به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب احمدرضا تحسیری

  • سمانه کویری، احمدرضا تحسیری، حمیدرضا تقی راد*

    در این مقاله یک چارچوب توزیع‎ شده جهت آرایش بندی گروه شناورهای بدون سرنشین، حول یک هدف معین پیشنهاد شده است. چارچوب پیشنهادی با هدف تعیین مسیر مطلوب برای هر شناور، ممانعت از ورود شناور به حریم هدف و ردیابی مسیر مطلوب تحت اغتشاش های محیطی طراحی شده است.  پس از طراحی مسیر مطلوب هر شناور به‎منظور تشکیل آرایش مطلوب پیرامون هدف، اصلاح این مسیر با قید همواری آن براساس روش تابع پتانسیل مجازی صورت گرفته و شرط اجتناب ورود شناورها به حریم هدف برآورده شده است. سپس الگوریتم کنترلی مقاوم برای ردیابی مسیر در حضور اغتشاش ناشی از باد و جریان آب، مبتنی بر کنترل مود لغزشی پایانی غیرتکین توسعه داده شده است. این الگوریتم کنترلی مانورپذیری شناور را با طراحی فرمان سرعت مجازی، بهبود می دهد و تعقیب مسیر مطلوب در زمان محدود را میسر می کند. درنهایت پایداری کنترل حلقه بسته براساس نظریه پایداری لیاپانوف اثبات و عملکرد الگوریتم کنترلی پیشنهادی با نتایج حاصل از کنترل مود لغزشی پایانی کلاسیک مقایسه شده است. ارزیابی و تحلیل نتایج شبیه سازی، نشان دهنده ی عملکرد مناسب چارچوب پیشنهادی به منظور بهبود دقت ردیابی مسیر مطلوب و دستیابی گروه شناورها به آرایش دایروی برای محاصره ی هدف است.

    کلید واژگان: کنترل آرایش بندی سیستم چندعاملی, شناور بدون سرنشین فروتحریک, کنترل مود لغزشی پایانی غیرتکین, تقسیم بندی ورنویی}
    Ssamane Kaviri, Ahmadreza Tahsiri, Hamidreza Taghirad*

    This paper proposes a distributed framework for formation control of USVs around a predefined target. This framework, according to the mission and problem conditions, includes three parts: determination of a desired path for each USV, preventing USVs entry to the target area and tracking the desired path of USVs under environmental disturbances. In the first part, a distributed approach is proposed to determine desired path for each USV and forming an aimed USVs arrangement around the target. In the second part, by modifying artificial potential function and smoothly redirecting USVs, the restriction of not entering the target’s region is met. Finally, in the third section, a robust control algorithm for the USVs navigation in the presence of wind and sea current disturbances is developed based on the nonsingular terminal sliding mode control. The developed control algorithm firstly improves maneuverability of USVs using virtual velocity command planning, and secondly, provides a finite time trajectory tracking. Also, stability of the closed loop control is analyzed using Lyapunov stability theorem and the performance of the proposed control algorithm is compared with results of the conventional terminal sliding mode control. Simulation results demonstrate proper performance of the proposed framework in terms of improving tracking accuracy of the desired path and reaching a circular arrangement of USVs surrounding the target.

    Keywords: Multi-agent system formation control, Under-actuated Unmanned Surface Vessel (USV), Nonsingular Terminal Sliding Mode Control (NTSMC), Voronoi partitioning}
  • احمدرضا تحسیری*، نجمه خیری
    تغییر و تحولات ساختاری محیط های تجاری و صنعتی که از نیمه دوم قرن بیستم آغاز شد، مدیریت فرآیند تولید فیلم که یکی از بخش-های مهم در اقتصاد کشورهای توسعه یافته قلمداد می گردد، را نیز متحول نموده است. تهیه کنندگان، که وظیفه تولید فیلم را بر عهده دارند، ناچار به استفاده از روش های سازمان دهی و سبک های مدیریتی هستند که سازگار با شرایط عدم قطعیت و تنوع کمی و کیفی نهاده-های تولید، امکان ارائه ی اقتصادی محصولات خود در یک فضای رقابتی را داشته باشند. در این مقاله، ضمن بررسی روند تاریخی توسعه روش های مدیریت تولید فیلم، مدل «فیلم سازی مستقل» به عنوان شیوه ای سازگار با تغییرات سریع بازار و تنوع تقاضای مشتریان، مورد توجه واقع شده است. مشخصه بنیادی روش فیلم سازی مستقل در مقایسه با روش ماقبل خود، فیلم سازی استودیویی، در انعطاف پذیری ساختاری آن است، که امکان سازماندهی و کنترل یکپارچه فرایند تولید فیلم در شرایط وجود عوامل تولید متنوع و جایگزین در محیطی متغیر را برای تهیه کننده فراهم می آورد. اختصاص مناسب ترین فرد از مجموعه افراد متخصص قابل دسترس در محدوه ی جغرافیایی مورد نظر، برای انجام یک فعالیت مشخص تعریف شده، با توجه به نیازمندی های متفاوت، و کیفیت و سطوح تخصصی متعدد، به مساله اساسی در این مبحث تبدیل شده است. و لذا در سال های اخیر دستیابی به ابزار هایی مناسب برای تعیین چگونگی این امر توجه جدی گروه های تخصصی تولید فیلم را به خود جلب نموده است. سوال مرکزی در این تحقیق چگونگی سازماندهی نیروی انسانی، به عنوان یکی از پایه های اساسی مدیریت تولید در روش فیلم سازی مستقل، و سازگاری تخصصی و رفتاری بهینه آن با وظیفه ای که باید انجام دهد، می باشد. و بالتبع، تمرکز محتوایی مقاله طراحی یک مدل ریاضی منطبق و سازگار با فضای فیلم سازی مستقل به گونه ای است که امکان پیکربندی تمامی گزینه های ممکن «فرد- وظیفه» و سپس انتخاب گزینه برتر، در یک فضای تصمیم گیری غیر قطعی، متنوع و با تغییرات سریع را فراهم نماید. نتیجه ی نهایی تحقیق، ارائه ی یک مدل تخصیص با ضرایب فازی است، که طی آن از یک روش ترکیبی تحلیل سلسله مراتبی و الگوریتم ژنتیک برای پیکربندی مساله و حل مدل در محیط فازی استفاده شده است. پاسخ نهایی به صورت رجحان نسبی گزینه های فازی امکان تصمیم گیری سازمان یافته را برای تهیه کننده فراهم می نماید. در پایان از یک شبیه سازی عددی برای نمایش کاربرد مدل و روش حل مساله استفاده شده است.
    کلید واژگان: صنعت سینما, عوامل تولید فیلم, فیلم سازی مستقل, مساله ی تخصیص, انتخاب کارکنان, الگوریتم ژنتیک, اعداد فازی, متغیر توصیفی}
    Ahmad Reza Tahsiri *, Najme Kheiri
    Since the middle of the twentieth century, managers of enterprises have been encountering enormous changes in all aspects of business and manufacturing environment. Also, a structural change has appeared within the filmmaking management requirements which differs totally from what has been before. On the other hand the filmmaking industries are a vital sector of the economics in many advanced countries. As a consequence, this has got them involved in looking for new methods and approaches which will be able to assist the decision process within the competitive surroundings. With regards to the above, the central question of most societies working on organizing and planning the filmmaking projects has come around how to respond to new themes within a modern area in which the investors, producers as well as the audiences find a good track of deed dealing with their own specific interests. The core study of this research proposes a new method of locating the crew aptly with the existing tasks within a filmmaking project which is organized based upon post-studio fashion of producing films. The main outcome of this study is an innovative fuzzy model which integrates consistent features for hierarchical searching the choices of decision through the existing "positions” and a given number of accessible people, enumerating a number of combination of “task- person” as paired options by a responsive mathematical model of people’s various capabilities and ranking them based on producers’ desired criteria, and then finally selecting an optimum collection of options by a fuzzy genetic algorithm (FGA). To show the working structure of the method in the real situation, a numerical simulation is developed in addition.
    Keywords: Independent filmmaking, Assignment problem, Genetic algorithm, Fuzzy numbers, Linguistic variable}
  • احمد رضا تحسیری*، علی رهبری
    درسیستم های کنترل فرآیند تولید که بر اساس اصول JIT طراحی می شوند، فرض بر این است که کالاهای تولید شده در هر یک از مراحل تولید، به میزانی و در زمانی برای مرحله بعدی ارسال گردد، که بلافاصله پس از رسیدن به مراکز کاری، وارد عملیات تولید شود. بدین لحاظ، هیچ گونه انبار موجودی یا صف انتظار پای کار، قبل از مراکز کاری تشکیل نمی شود. این روش به کمک متد اجرایی کانبان طی سال های متمادی در بسیاری از صنایع، مورد استفاده قرارگرفته و منشا توفیقاتی در کنترل عملیات تولیدی و به تبع آن کاهش هزینه مراحل تولید شده است. با این حال، در بسیاری از شرایط تولیدی که امکان سرمایه گذاری های اضافی برای نگهداری پیوسته نرخ تولید مراکز کاری در سطح مقدار برنامه ریزی شده اولیه وجود ندارد، چنانچه اندازه محموله ارسالی بیش از ظرفیت تولیدی مرکز بعدی برای هر بار راه اندازی باشد، تشکیل انبار موجودی پای کار، عملا اجتناب ناپذیر است. تحقیق حاضر، با طراحی یک سیستم کنترل فرآیند تولید تحت فضای JIT که دارای انبارهای توقف محصولات نیمه ساخته بین مراحل متوالی تولید می باشد، انباشت محصولاتی را که بنا به دلایل مختلف، افزون بر ظرفیت هر یک از مراکز کاری در هر بار راه اندازی به آن مرکز ارسال شوند در پای کار مجاز دانسته است. این سیستم علاوه بر گسترش دامنه به کارگیری اصول JIT برای برنامه ریزی و کنترل فرآیند های تولیدی در سیستم هایی که تحت شرایط واقعی عملا امکان اعمال پیوسته موازنه زمان و اندازه تولید بین مراحل مختلف را ندارند، در حقیقت امکان تمرکز هزینه های پنهان در سیستم های موجود کانبان و اعمال کنترل بر آن ها را فراهم می نماید. در این مقاله، ابتدا، رفتار هزینه موجودی پای کار در انبارهای قبل از مراکز کاری در یک زنجیره چندمرحله ای و تک محصولی مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از برنامه ریزی عدد صحیح مختلط غیرخطی، مدل هزینه انباشت مجاز با سایر اجزای هزینه در کل زنجیره، به صورت یکپارچه ارائه شده است. مدل نهایی هزینه در کل زنجیره، یک مدل NP-hard بوده و برای حل آن از الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. به منظور ارزیابی میزان کارآیی سیستم طراحی شده، در یک زنجیره تامین چندمرحله ای و تک محصولی، از یک شبیه سازی عددی در مطالعه مقایسه ای عملکرد هزینه ای آن با سیستم موجود کانبان بر مبنای تحقیق Sarker & Wang (2004) استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که کاربرد سیستم طراحی شده در این مقاله، سطح موجودی و هزینه در کل زنجیره را نسبت به سیستم موجود کانبان، مورد استفاده در تحقیق Sarker & Wang (2004)، به میزان قابل توجهی کاهش می دهد
    کلید واژگان: کنترل فرآیند تولید, کانبان, Just, In, Time, زنجیره تامین, مدل عددصحیح مختلط غیرخطی, الگوریتم ژنتیک}
    Ahmad Reza Tahsiri *, Ali Rahbari
    In a general sense, the main concept of Just-In-Time methodology is built on the concept of availability of an exact amount and type of commodity throughout a production line when it is really required. Under such circumstances, there is no need to situate any warehouse before any of the work station within the production plant. This method of manufacturing operations with the help of Kanban tool has been able to provide a beneficial profile in term of cost reduction to many industries around of the world. It is now agreed that In the recent years particularly where rapid changing and uncertain environment is a dominant factor, this method must be implemented to manufacturing modeling and operations with more caution. Under conditions of nowadays marketplace, maintaining a balance between the diversities comes from market requirements and a designated scheduling batch size of traveling commodities comes from such a plant manufacturing strategy is rarely possible. In addition, it is not rational thinking of manipulating the outsource commodities in response to the ongoing production line requirements. Therefore a production scheduling policy that could provide more inside relaxation to supply the required items before any of the work stations is more reliable. This research patches up the current concept of Just-In-Time philosophy with some new assumptions which as a buffer permits a temporary intermediate stock before any of stages through the supply chain. The criteria for setting the right size and time of the batches traveling between each of the two sequential stages come from a new cost-effective control method. This cost model considers all elements of the total production operations within the chain and formulates them by the use of mixed integer nonlinear programming. A genetic algorithm is also developed to solve the proposed model. The results of a comparison performance of this modified JIT method with that Sarker & Wang applied in their paper (2004) show a noticeable decrease in the total cost of the chain as well as its level of WIP and its number of kanbans using within in.
    Keywords: Improved, Kanban, Just, in, time, Supply chain, Mixed integer nonlinear model, Genetic algorithm}
  • احمدرضا تحسیری *، علی رهبری
    مجموعه آموزشی مهندسی صنایع، در اواخر قرن 19 در پ ی گسترش نیاز به روش ها و ابزارهای سیستمات یک در تصمیم گیری و مدیریت بنگاه های تجاری و تولیدی که مشخصه های اصلی محیط های مدیریتی در آن زمان سرعت، رقابت، کیفیت و هزینه بود، شکل گرفت. توجه اصل ی در آموزش و پژوهش مهندسی صنایع متاثر از سطح پیچیدگی و اندازه سازمان در بنگاه هایی که با ابعاد چند ملیتی طراحی شده بودند، معطوف به توسعه نگرش سیستمی و فرآیند علمی برای تجزیه وتحلیل گزینه های ممکن تصمیم، و همچنین ارزیابی و انتخاب بهینه آن ها تحت شرایط متفاوت قطعی و احتمالی گردید.
    این ضرورت به طور تدریجی تلفیق متنوعی از علوم ریاضیات، آمار و احتمال، علوم مدیریت و اقتصاد، مبانی مهندسی و علوم سیستم را به عنوان زیرساخت مهندسی صنایع قرار داد و به همین واسطه دروس متنوعی در بسته آموزشی مهندسی صنایع وارد شد. این مجموعه تاکنون متناسب با تغییرات محیطی مورد اصلاحات مستمری نیز واقع شده است.
    هدف اصلی تحقیق حاضر، ارائه یک مدل تلفیقی همگن برای طبقه بندی توانایی های دانش آموختگان رشته مهندسی صنایع در بازارهای کار کشور بر اساس شناخت علمی و سیستماتیک از محتوای آموزشی فعلی این رشته در دانشگاه های کشور می باشد که به تبع آن، مطالعه و انجام اصلاحات یکپارچه مورد نیاز در محتوا و جهت گیری های آموزشی مجموعه متناسب با شرایط فعلی فضاهای مدیریتی و تصمیم گیری فراهم گردد.
    در این مقاله ابتدا، با مروری بر سیر تحولات و تکامل رشته مهندسی صنایع، محتوای آموزشی این رشته در مقطع کارشناسی به صورت یک مدل طبقه بندی همگن ارائه شده و سپس بر اساس آن، توانایی های تخصصی مورد انتظار از مهندسی صنایع استخراج گردیده است. سطح توانمندی دانش آموخته در هر زمینه تخصصی، در قالب سه مولفه اساسی مدل شامل؛ دانش، بینش و مهارت دانش آموخته، مورد توجه واقع شده است.
    مدل ارائه شده، توانمندی اصلی یک مهندس صنایع را نسبت به سایر مهندسان در حوزه کاربرد نگرش سیستمی جهت حل مسائل سازمان که مشتمل بر توانمندی های «تحلیل، طراحی و تصمیم گیری، برنامه ریزی و کنترل» می باشد، طبقه بندی نموده است.
    سطح اطمینان ساختار و محتوای مدل ارائه شده به استناد نظر خبرگان دانشگاهی کشور در زمینه مهندسی صنایع 95% می باشد.
    بر این اساس و به کمک یک تحلیل سلسله مراتبی نشان داده شده است که، در حوزه توانمندی های تخصصی مهندس صنایع، توانمندی های؛ تحلیل، طراحی و تصمیم گیری از اهمیت بیشتری نسبت به توانمندی های؛ برنامه ریزی و کنترل برخوردارند.
    کلید واژگان: مهندسی صنایع, توانمندی تخصصی, نظریه عمومی سیستم ها, دانش آموخته, تحلیل سلسله مراتبی}
    Ahmad Reza Tahsiri *, Ali Rahbari
    The presence of new environment within the late of 19th century that recognized with time speed, competition, quality and cost pushed academia to establish a new collection of systematic decision tools for effective managing industrial enterprises. In respect of this growing need Industrial Engineering was introduced as a new academic discipline in which the main educational concentration was on developing a scientific process for systematic analysis of real options under different conditions. The complexity and economics of large scale companies within the multi-nations commercial environment of those days put relatively a number of courses from various disciplines such as mathematics, statistics and probabilities, management science, economics and general engineering on the educational package of Industrial engineering. Since this collection to suit the changing environment a number of revisions has been located so far. The main purpose of this study is to provide an integrated model for homogeneous classification of the capabilities of graduates from Iranian Industrial Engineering departments based on the market requirements. This model consequently unified a framework for revising the structure and the content of Industrial Engineering in respond to ongoing changes within managerial environment. In this paper, first, with an extensive review of the educational content evolution within Industrial Engineering, an integrated model for evaluating Iranian industrial engineers’ competencies is designated, and then the consequence expected specialties with three distinguished components of knowledge, vision and skills were architected. Based on the proposed model, by using an Analytical Hierarchy Process, the main industrial engineers’ capabilities were recognized by Analysis, Design, Decision Making, Planning and Control abilities. The validation of the model with a 95% level of confidence comes from a Delphi survey within the academia. As a result is shown that in the field of industrial engineering the abilities, of analysis, design and decision-making are more important than the abilities of planning and control.
    Keywords: Industrial Engineering, Professional Competency, Systems Engineering, Graduate, Analytical Hierarchy Process}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال