انور اسدی
-
مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان، سال بیست و هشتم شماره 6 (پیاپی 129، بهمن و اسفند 1402)، صص 161 -173زمینه و هدف
پایش مصرف الکل در جامعه برای برنامه ریزی بهداشت عمومی و ارزیابی کارایی راهبردهای مداخلاتی اهمیت بالایی دارد. هدف از این مطالعه، استفاده از روش اپیدمیولوژی بر پایه فاضلاب برای تخمین مصرف الکل در جمعیت تحت پوشش تصفیه خانه فاضلاب شهر کرمانشاه و همچنین ارزیابی میزان ریسک بهداشتی آن با روش حاشیه مواجهه (Margin of Exposure, MOE) می باشد.
مواد و روش هانمونه های مرکب روزانه (5 ساعتی) از ورودی تصفیه خانه فاضلاب کرمانشاه در سال 1400 برای یک دوره زمانی 30 روزه جمع آوری شدند. برای سنجش میزان الکل نمونه ها از متابولیت اتیل سولفات استفاده شد که بعد از مصرف الکل توسط انسان در ادرار دفع می شود و وارد شبکه جمع آوری فاضلاب می گردد. نمونه ها بعد از سانتریفیوژ و فیلتراسیون مستقیما به دستگاه liquid chromatography with tandem mass spectrometry LC-MS/MS برای آنالیز تزریق گردید. بعد از محاسبه سرانه مصرف الکل با روش محاسبه معکوس از نتایج آن برای ارزیابی ریسک بهداشتی با روش MOE استفاده شد.
یافته هامیانگین سرانه میزان مصرف الکل در طول دوره نمونه برداری جامعه تحت مطالعه برابر0/332 میلی لیتر به ازای هر نفر با سن برابر و بالای 15 سال (فرد بالغ) در روز بود که در طول یکسال برابر 0/121 لیتر الکل خالص به ازای هر نفر خواهد شد. بین میزان مصرف الکل در روزهای آخر هفته با روزهای کاری هفته و همچنین روزهای نمونه گیری واقع در رمضان و روزهای عادی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در 90 درصد نمونه های برداشت شده، ریسک ناشی از مصرف الکل بالاتر از 100= MOE بوده (محدوده حفاظتی) و تنها در 3 نمونه مقدار MOE در محدوده "خطر" قرار گرفت.
نتیجه گیریروش اپیدمیولوژی بر پایه فاضلاب می تواند اطلاعات زمانی و موقتی مناسبی در ارتباط با مصرف الکل و خطر مرتبط با آن از لحاظ مواجهه در سطح جامعه فراهم کند. میزان مصرف الکل در جامعه مورد مطالعه نسبت به کشورهای اروپایی و آمریکایی بسیار کمتر بود.
کلید واژگان: فاضلاب, اپیدمیولوژی بر پایه فاضلاب, الکل, اتیل سولفات, حاشیه مواجهه, کرمانشاهScientific Journal of Kurdistan University of Medical Sciences, Volume:28 Issue: 6, 2024, PP 161 -173Background and AimMonitoring alcohol consumption in population is very important for planning public health and evaluation of the efficiency of intervention strategies. The aim of this study was to use wastewater-based epidemiology (WBE) to estimate alcohol consumption in a Kermanshah City and calculate risk assessment using the margin of exposure (MOE) approach.
Materials and MethodsRaw composite wastewater samples (5 hours) were collected form the entrance of Kermanshah wastewater plant over a 30 days’ period. Ethyl sulfate metabolite was used to measure the alcohol content of the samples, which is excreted in the urine after consuming alcohol by humans and enters into the wastewater collection network. After centrifugation and filtration, the samples were directly injected into the liquid chromatography with tandem mass spectrometry LC-MS/MS for analysis. After calculation of alcohol consumption rate with back-calculation method, the results were used for risk assessment by MOE.
ResultsIn general, the average amount of alcohol consumption during sampling in the society was 0.332 ml per person of equal age and over 15 years of age (adult) per day, which was equal to 0.121 liters of pure alcohol per person per year. We found no significant difference in the amount of alcohol consumption between the weekend and working days of the week, and also between sampling days in Ramadan and ordinary days. In 90% of the samples taken, the risk associated with alcohol consumption was higher than MOE=100 and only in 3 samples the MOE value was in the "risk" category.
ConclusionThe results of this study showed that wastewater-based epidemiology can provide appropriate timely and transisional information on alcohol use and its associated exposure risks in the community. Also, the amount of alcohol consumption in the population in our study was much lower than those in the European and American countries.
Keywords: Wastewater, Wastewater epidemiology, Alcohol, Ethyl sulfate, Margin of exposure, Kermanshah -
زمینه و هدف
مدیریت پسماندهای بیمارستانی توجهات زیادی را جلب کرده زیرا مدیریت نامناسب و ناکافی آن سبب خطراتی برای سلامتی انسان و همچنین محیط زیست می شود. در این راستا هدف از این مطالعه بررسی مدیریت پسماند های بیمارستانی شهر کرمانشاه بر اساس چک لیست بهداشت محیط بیمارستانی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی می باشد.
روش کاراین مطالعه (کمی- کیفی) در دو بازه زمانی در دو سال متوالی از طریق تکمیل چک لیست معتبر مدیریت پسماند وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که شامل تمامی مراحل مدیریت پسماندهای بیمارستانی است انجام شد. میزان پسماند تولیدی هر بیمارستان هم هفته ای یکبار در فصل پاییز در بازه مطالعه اندازه گیری شد.
یافته هانتایج این مطالعه نشان داد که میانگین کل درصد مطلوبیت مدیریت پسماند با استاندارد های بهداشتی در بیمارستان های کرمانشاه در سال های 1394 و 1395 به ترتیب 5/15 ± 38/70 و 8/14 ± 3/74 بود. میانگین مطلوبیت مدیریت پسماند در بیمارستان های دولتی، نظامی، خصوصی و تامین اجتماعی در دو سال مورد مطالعه به ترتیب از 61 به 14/65 درصد، 75 به 79 درصد، 87 به 90 درصد و 5/84 به 86 درصد ارتقاء یافته است. میانگین کل پسماند تولیدی روزانه به ازای هر تخت، 06/4 کیلوگرم به دست آمد، به طوری که برای بیمارستان های دولتی، نظامی، تامین اجتماعی و خصوصی به ترتیب 69/4، 26/3، 7/2 و 62/1 کیلوگرم در روز به ازای تخت فعال بود. نتایج نشان داد که بین مقدار تولید پسماند بیمارستانی و تعداد تخت های فعال رابطه معنی داری (95% دامنه اطمینان) وجود دارد.
نتیجه گیریاز نتایج حاصل از این مطالعه، امتیاز مدیریت پسماند بیمارستان های کرمانشاه در حدود متوسط ارزیابی می شود. بنابراین نیاز به تلاش، نظارت و کنترل بیشتری برای رسیدن به وضعیت مطلوب مدیریت پسماند بیمارستانی می باشد.
کلید واژگان: پسماند بیمارستانی, مدیریت پسماند, زباله های پزشکی, نرخ تولید, کرمانشاه, ایرانBackground & objectivesThe management of healthcare wastes is receiving greater attention because of the risks to both human health and the environment caused by inadequate waste management practices. In that context, the objective of this study was to investigate the hospital solid waste management in Kermanshah city, Kermanshah province, Iran based on Ministry of Health and Medical Education checklist which is related to environmental health of hospitals.
MethodsThis study (qualitative-quantitative) was performed in two interval time in two consecutive years through a valid checklist of waste management process of Iranian Ministry of Health which include all steps of medical waste management. The quantity of hospital waste produced was measured during one week in autumn session during study interval.
ResultsThe results of this study showed that the total averages of desirability in waste management compared to health standards in Kermanshah city hospitals were 70.38 ± 15.5 and 74.3 ± 14.8 in 2015 and 2016, respectively. The average desirability of waste management in governmental, military, private and social hospitals improved from 61 to 65.14, 75 to 79, 87 to 90 and 84.5 to 86%, respectively in two years of study interval. The average (weighted mean) of total hospital wastes generation rate (in Kermanshah city) was 4.06 kg/bed-day and for governmental, military, private and social hospitals were 4.69, 3.26, 2.7 and 1.62 kg/bed-day, respectively. The results indicated that there was a significant correlation (p < 0.05) between hospital active bed and medical wastes production.
ConclusionFrom the results of this study, the score of waste management practices in Kermanshah hospitals are evaluated as moderate. Therefore, more efforts, monitoring and control should be implied to achieve the desired state of hospital waste management
Keywords: Hospital waste, Waste management, Medical waste, Generation rate, Kermanshah, Iran -
این پژوهش به منظور بررسی اثر سن گیاهچه و کودهای مختلف زیستی بر روی ارقام سیب زمینی در سامانه هواکشت، برای رسیدن به بالاترین تعداد و وزن مینی تیوبر سیب زمینی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اردبیل انجام شد. در سال اول (1393) گیاهچه های سه رقم تجاری آگریا، کایزر و بانبا به روش قلمه های تک جوانه به تعداد 200 گیاهچه از هر رقم در آزمایشگاه تکثیر شدند. در سال دوم (1394) گیاهچه های تکثیر شده ارقام براساس آزمایش فاکتوریل با طرح پایه کاملا تصادفی در سه تکرار و سه عامل در گلخانه کشت گردید. عامل اول شامل سه سن گیاهچه ای (30، 40 و 50 روز)، عامل دوم شامل سه رقم تجاری سیب زمینی (آگریا، کایزر و بانبا) و عامل سوم شامل سه کود زیستی ]شاهد، بایوفارم و ترکیب سه باکتری )اینتروباکترکلوآسه سویه Swri1، آزوسپریلوم لیپوفروم سویه Of و سودوموناس پوتیدا سویه 169( بودند. تجزیه واریانس داده ها نشان داد بین سن گیاهچه و اثرمتقابل سن گیاهچه × کود زیستی از لحاظ تعداد ساقه اصلی در بوته، بین ارقام و اثرمتقابل رقم × کودهای زیستی از لحاظ تعداد و وزن مینی تیوبر در بوته و در متر مربع، بین کود بیولوژیک از لحاظ صفات تعداد و وزن مینی تیوبر در بوته و مترمربع، میانگین وزن مینی تیوبر، ارتفاع بوته وتعداد ساقه اصلی در بوته اختلاف معنی داری وجود داشت. استفاده از ترکیب سه باکتری در رقم بانبا باعث افزایش تعداد و وزن مینی تیوبر در بوته و مترمربع گردید. تعداد و وزن مینی تیوبر در ترکیب سه باکتری، 8/119 مینی تیوبر با 9/862 گرم در بوته بود. براساس نتایج بدست آمده از این پژوهش، برای افزایش تعداد و وزن مینی تیوبر در بوته و مترمربع، ارتفاع بوته و تعداد ساقه اصلی در بوته در ارقام سیب زمینی، استفاده از ترکیب سه باکتری (اینتروباکترکلوآسه سویه Swri1، آزوسپریلوم لیپوفروم سویه Of و سودوموناس پوتیدا سویه 169) توصیه می شود.کلید واژگان: سیب زمینی, اینتروباکترکلوآسه, بایوفارم, غده چه, تعداد مینی تیوبرThis study was performed to investigate the effect of plantlet age and different biological fertilizer on mini-tuber production of three potato cultivars in aeroponic system for achieving the highest mini-tuber number and weight, in Ardabil Agricultural and Natural Resources Research Station. In the first year (2014), 200 plantlets of three commercial potato cultivars; Agria, Caesar and Banba were propagated by single node cutting method, in the laboratory. In the second year (2015), plantlets were planted in a factorial experiment based on completely randomized design with three replications and three factors, in the greenhouse. The first factor included three plantlet ages (30, 40 and 50 days), the second factor was three potato commercial cultivars (Agria, Caesar and Banba) and the third factor was three different biological fertilizers [control, Biofarm and three bacteria combination (Enterobacter cloasse strain Swri1, Azosprillum lipoferum strain of and Sedomonus putida strain 169)]. Analysis of variance showed that the effects of plantlet age and plantlet age × biological fertilizer intraction on lateral stem number per plant, cultivars and cultivars × biological fertilizer intraction on mini-tuber number and weight per plant were significant. The effect of biological fertilizer was significant on mini-tuber number and weight per plant, average mini-tuber weight, plant height and lateral stem number per plant. The application of combination of three bacteria in Banba potato cultivar increased mini-tuber number and weight per plant. The mini-tuber number and weight per plant were 119.8 mini-tubers with 862.9 gram per plant in combination of three bacteria. It was concluded that for increasing the mini-tuber number and weight per plant in potato cultivars, application of combination of three bacteria (Enterobacter cloasse strain swri1, Azosprillum lipoferum strain of and Sedomonus putida strain 169) is recommended.Keywords: Potato, Enterobacter cloasse, biofarm, mini-tuber, mini-tuber number
-
زمینه و اهدافایبوپروفن یکی از پرمصرف ترین داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی است و جهت کاهش دردهای اسکلتی عضلانی و ضد درد در طیف گسترده ای استفاده می شود. این مطالعه با هدف بررسی کارآیی فرآیند ازن زنی جهت حذف ایبوپروفن در راکتور نیمه پیوسته با جریان قالبی از محلول های آبی انجام گرفت.مواد و روش هادر این مطالعه از یک راکتور ازن زنی با جریان نیمه پیوسته قالبی در مقیاس آزمایشگاهی استفاده شد. چهار متغیر، pH، دوز ازن، زمان ماند هیدرولیکی و غلظت اولیه ایبوپروفن که ممکن است بر روی میزان تخریب ایبوپروفن تاثیرگذار باشند، مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز نمونه ها برای اندازه گیری ایبوپروفن با استفاده از دستگاه HPLC صورت گرفت. در انجام این طرح و استفاده از منابع، رعایت موازین اخلاقی انجام شد.یافته هاتحت شرایط بهینه 8=pH، زمان ماند هیدرولیکی 60 دقیقه، غلظت اولیه ایبوپروفن 5 میلی گرم در لیتر و غلظت ازن تزریقی 5/2 گرم در ساعت) میزان حذف 59% بدست آمد. همچنین نشان داده شد، حذف ایبوپروفن از سینتیک درجه اول پیروی می کند.نتیجه گیریمتغیرهای عملیاتی pH، غلظت ازن تزریقی، زمان ماند هیدرولیکی و غلظت اولیه ایبوروفن با استفاده از جریان قالبی به منظور بهبود تماس بین ازن و دارو، بهینه سازی شد.pH و زمان ماند هیدرولیکی مهم ترین متغیرهای تاثیرگذار در حذف ایبوپروفن بودند. همچنین مدل پیش بینی به دست آمد که به ما امکان پیش بینی کارآیی تخریب ایبوپروفن را به عنوان تابعی از pH و HRT تحت شرایط آزمایشگاهی تست شده را می دهد.کلید واژگان: داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی, ایبوپروفن, ازن زنی, زمان ماند هیدرولیکیBackground And AimsIbuprofen (IBU) is one of the most consumed nonsteroidal anti-inflammatory drugs (NSAIDs) widely used in musculoskeletal and analgesic treatments. This study set out with the aim of assessing the efficiency of conventional ozonation process in a semi-batch plug-flow reactor in order to remove IBU from aqueous solutions.Materials And MethodsA laboratory scale semi-batch plug-flow ozonation reactor was employed during the present study. Four variables including pH, dosage of ozone, hydraulic retention time (HRT), and initial Ibuprofen concentration, which might affect the degradation of Ibuprofen, were taken into consideration. The IBU concentration was determined using HPLC.ResultsWorking under optimal operating conditions (pH = 8, HRT = 60 min, C=5 mg/L and Ozone dose 2/5 g/h), about 59% IBU degradation was noticed. Results also revealed that the degradation of IBU well fitted with the firstorder kinetics.ConclusionThe operating variables of pH, dosage of ozone, initial Ibuprofen concentration, and HRT were optimized using a plug-flow reactor to improve contact between dissolved ozone and the drug. pH and HRT were the most affecting variables. Furthermore, a predictive model allowing us to predict the percentage of IBP degradation
as a function of pH and HRT under experimental conditions was obtained.Keywords: Non, steroidal anti, inflammatory drugs, Ibuprofen, Ozonation, Hydraulic retention time -
مجله دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، سال بیست و سوم شماره 3 (پیاپی 86، امرداد و شهریور 1395)، صص 478 -489اهداف بسیاری از صنایع با تخلیه فاضلاب می توانند در کیفیت منابع آبی تاثیر بگذارند. صنایع نساجی یکی از مهم ترین منابع آلوده کننده آب است. فاضلاب های رنگی به خاطر سمی بودن مشکلات محیط زیستی بسیاری ایجاد می کنند. رنگ های اسیدی یکی از مهم ترین دسته بندی رنگ ها محسوب می شود. در این مطالعه از نانوپودر آلومینا و میکروپودر آلومینا برای جذب رنگ اسید رد 14 استفاده شده است.
مواد و روش ها این مطالعه سیستم بسته بود که در مقیاس آزمایشگاهی انجام گرفت. تاثیر pH محلول، غلظت جاذب و زمان تماس بر کارایی حذف بررسی شد. غلظت رنگ در نمونه های مختلف با استفاده از اسپکتروفتومتر مدل UV/VIS Lambada 25 Perkin Elmer، Shelton اندازه گیری شد. ایزوترم و سنتیک جذب با استفاده از مدل های مختلف بررسی و استفاده شد.
یافته ها نتایج مشخص کرد که کارایی حذف رنگ اسید رد 14 توسط میکروپودر آلومینا و نانوپودر آلومینا با افزایش زمان تماس میزان جذب در واحد جرم (qe) به ترتیب به 19 و 35 میلی گرم در گرم برای هرکدام افزایش پیدا کرد و وقتی غلظت اولیه جاذب ها از 2/0 به 2/1 گرم در لیتر افزایش یافت، میزان جذب در واحد جرم (qe) میکروآلومینا و نانوآلومینا به ترتیب از 23 به 12 و از 47 به 39 میلی گرم در گرم کاهش یافت. با افزایش pH کارایی به ترتیب از 30 به 6 و از 60 به 15درصد کاهش یافت. نتایج حاصل از مطالعات سینتیکی نیز برای میکروآلومینا و نانوآلومینا مشخص کرد که جذب رنگ اسید رد 14 از معادله شبه درجه دوم (به ترتیب با R2 99/0 و 98/0) پیروی می کند. یافته ها نشان داد جذب رنگ با میکروآلومینا و نانوآلومینا از مدل ایزوترمی لانگ مویر تطابق بهتری دارد (هردو 99/0).
نتیجه گیری براساس نتایج این مطالعه، نانوپودر آلومینا در pH اسیدی نسبت به میکروپودر آلومینا قادر به حذف رنگ اسید رد 14 از محیط های آبی درحد مطلوبی است.کلید واژگان: رنگ اسید رد 14, نانوپودر آلومینا, میکروپودر آلومینا, سینتیک, جذب سطحیBackground Many industries can pollute water quality due to their wastewater discharging into water resources. Textile industries are one of the main sources of water pollution. Due to their high toxicity, wastewaters containing dyes cause many environmental problems. Acidic dyes are one of the main classes of dyes. In this study, nano-alumina and micro-alumina powder have been used for the adsorption of acid red 14 dye.
Materials & Methods This study was carried out in the batch system in laboratory scale. Different parameters such as initial dye concentration, pH, and adsorbent dose were examined. Spectrophotometry (UV/VIS Lambda 25 Perkin Elmer, Shelton) was used to quantify the remaining dyes concentration. Adsorption isotherm and kinetic behaviors of adsorbent for acidic dye removal were studied and fitted to different models.
Results The result showed that with increasing the contact time, acid red 14 removal efficiency by micro-alumina and nano-alumina powder and amount of adsorption per mass unit (qe) increased to 18 and 40 mg/L, respectively, and when adsorbent dose increased from 0.2 to 1.2 g/L, qe decreased from 23 to 12 and 47 to 39, respectively. With increasing the pH value in examined range, the removal efficiency decreased from 30 to 6 and 60 to 15 for micro-alumina and nano-alumina powder, respectively. The results of the study of adsorption of acid red 14 by micro-alumina and nano-alumina powder revealed that its kinetics obeyed pseudo-second order (R2>0.99 and 0.98, respectively). The results of present study on adsorption of acid red 14 on micro-alumina and nano-alumina powder revealed that isotherm obeyed Langmuir adsorption (R2 >0.99 and 0.98, respectively).
Conclusion The present study showed that the nano-alumina rather than mciro-alumina can be a promising adsorbent for the removal of acidic dyes such as acid red 14.Keywords: Acid red 14, Nano, alumina, Micro, alumina, Kinetics, Adsorption -
زمینه و هدفبررسی سمیت نانوذرات قبل از توسعه هرچه بیشتر صنعت نانوتکنولوژی ضروری است. در این مطالعه به بررسی سمیت نانوذرات ZnO با استفاده باکتری های موجود در لجن فاضلاب پرداخته شده است.مواد و روش کارمحلول استوک نانوذرات (g/l10) توسط محیط کشت مولرهینتون آگار رقیق شد تا غلظت های mg/l6000- 5 از آن بدست آید. از هریک از این غلظت ها، سه پتری دیش تهیه گردید و باکتری های خالص سازی شده بر روی آن ها، کشت داده شدند. سپس درصد بازدارندگی رشد با مقایسه نمونه های حاوی نانو ذرات و نمونه های شاهد تعیین گردید. این اطلاعات با استفاده از آنالیز پروبیت در نرم افزار SPSS ver 16.0 آنالیز شد و براساس آن غلظت موثر 50% (EC50)، غلظت بدون بازدارندگی رشد (NOEC) و 100% بازدارندگی رشد تعیین گردید.یافته هامیزان EC50 نانوZnO با استفاده از اشرشیاکلی، باسیلوس سوبتیلیس، استافیلوکوک اورئوس و پسودوموناس آئروژینوزا به ترتیب 7/181، 4/656، 9/93 و mg/l8/935 بود. همچنین مشخص گردید سمیت نانوZnO تا حد زیادی بالا بوده به طوری که محاسبه NOEC نشان داد که کمترین ذره از این نانو ذره برای تمام باکتری های مورد آزمایش سمی بوده و به همین دلیل NOEC برای این باکتری ها صفر محاسبه شد. نتایج 100%بازدارندگی رشد نشان داد که در غلظت mg/l2813 از نانوZnO 100% بازدارندگی رشد برای همه باکتری ها رخ می دهد.نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد در بین چهار باکتری مورد آزمایش، جهت تعیین سمیت نانوZnO ا. اورئوس و جهت کاربردهای ضدباکتریایی پ. آئروژینوزا اندیکاتورهای مناسبی هستند.
کلید واژگان: سمیت, نانوذرات, ZnO, EC50, باکتری, لجن تصفیه خانه فاضلابBackground And ObjectivesToxicity investigating is necessary before furthermore progressing the nanotechnology industry. This study investigates the toxicity of ZnO nanoparticle (NP) with using available bacteria in sludge wastewater.MethodsThe stock NPs suspensions (10g/L) were diluted with Mueller-Hinton Agar medium to achieve the 5-6000mg/l NPs concentrations. Each concentration was prepared in triplicate and The refined bacteria cultured on these media and growth inhibition percent of bacteria determined by comparing these cultured media with blank samples. These data analyzed using Probit analysis in SPSS ver 16. 0 software and 50% effective concentration (EC50)، no observed effect concentration (NOEC) and 100% growth inhibition of NPs determined.ResultsThe Nano ZnO EC50 was 181. 7، 656. 4، 93. 9، and 935. 8 mg/l for E. coli، B. subtilis، S. aureus، and P. aeruginosa respectively. Also it was revealed that nano ZnO have a high toxicity level as NOEC calculation showed the least particle of this nanoparticle is toxic to all tested bacteria species، so the NOEC calculated zero for these bacteria. The 100% growth inhibition showed at 2813 mg/l of nano ZnO concentrations، 100% growth inhibition occurred for all bacteria.ConclusionThe results of this study are shown، S. aureus for determining of nano ZnO toxicity and P. aeruginosa for antibacterial applications، between four tested bacteria، are proper indicators.Keywords: Toxicity, Nanoparticles, ZnO, EC50, bacterial, sludge of wastewater treatment plant -
مقدمه
آلودگی آب های زیرزمینی و سطحی به نیترات در بسیاری از مناطق دنیا به صورت یک مشکل جدی مطرح است. بالا بودن غلظت نیترات در آب برای کودکان مخاطره آمیز بوده و باعث ایجاد بیماری متهموگلوبینمیا می گردد. هدف از این پژوهش بررسی کارائی حذف نیترات با استفاده از کانی پامیس اصلاح شده با آهن و تعیین سینتیک و ایزو ترم های جذب می باشد.
روش بررسیاین تحقیق یک مطالعه تجربی بوده است که در مقیاس آزمایشگاهی به صورت ناپیوسته و در شرایط آزمایشگاهی) دمای C ° 25 (انجام گرفت. پارامتر های مختلفی از جمله غلظت اولیه محلول، زمان تماس و pH بررسی شد. در این پژوهش از دو مدل ایزو ترم فروندلیخ و لانگمایر جهت بررسی واکنش های جذب و محاسبه ثابت تعادل استفاده گردید. غلظت باقیمانده نیترات به وسیله دستگاه اسپکتوفتومتر UV/VIS (Shimadzo-1700، Japan) در طول موج های 220و 275 نانومتر اندازه گیری شد.
یافته هانتایج حاصل از مطالعات ایزوترمی نشان داد که حذف نیترات از معادله فروندلیخ (998/0 R2>) پیروی می کند. در این مطالعه ضریب چسبندگی14/0 Kf = و مقدار نیترات جذب شده به ازای واحد جرم پامیس اصلاح شده برابر mg/g 65/0= qm(mg/g) می باشد. معادله شبه درجه دوم بهترین سازگاری را با توجه به داده های سنتیکی دارد.
نتیجه گیریبه طور کلی نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که می توان از پامیس اصلاح شده با آهن به عنوان جاذب موثر در جهت حذف نیترات از محلول های آبی استفاده کرد.
کلید واژگان: پامیس اصلاح شده با آهن, نیترات, واکنشهای جذب, معادلات سینتیکTolooe Behdasht, Volume:12 Issue: 1, 2013, PP 143 -154BackgroundThe contamination of nitrate (NO3−) in potable water has become a serious concern in many parts of the world. Increasing nitrate concentrations in drinking water causes two adverse health effects: induction of “blue-baby syndrome” (methemoglobinemia)، especially in infants، and the potential formation of carcinogenic nitrosamines. The objective of this study was to investigate the nitrate removal using modified pumice with iron and determining the adsorption isotherms and kinetic.
MethodsThis fundamental and practical study was performed in batch conditions and room- temperature. Effects of the process parameters such as contact time، initial concentration and pH were investigated. In this study، Langmuir and Freudlich isotherms was survey to adsorption reactions and to calculate the equilibrium constant. Residual nitrate concentrations determined in 220 and 275 nm using a spectrophotometer (UV /VIS (Shimadzo-1700، Japan.
ResultsResults of literature indicated that removal nitrate depend on Freundlich (R2>0. 998). In the study kf was 0. 14 and amount of adsorbed nitrate was qm (mg/g) =0. 65 for mass unit of modified Pumice. The pseudo second-order is found in the best fitness with the kinetic data.
ConclusionThe results indicate that modified pumice with iron can be employed as an effective adsorbed to removal of nitrate from water solutions.
Keywords: Nitrate, Modified pumice with iron, Adsorption reactions, Kinetic equations -
این تحقیق به منظور بررسی تاثیر هومات پتاسیم بر میزان جوانه زنی بذر در گلخانه، عملکرد و اجزا عملکرد غده در مزرعه و برآورد میزان هتروزیس و درجه غالبیت در هیبریدهای بذر حقیقی سیب زمینی به مدت سه سال (89-1387) اجرا شد. در این آزمایش تعداد 3500 بذر حقیقی هیبرید سیب زمینی رقم HPS-II/67پس از تیمار کردن با محلول هومات پتاسیم به مدت 6، 12، 18 و 24 ساعت و کشت مستقیم بذر به عنوان شاهد، در بستر پیت ماس بیولان در گلخانه کاشته شد. در گلخانه، صفاتی مانند زمان شروع جوانه زنی بذر، درصد جوانه زنی بذر و تعداد روز تا جوانه زنی ثبت شد. تعداد 540 نشاء سیب زمینی در مرحله 5-4 برگی به مزرعه منتقل شد و براساس طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار کاشته شدند. پس از برداشت، تعداد و وزن غده در بوته، متوسط اندازه غده و عملکرد غده قابل فروش شمارش و اندازه گیری و تعداد 300 هیبرید انتخاب شد. در سال 1389 هیبریدهای انتخابی با رقم شاهد آگریا در ایستگاه تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اردبیل کشت و بررسی شدند. نتایج نشان داد که بین تیمارهای مختلف هومات پتاسیم از لحاظ تعداد و وزن غده در بوته، متوسط وزن غده و عملکرد غده قابل فروش در مزرعه اختلاف معنی داری وجود داشت. بیشترین درصد جوانه زنی بذر، تعداد و وزن غده در بوته و عملکرد غده قابل فروش در تیمار 6، 12 و 18 ساعت نگهداری بذر در هومات پتاسیم تولید شد. در این آزمایش هومات پتاسیم باعث شد که میزان جوانهزنی 41 درصد و عملکرد غده به مقدار 2/1 کیلوگرم در مترمربع افزایش یابد. میانگین عملکرد تک بوته در شاهد 550 گرم و در هیبریدها 08/613 گرم مشاهده شد. عملکرد تک بوته هیبریدها دارای 67/23 درصد فوق غالبیت، 33/6 درصد غالبیت کامل، 64 درصد کاهش غالبیت و 6 درصد بدون غالبیت بودند. در این آزمایش 33/50 درصد هیبریدها (تعداد 151 هیبرید) عملکرد تک بوته بیشتری نسبت به شاهد داشتند. میزان هتروزیس برای عملکرد تک بوته 33/50 درصد بدست آمد. در این تحقیق، از نظر عملکرد غده، یکنواختی غده، سطحی بودن عمق چشم، کوتاه بودن استولون، رنگ پوست و گوشت زرد، میزان هتروزیس و درجه غالبیت، تعداد 50 هیبرید انتخاب شدند.
کلید واژگان: بذر حقیقی سیب زمینی, هومات پتاسیم, هیبرید, میزان هتروزیس, درجه غالبیتThis research was performed to evaluate the effect of potassium humate on potato seed germination rate in the greenhouse, tuber yield and yield components in the field and estimation of heterosis rate and dominance degree in true potato seed hybrids during three years (2008-2010). In this experiment, 3500 true seeds of potato hybrid variety HPS-II/67 were planted after treated with potassium humate for 6, 12, 18 and 24 hours in the planting bed of Biolan peat mass in the greenhouse and direct seed planting was considered as a control. Attributes such as time to seed germination, seed germination percentage and days to germination were recorded in the greenhouse. 540 potato seedlings were transferred to the field at 4-5 leaf stages. The experimental design was a completely randomized block design with three replications. After harvest, number and weight of tubers per plant, tuber average size and marketable tuber yield were counted and measured and 300 hybrids were selected. The selected hybrids and Agria cultivar (control) were planted at Agricultural and Natural Resources Research Station of Ardabil during 2010. The results showed that differences between different treatments of potassium humate were significant for tuber number and weight per plant, tuber average size and marketable tuber yield. The maximum seed germination percentage, tuber number and weight per plant and marketable tuber yield were obtained for 6, 12 and 18 hours treatments of potassium humate. Potassium humate increased germination by 41% and 1.2 kg per m2 marketable tuber yield. Mean tuber yield per plant was 550 g in control and 613.08 g in hybrids. Tuber yield per plant for hybrids had 23.67% over dominance, 6.33% complete dominance, 64% reduction dominance and 6.0% without dominance. In this experiment, about 50.33% of hybrids (151 hybrids) had high tuber yield per plant than their control. Heterosis for tuber yield per plant was achieved 50.33%. Finally, 50 hybrids were selected regarding to tuber yield, tuber uniformity, shallow eye depth, short stolon and yellow flesh and skin color, heterosis rate and dominance degree.Keywords: true potato seed, potassium humate, hybrid, heterosis rate, dominance degree -
زمینه و هدفآلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی به نیترات یکی از مشکلات محیطی در بسیاری از مناطق جهان از جمله ایران می باشد و باعث بیماری متهموگلوبینمیا و احتمالا بیماری هایی از قبیل سرطان سیستم لنفاوی و سرطان خون می شود. بنابراین باید به کنترل و حذف آن از منابع آب اقدام نمود. با توجه به اینکه امروزه استفاده از نانو مواد در تصفیه آلاینده های محیط بسیار مورد توجه است، هدف از این مطالعه، استفاده از نانو ذرات ZnO تحت تابش UV برای احیای نیترات است.روش کارغلظت های مورد بررسی نیترات در این تحقیق شامل سه غلظت 50، 100 و 150 میلی گرم در لیتر بود. به منظور تعیین مقدار بهینه غلظت نانو ذره ZnO در احیای نیترات از غلظت های 1/0، 4/0 و 8/0 گرم در لیتر استفاده شد. برای تعیین pH بهینه نیز از سه pH 5، 7 و 9 استفاده شد. در این تحقیق همچنین از کاربرد UV به صورت جداگانه در حذف نیترات استفاده شد.یافته هادر این مطالعه اثر زمان تماس، اثر غلظت نیترات، غلظت نانو ذره و اثر pH مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان حذف نیترات با افزایش غلظت اولیه کاهش می یابد. همچنین با توجه به نتایج ملاحظه شد کارایی حذف نیترات از 7/75 درصد در غلظتg/l 1/0 فتوکاتالیست به 2/91 درصد در غلظتg/l 8/0 افزایش یافته است. بالاترین کارایی در pH طبیعی مشاهده شد. در شرایط استفاده از UV به صورت جداگانه، حداکثر کارایی در 9pH= به 27 درصد رسید.نتیجه گیریاز بین مراحل انجام شده، استفاده از پرتو فرابنفش به تنهایی برای حذف نیترات کارایی ندارد اما به نظر می رسد که استفاده از فرایند UV/ZnO کارایی خوبی در حذف نیترات دارد.
Background and ObjectivesPollution of groundwater and surface waters to nitrate is an environmental problem in many parts of the world including Iran. It might cause diseases such as methemoglobinemia, lymphatic system, and blood cancer. Therefore, nitrate removal from water resources is necessary. Since application of nanomaterials in treatment of the environment pollutants has become an interesting method, the objective of this study was application of ZnO nanoparticles under UV radiation to remove nitrate from aqueous solution.MethodsThree nitrate concentrations of 50, 100 and 150 mg/l were considered for present study. In order to determine the optimum level of ZnO nanoparticles on nitrate removal, concentrations of 0.1, 0.4, and 0.8 g/l were used. PH ranges of 5-9 were studied. Also, the effect of UV irradiation was investigated.ResultsIn this study, the effects of exposure time, nitrate concentration, ZnO nanoparticle dose, and pH were investigated. The results showed that nitrate removal decreases with increasing initial nitrate concentration. Also, nitrate removal efficiency increased from 75.7% at 0.1 g/l to 91.2% at 0.8 g/l 0f photo-catalyst. Maximum reduction efficiency was observed in neutral pH. For UV application, maximum performance of 27% was observed at pH=9.ConclusionApplication of UV irradiation solely did not effectively removed nitrate from aqueous solution, however, efficiency of combination of ZnO/UV process was appropriate for nitrate removal.Keywords: Photocatalytic Reduction, Aqueous Solution, ZnO, UV Process, Nitrate -
زمینه و هدفپساب های صنایع چرم سازی و آبکاری، از متداول ترین منابع ورود کروم به آب های پذیرنده می باشند؛ لذا هدف از این تحقیق، مقایسه پتانسیل نانوذرات اکسید روی و پراکسید هیدروژن، جهت حذف کروم 6 ظرفیتی از آب های آلوده می باشد.
روش تحقیق: در این مطالعه تجربی- تحلیلی، فاکتورهای موثر بر فرایند احیا از جمله ZnO (با غلظت 05/0- g/L15/0) و H2O2 (با غلظت 5/0-mol/L5/1) در فرایند UV/H2O2 و pH (5-9) مورد بررسی قرار گرفتند. غلظت اولیه سوبسترا، بین 1/0-mg/L15 متغیر در نظر گرفته شد. محلول استوک کروم شش ظرفیتی، با استفاده از حل کردن دی کرومات پتاسیم (K2Cr2O7) در آب مقطر یک بار تقطیر، تهیه گردید. غلظت باقیمانده کروم، به وسیله دستگاه اسپکتروفتومتری در طول موج 540 نانومتر اندازه گیری گردید.یافته هانتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که با افزایش غلظت احیاکننده ها و همچنین کاهش pH، راندمان احیای کروم افزایش پیدا می کند. در غلظت های پایین کروم، اثر فرایند نانوفتوکاتالیستی بیشتر از روش شیمیایی بود اما در غلظت های بالا عکس این حالت مشاهده گردید. در این تحقیق، اثر این فرایند بر روی نمونه های آب طبیعی نیز مورد بررسی قرار گرفت.نتیجه گیریUV/ZnO که یک فرایند پاک و بدون لجن می باشد، برای احیای Cr(VI) به Cr(III) موثر می باشد.
کلید واژگان: پراکسید هیدروژن, اکسید روی, پرتوتابی فرابنفش, کروم 6 ظرفیتی, آب آلودهBackground And AimCommon sources of chromium in wastewater are electroplating and leather industries. Thus، the present study aimed at investigating and comparing between chemical (H2O2) method and nano-photocatalytical (UV/ZnO) method in removing of Cr (VI) from polluted water.Materials And MethodsIn this experimental-analytical study، effective factors on reduction process such as ZnO (0. 05–0. 15 g/L)، H2O2 (0. 5-1. 5 mol/L) for UV/H2O2 process and pH (5-9) were investigated. The initial concentration of the substrate was taken 0. 1-15mg/L. Stock chromate (V: 6) solution was prepared through dissolving Potassium dichromate (K2Cr2O7) in originally distilled water. Residual concentrations of Cr (VI) were measured spectrophotometrically at 540nm.ResultsThe results indicated that with increasing reduction agent concentration and decreasing pH، the removing efficiency increased. For low initial concentrations of Cr (VI) photocatalytic process was more effective than the chemical one، but for high initial concentration the result was the opposite. In the present study، using of these procedures was applied to natural water samples.ConclusionThe results of this study indicated that H2O2 as a cheap and available agent and also UV/ZnO، as a friendly and without residual environmental treatment process، can be used for effective reduction of Cr (VI) to yield Cr (III).Keywords: Hydrogen peroxide, UV, ZnO, Hexavalent chromium, polluted water -
زمینه و هدفآلودگی ناشی از فلزات سنگین در حال حاضر یکی از جدی ترین مشکلات محیط زیست م یباشد.باعث تخلیه مقادیر زیادی پساب حاوی این آلاینده به محیط زیست می گردد که باید تصفیه Cr(VI) استفاده های گسترده ازاز محلول های آبی و تعیین ایزوتر مهای Cr(VI) گردد. هدف از این پژوهش بررسی کارایی نانو ذرات آلومینا در حذفجذب می باشد.روش کارمطالعه مورد نظر یک مطالعه بنیادی - کاربردی است که به صورت ناپیوسته و در شرایط آزمایشگاهی (دمایمشخص گردید. غلظت باقی مانده TEM 25°) انجام گرفت. ساختار نانو ذرات آلومنیوم با تکنیک پراکنش پرتو ایکس Cکروم به وسیله دستگاه اسپکتروفتومتر در طول موج 540 نانومتر اندازه گیری شد. تاثیر پارامترهای مختلفی از جمله دوز11،9،7،5،3) بررسی شد.) pH 0/5)، زمان تماس (5 تا 90 دقیقه) و - 2gr/l) Al2O اولیه 3با افزایش زمان تماس افزایش یافته و همچنین با Cr(VI)یافته هانتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که کارایی حذفبهینه 5 می باشد و از نقطه 5 به بعد راندمان کاهش می یابد. در این تحقیق pH راندمان حذف بیشتر شده و pH افزایشاز مدل Cr(VI) 30 به دست آمد. علاوه بر این سنتیک جذب / برای هر گرم از جاذب نانو ذرات آلومینا 3 qm(mg/g) مقدارمتناسب بود. (R2>0/ سنتیک شبه درجه دوم پیروی م یکرد که با معادله ایزوترم فروندلیخ (992)نتیجه گیریبه طور کلی نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که می توان از نانو ذرات آلومینا به عنوان جاذب موثر دراستفاده کرد. Cr(VI) جهت حذفBackground and ObjectivesPollution due to heavy metals is one of the most serious environmental problems nowadays. Extensive application of Cr (VI) leads to discharge a large amount of chromium containing wastewater into the environment. The aim of this research was evaluation of alumina nanoparticles efficiency to remove chromium (VI) from aqueous solutions through adsorption.MethodsThis fundamental and practical study was performed in batch conditions and room-temperature. The structure of the sorbent was characterized by TEM technique. Residual concentrations of Cr (VI) were measured by a spectrophotometer at 540nm. Effects of the process parameters such as Al2O3 loading (0.5–2 g/L), contact time (5-90 min), and pH (5-9) were investigated.ResultsThe results showed that removal efficiency of Cr (VI) increase with increasing of contact time and pH. The optimum pH was found to be 5 with decreasing of removal efficiency afterward. The value of qm (mg/L) in this work was 30.3 for each gram of nano-alumina adsorbent. Furthermore, chromium sorption kinetics was well fitted by pseudo-second-order kinetic model, and well explained by Freundlich isotherm (R2>0.992).ConclusionIn general, alumina nanoparticle powder is recognized as an effective sorbent to remove chromium (VI) from aqueous solutions.Keywords: Alumina nanoparticles, Hexavalent chromium, Adsorption isotherms, Kinetic equations, Heavy metals
-
زمینه و هدفمطالعه حاضر با توجه به مخاطرات فراوان فلز سنگین کروم در محیط زیست از جمله سرطان پوست و ریه و آسیبهای کلیوی و کبدی با هدف بررسی حذف Cr(VI) با استفاده از فرایند های نانو فتوکاتالیستی و فتو شیمیایی UV/ZnO، UV/TiO2 و UV/H2O2 از محلول های آبی انجام پذیرفت.مواد و روش کاردر این مطالعه فاکتور های موثر بر فرایند احیاء مثل غلظت کاتالیست (g/L 15/0-05/0)، غلظت H2O2(mol/L 5/1-5/0) و pH مورد بررسی قرار گرفتند. غلظت اولیه سوبسترا بین mg/L 15-1/0 متغیر بود. محلول استوک کروم (VI) با استفاده از انحلال دی کرومات پتاسیم (K2Cr2O7) در آب مقطر یک بار تقطیر تهیه گردید. غلظت باقیمانده کروم بوسیله دستگاه اسپکتروفتومتری در طول موج 540 نانومتراندازه گیری شد.یافته هانتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که با افزایش غلظت نانو ذرات TiO2 و ZnO و H2O2 و همچنین کاهش pH راندمان احیای کروم افزایش پیدا می کند. همچنین راندمان حذف با افزایش غلظت اولیه سوبسترا کاهش پیدا کرد. بیشترین احیای کروم با ZnO در pH بین 8-4 حاصل شد. همچنین با افزایش pH راندمان حذف توسط TiO2 و H2O2 کاهش یافت. از طرفی نتایج مطالعه حاضر نشان داد که فرایند احیاء از سنتیک درجه اول لانگمویر- هنشلود پیروی می کند.نتیجه گیریبطور کلی نتایج حاصله بیانگر آن است که می توان از فرایند پاک و بدون باقیمانده UV/ZnO، UV/H2O2 و UV/TiO2 به صورت موثر برای حذف کروم 6 ظرفیتی از محیط های آبی استفاده نمود.
کلید واژگان: H2O2, TiO2, ZnO, کروم (VI), احیای فتوکاتالیستی, محلول آبی -
زمینه و هدف
آب های زیرزمینی از مهم ترین منابع برای تامین آب شرب شهرها به شمار می روند. آلودگی آب های زیرزمینی در بسیاری از مناطق دنیا به صورت یک مشکل جدی مطرح است و نیترات شایع ترین آلاینده شیمیایی آب های زیرزمینی در جهان می باشد. افزایش آن در آب زیرزمینی منجر به غیر قابل استفاده شدن منابع آب زیرزمینی شده است. هدف از این مطالعه بررسی حذف نیترات از آب های زیرزمینی با استفاده از پودر آلومینیوم می باشد.
روش کاردر این تحقیق امکان حذف نیترات از آب های زیرزمینی با استفاده از پودر آلومینیوم با مش 200-100 مورد مطالعه قرار گرفت. مطالعه به صورت مجزا در بطری های ml 250 در دمای oC25-20 انجام گرفت. غلظت نیترات در طول موج های 220 و 275 نانومتر با اسپکتروفتومتر تعیین گردید. هر یک از آزمایشات سه بار تکرار و میانگین نتایج مورد بررسی قرار گرفت.
یافته هانتایج حاصل از این تحقیق مشخص ساخت که در سیستم ناپیوسته با افزایش pH و افزایش دز جاذب، کارایی حذف نیترات افزایش می یابد. به نحوی که در 10=pH، زمان 50 دقیقه و غلظت mg/l10 نیترات، 52 درصد نیترات موجود در سیستم حذف گردید. همچنین با افزایش میزان پودر آلومینیوم از 5/0 به 1 گرم در لیتر کارایی حذف نیترات به میزان 20 درصد افزایش می یابد.
نتیجه گیریبا توجه به هزینه های نسبتا پایین، سهولت روش، ایمن بودن و کارایی مناسب این سیستم، استفاده از این روش جهت رفع آلودگی نیترات از منابع آب زیرزمینی جهت مصارف آشامیدنی و صنعتی پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: نیترات, پودر آلومینیوم, محلول های آبیBackground and Objectivesgroundwater is considered as one of the most important sources for drinking water supply. Groundwater pollution is an important problem in many parts of the world and nitrate being the most common chemical contaminants in groundwater. High levels of nitrate in groundwater lead the ground water sources to be unusable. The objective of this study was to investigate the nitrate removal from groundwater using aluminum powder.
MethodsIn this research, the possibility of nitrate removal from groundwater was studied using aluminum powder with 200-100 mesh size. Study was done in 250 ml bottles at temperature range of 20-25ċ. Nitrate concentrations determined using a spectrophotometer at 220 and 275 nm. All experiments were triplicate and the average of results was reported.
ResultsThe results of this study indicated that nitrate removal efficiency increases with increasing pH and adsorbent dose in a batch system. Maximum nitrate removal efficiency of 52% was achieved at 50 min contact time, pH of 10, and initial nitrate concentration of 100 mg/l as N. Nitrate removal efficiency increased by 20% when the concentration of aluminum powder increased from 0.5 to 1 g/L.
ConclusionThis method is recommended for removal of nitrate contamination from groundwater to be used for drinking and industrial purposes due to relatively low cost, ease of technique, safety and effectiveness of the method applied.
Keywords: Nitrate, Aluminum powder, Aqueous solutions -
ماکروفرهای خانگی و خطر استفاده از آن
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.