تکتم جاویدی

کیفیت حسابرسی داخلی بنیانی برای بقای شرکت و توسعه در سرتاسر دنیاست. در نتیجه، برای توسعه شاخص ارزیابی دقیق و علمی برای کیفیت حسابرسی داخلی، تلاش های جهانی صورت گرفته است. برای پرداختن به خلاهای تحقیقاتی، مطالعه حاضر سعی دارد شاخصی به منظور ارزیابی کیفیت حسابرسی داخلی با استفاده از رویکرد کارت امتیازی متوازن، تکنیک دلفی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی ایجاد کند. با مرور ادبیات سیستماتیک، بررسی راهبردهای حسابرسی داخلی شرکت ها، کارت امتیازی متوازن و رویکردهای دلفی منجر به شاخص ارزیابی کیفیت حسابرسی داخلی چندسطحی با پنج بعد (رضایت ذینفع، مشارکت ذینفع، نتایج مالی، پروسه حسابرسی داخلی و یادگیری و رشد) و 36 شاخص شدند. نتایج تحلیل سلسله مراتبی حاکی از آن است مهمترین بعد ارزیابی کیفیت حسابرسی داخلی فرآیند حسابرسی داخلی، رضایت ذینفعان و نتایج مالی می باشد. همچنین مهمترین شاخص"نسبت دستیابی به اهداف حسابرسی داخلی" می باشد. همچنین از دیگر شاخص های با اهمیت به "میزان رضایت کمیسیون نظارت و اداره دارایی های دولتی از حسابرسی داخلی"و"اهمیت موضوعات حسابرسی" اشاره کرد.

اهمیت کیفیت کارکنان به طور مستمر با پیشرفت های فناوری افزایش می یابد. با این حال، پژوهش های پیشین در ریسک پذیری شرکتی عمدتا بر مدیران و ویژگی های عملکردی شرکت ها متمرکز شده اند و تاثیر آموزش کارکنان ناشناخته باقی مانده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش کارکنان حسابرس بر ریسک پذیری شرکتی می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، تحقیقی کاربردی و از نوع گردآوری اطلاعات از جمله تحقیقات توصیفی و مشاهدهای از نوع همبستگی میباشد. جهت گردآوری مبانی نظری از روش کتابخانه ای و مطالعات اسنادی استفاده می نماید همچنین داده های مورد نیاز پژوهش از سایت کدال استخراج شد و تحلیل نهایی داده ها به کمک نرم افزار آر انجام می گردد. با استفاده از داده های منحصربه فرد آموزش کارکنان در سطح شرکت های بازار بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1394 الی 1400 می توان دریافت که ارایه آزموش به کارکنان منجر به افزایش قابل توجه و معنی داری در ریسک پذیری شرکتی می شود که مطابق با دیدگاه خرد جمعی است. به طور کلی، یافته های حاصل ارزش عملی آموزش کارکنان در بهبود ریسک پذیری شرکت ها در بازار سرمایه را نشان می دهد.

هدف پژوهش حاضر انتخاب حسابرس و تاثیر آن بر کیفیت گزارشگری مالی در صنعت بانکداری می باشد. جامعه آماری کلیهی بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازده زمانی 1390-1399 است که 10 بانک مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش حاضر از نظر هدف، تحقیقی کاربردی و از نوع گردآوری اطلاعات از جمله تحقیقات توصیفی– مشاهدهای از نوع همبستگی میباشد. جهت گردآوری مبانی نظری از روش کتابخانه ای و مطالعات اسنادی استفاده می نماید. همچنین داده های مورد نیاز پژوهش از سایت کدال استخراج شد و تحلیل نهایی داده ها به کمک نرم افزار ایویوز انجام می گردد. نتایج نشان داد کیفیت گزارشگری مالی بانک هایی که توسط موسسات حسابرسی مشهور نسبت به سایر موسسات، حسابرسی می شوند متفاوت است. بنابراین، می توان پیشنهاد داد به مدیران برای اینکه سایر موسسات حسابرسی نیز توسعه پیدا کنند صنایعی مانند صنعت بانکداری میتواند خدمات حسابرسی با کیفیت را با هزینه حسابرسی پایینتری از سایر موسسات دریافت نماید و فقط لازم نیست به خدمات موسسات رتبه الف حسابرسی متکی بود.