به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

اسدالله تناسان

  • اسدالله تناسان، محمدکاظم سبزه ای*، پگاه آمری، علی امری، فاطمه یعقوبی، حسین آریانا
    سابقه و هدف

     با توجه به شیوع اختلالات عملکرد میوکارد و باز ماندن مجرای شریانی در تعداد زیادی از نوزادان نارس پیش آگهی این نوزادان ارتباط زیادی به تشخیص زودرس و درمان آن ها دارد. در این راستا این مطالعه با هدف تعیین ارتباط سطح تروپونین تی با پروگنوز نوزادان نارس بستری شده در بخش NICU بیمارستان فاطمیه همدان انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه مقطعی تعداد مشخصی از نوزادان که تحت بررسی سطح سرمی تروپونین از 72 ساعت تا یک هفته پس از تولد قرار گرفته بودند، از نظر اطلاعات دموگرافیگ، مدت زمان بستری، عوارض حین بستری، اسیدوز، دریافت اینوتروپ، بهبودی و مورتالیتی بررسی شدند و ارتباط آن ها با سطح سرمی تروپونین مشخص شد.

    یافته ها

    از 61 نوزاد بررسی شده، 22 نوزاد PDA بزرگ با سطح تروپونین  50.2 ± 436 pg/ml، 14 نوزاد PDA کوچک با سطح تروپونین 89.8 ± 260.5 pg/ml و 25 نوزاد بدون PDA با سطح تروپونین229.7 ± 277.1 pg/ml بودند که از نظر آماری بین سه گروه اختلاف معنی داری وجود نداشت (0.203= P). میانگین سطح تروپونین در نوزادان فوت شده 521±423 pg بیشتر از نوزادان زنده 154±274 pg بود (0.194 =P). دریافت اینوتروپ در بیماران فوت شده به طور معنی داری بیشتر بود (0.003 =P) و سطح تروپونین تی با دریافت اینوتروپ از نظر آماری ارتباط معنی داری داشت (0.008 =P). ارتباط بین میزان تروپونین و اسیدوز شدید (0.051 =P) با اختلاف ناچیز معنی دار نشد که از نظر کلینیکی ارزشمند است.

    نتیجه گیری

    سطح سرمی تروپونین تی در نوزادان نارس با PDA بزرگ و در نوزادان فوت شده در موارد دریافت اینوتروپ به دلیل اختلال همودینامیک و اسیدوز شدید ییشتر بود.

    کلید واژگان: پیش آگهی, تروپونین تی, نوزاد نارس
    Asadolah Tanasan, Mohammad Kazem Sabzehei*, Pegah Ameri, Ali Amri, Fatemeh Yaghoubi, Hossein Ariana
    Background and Objective

    Due to the prevalence of myocardial dysfunction and Patent Ductus Arteriosus (PDA) in a large number of preterm neonates, the prognosis of these infants is highly related to their early diagnosis and treatment. In this regard, the present study aimed to determine the relationship between troponin T level and the prognosis of premature neonates admitted to the Neonatal Intensive Care Unit (NICU) of Fatemieh Hospital in Hamadan.

    Materials and Methods

    In this cross-sectional study, a certain number of infants who underwent serum levels of troponin T from 72 hours to one week after birth were assessed for demographic information, length of hospital stay, complications during hospitalization, acidosis, inotropic agents, recovery, and mortality, as well as their relationship with troponin level.

    Results

    Out of 61 neonates, 22 patients had large PDA with a troponin level of 436±50.2 pg/ml, 14 patients had a small PDA with a troponin level of 260.5±89.8 pg/ml, and 25 patients were without PDA with a troponin level of 277.1±229.7 pg /ml (P = 0.203). There was no statistically significant difference between the three groups. The mean levels of troponin were 423±521 and 274±154 pg/ml in deceased and surviving neonates, respectively (P=0.194). Inotropic was significantly higher in deceased patients (P=0.003), and troponin T level was statistically significant (P=0.008). The relationship between troponin level and severe acidosis (P=0.051) was not significant, with a small difference that could be clinically valuable.

    Conclusion

    Serum troponin T level was higher in preterm neonates with large PDA and deceased ones who received inotropic agents due to hemodynamic disorders and severe acidosis.

    Keywords: Premature Neonate, Prognosis, Troponin T
  • میلاد حاجی غفوری بوکانی، آرش خلیلی، اسدالله تناسان، لیلی تاپاک، طیبه حسن طهرانی*
    سابقه و هدف

    بیماری های قلبی مادرزادی، از شایع ترین ناهنجاری های مادرزادی کودکان است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی حمایت اجتماعی در والدین کودکان مبتلا به بیماری های قلبی مادرزادی بود.

    مواد و روش ها

    پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی- همبستگی است. جامعه ی پژوهش 200 نفر والدین کودکان مبتلا به بیماری های قلبی مادرزادی مراجعه کننده به کلینیک امام خمینی همدان در سال 1399 بود که به روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از پرسش نامه ی اطلاعات دموگرافیک و پرسش نامه ی حمایت اجتماعی Zimat انجام شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    یافته ها

    میانگین و انحراف معیار نمره ی کل حمایت اجتماعی (5/61 ± 41/04) بود و بیشترین حمایت اجتماعی (2/23 ± 15/71) مربوط به بعد خانواده و کم ترین حمایت اجتماعی نیز با میانگین (2/39 ± 12/17) مربوط به بعد دوستان بود. نتایج نشان داد که میانگین نمره ی کلی حمایت اجتماعی بر حسب تمامی متغیرهای دموگرافیک والدین به استثنای شغل مادر، دارای اختلاف آماری معنی داری بود (0/05 > p value).

    نتیجه گیری

    حمایت اجتماعی ابزاری است که باعث ارتقاء کیفیت زندگی والدین دارای کودک مبتلا به بیماری های قلبی می شود، بنابراین تدوین برنامه ی جامع مراقبتی از این بیماران به همراه افزایش حمایت اجتماعی والدین شان پیشنهاد می گردد.

    کلید واژگان: حمایت اجتماعی, بیماری های قلبی مادرزادی, کودکان, والدین
    Milad Hajighafoori Boukani, Arash Khalili, Asadolah Tanasan, Leili Tapak, Tayebeh Hasan Tehrani*
    Background and Objectives

    Congenital heart disease is one of the most common congenital anomalies in children. The purpose of this study was the evaluation of social support in parents of children with congenital heart disease.

    Materials and Methods

    This was a descriptive correlational study. The study population included 200 parents of children with congenital heart disease who referred to Imam Khomeini Clinic in Hamedan in 2020 via available sampling method and using the demographic information questionnaire, social support questionnaire Zimat. Data was analyzed using descriptive and inferential statistics.

    Results

    The mean and standard deviation of the total score of social support 41.4 ± 5.61. The highest social support 15.71 ± 2.23 was related to the family dimension and the lowest social support 12.17 ± 2.39 was related to the dimension of friends. The results of this study showed that the average total score of social support in terms of all demographic variables of parents except maternal occupation has a statistically significant difference (P < 0.05).

    Conclusions

    Social support is tool that improves the quality of life in parents of children with congenital heart disease, so it is recommended to develop a comprehensive care plan for these patients alongside, increasing their parent's social support.

    Keywords: Social support, Congenital heart disease, Children, Parents
  • محمدکاظم سبزه ای، اسدالله تناسان، یونس محمدی، سروش طاهری طالش، مریم زینلی*
    مقدمه

    مجرای شریانی باز (PDA) در 50 درصد نوزادان زیر 1000گرم (سن حاملگی کمتر از 28 هفته) و 30 درصد نوزادان کمتر از 1500 گرم روی می دهد. عدم درمان آن باعث تشدید دیسترس تنفسی و عوارض آن می شود. استامینوفن  داروی جدید با عوارض کمتر است که مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر نوع تزریقی این داروباایبوبروفن بر درمان مجرای شریانی باز طراحی و اجراشد.

    روش کار: 

    در این مطالعه  موردی-شاهدی، 50 نوزاد پره ترم با سن  کمتر یا مساوی 14 روز و تشخیص اکوکاردیوگرافی PDA وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول تحت درمان با ایبوبروفن وریدی و گروه دوم تحت درمان با استامینوفن وریدی برای سه روز قرار گرفتند. در پایان اطلاعات لازم، شامل یافته های اکوکاردیوگرافی و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

     یافته ها:

     هر دو داروی ایبوبروفن و استامینوفن در درمان PDA  به یک میزان موثر بودند مدت زمان بستری بین دو گروه تفاوت نداشت (259/0=p). عوارض احتمالی مانند خونریزی داخل بطنی مغز، ترومبوسیتوپنی، کراتینین سرم بیشتر از mg/dl5/1 ، کاهش حجم ادرار، انتروکولیت نکروزان، کشت خون مثبت و دیسپلازی برونکوپولمونر دردو گروه، اختلاف معناداری نداشتند. تنها عارضه قابل توجه و مهم، عارضه خونریزی گوارشی بود که در هر دو گروه تقریبا به یک میزان شیوع داشت.

    نتیجه گیری:

     داروی استامینوفن همانند ایبوبروفن به عنوان درمان اصلی مجرای شریانی باز (PDA) موثر است و می تواند جایگزین مطمین و مناسبی برای داروی ایبوبروفن باشد.

    کلید واژگان: ایبوبروفن, استامینوفن, مجرای شریانی باز, نوزاد پره ترم
    MohammadKazem Sabzehei, Asadolah Tanasan, Yones Mohammadi, Soroush Taheri Talesh, Maryam Zeinali*
    Introduction

    : The Patent Ductus Arteriosus (PDA) occurs in 50% of infants under 1000 g and 30% of infants less than 1500 g. Treatment failure can exacerbate respiratory distress and its complications. Acetaminophen is a new drug with fewer side effects. The present study was designed and performed to evaluate the effect of this drug  and  intravenous ibuprofen on the treatment of Patent Ductus Arteriosus.

    Materials and Methods

    In this case-control study, 50 preterm infants who were less or equal to 14 days of age and diagnosis  of PDA   by echocardiographic were included and randomly divided into two groups. The first group was treated with intravenous ibuprofen and the second group was treated with intravenous acetaminophen for three days. At the end, the necessary information, including echocardiographic findings were analyzed using SPSS software version 16.

    Results

    The findings of the present study showed that both ibuprofen and acetaminophen had equal effect in the closing of PDA in preterm infants.There was no significant difference in the duration of  hospitalisation between two  groups (P = 0.259). Possible side effects include intra-ventricular hemorrhage, thrombocytopenia, serum creatinine greater than 1.5 mg / dl, decreased urinary volume, necrotizing enterocolitis, positive blood culture and bronchopulmonary dysplasia were not significantly different between the two groups. The only significant complication was gastrointestinal bleeding, which was almost equally prevalent in both groups.

    Conclusion

    Acetaminophen  such as ibuprofen is effective as the main treatment of patent ductus arteriosus (PDA) and it could be a safe alternative to ibuprofen.

    Keywords: Ibuprofen, Acetaminophen, PDA, Preterm Infant
  • محمد کاظم سبزه ای، اسدالله تناسان، مریم شکوهی، بهناز بصیری*
    پیش زمینه و هدف

    بیماری های مادرزادی قلب یکی از شایع ترین ناهنجاری های مادرزادی در نوزادان و علت اصلی مرگ ناشی از بیماری های مادرزادی می باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی فراوانی و عوامل خطر بیماری های مادرزادی قلب و پیامد ناشی از آن در نوزادان بستری در بخش مراقبت ویژه بود.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه مقطعی گذشته نگر تمام نوزادانی که بین سال های 95-1391 در بخش مراقبت ویژه نوزادان با تشخیص بیماری مادرزادی قلب بستری شده بودند بررسی شدند. اطلاعات دموگرافیک مادران و نوزادان جمع آوری شد. داده های مطالعه با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 16 تجزیه وتحلیل شد.

