به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب حسین وکیلی

  • حسین وکیلی، مصطفی کیانی ده کیانی*، مازیار چنگیزیان

    صنعت طیور یکی از بزرگ ترین و توسعه یافته ترین صنایع موجود در کشور است و بررسی میزان انرژی مصرفی در مرغداری ها یکی از مهم ترین مسائل در پرورش مرغ می باشد. تحقیق حاضر به منظور انتخاب مناسب ترین نوع سالن مرغداری از نظر مصرف انرژی در استان خوزستان در سال 1396 انجام گرفت. ابتدا با طراحی پرسشنامه و قرار دادن آن در اختیار مرغداران شهرهای مختلف استان (نماینده های اقلیم های مختلف)، اطلاعات مورد نیاز نرم افزار کریر به منظور محاسبه بارهای حرارتی و برودتی به دست آمد. سپس تاثیر اجزای مختلف سالن های مرغداری رایج در استان (آجری، بلوکی و پنل مرسوم) بر این بارها مورد بررسی قرار گرفت و اجزا با کمترین بارهای حرارتی و برودتی به عنوان اجزای سالن پیشنهادی معرفی گردید. برای مقایسه مصرف انرژی، ظرفیت همه ی سالن ها یکسان (20000 قطعه) در نظر گرفته شد. در مقایسه بار حرارتی سالن های مورد مطالعه، مشاهده گردید که سالن های بلوکی با 891525 کیلوژول در ساعت بیشترین بار حرارتی و سالن های پیشنهاد شده در این تحقیق با 309068 کیلوژول در ساعت کمترین بار حرارتی را داشتند. همچنین سالن های بلوکی با 1604828 کیلوژول در ساعت بیشترین بار برودتی و سالن های معرفی شده در این تحقیق با 330795 کیلوژول در ساعت کمترین بار برودتی را داشتند. به طور کلی میانگین بارهای حرارتی و برودتی برای سالن پیشنهادی نسبت به نوع بلوکی و آجری به ترتیب 6/29 و 24/18 درصد کمتر بود. تفاوت هزینه ساخت سالن پیشنهادی و آجری (مرسوم ترین سالن در استان) معادل 9/ 28 میلیون تومان بود که با مقایسه تفاوت هزینه انرژی مصرفی در آن ها (726/11 میلیون تومان) این مبلغ پس از 2 سال و 5 ماه جبران شده و از آن به بعد به عنوان سود سرمایه گذاری به حساب می آید.

    کلید واژگان: بار برودتی, بار حرارتی, مصالح ساختمان, مقایسه اقتصادی, نرم افزار کریر}
    H. Vakili, M. Kiani Deh Kiani*, M. Changizian
    Introduction

    According to the importance of energy and the impact of this input on the final price of a product, selection of materials and components of poultry saloons is very important.  Poultry saloons are divided into two types: open saloons and closed saloons. In closed saloons, the choice of materials and components of the saloon (door, window, etc.) are more sensitive than the open type. Due to the climatic conditions of Khuzestan province, all of the used saloons in this province are almost closed. Poultry farms in Khuzestan province have a lot of cooling load in the warm seasons. If the materials and components of the saloons are not chosen properly, energy losses increase, and as a result, the price of meat increases. Therefore, investigating of heating and cooling loads of saloons and use of suitable components to prevent energy losses is necessary. Energy modeling of saloons and buildings is done by various software (Plast Energy, Design Builder, Trnsys, etc.). One of the most efficient and precise of this software is Carrier.

    Materials and Methods

    This study was conducted to calculate heating and cooling loads in different climates of Khuzestan province. In this research, the cities of Izeh, Shoosh, Abadan and Andimeshk were selected as corresponding to different climates in the province.Required data  for software was collected in three categories: (a) Weather data (geographic information, location of the saloon, local time zone and local soil specifications), (b) Data  about the physical properties of the building (general specifications of the space, internal sources of heat production (personslabors, poultry, equipment), (c) Specifications of walls, floor, windows and doors, ceiling and lighters, (d) Infiltration of air, (e) Systems, and (f) Information on power and fuel consumption.In this research, a rectangular saloon with dimensions of 85×16 meter was considered for all three types of conventional saloons in the province (block, brick and panel), which are the common dimensions and the capacity of these saloons is 20,000 broiler chickens. In this study, Carrier software was used to calculate heating and cooling loads. The results of software were verified by the amount of fuel and power consumption.

    Results and Discussion

    The sand and soil floors had the highest cooling load by 48828 and 53012 kJ h-1, respectively, while concrete and mosaic floors had lower cooling load than them. The heating load of these two floors (3906 kJ h-1) was less than that in the sand and soil floors. Concrete floor had better conditions to choose because of the less cost than the mosaic floor.Comparison of heating and cooling loads in different types of walls made of various materials showed that the block wall had the highest heating load of 429356 kJ h-1 and the highest cooling load by 658356 kJ h-1, while the sandwich panel wall had the lowest heating load by 116873 kJ h-1 and the lowest cooling load by 123618 kJ h-1.Three types of doors are commonly used in poultry houses: iron, fiberglass and aluminum. The results showed that the iron and fiberglass doors had the highest and lowest heating and cooling loads, respectively. The investigation of the effect of different types of windows on heating and cooling loads showed that iron and plastic windows had the highest and lowest heating and cooling loads, respectively. The results showed that Irannait ceiling had the highest heating and cooling loads by 371416 kJ h-1 and 787535 kJ h-1, respectively, while the ceiling made of sandwich panel had the lowest heating and cooling loads by 72756 kJ h-1 and 72429 kJ h-1, respectively, because of low heat transfer coefficient.Comparison of heating load of the saloons showed that the block saloon had the highest heating load by 891525 kJ h-1 and the suggested saloon in this study had the lowest heating load by 309068 kJ h-1. The block and suggested saloons also had the highest and lowest cooling loads by 1604828 kJ h-1 and 330795 kJ h-1, respectively.

    Conclusions

    The amount of heating and cooling loads for suggested saloon were 29.6% and 18.24% lower than that of brick and block saloons, respectively. The difference in the cost of constructing suggested and brick (the most common saloon in the province) saloons was 28.9 million tomans. By considering the difference in the cost of energy consumption of them (11.726 million tomans), this amount will be compensated after 2 years and 5 months and then will be returned on investment.

    Keywords: Building components, Carrier software, Cooling load, Economic comparison, Heating load}
  • مرتضی صافی، عبدالکریم الحذیفی، حسین وکیلی، حبیب الله سعادت، محمدحسن نمازی، حامد فریدنیا
    سابقه و هدف
    با توجه به مراجعه بیماران STEMI (انفارکتوس قلبی حاد با صعود قطعه ST) و نگرانی در مورد سر انجام این بیماران در مراجعه شبانه و اینکه واقعا مراجعه در شب یا روز نقشی در سرانجام این بیماران دارد یا خیر و وجود خلاء اطلاعاتی در این قسمت و به منظور بررسی نقش آنژیو پلاستی اولیه PPCI شبانه روزی سرانجام بیماران، این تحقیق در سال 1389– 1390 انجام گرفت.
    روش بررسی
    تحقیق به روش همگروهی (cohort) انجام گرفت. گروه مورد کسانی بودند که شبانه با تشخیص STEMI تحت PPCI قرار گرفته و گروه شاهد کسانی بودند که با همین بیماری و همین درمان در طی روز مراجعه کرده بودند. افراد دو گروه از نظر وضعیت اقتصادی، اجتماعی، زمان و مکان مراجعه و همچنین خصوصیات جنس، سابقه دیابت، فشار خون، سکته قلبی، وسعت درگیری عروق کرونری، محدودیت انقباضی بطن چپ و فاصله زمانی از ورود به بیمارستان تا انجام آنژیوپلاستی مشابه سازی شدند و سرانجام بیماران دو گروه را از لحاظ شاخص های مرگ و میر و موربیدیتی و موفقیت آنژیوپلاستی بررسی و با آزمون فیشر مورد قضاوت آماری قرار گرفتند.
    یافته ها
    تحقیق روی تعداد 31 نفر شاهد و 42 نفر مورد انجام گرفت. افراد در دو گروه از نظر تعهدات مشابه سازی مشابه بودند. میزان مورتالیتی در مراجعین شیفت روز 1/16 درصد و در شیفت شب 8/4 درصد (2/0>p) و موربیدتی به ترتیب 2/3 و 4/2 درصد بود (9/0>p). موفقیت آنژیو پلاستی در هر دو گروه صد در صد بود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد زمان مراجعه برای انجام PPCI در بیماران STEMI نقشی روی سرانجام درمان ندارد.
    کلید واژگان: MI, STEMI, PPCI, مورتالینی, موربیدتی, موفقیت آنژیوپلاستی}
    Morteza Safi, Abdolkarim Hazifi, Hossein Vakili, Habibollah Saadat, Mohammad Hassan Namazi, Hamed Faridnia
    Background
    Conflicting data exist regarding the outcome of primary percutaneous coronary intervention, (PPCI) performed during the night hours. We sought to investigate this issue in a tertiary care center dealing with a high load of STEMI patients.
    Methods
    Seventy three consecutive patients presenting with STEMI were divided in 2 groups with similar baseline characteristics. In-hospital mortality and morbidity during one month between March and April 2010 was analyzed between those treated with PPCI during normal-hours, (weekdays, 7AM to 7pm) vs. those in whom PPCI was done after normal working hours, (7pm to 7am).
    Results
    Mortality was 16.1% in normal-hours group and 4.8% in off-hours group (p<0.2); morbidity was 3.2% and 2.4% respectively (p<0.9) and angioplasty success was 100% in both groups.
    Conclusion
    PPCI can be performed safely during the night.
  • حسین وکیلی، علی اکبر خادم *، محمد رضاییان، احمد افضل زاده، عبدالصمد چادری

    هدف این تحقیق مطالعه تاثیر افزودنی باکتریایی بر ترکیب شیمیایی، فراسنجه های تخمیر، پایداری در مقابل هوا و نیز اثر آن بر تجزیه پذیری علوفه ذرت سیلو شده (در گوسفند) و تولید و ترکیب شیر (درگاوهای شیری هلشتاین) بود. برای تعیین تجزیه پذیری ماده خشک سیلوی فرآوری نشده و فرآوری شده از چهار راس گوسفند نر اخته فیستوله شده شال× زندی استفاده شد. از تعداد 22 راس گاو شیری چند شکم زای نژاد هلشتاین نیز که به دو گروه آزمایشی 11 راسی تقسیم شده بودند، برای تعیین اثر نوع سیلو بر تولید و ترکیب شیر بهره گرفته شد. ترکیب شیمیایی سیلوها عموما مشابه بود. سیلوی فرآوری شده pH پائین تری (p<0.05) نسبت به سیلوی فرآوری نشده داشت. غلظت اسید لاکتیک در دو نوع سیلو مشابه بود. ولی، سیلوی فرآوری شده غلظت اسید پروپیونیک بالاتر و اسید بوتیریک پائین تری نسبت به سیلوی فرآوری نشده داشت (p<0.05). پایداری در مقابل هوا نیز بهبود یافت، به طوری که مدت زمان آن در سیلوی فرآوری نشده 12 ساعت و در سیلوی فرآوری شده 32 ساعت بود. میزان تجزیه پذیری ماده خشک سیلوی فرآوری شده بیشتر از سیلوی فرآوری نشده بود (p<0.05). میزان لاکتوز و مواد جامد بدون چربی شیر در گروه تغذیه شده با جیره حاوی سیلوی فرآوری شده بیشتر از گروه فرآوری نشده بود (p<0.05). به عنوان نتیجه نهایی می توان گفت که افزودنی باکتریایی لالسیل اثرات مثبت قابل توجه ای بر فراسنجه های تخمیر، پایداری هوازی و تجزیه پذیری سیلوی ذرت داشت، ولی اثر مثبت آن بر خوراک مصرفی و تولید و ترکیب شیر جزئی بود.

    کلید واژگان: تولید شیر, _ تجزیه پذیری, پایداری در مقابل هوا, سیلوی ذرت, گاوهای هلشتاین, افزودنی باکتریایی}
    Vakilyh., Khadem, A.A., Rezaeianm., Afzalzadeha., Chaudhry, A.S

    The aim of this study was to investigate the effect of bacterial inoculation on the fermentation and aerobic stability of corn silage and on the dry matter degradability and milk composition when fed to sheep or cows. Four male sheep were selected to measure dry matter degradability of uninoculated (UCS) and inoculated (ICS) corn silage. Milk composition was measured for 22 Holstein cows, separated into two treatment groups and fed with either UCS or ICS diets. Similar lactic acid concentrations but higher propionic and lower acetic acid concentrations were recorded for ICS diets compared to UCS diets (p < 0.05). Aerobic stability was 12 h and 32 h for UCS and ICS, respectively. Values of in sacco dry matter loss were higher for ICS than for UCS (p < 0.05). Lactose and solid non-fat content was higher in the milk of cows fed with ICS than UCS (p < 0.05). We conclude that the Lalsil bacterial inoculant containing propioni bacterium acidipropionici and Lactobacillus plantarum can be used as an additive due to its positive effect on fermentation, aerobic stability and dry matter degradability of corn silage. The slight positive effect of inoculcation on the nutritional value of silage appears to be limited to milk production improvement in dairy cows.

