به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب اسماعیل پناهی کوخدان

  • الهه آذرگون، ایزدپناه قیطاسی*، حسین صادقی، اسماعیل پناهی کوخدان، مهدخت عزیزی، قیدافه اکبری
    زمینه و هدف

    سیکلوفسفامید دارویی است که به عنوان سرکوب کننده سیستم ایمنی و ضد سرطان برای درمان انواع مختلف سرطان مانند؛ سرطان سینه، لنفوم، لوسمی ها استفاده می شود. این دارو می تواند منجر به مسمومیت کبدی شده که به نوبه خود باعث استرس میتوکندری یایی، مرگ سلولی و نکروز کبدی می گردد. امپاگلیفلوزین یک داروی مسدود کننده ناقل سدیم گلوکز است  که در درمان دیابت استفاده می گردد، این دارو هم چنین دارای اثرات  آنتی اکسیدانی می باشد. هدف از این مطالعه تعیین و بررسی تاثیر امپاگلیفلوزین بر مسمومیت کبدی ناشی از سیکلوفسفامید در موش صحرایی نر بود.

    روش بررسی

    در این مطالعه تجربی که در سال  1402در دانشکده پزشکی یاسوج انجام شد، 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار در چهار گروه؛ کنترل، دریافت کننده سیکلوفسفامید، دریافت کننده امپاگلیفلوزین سپس سیکلوفسفامید و دریافت کننده سیکلوفسفامید سپس امپاگلیفلوزین تقسیم بندی شدند، تیمار گروه ها به مدت 11 روز انجام شد. پس از این مدت از رت ها خون گیری و کبد آنها برداشته می شد. از نمونه های خونی پلاسما تهیه و آنزیم های کبدی آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلانین آمینوترانسفراز (ALT) و همین طور آلکالین فسفاتاز (ALP) اندازه گیری شد. از نمونه های کبدی برای سنجش مقادیر مالون دی آلدئید (MDA) و متابولیت های نیتریک اکسید (NO) و هم چنین پژوهش های بافت شناسی استفاده گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و تست تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد سیکلوفسفامید باعث افزایش معنی دار میزان پلاسمایی آنزیم های AST، ALT و سطح متابولیت های NO و MDA بافت کبد (001/0<p) و افزایش التهاب، ادم، احتقان و نکروز بافتی در مقایسه با گروه کنترل شد. تجویز امپاگلیفلوزین منجر به کاهش سطح پلاسمایی آنزیم هایAST  ،ALT  و سطوح بافتی NO  و MDA  و کاهش تغییرات بافتی در مقایسه با گروه سیکلوفسفامید گردید. هم چنین امپاگلیفلوزین چه به عنوان پیشگیری و چه به عنوان درمان تغییرات بافتی را کاهش داد.

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های این مطالعه، امپاگلیفلوزین باعث کاهش مسمومیت کبدی ناشی از سیکلوفسفامید در موش های صحرایی نر شد  که این اثر احتمالا از طریق کاهش استرس اکسیداتیو ایجاد شده است.

    کلید واژگان: سیکلوفسفامید, امپاگلیفلوزین, سمیت کبدی, آنزیم های کبدی, مالون دی آلدیید}
    E .Azargun, I .Gheitasi*, H. Sadeghi, I. Panahi Kokhdan, M. Azizi, GH. Akbari
    Background & aim

    Cyclophosphamide (CP) is an immunosuppressive medication which is primarily used to manage and treatt of neoplasms, including breast cancer, lymphoma and Leukemia. CP as well possesses many side effects, including hepatotoxicity which leads to mitochondrial oxidative stress, cell death and hepatic necrosis. Empagliflozin (EMPA) is a Sodium-glucose cotransporter-2 inhibitor used to treat diabetes and has antioxidant activity. The present study was designed to investigate the effect of Empagliflozin on hepatotoxicity induced by cyclophosphamide in male rats.

    Methods

    The present experimental study was conducted at the School of Medicine, Yasuj University of Medical Sciences in 2023. Twenty-four male Wistar rats were divided into four groups: control group, CP group, EMPA+CP group and CP+EMPA group. All groups were treated for 11 days. Moreover, blood samples were obtained and the liver was removed. Plasma levels of ALT, AST and ALP were measured. Homogenized liver tissue was used to measure malondialdehyde (MDA), Nitric Oxide (NO). Liver histology was also performed. The results were analyzed by one- way ANOVA and Tukey's Post Hoc test.

    Results

    The results indicated that cyclophosphamide triggered a significant increase in the plasma level of AST, ALT enzymes and the level of NO and MDA metabolites in the liver tissue (p<0.001) and increased inflammation, edema, congestion and tissue necrosis compared to the control group. The administration of Empagliflozin led to a decrease in plasma levels of AST and ALT enzymes and tissue levels of NO and MDA and decreased tissue changes compared to the cyclophosphamide group. Furthermore, Empagliflozin reduced histological changes both as prevention and as treatment.

    Conclusion

    According to the results of the present study, Empagliflozin can reduce the hepatotoxicity of cyclophosphamide probably with reduction of oxidative stress.

    Keywords: Cyclophosphamide, Empagliflozin, hepatotoxicity, Liver Enzymes, Malondialdehyde}
  • زهره جعفری، حسن بردانیا، مهرزاد جعفری برمک، یاسر محمودی موردراز، نرگس روستایی، محمد شریف طالبیان پور، اسماعیل پناهی کوخدان، سید سجاد خرم روز خرم روز*
    زمینه و هدف

    با توجه به نقش مهم استافیلوکوکوس اریوس در عفونت زخم سوختگی، هدف از این مطالعه بررسی اثر داربست پلی کاپرولاکتان همراه با عصاره مورد در ترمیم عفونت سوختگی القا شده بوسیله استافیلوکوکوس اریوس در موش صحرایی بود.

    روش بررسی

    در این پژوهش نیمه تجربی تعداد 42 سر رت به 7 گروه مساوی تقسیم شدند. بعد از بیهوشی رت ها سوختگی درجه دو در ناحیه پشت گردن موش ها ایجاد شد و استافیلوکوکوس اریوس مقاوم به متی سیلین به طور یکنواخت به ناحیه زخم تلقیح شد. زخم موش ها روزانه با داربست پلی کاپرولاکتان، پلی کاپرولاکتان-مورد %1،پلی کاپرولاکتان-مورد%5/0، پلی کاپرولاکتان-نانوذره، پلی کاپرولاکتان-مورد-نانوذره تیمار شدند. خصوصیات ضد میکروبی، درصد التیام زخم، مساحت زخم، غلظت مالون دی آلدهاید و نیتریک اکساید رت ها اندازه گیری شد. داده با کمک نرم افزار گراف پد و تست توکی و آنوا آنالیز شدند.     

    یافته ها

    نتایج پاتولوژی نشان دهنده اثربخشی داربست های حاوی عصاره مورد در مقایسه با نمونه های کنترل بود. در مطالعات باکتریولوژیکی پلی کاپرولاکتون حاوی  عصاره مورد، بهتر از پلی کاپرولاکتون بدون افزودن عصاره، موجب توقف رشد باکتری استافیلوکوکوس اوریوس مقاوم به متی سیلین شد. همچنین در گروه پلی کاپرولاکتان حاوی مورد، کاهش مالون دی آلدهید و نیتریک اکساید نسبت به بقیه گروه های مورد مطالعه مشاهده شد.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج داربست پلی کاپرولاکتون حاوی عصاره گیاه مورد نقش مهمی در تسریع ترمیم سوختگی، کاهش مدت زمان لازم برای بهبود کامل زخم و همچنین جلوگیری از پیشرفت عفونت زخم ناشی از استافیلوکوکوس اوریوس مقاوم به متی سیلین داشت.

    کلید واژگان: سوختگی, موش صحرایی, پلی کاپرولاکتان, استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین, مالون دی آلدهید}
    Zohre Jafari, Hassan Bardania, Mehrzad Jafari Barmak, Yaser Mahmoudi- Mourderaz, Narges Roustaei, Mohammad Sharif Talebianpoor, Esmaeel Panahi Kokhdan, Khoramrooz Seyed Sajjad*
    Background and  Objectives

    Regarding to the important role of Staphylococcus aureus in burn wound infection, the aim of the present study were to investigation of the effect of Polycaprolactone (PCL) scaffold with Myrtus communis extract on the healing of burn wound infections induced by Methicillin-resistant Staphylococcus aureus in rats.

    Methods

    In this experimental study, 42 male Wistar rats were divided into 7 equal groups. Second-degree burns developed on the backs of all animals after anesthesia by injection of a mixture of ketamine and xylazine, and then MRSA was inoculated uniformly on the wounds of all mice. Burn wounds were treated daily with Polycaprolactone (PCL) scaffold, PCL- myrtus 1%, PCL- myrtus 0.5%, PCL-silver sulfadiazine and PCL-Myrtus-silver sulfadiazine ointments. We investigated the antimicrobial properties, wound healing percentage, wound area, malondialdehyde and nitric oxide concentrations of rats. Data analysis was performed using GRAPH PAD software and One-way Anova and Tukey tests

    Results

    Histopathological observations showed that PCL- myrtus group had wound healing properties in comparison with control group (p<0.05). PCL- myrtus group had reduced bacterial growth compared to PCL group and positive control group. Also biochemical tests showed a decrease in malondialdehyde and nitric oxide in rats treated with the PCL-Myrtus ointment compared to the other groups.

    Conclusion

    According to the results PCL containing myrtus ointment have an important role on accelerate the healing process, reducing time for wound healing and prevention of infection caused by MRSA.

    Keywords: Burns, Rats, Polycaprolactone, Methicillin-resistant Staphylococcus aureus, Malondialdehyde}
  • اسماعیل پناهی کوخدان، هیبت الله صادقی، نازنین دانایی، حسین صادقی*
    زمینه و هدف

    سرطان پستان شایع ترین سرطان در بین زنان می باشد. با توجه به اینکه ترکیبات گیاهی قرنهاست که برای درمان سرطان استفاده می شوند. علی رغم برخی گزارش ها در مورد اثرات ضد توموری برخی از گونه های این جنس، فعالیت ضد سرطان سنبله ای خاردار (Stachys setifera) هنوز گزارش نشده است. هدف از این مطالعه بررسی اثر سمیت سلولی عصاره هیدروالکلی گیاه سنبله ای خاردار (Stachys setifera) بر روی رده سلول های سرطانی MCF-7 بود.

    روش بررسی

    در این مطالعه تجربی سلول های سرطانی MCF-7 کشت شد و سپس سلول ها با غلظت های مختلف عصاره متانولی سنبله ای خاردار و سیس پلاتین به مدت 24 ساعت انکوبه شدند. بقای سلول های سرطانی با استفاده ازآزمون (MTT)اندازه گیری شد. اثرات عصاره و تست های انجام شده بر روی مکانیزم های مرگ و میر سلولی توقف رشد سلولی به وسیله دستگاه فلوسیتومتری انجام شد. سیس پلاتین به عنوان کنترل مثبت در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمونهای آماری آنالیز واریانس یک طرفه و تست تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند سطح معنی دارای (p<0.05).

    یافته ها

    نتایج IC50عصاره هیدروالکلی گیاه سنبله ای خاردار و سیس پلاتین بر روی سلول MCF-7 بعد از 24 ساعت به ترتیب برابر 827.52 و 4.34میکروگرم بر میلی لیتر بود. نتایج نشان داد که مهار تکثیر سلولی به صورت وابسته بوه دوز می باشد. عصاره متانولی سنبله ای خاردار و سیس پلاتین باعث توقف رشد سلول های رده MCF-7  در فاز G0/G1  درصد سلول ها در  سلول های کنترل عصاره  و سیس پلاتین به ترتیب (42.94 ، 50.68 و 59.11) می شود.

    نتیجه گیری

    عصاره هیدروالکلی سنبله ای خاردار  به صورت وابسته به دوز تکثیر سلول های سرطانی پستان MCF-7 را متوقف و احتمالا سلول ها را وارد فاز آپوپتوتیک می کند. بنابراین گیاه کاندیدای مناسبی برای جلوگیری از تکثیر سلواهای سرطانی پستان می تواند باشد.

    کلید واژگان: سنبله ای خاردار, MCF-7, ضد سرطانی}
    Esmaeel Panahi Kokhdan, Heibatollah Sadeghi, Nazanin Danaei, Hossein Sadeghi*
    Background and Aim

    Breast cancer is the most common cancer among women. Given that plant compounds have been used to treat cancer for centuries. Despite some reports of antitumor effects on some species of this genus, the anticancer activity of Stachys setifera has not yet been reported. The aim of this study was to investigate the cytotoxic effect of hydroalcoholic extract of Stachys setifera on MCF-7 cancer cell line.

    Methods

    In this experimental study, MCF-7 cancer cells were cultured and then the cells were incubated with different concentrations of barbed spike hydralcholic extract and cisplatin for 24 hours. Cancer cell survival was measured using MTT assay. The effects of the extract and the tests performed on the mechanisms of cell death were stopped by flow cytometry. Cisplatin was used as a positive control in this study. The collected data were analyzed using one-way analysis of variance andTukeychrs post hoc test (p <0.05).

    Results

    The IC50 results of hydroalcoholic extract Stachys setifera and cisplatin on MCF-7 cells after 24 hours were 827.52 and 4.34 μg / ml, respectively. The results showed that the inhibition of cell proliferation was dose-dependent. Hydroalcoholic extract Stachys setifera and cisplatin stops the growth of MCF-7 cells in the G0 / G1 phase. The percentage of cells in the extract control cells and cisplatin (42.94, 50.68 and 59.11).

    Conclusion

    Stachys setifera extract inhibits the proliferation of MCF-7 breast cancer cells in a dose-dependent manner and possibly enters the cells into the apoptotic phase. Therefore, the plant can be a good candidate to prevent the spread of breast cancer

    Keywords: Stachys setifera, anti-cancer, MCF-7}
  • اسماعیل پناهی کوخدان، حسین صادقی، حسین غفوری، هیبت الله صادقی، نازنین دانایی، شیراوان سلامی نیا، محمود رضا آقا معالی*
    زمینه و هدف
    در طب سنتی از گیاه سنبله ای کرکدار برای درمان انواع بیماری ها استفاده می شود. علی رغم برخی گزارش ها در مورد اثرات ضد توموری برخی از گونه های این جنس، فعالیت ضد سرطان سنبله ای کرکدار هنوز گزارش نشده است. هدف از این مطالعه بررسی اثر آپوپتوزی عصاره سنبله ای کرکدار(Stachys pilifera Benth) و فرکشن آلکالوئیدی و ترپنوئیدی آن در سلول های سرطانی کولورکتال HT-29 می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی سلول های HT-29 کشت شد و سپس سلول ها با غلظت های مختلف عصاره متانولی سنبله ای کرکدار، فرکشن های آلکالوئیدی و ترپنوئیدی و سیس پلاتین به مدت 24 ساعت انکوبه شدند. بقای سلول های سرطانی با استفاده از آزمون(MTT) اندازه گیری شد. اثرات عصاره و تست های انجام شده بر روی مکانیزم های مرگ و میر سلولی مانند قطعه قطعه شدنDNA و آپوپتوز به وسیله دستگاه فلوسیتومتری انجام شد. سیس پلاتین به عنوان کنترل مثبت در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و تست تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند. 
    یافته ها
    نتایج IC50 عصاره متانولی، فرکشن های آلکالوئیدی، ترپنوئیدی و سیس پلاتین بر روی سلول HT-29 بعد از 24 ساعت به ترتیب برابر 612.8، 46.4، 46.8 و 4.06 میکروگرم بر میلی لیتر بود. نتایج نشان داد که مهار تکثیر سلولی به صورت وابسته به دوز می باشد. عصاره متانولی سنبله ای کرکدار و سیس پلاتین باعث قطعه قطعه شدن DNA  شدند. نتایج تست آپوپتوز نشان داد که بیشترین درصد افزایش آپوپتوز در تیمار با سیس پلاتین( 8/30 درصد) و عصاره متانولی(2/23درصد) نسبت به گروه کنترل(تیمار نشده) بود(05/0p<).
    نتیجه گیری
    عصاره هیدروالکلی سنبله ای کرکدار و فراکشن الکالوئیدی به صورت وابسته به دوز تکثیر سلول های سرطانی کلورکتال HT-29 را متوقف و سلول ها را وارد فاز آپوپتوتیک می کند. بنابراین گیاه کاندیدای مناسبی برای جلوگیری از تکثیر سلوا های سرطانی کلورکتال می تواند باشد.
    کلید واژگان: سنبله ای کرک دار, آپوپتوز, قطعه قطعه شدن DNA, رده HT-29}
    E Panahi Kokhdan, H Sadeghi, H Ghafoori, N Danaei, SH Salaminia, MR Aghamaali*
    Background & aim
    Stachys pilifera Benth (Lamiaceae) is used in traditional medicine to treat a variety of diseases. Despite some reports on the antitumor effects of some species of this genus, anticancer activity of Stachys pilifera has not been yet reported. In the present study, the researchers examined the cytotoxic effect and cell death mechanisms of methanolic extract of Stachys pilifera and its alkaloid and terpenoid fractions on the HT-29 colorectal cell line.
    Methods
    In the present study, HT-29 cells were cultivated and afterwards incubated in the methanolic extract of Stachys pilifera and its fractions at various concentrations for 24 hours. Cell viability was measured by 3-(4,5-dimethylthiazol-2-yl)-2,5-diphenyltetrazolium bromide (MTT) assay. The effects of the extract and the tests performed on cell death mechanisms such as fragmentation of DNA and apoptosis were performed by flow cytometry. Cisplatin was used as the positive control. The collected data was analyzed by ANOVA and Tukey test.
    Results
    The results of IC50 of methanolic extract, alkaloid, tropenoid, and cisplatin on HT-29 cells after 24 hours were 612.8, 46.4, 46.8 and 4.06 μg / ml, respectively. The results indicated that the inhibition of cell proliferation was dose-dependent. The methanolic extracts of Stachys and cisplatin resulted in DNA fragmentation. The results of apoptosis test revealed that the highest percentage of apoptosis was observed in cisplatin (30.8%) and methanolic extracts (23.2%) than the control (untreated) group (P <0.05).
    Conclusion
    These findings provide a basis for the therapeutic potential of S. pilfera in the treatment of colon cancer.
    Keywords: Stachys pilifera, apoptosis, DNA fragmentation, HT- 29}
  • نازنین دانایی، اسماعیل پناهی کوخدان، لیلا منظوری، محسن نیک سرشت *
    زمینه و هدف
    آنژیوژنز با رشد تومور و متاستاز سلول های توموری مرتبط است، هم چنین این فرآیند در ارتباط مستقیم با تولید نیتریک اکساید است. هدف از این مطالعه تاثیر عصاره هیدروالکلی گل بابونه بر بقای سلولی و میزان تولید نیتریک اکساید در رده سلولی HT29سرطان کولورکتال انسان بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی، تعداد 104 سلول از رده سلول سرطانی HT29 در فلاسک های کشت T25 کشت داده شدند. شرایط کشت، شامل محیطRPMI1640 حاوی 10درصد FBSبوده که 100 واحد در میلی لیتر پنی سیلین، 100 میکروگرم بر میلی لیتر استرپتومایسین به آن اضافه شده است. سلول ها در دمای 37 درجه سانتی گراد و اتمسفر مرطوب با 5% ‍دی اکسید کربن در پلیت های 96 خانه انکوبه شدند. سپس سلول ها در فاز نمایی رشد به گروه های کنترل و تیمار تقسیم شدند. سلول ها با دوز های مختلف عصاره گل بابونه(2600 ، 2200، 1800، 1400، 1000 میکرو گرم در میلی لیتر محیط کشت) و اوستین(100 ،200 ،300 میکروگرم در میلی لیتر) تیمار شدند. توان زیستی سلول ها و هم چنین آزادسازی نیتریک اکساید از سلول های سرطانی به ترتیب از طریق سنجش تترازولیوم(MTT) و واکنشگر گریس اندازه گیری شد. داده ها با آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و تست تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج حاصل از این مطالعه اثر مهاری عصاره گل بابونه و اوستین را بر آزادسازی نیتریک اکساید در رده HT29 نشان داد. هم چنین آزمونMTT نشان داد که اثرات مهاری بر روی رشد و تکثیر رده سلولی عصاره گل بابونه و داروی اوستین وابسته به زمان و غلظت است. بیشترین میزان مرگ سلولی در بالاترین غلظت اوستین(300میکروگرم در میلی لیتر) پس از 48ساعت تیمار مشاهده شد. IC50 عصاره پس از 24 ساعت و 48 ساعت به ترتیب 1881 و 1669 میکروگرم در میلی لیتر بود. بیشترین مهار تولید نیتریک اکساید در غلظت 2600میکروگرم در میلی لیتر ایجاد شد.
    نتیجه گیری
    هیدرو الکلی گل بابونه اثر مهاری بر رشد و تکثیر رده سلولی HT29 دارد. تولید نیتریک اکساید به وسیله سلول های HT29 پس از تیمار به وسیله عصاره و داروی اوستین کاهش یافت. این اثر با مهار آنژیوژنژ رابطه مستقیم داشته و اثر ضدمتاستازی عصاره را نشان می دهد.
    کلید واژگان: سرطان کولورکتال, نیتریک اکساید, عصاره بابونه, رده سلولیHT29}
    N. Danaei, E. Panahi Kokhdan, L. Manzouri, M. Nikseresht*
    Background and Aim
    Angiogenesis is associated with tumor growth and metastasis of tumor cells, this processes directly linked with the production of nitric oxide. In this study anticancer effects of hydroalcohoic extract of M. chamomilla and avastin (bevacizumab) were investigated via dimethyl thiazol diphenyltetrazolium bromide (MTT) cell viability assay and nitric oxide (NO) production level in colon cancer cell line (HT-29).
    Methods
    In the present experimental study, the HT-29 cell line was cultured in RPMI-1640 media supplemented with 10% (v/v) fetal bovine serum (FBS), 1% antibiotic solution (consisting of100 U/mL penicillin and 100 µg/ml streptomycin). After growing to a favorite confluent, 104cells were seeded into separate 96-well culture microtiter plates and incubated at 370C in an incubator with 5% CO2 for 24 h prior to treatment. Every plate was treated with different concentrations of the extract (1000, 1400, 1800, 2200, 2600 µg/ml of medium) and bevacizumab (100,200,300 µg/ml). The production of NO was assessed by Griess reagent and the cell viability was determined by MTT assay. The results were compared by one-way ANOVA followed by Tukey-Kramer.
    Result
    The results of MTT assay indicated that the extract and bevacizumab anticancer effect is time and dose dependent. The highest percentage of cell death was observed after 48 h incubation which increased in the bevacizumab concentration (P
    Conclusion
    The results of the present study demonstrated that bevacizumab and the hydroalcohoic extract of M. chamomilla had an inhibitory effect on NO production by HT-29. The production of NO by HT-29 was inhibited after treatment by the extract of M. chamomillamay contribute to angiogenesis via decreasing of NO production and has antimatastatic effect.
    Keywords: Matricaria chamomilla, avastin, HT, 29, colorectal cancer, Nitric oxide}
  • منیژه میان آبادی، اسماعیل پناهی کوخدان *، عزیزاله جعفری کوخدان، هیبت الله صادقی منصورخانی
    زمینه
    امروزه از ترکیبات خالص گیاهان علیه میکروب ها و سلول های سرطانی استفاده می شود. هدف از این مطالعه اندازه گیری و مقایسه سمیت سلولی و خاصیت ضد سرطانی دو گونه دافنه، بتولین و بتولینیک اسید با استفاده از آزمون های کشندگی میگوی آب شور Artemia urmiana و دفع رنگ تریپان بلو بود.
    مواد و روش ها
    این مطالعه به صورت طرح آزمایشی انجام گرفت. تعداد106 سلول از سلول های سرطانی رده K562 وMCF-7 در سه تکرار در ظروف کشت سلولی حاوی محیط کشت ریخته و به مدت 24 ساعت انکوبه شدند و با رقت های مختلف از عصاره گیاهی و مواد خالص برای 24 ساعت تیمار گردیدند. میزان تکثیر و بقای سلولی با تست دفع رنگ تریپان بلو تعیین گردید. تفریخ لارو با استفاده از سیست خریداری شده از پژوهشکده آرتمیای ارومیه، دانشگاه ارومیه برای ارزیابی سمیت سلولی انجام گرفت. لاروهای زنده میگو در مجاورت غلظت های مختلف عصاره قرار گرفتند و تعداد لاروهای زنده و مرده پس از 24 ساعت شمارش شدند و بر اساس این داده ها میزان کشندگی 50 درصد هر عصاره تیمار ارزیابی شد.داده ها با آنالیز واریانس و پروبیت تجزیه وتحلیل شدند.
    یافته ها
    میزان مهار کنندگی 50 درصد تکثیر ترکیب بتولین و بتولینیک اسید به ترتیب در سلول های سرطانی رده (K562 (21/1±5/8 نانو مولار و (67/ 0±2/ 12 نانو مولار)، رده MCF-7 (11 /1±04/ 18 نانو مولار و 37/ 0±47 /21 نانو مولار) اندازه گیری شد. عصاره هیدرواتانولی دافنه ماکروناتا و دافنه الوئیده اثر کشندگی قوی بر میگوی آب شور داشتند به طوری که دوز کشندگی 50 درصد آن ها به ترتیب 16/ 0±01/ 2 میلی گرم وزن خشک بر میلی لیتر و 88/ 0±37/ 2 میلی گرم وزن خشک بر میلی لیتر بود. در هر دو آزمایش، میزان تاثیر مواد گیاهی رابطه مستقیمی با غلظت آن ها داشت. (05/ 0>P).
    نتیجه گیری
    مطابق نتایج، در بین چهار نوع تیمار اعمال شده بتولین و دافنه ماکروناتا موثرین ترین مواد گیاهی می باشند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که گیاه دافنه ماکروناتا حاوی ترکیبات سمی و ضد سرطان بیشتری از دافنه الوئیده است.
    کلید واژگان: دافنه الوئیده, دافنه ماکروناتا, بتولین, بتولینیک اسید, سمیت سلولی}
    Maneje Mianabadi_Esmaeal . Panahi Kokhdan*_Azizolah Jafari Kokhdan_Hebatollah Sadeghi Mansourkhani
    Background
    Nowadays، toxic compounds derived from plants used against microbes and cancer cells. The aim of this study was to evaluate cytotoxicity and anticancer activity of two species of Daphne، Betulin and Betulinic acid by Artemia urmiana Brine Shrimp Lethality Test (BSLT) and trypan blue exclusion method.
    Material And Methods
    This study was conducted as the experimental design. 106 cells of K562، MCF-7 cancerous cell line in triplicate were poured into the cultured dishes containing medium and incubated for 24 hour. Cells were treated with various concentration of the plant extract and plant compound for for 24 hour. Cell viability was assessed using trypan blue dye exclusion method. Cytotoxicity evaluation was performed using larvae hatched cysts were purchased from Artemia Research Center، Urmia University. Live shrimp larvae were treated with different concentrations of extract and the numbers of live and dead larvae were counted after 24 hours. lethal concentration %50 (LC50) of any extracts on live larvae based on the data w Was obtained. The data were analyzed using the Varience and Probit analysis.
    Results
    inhibition proliferation 50% of Betulin، and Betulinic acid in treated cells line K562 (5. 8±1. 2 1nM، 12. 2±0. 67 nM، respectively) and MCF-7 (18. 04±1. 11 nM، 21. 47±0. 37 nM) were measured. Hydro ethanol extracts of Daphne mucronata and Daphne oleoides exhibited potent brine shrimp lethality with lethal dose 50 % of them was 2. 01±0. 16 mgDW/ml، 2. 37±0. 88mgDW/ml respectively. In both tests، the effect of plant material was directly related to their concentration.
    Conclusion
    According to the results، Daphne mucronata and Betulin were the most effective herbal substance. Thus، we can conclude that Daphne mucronata contains anticancer and toxic compounds.
    Keywords: Cytotoxicity, Betulin, Betulinic acid, Daphne oleoides, Daphne mucronata}
  • اسماعیل پناهی کوخدان، منیژه میان آبادی*، هیبت الله صادقی منصورخانی، مهناز خلفی
    زمینه و هدف
    تغییر فعالیت آلکالین فسفاتاز، یکی از علایم مهم در بسیاری از بیماری ها می باشد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر دو گونه دافنه، بتولین و بتولینیک اسید بر فعالیت آلکالین فسفاتاز در دو رده سلول K562 و MCF-7 بود.
    روش بررسی
    در این مطالعه تجربی، تعداد 106 سلول از دو رده سلول سرطانی K562 وMCF-7 در ظروف کشت سلولی در دمای 37 درجه سانتی گراد و 5 درصد دی اکسید کربن با دوزهای نزدیک به IC50 مواد گیاهی تیمار شد. میزان بقای سلول ها، فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز داخل و خارج سلولی و میزان پروتئین کل در هر تیمار بررسی گردید. داده ها با آزمون های آماری آنالیز واریانس چند متغیره ای تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    فعالیت آلکالین فسفاتاز داخل سلولی رفتار متفاوتی نسبت به فعالیت آلکالین فسفاتاز خارج سلولی نشان داد(01/0>p). بیشترین افزایش درصد فعالیت آلکالین فسفاتاز داخل سلولی در دو ردهK562 وMCF-7 مربوط به تیمار با دافنه ماکروناتا به ترتیب 339 و 236 درصد بود. در حالی که، کمترین کاهش فعالیت آلکالین فسفاتاز خارج سلولی مربوط به اثر بتولین در دو رده سلولی K562 وMCF-7 به ترتیب 4/3 و 6/5 درصد نسبت به گروه کنترل مشاهده شد.
    نتیجه گیری
    افزایش غیره منتظره فعالیت آلکالین فسفاتاز داخل سلولی تحت اثر دوگونه دافنه، ماده خالص بتولین و بتولینیک اسید می-تواند ناشی از تغییر در ترکیب اجزای غشای پلاسمایی و افزایش پروتئین های متصل نشده به غشاء یا ایجاد شکل فعال تر آلکالین فسفاتاز درون سلولی باشد.
    کلید واژگان: دافنه الوئیده, دافنه ماکروناتا, آلکالین فسفاتاز, بتولین, بتولینیک اسید}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال