به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب حامد چراغ مکانی

  • پوریا صیدی، معصومه باقری نسامی*، رضاعلی محمدپور تهمتن، حامد چراغ مکانی، زهرا مدنی
    سابقه و هدف

    سردرد میگرنی علی رغم دریافت داروها بسیار ناتوان کننده است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر طب فشاری بر شدت سردرد میگرن حاد بیماران مراجعه کننده به بخش اورژانس انجام پذیرفت.

    مواد و روش ها

    این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی، با کد IRCT20110906007494N30، در سال 1398 روی 84 نفر بیمار میگرنی مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان بوعلی ساری انجام شد. بیماران توسط نرم افزار، به صورت تصادفی به سه گروه (28 =n) طب فشاری، کنترل و شم تقسیم شدند. طب فشاری در گروه مداخله از طریق 8 نقطه از بدن به مدت 8 ثانیه و به دنبال آن 2 ثانیه استراحت و تکرار این توالی برای 3 دقیقه برای هر نقطه انجام گرفت. برای گروه کنترل فقط درمان دارویی و برای گروه شم در 8 نقطه غیر مرتبط فشار اعمال شد. قبل و سپس بعد از 24 دقیقه ماساژ، درد بیماران توسط مقیاس دیداری (VAS) Visual Analog Scale) ثبت شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های کروسکال-والیس و من-ویتنی یو انجام شد.

    یافته ها

     قبل از مداخله، میانه (چارک سوم- چارک اول) شدت درد در گروه های مداخله 6 (75/6-5)، شم 5 (6-5) و کنترل 5 (6-5) (175/0 =P)، و این میزان بعد از مداخله، در گروه های مداخله 5/1 (2-1) شم 3 (4-3) و کنترل 5 (6-5) بود (001/0 >P). بعد از مداخله میانگین رتبه های شدت درد در گروه مداخله به طور معناداری پایین تر از گروه های شم (001/0 >P) و کنترل (001/0 >P) بود. این میزان در گروه شم به طور معنی داری پایین تر از گروه کنترل بود (001/0 >P).

    استنتاج

    طب فشاری می تواند جهت کاهش شدت درد ناشی از سردرد حاد در کنار سایر درمان ها برای بیماران میگرنی مفید واقع شود.

    کلید واژگان: طب فشاری, میگرن, سردرد, اختلالات میگرنی}
    Pouria Seydi, Masoumeh Bagheri Nesami*, Reza Ali Mohammadpour Tahamtan, Hamed Cheraghmakani, Zahra Madani
    Background and purpose

    Migraine is a very debilitating disorder despite medication treatments. The aim of this study was to determine the effect of acupressure on severity of acute migraine headaches.

    Materials and methods

    This randomized controlled trial was performed in 84 migraine sufferers attending the Emergency Department in Sari Buali Hospital, Iran 2019. Patients were randomly divided into three groups (n=28) of acupressure, control, and sham using Random Allocation Software. In intervention group, acupressure was applied to eight points for 8 seconds in each acupoint followed by two-second rest periods and this sequence was repeated for 3 minutes. The control group received only medical treatments and in sham group, acupressure was applied to eight unrelated points. Pain intensity was measured by Visual Analog Scale (VAS) before and 24 minutes after acupressure. Data were analyzed using Kruskal-Wallis test and Mann-Whitney U test.

    Results

    Before the intervention, the median (Q3-Q1) pain intensity in intervention, sham, and control groups were 6, 5, and 5, respectively (P=0.175). After the intervention, the values were 1.5, 3, and 5 in intervention group, sham, and control groups, respectively (P<0.001). After the intervention, the mean score for pain intensity was significantly lower in intervention group than the sham (P<0.001) and control (P<0.001) groups. This rate was significantly lower in sham group than the control group (P<0.001).

    Conclusion

    Acupuncture alongside other treatments can be helpful in reducing the severity of pain caused by acute headaches.

    Keywords: acupressure, migraine, headache, migraine disorders}
  • لاله علی پور، محمود موسی زاده، روانبخش اسمعیلی، هوشنگ اکبری، حامد چراغ مکانی، ویدا شفیع پور*
    سابقه و هدف

    سکته مغزی شایع ترین و ناتوان کننده ترین ضایعه نورولوژیکی در بزرگسالان است. تحریکات حسی زود هنگام و خانواده محور بعد از بروز سکته مغزی تاثیر مثبتی در روند بهبودی این بیماران دارد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر تحریکات حسی زودهنگام خانواده محور بر بهبودی عملکرد و ناتوانی بیماران سکته مغزی بود.

    مواد و روش ها

     این کارآزمایی بالینی، بر60 بیمار دچار اختلال هوشیاری ناشی از سکته مغزی 8-10=GCS بستری در بخش ICU انجام شد. بیماران طبق بلوک بندی تصادفی به دو گروه 30 نفره آزمون و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمون، مراقبت های روتین بخش ICU و تحریکات حسی پنجگانه توسط اعضای خانواده به مدت 14 روز و گروه کنترل تنها مراقبت های روتین ICU دریافت نمودند. سطح هوشیاری بیماران قبل از شروع مداخله و در روزهای 5، 10 و 15 با GCS و FOUR و میزان ناتوانی و عملکرد شناختی با DRS ارزیابی شدند.

    یافته ها

     تحریکات حسی انجام شده باعث افزایش معناداری در میانگین نمره عملکردشناختی بیماران در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل گردید (001/0<p). اندازه اثر عملکرد شناختی بعد از مداخله، بین دو گروه در روز 5، 10 و 15 به ترتیب 45/0، 95/0 و 09/1 بود، در روز 5 کم و در روزهای 10 و 15 زیاد بود. در سطح هوشیاری بیماران (601/0=p) و بهبودی عملکرد آنان (710/0=p) تفاوت معنادار آماری دیده نشد.

    استنتاج

    تحریکات حسی زودهنگام خانواده محور در بیماران دچار اختلال هوشیاری ناشی از سکته مغزی، تنها سبب بهبودی در عملکرد شناختی گردید و در نمره کلی ناتوانی، بهبودی معناداری مشاهده نشد.

    کلید واژگان: سکته مغزی, تحریکات حسی, اختلال هوشیاری, عملکرد شناختی}
    Lale Alipoor, Mahmood Moosazadeh, Ravanbakhsh Esmaeili, Hooshang Akbari, Vida Shafipour*
    Background and purpose

    Stroke is the most common and debilitating neurologic lesion in adults. Early family-centered stimulation have positive outcomes in stroke patients. The present study was designed to investigate the effect of early family-centered sensory stimulation on restoring function and recognition in stroke patients.

    Materials and methods

    A clinical trial was done in 60 patients with impaired consciousness due to stroke (GCS=5-10) admitted in intensive care unit (ICU). The participants were assigned into control and experimental groups (n=30 per group) using randomized block design. The experimental group received sensory stimulations of the five senses in the first 48-72 hours after the stroke by family members for 14 days. The control group received ICU routine care. At days 5, 10, and 15, the consciousness level was assessed by GCS and FOUR and cognitive function was assessed by Disability Rating Scale.

    Results

    Sensory stimulations significantly increased the mean score for cognitive function in the experimental group compared to the control group (P<0.001). The effect sizes of cognitive function at days 5, 10 and 15 were 0.45, 0.95, and 1.09, respectively. The effect sizes were small at day 5 and large at days 10 and 15. No significant differences were observed in the level of consciousness (P=0.601) and function (P=0.710).

    Conclusion

    In current study, early family-centered sensory stimulation in patients with impaired consciousness due to stroke improved their cognitive function but did not significantly influence their disability score.

    Keywords: stroke, sensory stimulation, impaired consciousness, cognitive function}
  • سید مجمد باغبانیان*، زهرا زاهدی، حامد چراغمکانی، فروزان الیاسی، علی اصغر نادی
    سابقه و هدف

    اختلال عملکرد جنسی در بیماری مالتیپل اسکلروزیس (ام‏اس) بسیار شایع است. این مطالعه با هدف بررسی فراوانی اختلال عملکرد جنسی و انواع آن در زنان مبتلا به ام‏اس و شناسایی عوامل مرتبط با آن انجام گرفت.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه توصیفی مقطعی 114 بیمار زن با تشخیص ام‏اس و با شرط متاهل بودن، نداشتن حمله در 3ماه اخیر، عدم دریافت پالس در 3 ماه اخیر، نداشتن مشکلات کبدی، عدم سابقه بیماری اعصاب و روان و عدم مصرف داروهای اعصاب و روان، بدون محدودیت سنی وارد مطالعه شدند. محیط پژوهش کلینیک ام‏اس بیمارستان بوعلی سینا شهر ساری در سال 1397 بود. اطلاعات مورد نیاز از طریق تکمیل پرسشنامه عملکرد جنسی FSFI (Female Sexual Function Index) که اعتبار و پایایی آن قبلا تایید شده به دست آمد. جهت تعیین روابط بین متغیرها از آزمون‏های correlation استفاده شد و مقادیر (05/0< P) معنی‏دار در نظر گرفته شد. آنالیز اطلاعات با SPSS16 انجام شد.

    یافته ها

    100 درصد بیماران به درجاتی دچار اختلال عملکرد جنسی بودند. 93 درصد دچار درد حین مقاربت، 7/80 درصد کاهش لوبریکاسیون حین مقاربت، 9/43 درصد اشکال در برانگیختگی جنسی، 6/38 درصد دچار اشکال در تمایل جنسی، 8/36 درصد اختلال ارگاسم و 8/36 درصد اشکال در رضایتمندی جنسی بودند. 1/63 درصد بیماران افسردگی خفیف داشتند. بین شدت افسردگی (007/0= P)، اختلال اسفنکتری (02/0= P) و اختلال عملکرد جنسی ارتباط معنی‏داری مشاهده شد.

    استنتاج

    اطلاع از فراوانی قابل توجه اختلال عملکرد جنسی در بیماران مبتلا به ام‏اس این امکان را فراهم می‏کند تا با رفع علل زمینه‏ای، آن را درمان کرد و موجبات ارتقای کیفیت زندگی بیماران را تامین نمود.

    کلید واژگان: مولتیپل اسکلروزیس, اختلال عملکرد جنسی, زنان}
    Seyed Mohammad Baghbanian*, Zahra Zahedi, Hamed Cheraghmakani, Forouzan Elyasi, Aliasghar Nadi
    Background and purpose

    Sexual dysfunction (SD) is a common symptom of multiple sclerosis (MS). This study was conducted to determine the frequency of sexual dysfunction and its types in women with MS and identifying the related factors.

    Materials and methods

    A descriptive cross-sectional study was done in female patients
    (n= 114) attending an outpatient MS clinic in Sari, Iran 2018. The participants included female married patients with no history of relapse and pulse therapy during the past three months, no history of hepatic problem, no history of pschyciateric diseases and pschyciateric medications. Information was collected using the Female Sexual Functioning Index (FSFI). Data analysis was done in SPSS V16 applying correlation test.

    Results

    All patients (100%) reported sexual dysfunction, including painful intercourse (93%), decreased lubrication (80.7%), lack of arousal (43.9%), lack of desire (38%), difficulty in reaching orgasm (36.8%), and lack of satisfaction (36.8%). In this study, 63.1% of the patients experienced mild depression. Significant associations were seen between depression (P=0.007), sphincter problems (P=0.02), and sexual dysfunction.

    Conclusion

    Awareness on the high frequency of sexual dysfunction in MS patients helps to eliminate the underlying causes and improving the quality of life in these patients.

    Keywords: multiple sclerosis, sexual dysfunction, female}
  • سید محمد باغبانیان*، سیده نغمه سجادی ساروی، حامد چراغ مکانی، علی اصغر نادی
    سابقه و هدف

    مولتیپل اسکلروزیس (MS) از بیماری های شایع نورولوژیک در بالغین جوان می باشد این مطالعه به منظور تعیین شیوع انواع سردرد در این بیماران انجام گرفته است.

    مواد و روش ها

     این مطالعه به صورت توصیفی مقطعی با روش نمونه گیری آسان از بیماران مبتلا به MS دچار سردرد همزمان مراجعه کننده به کلینیک های اعصاب وابسته به دانشگاه علوم پزشکی مازندران در سال 1396 انجام شد. اطلاعات جمع آوری شده با SPSS نسخه 24 مورد آنالیز آماری قرار گرفت.

    یافته ها

     از 129 نفر بیمار مبتلا به MS با سابقه سردرد، 1/41 درصد دارای سردردهای میگرنی و 6/56 درصد دارای سردردهای تنشی بودند. 47 درصد مبتلایان از انواع شدید سردرد رنج می بردند که بیش ترین میزان آن مربوط به سردردهای میگرنی بود. بین نوع عودکننده فروکش کننده MS و سردردهای تنشی و میگرنی ارتباط معنی داری وجود داشت (001/0=P). حدود نیمی از بیماران سابقه سردرد قبل از ابتلا به MS را ذکر نمی کردند و میان سردردهای میگرنی جدید و اورا ارتباطی یافت نشد (05/0<P).

    استنتاج

    بر اساس مطالعه حاضر سردردهای تنشی شایع ترین نوع سردرد در میان بیماران مبتلا به MS می باشد. در نوع عودکننده فروکش کننده MS  شایع ترین نوع سردرد میگرن بوده است. با توجه به اثرات نامطلوب سردرد برکیفیت زندگی، آگاهی از نوع شایع سردرد می تواند به درمان و بهبود کیفیت زندگی این بیماران کمک شایانی نماید.

    کلید واژگان: مولتیپل اسکلروزیس, سردرد, میگرن, اورا}
    Seyed Mohammad Baghbanian*, Seyede Naghme Sajadi Saravi, Hamed Cheraghmakani, Aliasghar Nadi
    Background and purpose

    Multiple Sclerosis (MS) is a common neurological disease in young adults. This study was performed to determine the prevalence of headache in these patients.

    Materials and methods

    This descriptive-analytic study was carried out using convenient sampling in patients attending neurology clinics affiliated to Mazandaran University of Medical Sciences, 2017. Data analysis was done in SPSS V24.

    Results

    There were 129 MS patients with history of headache, of whom 41.1% had migraine and 56.6% had tension headache. Severe types of headaches were reported by 47% of the patients and migraine was found to have the highest incidence. There were significant correlations between relapsing-remitting MS and tension and migraine headaches (P=0.001). About half of the patients did not mention a history of headache before MS, and there was no relationship between the new migraine headache and its aura (P>0.05).

    Conclusion

    In current study, tension headaches were found to be the most common types of headaches in MS patients. In relapsing-remitting MS, the most common type of headache was migraine. Given the adverse effects of headache on quality of life, awareness on the common types of headache could help in improving the quality of life of MS patients.

    Keywords: Multiple sclerosis, headache, migraine, aura}
  • سید محمد باغبانیان*، حامد چراغمکانی، مهسا رحیمی نژاد، رضا جعفری
    هدف

    تعیین میزان بروز عارضه ادم ماکولار در مبتلایان به بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) تحت درمان با داروی فینگولیمود (5/0 میلی گرم).

    روش پژوهش

    در این مطالعه مشاهده ای توصیفی تحلیلی آینده نگر، 115 بیمار مورد مطالعه قرار گرفتند. بیماران قبل از شروع درمان، معاینه چشم پزشکی شدند. در ماه چهارم پس از شروع درمان، برای هر بیمار صرف نظر از علامت دار بودن یا نبودن، معاینه چشم پزشکی و OCT مجدد انجام شد. نتایج با نرم افزار SPSS ویرایش 19 مورد تحلیل آماری قرار گرفت.

    یافته ها

    در مطالعه حاضر، متوسط سن بیماران 57/7±68/32 سال بود. بررسی اولیه افتالموسکوپی مستقیم و غیرمستقیم چشم های راست و چپ قبل از شروع درمان در تمامی موارد از نظر ضایعات ماکولا طبیعی گزارش گردید. متوسط فاصله زمانی جهت انجام بررسی چشمی ثانویه طی درمان، 18/3±05/4 ماه بود. در بررسی ثانویه توسط افتالموسکوپی مستقیم و غیرمستقیم چشم های راست و چپ حین درمان، تمامی موارد از نظر ضایعات ماکولا طبیعی گزارش شدند. در هیچ یک از بیماران حین درمان، ادم ماکولار بالینی در چشم های راست یا چپ وجود نداشت.

    نتیجه گیری

    براساس نتایج مطالعه حاضر، برای درمان بیماران مبتلا به MS داروی فینگولیمود ساخت ایران را می توان با تحت نظر دادن و معاینات دوره ای چشمی، با کم ترین عوارض چشمی و ادم ماکولار مورد استفاده قرار داد

    کلید واژگان: ادم ماکولار, بیماری اسکلروز متعدد, فینگولیمود, OCT}
    M Baghbanian*, H Cheraghmakani, M Rahiminejad, R Jafari
    Purpose

    To determine the incidence of macular edema in patients with MS treated with 0.5 mg Fingolimod.

    Methods

    In this prospective descriptive-analytic study a total of 115 patients were enrolled. Patients underwent an ophthalmologic examination before starting the treatment. In the fourth month after starting the treatment for each patient, regardless of whether or not being marked, the ophthalmologic examination and OCT were repeated. The results were analyzed, using SPSS version 19 software.

    Results

    The mean ± SD age of the patients was 32.68 ± 7. 57 years. The result of the preliminary examination of direct and indirect ophthalmoscopy of the right and left eyes before the onset of treatment in all cases for macular lesions was normal. The average of the secondary ocular examination during the treatment was 4.05±3.18 months. The result of the secondary examination of direct and indirect ophthalmoscopy of the right and left eyes during the treatment in all cases for macular lesions was normal. There was no macular edema in the right or left eye of none of the patients during the treatment.

    Conclusion

    Based on the results of the present study, Iranian Fingolimod can be used for the treatment of patients with MS with minimal ophthalmic complications and macular edema with considering regular ophthalmologic examinations.

    Keywords: Fingolimod, Macular Edema, Multiple Sclerosis, OCT}
  • عطا ابراهیمی، فائزه ذبیحی، مونا محمدی تبار، سید علی شریعت رضوی، حامد چراغ مکانی
  • ژامک اخلاقی، حامد چراغمکانی، امیرحسین بتولی، سولماز خلیفه، روح الله عبدی، حسن عشایری*
    سابقه و هدف
    داروهای ضد صرع روی عملکردهای شناختی می توانند اثر بگذارند. در این مطالعه اثر داروی لاموتریژین روی عملکردهای شناختی بیماران مصروع مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    نوع مطالعه از نوع کوهورت گذشته نگر بود. در این مطالعه 20 بیمار به صورت تصادفی از بیمارستان بوعلی ساری و 12 فرد سالم از سطح جامعه به روش نمونه گیری در دسترس که از لحاظ سن، جنسیت و میزان تحصیلات همسان سازی شده بودند، انتخاب شده و برای ارزیابی عملکردهای شناختی شان از تست های استاندارد نوروسایکولوژی استفاده شد. آنالیز داده ها از طریق تست آنوای یک راهه و تست تعقیبی توکی از طریق نرم افزار spss صورت گرفته است.
    یافته ها
    نتایج نشان دادند که که گروه (LT (Lamotrigine عملکرد ضعیفی در تست استروپ و تست سیالی کلام- معنایی  در مقایسه با گروه کنترل دارد(p<0/05) و گروه دیگر داروها عملکرد ضعیفی در تست های سیالی کلام- فونتیک و معنایی، ارقام رو به جلو و استروپ در مقایسه با گروه کنترل دارا می باشد (p<0/05). استنتاج:  گروه دیگر داروها موجب اثرات نامطلوب بیش تری روی عملکردهای شناختی در مقایسه با گروه LT می شوند که می تواند به دلیل اثرگذاری روی کانال ها و تغییر آزادسازی نوروترانسمیترهای تحریکی باشد.
    کلید واژگان: داروهای ضد صرع, عملکردهای شناختی, لاموتریژین, تست استاندارد نوروسایکولوژی}
    Zhamak Akhlaghi, Hamed Cheraghmakani, Amir Hossein Batouli, Solmaz Khalifeh, Roohollah Abdi, Hassan Ashayeri*
    Background and purpose
    Anti-epileptic drugs (AEDs) can affect cognitive functions. The purpose of this study was to investigate the effects of lamotrigine (LT) on cognitive functions of patients with epilepsy.
    Materials and methods
    A study with retrospective cohort design was carried out in which we assessed cognitive functions of 20 IGE patients attending Sari Bu Ali Hospital, and 12 healthy subjects. The control group was matched for age, sex, and educational level. Standardized neuropsychological tests were used to evaluate cognitive functions. The study was analyzed applying one-way ANOVA and Tukey Test in SPSS.
    Results
    Compared with the control group, LT group showed poor performance in Stroop test and verbal fluency test-semantic test (P<0.05). The group on other drugs were also found to have poor performance in verbal fluency test (phonetic and semantic), forward digit span task, and Stroop test compared with those of the control group (P<0.05).
    Conclusion
    Compared with LT, other AEDs had more adverse effects on cognitive functions which could be due to their effect on channels and release changing stimulatory neurotransmitters.
    Keywords: anti-epileptic drugs, cognitive functions, lamotrigine, standardized neuropsychological tests}
  • سید محمد باغبانیان، حامد چراغمکانی، نسیم تبریزی
    بیماری ام اس یک بیماری اتوایمیون است که با واسطه سلول های T فعال شده نسبت به میلین که از سد خونی مغزی می گذرند و با یک آبشار اتوایمیون منجر به آسیب غلاف میلین می شوند آغاز می گردد. نمای کراکتریستستیک این بیماری علائم نورولوژیک عود کننده- فروکش کننده است که در زمان های متفاوت مکان های مختلف دستگاه عصبی مرکزی را درگیر می کنند. طی ماه رمضان اجازه داشتن برای روزه داری یکی از سوالات رایج بیماران است. براساس اطلاعات موجود روزه داری نه تنها عوارض جدی برای بیمار کنترل شده ای که معیار ناتوانی (EDSS: Expanded Disability Status Scale) کمتر از 3 دارد نخواهد داشت؛ بلکه فواید نوروایمینولوژیک را در پی خواهد آورد. اگرچه برخی از علائم ام اس همچون تاری دید، اسپاستیسیتی- اتاکسی، خستگی، ضعف و مشکلات شناختی ممکن است با روزه داری بدتر شوند؛ اما بلافاصله پس از اتمام روزه داری برطرف می گردند. با این وجود بیمارانی که به فرم فعال بیماری مبتلا هستند و یا طی بیماری یا پس از رمضان سابقه حمله داشته اند، بیمارانی که داروهای آنتی اسپاسمودیک، آنتی کانوالسیو کورتیکوسترویید و ایمونوساپرسیو مصرف می کنند و نیز بیمارانی که سطح ناتوانی عملکردی (EDSS) بالاتر از 7 دارند بهتر است از روزه داری به ویژه در ماه های گرم سال پرهیز کنند. لذا در این مقاله مروری اثرات روزه داری بر بیماری مولتیپل اسکلروزیس مورد بررسی قرار می گیرد
    کلید واژگان: ام اس, روزه داری, مولتیپل اسکلروزیس}
    Sayed Mohammad Baghbanian, Hamed Cheraghmakani, Nasim Tabrizi
    Multiple sclerosis (MS) is an autoimmune demyelinating disease mediated by myelin activated T-cell crossing the blood-brain barrier. This disease starts by an autoimmune attack on the myelin sheath. The characteristic feature of MS is relapsing-remitting neurological signs affecting various parts of the nervous sytem at different times. During the Ramadan month, fasting permission is a common question. According to some evidence, fasting not only has no adverse effect on stable MS disability indicated by expanded status disability scale (EDSS) of 3, but also has regenerative neuroimmunological benefits. Although some MS symptoms, such as blurred vision, spasticity, gait ataxia, fatigue, weakness, and cognitive problems, could exacerbate during fasting, they remit immediately after fasting. Nevertheless, the patients with active MS or history of new attack during or after Ramadan, those on treatment with antispasmodic, anticonvulsive, corticosteroid, and immunosuppressive drugs, and patients with EDSS of > 7 are supposed to abstain from Ramadan fasting, specially in hot summer months.
    Keywords: Fasting, MS, Multiple sclerosis, Ramadan}
  • سجاد شفیعی، سید محمد حسینی نژاد، ایرج گلی خطیر، حامد چراغ مکانی، سینا پیمان، حامد امینی آهی دشتی *، میثاق شفیع زاد
    سابقه و هدف
    خونریزی تحت عنکبوتیه(Sub Arachnoid Hemorrhage) یک بیماری شایع و با اثرات ناگوار است و میزان عوارض نورولوژیک بسیار بالایی در این بیماری وجود دارد. تشخیص نادرست بیماری باعث افزایش مرگ ومیر و تاخیر در شروع درمان می گردد. لذا این مطالعه جهت بررسی ویژگی های بالینی بیماران مبتلا به SAHدر مازندران انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی بر روی 110 بیمار مبتلا به SAH غیر ضربه ای انجام شد. سن، جنس، سردرد، اختلال بلع، اختلال تکلم، سنکوپ، همی پلژی، تشنج، تهوع و استفراغ و همچنین عوامل خطر در این بیماران نظیر هایپرتانسیون، دیابت، هایپرلیپیدمی، مصرف الکل، مصرف سیگار، بیماری ایسکمیک قلبی از پرونده بیماران استخراج و ارزیابی شد.
    یافته ها
    میانگین سن بیماران 16/92±53 سال بود. بیشترین شیوع SAH غیر تروماتیک در گروه سنی بالای 40 سال بخصوص 40 تا 60 سال بود. میانگین مدت بستری بیماران حدود 4/77±14/7 روز بود. فشار خون بالا (47/47%) بالاترین میزان شیوع را در جمعیت مورد مطالعه در مقایسه با دیگر ریسک فاکتور ها شامل دیابت، افزایش چربی خون، بیماری ایسکمیک قلبی، سیگار و الکل داشت و همچنین سردرد شیوع 80% و همی پلژی 11/8% داشت.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این مطالعه لازم است کلیه بیماران با سردرد بویژه سردرد ناگهانی که دارای سابقه فشارخون هستند، از نظر SAH بررسی دقیق و کامل شوند.
    کلید واژگان: سردرد, فشارخون, خونریزی تحت عنکبوتیه ای}
    S. Shafiee, Sm Hosseininejad, I. Golikhatir, H. Cheraghmakani, S. Peyman, H. Aminiahidashti *, M. Shafizad
    Background And Objective
    Subarachnoid hemorrhage (SAH) is a common and horrible disease and high rate of neurological complications. Misdiagnosis leads to increased mortality and delayed onset of treatment. This aim of study was to investigate the clinical characteristics of patients with SAH in Mazandaran.
    Methods
    This research is descriptive and retrospective study on 110 non-traumatic SAH. Variables include age, sex, headache, swallowing disorder, speech impairment, syncope, hemiplegia, seizure, nausea and vomiting, as well as risk factors such as hypertension(HTN), diabetes(DM), hyperlipidemia(HLP), alcohol consumption, smoking, Ischemic heart disease(IHD) was extracted from the patients file.
    FINDINGS: The mean age of patients was 53±16.92 years. The most common non-traumatic SAH in the age group over 40, especially 40 to 60 years. The average hospital length of stay was 14.7±4.77 days. Hypertension (47.3%) is highest prevalence in the study population compared with other risk factors include DM,HLP,IHD,smoking,alcohol consumption and the headache was 80% and hemiplegia was 11.8%.
    Conclusion
    All patients with sudden headaches, especially headaches that have a history of hypertension must be accurate and complete evaluation for SAH.
    Keywords: Headache, Hypertension, Subarachnoid Hemorrhage}
  • عبدالرسول علایی، حامد چراغ مکانی، محمد خادملو، ارازمحمد اق ارکاکلی
    سابقه و هدف
    سردرد به عنوان یکی از سندرم های درد مرتبط با مولتیپل اسکلروزیس (MS) در نظر گرفته می شود. میگرن یکی از فراوان ترین سردردهای اولیه در میان بیماران مبتلا به MS است. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط بین MS و سردرد میگرنی می باشد.
    مواد و روش ها
    مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که روی 60 بیمار مبتلا به MS انجام شد. در اسکن MRI مغزی به دست آمده از بیماران، محل ضایعه، تعداد محل های ضایعه و تعداد ضایعات ثبت و مقایسه گردید.
    یافته ها
    این مطالعه شامل 51 بیمار زن و 9 بیمار مرد بود. 82 درصد بیماران به MS عودکننده- فروکش کننده و 18 درصد بیماران به MS پیشرونده ثانویه مبتلا بودند. بیماران MS مبتلا به سردرد دارای تعداد محل های درگیر بیش تری نسبت به بیماران MS بدون سردرد بودند (0001/0=p). در مقایسه با بیماران MS بدون میگرن، بیماران MS مبتلا به میگرن دارای درگیری بیش تری (اندازه ضایعه بزرگ تر) در مغز میانی، مخچه، تالاموس، لوب های فرونتال و تمپورال بودند (05/0>p-)، درحالی که بیماران میگرنی با اورا دارای درگیری بیش تر معنی دار در لوب فرونتال و درگیری کم تر معنی دار در لوب اکسیپتال بودند (به ترتیب 035/0=p و 011/0=p). نتایج مشابهی برای تعداد پلاک ها در بیماران با و بدون سردرد به دست آمد. تفاوت در تعداد ضایعات در گروه های با و بدون اورا در لوب اکسیپتال مشاهده شد(031/0=p).
    استنتاج: وجود پلاک های MS در نواحی اینفراتنتوریال عمدتا مغز میانی و مخچه و نواحی سوپراتنتوریال غالبا لو ب های فرونتال و پریتال و هم چنین تالاموس با یک افزایش وقوع سردرد با خصوصیات سردرد میگرنی همراه هستند.
    کلید واژگان: مولتیپل اسکلروزیس, سردرد میگرنی, اورا, MRI}
    Abdolrasool Alaee, Hamed Cheraghmakani, Mohammad Khademloo, Araz Mohammad Agh Arkakeli
    Background and
    Purpose
    Headache is one of the pain syndromes in multiple sclerosis (MS). Migraine is one of most frequent types of headache among patients with MS. The aim of this study was to investigate the association between MS and migraines.
    Materials And Methods
    A cross-sectional study was conducted in 60 patients with definite MS. The brain MRI scans were obtained and the location of lesions and number of lesions and locations were recorded and compared.
    Results
    The study population included 51 females and 9 males. Among the patients 82% were diagnosed with remitting-relapsing MS and 18% had secondary progressive MS. Patients with headache were found with higher number of lesion locations compared with those without headache (P= 0.0001). Compared with MS patients without migraines, migraineurs with MS had larger sizes of lesions in midbrain, cerebellum, thalamus, frontal and temporal lobes (P
    Conclusion
    The presence of MS plaques in the infratentorial region mainly midbrain and cerebellum and supratentorial region especially the frontal and temporal lobes, and thalamus may contribute to the increase in occurrence of headache with migraine characteristics.
    Keywords: multiple sclerosis, migraine disorders, aura, magnetic resource imaging}
  • آتنا شریفی رضوی، نسیم تبریزی، نرگس کریمی، حامد چراغمکانی
    صرع بیماری مزمنی است که می تواند از دوران شیرخوارگی شروع شود و شیوع آن حدود 1-5/0 درصد جمعیت عمومی می باشد. یک سوم بیماران به درمان های دارویی ضدتشنج مقاوم هستند که منجر به ایجاد چالش در زمینه درمان و مراقبت های آنها می گردد. رژیم کتوژنیک درمان موثری برای موارد مقاوم به درمان است. رژیم کتوژنیک شامل یک رژیم غذایی با کربوهیدرات بسیار پایین، چربی بالا و پروتئین به میزان حداقل ضروری است و روی هم رفته میزان کالری دریافتی به حدود 75 درصد مطلوب بر اساس سن کاهش می یابد. میزان پروتئین دریافتی براساس سن بیمار متفاوت است، کربوهیدرات به میزان 10-5 گرم در روز توصیه می شود و مابقی کالری مورد نیاز توسط چربی ها تامین می گردد. نسبت چربی به کربوهیدرات به اضافه پروتئین بین 2 به 1 تا 4 به 1 مناسب است. مکانیسم اثر رژیم کتوژنیک هنوز بخوبی شناخته نشده است. به نظر می رسد فواید آن مرتبط با اسیدوز، کتوز، محدودیت کالری و کاهش گلوکز خون باشد. رژیم کتوژنیک منجر به کاهش گلوکز خون و تولید اجسام کتونی توسط بتااکسیداسیون چربی ها می شود. برخی مطالعات نشان داده اند که رژیم کتوژنیک با مکانیسم پورینرژیک، تنظیم تحریک پذیری وابسته به گلوکز را در هیپوکامپ تحت تاثیر قرار می دهد. عوارض جانبی رژیم کتوژنیک شامل یبوست، تشدید ریفلاکس، اسیدوز، خستگی و سنگ کلیه می باشد. همچنین، از عوارض بالقوه آن می تواند کندی رشد در کودکان کوچکتر باشد.
    کلید واژگان: صرع, درمان, رژیم, کتوژنیک}
    Athena Sharifi Razavi, Nasim Tabrizi, Narges Karimi, Hamed Cheraghmakani
    Epilepsy is a chronic disease with onset in infancy affecting 0. 5-1% of the population. One third of the patients are refractory to antiepileptic drugs and they pose a challenge for the health care team. Ketogenic diet is an effective treatment for refractory epilepsy. The ketogenic diet is a very low carbohydrate، high fat، and low to adequate protein diet that includes some restriction of total calories (≈75% of age rec­ommendations). The amount of protein is based on age requirement، carbohydrates are only 5 to 10 g/day، and the remaining calories come from fat. The ratio of fat to protein plus carbohydrate ranges from 2:1 to 4:1. The mechanism of the ketogenic diet is not well under­stood. Its benefit may be related to acidosis، ketosis، calorie restriction and decrease in blood glucose، dehydration، or increase in certain lipids. A ketogenic diet limits blood glucose، and produces ketone bodies from β-oxidation of lipids. Studies have explored changes in ketone bodies and/or glucose in the effects of the ketogenic diet، and glucose is increasingly implicated in neurological conditions. Some studies reveal that a ketogenic diet sensitizes glucose-based regulation of excitability via purinergic mechanisms in the hippocampus. Adverse effects of the ketogenic diet include constipation and worsening of reflux، acidosis، unexplained fatigue and renal calculi. The potential adverse effect of decreased growth is most likely to occur in the youngest chil­dren.
    Keywords: Epilepsy, Treatment, Diet, Ketogenic}
  • نسیم تبریزی، اشرف زروانی، آتنا شریفی رضوی، حامد چراغ مکانی
    تشنج در سالمندان پدیده شایعی بوده و تشخیص و درمان آن از اهمیت زیادی برخوردار است. تشنجات سیمپتوماتیک(ثانویه) حاد در این گروه سنی به طور عمده به دنبال سکته مغزی و انسفالوپاتی های متابولیک رخ می دهند. علل اصلی ایجاد صرع در افراد مسن شامل بیماری های عروقی مغز و دمانس دژنراتیو و در حدود یک سوم موارد، علل کریپتوژنیک هستند. تشنجات با شروع دیررس معمولا از نوع پارشیل با یا بدون ژنرالیزه شدن ثانویه می باشند که به علت تظاهرات آتیپیک، تشخیص آنها نیازمند شک بالینی قابل توجه است. اخذ شرح حال دقیق و ارزیابی پاراکلینیک مناسب برای تایید تشخیص و رد سایر تشخیص های افتراقی در این بیماران، مورد نیاز است. درمان ضد صرع در سالمندان باید به صورت تک دارویی با میزان مصرف اولیه کمتر و افزایش مصرف آهسته، تجویز شده و بیماری های زمینه ای و سایر داروهای مصرفی فرد در نظر گرفته شود. بررسی دوره ای از نظر دانسیته استخوانی و در صورت نیاز، تجویز مکمل کلسیم و ویتامین D در این بیماران ضروری است.
    کلید واژگان: تشنج, صرع, سالمند, تشخیص, درمان}
    Nasim Tabrizi, Ashraf Zarvani, Athena Sharifi Razavi, Hamed Cheraghmakani
    Seizure is a common phenomenon in elderly persons which is important to be diagnosed and treated. In this age group، acute symptomatic seizures are most often seen in the setting of acute stroke and metabolic encephalopathy. Cerebrovascular disease and degenerative dementia are common causes of epilepsy in elderly patients، but one-third of cases are of cryptogenic origin. The majority of late-onset epilepsy is partial with or without secondary generalization and clinicians should maintain a high level of suspicion for possible diagnosis because of atypical presentations. A reliable history taking and paraclinical evaluation is needed to confirm the diagnosis and exclusion of other causes. Antiepileptic treatment in elderly should be started at low dose monotherapy with slow titration to higher doses. Also underlying diseases and other prescribed drugs should be considered. Regular bone mineral density testing and calcium and vitamin D supplementation in need، is recommended.
    Keywords: seizure, epilepsy, elderly, diagnosis, treatment}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال