احمدرضا خسروی
-
یکی از مهمترین اموری که فقیهان در مباحث خود به آن توجه دارند و در فرآیند استنباط به ان تمسک میکنند، بحث فهم مشهور از متون است. بدین بیان که اگر فهمی که مشهور از متن داشته اند با فهم مجتهد از متن متفاوت باشد، آیا فهم و برداشت مشهور می تواند مانع حجیت فهم مجتهد شود؟ در این نوشتار به روش توصیفی_ تحلیلی با استفاده از ابزار کتابخانه ای بر پاسخ دادن به این مهم کوشش شده، لذا ابتدا ادله حجیت ظهور بیان شده و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته، شمول آن نسبت به فرض اعراض مشهور از فهم مجتهد بررسی شده و حجیت فهم مجتهد (در فرض مخالفت مشهور) به واسطه یقین، اطمینان، انسداد، سیره عقلا، سیره متشرعه، روایات و آیات، مورد بررسی قرار گرفته است و درنتیجه موارد حجیت و عدم حجیت فهم مجتهد تمییز داده شده است.
کلید واژگان: اعراض مشهور, شهرت, دلالت, ظواهر, استظهار, حجیت, سیره -
گونه ی خشخاش Papaver pseudo-orientale Medw. گیاهی شش گان، دارای 42 کروموزوم و از تیره خشخاش است که در شمالغربی ایران و بخش شرقی ترکیه یافت می شود. در پژوهش حاضر، سه جمعیت از این گونه از سه رویشگاه (سولیک، گلشیخان و قطور) در استان آذربایجان غربی جمعآوری شدند و ویژگی های ریختی، محتوای اسیدهای آمینه، اسیدهای چرب و تبایین آن ها مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد که در درون هر سه جمعیت، طول دمبرگ دارای بیشترین تنوع بود. همچنین، ویژگی های فاصله میان دو لوب برگ و طول دمبرگ دارای بیشترین ضریب گوناگونی میان جمعیتها بودند. در هر سه جمعیت کپسول در مقایسه با سایر اندامهای مورد مطالعه، بالاترین مقدار تبایین را به خود اختصاص داد و جمعیت گلشیخان بیشترین مقدار تبایین در کپسول را داشت. همچنین، جمعیت گلشیخان از لحاظ داشتن مقدار تبایین در ریشه خود نسبت به دو جمعیت دیگر برتری داشت. بیشترین مقدار کل اسید آمینه های اندازه گیری شده در ساقه و برگ به ترتیب در جمعیت گلشیخان و جمعیت سولیک مشاهده شد. نتایج این پژوهش میتواند برای برنامه های اصلاحی این گونه ارزشمند به کار برده شده و در راستای اهلی سازی این گیاه آلکالوییددار مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: Papver pseudo-orientale, مورفولوژی, تبائین, اسیدهای آمینه, تنوعPapaver pseudo-orientale Medw is a hexaploid plant with 42 chromosomesfound in the northwest of Iran and throughout eastern Turkey. In this study, three populations of P. pseudo-orientale species were collected from three habitats (Solik, Golshikhan, and Qotur) in West Azerbaijan province, and their morphological characteristics as well as amino acids, fatty acids, and thebaine contents were measured. The results showed that within all three populations, petiole length had the highest variability. The distance between two lobes of leaf and petiole length as two important features had the highest coefficient of variation among examined populations. In the studied populations, the highest amount of thebaine was found in the plant capsules. In this regard, Golshikhan population showed the highest amount of thebaine concentration in capsule. Also, this population was superior to other studied populations in term of thebaine amount in roots. The highest total amount of amino acids in stems and leaves were observed in Golshikhan and Solik populations, respectively. The results of this study might be applied for breeding programs of this species and could be used for domestication of this valuable alkaloid containing plant.
Keywords: Papver pseudo-orientale, Morphology, Thebaine, Amino acids, Diversity -
ریخت شناسی ساختار بافت نوشجای در جنس چلیپا (Matthiola) متعلق به کلمیان در محدوده فلورا ایرانیکا با استفاده از استریومیکروسکوپ به منظور درک ارزش سیستماتیکی و روابط فروجنسی آن مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه، مشخص شد که بیشتر ویژگی های این بافت در بین جمعیت های یک گونه ثابت ولی بین گونه های مختلف این جنس متنوع هستند. ویژگی های قابل اتکا عبارتند بودند از: نوع و تعداد نوشجای ها، شکل نوشجای کناری، حضور یا فقدان، طول و فاصله ضمایم نوشجای کناری. در بین این ویژگی ها نوع و تعداد نوشجای در ارایه یک گروه بندی مفید هستند. سه نوع نوشجای در جنس مذکور دیده شد که ساختار آن ها در بیشتر گونه ها به صورت دو نوشجای قمری شکل بود. Matthiola alyssifolia و M. longipetala از نظر نوع و تعداد نوشجای بین گونه ها منحصر به فرد بودند. همچنین، شکل این بافت در بین افراد جمعیت های مختلف گونه های چندریختی در M. longipetala، M. revoluta و M. chenopodiifolia نسبتا یکسان بود.
کلید واژگان: انواع نوشجای, چلیپاییان, رده بندی, ریخت شناسی, غده شهد, نوشجای گلیNectary morphology of Matthiola species (Brassicaceae) in the Flora Iranica area was examined using a stereomicroscope to evaluate its systematic significance and assess infrageneric relationships. The study demonstrated that, most characters of the nectaries were constant among different populations of a given species and were taxonomically useful in the delimitation of species, and their grouping. However, nectary morphology was variable in some species. Reliable diagnostic features included; type and number of nectaries, morphology of lateral nectary, presence vs. absence, length, and distance of ramifications extending of lateral nectaries. The type and number of nectaries were useful in grouping of species. Three basic types of nectaries were present in the genus of which two lunar-shaped nectaries were predominated. The type and number of nectaries were unique in Matthiola alyssifolia and M. longipetala. The nectar structure was usually constant among individuals of different populations of polymorphic species of M. chenopodiifolia, M. revolute, and M. longipetala.
Keywords: Classification, Cruciferae, floral nectary, Morphology, nectar glands, nectary types -
منطقه شکار ممنوع سد درودزن در استان فارس قرار دارد. مساحت این منطقه حدود 30000 هکتار مربع است و فلور آن بین سال های 90-1389 مطالعه گردید. در این مطالعه جمعا، 1876 نمونه گیاهی، متعلق به 529 آرایه شامل 345 جنس و 76 تیره بررسی گردید. طیف شکل های زیستی به صورت یک ساله (6/40 %)، همی کریپتوفیت (92/30 %)، ژیوفیت (47/13 %)، کامه فیت (91/8 %) و فانروفیت (07/6 %) تقسیم بندی شدند. تیره های بزرگ براساس تعداد آرایه عبارت بودند از کاسنیان (76 گونه)، باقلاییان (48 گونه)، چمنیان (45 گونه)، نعناعیان (38 گونه)، کلمیان (26 گونه)، چتریان (23 گونه)، میخکیان (21 گونه) و گاوزبانان (17 گونه). جنس های با گونه های پرشمار شامل گون (21 گونه)، هزارخار، گل گندم، فرفیون، شنگ اسبی و مگس گیر (هر کدام هفت گونه)، پیاز، اویارسلام و پونه سا (هر کدام شش گونه) بودند. عناصر ایرانو-تورانی با در برداشتن (59/55 %)، عمده ترین نوع پراکنش جغرافیایی منطقه را به خود اختصاص دادند. همچنین، 80 آرایه (12/15 %) انحصاری ایران درنظر گرفته شد.کلید واژگان: فارس, فلور, فرم زیستی, مرودشت, منطقه شکار ممنوعThe hunting-prohibited area of Dorodzan dam is located at Fars province (Iran). The area is about 30,000 hectares and its vascular flora has been studied during 2011–12. In the present study, a total of 1876 plant specimens were collected and 529 taxa, belonging to 345 genera and 76 families were identified. The life form rates of the taxa are as follows: therophytes (40.6%), hemicryptophytes (30.92%), cryptophytes (13.47%), chamaephytes (8.91%), and phanerophytes (6.07%), respectively. Large families in terms of number of genera and species are Asteraceae (76 species), Fabaceae (48 species), Poaceae (45 species), Lamiaceae (38 species), Brassicaceae (27 species), Apiaceae (24 species), Caryophyllaceae (21 species), and Boraginaceae (17 species). The richest genera are Astragalus (21 species) Cousinia, Centaurea, Euphorbia, Scorzonera, and Silene (seven species each), Allium, Cyperus, and Nepeta (six species each). Among biogeographical regions, the main phytogeographical affinity of the species, was Irano-Turanian (55.59%).In addition, 80 taxa (15.12%) were considered as endemic to Iran.Keywords: Fars, Flora, life form, hunting-prohibited area, Marvdasht
-
فصلنامه پژوهش های اصولی، پیاپی 26 (بهار 1400)، صص 138 -160
هنگامی که مجتهد نتواند اماره ای برای اثبات حکم شرعی بیابد، به ناچار باید از اصول عملیه کمک بگیرد. یکی از اصول عملیه اشتغال است و محل جریان آن جایی است که مکلف علم به تکلیف دارد، اما نسبت به متعلق آن مردد است و امکان احتیاط نیز وجود دارد. از جمله مسایلی که در مبحث اشتغال مورد بررسی قرار می گیرد تمایز بین شبهه محصوره و غیرمحصوره است. مشهور فقها معتقدند که در صورت غیرمحصوره بودن شبهه، احتیاط لزومی ندارد؛ به همین خاطر ضوابطی را برای فرق گذاشتن میان شبهه محصوره و غیرمحصوره مشخص کرده اند. در این نوشتار که با روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای انجام گرفت، به نقد و بررسی این ضوابط پرداخته شد و معلوم گردید که همگی این ضوابط دچار اشکال هستند و با بررسی ادله این نتیجه حاصل شد که عنوان محصوره و غیرمحصوره در هیچ دلیلی موضوع واقع نشده است و در مواردی که ادعا شده به خاطر عدم حصر شبهه حکم به عدم لزوم احتیاط شده، در واقع عناوین دیگری چون عسر و حرج و یا خروج از محل ابتلا علت واقعی عدم تنجز علم اجمالی بوده است.
کلید واژگان: شبهه محصوره, شبهه غیر محصوره, احتیاط, علم اجمالی, ضابطه -
در جمعیتهای انسانی آمیختگیهای قومیتی و همزمان با آن آمیختگیهای فرهنگی به وفور رخ داده است. میزان مهاجرت بین دو جمعیت، تابعی از فاصله جغرافیایی بین آنهاست. از سوی دیگر نیز شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جمعیتهای نزدیک به هم، بسیار به هم شباهت دارد. انتظار میرود که روایتهای مختلف یک داستان عامیانه به هم شباهت داشته باشد. به منظور بررسی درستی این فرضیه، در پژهش حاضر به بررسی فنتیکی 37 روایت از داستان عامیانه «سنگ صبور» در جمعیتهای ایران و یک روایت از افغانستان پرداخته شد. در روایتهای مورد استفاده مجموعا 40 ویژگی که برخی بیش از دو سطح داشتند استخراج شد. پس از تبدیل آنها به ویژگیهای دو حالتی (صفر و یک)، در مجموع 53 ویژگی دو حالتی بدست آمد. اطلاعات وارد نرم افزار آماری SPSS شد. خوشهبندی روایتها با استفاده از «فاصله اقلیدسی» و آنالیز «پیوستگی درونگروهها» انجام شد. همبستگی فاصله های جغرافیایی و اقلیدسی معنی دار میباشد (r=+0.197, df=701, P<0.001). با توجه به کوچک بودن شدت همبستگی، فاصله جغرافیایی نمیتواند توجیه کننده تفاوتهای بین روایتها باشد. روایتهای مورد مطالعه در دو خوشه مجزا قرار گرفتند. خوشه اول تعداد 28 روایت و خوشه دوم 10 روایت را در خود جای داده است. خوشه اصلی دوم شامل 10 روایت است. روایتهای خوشه های اصلی تفاوت عمده ای بویژه در ماجراهای ابتدای داستان با یکدیگر دارند. در تمامی روایتهای خوشه اول، «پیشگویی» میشود که «قهرمان داستان» در آینده با مشکلات زیادی روبرو خواهد شد، در حالیکه در 9 مورد از ده روایت خوشه دوم، اشارهای به پیشگویی برای آینده قهرمان داستان نشده است.
کلید واژگان: اوسنه عامیانه, افسانه سنگ صبور, خوشهبندی, خوشهبندی فنتیکی, ایرانIntroductionMutation in DNA, migration, natural selection, type of non-random matting (such as consanguineous marriages) and genetic drift (in small size populations) are factors caused alterations of allelic frequencies in populations (Saadat and Amirshahi 2011, 1-12). The above-mentioned factors are evolutionary forces. Folktales, like living organisms, have evolutionary pathways. Folktales experience sudden changes (mutation), and moving from a population to another population (migration). Some parts of folktales change according to some environmental factors (such as economic, political and cultural), which is very similar to natural selection. Some parts of different folktales join with each other, which is similar to non-random matting. Finally, some large levels of changes randomly occur in folktales in small communities (similar to genetic drift). In biology, there are several methods for clustering organisms (including animal and plants). Two of these methods are 'phenetics' and “phylogenetics” clustering. It should be noted that phenetics methods are based on similarities (or differences) without attention to ancestress. In the present study we tried to clustering of 38 narratives of a very famous Iranian folktale (Sang-e Saboor). Sang-e Saboor is a tale type 894 according to the Aarne-Thompson–Uther tale type index.
MethodologyIn order to verify the validity of this hypothesis, in the present study, phenetics clustering analysis of 37 narratives of Sang-e Saboor in Iranian populations (Anjavi-Shirazi 2015, 317-390; Qatali 2010, 229-332; Ardalani 2003; 233-236; Elwell-Sutton 2007, 368-374; Behrangi and Dehqani 2002, 128-132; Pak 2012, 65-67; Sarfi 2008, 21-24; Fagiri 2003, 57-60; Arji 2006, 125-128; Takahara and Vakilian 2002, 97-100; Moaed-Mohseni 2002, 567-568) and a narrative from Afghanistan (Herat) was carried out (Rahmani 1998, 142-146). In the narratives used, a total of 40 features were extracted, some with more than two levels. After converting them to bi-state (zero and one) properties, a total of 53 bi-state characteristics were obtained (Table 1). The clustering was carried out using 'Euclidean distance' and analysis of 'within-group linkage'. Geographical distances between each two locations of narratives were obtain by 'Google Map'. The migration rate between two populations is a function of their geographical distance. Correlation between 'Euclidean distance' and 'geographical distance' was evaluated by Pearson correlation coefficient. Data was entered into the Statistical Package for Social Sciences software (SPSS Inc., Chicago, IL, USA) (version 11.5). A P-value less than 0.05 was considered statistical significant. All P values were two-tailed.
Results and DiscussionTable 2 should the distance matrix of each narrative with the other 37 narratives. Figure 1 shows the correlation between 'Euclidean distance' and 'geographical distance'. The correlation between geographical and Euclidean distances is statistical significant (r=+0.197, df=701, P<0.001). It should be noted that determination coefficient (r2) to be equal to 0.0388, which it means that about 3.8% of variations in 'Euclidean distances' might be interpreted by geographical distances. Given the weak correlation, the geographical distance cannot explain the differences between narratives. The study narratives were classified in two distinct clusters (Fig. 2). The first and second clusters contains 28 and 10 narratives, respectively. The narratives of the main clusters have major differences, especially in the early stages of the story. In the first cluster, it's predicted that the hero of the story will face a lot of problems in the future, while in 9 out of ten narratives of the second cluster, there is no prediction for the future of the hero of the story. On the other hand, there are similarities between some of narratives of the second cluster and another Iranian folktale (Dokhtar-e narag o torang) (Pak 2012, 173-181; Anjavi-Shirazi 2014, 19-68). It is obvious that the mentioned similarities might be a reflection of their common ancestors. Some investigators used phylogenetic clustering in order to find the evolutionary relationship between different folktales (Ross et al., 2013; O’Brien et al., 2016). Further phylogenetic studies are needed to find the possible common ancestors of Sang-e Saboor and Dokhtar-e narag o torang folktales.
Keywords: Folktale, Sang-e Saboor, clustering, Phenetics clustering, Iran. ory -
هدف اصلی از این پژوهش، بررسی و ثبت تنوع گیاهی و زیستگاهی موجود در منطقه کوه دکل، در شهرستان ممسنی، واقع در شمال غرب استان فارس است. این منطقه در 51 درجه و 32 دقیقه طول خاوری و 30 درجه و 8 دقیقه عرض شمالی و ارتفاع 900 تا 1350 متر از سطح دریا قرار گرفته است. درمجموع، 395 نمونه از گیاهان آوندی، متعلق به 69 تیره، 172 جنس و 225 گونه جمع آوری، شناسایی و در هرباریوم دانشگاه شیراز بایگانی شد. گیاهان دو لپه ای با 57 تیره، 142 جنس و 187 گونه متنوع ترین گروه است و پس از آن تک لپه ای ها با 8 تیره، 25 جنس و 34 گونه قرار دارند. نهانزادان آوندی با 3 تیره، 3 جنس و 3 گونه و بازدانگان با 1 تیره، 1 جنس و 1 گونه در منطقه حضور دارند. غنی ترین تیره ها ازنظر تعداد گونه به ترتیب (Asteraceae (42 گونه، (Fabaceae(23 گونه و (Poaceae (13 گونه است. متنوع ترین جنس های موجود در پوشش گیاهی منطقه، Convolvulus، Plantago وTrifolium هرکدام با 5 گونه و Allium با 4 گونه است. ازنظر کورولوژی بیشتر گیاهان به ناحیه ایران - تورانی تعلق دارند. ازلحاظ شکل زیستی، تروفیت ها شکل زیستی غالب در منطقه هستند. از عوامل اکولوژیکی با تاثیر چشمگیر روی پراکنش گیاهان در زیستگاه های مختلف، به عوامل اقلیمی، توپوگرافیکی و زیستی اشاره می شود.
کلید واژگان: شکل زیستی, زیستگاه, فلور, ممسنیThe main objective of this study was to record the plant and habitat diversity in the area of Kuh-e Dekel in Mamasani city located in the northwest of Fars province, which is located between 51°32' eastern longitude and 30° 8' northern latitude, and in the altitude of 900 to 1350 m above the sea level. A total of 395 samples of vascular plants were collected belonging to 172 genera, 69 families, and 225 species. They were identified and archived in the herbarium of Shiraz University. Dicotyledon plants with 57 families, 142 genera, and 187 species were the most diverse group, followed by monocots with 8 families, 25 genera, and 34 species. Pteridophytes with 3 families, 3 genera, and 3 species and Gymnosperms with 1 family, 1 genus, and 1 species were present in the region. The richest genera in terms of the number of species were Asteraceae (42 species), Fabaceae (23 species), and Poaceae (13 species). The most diverse species in the vegetation of the region were Convolvulus, Plantago, and Trifolium (each with 5 species), and Allium (with 4 species). In terms of chorology, most plants belonged to the Irano-Turanian region. Therophytes were the dominant life form in the area. The most effective ecological factors in the distribution of plants in the area were climatic, topographical, and biological factors.
Keywords: Life Form, habitat, Flora, Mamasani -
رویشگاه زربین واقع در فیروزآباد استان فارس یکی از ذخیره گاه های باارزش درخت زربین (Cupressus sempervirens L.) در ایران است. بارندگی سالانه این رویشگاه 8/434 میلی متر و متوسط دمای سالانهآن 6/20 درجه سانتی گراد است. در پژوهش حاضر، فلور، شکل زیستی، پراکنش جغرافیایی و گونه های دارویی این رویشگاه به روش پیمایشی بررسی و گونه ها با مراجعه به فلورهای معتبر شناسایی شدند. نتایج نشان می دهند 238 گونه گیاهی متعلق به 188 سرده و 61 تیره در این رویشگاه می رویند. Asteraceae با 42 گونه و 33 سرده غنی ترین تیره و Astragalusبا 7 گونه غنی ترین سرده در این رویشگاه است. تروفیت ها با 45 درصد و همی کریپتوفیت ها با 25 درصد به ترتیب فراوان ترین اشکال زیستی اند. حدود 38 درصد گونه ها منشا یک ناحیه ای ایرانی - تورانی، 28 درصد منشا دوناحیه ای (ایرانی - تورانی/مدیترانه ای، ایرانی - تورانی/اروپا - سیبری، ایرانی -تورانی/ صحرا - سندی) ، 14 درصد منشا سه ناحیه ای (ایرانی - تورانی/اروپا - سیبری/مدیترانه ای، ایرانی -تورانی/صحرا - سندی/مدیترانه ای) و 3 درصد منشا چندناحیه ای دارند و 5 درصد جهان وطن هستند. تعداد 28 گونه (12 درصد) از گونه های فلور این رویشگاه انحصاری ایران هستند و 26 گونه به شکل گیاه دارویی استفاده می شوند.کلید واژگان: ایران, پراکنش جغرافیایی, زربین, شکل زیستی, فارس, فلور, فیروزآبادThe cypress habitat of Firoozabad in Fars province is one of the valuable reserves of cypress tree (Cupressus sempervirence) in Iran. The climate of this habitat is semi-arid with an average annual rainfall of 434.8 mm and an average annual temperature of 20.6 degrees Celsius. Flora, life form, geographical distribution, and medicinal species of this habitat were studied in the present work. Identification of the collected specimens was done using the relevant references. As a result, 238 species belonging to 188 genera and 61 families were identified in the area. Asteraceae with 42 species and 33 genera and Astragalus with seven species are the largest family and genus in this region, respectively. Therophytes with 45 percent and hemicryptophytes with 25 percent were the most frequent life forms in the flora of Firoozabad cypress habitat. Geographical distribution of the species includes 38 percent Iran-Turanian, 28 percent bi-regional (Irano-Turanian, Mediterranean; Irano-Turanian, Euro-Siberian and Irano-Turanian, Saharo-Sindian), 14 percent tri-regional (Irano-Turanian, Euro-Siberian, Mediterranean and Irano-Turanian, Saharo-Sindian, Mediterranean), 3 percent multi-regional and 5 percent cosmopolite elements. Twenty-eight species (12 percent) in this habitat are endemic for Iran. In addition, 26 species used as medicinal plants.Keywords: Iran, Geographical Distribution, Cypress Tree, Life Form, Fars, Flora, Firoozabad
-
مقدمهریزوم گیاه شیرین بیان(Licorice) در طب سنتی برای درمان اختلالات گوارشی نظیر زخم معده و رفع گرفتگی روده مورد استفاده فراوانی قرار گرفته است. در تحقیق حاضر تاثیر عصاره آبی و الکلی ریزوم شیرین بیان بر حرکات کولون ایزوله موش صحرایی نر مورد مطالعه قرار گرفته است.روش بررسیموش های صحرایی نر بالغ ابتدا توسط اتیل اتر بی هوش شدند، بافت کولون آن ها جدا و به قطعات 1 سانتی متری تقسیم شدند. قطعات به ترانسدیوسر نیرو به صورت طولی آویزان و به درون حمام های بافتی محتوی محلول تیرود اکسیژنه 37 درجه سانتی گراد و 4/7pH= فرو برده شد. فعالیت مکانیکی قطعات توسط دستگاه پاورلب در حالت پایه، در پاسخ به داروی L-NAME
(4-10 مولار)، استیل کولین(5-10×4 مولار) و آتروپین(5-10 مولار) در حضور و عدم حضور عصاره ریزوم شیرین بیان(036/0 میلی گرم بر میلی لیتر)، ثبت گردید. همچنین فعالیت مکانیکی قطعات گروه کنترل در شرایط مشابه با حلال عصاره(اتانول 70 درصد) ثبت شد.نتایجدر حضور عصاره آبی الکلی ریزوم شیرین بیان، فعالیت مکانیکی بافت در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشت(05/0 P≤). همچنین کاهش معنی داری در فعالیت مکانیکی بافت در گروه آزمایش در حضور توام عصاره و استیل کولین در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد؛ در حالی که فعالیت مکانیکی بافت در حضور توام عصاره و آتروپین و همچنین عصاره و L-NAME بین دو گروه کنترل و آزمایش تفاوت معنی داری نداشت.نتیجه گیریبه نظر می رسد که عصاره آبی- الکلی ریزوم شیرین بیان دارای اثر تعدیل کنندگی بر حرکات کولون است که احتمالا این اثر مستقل از سیستم های نیتررژیک و کولینرژیک است.کلید واژگان: شیرین بیان, کولون, نیتریک اکساید, کولینرژیکJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:24 Issue: 7, 2016, PP 576 -586IntroductionThe licorice (Glycyrrhizaglabra) rhizome has been widely used in traditional medicine for treatment of gastrointestinal diseases such as gastric ulcer and relieve intestinal spasms. In the present study, the effect of hydro-alcoholic extract of licoricerhizome on mechanical activity of isolated colon of male rats has been studied.MethodsAdult male rats were anesthetized by ethyl ether, their abdomen opened, and colon tissues were removed and divided into 1 cm segments. The segments were connected to a force transducer longitudinally and inserted to an organ bathe contained oxygenated Tyrode solution (37 °C, pH=7.4). Their mechanical activity of ileum was recorded by power lab AD instrument in basal condition, and after administration of L-NAME (10-4M), acetylcholine (4×10-5M) and Atropine (10-5M) drugs in the presence and absence of licorice rhizome extract were recorded (0.036mg/ml). Also, the mechanical activity of control group segments were recorded at the same condition with extract solvent (ethanol %70).ResultsA significant decrease in mechanical activity of the isolated colon occurred after administration of hydro-alcoholic extract of licorice rhizome compared to the control group (p≤0.05). Also, a significant decrease was seen in mechanical activity occurredin the co-administration of extract and acetylcholine compared to the control group. The mechanical activity of tissue was not significantly changed in the presence of Atropine and extract between experimental and control groups. The mechanical activity of ileum tissue was not significantly changed in the co-administration of L-NAME and extract between experimental and control groups.ConclusionWe can conclude that hydro-alcoholic extract of licorice has modifying effect on colon motility, and this activity may be occurred independently in the nitrergic and cholinergic systems.Keywords: GlycyrrhizaGlabra, Colon, Nitric Oxide, Cholinergic -
کوه خم از منطقه تنگ شکن در شهرستان ارسنجان، بخشی از زاگرس جنوبی واقع در استان فارس است که دامنه ارتفاعی آن از 1740 تا 3270 متر بالاتر از سطح دریا است. در مطالعه حاضر، ترکیب فلوریستیک منطقه با تاکید بر شناسایی زیستگاه های موجود در منطقه و تاثیر ارتفاع بر پوشش گیاهی منطقه بررسی شد. نمونه های گیاهی در سال های 1390 تا 1392 جمع آوری و شناسایی شدند. در مجموع، 440 نمونه از گیاهان آوندی منطقه جمع آوری شد. فلور این منطقه شامل: 287 گونه متعلق به 50 تیره و 198 جنس بود. در منطقه، گیاهان گل دار غالب بودند به طوری که گیاهان دولپه با 37 تیره، 167 جنس و 246 گونه (42/85 درصد) متنوع ترین و پس از آن گیاهان تک لپه ای با 9 تیره، 27 جنس و 37 گونه بودند. نهانزادان آوندی و بازدانگان هر یک با 2 گونه در منطقه حضور دارند. غنی ترین تیره از نظر تعداد گونه و جنس، تیره Asteraceae با 33 جنس و 43 گونه بود و پس از آن تیره های Brassicaceae (33 گونه)، Poaceae (24 گونه)، Fabaceae (24 گونه)، Lamiaceae (22 گونه)، Caryophylaceae (19 گونه) و Boraginaceae (13 گونه) قرار می گیرند. در بررسی حاضر، تروفیت ها بیشترین درصد شکل زیستی را داشتند (61 درصد). شهرستان ارسنجان از نظر جغرافیایی گیاهی به ناحیه ایرانی-تورانی تعلق دارد، با توجه به این که 75/65 درصد از گونه های این منطقه، ایرانی-تورانی هستند، این مطلب تایید می شود.کلید واژگان: شکل زیستی, زیستگاه, فلور, کوه خم, ارسنجان, فارسA floristic study was done in Kuh-e Khom in east of Arsanjan county as part of the southern Zagros in Fars province. Altitude of the region is ranged from 1740 to 3270 m above sea level. The flora of the region with an emphasis on identifying habitats and the effect of altitude on vegetation were studied and sampling was done from 2010 to 2012. Totally, 440 plant specimens of vascular plant were collected which were belonging to 50 families, 198 genera and 287 species. The angiosperm plants were dominant and from them the dicot plants with 37 families, 167 genera and 246 species had the most diversity. The monocots plants with 9 families, 27 genera and 37 species were the second diversely group in the region. Gymnosperms and Pteridophyte each with two species had the lowest number of species. In respect to species richness, Asteraceae (43 species) was the largest family and after that Breassicaceae (33 species), Poaceae (24 species), Fabaceae (24 species), Lamiaceae (22 species), Caryophyllaceae (19 species) and Boraginaceae (13 species) had the most species diversity. Half of species were therophyte and 68% of species were belonging to Irano-Turanian region.Keywords: Life form, Habitats, Flora, Kuh, e Khom, Arsanjan, Fars
-
پراکندگی جغرافیایی گونه های C3وC4 از تیره اسفناج در ایران با استفاده از 11151 رکورد ژئورفرنس شده واکاوی شد. تیره اسفناج با داشتن 45 جنس و 204 گونه، به طور وسیعی در ایران انتشار یافته است. تعداد گونه های C4 در این تیره تقریبا دو برابر گونه های C3 می باشد. اطلاعات سازمان دهی شده در برنامه MS access به کمک نرم افزار DIVA-GIS و با استفاده از خانه گریدهای 10×10 کیلومتر و محدوده دایره ای همسایه نقشه برداری شد. بالاترین تعداد گونه های این تیره با حداکثر 83 گونه در هر خانه گرید، در استان های تهران، سمنان و آذربایجان شرقی مشاهده شد. اما میزان جمع آوری از مناطق مختلف به طور مساوی صورت نگرفته است. همچنین این استانها به عنوان نقاط داغ گونه های C3 و C4 شناخته شدند. مقایسه بین پراکندگی جغرافیایی مقدار δ13C گونه ها و میزان بارندگی منطقه ای حاکی از این است که گونه های C4 به خوبی با مناطق خشک و نیمه خشک و میزان بارندگی پایین سازگاری یافته اند.
The patterns of geographic distribution of C3 and C4 species of the family Chenopodiaceae have been analyzed in Iran, using a database of 11151 georeferenced records. The members of Chenopodiaceae family with 45 genera and 204 species are widely distributed in Iran. There they show a ratio of about 2:1 between C4 and C3species. All available data were organized in MS access database, and analyzed in point-to-grid analysis tool of DIVA-GIS software, using 10 × 10 km grid cells and the circular neighborhood option. The highest species numbers, with a peak at 83 per grid unit, occur in Tehran, Semnan, and East Azerbaijan provinces but the density of records is extremely uneven. Consequently, the same areas also are the hot spots of both C4 and C3 species. The comparison between the distribution patterns of carbon isotope composition (δ13C) values of species and the annual precipitation gradient map represents that C4 Chenopods are well adapted to regions with high degree of aridity and low precipitation.
Keywords: Chenopodiaceae, C3, C4 species, Iran, geographic distribution mapping, GIS analysis -
پراکنش جغرافیایی جنس کوزینیا در ایران با استفاده از 3095 گزارش ثبت شده در منابع و یا بر اساس نمونه های هرباریومی واکاوی گردید. 241 گونه این جنس در تمام کشور گسترده اند، هرچند که حدود یک سوم از گزارش ها از استان های خراسان رضوی، تهران و فارس می باشد. این جنس 135 گونه نادر و 197 گونه انحصاری دارد. بیشترین مقدار برای شاخص حداکثر فاصله میان دو فرد از یک گونه (MaxD) 1863 کیلومتر می باشد. استان های خراسان رضوی، لرستان، اصفهان، خراسان شمالی و تهران بالاترین تعداد گونه های نادر را دارند. به کمک برنامه DIVA-GIS و با استفاده از خانه های 10×10 کیلومتر و محدوده دایره ای همسایه با شعاع 50 کیلومتر غنای گونه ای ترسیم شد.غنای گونه ای بالا در زاگرس مرکزی (اساسا استان های لرستان، مرکزی و همدان)، البرز مرکزی، شمال غرب ایران و همچنین کوه های کپه داغ در خراسان که نقطه داغ گونه های انحصاری نیز می باشد، مشاهده شد. چهل و پنج خانه 5/0×5/0 درجه لازم است تا تمام گونه های این جنس را در بر بگیرد. این خانه ها از لحاظ حفاظتی اهمیت بالایی دارند
The geographical distribution of the genus Cousinia in Iran has been analyzed using a dataset of 3095 georeferenced observations. The 241 species of the genus are distributed throughout Iran. However, about third of the observations are made from provinces like, Khorasan Razavi, Tehran, and Fars. The genus has 135 rare species and 197 endemic species. The maximum distance between two observations of the same species, (MaxD) is 1863 kilometers. Razavi Khorasan, Lorestan, Esfahan, North Khorasan and Tehran have the highest number of rare species. Species richness was mapped with the point-to-grid richness analysis tool DIVA-GIS, using a 10×10 kilometer grid cell and the circular neighborhood option with a 50 km radius. High species richness occurs in large area in North of Semnan province, Dena Mountains, Central Alborz, Lorestan province, NW Iran and also in Kopet Dagh Mountain in Khorasan where the hotspots for endemic species are located. Forty five 0.5o×0.5o grid cells are needed to capture all species at once, which have the most conservative importance for this group of plants
Keywords: Cousinia, Iran, geographical distribution, species richness, grid cell -
پراکنش جغرافیایی تیره باقلائیان (به جزء جنس گون) تجزیه و تحلیل گردیده تا با داشتن چشم اندازی از الگوی پراکنش این خانواده بتوانیم تصمیمات حفاظتی بهتری داشته باشیم. به این منظور از 10498 گزارش ثبت شده ی ژئورفرنس شده از ایران استفاده گردید. با استفاده از نرم افزار DIVA-GIS و ArcView و خانه های 1° x 1° عرض/طول جغرافیایی، غنای گونه ای، گونه های انحصاری، weighted endemism، corrected weighted endemism بر روی نقشه آورده شد. ایران به 196 خانه تقسیم گردید که از این تعداد 173 خانه حداقل یک گزارش ثبت شده دارند. بالاترین تعداد گونه های انحصاری در خانه ای در استان تهران مشاهده شده است که همچنین بالاترین میزان غنای گونه ای و weighted endemism را دارد. بالاترین میزان corrected weighted endemism در خانه ای در شمال شرق ایران مشاهده شده است. گونه هایی که پراکندگی آنها محدود به یک خانه می باشد در شمال، شمال غرب و در امتداد رشته کوه زاگرس پراکنده هستند. در این مطالعه هفت ناحیه با اهمیت حفاظتی شناسایی شدند که می توان آنها را با مناطق حفاظتی کنونی مقایسه کرد.
The geographic distribution of the Fabaceae (except the genus Astragalus L.) has been analyzed to have insights about the distribution pattern of this family as an approach for a better conservation policymaking. In doing so, we used a dataset of 10498 geo-referenced observations from Iran. Species richness, endemic species, weighted endemism and corrected weighted endemism were mapped in 1° x 1° latitude/longitude grids using ArcView and DIVA-GIS software. Iran was divided into 196 grid cells and of these, 173 grid cells had at least one record each. The highest endemic species values were observed in a grid cell located in Tehran province, which also possessed high species richness and even the highest weighted endemism values. But high values for corrected weighted endemism were obtained from grid cells located in the North East of Iran (mostly from Razavi Khorasan province). Species with very small documented distribution area (one grid cell only) were distributed in North and North West (West and East Azerbaijan provinces) of Iran and along the Zagros mountain range. In this study, seven regions with conservation importance were identified which can be compared with the present protected areas.
Keywords: Weighted endemism, species richness, diversity mapping, priority setting, Fabaceae, Iran -
گونه جدید Aethionema sabzevaricumاز تیره شب بو از شمال شرق ایران شرح و به تصویر کشیده شده است. این گونه بومزاد با عرصه گسترش محدود، صخره زی بوده و در صخره های سرپنتینی رشته کوه جغتای خراسان در شمال شرقی ایران یافت می شود و از نظر ریخت شناسی با گروه گونه های A. saxatile نزدیکی دارد. این گونه، چند ساله با بن چوبی و برگهای متناوب گوشتی است. گلبرگهای سفید دارد که در بخش بالایی ناخنک و قاعده پهنک بنفش رنگ می شود. بال خرجینک آن موجدار و یک دانه دارد.
Aethionema sabzevaricum Khosravi & Joharchi (Brassicaceae) is described and illustrated from NE Iran. The new species is morphologycally, closely related to the A. saxatile group. It is an obligate chasmophytic narrow endemic to the serpentine cliffs of the Khorasanian Joqatai Mts in NE of Iran. It is perennial, suffruticose, with alternate fleshy leaves. Petals, white with upper part of claw and basal part of lamina darker purplish. Silicula cymbiform and one seeded.
-
پراکنش جغرافیایی تیره باقلائیان (به جز جنس گون) در ایران با استفاده از 10408 گزارش ثبت شده در منابع ویا بر اساس نمونه های هرباریومی تجزیه و تحلیل گردید. 429 گونه این تیره در تمام کشور گسترده اند، هرچند که حدود نیمی از گزارش ها از پنج استان فارس، هرمزگان، تهران، بوشهر و مازندران می باشد. این خانواده 173 گونه نادر و 117 گونه انحصاری دارد. بیشترین مقدار برای شاخص حداکثر فاصله میان دو فرد از یک گونه (MaxD) 2140 کیلومتر می باشد. استان های آذربایجان شرقی، خراسان رضوی، فارس، لرستان و آذربایجان غربی بالاترین تعداد گونه های نادر را دارند. به کمک برنامه DIVA-GIS و با استفاده از خانه های 10×10 کیلومتر و محدوده دایره ای همسایه با شعاع 50 کیلومتر غنای گونه ای نقشه برداری شد.غنای گونه ای بالا در استان های فارس، گیلان، لرستان و همچنین منطقه البرز مرکزی که نقطه داغ گونه های انحصاری نیز می باشد، مشاهده شد. چهل و چهار خانه 10×10 کیلومتر لازم است تا تمام گونه های این تیره را در بر بگیرد. اما بیست خانه کافیست تا نود درصد گونه ها را در خود جای دهد، این خانه ها از لحاظ حفاظتی اهمیت بالایی دارند.
The geographic distribution of the family Fabaceae (except the genus Astragalus) in Iran has been analyzed using a dataset of 10408 georeferenced observations. The 429 species of the family is distributed in whole Iran; however, about half of the observations are from provinces like, Fars, Hormozgan, Tehran, Bushehr and Mazandaran. The family has 173 rare species and 117 endemic species. The highest record for the maximum distance between two observations of one species (MaxD) is 2140 kilometer. East-Azerbaijan, Khorasan Razavi, Fars, Lorestan and West-Azerbaijan have the highest number of rare species. Species richness was mapped with the point-to-grid richness analysis tool DIVA-GIS, using a 10×10 kilometer grid cell and the circular neighborhood option with a 50 km radius. High species richness occurs in Fars, Gilan and Lorestan; also in Central Alborz where the hotspot for endemic species is located. Forty four 10×10 kilometer grid cells are needed to capture all species at once. But ninety percent of the species can be captured in only twenty grid cells, which have the most conservative importance for this group of plants.
-
با استفاده از شواهد مورفولوژیک و جغرافیایی، نشان داده می شود که. Hesperis leucoclada Boiss و Pseudofortuynia esfandiarii Hedge مترادفاند. ترکیب جدید Pseudofortuynia leucoclada Boiss.) Khosravi) نام صحیح تاکسون است. قرابت Pseudofortuynia مورد بحث قرار میگیرد.
By morphological and geographical evidences, it is showed that Hesperis leucoclada Boiss. and Pseudofortuynia esfandiarii Hedge are the same species. The new combination Pseudofortuynia leucoclada (Boiss.) Khosravi is the correct name. The affinities of Pseudofortuynia are discussed.
Keywords: flora of Iran, Cruciferae, Hesperis, Pseudofortuynia, Gynophorea, Sisymbrium, Morphology, geographical distribution, affinity, Nomenclature
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.