به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

الهه احمدی

  • محسن صالحی*، رضا کریمی، الهه احمدی
    هدف

    روش های آماری نقش مهمی را در به دست آوردن نتایح و تحلیل پژوهش ایفاء می کند. پژوهش حاضر با هدف وضعیت شناسی روش های آماری در مقالات توصیفی-پیمایشی منتشر شده در مجلات علمی-پژوهشی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی انجام شده تا ضمن مرور روش های آماری مورد استفاده، فراوانی اشکالات روش شناختی آنها را کشف کند.

    روش پژوهش:

     ماهیت پژوهش از نوع مطالعات توصیفی- پیمایشی است. جامعه پژوهش را مقالات توصیفی - پیمایشی منتشر شده در 13 مجله فعال علم اطلاعات و دانش شناسی تا پایان سال 1400 تشکیل می دهد. بر اساس فرمول کوکران 141 مقاله به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه بندی انتخاب شد. در این مطالعه روش شناسی پژوهش بر روی روش های آماری، روش های نمونه گیری، روایی و پایایی به کار رفته در مقالات صورت پذیرفت و متغیرهای تاثیرگذار بر مشخصات مقاله و خطاهای آماری آنها مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها در نرم افزارهای EXCEL و SPSS 26 با روش های آمار توصیفی انجام گرفت.

    یافته ها

    روش های آماری در مجموع 559 بار استفاده شده است که بیشترین فراوانی مربوط به آمار توصیفی است. آزمون تی، آزمون های خی دو و آزمون کلموگروف-اسمیرنوف بیشترین فراوانی را به ترتیب در روش های آماری استنباطی پارامتری و ناپارامتری دارند. در حوزه روش های پیش بینی کننده و آزمون های تعقیبی، ضریب همبستگی و آزمون توکی بیشترین فراوانی را دارند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بیشترین خطای آماری مشاهده شده در مقالات، استفاده از آزمون های پارامتری بدون بررسی نرمال بودن داده هاست.

    نتیجه گیری

    یافته های پژوهش نشان می دهد با وجود اینکه نویسندگان به خوبی از آمار توصیفی در مقالات خود استفاده می کنند؛ اما توجه کمتری به روش های آمار استنباطی دارند. نکته مهم در استفاده از روش های آماری پارامتری رعایت پیش فرض های آنهاست، چون نقض این پیش فرض ها می تواند نتایج پژوهش را بی اعتبار کند.

    کلید واژگان: ارزشیابی, روش های آماری, وضعیت ناسی, خطای آماری
    Mohsen Salehi *, Reza Karimi, Elahe Ahmadi
    Objective

    Statistical methods play an important role in achieving results and conducting analyses. The current study aims to analyze the status of statistical methods in articles of knowledge and information science. While reviewing the statistical methods used in articles, it also investigates the frequency of methodological issues.

    Methods

    The nature of the research is a descriptive survey. The research population comprises articles published in 13 active journals in knowledge and information science in Iran until 2022. Using Cochran’s formula, 141 articles were randomly selected for this study. The research methodology was investigated in three areas: statistical methods, sampling methods, and validity and reliability. Additionally, the variables influencing the characteristics of the articles and their statistical errors were examined. Data analysis was performed using Excel and SPSS 26 software, employing descriptive statistics methods. 

    Results

    The statistical methods have been used a total of 599 times, with the most frequent application being related to descriptive statistics. Among parametric and non-parametric inferential statistical methods, the T-test, chi-square, and the Kolmogorov-Smirnov test are the most commonly employed in parametric and non-parametric inferential statistical methods, respectively. In the section on predictive methods and post hoc tests, the correlation coefficient and Tukey’s test stand out as the most frequent choices. Notably, the research results reveal that the most common statistical error observed in the articles is the use of parametric tests without verifying the normality of the data.

    Conclusions

    The findings of the research show that although the authors of the articles use descriptive statistics effectively in their work, they pay less attention to inferential statistical methods. An essential consideration when employing parametric methods is ensuring that the underlying assumptions of the tests are met, as violating these assumptions can invalidate research results.

    Keywords: assessment, Statistical methods, Status, Statistical error
  • الهه احمدی*، سعید شفیعی
    قاعده زرین اخلاق، که اغلب با عبارت «آن چه برای خود می پسندی، برای دیگران نیز بپسند» شناخته می شود، از دیرباز در ادیان و فرهنگ های مختلف مطرح و مورد توجه قرار گرفته است. از میان تعاریف ارایه شده در فرهنگ های مختلف و به زبان های گوناگون، تعریفی که هری ج. گنسلر در کتابش، اخلاق و قاعده زرین، ارایه کرده است، جامع تر و مقبول تر می نماید: «با دیگران فقط به-گونه ای رفتار کنید که رضایت دارید با شما در شرایط مشابه، همان گونه رفتار شود». مساله مطالعه پیش رو، این است که خاستگاه این قاعده اخلاقی چیست و چه خصوصیتی در این قاعده وجود دارد که سبب شده است، صرف نظر از نوع دین، فرهنگ و دوران زندگی، مورد توجه مخاطبان و موافقان بسیاری قرار بگیرد. در این مقاله، به روش توصیفی-تحلیلی و با بررسی منابع اسلامی، روایات موجود در این حوزه و دسته بندی آن ها، در می یابیم که علت پویایی و بقای این قاعده اخلاقی در ادیان و مکاتب گوناگون، تمایل عقل و فطرت به مفاهیمی مانند عدالت، تواضع و انصاف است که طبق روایات اسلامی، این مفاهیم، خاستگاه رعایت قاعده زرین اخلاق هستند و در نهایت نتیجه گرفته می شود که خاستگاه قاعده زرین اخلاق طبق روایات، فطرت انسان و پذیرش عقلی این قاعده است و از میان گزاره های طرح شده توسط جاناتان هایت در مورد ریشه مسایل اخلاقی، این مطالعه بر رویکرد ذات گرا تاکید می کند.
    کلید واژگان: ادیان, روایات اسلامی, عقل, فطرت, قاعده زرین اخلاق
    Elahe Ahmadi *, Saeid Shafiei
    The golden rule of ethics, often expressed as "Do unto others as you would have them do unto you," has been a prominent principle in various religions and cultures throughout history. Among the definitions offered in different cultures and languages, the one presented by Harry J. Gensler in his book, ethics and the golden rule, appears to be more comprehensive and widely accepted: "treat others only as you consent to being treated in the same situation." This study aims to explore the origin of this ethical rule and identify the distinctive feature that has made it widely recognized and accepted regardless of the type of religion, culture, or era of human life. Through a descriptive-analytical approach and an examination of Islamic sources and related traditions, this article concludes that the dynamic and enduring nature of this ethical rule in various religions and philosophies can be attributed to the inherent inclination of reason and human nature toward concepts such as justice, humility, and fairness. According to Islamic traditions, these concepts form the foundation for observing the golden rule of ethics. Ultimately, the origin of the golden rule of ethics, according to Islamic traditions, lies in human nature and its rational acceptance of this principle and this study emphasizes a nativist approach in line with Jonathan Haidt's propositions regarding the roots of ethical matters.
    Keywords: Human nature, Islamic traditions, reason, Religions, the golden rule of ethics
  • الهه احمدی، علیرضا غیورفر

    مسیله ادراک یا به بیان دقیق تر پدیدارشناسی ادراک از مهمترین آرای موریس مرلوپونتی است. اندیشه ی فلسفی محوری مرلوپونتی این است که ادراک، پدیداری بدنی  یا جسمانی است نه ذهنی. انسان در پدیدارشناسی او سوژهای بدنمند است که به همراه سایر سوژه ها در جهان زندگی میکند. از سوی دیگر باید گفت که باغ ایرانی به عنوان مکان، با سابقه ی درخشان خود، به عنوان بهترین الگوی منظرسازی در ایران، محصول تعامل انسان در مواجهه با طبیعت است. این تعامل به صورت یک رابطهی دوطرفه مابین انسان و طبیعت برقرار است و باعث تاثیر متقابل انسان و طبیعت بر یکدیگر میشود. در این پژوهش سعی بر این است که با مروری بر فلسفه پدیدارشناسانه مرلوپونتی به اهمیت بدن در ادراک حسی باغ ایرانی آنگونه که از طریق مکان و تجربه مکانی بیان میشود پرداخته شود. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطالعات به شیوهی کتابخانه ای بوده است. نتایج حاصل در این پژوهش بیانگر آن است که تنانگی در فلسفه مرلوپونتی، بودن با اوج حضور، یعنی ارتباط واقعیت و ادراک است و در تفکر باشیدن تنانه در فضا یگانگی جسم و روح از دست نمیرود. به طور کلی میتوان گفت که ارتباط بیواسطه با جهان و مواجهه هستی شناسی در این دیدگاه احساس محیط و ادراک را سبب میشود. از طرفی در فرآیند ادراک باغ ایرانی احساس محیط حاصل نظام های معنایی، کالبدی، کارکردی و تمرکز حواس است که باعث ادراک میشود. در آخر باید اشاره کرد که باغ ایرانی در صورتی به عنوان مکان شناخته میشود که از طریق فهم و احساس و ادراک فرد با زمینه معنایی محیط پیوند خورده و یکپارچه شود.

    کلید واژگان: باغ ایرانی, پدیدارشناسی, انسان, مرلوپونتی, ادراک حسی
  • حدیث خسروی، الهه احمدی*
    این پژوهش با هدف تبیین مدل علی تاثیر اضطراب کرونا بر آشفتگی زناشویی با نقش میانجی گری عاطفه منفی انجام گرفت.از نظر هدف، پژوهش کاربردی و از حیث ماهیت توصیفی_ همبستگی است.جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد متاهل شهرستان کرمانشاه در سال 1399 بود.نمونه پژوهش 377 نفر زن و مرد متاهل بودند که به روش داوطلبانه انتخاب و پرسشنامه ها به شیوه ی نظرسنجی الکترونیکی تکمیل شدند.برای جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب کرونا(CDAS)،مقیاس تجدید نظر شده غربالگری آشفتگی زناشویی و ارتباطی(SSMRD-R)و مقیاس عاطفه مثبت و منفی(PANAS)استفاده شد.داده ها به روش مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند.نتایج تحلیل نشان داد که مدل ارایه شده از برازش مطلوبی برخوردار بوده و مسیرهای مستقیم از اضطراب کرونا به عاطفه منفی (34/0- =β؛ 001/0> p) و از عاطفه منفی به آشفتگی زناشویی (43/0- =β؛ 001/0> p) معنادار بودند.همچنین رابطه ی غیر مستقیم اضطراب کرونا با آشفتگی زناشویی از طریق عاطفه منفی نیز معنادار به دست آمد (57/0- =β؛ 002/0> p).نتایج این پژوهش گویای آن است که اضطراب ناشی از ویروس کرونا می تواند با تاثیر بر عاطفه منفی در همسران آشفتگی و پریشانی بیشتری در روابط زوجی آن ها به وجود آورد و بنابراین مشاوران خانواده باید به جهت کاهش عاطفه منفی همسران در ایام کرونا مداخلاتی هدفمند طراحی کنند.
    کلید واژگان: اضطراب کرونا, آشفتگی زناشویی, عاطفه منفی
    Hadis Khosravi, Elahe Ahmadi *
    one of the causes of marital disputes is marital distress which is common in many couples and is in fluenced by many factors including corona anxiety new fangled. The aim of this study was to develop a causal mode of the effect of corona anxiety on marital distress to investigate the mediating role of negative affect. In terms of purpose, is an applied research and in nature, is descriptive-correlation. The statistical population of research included all married people of kermanshah city in 1399. The sample was 377 married men and women. Sampling was done by volunteer sampling method and questionnaires were completed by internet survey. Screening Scale for Marital and Relationship Discord (SSMRD-R), Corona Disease Anexiety Scale (CDAS) and Positive Affect and Negative Affect (PANAS) was used to collect data. Data were analyzed in spss26 and Amos. The results of this syudy revealed that the indirect relationship between corona anxiety and negative affect (β=-0/34; P<0/001) and corona anxiety and marital distress (β=-0/43; P<0/001), was also significant through negative emotion (β=-0/57; P<0/002). The result of this study indicat that anxiety caused by the coronavirus can cause more turmoil in their sposes by affecting negative emotion in their sposes more agitation and distres in their marital relationships.Therefore ,family counselors should design targeted interventions to reduce the negative emotion of spouses during coronation.
    Keywords: corona anxiety, marital distress, negative affect
  • الهه احمدی، داود آزادفر*، مژگان کوثری، غلامرضا صالحی جوزانی، مسعود توحیدفر
    هدف

    در طی یک دهه گذشته حدود 30-20 درصد جنگلهای زاگرس با معضلی به نام زوال بلوط مواجه شده اند. تحقیق حاضر با هدف بررسی تنوع باکتریایی مناطق جنگلی سالم و زوال یافته از طریق مقایسه نتایج دو روش مبتنی بر کشت و مستقل از کشت طراحی و انجام شد.

    مواد و روش ها

    از بافت های مختلف درختان بلوط و خاک اطراف آنها در جنگل های مناطق مختلف استان ایلام نمونه برداری انجام شد. در روش مبتنی بر کشت با استفاده از روش های میکروبیولوژی و مولکولی، باکتری های موجود در نمونه ها جداسازی و شناسایی تا سطح جنس و گونه شناسایی شدند. به منظور مطالعه متاژنومیکس در روش مستقل از کشت، DNA میکروبی به طور مستقیم از نمونه ها استخراج و با آماده سازی کتابخانه متاژنومی با استفاده از آغازگرهای عمومی و نشانگر، تنوع باکتریایی با استفاده از پلتفرم Miseq کمپانی Illumina مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه نتایج دو روش مورد مقایسه قرار گرفت.

    نتایج

    بر اساس روش مبتنی بر کشت، تنها 3 فیلوم شناسایی شد، در صورتیکه در روش متاژنومیکسی، تعداد 9416 OTU بدست آمد که به 12 فیلوم تقسیم بندی شدند. در هر دو روش 3 خانواده Bacillaceae، Enterobacteriacea و Xanthomonadaceae به عنوان خانواده های غالب مشاهده شدند. تنوع گونه ایی در یک نمونه (تنوع آلفا) در نمونه رایزوسفر و در مناطق ایوان و گله جار نسبت به سایر نمونه ها بیشتر بود که در روش مبتنی بر کشت نیز این دو منطقه از تنوع گونه ای بیشتر برخوردار بودند. تنوع گونه ایی در بین نمونه ها (تنوع بتا) در مناطق ایوان، گله جار، چوار، تنگ دالاب و ارغوان از نظر ترکیب گونه ای مشابه بودند. اما جامعه باکتریایی ساقه و برگ نسبت به سایر نمونه ها شباهت بیشتری داشتند و بالک و رایزوسفر هم از نظر ترکیب گونه ای شباهت بیشتری با یکدیگر داشتند.

    نتیجه گیری

    در روش متاژنومیکس جنس های با تنوع خیلی کم هم شناسایی می شود در صورتیکه در روش مبتنی بر کشت احتمال این موضوع ضعیف است. ضمنا در روش مستقل از کشت می توان تنوع آلفا و بتا را به شکل جامع تری بررسی کرد. در روش مبتنی بر کشت می توان جمعیت باکتریایی را تا سطح گونه شناسایی کرد در صورتیکه در روش مستقل از کشت معمولا تا سطح جنس شناسایی می شود. لذا پیشنهاد می شود در مطالعات بررسی جوامع میکروبی ترکیب دو روش مبتنی و مستقل از کشت همزمان استفاده شود.

    کلید واژگان: باکتریوم, تنوع زیستی, زوال بلوط, فیلوژنی, متاژنوم
    Elaheh Ahmadi, Davoud Azadfar *, Mozhgan Kowsari, Gholamreza Salehi Jouzani, Masood Tohidfar
    Objective

    During the last decade, about 20-30% of the Zagros forests have faced a problem called oak decline. The aim of present study was to investigate the bacterial diversity in the healthy and declined forest areas by comparing two methods culture-dependent and culture-independent methods.

    Materials and methods

    Sampling was done from different tissue and soil of oak trees in the forests of Ilam province. In the culture-based method, using microbiological and molecular methods the bacteria in the samples were isolated and identified to the genus and species level. In order to study metagenomics in culture-independent method, total microbial DNA was extracted directly from the samples and prepared metagenomic library using conventional and index primer, the diversity of bacterial was examined using Illumina's Miseq platform and then the results of the two methods were compared.

    Results

    Based on the culture-based method, only 3 phylum were identified, while in the metagenomics method, 9416 OTUs were obtained, that were divided into 12 phylum. In both methods, 3 families of Bacillaceae, Enterobacteriacea and Xanthomonadaceae were observed as the dominant families. The species diversity within a sample (Alpha diversity) was higher in the rhizosphere sample and in the Eyvan and Gale jar areas than other samples. The species diversity between samples (Beta diversity) was in Eyvan, Gale jar, Chavar, Tangedalab and Arghavan appear more similar to each other than the sites samples. Bacterial community of stems and leaves were more similar and also bulk and rhizosphere were more similar in bacterial species composition.

    Conclusions

    In the metagenomics method, very few species are identified, while in the culture method, the probability of this is low. Also, in the culture-independent method, alpha and beta diversity can be studied more comprehensively. In the culture-based method, the bacterial population can be identified up to the species level, while in the culture-independent method, it is usually identified up to the genus level. Therefore, it is suggested to use a combination of two methods simultaneously in studies of microbial communities.

    Keywords: Bacterium, Diversity, Oak Decline, Phylogeny, Metagenome
  • گلنار رحیم زاده، محمدصادق رضایی*، الهه احمدی
    سابقه و هدف

    اشریشیاکلی شایع ترین عامل عفونت دستگاه ادراری می باشد. استراتژی درمان با ظهور اشریشیاکلی مولد بتالاکتاماز وسیع الطیف و مقاومت آن به اکثر آنتی بیوتیک ها با مشکل مواجه شده است. باکتریوفاژها به عنوان گزینه درمانی جایگزین پیشنهاد می شوند. به همین منظور این مطالعه با هدف بررسی فعالیت لیتیک فاژ جداسازی شده از شیر پاستوریز نشده علیه اشریشیاکلی مولد بتالاکتاماز وسیع الطیف، انجام شد.

    مواد و روش ها: 

    در این مطالعه تجربی جهت آماده سازی باکتری، اشریشیاکلی از 9 نمونه عفونی ادرار جداسازی شد. سپس اشریشیاکلی مولد بتالاکتاماز وسیع الطیف با روش دیسک دیفیوژن (Kirby-Bauer) تایید شد. باکتریوفاژ نیز از
    نمونه شیر پاستوریزه نشده جداسازی شد. فعالیت لیتیک فاژ علیه اشرشیاکلی با Spot test تایید شد. تیتر فاژ با تکنیک
    DLA assay محاسبه شد. زمان نهفتگی فاژ تعیین و فنوتیپ فاژ با میکروسکوپ الکترونی مشخص شد.

    یافته ها: 

    فعالیت لیتیک فاژ علیه اشریشیاکلی تولیدکننده بتالاکتاماز وسیع الطیف در شرایط In vitro با تشکیل هاله عدم رشد تایید شد. تیتر فاژ PFU/ml1010 × 15 محاسبه شد. تصاویر میکروسکوپ الکترونی کوکتل فاژ متعلق به خانواده های میوویریده و پودوویریده را تایید نمود. دوره نهفتگی فاژ 20 دقیقه بود.

    استنتاج

    براساس یافته های این مطالعه باکتریوفاژ جداسازی شده از شیر پاستوریزه نشده علیه اشریشیاکلی مولد بتالاکتاماز وسیع الطیف در شرایط In vitro موثر است.

    کلید واژگان: باکتریوفاژ, اشریشیاکلی, بتالاکتامازوسیع الطیف
    Golnar Rahimzadeh, MohammadSadegh Rezai*, Elaheh Ahmadi
    Background and purpose

    Escherichia coli (E.coli) is the most common cause of urinary tract infection. The treatment strategy has been hampered by the emergence of broad-spectrum beta-lactamase-producing E.coli and its resistance to most antibiotics. Bacteriophages are suggested as an alternative treatment option. This study aimed at evaluating the lytic activity of isolated phage from unpasteurized milk against Extended-Spectrum Beta-Lactamase (ESBLs) E.coli.

    Materials and methods

    In this experimental study, E. coli was isolated from nine urinary tract infection samples and was confirmed as broad-spectrum beta-lactamase-producing by the Kirby-Bauer method. Bacteriophage was isolated from unpasteurized milk samples. Lytic activity of phage was determined by the spot test. Phage titer was calculated using the DLA assay. The phage latent period was detected and phenotype of the phage was determined by electron microscopy.

    Results

    Lytic activity of phage against E.coli was confirmed by the formation of an inhibition zone. The phage titer was 15×1010 PFU/ml. The images of electron microscopy confirmed the phage cocktail belonged to Myoviridae and Podoviridae families. The latent period of bacteriophage was 20 min.

    Conclusion

    Isolated bacteriophage from unpasteurized milk is effective on broad-spectrum beta-lactamase E. coli.

    Keywords: bacteriophage, E. coli, Broad-spectrum beta-lactamases
  • زهره دلشادیان، رضا محمدی، سعیده چله دوان، مهدی شاد نوش، الهه احمدی، سید امیر محمد مرتضویان *
    سابقه و هدف

    قابلیت زیستی پروبیوتیک ها در محصول نهایی مشخصه ی مهم کیفی دوغ است که تحت تاثیر عوامل زیادی از قبیل نوع کشت آغازگر، pH، اسیدیته، پتانسیل احیا، دمای گرم خانه گذاری، دمای نگه دارییخچالی و زمان نگه دارییخچالی قرار می گیرد. در این تحقیق، اثر مشترک سه عامل با اهمیت نوع کشت آغازگر، دمای گرم خانه گذاری و pH نهایی تخمیر بر قابلیت زیستی دو گونه پروبیوتیکلاکتوباسیلوس اسیدوفیلوسو بیفیدوباکتریوم لاکتیسو هم چنین خواص بیوشیمیایی و ویژگی های حسی این محصول مورد مطالعه قرار گرفت.

    مواد و روش ها

    تیمارهای مختلف دوغ پروبیوتیک توسط تلقیح استارتر معمول ماست به هم راه هر دو سوش پروبیوتیک ل. اسیدوفیلوس LA-5 و ب. لاکتیس BB-12 به شیر بازسازی شده دارای 6% ماده خشک و گرم خانه گذاری در دو دمای 38 و C 44 تا رسیدن به pH 0/4 و 5/ 4 تهیه شدند و در دماییخچالی 4 و C 8 به مدت 21 روز نگه داری شدند.شمارش پروبیوتیک ها و اندازه گیری خواص بیوشیمیاییدر حین تخمیر و نگه دارییخچالیانجام شد. ویژگی های حسی نمونه ها بلافاصله پس از تخمیر و در پایان نگه دارییخچالی مورد ارزیابی قرار گرفت.

    یافته ها

    بیش ترین سرعت های افت pH، افزایش اسیدیته و پتانسیل احیا و کم ترین مدت زمان گرم خانه گذاری در تیمارهای گرم خانه گذاری شده در دمای C 44 و با pH نهایی 5 ⁄ 4 مشاهدهشد. درمیان تیمارهای گزینش شده از نظر مقبولیت طعم، تیمار 5 ⁄ 4-38- ABY3 بالاترین قابلیت زیستی هر دو باکتری پروبیوتیک را در هر دودمای C 4 و C 8 نشان داد. پس از 21 روز نگه دارییخچالی تیمار 0 ⁄ 4- C 38 -ABY1 و 0 ⁄ 4- C 38 ABY2- به ترتیب بالاترین و کم ترین نمرات پذیرش کلی را کسب نمودند.

    نتیجه گیری

    تمامی متغیرهای این تحقیق به طور معناداری بر شاخص های کیفی دوغ پروبیوتیک تاثیرگذار بودند. گرم خانه گذاری در دمای C 38 با وجود افزایش زمان تخمیر و هم چنین خاتمه تخمیر در 5 ⁄ 4= pH هر یک به طور جداگانه منجر به قابلیت زیستی بالای پروبیوتیک ها شدند، هرچند که خاتمه تخمیر در 4= pH ارزیابی حسی بهتری را منجر می شد.

    کلید واژگان: لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس, بیفیدوباکتریوم لاکتیس, پروبیوتیک
    Zohre Delshadian, Reza Mohammadi, Saeedeh Cheledavan, Mehdi Shadnoush, Elahe Ahmadi, Amir Mohammad Mortazavian
    Introduction

    Viability of probiotic microorganisms in the final product is the most important qualitative parameter which is affected by many factors, including type of starter calture, pH, acidity, redox potential, incubation temperature and refrigerating temperature and time. In this study, the combined effects of three important factors including; type of starter calture, incubation temperature and final pH of fermentation on viability of two probiotic species; Lactobacillus acidophilus and Bifidobacterium lactis and also the biochemical and sensory characteristics of their product, doogh, were investigated.

    Materials And Methods

    Different treatments of probiotic Doogh were prepared with yoghurt starter culture and two probiotic strains; Lactobacillus acidophilus La-5 (A) and Bifidobacterium lactis Bb-12 (B) using reconstituted skim milk powder with 6% of nonfat solid milk by incubating at 38°C or 44°C until pH 4.0 or 4.5 and keeping in 4°C or 8°C storage temperature for 21 days. The count of probiotic bacteria and biochemical characteristics were performed during fermentation and over the refrigerating period. The sensory attributes of treatments were determined at the end of fermentation and refrigeration.

    Results

    In general, the greatest drop in mean pH rate, increase in mean acidity rate, increase in mean redox potential rate and shortest incubation time were observed in treatments with incubation in 44°C and final pH of 4.5. Among the selected treatments regarding the taste acceptance, ABY3-38-4.5 treatment revealed the greatest viability of the two probiotic bacteria in both storage temperature of 4°C and 8°C. After 21 days of refrigeration, ABY1-38°C-4.0 and ABY2-38°C-4.0 achieved the highest and lowest total acceptance scores, respectively.

    Conclusion

    All of the variables in this research significantly affected the qualitative properties of probiotic yogurt. Either the fermentation temperature of 38°C (in spite of need for prolonged fermentation) or the final pH of 4.5 resulted in increased viability of the probiotics, although the final pH of 4 resulted in better sensory evaluation.

    Keywords: Lactobacillus Acidophilus, Bifidobacterium Lactis, Probiotic
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال