بهزاد هوشمند
-
زمینه و هدف
سلامت دهان جزو لاینفک سلامت عمومی و یکی از لازمه های زندگی خوب به شمار می آید. برخورداری از دهان و دندان های سالم نیازمند مراقبت های فردی، تدوین و اجرای برنامه های مداخله ای در سطح جامعه و مراقبت های حرفه ای است. هدف از انجام این پژوهش طراحی الگوی مدیریت خدمات دندانپزشکی برای ایران بود.
روش پژوهشتحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی، از نظر روش اجرا جزو تحقیقات توصیفی و از نظر نوع شناسی توصیفی در زمره پژوهش های پیمایشی بود. جامعه آماری مورد نظر افراد خبره دندانپزشکی بودند. برای انجام مطالعه از میان سیاستگذاران، برنامه ریزان، مدیران، اساتید دانشگاه و کارکنان حوزه خدمات دندانپزشکی کشور، خبرگان دندانپزشکی با روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند جهت انجام مصاحبه های عمیق به روش گراندد تیوری برای گردآوری شاخص های مدیریت خدمات دندانپزشکی جهت ارایه مدل مناسب انتخاب شدند. متن مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع نظری، عبارت به عبارت و جمله به جمله، به روش تحلیل مقایسه ای مداوم مورد بررسی قرار گرفت. برای تحلیل، روش نظریه مبنایی مورد استفاده قرار گرفت و داده های گردآوری شده در 3 مرحله کدگذاری شدند. جهت سنجش روایی محتوا در مصاحبه ها از روش بازخورد مشارکت کنندگان و دریافت نظرات همکاران استفاده شد. برای اطمینان از پایایی در مصاحبه ها از 2 روش بازآزمون و 2 کدگذار استفاده شد. در این مطالعه از روش دلفی در بخش طراحی مدل استفاده شد.
یافته هابر اساس مدل به دست آمده 29 عامل در مدیریت خدمات دندانپزشکی موثر بودند. شاخص های به دست آمده وارد نظرسنجی دلفی شدند. طی مراحل دلفی در مورد 29 شاخص اجماع حاصل گردید و در 5 بعد (مولفه) شامل برنامه ریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات، هدایت، نظارت و کنترل دسته بندی شدند.
نتیجه گیرینتایج مطالعه نشان داد که الگویی با 5 مولفه برای مدیریت خدمات دندانپزشکی کشور ایران مناسب می باشد و برنامه ریزان و سیاستگذاران بخش سلامت می توانند در راستای بهبود ارایه خدمات دندانپزشکی از آن استفاده نمایند.
کلید واژگان: الگوی مدیریت, طراحی, خدمات دندانپزشکی, ایرانBackgroundOral health is an integral part of general health and one of the necessities of a good life. Having a healthy mouth and teeth requires individual care, the development and implementation of community-based intervention programs, and professional care. The purpose of this study was to design a model for the management of dental services in Iran.
MethodsThis was an applied research in terms of purpose, descriptive in terms of implementation method, and a survey research in terms of descriptive typology. The statistical population included dental experts. To conduct the study among policy makers, planners, managers, university professors and the staff of the dental services, dental experts were chosen using purposive non-probability sampling for in-depth interviews based on grounded theory method to collect indicators of dental services management for providing a suitable selection model. To reach theoretical saturation, the text of the interviews was analyzed, phrase by phrase and sentence by sentence, through constant comparative analysis. For analysis, the grounded theory method was used, and the collected data were coded in 3 steps. In order to assess the validity of the research regarding interviews, the participants' feedback and the opinions of colleagues were used. To ensure the reliability of the interviews, 2 methods of test-retest and double coding were used. In this study, Delphi method was used in designing the model.
ResultsAccording to the obtained model, 29 factors were effective in managing dental services. The obtained indicators were included in the Delphi survey. During the Delphi stages, consensus was reached on 29 indicators which were classified into 5 dimensions (components) including planning, organizing, mobilizing of resources and facilities, guiding, monitoring and controlling.
ConclusionThe results of the study showed that a 5-component model is suitable for the management of dental services in Iran, and health planners and policy makers can use it to improve the delivery of dental services.
Keywords: Management model, design, dental services, Iran -
زمینه
یکی از راه های ارزشیابی برنامه درسی بررسی رضایتمندی فارغ التحصیلان رشته از مهارت های عملی کسب شده است. با توجه به نبود داده های در سطح ملی، هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان رضایتمندی از آموزش مهارت های بالینی از دیدگاه فارغ التحصیلان دندانپزشکی عمومی کشور می باشد.
مواد و روش ها:
این پژوهش یک مطالعه مقطعی توصیفی- تحلیلی است. جامعه مورد بررسی 614 نفر از شرکت کنندگان در آزمون دستیاری تخصصی دندانپزشکی سال 1398 بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای شامل سه قسمت بود که پس از طراحی پرسشنامه، با استفاده از آزمون های آماری، روایی و پایایی آن تایید گردید. پرسشنامه ها پیش از برگزاری آزمون دستیاری دندانپزشکی بین شرکت کنندگان پخش گردید و پس از جمع آوری، اطلاعات آن ها استخراج شده و با استفاده از روش های آماری آزمون من- ویتنی و کروسکال- والیس به منظور مقایسه توزیع رضایتمندی بر اساس سال ورود و تیپ بندی دانشگاه در نرم افزار SPSS ویرایش 26 آنالیز شد.
یافته ها:
با توجه به توزیع در زمان آزمون، درصد بازگشت پرسشنامه ها 100 درصد بود. بیشترین میزان رضایتمندی مربوط به درس دندانپزشکی کودکان (76/5 درصد)، ترمیمی (71/4 درصد) و رادیولوژی (64/7 درصد) و کمترین نیز مربوط به درس اندودانتیکس (38/1 درصد)، ارتودنسی (41/9 درصد) و بیماری های دهان، فک و صورت (45/3 درصد) بود.
نتیجه گیری:
در مجموع، رضایتمندی شرکت کنندگان در این مطالعه در اکثر مهارت ها بالاتر از سطح متوسط (بیش از 50 درصد) بود. هر چند، سال ورود به دانشگاه، مهارت های عملی مختلف و دانشکده های متفاوت تاثیر معناداری بر روی میزان رضایتمندی نشان دادند.
کلید واژگان: برنامه درسی, شیوه های آموزشی, مهارت عملی, دندانپزشکی عمومیBackgroundOne method for the assessment of dentistry curricula is to evaluate dentistry graduateschr('39') satisfaction with their acquired clinical skills. Given the lack of data on this subject at the national level, this study aimed to evaluate the satisfaction with clinical skills training in general dentistry graduates in Iran.
Materials and MethodsThis cross-sectional descriptive-analytical study was conducted on 614 general dentistry graduates participating in the dentistry residency exam in 2019 in Iran. Data were collected using a questionnaire consisting of three sections. The validity and reliability of the designed questionnaire were approved using statistical tests. The questionnaires were distributed among the participants before the residency exam. After collecting the completed questionnaires, their data were extracted and analyzed in SPSS-26 using Mann-Whitney’s U-test and the Kruskal-Wallis test to compare the distribution of satisfaction according to entrance year and university type.
ResultsThe response rate was 100%, which must be because the questionnaires were distributed during the residency exam session. According to the participants, the highest level of satisfaction with the practical skills acquired pertained to pediatric dentistry (76.5%), operative dentistry (71.4%) and radiology (64.7%), and the lowest pertained to endodontics (38.1%), orthodontics (41.9%) and oral maxillofacial pathology (45.3%).
ConclusionOverall, the general dentistry graduateschr('39') satisfaction with the acquired skills was above average (more than 50%) in most of the skills. Nevertheless, entrance year, practical skills and faculties had a significant impact on the level of satisfaction.
Keywords: Curriculum, educational methods, clinical skills, general dentistry -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هفتاد و نهم شماره 2 (پیاپی 242، اردیبهشت 1400)، صص 124 -140زمینه و هدف
ویروس SARS-CoV-2 عامل بیماری COVID-19 در دسامبر 2019 در شهر ووهان چین ظهور کرد و سپس به سرعت به کشورهایی چون کره جنوبی، ژاپن، ایران، ایتالیا، اسپانیا، آمریکا و سایر نقاط جهان سرایت کرد و حالت پاندمیک به خود گرفت. دندانپزشکان و حرف وابسته (ازجمله پرسنل بهداشتی، درمانی، تریاژ، لابراتوارهای دندانی، مراکز رادیوگرافی و سایر پاراکلینیک های مرتبط)، به دلیل تماس زیاد با ترشحات بزاقی، ترشحات تنفسی و آیروسل، ازجمله پرریسک ترین مشاغل درگیر هستند. این مطالعه با هدف گردآوری مطالب به روز و مبتنی بر شواد علمی جهت قطع زنجیره انتقال در دندانپزشکی و حفاظت از دندانپزشک و حرف وابسته گردآوری شده است.
روش بررسیاین مطالعه با روش مرور نظامند در بازه زمانی بهمن 1398 تا اردیبهشت 1399 در وزارت بهداشت صورت پذیرفت. به منظور یافتن مطالعات و شواهد مرتبط، پایگاه های اطلاعاتی PubMed، MEDLINE، Embase، Scopus، Google Scholar، TripDatabase و سایر پایگاه های مرتبط جستجو شدند. همچنین جهت تکمیل نتایج، وب سایت های ADA، WHO وCDC جهت بررسی دستورالعمل ها و گایدلاین های به روز و مرتبط، مورد جستجو قرار گرفتند. در نهایت تعداد 110 منبع منتخب، مورد کاوش قرار گرفتند.
یافته ها:
بررسی مطالعات انجام شده بر روی نحوه انتقال و شیوع بیماری کووید-19، نشان می دهد این ویروس می تواند به دو روش مستقیم (ترشحات بزاقی، ترشحات تنفسی و آیروسل) و غیرمستقیم (تماس با سطوح آلوده محیط و ابزارها) در محیط کاری دندانپزشکی و حرف وابسته به راحتی و به وفور پراکنده شده و زنجیره انتقال بیماری ادامه یابد.
نتیجه گیری:
از این رو التزام به رعایت یک سری از دستورالعمل ها و گایدلاین ها که گزیده ای از آنها در این تحقیق گردآوری شده است، جهت پیشگیری از ادامه زنجیره انتقال، ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: کووید-19, ویروس سارس, آئروسل, دندانپزشکی, زنجیره انتقال بیماری, کرونا ویروس, عفونت کرونا ویروسBackgroundThe advent of Severe Acute Respiratory Syndrome Coronavirus 2 (so-called SARS-CoV-2) causing Coronavirus Disease 2019 (so-called COVID-19) occurred in Dec. 2019 in Wuhan, China. Having an inconceivable worldwide contagion, the outbreak was labeled a pandemic by the WHO. Dental services and related professions (including dentists, dental assistants, dental hygienists and the personnel of cleansing, remedial, triage, dental laboratories, radiographic laboratories and other related paraclinicals), facing galore aerosol and droplets, are in the topmost risk groups exposed to the queer virus. This study was fulfilled to round up evidence-based data to break a link at any part of the virus transmission chain in dental services and related professions.
MethodsRelevant online databases, as PubMed, MEDLINE, Embase, Scopus, Google Scholar and TripDatabase were searched meticulously and evaluated for relevant published original research papers. Subsequently, to fulfill the investigation, ADA, CDC and WHO websites were reviewed to gain relevant guidelines and protocols. Consequently, 476 resources were included considering the canonical inclusion criteria. For the sake of quality assessment of the resources, an authentic checklist was exploited to score the resources from 1 to 15, wherein the admissible score was 10. After deliberation of resources, 366 of them were excluded and finally, 110 resources were selected and overhauled to attain a comprehensive perception on the subject of the investigation.
ResultsTransmission of SARS-CoV-2 includes direct transmission (via droplet and aerosol inhalation) and indirect transmission (via surface and instrument contamination), which can amply occur in dental services and related professions. Therefore, an all-inclusive evidence-based miscellany was rallied on several exigent topics, containing genuine esteem in reputable scientific authorities, to present a consummate report for the dental clinicians and related practitioners, working in the course of the running pandemic.
ConclusionContemplating the ongoing crisis, undertaking a set of miscellany elected guidelines and protocols, is indispensable in this vital interval of history to bridle the current pandemic, which has been abridged via this systematic perusal.
Keywords: COVID19, SARS-CoV-2, aerosol, dentistry, professional-patient transmission, coronavirus, coronavirus infection -
سابقه و هدف
استفاده از داربست های استخوانی یکی از تکنیک های جدید و کارآمد جهت ترمیم مشکلات استخوانی است که بستری مناسب برای تکثیر و رشد سلول ها را در جهت ترمیم بافت هدف فراهم می کند. یکی از مهم ترین علل ناموفق بودن پیوندها و عمل های جراحی، تهاجم باکتری ها در محل عارضه و ایجاد عفونت شدید است. هدف این پژوهش که در سالهای 1397-1395 در دانشکده علوم و فنون نوین، دانشگاه تهران انجام شد به بررسی خواص آنتی باکتریایی داربست های متخلخل ساخته شده از ژلاتین، کلسیم فسفات وزیولیت با بارگذاری داروی کلیندامایسین پرداخته است.
مواد و روش هادر این پژوهش به روش خشکایش انجمادی از ترکیب ژلاتین ، کلسیم فسفات و زیولیت طبیعی داربست بافت استخوان تولید شد و پس از آن داروی کلیندامایسین با مقادیر مختلف در آن بارگذاری گردید. سطح داربست با میکروسکوپ الکترون روبشی مورد بررسی قرار گرفت و آزمون آنتی باکتریال و تست رهایش دارو بر روی داربست انجام شد.
یافته هانتایج نشان دادند که داربست کامپوزیتی ذکر شده بدون دارو در محیط کشت باکتری ها هاله عدم رشد ایجاد نکرد، ولی پس از بارگذاری دارو بر روی داربست با غلظت 01/0 دارو هاله عدم رشد به قطر 2 و 4 میلی متری به ترتیب برای باکتری های اشریشیاکلی و استافیلوکوکوس اوریوس شد.
نتیجه گیریافزودن عامل ضد باکتریایی کلیندامایسین به داربست استخوانی ساخته شده بستر مناسبی برای دارورسانی به بافت استخوان در محل بافت حذف شده است تا از رشد عفونت در محل کاشت داربست در دوره اول ترمیم جلوگیری کند.
کلید واژگان: بافت استخوان, متخلخل, آنتی باکتریال, کلیندامایسینBackground & AimThe use of bone scaffolds is one of the new and efficient techniques for repairing bone defects that provide a suitable platform for cell proliferation and growth to repair the target tissue. One of the most important causes of failure of transplants and surgical procedures is the invasion of bacteria at the site of the complication and the development of severe infection. The purpose of this study, which was carried out at the Faculty of New Sciences and Technologies, University of Tehran at 2017-2019, Antibacterial Properties of Porous Scaffolds Made of Gelatin, Calcium Phosphate Zeolite with Loading of Clindamycin.
Material and methodsIn this study, freeze-drying was made from a combination of gelatin, calcium phosphate, and natural zeolite of bone tissue scaffolds and then the drug was loaded with different amounts of clindamycin. The surface of the scaffold was examined by scanning electron microscopy and antibacterial test and drug release test were performed on the scaffold.
ResultsThe results showed that the aforementioned composite scaffold did not induce growth inhibition in the antibacterial test, However, after loading the drug on the scaffold with a concentration of 0.01 drug, the growth zone was 2 and 4 mm in diameter for Escherichia coli and Staphylococcus aureus, respectively.
ConclusionsAddition of the antibacterial agent clindamycin to the bone scaffold made a suitable substrate for drug delivery to bone tissue at the site of removal has been removed to prevent the growth of infection at the scaffold implant during the first period of repair.
Keywords: Bone Tissue, Scaffold, Antibacterial Drug, clindamycin -
سابقه و هدف
با توجه به ساختار کامپوزیتی استخوان طبیعی فک، از دو زیست ماده ی ژلاتین و بتا تری کلسیم فسفات (b-TCP) در مهندسی بافت استخوان به کرات استفاده شده است. باوجود ویژگی های مطلوب داربست های ساخته شده بدلیل خواص مکانیکی ضعیف و تخریب پذیری بالا کاربرد آن ها محدود شده است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر حضور زیست ماده کلینوپتیلولیت با ویژگی های منحصربه فردی چون خواص مکانیکی قابل توجه، نرخ پایین تخریب پذیری و ویژگی های زیست سازگاری بسیار مطلوب در داربست های ژلاتین و b-TCP است.
مواد و روش هاساخت داربست متخلخل به صورت نمونه ای با درصد وزنی 50 ژلاتین، 25 b-TCP و 25 کلینوپتیلولیت با روش خشکایش انجمادی انجام گرفت. از آنالیز SEM و نرم افزار image j جهت بررسی مورفولوژی سطح داربست و یافتن فراوانی تخلخل داربست ها استفاده شد. در پایان کار آنالیز استحکام فشاری داربست ها نیز ارزیابی شد.
یافته هادر داربست های clinoptilolite/b-TCP/Gelatin اندازه حفراتی با میانگین اندازه 250 نانومتر ثبت شده است، که بهترین سایز برای رگ زایی است. علاوه بر ژلاتین، کلینوپتیلولیت نیز بر تخلخل اثر مثبت داشته است. با انجام آنالیز استحکام فشاری، مدول یانگ نیز پس از افزودن کلینوپتیلولیت از 100 به 166 مگاپاسکال افزایش داشته، که کلینوپتیلولیت موثرترین عامل در تغییر این مدول است.
نتیجه گیریبا درنظر گرفتن نتایج می توان این گونه استنتاج کرد که کلینوپتیلولیت علاوه بر بهبود و ارتقای خواص مکانیکی داربست های کامپوزیتی تاثیر قابل توجهی بر روی افزایش سایز و فراوانی تخلخل داربست های مهندسی بافت استخوان فک داشته است. طبق خصوصیات بدست آمده می توان گفت که نمونه ی معرفی شده متناسب با خصوصیات داربست خارج سلولی (ECM) بافت استخوان فک می باشد و انتخاب مناسبی در مهندسی بافت این نوع استخوان خواهد بود.
کلید واژگان: کلینوپتیلولیت, داربست کامپوزیتی, استحکام فشاری, تخلخلBackground and aimDue to the composite structure of the jaw bone, gelatin and beta-calcium phosphate (b-TCP) biomaterials have been used repeatedly in bone tissue engineering. Despite the desirable properties of scaffolds made, their application has been limited due to their poor mechanical properties and high degradability. The aim of this study was to investigate the effect of clinoptilolite biomaterial with unique mechanical properties such as remarkable mechanical properties, low degradation rate and highly favorable biocompatibility properties in gelatin and b-TCP scaffolds.
Material and MethodPreparation of porous scaffold as a template was made leading to freeze drying method using weight percent of 50 for gelatin, 25 b-TCP and 25 Clinoptilolite. SEM analysis and image j software was used in order to evaluation of scaffold surface and finding of porosity frequency. Finally, compressive strength of scaffold was evaluated.
ResultsIn clinoptilolite / b-TCP / Gelatin scaffolds, porosity up to 250 nanometers was recorded which was the best for angiogenesis. In addition to gelatin, clinoptilolite also had a positive effect on porosity. Using compressive strength analysis, increasing of Youngchr('39')s modulus was also observed from 100 to 166 mega Pascal by that Clinoptilolite is the most effective agent in modifying this modulus.
ConclusionConsidering the results, clinoptilolite that in addition to improving and enhancing the mechanical properties of composite scaffolds, had a significant effect on the increase in the size and porosity of jaw bone tissue engineering scaffolds. According to the obtained characteristics it can be said that the sample presented is in accordance with the properties of extracellular scaffold (ECM) of jaw bone tissue and would be a suitable choice in tissue engineering of this type of bone.
Keywords: Clinoptilolite, Composite scaffold, Compressive strength, Porosity -
سابقه و هدفیکی از مسائل مهم در بازسازی هدایت شده ی استخوان، طراحی و ساخت غشاهای زیست تخریب پذیر و زیست فعالی است که ضمن حفظ یکپارچگی ساختاری خود در طول زمان ترمیم، دارای خواص مکانیکی،فیزیکی و بیولوژیکی مورد نیاز و البته نفوذ پذیری انتخابی باشند. یکی از رویکردهای دستیابی به این هدف ساخت غشاهای کامپوزیتی بر پایه ی زیست پلیمرهاست.مواد و روش هادر این پژوهش ساخت و مشخصه یابی غشاهای کامپوزیتی متشکل از کایتوسان-فیبروئین و پلی وینیل الکل انجام گرفت. محلول کایتوسان و محلول فیبروئین-پلی وینیل الکل با نسبت های مختلفی با هم مخلوط شده و غشاها، به روش ریخته گری حلال تهیه شدند. خواص مکانیکی مانند استحکام کششی و درصد کشش نهایی و خواص فیزیکی شامل جذب آب و سرعت تخریب شدن غشاها مورد بررسی قرار گرفتند.یافته هانمودار طیف FTIR فیبروئین استخراج شده و پیک هایی را در cm-11650، cm-1 1530و cm-1 1244 نشان داد. نمودار XRD و تصاویر SEM نشان دادند که فیبروئین سنتز شده دارای ساختار صفحات بتا می باشد. نتایج بررسی خواص فیزیکی و مکانیکی غشاها نشان داد که حضور فیبروئین در ترکیب، موجب افزایش استحکام مکانیکی می شود. افزایش میزان کایتوسان در ترکیب موجب افزایش جذب آب و سرعت تخریب غشاها گردید.نتیجه گیریفیبروئین یک پلیمر مناسب جهت افزایش استحکام مکانیکی، کنترل نرخ تخریب و بهبود قابلیت جذب آب غشاهای مورد استفاده در بازسازی هدایت شده ی استخوان بوده و کاملا زیست سازگار می باشد. روش ریخته گری حلال به شرط کنترل ویسکوزیته ی محلول و سرعت خروج حلال از ترکیب، یک روش مناسب برای ساخت غشاها می باشد.کلید واژگان: غشاء های زیست تخریب پذیر, فیبروئین, بازسازی استخوانBackground & AimDesigning and fabrication of biodegradable and bioactive membranes are the important issues in guided bone regeneration while these membranes should maintain their structural integrity during repair, have the required mechanical, physical and biological properties and selective permeability. One of the approaches to achieve this purpose is the fabrication of composite membranes based on biopolymers.Materials and MethodsIn this research, the fabrication and characterization of composite membranes composed of chitosan-silk fibrobin and polyvinyl alcohol have been performed.chitosan solution and fibroin- polyvinyl alcohol solution were mixed in different ratio and membranes were fabricated by solvent casting method. Mechanical properties such as tensile strength and ultimate strain percentage and physical properties including water absorption and degradation rate of membranes were investigated.ResultsThe FTIR spectrum of the extracted fibrobin showed peaks at 1650 cm-1, 1530 cm-1, and 1244 cm -1. The XRD and SEM images showed that the synthesized fibrin has the structure of beta plates. The results of physical and mechanical properties of membranes showed that the presence of fibroin in the composition increases the mechanical strength. Increasing the amount of chitosan in the composition increased the water absorption and degradation rate of membranes.ConclusionFibroin is a suitable polymer for increasing mechanical strength, controlling the degradation rate, improving the water absorption ability and is so biocompatible. Solvent casting method with controlling the viscosity of solution and solvent evaporation rate is appropriate method for fabrication the membranes.Keywords: biodegradable membrane, Fibroin, bone regeneration
-
هدف این مقاله بررسی و تجزیه و تحلیل اصول بیولوژیکی بازسازی هدایت شده استخوان همراه با به کارگیری انواع ممبران ها و بیان نقاط ضعف و قوت هر ساختار است. در این مقاله مروری، برای دسترسی به مطالعات انجام شده از پایگاه های اطلاعاتی Google،Scopus ، PUBMED/MEDLINE استفاده شده و کلمات کلیدی: مواد زیست سازگار، غشاء و بازسازی استخوان در دندانپزشکی مورد جستجو قرار گرفت. 105 مقاله بررسی شده و نهایتا 72 مقاله از سال های 1968 تا 2016 در نگارش نهایی متن مورد استفاده قرار گرفتند. مفهوم جراحی بازسازی هدایت شده استخوان حاکی از آن است که ترمیم و بازسازی نقص های استخوانی به احتمال بسیار زیاد با کمک غشاءهای انسدادی قابل دستیابی است که معمولا به صورت مکانیکی جمعیت سلول های غیر استئوژنیک را از بافت نرم اطراف دور می سازد و به جمعیت سلول های استخوان ساز بر آمده از استخوان مبدا اجازه عبور داده تا در ناحیه آسیب دیده قرار بگیرند. استفاده از غشاء برای عدم ورود سلول های غیر استخوان ساز، یک فاکتور کلیدی در تکنیک بازسازی هدایت شده استخوان است. تعداد زیادی از غشاءها در مطالعات کلینیکی و آزمایشگاهی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. هدف از این مطالعه، مرور مقالاتی بود که به بحث در مورد بازسازی هدایت شده بافت استخوانی و انواع غشاءهای مورد استفاده در این تکنیک پرداخته اند. با ارزیابی مقالات استخراج شده نهایتا به این نتیجه رسیدیم که اصلاح خواص مکانیکی و فیزیکی- شیمیایی غشاءها موجب بهبود فرآیند رشد استخوان جدید می شود، با این وجود تعیین نقش دقیق تخلخل های غشاء در این فرآیند نیاز به ارزیابی های بیشتر دارد. بهینه سازی ترکیب شیمیایی غشاء با تمرکز و توجه به ویژگی انسدادی و ویژگی های بیواکتیو، یک نکته مهم در این زمینه تحقیقاتی می باشد. عوامل گوناگونی مانند انعطاف پذیری، استحکام مکانیکی و نرخ تخریب تعیین کننده نوع غشاء مورد استفاده در بازسازی بافت استخوان می باشد.کلید واژگان: مواد زیست سازگار, غشاء, بازسازی استخوانThe Guided Bone Regeneration (GBR) treatment concept advocates that regeneration of osseous defects is predictably attainable via the application of occlusive membranes, which mechanically exclude non-osteogenic cell populations from the surrounding soft tissues, thereby allowing osteogenic cell populations originating from the parent bone to inhabit the osseous wound. The use of membrane to exclude non-osteogenic cells, is a key principle of guided bone regeneration. A large number of membranes have been evaluated in clinical and experimental studies. The object of this study was to review the literature regarding guided bone regeneration and all types of membranes that were used in this technique. 72 articles between the years 1968 through the 2016 from PubMed, Medline and Google Scholar using the related keywords, were selected. Finally, we concluded that the modification of mechanical and physico-chemical properties of membranes could improve the process of new bone growth. However, determination of the exact role of membrane porosity in this process, still needs to be clarified. Optimization the chemical composition of membrane with the focus and attention to obstructive property and bioactivity, is an important point in this research field. Various factors such as flexibility, mechanical strength and degradation rate determine the type of membrane used for bone tissue regenerationKeywords: Biocompatible materials, Membrane, Bone regeneration
-
سابقه و هدفیکی از موارد مهم در درمانهای دندانپزشکی مدیریت زخم بافت نرم است و از آنجایی که شواهد علمی در ارتباط باکاربرد ترکیبات موضعی جهت تسریع در ترمیم موجود است برآن شدیم اثر ترکیب موکوزامین را بر رشد و تکثیر سلولهای محیط کشت فیبروبلاستی قرار دهیم.مواد و روش هادر این پژوهش تجربی- آزمایشگاهی، اثر دارو بر میزان رشد سلولهای فیبروبلاست انسانی کشت شده بررسی شد، به این منظور سلول های کشت شده در بازه زمانی 48، 72 و 96 ساعته درسه پلیت جداگانه با غلظتهای 1/0% تا 1% از ترکیب موکوزامین در سه تکرار تیمار گردیدند. همچنین به منظور بررسی اثر غلظت های بالای ترکیب موکوزامین، سلولهای فیبروبلاست انسانی توسط غلظت های 1 تا 15 درصد از ترکیب موکوزامین در طی 48 ساعت در پلیت های جداگانه و در سه تکرار مورد تیمار واقع شدند. در نهایت میزان چگالی نوری رشد سلولهای فیبروبلاست در طول موج 580 نانومتر توسط دستگاه اسپکتروفوتومتری اندازه گیری شد. داده های بدست آمده توسط آزمون تجزیه واریانس یک طرفه و دوطرفه در نرم افزارSPSS مورد تحلیل قرار گرفت.یافته هاترکیب موکوزامین با ماده موثره اسید هیالورونیک و اسید آمینه در غلظت های کمتر از 1 درصد در ترمیم زخم و رشد سلولهای فیبروبلاستی تاثیری ندارد در عین حال افزایش طول دوره تا 96 ساعت موجب افزایش رشد سلولی و یا چگالی نوری سلولهای فیبروبلاستی گردیده است.نتیجه گیرییافته های این پژوهش نشان داد غلظت های بالای یک درصد اسپری موکوزامین اثر سمیت برروی سلولهای فیبروبلاستی دارد. البته برای تاثیر عملکرد این ترکیب در بهبود ترمیم زخم و رشد سلولهای فیبروبلاستی و کاربرد بالینی آن نیاز به بررسی بافت شناختی و بالینی بیشتری می باشد.کلید واژگان: ترکیب موکوزامین, سلولهای فیبروبلاست, ترمیم بافت, مهندسی بافت, بیومتریال, MTTBackground And AimManagement of soft tissue scares is one of main concerns during dental practice. Base several studies are pointed to effect of topical compound on wound healing the main objective of this study were on to study the effect of Mucosamin compound on Growth and Proliferation of Human Fibroblast Cells in an in-vitro environment.
Material andMethodsIn this experimental invitro study, human fibroblast cells were treated with 0.1% to 1% of Mucosamin compound for 48, 72 and 96 hours in three replication. Also on different 96 wells plated the effect of 1% to 15% of Mucosamin compound on human fibroblast cells in three replication were treated. Finally the optical concentration of fibroblast cell were recorded on 580nm using UV Spectrophotometer. Result were subjected to one way and two way Variance analysis using SPSS software.ResultsResults showed of Mucosamin compound with essential substance of hyaluronic acid and amino acids at lower concentration than 1% have no significant effect on wound healing and growth of fibroblast cells. Also results showed prolonging the treatment up to 96 hours lead to increase in cells growth or optical density of fibroblast cells.ConclusionResults showed Mucosamin compound with higher concentration than 1% has toxic effect on fibroblast cells. Further study to confirmed effect of this compound on wound healing and growth of fibroblast cells using histological and clinical examination is required.Keywords: Mucosamin Compound, Fibroblast cells, Wound Healing -
زئولیت زیست ماده ای فعال و با تخلخل بالایی است که در چند سال اخیر پژوهش های زیادی بر روی کاربردهای متنوع آن در علوم مختلف صورت گرفته است. در این مطالعه به مرور نظام مند مقالات چاپ شده در زمینه ی کاربردهای زئولیت در علوم نوین پزشکی پرداخته شده است. با بررسی و جستجوی مقالات در این زمینه زئولیت ها بر حسب نوع کاربرد دسته بندی شدند و نتایج حاصل از پژوهش های انجام شده در موضوعات مختلف پزشکی، داروسازی، ارتوپدی، مهندسی بافت و دندانپزشکی مورد تحلیل قرار گرفته است. زئولیت ها مواد خوراکی، آنتی باکتریال، زیست سازگار، غیر سمی با خاصیت جذب بالایی هستند و می توان گفت که استفاده از این زیست ماده در زمینه های مختلف علوم پزشکی در حال گسترش می باشد. انتخاب زئولیت چه به صورت سنتزی و چه طبیعی انتخاب مناسبی برای استفاده در سامانه های دارورسانی، بهبود زخم، داربست های مورد استفاده در مهندسی بافت، پوشش دهی ایمپلنت، همودیالیز و جذب گاز می باشد. به منظور یکپارچه نمودن تحقیقات صورت گرفته در این زمینه دو دسته بندی صورت گرفته است، که علاوه بر ایجاد دید کلی در استفاده های متنوع زئولیت در علوم پیشرفته پزشکی، می تواند به پژوهشگران در انتخاب زئولیت مناسب در تحقیقاتشان کمک نماید.کلید واژگان: زئولیت, پزشکی, سامانه های دارو رسانی, مهندسی بافت, آنتی باکتریال, مواد جاذبZeolite is an active biomaterial which has also biocompatible, antibacterial non-toxic and high porosity properties. In recent years many investigations have been performed on its application in different fields of sciences. In this study, a systemic review on zeolite application in advanced medical sciences and introduction of potential zeolite types for such uses. Investigating the literatures, zeolites applications in medicine were classified in different fields e.g. pharmaceutics, orthopedics, tissue engineering, and dentistry. It was also clarifies that the proper selection of a zeolite type is crucial for any specific research activity since they demonstrate diverse physico-chemical properties. Zeolites are edible, antibacterial, biocompatible and non-toxic material with high absorption property, whose application in different medical fields are expanding. Choosing zeolite, either synthetic or natural, can be a proper selection for e.g. drug delivery systems, wound healing, scaffolds in tissue engineering, implant coatings, hemodialysis, gas adsorption and elimination of toxic ions. In order to bring all these application under an umbrella, two classifications based on application types biological and physico-chemical properties of zeolites have been presented which provides an overview on medical applications of zeolites and also helps scientists in better selection of zeolite type for their research activities.Keywords: Zeolite, Medicine, Drug delivery systems, Tissue Engineering, Microbicide, Adsorbent
-
بیماری های لثه بدلیل مجموعه ای از شرایطی ایجاد می گردد که موجب التهاب لثه و دیگر ساختارهای نگهدارنده دندان می شود. هدف این مطالعه بررسی خاصیت ضد باکتریایی لاکتوباسیلوس های بومی با خصوصیات پروبیوتیک بر روی باکتری بیماریزای شاخص در بیماری های التهاب لثه، Aggregatibacter actinomycetemcomitans می باشد. از میان 40 سویه لاکتوباسیلوس جداسازی شده از نمونه های گرفته شده ازدهان افراد سالم و بیمار، سویه منتخب با بالاترین خاصیت ضد باکتریایی انتخاب، با استفاده از تستهای بیوشیمیایی و مولکولی (rRNA S16) تعیین هویت و تحت عنوان لاکتو باسیلوس سالیواریوس NK02 نامگذاری گردید. در ادامه خصوصیات پروبیوتیکی باکتری منتخب مورد مطالعه دقیق قرار گرفت. بررسی خصوصیات پروبیوتیکی باکتری مذکور نشان داد که لاکتو باسیلوس جداشده به میزان 92.34 % به لیزوریم مقاوم بوده و توانایی رشد در حضور نمک های صفراوی به میزان 79.23 % را دارا می باشد. درصد زنده ماندن جدایه منتخب در شرایط شبیه سازی شده شیره معده قابل توجه بود. پس از 90 دقیقه میزان بقای جدایه مورد نظر7 logs CFU ml-1، تعیین گردید. لاکتوباسیلوس جداشده به اکثر آنتی بیوتیک ها حساس بوده و خاصیت ضد باکتریایی قابل توجه ای علیه تعدادی از باکتری های بیماریزا نشان داد. حداقل غلظت مهاری (MIC) و حداقل غلظت باکتریسیدال ((MBC سویه 02KN برعلیهAggregatibacter actinomycetemcomitans معادل AUml-1512: MIC،MBC: 1250 AUml-1 تعیین گردید که در مقایسه با سایر لاکتوباسیلوس های جداسازی شده قابل توجه بود. سویه NK02 بعنوان کاندید مناسبی برای درمان بیماری های لثه و پس از آزمایشات تائیدی بیشتر در آینده می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: لاکتوباسیلوس پروبیوتیک, Aggregatibacter actinomycetemcomitans, بیماریهای لثه, حداقل غلظت مهاری رشد -
IntroductionGingivitis is the most common form of periodontal diseases. Dental plaque is known as an essential cause of gingivitis. Because of the inability of many people to maintainadequate levels of plaque control through mechanical methods, Use of antimicrobial mouth rinses has been recommended as an adjunct to usual oral hygiene. Aim of present study was to determine the clinical anti plaque and anti gingivitis effects of Irsha and Listerine antiseptic mouth rinses. Method and material: This clinical study was a double-blinde, randomized, 21day trial which included 30 patients ranging in age from 18-24, with mild to moderate gingivitis. Exclusion criteria included previous scaling and polishing, effective systemic disease on our study process and history of smoking, etc. Plaque index(silness & loe 1964), modified gingival index(lobene 1986), papillary bleeding index(saxer & muhelmann 1975) were scored at baseline. Participants were assigned by a random code to one of three groups: Irsha antiseptic, Listerine antiseptic, normal saline (control group). All solutions were kept in the same bottles. At baseline, participants were refrain from all oral hygiene procedures for a period 72 hours during which they rinsed twice daily for 30 seconds with 15 ml of one of the mouthwashes. At day 3, all volunteers were recalled and we record mention indexes. Subjects of control group received scaling and dental prophylaxis and excluded from study. Subjects in Irsha and Listerine antiseptic groups follow their usual oral hygiene habits in addition to mouth rinsing. Subjects return to clinic after weeks for final assessment of indices. Then they received scaling and dental prophylaxis.Resuls: Both Irsha and Listerine antiseptic reduced papillay bleeding index. In both groups plaque index was reduced when mouth rinses were used at supplements to mechanical oral hygiene methods. Only Listerine antiseptic was effective in improving modified gingival index when it was used as an adjunct to usual oral hygiene methods.ConclusionBoth Irsha antiseptic and Listerine antiseptic were effective in reducting plaque and gingivitis. But Listerine antiseptic was more effective in improving gingival inflammation.Keywords: mouth rinses, Irsha antiseptic, Listerine antiseptic, gingivitis, dental plaque
-
سابقه و هدفپلاک میکروبی عامل اصلی ایجاد بیماری پریودنتال می باشد.یکی از راه های مقابله سیستم ایمنی بدن با باکتری ها ازطریق تولید رادیکال های آزاد اکسیژن می باشد، که خود این نیز باعث تخریب مضاعف بافت پریودنتال می شود. بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر یکی از آنتی اکسیدانت ها (ویتامینE) به عنوان درمان کمکی بعد ازجرم گیری وتسطیح سطوح ریشه ای در درمان پریودنتال صورت پذیرفت.مواد و روش هادر مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی حاضر، ده بیمار 30 تا 50 ساله، بدون بیماری سیستمیک با پریودنتیت متوسط و شدید درفک بالا انتخاب شدند بعد از جرمگیری و تسطیح سطوح ریشه ای، دریک سمت ویتامین E 5 درصد و در سمت دیگر پلاسبو داخل تری ساخته شده برای ماگزیلا هر بیمار ریخته شده و داخل دهان قرار می گرفت.یافته هااثر نوع درمان در شاخص های مورد ارزیابی معنادار نبود در حالی که اثر زمان در اکثر شاخص ها معنی دار بود به طوری که شاهد آن هستیم در هفته چهارم به طور معنی داری بهبودی بهتر از هفته دوم بعداز شروع درمان بود. بدین صورت، به ترتیب پروگزیمال و رادیکولار در شاخص عمق پاکت (001/0=p، 31/0- و 002/0=p، 151/0-)، از دست رفتن چسبندگی(001/0=p، 401/0- و 002/0=p، 217/0-)،خونریزی حین پروبینگ (272/0=p، 391/0- و 001/0=p، 188/4-) و در شاخص لثه ای (05/0=p، 219/0-) به دست آمد.نتیجه گیریمطالعه حاضر نشان داد تاثیر گذشت زمان در بهبودی شاخص ها بیشتر از تاثیر نوع درمان بود.
کلید واژگان: پریودنتیت, آنتی اکسیدانت, ویتامین E, روش تریObjectiveMicrobial plaque is the main cause of periodontal disease. Production of free oxygen radicals is an immune system mechanism to destroy invading microorganisms which per se results in further destruction of periodontal tissues. The present study sought to assess the efficacy of anti-oxidant application (vitamin E) as an adjuvant treatment following scaling and root planning in periodontal patients.MethodsFor this randomized clinical trial 10 patients aged 30 to 50 years suffering from moderate to severe periodontitis with no systemic disease were selected. After scaling and root planning، 5% vitamin E for one side and placebo for the opposite side were poured in a maxillary custom tray and placed inside the mouth.ResultsType of treatment did not have a significant effect on the understudy factors. However، time had a significant effect on the majority of indices. Healing was significantly better at week 4 following initiation of treatment compared to week 2. The values in proximal and radicular sites were -0. 151، p=0. 002 and -0. 31، p=0. 001 for pocket depth، -0. 217، p=0. 002 and -0. 401، p=0. 001 for CAL، -4. 188، p=0. 001 and -0. 391، p=0. 272 for BOP and -0. 219، p=0. 05 for GI، respectively.ConclusionThe present study showed that the effect of time was greater than the type of treatment on improvement of indices.Keywords: Periodontitis_Anti_oxidant_Vitamin E Tray method -
مقدمهعلی رغم این که امروزه با پیشرفت روش های تشخیصی و درمانی اکثر بیماران به صورت سرپایی درمان می شوند، ولی در کشور ما آموزش بیشتر در بخش های بستری انجام می شود و به نسبت کمتری در مراکز سرپایی صورت می گیرد. با توجه به اهمیت آموزش بالینی سرپایی این تحقیق با هدف بررسی دیدگاه دانشجویان پزشکی همدان در مورد کیفیت آموزشی درمانگاهی در سال 1386 انجام گرفته است.روشدر یک مطالعه توصیفی مقطعی دیدگاه 150 کارورز و کارآموز مقطع آخر سال تحصیلی 1386 توسط پرسشنامه محقق ساخته روا و پایا مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار SPSS و آزمون های آمار توصیفی استفاده شد.نتایجدر این مطالعه اغلب دانشجویان شرایط فیزیکی حاکم بر درمانگاه های آموزشی را متوسط تا خوب ارزیابی نمودند. در خصوص امکانات و تجهیزات آموزشی بیشتر نظرها حاکی از ضعف امکانات بود. برنامه های آموزشی در بیشتر موارد به صورت متوسط تا خوب وجود داشته است و اکثر دانشجویان نحوه آموزش مدرسین را خوب ارزیابی نموده اند. همچنین مشارکت دانشجویان در آموزش درمانگاهی متوسط تا خوب ارزیابی گردیده است و در نهایت غالب دانشجویان ارزیابی آخر دوره در آموزش درمانگاهی را ضعیف قلمداد نموده اند.نتیجه گیریاز دیدگاه دانشجویان شرایط فیزیکی درمانگاه ها و عملکرد اساتید در آموزش درمانگاهی در دانشگاه علوم پزشکی همدان خوب بوده است ولی در سایر محورها دیدگاه مطلوبی از نحوه آموزش درمانگاهی ارائه شده نداشته اند. برای ارتقای کیفیت آموزشی توجه جدی به برنامه ریزی های آموزشی در مراکز سرپایی ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: آموزش پزشکی, آموزش درمانگاهی, دانشجویان پزشکی, فرآیند یاددهی - یادگیری, کیفیتIntroductionNowadays along with new advances in the methods of diagnosis and treatment, most patients are treated through outpatient services. However in Iran, in spite of numerous cases of outpatient visits, most of medical education is conducted in hospital wards. This study has focused on the viewpoints of medical students of Hamadan University of Medical Sciences about the quality of outpatient clinical education settings in 2007.MethodOne hundred fifty interns and stagers were studied in this descriptive – cross- sectional study by a valid and reliable researcher made questionnaire. Data were analyzed by descriptive statistical tests through SPSS.ResultsMost of the students evaluated physical conditions of educational ambulatory settings, as average to good. Majority of the obtained viewpoints revealed the shortage of educational facilities and equipments. Educational programs were assessed as average to good in most of the cases, and the teaching methods were assessed as good. Participation of the students in outpatioant education was assessed as good, while the final student assessment in ambulatory education was rated as poor.ConclusionFrom the viewpoint of the students, the physical condition of the outpatient clinics and teachers’ performance in ghem has been good but the students reported the method of education in ambulatory settings as poor. It seems crucial to pay special attention to medical education programs in order to improve the learning quality in outpatient settings. -
مقدمهمیکروارگانسیم ها از جمله عوامل اصلی بیماری های پریودنتال و پوسیدگی دندانی می باشند. در سال های اخیر، استفاده از گیاهان داروئی به عنوان درمان کمکی در کنار حذف عوامل باکتریال به روش مکانیکی در نظر گرفته شده است. از این رو، هدف از انجام این مطالعه بررسی ضد باکتریال عصاره گیاه مورد بر روی باکتری های شایع موجود در دهان بود.مواد و روش هااین مطالعه آزمایشگاهی بر روی 9 سوش باکتری انجام شد. هر سوش در محیط های آگار خوندار و Mular Hintone کشت داده شد. دیسک های کاغذی به قطر mm6 آغشته به عصاره گیاه مورد با 4 غلظت مختلف بر روی محیط کشت هر یک از باکتری ها قرار داده شدند و بعد از 24 ساعت قطر هاله عدم رشد اندازه گیری شد. نتایج به دست آمده با استفاده از آزمون های آماری ANOVA و Tukey HSD مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هانتایج این مطالعه نشان داد که قطر هاله عدم رشد برای باکتری های استرپتوکوکوس سالیواریس و استافیلوکوکوس اپیدرمیس در غلظت های مختلف عصاره گیاه مورد از نظر آماری تفاوت معنی داری نداشت. بزرگترین قطر هاله عدم رشد برای استرپتوکوکوس سانگوئیس، استرپتوکوکوس موتانس و دیفتروئید، در غلظت 5/2% و برای لاکتوباسیل در غلظت 1% و برای استافیلوکوکوس آرئوس در غلظت های 1% و 5/2% و برای سودوموناس آئروژنوزا در غلظت 5/2% مشاهده گردید و کمترین قطر هاله عدم رشد مربوط به لاکتوباسیل در غلظت 5% بود. بیشترین حساسیت به عصاره گیاه مورد در غلظت 5/2% و کمترین حساسیت در غلظت های 5/0% و 5% مشاهده شد.نتیجه گیریعصاره مورد با غلظت های مختلف دارای اثرات متفاوت برروی باکتری های تحت مطالعه بود. بیشترین اثربخشی عصاره گیاه مورد بر باکتری های سودوموناس آئروژینوزا در غلظت 5/2% با قطر هاله عدم رشد حدود 16 میلی متر و همچنین کمترین اثربخشی عصاره گیاه مورد در غلظت 5% بر لاکتوباسیل با قطر هاله عدم رشد حدود 6 میلی متر بوده است.
کلید واژگان: گیاه مورد, باکتری های هوازی بی هوازی, عصاره گیاهیIntroductionMicroorganisms are the main etiologic factors of periodontal diseases and dental caries. Recently, the use of herbal medications has been considered as an alternative method in elimination of oral microbial agents. Therefore, the aim of this study was to determine the antibacterial effects of Myrtus extract on some common oral bacteria.Materials and MethodsThis experimental trial study was performed on nine strains of some oral bacteria. Each strain was cultured in blood agar and Muler-Hintone media. Paper disks 6mm in diameter containing different concentrations of Myrtus extract were placed on the selected media and then inhibition zone (IZ) was measured after 24 hours. Data analysis was carried out using ANOVA and Tukey HSD test.ResultsThe results of this study showed that, there were no statistically significant differences in IZ between S.Salivarius and S. epidermis in different Myrtus concentrations. The widest IZ was presented in concentration of 2.5% for S.Sanguis, S.Mutans and diphteroid and in concentration of 1% for lactobacillus and in concentration of 1% and 2.5% for S.aureus and finally, in concentration of 2.5% for P.aeruginosa. The narrowest IZ was presented in concentration of 5% for Lactobacillus. The highest sensitivity to Myrtus extract was observed in concentration of 2.5% and the lowest sensitivity in concentrations of 0.5% and 5%.ConclusionMyrtus extract had different effects in different concentrations and on different bacteria in this study. The widest IZ (16 milimeter) was presented in concentration of 2.5% for P. aeruginosa and the narrowest IZ (6mm) was presented in concentration of 5% for Lactobacillus.Keywords: Myrtus, aerobic, anaerobic bacteria, plant extract -
سابقه و هدفنواقص استخوانی که شایع ترین آنها نیز به دنبال کشیدن دندان ها بوجود می آیند، بدون دخالت روش های رژنراتیو اغلب به صورت کامل با استخوان پر نمی شوند. هدف از این مطالعه ارزیابی کمی و کیفی استخوان ساخته شده به روش بازسازی هدایت شده استخوان (GBR) توسط مواد مختلف و نیز تاثیر آلندرونات موضعی بر آنها می باشد.مواد و روش هادر مطالعه تجربی حاضر که بر روی استخوان تیبیا 5 سگ بالغ انجام شد، 7 ضایعه استخوانی round به ابعاد mm6×4 در هر دو تیبیا ایجاد گردید. ضایعات طبق شرح زیر با مواد استخوانی و غشاهای مورد نظر به صورت تصادفی پر شدند: گروه 1 با Bio-Gen (Bio-teck)+BCG membrane، گروه 2 با Bio-oss+Biogide membrane، گروه 3 باBioGen+alendronate+BCG گروه 4 باBio-oss+alendronate+Biogide و گروه 5 با BCG membrane و گروه 6 باBiogide membrane پر شدند. گروه 7 نیز به صورت حفره خالی (کنترل) آماده گردید. بعد از مدت 3 ماه، 5 قلاده سگ طبق پروتکل Sacrifice شدند.برای ارزیابی هیستولوژیک، نمونه ها در فرمالین 10% فیکس و در اسید نیتریک 10% دکلسیفیه شدند. سپس، برش های 5 میکرونی در بلندترین قطر دیفکت تهیه و با H&E رنگ آمیزی و در زیر میکروسکوپ نوری مورد مشاهده قرار گرفتند. درصد استخوان رژنره شده با آنالیز هیستومورفومتری تعیین گردید. حضور جاینت سل ها جهت مشخص نمودن استوکلاست ها، همچنین؛ میزان و شدت التهاب موضعی با مشاهده در زیر میکروسکوپ نوری توسط پاتولوژیست تعیین شدند. آنالیز آماری نتایج با آزمون ANOVA و Tukey انجام گردید.یافته هادر ارزیابی هیستولوژیک تمام نمونه ها، استخوان سازی ترابکولر لاملار با التهاب زیر 10% مشاهده گردید. برای مقایسه میزان درصد vital bone بین گروه های مختلف از تحلیل واریانس مربوط به طرح بلوک های تصادفی استفاده شد و با 01/0p< بین 7 گروه اختلاف معنی دار آماری مشاهده شد. در مقایسه دو به دو گروه ها با استفاده از روش Tukey مشاهده شد که در هنگام استفاده از ممبران به تنهایی، درصد استخوان سازی و درصد بافت نرم تقریبا مشابه گروه کنترل بود و نسبت به گروه های حاوی مواد پیوندی، درصد استخوا ن سازی به طور معنی داری کمتر و درصد بافت نرم بیشتر بود (05/0p<). میانگین درصد vital bone در گروه Bio-teck+BCG (8/48%) و در گروهBio-Oss+Bio gide (75/61%) بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود. میانگین درصد استخوان سازی در گروه های حاوی آلندرونات نسبت به گروه های فاقد آلندرونات نیز معنی دار نبود.نتیجه گیریگرانول های BioGen (BioTeck) یک ماده پیوندی استئوکانداکتیو و مناسب برای بازسازی استخوان می باشند. کاربرد موضعی آلندرونات همراه با موادپیوندی Bio-Oss و BioGen باعث بهبود استخوان سازی پس از گذشت 3 ماه نمی شود.
کلید واژگان: حمل موضعی دارو, بیس فسفونات, بازسازی هدایت شده استخوانی, ماده پیوند استخوانBackground And AimSeveral different graft materials, e.g. autologous, allografts, alloplasts or xenografts have been used to preserve or reconstruct the ridge anatomy. The purpose of this study was to investigate histologically and histomorphometrically experimental defects that grafted with Bio-Gen and Bio-oss and influence of local delivery of Alendronate with graft materials on bone formation.Materials and MethodsThis experimental study did in 5 dog’s tibia, 7 round intrabony defects,6mm in diameter and approximately 4 mm in depth were made with trephine bur, each defect in each tibia filled randomly with following groups: 1) Bio-Gen (Bio-teck)+BCG membrane, 2) BBM(Bio-Oss)+Bio-gide membrane, 3)Bio-Gen+ alendronate+BCG membrane, 4) Bio-oss+alendronate+Bio-gide membrane, 5) BCG membrane, 6) Bio-gide membrane, 7) Control (empty). Animals developed euthanized after 3 months. Immediately after euthanasia the tibia bones were dissected out and the proximal part of the tibias containing the defects were removed in blocks and prepared for Histologic and Histomorphometric evaluation. The data were analyzed using the ANOVA and Tukey procedures. P-values were less than 0.05.ResultsNewly formed bone was well evident in all of the defects; inflammatory cells were less than 10% in all of them. The mean percentage of new bone in these 4 groups (with grafted materials) was higher than the other ones (with membrane and without grafted materials) and control groups (p<0.05). There is no statistical different between Bio-Oss and Bio-Gen groups (with or without alendronate) in vital bone percentages.ConclusionApplication of single dose alendronate combination with Bio-oss or Bio-Gen granules doesnt improves bone formation. Bio-Gen granules are considered an osteoconductive graft material suitable for regeneration of bone. -
زمینه و هدفکاربرد دهان شویه ها جهت کنترل پلاک و جلوگیری از تجمع آن بر روی دندان و سطوح لثه ایی مجاور جایگاه ویژه ای دارد. در این مطالعه به مقایسه تاثیرات دهان شویه کلرهگزیدین (CHX) و ایرشا ضد عفونی کننده و ایرشا ضد پلاک بر روی میکروارگانیسم های مهم هوازی که عامل تشکیل پلاک و بیماری های پریودنتال و پوسیدگی پرداخته شده است.روش بررسیدر این مطالعه آزمایشگاهی اثر بخشی دهان شویه های تولید ایران، شامل: ایرشا (Irsha) سبز رنگ (ضد پلاک و جرم دندان) و ایرشا زرد رنگ (ضد عفونی کننده) و کلرهگزیدین 0.2% (CHX) بر روی تعدادی از میکروب های هوازی فلور دهان مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشات به روش انتشار (Diffusion) انجام شد. یعنی پس از جداسازی میکروب ها و قرار دادن هر یک از آنها در محیط رشد اختصاصی خود Blood agar) و یا(Muler hintone آنها را آنکوبه کرده و پس از آنکه هر یک از محیطهای رشد، پر از باکتری شده و هیچ فضای خالی باقی نماند، دیسک های کاغذی به قطر شش میلی متر که آغشته به یک نوع دهان شویه بود را به تعداد چهار بار در محیط رشد، برای هر یک از میکروب ها قرار داده و بعد از 24-48 ساعت اقدام به اندازه گیری قطر هاله عدم رشد (Inhibition zone) شد. این عمل برای هر یک از دهان شویه ها و هر یک از میکروب ها انجام گردید. داده های جمع آوری شده تحت برنامه SPSS نسخه دهم مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و آزمون مورد استفاده برای مقایسه گروه هاOne-way ANOVA و برای مقایسه های دو به دویی Tukey HSD بود.یافته هابر اساس نتایج بدست آمده از این مطالعه ایرشا ضد پلاک در کنترل عفونتها و یا کلنی هایی که به صورت غالب و به ترتیب اثر گذاری بر لاکتوباسیلوس (Lactobacillus) و نیسریا (Neisseria)، اس. سالیواریوس (S. salivarius)، اس. ویریدانس (S. viridans) و اس. موتانس ((S. mutans تشکیل شده، مفید واقع شده و بر دیگر باکتری ها بی اثر است. ایرشا ضد عفونی کننده بر هوازی های مورد نظر بی اثر می باشد.
کلرهگزیدین: در کنترل عفونتهای پیچیده متشکل از تمامی هوازی های مورد مطالعه موثر بوده اما بیشترین اثر را بر لاکتوباسیلوس اس اپیدرمیدیس اعمال کرده و بعد از آن، به ترتیب اثر، بر اس اورئوس، سی دیفترویید، بروندیموناس، اس نیسیریا، اس سالیواریوس، اس موتانس، پی اوروجینوسا و در نهایت اس. ویریدانس اثرات خوب تا متوسطی اعمال می کند.نتیجه گیریکلرهگزیدین در این غلظت در مقایسه با دهان شویه های رایج مورد مطالعه در این مطالعه به غیر از چند مورد خاص عامل ضد میکروبی بسیار قویتری بوده و طیف جامعتری از میکروب ها را تحت تاثیر قرار می دهد.
کلید واژگان: کلرهگزیدین, ایرشا, دهان شویه, پلاک, باکتری های دهانBackground And AimThe use of mouthwashes for plaque control and preventing its accumulation on teeth and adjacent mucous membranes is of considerable importance. The aim of this investigation was to compare the effectiveness of chlorhexidine and two Irsha mouthwashes, on aerobic microorganisms in oral flora.Materials And MethodsIn this in vitro study, the diffuse-agar method was used to effects of antiplaque–antitartar Irsha mouthwash, antiseptic Irsha mouthwash and 0.2% chlorhexidine on oral aerobic microorganisms. The microorganisms were dispersed and plated on blood agar or Muller Hintone medium. Six-millimeter paper disks immersed in each of the study solutions were inserted into the plates after the incubation period. This procedure was repeated 4 times for each of the microorganisms and the inhibition zones were measured for each microorganism and mouthwash, separately. The data were analyzed using ANOVA and Tukey HSD (post hoc) tests.ResultsAntiplaque Irsha was useful in controlling some of the analyzed microorganisms including lactobacilli, Neisseria sicca, C. diphtheroid, Streptococcus salivarius, Streptococcus viridans and Streptococcus mutans, in decreasing order. Antiseptic Irsha did not affect the aerobic bacteria. Chlorhexidine was effective on all complex infections consisting of the studied aerobic microorganisms, especially lactobacilli and Staphylococcus epidermidis. It also successfully controlled Staphylococcus aureus followed by Brevudimonas, Neisseria sicca, Streptococcus salivarius, Streptococcus mutans, Pseudomonas aeruginosa and Streptococcus viridans, in that order.ConclusionAccording to these results, 0.2% Chlorhexidine demonstrated a superior antimicrobial effect in most cases as compared to the studied mouthwashes. -
مقدمهپوسیدگی دندان در کودکی از دو نظر اهمیت دارد: یکی آن که دوران کودکی، بهترین سال های شکل گیری عادات درست بهداشتی است و دیگری پوسیدگی دندان های شیری با پوسیدگی دندان های دای می در سال های مدرسه ارتباط نزدیکی دارد. یکی از اهداف سازمان جهانی بهداشت نیز آن است که تا سال 2010 دندان های90 درصد کودکان 5 ساله باید فاقد پوسیدگی باشند.روش کاردر راستای این اهداف بر آن شدیم میزان فراوانی کودکان عاری از پوسیدگی (dmf=0) پیش دبستانی شهر همدان (با حجم 240 نفر و به روش تصادفی دو مرحله ای) و عوامل اقتصادی – اجتماعی، بهداشتی و تغذی های موثر بر آن را در یک مطالعه توصیفی – تحلیلی مورد ارزیابی قرار دهیم. برای تعیین پوسیدگی از روش لمسی – بصری (سوند و آینه) استفاده شد و سایر اطلاعات توسط پرسش نامه جمع آوری و با استفاده از جداول توافقی و آزمون مجذور کای پیرسون و آزمون دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.یافته هانتایج حاصله از مطالعه نشان داد که 7/14 درصد از کودکان مورد مطالعه عاری از پوسیدگی بودند و عواملی از قبیل رفتارهای بهداشتی، میزان مصرف تنقلات و شیرینی و مدت زمان مصرف شیر مادر توسط کودک بر روی میزان شاخص عاری از پوسیدگی ت ا ثیر قابل توجهی خواهند داشت (015/0 = p، 279/0 = p و 15/0 = p).نتیجه گیرینتایج حاصله از این مطالعه نشان داد که شاخص موردنظر (7/14 ٪) با استاندارد سازمان جهانی بهداشت فاصله زیادی دارد. بنابراین مدی ر ان کلان سلامت در بخش دندان پزشکی در کشور بای ستی راهکار مناسب برای رسیدن به حداقل های مناسب را برنامه ریزی و در دستور اجرا قرار دهند.کلید واژگان: عوامل اقتصادی, اجتماعی, پوسیدگی, رفتار بهداشتی, عوامل تغذیه ایIntroductionDental caries in childhood is important for two reasons: 1. Childhood is the best years to form correct hygienic habits 2. There is a close relationship between the decay of deciduous teeth and permanent teeth. One of the WHO goals by the year 2010 is a caries-free index of 90% in 5 year- old children. Thus, the proportion of preschool caries- free children (DMF=0) of Hamedan was assessed in terms of socioeconomic, hygienic and nutritional factors and treatment needs.MethodsThis was a descriptive- analytic and cross- sectional study. In this study 240 children in 12 kindergartens were evaluated. Visual and tactile sensation method (mirror & e x plorer) was selected for determining the DMF. The information obtained was analyzed with Pearson chi square and Fisher's exact tests.ResultsThe percentage of caries- free children was 14.7%. High percentage of caries- free teeth was observed in children who used tooth brush and dental floss indicating a significant relationship between hygienic behaviors and caries- free index. Snack feeding and duration of breast- feeding period had important influence on caries rate. Unmet restorative treatment need index (UTNI) was 98% for all these childrenConclusionThere is no significant relationship between socioeconomic status (parents education and occupation) and caries- free teeth. Caries- free index is considerably lower then the goal determined by WHO for the year 2010 (90%). A program of dental health education should be organized as a PHC activity in kindergartens.
-
مقدمهجایگزینی دندان های از دست رفته با ایمپلنت های دندانی تاخیری یک روش درمانی پذیرفته شده و استاندارد است. بهرحال تاکنون مطالعه ای در رابطه با ارزیابی درمان ایمپلنت های فوری با شرایط مطالعه حاضر انجام نشده است. بنابراین هدف از انجام این مطالعه:ارزیابی امکان جایگذاری ایمپلنت های دندانی در داخل حفرات کشیده شده دندانی بلافاصله بعد از کشیدن دندان بدون استفاده از مواد پیوندی و با استفاده از غشاء محافظ بیولوژیک ارزیابی کلینیکی درمان بعد از جایگذاری فوری ایمپلنت ها با این روش ارزیابی تغییرات در عمق و پهنای دیفکت های حول ایمپلنت ها همچنین تغییرات فاصله کاوراسکرو تا کرست استخوان بعد از جایگذاری فیکسچرها و ارزیابی کارآیی این روش در حفظ ارتفاع و پهنای ریج آلوئول است.مواد و روش هادر این مطالعه کارآزمایی بالینی که از نوع قبل و بعد بود، تعداد 5 ایمپلنت در 3 بیمار بلافاصله پس از کشیدن دندانها جایگذاری شدند ایمپلنت ها از نوع پوشش دار هیدروکسی آپاتاتیت ساخت کارخانه Dyna بودند. پارمتراهای زیر در ابتدا و در مرحله دوم جراحی در 6 نقطه دور هر ایمپلنت اندازه گیری شدند: عمق و پهنای دیفکت های دور ایمپلنت و فاصله کاوراسکرو تا کرست. سپس نقش پارامترهای ابتدای مطالعه روی فرم نهایی دیفکت ها با استفاده از آزمون های آماری t زوج شده و رگرسیون چندگانه مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هاعمق و پهنای دیفکت ها به ترتیب mm 3.4 (90%) و mm 1.8 (94.5%) بهبودی نشان دادند. بهبودی در پهنا و عمق دیفکت ها ارتباط منفی با پهنا و عمق اولیه دیفکت ها داشت. بعلاوه فاصله کاوراسکرو تا کرست در ابتدا اثر قابل توجهی در کاهش پهنای دیفکت در فاز دوم جراحی داشت. ثبات اولیه در مرحله اول جراحی یک اثر مثبت و قابل توجهی بر روی عمق باقیمانده دیفکت در مرحله دوم جراحی داشت اگر چه اثرش بر روی پهنای دیفکت مثبت بود اما از نظر آماری قابل توجه نبود. مکانهایی با ثبات اولیه، یک کاهش ده برابری در فاصله کاوراسکرو تا کرست از خود نشان دادند که از نظر آماری معنادار نبود (0.064=P).نتیجه گیریجایگذاری فوری ایمپلنت های Dyna از نظر بالینی از موفقیت قابل پیشگویی برخوردار است. بعلاوه ثبات اولیه ایمپلنت ها در اینچنین مکان هایی اگر چه ضروری به نظر نرسید اما برای سهولت پر شدن دیفکت های دور ایمپلنت مهم به نظر می رسد.
کلید واژگان: ایمپلنت فوری, پوشش هیدروکسی آپاتایت, غشای بیولوژیک -
مقدمهمطالعاتی که تاکنون در رابطه با تاثیر مصرف سیستمیک ترکیبات استاتین بر روی بافت استخوانی انجام شده، نتایج ثابت و یکسانی را به دنبال نداشته است. لذا بر آن شدیم با توجه به تاثیری که این ترکیبات بر روی بافت استخوانی دارند، اثر القاء استخوان سازی این ترکیبات را در نواحی که به طور طبیعی استخوان وجود ندارد مثل عضله و بافت زیر پوستی، در موش صحرایی ارزیابی کنیم.مواد و روش هانوع تحقیق تجربی با تکنیک مشاهدهای میباشد. در این تحقیق مجموعا 68 تزریق از ترکیبات محلول Atorvastatin، Lovastatin، Simvastatin به غلظت mg/ml 1 در پلیاتیلنگلیگول 300، در زیر پوست ناحیه پشتی و در عضلات دست و پای موش صحرایی تزریق گردید. بعد از گذشت 6 هفته موش ها کشته شده و از نواحی تزریق شده، نمونه تهیه شد. سپس مقاطع در زیر میکروسکوپ مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: در دو نمونه کانون های استخوانی به صورت مخلوطی از استخوان لاملار و woven دیده شد که اطراف این کانونها ریم استئوبلاستی فعال نیز قابل رویت بود. در یک نمونه دیگر کانونی از بافت غضروفی دیده شد که اطراف آن بافت همبندی مزانشیمال فعال، در حال تمایز به غضروف دیده میشد.
نتیجه گیری: یافته های این تحقیق و تمایز تدریجی بافت عضلانی به بافت Stem استخوانی در اطراف نمونه ها، تایید کننده احتمال اثر القاء استخوان سازی این ترکیبات میباشد ولی جهت تایید بیشتر، پیشنهاد میشود این اثر در مطالعات دیگر نیز به ارزیابی گذاشته شود.
کلید واژگان: موش صحرایی, القاء استخوان سازی, سیمواستاتین, لوواستاتین, آترواستاتین -
مقدمهدانش آموختگان دوره دکترای عمومی پزشکی باید حداقلی از توانمندی پژوهشی را دردوره تحصیلی خود کسب نمایند. بدین منظور برنامه های متعددی مثل ارایه واحد درسی آمار و روش تحقیق، کارگاه روش تحقیق در سیستم های بهداشتی و پایان نامه تحقیقاتی برای آنان ارایه می گردد. هدف این تحقیق تعیین آگاهی، نگرش و توانمندی پژوهشی دانش آموختگان دوره دکتری عمومی پزشکی و دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان در سال 1382 بوده است.روش هادر یک مطالعه توصیفی، 60 نفر از پزشکان و دندانپزشکان که کمتر از دو سال دانش آموخته شده بودند بطور تصادفی انتخاب و از آنان خواسته شد که هر کدام پرسشنامه های روا و پایای آگاهی و نگرش را تکمیل و یک پروپوزال آماده نموده و تحویل دهند. داده ها با نرم افزار SPSS و با محاسبه شاخص های مرکزی و پراکندگی و توزیع فراوانی با آزمون t تجزیه و تحلیل گردید.نتایجمیانگین و انحراف معیار نمره آگاهی 2.72±12.5 (از 22 نمره)، میانگین نمره نگرش 6.49 ± 55.25 (از 80 نمره) بود. میانگین نمره توانمندی نیز 7.27± 15 (از 34 نمره) تعیین گردید. در مجموع 27.5 درصد از پزشکان دارای آگاهی اندک از تحقیق بودند در حالیکه تنها 3 درصد آنها نگرش منفی نسبت به تحقیق داشتند. شرکت قبلی در کارگاه روش تحقیق با توانمندی پژوهشی رابطه معنی دار آماری نداشت.نتیجه گیریآگاهی اکثریت پزشکان و دندان پزشکان از تحقیق در سطح متوسط پایین ولی قابل قبول بود. از نظر توانمندی پژوهشی، اکثر پزشکان و دندان پزشکان دارای توانمندی پایین اما در سطح قابل قبول پژوهشی بودند. نگرش اکثریت پزشکان نسبت به تحقیق مثبت بود. در مجموع میزان توانمندی پژوهشی پزشکان از وضعیت مطلوب فاصله دارد.
کلید واژگان: توانمندی, پژوهش, پزشکان, دندان پزشکان -
مقدمهپلاک دندانی و پاکت پریودنتال می تواند بعنوان یک منبع ذخیره هلیکوباکترپیلوری(Hp)که عاملی برای عود ناراحتی هایسیستمگوارشی می باشد،مدنظر قرار گیرد. هدف از این مطالعه، بررسی وجود این باکتری در نمونه های پلاک زیرلثهای و پاکت پریودنتال و نمونه های گرفته شده از مخاط معده بیماران مبتلا به سوء هاضمه غیرزخمی بود.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی96 بیمار (45مرد و 51 زن) به طور اتفاقی از بین بیماران مبتلا به سوء هاضمه غیرزخمی مراجعه کننده به بخش گوارش بیمارستان اکباتان انتخاب شدند پس از تکمیل پرسشنامه نمونه های پلاک میکروبی زیر لثه ای و نمونه های پاکت پریودنتال از هر فک در بیماران تهیه و سپس از بیماران به روش آندوسکوپی از مخاط معده نمونه گرفته شد ونمونه های تهیه شده برای حضوراین میکروارگانیسمبا روش PCR(واکنش زنجیره ای پلی مراز) مورد بررسی قرار گرفتند.یافته هااز96 بیمار با میانگین سنی 28/37 سال نتایج آزمایش تمام نمونه هامنفی بود.نتیجه گیریبا نتایج بدست آمده ازاین تحقیق می توان گفت که پلاک دندانی و پاکت پریودنتال نمی تواند بعنوان محل ذخیره این باکتری و عاملی برای بروز و یا عود سوءهاضمه غیرزخمی در این بیماران مطرح باشد.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.