  • محمدحسن نمازی، یوسف محسن زاده، مریم طاهرخانی، مرتضی صافی، حسین وکیلی، حبیب الله سعادت، محمدرضا معتمدی، مینواحمدی نژاد، مهندس ناصر ولایی
    سابقه و هدف
    مقاومت به کلوپیدوگرل با افزایش وقایع کاردیوواسکولار (آنژین پایدار، آنژین ناپایدار، انفارکتوس راجعه، مرگ و...) در بیمارانی که تحت آنژیوپلاستی قرار گرفته اند همراه است. در بررسی های مختلف شیوع این مقاومت تا 30% گزارش شده است. شناخت این بیماران و مشخص نمودن فاکتورهای مرتبط در آنها می تواند در اتخاذ تدابیر لازم جهت کاهش حوادث کاردیوواسکولار مفید باشد.
    مواد و روش ها
    مطالعه به روش مقطعی بر روی بیمارانی که کاندیدای آنژیوپلاستی عروق کرونر بودند انجام شد. مقاومت به کلوپیدوگرل با انجام آزمایش platelet aggregometry in PRP با استفاده ازaggregometer معمول (Helena Bioscience Europe) ارزیابی گردید. تجمع پذیری پلاکتی قبل و بعد از exposure با 20 میکرو مول ADP به عنوان reagent اندازه گیری شد و شیوع مقاومت تعیین شد. نقش عواملی همچون سن، جنس، شاخصهای بیوشیمیایی، داروها و... در بروز مقاومت به کلوپیدوگرل با آزمون کای دو بررسی شد.
    یافته ها
    مطالعه روی 90 بیمار واجد شرایط انجام شد. سن بیماران 2/10±62/6 سال بود و 2/52% مذکر بودند. semi-responder در 20% و non-responder در 8/7% بیماران دیده شد. جنس، فشار خون، چاقی و مصرف ACE-I در ایجاد مقاومت به کلوپیدوگرل نقشی نداشت. اما افراد مقاوم به کلوپیدوگرل در مواجهه بیشتری با دیابت، چربی خون، مصرف بتابلاکر و استاتین بودند (005/0>p).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد شیوع مقاومت به کلوپیدوگرل بالاست و در این مورد جای نگرانی وجود دارد. از اینرو انجام مطالعات بزرگتر در تعیین علل افزایش مقاومت به کلوپیدوگرل و ارائه تدابیر درمانی مناسب در مورد این بیماران لازم است.
    کلید واژگان: کلوپیدوگرل, آنژیوپلاستی, مهار کننده تجمع پلاکتی, آدنوزین دی فسفات (ADP), مقاومت به کلوپیدوگرل}
    Mohammad Hasan Namazi, Yousef Mohsenzade, Maryam Taherkhani, Morteza Safi, Hosein Vakili, Habibollah Saadat, Mohammadreza Motamedi, Mino Ahmadinejad, Naser Velaie
    Background And Aim
    In patients who undergo coronary angioplasty, Clopidogrel resistance is accompanied with increased risk of cardiovascular events (unstable angina, recurrent MI, death, etc). In different studies resistance to Clopidogrel has been reported to be up to 30%. Identification of these patients and determining the contributing factors can help us to reduce cardiovascular events.
    Materials And Methods
    This cross-sectional study was carried out on candidates of elective percutaneous coronary intervention (PCI) in Shahid Modarres Hospital. Resistance to Clopidogrel was evaluated by platelet aggregometry in platelet-rich-plasma (PRP) using a routine aggregometer (Helena Biosciences Europe). The platelet aggregation was measured before and after exposure to 20 µ mol ADP as a reagent. Contributing factors such as age, gender, metabolic factors and medications were examined by Chi-square test.
    Results
    This study was run on 90 candidates for elective PCI. Their mean age was 62.6±10.2 years and 52.2% were male. 20% were semi-responder and 7.8% was non-responder. Gender, hypertension, obesity, using angiotensin-converting enzyme inhibitors and calcium channel blockers did not have any role in Clopidogrel resistance, but diabetes, hyperlipidemia, using beta blockers and statins were more common in Clopidogrel resistant patients (p<0.005). ‍
    Conclusion
    Considering both non-responders and semi-responders, prevalence of resistance to Clopidogrel was 27.8%, so we must be worried about it. Further larger studies should be designed to determine and manage the contributing factors.
  • عبداللطیف امینی، محمدحسن نمازی، مرتضی صافی، حبیب الله سعادت، حسین وکیلی، افسانه محمدی
    زمینه
    در حال حاضر آنژیوپلاستی اولیه روش درمانی انتخابی در برقراری جریان خون در رگ مسدود می باشد. از عوارض این شیوه درمانی، پدیده عدم برقراری مجدد جریان (No-reflow) می باشد. ارزیابی عوامل همراه و پیش بینی-کننده این پدیده ممکن است زمینه ای جهت اقداماتی برای کاهش آن شود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مشاهده ای توصیفی بیماران مبتلا به انفارکتوس میوکارد با قطعه ST بال رونده درمان شده با آنژیوپلاستی اولیه، در مدت 30 ماه به صورت سری وارد مطالعه شدند و اطلاعات جمعیت شناختی، بالینی و آنژیوگرافی آنها در پرسشنامه ثبت گردید. سپس بیمارانی که این پدیده درآنها رخ داده و نداده بود در دو گروه جداگانه از نظر عوامل همراه با استفاده از نرم افزار 16SPSS مورد مقایسه قرار گرفتند.
    یافته ها
    میزان بروز این پدیده21 مورد در 263 مورد آنژیوپلاستی اولیه (9 /7 درصد) بود. میانگین سنی و شیوع عوامل خطری مانند دیابت، سیگار، پرفشاری خون و چربی بالا تفاوت بارزی در دو گروه نداشت. این پدیده در زنان بیش از مردان بود (01/0P<). میانگین فاصله زمانی بین شروع علائم تا بالون، شوک کاردیوژنیک، مرگ داخل بیمارستانی و طول استنت استفاده شده در بیماران با این پدیده نسبت به گروه بدون آن بیشتر بود و کسر جهشی قبل از ترخیص کمتری داشتند. رگ کرونر قدامی نزولی بیشترین رگ درگیر بود و از ترومبکتومی بیشتر استفاده شده بود. از نظر وجود عروق کولاترال، کلسیفیکاسیون قابل مشاهده، استفاده از مهار کننده های گلیکوپروتئین a3/b2، اتساع رگ قبل از تعبیه استنت، اتساع استنت و قطر استنت تفاوت بارز آماری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    در این مطالعه، میزان بروز پدیده عدم برقراری مجدد جریان تقریبا مشابه سایر مطالعات است. جنس زن، درگیری رگ قدامی نزولی، استفاده از استنت های طویل تر، انجام آنژیوپلاستی با فاصله از شروع علائم می تواند پیش بینی کننده احتمال بیشتر جهت وقوع این پدیده باشد.
    کلید واژگان: انفارکتوس میوکارد, استنت, عوارض, آنژیوپلاستی اولیه, پدیده عدم برقراری مجدد جریان}
    A. Amini*, M.H. Namazi, M. Safi, H. Saadat, H. Vakili, A. Mohammadi
    Background
    Primary percutaneous angioplasty is a modality of choice to restore reperfusion in infarct related artery now. No-reflow phenomenon is a complication of this modality that increase mortality and morbidity of patients. Assessment of its associated and predictor factors may be useful to its prevention.
    Methods
    All patients with ST elevation myocardial infarction (STEMI) who treated with primary percutaneous angioplasty during 30 months were enrolled to the study. Then patients with and without no-reflow phenomenon assigned to two groups and statistical analysis was performed.
    Results
    Twenty one cases of no-reflow were found in total 263 cases of primary PCI (7.9%). Mean age and prevalence of risk factors such as diabetes mellitus, smoking, hypertension and hyperlipidemia wasnt different in two groups. No- reflow was observed more frequently in females (P<0.01). Mean symptom to balloon time was longer in No-reflow group (P <0.01). Patients with no- reflow phenomenon have more cardiogenic shock, less predischarge ejection fraction, more inhaspital mortality, longer stent length, more LAD as infarct related artery and more use of thrombectomy(p value <0.05). There wasnt statistical significant in presence of collateral vessels, visible calcification, GP IIb/IIIa inhibitors usage, predilation, post dilation, and stent diameter (p value >0.05).
    Conclusion
    The study demonstrated that female gender, LAD as infarct related artery, use of long stents and primary PCI in prolonged symptom to balloon time could be predictors of no- reflow phenomenon.
  • محمدحسن نمازی، رضا محسنی بدل آبادی، مهندس ناصر ولایی، مرتضی صافی، حبیب الله سعادت، حسین وکیلی، محمدرضا معتمدی، مریم طاهرخانی
    سابقه و هدف
    تنگی شریان کلیه یکی از عوامل هیپرتانسیون ثانویه می باشد. با توجه به عوارض شناخته شده در این بیماران و احتمال تاثیر مثبت و به منظور تعیین تاثیر آنژیوپلاستی شریان کلیه بر عملکرد دیاستولی در بیماران با تنگی شریان کلیه این تحقیق انجام گرفت.
    روش بررسی
    این تحقیق با طراحی کار آزمایی بالینی از نوع مقایسه قبل و بعد بر روی 35 بیمار واجد شرایط انجام شد. بیماران با تنگی شریان کلیه (بالای 70 درصد تنگی در آنژیوگرافی یا بالای 50 درصد با فشار خون کنترل نشده) که تحت آنژیوپلاستی شریان کلیه قرار گرفته بودند، قبل و 6 ماه بعد از آنژیوپلاستی تحت داپلر اکو وTissue Doppler قرار گرفتند و معیارهای اکو شامل Isovolumic Relaxation Time (IVRT)،Deceleration Time (DT)، E/A، E/Ea و عملکرد دیاستولی مورد بررسی و تغییرات آن با آزمون ویل کاکسون مورد قضاوت قرار گرفت.
    یافته ها
    تحقیق بر روی 35 بیمار شامل 11 (4/31 درصد) مرد و 24 (6/68 درصد) زن انجام گرفت. سن بیماران 2/10±6/59 سال بود. آنژیوپلاستی شریان کلیه بر روی IVRT و E/A تاثیری نداشت، ولی DT را به میزان 9/54±9/30 میلی ثانیه (002/0>p) و E/Ea را به میزان 9/0±44/0 (04/0>p) کاهش داد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که آنژیوپلاستی شریان کلیه تغییری در نوع عمل دیاستولی ایجاد نمی کند، ولی باعث کاهش E/Ea که به عنوان پارامتری جهت ارزیابی عملکرد دیاستولی می باشد، می شود.
    کلید واژگان: تنگی شریان کلیه, آنژیوپلاستی شریان کلیه, عملکرد دیاستولی}
    Mohammad Hassan Namazi *, Reza Mohseni Badalabadi, Naser Vallaei, Morteza Safi, Habibollah Saadat, Hossein Vakili, Mohammad Reza Motamedi, Maryam Taherkhani
    Abstract Backgraound: Renal artery stenosis is a cause of secondary hypertension. Regarding known complication of this disease and possible positive effects of renal artery angioplasty on diastolic function, this study performed among patients with renal artery stenosis.
    Methods
    This clinical trial, with before and after design, was performed on 35 eligible patients. Patients with renal artery stenosis (70% stenosis alone, or 50% stenosis with uncontrolled hypertension) which underwent stent– supported precutanous transluminal renal angioplasty (PTRA) were evaluated by Doppler echo and tissue Doppler before and six months after angioplasty. Isovolumic Relaxation Time (IVRT), Deceleration time (DT), E/A, E/Ea and diastolic function were studied. Data were analyzed by Wilcoxon test.
    Results
    35 patients, including 11 male (31.4 percent) and 24 female (68.6 percent), with mean age (± standard deviation) of 59.6±10.2 years were studied. Renal artery angioplasty doesn’t affect on IVRT and E/A, but it decreased DT and E/Ea to 30.9±54.9 milliseconds (p< 0.002) and 0.44±0.9 (p< 0.04), respectively.
    Conclusion
    It seems that renal artery angioplasty doesn’t alter type of diastolic function, but it decreases E/Ea, as a parameter representing diastolic function.
  • مرتضی صافی، مهری محمدپورشاطری، مونا مجتهد زاده، سلمان اتوکش، حسین وکیلی
    سابقه و هدف
    رواسکولاریزاسیون سریع، هدف اصلی درمان بیماران با انفارکتوس حاد میوکارد (MI) است که طی چندین سال گذشته با روش P-PCI (Primary- Percutaneous Coronary Intervention) انجام می گیرد. با توجه به این که ترومبولیتیک تراپی در بسیاری از مراکز کشور به دلیل عدم امکان آنژیوپلاستی انجام می گیرد، هدف از این مطالعه بررسی نتایج این دو روش، در مراکز دانشگاهی کشور است.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش همگروهی انجام گرفت. تشخیص بیماری با روش استاندارد انجام شد و ترومبولیتیک تراپی (TT) و P-PCI طبق روش های استاندارد انجام شد. بیماران دو گروه همسان سازی شدند و بعد از درمان، در مدت بستری پیگیری شدند و تاثیر روش های درمانی با بررسی میزان Ejection Fraction (EF) و ST رزولوشن بیش از 50% و میزان عوارض در دو گروه مقایسه گردید. محل انفارکتوس میوکارد با نتیجه درمان در دو گروه، مقایسه شد.
    یافته ها
    تحقیق در 287 بیمار شامل 144 بیمار در گروه TT و 143 نفر در گروه P-PCI انجام شد. میزان EF در گروه TT 9/11±8/43 و در گروه P-PCI 8/9±1/42 (2/0p<) و ST رزولوشن بیش از 50% در گروه TT برابر7/66% و در گروه P-PCI برابر 6/88% بود (02/0p<). میزان عوارض در دو گروه مشابه بود. نتایج بر اساس محل MI نیز مشابه بود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که P-PCI مؤثرتر از TT در درمان بیماران مبتلا به ST Elevation Myocardial Infarction (STEMI) باشد و بنابراین بررسی یک تحقیق کارآزمایی بالینی توصیه می شود.
    کلید واژگان: STEMI, ترومبولیتیک تراپی, P, PCI, Ejection Fraction, ST رزولوشن}
    Safi M., Mohammadpour M., Mojtahedzadeh M., Otoukesh S., Vakili H
    Background and Aim
    Early revascularization is the main step in treatment of patients with acute MI which since a few years ago has been done via P-PCI. Since thrombolytic therapy is performed as a standard method of therapy of acute MI in all centers not equipped with angiography and angioplasty systems, we decided to compare these two methods in the university centers in Iran.
    Materials and Methods
    This prospective study was conducted on STEMI (ST Elevation MI) patients referred to emergency department of Shohadaye Tajrish and Shahid Modarres Hospitals, in Tehran, for early revascularization using thrombolytic therapy or Primary PCI. We compared these two methods of revascularization based on the effects on ejection fraction, ST-resolution and complications.
    Results
    287 patients (144 in T.T group and 143 in P-PCI group) were enrolled in our study. There were no differences in ejection fraction between the two groups, but ST-resolution was significantly better in the P-PCI group (P< 0.001). The rate of complications was similar in both groups.
    Conclusion
    It seems the P-PCI is more effective than T.T in patients with STEMI.
  • مرتضی صافی، رضا لطفی، مریم طاهرخانی، محمدحسن نمازی، حسین وکیلی، حبیب الله سعادت، محمدرضا معتمدی
    سابقه و هدف
    این تحقیق با توجه به شیوع رو به افزایش Myocardial Infarction (MI)، مورتالیتی بالای این بیماری، استفاده از نوار قلب در تشخیص رگ درگیر و تناقض های موجود درباره قدرت شاخص های نوار قلب در تشخیص Culprit Lesion رگ درگیر، به منظور تعیین قدرت شاخص های نوار قلب نسبت به استاندارد انژیوگرافی انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این تحقیق به روش کارآزمایی بالینی از نوع تشخیصی در بیمارانی که با تشخیص ST elevation MI مراجعه کرده بودند، انجام گرفت. شاخص های مختلف نوار قلب به منظور تشخیص رگ گرفتار بررسی گردید و بدون اطلاع از یافته های آن، کلیه بیماران تحت انژیوگرافی قرار گرفتند و طبق انژیوگرافی Culprit Lesion رگ گرفتار و محل آن مشخص شد و ارزش پیش بینی کنندگی مثبت و منفی شاخص های بیست گانه نوار قلب نسبت به انژیوگرافی مشخص گردید.
    یافته ها
    تحقیق در 140 بیمار با ST elevation MI انجام گرفت که 80 نفر آنان دچار Anterior MI (ST elevation درلید V1-V4) و 60 بیمار دچار Inferior MI (ST elevation درلید AVF، III و II) بودند. وجود (CRBBB)Complete Right Bundle Branch Block در نوار قلب بیماران مبتلا به Anterior MI کمترین ارزش پیش بینی کنندگی منفی را داشت (69%=NPV). حداکثر ارزش پیش بینی کنندگی مثبت به میزان 97% برای ST depression درلید I>mm 1 برای رگ (RCA) Right Coronary Artery بود و حداقل ارزش پیش بینی کنندگی مثبت در مورد ST elevation درلید V5-V6 به میزان 81% در مورد رگ (LCX) Left Circumflex Artery بود و در بهترین شرایط ارزش پیش بینی کنندگی منفی نوار قلب حداکثر 94% برای ST depresion در لیدهای تحتانی >mm 1 در درگیری شریان (LAD)Left Anterior Descending Artery تا حداقل 57% برای ST depresion درلید AVL در شریان RCA بود.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد یافته های نوار قلب در بیماران مبتلا به ST elevation MI نمی تواند قدرت تشخیصی قابل قبول کلینیکی داشته باشد و با توجه به ارزش متفاوت آن در رگهای درگیر و سرانجام این بیماران، بهتر است جهت تشخیص دقیق رگ گرفتار انژیوگرافی انجام گردد.
    کلید واژگان: الکتروکاردیوگرافی, MI قدامی, MI تحتانی, MI همراه ST elevation, ارزش پیش بینی کنندگی مثبت}
    Saafi M., Lotfi R., Taher Khani M., Namazi Mh, Vakili H., Saadat H., Motamedi Mr
    Background And Aim
    Despite impressive advances in diagnosis over the past decades, ST elevation myocardial infarction (STEMI) continues to be a major public health problem in the many countries. In majority of patients with some STEMI, changes can be documented when serial electrocardiography (ECG) are compared; however, many factors limit the ability of ECG to diagnose and localize myocardial infarction (MI). The aim of this study was to evaluate accuracy of ECG in diagnosis and localization of MI.
    Materials And Methods
    This prospective study was conducted on patients with STEMI who were admitted in Modarress Hospital, in Tehran. All patients underwent electrocardiography and angiography. Then, findings of these two noninvasive and invasive diagnostic methods were described with two independent operators.
    Results
    140 STEMI patients (80 patients with anterior and 60 patients with inferior MI) were enrolled in this study. Presence of complete right bundle branch block (CRBB) in ECG of patients with anterior MI had the least negative predictive value (NPV=69%). ST segment depression more than 1mm in lead d1 had the most positive predictive value (ppb=97%) for right coronary artery involvement. ST segment elevation in leads v5 & v6 had the least positive value (ppv= 81%) for LCX involvement. ST segment depression in inferior leads had the most negative predictive value (94%) for LAD involvement.
    Conclusion
    In patents with STEMI, electrocardiography alone is not a good diagnostic method to diagnose and localize MI
  • محمدرضا معتمدی، رزا کمیلی بیرجندی، حبیب الله سعادت، محمدحسن نمازی، مرتضی صافی، حسین وکیلی، مهندس ناصر ولایی
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع و روند رو به افزایش مراجعه بیماران با تنگی نفس و ابتلای آنها به نارسایی قلبی، در دسترس نبودن همیشگی اکو خصوصا در مراقبت اولیه، عدم امکان انجام دقیق اکوکاردیوگرافی در بعضی شرایط جسمانی بیمار و مطرح شدن مارکر NT-ProBNP در تشخیص نارسایی قلبی در این افراد، این تحقیق به منظور تعیین ارزش تشخیصی NT-ProBNP نسبت به اکوکاردیوگرافی در تشخیص نارسایی قلبی در بیمارستان شهید مدرس در سال 87-1386 انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    تحقیق با طراحی کارآزمایی بالینی از نوع تشخیصی در بیماران با شکایت اصلی تنگی نفس انجام شد. میزان مارکر NT-ProBNP سرم با روش Elecsys تعیین و بر اساس سن بیمار مطابق استاندارد کتاب مرجع به دو دسته مثبت و منفی تقسیم شد. سپس افراد برای تشخیص قطعی نارسایی قلبی تحت اکوکاردیوگرافی به روش Simpson و Tissue Doppler قرار گرفتند، در نهایت ارزش اخباری مثبت و منفی NT-ProBNP نسبت به اکوکاردیوگرافی تعیین و با آزمون نسبت ها مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    تحقیق در 100 بیمار واجد شرایط انجام شد. سن آنها 8/11±59 بود که 70% آنها مرد بودند. ارزش اخباری مثبت برابر 84%، ارزش اخباری منفی برابر 4/70%، مثبت کاذب 16% و منفی کاذب 5/29% بود. 78%=sensitivity 77% =specificity و کارآیی کلی تست 78% محاسبه شد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد مارکر NT-ProBNP تست خوبی جهت Screening می باشد و در کنار معیارهای کلینیکی ارزش دیاگنوستیک قابل قبولی دارد. بهتر است که مطالعات جامع تر با استفاده از کیت ها و روش های آزمایشگاهی دقیق تر و بازبینی مجدد cut point خصوصا برای جامعه ایرانی و با در نظر گرفتن پارامترهای دیگری غیر از سن در تعیین cut point انجام شود باشد تا بتوان روش سریع، آسان و مقرون به صرفه ای را در مراقبت اولیه به کار برد.
    کلید واژگان: اکوکاردیوگرافی, NT, ProBNP, نارسایی قلبی, primary care, NPV, PPV}
    Motamedi Mr, Komeili Birjandi R., Saadat H., Namazi Mh, Safi M., Vakili H., Valaei N
    Background And Aim
    Considering the increasing prevalence of patients with dyspnea and the possibility of heart disease, as well as unavailability of echocardiography specially in primary care situations and unreliability of echocardiography findings in some diseases and finding NT-ProBNP as a diagnostic factor in heart failure in these patients, this study was done to determine the accuracy of NT-ProBNP in comparison to echocardiography in the diagnosis of heart failure in Modarress Hospital, in Tehran, between 2006 and 2007.
    Materials And Methods
    This study, with a clinical trial diagnostic design, was performed on patients with chief complaint of dyspnea. The NT-ProBNP marker of serum was determined by Elecsys and patients were categorized according to age adjusted reference book values into two groups of with and without heart failure. Then, the patients underwent Simpson Echocardiography and Tissue Doppler; and the positive and negative predictive value for NT-ProBNP in relation to the echocardiography was determined and analyzed by statistical tests.
    Results
    One hundred patients were analyzed. Mean age was 59±11.8 years and 70% were male. PPV was 84%, NPV was 70.4%, false positive was 16%, while false negative was 29.5%. Sensitivity was 78%, specificity 77%, and accuracy was equal to 78%.
    Conclusion
    It seems that NT-ProBNP marker is a good test for screening patients with dyspnea and besides clinical criteria it has an acceptable diagnostic value. It would be good to perform other studies, using more precise laboratory methods and re-evaluation of cut point especially for Iranian patients considering factors other than age to obtain a rapid, easy, and cost-effective test in primary care.
  • حبیب الله سعادت، فلورا فلاح، محمدرضا معتمدی، محمدحسن نمازی، مرتضی صافی، حسین وکیلی، مهندس ناصر ولایی، علیرضا ابدی
    سابقه و هدف
    در حال حاضر بیماری ایسکمیک قلبی، علت اصلی مرگ و میر در سراسر جهان است. شایعترین علامت در بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر (CAD)، آنژین قفسه سینه است. هدف این مطالعه پاسخ به این سؤال علمی و کاربردی است که آیا داروی نیتروگلیسیرین زیرزبانی ساخت شرکت زهراوی نسبت به داروی نیتروگلیسیرین زیرزبانی ساخت شرکت آلمانی G. Pohl-Boskamp بر شاخص های همودینامیک بیماران در Cath Lab، اثرات مشابهی دارد یا خیر.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه، فشار سیستولیک و فشار پایان دیاستولیک بطن چپ، فشار سیستولیک آئورت، فشار دیاستولیک آئورت و فشار متوسط آئورت قبل از مصرف دو ل ژلاتینی زیرزبانی 4/0 میلی گرمی ساخت شرکت زهراوی (ایران) و یک ل ژلاتینی زیرزبانی 8/0 میلی گرمی ساخت شرکت G. Pohl-Boskamp (آلمان) و 5 دقیقه پس از مصرف، به ترتیب در 30 و 31 بیمار، اندازه گیری و ثبت گردید.
    یافته ها
    میزان شاخص های اولیه همودینامیک بیماران بر حسب گروه درمانی، در دو گروه از لحاظ آماری تفاوت معنی دار نداشت (05/0p>). هر دو دارو، موجب کاهش در کلیه شاخص های همودینامیک شدند و این کاهش در تمام شاخص ها معنی دار بود (001/0p<). تفاوت کاهش شاخص های همودینامیک در دو گروه، از لحاظ آماری قابل توجه نبود (05/0p>).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد داروی نیتروگلیسیرین زیرزبانی ساخت شرکت زهراوی می تواند مشابه داروی نیتروگلیسرین ساخت شرکت G. Pohl-Boskamp، در کاهش شاخص های همودینامیک بیماران تحت آنژیوگرافی کرونر مؤثر باشد. بیماری ایسکمیک قلب؛ آنژین قفسه سینه؛ نیتروگلیسیرین زیرزبانی؛ تجویز زیرزبانی؛ شرکت زهراوی، ایران؛ شرکت G. Pohl-Boskamp، آلمان
    کلید واژگان: بیماری ایسکمیک قلب, آنژین قفسه سینه, نیتروگلیسیرین زیرزبانی, تجویز زیرزبانی, شرکت زهراوی, ایران, شرکت G, Pohl, Boskamp, آلمان}
    Saadat H., Fallah F., Motamedi Mr, Namazi Mh, Safi M., Vakili H., Vallaei N., Abadi Ar
    Background And Aim
    Coronary artery disease (CAD) is the most common cause of mortality worldwide. The most frequent symptom of CAD is angina pectoris. The aim of this study was to compare scientific and applicable difference of two kinds of sublingual nitroglycerin, made by G. Pohl-Boskamp (Germany) and Zahravi (Iran) Pharmaceutical Companies on hemodynamic indices in coronary angiography.
    Materials And Methods
    We evaluated left ventricular systolic pressure, left ventricular end diastolic pressure, aortic systolic, diastolic and mean pressures before and 5 min after consumption of two 0.4 mg sublingual nitroglycerin pearls made by Zahravi Company, and one 0.8 mg sublingual nitroglycerin pearl made by G. Pohl-Boskamp Company in 30 and 31 patients, respectively.
    Results
    Primary hemodynamic data did not show significant statistics differences (p>0.05). Both sublingual nitroglycerin pearls induced significant reduction of all hemodynamic indices (p<0.001), with no statistical difference in both groups (p>0.05).
    Conclusion
    In this study we showed that Zahravi-made sublingual nitroglycerin pearl has similar hemodynamic effects in patients underwent coronary angiography as compared with the G. Pohl-Boskamp one.
  • بررسی رابطه قد با شدت ضایعات عروق کرونر قلب
    دکر حبیب الله سعادت، محمدحسن نمازی، میترا صدوقی، حسین وکیلی
    سابقه و هدف
    با توجه به شیوع بیماری شریان کرونر (C.A.D) در جامعه و برای بررسی ارتباط بین قد و شدت ضایعات عروق کرونر، این تحقیق روی مراجعین به بخش آنژیوگرافی بیمارستان شهید مدرس در سالهای 77-1376 انجام گرفت.
    مواد وروش ها
    مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی روی 2387 نفر صورت گرفت. افرادی که مبتلا به بیماری عروق کرونر C.A.D نبودند، مبتلایان به بیماری های مادرزادی یا دریچه ای قلب و کاردیومیوپاتی و افراد دارای قد متوسط از مطالعه حذف شدند. تحقیق در بیماران مبتلا به C.A.D در دو گروه بلند قد و کوتاه قد انجام گرفت. گروه بلند قد به کسانی اطلاق گردید که قد آنها بیشتر از X+SD بود، و افراد کوتاه قد کسانی بودند که قد آنها کمتر از X-SD همان جامعه بود. ضایعات عروق کرونر بر مبنای تعداد رگهای مبتلا به آترواسکلروز، محل تنگی، ابتلای تنه شریان کرونر چپ (Left main coronary Artery) در تفسیر آنژیوگرافی بررسی شدند. همچنین ارتباط قد و چاقی (BMI>27) با شدت بیماری کرونری مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    596 بیمار به دلیل ابتلا به بیماری های مادرزادی قلب، بیماری های دریچه ای و کاردیومیوپاتی و نیز تعداد 1112 نفر به علت داشتن قد متوسط از مطالعه حذف شدند و تحقیق روی 661 نفر شامل 320 بیمار دارای قد بلند ئ 341 بیمار دارای قد کوتاه انجام گرفت. تحقیق نشان داد بیماران کوتاه قد 18% بیشتر از بیماران بلند قد دارای ضایعات C.A.D بودند و تنگی تنه اصلی شریان کرونر چپ و تنگی ناحیه پروگزیمال شریان کرونر در بیماران کوتاه قد بیشتر از بیماران بلند قد مشاهده شد و نیز در بیماران چاق شدت درگیری شریان های کرونر بیشتر بود. تعداد رگ های مبتلا به آرتزاسکلروز در مردان بلند قد (بیشتر از 174 سانتی متر) 1.91±0.62 و در مردان کوتاه قد (کمتر از 162 سانتی متر) 2.43±0.59 بود (p<0.0005). تعداد رگ های مبتلا به آترواسکلروز در زنان بلند قد (بیشتر از 166 سانتی متر) 1.95±0.53 و در زنان کوتاه قد (کمتر از 154 سانتی متر) 2.35±0.41 بود (P<0.01).
    نتیجه گیری و توصیه ها: افزایش درگیری عروق کرونر در افراد کوتاه قد احتمالا باعت افزایش حوادث قلبی عروقی در مبتلایان نیز می شود. لذا ضروری است تحقیقات گسترده تری در جهت تعیین نقش قد در شدت بیماری کرونری به روش تحلیلی به عمل آید و در صورت تایید یافته های فوق، توجه بیشتری به اقدامات تشخیصی و کاهش ریسک فاکتورها در مورد بیماران کوتاه قد معطوف گردد.
    کلید واژگان: قد, بیماری عروق کرونر}
سامانه نویسندگان
  • دکتر محمد حسین وکیلی مقدم
    وکیلی مقدم، محمد حسین
    استادیار حقوق خصوصی، دانشگاه حضرت معصومه
  • دکتر حسین وکیلی مفرد
    وکیلی مفرد، حسین
    دانشیار گروه کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال