به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب اسماعیل فرخ نژاد

  • حمیدرضا بوستانی*، اسماعیل فرخ نژاد
    افزایش فعالیت میکروبی در خاک و استفاده از روابط همزیستی و هم افزایی بین قارچ مایکوریزا، باکتری محرک رشد و گیاه از طریق بهبود جذب عناصر غذایی می تواند سبب رشد بهتر گیاهان به ویژه در شرایط تنش شوری شود. به منظور بررسی اثر کاربرد قارچ مایکوریزا و باکتری محرک رشد، بر جذب برخی عناصر غذایی مورد نیاز گیاه ذرت در سطوح مختلف شوری خاک، آزمایشی گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. عامل اول شامل سطوح شوری خاک (صفر (S0)، 15 (S1) و 30 (S2) میلی اکی والان نمک در کیلوگرم خاک از منابع کلرید سدیم، کلسیم و منیزیم به ترتیب به صورت ترکیبی 1:2:3) و عامل دوم چهار سطح تلقیح میکروبی ( قارچ Glomus intraradices (F)، باکتری pseudomonas (B)، تلقیح همزمان باکتری و قارچ (B+F) و بدون تلقیح (C)) بود. نتایج نشان داد که با افزایش سطوح شوری، درصد همزیستی مایکوریزایی ریشه، جذب فسفر، پتاسیم، آهن و منگنز در اندام هوایی گیاه به طور معنی داری کاهش یافت. کاربرد تمام تیمارهای میکروبی سبب افزایش معنی دار همه ی شاخص های یاد شده در بالا شد. تاثیر تیمارهای قارچ و قارچ-باکتری در افزایش صفات مذکور به طور قابل ملاحظه ای بیشتر از تیمار کاربرد مجزای باکتری بود. کاربرد تیمارهای قارچ و قارچ-باکتری سبب افزایش معنی دار نسبت پتاسیم به سدیم اندام هوایی شد که نشان دهنده افزایش مقاومت گیاه نسبت به تنش شوری می باشد. همچنین همبستگی مثبت و معنی داری بین مقدار جذب عناصر فسفر، پتاسیم، آهن و منگنز گیاه با برخی از شاخص های رشد ذرت مانند عملکرد خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه، ارتفاع، سطح برگ، قطر ساقه، شاخص کلروفیل و درصد همزیستی مایکوریزایی وجود داشت. نتایج نشان داد که قارچ و باکتری کاربردی در این آزمایش از طریق افزایش درصد همزیستی مایکوریزایی و بهبود جذب عناصر غذایی، می توانند سبب افزایش مقاوت گیاه ذرت در برابر تنش شوری شوند.
    ) و فاکتور دوم چهار سطح تلقیح میکروبی ( قارچ گلوموس اینترارادیسس (F)، باکتری سودوموناس (B)، تلقیح همزمان باکتری و قارچ (B+F) و بدون تلقیح (C)) بود. نتایج نشان داد که با افزایش سطوح شوری، درصد همزیستی میکوریزایی ریشه، جذب فسفر، پتاسیم، آهن و منگنز در اندام هوایی گیاه به طور معنی داری کاهش یافت. کاربرد تمام تیمارهای میکروبی سبب افزایش معنی دار تمام شاخص های یاد شده در بالا شد. تاثیر تیمارهای قارچ و قارچ-باکتری در افزایش صفات مذکور به طور قابل ملاحظه ای بیشتر از تیمار کاربرد مجزای باکتری بود. کاربرد تیمارهای قارچ و قارچ-باکتری سبب افزایش معنی دار نسبت پتاسیم به سدیم اندام هوایی شد که نشان دهنده افزایش مقاومت گیاه نسبت به تنش شوری می باشد. همچنین همبستگی مثبت و معنی داری بین مقدار جذب عناصر فسفر، پتاسیم، آهن و منگنز گیاه با برخی از شاخص های رشد ذرت مانند عملکرد خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه، ارتفاع، سطح برگ، قطر ساقه، شاخص کلروفیل و درصد همزیستی میکوریزی وجود داشت. نتایج نشان داد که قارچ و باکتری کاربردی در این آزمایش از طریق افزایش درصد همزیستی میکوریزایی و بهبود جذب عناصر غذایی، می توانند سبب افزایش مقاوت گیاه ذرت در برابر تنش شوری شوند. نتایج این تحقیق بایستی در شرایط مزرعه نیز تایید گردد.
    کلید واژگان: باکتری pseudomonas, درصد همزیستی مایکوریزایی, قارچ Glomus intraradices, شوری خاک}
    Hamidreza Boostani Dr *, Esmaeil Farrokhnejad
    Improving soil microbial activity and using symbiosis and synergistic relations between plant growth-promoting rhizobacteria (PGPR), arbuscular mycorrhizal fungi (AMF) and plants through improving nutrient uptake can cause better growth of plants especially at salinity tension condition. To investigate the effect of AMF and PGPR application on growth and some nutrient uptake by corn in different levels of soil salinity, a factorial experiment as completely randomized design with 3 replications was conducted in greenhouse of Shahid Chamran University, Ahvaz, Iran. The first factor included three salinity levels (0, 15 and 30 Meq salt kg-1 soil supplied as a 3:2:1 Na: Ca: Mg chloride salts) and the second factor was microbial inoculation (without inoculation (C), Glumus Intraradices (F), Pesudomonas bacteria (B) and fungi bacteria (B)). Results showed that with increasing salinity levels, root colonization percentage, phosphorous (P), potassium (K), iron (Fe) and manganese (Mn) uptake by shoot were reduced significantly. Application of all microbial treatments led to a significant increase of above mentioned characteristics. Effect of fungi and fungi-bacterial treatments on enhancement of mentioned characteristics were higher than bacterial treatment eminently. Application of fungi and fungi-bacterial treatment caused a significant increase of K to Na ratio in shoots, which it shows the increase of plant toleration toward to salinity tension. There were positive and significant correlation between uptake of P, K, Fe and Mn by corn and some growth indices such as shoot dry matter, root dry weight, height, leaf area, width of stem, chlorophyll index and root colonization percentage. The results indicated that the fungi and bacterial treatments used in this experiment can cause the increase of corn resistance towards salinity tension through enhancing the root colonization percentage and nutrient uptakes.
    Keywords: Glumus intraradices, pseudomonas bacteria, root colonization percentage, soil salinity}
  • مهدی نجفی قیری*، علیرضا محمودی، شاهرخ عسکری، اسماعیل فرخ نژاد
    گیاهان شورروی با افزودن ترکیبات آلی به خاک و حفاظت خاک در مقابل عوامل فرساینده می توانند سبب تغییر ویژگی های مختلف خاک و قابلیت استفاده عناصر غذایی خاک گردند. تخریب این اراضی و گیاهان شورروی می تواند اثرات نامطلوب زیست محیطی به دنبال داشته باشد. جهت بررسی تاثیر وضعیت فیزیوگرافی، نوع گونه های گیاهی و موقعیت رشد گیاه (مستقل یا زیر گونه دیگر) بر ویژگی های خاک شوره زارها، مطالعه ای در منطقه کرسیا، داراب (استان فارس) صورت گرفت. در دو واحد مختلف فیزیوگرافی شامل اراضی پست و دشت دامنه ای، نمونه های خاک از زیر تاج پوشش گز شاهی (Tamarix aphylla)، سالسولا (Salsola rigida) رشد یافته زیر گز شاهی و سالسولا مستقل و از بین گیاهان با سه تکرار برداشته شد. ویژگی های خاک شامل توزیع اندازه ای ذرات، ماده آلی، پ هاش، قابلیت هدایت الکتریکی و کربنات کلسیم معادل و قابلیت استفاده عناصر خاک شامل فسفر، پتاسیم، آهن، منگنز، مس و روی اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که رویشگاه اول به دلیل قرار گرفتن در اراضی پست دارای شوری بیشتر، بافت سنگین تر و گونه های گز شاهی کوتاه تر بودند. گز شاهی سبب افزایش مقدار ماده آلی، قابلیت هدایت الکتریکی، فسفر، پتاسیم، آهن، منگنز، مس و روی گردید اما بر بافت خاک و کربنات کلسیم معادل تاثیری نداشت. سالسولا مستقل و زیر گز شاهی سبب افزایش ماده آلی خاک گردید و تاثیر آن بر مقدار منگنز و روی قابل استفاده خاک بیشتر از سایر عناصر بود. سالسولا زیر گز شاهی در واحد اراضی پست، شوری خاک را تغییر نداد در حالی که سالسولا زیر گز شاهی در واحد دشت دامنه ای سبب کاهش شوری خاک گردید. به طور کلی به نظر می رسد مهمترین عامل در تعیین قابلیت استفاده عناصر مختلف و وضعیت حاصلخیزی خاک رویشگاه های مورد مطالعه، ماده آلی خاک باشد. ماده آلی از راه های مختلف مانند تاثیر بر پ هاش خاک، تولید عوامل کلات کننده، جذب سطحی عناصر، تجزیه و افزودن عناصر غذایی و بهبود شرایط فیزیکی خاک بر تحرک، رسوب و یا جذب عناصر غذایی مورد نیاز گیاه اثر می گذارد.
    کلید واژگان: گز شاهی, سالسولا, عناصر غذایی گیاه, ماده آلی, بافت خاک}
    Mehdi Najafi Ghiri *, Alireza Mahmoudi, Shahrokh Askari, Esmaeil Farokhnejad
    Halophytes may change different soil properties and nutrients availability by organic materials addition to soil and soil conservation against erosion agents. Destroying these lands and halophytes may have an undesirable effect on environment. To study the effects of physiographic position, plant variety and plant growth position (sole or under another plant) on soil properties of salt marshes, an investigation was carried out in Korsia region, Darab (Fars province). Soil samples were collected from the beneath of Tamarix aphylla and Salsola rigida (sole and under Tamarix) and between plants with triplicates in two different salt marshes with lowland and piedmont plain positions. Soil properties including particle size distribution, organic matter, pH, EC and equivalent calcium carbonates and nutrients availability including P, K, Fe, Mn, Cu and Zn were determined. Results indicated that lowland had more saline and heavier textured soil and shorter Tamarix aphylla as compared with piedmont plain. Tamarix aphylla increased organic matter, EC, P, K, Fe, Mn, Cu and Zn; however, it had no effect on soil texture and equivalent calcium carbonates. Salsola rigida increased organic matter and its effect on available Mn and Zn was more than other nutrients. Salsola rigida under short Tamarix aphylla did not change soil salinity; while Salsola rigida under long Tamarix aphylla decreased soil salinity. Generally, it seems that organic matter is the most important factor on different plant nutrients availability and soil fertility status of the soils studied. Organic matter affects mobility, precipitation or nutrient uptake by the effect on pH, chelating agent production, nutrient adsorption, and nutrient release due to decomposition and soil physical properties improvement.
    Keywords: Tamarix aphylla, Salsola rigida, Plant nutrients, Organic matter, soil texture}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال