به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

امیر گرافر

  • راحله زمانی مزد، امیر گرافر، رضا داورنیا *، محسن بابایی گرمخانی
    زمینه و اهداف
    هدف مطالعه حاضر، بررسی اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت در بهبود کیفیت زندگی و خودکارآمدی والدینی مادران کودکان اوتیستیک بود.
    مواد و روش ها
    این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود و در انجام آن از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل، استفاده شد. جامعه این پژوهش را مادران کودکان اوتیستیک در سال 1397 تشکیل دادند، که فرزندان آنها در مرکز توان بخشی ندای عصر شهر تهران دارای پرونده بودند. 40 نفر از مادران، به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه 20 نفره، آزمایش و مورد کنترل قرار گرفتند. ارزیابی میزان خودکارآمدی والدینی و کیفیت زندگی، از طریق پرسش نامه خودکارآمدی والدینی دومکا و همکاران و پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی انجام شد. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه دو ساعته، در معرض درمان متمرکز بر شفقت قرار گرفتند. داده ها توسط آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری و تحلیل کوواریانس چند متغیری و با بهره گیری از نرم افزار SPSS 20، تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج تفاوت معناداری را در میزان کیفیت زندگی و خودکارآمدی والدینی شرکت کنندگان گروه آزمایش و کنترل، در مرحله پس-آزمون نشان داد. نتایج، اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت در بهبود کیفیت زندگی و خودکارآمدی والدینی مادران در گروه آزمایش را، مورد-تایید قرار داد (P<0.01).
    نتیجه گیری
    درمان متمرکز بر شفقت به عنوان شیوه درمانی جدید، احتمالا گزینه مداخله ای مناسبی در جهت کاهش مشکلات روان شناختی و افزایش سلامت روان مادران کودکان اوتیستیک، محسوب می شود.
    کلید واژگان: خودکارآمدی, کیفیت زندگی, اختلال طیف اوتیسم
    Raheleh Zamani Mazdeh, Amir Grafar, Reza Davarniya*, Mohsen Babaei Gharmkhani
    Background and Objectives
    The present study was aimed to investigate the effectiveness of compassion-focused therapy (CFT) in improving parental quality of life and self-efficacy in mothers of autistic children.
    Material and Methods
    The present research was conducted by semi-experimental method which used a pretest-posttest with control group design. The population of the current research included mothers of autistic children in 2018 whose children had a case file in the Nedaye Asr rehabilitation center of Tehran. A total number of 40 mothers were selected by purposive sampling method and were assigned into experiment and control groups via random assignment method (20 subjects per group). The levels of parental self-efficacy and quality of life were assessed by Dumka and colleagues’ Parental Self Agency Measure (PSAM; 1996) and the World Health Organization Quality of Life questionnaire (1998) in pretest and posttest stages. The experiment group received the CFT intervention in eight 2-hour sessions. The data were analyzed through univariate analysis of covariance (ANCOVA) and multivariate analysis of covariance (MANCOVA) in SPSS v20.
    Results
    The results showed a significant difference in the level of parental quality of life and self-efficacy between the subjects of the experiment and control groups in the posttest stage. The results confirmed the effectiveness of CFT in improving parental quality of life and self-efficacy of mothers in the experiment group (P<0.01).
    Conclusion
    As a new therapeutic approach, CFT is probably an appropriate interventional option for decreasing psychological problems and increasing mental health among mothers of autistic children.
    Keywords: Self-Efficacy, Quality of Life, Autism Spectrum, Disorder
  • امیر گرافر، سید مصطفی پور یحیی، کیانوش زهراکار، محمد شاکرمی، رضا داورنیا
    زمینه و هدف
    تعهد یکی از مهمترین مولفه های ازدواج موفق است که بدون آن رابطه زناشویی سطحی، ظاهری و بدون سمت و سو خواهد بود و در این صورت زوجین نخواهند توانست عمق عشق و صمیمیتی را که در سایه وفاداری و تعهد به همسر و ازدواج به وجود خواهد آمد، تجربه کنند. پژوهش حاضر به منظور بررسی تاثیر برنامه مدون آموزشی کاربرد عملی مهارتهای ارتباط صمیمانه بر تعهد زناشویی انجام شد
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی بود که به شیوه پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه پژوهش زوج های مراجعه کننده به مرکز مشاوره و خدمات روان شناختی آرام در شهر گرگان در نیمه اول سال 1395 بودند. نمونه مطالعه 20 زوج بودند که به صورت در دسترس انتخاب و در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ارزیابی آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد تعهد زناشویی آدامز و جونز صورت گرفت. زوجین گروه آزمایش، آموزش ها را بر اساس برنامه کاربرد عملی مهارتهای ارتباط صمیمانه در 13 جلسه هفتگی به شیوه گروهی دریافت کردند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 20 و به شیوه تحلیل کوواریانس انجام گرفت
    یافته ها
    یافته ها نشان داد که برنامه کاربرد عملی مهارتهای ارتباط صمیمانه میزان تعهد زناشویی را در زوجین گروه مداخله ارتقاء داده است.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این مطالعه توصیه می شود مشاوران خانواده و ازدواج، این برنامه غنی سازی زندگی زناشویی را در مراکز مشاوره و کارگاه های زناشویی در جهت بهبود روابط صمیمانه و افزایش رضایتمندی زوجین به کار گیرند
    کلید واژگان: آموزش, تعارض, ازدواج
    Amir Gerafar, Seyed Mostafa Pouryahya, Kianoush Zahrakar, Mohammad Shakarami, Reza Davarniya
    Background And Objective
    Commitment is one of the most important components of a successful marriage that without it, the marital commitment will be superficial, apparent and without direction. In this case, the couples are not able to experience the depth of love and intimacy which create because of loyalty, commitment, and marriage. The Study had done the impact of the effect of educational assemble program of practical application of intimate relationship skills (PAIRS) on marital commitment.
    Methods
    This study was a quasi-experimental study that was conducted in a pretest-posttest control group method. The study population was couples that referred to Aram counseling and psychological services center in Gorgan were in the second quarter of 2016. Sample study was 20 couples who were selected and replaced in the experimental and control groups. Evaluation of using Adams and Jones’s standard questionnaire marital commitment took place. Couples of experimental group received the training based on the practical application of intimate relationship skills in 13 weekly sessions of group therapy. Data Analysis with SPSS 20 software and analysis of covariance was performed.
    Results
    The results showed that the practical application of skills intimate relationship, the couple's marital commitment in the experimental group has improved.
    Conclusion
    Due to the results of this study recommended to marriage and family counselors that operate of this marriage enrichment program in marital counseling centers and workshops to improve a couple's intimate relationships and increase satisfaction.
    Keywords: Education, Conflict, Marriage
  • محمد محمدی، رحمان شیخ هادی سیرویی، امیر گرافر، کیانوش زهراکار، مجمد شاکرمی، رضا داورنیا*
    زمینه و هدف
    فرسودگی زناشویی یکی از پدیده هایی است که زوج های بسیاری درگیر آن هستند و از دلایل اصلی طلاق عاطفی بوده و در صورت عدم چاره اندیشی و درمان آن، زمینه را برای طلاق رسمی زوجین فراهم می کند. زوج درمانی شناختی رفتاری یکی از رویکردهای مطرح در حوزه زوج درمانی است که کارایی آن در حل بسیاری از مشکلات زناشویی به اثبات رسیده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر زوج درمانی شناختی رفتاری به شیوه گروهی بر فرسودگی زناشویی و میل به طلاق در زوجین طراحی گردید.
    روش بررسی
    پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و به لحاظ روش پژوهش نیمه تجربی و از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه این پژوهش را کلیه زوج های دارای تعارض ها و مشکلات زناشویی تشکیل می دادند که پس از اعلام فراخوان محقق به مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی راستین شهر گرگان در نیمه دوم سال 1393 مراجعه نموده اند. با بهره گیری از نمونه گیری در دسترس، از میان زوج های داوطلب و واجد شرایط شرکت در پژوهش، 20 زوج انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل( هر گروه 10 زوج) جایگزین شدند. در این پژوهش از پرسشنامه فرسودگی زناشویی پاینز و مقیاس میل به طلاق رزولت، جانسون و مورو برای گردآوری داده ها استفاده شد. پس از اخذ پیش آزمون، مداخله زوج درمانی شناختی رفتاری بر اساس مدل زوج درمانی باکوم و همکاران به شیوه گروهی و به شکل هفتگی در 10 جلسه 2 ساعته برای گروه آزمایش ارایه شد در حالی که گروه کنترل درمانی دریافت نکردند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و به وسیله آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکوا) تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره برای فرسودگی زناشویی(80/28=F) و میل به طلاق(25/51=F) نشان داد بین زوج های گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی دار وجود دارد(01/0>p). با توجه به نمرات پس آزمون گروه های آزمایش و کنترل در این دو متغیر مشخص گردید، زوج درمانی شناختی رفتاری موجب کاهش فرسودگی زناشویی و میل به طلاق در زوج های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون شده است.
    نتیجه گیری
    یافته های پژوهش حاکی از آن است که مدل زوج درمانی شناختی رفتاری می تواند مشکلات زناشویی زوج ها را کاهش دهد و استفاده از این رویکرد زوج درمانی برای کار با زوجین درگیر با مشکلات زناشویی و متقاضی طلاق توصیه می گردد.
    کلید واژگان: زوج درمانی شناختی رفتاری, فرسودگی زناشویی, میل به طلاق, زوج ها
    M. Mohammadi, R. Sheykh Hadi Siruii, A. Garafar, K. Zahrakar, M. Shakarami, R. Davarniya*
    Background and Aim
    Couple burnout is one of the phenomena which involve many couples, it is among the main causes of emotional divorce, and without proper management and treatment, and it can lay the ground for formal divorce among couples. Cognitive behavioral couple therapy is one of the existing approaches in the couple therapy field, the efficiency of which has been established for resolving many marital problems. The present study was designed by the aim of investigating the effect of group cognitive behavioral couple therapy on couple burnout and divorce tendency in couples.
    Methods
    The present research was of applied research type. The research method was semi-empirical with a pretest-posttest with control group design. The research population included all the couples with marital conflict and problems who, after a recall announcement of the researcher, visited the counseling and psychological services center located in Gorgan city in 2014. By using the available sampling method, 20 couples were selected among the volunteer and qualified couples for the research, and they were assigned into experiment and control groups (10 couples per group) by random assignment. In the present research, the Pines burnout questionnaire (1996) and divorce tendency scale of Rouswelt, Johnson, and Mouro (1986) were used for gathering the data. After taking the pretest, the group cognitive behavioral couple therapy based on the couple therapy model of Baucom and colleagues (2008) was held in 10 2-hour weekly sessions for the experiment group couples, while the control group couples received no intervention. The data were analyzed through descriptive statistics method and multivariate covariance analysis (MANCOVA) in SPSS v.20.
    Results
    The multivariate covariance analysis results for couple burnout (F= 28.80) and divorce tendency (F= 51.25) suggested that there was a significant difference between the couples of experiment and control groups (P
    Conclusion
    The research findings indicate that the cognitive behavioral couple therapy model can reduce marital problems, and using this couple therapy approach is recommended for working with the couples involved in marital problems with divorce demand.
    Keywords: Cognitive behavioral couple therapy, Couple burnout, Divorce tendency, Couples
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال