حسین دلشاد
-
مجله فرهنگ و ارتقای سلامت (فرهنگستان علوم پزشکی جمهوری اسلامی ایران)، سال ششم شماره 1 (پیاپی 17، بهار 1401)، صص 141 -148زمینه و هدف
اصطلاح هوش معمولا به تمام قابلیت های تجرید، منطق، درک، خودآگاهی، یادگیری، استدلال، برنامه ریزی، آفرینش، اندیشیدن به بحران ها و حل مسایل اطلاق می شود. طبق مطالعات جدید، ضریب هوشی در قرن بیستم در 31 کشور دنیا افزایش یافته است. این مطالعه، با هدف بررسی ضریب هوشی و نگاهی بر بهره هوشی جامعه ایرانی در مطالعاتی است که تاکنون انجام شده است.
روشدر این مقاله مروری، جستجوی مقاله ها از سال 1950 تا سال 2021 میلادی در پایگاه های اطلاعاتی انجام شد.
یافته هابراساس مطالعه انستیتو Ulester بیشترین نمره ضریب هوشی در جهان مربوط به ژاپنی ها و بعد از آن، جمعیت کشورهای تایوان و سنگاپور قرار می گیرند. میانگین ضریب هوشی ایرانی ها 84 بوده و ایران در رتبه 119 در بین 199 کشور جهان قرار دارد. البته در سایت های مختلف فضای مجازی، رتبه ایران از نظر ضریب هوشی در جهان از رتبه23 تا 110 گزارش شده است. در یک مطالعه متاآنالیز از 52 مطالعه انجام شده در ایران، میانگین ضریب هوشی کلی 12/97 بود که در سنین کمتر و بالاتر از از 20 سال به ترتیب، 73/97 و 61/105 گزارش شد. ضریب هوشی دانش آموزان روستایی ایران قبل از مکمل یاری ید، 89 بود که ده سال پس از آن، به 97 رسید.
نتیجه گیریبرای تعیین ضریب هوشی ایرانیان نیاز به یک بررسی سراسری با روش شناسی مناسب است. میانگین ضریب هوشی ایرانیان کمتر از 20 سال، حدود 97 و در رتبه 31جهانی بوده و افراد بالای 20 سال، 106 و در رتبه 4 جهانی قرار می گیرند
کلید واژگان: ایران, تست های هوش, مقیاس وکسلر, هوش, هوش هیجانیBackgroundIntelligence is defined as the capacity for abstraction, logic, understanding, self-awareness, learning, emotional knowledge, reasoning, planning, creativity, critical thinking, and problem-solving. According to recent studies, the Intelligence Quotient (IQ) of 31 countries of the world, has increased during the 20th century. The aim of this study is evaluation of the IQ of Iranians and also a brief review of research conducted on IQ.
MethodsWe searched all relevant articles published from 1950 to 2021 in databases.
ResultsAccording to a 2021 study at Ulster Institute, the highest average IQ scores in the world belong to the Japanese, with the citizens of Taiwan and Singapore close behind. The average IQ of Iranian population is 84 and the ranking of Iran is 119 among 199 countries in the world. The ranking of Iran has been reported from 23 to 110 in various websites. A meta-analysis of 52 studies conducted in Iran in 2019, reported that the mean Iranian IQ is 97.12, being 97.73 in ages less than 20 years old, and 105.61 in the population older than 20 years old. The IQ of Iranian school children was 89 before iodine supplementation in 1989 which reached 97, ten years after iodine supplementation.
ConclusionWe need a national study with appropriate methodology to measure Iranian IQ, but with the average IQ of 97 in juvenile Iranians, the ranking of Iran is 31. However, with respect to an average IQ of 106 in the population older than 20 years, the ranking of Iran is 3 among 199 countries in the world.
Keywords: Emotional Intelligence, Intelligence, Intelligence Tests, Iran, Wechsler Scales -
مجله غدد درون ریز و متابولیسم ایران، سال بیست و سوم شماره 3 (پیاپی 117، امرداد و شهریور 1400)، صص 151 -159مقدمه
تغییرات فیزیولوژیک دوران بارداری عملکرد تیرویید و هم چنین روش های اندازه گیری تیروکسین آزاد را تحت تاثیر قرار می دهند. این اثرات سبب می شود تا روش های ایمونواسی برای تشخیص هیپوتیروکسینمی در بارداری قابل اعتماد نباشند. با توجه به کفایت ید در زنان باردار ایرانی، نیاز به تعیین محدوده مرجع تیروکسین آزاد در این گروه احساس می شود.
مواد و روش هاهزار و هفتاد و هفت زن باردار، از دوره های مختلف سه ماهه بارداری، به صورت تصادفی از درمانگاه های مراقبت های بارداری مراکز بهداشت 12 استان کشور انتخاب گردیدند. بعد از اعمال معیارهای خروج برای تعیین محدوده طبیعی، پانصد و هشتاد و هفت نفر وارد مطالعه شدند. هورمون های محرک غده تیرویید) (TSH، تیروکسین آزاد (FT4) و آنتی بادی ضد تیرویید پراکسیداز تیروییدی (TPOAB) اندازه گیری شدند.
یافته هامیانگین سن شرکت کنندگان 5/7 ± 27/6 سال و میانه ید ادرار (321-188) 236 میکروگرم بر لیتر بود. صدک های 5 و 95 به دست آمده برای هورمونFT4 به ترتیب در سه ماهه اول بارداری: 0/93 و 1/35، سه ماهه دوم: 0/78 و 1/15 و در سه ماهه سوم 0/77 و 1/15 نانوگرم بر دسی لیتر بودند.
نتیجه گیریبا توجه به سیر نزولی مقادیر محدوده ی طبیعی FT4 از سه ماهه اول به سوم بارداری، لحاظ نمودن محدوده ی طبیعی مختص هر سه ماهه ی بارداری، برای اقدامات تشخیص و درمان بیماری های تیرویید در زنان باردار ایرانی، ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: بارداری, محدوده نرمال, هورمون های تیروییدی, تیروکسین آزادIntroductionPhysiological changes during pregnancy affect thyroid function and also free thyroxine (FT4) assay methods. These impacts make immunoassays unreliable for detecting hypothyroxinemia during pregnancy. Due to pregnant women’s adequate consumption of iodine in Iran, reference ranges of FT4 needs to be obtained for this group.
Materials and MethodsA total of 1077 Iranian pregnant women were randomly selected from health clinics in 12 provinces of Iran during all trimesters. Five hundred eighty-seven individuals were included in the study after applying the exclusion criteria to establish the reference range. Then, TSH, FT4, and TPOAB levels were examined.
ResultsThe mean age of the participants was 27.6 ± 5.7 years, and the median urine iodine level was 236 μg/L (188-321). The 5th and 95th percentiles obtained for FT4 were 0.93 and 1.35 in the first trimester, 0.78 and 1.15 in the second trimester, and 0.77 and 1.15 ng/dl in the third trimester, respectively.
ConclusionDue to the downward trend of the normal range of FT4 from the first to the third trimester of pregnancy, it seems necessary to consider the trimester-specific normal range for diagnosis and management of thyroid disease in Iranian pregnant women.
Keywords: Pregnancy, Reference ranges, Thyroid hormones, Free thyroxine -
زمینه و هدف
نمک موجود در سنگ نمک و نمک دریا ترکیب شیمیایی یکسانی به صورت کلرور سدیم دارند. به تازگی تبلیغات گسترده ای درخصوص مصرف نمک دریا و سنگ نمک صورت گرفته است. در مستند حاضر، مضرات نمک دریای تصفیه نشده و سنگ نمک وخطر شیوع اختلال های ناشی از کمبود ید ارایه می شود.
روشدر این مطالعه، از دستورالعمل ها و نتایج پژوهش های ملی و بین المللی استفاده شده است.
یافته هاافزایش فشارخون: تمام نمک ها چه به رنگ صورتی یا سفید و به صورت کریستال های ریز و یا درشت؛ دارای محتوای سدیم یکسان بوده و ارزش غذایی نمک دریا که آن را به اشتباه به عنوان نمک طبیعی تلقی می کنند و نمک یددار تصفیه شده در کارخانجات، یکسان است. علت افزایش فشار خون شریانی سدیم موجود در نمک است؛ لذا این تصور که نمک طبیعی یا نمک دریا برای درمان فشار خون مفید است، هیچگونه مبنای علمی نداشته و مردود شمرده می شود.
اثر سرطان زاییفلزات سنگین و همچنین آلاینده های شیمیایی صنعتی وارد شده به آب اقیانوس ها و دریاها با نمک دریا و سنگ نمک مخلوط شده و می تواند زمینه بروز برخی از سرطان ها را در بدن فراهم کند. تا سه دهه پیش اکثر استان های کشور با کمبود متوسط تا شدید ید روبه رو بودند. مطالعات پژوهشگران ایرانی نشان داد که عوارض شدید کمبود ید ازجمله عقب ماندگی رشد، اختلال شنوایی و کاهش ضریب هوشی نیز در کودکان ساکن در نواحی کوهستانی کشور وجود دارد. با اجباری شدن تولید نمک یددار تصفیه شده توسط کارخانجات تولید نمک و مصرف همگانی خانوارهای ایرانی از نمک یددار از اوایل دهه 70 اختلال های ناشی از کمبود ید در کشور تحت کنترل درآمد.
نتیجه گیریتوصیه می شود تمامی افراد جامعه از نمک یددار تصفیه شده در حد توصیه شده استفاده کنند.
کلید واژگان: نمک یددار, کلرید سدیم در رژیم غذایی, نمک در بدنBackgroundRock salt and sea salt have the same chemical formula as sodium chloride. Recently, there has been widespread publicity about the consumption of sea salt and rock salt. This document highlights the disadvantages of unrefined sea salt and rock salt and increasing risk of iodine deficiency disorders.
MethodsThis study was performed by using guidelines and results of national and international researches.
ResultsHypertension: All types of salts, pink or white, and fine or coarse crystals; have equal sodium content and nutritional value of sea salt, which is considered natural salt, is the same as that of refined iodized salt.Sodium in salt is the main cause of hypertension. Therefore, the notion that natural salt or sea salt is useful for treating hypertension has no scientific basis.Carcinogenic effect: Heavy metals and industrial chemical substances which enter waters of the oceans and seas are mixed with sea salt and rock salt and can cause some cancers in the body.Three decades ago most of the provinces faced moderate to severe iodine deficiency. Studies by Iranian researchers have shown severe complications of iodine deficiency, including growth retardation, hearing impairment and decreased IQ in children living in mountains of the country. By producing iodized salt refined by salt factories and the public consumption of iodized salt, iodine deficiency disorders have been controlled in the country since the early 1970s.
ConclusionIt is suggested that all members of the community use purified iodized salt in recommended levels.
Keywords: Iodizeal Salt, Salt in the Body, Sodium Chloride in dietary -
زمینه و هدف
در قسمت اول کلیاتی در مورد روزه داری و دیابت مرور شد. تاثیر روزه داری در بیماران مختلف و شرایط روزه داری مختلف متفاوت است. در این بخش 3 مورد ویژه برای بحث عمیق و اختصاصی انتخاب شده است:مورد اول: روزه داری در مرد 45 ساله با 4 سال سابقه دیابت و تحت کنترل مناسب با دو نوع داروی خوراکی
مورد دوم: روزه داری در مرد 54 ساله باسابقه دیابت قندی نوع 1 به مدت 10 سال، تحت درمان و کنترل مناسب با انسولین و فاقد عارضه مزمن دیابت و در سه ماه اخیر هیچ گونه حمله کاهش قند خون نداشته استمورد سومروزه داری در خانم 37 ساله در ماه ششم بارداری که از انسولین استفاده می کند و پایش قند خون با دستگاه گلوکومتر در محدوده قابل قبولی برای بارداری است و از شروع درمان با انسولین تاکنون حملات کاهش قند خون نداشته است. در این مقاله، بعضی از مهم ترین ابعاد روزه داری در بیماران مبتلا دیابت موصوف و بیماران شبیه آن ها بحث و نتیجه گیری شده است.
روشاین مطالعه، جمع بندی نشست روزه داری و دیابت در فرهنگستان علوم پزشکی است که به روش بحث متمرکز گروهی2 و مطالعه مروری کتابخانه ای در منابع معتبر داخلی تنظیم و ارایه شده است. مطالعه حاضر پیرامون 3 بیمار واقعی انجام شده است.
یافته ها: مورد اول توانایی لازم برای روزه داری داشته و با مصرف دارو در دو نوبت پیش از سحر و افطار با نظر پزشک معالج می تواند روزه بگیرد. مورد دوم چون دچار دیابت نوع 1 بوده، لازم است به طور حتم تحت درمان با انسولین باشد، در گروه خیلی پرخطر قرارگرفته و روزه داری برایش ضرر دارد. مورد سوم مانند سایر خانم های مبتلابه دیابت قندی که باردار هستند، روزه گرفتن جایز نیست.نتیجه گیریدرافراد مبتلا به دیابت تیپ 2، تحت کنترل با داروهای خوراکی و بدون سابقه هیپوگلیسمی اخیر و فاقد عارضه مهم دیابت، روزه داری توصیه می شود. در بیماران مبتلا به دیابت تیپ 1 و وابسته به درمان با انسولین و خانم های باردار مبتلا به دیابت، روزه داری جایز نیست.
کلید واژگان: آبستنی, دیابت شیرین, رمضان, روزه داریBackgroundIn the first part, general points were reviewed about fasting and diabetes. The effect of fasting is different in various patients and different fasting conditions. In this section, 3 special items have selected for in-depth and specific
discussionCase 1: Fasting in a 45-year-old man with history of diabetes for 4 years and control with 2 oral medications.
Case 2: Fasting in a 54-year-old man with a history of type 1 diabetes mellitus for 10 years, controlled with insulin. He does not have any chronic complication of diabetes and also no history of hypoglysemic attack during last three months.
Case 3: Fasting in a 37-year-old woman in the sixth month of pregnancy under treatment with insulin. Her blood glucose monitoring with a glucometer is in acceptable range for pregnancy and has not had hypoglycemic attacks during insulin therapy.
In this article, some of the most important aspects of fasting in patients with diabetes and similar patients are discussed.MethodsThis study is concluded from a meeting was held in the Academy of Medical Sciences about fasting and diabetes, and was performed by the method of focus group discussion and review library national documents. The present study was perpared from 3 real cases.
ResultsThe first case is capable to perform fasting, and by taking medicine twice a day, can fast under observation of physician. The second case, suffering from type 1 diabetes and should be treated with insulin. He is considered in very high-risk group of patients and fasting is harmful for him.Third case, is not allowed for fasting like other pregnant women with diabetes.
ConclusionFasting is recommended in patients suffering from type 2 diabetes, which are controlled with oral medications and without recent history of hypoglycemia attack or significant complications of diabetes. Fasting is not allowed in insulin dependent type 1diabetic patients and pregnant diabetic women.
Keywords: Diabetes Mellitus, Fasting, Pregnancy, Ramadan -
زمینهراهکار بدن جهت مقابله با درد و استرس در فرآیند زایمان، ترشح پپتیدهای اوپیوئیدی ازجمله بتا اندورفین است. این مطالعه باهدف بررسی عوامل مرتبط با غلظت بتا اندورفین خون بند ناف نوزادان متولدشده از زنان نخست زا بیمارستان شهید بهشتی اصفهان در سال 1393 انجام شد.روش کاردر این مطالعه توصیفی تعداد 80 نمونه خون بند ناف نوزادان خانم های باردار نخست زا در 2 گروه 40 نفره سزارین انتخابی و زایمان طبیعی با سن حاملگی 38 تا 42 هفته، تک قلو و کم خطر، 1 تا 2 دقیقه بعد از زایمان جمع آوری و غلظت بتا اندورفین به روش ایمونوسوربنت متصل به آنزیم با استفاده از کیت الایزا اندازه گیری شد. عوامل مادری و جنینی در دو گروه موردمطالعه با استفاده از آزمون های تی، کای- دو، آنالیز واریانس و رگرسیون، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18 تجزیه و تحلیل شد.یافته هامیانگین بتا اندورفین خون بند ناف درروش زایمان طبیعی و سزارین به ترتیب 47/27 ± 38 و 59/19 ± 11/27 نانوگرم برلیتر بود. بین نتایج این دو گروه تفاوت معنی دار مشاهده شد (03/0 = P). از بین عوامل مرتبط، ورزش در دوران بارداری بر ترشح بتا اندورفین مرتبط بود (05/0 >P)، درحالی که سن حاملگی، روش های کاهش درد، طول مدت مرحله اول و دوم لیبر، طول مدت پارگی کیسه آب و وزن نوزاد تاثیری بر میزان بتا اندورفین نداشتند.نتیجه گیریبا انجام زایمان به روش طبیعی می توان زمینه عملکرد طبیعی بدن را برای مادر، جنین و نوزاد فراهم و از طرفی عوامل خطر مادر و نوزاد را بهتر کنترل نمود و پیامدهای مادری و نوزادی را ارتقاء بخشید.کلید واژگان: بتا اندورفین, ورزش, زایمان واژینال طبیعی, زایمان سزارین انتخابیBackgroundThe body’s strategy for coping with pain and stress in the delivery process is the secretion of opioid peptides, including β-endorphins. The aim of this study was to investigate the factors related to the concentration of umbilical cord blood β -endorphins in newborns born of primiparous women.MethodsIn this descriptive study, 80 umbilical cord blood samples from neonates of primipara pregnant women were collected in 2 groups of 40 eligible elective cesarean section and normal delivery with gestational age of 38 to 42 weeks, single and low risk, 1 to 2 minutes postpartum, and β-endorphin concentration. The enzyme-linked immunosorbent assay was measured using ELISA kit. Data was analyzed by T-test, Chi-square, Analysis of variance and regression using SPSS 18 software.ResultsThe mean of cord blood β-endorphins in normal delivery and cesarean section was 38±27.47 and 11.11±19.59 ng/l, respectively. There was a significant difference between the results of the two groups (P=0.03). Exercise during pregnancy was related to β-endorphin secretion (P<0.05), while gestational age, pain reduction methods, duration of the first and second stages of labor, duration of the infusion, and weight of the newborn did not affect β endorphin secretion.ConclusionNatural delivery can provide the normal function of the body for the mother, fetus and baby and on the other hand, control the risk factors of the mother and the baby and promote maternal and neonatal outcomes.Keywords: Beta-Endorphin, Exercise, Normal vaginal delivery, Elective cesarean section
-
مقدمهچاقی کودکان پیش زمینه ی مهمی برای ابتلا به چاقی در بزرگسالی و عواقب آن است بنابراین پیشگیری و کنترل چاقی در کودکان امری ضروری و لازم است. با توجه به محدودیت در منابع، لازم است مناسب ترین و مقرون به صرفه ترین برنامه ها و سیاست های پیشگیرانه تدوین و به کار گرفته شوند.مواد و روش هاپس از مرور مطالعات مرتبط، برنامه ها و سیاست های کشورهای دیگر، توصیه های سازمان های بین المللی و با در نظر گرفتن اسناد بالا دستی، هشت شاخص اولویت بندی و بیست سیاست پیشنهادی برای پیشگیری از چاقی کودکان استخراج و در قالب پرسش نامه به ذینفعان انتخاب شده تقدیم گردید تا به روش دلفی سیاست های اولویت دار را مشخص کنند.یافته هاسه معیار اولویت بندی با بالاترین وزن عبارت بودند از: 1) کارایی 2) قابلیت اجرا 3) نابرابری. پنج سیاست اولویت دار عبارت بودند از: 1- ارتقاء آموزش همگانی، به خصوص برای انتخاب غذاهای سالم 2 - افزودن دروس مربوط به تغذیه ی سالم و پیشگیری از چاقی در کلاس های مادران در خانه های بهداشت، مهدکودک ها و آموزش و پرورش3- مهندسی مجدد مدیریت ورزش و فعالیت فیزیکی در مدارس و جامعه 4- کنترل بیشتر بر تبلیغات مواد غذایی و نوشیدنی های ناسالم و پرکالری 5- تشویق و تسهیل فعالیت فیزیکی بیشتر با تغییر برنامه ریزی و مهندسی مجدد سیاست های حمل و نقل عمومی و ایجاد معابر ایمن برای ترددهای شهری عابران پیاده.نتیجه گیریسیاست های به دست آمده می تواند به همراه نظرات سایر ذینفعان برای انتخاب سیاست های اولویت دار کشوری و اتخاذ راهبردها و برنامه های عملیاتی برای مقابله با چاقی کودکان مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: چاقی, کودکان, سیاست, پیشگیری, اولویت, ایرانIntroductionChildhood obesity is an important risk factor for adult obesity and its consequences, its prevention and control are hence vital; considering the limited health resources, the most appropriate policies should be implemented.Materials And MethodsAfter reviewing literature, taking into account national health policies and priorities, of other countries, international organization and guidelines of authorized officials, eight priority criteria and twenty policies for prevention of childhood obesity were extracted and submitted to selected stakeholders as questionnaires to determine policy priorities using the Delphi technique.ResultsThe three highest score priority criteria were efficacy, feasibility and inequality, Five high priority policies were: 1- Improving public health education in particular for healthy foods; 2- Adding obesity prevention and healthy diet disciplines/lessons to school teaching curriculum for mothers and kindergarten training courses; 3-Improving community and school physical activities and sports by revising management strategies; 4-Controling media regarding food and drink advertising and 5- Encouraging participation in physical activities by implementing revised policies for public transportation.ConclusionThe prioritised policis in addition to other stakeholder opinions can be used for selecting most appropriate strategies and action plans to combat childhood obesity.Keywords: Obesity, Childhood, Policy, Prevention, Priority, IRAN
-
غنی سازی ید گستره جهانی دارد. پایش برنامه ریزی شده برنامه های غنی سازی ید باید انجام شود تا اطمینان حاصل گردد که غنی سازی در سطح مطلوب انجام می شود. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی برنامه غنی سازی ید براساس داده های مربوط به شیوع گواتر، میانه دفع ادراری ید کودکان سن مدرسه و وضعیت یدرسانی نمک یددار که در مطالعات ملی انجام شده و از زمان شروع غنی سازی ید تاکنون گزارش شده است، انجام شد. برای یافتن اطلاعات علمی منتشر شده سیستم های نظارتی اختلالات ناشی از کمبود ید، اطلاعات مربوط به اختلالات ناشی از کمبود ید در سطوح ملی، جستجو در پایگاه های اطلاعاتی SID، ScienceDirect، Pubmed، Scopus و IranMedex و بدون در نظرگرفتن محدودیت زمانی، به دو زبان فارسی و انگلیسی انجام شد. یافته های پژوهش های ملی منتشر شده به دست آمده، خلاصه و تفسیر شد. با آن که شیوع گواتر، دفع ید ادراری بچه های سن مدرسه و وضعیت یدرسانی نمک یددار، معیارهای مورد نظر سند ملی تغذیه و امنیت غذایی را برآورده کرده است اما هنوز در چند استان عدم کفایت تغذیه ای ید(میانه ادراری بالاتر یا پایین تر از حد مطلوب) مشاهده می شود. گرچه به نظر می رسد ایران به پیشرفت های قابل توجهی در یددار کردن جهانی نمک و رسیدن به همه معیارهای حذف کمبود ید رسیده است، اما عدم کفایت تغذیه ای ید مشاهده شده در برخی استان ها به توجه و چاره جویی نیاز دارد. همچنان با توجه به اهمیت پایش برنامه غنی سازی در حفظ این موفقیت، انجام پایش پنجم ملی ضروری به نظر می رسد.
کلید واژگان: ید, غنی سازی, ریزمغذی, نمک یددار, کفایت تغذیه ایClinical Excellence, Volume:4 Issue: 1, 2016, PP 157 -174Iodine fortification is widespread. Systematic monitoring of iodine fortification programs should be carried out to secure an optimal fortification level. This study aimed to investigate the effectiveness of iodine fortification program by evaluation of goiter prevalence, median urinary iodine excretion of School children in Iranat baseline until now according to national studies data. In this study, all scientific papers of IDD surveillance system, results of IDD-related surveys at national levels searched by Scopus, PubMed, Science Direct, ScienceDirect, SID and IranMedex in English and Persian with no time limitation. National studies data are summarized, interpreted, and then organized. According to national nutrition and food safety document criteria, Goiter prevalence, urinary iodine excretion in schoolchildren and iodine content of salt at household, factory and distribution sites were acceptable, however lack of adequate iodine nutrition (insufficient or above requirement median urinary iodine) in some provinces were detectable yet. It seems Iran has made strong progress in the development of universal salt iodization strategy and meets all criteria for sustainable elimination of iodine deficiency. However, lack of adequate iodine nutrition in some provinces necessitates special attention and proper. Also according to systematic monitoring of iodine fortification programs importance, fifth national monitoring seems necessary.Keywords: Iodine, Fortification, Micronutrient, Iodized Salt, Nutritional Adequate -
مجله غدد درون ریز و متابولیسم ایران، سال هفدهم شماره 1 (پیاپی 79، فروردین و اردیبهشت 1394)، صص 4 -12مقدمهعدم تشخیص و درمان به موقع اختلالات عملکردی تیروئیدی در بیماران دیابتی نوع 2، باعث ناکارآمدی در کنترل شرایط متابولیک بیماران می شود. نبود مطالعات کافی راجع به بروز اختلالات عملکردی تیروئید در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2، باعث شده است که در مورد نیاز به غربالگری در این بیماران هنوز هیچ گونه اتفاق نظری وجود نداشته باشد. پژوهش حاضر با هدف تعیین بروز اختلالات عملکردی تیروئید در بیماران دیابتی نوع 2 انجام شد.مواد و روش هادر این مطالعه افراد 30 سال و بالاتر شرکت کننده در مطالعه کوهورت آینده نگر قند و لیپید تهران که دارای آزمایش های تیروئیدی بودند، در دو گروه 428 نفر دیابتی و 2847 نفر گروه کنترل غیردیابتی به مدت دوازده سال پی گیری شدند و میزان بروز اختلالات عملکردی تیروئید در این دو گروه تعیین ومقایسه شد و خطر نسبی دیابت نوع 2 در بروز اختلالات عملکردی تیروئیدی محاسبه گردید.یافته هابیماران دیابتی نوع 2 نسبت به افراد غیر دیابتی در معرض بروز بیشتر اختلالات عملکردی تیروئید نمی باشند. میزان بروز اختلالات عملکردی تیروئید در دو گروه دیابتی و غیر دیابتی به ترتیب برابر 56/12 و50/16 در هر 1000 شخص/ سال بود و خطر نسبی دیابت نوع 2 در بروز اختلالات عملکردی تیروئید برابر 74/0 بود (فاصله اطمینان 95%، 026/1-534/0، 071/0 P=).نتیجه گیریمیزان بروز اختلالات عملکردی تیروئید بیماران دیابتی نوع 2 بیشتر ازافراد غیر دیابتی نیست. بر اساس یافته های این مطالعه انجام غربالگری به طور معمول برای برای تشخیص اختلالات عملکردی تیروئید در بیماران دیابتی نوع 2 توصیه نمی شود.
کلید واژگان: دیابت نوع 2, اختلالات عملکردی تیروئید, کم کاری بالینی تیروئید, پرکاری بالینی تیروئید, کم کاری تحت بالینی تیروئید, پرکاری تحت بالینی تیروئید, میزان بروزIntroductionUndiagnosed thyroid dysfunction may impair metabolic control in patients with diabetes. Due to the lack of adequate studies on the incidence of thyroid dysfunction in patients with type 2 diabetes mellitus there is no consensus regarding optimal thyroid screening strategies in routine diabetes care. The aim of this study was to determine the incidence of thyroid dysfunction in patients with type 2 diabetes.Materials And MethodsIn this study، patients aged≥30 years، participants of in the prospective Tehran Lipid and Glucose Study، who had complete thyroid assessments were divided into two groups of 428 diabetic and 2847 nondiabetic controls and followed for 12 years. The incidence of thyroid dysfunction in these two groups was compared and the relative risk of type 2 diabetes for thyroid dysfunction was calculated.ResultsCompared to those without diabetes the disorders patients with diabetes were less likely to develop thyroid dysfunction (incidence rate 12. 56 vs. 16. 50 cases per 1000 person-years، Relative risk 0. 74، 95% CI، 0. 534-1. 026، P=0. 071).ConclusionThe incidence of thyroid dysfunction in type 2 diabetic patients is not higher than in non-diabetic individuals، indicating that routine screening of thyroid dysfunctions is not recommended in type 2 diabetic subjects.Keywords: Type 2 diabetes_Thyroid dysfunction_Hypothyroidism_Hyperthyroidism_Subclinical hypothyroidism_Subclinical hyperthyroidism_Incidence -
مقدمهاسترس اکسیداتیو نقش مهمی در بیماری زایی و عوارض دیابت دارد. از طرفی مصرف حبوبات می تواند اثرات مفیدی بر بهبود شاخص های استرس اکسیداتیو در بیماران مبتلا به دیابت داشته باشد. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر دریافت حبوبات غیر سویا روی شاخص های استرس اکسیداتیو، مانند LDL اکسید شده (ox-LDL)، مالون دی آلدئید (MDA) و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی (TAC) در این بیماران بود.مواد و روش هادر این کارآزمایی بالینی تصادفی متقاطع، 24 فرد مبتلا به دیابت نوع 2 و دارای اضافه وزن، در دامنه ی سنی80-50 سال، انتخاب شدند. افراد به طور تصادفی به دو گروه دریافت کننده ی رژیم غذایی بر پایه ی تغییرات درمانی شیوه ی زندگی (کنترل) و یا دریافت کننده ی رژیم غذایی بر پایه ی تغییرات درمانی شیوه ی زندگی به همراه حبوبات (جایگزینی2 واحد حبوبات در سه روز هفته به جای واحد گوشت دریافتی) تقسیم شدند. طول هر یک از رژیم ها 8 هفته بود که با یک دوره شستشوی 4 هفته ای از هم جدا می شدند. ابتدا و انتهای هر دو مرحله ی دریافت رژیم غذایی گلوکز ناشتای سرم، ox-LDL، MDA و TAC بیماران اندازه گیری شد.یافته هارژیم مداخله با کاهش ox-LDL (5/0±1/3- در برابر 4/0±7/0-، 003/0P=)، MDA (2/0±1/1- در برابر 1/0±3/0- 0، 006/0P=) و قند خون ناشتا (7/6±7/28- در برابر 5/5±5/19-، 001/0 P <) همراه بود، اما تفاوت معنی داری در تغییرات TAC بین دو گروه مشاهده نگردید.نتیجه گیریرژیم غذایی TLC بر مبنای دریافت حبوبات غیر سویا شاخص های استرس اکسیداتیو و قند خون را در بیماران دیابتی بهبود می بخشد.
کلید واژگان: دیابت نوع 2, حبوبات, LDL اکسید شده, مالون دی آلدئید, ظرفیت تام آنتی اکسیدانیIntroductionOxidative stress plays a key role in the pathogenesis of late diabetic complications, the markers of which could be improved by the beneficial effects of legumes.Materials And MethodsIn this randomized crossover trial, 24 overweight subjects, aged 50-80 years, with type 2 diabetes, were selected. We aimed to determine the effects of non-soybean legumes consumption on oxidative stress markers such as ox-LDL (oxidative LDL), MDA (Malonedialdehyde) and TAC (total antioxidant capacity) in type 2 diabetic patients. The subjects were randomly assigned into two groups, receiving two diets – the TLC (controls) or the TLC diet with legumes (receiving 2 servings of legumes instead of meat three days of the week in the TLC diet). Duration of each diet was 8 weeks with a 4 week wash-out period. At the beginning and end of each dietary period, fasting plasma glucose, ox-LDL, MDA, TAC and weight were measured.ResultsAfter the nutritional intervention, diabetic patients, those individuals who followed the legume-based TLC diet had significant reduction in ox- LDL (-3.1±0.5 vs. -0.7±0.4; P=0.003) and MDA (-1.1±0.2 vs. -0.3±0.1; P=0.006), but no change was observed in the TAC and BMI of the case and control groups.ConclusionsThe legume-based TLC diet improves oxidative stress markers in diabetic patients, compared to the legume-free TLC diet.Keywords: Type 2 diabetes_Legumes_oxidative LDL_Malonedialdehyde_Total antioxidant capacity -
مقدمهمیان وعده های ناسالم حاوی مقادیر بالایی از کالری، قندهای ساده، چربی، کلسترول، نمک، افزودنی ها و نگهدارنده ها هستند. افزایش مصرف این میان وعده ها یکی از عوامل زمینه ساز شیوع چاقی، اضافه وزن و اختلالات متابولیکی محسوب می شود. در این مطالعه تاثیر مصرف میان وعده های ناسالم بر رژیم غذایی و خطر بروز سندرم متابولیک پس از سه سال پیگیری در بزرگسالان تهرانی ارزیابی گردید.روشمطالعه طولی حاضر در قالب مطالعه قند و لیپید تهران و بین سال های 86-1384 و 90-1387 بر روی زنان و مردان بزرگسال تهران صورت گرفت. رژیم غذایی معمول افراد با استفاده از یک پرسش نامه بسامد خوراک نیمه کمی (که پایایی و روایی آن تایید شده بود) ارزیابی گردید. شاخص های تن سنجی و بیوشیمیایی نیز در ابتدا و انتهای مطالعه اندازه گیری شد. جهت تعیین بروز سندرم متابولیک در چارک های مصرف میان وعده های ناسالم، آزمون رگرسیون لجستیک (Logestic regression) با تعدیل اثر عوامل مخدوشگر مورد استفاده قرار گرفت.یافته هامیانگین سن شرکت کنندگان در ابتدای مطالعه12/3± 37/8 سال و میانگین نمایه توده بدنی آن ها 4/5 ± 26/0کیلوگرم بر مجذور متر بود. 39 درصد شرکت کنندگان مطالعه، مرد بودند. انرژی دریافتی روزانه، دانسیته انرژی و دریافت چربی و سدیم در چارک چهارم مصرف میان وعده های ناسالم بالاتر بود. روند کاهشی معنی داری در دریافت کربوهیدرات، کلسیم، روی، سلنیوم و فیبر رژیم غذایی، به موازات افزایش مصرف میان وعده های ناسالم مشاهده شد. افرادی که در بالاترین چارک دریافت انرژی از میان وعده های ناسالم قرار داشتند، مقادیر کمتری از غلات کامل، سبزیجات و لبنیات را مصرف کردند. پس از تعدیل عوامل مخدوش کننده، خطر بروز سندرم متابولیک با مصرف میان وعده های شور رابطه مثبت معنی دار و با مصرف شیرینی، شکلات و نوشابه های گازدار ارتباط مثبت غیر معنی دار داشت.نتیجه گیریافزایش دریافت انرژی روزانه از میان وعده ناسالم می تواند زمینه ساز بروز سندرم متابولیک باشد.
کلید واژگان: سندرم متابولیک, میان وعده های ناسالم, چاقی شکمی, مقاومت به انسولین, اختلالات لیپیدی, پرفشاری خونBackground and AimsUnhealthy snacks contain high amounts of calories, simple sugars, fat, cholesterol, salt, additives, and conservatives. Increased consumption of these unhealthy snacks is one of the underlying factors for the prevalence of overweight, obesity, and metabolic disorders. In this study, we investigated the effects of unhealthy snacks on diet and the risk of metabolic syndrome after 3-years of follow-up in Tehranian adults.MethodsThis longitudinal study was conducted within the framework of the Tehran Lipid and Glucose Study, between 2006-2008 and 2009-2011, on men and women in Tehran, Iran. Dietary intakes of participants were measured using a validated semi-quantitative food frequency questionnaire at baseline. Biochemical and anthropometric measurements were assessed at baseline and 3 years later. Multiple logistic regression models with adjustment for confounding factors were used to estimate the occurrence of metabolic syndrome (MetS) in each quartile of unhealthy snacks.ResultsThe mean age of participants was 37.8 ± 12.3 years, and the mean of body mass index was 26.0 ± 4.5 kg/m2. Moreover, 39% of the participants were male. Daily energy intake, dietary energy density, and total fat and sodium intake were higher in the fourth quartile of unhealthy snacks consumption. There was a significant decreasing trend in dietary intake of carbohydrate, calcium, zinc, selenium, and fiber parallel to increase in consumption of energy-dense snacks. Participants who were in the highest quartile of energy intake from unhealthy snacks consumed less whole grains, vegetables, and dairy products. After adjustment for potential confounders, the risk of metabolic syndrome had a significant positive association with salty snacks consumption, and a non-significant positive association with consumption of candies, chocolate, and soft drinks.ConclusionIncreased daily energy intake from unhealthy snacks could be a risk factor for the occurrence of metabolic syndrome.Keywords: Metabolic syndrome, Unhealthy snacks, Abdominal obesity, Insulin resistance, Dyslipidemia, Hypertension
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.