به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب امیر حسین شرفی

  • محمدرضا محمدی فلاح، علی طهرانچی، امیر حسین شرفی
    زمینه و اهداف
    در این مطالعه به روش quasi experimental بین خرداد 1385 تا فروردین 1386، 30 بیمار با رفلاکس مثانه ای حالبی (43 حالبی رفلاکسی) تحت عمل اندوسکوپیک الکتروکواگولاسیون قرار گرفتند. بیماران در فاز اول 3 تا 6 ماه پس از عمل از نظر میزان موفقیت و عوارض زودرس پس از عمل تحت پیگیری قرار گرفتند و در فاز دوم بیماران بهبود یافته در طی سه سال پس از عمل جراحی از نظر پایداری عمل و عوارض دیررس تحت عمل جراحی تحت پیگیری و مطالعه قرار گرفتند و نتایج با استفاده از آزمون chi – square و T مستقل توسط نرم افزار SPSS بررسی و آنالیز شدند. ملاحظات اخلاقی لحاظ و رضایت نامه اخذ شد.
    مواد و روش ها
    بین خرداد 1385 تا فروردین 1386، 30 بیمار با رفلاکس مثانه ای حالبی (43 حالبی رفلاکس) تحت عمل آندوسکوپیک الکتروکواگولاسیون قرار گرفتند. بیماران در فاز اول 3 تا 6 ماه پس از عمل از نظر میزان موفقیت و عوارض زودرس پس از عمل تحت پیگیری قرار گرفتند و در فاز دوم بیماران بهبود یافته در طی سه سال پس از عمل جراحی از نظر پایداری عمل و عوارض دیررس تحت عمل جراحی تحت پیگیری و مطالعه قرار گرفتند و نتایج با استفاده از آزمون Chi – square و T مستقل توسط نرم افزار SPSS بررسی و آنالیز شدند. ملاحظات اخلاقی لحاظ و رضایت نامه اخذ شد.
    یافته ها
    30 بیمار (43 واحد رفلاکس) تحت عمل جراحی قرار گرفتند. بهبودی کامل در 8/69% بیماران مشاهده شد. عوارض اولیه، شامل علائم تحریکی و هماچوری بود که در چند روز اول پس از عمل برطرف گردید. در فاز دوم 20 بیمار (28 واحد حالبی) تحت مطالعه قرار گرفت، که موفقیت ماندگاری 100% بود و هیچگونه عوارض طولانی مدت حاصل از عمل در این بیماران مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    تکنیک آندوسکوپیک الکتروکواگولاسیون روش کم تهاجمی با نتایج مشابه سایر روش های آندوسکوپیک و پایدار با عوارض گذرا می باشد.
    کلید واژگان: رفلاکس مثانه ای حالبی, الکتروکواگولاسیون, سیستوسکوپی, Vesicoureteral Reflux, Electrocoagulation, Cystoscopy}
    Mohammad Reza Mohammadi Fallah, Ali Tehranchi, Amirhosein Sharafi
    Background And Objectives
    Endoscopic electro-coagulation method has been suggested for the treatment of vesicoureteral reflux (VUR) in recent years. The aim of the present study was to evaluate the efficacy and postoperative complications of endoscopic electro-coagulation method in patients with VUR.
    Materials And Methods
    Thirty patients with VUR were operated via endoscopic electro-coagulation. At the first phase of study (3-6 months after surgery) patients were followed up to evaluate early complications and operation success. At the second phase, the operated patients were followed up to evaluate the late complications within three years after surgery.
    Results
    The results showed that 69.8% of the patients were cured completely. Early complications consisted of irritative symptoms and hematuria which were relieved few days after surgery. Twenty patients were followed for 3 years and no late complication was seen and operational permanency was 100%.
    Conclusion
    The endoscopic electro-coagulation method is less invasive and has similar outcome to other VUR endoscopic surgery methods.
    Keywords: Vesicoureteral Reflux, Electro, coagulation, Endoscopic}
  • محمدرضا محمدی فلاح، علی طهرانچی، افشین بدل زاده، امیر حسین شرفی، هادی فلاحتی، علی صمیمی

    هنگامی که جهت بیماری ادرنال درمان دارویی غیر موثر می باشد یا اینکه درمان دارویی خاصی وجود ندارد جراحی ادرنال لازم می باشد. معرفی جراحی لاپاراسکوپیک ادرنال موجب تحولات شگرفی در روش های جراحی ادرنال شده است.در این بررسی ماسه مورد بیمار شامل یک مورد ادنوم تولید کننده الدوسترون و دو مورد فئوکروموسیتوم که تحت جراحی ادرنالکتومی ادرنال قرار گرفته اند را معرفی می کنیم. شایان ذکر است که این روش جراحی برای اولین بار در این مرکز دانشگاهی در استان آذربایجان غربی انجام شده است ما در این مطالعه سه مورد بیمار و جزییات جراحی آن ها را که تحت جراحی لاپاراسکوپیک کم تر تهاجمی آدرنالکتومی قرار گرفتند شرح می دهیم که از این بین یک بیمار مورد هیپر آلدوسترونیسم اولیه بود و دو بیمار مورد فئوکروموسیتوما بودند.که این اعمال جراحی در بیمارستان امام خمینی در ارومیه انجام گرفته است.
    این روش جراحی به مهارت ویژه و تیم جراحی لاپاراسکوپی پیشرفته نیاز دارد.و در مقایسه با جراحی باز نشان داده شده است که بسیار سودمندتر است که این مزایا عبارتند از: خونریزی کم تر و بستری کوتاه تر در بیمارستان و بهبود سریع و بازگشت سریع تر به زندگی عادی. به اعتقاد ما این روش جراحی لاپاراسکوپی کم تر تهاجمی باید در سایر مراکز درمانی در سطح کشور استفاده شود و بیماران از این روش آزمایش شده در درمان بیماران سود ببرند.

    کلید واژگان: لاپاراسکوپی, آدرنالکتومی, فئوکروموسیتوما, هیپرآلدسترونیسم اول}
    Dr Mohammad Reza Mohammadi Fallah, Dr Ali Tehranchi, Dr Afshin Badalzadeh, Dr Amir Hosein Sharafi, Dr Hadi Fallahati, Ali, Samimi

    When medical therapy is ineffective or does not exist for a particular adrenal disease, surgery becomes necessary. The introduction of laparoscopic adrenalectomy has revolutionized adrenal surgery and largely supplanted the open approach. In this series we introduced three cases of aldosterone producing adenoma and pheochromocytoma which underwent laparascopic adrenalectomy. To the best of our knowledge, this surgical procedure was done for the first time in our educational center in west Azarbayjan. We describe three cases and procedural details of a minimally invasive laparoscopic adrenalectomy- two patients with pheochromocytoma and one patient with primary hyperaldostronism- that was performed at Imam Khomaini hospital in Urmia. The procedure required specifically trained, advanced laparoscopic surgery team and showed remarkable advantages in comparison with open procedure in terms of blood loss, shorter hospital stay, rapid healing and return to normal function. We believe that such minimally invasive laparoscopic procedures should be carried out in other health care centers throughout this country so that patients may benefit from this proven role in patient care.

  • منصور علیزاده، محمدرضا محمدی فلاح، مهدی شکوهی، امیرحسین شرفی، منوچهر مقصودی
    پیش زمینه و هدف
    بررسی تاثیر داروی تامسولوسین در درمان طبی سنگ های دیستال حالب
    مواد و روش کار
    در کل تعداد 96 بیمار با سنگ ناحیه دیستال حالب یا UVJ [6] به طور تصادفی به دو گروه مطالعه (50 بیمار) و شاهد (46 بیمار) تقسیم شدند.
    بیماران گروه شاهد فقط مجاز به مصرف آزادانه مایعات (هیدراتاسیون) و شیاف مسکن ایندومتاسین 100 میلی گرم هنگام درد بودند. به بیماران گروه مطالعه علاوه بر هیدراتاسیون و مسکن روزانه 4/0 میلی گرم کپسول تامسولوسین تجویز شد. تمام بیماران از نظر مقدار مسکن مصرفی، دفع سنگ و مدت زمان دفع سنگ مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    دفع خودبه خودی سنگ در 5/62 درصد (30 نفر از 46 نفر) از افراد گروه شاهد و 82 درصد (41 نفر از 50 نفر) ازگروه مطالعه رخ داد که تفاوت معنی داری نداشتند (05/0 P>). متوسط زمان دفع سنگ در گروه شاهد 7/4 ± 03/8 روز (محدوده زمانی 2 تا 28 روز) و در گروه مطالعه 7/3 ± 07/5 روز (محدوده زمانی 1 تا 23 روز) می باشد که اختلاف معنی داری نشان دادند (05/0 > P). متوسط میزان مصرف مسکن در گروه شاهد 3/2 ± 31/4 در گروه مطالعه 48/1 ± 15/2 عدد می باشد که تفاوت معنی داری داشتند (05/0> P).
    بحث و نتیجه گیری
    در این مطالعه گر چه افزودن داوری تامسولوسین به درمان conservative سنگ های دیستال حالب در دفع سنگ های دیستال حالب اختلاف معنی داری بین دو گروه شاهد و مطالعه نشان نداد، اما درکاهش مدت زمان دفع سنگ، کاهش درد بیماران، و نیز کاهش نیاز به مسکن سودمند بوده است.
    کلید واژگان: سنگ دیستال حالب, تامسولوسین, درمان طبی}
    M. Alizade, Mr Mohammadi Fallah, M. Shokoohi, Ah Sharafi
    Background and Aims
    Impacted distal ureteral stone have always been controversial on the choice of treatment. This study aims to evaluate the effect of tamsulosin (non selective alpha 1-blocker) in medical expulsion therapy of distal ureteral stones.
    Materials and Methods
    96 patients with UVJ or distal ureteral stones (size between 3-6 mm) were randomly divided into two groups. Group 1 (46 patients – the control group) received only indomethacin (100 mg /PRN). Group 2 (50 patients) received indomethacin and tamsulosin (0.4 mg daily). All patients were questioned about the episodes of ureteral colic, dose of Indomethacin, rate and time of spontaneous passage of stones. Patients were followed for 28 days.
    Results
    30 of 46 patients (62.5%) in the control group and 41of 50 patients (82%) in tamsulosin group had spontaneous stone passage during 28 days. The expulsion rate were not significantly different between 2 groups (P>0.05). Stone expulsion time was 8.03±4.7 days in control group and 5.07±3.7days in tamsulosin group. This difference was statistically significant (P<0.05). The control group had more ureteral colic episodes and more indomethacin use rather than tamsulosin group. This difference was statistically significant (P=0.05).
    Conclusion
    Tamsulosin decreases the duration of stones passage, severity of pain and use of analgesics in conservative management of distal ureteral stones, but doesn’t increase the frequency of spontaneous passage of the distal ureteral calculi significantly.
    Keywords: Distal ureteral calculi, Tamsulosin, Medical treatment}
  • محمدرضا محمدی فلاح، منصور علیزاده، سروش تقی پور بازرگانی، امیرحسین شرفی، محمد افشاریان، باقر برادران صفا
    مقدمه
    هدف از این مقاله، مقایسه CT هلیکال با روش های متداول بررسی (IVP و در موارد لزوم پیلوگرافی رتروگراد) در بیماران مبتلا به درد حاد پهلو است که یافته های مشکوکی در KUB و سونوگرافی دارند.
    موارد و
    روش کار
    32 بیمار در طی بررسی 5 ماهه که با درد حاد پهلو به اورژانس مرکز مراجعه کرده و در KUB و اولتراسونوگرافی دارای یافته های غیرتشخیصی بودند، انتخاب شدند. تمامی این 32 نفر تحت بررسی با روش های متداول تشخیصی (IVP و در صورت لزوم پیلوگرافی رتروگراد) و نیز CT هلیکال بدون ماده حاجب تزریقی یا خوراکی قرار گرفتند. نتایج توسط یک رادیولوژیست و یک ارولوژیست مطالعه و تحلیل شد. نتیجه مثبت سی تی اسکن در صورت مشاهده سنگ به علاوه وجود علایم ثانویه ثبت می شد. در صورت مثبت بودن علایم ثانویه ولی عدم مشاهده سنگ، نتیجه منفی قلمداد می شد. اگر پاتولوژی دیگری که می توانست موجب درد حاد پهلو شود نیز در بررسی مشخص می شد (از جمله UPJO، تومور و تنگی حالب)، باز هم به عنوان نتیجه مثبت در نظر گرفته می شد.
    نتایج
    از 32 بیمار مذکور، 25 نفر برای مطالعه انتخاب شدند(در 7 بیمار هیچ یافته پاتولوژیک دال بر وجود سنگ یا سایر علل درد پهلو یافت نشد و چون معیار طلایی ما (نتیجه جراحی یا دفع سنگ) قابل دسترسی نبود، این افراد از مطالعه خارج شدند). از 25 بیمار باقیمانده، 5 نفر پاتولوژی غیر از سنگ داشتند (یک مورد تنگی حالب به علاوه پولیپ و چهار مورد UPJO) CT هلیکال در تمامی 25 مورد توانست پاتولوژی را به درستی تشخیص دهد. در یک مورد، مطالعه با استفاده از کنتراست خوراکی و وریدی دنبال شد.
    نتیجه گیری
    CT هلیکال در مقایسه با روش های متداول دیگر، در تشخیص سنگ های لوسنت و سایر علل درد حاد پهلو دقیق تر است. از CT هلیکال می توان برای قطعیت عدم وجود پاتولوژی دستگاه ادراری در درد حاد پهلو نیز استفاده کرد. در مواقعی که درد حاد پهلو به عللی غیر از سنگ دستگاه ادراری باشد، استفاده از CT هلیکال با ماده حاجب خوراکی و وریدی بر دقت تشخیص می افزاید. در مواردی که بیمار کنتراندیکاسیونی برای دریافت ماده حاجب داشته باشد، CT هلیکال (بدون کنتراست) ارزش دو چندان پیدا می کند، ما پیشنهاد می کنیم جهت بررسی موارد با KUB و سونوگرافی مشکوک، قدم بعدی استفاده از CT هلیکال بدون ماده حاجب باشد.
    کلید واژگان: سی اسکن هلیکال, درد حاد پهلو, دقت تشخیصی, بیماری سنگ دستگاه ادراری}
    Mm Fallah, M. Alizadeh, S. Tagipoor Bazargani, Ah Sharafi, M. Afsharian, B. Baradaran E., Safa
    Background and Aims
    In this study, we aimed to compare helical CT scan with routine imaging modalities (IVP and/or retrograde pyelography) in patients with acute flank pain and non-diagnostic findings in KUB and ultrasonography.
    Materials and Methods
    During a five month period, 32 patients referring to the emergency center with acute flank pain, and having nondiagnostic KUB and ultrasonography were selected for the study. All patients underwent regular diagnostic procedures. IVP and retrograde pyelography were done when necessary and Helical CT scan without oral or IV contrast media as well. The results were reported by a radiologist positive and an urologist as well. Results included observation of stone plus its secondary signs. Merely positive secondary signs without finding any stones were considered negative. Any other pathologies resulting in acute flank pain e.g. UPJO, tumor, and strictures presumed as a positive result as well.
    Result
    Among 32 patients, 25 entered the study, in 7 patients no pathologies were found - stone or other, and the resulting lack of gold-standard made us put them off. Of the remaining 25, five had pathology other than stone. One case was of ureteral stricture with polyp and 4 cases of UPJO. Helical CT scan was precise in accurate diagnosis of all 25 patients. In one occasion, the study continued with oral and IV contrast CT.
    Conclusion
    Helical CT scan is more accurate than other imaging tools in diagnosing radiolucent stones and other causes of acute flank pain. Also CT scan can definitely rule out a urologic origin of acute flank pain. While suspicion remains about causes other than stone, oral, and IV contrast enhanced CT increases the accuracy. Finally, when there is a contraindication for using contrast media, non- contract helical CT poses as a double value. We propose using non-contrast helical CT as the next step for patient with non - diagnostic KUB and ultra sonograpic findings.
    Keywords: Helical CT, Acute flank pain, Diagnostic accuracy access, Urinary stone disease}
  • فن آوری اطلاعات و ارتباطات
    امیرحسین شرفی
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال