به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب حجت حاتمی

  • ابراهیم احمدی *، ابراهیم رنگرز، حجت حاتمی، مریم صوفی نژاد

    یک آیین، زنجیره ای معین از رفتارها است که ویژگی آنها ترتیب و تکرار است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر انجام دادن آیین ها بر افزایش خودمهارگری، و آزمون سازوکار فرض شده این اثر، یعنی افزایش احساس خودنظم بخشی، بود. در یک طرح آزمایشی، 111 دانشجوی زن دانشگاه آزاد اسلامی-واحد کرج، به گونه تصادفی گزینش و به سه گروه حرکت های آیینی، حرکت های غیرآیینی، و گواه گمارده شدند. گروه حرکت های آیینی، حرکت هایی را انجام دادند که دو ویژگی ترتیب و تکرار را داشت، اما گروه حرکت های غیرآیینی، حرکت هایی بدون این دو ویژگی را انجام دادند. سپس از آزمودنی های سه گروه خواسته شد که از بین نان خامه ای و کلم بروکلی، یکی را برای خوردن انتخاب کنند، و انتخاب کلم بروکلی نشان دهنده خودمهارگری بالاتر بود. احساس خودنظم بخشی نیز با چهار پرسش برگرفته از داکورت و سلیگمن (2005) اندازه گیری شد. تحلیل رگرسیون لجیستیک نشان داد که آزمودنی هایی که حرکت های آیینی انجام دادند، بیشتر از آزمودنی هایی که هیچ حرکتی انجام ندادند یا فقط حرکت های غیرآیینی انجام دادند، کلم بروکلی را انتخاب کردند. همچنین، تحلیل های میانجی نشان دادند که انجام آیین از طریق افزایش احساس خودنظم بخشی، بر خودمهارگری اثر مثبت دارد.

    کلید واژگان: آیین, خودمهارگری, خودنظم بخشی}
    Ebrahim Ahmadi *, Ebrahim Rangraz, Hojjat hatami, Maryam Soofinezhad

    A ritual is a certain chain of behaviors, whose characteristics are arrangement and repetitiveness. The purpose of this study was to investigate the effect of performing rituals on increasing self-control, and to test the hypothesized mechanism of this effect, that is, increased self-discipline. In an experimental design, 111 female students of Islamic Azad University-Karaj branch, were randomly selected and assigned into three groups: ritual movements, non-ritual movements, and control. The ritual movements group performed movements that had sequence and repetitiveness, but the non-ritual movements group performed movements without these two features. Then, the three groups were asked to choose one for eating from cream bread and broccoli, and the selection of broccoli was indicator of higher self-control. Feelings of self-discipline were measured by four questions from Duckworth and Seligman (2005). Logistic regression analysis showed that participants who performed ritual movements, chose broccoli more than participants who did not perform any movement or just performed non-ritual movements. Moreover, mediation analyses showed that rituals have a positive effect on self-control through increased self-discipline.

    Keywords: ritual, self-control, self-discipline}
  • ابراهیم رنگرز*، بهمن میرزایی، حجت حاتمی، هادی میری
    هدف

    سن یک عامل خطر مهم برای دیابت نوع 2 و بیماری های قلبی عروقی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی بر سطوح سرمی بیومارکرهای منتخب قلبی از جمله hs-CTnI و GDF-15 در مردان سالمند دیابتی می باشد.

    روش شناسی: 

    این تحقیق از نوع تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون بود؛ بدین منظور 24 نفر به صورت انتخابی از بین مردان سالمند دیابتی (سن: 6/6±7/71 سال، وزن: 5/13±1/74 کیلوگرم، شاخص توده بدنی: 4/4±7/26 کیلوگرم بر مجذور متر) به عنوان آزمودنی های تحقیق انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه تمرین مقاومتی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی به مدت هشت هفته با سه جلسه در هفته، هشت حرکت و هر حرکت با 70 درصد یک تکرار بیشینه برای گروه تمرینی طراحی گردید. گروه کنترل نیز به منظور مقایسه با گروه تجربی و بررسی تاثیر زمان هشت هفته ای خونگیری پیش آزمون با پس آزمون، در آسایشگاه سالمندان کهریزک بدون هیچ فعالیت ورزشی تحت نظر بودند. برای اندازه گیری سطوح سرمی hs-CTnI و GDF-15 به ترتیب از روش کمی لومینسانس و الایزای ساندویچی استفاده گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل گردید.

    یافته ها

    سطوح سرمی hs-CTnI پس از هشت هفته تمرینات مقاومتی کاهش معنی داری داشت (001/0=P). در حالی که سطوح سرمی GDF-15 تغییر معنی داری نشان نداد (71/0=P).

    نتیجه گیری

    تمرینات مقاومتی منجر به بروز نتایج متفاوتی از بیومارکرهای قلبی در مردان سالمند دیابتی می گردد. با این حال، داده های پژوهش تایید می کند که تمرین مقاومتی ممکن است عوامل خطرزای قلبی را در مردان سالمند دیابتی بهبود بخشد.

    کلید واژگان: تمرین مقاومتی, تروپونین, فاکتور تمایز رشد 15, سالمند, دیابت نوع 2}
    Ebrahim Rangraz *, Bahman Mirzaei, Hojat Hatami, Hadi Miri
    Aim

      age is an  important risk factor for type 2 diabetes mellitus and cardiovascular diseases. The aim of the present study was to investigate the effect of resistance training on serum levels of selected cardiac biomarkers including hs-CTnI and GDF-15 in elderly diabetic men.

    Methods

    This research was an experimental study with a pretest-posttest design. For this purpose, 24 people were selected from among diabetic elderly men (Age: 71.7±6.6 years, weight: 74.1±13.5 kg, body mass index: 26.7±4.4 kg/m2) as research subjects and randomly divided into 2 groups of resistance training (12 people) and control (12 people). The training protocol was designed for eight weeks with three sessions per week, eight movements and each movement with 70% of one maximum repetition for the training group. The control group was also monitored in Kahrizak nursing home without any exercise to compare with the experimental group and to evaluate the effect of eight-week pre-test and post-test blood sampling time. Chemiluminescence and sandwich ELISA were used to measure serum levels of hs-CTnI and GDF-15, respectively. Data was analyzed using SPSS version 24 software.

    Results

    Serum hs-CTnI levels decreased significantly after eight weeks of resistance training (p=0.001). While, Serum GDF-15 levels did not show significant changes (p=0.71).

    Conclusions

    Resistance training leads to different outcomes of cardiac biomarkers in elderly diabetic men. However, our data confirm that resistance training may improve cardiac risk factors in elderly diabetic men.

    Keywords: resistance training, Troponin, Growth Differentiation Factor 15, Aging, Type 2 diabetes}
  • ابراهیم احمدی*، حجت حاتمی، ابراهیم رنگرز

    هنگامی که مردم می خواهند یک تصمیم احساسی بگیرند، ممکن است از اطلاعاتی که می تواند تصمیم عقلانی را در آن ها قوی تر کند، فرار کنند. با هدف بررسی اطلاعات گریزی به عنوان راهبردی برای آسان سازی تصمیم های احساسی و در یک طرح آزمایشی، فراخوان شرکت در پژوهش به سی هزار مشترک تلفن همراه ساکن تهران و کرج پیامک شد و در نهایت 383 نفر (149 مرد) با میانگین سنی 32 سال در پژوهش شرکت کردند. نخست، آزمودنی ها با یک گزینه عقلانی و یک گزینه احساسی روبه رو شدند و سپس اطلاعات گریزی آن ها اندازه گیری شد. سپس آزمودنی ها به گونه تصادفی به سه گروه گمارده شدند و همان اطلاعاتی که از آن گریخته بودند به سه شکل گوناگون به آن ها داده شد. در پایان، آزمودنی ها یکی از دو گزینه را برگزیدند و کشش آن ها به گزینه احساسی اندازه گیری شد. آزمون z و تحلیل رگرسیون لجیستیک نشان داد که بیشتر آزمودنی ها از اطلاعات فرار کردند، اما همین اطلاعات بر تصمیم آن ها اثر گذاشت، آزمودنی هایی که از اطلاعات فرار کردند گزینه احساسی را بیشتر انتخاب کردند و هر اندازه کشش آزمودنی ها به گزینه احساسی بیشتر بود، اطلاعات گریزی آنان نیز بیشتر بود. پس مردم از اطلاعات فرار می کنند تا آسان تر بتوانند تصمیم های احساسی بگیرند.

    کلید واژگان: اطلاعات گریزی, تصمیم گیری, تعارض, عقل, احساس}
    Ebrahim Ahmadi*, Hojjat Hatami, Ebrahim Rangraz

    When people want to make an emotional decision, they may avoid information that can make a rational decision stronger. With the aim of investigating information avoidance as a strategy to facilitate emotional decisions and in an experimental design, a call for participation in this study was sent to thirty thousand mobile phone subscribers in Tehran and Karaj and finally 383 people (149 men) with a mean age of 32 years participated in this research. First, participants were faced with rational and emotional choices, and then their information avoidance was measured. Participants were then randomly assigned to three groups and were given the same information they had avoided in three different ways. Finally, participants chose one of the two options and their desire for emotional choice was measured. Z Test and logistic regression analysis showed that most of the participants avoided information, but the same information affected their decisions, the participants who avoided information, chose more emotional choices, and the more the participants desire for emotional choice, the more their information avoidance. So, people avoid information to make emotional decision making easier.

    Keywords: Information Avoidance, Decision Making, Conflict, Rational, emotional}
  • Hojat Hatami, Ebrahim Rangraz, Masood Arashmehr
    The purpose of this study was to survey the relationship between organizational communications system and interpersonal conflict in physical education offices of Alborz province. The research methodology of this research was a descriptive and correlative and survey study. 55 of employees working in physical education offices of Alborz province were included in the sample which was randomly selected for this study. Researcher made questionnaire was used as investigation instrument. Reliability and validity of study instrument was confirmed through physical education experts and university professors’ opinions; the pilot study as well as its internal validity was found significant by Cronbach’s alpha coefficient. Descriptive statistics (f-frequency distribution, percenta -ge, mean and standard deviation) and inferential statistics (Pearson correlation, t student Levenes) were used in the study. Results showed that there was opposite and significant relationship between organizational communications system and interpersonal conflict in these offices.
    Keywords: Organizational Communications System, Interpersonal Confl-ict, Employee}
  • ابراهیم رنگرز *، حجت حاتمی
    مقدمه
    تمرینات ورزشی ممکن است تغییراتی در ساختار و عملکرد قلب ایجاد نماید. دسترسی به اجرای بهینه از فعالیت استقامتی به سازگاری ایجاد شده در دستگاه های مختلف بدن بویژه قلب بستگی دارد. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه ساختار بطن چپ تکواندوکاران مرد نخبه جوان استان قزوین و غیر ورزشکاران می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه توصیفی- مقایسه ای، آزمودنی ها را 15 نفر ورزشکار که بصورت تصادفی ساده از بین تیم های منتخب جوانان و بزرگسالان استان و 15 غیر ورزشکار به صورت انتخابی از بین دانشجویان در دسترس تشکیل می دادند. از دستگاه اکوکاردیوگراف Kontron به روش دو بعدی، mode– M و اندازه گیری سیمپسون برای بررسی ساختار بطن چپ آزمودنی ها استفاده گردید. روایی دستگاه اکوکاردیوگراف با نظرسنجی از متخصصان قلب و پایایی آن از طریق ضریب همبستگی پیرسون (91/0 = r) مشخص شد. داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 18 تحلیل شد.
    یافته ها
    شاخص های LVPWD، LVPWS، IVSD، IVSS، LVM (001/0 = P) بطن چپ ورزشکاران بطور معنی داری بالاتر از غیر ورزشکاران بود. اما در متغیرهای LVEDV (022/0 = P) و LVESV(023/0 = P) تفاوت معنی داری بین دو گروه مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    ضخامت دیواره ها و توده بطن چپ تکواندوکاران افزایش داشت اما ابعاد تغییری نداشت. پیشنهاد می گردد مربیان تمرینات هوازی را جهت افزایش آمادگی قلبی تنفسی و ظرفیت بطن چپ، در تمرینات تکواندوکاران بگنجانند و هر ساله ساختار قلب ورزشکاران را بررسی نمایند.
    کلید واژگان: ساختار بطن چپ, تکواندوکار, غیر ورزشکار}
    Ebrahim Rangraz *, Ph. Hojat Hatami
    Introduction
    Exercises may alter the structure and function of the heart. Achieving the optimum performance of endurance activity depends creates compatibility in different body systems especially in the heart. The purpose of this study is to compare left ventricular structure of young taekwondo athletes’ men and non-athlete ones of Qazvin province.
    Methods
    In this descriptive-comparative study, 15 young and adult athletes are randomly selected and 15 non-athletes are selected by convenience sampling method. Echocardiograph machines Kontron with two-dimensional method, M- mode and Simpson measurement are used to investigate the left ventricular structure of the subject. Validity of Echocardiographic device is examined through a survey completed by cardiologist and reliability of the device is measured by the Pearson Correlation Coefficient P = 0.91. Data are analyzed using SPSS. 18.
    Results
    The indexes of LVPWD, LVPWS, IVSD, IVSS and LVM (P = 0.001) of left ventricular of athletes are significantly higher than the one of non-athletes. But in the variables of LVEDV (P = 0.022) and LVESV (P = 0.023) there is no significant difference within two group.
    Conclusions
    The thickness of the walls and left ventricular mass of taekwondo athletes increased but dimensions did not change. Hence, it is suggested that coaches practice aerobic exercises and increase cardio respiratory fitness and left ventricular capacity such as taekwondo through annual examination of athlete's heart structure.
    Keywords: Left Ventricular Structural, Taekwondo, Non-Athletes}
  • ابوالفضل رضایی فر*، حجت حاتمی
    امروزه گسترش شبکه و افزایش اتصالات بین ناحیه ای جهت پاسخگویی به تقاضای انرژی باعث بوجود آمدن نوساناتی با فرکانس کم در سیستم قدرت می باشد این نوسانات در صورت میرا نشدن قابلیت بازدهی خطوط انتقال شبکه را کاهش داده و گاهی اوقات باعث خارج شدن سیستم قدرت از حالت سنکرون و حتی فروپاشی کل سیستم می گردد. برای مقابله با برخی پدیده های ناخواسته دینامیکی عموما از سیستم های کنترلی استفاده می کنند برای این منظور سیستم کنترلی در نیروگاه ها مثل گاورنر و سیستم کنترلی در شبکه های قدرت مثل پایدار سازی سیستم قدرت معرفی و وارد نیروگاه ها شده اند. پایدار ساز سیستم قدرت به عنوان یکی از ارزان ترین روش های بهبود پایدار دینامیکی سیستم قدرت وسیله ای است که حلقه های کنترلی تکمیلی را برای سیستم تنظیم کننده خودکار ولتاژ فراهم ساخته و بر عملکرد دینامیکی سیستم قدرت با میرا کردن نوسان های آن تاثیر مطلوب می گذارد. عملکرد اصلی پایدار ساز سیستم قدرت تولید گشتاور مناسب روی روتور ماشین بوده بطوری که پس فازی میان ورودی تحریک و گشتاور الکتریکی جبران شود. سیگنال خروجی پایدار ساز متناسب با سرعت روتور است. در این پژوهش ابتدا به معرفی مدل دینامیکی شبکه قدرت تک ماشینه متصل به شین بی نهایت SMIB پرداخته شده است در نتیجه پژوهش مشخص گردید برای از بین بردن نوسانات در سیستم پایدار که در خط انتقال رخ می دهد پایدار ساز سیستم قدرت PSS مورد استفاده قرار داده می شود. در نتیجه با طراحی و شبیه سازی پارامترهای PSS توسط الگوریتم فازی شبکه های تک ماشینه انجام می گیرد.
    کلید واژگان: شبکه تک ماشینه متصل به شین بی نهایت (SMIB), پایدارساز سیستم قدرت (PSS), الگوریتم فازی}
  • حجت حاتمی*، محمدباقر بناءشریفیان، محمدرضا فیضی
    در این مقاله، به کاربرد ویژه ی ماشین های مغناطیس دائم شار محوری به-صورت محرکه های مستقیم داخل چرخی در ساختمان خودروهای هیبریدی پرداخته می شود. ضمن بررسی اجمالی مزایا و معایب ساختارهای مختلف این نوع از ماشین ها مناسب ترین ساختار ممکن برای کاربرد مذکور معرفی می گردد. روند کلی طراحی ماشین مذکور ارائه شده و ضمن بررسی روش های رایج در تعیین پارامترهای طرح نهایی، روش جدیدی برای هدف مذکور بر مبنای پروفیل سرعت خودروی هیبریدی ارائه می گردد. در روش پیشنهادی مقادیر موردنیاز جهت طراحی یک ماشین الکتریکی باهدف دستیابی به ساختاری بهبود یافته برای یک کاربرد خاص تعیین می شود. با استفاده از روش های رایج موجود و نیز روش پیشنهادی، ماشین مغناطیس دائم شار محوری، طراحی شده و همچنین ساختار ماشین حاصل از هر روش در محیط نرم افزار اجزاء محدود مدل سازی می شود. مشخصه های هرکدام از ماشین های مدل سازی شده استخراج گردیده و جهت استفاده در مدل خودروی هیبریدی مورد ارزیابی قرار می گیرند. نتایج حاصل، بیانگر بهبود کلی بهره خودروی هیبریدی در شرایطی است که از ماشین الکتریکی طراحی شده با روش پیشنهادی در این مقاله استفاده می گردد. بر اساس نتیجه روش طراحی پیشنهادی، نمونه ای از ماشین الکتریکی موردنظر ساخته شده و نتایج آزمایشگاهی حاصل نیز با نتایج تحلیلی حاصل از مدل سازی مورد مقایسه قرار می گیرند.
    کلید واژگان: خودروی الکتریکی هیبریدی, ماشین مغناطیس دائم شار محوری, روش اجزاء محدود}
    H. Hatami*, M. B. Bannae Sharifian, M.R. Feyzi
    In this paper, the specific application of axial flux permanent magnet (AFPM) machines as an in-wheel direct drive machine used in hybrid electric vehicles (HEV) is presented. Meanwhile a brief study of the merits and demerits of different structures for this type of machine, the most suitable structure for this application is introduced. The general design procedure and common methods for determining the parameters of the final design is presented. A new method to determine the design parameters, based on HEV velocity profiles, is proposed. Using the conventional and the proposed methods, different structures of AFPM are designed and performance analysis of them is done using finite element method. Characteristics of each AFPM are extracted and used in HEV model. The results show that, the overall efficiency of the hybrid car is improved using the electric car designed by the proposed method. Based on the results of the proposed design method, a sample of the AFPM is built and the obtained experimental results are compared with the analytical results.
    Keywords: Hybrid electric vehicle, axial flux permanent magnet machine, finite element method}
  • سید امیراحمد مظفری، لیلا صباغیان راد، حجت حاتمی *

    هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش های تدریس سنتی (متداول) و تلفیقی تربیت بدنی بر یادگیری درس علوم تجربی و توسعه مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر پایه دوم مقطع راهنمایی است. این پژوهش نیمه تجربی طی یک دوره 12 هفته ای در شهرستان اسلامشهر به انجام رسید. جامعه آماری تحقیق در بردارنده دانش آموزان پایه دوم راهنمایی بود که از بین 79 دانش آموز داوطلب از این جامعه، 52 نفر از آنها به کمک آزمون بهره هوشی انتخاب شدند و به صورت هدفدار در دو گروه (گروه تدریس سنتی26n= و گروه تدریس تلفیقی 26 n=) قرار گرفتند. در طول این دوره 3 ماهه، در گروه سنتی، دروس تربیت بدنی و علوم، به شیوه رایج (مجزا از هم) تدریس شدند، درحالی که در گروه تلفیقی، درس علوم با برنامه های درس تربیت بدنی تلفیق و تدریس شد. داده های پژوهش با بهره گیری از آزمون های آماری ویل کاکسون، یومن ویتنی و t تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که در سطح 05/0>α تفاوت معناداری بین میزان یادگیری درس علوم تجربی در دو گروه سنتی و تلفیقی وجود دارد؛ همچنین نتایج آزمون t نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمره های رفتارهای تکانشی آزمودنی ها در روش تلفیقی نسبت به روش سنتی در سطح 01/0> α وجود دارد؛ به نحوی که میانگین این نمره ها در روش تلفیقی نسبت به روش سنتی کاهش معناداری داشته است. همچنین نتایج موید آن است که تفاوت معناداری بین میانگین نمره های رفتارهای اجتماعی مطلوب آزمودنی ها در روش تلفیقی نسبت به روش سنتی در سطح 01/0> α وجود دارد. به عبارت دیگر میانگین نمره های دانش آموزان حاضر در روش تدریس تلفیقی افزایش معنا داری نسبت به روش سنتی داشته است.

    کلید واژگان: تدریس تلفیقی, تدریس سنتی, روش تدریس, مهارت های اجتماعی, یادگیری}
    Seyyed Amir Ahmad Mozaffari, Leila Sabaghiyanrad, Hojat Hatami

    The major aim of this study was to compare the effectiveness of two teaching methods of traditional (common) and integrated for physical education on learning biology and developing social skills in male junior students. This study was semiexperimental which was conducted in Islamshahr city for 12 weeks. The statistical population consisted of 79 volunteer junior students who studied the second grade and 52 students were selected by an IQ test and were assigned to two groups of traditional (n=26) and integrated (n=26) purposively. During these three months, physical education and biology were taught by the common method (separately) for the traditional group while biology was integrated with physical education and taught for the integrated group. The data were analyzed using Wilcoxon test, U Mann Whitney test and t test. The results revealed a significant difference in learning biology between traditional and integrated groups at α<0.05. The t test results revealed a significant difference in the mean scores of impulsive behaviors between traditional and integrated groups at α<0.01, that is, the mean scores significantly decreased in the integrated method compared to the traditional method. Also, there was a significant difference in the mean scores of suitable social behaviors of subjects between integrated and traditional groups (α<0.001). In other words, mean scores of the students in the integrated group significantly increased compared to the traditional group.

    Keywords: Integrated Teaching, Learning, Social Skills, Teaching Method, Traditional Teaching}
  • حجت حاتمی، علی اصغر خداوردی *، زهرا حاتمی، مریم کریمی

    ممکن است که در سایه توجهات زیاد جامعه و رسانه های گروهی به ورزشکاران ملی پوش، خودشیفتگی آنها بیشتر از افراد عادی جامعه باشد. براساس همین احتمال در پژوهش حاضر که از نوع توصیفی و میدانی است، میزان خودشیفتگی در بین دانشجویان ورزشکار نخبه، غیرنخبه و افراد غیرورزشکار مقایسه شده است. جامعه آماری تحقیق شامل دانشجویان دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه های تهران است که نمونه آماری مورد بررسی دربردارنده 105 نفر از سه گروه دانشجویان ورزشکار ملی پوش و غیرملی پوش رشته های گروهی (فوتبال، والیبال و بسکتبال) و رشته های انفرادی (کشتی، جودو و دو و میدانی) و دانشجویان غیرورزشکار (هر گروه 35 نفر) دانشگاه های تهران بودند که به صورت انتخاب در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمون خودشیفتگی راسکین و تری و مقیاس شخصیتی آیسنک (EPQ) جمع آوری و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی نیومن کولزتحلیل شد. نتایج نشان داد که بین دانشجویان ورزشکار ملی پوش با دانشجویان ورزشکار غیرملی پوش و دانشجویان غیرورزشکار در مقیاس خودشیفتگی، روان آزردگی گرایی و روان گسیختگی گرایی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0 P≤). ولی در بعد برون گرایی دانشجویان ورزشکار ملی پوش نسبت به دانشجویان ورزشکار غیرملی پوش و دانشجویان غیرورزشکار نمره های بیشتری به دست آورده اند (05/0 P≤).

    کلید واژگان: خودشیفتگی, برون گرایی, روان آزردگی گرایی, روان گسیختگی گرایی, ورزشکار ملی پوش}
    Hojat Hatami, Aliasghar Khodaverdi, Zahra Hatami, Maryam Karimi

    It is possible that society and media attention to national athletes increase their narcissism. Based on this possibility، this study which was descriptive and field aimed at comparing narcissism between elite and non-elite athlete students and non-athlete students. The population consisted of students of physical education and sport sciences faculties of Tehran universities. 105 athlete students at national and regional levels from team sports (football، volleyball and basketball) (n=35) and individual sports (wrestling، Judo and track and field) (n=35) and non-athlete students (n=35) were selected by availability method as the sample of the study. Data were gathered by Narcissistic Personality Inventory (Raskin and Terry) and Eysenck personality questionnaire (EPQ) and analyzed by ANOVA and Newman-Keuls post hoc test. The results showed no significant difference between national athlete students and regional athlete students and non-athlete students in narcissism، nervousism and psychosism (P≤0. 05). But national athletes gained higher scores in extroversion compared with regional athlete students and non-athlete students (P≤0. 05).

    Keywords: Narcissism, Extroversion, Nervousism, Psychosism, National Athlete}
  • برآورد جریان اتصال کوتاه گروهی موتورهای القایی با استفاده از یک مدل جامع
    محمدباقر بناشریفیان، حجت حاتمی
    این مقاله روابط کلی مورد نیاز جهت تعیین یک مدل جامع برای نمایش یک گروه از موتورهای القایی متصل به یک باس مشترک از یک سیستم صنعتی را بیان می کند. این مدل در محاسبه جریان اتصال کوتاه هایی که در اثر عیوب مختلف در بارهای از نوع موتورهای القایی گروهی بوجود می آیند، کاربرد دارد. کلیه شبیه سازی ها و تحلیل ها با استفاده از نرم افزار PSCAD/EMTDC بر روی چند مثال موردی صورت گرفته است. با استفاده از شبیه سازی های انجام شده براحتی می توان نشان داد که مدل جامع پیشنهادی در این مقاله نتایج معقول و رضایت-بخشی در هنگام بروز اتصال کوتاه های بارهای موتور القایی دارد.
    کلید واژگان: مدل جامع, موتورهای القایی, جریان اتصال کوتاه, PSCAD, EMTDC}
  • اجرای بازی گرگم به هوا با روش غیر حذفی
    فرشاد تجاری، حجت حاتمی
  • بازی فنجان های پلاستیکی و افزایش اعتماد به نفس دانش آموزان
    فرشاد تجاری، حجت حاتمی
  • علمدار یوسفی*، مهدی خانبانی، لیلا خواجه پور، حجت حاتمی
    هدف
    هدف این پژوهش، مقایسه تصویرسازی دیداری و حرکتی دانش آموزان پسر نابینای مقطع راهنمایی با دانش آموزان عادی شهر تهران در این مقطع است.
    روش
    در پژوهش پس رویدادی حاضر 60 نفر حضور داشتند، که از این تعداد30 نفر دانش آموز نابینای مادرزادی بودند و 30 نفر دیگر ازبین دانش آموزان عادی انتخاب شدند.نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ایاز بین دانش آموزان مدارس عادی و به صورت تصادفی از مدارس نابینایان شهر تهران صورت گرفت. در این پژوهش از دو پرسشنامه ارزیابی تصویرسازی حرکتی(VMIQ) و پرسشنامه ارزیابی تصویرسازی دیداری(VVIQ) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون آماری tمستقل استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که دانش آموزان نابینا به لحاظ تصویرسازی دیداری در سطح پایین تر از گروه عادی عمل کردند و تفاوت بین آنها معنادار بود.بین دو گروه از لحاظ تصویرسازی حرکتی تفاوت معناداری وجود نداشت و هر دو گروه تقریبا در یک سطح عمل کردند.
    نتیجه گیری
    در افراد نابینا نیز تصویرسازی دیداری و حرکتی وجود دارد، اما آنها عملکرد ضعیف تری در تصویرسازی دیداری نسبت به افراد عادی دارند.
    کلید واژگان: تصویرسازی دیداری, تصویرسازی حرکتی, نابینایی}
    Alamdar Yousefi*, Mehdi Khanbani
    Objective
    This study compares visual and motor imagery in male blind and normal students of guidance schools in Tehran.
    Method
    Through a random and cluster sampling method, 60 students (30 blind students and 30 normal students) were recruited from schools in Tehran. In this study Vividness of Visual Imagery Questionnaire (VVIQ) and Vividness of Motor Imagery Questionnaire (VMIQ) were used.
    Results
    Independent t-student analysis revealed that there exists significant differences between visual imagery in blind and normal students. No significant difference was observed between motor imagery in blind and normal students and two group were at same level.
    Conclusion
    Accordingly, we can suggest that blind persons have visual and motor imagery, but visual imagery in these persons is weaker than normal persons.
    Keywords: Visual Imagery, Motor Imagery, Blindness}
سامانه نویسندگان
  • دکتر حجت حاتمی نژاد
    حاتمی نژاد، حجت
    استاد دانشگاه
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال