فهرست مطالب نویسنده:
افشین صابری
-
مقدمههدف از انجام مطالعه ی حاضر، بررسی اثربخشی آموزش روانی بر افزایش بینش و کاهش علایم شیدایی بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی در مرحله ی شیدایی بود.روش هاپژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد بود. جامعه ی آماری این مطالعه، شامل بیماران دو قطبی بستری در مرکز آموزشی- درمانی شفا در شهر رشت بود که از فروردین 1395 تا شهریور 1396 در این مرکز بستری بودند. نخست، آزمودنی ها با استفاده از معیارهای ورود و خروج غربال شدند. سپس، 24 بیمار (شامل 12 بیمار در هر گروه) بر پایه ی نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. گروه مورد، علاوه بر دارودرمانی، آموزش روانی را به مدت 8 جلسه ی هفتگی دریافت کردند و گروه شاهد تنها دارودرمانی دریافت کردند. علایم شیدایی و بینش بیماران قبل و بعد از مداخله با استفاده از مقیاس سنجش مانیای Young (Young mania rating scale یا YMRS) و مقیاس سنجش آگاهی نداشتن از اختلال روانی (Scale to assess unawareness in mental disorder یا SUMD) ارزیابی شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون MANOVA تحلیل شد.یافته هاگروه مورد به لحاظ آماری افزایش معنی داری را در میزان بینش نشان داد، اما هیچ تفاوت معنی داری بین علایم شیدایی گروه مورد و شاهد دیده نشد.نتیجه گیریآموزش روانی در کنار دارودرمانی در افزایش بینش موثر است، اما هیچ تاثیری بر روی علایم شیدایی بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی نمی گذاردکلید واژگان: آموزش روانی, شیدایی, علایم رفتاری, بهبود سلامت روانBackgroundThe purpose of this study was to evaluate the effectiveness of psychoeducation on increasing insight and reducing mania symptoms in patients with bipolar I disorder in mania phase.MethodsThis was a quasi-experimental study with pretest-posttest design and control group. The statistical population included patients with bipolar I disorder in Shafa hospital in Rasht City, Iran, from April 2016 to September 2017. First, the subjects were screened using inclusion and exclusion criteria; then, 24 patients were selected based on convenience sampling and randomly assigned to equal intervention and control groups. In addition to medication, the intervention group received psychoeducation for 8 sessions per week, and the control group received only medication. The present study was a semi-experimental design with pre-test, post-test and control group. Mania and introspection symptoms were assessed before and after intervention using Young's Mania Rating Scale (YMRS) and Scale to Assess Unawareness in Mental Disorder (SUMD). The data were analyzed using multivariate analysis of variance.
Findings: The intervention group showed statistically significant increase in insight, but no significant difference was found between the mania symptoms among the intervention and control groups.ConclusionPsychoeducation as well as pharmacotherapy was effective in increasing insight, but had no effect on the mania symptoms among the patients with bipolar I disorder.Keywords: Psychological, Training, Mania, Behavioral symptoms, Mental health recovery -
مقدمهازآنجاکه نقایص شناختی تاثیر قابل ملاحظه ای بر زندگی مبتلایان به اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی ایفا می کند، هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت کارکرد اجرایی و توجه در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی نوع یک مزمن و حاد و مقایسه عملکرد آن ها با گروه غیربیمار است.روشاین مطالعه یک پژوهش توصیفی – مقایسه ای است که طی آن عملکرد اجرایی در بین پنج گروه مقایسه شد. جامعه آماری شامل تمام بیماران سرپایی و بستری مبتلا به اسکیزوفرنی حاد و مزمن و اختلال دوقطبی نوع یک حاد و مزمن در اپیزود مانیک است که به مرکز روان پزشکی شفای رشت مراجعه کرده اند. نمونه گیری به صورت در دسترس در سال های 1393-1394 و به تعداد 60 آزمودنی مرد انتخاب شدند. دامنه سنی آزمودنی ها 16 تا 50 سال بود و در متغیرهای جنس، سن، میزان تحصیلات به صورت گروهی همتاسازی شدند. آزمون های برج لندن و استروپ در جلسه های انفرادی برای تمامی آزمودنی ها اجرا شد و درنهایت داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند.یافته هانتایج پژوهش نشان داد که در سطح معناداری (05/0 p£) بین گروه بیماران اسکیزوفرنی مزمن و حاد با بیماران دوقطبی نوع یک مزمن و حاد در اپیزود مانیک و افراد غیربیمار در آزمون های استروپ و برج لندن تفاوت معنادار وجود دارد.نتیجه گیریکارکرد اجرایی و نارسایی توجه در بیماران اسکیزوفرنی ضعیف تر از بیماران دوقطبی نوع یک و افراد غیر بیماراست و مزمن شدن بیماری در این اختلالات تاثیر زیادی بر کارکرد اجرایی و نارسایی توجه دارد.کلید واژگان: اسکیزوفرنی, اختلال دوقطبی نوع یک, کارکرد اجراییIntroductionSince cognitive defects have an effective role in the life of people with bipolar and schizophrenia disorders, the current research mainly aimed at comparing the status of executive functions and attention of the patients affected with schizophrenia and acute and chronic bipolar disorder type I and also comparing their functions with a normal group.MethodologyThis study is a descriptive-comparative study thorough which the executive functions have been compared among five groups. The statistical population consists of all outpatient and inpatient patients affected with acute and chronic schizophrenia and acute and chronic bipolar type I in the manic episode who had referred to the Psychiatry Clinic of Shafa, Rasht. Sampling was done through convenience within 2014-2015 and 60 male subjects were selected. Age range of the subjects was 16-50 and they were paralleled in variables of gender, age, and education levels in the groups. Stroop Test and Tower of London Test were administered to all subjects in individual sessions and finally, data were analyzed via using Multivariate Analysis Test and Tukey Follow-up Tests.
Findings: Results indicated that there is generally a significant difference (p≤ 0.05) between the groups with acute and chronic schizophrenia , acute and chronic bipolar disorder sufferers in the manic episode with normal people in Wisconsin Card Sorting Test and Continuous Performance Test.ConclusionSchizophrenic patients had weaker executive function and attention disorder than the Bipolar disorder I patients and normal subjective. And chronicity had agreat effect on executive function and attention disorder among the patients.Keywords: Executive Function_Schizophrenia_Bipolar I Disorder -
تاثیر زوج درمانی مبتنی بر خودنظم بخشی (SRCT) کوتاه مدت بر کاهش تعارض زناشویی
-
تاثیر روش شناختی «مرور خود» بر افزایش سطح خودپنداشت و کاهش علائم افسردگی (تک بررسی)این پژوهش با هدف تغییر اندریافت خود و افزایش تصور مثبت فرد نسبت به توانایی های خویش برای کاهش علائم افسردگی و ارزیابی روش شناختی مرور خود، براساس روی آورد شناختی به صورت مطالعه تک بررسی انجام گرفته است . در این پژوهش پس از انجام آزمون افسردگی بک و آزمون اندریافت خود پورحسین، آزمودنی پنج بار طی پنج جلسه مرورخود، خویشتن را توصیف کرد. پس از انجام هرجلسه، آزمون های مذکور تکرار می شد. پس از پنج جلسه مداخله درمانگری با این روش، نتایج نشان داد که توصیف پنجم نسبت به توصیف اول تفاوت قابل ملاحظه ای درجهت ارتقا سطح خودپنداشت پیدا کرده و جملات منفی درباره خویشتن به جملات مثبت تبدیل شده و همچنین میزان افسردگی فرد بشدت کاهش پیدا کرده است. روش مرور خود و تکیه دوباره به ویژگی های مثبت فرد، اثر شناخت و هشیاری بیشتر درباره توانایی های خود را در ارتقاء سطح خودپنداشت و حرمت خود و نیز کاهش افسردگی نشان می دهد.کلید واژگان: خودپنداشت, اندریافت خود, روش مرور خود, آزمون بیست جمله ای, مطالعه تک بررسی
بدانید!
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.