امیر فروغی
-
مقدمهساختار بهداشت و درمان در کشورهای در حال توسعه، ضرورت گسترش سیستم های یکپارچه فن آوری اطلاعات در حوزه پزشکی را ایجاب می نماید، اما پذیرش پزشکان جهت استقرار سیستم های سلامت الکترونیک، مانع اصلی مهمی در چنین کشورهایی به شمار می رود. از این رو، مطالعه حاضر با هدف تعیین مدل توسعه یافته عوامل مرتبط با پذیرش سیستم های یکپارچه سلامت الکترونیک در مورد پزشکان ایرانی انجام شد.روش بررسیاین پژوهش از نوع همبستگی بود و جامعه آماری آن را پزشکان شاغل دو استان فارس و بوشهر تشکیل داد. نمونه های مطالعه 310 نفر بودند که به روش نمونه گیری خوشه ایمرحله ای انتخاب شدند و پرسش نامه مقیاس رواج فن آوری اطلاعات در بهداشت و درمان را تکمیل نمودند. به منظور تعیین مدل پژوهش، از روش تحلیل مسیر بر مبنای رگرسیون چندگانه استفاده گردید.یافته هاقصد رفتاری استفاده از سیستم های یکپارچه سلامت الکترونیک به طور معنی داری تحت تاثیر دو عامل سهولت و سودمندی درک شده قرار داشت. همچنین، ضرایب بتا برای مسیرهای مطرح شده در مدل معنی دار بود و شاخص های مختلف نیز برازش مناسب مدل را با داده ها نشان داد.نتیجه گیریبر اساس نتایج مطالعه حاضر، می توان به برنامه ریزان پیشنهاد نمود که به منظور فرهنگ سازی مناسب برای استقرار سیستم های یکپارچه سلامت الکترونیک، شش عامل ذکر شده در پژوهش را که با پذیرش این سیستم ها مرتبط می باشد، مورد توجه قرار دهند.کلید واژگان: سیستم یکپارچه سلامت, پذیرش فن آوری, پزشکانIntroductionThe structure of health care in developing countries demands the development of integrated systems of information technology in the medical field. However, the acceptance of physicians is a major obstacle to establishing e-health systems in such countries. Hence, the present study examined a developed model of the factors affecting the acceptance of integrated e-health systems by Iranian physicians.MethodsThis was a correlational study and the study population included the physicians working in the Fars and Bushehr Provinces, Iran. The sample consisted of 310 participants who were selected through stage cluster sampling and were asked to complete the Information Technology Diffusion in Healthcare Questionnaire. Path analysis and multiple regression technique were employed to explore the research model.ResultsBeta coefficient was found to be significant in paths existing in the model and different indices also indicated the appropriate fitness of the data to the model. In addition, behavioral intention in using integrated e-health care systems is significantly affected by the two factors of perceived convenience and usefulness.ConclusionBased on the findings of this research, policy-makers are recommended to take into account the 6 factors mentioned in the present study which are related to the acceptance of e-health systems in order to lay the appropriate cultural foundation to establish integrated e-health systems.Keywords: Integrated E-Health Care System, Technology Acceptance, Physicians
-
مقدمه
خودکشی سبب عوارض جسمی، روانی و اجتماعی متعددی از جمله نقص عضو و از هم پاشیدن کانون خانواده می گردد. رها ماندن فردی که خودکشی کرده است، علاوه بر افزایش احتمال عود خودکشی، به معنی تداوم ناهنجاری فرد و خانواده خواهد بود. به نظر می آید نظام سلامت بستر مناسبی برای پیش گیری از عود خودکشی باشد ولی آیا با توجه به شرایط موجود، اجرای یک دستورالعمل برای پیش گیری از عود خودکشی موفق خواهد بود؟ در این مطالعه تاثیر ادغام مراقبت پس از خودکشی در سطح اول خدمات بهداشتی درمانی بر کاهش شدت افکار و عود خودکشی بررسی شد.
روش هادر این مطالعه ی مداخله ای، افراد اقدام کننده به خودکشی بستری شده در دو بیمارستان اصفهان وارد مطالعه شدند. از بین آنان افرادی که ساکن روستاها یا حاشیه شهر بودند شناسایی شده، به طور تصادفی به دو گروه (46 نفر مداخله و 38 نفر شاهد) تقسیم شدند. راهنمای مراقبت سازمان بهداشت جهانی، ترجمه و متناسب با شرایط ایران اصلاح گردید (ارزیابی، حمایت، پی گیری) و فلوچارت ساده ای برای مداخله ی بهورز تهیه شد. پس از آموزش کارشناسان بهداشت روان و با هماهنگی شبکه های بهداشت و درمان شهرستان، بهورزان یا کاردان های مسوول، افراد خودکشی کننده را با ارتباط تلفنی و حضوری و بر اساس اصول PHC و با کمک راهنما مراقبت نمودند. شدت افکار خودکشی با پرسش نامه ی استاندارد افکار خودکشی Beck، قبل و 3 ماه بعد از مداخله ی ارزیابی و تغییرات آن در دو گروه مقایسه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 16SPSS و آزمون های 2χ، Independent-t، Mann Whitney و Ancova استفاده شد.
یافته هامیانگین نمره ی شدت افکار خودکشی در گروه آزمون قبل از مداخله 8/19 و پس از آن 5/10 بود (001/0 > P). در گروه شاهد نیز میانگین نمره از نظر آماری معنی دار بود (از 6/19 به 14 رسید). در این مدت هیچ گونه خودکشی رخ نداد.
نتیجه گیریبا توجه به یافته های تحقیق، ادغام طرح پیش گیری از خود کشی در نظام ارایه ی خدمات سلامت باعث کاهش شدت افکار خودکشی در افراد اقدام کننده گردید. تفاوت در شدت افکار خودکشی در گروه شاهد می تواند علاوه بر حمایت خانواده ناشی از استفاده از منابعی مثل بخش خصوصی باشد. معرفی و جلب حمایت منابعی مثل خانواده، روحانیون و سازمان ها توسط پرسنل بهداشتی نقش بسزایی در بهبود سلامت روان، از جمله کاهش شدت افکار خودکشی، دارد و فرصتی برای مدیران محسوب می شود.
کلید واژگان: خودکشی, مداخلات پس از خودکشی, مراقبت های اولیه ی سلامت, حمایت اجتماعیBackgroundSuicide is an important problem of communities. This indecent behavior can cause organic, psychological, and social morbidities such as organ defects, family derangement, and rejection from family and community. Suicide repetition rate is high with only limited research been put to its prevention. With considering the situation of health care system of Iran, are uses of resource and guideline in this system useful for this care?
MethodsThis research was a randomized controlled trial. Attempted hospitalized suicide persons were entered into the study. Persons from villages or marginal area of Isfahan city in the supervision of health centers were divided to two groups randomly. WHO guideline was translated and revised according to situation of Iran. Then simple follow chart was designed. We integrated this protocol as a mental health pilot program to the health network of Isfahan province. The Behvarz (Primary health personnel) were educated several sessions about support and follow up of the patient. Intervention was done with telephone and verbally. Researcher visited the health house randomly. Intervention lasting 3 months; a control group was established prospectively without intervention. The outcome was measured by severity of suicidal ideation and repetition of suicide attempt.
FindingMean score of suicidal ideation in intervention group before and after was19.8 and 10.5, that difference was statistically significant (P <0.001). In control group also this score was significant, let down 19.6 to 14. In run of this period no suicide was occurred.
ConclusionAccording to Beck score, integration of the model can decrease suicidal ideation so health system of Iran is appropriate site for care to these persons. In control group people also improved their mental status in many ways. Attraction of supportive resources such as family, friend, and spirituals do a significant role to improve mental health status and is an opportunity for managers.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.