به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب بتول دوست محمدی

  • بتول دوست محمدی، علی رفیعی مقدم*، محمد اکبری
    جهانی سازی و گسترش مهاجرت ، ساختار خانواده ها را ازطریق ازدواج افراد دارای پیشینه مذهبی متفاوت تحت تاثیر قرار داده است. تفاوت مذهبی زوجین در نخستین گام بر دایره همسر گزینی افراد وفرزندان حاصل از این ازدواج ها تاثیر مستقیم می گذارد.  در این بین ، ازدواج بین افراد متعلق به ادیان ابراهیمی رواج بیشتری دارد . به همین علت هدف پژوهش حاضر تحلیل ساختار خانواده (دایره همسر گزینی) در ادیان ابراهیمی و تبیین انطباق آن با تیوری های روانشناختی است. روش تحقیق ، تطبیقی کیفی و برای جمع آوری داده ها از روش اسنادی و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوی تجمعی استفاده شد. اولین یافته پژوهش نشان داد که بین همه ادیان ابراهیمی از لحاظ توجه به ساختار همسر گزینی شباهت وجود دارد. این ساختار مبتنی بر تمایز افراد محرم از افراد نامحرم است. یافته دوم تحقیق نشان می دهد گستره ساختار خانواده از لحاظ دایره همسر گزینی در یهودیت گسترده ، در مسیحیت محدود و در اسلام در حد واسط این دو دین قرار دارد. سومین یافته نشانگر آن است که هر سه دین اسلام ، مسیحیت ویهود در تعیین دایره همسر گزینی از تیوری تنفر طبیعی وانسجام خانواده پشتیبانی کرده و نظرات فروید و فوکو را مورد توجه قرار نمی دهند.  با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد تیوری های روانشناختی می توانند چشم اندازهای جدیدی برای تبیین ساختار خانواده در اختیار متخصصان علوم دینی قرار دهند. همچنین این تیوری ها می توانند زمینه های مشترک تربیتی برای تحلیل دایره همسر گزینی در نسل جوانی ایجاد کنند که حاصل ازدواج والدینی می باشند که فاقد اشتراک مذهبی هستند.
    کلید واژگان: ادیان ابراهیمی, خانواده, ازدواج, ساختار فیزیولوژیکی, نظریه های روانشناسی}
    Batoul Doust Mohammadi, Ali Rafiei Moghadam *, Mohammad Akbari
    Globalization and the spread of immigration have affected family structure through the marriage of people with different religious backgrounds. In the first step, religious differences directly affect the circle of marriage. In the meantime, marriage is more common among people belonging to the Abrahamic religions. The purpose of this study was to analyze the family structure (circle of marriage) in the Abrahamic religions and explain its compatibility with psychological theories. The research method was comparatively qualitative and for data collection and analysis the documentary method and cumulative content analysis method were used respectively. The first research finding revealed that there is a similarity between all Abrahamic religions in terms of attention to the structure of marriage. This structure is based on the distinction between Mahrams and Non-mahrams. The second finding shows that the scope of family structure in terms of the circle of marriage in Judaism is extensive, in Christianity is limited and in Islam is between the two religions. The third finding indicated that all three religions of Islam, Christianity and Judaism, in defining the circle of marriage, support the theory of “natural hatred” and family cohesion and do not take into account the views of scientists like Freud and Foucault. According to the research findings, it seems that psychological theories can provide new perspectives to explain the structure of the family to religious scholars. Also, these theories can provide common intellectual and educational backgrounds for analyzing the circle of marriage in the young generation regardless of religious affiliations.
    Keywords: Abrahamic Religions, Family, Marriage, Physiological structure, Psychological theories}
  • بتول دوست محمدی، علی رفیعی مقدم*، محمد اکبری
    زمینه و هدف

    قاعده فقهی قوامیت رجال بر زنان بر اساس آیه 34 سوره مبارکه نساء است که منشا قواعد و قوانین بسیار در فقه و حقوق به ویژه در حقوق خانواده و روابط زن و مرد شده است. سرپرستی مرد بر زن در نظام اسلامی در مواردی از قبیل تمکین زن از شوهر؛ تعیین محل سکونت؛ حق مخالفت مرد با شغل زن؛ تابعیت؛ ولایت شوهر بر اطفال و... جلوه کرده است. لذا این سوال مطرح است که آیا این قاعده می تواند علت سرپرستی مردان بر زنان باشد؟

    روش شناسی

    این مقاله به شیوه تحلیلی- توصیفی نگارش یافته است.

    یافته ها و نتایج

    بعضی دیدگاه ها در تفسیر آیه «بما فضل الله بعضهم علی بعض» بیش از ده مورد را در اثبات برتری مردان بر زنان برشمرده اند؛ برتری در عقل، زیادی دین و یقین در مردان، تحمل شداید و کارهای سخت و سنگین، فیزیک بدنی مردان، پرداخت نفقه و مخارج خانه و در آخر حکم و امر الهی. عده ای معتقدند؛ بهترین تفسیر از آیه مذکور، با توجه به سیاق آیات قبل و بعد و حتی صدر و ذیل آیه، مربوط به روابط زن و مرد در خانواده است. عده دیگر با تعمیم علت هایی همانند قوای عقلانی، حکم آیه را به جامعه تسری داده و معتقد به سرپرستی نوع مردان بر نوع زنان هستند، گرچه دلایل علمی محکمی وجود دارد که تفاوت زیستی مردان و زنان را جز در امور جنسی، به شدت نفی می کند.

    کلید واژگان: قوامیت مردان بر زنان, مغالطه طبیعت گروانه, نژاد پرستی, برتری جنسیت}
    Batool Doust Mohamadi, Ali Rafiee Moghadam *, Mohamad Akbari

    3 jurisprudential rules The authority of men over women is based on verse 34 of Surah An-Nisa ', which is the source of many rules and regulations in jurisprudence and law, especially in family law and male-female relations. Male domination over women in our system, in cases such as the wife's obedience to her husband; Determining the location; The right of a man to oppose a woman's job; Citizenship; Husband's guardianship has affected children and many other cases. There have been different and sometimes conflicting interpretations of this verse. Some commentators in the interpretation of the verse "By the grace of God, some of them are Ali" some have mentioned more than ten cases in proving the superiority of men over women: Alimony and household expenses, and finally the divine decree. Some believe; The best interpretation of the above verse, according to the context of the verses before and after and even the beginning and the end of the verse, is related to the relations between men and women in the family. Others, by generalizing causes such as rational powers, have extended the ruling of the verse to society and believe in the guardianship of men over women. . However, there is strong scientific evidence that strongly denies the biological difference between men and women in sexual matters; But assuming the acceptance of the theory that in the real world, in the nature of human beings,

    Keywords: The dominance of men over women, the fallacy of nature, racism, the superiority of gender}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال