به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب حجت الاسلام اکبر محمودی

  • اکبر محمودی*، ایمان اسفندیار
    دستور ضبط وثیقه ضمانت اجرای تعهدی است که وثیقه گذار به دنبال صدور قرار تامین کیفری می پذیرد. مقنن در ماده 230 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 نحوه اجرای دستور ضبط وثیقه را به مقررات قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 حواله داده است. تفاوت ماهوی بین دستور ضبط وثیقه و حکم قطعی صادره از محاکم، اجرای دستور ضبط وثیقه مطابق مقررات قانون اخیر را با ابهام و اطاله  مواجه می سازد. بدین شرح که ماده 75 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 در بخش فروش اموال توقیفی، پیش از انتشار آگهی مزایده، ابلاغ نظریه کارشناس ارزیابی کننده مال را به طرفین پرونده پیش بینی کرده و برای آن ها حق اعتراض قائل شده است. طبق ماده 143 قانون مذکور نیز بعد از برگزاری مزایده، احراز صحت جریان مزایده توسط دادگاه ناظر اجرای حکم الزامی است. با توجه به این که قسمت اخیر ماده 230 و ماده 537 قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 1392 اجرای دستور ضبط وثیقه را بر عهده معاونت اجرای احکام کیفری و شعبات آن قرار داده، در عمل و روند عملیات اجرایی دستور ضبط وثیقه، تشخیص مصادیق و تطبیق عبارت «طرفین» و تشخیص مرجع صالح برای رسیدگی به اعتراض و مرجع تایید کننده صحت جریان مزایده موضوع ماده های 75 و 143 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 با ابهام مواجه است. در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با استناد به ماده های قانونی و اصول حقوقی به ابهامات مطروحه  پاسخ داده شده و سعی شده است با استفاده از نمونه آرای صادره و تصمیمات اتخاذی محاکم جهت جامعیت نظر و استنتاج نهایی استفاده گردد.
    کلید واژگان: قرار تامین, وثیقه گذار, ضبط وثیقه, حق اعتراض, دادستان}
    Akbar Mahmoodi *, Iman Esfandiar
    The bail confiscation order is a guarantee of the performance of the obligation that the bailor accepts following the issuance of a criminal security order. In Section 230 of the Criminal Procedure Law, the lawmaker referred the way of implementing the bail confiscation order to the provisions of the Civil Judgment Enforcement Law. The substantive difference between the bail confiscation order and the final judgment issued by the courts makes the implementation of the bail confiscation order in accordance with the provisions of the recent law with ambiguity and delay. In this way, Section 75 of the Law on the Execution of Civil Judgments in the sale of seized property, before the publication of the auction notice, foresees the notification of the theory of the property appraiser to the parties of the case and gives them the right to protest. According to Section 143 of the mentioned law, after the auction, it is mandatory to verify the validity of the auction process by the court overseeing the execution of the judgment. Considering that the last part of Section 230 and Section 537 of the Criminal Procedure Code has placed the enforcement of the bail confiscation order under the responsibility of the deputy for the execution of criminal sentences and its branches, in the practice and process of the execution of the bail confiscation order.
    Keywords: Supply Appointment, Guarantor, Bail Bond, The Right To Protest, Prosecutor}
  • اکبر محمودی *

    تضمین کیفیت کالا به‎ لحاظ منشا الزام بر دو قسم: اجباری و اختیاری است. مقررات تضمین اجباری از قواعد آمره بوده و امکان تخطی از آن ها و توافق برخلاف آن ها وجود ندارد. مقررات تضمین اختیاری از قواعد تکمیلی بوده و طبق اصل حاکمیت اراده و اصل آزادی قراردادی امکان تخطی از آن ها و توافق برخلاف آن ها وجود دارد. تضمین کیفیت کالا به لحاظ قالب تضمین بر دو قسم: تعهد یک طرفه و تعهد دوطرفه است. در تعهد یک طرفه تضمین کننده تعهداتی را بر خودش به نفع مصرف کننده تحمیل می کند و مصرف کننده هیچ انتظاری ندارد. این قسم در دو شکل ایقاع و شرط ابتدایی تحقق می یابد که در هر دو شکل نیاز به قبول مصرف کننده ندارد. همه فقهای امامیه، حقوق دانان ایرانی و حقوق اتحادیه اروپا تعهد یک جانبه در قالب ایقاع را لازم و الزام آور برشمرند. هرچند برخی فقهای امامیه الزام آور بودن شرط ابتدایی را نپذیرفتند؛ ولی فقهای دیگر امامیه، همه حقوق دانان ایرانی و حقوق اتحادیه اروپا تعهد یک جانبه در قالب شرط ابتدایی را الزام آور شمرده اند. تعهد دوجانبه تضمین کیفیت کالا به لحاظ محل درج تضمین بر دو نوع: تضمین در ضمن قرارداد و تضمین در قرارداد مستقل است. در هر دو نوع اصل تضمین یک قرارداد جدای از قرارداد اول است و مشابه آن با عنوان ضمان عرفی وجود دارد. تعهد دوسویه تضمین کیفیت کالا به لحاظ شخص تضمین کننده بر دو نوع: تضمین عرضه کننده و تضمین شخص ثالث است. تعهد دوطرفه تضمین کیفیت کالا الزام آور است که با انحلال یا بطلان قرارداد رفع می شود. تضمین کیفیت کالا به لحاظ مفاد تضمین بر دو قسم: تضمین عملکرد بالا و تضمین دوام کیفیت است که هردو عقلایی و مورد انتظار بسیاری از خریداران هستند؛ ولی امکان تفکیک میان آن دو در قرارداد تضمین کیفیت کالا وجود دارد.

    کلید واژگان: تضمین, تضمین کیفیت, کیفیت کالا, تضمین کیفیت کالا, شیوه های تضمین کیفیت کالا}
    akbar mahmoudi *

    According to the origin of the product quality, there are two types of obligation: mandatory and optional. Mandatory guarantee provisions are mandatory rules and there is no possibility of violating them and agreeing against them. Optional guarantee provisions are supplementary rules and according to the principle of sovereignty of will and the principle of freedom of contract, it is possible to violate them and agree against them. Product quality guarantee is divided into two types: one-way commitment and two-way commitment. In unilateral commitment, the guarantor imposes obligations on himself for the benefit of the consumer, and the consumer has no expectations. This type is realized in two forms, the first condition and the first condition, which does not need to be accepted by the consumer in both forms. All Imami jurists, Iranian jurists and European Union law consider unilateral commitment in the form of iqaa as necessary and binding. However, some Imami jurists did not accept the initial condition as binding; But other jurists of Imamia, all Iranian jurists and European Union laws have considered unilateral commitment as an initial condition mandatory. The bilateral obligation to guarantee the quality of the goods is of two types, depending on where the guarantee is inserted: the guarantee in the contract and the guarantee in the independent contract. In both types, the principle of guaranteeing a contract is separate from the first contract, and there is a similar one called customary guarantee. The two-way obligation to guarantee the quality of goods in terms of the guarantor is of two types: the supplier's guarantee and the third party's guarantee.

    Keywords: Guarantee, quality guarantee, product quality, product quality guarantee, product quality guarantee methods}
  • السید رضا مودب، اکبر محمودی

    إن نمط الحیاه هو من اهم العوامل الموثره فی تقدم الإنسان فی کافه المجالات الفردیه والعایلیه والوطنیه والدولیه والبیییه وغیرها، وفی جمیع الابعاد الدینیه والفکریه والثقافیه والعلمیه والاقتصادیه والسیاسیه والاجتماعیه والصحیه والترفیهیه، وکذلک الغذاء واللباس والسکن... وقد اقترحت الادیان والطوایف والمدارس والایدیولوجیات وغیرها، اسالیب وبرامج من اجل تنمیه حیاه الإنسان، لکنها إما خاصه ببعض المجالات دون غیرها، وإما ناقصه وغیر شامله لجمیع الابعاد.اما القرآن الکریم، فقد قدم للإنسانیه نمطا متقدما من الحیاه المتمثله بالإسلام، والذی یشتمل علی برنامج کامل ومتماسک فی جمیع مجالات الحیاه البشریه وابعادها، ففی نمط الحیاه هذا، یتم الاهتمام بالجانبین المادی والمعنوی للإنسان، والضمان لسعادته فی العوالم الثلاثه: الدنیا والبرزخ والآخره، ثم فی نمط الحیاه هذا، تقع موسسه الاسره محورا لجمیع المجالات والابعاد او معظمها، ویتم الترکیز بشکل کبیر علی تکوینها وحفظها وتطویرها، فمن وجهه نظر القرآن الکریم، فی الاسره المتقدمه، یمکن مشاهده الدین، وقداسه الاسره، ووجود قانون معین فی التمتع الجنسی وکیفیه الستر، ومراعاه الحقوق والاحترام المتبادل، واهمیه الإنجاب وقداسته، وتربیه الابناء وشرعیتهم، والوحده والتعاون والموده بین اعضاء الاسره، والتعادل والتناسب بین حقوق الرجل والمراه، واخیرا فإن نمط الحیاه القرآنی فی مجال الاسره هو فی کثیر من الحالات یتوافق مع التکنولوجیا الحدیثه، ولا یتعارض معها إلا فی بعض الحالات.

    کلید واژگان: نمط الحیاه, الحیاه المتقدمه, اسلوب التقدم, الحیاه القرآنیه, التقدم القرآنی}
  • اکبر محمودی*، محمد صالحی مازندرانی، غیاث الدین (سیامک) قیاسی
    امروزه برخی از عرضه کنندگان کالاهای مصرفی به جهت الزام قانونی یا بازاریابی و جذب مشتری بیشتر اقدام به تضمین کیفیت کالا برای مصرف کنندگان می نمایند. حال سوال این است که ماهیت و قلمرو تضمین کیفیت کالا چیست؟ برهمین اساس مقاله حاضر با روش تحقیق توصیفی تحلیلی انتقادی نظریه پردازی و با اسناد کتابخانه ای میدانی در چارچوب اصول، قواعد و مقررات فقه امامیه، حقوق ایران و حقوق اتحادیه اروپا به دنبال کشف ماهیت و قلمرو تضمین کیفیت کالا است تا یافته های آن در هم مقام نظر و هم مقام عمل مورد استفاده قرار بگیرد. تضمین کیفیت کالا از نوع قراردادهای مستمر بوده و تعهد تضمین دهنده اعم از عرضه کننده کالا یا شخص ثالث به تضمین گیرنده نسبت به وجود کیفیت کالا تا مدت زمان معین است که در صورت عدم انطباق کالا با کیفیت مقرر، مسوولیت هایی را بر تضمین کننده مانند جبران خسارات و حقوقی را برای تضمین گیرنده مانند تعمیر، تعویض و فسخ قرارداد به دنبال دارد. بنابراین تضمین از نوع تعهدات قراردادی بوده و بسیاری از احکام تعهدات بر آن مترتب است. هر چند گارانتی، وارانتی، تضمین اصالت کالا، تضمین قیمت کالا و تضمین حسن انجام کار نوعی تعهد بوده و با تضمین کیفیت کالا شباهت هایی دارند؛ ولی در برخی امور مانند نوع تضمین، موضوع تضمین، مدت تضمین، سند تضمین، نوع تعهدات و میزان تعهدات با هم تفاوت هایی دارند. تضمین کیفیت کالا اختصاص به بیع ندارد و می تواند در قراردادهای دیگر مانند اجاره، معاوضه، صلح و استصناع نیز انعقاد یابد. تضمین کیفیت کالا گاهی به جهت الزام قانون به صورت اجباری و گاهی به جهت توافق دو طرف قرارداد به شکل اختیاری انجام می پذیرد. تضمین اجباری تابع مقررات قانون بوده و توافق برخلاف آن امکان ندارد. تضمین اختیاری تابع اصول و قواعد عمومی قراردادها بوده و امکان توافق براساس خواست دو طرف وجود دارد.
    کلید واژگان: کیفیت کالا, تضمین کیفیت کالا, ماهیت تضمین, قلمرو تضمین}
  • اکبر محمودی*، سیامک قاسمی

    تضمین کیفیت کالا، تعهد دادن عرضه کننده یا شخص ثالث به وجود وصف یا اوصاف مطلوبی در کالای مصرفی در مدت زمان معین برای مصرف کننده است. فسخ برهم زدن قراراد از جانب یک طرف قرارداد بعد از انعقاد قرارداد است. فسخ قرارداد به دلایل قانونی یا توسط تضمین گیرنده رابطه حقوقی میان دو طرف را زایل می کند و آن دو دیگر تعهد و مسوولیتی نسبت به هم نخواهند داشت. فسخ قرارداد در تضمین کیفیت کالا به عنوان ضمانت اجرا و جبران خسارت متعهد له کارایی لازم را برای تضمین گیرنده به دنبال دارد. در نظام حقوقی اروپا و گاهی در فقه امامیه و نظام حقوقی ایران، حق فسخ قرارداد در تضمین کیفیت کالا به سبب عواملی مانند عدم انطباق اساسی در کالای جزیی، علم تضمین گیرنده به عدم اجرای اساسی قرارداد توسط تضمین کننده، تاخیر تضمین کننده در اجرای تعهدات خویش، اشتباه تضمین گیرنده، بی دقتی تضمین کننده در اظهارات، تدلیس تضمین کننده نسبت به تضمین گیرنده، عدم رویت کالا توسط تضمین گیرنده و اقدام نکردن عرضه کننده به تضمین برای مصرف کننده ایجاد می شود. در صورت تحقق حق فسخ قرارداد برای تضمین گیرنده، باید در مدت زمان قانونی و عرفی اخطاریه فسخ را به طرف مقابل اعلام نماید. خودداری تضمین گیرنده از فسخ در این مدت با وجود علم به آن از نگاه عقلاء و عرف به منزله انصراف از حق و مسقط حق است. در کالای بسیط و جزیی که قابلیت تعمیر یا تعویض وجود ندارد امکان فسخ بخشی از قرارداد برای تضمین گیرنده وجود دارد.

    کلید واژگان: تضمین, تضمین کیفیت کالا, کیفیت کالا, فسخ قرارداد, تضمین کیفیت}
    Akbar Mahmoudi*, Siamak Kiasi

    Guaranteeing the quality of the product is a commitment by the supplier or a third party to the presence of a desirable feature or features in the consumer product within a certain period of time for the consumer. Termination of the contract by one of the parties after the conclusion of the contract. Termination of the contract due to legal reasons or by the guarantor will terminate the legal relationship between the two parties and they will no longer have obligations and responsibilities towards each other. Termination of the contract in guaranteeing the quality of the goods as a guarantee of performance and compensation for the damage of the obligee seeks the necessary performance for the guarantor. In the European legal system and sometimes in the Imami fiqh and the Iranian legal system, the right to terminate the contract in guaranteeing the quality of goods due to factors such as basic non-conformity in partial goods, knowledge of the guarantor of non-fulfillment of the contract by the guarantor, delay of the guarantor in fulfilling his obligations, mistake of the guarantor Carelessness of the guarantor in the statements, fraud of the guarantor towards the guarantor, failure to see the goods by the guarantor, and failure of the supplier to guarantee the consumer. In case of realizing the right to terminate the contract for the guarantor, he must notify the other party of the termination within the legal and customary period. .

    Keywords: guarantee, product quality guarantee, product quality, contract termination, quality guarantee}
  • اکبر محمودی*
    آبروی انسان ها از مهم ترین امور در نزد بشر، قوانین موضوعه و شرع مقدس به شمار می رود، ازاین رو اهمیت بسیار زیادی در تشریع شرعی و تقنین عرفی و تعاملات اجتماعی دارد. قاعده فقهی احتیاط در آبرو که از قوانین معروف و مشهور در نزد فقهای اسلامی به حساب می آید در راستای همین اهمیت قرار دارد. هر چند فقهاء در مسایل گوناگونی به شکل های متفاوت به قاعده فقهی احتیاط در آبرو تمسک می کنند؛ ولی تا کنون هیچ اثر مستقلی اعم از کتاب، پایان نامه و مقاله درباره این قاعده به نگارش در نیامده است، برهمین اساس این مقاله علمی با بهره بردن از روش تحقیق توصیفی تحلیلی انتقادی و اسناد کتابخانه ای و در چارچوب مبانی و موازین فقهی به بررسی مفاد، مستندات، قلمرو و امور دیگر مرتبط با این قاعده فقهی می پردازد. دلیل اصلی برای قاعده فقهی احتیاط در آبرو حکم مستقل عقل به شمار آمده و ادله دیگر از جمله اجماع، اهتمام خاص شرع مقدس، قاعده احترام، سیره متشرعه، اصل احتیاط و سیره شارع مقدس به عنوان موید حکم مستقل عقل به حساب می آیند، بنابراین حکم شرع مقدس در این باره از باب ارشاد به حکم مستقل عقل و امضای بنای عقلای جهان است و شرع مقدس جعل و تاسیس مستقلی در این زمینه ندارد. این قاعده فقهی در هم شبهه های حکمی و هم شبهه های موضوعی و درباره هم مسلمانان و هم کافران غیرحربی جریان دارد. اصالت اباحه درباره آبروی انسان ها جریان ندارد؛ زیرا اصل اباحه در جایی جریان دارد که موضوع برحسب طبیعت خودش محکوم به اباحه باشد و در حرمت آن به دلیل عروض عوارض خارجی شک شود. همچنین این اصل در جایی جریان دارد که عقل استقلال به قبح آن نداشته باشد، در حالی که اصل در آبروی انسان ها بر حرمت است و عقل در آبروی انسان ها حکم به قبح اقدام در صورت نداشتن علم می دهد.
    کلید واژگان: قاعده فقهی, احتیاط, آبرو, اعراض, عرض}
  • اکبر محمودی*

    اصل در فقه بر حرمت تصرف در اموال دیگران درصورت عدم علم به جواز است. سوال اصلی این مقاله چیستی مفاد، مستند، قلمرو، کاربرد و کارکرد قاعده احتیاط در اموال دیگران است که با روش تحقیق توصیفی تحلیلی انتقادی و اسناد کتابخانه ای در چارچوب متون فقهی به آن پاسخ می دهد. دلیل اصلی برای این قاعده حکم مستقل عقل است و ادله دیگر ازجمله آیه نهی از اکل مال به باطل، اجماع، اهتمام ویژه شریعت، قاعده احترام، سیره متشرعان، اصل احتیاط، سیره شارع و تعلیق حکم جواز تصرف در اموال بر امر وجودی به عنوان موید حکم عقل هستند. بنابراین حکم شرع در این باره از باب ارشاد به حکم عقل و امضای بنای عقلاء بوده و شرع جعل مستقلی ندارد. این قاعده اختصاص به اموال زیاد و خطیر دارد و در شبهه های حکمی و موضوعی و درباره مسلمانان و کافران غیرحربی جریان دارد؛ ولی درباره کافران حربی جریان ندارد؛ زیرا مال آنان احترامی ندارد. اصالت اباحه درباره اموال دیگران جریان ندارد؛ زیرا این اصل در جایی جریان دارد که موضوع برحسب طبیعتش محکوم به اباحه باشد و در حرمتش به دلیل عروض عوارض خارجی شک شود و همچنین در جایی جریان دارد که عقل استقلال به قبح تصرف در اموال دیگران نداشته باشد، درحالی که اصل در اموال دیگران بر حرمت تصرف بوده و عقل در آن حکم مستقل به قبح اقدام درصورت عدم علم می دهد. درصورت تصرف در مالی که باید در آن احتیاط شود، اگر بعد روشن شود که در واقع تصرف در آن جایز بود، آن تصرف باز حرام است؛ ولی موجب ضمان متصرف نمی شود. اگر بعد روشن شود که در واقع تصرف جایز نبوده، آن تصرف حرام بوده و موجب ضمان متصرف درصورت انتقال مال به او یا استیفایش از منافع مال می شود.

    کلید واژگان: قاعده فقهی مالی, اموال دیگران, احتیاط فقهی, احترام اموال, اصالت حرمت تصرف در اموال}
    Akbar Mahmoudi *

    The origin of the jurisprudence of righteousness forbids the disposal of funds of Degran Darsourt not knowing that it is permissible to use it. Original question: Where is the article of Chisti Mufad, document, Qalamro, Karbard and Karkard, a reserve rule, dir amwal, degran ast ke ba rosh, descriptive, analytical, critical investigation, and the chain of narrators of Kitabkhanaay dar charchob is a jurisprudential text by Ann Pasakh Midhad. Original evidence, in my opinion, where is the rule of independent judgment, intellect, and evidence. Hestend's mind. Banabrayen, the rule of the law, the law of where is the chapter of guidance in which the rule of reason and the completion of the building of sane people want it, and the law of making the independent ones. Where is the rule for the specialization of the wealth of Ziyad and Khater Dard, and there are doubts about it, judicious and objective, and Darbarah are two Muslim and non-harbian infidels, the flow of Dard? Wali Darbarah Kafran Harbi Gharyan Ndard; Zira Mal Annan Respected Nadard. the originality of the legality of the darbarah, the money of the degrane, the flow of nard; Zira, where is the origin of the flow of blood, as it is a subject, according to its nature, it is judged to be legalized more severely, and there is evidence of external symptoms, there is doubt and doubt, there is no doubt, the flow of blood is a question of independence, it is ugliness, the conduct of money,

    Keywords: Financial fiqhi rule, property of others, fiqhi precaution, respect for property, originality of sanctity of possession of property}
  • اکبر محمودی*
    نشان تجاری حلال از مسایل مستحدثه است که در این مقاله برای نخستین بار با روش تحقیق توصیفی تحلیلی انتقادی و اسناد کتابخانه ای و میدانی بررسی فقهی می شود. نشان حلال استاندارد، برند و گواهی تجاری است که جهت تضمین حلیت محصولات مصرفی برای مراکز تجاری و صنعتی از سوی برخی مراکز معتبر مانند موسسه جهانی حلال صادر می شود. نشان تجاری حلال دلالت وضعی لفظی بر نظر کارشناسانه مرکز صادرکننده آن دارد و از امارات است که در صورت معتبربودن مرکز صادرکننده آن و عدم احراز جعلی بودن آن روی محصولات و عدم تعارض آن با ادله دیگر حجیت دارد. این حجیت عمومیت داشته و فرقی ندارد که مرکز تولیدکننده محصولات مسلمان یا کافر باشد و فروشنده محصولات مسلمان یا کافر باشد و بازار فروش آن متعلق به مسلمانان یا کافران باشد. این نشان بر قاعده اصالت عدم تذکیه و استصحاب عدم تذکیه مقدم است. در صورت تعارض علم مصرف کننده با این نشان، علم مصرف کننده مقدم است؛ زیرا قطع بر ظن برتری دارد. در فرض تعارض بینه با این نشان، بینه مقدم است؛ زیرا در کشف از واقع قوی تر از این نشان است. در هنگام تعارض خبر واحد با این نشان، بنا بر قول به حجیت خبر واحد در موضوعات خارجی، هر دو از حجیت ساقط شده و باید بر اساس اصول عملی اقدام کرد.
    کلید واژگان: نشان تجاری حلال, نشان حلال, موسسه جهانی حلال, کالای حلال, طهارت کالا, تذکیه}
    Akbar Mahmoudi *
    Halal brand is one of the new issues in this article for the first time with the method of descriptive research, critical analysis and library and field documents. Halal mark is a standard, brand and commercial certificate issued by some reputable centers, such as the World Halal Institute, to ensure the solubility of consumer products for commercial and industrial centers. Halal trademark indicates the verbal status of the expert opinion of its exporting center and is from the UAE, which is valid if its exporting center is valid and it is not fake, it is not on the products and it does not conflict with other reasons. This authority is general and it does not matter if the center is the producer of Muslim or infidel products and the seller of Muslim or infidel products and its market is owned by Muslims or infidels. This sign precedes the rule of authenticity of non-purification and acceptance of non-purification. In case of conflict between consumer science and this mark, consumer science takes precedence, because disconnection is superior to suspicion. Assuming that the evidence is in conflict with this sign, the evidence is paramount, because it is actually stronger than this sign in discovery. In the event of a single news conflict with this mark, according to the promise of the authority of the single news in foreign affairs, both are invalidated and action must be taken according to practical principles.
    Keywords: Halal brand, Halal trade mark, Halal World Institute, Halal product, Purity of goods, Tazkiyeh}
  • اکبر محمودی*

    دانش اصول فقه از زمان پیدایش آن تاکنون تحول های زیاد و متنوعی به خود دیده و در پس آن، ساختارهای گوناگونی برای تنظیم مباحث آن ارایه شده است. این ساختارها در مراحل آغازین ابتدایی و ساده بوده و به مرور زمان و براساس گسترش مسایل آن، پیچیده و سخت شدند. نداشتن مقسم واحد، عدم رعایت در توازن بخش ها و فصول، ذکر نشدن برخی مباحث مهم، موازی کاری، عدم مناسبت زیرفصل با فصل، ابهام و اجمال از مهم ترین ایرادهای ساختارهای مطرح به شمار می روند. قبول توسط اکثر اهل فن؛ هماهنگی با چینش های گذشته تا حد امکان؛ پوشش همه مباحث؛ مناسبت بحث با جای آن؛ عدم ذکر مباحث استطرادی؛ ترتیب منطقی و منظم؛ عدم پیچیدگی زیاد؛ عدم تکرار؛ پرهیز از اطناب ممل و اجمال مخل؛ بهترین بودن از مهم ترین مختصات ساختار مطلوب است. این مقاله با روش تحقیق توصیفی تحلیلی انتقادی و اسناد کتابخانه ای، مهم ترین ساختارهای پیشنهادی از سوی اصولیان شیعه برای دانش اصول فقه را بررسی کرده و سپس براساس مختصات ساختار مطلوب، چینش پیشنهادی را طرح می کند. این چینش هفت بخش دارد: آشنایی با اصول فقه؛ شناخت احکام؛ تعیین ادله استنباط احکام؛ دلالت ادله احکام؛ عوارض ادله احکام؛ تعادل و ترجیح ادله احکام؛ امتثال احکام.

    کلید واژگان: ساختار اصول فقه, مباحث اصول فقه, باب بندی اصول فقه, تبویب اصول فقه}
    Akbar Mahmoudi *

    The knowledge of the principles of Fiqh has undergone many and varied changes since its inception, and behind it, various structures have been presented to regulate its topics. These structures were simple and rudimentary in the early stages and became more complex over time as their problems spread. Lack of a single division, lack of observance in the balance of sections and chapters, failure to mention some important issues, parallelism, lack of relevance of the subsection to the chapter, ambiguity and conciseness are among the most important problems of the proposed structures. Accepted by most people; Coordinate with past arrangements as much as possible; Cover all topics; The appropriateness of the discussion with its place; Failure to mention extraneous issues; Logical and orderly arrangement; Lack of high complexity; Non-repetition; Avoiding distractions and distractions; Being the best is one of the most important coordinates of the desired structure. This article examines the most important structures proposed by Shiite fundamentalists for the knowledge of the principles of Fiqh through the method of descriptive-critical analytical research and library documents, and then designs the proposed arrangement based on the coordinates of the desired structure. This arrangement has seven parts: Introduction to the principles of Fiqh; Recognition of rulings; Determining the reason for inferring the rulings; The meaning of the arguments of the rulings; Complications of the evidence; rulings; Equilibrium and preference Obedience to the rulings.

    Keywords: the structure of the principles of Fiqh, the topics of the principles of Fiqh, the chapters of the principles of Fiqh, the interpretation of the principles of Fiqh}
  • دکتر اکبر محمودی

    بحث روش‌شناسی، آن هم به ‌صورت تطبیقی، یکی از انواع روش های پژوهشی نوین، کارآمد و پرطرف‌دار در عصر کنونی است. به ‌طور معمول، کسانی که در یک علم، صاحب‌نظر و دارای پشتکار و سابقه طولانی هستند، دارای یک روش علمی منسجم هستند، امام خمینی و شهید صدر، دو شخصیت شناخته شده در حوزه دانش اصول‌ هستند که در زمینه اصول ‌فقه، دارای آثار اصولی فراوانی به صورت نوشته شخصی و نوشته تقریری هستند که می‌توان با مطالعه در آثار هر یک از آنها، یک روش اصولی مشخص و شفاف به جامعه علمی جهان ارایه کرد و همچنین می‌توان با تطبیق میان آثار، آراء و نظریه‌های آن دو، نکات مشترک و اختلافی میان آنها را به ‌دست آورد و به ‌صورت یک نگاشته علمی و پژوهشی، به مشتاقان عرصه دانش اصول‌ عرضه نمود. این عمل، موجب تولید دانش در حوزه علم اصول نیز گشته و دروازه کار پژوهشی در مورد شخصیت‌شناسی اصولی امام خمینی و شهید صدر را به سوی دانشمندان دانش اصول و دانش فقه باز می‌نماید.

  • اکبر محمودی*
    مهریه از حقوق زوجه بر زوج است که می تواند آن را اسقاط کند. پرسش این است که: در صورت اسقاط، آیا حق رجوع به آن وجود دارد؟ این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی، و اسناد کتاب خانه ای در چارچوب مبانی و قواعد فقهی و حقوقی به این نتیجه دست یافته است که رجوع زوجه به مهریه پس از اسقاط آن در برخی از قالب های اسقاط مانند ابراء مهریه دینی، هبه مهریه عینی مقبوض، عفو، صلح، صدقه عینی مقبوض، اعراض و در برخی از زمان های اسقاط مانند اسقاط مهر مسمای بعد از عقد و طلاق و قبل از دخول، اسقاط مهر مثل قبل از دخول توسط زوجه مفوضه، اسقاط مهر متعه قبل از طلاق توسط زوجه مفوضه جایز و صحیح نیست و در برخی از قالب های اسقاط مانند ابراء مهریه عینی، هبه مهریه عینی غیرمقبوض، صدقه عینی غیرمقبوض و برخی زمان های اسقاط مانند اسقاط مهر مسمای قبل از عقد، اسقاط مهر مثل بعد از دخول توسط زوجه مفوضه، اسقاط مهر متعه بعد از طلاق توسط زوجه مفوضه، جایز و صحیح است.
    کلید واژگان: رجوع زوجه به مهریه, درخواست مهریه, اسقاط مهریه, ابراء مهریه, هبه مهریه, مهر متعه}
    Akbar Mahmoudi *
    The dower is the wife's right over her husband which can be waived by her. The question is: in case of waiving the right, is there any way to refer to it? Using descriptive, analytical and critical method and library sources, this research, within the framework of jurisprudential and legal principles and rules, has reached the conclusion that the wife's reference to the dower is not correct after waiving it in some forms of relinquishment such as acquitting the loan dower, giving the concrete dower that has been taken as a gift or alms, pardoning, making peace and abandoning. Also, it is not valid in some occasions of relinquishment such as waiving the determined dower before sexual intercourse whether after marriage or after divorce, abrogating the conventional dower before intercourse by the authorized wife and abandoning the temporary marriage's dower before divorce by the authorized wife. In contrast, in some forms of relinquishment (such as acquitting the concrete dower and giving the concrete dower that has not been taken as a gift or alms) as well as in some occasions of relinquishment (such as waiving the determined dower before marriage, abrogating the conventional after intercourse by the authorized wife and abandoning the temporary marriage's dower after divorce by the authorized wife) the wife's reference to the dower is correct.
    Keywords: Wife's Reference to Dower, Request for Dower, Relinquishment of Dower, Acquittal of Dower, Donation of Dower, Temporary Marriage's Dower}
  • اکبر محمودی*

    این مقاله علمی در عصر شیوع کرونا (کووید 19) در همه نقاط جهان با روش تحقیق توصیفی تحلیلی و اسناد کتابخانه ای و میدانی نگارش یافته و جدیدترین یافته های فقهی حقوقی را درباره کیفر انتقال آن از نگاه فقه کیفری و حقوق جزا طرح می کند. انتقال کرونا از نظر قانون مجازات اسلامی و فقه جرم است. قصاص انتقال دهنده کرونا در صورت فوت یا آسیب دریافت کننده منتفی بوده و باید دیه پرداخت شود؛ چراکه قصاص در جنایت عمدی مشروط به مباشرت در نزد برخی فقها، غالبی بودن فعل در جنایت و احراز استناد جنایت به جانی در نزد همه فقهاست؛ درحالی که تحقق این شروط در اینجا محل تردید است؛ ازاین رو طبق قاعده احتیاط در دماء، قاعده درء، اصل احتیاط و... قصاص اجرا نمی شود. در جنایت شبه عمدی و جنایت خطای محض، قصاص از نظر همه فقها در همه جا، ازجمله اینجا، منتفی است. انتقال کرونا با عمد، علم و قصد اتلاف یا آسیب اعضای جامعه، موجب صدق عنوان «افساد فی الارض» بوده و کیفر بر عامل آن اجرا می شود.

    کلید واژگان: کرونا, کیفر, جزا, قصاص, دیه, انتقال, بیماری همه گیر}

    The current study presents the latest legal and fiqhi findings on the punishment of Corona transmission from the perspective of criminal jurisprudence and criminal law. Corona transfer is a crime according to fiqh and the Islamic Penal Code. In case of death or injury of the recipient, retaliation of the corona carrier is canceled and diya must be paid instead; since retaliation in a deliberate crime is conditional on perpetration in the eyes of some jurists, the predominance of the act in the crime and the attribution of the crime to a criminal in the eyes of all jurists, while the fulfillment of these conditions is questionable here, so according to the rule of caution in blood [revenge], the rule of dar’[1], the principle of ‘ehtiyat[2], etc. retaliation is not applied. In the case of quasi-intentional crime and the crime of sheer error, retribution is not applied by all jurists everywhere, including here. The transfer of corona with intent, knowledge and intent to waste or harm members of society, is one of the instances of Ifsad-e fel-Arz[3] and thus punishment is imposed on the perpetrator.

    Keywords: Corona, punishment, retribution, diya, dar’, ‘ehtiyat}
  • اکبر محمودی*
    علامت بازرگانی حلال از مسایل نوپدید است که در این مقاله برای نخستین بار با روش تحقیق توصیفی تحلیلی انتقادی و اسناد کتابخانه ای و میدانی بررسی فقهی می شود. نشان حلال ، برند و گواهی بازرگانی است که جهت تضمین حلیت محصولات مصرفی برای مرکزهای تجاری و صنعتی از سوی برخی مرکزهای معتبر صادر می شود. این نشان موجب ظن به حلیت محصولات شده و ازآن جایی که از مسایل نو پدید بوده و در متون شرعی یافت نمی شود، از مصادیق ابزارهایی است که موجب ظنون مطلق به حساب می شود، ازاین رو تنها درنزد قایلان به اعتبار ظنون مطلق اعتبار دارد. نشان حلال از امارات معتبر شرعی است که درصورت عدم احراز جعلی بودن آن بر محصولات و عدم تعارض آن با ادله دیگر اعتبار دارد. این اعتبار عمومیت داشته و فرقی ندارد که مرکز تولیدکننده محصولات مسلمان یا کافر باشد و فروشنده محصولات مسلمان یا کافر باشد و بازار فروش آن متعلق به مسلمانان یا کافران باشد. این نشان بر قاعده عدم تذکیه و استصحاب عدم تذکیه مقدم است. درصورت تعارض علم مصرف کننده با نشان، علم مصرف کننده مقدم است، زیرا قطع بر ظن برتری دارد. در فرض تعارض بینه با نشان، بینه مقدم است، زیرا در کشف از واقع قوی تر از نشان است. در هنگام تعارض خبر واحد با نشان، بنابر قول به ظن خاص بودن خبر واحد و تقدم ظن خاص بر ظن مطلق، خبر واحد مقدم است و بنابر قول به ظن مطلق بودن خبر واحد یا ظن خاص بودن آن و برابری ظن خاص با ظن مطلق، هردو از اعتبار ساقط شده و باید براساس اصول عملی اقدام کرد.
    کلید واژگان: علامت بازرگانی حلال, نشان حلال, اعتبار, کالای حلال, محصولات حلال}
    Akbar Mahmoudi *
    Halal trademark is one of the emerging issues in this article for the first time with the method of descriptive research, critical analysis and library and field documents, jurisprudential study. The Halal mark is a brand and commercial certificate issued by some reputable centers to guarantee the Halal status of consumer products for commercial and industrial centers. This sign raises the suspicion of the Halal status of products and since it arises from new issues and is not found in religious texts, it is one of the examples of tools that cause absolute suspicion, so it is valid only among those who believe in the absolute suspicion. The halal mark is a valid Sharia from the UAE, which is valid if it is not counterfeit on products and does not conflict with other evidence. This credit is general and it does not matter if the center is the producer of Muslim or infidel products and the seller of Muslim or infidel products and the market for its sale belongs to Muslims or infidels. This sign precedes the rule of non-purification and acceptance of non-purification. In the event of a conflict between consumer science and a mark, consumer science takes precedence because disconnection is superior to suspicion. Assuming that the evidence is in conflict with the sign, the evidence is paramount, because it is stronger than the sign in the discovery. In case of conflict between a single news item and a sign, according to the promise of the suspicion that the single news is special and specific suspicion takes precedence over the absolute suspicion, the single news takes precedence. Both are invalid and must be acted upon in accordance with practical principles.
    Keywords: Halal Trademark, Credit, Halal Goods, Halal Products}
  • اکبر محمودی*
    روش شناسی شاخه ای از فلسفه دانش است که به بررسی اموری می پردازد که در شناخت روش یک علم کارایی دارند و در آن از مبانی، بایسته ها، روش ها، منبع ها و آسیب های تحقیق بحث می شود. اجتهاد به معنای عملیات یا ملکه استنباط احکام شرعی از ادله آن است. مسئله نوپدید موضوعی است جدید که حکم شرعی آن در نصوص دینی یافت نشود. نیافتن حکم شرعی به دو دلیل می تواند باشد: موضوع در زمان صدور نصوص وجود نداشته تا حکمی برای آن صادر شود؛ یا موضوع در زمان صدور نصوص وجود داشته، ولی خصوصیات، شرایط و قیود آن در عصر حاضر عوض شده که مقتضی حکم جدیدی است. اجتهاد در این مسایل مبتنی بر وجود حکم برای همه مسایل، انفتاح باب اجتهاد و رجوع ادله مسایل نوپدید به ادله سه گانه است که در آن باید به مبانی فقهی پای بند بود و شناخت دقیقی از موضوع داشت و به شرایط مکانی و زمانی توجه کرد. لزوم ارتقا از فقه موجود و مکشوف به فقه مطلوب، ارتقا از فقه منفعل به فقه طراح، رویکرد اجتماعی در اجتهاد، نگاه جامع در اجتهاد، تخصصی کردن مباحث فقه و ارتقا از موضوع شناسی سنتی به موضوع شناسی علمی از بایسته های اجتهاد در این مسایل است. برای اجتهاد در آن ها به دو دسته ادله اجتهادی و فقاهتی تمسک می شود. ادله اجتهادی شامل ضروریات اسلام، حکم عقل، سیره عقلاء، عمومات و اطلاقات، قواعد اصولی، قواعد فقهی، تنقیح مناط، قیاس منصوص العله، قیاس اولویت، الغای خصوصیت، عرف، راهبردهای کلان فقه و مصلحت است. ادله فقاهتی شامل استصحاب، برایت، تخییر و احتیاط است. اشتباه در شناخت موضوع، تطبیق نادرست عمومات و اطلاقات بر مسیله، لغزش در تشخیص مصالح و مفاسد در مسیله، سقوط در التقاط، تحمیل بر شریعت، تناقض گویی و افتادن در دام عصری گرایی از آسیب های اجتهاد در این مسایل است. این مقاله به بررسی روش شناسی اجتهاد در مسایل نوپدید با روش توصیفی تحلیلی و اسناد کتابخانه ای می پردازد.
    کلید واژگان: روش شناسی فقه, مسائل نوپدید, مسائل مستحدثه}
    Akbar Mahmoudi *
    Methodology is a branch of the philosophy of knowledge that deals with issues that are useful in understanding the methodology of a science and discusses research methods, sources, tools and disadvantages. Ijtihād means action or the faculty of deduction of religious rulings from its proofs. The new issue is a subject that is new and whose religious edict is not to be found in religious texts.. There are two reasons for not finding a Sharʿī verdict regarding a new issue: 1- There was no issue at the time of issuance of transmitted traditions; 2- There were issues at the time of issuance, but its features, conditions, and limitations were changed in the present time, which requires a new injunction. Ijtihād in these issues is based on the existence of edict for all the issues, expansion of ijtihad, and refereeing the proof of new issue to the trinary sources (i.e. The Quran, Transmitted traditions and Reason), in which one must adhere to jurisprudential principles and have a thorough understanding of the subject and consider spatial and temporal conditions.  There are two types of proofs to deduce the edict: Ijtihādī and Fiqāhati proofs. The Ijtihādī proofs include the Necessities of Islam, Wisdom, Custom of wise (Sīrat al-ʿUqalāʾ), Generalities and Absoluteness, Uṣūlī rules, Jurisprudential rules, Modification (Tanqīḥ al-Mināṭ) , Motive-indicated analogy (Qīyās Manṣuṣ al-ʿIllah), Prioritized analogy (Qīyās al-Awlawīyyah), Abolition of peculiarity (Ilghāʾ al-Khuṣūṣīyyah), Custom (al-ʿUrf), Macro-jurisprudence strategies and expediency. Jurisprudential proofs include the Principle of continuity (al-Istiṣḥāb), the Principle of exemption (Aṣālat al-Barāʾah), the Principle of choice (Aṣālat al-Takhyyīr) , and the Principle of precaution (Aṣālat al-Iḥtīyāṭ). Developing from current jurisprudence to ideal, promotion from passive Jurisprudence to active, having social approach in Ijtihād, havinga comprehensive look in Ijtihād, specializing the discussions of Fiqh and to promote from traditional subjectology to the scientific, are the necessities of Ijtihād in new issues. There are numerous damages in deducing new issues, such as inaccuracies in understanding the subject, incorrect matching of Generalities and Absoluteness to the issue, slip in identifying the Interests and spoilers of the issue, mixing different issues, Impose on Shariʿah, contrariety and landing in the trap of modernism.  This article examines the methodology of Ijtihād in new issues through analytical descriptive research method and library documents.
    Keywords: Methodology of Jurisprudence, Emerging Issues, New Issues}
  • اکبر محمودی*

    بیماری های واگیردار ازجمله ابتلا به کرونا [کووید 19] از چالش های بزرگ برای جهان به شمار می روند که امور زندگی جوامع بشری را تحت تاثیر قرار می دهند. همه اعضای جامعه نسبت به هم مسئولیت حقوقی دارند و باید در هنگام شیوع بیماری واگیردار بهداشت را رعایت کنند تا سبب انتقال آن به دیگری و بروز آسیب های جانی و مالی نشوند. این مقاله با روش تحقیق توصیفی تحلیلی و اسناد کتابخانه ای  به بررسی حکم فقهی  و حقوقی عدم رعایت بهداشت در برابر بیماری واگیردار به خصوص کرونا و ضمان و مسئولیت کیفری انتقال دهنده آن می پردازد. عدم رعایت بهداشت فردی در برابر این بیماری براساس قاعده حرمت اضرار به نفس، قاعده وجوب دفع ضرر محتمل، قاعده وجوب حفظ جان، قاعده نفی ضرر، عموم و اطلاق ادله حرمت خودکشی و اصل احتیاط حرام و ممنوع است. عدم رعایت بهداشت عمومی در برابر این بیماری نیز طبق قاعده نفی ضرر، قاعده احترام، عموم و اطلاق ادله حرمت قتل حرام و ممنوع است. انتقال دهنده بیماری واگیردار به ویژه کرونا براساس قاعده اتلاف، قاعده تسبیب، قاعده احترام، قاعده نفی ضرر، قاعده تعهد ایمنی و قاعده تعهد به مراقبت متعارف ضامن است. قصاص انتقال دهنده بیماری درصورت فوت دریافت کننده منتفی است؛ زیرا در قتل عمد مباشرت و غالبی بودن فعل کشندگی شرط است، درحالی که این دو در این جا محل اشکال است. در قتل شبیه عمد و قتل خطای محض نیز قصاص درکل ازجمله این جا منتفی است.

    کلید واژگان: عدم رعایت بهداشت, بیماری های واگیردار, بیماری های همه گیر, کووید 19, کرونا, مسئولیت بهداشتی, ضمان مدنی, مسئولیت کیفری}
  • اکبر محمودی*

    انساب از مهم ترین امور نزد بشر و شرع است. قاعده فقهی احتیاط در انساب به دلیل همین اهمیت است. این مقاله با روش تحقیق توصیفی تحلیلی و اسناد کتاب خانه ای این قاعده فقهی را می کاود. دلیل اصلی برای این قاعده، حکم مستقل عقل و بنای عقلا است و ادله دیگر، از جمله اجماع، مقاصد شریعت، سیره متشرعه و اصل احتیاط، موید حکم عقل و بنای عقلا است. بنابراین، حکم شرع در این باره از باب ارشاد به حکم عقل و امضای بنای عقلا است و شرع حکم مولوی و جعل مستقلی در این زمینه ندارد. تصریح در متون دینی به امور مهمی، مانند انساب، به سبب تاکید بر اهمیت آن است. این قاعده فقهی در شبهه های حکمی و موضوعی و راجع به مسلمانان و کافران غیرحربی و درباره سیادت جریان دارد. اصالت اباحه درباره انساب جریان ندارد؛ زیرا این اصل در جایی جریان دارد که موضوع بر حسب طبیعتش محکوم به اباحه باشد و در حرمت آن به دلیل عروض عوارض خارجی شک شود. همچنین، در جایی جریان دارد که عقل استقلال به قبح آن نداشته باشد، در حالی که اصل در انساب بر حرمت است و عقل در انساب، به قبح اقدام در صورت نداشتن علم حکم می کند.

    کلید واژگان: قاعده فقهی, نسبت, انساب, نسب, احتیاط, اصل}
    Akbar Maḥmūdī *

    Genealogy is one of the most important matters for human beings and Sharia. The jurisprudential rule of precaution in genealogy is due to this importance. Using descriptive-analytical method and library documents, this article explores the jurisprudential rule. The main reason for this rule is the independent rule of intellect and the conventional wisdom, and other evidences, including consensus, the purposes of Sharia, the practice of religious people, and the principle of precaution, confirm the rule of intellect and the conventional wisdom. Therefore, the ruling of the Sharia in this regard is as the guidance to the rule of intellect and the endorsement of conventional wisdom, and the Sharia does not have an authoritative ruling and independent law in this regard. The statement of important matters in religious texts such as genealogy is due to the emphasis on their importance. This jurisprudential rule is applied in legal and thematic doubts and regarding Muslims and non-military infidels and for the identification of the Prophet's (Ṣ) descendants. The principle of Ibāḥah (permissibility) is not applied in genealogy, for it is used where the subject is permissible by its nature and its prohibition is doubted due to the occurrence of external factors. Also, it takes place where the intellect is not able to recognize the badness independently, while the fundamental principle in genealogy is prohibition, and the intellect, in the lack of knowledge, recognizes the badness in genealogy.

    Keywords: jurisprudential rule, Relationship, Genealogy, lineage, Precaution, principle}
  • اکبر محمودی*
    بیماری های واگیردار به خصوص کرونا [کووید 19] از مسایل چالش برانگیز در جهان است که همه ابعاد زندگی بشر را تحت شعاع خودش قرار داده است. از عوامل اساسی در شیوع این بیماری ها کتمان آن ها از دیگران است. این مقاله در زمان شیوع بیماری کرونا در جهان با روش تحقیق توصیفی تحلیلی و اسناد کتابخانه ای نگارش یافته و تازه ترین دست آوردهای فقهی و حقوقی را درباره بیماری های واگیردار به ویژه کرونا و کتمان آن ها ارایه کرده است. ادله فراوانی ازجمله قاعده نفی ضرر، قاعده لزوم دفع ضرر محتمل، عمومات و اطلاقات ادله ممنوعیت قتل و اصل احتیاط بر حرمت و ممنوعیت کتمان بیماری های واگیردار مانند کرونا دلالت دارند. کتمان کننده براساس قاعده اتلاف، قاعده تسبیب، قاعده غرور، قاعده ممنوعیت کتمان حقیقت، قاعده لزوم ارشاد جاهل، قاعده تعهد ایمنی و قاعده تعهد به مراقبت متعارف ضامن زیان و مرگ دریافت کننده بیماری از وی است و دیه از مال وی دریافت می شود. انتقال دهنده بیماری طبق قاعده تحذیر، قاعده اقدام و قاعده قوی تر بودن مباشر از سبب با افشای بیماری ضمان و مسئولیت مدنی نخواهد داشت. در صورت مرگ دریافت کننده بیماری قصاص منتفی بوده و باید دیه پرداخت شود؛ زیرا قصاص در قتل عمد مشروط به مباشرت در نزد برخی فقهاء و غالبی بودن فعل در کشندگی در نزد همه فقهاء است، درحالی که در این جا محل تردید است، بنابراین طبق قاعده احتیاط در دماء و قاعده درء قصاص اجرا نمی شود. در قتل شبیه عمد و قتل خطای محض قصاص از نظر فقهاء درکل ازجمله این جا منتفی است.
    کلید واژگان: بیماری واگیردار, کتمان بیماری واگیردار, مسئولیت مدنی کتمان, ضمان کتمان, کرونا, کووید 19}
    Infectious diseases, especially coronavirus, are one of the most challenging issues in the world, overshadowing all aspects of human life. One of the main factors in the spread of these diseases is their concealment from others. This article was written at the time of the outbreak of corona in the world using descriptive-analytical research methods and library documents and has provided the latest jurisprudential and legal achievements on infectious diseases, especially coronavirus and their concealment. Numerous evidences, including the rule of denial of harm, the rule of necessity of repulsion of probable loss, the generalities and applications of the prohibition of murder and the principle of precaution, indicate the sanctity and prohibition of concealment of infectious diseases such as corona. The concealer is the guarantor of loss based on the rule of loss, the rule of consolation, the rule of pride, the rule of prohibition of concealment of truth, the rule of the necessity of ignorant guidance, the rule of safe commitment and the rule of commitment to conventional care. The transmitter of the disease according to the warning rule, the rule of action and the rule that the steward is stronger will not have a guarantee and civil liability due to the disclosure of the disease.
    Keywords: Contagious Disease, latent contagious disease, latent civil liability, concealment guarantee, corona, covid 19}
  • اکبر محمودی*
    تغریر جاهل چه با کتمان حقیقت و چه با اظهار خلاف آن در صورت وجود شرایط مشخص، حرام است و این از قواعد فقهی مشهور است که در موارد گوناگون و حتی در مسائل مستحدثه، مورد اشاره و استناد قرار گرفته، ولی همه جوانب آن در یک اثر مستقل و متمرکز به شکل تفصیلی بررسی نشده است. این مقاله برای نخستین بار با روش تحقیق توصیفی۔تحلیلی و اسناد کتابخانه ای ، مفاد ، ادله حجیت (آیات ، روایات ، عقل ، قواعد فقهی و اطلاق برخی ادله) و قلمرو این قاعده را بررسی و روشن می سازد تا مورد توجه جدی فقها در استنباط فقهی قرار گیرد. برخی قواعد فقهی همچون حرمت تسبیب به حرام ، وجوب اعلام جاهل در اعطاء ، وجوب ارشاد جاهل ، نفی غرر ، حرمت کتمان حقیقت و حرمت اعانه بر گناه، می توانند دلیل یا شاهدی بر صحت این قاعده فقهی باشند. این قاعده گزاره ای است که شامل حکم فقهی کلی بوده و همه یا بیشتر باب های فقه را پوشش می دهد و قابل تطبیق بر موارد جزئی است و از همین رو، استثناءپذیری آن در برخی موارد اختلالی در صحت و حتی کلیت آن ایجاد نخواهد کرد؛ زیرا همه قواعد اعم از فقهی و غیرفقهی در برخی موارد، استثناء می پذیرند.
    کلید واژگان: تغریر, جاهل, اغراء, جهل به واقع, اضلال, اغرای به جهل, قاعده فقهی}
    Akbar Mahmoudi *
    Deceiving the Uninformed Person (Taqrir Jahil) is forbidden, either with the concealment of the truth or expressing something against it - if specific conditions exist and this is one of the famous jurisprudential principles that has been mentioned and cited in various cases and even in the novel issues of jurisprudence. However, But all its aspects have not been elaborated in a centralized independent work. This paper, for the first time, through descriptive-analytical research methodologies and library documents, examines and clarifies the contents, argument of the jurisprudence (Qur'anic verses, narrations, reason, jurisprudential rules and the application of some arguments) and the scope of this principle so that the jurists' attention can be taken seriously in jurisprudential inference. Some jurisprudential principles, such as principle of Tasbib (wasting) as forbidden, the necessity of uninformed person in giving, the necessity of guidance of the uninformed person, the denial of Gharar (uncertainty), the concealment of the truth and the relying on sin, can be evidence or proof for the validity of this jurisprudential principle. This is a propositional rule that includes the general jurisprudential ruling and covers all or most of the jurisprudential topics and is applicable to minor cases. Therefore, in some cases, not taking exception will not disrupt its accuracy or even its generality since all the principles including jurisprudential and non- jurisprudential take exceptions in some cases.
    Keywords: Taqrir, Jahil, Iqra', being uninformed about reality, Izlal, the reason for igno-rance, jurisprudential principle}
  • اکبر محمودی
    انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 شمسی، نقطه عطفی در گسترش آموزش استشراق در داخل و خارج از کشور جمهوری اسلامی ایران بوده است. با پیروزی این انقلاب مردمی و دینی در کشوری که دارای اهمیت ویژه ای در سطح منطقه و بین الملل است، اذهان و افکار بسیاری از کشورها، ملت ها، مراکز و اشخاص را به ماهیت این انقلاب به لحاظ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، علمی، فرهنگی، تمدنی، اخلاقی، تربیتی، حقوقی، دینی، مذهبی و... معطوف نمود و سبب مطالعات آموزشی و پژوهشی در سطح کمی و کیفی بالایی گردید. ازاین رو، نوع مطالعات آموزشی و پژوهشی غربیان در زمینه استشراق، تحول زیادی یافت. از سوی دیگر، حکومت و تعامل آن با مراکز و شخصیت های فعال مردمی درباره استشراق در ایران، موجب شد تا رایزنی ها و روابط بیشتر و بهتری با مستشرقان صورت گیرد و از همین رهگذر منابع معتبر و دست اول بیشتری در اختیار آنان قرار گیرد. ایجاد رشته های تخصصی (مانند: ق

    کلید واژگان: قرآن, انقلاب اسلامی, چهل سالگی انقلاب, استشراق, آموزش استشراق}
    Akbar Mahmoudi
    The Islamic Revolution of Iran that took place in 1979 has been a milestone in the development of Orientalism studies in the Islamic Republic of Iran, both inside and outside the country. With the victory of this popular and religious revolution in a country of particular importance at the regional and international levels, the minds and thoughts of many countries, nations, centers, and individuals have become inclined towards the political, social, economic, scientific, cultural, civilizational, ethical, legal, and religious nature of this revolution. This has led to higher educational and research standards both in terms of quality and quantity. Hence, the type of western studies and research in the field of Orientalism has changed greatly. On the other hand, the government and its interaction with active centers and personalities who were studying about Orientalism in Iran made it possible for better contacts to be established with Orientalists scholars, and thought this, they were able to provide them with more reliable and primary sources. Creating specialized fields (like: the Qurʾān and Orientalists), specialized courses, syllabi related to Orientalism, departments for the study of Orientalism, study opportunities, short-term training, student recruitment, student placement etc. are important ways of developing Orientalism studies. In Iran, some seminary centers (such as the Higher Learning Institute of the Qurʾān and Hadith, the Imam ʿAlī (a) Center for Qurʾān Specialization, the Specialized Training Institute for Exegesis and Qurʾānic Sciences, the International Institute for Islamic Studies, a.
    Keywords: forty years of revolution, Orientalism, Orientalists, Orientalism studies}
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • اکبر محمودی
    محمودی، اکبر
  • علی اکبر محمودی
    محمودی، علی اکبر
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال