بهزاد غلامعلیئی
-
مقدمهدیابت یک بیماری ناتوان کننده است که بر عملکرد شغلی و کیفیت زندگی افراد تاثیر منفی دارد. کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو به دلیل مزمن بودن بیماری، ایجاد ناتوانی و از کار افتادگی و همچنین نیاز به مراقبت مادام العمر، شدیدا تحت تاثیر بیماری و عوارض آن قرار می گیرد. مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین عزت نفس، تاب آوری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شهر همدان انجام گرفت.روش کاردر این مطالعه مقطعی (توصیفی_تحلیلی)، 186 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو دارای پرونده در مرکز دیابت شهر همدان در سال 1394مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها شامل: پرسشنامه های عزت نفس کوپراسمیت، تاب آوری کانر-دیویدسون و کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و آزمون تی مستقل مورد بررسی قرار گرفت.یافته هادو متغیر عزت نفس (0/001>P) و تاب آوری (0/02=P) ارتباط همبستگی معناداری با کیفیت زندگی بیماران دیابتی داشتند، اما تحلیل رگرسیون نشان داد تنها عزت نفس می تواند کیفیت زندگی را به طور معناداری پیش بینی نماید (0/001>P). بین جنسیت و کیفیت زندگی (0/021=P)، عزت نفس (0/02=P) و تاب آوری (0/008=P) بیماران دیابتی اختلاف معناداری وجود داشت.نتیجه گیریبا افزایش عزت نفس و تاب آوری در بیماران مبتلا به دیابت کیفیت زندگی آنها بهبود خواهد یافت. ارائه راهکارهای مناسب جهت افزایش عزت نفس و تاب آوری در بیماران دیابتی موجب اصلاح و ارتقای کیفیت زندگی این بیماران خواهد شد.کلید واژگان: دیابت, عزت نفس, تاب آوری, کیفیت زندگیIntroductionDiabetes is a debilitating disease negatively affects the job performance and quality of life of patients. Since type 2 diabetes is a chronic disease and creates disability and the patients need lifetime care, the quality of life in patients is highly affected by this disease and its implications. This study aimed to determine the relationship between self-esteem, resilience and quality of life among patients with type 2 diabetes in Hamadan City.MethodsIn this analytical cross-sectional study, 186 patients with type 2 diabetes who had medical records in Hamadan Diabetes Center were examined, in 2015. Data collection instruments included: Coppersmiths self-esteem inventory, Connor-Davidson resilience scale and the World Health Organizations quality of life questionnaire. Data analysis was performed via SPSS 19 software utilizing descriptive statistics, Pearson correlation, multiple regression and independent T-test.ResultsTwo variables: self-esteem (PConclusionThe quality of in patients with diabetes is improved life with increasing self-esteem and resilience of them. Offering suitable strategies to raise self-esteem and resilience in diabetic patients causes an improvement of quality of life in these patients.Keywords: Diabetes, Self-esteem, Resilience, Quality of life
-
زمینه و هدفچاقی یکی از اختلالات تغذیه ای شایع در تمام دنیا است. با توجه به مطالعات گسترده انجام شده با نتایج متفاوت، درخصوص شیوع چاقی در نوجوانان سطح کشور، مطالعه متاآنالیز حاضر با هدف دستیابی به یک میزان دقیق و معتبر برای برنامه ریزان انجام شد.روش بررسیتمامی مطالعات مقطعی صورت گرفته در زمینه شیوع چاقی در نوجوانان ایران بدون هرگونه محدودیت در پایگاه های داخلی و بین المللی شامل: Scopus، Iranmedex، SID، Magiran و Pubmed در مردادماه سال 1394 استخراج شدند. از مدل اثرات تصادفی در سطح اطمینان 95% جهت آنالیز داده ها و به دست آوردن یک اندازه خلاصه استفاده شد. ناهمگونی بین نتایج با استفاده از آزمون آماری I2 مشخص گردید.یافته هادر این بررسی، 24 مقاله معیارهای ورود به مطالعه را داشتند. طبق مطالعات، شیوع چاقی در نوجوانان ایرانی برابر 7/4% (فاصله اطمینان 95%: 8/5-4/1)بوده و شیوع چاقی در پسرها بیشتر از دختران گزارش شده است (56/5% در مقایسه با 32/4%).نتیجه گیریبا توجه به تغییرات سبک زندگی، همچنین ترویج الگوهای بد غذایی در جوامع امروزی، لزوم برنامه ریزی و اجرای برنامه های مداخله ای در این خصوص جهت این طیف سنی در سطح خانواده، مدارس و جامعه ضروری است.کلید واژگان: شیوع, چاقی, متاآنالیز, نوجوان, ایران
-
مقدمهازدواج و تشکیل خانواده یکی از عوامل موثر در بهداشت روان و شیوه ی زندگی افراد محسوب می شود که نقش آن در کاهش نابسامانی های فردی و اجتماعی مشخص گردیده است. به منظور برنامه ریزی اصولی و بالابردن سطح آگاهی جوانان از معیارهای صحیح ازدواج، اطلاع از نظرات آنان ضروری است، لذا این مطالعه با هدف تعیین معیارهای ازدواج در زوجین شرف ازدواج مراجعه کننده به مرکز مشاوره ازدواج شهرستان تویسرکان در سال 1394 انجام شد.روش کارمطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی_تحلیلی بود که بر روی 204 نفر از زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره ازدواج، به روش نمونه گیری در دسترس و در سال 1394 انجام گرفت. ابزار پژوهش شامل فرم مشخصات فردی و پرسشنامه اولویت بخشی ملاک های همسرگزینی (PCSS) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری کای دو و ضریب همبستگی اسپیرمن و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 در سطح خطای کمتر از 0/05 انجام گردید.یافته هانتایج نشان داد که از بین معیارهای ازدواج، 183 نفر (89/5 درصد) عشق و علاقه، 179 نفر (89/7 درصد) عفت و پاکدامنی و 177 نفر (86/8 درصد) سلامت روانی را انتخاب کردند. زوجین ساکن مناطق شهری در سنین بالاتر ازدواج نمودند. بین معیارهای درآمد و شغل با جنس زوجین ارتباط معناداری وجود داشت (0/05>P).نتیجه گیریبرگزاری کلاسهای آمادگی ازدواج به صورت هدفمند و با شناسایی دقیق نیازهای آموزشی گروه هدف و در زمان مناسب به منظور ایجاد نگرش صحیح در معیارهای انتخاب همسر لازم می باشد.کلید واژگان: معیارهای ازدواج, مرکز مشاوره, زوجین در شرف ازدواجIntroductionMarriage and family are one of the factors in mental health and individuals life styles and its role in reducing personal and social disruptions is known. In order to plan properly and increase youths awareness of right marital criteria, it is necessary to know their viewpoints. Therefore, this study was designed to determine the criteria of married couples about to get married referred to the Marriage Counseling Center of Tuyserkan City in 2015.MethodsThis study was a cross-sectional descriptive-analytic study that was conducted on 204 couples referred to the marriage counseling center, who were selected by the available sampling method, in 2015. The research instrument was a questionnaire including demographic characteristics and preference criteria of spouse selection inventory (PCSS). The data were analyzed by using the chi-square and Spearman correlation test, using SPSS version 17 at the level of error of less than 0.05.ResultsThe results showed that among married criteria, 183 persons (89.5%), 179 persons (87.7%) and 177 persons (86.8%) chose love, chastity and mental health. Couples in urban areas married at higher ages. Also, there was a significant relationship between income and occupation and the gender of the couples (PConclusionIt is essential to hold marriage preparation courses targeting and identifying desire educational needs of the target group in the appropriate time to create right attitude in mate selection criteria..Keywords: Marriage criteria, Counseling center, Couples about to get married
-
یکی از عوامل موثر در عدم موفقیت در مبارزه با بیماری سل، تاخیردر تشخیص بیماری و شروع درمان به موقع آن میباشد. مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر در تاخیر تشخیص بیماری سل در شهرستان آبادان طی سال های 1389 تا 1392 انجام شد.
در این مطالعه کوهورت گذشته نگر 367 بیمار مبتلا به سل شهرستان آبادان وارد مطالعه شدند. تاخیر در تشخیص شامل فاصله زمانی از شروع علایم تا زمان تشخیص بود که برابر و بیشتر از 3 ماه در نظر گرفته شد. جهت جمعآوری اطلاعات از چک لیستی شامل: جنسیت، محل سکونت، گروه سنی و زمان تشخیص و همچنین متغیرهای بالینی شامل نوع سل، نتیجه آزمایشگاهی اسمیر خلط بدو درمان، وضعیت ابتلا به HIV و گروه درمانی استفاده شد. به منظور تعیین ارتباط بین متغیرهای مورد مطالعه با تاخیر در تشخیص از آزمون کای مربع استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار Stata نسخه 12، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
از مجموع 367 بیمار مبتلا به سل (68%) 250 نفر مرد و (1/86%) 316 بیمار ساکن مناطق شهری بودند. مدت زمان تاخیر در تشخیص بیماری در بین مناطق شهری و روستایی اختلاف معناداری داشت (025/0=P) به نحوی که در مناطق روستایی نسبت به مناطق شهری، بیماران با تاخیر شناسایی شده بودند. تاخیر در تشخیص در موارد مبتلا به HIV نسبت به بیماران غیر مبتلا کمتر بود (04/0=P). میانه تاخیر در تشخیص بیماران 2 ماه بود.
تاخیر تشخیص در شناسایی بیماری سل در مردان و در مناطق روستایی بیشتر بود. بنابراین، بایستی برنامههای بیماریابی در بین مردان و همچنین در مناطق روستایی تقویت گردد.کلید واژگان: تاخیر تشخیص, سل, آبادانNafas Journal, Volume:3 Issue: 2, 2016, PP 27 -33Delay in diagnosis and timely beginning of treatment are among the effective factors on successful fight against tuberculosis. This study aimed to identify the factors leading to delayed diagnosis of tuberculosis in Abadan during 2010-2013. As a retrospective cohort study, 367 patients with tuberculosis were studied in Abadan. The delayed diagnosis was defined as the 3 month or higher interval from onset of symptoms until diagnosis. Data were collected by the prepared check list including gender, residence location, age group and time of diagnosis, together with the clinical variables including type of tuberculosis, sputum smear test result, HIV status and treatment groups. The chi-square test was applied to evaluate any relationship between variables and delay in diagnosis. Data were statistically analyzed by STATA version 12. Among the 367 enrolled tuberculosis patients, 250 (68%) were male and 316 (86.1%) participants were living in urban areas. Delayed diagnosis was significant different between the residence locations (p=0.025) i.e. delay in rural area was higher than urban areas. Furthermore delay in diagnosis of HIV positive cases was lower than HIV negative patients (p=0.025). Median of delay was 2 months. The delay in tuberculosis diagnosis was higher in men and in rural areas. Thus, patient screening programs should be strengthened, especially for men and rural areas.
Keywords: Delay in diagnosis, Tuberculosis, Abadan -
یکی از اهداف توسعه هزاره سوم کاهش 50% میزان مرگ از بیماری سل در سال 2015 در مقایسه با سال 1990 است. هدف از این مطالعه تعیین عوامل مرتبط با مرگ در بیماران مبتلا به سل در شهرستان آبادان طی سالهای 1388 تا 1392 بود.
مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد که در آن کلیه موارد مبتلا به سل شهرستان آبادان شامل 367 بیمار طی سال های 1388 تا 1392 مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات بیماران مسلولی که ازطریق برنامه نرمافزاری ثبت بیماران مسلول (Tuberculosis Register) و همچنین دفاتر ثبت بیماران در مرکز بهداشت شهرستان شناسایی شده بودند، استخراج گردید.
از مجموع 367 بیمار مسلول شناسایی شده، (8/9%) 36 بیمار فوت کرده بودند. شانس مرگ در افرادی که اسمیر خلط بدو درمان آنها 3+ بود، 8/12 برابر بیمارانی بود که اسمیر بدو درمان 1+ داشتند. بیماران با گروه 2 درمانی (شامل بیماران عود، شکست درمان و غیبت از درمان) به شکل معنیداری 87/2 برابر شانس مرگ بیشتری نسبت به بیماران جدید که در گروه یک درمانی میگنجند، داشتند.
عواملی مانند گروه درمانی و تعداد اسمیر خلط مثبت در میزان مرگ و میر بیماران مسلول موثر هستند. لازم است سطح حساسیت سیستم بهداشت و درمان جهت شناسایی و درمان به موقع و مطابق با پروتکل بیماران در جهت کاهش میزان شکست درمان، عود و از همه مهمتر کاهش مقاومت بیمار به درمان، افزایش یابد.کلید واژگان: سل, مرگ, آبادان, عوامل خطرNafas Journal, Volume:3 Issue: 1, 2016, PP 24 -30One of the Millennium Development Goals is 50% reductions in tuberculosis (TB) mortality rates by 2015, compared to 1990. This study was aimed to determine the factors associated with mortality in patients with tuberculosis in the city of Abadan during 20092013. The present cross-sectional survey studied all of the registered tuberculosis cases in Abadan during 2009 to 2013. The patients’ information were provided through tuberculosis registration software, together with patients’ records in health centers of Abadan. Among of the total 367 identified TB patients, 36 (%9.8) patients have been passed away. The mortality relative risk of patients with early treatment 3+ sputum smear test was 12.8 increased compared to the patients with 1+ sputum smear test. Furthermore, the risk of death in group 2 of treatment (including relapses, treatment failures and the absence of treatment) were significantly greater (2.87 times) than the new treated patients (group 1 of treatment). The mortality rate of TB patients is affected by some factors like treatment group (previous treatment history) and the result of sputum smear test at the beginning of treatment. So, the health care system should be more sensitive to identify and treat TB patients at the proper time and in accordance with the standard protocol, in order to reduce treatment failures, relapses, and most importantly resistance to treatment of the patients.
Keywords: TB, Death, Abadan, Risk factors -
مقدمهموتورسواری از عوامل مهم ایجاد آسیب است و موتورسواران از گروه های آسیب پذیر حوادث جاده ای محسوب می شوند. مطالعه خصوصیات اپیدمیولوژیکی حوادث ترافیکی در موتورسواران اطلاعات با ارزشی در تشخیص اولویت های پژوهشی در اختیار ما قرار می دهد. لذا این مطالعه با هدف تعیین اپیدمیولوژی حوادث ترافیکی در موتورسواران سطح کشور، طی سال 1392 انجام شد.روش کاردر این مطالعه مقطعی، داده های برنامه ثبت حوادث کل کشور در سال 1392 مورد بررسی قرار گرفت. تمامی حوادث ترافیکی که مجروح جهت دریافت خدمات به هر یک از بیمارستان های خصوصی و یا دولتی مراجعه نموده بود، در نظر گرفته شد. میزان بروز حوادث در موتورسواران در هر ده هزار نفر محاسبه شد. برای نقشه بندی رخداد حوادث از نرم افزار GIS و تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار 2010 Excel و 11 Stata استفاده شد.یافته هادر مطالعه حاضر تمامی موتورسواران دچار حوادث ترافیکی مجموعا شامل 168239 نفر مرد و 23222 نفر زن بودند. میزان حوادث ترافیکی در مردان بیشتر از زنان بود (به ترتیب 9/87 درصد و 1/12 درصد) و بیشترین افراد آسیب دیده مربوط به گروه سنی 20 تا 24 سال بود. همچنین بیشترین حوادث ترافیکی رانندگان، در کوچه و خیابان (12/84 درصد) رخ داده بود.نتیجه گیریبیشتر حوادث ترافیکی در افراد جوان و در مناطق درون شهری رخ داده بود، لذا بایستی با تصویب قوانین سخت گیرانه و فرهنگ سازی جهت اصلاح رفتارهای مخاطره آمیز، میزان بروز حوادث ترافیکی در موتورسواران را کاهش دهیم.کلید واژگان: حوادث ترافیکی, آسیب, موتور سوارانIntroductionMotorcycling is one of the most important factors of causing injury and motorcyclists are assumed to be as a vulnerable group of road accidents. Evaluation of epidemiological characteristics of traffic accidents in motorcyclists provides valuable information to be used for determination of research priorities. This study aimed to investigate the epidemiology of country-level traffic accidents among motorcyclists in 2013.MethodsIn this Cross-sectional study data was collected and studied from the national accidents record program in 2013. All traffic accidents, that injured people has received medical services in any private or public hospitals, were considered. Incident rate of accidents in motorcyclists was calculated per ten thousand. For the occurrence of accidents, GIS software package was used and data analysis was done by Ecxel 2010 and Stata 11.ResultsIn the present study, all injured motorcyclists included 168239 male and 23222 female. Number of traffic accidents in men was higher than women [87.9% and 12.1%, respectively] and the most affected people were in range of 20-24 years old group. Also, most of the traffic accidents has occurred on streets and alleys (84.12%).ConclusionMost of the traffic accidents has occurred in young people and urban areas. To reduce the risky behaviors and therefore decrease in the rate of motorcyclists traffic accident, development of strict laws and improvement of the cultural awareness should be emphasized more strongly.Keywords: Accidents, Traffic, Injuries, Motorcycles
-
سابقه و هدفسطح پایین تبعیت دارویی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو یکی از بزرگترین چالش ها در درمان و کنترل بیماری است. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تبعیت از درمان دارویی و عوامل مرتبط با آن در بیماران دیابتی نوع دو در سال 1394 طراحی و اجرا شد.مواد و روش هادر مطالعه مقطعی حاضر، تعداد 300 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو دارای پرونده در خانه های بهداشت شهرستان تویسرکان به طور تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خودساخته مربوط به عوامل موثر بر تبعیت دارویی و پرسشنامه سنجش میزان تبعیت دارویی بود. پرسشنامه ها پس از تائید روایی و پایایی، توسط پرسشگر و به روش مصاحبه حضوری تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی شامل تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، رگرسیون خطی ساده و چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 استفاده گردید.یافته ها26.3 درصد بیماران مذکر و 73.7 درصد مونث بودند. 65 درصد بیماران بی سواد و 24 درصد دچار عوارض بیماری بودند. 59.4 درصد بیماران تبعیت دارویی ضعیف داشتند. از بین متغیرهای مورد بررسی سن، سطح تحصیلات، هزینه مراقبت ها و درمان، تیم مراقبت و نظام سلامت، عوامل مربوط به درمان و وضعیت بیماری، باورهای مربوط به بیماری، خودکارآمدی، نگرانی های مربوط به مصرف دارو با تبعیت دارویی ارتباط معنی داری داشتند (0.05>P).نتیجه گیریمطالعه حاضر نشان داد که تبعیت دارویی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو وضعیت مناسبی ندارد و عوامل متعدد فردی، اقتصادی و اجتماعی روی آن تاثیر گذار است، لذا بایستی در هنگام طراحی مداخلات آموزشی نقش این عوامل در نظر گرفته شود.کلید واژگان: نگرش, دیابت ملیتوس, تبعیت دارویی, خودکارآمدیBackground And ObjectivesLow levels of medication adherence in patients with type 2 diabetes is one of the greatest challenges in the treatment and control of diabetes, this study was designed to determine medication adherence and its related factors in patients with type II diabetes in 2015.Materials And MethodsIn this cross-sectional study, a total of 300 patient's records with type 2 diabetes in the health centers of Tuyserkan city were randomly selected. Data collection instrument was self-made questionnaire which consisted of factors related to medication adherence questionnaire and medication adherence questionnaire. Questionnaires were completed after Confirmed validity and reliability, by questioning and interviews. To analyze the data, descriptive and inferential statistics (T-test, ANOVA, Simple and multiple linear regression) were applied, using spss software, version 19.Results26.3% of patients were male and 73.7% were female. Also, 65% of patients were illiterate, 24% of patients had some degree of symptoms, 59.4% of patients had poor medication adherence. There were a significant relationship between age, education, patient care and treatment expenditure, health care team and health system, therapy-related factors and condition-related factors, beliefs about illness, efficacy, concerns about drugs with medication adherence (PConclusionsThis study showed that medication adherence in diabetes patients are not suitable and individual, economical and social factors affect on it.Therefore, the role of these factors must be considered when designing intervention programs.Keywords: Attitude, Diabetes Mellitus, Medication Adherence, Self Efficacy
-
زمینه و هدفبا توجه به روند پیری، یکی از چالش های عرصه ی سلامت در سال های آتی، ایجاد حوادث در سالمندان می باشد که سهم موثری در ناتوانی و مرگ ها دارد. در کشور ایران، ایجاد حوادث و علت های آن در سالمندان جهت اقدامات لازم به خوبی مطالعه نشده است. این مطالعه، با هدف تعیین عوامل مرتبط با آسیب های ناشی از حوادث در سالمندان مراجعه کننده به بیمارستان شهرستان تویسرکان در سال 1393 انجام شد.مواد و روش هامطالعه ی حاضر، از نوع مقطعی و بر روی 222 سالمند مراجعه کننده به بیمارستان شهرستان تویسرکان که در سال 1392 دچار حوادث شده اند، انجام شد. ابتدا ازطریق مراجعه به واحد مبارزه با بیماری های مرکز بهداشت داده های اولیه از وضعیت آسیب دیدگان، گرفته و با مراجعه به بیمارستان، چک لیست مربوط به آسیب ها از پرونده های پزشکی تکمیل گردید. اطلاعات شامل مشخصات فردی، نوع، شدت، زمان و پیامد آسیب بود. داده های پژوهش با نرم افزار SPSS16 تجزیه و تحلیل شدند.یافته هامیزان آسیب در مردان بیشتر از زنان بود (به ترتیب 2/62٪ و 8/37٪). بیشترین سالمندان آسیب دیده، در گروه سنی 64 تا 60 سال می باشند (1/58٪). همچنین بیشترین آسیب ها مربوط به حوادث ترافیکی و سپس سقوط بود (به ترتیب 7/38٪ و 6/35٪). ازنظر شدت مربوط به آسیب های متوسط بود (58٪).نتیجه گیریسالمندان به علت شرایط فیزیولوژیکی درمعرض ایجاد حوادث و عوارض جبران ناپذیر آن هستند. لذا آموزش های موثر و منظم درباره ی پیشگیری از آسیب ها و ایمن کردن محیط زندگی و جامعه برای سالمندان و توجه به کاهش آسیب ها در این گروه سنی ضروری می باشد.
کلید واژگان: حوادث, آسیب, سالمندان, تویسرکانBackgroundWith respect to the aging process, one of the challenges facing the health sector in the coming years is cause of accidents in the elderly which has an effective portion in disability and death. In Iran, accidents and their causes in the elderly, to take the necessary measures has not been well studied. This study was conducted in 2014, with the aim of determination of the factors associated with injuries caused by accidents in the elderly referred to hospital of Tuyserkan city.Materials and MethodsThis cross-sectional study was conducted on 222 elderly referred to hospital of Tuyserkan city that have accidents in 2014. First, by referring to the fight against diseases of public health center, primary data were taken about status of victims, and then with referring to the hospital, checklist of injuries from medical records was completed. Checklist Including personal information, type, severity, time and consequences of the damage. The data were analyzed by statistical software SPSS16.ResultsThe extent of injuries in men was more than in women (respectively 62/2% and 37/8%). Most elderly people injured are in age group of 60 to 64 years (58/1%). Also, most injuries was related to traffic accidents and falls (respectively 38/7% and 35/6%). Severity of the injuries were moderate (58%).ConclusionElderly people, due to physiological conditions are in danger of accidents and their irreversible effects. Therefore, effective and regular training about injury prevention and secure of living environment and society for the elderly, and regarding to reduction of injuries in this age group is necessary.Keywords: Accident, Injury, Aging, Tuyserkan -
مقدمهدیابت بارداری شایع ترین اختلال متابولیک در دوران بارداری است. شناسایی عوامل خطرساز دیابت بارداری به شناخت بهتر این اختلال و تدوین راهکارهای مناسب غربالگری کمک می نماید. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل خطر ابتلا به دیابت بارداری در بین زنان باردار مناطق روستایی استان همدان انجام شد.روش کارمطالعه حاضر یک مطالعه مورد-شاهدی است. موارد دیابت بارداری در مناطق روستایی استان همدان طی سال 1389 استخراج و پس از خارج کردن موارد مهاجرت به خارج از استان، موارد فوت شده و افراد دارای سابقه دیابت، 112 زن باردار مبتلا به دیابت بارداری شناسایی گردید. پس از انتخاب گروه شاهد و انجام همسان سازی های لازم بین دو گروه، به پرونده بارداری آنها مراجعه و نسبت به تکمیل چک لیست اقدام شد. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار Stata نسخه 11 در سطح خطای کمتر از 5% مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافته هابیشتر موارد در گروه سنی 40-30 سال (%57.1) قرار داشتند، میانگین سنی آنها 0.5± 33.3 سال بود. از نظر رتبه بارداری 37.5% موارد، سومین بارداری را تجربه کرده بودند. نمایه توده بدنی (0.03=P)، سابقه فشار خون بالا قبل از بارداری (0.03=P) و سابقه بارداری پرخطر (0.003=P) رابطه معناداری با بروز دیابت بارداری داشتند.نتیجه گیریبا توجه به نتایج پژوهش حاضر، BMI بالا، سابقه فشار خون بالا قبل از بارداری و سابقه بارداری پرخطر رابطه معناداری با دیابت بارداری داشتند. به دلیل تفاوت در بررسی برخی از عوامل مرتبط با دیابت بارداری در نقاط مختلف، مطالعات آینده نگر با حجم نمونه بالا و معیارهای استاندارد در تشخیص دیابت بارداری ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: دیابت بارداری, عوامل خطرساز, همدانIntroductionGestational diabetes mellitus (GDM) is the most common metabolic disorders in pregnancy. Identifying risk factors for GDM helps to better understand the disorder and develop appropriate screening Strategies. This study aims to identify risk factors for GDM among pregnant women in rural areas of Hamadan province.MethodsThis was a case-control study. GDMs were extracted in rural areas of Hamadan province during the year 2011. After removing those who migration out of the province، died cases and those with a history of diabetes deaths، 112 pregnant women with GDM were identified. The control group was selected and necessary matches between the two groups were performed. After referring to their pregnancy files، The checklist were completed. Statistical analysis was performed using Stata software، version 11، an and error level less than 5% was considered.ResultsMost cases were in the age group 30-40 (57. 1%)، Their mean age was 33. 3±0. 5 years. 37. 5% of cases had experienced third pregnancy. Body Mass Index (P=0. 03)، history of hypertension before pregnancy (P=0. 03) and a history of high-risk pregnancies (P=0. 003) had a significant relationship with GDM.ConclusionAccording to the results of the present study، high BMI، history of high-risk pregnancy، history of hypertension before pregnancy had a significant relationship with GDM. Because of the differences in some of the relevant factors for GDM in different locations، prospective studies with larger sample size and standard criteria for the diagnosis of GDM is necessary.Keywords: Gestational diabetes mellitus, Risk factors, Hamadan -
مقدمه و هدفشاخص (YPLL) Years of Potential Life Lost در اولویت بندی مداخلات بهداشتی حائز اهمیت است. این شاخص به مرگ افراد جوان وزن بیشتری می دهد. با این شاخص می توان علل عمده مرگ زودرس در اثر عوامل مختلف را محاسبه و با جوامع دیگر نیز مقایسه نمود.روش کاراین مطالعه مبتنی بر جمعیت بر پایه اطلاعات میرایی سال 1390 تویسرکان انجام شد. داده های میرایی که قبلا از گواهینامه های فوت استخراج و در قالب چک لیست توسط مراکز بهداشتی درمانی به مرکز بهداشت شهرستان ارسال می گردد جمع آوری و وارد نرم افزار مربوطه شد. برای محاسبه YPLL از نرم افزار استاندارد سازمان جهانی بهداشت استفاده شد.نتایجپس از خارج نمودن کدهای پوچ تعداد 707 مورد مرگ و میر آنالیز شد. میزان میرایی کل جمعیت 7/6 به ازاء 1000 نفر جمعیت بود و به ازاء 1000 نفر جمعیت، مجموع 2/122 سال عمر به دلیل مرگ زودرس از دست رفته بود. بیماری های قلبی و عروقی، سوانح و حوادث و بیماری های تنفسی به ترتیب در جایگاه اول تا سوم YLL قرار دارند.نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که علل اصلی مرگ زودرس در تویسرکان را بیماری های غیر واگیر به خود اختصاص می دهند، تغییر در الگوی علل اصلی مرگ از بیماری های واگیر به غیر واگیر در سطح شهرستان مشهود است.
کلید واژگان: مرگ و میر, سال های بالقوه از دست رفته زندگی, بار بیماری هاBackground And ObjectivesYPLL index is important in prioritizing health interventions. This index gives more weight to death of the younger people. Using this index one can calculate major causes of premature death and compare them with other societies. This study is aimed at determining the main causes of premature deaths in Toyserkan.MethodsThe study population based on the 2011 mortality data was Tuyserkan. Mortality data from death certificates, that had already been extracted and entered into the software, were collected. The standard World Health Organization software was used to calculate YPLL.ResultsAfter removing the empty code number, 707 deaths were analyzed. Total mortality rate was 6.7 per 1,000 people. And per 1,000 people, a total of 122.2 years of life was lost due to premature death. Except those aged 30-39 years and 70-79 years, in all age groups the YLL rates in women were higher than in men. Cardiovascular diseases, accidents, respiratory illnesses are placed first to third in the YLL respectively.ConclusionThe results showed that non-communicable diseases are the main cause of premature death in Tuyserkan while changing patterns of communicable diseases to non-communicable diseases as the leading cause of deaths in the city are seen.Keywords: Mortality, years of potential life lost, Burden of disease
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.