این مطالعه با هدف بررسی شیوع رفتارهای پرخطر در مبتلایان به این بیماری انجام شد.
روش کار3 مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است که به صورت مقطعی و در بازه زمانی هشتماهه بر روی 706 نفر از مبتلایان به بیماری کووید-19 انجام گرفت. داده ها با استفاده از چک لیست و اطلاعات موجود در پرونده بیماران گردآوری و در قالب نرم افزارآماری24 SPSS و با استفاده از آماره های توصیفی و تحلیل رگرسیون لجستیک مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته هاافراد مبتلا به بیماری کووید 19 در بازه زمانی مورد مطالعه 706 نفر بوده اند. میانگین سنی مبتلایان 66/16 ±68/42 سال و 388 نفر (55 %) مرد بوده اند. بیشترین رفتار پرخطر افراد مورد مطالعه، حضور 423 نفر در اماکن عمومی (60 %) و استفاده 226 نفر از وسایل نقلیه عمومی (32 %)بوده است. بین رفتارهای پرخطر افراد مورد مطالعه (بهجز استفاده از وسایل نقلیه عمومی) با ویژگی های دموگرافیک ارتباط وجود داشته است (05/0< P).
نتیجه گیریبا توجه به وجود ارتباط بین رفتارهای پرخطر با متغیرهای دموگرافیک، توصیه میگردد برنامه های آموزش بهداشت با هدف ارتقاء دانش بیماری های عفونی و مطابقت با عادات زندگی مبتنی بر گروه های خاص توسعه یابد. همچنین ارزیابیهای دورهای از رفتارهای گروه های مختلف جمعیتی میتواند منجر به برنامه ریزی آگاهانه و تصمیم گیریهای هوشمندانه برای جلوگیری از گسترش این بیماری در جامعه گردد.
کلید واژگان: کووید 19, رفتارهای پرخطر, بیماری نوپدیدIntroductionDue to the widespread prevalence of the disease of Covid 19 and the fact that the behavior and lifestyle of people has an important role in the transmission of this disease, this study was conducted to investigate the prevalence of high-risk behaviors in patients with this disease.
MethodsThis descriptive-analytical study was conducted on 706 patients whose PCR test results were positive. The required data were collected by completed checklists and medical files. Descriptive tests and logistic regression analysis was used to analyze collected data.
ResultsThere were 706 people with Covid 19 disease in the study. The mean age of patients was 42.68 ±16 16.66 years and 388 people of them were male (55%). The most high-risk behaviors of the people were 423 people attending in public and crowded places (60%) and 226 people using public vehicles (32%). There was a significant relationship between the high-risk behaviors acts and demographic characteristics (P<0.05).
ConclusionsGiven the relationship between high-risk behaviors and demographic variables, it is recommended that health education programs be developed with the aim of enhancing knowledge of infectious diseases and conforming to life habits based on specific groups. Periodic evaluations of the behaviors of different demographic groups can also lead to informed planning and smart decisions to prevent the spread of the disease in society.
Keywords: Covid- 19, High-Risk Behaviors, Emerging Disease
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.