به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

الناز محمدزاده

  • الناز محمدزاده، محمدمهدی اسماعیلی*، شروین خمسه
    اسطوره در کنار حماسه، افسانه و فرهنگ عامه، یکی از عناصر تشکل دهنده فرهنگ و هویت قومی و ملی جوامع و منشوری از باورهای اجتماعی است که در بستر فرهنگی تولید می شود. موضوع اسطوره از مطالعات آیین های مذهبی جدا نیست و می توان آن را در حکم ابزاری دانست که اعتقادات و نهادهای موجود را با استناد به دین توضیح می دهد. «گناه» به منزله کنش یا رفتار، مفهومی حایز اهمیت است؛ تا جایی که بدون درک ارتباط مفهوم و اثرات انگیزاننده اش نمی توان رخدادهای فرهنگی مربوط به آن را درک کرد. «داراب» و «اولیس» به عنوان قهرمانان اساطیری، شخصیت های فرهنگی به شمار می روند و موضوع «گناه» آن ها نیز به مثابه یک کنش در مقوله فرهنگ جای می گیرد. نظریه اسطوره شناسی تطبیقی ژرژ دومزیل با توجه به زمینه های فرهنگی یک اثر، علاوه بر کاوش معنای نهفته و ضمنی متن، به بافت اجتماعی/ فرهنگی نیز توجه دارد. یافته های این پژوهش که به شیوه توصیفی - تحلیلی انجام شده نشان می دهد که خط سیری از یک اسطوره و گناه او در دو تمدن ایران و یونان به وضوح مشخص است. درون مایه هایی همچون «فریب از اهریمنان» و «شک در خالق»، «غرور و ادعای خدایی»، «رسیدن به قدرت و ترس از دست دادن حکومت»، «سرپیچی کردن از فرمان ایزدان و خدایان»، «کشتن موجودات و پهلوانان آیینی»، «بی احترامی به آتش و کاشتن تخم کینه در نهاد بشر»، زمینه ساز بیشترین گناهان در میان ایران و جهان است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ساختار ثابتی در اساطیر هندواروپایی وجود دارد؛ که در طی قرن ها، در این فرهنگ ها باقی مانده و به رغم گستردگی جغرافیایی و اصلاحات ادیان مختلف، ردپای آن ها، همچنان پس از سال ها پیدا است.
    کلید واژگان: اسطوره شناسی تطبیقی, ژرژ دومزیل, کنش جنگاوری, گناهان سه گانه, قهرمانان اساطیری
    Elnaz Mohammadzadeh, Mohammad Mahdi Esmaailiy *, Shervin Khamseh
    Myth alongside the epic, legends and popular culture, is one of the elements that form the culture and ethnic and national identity of societies and a charter of social beliefs that is produced in the cultural context. The subject of myth is not separate from the study of religious rituals and it can be considered as a tool that explains existing beliefs and institutions by referring to religion. "Sin" as an action or behavior is an important concept; to the extent that cultural events related to it cannot be understood without understanding the concept and its motivating effects. "Darab" and "Ulysses" as mythological heroes, are cultural figures, and the subject of their "sin" is also placed as an action in the category of culture. In addition to exploring the hidden and implied meaning of the text, the theory of comparative mythology of Georges Dumezil also pays attention to the social/cultural context. The findings of this research, which was carried out in a descriptive-analytical method, showed that the trajectory of a myth and her sin in the two civilizations of Iran and Greece is clearly defined. Themes such as "deception by demons", "doubt in the creator", "pride and claim of divinity", "achieving power and fear of losing power", "disobeying the command of gods and goddesses", " Killing ritual beings and heroes", "disrespecting to fire and sowing the seeds of hatred in the human institution", is the basis of the most sins among Iran and the world. The research findings indicate that there is a fixed structure in Indo-European mythology; which remained in these cultures over the centuries and despite the geographical expansion and reforms of different religions, their traces can still be found after many years.
    Keywords: comparative mythology, Georges Dumezil, martial action, triple sins, mythological heroes
  • الناز محمدزاده، محمدمهدی اسماعیلی*، شروین خمسه

    پژوهش حاضر به روش توصیفی - تحلیلی تلاش می کند با توجه به نظریه کنشگرای ژرژ دومزیل به شناخت ساختار روایی داراب نامه طرسوسی به عنوان یکی از کهن ترین متون اساطیری ایران بپردازد و از این طریق میزان مشابهت کنش های شخصیت های آن را با متون اساطیری هندواروپایی بسنجد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ساختار روایی این اثر با متون حماسی هندواروپایی قابل انطباق است و کنش های سه گانه مطرح شده در رویکرد کنشگرای دومزیل (فرمانروایی، جنگاوری و باروری) کنش های اصلی شخصیت های اساطیری در این روایت به شمار می روند. اسکندر، داراب، همای، طمروسیه و بوراندخت هر کدام دارای ویژگی های بارزی هستند که در زیرمجموعه کنش های سه گانه طبقه بندی می شوند. در این اثر «پادشاهی مطلق» از آن خداوند است و خدای مطلق با استفاده از ابزارهای گوناگون از قبیل «خواب دیدن»، «به کارگیری عوامل طبیعی» و «به یاری فرستادن موجودات افسانه ای» به آنان مدد رسانده است. کنش جنگاوری در این روایت با اهداف مختلفی ازجمله گسترش قلمرو، دفاع از سیطره حکومت، برقراری امنیت، انتقام و گسترش دین و عدل و داد جایگاه ویژه ای دارد و شخصیت های اساطیری همواره در میدان های رزم آزموده می شوند. فراوانی نعمت، خزینه های انبوه، آبادانی، آرامش و رفاه، زیبایی و جوانی، دلبستگی و مشاهده امثال این موارد در توصیف شخصیت های اساطیری این روایت نیز نشان از کنش سوم یعنی باروری دارد.

    کلید واژگان: اسطوره شناسی تطبیقی, داراب نامه, ژرژ دومزیل, شخصیت های اساطیری, کنش های سه گانه
    Elnaz Mohammadzadeh, Mohammad Mahdi Eesmaailiy *, Shervin Khamseh

    The present research, using a descriptive-analytical method, tries to understand the narrative structure of Tarsousi Darabnama as one of the oldest mythological texts of Iran, according to the actionist theory of Georges Dumzil, and in this way, the similarity of its characters' actions with the texts Indo-European mythology Basnajd. The findings of the research show that the narrative structure of this work can be adapted to Indo-European epic texts and the three actions proposed in Domzil's actionist approach (commanding, fighting and fertility) are the main actions of mythological characters in These narrations are considered. Iskander, Darab, Homay, Tamrosieh and Burandekht each have distinctive features that are classified in the subgroup of triple actions. In this work, "absolute kingdom" belongs to God, and God has helped them by using various tools such as "dreaming", "using natural factors" and "sending legendary creatures to help". The act of warfare has a special place in this narrative with various goals such as expanding the territory, defending the control of the government, establishing security, revenge and spreading religion and justice and the mythological characters are always tested in the battlefields. Abundance of blessings, abundant treasures, prosperity, peace and prosperity, beauty and youth, attachment and observation of such things in the description of the mythological characters of this narrative also show the third action, fertility.

    Keywords: comparative mythology, Darab-nameh, Georges Dumzil, mythological characters, three acts
  • الناز محمدزاده*، محمدمهدی اسماعیلی، شروین خمسه
    پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی تلاش می کند با تکیه بر نظریه اسطوره شناسی تطبیقی ژرژ دومزیل، کنش های شخصیت های اساطیری اودیسه هومر و داراب نامه طرسوسی را با یکدیگر انطباق دهد و به این پرسش پاسخ دهد که کنش های شخصیت های اساطیری در «داراب نامه» و «اودیسه» تا چه میزان با نظریه کنش های سه گانه دومزیل انطباق دارند و موارد تشابه و تفاوت آن ها کدام است؟ یافته ها حاکی از آن است که شخصیت های اصلی این دو اثر؛ یعنی «داراب» و «اسکندر» را می توان با «اولیس» در یک طبقه بندی قرار داد. بررسی کنش های «داراب» و «اولیس» نشان می دهد که هر دو در جایگاه پادشاهی، موید ویژگی های هر سه کنش هستند؛ با این تفاوت که اولیس زاده خدایان (زیوس) است و داراب در مقام پادشاهی دارای فره ایزدی است. هوشمندی و حیله گری از بارزترین صفات اولیس است درحالیکه داراب با صفت قدرتمندی شناخته می شود. اسکندر مقام پادشاهی را برای فتوحات دینی رها کرد، اما اولیس به سبب عدم قربانی برای خدایان مجازات شد. سایر شخصیت ها از جمله «طمروسیه» و «بوران دخت» با «پنلوپ» نیز با تفاوت های جزیی مظهر «پاکدامنی» هستند. تاکید بر وفاداری به پیمان ازدواج در اودیسه گفتمان غالب است، اما در داراب نامه فتوحات دینی برای اسکندر بر سایر وجوه گفتمانی غلبه دارد.
    کلید واژگان: اسطوره شناسی تطبیقی, ژرژ دومزیل, کنش های سه گانه, داراب نامه, اودیسه
    Elnaz Mohammadzadeh *, Mohammadmahdi Esmailii, Shervin Khamse
    The current research aims to compare the actions of mythological characters from Homer's Odyssey and Darab-nama of Abu Tahir Tarsusi. This study is based on Georges Dumézil's theory of comparative mythology and utilizes a descriptive-analytical method. The primary focus is to evaluate the extent to which these characters' actions align with Dumézil's theory of three functions. In doing so, the research considers both the similarities and differences between these mythological characters. The findings of the study suggest that the main characters of Darab-nama, namely "Darab" and "Iskander," can be classified in the same category as "Ulysses." When analyzing the actions of Darab and Ulysses, it becomes evident that both characters, as kings, exhibit characteristics associated with all three functions: sovereignty, force, and fertility. However, it is important to note that Ulysses is the son of Zeus while Darab possesses divine royal glory (farre izadi). Ulysses is characterized by his intelligence and cunning, while Darab is known for his power. Furthermore, Iskander forsakes kingship for religious conquests, whereas Ulysses faces punishment for neglecting to make sacrifices to the gods. Other characters such as "Tamrusia," "Buran-dokht," and "Penelope" also play significant roles, embodying the concept of "purity" with slight variations. In the case of Odyssey, fidelity to the marriage contract takes precedence in the narrative, while in Darab-nama, religious conquest serves as the dominant discourse.
    Keywords: comparative mythology, Georges Dumézil, Three Functions, sovereignty, Force, Fertility, Odyssey, Darab-nama
  • ثنا شکری، احمد نیک پی، زینب الله بخش غیاثوند، الناز محمدزاده
    زمینه
    کیفیت هوا و تراکم ذرات هوابرد در بخش های داخلی بیمارستان از عوامل موثر بر سلامت بیماران و کارکنان درمانی محسوب می شوند.
    هدف
    مطالعه به منظور تعیین کیفیت هوا و غلظت ذرات معلق در بخش های داخلی بیمارستان بوعلی سینای قزوین انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی از مهر تا آذر ماه سال 1394 در بیمارستان بوعلی سینای قزوین انجام شد. نمونه برداری ها دو بار در هفته توسط دستگاه میکرو داست (مدل HP3275-05 ، شرکت کسلا) با بهره گیری از نمونه بردارهای ذرات هوابرد با قطر کم تر از 5/2 و 10 میکرومتر در هواگذر 5/3 لیتر بر دقیقه در مدت 10 دقیقه انجام شد. شاخص کیفیت هوا توسط نرم افزار محاسبه گر شاخص کیفیت هوا و تحلیل نتایج با آزمون های آماری تی جفتی و پیرسون انجام شد.
    یافته ها
    بالاترین غلظت میانگین 24 ساعته ذرات هوابرد با قطرهای 5/2 و 10 میکرومتر به ترتیب در بخش قلب مردان به میزان 38/46 و 49/13 میکروگرم بر متر مکعب و کم ترین آن در بخش آزمایشگاه و چشم وجود داشت. همبستگی مثبت و معنی داری میان غلظت ذرات معلق با اندازه کم تر از 5/2 میکرومتر در محیط داخل و بیرون مشاهده شد (93/0=r).
    نتیجه گیری
    یافته ها نشان دهنده تهویه نامناسب و تاثیر کیفیت هوای بیرون و منابع انتشار داخلی بر کیفیت هوای بخش های داخلی بود. تسهیل در پخش و انتقال عوامل عفونی، علاوه بر به خطر انداختن سلامت کارکنان و طولانی کردن دوره بستری بیماران، زمینه ساز انتقال عفونت به خارج از بیمارستان خواهد شد.
    کلید واژگان: کیفیت هوا, ذرات معلق هوا برد, بیمارستان
    S. Shokri, A. Nikpay, Z. Ghiasvand, E. Mohammadzadeh
    Background
    Air quality and concentration of airborne particles in internal wards of hospital are considered as factors affecting the health of patients and medical staff.
    Objective
    To determine the air quality and airborne particles concentrations in internal wards of Qazvin Bu-Ali Sina hospital.
    Methods
    This cross-sectional study was carried out in Qazvin Bu-Ali Sina hospital from September to December 2015. Sampling gathered twice a week with hand held real time instrument (micro-dust pro. model HP3275-05, Casella Co), using by airborne particles samplers probe with a diameter of less than 2.5 and less than 10 microns in the air flow 3.5 liters per minute for 10 minutes. Air Quality Index was measured with "Air Quality Index calculator" software and analysis of results was done using statistical paired-T and Pearson tests.
    Findings: The highest average concentration of 24-hour airborne particles with a diameter of 2.5 and 10 micrometer was 46.38 and 13.49 micrograms per cubic meter respectively in men hearts ward and the lowest was in the laboratory and eyes wards. There was a positive significant correlation between the concentration of suspended particles with size less than 2.5 micrometers in indoor and outdoor environment (r=0.93).
    Conclusion
    The findings indicate poor ventilation and impact of outdoor air quality and internal emission sources on internal wards air quality. Facilitating the spread and transmission of infectious agents grounds for infection transmission outside the hospital, in addition to endangering the health of staff and prolonging period of patients’ hospitalization.
    Keywords: Air Quality, Airborne Particulate Matter, Hospital
  • پیام حیدری، الناز محمدزاده، سکینه ورمزیار *، فاطمه بیگ زاده
    زمینه و هدف
    حداکثر ظرفیت هوازی بدن یا VO2maxعبارت است از «بیش ترین مقدار اکسیژنی که می تواند به وسیله دستگاه تنفسی جذب شود و از طریق خون در اختیار ماهیچه های عمل کننده قرار گیرد». هدف این مطالعه، تعیین همبستگی بین دو روش تردمیل و تست پله در برآورد حداکثر ظرفیت هوازی و تعیین عوامل موثر بر آن در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قزوین می باشند.
    روش بررسی
    این مطالعه ی مقطعی در بین 68 نفر (47پسر و 21دختر) از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قزوین که به صورت داوطلبانه شرکت نمودند، انجام شد. افراد مورد مطالعه، ابتدا پرسشنامه های سلامت عمومی (PAR-Q) و ویژگی های دموگرافیک را تکمیل و در صورت داشتن معیارهای ورود به مطالعه، به وسیله ی آزمون-های پله ACSM و تردمیل Gerkin مورد ارزیابی قرار گرفتند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که میانگین و انحراف معیار حداکثر ظرفیت هوازی برآورد شده از طریق آزمون های ACSM و Gerkin به ترتیب 66/0± 86/2 و 32/0± 86/1 لیتر در دقیقه بود. بررسی رابطه بین دو آزمون نشان داد که همبستگی مثبت و معناداری (740/0r= و 001/0> p) بین نتایج حداکثر ظرفیت هوازی برآورد شده از طریق دو آزمون ACSM و Gerkin وجود دارد. همچنین بین حداکثر ظرفیت هوازی برآورد شده با آزمون ACSM و Gerkin با سن، جنس، وزن، قد، شاخص توده بدنی ارتباط معناداری وجود داشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج تقریبا یکسان دو آزمون ACSM و Gerkin ، می توان از آزمون پله به جای تردمیل در برآورد حداکثر ظرفیت هوازی استفاده نمود. بعلاوه ویژگی های فیزیولوژیک انسان همچون جنس، سن، قد و وزن نقش موثری در حداکثر ظرفیت هوازی دارند.
    کلید واژگان: حداکثر ظرفیت هوازی بدن((Vo2, max, آزمون پله (ACSM), آزمون تردمیل (Gerkin)
    Payam Heydari, Elnaz Mohammadzadeh, Sakineh Varmazyar *, Fatemeh Beigzadeh
    Background And Aims
    The maximum aerobic capacity or VO2max is a measure of the maximum volume of oxygen that can be absorbed by respiratory system and delivered to the acting muscles through blood flow. The aims of this study were to determine the correlation between the two methods of treadmill and step tests in estimating the maximum aerobic capacity and it's affecting factors among students of Qazvin University of Medical Sciences.
    Methods
    This cross-sectional study conducted among the 68 students (47 males and 21 females) that participated voluntarily. First, the participants completed physical activity readiness Questionnaire (PAR-Q) and demographic characteristics, and if they were met inclusion criteria, step and treadmill tests were done according to ASCM by treadmill and step tests according to ACSM and Gerkin protocols respectability.
    Results
    The results showed that the mean and standard deviation of maximum aerobic capacity estimated from ACSM and Gerkin protocols were 2.86 ±0.66 and 1.86 ±0.32 respectively. Significant and Positive correlation were estimated between two test for maximum aerobic capacity via two protocols of ASCM and Gerkin (r=0.74 and p
    Conclusion
    According to the results of almost the same ACSM and Gerkin tests, can be used step test instead of the treadmill test to estimate the maximum aerobic capacity. In addition to Physiological characteristics of the human such as sex, age, height and weight have main roles in maximum aerobic capacity.
    Keywords: Aerobic capacity, step test, treadmill test
  • پیام حیدری، سکینه ورمزیار *، الناز محمدزاده
    زمینه
    می توان از حداکثر ظرفیت هوازی به منظور سنجش وضعیت قلبی- تنفسی افراد و ایجاد تناسب فیزیولوژیک بین فرد و کار محوله استفاده کرد.
    هدف
    مطالعه به منظور برآورد حداکثر اکسیژن هوازی و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان فوریت های پزشکی قزوین انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی بر روی 36 نفر از دانشجویان داوطلب مرد رشته فوریت های پزشکی دانشگاه علوم پزشکی قزوین در سال 1393 انجام شد. افراد مورد مطالعه ابتدا پرسش نامه های سلامت عمومی PAR-Q و ویژگی های جمعیتی را تکمیل و در صورت داشتن معیارهای ورود به مطالعه، با آزمون تردمیل Gerkin ارزیابی شدند. داده ها با آزمون های آماری من ویتنی یو و کروسکال والیس تحلیل شدند.
    یافته ها
    میانگین حداکثر ظرفیت هوازی در دانشجویان مورد بررسی 27/0 ± 94/1 لیتر بر دقیقه بود. حداکثر ظرفیت هوازی براساس آزمون من ویتنی یو فقط با گروه های وزنی و قدی رابطه معنی دار آماری داشت. قد، وزن و شاخص توده بدنی با حداکثر ظرفیت هوازی، همبستگی مثبت و معنی دار داشت.
    نتیجه گیری
    استفاده از آزمون تردمیل Gerkin در برآورد حداکثر ظرفیت هوازی دانشجویان فوریت های پزشکی و در نتیجه حداکثر توانایی افراد برای انجام کار، مفید به نظر می رسد.
    کلید واژگان: مصرف اکسیژن, کارکنان فوریت های پزشکی, آزمون ورزش
    P. Heydari, S. Varmazyar *, E. Mohammadzadeh
    Background
    The maximum aerobic capacity (VO2max) can be used to evaluate the cardio-pulmonary condition and to provide physiological balance between a person and his job.
    Objectives
    The aim of this study was to estimate the maximum aerobic capacity and its associated factors among students of medical emergencies in Qazvin.
    Methods
    This cross-sectional study was conducted in 36 male students of medical emergencies in Qazvin University of Medical Sciences، 2015. The Physical Activity Readiness Questionnaire (PAR-Q) and demographic questionnaire were completed by the participants. The participants meeting the inclusion criteria were assessed using the Gerkin treadmill protocol. Data were analyzed using Mann-Whitney U test and Kruskal-Wallis.
    Findings
    Mean maximum aerobic capacity was 1. 94 ± 0. 27 L/min. The maximum aerobic capacity was associated with weight and height groups. There was significant positive correlation between maximal aerobic capacity and height، weight and body mass index.
    Conclusion
    The Gerkin treadmill test is useful for estimation of the maximum aerobic capacity and the maximum working ability in students of medical emergencies.
    Keywords: Oxygen Consumption, Emergency Responders, Exercise Test
  • الناز محمدزاده، عالیه یوسف فام

    از آثار ارزشمند ادب فارسی ، کتاب «اسرارالتوحید »است که شرح و گزارش رفتار و گفتار و کرامات عارف مردمداری است که در اوج نابسامانی های سیاسی ،اجتماعی و مذهبی ظهور می کند و با کنش و رفتار و شیوه های تربیتی خاص خود به دور از هر گونه خصومت و خشونتی مردم و مریدان را متوجه رفتار اشتباه خود کرده و ضد ارزش هارا به ارزش مبدل می کند .با عنایت به اهمیت ابو سعید ابو الخیر به عنوان یک عارف آگاه نسبت به مسایل جامعه عصر خویش ،این مقاله کوشیده است تا با بهره گیری از روش اسنادی و بر اساس تحلیل گفتمان و محتوایی به تبیین رابطه علی بین متن کتاب اسرار التوحیدو سیاست ، اجتماع ودین و..بپردازد و آن را بر مبنای نظریه کنش اجتماعی بررسی و تحلیل نماید.

    کلید واژگان: جامعه شناسی, کنش اجتماعی(ساختار اجتماع, شخصیت, فرهنگ), ابوسعید ابو الخیر4, محمد بن منور, اسرار التوحید
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال