به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب حسین سامان پور

  • حسین سامانپور، مهرزاد ابراهیمی*، هاشم زارع
    مطالعه حاضر به طراحی پازل قیمت های مالی در خصوص پاسخ تورم به شوک های مخارج دولت برای سال های 1366-1399 می پردازد. برای این منظور با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR) که به مدل های تکانه ای معروف هستند؛ اثرات نااطمینانی ایجادشده از سوی مخارج جاری و مخارج عمرانی دولت و سایر شاخص های اثرگذار نظیر؛ تکانه های فناوری، دستمزد واقعی و نرخ سود کوتاه مدت بر تورم بررسی شد. یافته ها نشان داد یک تکانه وارده از ناحیه مصرف خصوصی و مخارج مصرفی دولت باعث افزایش 03/0 درصدی و 01/0 درصدی تورم می شود. پاسخ تورم به تکانه وارده از ناحیه فناوری نیز نزدیک صفر است. به عبارتی واردکردن متغیر فناوری در پازل مالی اقتصاد ایران، در کوتاه مدت باعث تعدیل جزئی در تورم می شود و استفاده از متغیر فناوری تاحدودی واکنش های تورم و مصرف را بر هم می زند، اما از طرفی استفاده از متغیر فناوری باعث می شود، هزینه های دولت بیشتر شود که پاسخ تورم به افزایش در مخارج دولت بخصوص در کران پایین افزایشی است. پاسخ تورم به تکانه های وارده از جانب نرخ سود اسمی کوتاه مدت نیز از کران پایین تا پنج دوره و از کران بالا تا دو دوره صعودی است. در اقتصاد ایران مسئولان و سیاست گذاران در واکنش به افزایش تورم، نرخ بهره اسمی را افزایش نمی دهند. این عامل منجر به کاهش بهره واقعی می شود و فعالیت های اقتصادی خصوصی و همچنین دستمزد واقعی را کاهش می دهد. در حالت کلی و با نگاهی به نتایج قابل مشاهده است که در اکثر دوره ها، پاسخ تورم به شوک های مخارج دولت افزایشی است.
    کلید واژگان: پازل قیمت های مالی, تورم, مخارج دولت, خودرگرسیون برداری ساختاری}
    Hossein Samanpourho, Mehrzad Ebrahimi *, Hashem Zare
    The present study deals with the design of the puzzle of financial prices regarding the response of inflation to government spending shocks. For this purpose, using the structural vector autoregression (SVAR) model, known as impulse models, uncertainty effects created by the government's current expenditures and construction expenditures and other effective indicators such as Impulses of technology, real wages, and short-term interest rates on inflation were examined. The data of the study was collected from the website of the central bank, and the model is estimated to have been using Eviews software for the years 1987-2020. The findings showed that an impulse from private consumption and government spending increases inflation by 2% and 1%, respectively. The response of inflation to the impetus from the technology area is also close to zero. In other words, introducing the technology variable into the financial puzzle of Iran's economy will cause a slight adjustment in inflation in the short term. The use of the technology variable will disturb the reactions of inflation and consumption to some extent. Still, on the other hand, the use of the technology variable will cause the government's expenses to increase. The response of inflation to the increase in government spending, especially at the lower limit, is an increase. Inflation's response to impulses from the short-term nominal interest rate is from the lower limit up to five periods and the upper limit up to two ascending periods. In the Iranian economy, officials and policymakers do not increase the nominal interest rate in response to the increase in inflation. This factor leads to a decrease in real interest and reduces private economic activity as well as real wages. In general, by looking at the results of the design of the puzzle of financial prices regarding the response of inflation to government spending shocks, it can be seen that in most periods, the response of inflation to government spending shocks is incremental
    Keywords: Financial Price Puzzle, Inflation, Government Spending, Structural Vector Auto Regression}
  • محمدعلی فیض پور، زهره سامان پور، حسین سامان پور

    صنعتی شدن در ایران همانند بسیاری از کشورهای در حال توسعه مزایا و معایب متعددی را به همراه داشته است. این در حالی است که حتی در بهترین حالت نیز اگرچه نمی‌توان معایب این مسیر را به صفر رساند اما می‌توان زمینه حداقل‌سازی آن‌ها را فراهم نمود. در این میان، حوادث صنعتی از معایب اساسی صنعتی شدن بدون ایجاد فرهنگ خاص آن بوده و شواهد موجود نشان می‌دهد که این حوادث در ایران نسبت به استانداردهای جهانی بسیار بیشتر است. این موضوع نیز خود می‌تواند نشات گرفته از عدم وجود مهارت لازم نیروی انسانی شاغل در بخش صنعت باشد. با چنین رویکردی، این مقاله کوشیده است تا تاثیر ترکیب مهارتی نیروی انسانی شاغل در صنایع تولیدی ایران را بر حوادث صنعتی بررسی نموده و این بررسی در مناطق ایران صورت گرفته است. ترکیب مهارتی نیروی انسانی شاغل در صنایع تولیدی مناطق ایران نیز با معیارهای چهارگانه مهارتی کارگران ساده، کارگران ماهر، تکنسین‌ها و مهندسین اندازه‌گیری گردیده و این مقادیر در ارتباط با نسبت شاغلین صنعتی به حوادث صنعتی ناشی از کار در استان‌ها ارزیابی شده و این ارزیابی با استفاده از روش اقتصادسنجی پنل دیتا صورت گرفته است. بر خلاف انتظار، نتایج این تحقیق نشان داده است که با افزایش سهم کارگران ماهر در نیروی انسانی بخش صنعت استان‌ها، نرخ حوادث ناشی از کار افزایش یافته و این در حالی است که همسو با انتظار، با افزایش سهم تکنسین‌ها و مهندسین در نیروی انسانی بخش صنعت استان‌ها، نرخ حوادث ناشی از کار کاهش یافته است. این نتیجه مبین عدم همسویی تعریف مهارتی در بخش صنعت با مهارت‌های لازم برای پیشگیری از حوادث ناشی از کار است. از نظر سیاست‌گذاری نیز این یافته لزوم توجه به مهارت‌های پیشگیری از حوادث را دو چندان نموده و این وظیفه‌ای است که سازمان آموزش فنی و حرفه‌ای متولی آن است.

    کلید واژگان: حوادث صنعتی, مهارت, مهارت نیروی انسانی, صنایع تولیدی ایران}
    Mohamadali Feizpour

    Industrialization in Iran like many of developing countries has brought numerous advantages and disadvantages. However in best condition, it is not possible to eliminate disadvantages but it is possible to minimize them. Industrial accidents are fundamental disadvantages of industrialization without developing its specific culture. And new researches show that number of these accidents in Iran are much more than global standards. This can be caused by the lack of necessary skills of human resources in industry sector. With such an approach, this study has tried to investigate the impact of skills composition of human resources on industrial accidents in Iranian manufacturing industries. The study has coverd all provinces of Iran. The skills combination was measured by 4 criteria; simple workers, skilled workers, technicians and engineers. And that was evaluated in association with proportion of industrial employees to work-related industrial accidents by using panel data econometrics approach. Unexpectedly, the results of this investigation showed that by increasing the proportion of skilled workers in industrial employees, the rate of work-related accidents has increased whereas as expectated by increasing the proportion of technicians and engineers in industrial employees, rate of work-related accidents has decreased. This indicates the inconsistency between definition of proficiency/skill in industry sector and necessary skills for prevention of work-related accidents. In term of policy making, this finding calls for more attention to skills concerning accident prevention. Iran Technical and Vocational Training Organization is in charge of it.

    Keywords: Industrial Accidents, Skill, Proficiency of Human Resources, Iranian Manufacturing Industrie}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال