حامد فرهادی
-
استفاده از حسگرهای برداشت پارامترهای دینامیک ذره می تواند به شناخت بیشتر از دینامیک ذرات در حال انتقال منتج شود. در پژوهش حاضر، از یک ذره ی کروی پیش ساخته با چگالی های متفاوت که با حسگرهای میکروالکترومکانیکال تجهیز شده است ذره ی هوشمند، برای برداشت داده های شتاب، چرخش و جهت ذره، هنگام انتقال در مجاورت بستر تحت جریان آب در فواصل زمانی بسیار کوتاه $0/004$ ثانیه در پژوهش حاضر استفاده شده است. در این راستا، یک سری آزمایش با دبی های مختلف که شرایط انتقال ضعیفنزدیک آستانه و انتقال قویبعد از آستانه با اعداد رینولذر به نسبت بزرگ تردر آن پوشش داده شده است، انجام شده است. انرژی جنبشی ذره به عنوان انرژی تبادل یافته بین ذره با پیرامون جریان آب، ارتباط ذره با ذرات بستربررسی شده است. بررسی میزان دریافت و هدررفت لحظه یی انرژی ذره نشان داد که تغییرات تبادل انرژی با افزایش عدد رینولدز ذره به صورت نمایی کاهش می یابد. توابع توزیع احتمالاتی حاکم بر انرژی جنبشی ذره تولید و براساس نتایج مشخص شد که تابع توزیع احتمالاتی ویبول در شرایط آستانه و تابع توزیع احتمالاتی لوگ نرمال در شرایط انتقال قوی تر و تعادلی، رفتار ذره را بهتر توصیف می کند.
کلید واژگان: انتقال رسوب, حرکت تصادفی ذرات بستر, دینامیک انتقال, ذره ی هوشمند, حسگرCoarse particle motion behavior plays a crucial role in sediment and hydraulic engineering, though its physics is still not fully understood. Disregarding the inherently stochastic nature of the sediment transport leads to various equations for bedload transport which are now being challenged due to their poor results. By applying sensors, like accelerometers and gyroscopes, particle transport physics could be carried out in a more scrutinized approach. In this study, an instrumented synthetic particle ("so-called" the smart particle) was designed and applied (with different densities) in sets of laboratory experiments that covered a hydraulics domain between low transport regime (near- and above-threshold) and higher transport regime (above threshold with a relatively high Reynolds number) conditions. Using the instrumented particle (smart-particle) could bring opportunities to learn more about the physics of the bed particle transport in rivers for different regimes and could bring data in hand for instantaneous particle changes throughout time (hear 0.004 seconds used for data sampling). Therefore, the kinetic energy as a parameter that delivers the behavior of particle energy interaction between the exposed particle and its surroundings (flow and the bed particles) was chosen to be studied. Since the dynamic features of the particle in transport are stochastic, the probability distribution functions, which could describe the particle behavior, were selected (Weibull, Lognormal, Normal, and Gamma distributions). In this case, it was shown that the Weibull distribution best described the particle kinetic energy in lower transport regimes, while for a higher transport regime, the Log-normal distribution worked better. Furthermore, the energy signals of the particle moving throughout the flume for different transport regimes were derived, and it was shown that the average energy gain and loss of the particle decreased exponentially as the particle Reynolds number increased. The presented results here could also be applied in similar hydraulic conditions in eco-hydraulic topics, specifically macro-plastic movement as bedload in river courses and the Aeolian research.
Keywords: Sediment transport, Smart-particle, Stochastic behavior of particle motion, transport dynamics -
حرکت رسوب با اهمیت فراوانی که در مهندسی و علم هیدرولیک دارد فیزیک کاملا شناخته شده ای ندارد. نادیده گرفتن حرکت نوسانی و طبیعت ناپیوسته انتقال بار بستر، کاربرد روابطی که بر این اساس برای تخمین بار انتقال رسوب ارایه شده اند را دچار چالش کرده است. این پژوهش سعی دارد حرکت غیر معلق (حرکت بار بستر) یک ذره با وزن های متفاوت را در شرایط مختلف جریان با استفاده از تکنیک های رهگیری ذره، مورد کاوش قرار دهد و آن را در قالب توابع توزیع احتمالاتی توصیف کند. با مشخص شدن رفتار آماری در رابطه با عامل یا عوامل موثر انتقال در رژیم های مختلف انتقال رسوب، می توان اظهار نظر دقیق تری داشت. در این راستا با استفاده از تکنیک رهگیری ذره (PTV)، موقعیت ذره در هر سری آزمایش مشخص شد. در نهایت با محاسبه سرعت لحظه ای ذره توابع توزیع احتمالاتی مختلف بر داده ها برازش داده شد تا بهترین تابع با توجه به معیار سنجش آماری کولموگروف-اسمیرنوف انتخاب شود. نتایج نشان داد که انتقال ذره در اعداد رینولدز پایین جریان از تابع توزیع لوگ-نرمال و در اعداد رینولدز جریان بالا از تابع توزیع نرمال تبعیت می کند. با توجه به اهمیت کاربرد نتایج در مهندسی، به دلیل اینکه قالب پژوهش، قالب آماری و توصیف پدیده تصادفی بوده است می توان با در نظر گرفتن شرایط مختلف جریان (اعداد رینولدز) احتمال وقوع سرعت ذرات را با استفاده از توابع توزیع ارایه شده، تخمین زد. همچنین نتایج این پژوهش در شرایط هیدرولیکی مشابه از جمله پژوهش های اکو-هیدرولیک قابل استفاده می باشد.
کلید واژگان: انتقال رسوب, بار بستر, تابع توزیع احتمالاتی, ردیابی سرعت ذره, حرکت تصادفی ذراتSediment motion behavior plays an important role in the sediment and hydraulic engineering, though its physics is still not fully understood. Ignoring the stochastic nature of the sediment transport leads to various equations for bedload transport which are now being challenged due to their results. In this study, the non-suspended particle motion (bedload transport) in different hydraulic conditions was assessed by a particle tracking technique called the Particle Tracking Velocimetry (PTV). The results of the PTV were applied to describe the particle behavior throughout the probability distribution functions. Knowing the particle motion behavior would be a guidance to learn more about the parameter/s governing the particle transport in different sediment transport regimes. After calibrating and validating the frames (resulted from the PTV), the instantaneous particle velocity was measured. Different probability distribution functions were assessed with Kolmogorov-Smirnov criterion to find the best function which fits the collected data (i.e. the particle velocity). It was shown that the probability distribution function is Log-Normal for lower particle Reynolds number and on the other hand, in the higher particle Reynolds number, the Normal distribution is best describing the particle velocity. The results of this research also could be applied in similar hydraulic conditions in eco-hydraulic field, specifically macro-plastic movement as bedload in river courses.
Keywords: Bedload, Intermittent particle motion, Particle tracking velocimetry, Probability distribution function, Sediment Transport -
ساز و کار های تزریق آب کم شور در مخازن کربناته به دلیل طبیعت پیچیده آن نسبت به مخازن ماسه سنگی به خوبی درک نشده است. با استفاده از سنگ آهک و نفت خام یکی از چاه های میدان نفتی شادگان، آزمایش تزریق مغزه با توالی آب پرشور و کم شور انجام شد. آب دریای 10 بار رقیق شده به عنوان آب کم شور توانست 5/14% از نفت درجای اولیه را پس از تزریق ثانویه آب دریا بازیافت کند. در نقطه مقابل، تزریق ثالثیه همان آب کم شور در سنگ مصنوعی از جنس کلسیت خالص (با خواص پتروفیزیکی مشابه با سنگ واقعی) تنها 4/3% از نفت درجای اولیه را تولید کرد. نتایج زاویه تماس، ازدیاد برداشت نفت در تزریق آب کم شور را به تغییر ترشوندگی سنگ ها به سمت آب دوستی بیشتر نسبت داد. با این حال، میزان تغییر ترشوندگی در سنگ آهک میدان نفتی شادگان (°42) نسبت به سنگ کلسیتی خالص (°16) به صورت معنی داری بیشتر بود. بر اساس نتایج پتانسیل زتا، تغییر ترشوندگی توسط آب کم شور به منفی تر شدن بار الکتریکی میان رویه های نفت خام/ شورآب و سنگ/ شورآب نسبت داده شد. روند افزایشی pH با کاهش شوری نشان داد جذب بیشتر CO3-2 در شوری پایین عامل کاهش بار الکتریکی سطح کلسیت می باشد. میزان بار الکتریکی سنگ آهک میدان نفتی شادگان در ازای کاهش شوری آب تزریقی از آب دریا به آب دریای 10 بار رقیق شده کاهش بیشتری (mV 7/7) نسبت به سنگ کلسیتی خالص (mV 1/4) تجربه کرد. نتایج طیف سنجی فلورسانس پرتوی ایکس این رفتار را به حضور ناخالصی هایی همچون سیلیکا، سولفات و فسفات در سنگ آهک میدان نفتی شادگان نسبت داد.کلید واژگان: ازدیاد برداشت نفت, تزریق آب کم شور, کشش بین سطحی, تغییر ترشوندگی, بار الکتریکی سطحPetroleum Research, Volume:31 Issue: 116, 2021, PP 127 -140Due to the complex nature of carbonate reservoirs, mechanisms behind low salinity water injection (LSWI) in these reservoirs are not well understood compared to sandstone ones. Using a limestone core and crude oil from one of the wells of the Shadegan oil field, a core injection test was performed with a sequence of high salinity-low salinity water. 10-time diluted seawater, as low salinity water, was able to recover 14.5% of initial oil in place (IOIP) following the secondary injection of seawater. In contrast, the tertiary injection of the low salinity bine into artificial pure calcite rock (with petrophysical properties similar to real rock) recovered only 3.4% of IOIP. Using the results of the contact angle test, the improved oil recovery by LSWI is attributed to wettability alteration towards a more water-wet state. However, the amount of wettability alteration in Shadegan oil field limestone (42°) is significantly higher than that of pure calcite rock (16°). Based on the results of zeta potential, the wettability alteration by low salinity water is attributed to the more negative electric charge of the crude oil/brine and rock/brine interfaces. The increasing trend of pH with decreasing the salinity showed that more CO32- adsorption at low salinity reduces the electric charge on the calcite surface. The electric charge of Shadegan oil field limestone, by reducing the salinity of injected water from seawater to 10-time diluted seawater, experienced a greater decrease (7.7 mV) than pure calcite (4.1 mV). XRF results attributed this behaviour to the presence of impurities such as silica, sulphate, and phosphate in the Shadegan oil field limestone.Keywords: Enhanced Oil Recovery, Low salinity water flooding, Fluid-Fluid, Rock-Fluid Interactions, Zeta Potential
-
با توجه به اهمیت قیمت طلا در بازارهای مالی ، روند تغییرات قیمت طلا در اقتصاد ملی و جهانی، توجه بسیاری از محققان و تحلیلگران اقتصادی را به خود جلب کرده است. از این رو هدف اصلی این مطالعه، ، پیش بینی روند حرکت قیمت طلای جهانی می باشد. این پژوهش با هدف معرفی یک الگوی ترکیبی از مدل های کاپولا و مدل گارچ کلاسیک (GARCH-Copula) و مقایسه آن با مدل های خانواده گارچ، جهت پیش بینی روند حرکت قیمت جهانی طلا در بازه زمانی 04/ 01/ 2000 تا 26/ 06/ 2018، در افق های پیش بینی 1، 5، 10، و 22 روزه، صورت پذیرفته است. دقت پیش بینی مدل های مذکور با استفاده از معیار خطای RMSE، مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته اند نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که در افق های پیش بینی کوتاه مدت مدل کاپولای نرمال با توزیع حاشیه ای GARCH-t و در افق پیش بینی بلند مدت مدل کاپولای تی با توزیع حاشیه ای GARCH-t از عملکرد بهتری نسبت به مدل های رقیب برخوردار بودند. مدل ترکیبی معرفی شده در این پژوهش دارای پتانسیل بالایی در جهت پیش بینی روند حرکت قیمت طلای جهانی می باشد، بنابراین استفاده از این مدل برای سرمایه گذاران بخش های مختلف، تحلیلگران اقتصادی و نیز برنامه ریزان کلان کشور نتایج ارزنده ای را می تواند داشته باشد.
کلید واژگان: قیمت طلا, پیش بینی, سری های زمانی, کاپولا, مدل گارچ- کاپولاGiven the importance of gold prices in financial markets and the economic effects of price fluctuations, the trend of gold price changes in the national and global economy has attracted the attention of many researchers and economic analysts. Therefore, the main purpose of this study is to predict the trend of the global gold price movement. The purpose of this study was to introduce a combined model of the GARCH-Classic and the GARCH-Copula models and to compare them with the Garch family models in order to predict the global gold price trend in the period 01/04/2002 to 26/06/2018. The forecast horizons are 1, 5, 10, and 22 days. The prediction accuracy of these models has been evaluated and compared using RMSE error criterion. Results showed that in short-run prediction horizons, the normal Capula model with GARCH-t distribution and in long run prediction horizon, Capula- t model with the distribution of GARCH-t performs better than competing models. The hybrid model presented in this study has a high potential for predicting the trend of global gold price movement, so using this model for different sector investors, economic analysts, as well as country macro planners, can have valuable results.
Keywords: gold price, Forecast, Time series, COPULA, GARCH-Copula Model -
مطالعه بازار سرمایه یک کشور، موضوع اصلی بسیاری از تحقیقات در چند دهه گذشته بوده است. یکی از متغیرها که توجه بسیاری از محققان و تحلیلگران را به خود جذب کرده است، روند حرکتی قیمت طلا می باشد. طلا همواره به عنوان رقیبی برای پول های رایج و جاگزینی برای آن در ایفای نقش ذخیره ارزش، موقعیت خود را در بحران های سیاسی و اقتصادی حفظ کرده است. طلا به عنوان محافظی در مقابل افزایش یا کاهش ارزش پول و سرمایه گذاری امن مورد توجه قرار گرفته است. اهمیت عینی بازار طلا در مطبوعات مالی، و انعکاس نوسانات روزانه قیمت آن به صورت برجسته، این واقعیت را نشان می دهد که قیمت و عملکرد سرمایه گذاری طلا به عنوان یک دارایی بسیار با اهمیت است. با توجه به اهمیت قیمت طلا و اثرات اقتصادی حاصل از نوسانات قیمتی آن، پیش بینی قیمت طلا برای سرمایه گذاران به منظور حداقل سازی ریسک سرمایه گذاری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مقاله، دقت پیش بینی مدل های مختلف حافظه کوتاه مدت و بلندمدت گارچ و مدل های متقارن و نامتقارن گارچ - اسپلاین، در پیش بینی روند حرکتی قیمت طلای جهانی در طی سال های 2000 تا 2018 بر اساس معیار خطای RMSE مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که در افق های پیش بینی کوتاه مدت و بلند مدت، مدلهای گارچ - اسپلاین از دقت پیش بینی بالاتری برای قیمت طلای جهانی نسبت به مدل های گارچ حافظه کوتاه مدت و بلندمدت برخوردار بوده است.
کلید واژگان: پیش بینی, قیمت طلای جهانی, سری زمانی, مدل گارچ- اسپلاین -
در این مقاله توانایی روش آموزش ماشین Support Vector Machine (SVM) در پیش بینی حداکثر دبی خروجی سیلاب ناشی از شکست سدهای خاکی بررسی شده است. پارامترهای ورودی مدل مورد نظر، دو پارامتر مخزن در زمان شکست یعنی ارتفاع آب و حجم آب پشت سد انتخاب شد که برای آموزش این مدل ها از داده های جمع آوری شده در منابع مختلف استفاده شده است. از مجموع 112 داده، 70 درصد آن جهت آموزش مدل ها و 30 درصد آن جهت صحت سنجی، به نحوی که این دو زیرمجموعه از لحاظ آماری اختلاف معنی داری نداشته باشند، انتخاب شد. بعد از بررسی چهار مدل SVM، مشخص شد که استفاده از کرنل تابع پایه شعاعی بهترین نتیجه را در تخمین این پدیده حاصل می دهد (نتایج آماری این روش در تخمین پدیده مورد نظر با R2=0/96و 0/03=RMSE و 0/94=R2 و 0/05=RMSE به ترتیب در فاز آموزش و آزمون). مقایسه ای نیز بین 6 رابطه تجربی کلاسیک و مدل توصیه شده صورت گرفت که نتایج نشانگر عملکرد ضعیف روابط تجربی در مقایسه با مدل پیشنهادی است. در نهایت با توجه به اهمیت مدیریت هنگام شکست سد استفاده از روش آموزش ماشین پیشنهادی برای تخمین مقدار ماکسیمم دبی خروجی از سد پیشنهاد می شود.کلید واژگان: آموزش ماشین, دبی سیلاب, سد خاکی, شکست سد, ماشین بردار پشتیبان, هوش مصنوعیIn this study, the potential of Support Vector Machine (SVM (in the prediction of peak outflow due to dam failure was evaluated. Huge volume deposited behind dam may cause a large casualty in case of sudden release of it to downstream. Head and volume of water at the time of failure were considered as inputs to SVM model. To train these models, 70% of 112 gathered data from literature was used as training subset and the rest 30% was used to test the model as test subset, at the same time these two subsets were selected in a way to be statistically similar. After studying four SVM models with different kernel functions, i.e. Linear, Polynomial, Radial Basis Function and Sigmoid, it was found that SVM with Radial Basis Kernel function outperforms other models. Results of the statistical evaluation of the proposed model are satisfying with R2=0.96, RMSE=0.03 for training phase and R2=0.94, RMSE=0.05 for the test phase. A comparison was made between some conventional empirical equations and the proposed model in which results shows proposed SVM model surpasses empirical equations in predicting peak outflow due to embankment dam failure.Keywords: Learning Machine, Artificial intelligence, Dam Break, Earth Dam, Flood peak outflow
-
مجله پژوهش نفت، پیاپی 91 (بهمن و اسفند 1395)، صص 188 -198تزریق فوم در فرآیندهای ازدیاد برداشت نفت یکی از انواع روش های ازدیاد برداشت شیمیایی می باشد. در این روش علاوه بر مواد فعال سطحی، از برخی افزونه شیمایی در جهت پایین آوردن کشش بین سطحی آب و نفت استفاده می شود که منجر به محرک کردن نفت به جامانده حاصل از مراحل اولیه و ثانویه بازیافت نفت می شود. ایجاد فوم سبب دستیابی به نسبت تحرک پذیری کمتر از 1 و در نتیجه بهبود ضریب جاروبی حجمی می شود. در تزریق فوم، یکی از پارامترهای موثر در افزایش بازیافت نفت پایداری فوم تولیدی می باشد. ایجاد پایدارترین فوم با استفاده از گزینش نوع و غلظت بهینه مواد شیمیایی یکی از اهداف پژوهش های حال حاضر بر روی این نوع ازدیاد برداشت است. در این مطالعه اثر غلظت نمک، غلظت سورفکتانت، نوع حلال کمکی و غلظت حلال های کمکی بر روی پایداری فوم بررسی شد. در حلال های کمکی متفاوت، بهینه ی پایداری بدست آمد و از آن در عملیات تزریق نفت برای بررسی تاثیر آن بر بازیافت نفت استفاده شد. از بوتریک اسید به عنوان یک حلال کمکی جایگزین در کنار 1-بوتانول استفاده شده است. بالاترین پایداری در فوم هایی که از بوتریک اسید به عنوان حلال کمکی استفاده شد به دست آمد. حداکثر میزان بازیافت نفت در استفاده از حلال کمکی 1-بوتانول حاصل شد که برابر با 44% نفت درجای موجود در مغزه می باشد که با استفاده از روش سیلاب زنی با آب برداشت نشده بود و نشان از توانایی بالای این روش در ازدیاد برداشت نفت می باشد.کلید واژگان: فوم, پایداری فوم, سورفکتانت, حلال کمکی, ازدیاد برداشت نفتPetroleum Research, Volume:26 Issue: 91, 2017, PP 188 -198Foam injection for the purpose of Enhanced Oil Recovery (EOR) process is one of the approaches of chemical EOR. In this method, in addition to using the surfactant, other chemical additives are used to achieve ultralow IFT which result in mobilizing the residual oil of the primary and secondary recovery stage. Foam generation causes to achieve the mobility ratio of less than 1, and then the foam generation improves volumetric sweep efficiency. In foam flooding, foam stability is one of the determining parameters for increasing oil recovery. Generating the most stable foam is one of the subjects of the recent researches on this kind of EOR process in stand point of selection of type and concentration of chemicals. In this study, effects of salinity, surfactant concentration, and the type and the concentration of co-solvent were investigated on foam stability. Optimized stability was gained in different co-solvents. This optimum was used in flooding process to investigate its effect on oil recovery. Butyric acid and 1-butanol were two used co-solvent. The most stable foam was resulted from the samples which utilized butyric acid as co-solvent. Maximum oil recovery of 44% of OOIP has observed in solution with 1-butanol as co-solvent, which is not displaced by water flooding. Moreover, observing the maximum oil recovery validates the efficacy of this technique.Keywords: Chemical EOR, Foam, Foam Stability, Co-Solvent, Design of Experiment (DOE)
-
هدف این مقاله بررسی کنترل تحرکپذیری فومهایی است که با نانوذرات اصلاحشده، پایدار میشوند. اضافه کردن سورفکتانت با بار مخالف به نانو ذره سیلیکای آبدوست، منجر به تغییر ترشوندگی نانوذره از حالت آبدوستی کامل به سوی آبگریزی جزیی آن میشود. در این مطالعه آزمایشگاهی، میزان جذب سورفکتانت کاتیونی بر روی نانوذره سیلیکا، با بار منفی، با استفاده از معیار جدیدی که از طریق اندازهگیری رسانایی بهدست آمده؛ مقایسه شده است. معیار جذب سطحی در دامنه سورفکتانت استفاده شده دارای یک بیشینه حدود CMC 1(غلظت بحرانی مایسلی شدن) تخمین زده شد که در آن نانوذره به حداکثر آبگریزی خود میرسد. سپس فوم CO2 پایدار شده با مخلوط نانوذره و سورفکتانت از طریق تزریق همزمان CO2 و مخلوط نانوذره و سورفکتانت در میان فضای متخلخل و در فشار مخزنی تشکیل شد. نتایج حاصل شده نشان میدهد که نانوذره استفاده شده به تنهایی فعال سطحی نبوده بلکه با اضافه کردن سورفکتانت قابلیت ایجاد فوم پیدا میکند. مطالعات متمم روی رفتار فشاری و مورفولوژی فومها که توسط دستگاه اندازهگیری دینامیک خواص فوم بهدست آمد، نشان میدهد که در محدوده غلظت سورفکتانت استفاده شده، ویسکوزیته ظاهری فوم دارای یک بیشینه برابر cP 03/6 است که مطابق با بیشینه معیار جذب سطحی است. همچنین با اضافه کردن نانوذره به محلول سورفکتانتی، کاهش نسبت فازی و افزایش غلظت نانوذره، فومهای یکنواختتر و کوچکتری تشکیل میشود، که ویسکوزیته ظاهری را بهصورت معنی داری افزایش یافته است.کلید واژگان: فوم, نانوذره, سورفکتانت, پایداری فوم, تحرکپذیری, آبگریزی, ازدیاد برداشت نفتThe aim of this work is to study stability and mobility of modified nanoparticle-stabilized foam. Adding oppositely charged surfactant to the hydrophilic silica nanoparticle leads to variation in the hydrophobicity of nanoparticles. Surfactants adsorption on the nanoparticles surface is compared with different mixtures by a new criterion which is calculated by measuring conductivity. The adsorption criterion in domain of surfactant concentration has a maximum close to 1 CMC where nanoparticle reaches to maximum hydrophobicity. NPS-stabilized CO2 foam formed with simultaneous injection of CO2 and foam agent dispersion through a glass bead pack at reservoir pressure. Nanoparticle alone is not surface active. By adding appropriate surfactant concentration to nanoparticle dispersion¡ it becomes surface active. The complementary study of both pressure behaviour and morphology of foam using foams dynamic characterization apparatus¡ shown in the domain of surfactant concentration¡ apparent viscosity of the foam has a maximum about 6.034 cp which is consistent with the maximum adsorption criterion. Also¡ adding nanoparticle to the solution of surfactant forms more uniform¡ and the smaller foams and the apparent viscosity increase significantly. Increasing at a CO2 injection rate will also increase the size of the bubbles and reduce the apparent viscosity which means an increase in mobility.Keywords: Foam, Nanoparticle, Stability, Mobility Control, Hydrophobicity, EOR
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال پنجاه و نهم شماره 3 (پیاپی 146، امرداد و شهریور 1395)، صص 155 -162مقدمهاستفاده از گرافت های غضروفی از ارکان جراحی های ترمیمی و زیبایی است.نگهداری این گرافت ها در محیط های نگهداری استفاده از انها در اعمال جراحی اصلاحی بعدی را مقدور میسازد.نگهدای گرافت ها در محیط اتانل در مطالعات قبلی به عنوان یک روش مفید تایید شده است .هدف از این مطالعه بررسی تاثیر افزودن دگزامتازون به این محیط بر میزان ماندگاری گرافت های غضروفی است.روش کاردر این مطالعه غضروف گوش خرگوش سفید نیوزلندی به عنوان یک گرافت غضروفی از 15 خرگوش تهیه شده و در بلوک های یک در یک سانتی متر در محیط نگهداری اتانل 70 درجه با و بدون اضافه کردن دگزامتازون در دمای 4 درجه سانتی گراد نگهداری شد.سپس با فواصل 45 روز و 90 روز این گرافت ها تحت رنگ امیزی هماتوکسیلین و ائوزین قرار گرفته و بر اساس تغییرات ایجاد شده در سلول های کندروسیت میزان ماندگاری سلول ها در هر یک از محیط ها ارزیابی شد.نتایجمیزان کندروسیت های گرافت غضروفی در رروز 45 ام در محیط اتانل 9.23 ± 77.29و در محیط اتانل +دگزامتازون متازون 10.71± 89.42 گزارش شده است. (P=0.04) میزان کندروسیت های گرافت غضروفی در رروز 90 ام در محیط اتا نل 9.30± 71.79 و در محیط اتانل +دگزامتازون متازون 10/73± 83.50گزارش شده است .(P=0.06)نتیجه گیریبه نظر میرسد افزودن دگزامتازون به محیط های نگهداری غضروفی می تواند منجر به افزایش ماندگاری کندروسیت ها در گرافت ها شود .از این رو استفاده از گرافت های نگهداری شده در محیط های حاوی دگزامتازون انتخاب بهتری در جراحی های اصلاحی بعدی است.کلید واژگان: کندروسیت های گرافت غضروفی, محیط اتانل با دگزامتازون, محیط اتانل بدون دگزامتازونIntroductioncartilage grafts have a fundamental role in reconstructive and aesthetic surgeries. Preservation of these grafts in suitable Medias can provide them for revision surgeries. Previous studies have shown that ethanol is a suitable media to preserve garfts . In this study, we assess the effect of Dexamethasone addition on viability of cartilage grafts and documented this with histopathological studies.Methodsfifteen male New zealand rabbits that were purchased by Pasteur institute,Karaj, Iran, were evaluated in this study from March 2014 to July 2014. Cartilage grafts of rabbit ear with preservation of perichondrium preserved in 70 % Ethanol with and without adding of 10 microgram of dexamethasone stored in 4 c. After 45 and 90 days, these samples evaluated by histopahtological H&E staining and viability of chondrocytes determined by evidence of karyorrhexis and kariolysis in each sample.Resultsviability of chondrocytes in ethanol 70 was 77.29±9.23 and viability in ethanol and dexamethasone media was 89.42±10.71after 45 days (pConclusionaddition of dexamethasone in preserving medias of cartilage grafts can increase the viability of chondrocytes and viable chondrocytes have a fundamental role in graft stability and make them usable for revision surgeries.Keywords: Chondrocytes viability, Ethanol, dexamethasone media, Ethanol media
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.