    یافته ها

     از مجموع 2800 نوزاد بستری، 97 نوزاد (3/4 درصد) به بیماری مادرزادی قلب مبتلا بودند که 60 نوزاد (9/61 درصد) مذکر بودند. میانگین وزن هنگام تولد نوزادان برابر با 30/524±81/2568 گرم و میانگین سن حاملگی نوزادان برابر با 62/2±65/36 هفته بود. 22 درصد والدین باهم نسبت خویشاوندی داشتند، و در 20 درصد نوزادان سابقه فامیلی بیماری مادرزادی قلب وجود داشت و حدود 50 درصد مادران بیماری زمینه ای داشتند. شایع ترین بیماری مادرزادی قلب در نوزادان به ترتیب نقص دیواره بین بطنی (VSD) با شیوع 1/37 درصد، نقص دیواره بین دهلیزی (ASD) با شیوع 8/28 درصد و مجرای باز شریانی با شیوع 28/8 درصد تشخیص داده شد. و 15 نوازد (5/15 درصد) در طول مطالعه فوت کرده اند.

    بحث و نتیجه ‏گیری

    نقص دیواره بین بطنی و بین دهلیزی شایع ترین بیماری مادرزادی قلب در نوزادان بود و بروز بیماری مادرزادی قلب با مصرف داروهای ضد فشارخون در مادر ارتباط داشت.

    کلید واژگان: شیوع, عوامل خطر, بیماری های مادرزادی قلب, نوزاد
    Mohammad Kazem Sabzehei, Asadollah Tanasan, Maryam Shokouhi, Behnaz Basiri*
    Background & Aim

    Congenital heart disease is one of the most common congenital anomalies in infants and is the leading cause of death from congenital diseases. The purpose of this study was to determine the prevalence and risk factors of congenital heart disease (CHD) and its outcome in infants admitted to NICU.

    Materials & Methods

    In this cross-sectional retrospective study, all infants who were admitted to the NICU of Besat Hospital from 2012 to 2017 with diagnosis congenital heart disease were studied. Demographic data of mothers and infants were collected. Data were analyzed using SPSS software version 16.

    Results

    Of 2800 hospitalized infants, 97 (96.3%) infants suffered from congenital heart disease that 60 of them (61.9%) were males. The mean birth weight of infants was 2568.81±524.30 g and the mean gestational age of newborns was 36.66±2.62 weeks. 22 percent of the parents were relatives, in 20% of infants there was a family history of congenital heart disease and 50% of mothers had an underlying disease. The most common congenital heart diseases were ventricular septal defect (VSD) (37.1%), an atrial septal defect(ASD)(28.8%), and patent ductus atreiousus (PDA) (8.28%). 15 (15.5%) of the infant died.

    Conclusion

    Ventricular septal defect and atrial septal defect were the most common congenital heart disease in newborns which may be related to maternal use of antihypertensive drugs during pregnancy.

    Keywords: Prevalence, Risk Factors, Congenital Heart Diseases, Neonate
  • اسدالله تناسان، مسعود زاهدیان، سعادت ترابیان، ایرج صدیقی، محمدکاظم سبزه ای
    زمینه و هدف
    سمع قلب به عنوان یکی از مهم ترین ابزار معاینه بالینی در نوزادان جهت تشخیص دادن و یا رد کردن انواع بیماری های پاتولوژیک مادرزادی است. هدف این مطالعه ارزیابی دقت معاینه بالینی فوق تخصص نوزادان با فوق تخصص قلب کودکان در تشخیص سوفل قلبی پاتولوژیک از غیر پاتولوژیک بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی 108 نوزاد بستری شده در بیمارستان بعثت و فاطمیه همدان در سال 1389 بررسی شدند. سمع قلب به وسیله فوق تخصص نوزادان و قلب کودکان انجام شد و یافته های تشخیصی مبنی بر احتمال سوفل پاتولوژیک و یا بی گناه بودن ثبت گردید. در نهایت بیمار جهت تشخیص قطعی اکوکاردیوگرافی شد. داده ها با آزمون آماری مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    در اکوکاردیوگرافی، 67 بیمار (62 درصد) سوفل قلبی پاتولوژیک داشتند. یافته های بالینی بین فوق تخصص نوزادان و قلب کودکان در تشخیص سوفل پاتولوژیک به ترتیب شامل 98 درصد حساسیت در مقابل 2/87 و 2/84 درصد ویژگی در برابر 100 و 1/94 درصد ارزش اخباری مثبت در مقابل100 و 94 درصد ارزش اخباری منفی در برابر 4/85 درصد بود.
    نتیجه گیری
    دقت ارزیابی سوفل قلبی پاتولوژیک به وسیله فوق تخصص نوزادان نسبت به فوق تخصص قلب کودکان تفاوتی نداشت. بنابراین هم چنان اکوکاردیوگرافی به عنوان استاندارد طلایی، بهترین روش تشخیص انواع سوفل است.
    کلید واژگان: سوفل, اکوکاردیوگرام, معاینه بالینی
    Background and Aim
    Cardiac auscultation is one of the most useful investigative tools that the physician may use at the bedside to detect alterations in cardiovascular anatomy and physiology. However، the sensitivity and specificity vary substantially with the expertise of the examiner. The aim of this study comparing the initial evaluations of heart murmurs in neonates between neonatologist and pediatric cardiologist.
    Methods
    This cross-sectional study was conducted on 108 neonates admitted in Be’sat and Fatemieh Hospitals of Hamadan، Iran، in 2010. First، a neonatologist recorded their clinical evaluation (Pathologic، Likely pathologic، Innocent). Then، a Pediatric cardiologist recorded the infants’ clinical evaluation. Finally، echocardiography study was performed by the cardiologists for final diagnosis. The data were analyzed by SPSS version 16 and the using Chi-square.
    Results
    In this study، 67 patients (62%) had pathologic murmur. Clinical findings of pathological murmur by neonatologist and cardiologist are 98% sensitivity versus 87/2%; 84/2% specificity vs. 100%; 94/1% the positive predictive value vs. 100%; and 94% negative predictive value vs. 85. 4%، respectively.
    Conclusion
    Evaluations of examination show no significant difference between neonatologists and cardiologists. Hence، echocardiography is the standard for establishing the cause of murmur.
    Keywords: Murmur, Echocardiogram, Physical Examination
  • ایرج صدیقی، اسدالله تناسان، معصومه جمشیدی
    مقدمه
    پنومونی یکی از شایعترین عفونتهای دوران کودکی است. در کودکان مبتلا به پنومونی راجعه بایستی بدنبال عامل زمینه ای بود گرچه شایعترین علل زمینه ساز آن عبارتند از: نقایص تولید آنتی بادی، سیستیک فیبروزیس، فیستولهای تراکئوازوفاژیال وافزایش جریان خون ریوی اما یکی از علل کمتر شایع استریدور و پنومونی تکرار شونده اثرات فشاری ناشی از حلقه های عروقی است. ناهنجاری های مادرزادی قوس آئورت وشاخه های اصلی آن باعث تشکیل حلقه های عروقی به دور نای و مری شده و درجات مختلفی از اثرات فشاری را اعمال می کنند که باعث علائم تنفسی از جمله استریدور، خس خس سینه و پنومونی مکرر می شود.
    معرفی بیمار: کودک 2 ساله ای با سابقه استریدور و خس خس سینه از دوره نوزادی وسابقه چهار بار بستری بعلت عفونت دستگاه تنفسی تحتانی با علائم سرفه و دیسترس تنفسی بستری شد، رادیو گرافی قفسه سینه بیمار نشان دهنده پنومونی در ریه راست بود. بیمار تحت درمان آنتی بیوتیکی قرار گرفت ولی علی رغم بهبود تب،استریدور و دیسترس تنفسی، همچنان ویزینگ ادامه داشت. در بازنگری مدارک پزشکی قبلی بیمار مشخص شد در رادیوگرافی بلع باریم اثر فشاری ثابت در خلف مری وجود دارد. بیمار تحت CT آنژیوگرافی قرار گرفت و تشخیص قوس آئورت دوگانه (double aortic arch) اثبات شد.
    نتیجه نهایی: یکی از علل علائم تنفسی پایدار و پنومونی مکررکودکان قوس ائورت دوگانه می باشد که اولین قدم تشخیصی غیر تهاجمی برای آن رادیو گرافی بلع باریم تحت فلوروسکوپی می باشد.
    کلید واژگان: آئورت قفسه سینه, باریم, ذات الریه, صداهای تنفسی
    I. Sedighi, A. Tanasan, M. Jamshidi
    Introduction
    Pneumonia is one of the most common infections during childhood. In children with recurrent bacterial pneumonia complete evaluation for underlying factors is necessary. The most common underlying diseases include: antibody deficiencies, cystic fibrosis, tracheoesophageal fistula and increased pulmonary blood flow. Vascular ring and its pressure effect is a less common cause of stridor and recurrent pneumonia. Congenital abnormalities in aortic arch and main branches which form vascular ring around esophagus and trachea with variable pressure effect cause respiratory symptoms such as stridor, wheezing and recurrent pneumonia Case Report: A 2 year old boy was admitted in our hospital with respiratory distress and cough. Chest x-Ray demonstrated right lobar pneumonia. He had history of stridor and wheezing from neonatal period and hospitalization due to pneumonia for four times. The patient received appropriate antibiotics. Despite fever and respiratory distress improvement, wheezing continued. Review of his medical documents showed fixed pressure effect on posterior aspect of esophagus in barium swallow. In CT angiography we confirmed double aortic arch.
    Conclusion
    Double aortic arch is one of the causes of persistant respiratory symptom and recurrent pneumonia in children for which fluoroscopic barium swallow is the first non-invasive diagnostic method.
  • مهرنوش کوثریان، اسدالله تناسان، محمدرضا مهدوی، فرشته پورمراد، حسن عظیمی
    سابقه و هدف
    کمبود رشد یکی از مشکلات شایع در طب کودکان می باشد. غیر از کمبود کالری و پروتئین که نقش آن در رشد غیر قابل انکار است، از روی (Zinc) به عنوان یکی از عناصر تاثیرگذار در رشد نام برده می شود. در این مطالعه تاثیر سولفات روی تکمیلی بر وزن و قد کودکان مراجعه کننده به درمانگاه بیماری های غدد کودکان بیمارستان بوعلی ساری در سال های 79- 80 بررسی شد.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دوسوکور با استفاده از دارونما بر روی کودکانی که به دلیل توقف یا نارسایی رشد از طرف مراکز بهداشت شهرستان ساری معرفی شدند، صورت گرفت. این کودکان به سه دسته سوءتغذیه شدید (با SDS وزن کمتر از 3-)، سوء تغذیه متوسط (با SDS وزن بین 2- تا 3-)، کودکان طبیعی یا با سوء تغذیه خفیف (با SDS وزن بالاتر از 2-) تقسیم شدند و برای خنثی سازی عوامل مداخله گر براساس وضعیت اجتماعی و اقتصادی در سه دسته بد، متوسط و خوب قرار گرفتند. در مجموع کودکان در 9 بلوک ایجاد شده به صورت اتفاقی در دو دسته مورد و شاهد قرار گرفتند. به هر دو گروه آموزش تغذیه جهت تامین کالری و پروتئین و کاهش مصرف مواد غذایی کم ارزش داده شد. در گروه مورد محلول سولفات روی با دوز mg/kg5 (mg/kg/zinc1) روزانه تجویز گردید. وزن و قد کودکان قبل و بعد از مداخله مقایسه و سطح روی سرم قبل و پس از مداخله کنترل گردید. برای مقایسه یافته ها از آزمون های t، t زوج و کای دو استفاده شد.
    یافته ها
    44 کودک (23 دختر و 21 پسر) مطالعه شدند. بیست و یک نفر در گروه مورد و 23 نفر در گروه شاهد بودند و این افراد خصوصیات پایه مشابهی داشتند. مدت تجویز دارو 3/3 ماه و مدت پیگیری 7/4 ماه بود. نتایج حاصله نشان دهنده افزایش وزن (02/0P<) و قد (001/0P<) در هر دو گروه بوده، اما این اختلاف در بین دو گروه معنی دار نبوده است. بیشترین افزایش وزن در زیر گروه دو (با سوءتغذیه متوسط) بوده است (0005/0P<). همچنین سولفات روی سبب کاهش بروز گاستروآنتریت در گروه مورد گردید (005/P<).
    استنتاج
    سولفات روی تاثیری در بهبود وزن بچه های مورد مطالعه ما نداشته است و به نظر می رسد اندکس های رشدی در نتیجه اصلاح روند تغذیه و تامین کالری و پروتئین بهتر شده است. شاید تجویز روی سبب کاهش بروز گاستروآنتریت شود. مطالعات مشابه در استان های دچار کمبود روی پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: روی, سولفات ها, رشد کودکان, رشد و نمو
    M. Kosaryan, A. Tanasan, M.R. Mahdavi, F. Pour Moradh., Acirc, Zimi
    Background and
    Purpose
    Growth defect is one of the prevalent problems in pediatric. Ïn addition to the significant effect of protein and lack of calory on growth, zinc is also reported as effective factor in growth of milk feeded infants. Ïn this study the effect of zinc sulfate supplement on weight and hieght of the infants referring to the pediatric endocrine disease clinic of Boalo hospital was studied in the years 2001-2002.
    Materials And Methods
    This was a double-blind placebo controled clinical trial done on the infants being referred from the sari health centers due to growth disorders. The subjects were divided in three groups as follow: severe malnutrition (SDS<-3), moderate mulnutrition (with SDS between 2-3) and normal infants or mild malnutrition (SDS>-2). Ïn order to neutralize the interfering factors, they were divided in 3 groups of bad, moderate and good on the basis of socio economic status. Ïn general, the subjects were created in 9 frames and randomly were divided in two case and control groups. Both of the groups were instructed about the need for energy and protein, and also for reduction of taking less nutritional food stuff. Ïn the case group zinc sulfate with dose of 5 mg/kg (1 mg/kg/zinc) was given dailty. Weight and height of the infacts prior and after interferance was compared, and serum zinc level prior to and after interferance was controled. T-test, X2 and paired-t test were used for comparison of the obtained results.
    Results
    44 infants (23 girls and 12 boys) were under study. 21 persons were in case and 23 persons in control group. Both of the groups had similar basic features. Duration for administration of the drug was 3.3 months and followed up for 4.7 months. The obtained results are indicater of increasing in weight (P<0.02) and hieght (P<0.001) in both of the groups, but the differance between the above groups has not been significant. Most increase in weight was observed in group two (with moderate malnurition) P<0.0005. Âlso zinc sulfate reduced onset of gastroenteritis in case group (P<0.005).Çonclusion : Zinc sulfate had no effect on weight gain in the subjects under study. Ït seems that growth indexes have improved due to amendment of nutritional status and provision of energy and protein. May be administration of zinc would reduce gastroenteritis. Similar study in the province with zinc difficiency is recommended.
    Keywords: Zinc, Sulfates, Çhild development, Growth
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال