به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب ایمان کریمی

  • محمدرضا نیلی احمدآبادی*، سید جمال بخشایش، ایمان کریمی

    این پژوهش از نظر هدف یک پژوهش کیفی است که با بهره گیری از روش خبرگی و نقادی آموزشی آیزنر به ارزشیابی آموزش مجازی ریاضی پایه نهم و به صورت مطالعه موردی، به چگونگی تدریس بخش هندسه در سه مرحله توصیف، تفسیر و ارزشیابی پرداخته است. برای گردآوری داده ها یک مدرسه متوسطه اول به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید. داده های پژوهش در یک دوره یک ماهه و در طی 20 جلسه مشاهده آموزش معلمان در بستر برنامه شاد و همچنین انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 12 معلم ریاضی و 50 دانش آموز پایه نهم گردآوری شده است. جهت اعتبار بخشی به پژوهش معیارهای قوام ساختاری و کفایت ارجاعی برآورده شده است. نتایج نشان داد معلمان ریاضی در شرایط آموزش مجازی تا حدودی توانسته اند به اهداف مدنظر کتاب برسند، ولی با مشکلات عدیده ای مانند سرعت پایین اینترنت، مشکلات نرم افزار شاد، کاهش یافتن زمان تدریس، و بی توجهی دانش آموزان نیز مواجه بوده اند. ضمنا آنان اشکالاتی نظیر کم توجهی به دانش آموزان تیزهوش و دیرفهم در حین تدریس، ارایه بازخوردهای ناکافی، و عدم توجه به تلفیق برنامه های درسی نیز داشته اند.

    کلید واژگان: ارزشیابی, آموزش هندسه ریاضی نهم, آموزش مجازی, برنامه شاد, خبرگی و نقادی آموزشی}
    Mohammad Reza Nili Ahmadabadi *, Sayed Jamal Bakhshayesh, Iman Karimi

    This qualitative research used Eisner's Educational Connoisseurship and Criticism method to evaluate ninth-grade virtual mathematics education in the form of a case study and studied how to teach geometry in three stages, including description, interpretation, and evaluation. To collect data, a first secondary school was selected using the purposive sampling method. The research data was collected over one month during 20 teacher training observation sessions in the context of the SHAD program, as well as semi-structured interviews with 12 mathematics teachers and 50 ninth-grade students. The results showed that ninth-grade math teachers in virtual education conditions in the SHAD platform reached the book’s goals to some extent, but always with many problems such as low internet speed, SHAD software problems, reduced teaching time, and students’ lack of attention. In addition, teachers faced problems such as not paying attention to intelligent and late-comprehending students during teaching, providing insufficient feedback, and not paying attention to curriculum integration.

    Keywords: Evaluation, 9th Mathematics Geometry Education, Virtual Education, SHAD Program, Educational Connoisseurship, Criticism}
  • رضا شیبانی فر*، ایمان کریمی، سهیل هاشمی، رحیم حمیدی پور

    تنش های ناشی از همه گیری کرونا و تغییرات قابل ملاحظه ایجادشده در خانواده، باعث بروز مشکلات فراوانی برای دانش آموزان خانواده های طلاق می شود. طلاق و جدایی والدین زمینه ساز مشکلات عدیده ای است که ازجمله آن ها اختلال در عملکرد تحصیلی فرزندان است. هدف مطالعه حاضر همسنجی خودپنداره تحصیلی و هیجان تحصیلی دانش آموزان خانواده های طلاق و منسجم در دوره پساکرونا بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر اراک در سال تحصیلی 1401-1402 بودند که 30 دانش آموز خانواده طلاق و 30 دانش آموز خانواده عادی به صورت در دسترس انتخاب شد. طرح تحقیق حاضر علی مقایسه ای بود و تمام آزمودنی ها ابزارهای مورداستفاده، خودپنداره تحصیلی بی یسن چی (2004)، هیجان تحصیلی پکران و همکاران (2005) را تکمیل نمودند. نتایج با استفاده از نرم افزار spss و آزمون واریانس چندمتغیری، بین دو گروه آزمایش و گواه تجزیه وتحلیل شد. بین دو گروه دانش آموزان خانواده های طلاق با منسجم، در همه مولفه های خودپنداره تحصیلی، در میزان خودپنداره عمومی، خودپنداره آموزشگاهی، خودپنداره غیرآموزشگاهی، تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که پس از طلاق والدین، خودپنداره تحصیلی و هیجان تحصیلی فرزندان کاهش یافته است. بنابراین دانش آموزان خانواده های طلاق خودپنداره تحصیلی و هیجان تحصیلی پایین تری نسبت به دانش آموزان خانواده های منسجم دارند. توجه به خودپنداره تحصیلی و هیجان تحصیلی دانش آموزان خانواده های طلاق در پیشرفت تحصیلی آنان موثر است.

    Reza Sheibanifar *, Iman Karimi, Soheil Hashemi, Rahim Hamidipour

    The tensions caused by the Corona epidemic and the noticeable changes in the family cause many problems for students from divorced families.Divorce and separation of parents is the foundation of many problems, one of which is disruption in children's academic performance .The purpose of the present study Comparison of academic self-concept, academic excitement of students from divorced and united families in the post-corona was .The statistical population of the study included all middle school students Arak city in the academic year 2022-2023, where 30 students from divorced families and 30 students from normal families were selected as available. The current research plan It was a causal-comparative All Subjects Tools used, the academic self-concept of B. Yasen Chi (2004), the academic excitement of Pakran et al. (2005) were completed. Results using software spss and the multivariate variance test was analyzed between the two experimental and control groups .There is a significant difference between the two groups of students from divorced and integrated families in all components of academic self-concept, in the level of general self-concept, school self-concept, and non-school self- concept .The results of the present study showed that after the parents' divorce, the academic self-concept and academic excitement of the children decreased. Therefore, students from divorced families have lower academic self-concept and academic excitement than students from united families. Paying attention to academic self-concept and academic excitement of students from divorced families is effective in their academic progress.

  • ایمان کریمی*

    پژوهش حاضر که به روش مروری - کتابخانه ای به نگارش درآمده، تلاشی است که در گام اول، ابعاد دو سازه ی فراشناخت و تفکر انتقادی را از دیدگاه متخصصان تبیین کرده، و در گام دوم به بررسی انواع رابطه ی بین فراشناخت و تفکر انتقادی بر اساس پژوهش های صورت گرفته پرداخته است. به منظور صرفه جویی در زمان و به روز بودن پژوهش های بررسی شده، صرفا پژوهش های فارسی از سال 1396 تا 1401 و لاتین از سال 2016 تا 2022 مورداستفاده قرار گرفت. یافته های گام اول نشان داد برای هر یک از مقوله ها، بر اساس بنیان های نظری موجود، متخصصان تعاریف، ایده ها، مولفه ها، و راهبردهای متنوعی را ارایه کرده اند. نتایج حاصل از بررسی های گام دوم نیز نشان داد بین فراشناخت و تفکر انتقادی طیف پیوستاری از انواع رابطه شامل: جدایی و بی ارتباطی دو سازه از یکدیگر، نقش تقویتی یک طرفه بین سازه ها، نقش کاهشی یک طرفه بین آن ها، نقش پیش نیاز یا پیش بین یکی از سازه ها برای دیگری، نقش تقویتی دوطرفه و تعاملی، ارایه ی دو سازه در یک مدل، و ارایه ی دو سازه برای تبیین یا بررسی متغیر دیگری برقرار است. در پایان نیز بر اساس یافته ها و ادبیات نظری، ابهامی در مورد رابطه ی واقعی بین فراشناخت و تفکر انتقادی مطرح گردید، و بر مبنای همین ابهام، پیشنهاد شد که پژوهشگران با دقت و حساسیت بیشتری با این دو مقوله برخورد کرده و با توجه به شرایط پژوهش و ویژگی های جمعیت شناختی، نوع رابطه ی بین این سازه ها را مشخص کنند.

    کلید واژگان: فراشناخت, تفکر انتقادی, پیشینه کاوی}
  • رضا شیبانی فر *، سهیل هاشمی، ایمان کریمی، الهام کریمی

    تنش‌های ناشی از شروع همه‌گیری کرونا و تغییرات قابل‌ملاحظه ایجادشده در خانواده، باعث بروز مشکلات فراوانی برای فرزندان طلاق می‌شود. طلاق و جدایی والدین زمینه‌ساز مشکلات عدیده‌ای است که ازجمله آن‌ها اختلال در عملکرد تحصیلی فرزندان است. هدف مطالعه حاضر بررسی مقایسهای انگیزش تحصیلی، نگرش به مدرسه فرزندان طلاق با همتایان عادی در همه‌گیری کرونا بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش‌آموزان مقطع متوسطه در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که از میان آن‌ها 25 نفر خانواده‌های عادی و 25 نفر خانواده‌های طلاق با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده قرار گرفتند. طرح تحقیق حاضر علی مقایسهای بود و تمام آزمودنی‌ها ابزارهای مورداستفاده، انگیزش تحصیلی عبدخدایی (1387)، نگرش نسبت به مدرسه مک کوچ (2001) را تکمیل نمودند. نتایج با استفاده از نرم‌افزار spss و آزمون کوواریانس، بین دو گروه آزمایش و گواه تجزیه‌وتحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از این بود که بین دو گروه آزمایش و گواه، در همه مولفه‌های انگیزش تحصیلی و مولفه‌های نگرش نسبت به مدرسه، تفاوت معناداری وجود دارد.

    کلید واژگان: انگیزش تحصیلی, نگرش به مدرسه, فرزندان طلاق, دانش آموزان, کرونا}
    Reza Sheibanifar *, Soheil Hashemi, Iman Karimi, Elham Karimi

    The tensions caused by the onset of the corona epidemic and the significant changes that have taken place in the family cause many problems for the children of divorce. Divorce and separation of parents are the cause of many problems, including disorders in the educational performance of children. The aim of the present study was to compare the academic motivation, attitudes toward school of divorced children with normal counterparts in the corona epidemic. The statistical population of the study included all high school students in the academic year 2020-2021, of whom 25 were normal families and 25 were divorced families by simple random sampling. The design of the present study was comparative and all subjects completed the tools used: Abdolkhodaei (2008), attitudes toward McCouch School (2001). The results were analyzed using SPSS software and covariance test between the experimental and control groups. The findings showed that there was a significant difference between the experimental and control components in all components of academic motivation and attitudes toward school.

    Keywords: academic motivation, Attitude towards School, Children of Divorce, students, CORONA}
  • ایمان کریمی
    تا کنون مطالب متعددی در زمینه انقلاب صنعتی چهارم (i4. 0 [1]) و اینترنت اشیاء (IoT [2]) مطرح شده است. در این مقاله سعی شده است از بیان مطالب تکراری اجتناب شود و با رویکردی عملی این مفاهیم معرفی شوند. در انقلاب صنعتی چهارم بحث شبکه و سیستم های هوشمند مبتنی بر داده نقش اساسی دارند. بنابراین مفاهیمی مانند IoT و داده های عظیم [3] به نوعی پایه و اساس انقلاب صنعتی چهارم هستند زیرا نقش اساسی در گردآوری اطلاعات و داده ها دارند. این مفاهیم شامل دو بخش انتقال و تحلیل اطلاعات می باشد. در این مقاله، این مفاهیم بررسی شده است و راه کارهایی که بتوان از این مفاهیم استفاده کرد، معرفی شده اند.
    کلید واژگان: PC-Based Control, IoT, OPC-UA, Cloud, Industry 4, 0}
    Iman Karimi
    There is plenty of industry 4.0 and IoT papers in industrial automation literature. As a result, this paper tries to avoid repeated subjects and mainly focuses on practical solutions. The foundation of industry 4.0 is based on networks and smart data driven systems which both of them are also related to IoT and big data concept. These concepts have the main roles of data gathering and can be divided in two categories. One of them is data transportation and the other one is data analysis which both categories are addressed in the paper and practical solutions are proposed.
  • سیروس قنبری، ایمان کریمی *
    هدف از این مطالعه بررسی تاثیر آموزش ICT بر پذیرش اثربخش فناوری اطلاعات بر اساس مدل پذیرش تکنولوژی (TAM) است. این تحقیق برحسب هدف کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان امور آب و فاضلاب شهر اراک هستند که تعداد 215 کارمند در دو گروه (آموزش گذرانده و آموزش نگذرانده) به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد مدل پذیرش فناوری دیویس استفاده شد. نتایج نشان داد بین کارکنان آموزش گذرانده و آموزش نگذرانده در 5 متغیر مدل پذیرش فناوری تفاوت معنادار وجود دارد. بر اساس تحلیل داده ها، همه روابط بین متغیرهای مدل ساختاری گروه آموزش دیده با توجه به تاثیر آموزش، مثبت و معنادار به دست آمدند و با عنایت به شاخص های برازش، مدل ساختاری پذیرش فناوری گروه آموزش دیده دارای برازش مناسب و بر همین اساس قابلیت به کارگیری در جامعه موردنظر را دارا است.
    کلید واژگان: آموزش, فناوری اطلاعات و ارتباطات, مدل پذیرش فناوری}
  • سیروس قنبری، ایمان کریمی
    هدف از این مطالعه بررسی تاثیر آموزش ICT بر پذیرش اثربخش فناوری اطلاعات بر اساس مدل پذیرش تکنولوژی (TAM) است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان امور آب و فاضلاب شهر اراک هستند که تعداد 215 کارمند در دو گروه (آموزش گذرانده و آموزش نگذرانده) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد مدل پذیرش فناوری دیویس استفاده شد. نتایج نشان داد بین کارکنان آموزش گذرانده و آموزش نگذرانده در 5 متغیر مدل پذیرش فناوری تفاوت معنادار وجود دارد. بر اساس تحلیل داده ها، همه روابط بین متغیرهای مدل ساختاری گروه آموزش دیده با توجه به تاثیر آموزش، مثبت و معنادار به دست آمدند و با توجه به شاخص های برازش، مدل ساختاری پذیرش فناوری گروه آموزش دیده دارای برازش مناسب است و بر همین اساس قابلیت به کارگیری در جامعه موردنظر را دارد.
    کلید واژگان: آموزش, فناوری اطلاعات و ارتباطات, مدل پذیرش فناوری}
    Siroos Ghanbari, Iman Karimi
    The aim of this study is to evaluate the impact of ICT Training on the effective adoption of IT based Technology Acceptance Model (TAM). This study is based on objective and based on the method of data collection is descriptive. The population is all employees Water and Wastewater Company Arak city That 215 employees were selected as samples in two groups (Passed Training and not passed Training). Data collection was used of Standard questionnaire Davi's technology acceptance model. Data analysis was performed using SPSS and LISREL software. The results showed that the Training staff Passed and training not passed the Technology Acceptance Model 5 variables there are significant differences. Based on data analysis, all of the relationships between variables in structural models trained with regard to the effect of education respectively positive and significant. With regard to the fit indexes, Structural model of technology adoption trained in proper fit and thus the ability to use the community offers.
    Keywords: Training, Information Technology, Communication, Technology Acceptance Model}
  • حسین بتولی*، عبدالرسول حقیر ابراهیم آبادی، ایمان کریمی، اسماء مازوچی
    جنس «کک کش» (Pulicaria Gaerth.) متعلق به تیره کاسنی (Asteraceae)، دارای گونه های بوته ای متعددی است که تاکنون بالغ بر صد گونه از این جنس در جهان و پنج گونه از ایران گزارش شده است. در این تحقیق ترکیب های شیمیائی اسانس گیاه «کک کش بیابانی» (Pulicaria gnaphalodes(Vent.) Boiss.) منطقه برزک کاشان مورد بررسی قرار گرفته است. این گونه در نواحی وسیعی از مناطق مرکزی، غربی و شرقی ایران، به ویژه اراضی آبرفتی دامنه ارتفاعات کوهستانی، دارای رویشگاه های طبیعی است. سرشاخه های هوایی و گل دار گیاه در سال 1393 از گستره رویشگاه های طبیعی (واقع در ارتفاعات 2100 متری برزک کاشان)، جمع آوری و در شرایط آزمایشگاه خشک و به روش تقطیر با آب (طرح کلونجر) اسانس گیری شدند. برای شناسایی ترکیب های تشکیل دهنده اسانس، از دستگاه های گاز کروماتوگرافی (GC) و گاز کروماتوگرافی متصل شده به طیف سنج جرمی (GC/MS) استفاده شد. راندمان اسانس سرشاخه های گل دار گیاه در شهریورماه، 045/0 وزنی/وزنی بدست آمد. 36 ترکیب شیمیایی در اسانس گیاه شناسایی شدند. اجزای اصلی اسانس شامل: 1، 8- سینئول (93/22 درصد)، آلفا- پینن (13/8 درصد)، آمورفا-4، 9- دی ان-2- ال (36/8 درصد) و میرتنول (24/7 درصد) بودند. بخش عمده ترکیب های تشکیل دهنده اسانس اندام های هوایی گیاه، مونو ترپن های اکسیژن دار بودند. این در حالی است که سسکوئی ترپن های هیدروکربنی، کمترین اجزاء اسانس را به خود اختصاص دادند.
    کلید واژگان: اسانس, ترکیب های شیمیائی, 1, 8- سینئول, کاشان, کک کش بیابانی, مونوترپن ها}
    Hosain Batoli *, Abdulrasul Haghir-Ebrahimabadi, Eman Karimi, Asma Mazooch
    Pulicaria Gaerth. is belongs to Asteraceae family with more than 100 species in the world , it had 5 shrub species in Iran. In this investigation the aerial parts of Pulicaria gnaphalodes (Vent.) Boiss. in blooming were collected from Brzok in Kashan region-1900m in summer 2014 and dried in the shade at room temperature. The essential oil was extracted by hydro distillation method (Clevenger-type apparatus) and were analysed by using GC and GC-MS. The essential oil yield of plant was obtained 0.045 % (w/w) which had 36 components. The oxygenated monoterpens such as: 1,8-cineole (22.93%), amorpha-4,9-dien-2-ol (8.36%) and myrtenol (8.13%) were the major components of the plant essential oil, respectively.
    Keywords: Chemical Composition, 1, 8-cineole, Essential oil, Monoterpens, Pulicaria gnaphalodes}
  • محمدرضا اردلان *، سیروس قنبری، ایمان کریمی
    هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های سازمانی موثر بر هویت منسجم سازمانی کارکنان برای بسترسازی توسعه ظرفیت های سازمانی است. این پژوهش بر حسب هدف، کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه های شهرستان همدان تشکیل می دهد، که با استفاده از نمونه گیری از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود، 392 کارمند به صورت تصادفی از چهار دانشگاه شهرستان همدان (بوعلی سینا، علوم پزشکی، صنعتی و آزاد اسلامی) انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ویژگی های سازمانی، هویت سازمانی و ارزیابی ظرفیت های سازمانی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیلی عاملی تاییدی و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای LISREL و SPSS انجام شد. نتایج تحلیل روابط ساختاری نشان داد از پنج ویژگی سازمانی انتخاب شده، به ترتیب دانش استراتژی کارکنان، ارتباطات داخلی، ابزارها و حمایت، کیفیت مدیران و گشودگی و پویایی بیشترین تاثیر را بر هویت یابی سازمانی کارکنان داشتند. همچنین رابطه علی بسیار قوی میان هویت منسجم سازمانی و ابعاد ظرفیت های سازمانی وجود دارد.
    کلید واژگان: توسعه, ظرفیت های سازمانی, کارکنان, هویت سازمانی, ویژگی های سازمانی}
    Mohammad Reza Ardalan *, Siroos Ghanbari, Iman Karimi
    Introduction
    Today the university as an effective organization can be, Organizational capacity development as a model of planned change to use Learn to solve problems, adapt to environmental changes, improve their performance and effectiveness in the future. In order to build capacity in universities must intangible assets such as organizational identity focused. organizational identity plays a central role in regulating the behavioral norms of the organization's members. The of finding identity, employees of the important characteristics as the characteristics they attract. The purpose of the present study organizational characteristics that affect organizational coherent identity to the basis for Organizational capacity development.
    Material &
    Methods
    This research is based on the target application is based on a description of the method of data collection survey. The population of the city of Hamadan University research represents all employees, Sample using Cochran's formula for infinite population, 392 employees randomly from four universities in the city of Hamedan (Bu Ali Sina, Medical Sciences, industrial, Islamic Azad) were selected. Data collection questionnaires organizational characteristics With 29 Question, corporate identity With 8 Question and organizational capacities With 22 Question were evaluated. Cronbach's alpha coefficient, to assess the reliability of the questionnaire was at an acceptable level above 0/90. Data analysis using confirmatory factor analysis and structural equation modeling using LISREL and SPSS software was used.
    Discussion of Results &
    Conclusions
    Confirmatory factor analysis results showed all factor loadings (λ) obtained the obvious variables, are statistically significant at the %5 error level. It is obvious that variables fitness model acceptable to measure structures were hidden. Analysis results show that the structural relationships; the effect of a coherent strategy is on the corporate identity of (0/90) considering the significant amount of T statistic at %5 the first hypothesis that the positive impact of the strategy on corporate coherent identity is confirmed. The effect of other variables affecting coherent corporate identity in order to is, Tools and support (0/86), quality management (0/83), internal communications (0/87), openness and dynamism (0/79), Considering the significant amount of relevant statistic T to each of them at the level of 5% error, Fourth and fifth hypothesis that the positive effects of other institutional factors affecting organizational identity verification are integrated. Coherent corporate identity in relation to the impact on cohesion, the positive effect is of (0/94), considering the significant statistics at %5 T, Sixth hypothesis is confirmed. The effect of coherent identity to other organizational structures pave the way for the development of institutional capacity is in order to, Informal communication (0/87), the centralization (0/79), feedback-control system (0/84) and organizational performance (0/80) Considering the significant amount of relevant statistic T to each of them at the level of 5% error, The seventh to the tenth of a coherent identity hypothesis positive impact on other organizational structures organizational capacity will be verified. Finally, the index values of the goodness of fit of the structural model research all were acceptable limits. This shows that good research model fitted to the data or the is structural model. Therefore say the results of the activities of the staff to achieve the goals described in terms of organization and social activities, can be effective in enhancing the identification of employees. In addition, increasing staff participation in organizational decision and enhance the sense of responsibility and staff Encourage responsibility for their orientation through a fair reward system will be facilitates access to the development of institutional capacity. Accordingly, the organization of the coherent identity is more important, access to opportunities and conditions for the development of organizational capacity will be easier.
    Keywords: Development, Organizational Capacity, Staff, Organizational Identity, Organizational Characteristics, Structural Equation}
  • سیروس قنبری، ایمان کریمی
    هدف از این مطالعه بررسی تاثیر آموزش فناوری اطلاعات و ارتباطات بر پذیرش اثربخش فناوری اطلاعات بر اساس مدل پذیرش تکنولوژی (TAM) است. این تحقیق بر حسب هدف کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان امور آب و فاضلاب شهر اراک شامل 244 نفر هستند که تعداد 215 کارمند در دو گروه (آموزش گذرانده و آموزش نگذرانده) در سال 94 به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد مدل پذیرش فناوری دیویس (1989) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارهای LISREL و SPSS انجام شد. نتایج نشان داد بین کارکنان آموزش گذرانده و آموزش نگذرانده در 5 متغیر مدل پذیرش فناوری تفاوت معنادار وجود دارد. بنا بر تحلیل داده ها، همه روابط بین متغیرهای مدل ساختاری گروه آموزش دیده با توجه به تاثیر آموزش، مثبت و معنادار به دست آمدند. بر اساس شاخص های برازش، مدل ساختاری پذیرش فناوری گروه آموزش دیده دارای برازش مناسب و از این رو، قابلیت به کارگیری در جامعه مورد نظر را داراست.
    کلید واژگان: آموزش, فناوری اطلاعات و ارتباطات, مدل پذیرش فناوری, معادلات ساختاری}
    The aim of this study is to evaluate the impact of Information echnology and communication Training on the effective adoption of IT based Technology Acceptance Model (TAM). This study is based on objective and based on the method of data collection is descriptive. The population are all employees (including 244 person) Water and Wastewater Company Arak city That 215 employees were selected as samples in two groups (Passed Training and not passed Training) in the year 2015. Data collection was used of Standard questionnaire Davi's technology acceptance model (1989). Data analysis was performed using SPSS and LISREL software. The results showed that the Training staff Passed and training not passed the Technology Acceptance Model 5 variables there are significant differences. Based on data analysis, all of the relationships between variables in structural models trained with regard to the effect of education respectively positive and significant. With regard to the fit indexes, Structural model of technology adoption trained in proper fit and thus the ability to use the community offers.
    Keywords: Training, Information echnology, communication, Technology acceptance model Structural equation}
  • سیروس قنبری، ایمان کریمی
    دنیای نوین در ایجاد پیشرفت های علمی و تامین رفاه نسبی آدمی موفق بوده و آنچه نتوانسته انجام دهد، پیشبرد اخلاق بشر است. با توجه به خلاهای باطنی و اخلاقی در جوامع امروزی و نیز دل مشغولی همیشگی بشریت به معنای زندگی، طرح معنویت یکی از مهم ترین موضوعاتی است که امروزه برای ایجاد پیوند میان ارزش های دنیای سنتی و دنیای نوین در حوزه های مختلف مورد توجه قرار گرفته است. سازمان ها به عنوان وجه غالب جوامع امروز، یکی از گسترده ترین حوزه های شکل گیری و توسعه سرمایه معنوی هستند. برای آنکه سرمایه معنوی در محیط کار نظام جمهوری اسلامی ایران عملیاتی و قابل بهره برداری شود، باید هوش معنوی کارکنان با توجه به آموزه های دین مبین اسلام بررسی شود؛ از این رو، در این مقاله با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی و تحلیلی ، ضمن تشریح مفهوم «هوش معنوی» و «سرمایه معنوی»، شاخص ها و مولفه های هوش معنوی شامل: «خودآگاهی، خودانگیختگی، ارزش محوری و چشم اندازمحوری، کل نگری، دگرخواهی، استقبال از تفاوت ها، استقلال رای، تواضع و فروتنی، تمایل به طرح چراهای بنیادی، توانایی تغییر چارچوب های ذهنی، استفاده مثبت از مشکلات و چالش ها و احساس رسالت» با تفحص در نهج البلاغه و تامل در کلام مولای متقیان حضرت علی (ع)، استخراج و تحلیل گردید. در نهایت، به برخی راهبردها برای بهره برداری موثر از هوش معنوی از منظر اسلام و نهج البلاغه پرداخته شده است.
    کلید واژگان: نهج البلاغه, معنویت, هوش معنوی, سرمایه معنوی}
    Siroos Ghanbari, Iman Karimi
    The modern world has been successful in terms of scientific developments as well as providing social welfare for its people. However, it has failed to promote ethics among human beings. Taking into account the ethical and spiritual gaps in the contemporary world and human's permanent preoccupation with the philosophy of life, spirituality discourse is one of most important issues that has been taken into account in order to link the traditional world values and modern ones. Organizations as one of the most prevalent bodies in today's societies are one of the most dominant areas where spiritual capital -based approaches are developing. Spiritual capital should be studied in the light of the doctrines of the manifest religion of Islam in order to make the work environment of the system of Islamic Republic of Iran operate. Therefore, in this paper based on library studies and descriptive and rational analysis along with the concept of "spirituality", "spiritual intelligence" and "spiritual capital, Extracted and were analyzed Spiritual Intelligence components the investigation Nahj Albalaghe and reflect on the words of The Lord of pious Hazrat Ali. Finally, some strategies for effective utilization of the spiritual capital discussed of Nahj Albalaghe and Islam.
    Keywords: Nahj Albalagheh, Spirituality, spiritual intelligence, spiritual capital}
  • محمدرضا اردلان، سیروس قنبری، فخرالسادات نصیری، ایمان کریمی
    زمینه و هدف
    یادگیری سیار (همراه) به عنوان مرحله جدیدی از توسعه یادگیری الکترونیکی، فرصت هایی را جهت انتقال اطلاعات و تقویت و بهبود یادگیری مادام العمر در دانشجویان علوم پزشکی ایجاد می کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر راهکارهای توسعه فن آوری سیار در جهت استقرار اثربخش یادگیری سیار در آموزش پزشکی بر اساس مدل پذیرش فن آوری (Technology acceptance model یا TAM) انجام گردید.
    روش کار
    این تحقیق بر حسب هدف، از نوع کاربردی و بر اساس شیوه جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری مطالعه را همه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال 1393 تشکیل دادند. حجم نمونه با استفاده از فرمول Cochran، 188 نفر به دست آمد. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های راهکارهای توسعه فن آوری سیار و مدل پذیرش فن آوری Davis استفاده شد. داده ها توسط ضریب همبستگی، آزمون t، تکنیک تحلیلی عاملی تاییدی، مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر به وسیله نرم افزارهای LISREL و SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    راهکارهای آموزشی، اداری- ساختاری، مدیریتی و انگیزشی- تفریحی به ترتیب بیشترین تاثیر معنی دار (در سطح 01/0) را بر روی برداشت ذهنی استادان از مفید بودن یادگیری سیار و نیز برداشت ذهنی آنان از آسانی استفاده از یادگیری سیار داشت. نتایج نشان داد که این دو مولفه بر اساس مدل TAM بر روی نگرش نسبت به استفاده و تصمیم به استفاده از فن آوری های سیار دارای اثرات مثبتی بود و از این طریق بر استفاده عملی از فن آوری های سیار توسط استادان در فعالیت های آموزشی و یادگیری، اثر مثبت و معنی داری (در سطح 01/0) دارند.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج به دست آمده، مدل پذیرش یادگیری سیار با توجه به راهکارهای ارایه شده توسعه فن آوری سیار در جامعه مورد مطالعه، تایید گردید و بر همین اساس، قابلیت به کارگیری در جامعه مورد نظر را دارد.
    کلید واژگان: فن آوری سیار, یادگیری سیار, مدل پذیرش فن آوری, معادلات ساختاری, تحلیل مسیر}
    Mohammad Reza Ardalan, Siroos Ghanbari, Fakhrossadat Nasiri, Iman Karimi
    Background and Objective
    Mobile learning, as a new stage of development in e-learning, provides opportunities for information transfer, and strengthening and improving lifelong learning in students of medical sciences. The present study was conducted to evaluate the effect of mobile technology solutions on effective deployment of mobile learning in medical education based on the Technology Acceptance Model (TAM).
    Methods
    This was an objective-based applied research and, based on the method of data collection, a descriptive survey. The statistical population consisted of all faculty members of the Hamadan University of Medical Sciences in 2014. The sample size (n = 188) was determined using Cochran formula. Data were collected using the Mobile Technology Development Strategies Questionnaires and Davis’ TAM. Data analysis was performed using the correlation coefficient, t-test, confirmatory factor analysis, structural equation modeling, and path analysis and LISREL and SPSS software.
    Results
    Instructional strategies, administrative-structural, managerial, and motivational–recreational, respectively, had the most significant effect (at the level of 0.01) on the teachers’ perception of the usefulness of mobile learning and the simplicity of its use. Based on TAM, these two components had positive effects on attitude toward using and deciding to use mobile technology. Thereby, they have significant positive effects on the application of mobile technology in teaching and learning by teachers (at the level of 0.01).
    Conclusion
    Based on these results, TAM was approved according to the guidelines provided on mobile learning development in the study population, and thus, has deployment potential in the target population.
    Keywords: Mobile technology, Mobile learning, Technology Acceptance Model (TAM), Structural equation, Path analysis}
  • فخرالسادات نصیری *، سیروس قنبری، محمدرضا اردلان، ایمان کریمی
    پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر کیفیت آموزش و کیفیت خدمات آموزشی بر تحلیل رفتگی آموزشی دانشجویان مبتنی بر مدل سرکوال انجام شد. این تحقیق بر حسب هدف کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های شهرستان همدان بودند که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود، 384 دانشجو به صورت تصادفی از چهار دانشگاه مستقر در شهر همدان (بوعلی سینا، علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان همدان، صنعتی همدان و آزاد اسلامی) انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسشنامه کیفیت آموزش، کیفیت خدمات آموزشی و تحلیل رفتگی آموزشی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل عاملی تاییدی و مدلسازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای LISREL و SPSS انجام شد. نتایج تحلیل روابط ساختاری نشان داد که کیفیت آموزش بر هر سه مولفه تحلیل رفتگی آموزشی تاثیر منفی و معنادار دارد، اما اثر کیفیت خدمات آموزشی فقط بر مولفه خستگی هیجانی منفی و معنادار است و به طور غیرمستقیم بر دو مولفه دیگر تحلیل رفتگی اثر معنادار ندارد. با توجه به نتایج پژوهش، نظرهای دانشجویان می تواند راهگشایی برای برنامه ریزی های موثر و مفید به منظور افزایش کیفیت و کمیت آموزش و پژوهش و کاهش تحلیل رفتگی آموزشی و کارآمد کردن دانشجویان باشد.
    کلید واژگان: کیفیت آموزش, کیفیت خدمات آموزشی, تحلیل رفتگی آموزشی, مدل سرکوال}
    Dr. Fakhrossadat Nasiri *, Dr. Siroos Ghanbari, Dr. Mohammad Reza Ardalan, Iman Karimi
    The present study was conducted to determine the effect of education quality and quality of educational services on academic burnout of graduate students based on Seroquel Model. A descriptive was chosen for this study. The population of the study was all graduate students in city of Hamadan's Universities. Using Cochran's formula for infinite population, 384 students were randomly selected from four universities. (Bu Ali Sina University, Medical Sciences University, Industrial University and Islamic Azad University). Three questionnaires including education quality, quality of educational services and academic burnout were used. Confirmatory Factor Analysis, Structural Equation Modeling and Path Analysis were utilized via LISREL and SPSS softwares. The results of structural relationships analysis revealed that education quality had negative and significant effect on three components of academic burnout. But the effect of quality of educational services only had negative and significant effect on component of emotional exhaustion. According to the results, student's opinions can pave the way for effective and useful planning to increase the quantity and quality of teaching and research in order to reduce educational burnout and increase student's efficiency.
    Keywords: Education quality, Quality of educational services, Academic burnout, SERVQUAL model}
  • اسفندیار آزاد مرزآبادی، ایمان کریمی
    مقدمه
    این پژوهش به منظور بررسی و رتبه بندی مشکلات کارکنان به منظور نیازسنجی در زمینه پژوهش های علوم رفتاری انجام شد. مشکلات مورد بررسی کارکنان در این پژوهش، مشکلات سازمانی، اقتصادی، فرهنگی، خانوادگی و وضعیت سلامت روان بود.
    روش
    این مطالعه از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی است که به دنبال شناخت مشکلات رفتاری کارکنان یک محیط نظامی می باشد. جامعه مورد مطالعه، کارکنان رسمی حوزه مرکزی یک محیط نظامی است که متناسب با حجم جامعه، 435 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند و در این راه از روش های دلفی و میدانی استفاده شده است. به منظور بررسی وضعیت روانی از پرسشنامه سلامت عمومی(GHQ) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آمار توصیفی و روش های آمار استنباطی مانند آزمون مقایسه میانگین ها و آزمون های من ویتنی(Mann-Whitney) و کوریسکال والیس (Kruskal-Wallis Test) با کمک نرم افزار SPSS استفاده شد.
    نتایج
    مقایسه میانگین ها نشان داد که به ترتیب مشکلات کارکنان عبارتنداز: مشکلات اقتصادی، سازمانی، خانواده، سلامت روان و فرهنگی. بیشترین مشکلات کارکنان در زمینه اقتصادی درآمد ناکافی، در محور سازمانی؛ مشکلات اقتصادی و ناکافی بودن تسهیلات و وام مسکن، در محور خانواده؛فقدان و کمبود دوره های آموزشی مورد نیاز خانواده ها، در محور سلامت روان حدود 19% افراد گرایش به علائم اختلال روانی و در محور فرهنگی ضعف خانواده ها و فرزندان جهت شرکت در مراسم مذهبی بود. همچنین نتایج حاصله با متغیرهایی همچون جنسیت، سن، تحصیلات، درجه، سابقه کاری و نوع مسکن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    بحث: نتایج این تحقیق نقش مهم نیازسنجی از طریق تحقیق مشارکتی که باعث شناسایی مشکلات و همچنین توانمندی کارکنان در این امر می گردد راگامی آغازین و اولیه برای توسعه پژوهش در حوزه سلامت نشان می دهد.
    کلید واژگان: مشکلات کارکنان, نیازسنجی, علوم رفتاری}
    Azad Marzabadi E., Karimi E
    troduction: This research was to investigate and rank the problems to the staff assessment was conducted in the field of behavioral science research. Problems was of the workers in the study of organizational problems، economic، cultural، family and mental health status.
    Method
    This study was a descriptive – analytical Staff in a military environment is looking to identify behavioral problems In this way، a library of methods، and the field is Commensurate with the size of the population، 435 individuals were selected using cluster sampling. In this way Is used the Delphi method and field. And to assess the mental state of the general health questionnaire (GHQ) was used. For data analysis using descriptive statistics and inferential statistics such as means comparison test and Mann-Whitney test (Mann-Whitney) and Kvryskal Wallis (Kruskal-Wallis Test) with the help of SPSS software was used.
    Results
    Comparison showed that the staff problems are: economic problems، institutional، family، mental health and culture. Most workers in the field of economic problems: insufficient income، Based on organizational and economic problems of inadequate facilities and Mortgage، The family-driven: the absence or lack of training for families، About 19% of people tend to focus on mental health disorder and The cultural center: poor families and children to participate in religious ceremonies. The results obtained with variables such as gender، age، education level، work experience and type of housing were analyzed.
    Discussion
    This study investigated the role of participatory needs assessment which identified problems and this is the first step in the empowerment and the development of health research shows.
    Keywords: Staff Problems, Need Assessment, Behavioral Sciences}
  • سیروس قنبری *، محمدرضا اردلان، ایمان کریمی
    اهداف
    دانشجویان رویکردهای مطالعه خود را براساس شیوه های ارزش یابی اساتید تنظیم می کنند. شیوه های فعلی ارزش یابی از آموخته های فراگیران دارای نارسایی هایی است. هدف این پژوهش، بررسی چالش های ارزش یابی از آموخته های دانشجویان در دانشگاه های علوم پزشکی و تاثیر این چالش ها بر رویکرد مطالعه عمل فکورانه بود.
    ابزار و
    روش ها
    این پژوهش توصیفی- پیمایشی در کلیه دانشجویان دوره کارشناسی، کارشناسی ارشد و مقطع علوم پایه دکترای حرفه ای دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال 1393 انجام شد و 357 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های شناسایی چالش های ارزش یابی دانشجویان و رویکرد مطالعه عمل فکورانه استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی، تکنیک تحلیل عاملی تاییدی و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای لیزرل و SPSS 20 انجام شد.
    یافته ها
    چالش های مربوط به عدم توجه به تفاوت های فردی (81/0) بیشترین و چالش های مربوط به عدم استفاده از ارزش یابی های غیرعینی (73/0) کمترین بار عاملی را داشتند. تاثیر چالش های ارزش یابی بر مطالعه عمل فکورانه دانشجویان 74/0- بود (01/0=p).
    نتیجه گیری
    هر چه تجربیات آموزشی برای دانشجویان محسوس و در محیط بیشتر تعاملی صورت بگیرد و به نوعی تفاوت های فردی و قابلیت های آنها شناسایی و به رسمیت شناخته شود، چالش های موجود در شیوه های فعلی ارزش یابی از دانشجویان به حداقل می رسد و رویکرد مطالعه عمل فکورانه را تحت تاثیر قرار می دهد.
    کلید واژگان: ارزشیابی, دانشجویان, علوم پزشکی, معادلات ساختاری}
    Ghanbari S. *, Ardalan M.R., Karimi I.
    Aims
    Students regulate their study approaches based on teacher evaluation practices. Current methods of evaluating the learners’ knowledge have shortcomings. The aim of this study was to evaluate the challenges of evaluation of learning of medical sciences universities’ students and the impact of these challenges on deliberate practice study approach. Instrument &
    Methods
    This descriptive-survey research was performed in all undergraduate، master، and medical students (basic sciences stage) students of Hamedan University of Medical Sciences in 2014 and 357 students were selected by random sampling. Data were gathered using recognizing the challenges of evaluation of students and Deliberate Practice Study Approach questionnaires. Data analyses were done by descriptive statistics، factor analysis technique and Structural Equation Modeling using LISREL and SPSS 20 software.
    Findings
    Challenges related to the lack of attention to individual differences (0. 81) had the highest and challenges related to the use of non-objective evaluation (0. 73) had the lowest loading factor. The effect of evaluation challenges on deliberate practice study approach was -0. 74 (p<0. 01).
    Conclusion
    More tangible the educational experiences for students and be done in more interactive environment and in a way their individual differences and abilities be identified and recognized، their challenges in the current practices of evaluation of students are minimized، and affected Deliberate Practice Study Approach.
    Keywords: Program Evaluation, Students Medical, Structural Equatio}
  • سیروس قنبری، محمدرضا اردلان، فخرالسادات نصیری، ایمان کریمی
    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی کارکنان در رابطه میان مدیریت اثربخش و تعالی سازمانی است. این پژوهش بر حسب هدف کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه های شهرستان همدان تشکیل می دهد، که با استفاده از نمونه گیری از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود، 392 کارمند بصورت تصادفی از چهار دانشگاه شهرستان همدان (بوعلی سینا، علوم پزشکی، صنعتی و آزاد اسلامی) انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش تحلیلی عاملی تاییدی و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای LISREL و SPSS انجام شد. نتایج تحلیل روابط ساختاری نشان داد مدیریت اثربخش با ضرایب مسیر بالایی که با سازه های توانمندسازی دارد می تواند عاملی موثر و قدرتمند برای توانمندسازی روان شناختی کارکنان محسوب شود و بترتیب بیشترین تاثیر را بر ابعاد احساس شایستگی، احساس موثر بودن، آزادی عمل و احساس معناداری کارکنان داشت. همچنین رابطه علی بسیار قوی میان ابعاد توانمندسازی روان شناختی کارکنان و تعالی سازمانی وجود داشت و نتایج بیانگر تاثیر بیشتر ابعاد احساس شایستگی و موثر بودن بر تعالی سازمانی بود.
    کلید واژگان: مدیریت اثربخش, توانمندسازی روان شناختی, تعالی سازمانی, منابع انسانی, کارکنان}
    Siroos Ghanbari, Mohammad Reza Ardalan, Fakhrossadat Nasiri, Iman Karimi
    The purpose of the present study Mediating role of psychological empowerment of employees in relation to the effective management and organizational excellence. This research is based on the target application is based on a description of the method of data collection survey. The population of the city of Hamadan University research represents all employees، Sample using Cochran''s formula for infinite population، 392 employees randomly from four universities in the city of Hamedan (Bu Ali Sina، Medical Sciences، industrial، Islamic Azad) were selected. Data collection questionnaires corporate identity and organizational capacities were evaluated. Data analysis using confirmatory factor analysis and structural equation modeling using LISREL and SPSS software was used. Analysis results show that the structural relationships، Effective management is that empowerment structures With high path coefficient، Could be a factor to be considered effective and powerful psychological empowerment of employeesAnd، respectively، the greatest impact on the sense of competence، sense of efficacy، freely acting a sense of meaningful staff. Also، a strong causal relationship was between psychological empowerment of employees and organizational excellence The results indicate a greater impact on feelings of competence and effectiveness of organizational excellence.
    Keywords: Effective management, Psychological Empowerment, organizational excellence, human resources, staff}
  • فخرالسادات نصیری*، سیروس قنبری، محمدرضا اردلان، ایمان کریمی
    اهداف
    ماهیت و نوع محتوای یادگیری در دروس مختلف علوم پزشکی، استفاده از امکانات چندرسانه ای را برای تسهیل یادگیری فراگیران ضروری نموده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آمادگی اساتید و زیرساخت های دانشگاه علوم پزشکی همدان در جهت استقرار اثربخش آموزش الکترونیک براساس مدل پذیرش فناوری بود.
    روش ها
    در این تحقیق کاربردی به روش توصیفی- تحلیلی که از نظر جمع آوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی است، 183 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال 1393 به روش نمونه گیری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران مورد بررسی قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه و یک چک لیست استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی، تکنیک تحلیلی عاملی تاییدی، مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر با کمک نرم افزارهای LISREL 8.5 و SPSS 18 انجام شد.
    یافته ها
    آمادگی اساتید فقط در حیطه های سطح دانش و پذیرش دانشجویان نسبتا مطلوب و در عوامل فرهنگی در سطح متوسط بود. در بخش زیرساخت ها، به ترتیب حوزه های دسترسی و رفرنس ها، نیروی انسانی و حمایت مالی مهم ترین مشکلات بودند. آمادگی اساتید و زیرساخت ها بر برداشت ذهنی از مفیدبودن و آسانی استفاده از آموزش الکترونیک تاثیر معنی دار داشتند و این دو مولفه روی نگرش نسبت به استفاده و تصمیم به استفاده از فناوری و درنتیجه، بر استفاده عملی از فناوری اثر مثبت و معنی دار داشتند.
    نتیجه گیری
    مدل پذیرش فناوری آموزش الکترونیک با توجه به تاثیر معنی دار آمادگی اساتید و زیرساخت های دانشگاه و شاخص های برازش مناسب، قابلیت به کارگیری در جامعه مورد نظر را دارد.
    کلید واژگان: علوم اطلاعات, یادگیری, مدل پذیرش فناوری, ابزار آموزشی}
    Nasiri F.S. *, Ghanbari S., Ardalan M.R., Karimi I
    Aims
    Nature and type of learning content in different medical science courses, makes using multimedia facilities essential to facilitate learners’ learning. This study aimed to investigate the impact of teachers’ preparedness and Hamedan Medical Sciences University infrastructures for effective implementation of e-learning technology based on Technology Acceptance Model (TAM).
    Methods
    In this descriptive-analytical study, 183 Hamedan Medical Sciences University faculty members were studied using random sampling method and Cochran formula in 2014. Data collected by two questionnaires and one check list. Data were analyzed using correlation coefficients, confirmatory factor analysis technique, structural equations modeling and path analysis using LISREL 8.5 software and SPSS 18.
    Findings
    Teachers preparedness was in the relatively ideal in the student's knowledge and acceptance domains and it was in the medium level in cultural factors domain. In the infrastructure sector, availability and references, human resources and financial support domains were the most important problems, respectively. Teachers’ preparedness and infrastructures had significant effect on the subjective perception of usefulness and ease of using of e-learning and these two components had positive and significant effect on attitude toward using and intention to use the technology and as a result using technology, practically.
    Conclusion
    E-learning technology acceptance model can be applied in the studied society due to the significant impact of teachers’ preparedness and university infrastructures and appropriate fitness indices.
    Keywords: Information Science, Learning, Faculty, Medical, Teaching Materials}
  • سیروس قنبری، محمدرضا اردلان، ایمان کریمی*، اسفندیار آزادمرزآبادی
    هدف این پژوهش تعیین رابطه بین خلاقیت و هوش هیجانی مدیران با میزان کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده درمدارس است.روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است، جامعه آماری شامل کلیه مدیران مدارس راهنمایی و متوسطه شهر اراک در سال تحصیلی 91-90است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی 144 مدیر انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته خلاقیت، پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی و پرسشنامه محقق ساخته کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده استفاده شد. یافته ها نشان داد کهوضعیتخلاقیت و هوش هیجانمدیرانمدارس بالاتر از حد متوسط قرار دارد وهمچنین میزان کاربستمولفه هایسازمانیادگیرندهدرمدارس مورد مطالعهبالاتر از حد متوسط میباشد بین میزان خلاقیت مدیران و کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده همبستگی مثبت و معنادار (224/0= r) در سطح 01/0 p< وجود دارد همچنین میزان خلاقیت مدیران با مولفه های آرمان مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی همبستگی مثبت و معنادار دارد.اما بین خلاقیت مدیران با دو مولفه دیگر سازمان یادگیرنده (قابلیت شخصی و الگوهای ذهنی) رابطه معنادارمشاهده نشد. بین هوش هیجانی مدیران و کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده همبستگی مثبت و معنادار (225/0= r) در سطح 01/0 p< وجود دارد همچنین بین هوش هیجانی مدیران با الگوهای ذهنی، آرمان مشترک و تفکر سیستمی همبستگی مثبت و معناداروجود دارد اما بین هوش هیجانی مدیران با دو مولفه دیگر سازمان یادگیرنده (قابلیت شخصی و یادگیری تیمی) رابطه معنادارمشاهده نشد.
    کلید واژگان: خلاقیت, هوش هیجانی, مولفه های سازمان یادگیرنده, مدیران}
    Siroos Ghanbari, Mohammad Reza Ardalan, Iman Karimi*, Esfandyar Azad Marzabadi
    The purpose of this research was to investigation relationship between creativity and managers emotional intelligence with applying the learning organization components in public guidance and high schools in Arak. The population included school managers in Arak. 144 managers were selected by proportional stratified random sampling. In order to gather data, two questionniares were made to assess scholar creativity and applying learning organization componenets. The Emotional Intelligence Questionnaire was also used. Results showed that creativity and emotional intelligence of school managers are above average. Also using components of learning in schools is higher than average. There is positive and significant correlation between managers creativity and learning organization application components level, also, manager's creativity level, have positive and significant correlation with shared vision, Team learning and systems thinking components. Howevere there was not any significant relationship between managers creativity and two other components of learning organization (i.e. personal competence and mental models). There was positive and significant correlation between managers emotional intelligence and learning organization application components level, also, managers emotional intelligence level, had positive and significant correlations with mental models, shared vision and systems thinking components. But there was not any significant relationship between managers emotional intelligence and two other components of learning organization (i.e. personal competence and team learning). furthermore.
    Keywords: creativity, emotional intelligence, learning organization components, managers}
  • ایمان کریمی، سیروس قنبری، محمدرضا اردلان، امیر میری
    آموزش و پرورش نهادی است که می باید حداقل یک گام ازنظر دانش، علم، فنون و الگوهای رفتاری از بقیه نهادها و موسسات جلوتر باشد، بنابراین نیازمند مدارسی است که نه تنها ازطریق ترویج و غنی سازی یادگیری، توانایی های سازگاری انسان با محیط را افزایش دهد، بلکه فرصت هایی برای توسعه خلاقیت و نوآوری انسان فراهم کند. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین خلاقیت مدیران با میزان کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده درمدارس انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران مدارس راهنمایی و متوسطه شهر اراک در سال تحصیلی 91-90 بود.که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی 144 مدیر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه خلاقیت با 29 سئوال و پرسشنامه کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده با 37 سئوال بود. ضریب پایایی پرسشنامه ها با استفاده ازضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 77/0و 93/0 محاسبه و قابل قبول بوده است. داده های پژوهش در دو سطح آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی (ضریب همبستگی، آزمون t، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون ساده) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که وضعیت خلاقیت مدیران مدارس بالاتر از حد متوسط قرار دارد و همچنین میزان کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده در مدارس مورد مطالعه بالاتر از حد متوسط می باشد. بین میزان خلاقیت مدیران و کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده همبستگی مثبت و معنادار (224/0= r) در سطح 01/0 = a وجود دارد. میزان گرایش مدیران به آرمان مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی از طریق خلاقیت آنها، قابل پیش بینی می باشد. اما بین خلاقیت مدیران با دو مولفه دیگر سازمان یادگیرنده (قابلیت شخصی و الگوهای ذهنی) رابطه معنادار مشاهده نشد.
    کلید واژگان: خلاقیت, مولفه های سازمان یادگیرنده, مدارس, مدیران}
    Siroos Ghanbari, Mohammad Reza Ardalan, Iman Karimi, Amir Miri
    Education is an institution that in terms of knowledge, science, technology, and behavior patterns is ahead of other institutions. Therefore, it requires schools to both promoting and enriching learning environment to enhance the ability of human adaptation, and providing opportunities for the development of creativity and innovation. The present study investigated relationship between managers Creativity and application of learning organization components in schools. The statistical population for the study included all secondary and high school principals of Arak city in the academic year of 2011-12. By proportional stratified random sampling, 144 principals were selected as sample population. Data collection tools included the creativity questionnaire with 29 questions and application component LO questionnaire with 37 questions. The reliability of the questionnaires gained acceptable coefficient using Cronbach's alpha. Creativity of school principals showed above average as well as components of the application of learning. The results indicate that there is positive (r= 0.224) and significant at the 0.01 level correlation between Creativity of school principals and learning organization application components level. School principal's attitudes towards Shared vision, Team learning and Systems Thinking through their Creativity, is predictable. But there was no significant relationship between managers Creativity and two other components learning organization (Personal competence and mental models).
    Keywords: Creativity, Learning Organization components, School principals}
  • رسول فانی خیاوی، علی ایوبیان*، کاظم بنی هاشم، ایمان کریمی، محمدکریم بهادری
    اهداف

    از آنجا که ارزشیابی پیشرفت تحصیلی از مهم ترین فعالیت های آموزشی مدرسان و مربیان است، این فرآیند باید در سراسر دوره آموزش جریان داشته باشد. مدرسان دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی موظف هستند که در ارزشیابی از آموخته های دانشجویان، اصول علمی را رعایت کنند. هدف این پژوهش شناسایی و تعیین میزان پایبندی مدرسان دانشگاه های آزاد اسلامی نسبت به اصول علمی طراحی آزمون های پیشرفت تحصیلی بود.

    روش ها

    پژوهش توصیفی حاضر در جامعه آماری امتحانات دروس ارایه شده در واحدهای دانشگاه های آزاد اسلامی استان اردبیل در پایان نیمسال اول سال تحصیلی 90-1389 انجام شد. 48 نمونه به روش طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته شامل دو بخش متغیرهای جمعیت شناختی و 32 سئوال در 5 حیطه های محتوی، بودجه بندی، توانایی پاسخدهی دانشجویان، طراحی از آسان به مشکل و زمانبندی سئوالات بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 19 و آزمون های T مستقل، همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس یک طرفه تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    بین میزان پایبندی به رعایت اصول علمی طراحی سئوالات آزمون پیشرفت تحصیلی و سطح مدرک تحصیلی، جنسیت و ارتباط درس با تخصص ارتباط معنی داری مشاهده نشد (05/0<p). نوع استخدام بر میزان پایبندی به رعایت اصول علمی طراحی سئوالات آزمون پیشرفت تحصیلی اثر معنی دار داشت و اعضای رسمی هیات علمی طراحی بهتری داشتند. میانگین امتیاز رعایت اصول علمی در حیطه زمانبندی سئوالات (65/0±08/4) بیشتر از بقیه حیطه ها بود.

    نتیجه گیری

    مدرسان دانشگاه آزاد اسلامی به رعایت اصول علمی طراحی آزمون های سنجش پیشرفت تحصیلی پایبندی زیاد دارند.

    کلید واژگان: پایبندی, یادگیری, آزمون های پیشرفت تحصیلی, دانشگاه}
    Fani Khayavi R., Ayoubian A., Banihashem K., Karimi I., Bahadori M.K
    Aims

    Since the evaluation of educational progression is of the most important educational activities of teachers and trainers، this process must flow all over the education period. Teachers of universities and high education organizations are required to hold scientific principles in assessment of student learning. The purpose of this study was to identify and determine the level of Islamic Azad University Teachers’ adherence to scientific principles of designing academic progression tests.

    Methods

    The current descriptive research was performed in statistical society of the examinations of presented courses of Islamic Azad University of Ardebil province’s units by the end of the first semester of 2010-2011 academic years. 48 samples were selected by using stratified random sampling method. Data were collected via a researcher-made questionnaire consisted of two parts of demographic variables and 32 questions in 5 areas of content، budgeting، student s’ ability to answer the questions، designing from easy to difficult and timing. Data were analyzed by SPSS 19 software and independent T، ANOVA and Pearson correlation tests.

    Results

    No significant relation was seen between the level of adherence to scientific principles of designing academic progression tests and teachers’ position، gender and expert relation to the taught course (p>0. 05). Employment type was significantly effective on adherence to scientific principles of designing academic progression tests and faculty members had better designing. Average of scientific principles holding score was more in question timing (4. 08±0. 65) than other areas.

    Conclusion

    Islamic Azad University Teachers have high adherence to scientific principles of designing academic progression tests.

    Keywords: Learning, Education, University}
  • فخرالسادات نصیری، سیروس قنبری، سید رسول عمادی، ایمان کریمی
    این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سلامت عمومی و سلامت سازمانی کارکنان رسمی دانشگاه های غرب کشور(دانشگاه بوعلی سینا همدان، دانشگاه کردستان، دانشگاه رازی کرمانشاه و دانشگاه ملایر)انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را 1334 نفر از کارکنان(908 نفر مرد و426 نفر زن) تشکیل دادند که از این تعداد با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای- نسبتی تعداد727 نفر(491 نفر مرد و236نفر زن) انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه استاندارد سلامت سازمانی و پرسشنامه سلامت عمومی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش های آمار توصیفی و نیز از ضریب همبستگی پیرسون، آزمونt برای گروه های مستقل و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد هفت گانه سلامت سازمانی از دیدگاه کارکنان دانشگاه های غرب کشور بالاتر از سطح متوسط است، ولی کارکنان از نظر سلامت عمومی در وضعیت مرزی قرار دارند. همچنین بین سلامت عمومی و سلامت سازمانی کارکنان ارتباطی وجود ندارد. سایر نتایج پژوهش نیز نشان داد بین میزان سلامت عمومی کارکنان در ابعاد چهارگانه به لحاظ جنسیت تفاوت معناداری وجود دارد و میزان سلامت روانی مردان بهتر از زنان است، اما از نظر سنوات خدمت و میزان تحصیلات تفاوت معنادار وجود ندارد، لذا می توان گفت میزان سلامت روانی کارکنان با سنوات خدمتی متفاوت، یکسان است. همچنین میزان سلامت روانی در میان کارکنان با توجه به سطوح تحصیلات آن ها نیز یکسان است و در نهایت اینکه متغیرهای نفوذ مدیر، ساخت دهی، پشتیبانی منابع، روحیه و تاکید علمی با اطمینان 95/0 می توانند تغییرات مربوط به سلامت عمومی را پیش بینی کنند، ولی متغیرهای یگانگی نهادی و ملاحظه گری ارتباط معناداری با سلامت عمومی نداشتند.
    کلید واژگان: سلامت سازمانی, سلامت روانی, دانشگاه های غرب کشور}
    Fakhrossadat Nasiri, Siroos Ghanbari, Seyed Rasol Emadi, Eiman Karimi
    Considering the relationship between individuals and their group، it is expected that the psychological wellbeing of the individual being related to that of the organization. To explore this relationship، a sample of 724 tenured staff members of the four universities in the western region of Iran was randomly selected from among a population of 1334. Two questionnaires were used to assess the two constructs. The data analyses revealed that the organizational wellbeing is above average from the respondents'' perspective، while their own general wellbeing is on borderline. Surprisingly، no relationship between the organizational and individual wellbeing was demonstrated. Men، however، seem to be healthier than women، while levels of education and experience does not affect psychological wellbeing of the staff.
    Keywords: Organizational wellbeing, psychological wellbeing, university staff, western Iran universities}
  • فخرالسادات نصیری، سید رسول عمادی، ایمان کریمی، سمیرا روزبهانی
    هدف از این پژوهش، بررسی عوامل موثر بر ایجاد زیرساخت های مدیریت دانش در دانشگاه بوعلی سینا همدان بود. این تحقیق از نوع توصیفی است و جامعه آماری آن را کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه بوعلی سینا تشکیل می-دهند(307N=) که از میان آنها، حجم نمونه آماری محاسبه شده از طریق جدول کرجسی و مورگان 186نفر بودند. همچنین، این تعداد به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته مدیریت دانش بود، و در آن از پنج شاخص مهم و موثر بر مدیریت دانش استفاده شدکه شامل فرهنگ سازمانی، یادگیری سازمانی، فناوری اطلاعات، منابع انسانی و حمایت مدیران عالی است. جهت سنجش روایی پرسشنامه، از روایی محتوایی و صوری استفاده شد و پایایی آن نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ بررسی و مقدار 81/0 محاسبه گردید. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش های مناسب آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که در دانشگاه بوعلی سینا جهت استقرار مدیریت دانش، فناوری اطلاعاتی، حمایت مدیران عالی و یادگیری سازمانی از عوامل تاثیرگذار هستند، ولی نیروی انسانی و فرهنگ سازمانی تاثیر بسیار کمی بر آن دارد.
    کلید واژگان: مدیریت دانش, فناوری اطلاعات, فرهنگ سازمانی, حمایت مدیران عالی, یادگیری سازمانی, منابع انسانی}
    Fakhrossadat Nasiri, Seyed Rasoul Emadi, Eiman Karimi, Samira Rouzbahani
    The main purpose of this research is the study of factors affecting the creation of knowledge management underlying structure in Bu-Ali-Sina University. The research method is survey one. The statistical populations are all faculty members of Bu-Ali-Sina University and their number is about 307 persons. Using ratio stratified sampling method and kerjcie and morgan table about (786) person were selected as statistical sample.The data gathering instrument was a research made questionnaire of kowlege management that included five efficient criteria of knowledge management i.e.organizational culture, organizational learning, information technology, human resources, and senior official’s support. Content and face validity methods were used to assess reliability cronbach’s Alpha was applied (0/81). The statistical method were both descriptive and inferential including T-test. Research findings show that from Bu-Ali-Sina faculty members view point for creation of knowledge management factors such as information technology, senior managers support and organizational learning are significant efficient but factors including organizational culture and manpower have lower effect.
    Keywords: knowledge management, information technology, organizational culture, organizational learning, human resources}
  • ایمان کریمی، سیروس قنبری
    پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده در مدارس راهنمایی و متوسطه ی شهر اراک انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی است، جامعه ی آماری شامل کلیه ی مدیران مدارس راهنمایی و متوسطه ی شهر اراک در سال تحصیلی 90-91 است که براساس جدول کرجسی و مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی 144 نفر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ی کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده با 37 سوال و با ضریب پایایی 93/0 بوده است. داده های پژوهش در دو سطح آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی(آزمون t تک گروهی و آزمون t برای گروه های مستقل) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد میزان کاربستهمه ی مولفه هایسازمانیادگیرنده(قابلیت شخصی، الگوهای ذهنی، آرمان مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی) درمدارس مورد مطالعه،بالاتر از سطح متوسط بود و بین نظرات مدیران به لحاظ جنسیت در خصوص میزان کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده در مدارس تفاوت معنادار مشاهده شد؛ اما بین نظرات مدیران مدارس راهنمایی و متوسطه، نسبت به میزان کاربست مولفه های سازمان یادگیرنده تفاوت معنادار مشاهده نشد.
    کلید واژگان: سازمان یادگیرنده, قابلیت شخصی, الگوهای ذهنی, آرمان مشترک, یادگیری تیمی و تفکر سیستمی}
    Karimi. I., Ghanbari. S.
    The main purpose of this research is to study the application rate of learning organization’s indicators in guidance and secondary schools in Arak city. The method of research was descriptive- surveying. The statistical population included all principals of guidance and secondary school of Arak city at (90-91) academic year. Using ratio stratified random sampling method and Kerjcie & Morgan table about 144 principals selected as statistical sample. the data gathering instrument were researcher made questionnaire that its reliability using Cronbach’s alpha coefficient computed about. /93 and the statistical methods were descriptive statistic indices such as frequency, percent, standard deviation & one sample and independent t-test. The findings showed that the rate of all component (personal competences, mental models, shared vision, team learning & systematic thinking) were over than average & there is significant differences between male and female principals due to using of learner organization component but this different between guidance and secondary school principal wasn’t significant.
    Keywords: Learning organization, Personal competences, Mental models, Shared vision, Team learning, Systematic thinking}
  • شهرام وهدانی، کارولوکس، ایمان کریمی
    تحلیل دو بعدی دره های V شکل پر از رسوب نیاز به محاسبات عددی پیچیده ای دارد که معمولا هر مورد خاص توسط برنامه هایی با امکانات احتساب اثر اندرکنش تحلیل می گردد.در این تحقیق روشی برای ترکیب سیستم نوروفازی و برنامه تحلیل اندرکنش به منظور تعیین پاسخ این دره ها و نیز قوانین حاکم بر رابطه بین مشخصات دره و پاسخ آن به تحریک به صورت قوانین فازی ارائه شده است. با استفاده از برنامه تحلیلی مجموعه ای از داده های طیف پاسخ دره های متفاوت بدست آمده و با تعلیم سیستم نوروفازی بوسیله این داده ها پاسخ برای موارد جدید بدون نیاز به مدل عددی محاسبه شده است. همچنین سعی شده است از قوانین فازی بدست آمده برای شناخت کلی از سیستم وتحصیل پاسخ در مواردی که اطلاعات قطعی در دست نیست استفاده شود.
    کلید واژگان: تشدید امواج, دره های Vشکل, روش های هوشمند, فازی, شبکه های عصبی}
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • ایمان کریمی
    کریمی، ایمان
    دانشجوی دکتری برنامه ریزی درسی، دانشگاه اصفهان
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال