به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب احمد کاظمی مهرنیا

  • هانیه کیایی، احمد کاظمی مهر نیا*، حمید ثمری، پیمان افضل، نازنین ظاهری عبده وند
    کانسار مس فتح آباد در استان خراسان رضوی، در فاصله 35 کیلومتری جنوب خاور شهرستان تربت حیدریه و بخش میانی کمربند آتشفشانی- نفوذی خواف -کاشمر بردسکن واقع شده است. کانه زایی رگه- رگچه ای متشکل از کانی های کالکوپیریت، پیریت، مگنتیت، کالکوسیت، بورنیت، کوولیت، مالاکیت و اکسیدهای آهن، به موازات گسل های فرعی منشعب شده از گسل اصلی درونه تشکیل شده است. در سامانه رگه ای محدوده فتح آباد، رگه های کوارتز، پیریت، کالکوپیریت و مگنتیت همراه با دگرسانی پروپیلیتیک در مرحله اولیه کانه زایی، رگه های کوارتز، پیریت، کالکوپیریت و مگنتیت همراه با دگرسانی سریسیتی در مرحله اصلی کانه زایی و رگه های کوارتز، پیریت و کالکوپیریت همراه با دگرسانی های رسی و اکسیدآهن و رگه های کلسیتی همراه با دگرسانی های سریسیتی، رسی و اکسیدآهن در مرحله پسین کانه زایی شناسایی شدند. روند یکسان الگوی تغییرات عناصر نادر خاکی و کمیاب رگه های کانه دار و سنگ های آتشفشانی میزبان نشان دهنده منشا ماگمایی- گرمابی عناصر است. غنی شدگی عناصر کمیاب، غنی شدگی نسبت LREE/HREE، مقادیر مثبت *Eu و مقادیر منفی *Ce، نشانگر شرایط احیایی و pH بالای سیال ماگمایی-گرمابی است . میانبارهای سیال با شوری (wt% NaCl equiv. 4/74 تا 13/9) و دمای پایین (oC 111 تا 192) نشانگر رقیق شدگی و اختلاط سیال ماگمایی-گرمابی با آب های جوی است.  مقادیر δ34S کانه کالکوپیریت (1/58- تا 2/86- ‰) نشانگر منشا ماگمایی گوگرد است. سیال ماگمایی-گرمابی گوگرددار و غنی از فلز رقیق شده با آب های جوی موجب آبشویی عناصر کمیاب، نادر خاکی و مس و نهشت آن ها به صورت رگه -رگچه های کوارتزی-کلسیتی کانه دار شده است. مطالعات زمین شناسی، زمین شیمی و ویژگی های سیال گرمابی کانه ساز رگه های کانه دار، نشانگر کانی سازی مس رگه ای اپی ترمال در کانسار فتح آباد است.
    کلید واژگان: ''کانسار مس نوع رگه ای'', ''زمین شیمی, میانبارهای سیال'', ''ایزوتوپ گوگرد'', ''کانسار مس فتح آباد'', ''کمربند فلززایی, خواف -کاشمر-بردسکن''}
    Hanieh Kiaei, Ahmad Kazemi-Mehrnia *, Hamid Samari, Peyman Afzal, Nazanin Zaheri-Abdehvand
    The Fatehabad Cu deposit is located in the Khorasan Razavi province, 35 km SE of the Torbat-e Heydariyeh and in the Khaf-Kashmar-Bardaskan metal belt. The vein and veinlet mineralization consist of chalcopyrite, pyrite, magnetite, chalcocite, bornite, covellite, malachite and iron oxides associated with siliceous-sericite, argillite and propylitic alteration in the volcanic rocks formed parallel to the sub-faults that branch off from the Dorouneh fault. The similar pattern of REE and trace elements in the mineralized veins and associated volcanic rocks suggests an magmatic-hydrothermal origin of the ore elements. In the vein system of Fathabad district, quartz, pyrite, chalcopyrite, and magnetite veins with propylitic alteration in the early stage of mineralization, quartz, pyrite, chalcopyrite and magnetite veins with sericite alteration in the main stage of mineralization and quartz, pyrite and chalcopyrite veins were identified along with argillic and iron oxide alterations. Calcite veins along with sericite and iron oxide alterations were also identified in the late stage of mineralization. The enrichment of trace, LREEs/HREEs ratio, positive Eu anomalyand negative Ce anomaly, indicate reducing conditions and a high pH of the mineralized fluids. Fluid inclusion studies with low salinity (13.9 to 4.74 wt% NaCl eqv.) and low temperature (111 to 192 oC) indicate dilution and mixing of the sulfur- and element-rich magmatic-hydrothermal fluid with meteoric water, leading leaching and precipitation of trace, rare and copper elements. The δ34S isotopes values (-1.58 to -2.86‰) in the chalcopyrite minerals indicate the magmatic origin of sulfur. The geology, geochemistry, and fluid inclusions evidences indicate that the Fathabad Cu deposit is belong to epithermal style mineral systems.
    Keywords: ''vein type Cu deposit, Geochemistry'', '' fluid inclusions'', ''Sulfur isotope'', ''Fathabad Cu deposit'', Metallogenic belt'', Khaf-Kashmar-Bardaskan''}
  • معصومه نبی لو، مهران آرین، پیمان افضل، احمد ادیب، احمد کاظمی مهرنیا*

    مدل های چند فرکتالی به عنوان ابزارهایی موثر برای تفکیک واحدهای زمین شناسی و نواحی کانه زایی از زمینه در سال های اخیر استفاده شده است. در این مطالعه، مدل فرکتالی عیار- فاصله از ساختارهای گسلی اصلی (C-DMF) ارایه و توزیع معادن آهن شناخته شده در منطقه بافق برای یافتن سیمای کانه زایی آهن با توجه به فاصله از گسل های پی سنگی، گسل های سطحی و درزه های اصلی بر اساس اطلاعات دورسنجی، ژئوفیزیک هوابردی و پیمایش های صحرایی طبقه بندی شد. طبقه-بندی کانه زایی آهن بر اساس مدل C-DMF در دو برگه زمین شناسی 1:100،000 بهاباد و اسفوردی نشان می دهد که کانه زایی اصلی آهن ارتباط قوی با فاصله از گسل های پی سنگی و اصلی دارد. بر این اساس فاصله کانه زایی آهن در حد آستانه عیاری میان 55% تا 60% در این منطقه کمتر از یک کیلومترنسبت به گسل های پی-سنگی است. درحالی که چنین فاصله ای برای درزه های اصلی در همین حد آستانه عیاری در حد فاصل میان 1778 تا2344 متر و برای گسل های زمین شناسی 1:100،000 برگه های بهاباد و اسفوردی، در دو حد آستانه عیاری میان 43 % تا 60% در حد فاصل میان 3162 تا 4365 متر می باشد. بنابراین این موضوع، نشان-دهنده یک ارتباط مثبت بین کانه زایی آهن و گسل های پی سنگی می باشد. به بیان دیگر شواهد همجواری کانه زایی پر عیارآهن پرکامبرین با گسل های پی سنگی، دال بر رویدادهای تکتونیکی همزمان با کافت است. در انتها لازم به ذکر است که مدل فرکتالی C-DMF ارائه شده در این تحقیق، می تواند کلیدی برای اکتشاف ذخایر معدنی ماگمایی و هیدروترمال باشد.
    کلیدواژه ها

    عنوان مقاله [English]

    نویسندگان [English]

    1department of geology، fundamental sciences، Science and Research Branch، Azad university ، tehran، Iran
    23Department of Mining Engineering، South Tehran Branch، Islamic Azad University، Tehran، Iran
    3Department of oil Engineering، South Tehran Branch، Islamic Azad University، Tehran، Iran
    4Assistant Professor، Fundamental science، Mahallat branch Islamic Azad University، Tehran، Iran
    چکیده [English]
    .
    کلیدواژه ها [English]

    کلید واژگان: مدل فرکتالی, عیار, فاصله از گسل, کانه زایی آهن, اسفوردی}

    The multifractal modelling is an effective approach for separation of geological
    and mineralized zones from the background. Following cases are addressed
    in this study; Concentration-Distance to Major Fault structures (C-DMF) fractal model
    and distribution of the known Fe indices/mines in the Bafgh area to distinguish the Fe
    mineralization based on their distance to basement faults, surface faults and master
    joints, using remote sensing information, airborne geophysics information and field
    surveys. Application of the C-DMF model for the classification of Fe mineralization
    in the Esfordi and Behabad 1: 100,000 sheets reveals that the main Fe mineralizations
    have a strong correlation with their distance to the major and basement faults.
    Accordingly, the distances of Fe mineralization that has the grades upper than 55% in
    this area )43%≤S≤60%), are lower than 1 km related to basement faults, while such
    distance for this threshold is 2344

    Keywords: Multifractal model, Concentration, Distance to Major Fault (C, DMF), Iron (Fe) mineralization, Esfordi, Bafgh}
  • لیلا صالحی، ایرج رسا، سعید علی رضایی، احمد کاظمی مهرنیا

    کانسار مس معدن بزرگ در 130 کیلومتری خاور شاهرود و در محدوده معدنی عباس آباد قرار دارد. این محدوده، شامل کمربندی از سنگ های آتشفشانی- آذرآواری، همراه با میان لایه های رسوبی با راستای شمال خاور- جنوب باختر، در برگیرنده 8 کانسار مس است. سنگ های آتشفشانی این محدوده، به طور چیره شامل تراکی آندزیت، تراکی آندزیت- بازالت و تراکی بازالت به سن ائوسن است. این سنگ ها، ماهیت شوشونیتی تا پتاسیم بالا دارند و از دید جایگاه زمین ساختی در موقعیت کمان حاشیه فعال قاره ای جای می گیرند. سنگ درونگیر این کانسار، سنگ های تراکی آندزیت با بافت پورفیریک تا مگاپورفیریک، گلومروپورفیریک و بادامکی است. بر پایه مشاهدات صحرایی، مطالعات میکروسکوپی، طیف سنجی رامان و XRD، دو نوع دگرسانی ناحیه ای و محلی در واحدهای آتشفشانی دیده می شود. دگرسانی پروپیلیتیک شاخص دگرسانی ناحیه ای است و در همه سنگ های آتشفشانی و آذرآواری دیده می شود. دگرسانی محلی، مرتبط با کانه زایی مس است و با دگرسانی های کلسیمی، سیلیسی، سریسیتی و کلریتی مشخص می شود. کانه زایی مس، ساده و چینه کران است. بافت کانسنگ، دانه پراکنده، داربستی و رگه- رگچه ای است و کانی سازی به صورت پر کردن فضاهای خالی و همین طور جانشینی صورت گرفته است. بر پایه مطالعات میکروسکوپی و داده های EPMA، کانی های گروه کالکوسیت شامل کالکوسیت، ژورلئیت، آنیلیت، دیژنیت و کوولیت هستند، کانه های اصلی این کانسار به شمار می آیند که با بورنیت و پیریت همراهی می شوند. کوولیت، مالاکیت، آزوریت، کریزوکولا و گوتیت، کانی های ثانویه و کوارتز، زئولیت، کلریت، اپیدوت، کلسیت و کالسدونی، کانی های غیرفلزی هستند. برای تشکیل این کانسار، دو مرحله گرمابی اولیه و مرحله غنی شدگی ثانویه- اکسایش پیشنهاد می شود. بر پایه مطالعات میانبارهای سیال، دمای همگن شدگی میان 90 تا 268 (با میانگین 176) درجه سانتی گراد است. دامنه تغییرات شوری میان 4/3 تا 22 (با میانگین 2/13) درصد وزنی نمک طعام به دست آده است. چگالی سیال میان 8/0 تا 1/1 است. ژرفای به دام افتادن میانبارهای سیال در این کانسار کمتر از 200 متر و فشار حاکم در طی تشکیل کانسنگ، کمتر از 50 بار بوده است. کانسار معدن بزرگ، بر پایه ویژگی های زمین شناسی، کانی شناسی، بافت و ساخت کانسنگ و داده های حاصل از میانبارهای سیال قابل مقایسه با کانسارهای مس نوع مانتو است که از برخی مجموعه های آتشفشانی مزوزوییک و سنوزوییک دنیا گزارش شده است.

    کلید واژگان: مس نوع مانتو, معدن بزرگ, عباس آباد, کالکوسیت, آتشفشانی سنوزوییک, میانبار سیال}
    L. Salehi, I. Rasa, S. Alirezaei, A. Kazemi Mehrnia

    The Madan Bozorg deposit is located in the Abbas Abad mining district, about 130 km east of Shahroud. The area is covered by a NE-SW trending belt of intermediate-mafic lava flows and pyroclastic materials, as well as interlayered sedimentary rocks. Eight copper deposits have been identified in the district. Based on the chemistry, the volcanic rocks can be classified as trachyandesite, trachyandesitic basalt and trachybasalt; the rocks display high potassium calc-alkaline to shoshonitic affinities and bear geochemical attributes characteristic of continental arc settings. The Madan Bozorg deposit is hosted in trachyandesite with porphyritic to megaporphyritic, glomeroporphyritic and amygdaloidal textures. Based on field observations, microscopic studies, Raman spectroscopy and XRD results, two types of alteration, regional and local, can be distinguished. The regional or background alteration, is comparable to a propylitic assemblage and occurs in mineralized and non- mineralized volcanic units. Local alteration associated with copper mineralization includes calcic, silicic, sericitic, chloritic, zeolitic and hematitic. Copper mineralization occurs as disseminated, vein- veinlet, replacement, stockworks and irregular open space fillings. Based on microscopic studies and EPMA data, chalcocite group minerals (chalcocite, djurleite, anilite, digenite and covellite) are the main ore minerals and are accompanied by subordinate bornite, pyrite and hematite. Secondary minerals include covellite, malachite, azurite, chrysocolla and goethite. Nonmetallic minerals are quartz, chlorite, epidote, calcite, and chalcedony. Based on fluid inclusion studies on coexisting quartz, homogenization temperatures are between 90 to 268°C with an average of 176° C. Salinities vary between 3.38 to 21.96 (average, 13.21) wt% NaCl eq. Fluid density varies between 0.8 to 1.1 g.cm-3. The depth of fluid inclusion trapping is estimated to be less than 200 meters, and ore formation occurred at pressures less than 50 bars. The host rocks, ore mineralogy, ore textures and structures, and fluid inclusions characteristics in Madan Bozorg deposit are similar to those reported Manto type copper deposits in Mesozoic-Cenozoic volcanic belts in South America and else.

    Keywords: Manto Type Copper, Madan Bozorg, Abbas Abad, Chalcocite, Cenozoic Volcanic, Fluid Inclusion}
  • لیلا صالحی*، ایرج رساء، سعید علیرضایی، احمد کاظمی مهرنیا
    منطقه معدنی عباس آباد در شرق شاهرود در کمربندی از سنگ های آتشفشانی و آتشفشانی- رسوبی قرار دارد و میزبان هشت کانسار مس است. این کمربند قسمتی از کمان آتشفشانی شمال ایران مرکزی محسوب می شود. کانه زایی مس با چیرگی کالکوسیت و به مقدار کمتر بورنیت، دیژنیت، کوولیت به صورت افشان، رگچه ای و داربستی دیده می شود. چهار دگرسانی کربناتی، سیلیسی، اپیدوتی و کلریتی در سنگ های میزبان قابل تشخیص است. از نظر سنگ شناسی، سنگ های آتشفشانی دارای ترکیب تراکی آندزیت، تراکی آندزی بازالت و تراکی بازالت بوده و ماهیت شوشونیتی تا کالک آلکالن پتاسیم بالا داشته و در رده آلکالن جای می گیرند. فرایند تبلور تفریقی و پدیده آلایش پوسته ای در تحول ماگمایی این سنگ ها دخالت داشته است. پلاژیوکلاز و پیروکسن، کانی های اصلی این سنگ ها و بافت پورفیریک و گلومروپورفیریک مهم ترین بافت های مشاهده شده است. منطقه بندی، بافت غربالی و جذب دوباره در پلاژیوکلازها، بافت غربالی و آثار تحلیل رفتگی و خوردگی در حاشیه پیروکسن ها و گرد شدگی کانی ها از نشانه های وجود شرایط عدم تعادل حین انجماد ماگما است. غنی شدگی در LILE و LREE و تهی شدگی از HFSE همراه با آنومالی منفی عناصر Nb، Ti و Ta در نمونه های مورد مطالعه، ماهیت آلکالن مرتبط با قوس (حاشیه قاره-ای فعال) را نشان می دهد. همچنین نسبت Ba /La و Th/Taدر سنگ های مورد بررسی محیط تکتونیکی قوس قاره ای فرورانشی را تایید می کند.
    کلید واژگان: پتروژنز, پتروگرافی, دگرسانی, ژئوشیمی, عباس آباد و مس}
    Salehil.*, Rasai., Alirezaeis., Kazemi Mehrnia, A
    Abbas Abad ore district lies in a volcanic and volcanosedimentary belt in East Shahroud and hosts eight copper deposits. This belt is part of volcanic arc in north of central Iran. Copper mineralization is dominated by chalcocite with minor bornite، digenite and covellite. Mineralization occurs as disseminated، veinlet، and stock works. Four alterations (silicification، carbonatization، epidotization and chloritization) are detectable in the host rocks. Lithologies of the volcanic rocks are trachyandesite، trachyandesit basalt and trachybasalte and they have high potassium calc-alkaline to shoshonitic nature. Fractional crystallization and crustal contamination processes are involved in magma evolution. Plagioclase and pyroxene are main minerals and the most important texture (porphyric and glomeroporphyritic) has been observed in this rocks. Zoning، sieve textures and re-absorption in plagioclases، and sieve textures، the effects of corrosion on the margins of pyroxene، and roundness of mineral implies the existence of non-equilibrium conditions during solidification of magma. LREE and LILE enrichment and depletion of HFSE with negative anomalies of Nb، Ti and Ta elements in studied samples show the alkaline nature associated with arc (active continental margin). Ratio of Ba/La and Th/Ta in rocks confirm subducting continental arc for tectonic environment of this rocks.
    Keywords: Petrogenesis, Petrography, Alteration, Geochemistry, Abbas Abad copper}
  • احمد کاظمی مهر نیا، ایرج رسا، سعید علیرضایی، هوشنگ اسدی هارونی، جلال کرمی
    ذخیره مس پورفیری سریدون در 3 کیلومتری شمال خاور معدن سرچشمه قرار دارد. شناسایی دگرسانی های منطقه، با استفاده از تجزیه 145 نمونه با دستگاه PIMA و پردازش تصاویر ماهواره‎ای ASTER صورت گرفت و نتایج با تجزیه 22 نمونه به‎روش XRD، مطالعات سنگ‎نگاری و مشاهدات صحرایی کنترل شد. بر اساس مطالعات PIMA در این منطقه، لیتوکپ با مجموعه کانی های دگرسانی آرژیلیک پیشرفته مشخص می شود. این دگرسانی در ترازهای مکان نگاری بالا و حاشیه نقاط ارتفاعی دیده می‎شود. با وجود گسترش چشمگیر، شدت دگرسانی متغیر و نشانگر توسعه لکه ای و به احتمال، فرسایش بخشی از آن است. ویژگی های طیفی پیروفیلیت به‎عنوان مقیاس شدت این دگرسانی مورد استفاده قرار گرفت. دگرسانی فیلیک بیشتر در بخش مرکزی ناحیه دیده می شود. مجموعه کانی های این دگرسانی در تمام سطوح مکان نگاری حضور دارد و در برخی مناطق تحت تاثیر دگرسانی آرژیلیک پیشرفته قرار گرفته است. گسترش دگرسانی آرژیلیک متوسط در حاشیه دگرسانی های فیلیک و آرژیلیک پیشرفته است. چنین مجموعه ای می‎تواند مربوط به فرایندهای برون زاد یا سیال های گرمابی دما پایین باشد. تعیین محدوده دگرسانی پروپیلیتیک با استفاده از تصاویر ماهواره ای و سنگ نگاری انجام شد. بررسی نتایج تجزیه نمونه های سنگی PIMA به روش ICP-MS و مقایسه آن با چند سیستم پورفیری (شامل ذخایر دره زار، آبدر و چاه فیروزه) در منطقه شمال باختری کمربند کانسارهای پورفیری کرمان نشان می دهد که گسترش دگرسانی آرژیلیک پیشرفته در سطح، می تواند به این مفهوم باشد که در سیستم پورفیری سریدون فرسایش سنگ های روپوش نسبت به دیگر سیستم های پورفیری، کمتر بوده است. این مطالعات لزوم بررسی سیستم های دگرسانی با مقادیر کم مس و مولیبدن و با مجموعه کانی های دگرسانی آرژیلیک پیشرفته را محرز می کند.
    کلید واژگان: پیما, نقشه برداری دگرسانی, دگرسانی آرژیلیک پیشرفته, سیستم پورفیری, سریدون, ایران}
    A. Kazemi Mehrnia, I. Rasa, S. Alirezaei, H. Asadi Harooni, J. Karami
    The Saridoon porphyry system is located 3 km northeast of Sarcheshmeh copper mine. Alteration mapping of the area was carried out using PIMA (Portable Infrared Mineral Analyzer) analysis of 145 samples, ASTER satellite images, XRD analysis of 22 samples, field observations and petrographic studies. The lithocap is characterized by an advanced argillic alteration assemblage. The alteration occurs at high topographic levels and on the flanks of the topographic heights. Despite extensive exposures, the alteration varies in intensity and occurs as patches or partially exposed. Pyrophyllite spectral feature is used as a measure of alteration intensity (pyrophyllite abundance). Phyllic alteration occurs in the central part of the sampled area. This spectrally distinct alteration assemblage occurs at all elevations, and is partially overprinted by advanced argillic alteration. Intermediate argillic alteration occurs on the flanks of advanced argillic and phyllic alterations. The mineral assemblage might have been formed by supergene processes, or alternatively, by low temperature hydrothermal fluids. The PIMA and XRD samples were analyzed by ICP-MS for a number of metals and semi-metals. A comparison of data from Saridoon and those from three other porphyry systems in northwest Kerman belt (Darrehzar, Abdar, and Chah Firuzeh) shows lower contents of Cu and Mo, and higher contents of As, Sb, Pb in Saridoon. The extend alteration systems in Iranian magmatic arc with low frequency of Cu and Mo shall be checked for advanced argillic alteration mineral assemblage using modern spectrometry instrument (e. g. PIMA). This distribution pattern of elements, coupled with the widespread occurrence of advanced argillic alteration at surface, suggests that stripping of overlying rocks at Saridoon was not as deep and effective as in many other porphyry systems in the Kerman belt. These findings suggest that alteration systems with low Cu and Mo contents and mineral assemblages typical of advanced argillic alteration merit closer and deeper inspection.
  • احمد کاظمی مهرنیا، رضا زرین فر
    مترجم: احمد کاظمی مهرنیا، رضا زرین فر
  • احمد کاظمی مهرنیا، رضا زرین فر
    مترجم: احمد کاظمی مهرنیا، رضا زرین فر
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال