حسین زراعتی
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هشتادم شماره 6 (پیاپی 257، شهریور 1401)، صص 470 -476زمینه و هدف
شیوع علایم دستگاه ادراری تحتانی (Lower urinary tract symptoms) به علت هایپرپلازی خوش خیم پروستات (Benign prostatic hyperplasia) در مردان با افزایش سن، افزایش می یابد. داروهای آنتاگونیست گیرنده آلفا آدرنرژیک خط اول برای درمان LUTS می باشد و تامسولوسین داروی انتخابی است. هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی تامسولوزین mg 4/0 و mg 8/0 بر علایم دستگاه ادراری تحتانی در بیماران دارای BPH می باشد.
روش بررسیاین کارآزمایی بالینی تصادفی شده دوسوکور بر روی 92 بیمار مبتلا به LUTS به علت BPH از اردیبهشت 1398 تا اسفند 1398 در بیمارستان امام حسن (ع) بجنورد انجام شد. بیماران به صورت در دسترس انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه تقسیم شدند. در گروه اول بیماران تامسولوسین mg 4/0 و در گروه دوم تامسولوسین mg 8/0 یک بار در روز به مدت هشت هفته دریافت کردند. اثربخشی درمان با استفاده از معیار IPSS پیش و هشت هفته پس از درمان مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های آماری و SPSS software, version 22 (IBM SPSS, Armonk, NY, USA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها:
براساس آزمون آماری تفاوت معناداری بین و درون دو گروه از لحاظ معیار IPSS در مراحل مختلف ارزیایی وجود داشت. شیوع عوارض جانبی در گروه mg 4/0، (6/8%) 8 نفر و در گروه mg 8/0، (9/11%)11 نفر بود. این تفاوت معنادار نبود.
نتیجه گیری:
تامسولوسین mg 8/0 رژیم درمانی موثر برای درمان LUTS ثانویه به BPH است که به درمان mg 4/0 پاسخ نداده اند. عوارض دارو در بیماران به خوبی تحمل شد.
کلید واژگان: هایپرپلازی خوش خیم پروستات, علایم دستگاه ادراری تحتانی, تامسولوسینBackgroundThe prevalence of lower urinary tract symptoms (LUTS) due to benign prostatic hyperplasia (BPH) in men increases with age. Alpha-adrenergic receptor antagonists are first-line drugs for the treatment of LUTS, and tamsulosin is the drug of choice. The aim of this study was to compare the efficacy of tamsulosin 0.4 mg and 0.8 mg on lower urinary tract symptoms in patients with benign prostatic hyperplasia.
MethodsThis double-blind clinical trial was conducted in the Urology unit of Emam Hassan Hospital in Bojnurd from May 2019 to Feb 2020. In this study, 92 patients with LUTS due to BPH were selected according to available method and randomly assigned into two groups of intervention. In the first group, patients received tamsulosin 0.4 mg and in the second group, tamsulosin 0.8 mg once daily for 8 weeks. The effectiveness of treatment was evaluated using IPSS criteria before and 8 weeks after treatment. According to a checklist, side effects were evaluated during treatment. Data was analyzed based on independent t-tests and repeated measures ANOVA by SPSS software version 22. A significance level of 0.05 was considered.
ResultsThe results showed that the two groups were not significantly different in age and duration of symptoms. According to the statistics test, there is a significant difference between the two groups in the post-treatment phase. Also, based on analysis of variance with repeated measures statistical test, there was a significant difference between and within two groups in IPSS criteria at different stages of evaluation. The prevalence of complications was (8.6%) in the first group and (11.9%) in the second group. The prevalence of complications was not significant between the two groups.
ConclusionTamsulosin is effective in reducing lower urinary tract symptoms and Tamsulosin 0.8 mg is an effective treatment regimen for the treatment of LUTS secondary to benign prostatic hyperplasia in those who have not responded to 0.4 mg treatment. Drug side effects were well tolerated in patients.
Keywords: benign prostatic hyperplasia, lower urinary tract symptoms, tamsulosin -
سابقه و هدف
عوامل بیهوشی و نوع جراحی ممکن است به آسیب کبدی بعد از عمل منجر شود. هوشبرهای استنشاقی با اختلال عملکرد کبدی پس از جراحی مرتبط هستند. انتظار می رود پروپوفول پتانسیل کمتری برای آسیب کبدی بعد از عمل داشته باشد. مطالعه حاضر با هدف مقایسه عملکرد آنزیم های کبدی بعد از بیهوشی به روش تیوا با ایزوفلوران انجام شد.
مواد و روش ها:
این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 70 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان امام علی (ع) بجنورد انجام شد. بیماران به صورت در دسترس انتخاب و سپس به روش تصادفی سازی بلوکه بندی در دو گروه تیوا و ایزوفلوران تقسیم شدند. حین عمل جراحی، نگهداری بیهوشی در گروه ایزوفلوران، با گاز ایزوفلوران (1/2 مک) و در گروه تیوا، با انفوزیون پروپوفول (100 میکروگرم/کیلوگرم/دقیقه) و رمی فنتانیل (0/1 میکروگرم/کیلوگرم/دقیقه) انجام گرفت. سطح فاکتورهای ALT، AST، ALP، PTT، INR بیماران با دستگاه های آزمایشگاهی قبل از عمل، بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از عمل مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.
یافتهها:
از نظر متغیرهای دموگرافیک و مداخله گر بین دو گروه اختلاف معنی داری وجود ندارد. سطح آنزیمALT در گروه تیوا از 10/7±17/6 به 14/2±21/2 و در گروه ایزوفلوران از 9/4±16/7 به 16/1±28/4 رسید (0/05>p). در بقیه آنزیم ها این اختلاف معنی دار نبود.
نتیجهگیری:
نتایج مطالعه نشان داد که استفاده از هر دو روش تیوا و ایزوفلوران بر میزان آنزیم های کبدی بیماران تحت عمل جراحی کلهسیستکتومی به روش لاپاروسکوپی تاثیر گذار می باشد.
کلید واژگان: هوشبر استنشاقی, ایزوفلوران, بیهوشی, پروپوفول, آنزیم کبدیBackground and ObjectiveAnesthetic agents and type of surgery may lead to liver damage after surgery. Inhaled agents are associated with liver dysfunction after surgery. Propofol is expected to have a lower potential for postoperative liver damage. The present study was conducted to compare liver enzyme function after anesthesia with isoflurane and total intravenous anesthesia (TIVA).
MethodsThis clinical trial was conducted on 70 patients referred to Imam Ali Hospital in Bojnord. Patients were selected using convenience sampling and then divided into TIVA and Isoflurane groups using block randomization method. During surgery, anesthesia was maintained in the isoflurane group with isoflurane gas (1.2 MAC) and in the TIVA group with infusion of propofol (100 micrograms/kg/minute) and remifentanil (0.1 micrograms/kg/minute). The levels of ALT, AST, ALP, PTT, and INR factors of the patients were examined and compared using laboratory devices before the operation, immediately, 24 and 48 hours after the operation.
FindingsThere is no significant difference between the two groups in terms of demographic and interventional variables. ALT enzyme level in TIVA group increased from 17.6±10.7 to 21.2±14.2 and in isoflurane group from 16.7±9.4 to 28.4±16.1 (p<0.05). In other enzymes, this difference was not significant.
ConclusionThe results of the study showed that the use of both TIVA and Isoflurane methods has an effect on the level of liver enzymes in patients undergoing laparoscopic cholecystectomy surgery.
Keywords: Inhalation Anesthetic, Isoflurane, Anesthesia, Propofol, Liver Enzyme -
نشریه آنستزیولوژی و مراقبتهای ویژه ایران، سال چهل و سوم شماره 2 (پیاپی 110، تابستان 1399)، صص 51 -59
زمینه و هدف:
اضطراب تاثیر منفی بر بهبودی و ترمیم بافت داشته است و صرف انرژی روانی و جسمانی بسیار زیاد طی اضطراب می تواند موجب طولانی شدن زمان بستری در بیمارستان و تاخیر در ترخیص بیماران گردد. امروزه طب سنتی به عنوان یک روش غیردارویی در زمینه اضطراب مورد توجه قرار گرفته است؛ مطالعهی حاضر با هدف مقایسه تاثیر عصاره گیاه هل و دیازپام بر سطح اضطراب بیماران انجام شد.
مواد و روشها:
مطالعهی حاضر یک کارآزمایی بالینی دوسوکور میباشد که جامعه آماری آن را بیماران کاندید عمل جراحی ارتوپدی مراجعهکننده به بیمارستان امام علی (ع) شهر بجنورد در سال 1396 تشکیل دادند.60 بیمار به روش در دسترس انتخاب و به صورت تخصیص تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه اول، 10 قطره عصاره گیاه هل و گروه دوم، 5 میلیگرم دیازپام را شب قبل از عمل جراحی به صورت خوراکی دریافت کردند. اضطراب بیماران در دو گروه، شب قبل از عمل و یک ساعت قبل از شروع جراحی با استفاده از ابزار سنجش اضطراب اشپیلبرگر اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری کایدو و آنایز واریانس با اندازه های تکراری تحت نرمافزار آماری 16 SPSS انجام شد.
یافتهها:
بر اساس نتایج ازمون آنالیز واریانس با اندازه های تکراری، تفاوت معنی داری بین دو گروه از لحاظ نمره کل اضطراب در مرحله بعد از مداخله وجود ندارد (1/000>P).
نتیجهگیری:
عصاره گیاه هل میتواند همانند دیازپام خوراکی منجر به کاهش اضطراب بیماران قبل از جراحی ارتوپدی شود. با توجه به عوارض کمتر داروهای گیاهی نسبت به داروی دیازپام، میتوان از این گیاه جهت کاهش اضطراب قبل از عمل استفاده کرد.
IntroductionThe benefits of reducing anxiety before the operation and effect of this reduction in recovery better, faster recovery, reduced consumption of drugs during anesthesia, better pain tolerance issue has been fixed. Lavender is a medicinal plant, that mentioned a herbal anti-anxiety effect in a number of reference books. The aim of this study was to examine the anxiolytic effect of Elettaria Cardamomum is compared with diazepam.
Materials and MethodsThis randomized clinical trial, was performed patients 15-60 years undergoing orthopedic surgery at Imam Ali Hospital. Patients were randomly divided into two groups, Group A: 10 got of Elettaria Cardamomum, the second group received 5 mg diazepam. All patients received lavender, diazepam on the night before surgery. Patients anxiety were examined with tools Spielberger the night before surgery and one hour before surgery.
ResultsBased on the results of variance analysis with repeated measures, there is no significant difference between the two groups in terms of total anxiety score in the post-intervention phase.
ConclusionElettaria Cardamomum as a prodrug for the treatment of anxiety before surgery is effective as diazepam. However, due to less adverse effects and benefits of lavender extract from the plant to the medication diazepam can be used as a way to reduce anxiety before surgery did better.
Keywords: Elettaria Cardamomum, anxiety, diazepam -
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هفتاد و هشتم شماره 2 (پیاپی 230، اردیبهشت 1399)، صص 80 -87زمینه و هدف
نوزادان نارس در حین مراقبت و درمان تحت رویه های استرس زای زیادی قرار می گیرند که سبب تغییرات فیزیولوژیک در آن ها می گردد. تحریک چندحسی یک طبقه بندی گسترده از مداخلاتی است که در راستای بهبود پیامدهای تکاملی و فیزیولوژیک نوزادان نارس بستری در بخش مراقبت های ویژه نوزادان طراحی شده اند تا استرس ها را در محیط بخش مراقبت ویژه نوزادان به حداقل برسانند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر تحریک چندحسی بر معیارهای فیزیولوژیک نوزادان نارس انجام شد.
روش بررسیدر این کارآزمایی بالینی دوسوکور که از اردیبهشت تا آذر 1395 در بخش مراقبت ویژه نوزادان بیمارستان شهید مطهری شهرستان جهرم انجام شد، تعداد 80 نوزاد نارس با سن حاملگی 34 تا 36 هفته به صورت تصادفی در دو گروه تحریک چندحسی و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله، برنامه تحریک چندحسی را یک نوبت به مدت 60 دقیقه و در گروه کنترل فقط مراقبت های معمول بخش را دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه و چک لیست معیارهای فیزیولوژیک نوزادان بود.
یافته هاآزمون های آماری نشان داد که در مرحله حین مداخله (نیم ساعت اول و دوم) یک روند رو به کاهش در میانگین تمامی شاخص های فیزیولوژیک وجود داشت (0/001>P)، ولی این تغییرات در گروه کنترل معنا دار نبوده است. همچنین آزمون آنالیز واریانس با اندازه های تکراری نشان داد که تفاوت معنا داری بین تغییرات متغیرهای فیزیولوژیک در بین دو گروه در مراحل مختلف ارزیابی وجود داشت (0/001>P).
نتیجه گیریتحریک چندحسی منجر به کاهش تعداد ضربان قلب و تنفس و ثبات فشار خون نوزادان نارس شد.
کلید واژگان: تحریک حسی, فشارخون, کارآزمایی بالینی, ضربان قلب, تحریک حرکتی, نوزاد نارس, تنفسBackgroundPremature infants undergo a lot of stressors during treatment procedures in the neonatal intensive care units which causes significant physiological changes in these neonates. Multi-sensory stimulation is a broad category of interventions designed to improve the evolutionary and physiological outcomes of premature infants hospitalized in the neonatal intensive care unit to minimize stress in this environment. So, the study aimed to evaluate the effect of multi-sensory stimulation on physiological parameters in preterm infants.
MethodsThis double-blind clinical trial conducted in the neonatal intensive care unit of Shahid Motahari Hospital in Jahrom from April to December 2016. In this study, 80 preterm infants with a gestational age of 34 to 36 weeks were selected by non-probability sampling method and were randomly divided into two groups of multi-sensory stimulation and control. Neonates in the intervention group received a multi-sensory stimulation program for 60 minute. The multi-sensory stimulation program was included a combination of auditory, tactile, motor and visual stimulation. The preterm infants in the control group received only usual care. The data collecting tool was a questionnaire and checklist for physiological parameters of preterm infants.
ResultsThe results showed that the two groups were homogeneous in terms of fetal age, birth weight, the height of birth, first and fifth minute Apgar score of birth. The results showed that there was no significant difference between the mean of physiological indexes in the two groups before the intervention. Statistical tests showed that there was a decreasing trend in the average of all physiological indices during the intervention (first and second half during the intervention) (P<0.001), However, these changes were not significant in the control group (P<0.05). Also, analysis of variance (ANOVA) with repeated measures showed that there was a significant difference between changes in physiological variables between the two groups at different stages of evaluation (P<0.001).
ConclusionMulti-sensory stimulation leads to a decrease in heart rate and respiratory rate and the stability of blood pressure in preterm infants.
Keywords: acoustic stimulation, blood pressure, clinical trial, heart rate, physical stimulation, premature infant, respiration -
مقدمهارزیابی چگونگی روند تکاملی کودکان، وسیله ای مطمئن جهت بررسی وضعیت سلامت آنها است. چرا که با تشخیص زودرس اختلالات تکاملی و درمان به موقع آن می توان از عوارض و اختلالات عصبی غیر قابل جبرانی پیشگیری نمودروشاین مطالعه یک پژوهش توصیفی – مقطعی است که جامعه ی پژوهش کودکان 4 تا 24 ماهه تحت پوشش مراکز بهداشتی –درمانی شهر جهرم می باشد. نمونه گیری به صورت نمونه گیری آسان انجام شد. ابزار مورد استفاده در این مطالعه، پرسشنامه سنین و مراحل (ASQ) بود که جهت بررسی رشد و تکامل توسط والدین تکمیل شد. هر پرسشنامه دارای 30 سوال است و حیطه های فردی- اجتماعی ، حرکات ظریف، حرکات درشت، برقرای ارتباط و حل مسئله را مورد ارزیابی قرار می دهد.یافته هااز 155 کودک مورد بررسی 102 مورد دختر (58 درصد) و 53 مورد پسر (30 درصد) بودند. میانگین سن کودکان مورد بررسی 5±10 ماه بود. اکثر کودکان در دامنه سنی 12 ماهگی (36درصد) بودند. کمترین امتیاز مربوط به برقراری ارتباط (7/50±52/4) و بیشترین امتیاز مربوط به حل مشکل (5/01±56/7) بوده است.نتیجه گیریبر اساس نتایج این مطالعه ، تاخیر تکاملی در حیطه برقرای ارتباط در کودکان مشاهده شد. توصیه می شود در شناسایی هرچه سریع تر آنها اقدام نموده تا این کودکان قبل از ورود به مدرسه درمان شده و از بروز مشکلات تحصیلی، اجتماعی و شغلی آنها در آینده پیشگیری گردد.کلید واژگان: پرسشنامه سنین و مراحل, رشد و تکامل, کودکان 4 تا 24 ماههIntroductionAssessing the evolutionary process of children is a reliable means of checking their health status. Because early diagnosis of developmental disorders and timely treatment of it can prevent irreversible neurological complications and disorders.MethodThis study is a descriptive cross-sectional study. The research community of children aged 4 to 24 months is covered by health centers in Jahrom. Sampling was done as a simple sampling. The instrument used in this study was an Age and Stages Questionnaires (ASQ), which was completed to study growth and development by Parents. Each questionnaire has 30 questions and evaluates individual-social domains, delicate movements, large movements, communication, and problem solving.ResultsOf the 155 children ,102 cases were female (58%) and 53 cases boys (30%). The mean age of the children was 5 ± 10 months.Most children in the age range of 12 months (36 %) . The lowest score was related to communicating (52.4 ± 7.50) and the highest score was for problem solving (56.7 ± 5.01).ConclusionAccording to the results of this study, evolutionary delay was observed in children. It is recommended that they be identified as soon as possible so that they are treated before entering school and prevent future educational, social and occupational problems.Keywords: ASQ questionnaire_Growth_developmental_children 4 to 24 months
-
سابقه و هدف
در شرایط زندگی صنعتی امروز که اختلالات حافظه با سرعت بیشتری در حال وقوع است، انسان به دنبال شناخت روش هایی است که از اختلالات مربوط به آن جلوگیری کرده و موجب تقویت حافظه گردد. مطالعات نشان داده اند که داروهای زیادی از جمله گیاهان دارویی بر روی حافظه و یادگیری موثر هستند.
مواد و روش هادر این مطالعه، مقالات از طریق جستجوی الکترونیکی با وارد کردن کلید واژه های مورد نظر در بانک های اطلاعاتی Iranmedex و SID ،googlescholar ،Sciencedirect ،pubmed از بازه زمانی تحت پوشش این بانک ها تا سال 2015 به دست آمد. در نهایت مقالاتی که در بازه زمانی 1995 تا 2015 به بررسی اثرات گیاهان دارویی بر حافظه پرداخته بودند، مورد نقد و بررسی قرار گرفتند.
نتیجه گیریبنظر می رسد که گیاهان بسیاری وجود دارند که دارای اثر بر روی حافظه می باشند که از جمله آن ها می توان به شاهدانه، انجیر، سیرکوهی، کنجد، وج، بوزیدان، خارمریم، علف چای، کندر، بادرنجبویه، خرما، زیتون، قره قاط سیاه، کنگرفرنگی، زعفران، کرفس کوهی، ماریتیغال، آب انگورقرمز، سویا، مرزنجوش اشاره کرد که موجب افزایش توانایی، تقویت و بهبود حافظه می شوند . نظر به اینکه حافظه در زندگی انسان ها از اهمیت بسیار بالایی برخوراد بوده و در پیشرفت های علمی نقش بسیار مهمی دارد .همچنین این گیاهان با توجه به اینکه دارای عوارض بسیار کم و یا فاقد عوارض می باشند؛ در صورت موثر بودن بتوانند جایگزین مناسبی برای داروهای شیمیایی باشند.
کلید واژگان: گیاهان دارویی, حافظه, یادگیریBackground and PurposeIn today's industrial life that memory problems are occurring with greater speed, man seeks to identify ways to prevent the related disorders and improve memory. Studies have shown that many drugs, including herbs, are effective in improving learning and memory.
Methods and MaterialsIn this study, search was conducted using electronic databases IranMedex and SID, Google Scholar, ScienceDirect, PubMed. Articles written in the period covered by these databases (1995 to 2015) which investigated the effects of herbs on memory were assessed.
ResultsThe literature review showed that many plants that have effects on memory such that they can be Hemp, Figs, Garlic, Sesame seeds, Wedge, Bouzid, Marianum, Hypericum, Frankincense, Lemon balm, Dates, Olive, Blueberry, Artichoke, Fennel, Celery, Radish, Milk thistle, Red grape juice, soybeans, marjoram noted that enhance the ability to strengthen and improve memory.
ConclusionConsidering the fact that the human memory has essential role in his life and also scientific progress and also these plants have very little or no side effects; if effective, they can be a viable alternative to chemical drugs.
Keywords: medical Plants, memory, learning -
سابقه و هدفبارداری تجربه ای پر استرس تلقی می شود. خوش بینی به آینده باعث می شود که فرد موقعیت استرس زا را با دید مثبتی ارزیابی کند. عوامل مختلفی با خوش بینی زنان باردار در ارتباط است. در همین راستا، مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه عوامل دموگرافیک، مامایی و استرس با خوش بینی زنان باردار انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه همبستگی بر روی 500 زن باردار مراجعه کننده به 20 مرکز بهداشتی شهر مشهد در سال 1395 به روش نمونه گیری چند مرحله ای طبقه ای خوشه ایانجام شد. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه خوش بینی (جهت گیری زندگی)، پرسشنامه پژوهش گر ساخته دموگرافیک و مامایی و استرس ادراک شده بود.یافته هامیانگین نمره خوش بینی مادران باردار 0/4 ± 6/15 بود. متغیرهای کیفی مانند تحصیلات مادر و همسر، وضعیت مسکن، وضعیت درآمد، سابقه زایمان، تجربه قبلی زایمان و نگرانی در مورد جنسیت فرزند با خوش بینی زنان در بارداری ارتباط معنی داری داشت (001/0>P) و متغیرهایی کمی مانند سن مادر (17/0 r=، 001/0>P)، تعداد فرزند زنده (13/0r=، 006/0=P)، تعداد زایمان (09/0 r=، 03/0=P) و سن بارداری (20/0 r=، 001/0>P) با خوش بینی ارتباط مستقیم و معنی دار و تعداد فرزند مرده (17/0 - r=، 001/0>P)، تعداد سقط (15/0- r=، 001/0>P) و استرس ادراک شده (77/0-r=، 001/0>P) با خوش بینی ارتباط معکوس و معنی داری داشتند.
استنتاج: عوامل دموگرافیک مامایی و استرس با میزان خوش بینی زنان در بارداری ارتباط دارد. هر چه میزان خوش بینی مادر در بارداری افزایش یابد، مادر استرس کم تری را درک می کند. شناخت عوامل تاثیر گذار بر میزان خوش بینی مادر در بارداری می تواند زمینه را برای ارتقا سلامت روان در بارداری فراهم نماید.کلید واژگان: بارداری, استرس, خوش بینی, فاکتورهای دموگرافیک, فاکتورهای ماماییBackground andPurposePregnancy is recognized as a stressful experience. Optimism in future gives a person a positive vision to analyze a stressful situation. Various factors are associated with optimism in pregnant women. The present study aimed to assess the demographic, obstetric, and stress factors with optimism in pregnant women.Materials And MethodsThis descriptive-correlative study was conducted in 500 pregnant women attending 20 health centers in Mashhad, Iran 2016. They were selected via multi-stage sampling. Data collection tools included a demographic questionnaire, obstetrics and gynecology questionnaire, Life Orientation Test- Revised, and Perceived Stress Scale.ResultsThe mean score for optimism in pregnant women was 15.6 ± 4.0. Qualitative variables such as education of mother and spouse, housing status, income, history of labor, previous experiences of delivery and concerns about the child's gender was significantly associated with optimism in pregnant women (PConclusionThere is a relationship between demographic, obstetric characteristics and perceived stress and optimism. With higher levels of optimism in pregnancy, the mothers would experience lower rates of stress.Keywords: optimism, pregnancy, stress, demographic factors, obstetric factors -
مقدمهنوزادان نارس مشکلات فیزیکی، روحی و تکاملی زیادی را نسبت به سایر نوزادان طبیعی تجربه می کنند و دراکثر مواقع بستری شدن آنها در بخش مراقبت ویژه نوزادان اجتناب ناپذیر می باشد. این باعث می گردد مادران تنش واسترس زیادی را متحمل می شوند. لذا این مطالعه با هدف تعیین راهبردهای مقابله بااسترس مادران دارای نوزاد نارس بستری در بخش مراقبت ویژه نوزادان صورت گرفت.روشدر این مطالعه مقطعی توصیفی - مقطعی 70 مادر دارای نوزاد نارس بستری در بخش مراقبت ویژه نوزادان بیمارستان ام البنین (س) مشهد مشارکت داشتند ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه مقابله با موقعیت استرس زا فرم کوتاه(Brife Cope) بود..یافته هابالاترین میانگین نمرات در بعد مقابله مساله محور مربوط به راهبرد های) حمایت وسیله ای، مقابله فعال) و در بعد مقابله هیجان محور(راهبرد مذهبی، استفاده از حمایت روانی و پذیرش)ودر بعد راهبرد مقابله ناکارآمد )نیندیشیدن موقتی به مساله، سرزنش خود و انکار ) می باشد. هیچ کدام از مشخصات فردی با سبک های مقابله ای مادران ارتباط آماری معناداری نداشتند.نتیجه گیریاکثر شیوه ها ی مقابله با استرس در مادران دارای نوزاد نارس مثبت بوده است. درخواست حمایت اجتماعی وراهبرد مذهبی به عنوان راهبرد های مهم مقابله ای در تطابق با استرس ناشی از تولد نوزاد نارس بوده است. بنابراین ارائه راهکارهایی جهت حمایت روحی وروانی اجتماعی مادران دارای نوزاد نارس بستری در بخش مراقبت ویژه نوزادن ضروری به نظر می رسد.کلید واژگان: استرس, نوزاد نارس, سبک های مقابله ای, مادران دارای نوزاد نارسIntroductionPremature infants experience physical problems, psychological and evolutionary natural compared to other neonates, In most cases, hospitalization is inevitable in the neonatal intensive care unit. That is, the mothers suffer a lot of stress and tension. This study was conducted to determine the coping strategies Baastrs mothers with premature infants admitted to the Neonatal Intensive Care UnitMethodsIn this cross-sectional, 70 mothers with premature infants admitted to the neonatal intensive care unit of Bentohoda Hospital, Mashhad were participated. The data collection instrument was a demographic and Brife CopeResultsThe highest Average scores in areas related to the problem focused coping strategies were means of support and active coping, for the emotion-focused coping were religious strategy, the use of psychological support and acceptance and for dysfunctional coping strategy were unthinkable temporary problem , self-blame and denial. None of the demographic characteristics were not significantly associated with maternal coping styles.ConclusionsMost styles of coping in mothers of preterm infants has been positive. instrumental support and religion As important strategies for in coping with stress induced premature birth. Thus providing social and psychological strategies for emotional support mothers of premature infants hospitalized in the intensive care unit infants seem necessary.Keywords: Stress, premature infants, Coping Styles, mothers with premature infants
-
سابقه و هدفاضطراب زیاد و طولانی مدت معمولا همراه با پاسخ های فیزیولوژیک از جمله افزایش متابولیسم، کاهش ایمنی بدن و افزایش کار دستگاه قلب و عروق بوده، همچنین رابطه مهمی بین اضطراب و مرگ و میرهای بعد از آن وجود دارد که حاکی از اهمیت این اختلال به عنوان مساله ای در بهداشت و تندرستی عمومی است.مواد و روش هادر این مطالعه، مقالات از طریق جستجوی الکترونیکی با وارد کردن کلید واژه های مورد نظر در بانک های اطلاعاتی Iranmedex و SID ،googlescholar ،Sciencedirect ،pubmed از بازه زمانی تحت پوشش این بانک ها تا سال 2015 به دست آمد. در نهایت مقالاتی که در بازه زمانی 1995 تا2015 به بررسی اثرات گیاهان دارویی بر اضطراب پرداخته بودند، مورد نقد و بررسی قرار گرفتند.یافته هامرور مقالات موجود نشان دادکه در طب سنتی از گیاهان بسیاری که دارای خواص ضداضطرابی و آرامبخشی هستند نام برده شده است. مطالعات انجام شده بر روی سنبل الطیب، اسطوخودوس، خارمریم، فلوس، گل سرخ، صمغ پسته، زیرفون، علف چای، رازیانه، بابونه، اسفناج و بهارنارنج نشان داده که این گیاهان دارای اثرات ضداضطرابی می باشند اما با توجه به اینکه بر روی همه گیاهان ذکر شده مطالعات کافی انجام نگرفته نمی توان به طور دقیق میزان تاثیرگذاری آنها بر اضطراب را با یکدیگر مقایسه نمودنتیجه گیریبا توجه به شیوع بالای انواع اضطراب که حاصل سبک های زندگی امروزی می باشد شاید گیاهان با خواص آرامبخشی و ضداضطرابی بعد از انجام مطالعات موردنیاز در صورت داشتن تاثیرگذاری کافی بتوانند جایگزین مناسبی برای داروهای شیمیایی باشندکلید واژگان: گیاهان دارویی, اضطرابBackground andPurposeHigh and long-lasting anxiety often associated with physiological responses such as increased metabolism, decreased immunity and increased cardiovascular work as well as the important relationship between anxiety and mortality are then suggests the importance of this disorder as a matter of public health and wellbeing.MethodsIn this study, articles via electronic search by entering keywords to databases Iranmedex and SID, googlescholar, Sciencedirect, pubmed of the period covered by the bank until 2015, respectively. The articles in the period 1995 to 2012 to investigate the effects of herbs on anxiety, respectively, were reviewed.
Methods and Materials: In this study, articles via electronic search by entering keywords to databases Iranmedex and SID, googlescholar, Sciencedirect, pubmed of the period covered by the bank until 2015, respectively. The articles in the period 1995 to 2015 to investigate the effects of herbs on anxiety, respectively, were reviewed.ResultsThe literature review showed that in traditional medicine, anxiolytic and sedative properties are the plants that have been mentioned. Studies on valerian, lavender, marianum, cassia, roses, gum, pistachio, lime, Hypericum, fennel, chamomile, spinach and sour orange These plants have shown that anxiolytic effects are, however, given that on all plants are enough studies have been done cannot be accurately compared the effectiveness of our anxietyConclusionConsidering the high prevalence of anxiety is the result of modern life style sedative and anxiolytic properties or plant after studies required if you have enough influence can be a viable alternative to drugs.Keywords: Medicine plants, anxiety -
زمینه و هدفتهوع و استفراغ از عوارض شایع پس از عمل جراحی است؛ که اثرات زیان باری دارد. پروپوفول جدیدترین دارو برای القا و نگهداری بیهوشی است. امروزه مصرف آن به دلیل شروع اثر سریع، مدت اثر کوتاه، داشتن خاصیت ضدتهوع و استفراغ و احساس راحتی بعد از عمل، رو به افزایش می باشد. بیمار کاندید عمل جراحی عمومی به صورت تصادفی در سه گروه تقسیم بندی شدند. در 90مواد و روش هادر این کارازمایی بالینی تعداد میلی گرم به ازای هر 2 میلی گرم به ازای هر کیلو وزن بدن پروپوفول، در گروه دوم، القای بیهوشی با دوز 1/5گروه اول القای بیهوشی با دوز میلی گرم به ازای هر کیلو وزن بدن پروپوفول انجام شد. بر اساس مقیاس 2/5کیلو وزن بدن پروپوفول و در گروه سوم، القای بیهوشی با دوز ساعت بعد از عمل 6 و 2خودگزارشی و چک لیست ثبت تعداد استفراغ، ارزیایی شدت و بروز تهوع و استفراغ در سه مرحله، یعد از عمل؛ انجام شد. داده ها توسط نرم افزار مورد انالیز و تحلیل قرار گرفت.یافته هایافته ها نشان داد که بین سن، جنسیت، مدت زمان ناشتا، مدت زمان عمل در سه گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد. بر اساس ساعت بعد از عمل تفاوت بین شدت و بروز تهوع و استفراغ 6 و 2آزمون آماری انالیز واریانس یک طرفه بین سه گروه در مرحله ریکاوری، معنی داری نمی باشد.نتیجه گیریپروپوفول با دوز منقسم، دارای تاثیر خوب و مشابه در کنترل تهوع و استفراغ بعد از عمل جراحی می باشد. بنابراین شیوه تجویز پروپوفول (با دوز منقسم و بدون نیاز به پمپ) ساده و ارزان است.کلید واژگان: بروز تهوع, بروز استفراغ, بیهوشی عمومی, پروپوفولAims andBackgroundPost operative nausea and vomiting is one of the most common complications after surgery. The newest drug for induction and maintenance of anesthesia is propofol. Its consumption due to the rapid onset, short duration of action, Anti-nausea and vomiting property and comfortable feeling after surgery is on the rise.Materials And MethodsIn this clinical trial, 90 patients undergoing general surgery were randomly divided into three groups. In the first group induction-dose was 1/5mg/kg propofol, in the second group, induction-dose was 2 mg/kg propofol and in the third group, 2/5mg/kg propofol was used. Based on self-reporting scale and frequency of vomiting, the evaluation condidering the severity and incidence of nausea and vomiting was done in three stages: Exactly after the surgery, and 2 and 6 hours afterwards. Data was analyzed by Spss software.
Findings: The results showed that considering age, gender, duration of NPO time, and operation time, no significant difference was found among the three groups. Based on one-way analysis of variance there was no significant difference between groups in severity and incidence of nausea and vomiting.ConclusionPropofol has positive effect incontrolling nausea and vomiting after surgery in different doses. Therefore, administration of Propofol (with divided doses and without the need for pumps) is simple and cheap.Keywords: propofol, nausea, vomiting -
سابقه و هدفتولد نوزاد نارس با بستری طولانی مدت و جدایی از خانواده همراه است. بستری نوزاد نیز در ایجاد دلبستگی مادر و نوزاد و کیفیت مراقبتی که توسط مادر به نوزاد داده می شود، اثرگذار بوده و خطر مشکلات رفتاری تاخیری را افزایش می دهد. لذا این مطالعه با هدف تاثیر مراقبت خانواده محور بر میزان دلبستگی مادران دارای نوزاد نارس انجام گرفت.مواد و روش هادر این مطالعه کارآزمایی بالینی تعداد 60 مادر دارای نوزاد نارس با سن جنینی بین30 تا 36 هفته بستری در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان بیمارستان مطهری به روش نمونه گیری غیر احتمالی در دسترس انتخاب و سپس به صورت تخصیص تصادفی در دو گروه کنترل و مداخله (هر گروه 30 نفر) قرار گرفتند. برنامه مراقبت خانواده محور بر روی گروه مداخله در سه مرحله در بدو شروع مراقبت از نوزاد، تا قبل از روز چهار بستری و قبل از ترخیص انجام شد و گروه کنترل تحت مراقبتهای معمول قرار گرفتند. میزان دلبستگی با استفاده از چک لیست دلبستگی آوانت که برای هر بعد از رفتارهای دلبستگی حداقل نمره صفر و حداکثر، در رفتار مراقبتی (45)، مجاورتی (45) و احساسی (37) می باشد، سنجیده شد. 3N2017021914454IRCT:یافته هانمره کل دلبستگی مادر در گروه مداخله از 5/1±34/4 به 4/5±61/6 و در گروه کنترل از 4/2±33/1 به 3/7±37/8 رسید. بین دو گروه از لحاظ متغیر نمره کل دلبستگی بین مادر و نوزاد نارس اختلاف معنی داری وجود دارد (0/001>p).نتیجه گیرینتایج مطالعه نشان داد که اجرای برنامه مراقبت خانواده محور بیش از روش معمول مراقبتی منجر به افزایش دلبستگی مادر و نوزاد می شود.کلید واژگان: نوزاد نارس, پرستاری خانواده محورBackground And ObjectiveThe birth of a premature infant is associated with long term hospitalization and separation from family. Hospitalization of the infant affects the attachment between the infant and mother and affects the quality of care given to the infant by mother and increases the risk of delayed behavioral problems. Therefore, the present study aims to analyze the effect of family-centered care program on maternal attachment in mothers of premature infants.MethodsIn this clinical trial, 60 mothers of premature infants with gestational age of 30 to 36 weeks, hospitalized in neonatal intensive care unit of Motahari Hospital were selected using convenient non-probability sampling and were randomly divided into two groups of control and intervention (30 mothers in each group). The family-centered care program was performed on intervention group in three steps: In the beginning of infant care, before the fourth day of hospitalization and before discharge, while the control group was only under the usual care. The level of maternal attachment was measured using Avant's mother-infant attachment behavior questionnaire and each dimension of attachment behavior was scored from 0 to maximum based on care (45), proximity (45) and emotional (37) behavior (IRCT: 2017021914454N3)
FINDINGS: The total score of maternal attachment increased from 34.3±5.1 to 61.6±4.5 in intervention group and increased from 33.1±4.2 to 37.8±3.7 in control group. There is a significant difference between the two groups in terms of total score of attachment between mother and premature infant (pConclusionResults of the study demonstrated that implementation of family-centered care program increases the attachment between mother and infant more than common infant-care methods.Keywords: Premature infant, Family-centered care -
زمینه و هدفمعاینه چشم جهت غربالگری رتینوپاتی نارسی به عنوان یکی از معاینات دردناک، سبب تغییرات رفتاری در نوزادان نارس می گردد. تحریک چند حسی یک روش ضد درد غیردارویی بوده که بر معیارهای رفتاری نوزادان در طی پروسیجرهای دردناک تاثیر دارد. هدف از این پژوهش، تعیین تاثیر تحریک چند حسی بر وضعیت رفتاری نوزادان حین معاینه چشم جهت غربالگری رتینوپاتی نارسی می باشد.مواد و روش کاردر این کارآزمایی بالینی تصادفی دو گروه یک سوکور، 80 نوزاد نارس در بیمارستان خاتم الانبیاء مشهد در تیرماه 1393 به صورت تصادفی در دو گروه تخصیص یافتند. در گروه مداخله، برنامه تحریک چند حسی 15 دقیقه قبل از شروع معاینه اجرا می شد و گروه کنترل مراقبت های معمول بخش را دریافت می کردند. وضعیت رفتاری هر نوزاد در فواصل 30 ثانیه ای قبل، حین و بعد از معاینه چشم با ابزار PIPP ارزیابی شد. تحلیل داده ها توسط آزمون های تی مستقل، آنالیزواریانس با اندازه های تکراری با استفاده از نرم افزار SPSS14 انجام شد.یافته هادر این مطالعه، 2/53 دختر و 8/46 % پسر بودند. میانگین سن جنینی در گروه تحریک چندحسی 7/1±4/30 و در گروه معمول 8/1±6/30 بود. وضعیت رفتاری در هر دو گروه طی مراحل ارزیابی تفاوت معنی داری داشته است (001/0(p<. تغییرات وضعیت رفتاری در حین معاینه در دو گروه معنی دار بود (001/0(p<؛ ولی در گروه کنترل به نسبت گروه مداخله، افزایش بیشتری داشته است.نتیجه گیریبرنامه تحریک چند حسی، باعث تغییرات کمتر در وضعیت رفتاری می شود و به عنوان راهکاری در جهت کاهش تغییرات رفتاری نوزادان در حین معاینه چشم می تواند مورد استفاده قرار گیرد.کلید واژگان: تحریک چند حسی, وضعیت رفتاری, رتینوپاتی نارسیBackgrounds andObjectivesEye examination for Retinopathy of Prematurity (ROP) screening is a painful procedure that causes behavioral changes in premature infants. Multisensory stimulation is a non-pharmacological analgesic method, which affects the behavior measures during painful procedures. The purpose of this study was to determine the effect of multisensory stimulation on infant behavior during an eye examination for ROP screening.
Material &MethodsIn this single blind randomized clinical trial, eighty premature from Khatamolanbya hospital in Mashhad at July 2014were divided randomly into two groups. In the intervention group, multisensory stimulation was performed 15 minutes before the start of the examination and the control group received standard care. Infant behaviors were recorded at 30 seconds intervals; before, during, and after eye examination. Data were analyzed by independent t test and repeated measures ANOVA using the SPSS version 14 software.Results53.2% of the babies were girls and 46.8% were boys. The mean gestational age of multisensory stimulation was 30.6±1.8 weeks and the normal group was 30/6 ± 8/1 weeks. Behavioral status was significantly different in both groups during the evaluation (pConclusionMultisensory stimulation program causes lower changes in behavioral status, and can be used as a way to reduce behavioral changes during an eye examination in infants.Keywords: Multisensory stimulation, Behavioral, Retinopathy of prematurity -
مقدمهیکی از شایع ترین و ناخوشایندترین عوارض بعد از عمل جراحی و بیهوشی، تهوع و استفراغ است که باعث اسپاسم، آسپیراسیون ریوی و نیاز بیشتر به داروها می شود. محققین داروها و روش های متعددی را بیان می کند تا بتوان عوارش ناشی از آن را کاهش دهند.روش کاردر این کارازمایی بالینی دوسوکور تعداد 120 بیمار کاندید عمل جراحی عمومی شرکت کردند. بیماران به صورت تصادفی در 3 گروه تقسیم شدند. گروه یک.تحت مایع درمانی پروفیلاکتیک. گروه دو؛ مداخله داروئی با دگزامتازون 0.1 میلی گرم به ازای هر کیلو وزن بیمار همراه با القاء بیهوشی و گروه سه، بدون مداخلات پروفیلاکتیک بودند. بر اساس مقیاس خودگزارشی و چک لیست ثبت تعداد استفراغ، ارزیایی شدت و بروز تهوع و استفراغ در سه مرحله، یعد از عمل؛ 2 و 6 ساعت بغد از عمل انجام شد. داده ها توسیط نوزم افزار Spss مورد انالیز و تحلیل قرار گرفت.یافته هایاقته ها نشان داد که سه گروه از لحاظ متغیرهای مداخله گر و زمینه ای همگن می باشند. بر اساس آرمون اماری انالیز واریانس یک طرفه، تفاوت بین نمره شدت و بروز تهوع و استفراغ در مرحله ریکاوری بین سه گروه معنی دار بود؛ بطوری که بر اساس ازمون تعقیبی این تقاوت بین گروه کنترل با گروه دگزامتازون و مایع درمانی معنی دار بوده است و دو گروه دگزامتازون و مایع درمانی از لحاظ این متغیر با هم تفاوت معنی داری ندارند.نتیجه گیریمایع درمانی کافی می تواند بروز تهوع واستفراغ بعد از عمل جراحی را کاهش دهدکلید واژگان: مایع درمانی کافی, دگزامتازون, تهوع, استفراغArmaghane-danesh, Volume:21 Issue: 10, 2017, PP 950 -963Backgroundnausea and vomiting are one of the most common and unpleasant side effects of surgery and anesthesia, which causes spasms, aspiration, need more medicine. The researchers said several drugs and methods to reduce any adverse affects caused it.MethodsIn this double blind clinical trial, 120 patients undergoing general participated. Patients were randomly divided into 3 groups. Group 1- adequate intraoperative fluid therapy-, Group two- pharmacological intervention with dexamethasone 0.1 mg per kg of body weight along with induction of anesthesia- and group three - without prophylactic intervention-. Based on self-reporting scale, the severity and incidence of nausea and vomiting evaluating in three stages- After surgery , 2 and 6 hours after surgery -. the data were analyzed with Spss software.ResultsResult showed that the three groups are homogeneous in terms of confounding variables. According one-way ANOVA, the difference between severity and incidence of nausea and vomiting was significantly different among the three groups in the recovery phase, So that based on post hoc test the difference between the control and fluid therapy with dexamethasone group was significant, And both dexamethasone and fluid therapy are not significant differences in terms of these variables together.ConclusionAdequate fluid therapy can reduce the incidence of nausea and vomiting after surgeryKeywords: Liquid adequate medical treatment, dexamethasone, nausea, vomiting
-
زمینه و هدف اضطراب تاثیر منفی بر بهبودی و ترمیم بافت داشته و صرف انرژی روانی و جسمانی بسیار زیاد طی اضطراب می تواند موجب طولانی شدن زمان بستری در بیمارستان و تاخیر در ترخیص بیماران گردد. یکی از روش های کاهش اضطراب استفاده از گیاهان دارویی است که در مطالعه حاضر تاثیر عصاره ریشه سنبل الطیب بر اضطراب قبل از اعمال جراحی ارتوپدی مورد بررسی قرار می گیرد.
مواد و روش ها مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی حاضر روی 60 بیمار ارتوپدی بیمارستان امام علی(ع) بجنورد انجام گردید و بصورت تصادفی بیماران به دو گروه سنبل الطیب (کپسول سدامین 530 میلی گرمی) و گروه شاهد تقسیم شدند. اضطراب با استفاده از پرسشنامه اضطراب اشپیل برگر، شب قبل از عمل جراحی در بخش ارتوپدی و صبح عمل جراحی در اتاق عمل اندازه گیری شد.
یافته ها یافته های پژوهش نشان داد که در مرحله قبل از مداخله، نمره اضطراب در گروه مداخله برابر با 9/ 11 ± 3/ 46 و در گروه کنترل برابر با 5± 2/ 50 می باشد. در این مرحله تفاوت معنی داری بین نمره اضطراب در بین دو گروه وجود ندارد (30/P=0). بعد از مداخله، نمره اضطراب در گروه مداخله به 9/ 8± 2/ 36 و در گروه کنترل به 1/ 6± 9/ 46 رسید که بین دو گروه از لحاظ این متغیر تفاوت معنی داری وجود دارد (005/P=0).
نتیجه گیری سنبل الطیب در کاهش اضطراب بیماران قبل از عمل جراحی موثر بوده و می تواند جایگزین مناسبی برای داروهای ضد اضطراب باشد.کلید واژگان: اضطراب, ریشه سنبل الطیب, عمل جراحی ارتوپدیIntroduction and Aims Anxiety has a negative effect on wound healing and tissue repair. Energy expenditure during mental and physical stress of anxiety can lead to prolonged hospital stay and delayed in discharge. One method of reducing anxiety is the use of medicinal plants, in this study efficacy of Nardostachys jatamansi root extract versus oral diazepam on pre-operative anxiety in orthopedic surgery is used.
Materials and Methods This study was a randomized clinical trial on 60 orthopedics patients in Imam Ali hospital of Bojnurd. Patients were divided to two groups 1- valerian (530mg capsules Sedamine) 2-control group. Anxiety (using addition, Berger Anxiety Inventory) and vital signs of patients were measured in orthopedic ward and operating room at the night before and the morning of surgery.
Results The results showed that before intervention, anxiety scores in the intervention group was 46.3±11.9 and in the control group was 50.2±5.0. At this stage there is no significant difference between anxiety scores between the two groups (P=0.30). After the intervention, the mean anxiety score in the intervention group was 36.2±8.9 and in the control group was 46.9±6.1, that there is a significant difference between two groups (P=0.005).
Conclusion Valerian improves patients anxiety before surgery, which can be used as a good alternative to anti-anxiety drugs.Keywords: anxiety, valerian, orthopedic surgery -
مقدمهیکی از شایع ترین و ناخوشایندترین عوارض بعد از عمل جراحی و بیهوشی، تهوع و استفراغ است که باعث اسپاسم، آسپیراسیون ریوی و نیاز بیشتر به داروها می شود. محققین داروها و روش های متعددی را بیان می کنند تا بتوان عوارض ناشی از آن را کاهش دهند.هدفمقایسه تاثیر مایع درمانی کافی حین عمل با اندانسترون بر بروز و شدت تهوع و استفراغ بعد از عمل جراحی عمومیروش کاردر این کارازمایی بالینی دوسوکور تعداد 120 بیمار کاندید عمل جراحی عمومی بیمارستان امام علی (ع) بجنورد شرکت کردند. بیماران به صورت تصادفی در 3 گروه تقسیم شدند. گروه یک. تحت مایع درمانی پروفیلاکتیک. گروه دو؛ مداخله داروئی با اندانسترون 0.06 میلی گرم به ازای هر کیلو وزن بیمار و گروه سه، بدون مداخلات پروفیلاکتیک بودند. بر اساس مقیاس خودگزارشی و چک لیست ثبت تعداد تهوع و استفراغ، ارزیایی شدت و بروز تهوع و استفراغ در سه مرحله بعد از عمل؛ 2 و 6 ساعت بعد از عمل انجام شد. داده ها توسط نرم افزار Spss مورد آنالیز و تحلیل قرار گرفت.یافته هایافته ها نشان داد که سه گروه از لحاظ متغیرهای مداخله گر و زمینه ای همگن می باشند. بر اساس آزمون آماری انالیز واریانس یک طرفه، تفاوت بین نمره شدت و بروز تهوع و استفراغ در مرحله ریکاوری بین سه گروه معنی دار بود؛ بطوری که بر اساس آزمون تعقیبی این تفاوت بین گروه کنترل با گروه انداسترون و مایع درمانی معنی دار بوده است و دو گروه اندانسترون و مایع درمانی از لحاظ این متغیر با هم تفاوت معنی داری ندارند.نتیجه گیریمایع درمانی کافی می تواند بروز تهوع واستفراغ بعد از عمل جراحی را کاهش دهدکلید واژگان: مایع درمانی کافی, اندانسترون, تهوع, استفراغBackgroundOne of the most common and unpleasant side effects of surgery and anesthesia are nausea and vomiting, which causes spasms, aspiration and demand for drugs. The researchers suggest several drugs and methods to be able to reduce its complications.ObjectiveCompare adequate intraoperative fluid therapy with Ondansetron on the incidence and severity of nausea and vomiting after general surgeryMethodsIn this double blind clinical trial, 120 patients undergoing general surgery participated. Patients were randomly divided into 3 groups. Group 1- adequate intraoperative fluid therapy-, Group two- pharmacological intervention with Ondansetron 0.06 mg per kg of body weight - and group three - without prophylactic intervention-. the severity and incidence of nausea and vomiting evaluating Based on self-reporting scale in three stages - After surgery , 2 and 6 hours after surgery -. the data were analyzed with Spss software.ResultsThe results showed that the three groups were similar in terms of intervening variables.. According one-way ANOVA, severity and incidence of nausea and vomiting were significantly different among the three groups in the recovery phase.ConclusionAdequate fluid therapy can reduce the incidence of nausea and vomiting after surgery.Keywords: Liquid adequate medical treatment, Ondansetron, nausea, vomiting
-
زمینه و هدفانتظار قبل از عمل جراحی از جمله عوامل محیطی اضطراب آور برای هر بیماری است. اضطراب حاصل از این انتظار عوارض نامطلوبی بر روند درمان و بهبودی بیمار برجای می گذارد. با توجه به عوارض اقدامات دارویی جهت کنترل این عارضه، استفاده از طب مکمل حائز اهمیت است. مطالعه ی حاضر با هدف مقایسه تاثیر اسطوخودوس و دیازپام بر سطح اضطراب بیماران قبل از جراحی ارتوپدی انجام شد.مواد و روش هامطالعه ی حاضر یک کارآزمایی بالینی می باشد که جامعه آماری آن را بیماران کاندید عمل جراحی ارتوپدی مراجعه کننده به یکی از بیمارستان های آموزشی شهر بجنورد در سال 1394 تشکیل دادند.60 بیمار به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله 300 میلی گرم عصاره اسطوخودوس و گروه کنترل 5 میلی گرم دیازپام را شب قبل از عمل جراحی به صورت خوراکی دریافت کردند. اضطراب بیماران دو گروه، شب قبل از عمل و یک ساعت قبل از شروع جراحی با استفاده از ابزار سنجش اضطراب اشپیل برگر اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازآزمون های آماری دقیق فیشر، کای دو، تی مستقل و تی زوج تحت نرم افزار آماری 16 SPSS انجام شد.یافته هامیانگین نمره اضطراب بیماران پس از مداخله در گروه مداخله از 6/0±9/8 به 5/5±76/2 (0/001 > P) و در گروه کنترل از 5/5±100/0 به 5/7±80/0 رسید (0/001>P). این تفاوت از نظر آماری بین دو گروه معنی دار نبود.نتیجه گیریاسطوخودوس می تواند همانند دیازپام خوراکی منجر به کاهش اضطراب بیماران قبل از جراحی ارتوپدی شود. با توجه به عوارض کمتر داروهای گیاهی نسبت به داروی دیازپام، می توان از این گیاه جهت کاهش اضطراب قبل از عمل استفاده کرد.کلید واژگان: اسطوخودوس, اضطراب, دیازپام, عمل جراحی, ارتوپدیBackground And ObjectiveWaiting for surgery is one of the stressful environmental factors for each patient. Anxiety caused by waiting could have adverse effects on patient treatment and recovery process. Given the complications caused by management of anxiety through pharmaceutical methods, application of complementary medicine is of paramount importance. This study aimed to compare the effects of lavender and diazepam on anxiety level of patients before orthopedic surgery.Materials And MethodThis clinical trial was conducted on patients undergoing orthopedic surgery, who referred to one of the teaching hospitals of Bojnord, Iran, in 2015. In total, 60 patients were selected through randomized convenience sampling and divided into intervention and control groups. The intervention group received 300 mg of lavender extract, whereas the control group orally consumed 5 mg diazepam before the surgery. Anxiety level of patients was measured one night and one hour before the surgery using Spielbergers State-Trait Anxiety Inventory. Data analysis was performed in SPSS, version 16, using paired t-test, Fishers exact test, Chi-square, and independent t-test.ResultsIn this study, mean anxiety level of the intervention group changed from 9.8±6.0 to 76.2±5.5 (PConclusionAccording to the results of this study, similar to diazepam, lavender can diminish anxiety level in patients before orthopedic surgery. It is recommended that lavender be used before surgeries to decrease anxiety level since herbal medicine is associated with less complications compared to diazepam.Keywords: Lavender, anxiety, diazepam, surgery, orthopedic
-
سابقه و هدفیکی از مشکلات شایع نوزادان، کم وزنی در هنگام تولد است که از شاخص های مهم سلامت در جامعه می باشد. وزن یکی از عوامل اصلی تعیین کننده رشد و تکامل جسمی و مغزی در نوزادان و به خصوص نوزاد نارس می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تحریک چندحسی بر بهبود وزن گیری نوزادان نارس می باشد.مواد و روش هادر این کارآزمایی بالینی دوسوکور، 80 نوزاد نارس با سن حاملگی 32 تا 36 هفته به صورت تصادفی در دو گروه تحریک چندحسی و کنترل تخصیص یافتند. گروه مداخله، برنامه تحریک چندحسی را 12 دقیقه در هر نوبت روزانه و 5 نوبت در هفته تا روز ترخیص و گروه کنترل فقط مراقبت های معمول بخش را دریافت کردند. وزن گیری نوزادان هر روز بوسیله ترازو تا روز ترخیص نوزاد از بخش انجام گرفت. 2N2016073114454IRCT:یافته هادو گروه نوزادان نارس از لحاظ ویژگی های سن جنینی، وزن زمان تولد و جنس تفاوت معنی داری نداشتند. اختلاف میانگین وزن گیری روز اول نسبت به روز ترخیص در گروه مداخله 10/1±131/6 گرم و در گروه کنترل 10/2±58/9 گرم بود. که این تفاوت بین دو گروه معنی دار بود (0/001p<).نتیجه گیرینتایج مطالعه نشان داد که تحریک چند حسی بر وزن گیری نوزادان نارس روشی کم هزینه و موثر است.کلید واژگان: تحریک, وزن گیری, نوزاد نارسBackground And ObjectiveLow birthweight is one the common problems of infants and one of the main health indicators of a society. Weight is one the major determinants of physical and mental development in infants, particularly preterm infants. The aim of this study is to investigate the effect of multisensory stimulation on weight gain of preterm infants.MethodsIn this double-blind clinical trial, 80 preterm infants born at 32-36 weeks gestational age, were randomly divided into two groups (control and multisensory stimulation). The intervention group received multisensory stimulation program consisting of 12-minute daily sessions, 5 times a week until the day of discharge and the control group received only the usual care. Infants were weighed every day until the day of discharge (IRCT registration code: 2016073114454N2).
FINDINGS: No significant difference was observed between the two groups of preterm infants in terms of gestational age, birthweight and sex. The difference between mean weight gain on the first day and the day of discharge was 131.6±10.1 g in the intervention group and 58.9±10.2 g in the control group. The difference between the two groups was significant (pConclusionThe Results of the study revealed that using multisensory stimulation for weight gain of preterm infants is a cost-effective and effective method.Keywords: Stimulation, Weight gain, Preterm infant -
سابقه و هدفاضطراب قبل از عمل با شیوع بالای درد بعد عمل، افزایش مصرف مخدرها و داروهای بیهوشی، تاخیر در بهبودی و ترخیص بیماران از بیمارستان را دارد. با توجه به تاثیر برخی گیاهان دارویی بعنوان ضد اضطراب و آرام بخشی، این مطالعه با هدف مقایسه تاثیر افشره گیاه دارچین با دیازپام خوراکی بر اضطراب بیماران قبل از اعمال جراحی ارتوپدی انجام گرفت.مواد و روش هادر این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور تعداد 60 بیمار 60-15 ساله مراجعه کننده به بیمارستان امام علی (ع) بجنورد به صورت دسترس انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه 30 نفره تقسیم شدند. در ساعت 21 شب قبل عمل جراحی، به گروه 1، 10 قطره افشره خوراکی دارچین و به گروه 2، قرص دیازپام (5 میلی گرم) که در 50 سی سی آب شهری مخلوط شده بودند؛ داده شد. میزان اضطراب توسط پرسشنامه اشپیل برگر قبل مداخله و یک ساعت قبل از شروع عمل جراحی ثبت گردید. داده ها با استفاده از آزمون های آماری مورد ارزیابی قرار گرفت.یافته هادر این مطالعه، در گروه دارچین 3/83 % مرد و 7/16 % زن و در گروه دیازپام، 7/76 % مرد و 3/23 % زن قرار داشتند. میزان نمره اضطراب آشکار و نهان درگروه یک از 5/5±6/49 و 1/6±4/50 به 9/5±2/38 و 9/5±1/38 و در گروه دو از 0/5±2/50 و 8/5±8/49 به 1/6±9/40 و 5/5±1/39 کاهش یافت. مقایسه دو گروه تفاوت معنی داری را نداشت.بحث و نتیجه گیریبا توجه به نتایج بدست آمده، دارچین می تواند اضطراب بیماران کاندید عمل جراحی را کاهش دهد و بعنوان یک داروی پره مدیکشین استفاده گرددکلید واژگان: دارچین, دیازپام, اضطراب قبل از عمل, ارتوپدیBackground andPurposePre-operative anxiety is associated with a high incidence of postoperative pain, increased consumption of narcotics and anesthetics, delayed recovery and discharge of patients from hospital. Due to the effect of some medicinal plants have anxiolytic and sedative, this study aimed to compare the effect of cinnamon oil plant with oral diazepam on anxiety in patients before the surgery was performed.
Methods and Materials: In this clinical trial study, 60 patients 60-15 years old referred Imam Ali hospital Bojnoord, were divided randomly into two groups. At 21 the night before surgery, group 1, 10 drops of cinnamon juice oral and group 2, diazepam (5 mg) were mixed in 50 ml of tap water, were administrated. The Spielberger anxiety questionnaire were recorded before intervention and one hour before surgery. Data were analyzed using statistical tests.ResultsIn this study, the cinnamon group were 83.3% male and 16.7% female and diazepam group were , 76.6% male and 23.3% female. The Manifest and hidden anxiety reduced from 49.6±5.5 and 50.4±6.1 to 38.2±5.9 and 38.1±5.9 in the first group and 50.2±5.0 and 49.8±5.8 to 40.9±6.1 and 39.1±5.5 in the second group. compared two groups showed no significant difference.ConclusionAccording to the results, cinnamon can reduce anxiety in patients undergoing surgery and can be used as a pre-medication drug.Keywords: cinnamon, diazepam, anxiety before surgery, orthopedics -
سابقه و هدفمعاینه چشم برای غربالگری رتینوپاتی نارسی به عنوان یکی از شیوه های دردناک، سبب تغییرات در رفتار و چهره نوزادان نارس می گردد. تحریک چندحسی یک روش ضددرد غیردارویی می باشد؛ که بر معیارهای رفتاری نوزادان در طی رویه دردناک تاثیر دارد. هدف از این مطالعه،، تعیین تاثیر تحریک چندحسی بر حالت چهره ناشی از معاینه چشم جهت غربالگری رتینوپاتی نارسی در نوزادان نارس می باشد.مواد و روش هادر این کارآزمایی بالینی تصادفی شده یک سوکور، 80 نوزاد نارس به صورت تصادفی در دو گروه تخصیص یافتند. در گروه مداخله، برنامه تحریک چندحسی شامل تحریک چشایی، لامسه، بینایی و بویایی اجرا شد و گروه کنترل، مراقبت های معمول بخش را دریافت کردند. حالت چهره هر نوزاد بر اساس نمره دهی ابزار Premature Infant Pain Profile) PIPP)، قبل، حین و بعد از معاینه چشم ثبت شد.یافته هامیانگین سن جنینی در گروه مداخله 1/ 7±30/ 4 و گروه کنترل 1/ 8±30/ 6 هفته بود. نمره حالت چهره در حین معاینه چشم ها در گروه مداخله 2/ 6±2/ 8 و در گروه کنترل 2/ 5±6/ 4 بود (p<0/001). بلافاصله بعد از پایان معاینه چشم، نمره حالت چهره نوزادان به 2/ 1±2/2 در گروه مداخله و در گروه کنترل به 2/ 9±5/ 2 رسید.نتیجه گیرینتایج مطالعه نشان داد که برنامه تحریک چندحسی سبب کاهش تظاهرات حالات چهره در نوزادان می شود. بنابراین به منظور کاهش تظاهرات حالت چهره نوزادان در حین معاینه چشم می تواند، استفاده شود.
کلید واژگان: تحریک چندحسی, رتینوپاتی نارسی, حالت چهرهBackground And ObjectiveEye examination for retinopathy of prematurity (ROP) screening is a painful procedure, which may cause changes in the facial expression and behavior of premature neonates. Multi-sensory stimulation is a non-pharmacological and anti-pain formulation known to affect the behavioral norms of neonates during painful procedures. This study aimed to determine the effects of multi-sensory stimulation on the facial expression of premature neonates undergoing eye examination for ROP screening.MethodsThis single-blinded, randomized clinical trial was conducted on 80 premature neonates randomly divided into two groups: The intervention group, who received multi-sensory stimulation including the stimulation of taste, touch, sight and smell, and the control group, who received standard care. The facial expression of each neonate was recorded based on the scoring criteria of Premature Infant Pain Profile (PIPP) before, during and after performing the eye examination (IRCT:1N2014100119359).FindingsThe mean gestational age of the neonates in the intervention and control groups was 30.4±1.7 and 30.6±1.8 weeks, respectively. The mean scores of facial expression changes during the eye examinations were 2.8±2.6 and 6.4±2.5 in the intervention group and control group, respectively (p<0.001). Immediately after performing the eye examinations, facial expression scores of the studied neonates in the intervention group and control groups were recorded as 2.2±2.1 and 5.2±2.9, respectively.ConclusionAccording to the results of this study, multi-sensory stimulation was able to reduce the manifestations of facial expression in the studied neonates. Therefore, this method could be used to diminish these manifestations in neonates during painful examinations.Keywords: Multi, sensory Stimulation, Retinopathy of Prematurity, Facial Expression -
سابقه و هدفمعاینه چشم جهت غربالگری رتینوپاتی نارسی به عنوان یکی از معاینات دردناک، سبب تغییرات فیزیولوژیک در نوزادان نارس می گردد. تحریک چندحسی یک روش ضددرد غیردارویی بوده؛ که بر معیارهای فیزیولوژیک نوزادان در طی پروسیجرهای دردناک تاثیر دارد. هدف از مطالعه حاضر: تعیین تاثیر تحریک چندحسی بر تعداد ضربان قلب ناشی از معاینه چشم جهت غربالگری رتینوپاتی نارسی در نوزادان نارس بود.مواد و روش هادر این کارآزمایی بالینی یک سوکور، 80 نوزاد نارس در بیمارستان خاتم الانبیاء مشهد در تیرماه 1393 به صورت تصادفی در دو گروه تخصیص یافتند. در گروه مداخله، برنامه تحریک چندحسی 15 دقیقه قبل از شروع معاینه اجرا می شد و گروه کنترل مراقبت های معمول بخش را دریافت می کردند. تعداد ضربان قلب هر نوزاد در فواصل 30 ثانیه ای قبل، حین و بعد از معاینه چشم در چک لیست پژوهشگر ساخته ثبت مشخصات فیزیولوژیک ثبت شد. تحلیل داده ها توسط آزمون های تی مستقل، آنالیزواریانس با اندازه های تکراری با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 14 انجام شد.یافته ها2/53 درصد نوزادان مطالعه دختر بودند. میانگین سن جنینی در گروه تحریک چندحسی 7/ 1±4/ 30 و در گروه کنترل 8/ 1±6/ 30 بود. تعداد ضربان در هر دو گروه طی مراحل ارزیابی تفاوت معنی داری داشته است (P<0.001). تغییرات تعداد ضربان قلب در حین معاینه در دو گروه معنی دار بود (P<0.001)؛ ولی در گروه کنترل به نسبت گروه مداخله، افزایش بیش تری داشته است.استنتاجبرنامه تحریک چندحسی، افزایش کم تری را در تعداد ضربان قلب سبب می شود و به عنوان راه کاری جهت کاهش تغییرات فیزیولوژیک نوزادان در حین معاینه چشم می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: تحریک چندحسی, تعداد ضربان قلب, رتینوپاتی نارسی, نوزاد نارسBackground andPurposeRetinopathy of prematurity (ROP) screening is a painful procedure that causes physiological changes in premature infants. Multisensory stimulation is a non-pharmacological analgesic method which affects physiologic measures during painful procedures. This study aimed at determining the effect of multisensory stimulation on heart rate during screening examination of premature infants for ROP.Materials And MethodsA single blind randomized clinical trial was carried out in July 2014, in which 80 premature infants in Mashhad Khatamolanbya Hospital were randomly divided into two groups. In the intervention group, multisensory stimulation was administered 15 minutes before the start of the examination while the control group received standard care. Heart rates of infants were recorded at 30 seconds intervals, before, during, and after eye examination in a researcher made check list for physiological characteristics. Data was analyzed by independent t test and repeated measures ANOVA in SPSS ver.14.ResultsThe infants were 53.8% girls and 46.2% boys. The mean gestational ages of the intervention and control groups were 30.4±1.7and 30.6 ± 1.8 weeks, respectively. Significant differences were seen between the two groups in heart rate during evaluation (P<0.001). Also, there were significant changes in heart rate during the examination (P<0.001) which were found to be higher in the control group.ConclusionMultisensory stimulation program leads to a small increase in heart rate, therefore, it is useful in reducing the rate of physiologic changes during ROP screening.Keywords: Multisensory stimulation, heart rate, Retinopathy of prematurity, premature infant -
مقدمه
معاینه چشم برای غربالگری رتینوپاتی نارسی به عنوان یکی از شیوه های دردناک، سبب تغییرات فیزیولوژیک در نوزادان نارس می گردد.تحریک چندحسی یک روش ضددرد غیردارویی می باشد؛ که بر معیارهای فیزیولوژیک نوزادان در طی رویه دردناک تاثیر دارد.
هدفتعیین تاثیر تحریک چندحسی بر میزان اشباع اکسیژن حین معاینه چشم در نوزادان نارس.
روشدر این کارآزمایی بالینی تصادفی دو گروهی یک سوکور، 80 نوزاد نارس در بیمارستان خاتم الانبیاء(ص) مشهد در سال 1393 در دو گروه «تحریک چندحسی» و «کنترل» تخصیص یافتند. در گروه مداخله، برنامه تحریک چندحسی 15 دقیقه قبل از شروع معاینه اجرا می شد و گروه کنترل، مراقبت های معمول بخش را دریافت می کردند. میزان اشباع اکسیژن هر نوزاد در فواصل 30 ثانیه ای قبل، حین و بعد از معاینه چشم در چک لیست پژوهشگرساخته و همچنین مشخصات فیزیولوژیک نوزاد ثبت شد. تحلیل داده ها توسط آزمون های تی مستقل، من ویتنی، آنالیزواریانس با اندازه های تکراری با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش 5/11 انجام شد.
یافته هامیانگین سن جنینی در گروه مداخله 7/1±4/30 و گروه شاهد 8/1±6/30 هفته بود. بر اساس آزمون آنالیز واریانس با اندازه های تکراری، میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در هر دو گروه طی مراحل ارزیابی تفاوت معنی داری داشته است (001/0(p<؛ که در مرحله حین معاینه چشم ها این میزان در گروه مداخله 5/3±6/92 و در گروه شاهد 0/2±1/90 بود. تغییرات اشباع اکسیژن در حین معاینه در دو گروه معنی دار بود.
نتیجه گیریبرنامه تحریک چندحسی کاهش کمتری را در میزان اشباع اکسیژن سبب می شود. تحریک چندحسی به عنوان راهکاری به منظور کاهش تغییرات فیزیولوژیک نوزادان در حین معاینه چشم می تواند استفاده شود.
کلید واژگان: تحریک چندحسی, رتینوپاتی نارسی, میزان اشباع اکسیژن, نوزاد نارسBackgroundEye examination for screening of Retinopathy of Prematurity (ROP)، as a painful procedure، causes physiological changes in premature infants. Multisensory stimulation is a non-pharmacological analgesic method which affects physiological measures during painful procedures.
AimTo determine the effect of multisensory stimulation on oxygen saturation in premature infants during eye examinations
MethodsIn this single-blind randomized clinical trial، 80 premature infants in Khatamolanbya hospital of Mashhad in 2014 were randomly divided into two groups of “control” and “multisensory stimulation”. In the intervention group، multisensory stimulation was administered 15 minutes before the start of the examination and the control group received standard care. Arterial oxygen saturation of each infant was recorded at 30-second intervals before، during، and after eye examination in a researcher-built checklist and a physiological characteristics form. Data were analyzed by independent t-test، Mann-Whitney، and repeated measures ANOVA using SPSS version 11. 5.
ResultsThe mean gestational age of multisensory stimulation group was 30. 4±7. 1 and the control group was 30. 6 ± 8. 1 weeks. Based on the analysis of variance with repeated measures، arterial blood oxygen saturation was significantly different in both groups during the evaluation (p<0. 001); which was 92. 6±3. 5 in the intervention group and 90. 1±2. 0 in the control group during eyes examinations. Changes in oxygen saturation during the examination was significant in the two groups (p<0. 001).
ConclusionMultisensory stimulation program causes smaller reduction in oxygen saturation. Multisensory stimulation can be used as a way to reduce physiological changes during eye examination.
Keywords: Multisensory Stimulation, Prematurity, Retinopathy of Prematurity, Saturation
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.