فهرست مطالب بهزاد نجفی
-
برخی نظرات و تاملات شخصی درباره اینکه «ریاضیات با کیفیت» چیست و آیا تعریف دقیق این اصطلاح لازم است. داستان قضیه سمردی هم به عنوان مطالعه موردی ذکر شده است.
کلید واژگان: ریاضیات خوب, ریاضیات باکیفیت, قضیه سمردی}Some personal thoughts and opinions on what “good quality mathematics” is, and whether one should try to define this term rigorously. As a case study, the story of Szemerédi’s theorem is presented.
Keywords: good quality mathematics, Szemerédi’s theorem} -
شفافیت و پاسخگویی یکی از موضوعات مهم و اساسی در عملکرد مالی دولت و بودجه عمومی است. شفافیت مالی دولت در جمع آوری درآمد، تجمیع منابع و هزینه کرد، به عنوان یکی از پیش شرط های مهم برای اعمال سیاست های مالی مناسب در جهت حکمرانی خوب، بهبود عملکرد اقتصادی، کاهش کسری بودجه و انباشت بدهی محسوب می شود. بنابراین، این موضوع یکی از معیارهای اصلی دولت در لایحه بودجه سال 1401 قرار داده شده [1] و در همین راستا نمایندگان مجلس نیز بر لزوم شفافیت بودجه و هزینه کرد منابع دولتی تاکید دارند. [2،3] اخیرا با تغییر دولت تاکید بر شفافیت و لزوم پاسخگویی از طرف سیاست گذاران و قانون گذاران همچون نمایندگان مجلس شورای اسلامی و سازمان برنامه وبودجه، این موضوع بیش ازپیش مطرح می شود. [2] در این میان، لبه تندوتیز انتقادات بیشتر متوجه دانشگاه های علوم پزشکی کشور قرارگرفته که به دلیل اعتبارات خارج از شمول، عدم شفافیت در منابع و هزینه کرد دانشگاه های علوم پزشکی، نبود نظارت دیوان محاسبات و حسابرسی عملکرد و تفریغ بودجه است. علاوه براین، سایت های مختلف خبری و رسانه های دیداری و شنیداری به نقل از نمایندگان ملت، به تکرار بر عدم شفافیت و حسابرسی از حساب های دانشگاه های علوم پزشکی اشاره کرده اند. سایت های متعدد خبری، نظرات نمایندگان مجلس شورای اسلامی مبنی بر معافیت دانشگاه های علوم پزشکی از حسابرسی، وجود فساد مالی در دانشگاه ها و عدم شفافیت بودجه دانشگاه های علوم پزشکی را منعکس کرده اند. [2] همان طور که ملاحظه می شود تصور نمایندگان مجلس شورای اسلامی بر عدم حسابرسی از عملکرد دانشگاه های علوم پزشکی است. [3] تکرار موارد پیشگفت و تاکید بر آن ها، در مصاحبه ها و گفتگوها در میان مسیولین و ناظرین باعث شده است که برداشت عموم و جامعه از این فضای رسانه ای، مبتنی بر وجود شفافیت کامل در تمامی دستگاه ها و سازمان های دولتی به غیراز دانشگاه های علوم پزشکی باشد. به نظر می رسد برداشت ها در خصوص شفافیت مالی دانشگاه های علوم پزشکی کشور با آنچه در واقعیت اتفاق می افتد فاصله بسیار دارد. به طوری که اولین دستگاه اجرایی کشور به عنوان مسیول انجام حسابداری تعهدی، حسابرسی داخلی و بیرونی، شفاف سازی صورت حساب های مالی، متهم به عدم شفافیت است. لذا، به منظور روشنگری و ایجاد شفافیت لازم است مستندات مستدل ارایه شود. ایجاد شفافیت و ارتقا پاسخگویی، نیازمند تامین داده های قابل اتکا و مناسب است. همچنین، نارسایی های مبنای نقدی در ارایه اطلاعات به موقع و کارا و افزایش فشار برای ارتقای پاسخگویی و بهبود کارایی باعث شده تا کشورها به دنبال تغییر مبنای حسابداری بخش عمومی از نقدی به تعهدی باشند. دانشگاه های علوم پزشکی به عنوان پرچم داران بودجه ریزی عملیاتی و حسابداری تعهدی در بین دستگاه های دولتی از سال 1382 اقدام به تغییرات بنیادین در سیستم حسابداری، بودجه ریزی و گزارشگری مالی خود نموده اند. [4] این در حالی است که سایر دستگاه های دولتی تقریبا بعد از ابلاغ بخشنامه نظام حسابداری بخش عمومی و آیین نامه اجرای حسابداری تعهدی در سال 1394 و 1395 اقدام به تغییر در مبنای حسابداری و تهیه گزارش های مالی نموده اند. در دانشگاه های علوم پزشکی نیز مثل سایر سازمان های دولتی، فارغ از بحث بودجه ریزی عملیاتی و نقش آن در شفافیت مالی، نظارت و گزارشگری مالی و بودجه ای توسط سازمان های نظارتی صورت می گیرد. علاوه بر سازمان های نظارتی، هییت امنا و حسابرس منتخب آن ها نظارت مازادی را بر عملکرد مالی دانشگاه های علوم پزشکی دارند. آنچه در ماده یک قانون احکام دایمی برنامه های توسعه کشور آمده است؛ موجب سلب نظارت قانونی مراجع نظارتی نمی شود بلکه معیار و مبنای نظارت تغییر کرده است و قوانین و آیین نامه های مستقل مبنای نظارت می باشد. [5] لذا، مراجع نظارتی در چارچوب قوانین و آیین نامه های مصوب و مرتبط می تواند بر تمامی ابعاد عملکردی دانشگاه ها نظارت داشته باشند. چنانچه در حال حاضر برخلاف ادعاهای صورت گرفته، کارشناسان دیوان محاسبات در تمامی دانشگاه های علوم پزشکی مستقر هستند و نظارت خود را اعمال و گزارش های مرتبط را تهیه و ارسال می کنند. در ماده 12 و 4 آیین نامه مالی معاملاتی دانشگاه ها، هییت امنا دانشگاه را موظف کرده تا حسابرس مستقل انتخاب نموده و تا پایان خرداد سال بعد نسبت به تهیه صورت حساب های مالی نهایی اقدام نماید و آن را جهت اظهارنظر به حسابرس مستقل ارایه نماید. لذا، همان طور که ملاحظه می شود دانشگاه های علوم پزشکی یکبار دیگر، مازاد بر نظارت های قانونی سایر دستگاه ها، حسابرسی می شوند. خاطرنشان می گردد دانشگاه ها، اولین سازمانی بودند که اقدام به تهیه صورت های مالی در بخش عمومی نمودند. با توجه به آنچه گفته شد به نظر می رسد فضای ایجادشده علیه دانشگاه های علوم پزشکی کشور و کارکنان بهداشتی و درمانی به دوراز واقعیت و پشتوانه علمی می باشد. در دو سال اخیر جامعه بهداشت و درمان کشور در سخت ترین شرایط کاری قرار داشته اند و باوجوداینکه اکثر سازمان های دولتی به دلیل شیوع کرونا در برخی از ایام تعطیل یا نیمه فعال بوده اند؛ اما سیستم بهداشت و درمان کشور در اوج فشار کاری خود قرار داشته اند. نتیجه گیری ایجاد شفافیت و پاسخگویی از مهم ترین معیارهای برنامه ریزی و عملکرد مالی است؛ اما برای اقناع اذهان عمومی، ناظرین و سیاست گذاران علاوه بر اجرای اقدامات شفافیت آمیز، باید مدارک و مستندات و گزارش های متناسب با ذی نفعان و استفاده کنندگان نیز ارایه گردد. ایجاد بانک های اطلاعاتی با تعریف سطوح دسترسی مختلف برای ناظرین، محققین، ذی نفعان و انتشار عمومی برخی عملکردها می تواند به ایجاد شفافت کمک نماید. بر اساس آنچه گفته شد هرچند دانشگاه های علوم پزشکی از معدود دستگاه هایی هستند که چندین بار حسابرسی می شوند و صورت های مالی تهیه و ارایه می کنند؛ اما عدم اطلاع رسانی در این خصوص باعث سوءبرداشت در این زمینه شده است. ملاحظات اخلاقی: این پژوهش بدون انجام مداخلات انسانی و یا حیوانی بوده و از داده ها و اطلاعات ثانویه و منتشرشده با رعایت حفظ امانت و انجام ارجاعات لازم تهیه شده است. تقدیر و تشکر: از همکاران محترم دکتر مسعود ابوالحلاج و سرکار خانم دکتر مریم رمضانیان تشکر و قدردانی می گردد که در انجام این پژوهش ما را یاری نمودند. تضاد منافع: نویسنده اعلام می کند که هیچ گونه تضاد منافعی در تهیه این مقاله وجود دارد.
کلید واژگان: شفافیت, عملکرد مالی, بودجه, هیات امناء} -
در این مقاله ما ثابت می کنیم که یک متر بروالد ایزوتروپیک غیر ریمانی یا یک (α,β) - متر غیر ریمانی میدان برداری متقارب نمی دهد . ما همچنین ثابت می کنیم که یک متر فینسلر L - کاهش یافته پذیرنده یک میدان برداری برداری متقارب به متر لاندزبرگ تبدیل می شود. در این مقاله ما ثابت می کنیم که یک متر بروالد ایزوتروپیک غیر ریمانی یا یک (α,β) - متر غیر ریمانی میدان برداری متقارب نمی دهد . ما همچنین ثابت می کنیم که یک متر فینسلر L - کاهش یافته پذیرنده یک میدان برداری برداری متقارب به متر لاندزبرگ تبدیل می شود. در این مقاله ما ثابت می کنیم که یک متر بروالد ایزوتروپیک غیر ریمانی یا یک (α,β) - متر غیر ریمانی میدان برداری متقارب نمی دهد . ما همچنین ثابت می کنیم که یک متر فینسلر L - کاهش یافته پذیرنده یک میدان برداری برداری متقارب به متر لاندزبرگ تبدیل می شود. در این مقاله ما ثابت می کنیم که یک متر بروالد ایزوتروپیک غیر ریمانی یا یک (α,β) - متر غیر ریمانی میدان برداری متقارب نمی دهد . ما همچنین ثابت می کنیم که یک متر فینسلر L - کاهش یافته پذیرنده یک میدان برداری برداری متقارب به متر لاندزبرگ تبدیل می شود.
کلید واژگان: انحنای بروالد ایزو تروپیک, متر لاندزبرگ, میدان های برداری متقارب}In this paper, we prove that a non-Riemannian isotropic Berwald metric or a non-Riemannian (α,β) -metric admits no concurrent vector fields. We also prove that an L-reducible Finsler metric admitting a concurrent vector field reduces to a Landsberg metric.In this paper, we prove that a non-Riemannian isotropic Berwald metric or a non-Riemannian (α,β) -metric admits no concurrent vector fields. We also prove that an L-reducible Finsler metric admitting a concurrent vector field reduces to a Landsberg metric.In this paper, we prove that a non-Riemannian isotropic Berwald metric or a non-Riemannian (α,β) -metric admits no concurrent vector fields. We also prove that an L-reducible Finsler metric admitting a concurrent vector field reduces to a Landsberg metric.In this paper, we prove that a non-Riemannian isotropic Berwald metric or a non-Riemannian (α,β) -metric admits no concurrent vector fields. We also prove that an L-reducible Finsler metric admitting a concurrent vector field reduces to a Landsberg metric.
Keywords: Isotropic Berwald curvature, Landsberg metric, Concurrent vector fields} -
Journal of Evidence Based Health Policy, Management and Economics، سال سوم شماره 2 (پیاپی 10، Jun 2019)، صص 139 -153مقدمهپیشرفت به سوی پوشش همگانی، به سرمایه کافی در بخش سلامت نیازمند می باشد. سرمایه گذاری و تخصیص بهینه منابع در این بخش برای نیل به اهدف نظام سلامت، به توسعه یافتگی وکاهش فقر در کشورها می انجامد. بنابراین هرچقدر افرادی که در تقسیم ریسک مشارکت دارند بیشتر شود، ریسک مالی افرای که با آن مواجه هستند کمتر می شود. سیستم پرداخت کننده واحد به عنوان یک مدل پوشش بهداشت همگانی به دنبال گسترش دامنه پوشش بیمه در سطح جامعه می باشد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عناصر اصلی سیستم پرداخت کننده واحد در نظام سلامت ایران انجام گرفت.
روش پژوهش: برای بیان اصول تامین مالی و ارائه خدمات در کشورهای منتخب و همچنین دستیابی به عناصر و تشکیلات اصلی سیستم پرداخت کننده واحد یک مطالعه تطبیقی در نظر گرفته شد. کشورهای مورد مطالعه در پژوهش حاضر آلمان، تایلند، ترکیه، فرانسه، کلمبیا می باشند که علاوه بر آن نظام سلامت ایران نیز بررسی شده است. مبنای انتخاب کشورها بر اساس تیپولوژی نظام سلامت و تقسیم بندی نظام بیمه درمان گاردن صورت پذیرفت.یافته هامعیار اصلی ورود مطالعات، اصلاحات نظام سلامت کشورهای منتخب در جهت جداسازی تامین منابع از ارائه خدمات سلامت می باشد. در این زمینه نتایج بررسی ها؛ تجمیع منابع (یا کاهش تعدد صندوقهای بیمه ای در جهت خرید انبوه خدمات با ایجاد سازوکار کنسرسیوم سلامت منطقه) و تضمین خرید (ارائه انبوه خدمات از سوی شبکه ارائه دهندگان با نمایندگی سازمان ارتقاء سلامت) را نشان می دهد.
بحثنتیجه گیریچندگانگی های بیمه ای در ایران هم ناعادلانه است و هم ناکارا. و تجمیع آن کار ساده ای نیست. سیاست های تامین مالی ایران می بایست در جهت ایجاد انباشت ریسک بزرگتر و واقف شدن به وظیفه اصلی نظام بیمه؛ رسیدن به قانون اعداد بزرگ، تعیین اصول یارانه متقاطع و جلوگیری از ریسک معکوس را هدف قرار دهد. این مهم جز با پیش رو قرار دادن برنامه ای بلند مدت و منسجم در جهت دستیابی به پرداخت کننده واحد میسر نخواهد بودکلید واژگان: سیستم پرداخت کننده واحد, نظام های سلامت, نظام های بیمه سلامنت, تجمیع منابع بیمه ای, اصلاحات}Journal of Evidence Based Health Policy, Management and Economics, Volume:3 Issue: 2, Jun 2019, PP 139 -153BackgroundProgress towards universal coverage requires adequate capital in health sector. Investing and optimal allocation of resources in this sector will contribute to the development and reduction of poverty in countries in order to achieve the goals of health system. Therefore, the more people contribute to risk sharing, we have lower financial risks in facing the issue. The single payer system as a public health coverage model seeks to expand the insurance coverage scope at community level. The present study aimed to identify the main elements of S-PS to conduct a comparative study.MethodsA comparative study was conducted to describe the fundamental of financing and the provision of services in selected countries - Germany, Thailand, Turkey, and Colombia, as well as to achieve the main elements of S-PS. In addition, the health system of Iran has been studied. The basis for selection of countries was health system Garden typology. The main criteria for selection or rejection of studies were the separation of health services provider from financial functions; has allowed a single department to purchasing process.Resultssingle payer system in two functions of health system, namely, financing and providing health care; consolidation resources (reducing fragmentation by creating a single pooled fund and achieve massive purchase of health care through the insurance agent as single purchaser) and ensuring community health (delivery of services by the network of providers represented by Health Promotion Organization) represents 12 main organizational elements.Conclusionthe multiple insurers and payers of health care in Iran are both inequity and ineffective. And its integration is not a simple task. Iranian financing policies should aimed to achieving universal health coverage by creating greater risk pooling and becoming aware of the important tasks of insurance system; take advantage of the strength in numbers, setting the principles of cross-subsidy and preventing adverse reaction. It is important not to put together a long-term, coherent plan to reach the S-PS.Keywords: consolidation, Health Insurance funds, health care reform, multiple pools, Single Payer System} -
Journal of Advances in Medical and Biomedical Research, Volume:27 Issue: 122, May-June 2019, PP 43 -49Background & Objective
Multiple Sclerosis (MS) is a common chronic inflammatory disease of the central nervous system. Postural control and motor function disorders are the most common MS related symptoms. Currently, exercise therapy seems to be the most effective non-pharmacological approach in controlling and improving these disorders. Thus, the present study intends to study the effect of combined training protocol on postural control and motor functions of individuals with MS.
Materials & MethodsAfter selecting 60 women with MS as the study sample, they were randomly assigned to two training intervention and control groups, each comprised of 30 subjects. The training intervention group performed the combined training protocol for eight weeks.
ResultsThe results of the covariance analysis showed that the combined training protocol had a significant effect on all postural control (postural sway indexes and Berg Balance Scale) and motor function (Timed 25 Feet Walk test and Timed Up and Go test) variables in individuals with MS (P≤0.05).
ConclusionThe results of this study indicated that the combined training protocol improved postural control and motor functions of individuals with MS. Therefore, these results may be recommended to all individuals who are making an effort to treat and improve individuals with MS.
Keywords: Multiple Sclerosis, Postural Control, Motor Function, Combined Training Protocol} -
مقدمه و اهدافمواجهه خانوارها با مخارج کمر شکن سلامت، از شاخص های سنجش حفاظت مالی خانوارها در نظام سلامت است. مطالعه حاضر با هدف اندازه گیری بروز و شدت مواجهه خانوارها با مخارج کمر شکن سلامت استان های کشور طی سال های 1393-1387 انجام شد.روش کاراگر سهم مخارج پرداخت از جیب هر خانوار، حداقل 40 درصد ظرفیت پرداخت آن باشد، با مخارج کمر شکن سلامت مواجه شده است. با استفاده از داده های ملی پیمایش هزینه-درآمد، سهم این خانوارها به عنوان شاخص بروز محاسبه شد. همچنین شدت مواجهه با این مخارج، از طریق متوسط درصدی که سهم مخارج پرداخت از جیب سلامت از 40 درصد ظرفیت پرداخت خانوار فراتر می رود، محاسبه شد. داده ها با آمار توصیفی و آزمون منویتنی یو تحلیل شد. برای اختلاف بین استانی از شاخص پراکندگی استفاده شد.نتایجاستان های فارس و خراسان جنوبی به ترتیب بیشترین و کمترین بروز و شدت مخارج کمر شکن سلامت را در سال های مطالعه داشتند. درحالی که بیشترین و کمترین شدت مواجهه در میان خانوارهای مواجهه یافته با مخارج کمرشکن سلامت، به ترتیب مربوط به استان های فارس و کردستان بود. در تمامی سال ها بروز مخارج کمرشکن سلامت در مناطق روستایی بیشتر از مناطق شهری بود . پراکندگی استانی نسبت به مقدار بروز هدف برای سال های مطالعه، روند ثابتی نداشته و بالا بود.
نتیجه گیری: بروز مخارج کمر شکن سلامت در استان های مختلف و در مناطق روستایی در مقایسه با مناطق شهری اختلاف قابل توجهی دارد. با توجه به اهمیت این شاخص در ارتقای حفاظت مالی سلامت، مثل شاخص پرداخت از جیب مردم، پراکندگی آن در مناطق روستایی و شهری و در بین استان ها قابل ملاحظه است و نیازمند شناسایی ساختارمند گروه های محروم و کم درآمد مواجهه یافته با مخارج کمر شکن سلامت و حمایت های مالی و بیمه ای هدفمند از آنان می باشد.کلید واژگان: مخارج کمرشکن سلامت, پراکندگی, حفاظت مالی, استان های ایران}Background And ObjectivesCatastrophic health expenditure (CHE) is a key indicator for measuring household's financial protection in the health system. This study was conducted to measure the incidence and intensity of CHE in Iranian provinces 2008-2014.MethodsWhen the out-of-pocket (OOP) spending of each household amounts to at least 40% of the household's capacity to pay, it is called a catastrophe. The incidence of CHE in Iranian provinces was estimated using the data obtained from household-expenditure-and-income-surveys. The intensity was calculated as the average extent to which OOPs exceeded the 40% threshold. Descriptive statistics and Mann-WhitneyU test were used for data analysis. The index of disparity(ID) was also calculated for geographical disparities across the provinces.ResultsOn average, the lowest and highest CHE incidence and intensity were seen in Fars and South Khorasan provinces respectively. However, the highest and lowest rate for CHE households that actually experienced catastrophe at the 40% threshold belonged to Fars and Kurdistan provinces. The incidence of CHE in rural was more than urban areas. ID of CHE incidence for targeted amount was high and had no constant trend.ConclusionCHE incidence had a remarkable difference in different provinces and in the rural area compared to the urban area. Due to the importance of this index in promoting health financial protection, like indexes such as OOP, its distribution in rural and urban areas as well as in different provinces is considerable. It requires a structured format to identify the disadvantaged and low-income groups and provide financial-support and insurance for them.Keywords: Catastrophic health expenditures (CHE), Disparity, Financial protection, Iranian provinces} -
مقدمه و اهدافسهم پرداخت مستقیم از جیب یکی از شاخص های کلیدی در تامین منابع مالی سلامت است که توزیع خطر و انباشت ریسک را نشان می دهد. مطالعه حاضر با هدف محاسبه کل مخارج سلامت، سرانه آن و همچنین سهم پرداخت از جیب در استان ها برای سالهای 1387 تا 1393 انجام شد.روش کارداده های استانی هزینه های بخش سلامت از سازمان های عمومی و خصوصی طی سال های 1387 تا 1393 جمع آوری شد. همچنین داده های هزینه سلامت خانوارها از مرکزآمارایران جمع آوری شد.نتایجپرداخت مستقیم از جیب از حیث مقادیر مطلق ریالی روند افزایشی داشته اما از نظر سهم از 9/51 درصد در سال 1387 به 6/40 درصد در سال 1393 رسیده است. مقادیر ریالی کل مخارج سلامت و سرانه آن در کلیه استان های کشور افزایش یافته و حدود 5/3 برابر گردید. در تمامی سال های مطالعه استان های تهران و سیستان و بلوچستان به ترتیب بیشترین و کمترین سرانه کل مخارج سلامت را داشتند و این اختلاف از 12/2 در سال 1387 به 56/10 میلیون ریال در سال 1393 افزایش یافت.
نتیجه گیری: اگرچه سهم پرداخت مستقیم از جیب در تمامی استان ها کاهش یافت، اما همچنان با اهداف تعیین شده در برنامه های توسعه ملی (کاهش به 30%) فاصله دارد. برای بهبود شاخص های مورد مطالعه و کاهش نابرابری های استانی، تمرکز بیشتر بر سازوکارهای مبتنی بر پیش پرداخت، بهبود نظام بیمه ای و توزیع عادلانه منابع ملی متناسب با محرومیت منطقه و زیرساخت های آن ضروری است.کلید واژگان: کل مخارج سلامت, سرانه سلامت, پرداخت مستقیم از جیب, استان های ایران}Background And ObjectivesOut-of-pocket (OOP) expenditure is one of the main indicators in health financing, indicating risk pooling and risk spreading. This study aimed to calculate the total health expenditure (THE), the THE per capita and share of OOP in each province from 2008 to 2014.MethodsThe present cross-sectional study was done by collecting provincial health expenditure data from public and private organizations during 2008-2014. The data were approved by board of trustees or board of directors in each organization. The relevant data on household health expenditures were collected from the Statistical Centre of Iran, as well.ResultsEven though the absolute monetary value (IRR) of OOP in the study years showed an increase, it decreased from 51.9% in 2008 to 40.6% in 2014 in terms of share. The absolute monetary value (IRR) of THE and THE per capita increased about 3.5 times in all provinces. So, during the study years, Tehran and Sistan and Baluchistan Provinces had the highest and lowest absolute monetary values (IRR) in THE per capita and this difference increased from 2.12 million Rials in 2008 to 10.56 million Rials in 2014.ConclusionAlthough the share of OOP decreased in all provinces in the country during the study years, it is still far from the objective of the national development plans (30% OOP). In order to improve the study indices and reduce the provincial inequity, it is suggested to put more emphasis on prepaid-based mechanisms, insurance system improvement, and equitable distribution of financial resources should be compatible with the deprivation of the area and its infrastructures.Keywords: Total health expenditure (THE), Health per capita (THE per capita), Out of pocket (OOP), Iranian provinces} -
مقدمه و اهدافدسترسی بهنگام افراد به خدمات سلامت مورد نیاز بدون تحمیل هیچگونه بار مالی، جهت تحقق سلامت در جامعه بسیار ضروری است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف مروری بر سیاست ها و برنامه های اتخاذ شده در حوزه تامین مالی بخش سلامت انجام شد.روش کارمطالعه کیفی حاضر ابتدا با رویکرد سیاست پژوهی به مرور قوانین و سیاستهای بالادستی در حوزه تامین مالی سلامت در ایران پرداخت. سپس با برگزاری 7 جلسه گروه کاری متمرکز با مشارکت 28 نماینده از ذینفعان مختلف، سیاست ها و برنامه های این حوزه شناسایی شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل چارچوب کدگذاری و طبقهبندی شد.نتایجدر پاسخگویی به بهبود وضعیت شاخص های حفاظت مالی، سیاست ها و برنامه های این حوزه در 10 مضمون در چهار طبقه جمع آوری منابع، مدیریت و انباشت منابع، تخصیص منابع و خرید راهبردی کالاها و خدمات شناسایی شد. از مهمترین سیاستها و برنامه ها میتوان به یکپارچهسازی صندوقهای بیمهای، افزایش منابع پایدار و تخصیص هدفمند یارانه ها، اولویتبندی خدمات سلامت، استقرار و بهبود نظام پرداخت مبتنی بر عملکرد با تاکید بر یکسان سازی جزءحرف های در بخش دولتی و خصوصی اشاره نمود.
نتیجه گیری: در حوزه تامین مالی نظام سلامت کشور، خلاء قانونی و سیاستی عمدهای وجود ندارد. آنچه به عنوان محدودیت عمده شناسایی شد، روش اجرا و تعهد به قوانین می باشد که چالش های اساسی در ارتباط با حفاظت مالی ایجاد کرده است و رفع آن مستلزم حمایت سیاسی کافی و ایجاد درک واحد بین ذینفعان در سطوح مختلف سیاستگذاری و اجرا و انطباق طراحی برنامه های اجرایی با زیرساخت میباشد.کلید واژگان: تامین مالی, حفاظت مالی, قوانین, سیاست ها}Background And ObjectivesTimely access to required health services without any financial hardship is necessary to achieve public health. Therefore, the aim of present study was to review the policies and plans adopted in the health financing system.MethodsThe qualitative study with a policy research approach reviewed upstream laws, policies, and plans in Iranian health financing. Then, by holding seven focused group discussions with 28 participants who represented various stakeholders, financing policies and programs were identified. Using framework analysis, the data were coded and categorized.ResultsIn response to health financial protection indexes improvement, policies and plans in this field were defined in 10 themes and 4 categories: resources collection, resources management and pooling, resources allocation, and strategic purchasing of health services. The most important policies and plans were integration of insurance funds, increasing sustainable financial resources and targeted allocation of subsidies, services priority setting, establishment and improvement of a performance-based payment system with emphasis on integration of the professional element in the public and private sectors.ConclusionThere is no gap for documented laws and policies in the Iranian health financing system. The main barriers are the method of implementation and adequate commitment to laws that have created major difficulties in relation to financial protection. Resolving these barrierrs requires sufficient political support and a common understanding between stakeholders at different levels of policymaking and implementation and designing programs based on the infrastructures.Keywords: Financing, Financial protection, Laws, Policies} -
مقدمهدارو به عنوان یک کالای استراتژیک، ارتباط مستقیم با سلامت و بهداشت جوامع دارد. سیاست گذاری در زمینه تامین نیازهای دارویی بخش سلامت کشور وابسته به تعیین اثر عوامل مختلف موثر بر تولید ، واردات و مصرف دارو است. واردات دارو طبق ادبیات اقتصادی مانند واردات هر کالای دیگر می تواند تابعی از درآمد ملی و نرخ ارز در نظر گرفته شود. یکی از عواملی که بر واردات دارو تاثیرگذار است، فعالیت های اقتصادی زیرزمینی مرتبط با آن مثل قاچاق دارو و بازارهای غیررسمی است.روش بررسیدر این مطالعه با بهره گیری از رویکرد منطق فازی و با استفاده از نرم افزارMatlab نسخه 2012، حجم اقتصاد زیرزمینی برآورد گردید و سپس با تصریحیک مدل واردات برای اقلام دارویی، اثر اقتصاد زیرزمینی بر تقاضای واردات دارو در ایران در دوره 90-1350 با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی و توسط نرم افزار Eviews نسخه 6 مورد بررسی قرار گرفت.یافته هااولا سهم اقتصاد زیرزمینی در تولید ناخالص داخلی در طول دوره مورد بررسی پر نوسان و ثانیا اثر اقتصاد زیرزمینی بر تقاضای واردات اقلام دارویی در ایران منفی و غیرمعنادار بود.بحث و نتیجه گیریمعنادار نبودن اثر حجم اقتصاد زیرزمینی بر واردات دارو در کشور بیانگر این است که علی رغم ضرورت توجه به پدیده قاچاق و بازارهای پنهان و غیر رسمی دارو در امر سیاست گذاری، تصمیم گیری بخش سلامت در حوزه واردات دارو بدون توجه به این عامل مهم صورت پذیرفته است.کلید واژگان: اقتصاد زیرزمینی, تقاضای واردات دارو, رویکرد منطق فازی, روش حداقل مربعات معمولی}IntroductionPharmaceutical Products as strategic commodities have direct relationship with public health status. Policy making in this sector strongly depends on determination of different factors that affect medicine production, consumption and imports. According to economic literature, like other commodities, medicine imports are affected by exchange rate and grass national product (GNP). One of the most important factors affecting medicine import is related underground economic activities like medicine smuggling and informal markets.MethodIn this study, through benefiting from fuzzy logic approach and using Matlab 2012 software, the size of underground economy in Iran was estimated. Then, by specifying an import model for pharmaceutical products, the effect of underground economy on medicine import demand in Iran during 1971-2011 was determined using ordinary least squares (OLS) method in Eviews6.ResultsShare of underground economy on grass domestic product (GDP) during this period has been swingy and the effect of underground economy on medicine imports has been negative but non-significant.ConclusionDespite the necessity of considering medicine smuggling and informal markets in health sector, this important factor has been neglected in Iran policymaking processes and decision makings for medicine import.Keywords: Underground economy, Medicine import demand, Fuzzy logic approach, Ordinary least squares method}
-
مقدمه و اهدافکنترل پوسچر اساس عملکرد حرکات بدن بوده و وجود آن برای بسیاری از فعالیت های ورزشی، مورد نیاز و ضروری می باشد. عوامل متعددی می توانند بر میزان کارایی سیستم کنترل پوسچر تاثیر منفی گذاشته و ثبات پوسچر را کاهش دهند که در نتیجه با افزایش نوسانات پوسچر همراه خواهد بود. از جمله این عوامل، می توان به اختلالات اسکلتی- عضلانی مانند کمردرد اشاره نمود؛ لذا هدف تحقیق حاضر مقایسه میزان نوسان پوسچر در ورزشکاران مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی در مقایسه با ورزشکاران سالم بود.مواد و روش هامیزان نوسان پوسچر 68 ورزشکار (34 ورزشکار مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی و 34 ورزشکار سالم) به وسیله دستگاه توزیع فشار زبریس در دو حالت ایستاده با چشمان باز و بسته مورد بررسی قرار گرفت. به منظور انجام تجزیه و تحلیل داده های آماری و نیز مقایسه بین گروه ها از روش آماری تی مستقل استفاده گردید.یافته هانتایج تحقیق نشان داد که در هردو وضعیت ایستاده با چشمان باز و بسته در میزان نوسان پوسچر بین ورزشکاران مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی با ورزشکاران سالم تفاوت معناداری وجود دارد (P≤0.05).بحث و نتیجه گیریبا توجه به نتایج تحقیق حاضر، مشاهده می شود که ورزشکاران مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی در مقایسه با ورزشکاران سالم مشابه از نوسان پوسچر بیشتری در دو وضعیت ایستاده با چشمان باز و بسته برخوردار بودند که این نتایج بیانگر وجود اختلال در کنترل پوسچر این ورزشکاران می باشد. پیشنهاد می شود با اندازه گیری نوسان پوسچر در ورزشکاران مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی به شناسایی یکی از مهم ترین عوامل خطرزای آسیب های ورزشی در این افراد اقدام نمود.
کلید واژگان: نوسان پوسچر, کمردرد مزمن غیراختصاصی, ورزشکار}Background And AimPostural control is the basic part of body movement performance and is needed for many everyday activities, particularly sport activities. Several factors can adversely affect efficiency of postural control system and decrease postural stability which results in increased postural sway. Among these factors, musculoskeletal disorders such as low back pain can be mentioned. Thus the purpose of this study was to compare postural sway in athletes with nonspecific chronic low back pain and healthy athletes.Materials And MethodsPostural sway of 68 athletes (34 nonspecific chronic low back pain and 34 healthy individuals) was examined by Zebris force distribution system in two conditions of standing with open and closed eyes. The independent t-test was used to analyze the data and compare between groups.ResultsResults showed a significant difference between athletes with nonspecific chronic low back pain and healthy ones in standing with open and closed eyes (P≤0.05).ConclusionAccording to the results of this study, athletes with nonspecific chronic low back pain showed increased postural sway in two conditions of standing with open and closed eyes in comparison with healthy athletes. Measuring postural sway of athletes with nonspecific chronic low back pain is recommended to identify one of the most important risk factors of sport injuries in these athletes.Keywords: postural sway, nonspecific chronic low back pain, athlete} -
مقدمهبا توجه به درآمد بالای گردشگری سلامت، بسیاری از فعالان بخش خصوصی تمایل دارند در این زمینه فعالیت کنند. با این وجود سهم کشور ایران از این صنعت بسیار ناچیز بوده و به دنبال آن مجموعه های خصوصی فعال و موفق شکل نگرفته است. هدف از این مطالعه بررسی عوامل بازدارنده و پیش برنده فعالیت بخش خصوصی در گردشگری سلامت است.
روش پژوهش: این پژوهش به صورت مقطعی و گذشته نگر انجام شده است. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه ساختار یافته با امتیازدهی لیکرت استفاده و داده ها به روش مصاحبه حضوری گردآوری شده است. جامعه مطالعه شامل 60 نفر از مدیران دفاتر گردشگری تهران است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام شده و به منظور ارزیابی نتایج و تحلیل داده ها از شاخص های مرکزی، آزمون t تک نمونه ای و خی دو استقلال استفاده شده است.یافته هامیانگین امتیازات بدست آمده در بعد فن آوری، سیاست گذاری، هماهنگی و امنیت به عنوان عامل بازدارنده، به ترتیب، برابر با 3/25، 3/92، 3/90 و 4/02 بوده و به عنوان عامل پیش برنده میانگین امتیازها، به ترتیب، برابر با 4/14، 3/47، 4/04 و 2/53 بوده است. نتایج نشان می دهد که به غیر از امنیت در بعد پیش برنده میانگین امتیازات بدست آمده از میانگین مورد انتظار (3) بالاتر است.نتیجه گیریعوامل تعدد مراکز تصمیم گیری و سیاست گذاری، نبود هماهنگی بین بخش خصوصی و دولتی، موانع فن آوری و تلقی گردشگران مبنی بر ناامن بودن با تمایل نداشتن بخش خصوصی برای فعالیت در گردشگری سلامت رابطه مستقیم دارد.
کلید واژگان: گردشگری سلامت, بخش خصوصی, عوامل پیش برنده, عوامل بازدارنده}IntroductionGiven the high income that can be earned from health tourism, many people in private sectors are willing to enter this field. Nevertheless, Iran's share of this source of income is small since no active and successful bodies in health tourism market have been developed in private sector. The purpose of this paper is to identify the driving as well as the constraining factors of private sector development in health tourism.MethodThis paper is cross-sectional and retrospective. The data were gathered via structured Likert scale questionnaire and face to face interview. The participants of this study were 60 managers working in different tourism agencies in Tehran. In order to analyze the data and evaluate the results, t-test and chi-square test were run using SPSS software version 16.ResultsThe results of the study indicate that the averages of technology, policy, coordination and security as constraining factors are 3.25, 3.92, 3.90, and 4.02 while they are 4.14, 3.47, 4.04 and 2.53 as driving factors. The results show that except the safety as a driving factor, the averages are higher than (3) for other factors.ConclusionThe multiplicity of decision making and policy making centers, lack of coordination between private and public sectors, technological restrictions and tourist's attitudes concerning unsafety are directly related to the unwillingness of the private sector in investing in health tourism.Keywords: Health Tourism, Private Sector, Driving Factors, Constraining Factors} -
مقدمههدف پژوهش حاضر ارزیابی عملکرد مالی دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کشور بر اساس اطلاعات حاصل از حسابداری تعهدی است.
روش پژوهش: این پژوهش یک پژوهش توصیفی است که در آن، اطلاعات مالی 43 دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کشور در سال 1389 بر اساس گزارش های نظام حسابداری تعهدی و با استفاده از، شاخص های منابع و مصارف اول سال، منابع و مصارف آخر سال، ترکیب منابع و هزینه های دانشگاه ها مورد بررسی قرار گرفته است. داده های مورد استفاده از گزارش اصلاحیه موافقتنامه های سال 1389 دانشگاه های علوم پزشکی کشور و خدمات بهداشتی درمانی، که بر اساس اطلاعات حسابداری تعهدی تهیه شده، استخراج شده است.یافته هانتایج پژوهش نشان می دهد که تقریبا تمام دانشگاه های مورد بررسی، با تراز منفی وارد سال 1389 شده اند؛ به عبارت دیگر، کسری داشته اند. با این وجود، در طول سال 1389، تعداد دانشگاه هایی که دارای تراز مثبت بودند، افزایش یافته است.نتیجه گیریتعداد دانشگاه های علوم پزشکی دارای تراز مثبت در پایان سال 1389 نسبت به ابتدای سال، افزایش یافته است. اصلی ترین محل تامین منابع مالی در دانشگاه ها منابع اختصاصی است که به تعرفه و قیمت خدمات وابستگی زیادی دارد. دانشگاه های بزرگ تر (گروه1) سهم بیش تری از منابع را به خود اختصاص داده اند در حالی که هزینه های کارمندی کم تری داشته اند.
کلید واژگان: عملکرد مالی, منابع و مصارف, دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی}IntroductionThe purpose of this study is to evaluate the financial performance of universities of medical sciences in Iran based on the information obtained from accrual accounting.MethodsThis study is characterized as a descriptive research in which the financial information of 43 universities of medical sciences has been analyzed in 2011 based on reports from accrual accounting system, the indices of resources and consumption at the beginning and end of fiscal year, and the combination of resources and costs of universities. The data used in this study were taken from approval reports of universities of medical sciences which is based on accrual accounting in 2011.ResultsThe results of the study indicated that almost all universities under investigation entered the fiscal year (2011) with a negative level. In other words, they faced a shortage. However, it should be noted that the number of universities with positive level has increased in the same year.ConclusionIn comparison with the outset of the fiscal year in 2011, the number of universities with positive level has increased at the end of this year. The major source of funding at the medical sciences universities is special resources witch is highly dependent on tariff and cost of services. The larger universities have appropriated larger amount of resources while at the same time they have been incurred less staff expenses.Keywords: Financial Performance, Resources, Consumption, Medical Sciences Universities} -
مقدمهدیابت نوع 2 یکی از جدی ترین بیماری های مزمن است که شیوع آن در جهان رو به افزایش است. یکی از عوامل خطر مهم در ایجاد و پیشرفت بیماری دیابت و عوارض آن چاقی است. کاهش وزن بخش مهمی از مدیریت بیماری در این بیماران است.روش کاردر این پژوهش، مطالعات بالینی و اقتصادی مرتبط با درمان چاقی در بیماران دیابتی که در پایگاه Pubmed و SID تا پایان سپتامبر 2010 منتشر شده بود مورد بررسی قرار گرفت. سپس با معرفی روش های ارزیابی اقتصادی در مداخلات سلامت، روش های درمان چاقی در بیماران مبتلا به دیابت بر اساس این روش ها تحلیل شد و هزینه ها، پیامدهای چاقی و چگونگی مدیریت آن در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مورد بحث قرار گرفت.یافته هامطالعات انجام شده بر روی هزینه اثربخشی اورلیستات، نشان دهنده هزینه- اثربخش بودن آن در درمان چاقی بیماران مبتلا به دیابت است. جراحی در مقایسه با روش های درمانی رایج در کشورهای آلمان و فرانسه یک گزینه غالب و در انگلستان یک گزینه هزینه- اثربخش می باشد. در مطالعه دیگری، جراحی به عنوان یک روش درمانی غالب در کشورهای اتریش و ایتالیا و هزینه- اثربخش در اسپانیا گزارش شده است.نتیجه گیریمطالعاتی که درمان های ضدچاقی را مورد تحلیل قرار داده اند، روش های درمان آن را هزینه اثربخش نشان می دهند. به نظر می رسد که گزینه هزینه اثربخش برای درمان بیماران دچار چاقی شدید، انجام جراحی و برای افراد با چاقی معمولی استفاده از دارودرمانی است.
کلید واژگان: چاقی, دیابت, هزینه اثربخشی, ارزیابی اقتصادی}IntroductionType 2 diabetes mellitus, a serious chronic disease, is increasing worldwide. Obesity is one of the main independent risk factors in development of the diabetes and its related complications. Weight loss is an important part of disease management.MethodsWe searched for the studies conducted on obesity treatment of patients with diabetes until the end of September 2010 in the SID and Pub Med databases. We used the economic evaluation methods in order to evaluate the cost of obesity in patients with type 2 diabetes and its treatment methods. We also analyzed the costs and outcome implications of obesity and its management in people with type 2 diabetes.ResultsStudies have shown that obesity treatment with Orlistat is cost effectiveness. In Germany and France, surgery is a dominant option in comparison with the other common methods. In England, surgery is reported to be cost effective and in Austria, Italy and Spain, it is approved.ConclusionAll studies have reported that obesity treatments are in the range of what is generally considered as cost-effective. It seems that medication therapy and surgery are cost-effective options for all obese patients. -
زمینه و هدفمحدود بودن منابع سرمایه گذاری و دیر بازدهی آن در نظام سلامت و عواملی همچون هزینه گزاف احداث بیمارستان، گرانی تجهیزات و کمبود نیروی انسانی ماهر و به تبع آن گسترش کند امکانات بیمارستانی استفاده کارای منابع و اداره مطلوب بیمارستانها همواره مورد توجه سیاستگذاران و تصمیم گیران بخش سلامت بوده است.روش و بررسیمطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی بوده که در بیمارستانهای تحت پوشش وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی انجام شده است. تعداد 140 بیمارستان به عنوان نمونه با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند که 18 بیمارستان به دلیل روش مورد استفاده در تخمین از مطالعه خارج شده و 122 بیمارستان مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تخمین کارایی از روش تحلیل فراگیر داده ها و نرم افزار Deap2 استفاده شده است. در این پژوهش کارایی فنی به دو روش تخمین زده شد.یافته هامیانگین کارایی فنی در روش اول در بیمارستان های گروه برخوردار آموزشی عمومی- برخوردار درمانی عمومی - محروم درمانی عمومی- برخوردار آموزشی تخصصی - برخوردار درمانی تخصصی به ترتیب 710/0، 748/0، 458/0، 559/0 و 809/0 بدست آمد که در این مدل بیمارستانهای برخوردار درمانی و تخصصی بیشترین مقدار کارایی را به خود اختصاص داده بودند. در روش دوم مقدار کارایی فنی، کارایی فنی خالص و کارایی مقیاس به ترتیب در بیمارستان های مورد مطالعه در سال 1386 برابر با 436/0، 591/0 و 746/0 بوده است که نشان از عملکرد ضعیف بیمارستانها دارد. مقدار کارایی فنی نشان می دهد که بیمارستان ها بیش از 56% از نهاده ها را استفاده نمی کنند.نتیجه گیریبراساس نتایج مدل اول می توان نتیجه گرفت که بیمارستان هایی که در مناطق محروم قرارگرفته اند کارایی کمتری نسبت به سایر بیمارستانها دارند. در مدل دوم نیز کارایی کمتری داشته اند و به طور کلی با توجه به نتایج بدست آمده در مدل دوم می توان نتیجه گرفت که علت اصلی ناکارایی در بیمارستانها بدلیل سوء مدیریت (591/0) بوده و حدود 71% از این ناکارایی مربوط همین جزء می باشد و ناکارایی مقیاس (746/0) که آن هم می تواند با مدیریت بهینه در سطوح بالاتر مدیریتی بهبود پیدا کند سهم کمتری در این ناکارایی دارد.
کلید واژگان: کارآیی فنی, تحلیل فراگیر داده ها, کارآیی مدیریتی, کارآیی مقیاس}Backgroundlimited resources and slow returns on investment in hospital industry as well as other factors such as high cost of hospital construction, the need for expensive and high tech equipment and shortage of skilled manpower have caused the efficient use of resources and effective administration of hospitals to be for a very critical issue for health policy makers. The aim of this descriptive and analytical study is to use Data Envelopment Analysis method for measuring of hospital efficiency.Material And MethodsThis was a descriptive and analytical study. We used the data from 122 hospitals affiliated With Iranian Ministry of Health and Medical Education. Random sampling was used to select these 122 hospitals. We then used Data Envelopment Analysis method for measuring the hospital efficiency.FindingsUsing the first model we determined the average technical efficiency in non deprived-training-general hospitals, non deprived training-general hospitals, non deprived-non training-general hospitals, deprived-non training- specialized hospitals, to be 0.710, 0.748, 0.458, 0.559 and 0.809 respectively. The highest average efficiency was found in non deprived-non training-specialized hospitals in this model. Technical efficiency, pure technical efficiency and scale efficiency measured by the second model among 122 hospitals was 0.436, 0.591 and 0.746 respectively which demonstrates the weak hospital performance and a waste of 56% of resource by these hospitals.Conclusionbased on the results of the first model we can conclude the hospitals located in deprived areas are less efficient than other hospitals, which is confirmed in the second model as well. We can conclude that the main cause of inefficiency in the hospitals is due to mismanagement which has caused 71% of inefficiency in this set of hospitals.Keywords: Technical Efficiency, Data Envelopment Analysis, Pure Technical Efficiency, Scale Efficiency} -
مقدمه
سیاستگذاری مناسب در ارتباط با دارو اهمیت دارد، و برنامه ریزی اقتصادی دقیق در طراحی و سازماندهی آن ضرورت دارد. هدف این مطالعه بررسی اثرهای حذف یارانه دارو بر شاخص قیمت بخش های اقتصادی و هزینه ی زندگی خانوارها بود.
روش بررسیروش مقاله بر اساس تکنیک ماتریس حسابداری اجتماعی سال 1380 ایران و تحلیل مسیر ساختاری می باشد. در این پژوهش کاربردی جامعه پژوهش شامل کلیه بخش های اقتصادی و خانوارهای کشور ایران است. داده ها با نرم افزار تحلیل شد. MATS و نرم افزار مربوطه I-O&SAM
یافته هااز بین 147 گروه کالاها و خدمات، شاخص قیمت بخش های سایر خدمات بهداشتی انسانی، خدمات بیمارستانی، 6.5 و 4.1 درصد افزایش، بیشترین تاثیرپذیری، 7، مرغ و جوجه و سایر ماکیان زنده و خدمات دامپزشکی به ترتیب با 7.3 را داشته اند. درسایر گروه های کالایی، شاخص قیمت حداکثر 3.8 درصد افزایش یافته است. پنجک های خانوارهای شهری و روستایی به ترتیب بین 1.7 تا 2.2 درصد و 1.8 تا 2.7 درصد شاخص هزینه زندگیشان افزایش می یابد.
نتیجه گیریحذف یارانه بخش دارو شاخص قیمت همه بخش ها و همچنین شاخص هزینه زندگی همه گروه خانوارها را افزایش می دهد. بهترین راهکار مقابله با این اثرهای سوء، اقدامات پیشگیرانه از طریق کاهش تدریجی یارانه ی دارو و حرکت به سمت هدفمند کردن یاران ه ها در بخش سلامت و بخصوص در حوزه ی دارو می باشد
IntroductionAppropriate policy making about drugs has a particular importance; and accurate economical planning in designing and organizing of this issue is an obvious necessity. This study was aimed to analyze the effects of drug subsidies omission on price index on economical sectors and households expenditures.
MethodsThe method of this study is based on social accounting matrices technique and structural path analyzing approach. The study society is all economical sectors and households in Iran. Data are collected using social accounting matrices of Iran 1380, and analyzed by I-08 SAM and MATS software.
ResultsFrom 147 groups of commodities and services, the price index of human health services, hospital services, hen and chicken, other birds, and veterinary services had the most increases with %7.3, %7, %6.5 and %4.1; and for other commodity groups the maximum increase found 3.8%. The increase in expenditure index of urban residents is from %1.7 to %2.2; and for rural residents %1.8 to %2.7.
DiscussionThe drug sector subsidies omission has increased the price index for all sectors and expenditure index households. The best approach to these effects is to do preventive actions by gradual decreasing of drug subsidies, and moving toward making drug subsidies purpose based in health sector and particularly drug sub-sector.
-
محدودیت منابع در اقتصاد سلامت مهم ترین دلیل توجه به امر کارایی و بهره وری در تمامی حوزه های مدیریتی به ویژه بیمارستان هاست.
هدفمطالعه به منظور اندازه گیری بهره وری در بیمارستان های عمومی استان اردبیل انجام شد.
مواد و روش هااین پژوهش توصیفی و تحلیلی به صورت گذشته نگر در سال 1387 انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه 10 بیمارستان عمومی استان اردبیل بود که به مدت 7 سال داده های آنها جمع آوری شد. اندازه گیری بهره وری با استفاده از شاخص بهره وری عوامل کل مالم کوئیست و به کمک روش تحلیل فراگیر داده ها صورت گرفت و از متغیرهای تعداد پزشک، تعداد تخت فعال، تعداد پذیرش و روزهای بستری به همین منظور استفاده شد. داده ها با استفاده فرم های استاندارد وزرات متبوع جمع آوری گردید و با استفاده از نرم افزار Deap2 تجزیه و تحلیل شد.
یافته هابراساس نتایج میانگین بهره وری کل عوامل 033/1 بدست آمد که حکایت از کاهش بهره وری به میزان 3/3 درصد در طول دوره دارد. میانگین تغییرات کارایی فنی 004/1 و میانگین تغییرات تکنولوژیکی 029/1 بود. روند تغییرات بهره وری در طول دوره بررسی از یک روند خاصی تبعیت نمی کند به طوری که در سه سال اول مورد بررسی این روند صعودی (کاهش بهره وری) و در دو سال بعدی بهره وری افزایش یافته و دوباره در سال 1385 بیمارستان ها با کاهش بهره وری روبرو بودند.
نتیجه گیریدر مجموع بهره وری کل عوامل کاهش یافته که علت اصلی این کاهش تغییرات تکنولوژیکی می باشد. پژوهش های انجام شده در خارج از کشور، به ویژه در کشورهای کم درآمد نیز به نتایج مشابهی دست یافتند و علت اصلی کاهش بهره وری را تغییرات تکنولوژیک عنوان نمودند.
کلید واژگان: شاخص مالم کوئیست, بهره وری, تحلیل فراگیر داده ها, تغییرات تکنولوژیکی}The Main reason for using productivity and efficiency analysis in the management of firms, specially hospitals, is resources constraint.
Objectivethe aim of this study was to measure the productivity in general hospitals of Ardebil province.
MethodsThis is an applied-retrospective study, carried out in Ardebil Province general Hospitals(10 hospitals) on 2008. We employ DEA technique to study the productivity. the Malmquist Total Factor productivity Index was used to estimate the productivity. We used the standard Forms designed by of Ministry of Health and Medical Education’s Statistical Department. We used Deap2 software for analysis of Data.
FindingsFindings show that the Total Factor productivity mean is 1.033. that is shows 3.3% productivity regress in this period. The technical efficiency change and technological change as component of productivity is 1.044 and 1.029 respectively. The trend of productivity over the study period dose not follow any particular trend. In the first three years productivity is reduced and in the next two years it is increased. Again in the next year hospitals have faced with decreasing productivity.
ConclusionTotal factors productivity during the study period shows productivity regress. productivity losses were largely duo to technological regress. Abroad research, particularly in low income country find similar results and the major cause of productivity regress is technological changes.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.