به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

امیر ادیب زاده

  • کیوان ساعدپناه، محمد قاسمی، حسام اکبری، امیر ادیب زاده، حامد اکبری*
    زمینه و هدف
    ارایه دهندگان مراقبت های بهداشتی به دلیل شیفت های کاری مختلف حجم کاری بالایی دارند، بنابراین همیشه در معرض افزایش اختلالات خواب، کاهش تاب آوری و در نتیجه کاهش رضایت شغلی هستند. هدف این مطالعه بررسی رابطه بین بار ذهنی کار، فرسودگی شغلی، رضایت شغلی، تاب آوری و اختلالات خواب در میان پرستاران در سال 1400 است.
    روش ها
    جامعه پژوهش شامل کلیه کارکنان پرستاری یک بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی شهر تهران به تعداد 1000 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 278 نفر محاسبه شد که به روش در دسترس و بر اساس معیارهای خروج 274 نفر حجم نمونه نهایی این مطالعه بود. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه NASA-TLX، پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاخ (MBI)، پرسشنامه رضایت شغلی مینه سوتا (MSQ)، پرسشنامه کیفیت خواب پیترزبورگ و پرسشنامه تاب آوری(CD. RSC) بود. در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 25 و AMOS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در این پژوهش 171 نفر زن (62/4 درصد) و 103 نفر مرد (37/6 درصد) بررسی شدند. بر اساس شاخص های برازش 1/650=CFI=0/912, TLI=0/906, RMSEA=0/049, χ2/df برازش خوبی بین مدل و داده های به دست آمده مشاهده شد. نتایج ارایه شده حاکی از آن است که بار ذهنی کار تاثیر مثبت و معناداری بر فرسودگی شغلی دارد (P<0.001, β=0.202). همچنین تاثیر منفی بار ذهنی کار بر تاب آوری (P<0.001, β=0.334) و رضایت شغلی (P<0.001, β=0.356) پذیرفته شده است. نتایج این مطالعه تاثیر مثبت بار ذهنی کار بر اختلالات خواب را تایید می کند (β=0.166, P<0.05). علاوه بر این، نتایج نشان داد که فرسودگی شغلی تاثیر مثبتی بر اختلالات خواب دارد (β=0.153, P<0.05). 
    نتیجه گیری
    پیشنهاد می شود با برنامه ریزی، آموزش و مدیریت درست فاکتورهای بررسی شده در این مطالعه می توان در جهت افزایش سلامت پرستاران و بالتبع بالابردن ارایه خدمات آن ها به بیماران نقش مهمی ایفاد کرد.
    کلید واژگان: بار ذهنی کار, فرسودگی شغلی, رضایت شغلی, تاب آوری, اختلالات خواب, پرستاران
    Keivan Saedpanah, Mohammad Ghasemi, Hesam Akbari, Amir Adibzadeh, Hamed Akbari *
    Background and Aim
    Healthcare providers have a high workload due to different work shifts, so they are always exposed to increasing sleep disorders, decreasing resilience, and thus decreasing job satisfaction. The purpose of this study was to investigate the relationship between mental workload, job burnout, job satisfaction, resilience, and sleep disorders among nurses in 2021.
    Methods
    Research tools included demographic information questionnaire, NASA-TLX questionnaire, Maslach job burnout questionnaire (MBI), Minnesota job satisfaction questionnaire (MSQ), Petersburg sleep quality questionnaire, and resilience questionnaire (CD. RSC). The data were analyzed using SPSS version 25 and AMOS version 24 software.
    Results
    In this study, 171 women (62.4%) and 103 men (37.6%) were examined. Based on the fit indices (χ2/df=1.650, RMSEA=0.049, TLI=0.906, CFI=0.912), a good fit was observed between the model and the data. The results indicate that mental workload has a positive and significant effect on job burnout (P<0.001, β=0.202). Also, the negative effect of mental workload on resilience (P<0.001, β=0.334) and job satisfaction (P<0.001, β=0.356) have been accepted. The results confirm the positive effect of mental workload on sleep disorders (β=0.166, P<0.05). In addition, the results showed that job burnout has a positive effect on sleep disorders (β=0.153, P<0.05).
    Conclusion
    It is suggested that with proper planning, training, and management of the factors investigated in this study, it is possible to play an important role in increasing the health of nurses and consequently improving their services to patients.
    Keywords: Mental workload, Burnout, Job satisfaction, Resilience, Sleep Disorders, Nurses
  • حسام اکبری، امیر ادیب زاده، سیده نفیسه اسحاق حسینی، حامد اکبری*
    زمینه و هدف

    مواجهه با صدای ضربه ای (با خاصیت زمان کوتاه و شدت زیاد) بالاتر از حدود مجاز منجر به بروز آسیب به سیستم شنوایی می شود. نیروهای مسلح از جمله گروه های شغلی هستند که در معرض مواجهه با این نوع صدا ناشی از شلیک گلوله قرار دارند. در این مطالعه با بررسی پژوهش های مرتبط، اثر صدای ضربه ای، افت شنوایی و عارضه وزوز گوش در پرسنل نیروهای مسلح و راهکارهای کنترلی موثر و مرتبط را مرور کرده و تاثیر آن ها را بررسی کنیم.

    روش ها: 

    در این مطالعه مروری بانک های اطلاعاتی Web of Science و Scopus, PubMed, SID, ISC, Science Direct با کلمات کلیدی افت شنوایی ناشی از صدا، پرسنل نظامی، صدای ضربه ای، کنترل و مواجهه در نیروهای مسلح و میدان تیر جستجو شد. با تعیین معیارهای ورود و خروج و تبادل نظر نویسندگان، از بین 68 مقاله که مورد بررسی قرار گرفتند، 42 مقاله با توجه به ضوابط تعریف شده وارد مطالعه و 26 مقاله از این پژوهش حذف شدند.

    یافته ها: 

    چندین مطالعه تراز فشار صدا ناشی از تیراندازی را اندازه گیری کرده و دریافتند که که مواجهه با این نوع صدا منجر به عوارض شنیداری شده که با توجه به میزان و شدت مواجهه در بین افراد متغیر است. متغیرهای زمینه ای و سبک زندگی نیز از جمله پارامترهای دخیل در بروز افت شنوایی ناشی از صدا هستند. کارهای مهندسی کنترل صدا و همچنین استفاده از تجهیزات حفاظت شنوایی به صورت فعال و غیر فعال از جمله اقداماتی است که می تواند شدت مواجهه را کم و تاثیرات مخرب بر اندام شنوایی را کاهش دهد.

    نتیجه گیری: 

    استفاده از لوازم حفاظت شنوایی با قابلیت کنترل صدای فعال، در سال های اخیر پیشرفت هایی داشته است. البته در حال حاضر استفاده از هر دو روش کنترل مهندسی و استفاده از تجهیزات حفاظت شنوایی برای بیشترین کاهش میزان صدای مواجهه ناشی از تیراندازی توصیه می شود. توجه به این نکته ضروری است که برای پیشگیری و مدیریت آسیب و افت شنوایی پرسنل نظامی، تشکیل پرونده پزشکی با محوریت پایش شنوایی پیش از بکار گیری و همچنین معاینات دوره ای افراد باید صورت پذیرد.

    کلید واژگان: افت شنوایی ناشی از صدا, وزوز گوش, نیروهای مسلح, کنترل
    Hesam Akbari, Amir Adibzadeh, S. Nafisseh Eshagh Hosseini, Hamed Akbari*
    Background and Aim

    Exposure to impact noise (short-term, high intensity) higher than permitted levels results in injury to the auditory system. Armed forces are one of the occupational groups exposed to these types of noises resulting from gunshots. In this study, relevant articles and research on the adverse effects of impact noise, hearing loss, and tinnitus in armed forces and effective control methods are reviewed.

    Methods

    In this review study, the databases of Web of Science, Scopus, PubMed, Science Information Database (SID), Islamic World Science Citation Center (ISC), and Science Direct were searched with the keywords including noise-induced hearing loss, armed forces, impact noise, control and exposure in armed forces and shooting range. Through determining entrance and exit indicators and consultations among writers, from 68 evaluated articles, 42 entered the study, and 26 were removed.

    Results

    Several studies measured the gunshot noise level and found that exposure to this noise resulted in different auditory complications depending on the frequency and intensity of exposure. Baseline characteristics and lifestyle are parameters involved in developing noise-induced hearing loss. Active and passive noise control methods and the use of hearing protection devices are among the measures adopted to reduce the intensity of exposure and decrease the detrimental effects of noise on the auditory system.

    Conclusion

    The use of hearing protection with an active noise cancellation has been developing during the past years, however, it is recommended to use both noise control engineering and hearing protection to reduce the highest level of harmful noise possible when firing a weapon. It should be noted that to prevent hearing loss in the military staff, it is necessary to build medical records upon recruitment for hearing monitoring and conduct periodic examinations.

    Keywords: Noise induced hearing loss, Tinnitus, Armed forces, Control
  • فرشید سلیمانی، مهدی خوبدل، محمدحسین نیکبخت، علیرضا نجیمی، امیر ادیب زاده*
    زمینه و هدف

     انواع مختلفی از بندپایان و جوندگان به وفور در نقاط مختلف کشور وجود دارند که از نظر پزشکی و بهداشت دارای اهمیت هستند. برای کنترل موثر این ناقلین و مخازن بیماری ها نیاز است کارکنان بهداشت واحدهای نظامی اطلاعات دقیق و کاملی از روش های مختلف کنترل داشته باشند تا براساس آن به برنامه ریزی و ارایه راهکارهای مناسب بپردازند. لذا، هدف از این مطالعه بررسی وضعیت کاربرد سموم حشره کش شیمیایی به عنوان یکی از روش های پرکاربرد جهت کنترل ناقلین در یگان های نظامی منتخب می باشد.

    روش ها

    این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی بود که در سال 1400-1399 در بین مسیولین و کارکنان بهداشت رده های منتخب برخی یگان های نظامی انجام شد. براساس هماهنگی های صورت گرفته برای 30 یگان مجوز تکمیل پرسشنامه صادر گردید. از روش های آماری توصیفی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که از بین روش های مبارزه با حشرات و جوندگان، روش شیمیایی بیشترین استفاده را داشته است. بیشترین حشره کش های مورد استفاده از گروه کلره شامل ددت و کلردان بود. در این مطالعه، 42/10% از مدیران بهداشتی یگان های نظامی از اصول کنترل ناقلین و کابرد سموم حشره کش آگاهی لازم را داشتند. به طور کلی 36/22% از آن ها از مهارت های کافی برای کنترل عملیاتی ناقلین برخوردار بودند و 47/52% نیز به اصول ایمنی در کنترل ناقلین آشنا بوده و موارد ایمنی را در کنترل ناقلین رعایت می کردند. همچنین پروتکل جامع در خصوص نحوه تهیه، توزیع و کاربرد سموم حشره کش و رعایت اصول ایمنی وجود نداشت.

    نتیجه گیری

    در مجموع میزان آگاهی، مهارت و رعایت نکات ایمنی در بین مسیولین و کارکنان بهداشت رده های منتخب یگان های نظامی مورد مطالعه در سطح مطلوب یا قابل قبول نبوده است. تدوین پروتکل جامع در خصوص تهیه، نگهداری و کاربرد سموم حشره کش و برگزاری دوره های آموزشی بلند مدت و کوتاه مدت در بین کارکنان بهداشتی یگان های نظامی در راستای افزایش دانش و مهارت های آن ها توصیه می شود.

    کلید واژگان: حشره کش, کنترل شیمیایی ناقلین, بهداشت نیروهای نظامی
    Farshid Soleimani, Mehdi Khoobdel, MohammadHossein Nikbakht, Alireza Najimi, Amir Adibzadeh*
    Background and Aim

    There are different species of arthropods and rodents in different parts of Iran that are important in terms of medicine and health. To make a proper decision for the control of vectors, it is necessary to have accurate and complete information about the current status of insects control methods for plan and provide appropriate solutions based on it. Therefore, this study aimed to survey the use of chemical insecticides to control vectors in selected categories of military units.

    Methods

    This descriptive cross-sectional study was performed in 2021 on health officials and staff of selected categories of military units. After the necessary coordination, permission to complete the questionnaire was issued for 30 units. Descriptive statistical methods were used to analyze the obtained data.

    Results

    Among the different controlling methods for insects and rodents, the chemical method has been the most used. DDT and chlordane insecticides were most used in the chlorine group. In this study, only 44.10% of the health managers of military units were aware of the principles of control of vectors and the application of insecticides. In total, 36.22% of them had the necessary skills for operational control of vectors, and 47.52% of them had acquaintance with principles of safety and observed safety issues for control of vectors. As well as, there was no comprehensive protocol for the preparation, distribution, and application of insecticides and safety principles.

    Conclusion

    In general, knowledge, skills, and observance of safety points among environmental health officials of selected military units have not been at the desired or acceptable level. Codification of the comprehensive protocol on the preparation, distribution, and application of insecticides, as well as, holding long and short-term training courses is recommended for military personnel to increase their knowledge and skills

    Keywords: Insecticide, Chemical control of vectors, Military health
  • مینا قهرچی، امیر ادیب زاده، عباس رضایی*
    مقدمه و هدف

    فاضلاب صنایع تولید روغن زیتون حاوی مقادیر قابل توجه روغن می باشد که در صورت تخلیه در سیستم تصفیه فاضلاب، مشکلات جدی را برای آن ایجاد می نماید؛ بنابراین قبل از هر اقدامی می بایست روغن موجود در فاضلاب، حذف و جداسازی شود. روش های متعددی برای حذف روغن وجود دارد. با توجه به موارد بیان شده، در مطالعه حاضر کارایی فرایند انعقاد الکتریکی در کاهش COD (Chemical Oxygen Demand) محلول در فاضلاب مصنوعی حاوی روغن زیتون بررسی گردید.

    روش کار

    در این مطالعه از الکترودهای آهن و گالوانیزه استفاده شد. در مرحله اول ، مقادیر بهینه از چگالی جریان ، pH اولیه و غلظت الکترولیت تعیین شد. پس از آن ، اثر زمان تغییرات در خوردگی الکترود، ولتاژ، کاهش غلظت COD و مصرف انرژی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین مدل های سینتیکی درجه 1، درجه 2 و وبر موریس (WeberMorris) برای دو الکترود بررسی گردید.

    یافته ها

    حداکثر راندمان حذف COD محلول برای الکترودهای آهن و گالوانیزه در دانسیته جریان 12/5 میلی آمپر بر سانتی متر مربع، غلظت الکترولیت 400 میلی گرم بر لیتر، pH اولیه 7 و زمان واکنش 60 دقیقه، بیش از 99 درصد به دست آمد. انرژی الکتریکی مصرفی در این شرایط برای این دو الکترود به ترتیب معادل 28/5 و 46/25 کیلووات ساعت بر متر مکعب ارزیابی شد نتایج مطالعه سینتیکی نشان دادند بیشترین ضریب همبستگی برای هر دو الکترود مربوط به مدل شبه درجه دو می باشد.

    نتیجه گیری

    الکترود گالوانیزه با وجود کارایی بهتر نسبت به الکترود آهن در کاهش غلظت COD محلول، انرژی الکتریکی بیشتری را مصرف می نماید؛ بنابراین می بایست با توجه به هدف، نوع الکترود را انتخاب نمود.

    کلید واژگان: انعقاد الکتریکی, کینتیک, روغن, تصفیه, فاضلاب
    Mina Ghahrchi, Amir Adibzadeh, Abbas Rezaee*
    Introduction and purpose

    The olive oil industry wastewater contains significant amounts of oil and this can cause serious problems if it is discharged into the wastewater treatment system, so the oil in the wastewater must be removed and seperated prior to any action. Therefore, the oil in the sewage should be removed and separated prior to taking any measure. There are several ways to remove oil. According to the above, in the present study, the efficiency of the electro coagulation process in reducing soluble COD synthetic wastewater containing olive oil was investigated.

    Methods

    In this study, iron and galvanized electrodes were used. Firstly, the optimum values of current density, initial pH, and electrolyte concentration were determined. Thereafter, the effect of time variations on electrode corrosion, voltage, decreased COD concentration, and energy consumption was investigated. The kinetics of Grade 1, Grade 2, and WeberMorris were also investigated for two electrodes.

    Results

    The maximum removal efficiency of soluble COD was obtained at 99% for iron and galvanized electrodes at a current density of 12.5 mA/cm 2, electrolyte concentration of 400 mg / l, initial pH 7, and reaction time. The electrical energy consumption in these conditions for these two electrodes was measured at 28.5 and 46.25 KWhr/m3, respectively. Finally, kinetics models, including pseudo-first-order, pseudo-second-order, and Weber Morris, were investigated for these two electrodes. The results revealed that the highest correlation coefficient for both electrodes was related to the pseudo-second-order model.

    Conclusion

    Although galvanized electrode is more efficient in the reduction of soluble COD concentration, as compared to iron electrode, it consumes more electrical energy. Therefore, the type of electrode must be selected according to the purpose.

    Keywords: Electrocoagulation, Kinetics, Oil, Treatment, Wastewater
  • فخرالدین قاسمی، حامد اکبری*، حسام اکبری، امیر ادیب زاده
    زمینه و هدف
    جوایمنی به عنوان یکی از مهم ترین فاکتورهای پیش بینی کننده حوادث در محیط های شغلی معرفی شده که در مراکز درمانی تا حدود زیادی نادیده گرفته شده است. هدف مطالعه حاضر طراحی پرسشنامه ای جهت سنجش جو ایمنی پرستاران می باشد.
    روش ها
    با استفاده از منابع موجود، مخزنی از سوالات فراهم گردید. روایی محتوایی سوالات با استفاده از شاخص های نسبت روایی محتوا و شاخص روایی محتوا سنجیده شد. سپس سوالات با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس در تابستان سال 1396 در جامعه هدف (پرستاران شاغل در بیمارستان های تهران با حداقل سه ماه تجربه کاری) توزیع گردید. سپس داده های جمع آوری شده به دو دسته تقسیم شدند. دسته اول جهت تحلیل عاملی اکتشافی و دسته دوم جهت تحلیل عاملی تاییدی مورد استفاده قرار گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت.
    یافته ها
    بطور کلی 273 پرستار شامل 41 مرد و 232 زن در این مطالعه شرکت نمودند. بیشتر این پرستاران دارای سابقه کاری یک تا پنج سال و در محدوده سنی 25 تا 30 سال قرار داشتند. پرسشنامه نهایی حاوی 19 سوال بوده و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، چهار بعد از آن استخراج گردید که عبارت اند بودند از؛ تعهد مدیریت، محیط حمایتی، آموزش ایمنی و فشار کاری درک شده توسط فرد. ساختار این چهار بعد توسط تحلیل عاملی تاییدی مورد پذیرش قرار گرفت (مقدار برابر با 01/1، مقدار RMSEA برابر با 018/0، مقدار TLI برابر با 993/0 و مقدار IFI برابر با 994/0). همچنین، محیط حمایتی و تعهد مدیریت به ایمنی بهترین پیش بینی کننده های عملکرد ایمنی بوده اند.
    نتیجه گیری
    تعهد مدیریت، محیط حمایتی، آموزش ایمنی و فشار کاری درک شده مهمترین ابعاد جو ایمنی در بیمارستان ها می باشند. محیط حمایتی و تعهد مدیریت به ایمنی مهمترین فاکتورهای پیش بینی کننده عملکرد ایمنی پرستاران می باشند.
    کلید واژگان: پیشگیری از حادثه, مدیریت ایمنی, آسیب ها و زخم ها, پرستاران
    Fakhraddin Ghasemi, Hamed Akbari*, Hesam Akbari, Amir Adibzadeh
    Background and Aim
    Safety climate has been recognized as a powerful tool for predicting occupational accidents. However this has been ignored in some working environments. The aim of the present study was to develop a questionnaire for assessing safety climate among nurses.
    Methods
    Using relevant literature, a pool of questions was drafted. Content validity of questions was assessed using the content validity index (CVI) and content validity ratio (CVR). Then, the questions were distributed among nurses with at least three months of experiences from several hospitals in Tehran, Iran, during the summer of 2017. The completed questionnaires were divided into two datasets: the first was used for exploratory factor analysis, and the second for confirmatory factor analysis. The reliability of questionnaire was assessed using Cronbach's alpha coefficient. The effects of safety climate dimensions on safety performance were assessed using the structural equation modeling (SEM) approach.
    Results
    A total of 273 nurses (41 males and 232 females) participated in the study. Most of these nurses had work experience of one to five years and ranged from 25 to 30 years of age. The final questionnaire contained 19 questions and the exploratory factor analysis (EFA) revealed four dimensions; management commitment to safety; supportive environment; safety training; and perceived work pressure. The structure was confirmed to be acceptable by the following confirmatory factor analysis (CFA) (Chi-square/df=1.01, RMSEA: 0.018, TLI: 0.993, and IFI: 0.994). Supportive environment and management commitment to safety were rated as the two dimensions with the highest effects on the safety performance of nurses in hospitals.
    Conclusion
    The management commitment to safety, supportive environment, safety training, and perceived work pressure were the main dimensions of safety climate in hospitals. Management commitment to safety and supportive environment were the best predictors of safety performance of nurses in hospitals.
    Keywords: Accident Prevention, Safety Management, Wounds, Injuries, Nurses
  • احمدرضا یزدانبخش، قادر غنی زاده، امیر ادیب زاده
    اهداف
    در این پژوهش کاربرد خاکستر استخوان معمولی و اصلاح شده با اکسید منگنز به عنوان جاذب در حذف فلوراید مازاد از آب آشامیدنی مورد بررسی قرار گرفت.
    روش ها
    در این مطالعه تجربی خاکستر استخوان معمولی از پیرولیز استخوان خام در دمای 450 درجه سانتی گراد تهیه شد. اصلاح خاکستر با استفاده از ترکیبات منگنز و واکنش های حرارتی - شیمیایی انجام و خصوصیات سطحی و مشخصات جاذب های تهیه شده با روش های متداول BET،BJH، XRD تعیین گردید. تاثیر غلظت فلوراید، میزان جاذب و pH در ظرفیت جذب بررسی و داده های جذب با استفاده از ایزوترم های جذب لانگمویر، فروندلیچ و تمکین مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    جذب فلوراید در انواع خاکستر استخوان اغلب از ایزوترم فروندلیچ تبعیت می کند. افزایش غلظت باعث افزایش میزان جذب می گردد. افزایش میزان جاذب باعث افزایش راندمان حذف و کاهش ظرفیت جذب می شود. جرم بهینه جاذب و مقدار pH بهینه به ترتیب معادل 5/0 گرم و 7 تعیین گردید.
    نتیجه گیری
    اصلاح خاکستر استخوان معمولی با اکسید منگنز موجب افزایش سطح ویژه جذب شده و شاهد راندمان بالاتری در حذف فلوراید خواهیم بود. از این جاذب می توان در حذف فلوراید در محیط های عملیاتی به خوبی استفاده نمود و آب پس از فرآیند جذب، نیاز به تثبیت pH نخواهد داشت.
    کلید واژگان: فلوراید, جذب, خاکستر استخوان, اکسید منگنز, آب
    Ahmad, Reza Yazdanbakhsh, Ghader Ghanizadeh, Amir Adibzadeh
    Aims
    The purpose of this research was to study both fresh and manganese oxide modified bone char as an adsorbents for the removal of excess fluoride from drinking water.
    Methods
    This research was an experimental (laboratory) study. Fresh bone char was obtained from raw bone pyrolysis at 450 °C. For bone char modification thermo-chemical reaction and a manganese compound was applied. Adsorbent surface characteristics and specifications were prepared by a conventional method, BET, BJH, XRD, respectively. The effect of fluoride concentration, the amount of adsorbent and pH on the adsorption capacity were investigated. Also the adsorption data were analyzed using the Langmuir, Freundlich and Temkin adsorption isotherm.
    Results
    The results showed that the adsorption of fluoride in bone char types often follows Freundlich isotherm. Increased concentrations will increase the adsorption rate. An increase in the rate of adsorbent led to increasing the adsorption capacity and can reduce the removal efficiency. The optimum mass of adsorbent and pH were 0.5g and 7 respectively.
    Conclusion
    Modification of Bone char with manganese oxide increases the specific surface area and a higher efficiency in the removal of fluoride will be adsorbed. Results show that this adsorbent can be used for the removal of fluoride in water operating (operational conditions) environments and after adsorption processes would not need to stabilize PH.
    Keywords: Fluoride, Adsorption, Bone Char, Manganese Oxide, Water
  • بهنام چاوشی، محمدرضا مسعودی نژاد، امیر ادیب زاده
    زمینه و هدف
    پالایشگاه های نفت منبع مهم تولید آلاینده های خطرناک و سمی مانند دی اکسید گوگرد (SO2) هستند. حدود 99 درصد از دی اکسیدگوگرد موجود در هوا از منابع انسانی تولید می گردد. اگرچه اندازه گیری های مختلفی از خروجی صنایع و پالایشگاه ها توسط کارشناسان محیط زیست و یا شرکت های خصوصی فعال در زمینه محیط زیست انجام گرفته ولی ارزیابی دقیق از میزان انتشار آلاینده ها بر حسب میزان تولید (ضرایب انتشار) و همچنین میزان کل انتشار سالانه که می تواند به عنوان داده اولیه در مدل سازی های آلودگی هوا و تصمیم گیری های مدیریتی مورد استفاده قرار گیرد در دسترس نیست.
    روش بررسی
    این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی بوده و اندازه گیری گازهای خروجی از دودکش با استفاده از دستگاه Testo 350 XL صورت گرفته است. نوع استاندارد عملکرد دستگاه براساس ASTM D6522 EPA-CTM030-41 تعیین گردید. میزان دی اکسیدگوگرد از 44 خروجی دودکش پالایشگاه نفت تهران از ابتدای فروردین 1386 لغایت آبان 1387 به مدت 20 ماه اندازه گیری شد. نمونه برداری به طور میانگین در بازه زمانی ساعات 9 تا 14به انجام رسید.
    یافته ها
    با مطالعه نتایج به دست آمده مشخص گردید که میزان آلاینده SO2 تولیدی توسط واحد تقطیر شمالی بیش از 3 برابر واحد جنوبی است و میزان انتشار گاز آلاینده از این واحد 8/2 برابر و ضریب انتشار آن 6/5 برابر نسبت به واحد تقطیر جنوبی است، همچنین میزان غلظت، انتشار و ضریب دی اکسیدگوگرد در واحد تبدیل کاتالیست شمالی بیش از 2 برابر واحد مشابه جنوبی است و مقایسه این سه فاکتور در واحد غلظت شکن شمالی به ترتیب 3، 6/2 و 6/2 برابر در مقایسه با واحد مشابه جنوبی اندازه گیری شده است.
    نتیجه گیری
    در کلیه واحدهای مستقر در بخش شمالی میزان آلایندگی 2 تا 3 برابر واحدهای جنوبی است. با ارزیابی به عمل آمده مشخص گردید که اولا حجم تولید در واحدهای شمالی بیشتر از واحدهای جنوبی بوده و از طرفی واحدهای جنوبی از طراحی جدیدتری برخوردار و از امکانات حذف آلاینده بهتری استفاده می نمایند. با مطالعه منابع مشخص می گردد استفاده از تکنولوژی های جدیدتر در فرایند تولید در پالایشگاه ها و استفاده از آخرین دستاوردها در این صنعت قادر است گام اساسی در توسعه این صنعت در بخش های مختلف کشور را ایفا نماید.
    کلید واژگان: آلودگی هوا, پالایشگاه نفت, دی اکسیدگوگرد, فاکتور انتشار, ضریب انتشار
    Chavoshi B., Massoudinjad M.R., Adibzadeh A
    Bachgrounds and
    Objectives
    Oil, gas and petrochemical are known as important sources of air pollutants and emission of green house gases. About 99 percent of sulfur dioxide in the air is produced from human resources.Although several samples have been taken from industries and refineries’ output by environmental experts and private companies, but accurate assessment is not available based on pollutant emissions on product levels (emission coefficients) and on the total amount of the annual emission which, can be used as basic modeling of air pollution and planning.
    Materials And Methods
    This study was cross sectional and the output of the chimney measured with Testo 350 XL system. Performance standard was determined based on ASTM D6522 EPACTMO30- 41. The amounts of sulfur dioxide were measured from Tehran oil refinery’s outlet from the beginning of the march 2007 till the year 2008 for 20 months. Sampling was carried out on averaged range (9 am to 14 pm)
    Results
    The results showed that Northern Distillation unit produced pollutants’ concentration more than 3 times in the southern Distillation unit. An emission of pollutants from Northern unit was, 2.8 times higher than the Southern unit. The northern emission factor was 5.6 times higher than the value obtained from southern unit. The Concentration, emissions and coefficient of sulfur dioxide in North catalyst convert unit were more than 2 times in comparison with the same South unit. These three factors in northern concentration breakers unit were 3, 2.6 and 2.6 times higher than the Southern concentration breakers unit‚ respectively.
    Discussion
    Emission rate in all northern units is 2 to 3 times more than similar southern units. The production volumes in northern units are higher than the southern units and the southern units designed properly to remove more pollutants. The use of new technologies in production processes and application of the latest scientific resources can play a major role on pollutants’ reduction.
  • محمدرضا مسعودی نژاد، محمد علی آموزگار، امیر ادیب زاده، مجتبی خطیبی، مصطفی لیلی
    فعالیت میکروارگانیسم ها در داخل یک رآکتور بیولوژیکی، مواد آلاینده را به محصولات بی ضرر تبدیل می کنند. بیوفیلتر یک رآکتور بیولوژیکی پیوسته و یک فن آوری مناسب برای تجزیه آلاینده های مختلف است. اهداف این تحقیق بررسی امکان سازگار نمودن باکتری تیوباسیلوس تیوپاروس در حذف هیدروژن سولفوره در یک سیستم بیوفیلتراسیون با استفاده از بستر گوش ماهی به عنوان نگهدارنده جامد می باشد. به منظور تکثیر و فعال سازی میکروبها، نیاز به تهیه محیط کشت اختصاصی، محلول ویتامینه و محلول عناصر جزئی بود. پس از ساخت این سه محلول باکتری کشت داده شد. ستون بیوفیلتر از جنس پلگسی گلاس و ارتفاع هر ستون 40 سانتیمتر که تا ارتفاع 5/27 سانتیمتر از گوش ماهی ریز پر شد. درصد تخلخل گوش ماهی 63 درصد بود. در فضای بالای هر ستون 4 لوله ورودی تعبیه شد و از این لوله ها برای تزریق جریان هوا، تزریق گاز آلاینده، قرائت نمونه خروجی از هر ستون، تزریق مواد مغذی و محیط کشت استفاده گردید. فعالیت باکتری در طول 15 هفته بررسی و کارآیی حذف هیدروژن سولفوره بوسیله تیوباسیلوس تیوپاروس در غلظتهای کمتر از 20 تا بیش از 100 میلی گرم بر مترمکعب ارزیابی شد. بهترین عملکرد در دمای 29 درجه سانتی گراد مشاهده شد. همچنین pH بهینه جهت رسیدن به یک سیستم پایدار معادل7 تا 5/7 به دست آمد. تعداد نمونه های اندازه گیری شده 550 عدد و برای هر غلظت حداقل 6 قرائت در زمانهای مختلف دریافت شد. نتایج به دست آمده نشان داد که با گذشت زمان به علت افزایش فرآیند سازگاری راندمان حذف افزایش یافت، همچنین با گذشت زمان امکان افزایش غلظت گاز آلاینده ورودی بدون تاثیر چشم گیر در راندمان حذف افزایش پیدا کرد. نتایج به دست آمده از تحقیق فوق نشان داد که غلظت گاز آلاینده تاثیرات معنا داری در فرآیند تصفیه گاز نداشته و زمانی که میکروارگانیسم ها به شرایط مطلوب جهت حذف سازگار شدند، با راندمان بین78 تا 88 درصد فعالیت نمودند. همچنین میزان رطوبت و حرارت در فرآیند رشد و تکثیر باکتریولوژیک تیوباسیلوس تیوپاروس موثر بود. چنانچه رطوبت در دامنه 77 تا 93 درصد و حرارت در دامنه 5/20 تا 30 درجه سانتی گراد قرار داشت، راندمان حذف در وضعیت مطلوبی باقی ماند. با سازگاری باکتری و رسیدن به شرایط پایدار در هفته هفتم، میزان تولید جرم میکروبی یا بیومس نیز افزایش یافت و بعد از هفته هفتم این مسیر همچنان تا هفته پانزدهم سیر صعودی داشت.
    کلید واژگان: تیوباسیلوس تیوپاروس, سولفید هیدروژن, سازگار نمودن
    Massodinejad M.R., Amoozegar M.A., Adibzadeh A., Khatibi M., Leili M
    Microorganism activity in the biological reactor converts contaminants to harmless products. Bio-filter is a continuous biological reactor and a new technology for decomposing different contaminants. This study aimed to evaluate of acclimatization Thiobacillus thioparus to removal hydrogen sulfide in a bio-filteration system with used seashell for packing media. For reproduction and microbial activation, it require to prepare special culture medium, vitamin and trace elements solution. After made three solutions we cultivate the bacteria. The bio-filter column were constructed using transparent plexyglass with a height of 40 cm and diameter of 15 cm and bed depth of 27.5 cm, fulled by seashell packing media. The porosity of seashell packing media is 63 percent. Bio-filter has four inlet pipes in above space. This pipes use for injecting air flow, injecting polluted gas, effluent readings for H2S, injecting nutrient and culture medium. Bacterial activity have been surveyed for 15 week and removal efficiency by T. thioparus were evaluated and various concentrations, less than 20 mg/m3 to more than 100 mg/m3. The best performance observed in 29oC. Also optimum pH was 7-7.5 for a stable system. The number of measured samples were 550 and for each concentration at least 6 reading at different time. The results observed that, the removal efficiency was increasing so the adaptation process was increasing. It was possible that increase of concentration inlet polluted gas without affect on the removal efficiency. It means that the bio-filter is stable. The obtained results observed that polluted gas concentration has not significant effects on gas treatment process and removal efficiency were 78-88 percent, when the T. thioparus acclimated in the desirable conditions for removal polluted gas. Also removal efficiency will remain well when the humidity rate was 77-93 percent and temperature was 20.5-30oC in growth and reproduction of T. thioparus. When T. thioparus acclimated and obtained stable conditions in seventh week, biomass production rate would be increasing and upward until fifthly week.
  • محمدرضا مسعودی نژاد، مصطفی لیلی، امیر ادیب زاده، مجتبی خطیبی
    سابقه و هدف
    سولفید هیدروژن گازی است بی رنگ، سمی و قابل اشتعال. این گاز هم به صورت طبیعی و هم مصنوعی در طبیعت یافت می شود که هر دو شکل باعث وارد شدن صدمه و خسارت به اکوسیستم و اموال می گردد. روش های سنتی حذف این گاز شامل حذف از طریق هوا دهی، ترکیب و اکسیداسیون است. در این مطالعه باتوجه به مزایای روش حذف بیولوژیکی، کارآیی روش بیوفیلتراسیون با بسترهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق، از 4 عدد ستون پلکسی گلاس که ارتفاع و قطر هرکدام به ترتیب 40 و 15 سانتی متر بود، استفاده گردید. هرکدام از ستون ها تا ارتفاع 5/27 سانتیمتر به ترتیب با بسترهای گوش ماهی، کمپوست و کربن فعال پر شدند. گاز تولیدی پس از اندازه گیری به ستون ها تزریق شد. خروجی گاز از هر ستون اندازه گیری گردید.
    یافته ها
    پس از پر شدن ستون ها با مواد پرکننده، به مدت 10 هفته با دبی ها و غلظت های مختلف گاز هیدروژن سولفوره مورد بهره برداری قرار گرفتند. پس از این که بسترها به حالت پایدار رسید، راندمان آن ها در حذف H2S اندازه گیری شد، بستر کربن فعال بیش ترین راندمان (100%) را داشته و بسترهای گوش ماهی و کمپوست به ترتیب با راندمان های 90-88 و 90-80 درصد، در مقام دوم و سوم اهمیت قرار گرفتند.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج به دست آمده، مشخص شد که سیستم بیولوژیکی با استفاده از باکتری تیوباسیلوس تیوپاروس راندمان قابل قبولی در حذف H2S نشان داده و محصولات تولیدی آن نیز آلودگی کم تری دارد. از طرفی، روش هایی که پیش تر مورد استفاده قرار می گرفته اند هزینه های بیش تری از روش های بیولوژیکی دارند. بنابراین باتوجه به موارد ذکر شده، استفاده از سیستم های بیولوژیکی سازگار با محیط زیست به منظور حذف آلاینده های گازی خروجی از صنایع توصیه می گردد
    کلید واژگان: بیوفیلتر, سولفید هیدروژن, ماده پرکننده, تیو باسیلوس تیوپاروس
    Massodinejad Mr, Leili M., Adibzadeh A., Khatibi M
    The hydrogen sulfide is a toxic, flammable and colorless gas. Traditionally, the control of H2S emissions includes direct air stripping, precipitation and chemical oxidation. Considering the advantages of biological methods, this study aimed at treating H2S using biofiltration. Three types of media; a pearl medium, a compost medium and an activated carbon medium, were evaluated for sulfur inhibition and capacity for removal of hydrogen sulfide (H2S).
    Materials And Methods
    In this study, the biofilter columns were constructed using transparent plexyglass pipes with a diameter of 15 cm and a height of 40 cm, with a bed depth of 27.5 cm. Have been measured, produced H2S gas was passed through the three different biofilter media and effluent readings for H2S at the outlet points of three different columns were measured.
    Results
    The three biofilters with different media blends were operated in parallel for ten weeks continuously treating hydrogen sulfide, at various flow rates and concentrations. After being stabilized, the overall removal efficiencies of three different columns were measured at the outlet points and observed that the efficiency of the column packed with activated carbon remained ~100% at different flow rates, concentrations and empty bed retention times (EBRT). The overall removal efficiency of compost and seashell media columns was similar in about 88-90% and 80-90%, respectively.
    Conclusion
    Biological treatment of air emissions is a cost-effective, environmentally friendly and sustainable control technology for industrial and municipal facilities. Having lesser pollution potential in end products as well as lower operational and maintenance costs are the other advantages of these systems.
  • مرتضی ایزدی، امیر ادیب زاده، مصطفی رضاییان، هما جماران، زهرا بابایی، شهره فرنیا
    مقدمه

    ژیاردیا تک یاخته تاژکداری است که انگل روده انسان و حیوانات می باشد. اگرچه روش معمول انتقال آن شخص به شخص است اما این انگل یکی از مهمترین عوامل بیماری های منتقله از آب محسوب می شود. افزودن کلر به آب با مقادیر متعارف نمی تواند آنرا از بین ببرد. ازن یک گندزدای عالی است و می تواند حتی میکروارگانیسم های خیلی مقاوم به گندزداهای متداول را غیرفعال کند. ازن بطور متناوب جهت گندزدایی آب آشامیدنی استفاده می شود. هدف از این مطالعه، بررسی مقدار ازن مصرفی جهت از بین بردن کیستهای ژیاردیا از آب می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه از نوع تجربی بوده و از روش تخلیه کرونا جهت تولید ازن استفاده گردید. کیستهای ژیاردیا لامبلیا با روش تغلیظ شیب غلظت با سوکروز، جداسازی شده و با لام Thoma ده بار شمارش شد و میانگین آن محاسبه گردید. سوسپانسیونی حاوی 120.000cyst/lit در زمانهای 9، 7 و 5 دقیقه و با غلظت 1.3mg/lit در سه محیط آب شهری، آب مقطر و سرم فیزیولوژی تحت تاثیر ازن قرار گرفت. در آزمون دیگری تاثیر گذشت زمان بر مقاومت کیستهای ژیاردیا در یک دوره 6 روزه و در روزهای اول، سوم و ششم، با غلظت و زمان های تماس مختلف در زمانهای 9، 7، 5، 3 و1 دقیقه با غلظت 2mg/lit در محیط آب شهری ارزیابی شد.
    نتایج. ازن با غلظت 1.3mg/lit در زمانهای 5 و 7 دقیقه قادر به حذف کامل کیستهای ژیاردیا نبود درحالیکه با افزایش زمان به 9 دقیقه کلیه کیستها از محیط آبی حذف گردیدند. هنگامیکه آزمایشها با آب مقطر و سرم فیزیولوژی انجام شد، کلیه کیستها در تمامی زمانهای تماس از بین رفتند. در آزمایش دیگری در روز اول، در زمانهای 7 و9 دقیقه، 100 درصد کیستها حذف شدند. درحالیکه در روزهای سوم و ششم، راندمان حذف در زمانهای 7 و 9 دقیقه کاهش یافت و کیستهای زنده قابل مشاهده بود.

    بحث و نتیجه گیری

    آب مقطر و سرم فیزیولوژی در آزمایش اختلال ایجاد نموده و نتایج صحیحی بدست نمی آید. به همین دلیل در این مطالعه از آب شهری کلرزدایی شده استفاده شد. با گذشت زمان، شرایط محیطی برای ادامه حیات کیست با مشکل مواجه می شود. از اینرو احتمالا دیواره کیست به مرور زمان مقاومتر شده و از بین بردن همه کیستهای ژیاردیا با همان Ct روز اول امکان پذیر نمی باشد.

    کلید واژگان: کیست ژیاردیا, گندزدایی, ازن زنی
    Morteza Izadi M., Amir Adib Zadeh, Mostafa Rezaeean, Homa Jamaran, Zahra Babayee, Shohreh Farnia

    Introduction. Giardia, a flagellate protozoan, is a sort of intestinal parasite in human and animal bodies. Despite of man-to-man conventional method of transferring, this parasite is one of the main causes of water born diseases, and addition of conventional rates of chlorine to water cannot remove it. Ozone is an excellent disinfectant and can inactivate the most resistant microorganisms. It is used periodically to disinfect drinking water. The aim of this study is to evaluate the rate of ozone used for removal of giardia cysts in water.Material and Methods. This is an experimental study and corona discharge method is used to generate ozone. Giardia cysts were separated by concentration density slope with sucrose, counted 10 times with Thoma lam and then the mean was calculated. This solution, containing 120,000 cysts/lit, was ozonated in 5, 7 and 9 min with the density of 1.3 mg/lit in city water, distillated water and physiology serum. In another test, the effect of elapsed time on ressistance of giardia cyst was evaluated for a 6-day period, in the first, 3rd and the 6th day for various minutes of 1, 3, 5, 7 and 9 with the density of 2 mg/lit in the city water.Results. Durations of 5 and 7 minutes could not remove all of the cysts, but after ozonation for 9 minutes, all of the cysts were removed. When tests were performed in distillated water and physiology serum, all of the cysts were removed completely. In another test, all of the cysts were removed in the durations of 7 and 9 minutes of the first day, while in the third and the sixth day, the efficiency of cyst removal rate decrease in the 7 and 9 minutes and fresh cysts were observed.Conclusion. Distillated water and physiology serum caused disturbance in the test and resulted in incorrect data, so decolorized city water is used in this pilot study. As time elapsed, environmental conditions caused difficulties for cyst life continuing. Cyst's cell wall gets resistant and removal of all of giardia cysts with first day Ct is impossible.

بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال