به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

حمید حسنیان خوشرو

  • مهدی گراوندی*، رضا حق پرست، فرشید محمودی، حمید حسنیان خوشرو
    مقدمه

    نخود یکی از مهمترین محصولات مزارع دیم کشور است که نقش مهمی در پایداری تولید ایفا می کند. این محصول در مراحل اولیه رشد از سرعت رشد پایین و سطح برگ کم برخوردار می باشد بنابراین قدرت رقابت کمی با علف های هرز دارد. به طوریکه علف های هرز در شرایط کشت پاییزه به مشکلی جدی در زراعت نخود تبدیل می شوند. با توجه به اینکه تعداد علف کش های پس رویشی خصوصا علف کش های پهن برگ کش بسیار محدود است، ایجاد ارقام متحمل به علف کش گزینه های شیمیایی بیشتری را در اختیار تولید کنندگان قرار می دهد. شناسایی منابع ژنتیکی متحمل به علف کش و انتقال این ویژگی به ارقام پر محصول به عنوان راهکاری مناسب در راستای مدیریت تلفیقی علف های هرز مزارع نخود در نظر گرفته می شود. پژوهش حاضر به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ارقام و لاین های نخود کابلی از نظر واکنش به علف کش های متریبوزین و ایمازتاپیر انجام گرفت.

    روش شناسی:

     در سال اول اجرای آزمایش (1399-1398) 50 ژنوتیپ و در سال دوم (1400-1399) 150 ژنوتیپ به صورت سه آزمایش جداگانه (شاهد، سم پاشی با متری بوزین، سم پاشی با ایمازتاپیر) در قالب طرح آلفالاتیس با دو تکرار در مزرعه تحقیقاتی معاونت موسسه تحقیقات کشاورزی دیم (سرارود) ارزیابی شدند.

    یافته های پژوهش:

     طبق نتایج این پژوهش تنوع معنی داری بین ژنوتیپ های مورد بررسی از لحاظ تحمل علف کش های مذکور مشاهده شد. ژنوتیپ های نخود به متری بوزین نسبت به ایمازتاپیر حساسیت بیشتری داشتند به طوری که این علف کش ها به طور متوسط عملکرد دانه را به ترتیب 27 و 15 درصد کاهش دادند. از میان ارقام مورد بررسی عادل، گوکسو، آکسو و آرمان تحمل بیشتری به ایمازتاپیر داشتند. ژنوتیپ های برتر شناسایی شده در این مطالعه پس از بررسی های بیشتر جهت توسعه ارقام متحمل به علف کش استفاده می شوند و همچنین بعنوان منابع مفیدی در برنامه های به نژادی می باشند.

    کلید واژگان: زراعت دیم, کشت پاییزه, تحمل علفکش, عملکرد دانه
    Mahdi Geravandi *, Reza Haghparast, Farshid Mahmodi, Hamid Hossenian Khoshroo
    Introduction

    Chickpea is one of the most important crop for rainfed condition, which plays an important role in the agriculture sustainability. Chickpea generally is known as a sensitive crop to many herbicides and has a poor ability to compete with weeds in the early growth stage because of its slow growth rate and low leaf area at the early stages of crop growth; therefore, weeds become a serious problem in autumn sowing conditions. Development of herbicide-tolerant varieties could be considered as a suitable way to cope with weeds. Identification of herbicide-tolerant genetic resources is necessary for use in breeding herbicide tolerant varieties. The aim of this study was to investigate the genetic diversity of Kabuli chickpea varieties and advanced breeding lines in response to the post-emergence application metribuzin and imazatapir herbicides.

    Methodology

    In this research, the genetic diversity of 150 Kabuli chickpea genotypes was studied for tolerance to the post-emergence application of Metribuzin and Imazethapyr herbicides. For this purpose, 50 and 150 genotypes was evaluated in the experimental filed of Dryland Agricultural Research Institute (Sararood Branch) during 2019-20 and 2020-21 cropping seasons, respectively. Three separate trials (control, spraying with Metribuzin, spraying with Imaztapyr) were conducted using an alpha-lattice design with two replications in each cropping seasons.

    Research findings

    According to the results of this research, genotypes showed significant variation for tolerance to the mentioned herbicides. The genotypes were more sensitive to Metribuzin than to Imazethapyr. Metribuzin and Imazatapir reduced the grain yield by 27% and 15%, respectively. Among the studied cultivars, Adel, Goksu, Aksu and Arman were more tolerant to the Imazethapyr in comparison with other cultivars. The superior genotypes identified in this study could be used in breeding programs for development of herbicide-resistant cultivars.

    Keywords: Dryland Farming, Autumn Sowing, Herbicide Tolerance, Grain Yield
  • رامین لطفی*، حمید حسنیان خوشرو، حسین خوشوقتی
    مقدمه

     تغییر سیستم کاشت نخود از بهار به پائیز، به دلیل افزایش طول دوره رشد، بهره وری مناسب از بارندگی های اواخر زمستان و اوایل بهار، همزمانی دوره گلدهی و غلاف بندی با رطوبت مناسب خاک و نهایتا گریز از خشکی انتهای فصل، با افزایش عملکرد در اقلیم های مدیترانه ای همراه است. خویشاوندان وحشی منابع مفیدی از تنوع ژنتیکی و ژن های مقاومت به تنش های زنده و غیرزنده هستند و هرچه پایه تنوع گسترده تر باشد، احتمال این که به نژادگر بتواند ترکیب ژنتیکی مورد نظر خود را بیابد بیشتر خواهد بود.

    روش شناسی: 

    آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با دو تکرار به منظور ارزیابی کارایی فتوسنتزی و پاسخ بیوشیمیایی نخود دیم تحت تنش سرما در دو ژنوتیپ ILWC109  و ILWC119 به همراه دو ژنوتیپ آنا (شاهد مقاوم) و ژنوتیپILC533  (شاهد حساس) انتخابی از آزمایش مزرعه ای در محیط کنترل شده موسسه تحقیقات کشاورزی دیم انجام شد. در محیط کنترل شده سه سطح متفاوت دمایی شامل 22 درجه سانتی گراد (بعنوان شاهد)، 4 سانتی گراد و 4- درجه سانتی گراد برای ارزیابی ویژگی های بیوشیمیایی در نظر گرفته شد.

    یافته های پژوهشی:

     نتایج بخش مزرعه نشان داد که ژنوتیپ های شماره 5 (ILWC109) و 23 (ILWC119)  نه تنها از نظر میزان کلروفیل بیشترین مقدار را بخود اختصاص دادند بلکه از نظر شاخص ELI و میزان فعالیت آنزیم های CAT و PPO نیز نسبت به سایر ژنوتیپ ها و ارقام شاهد برتری داشته و جزو ژنوتیپ های مقاوم به سرما شناخته شدند. در بخش کنترل شده نتایج نشان داد که فلورسانس حداکثر، حداکثر کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم II، کارایی کمپلکس تجزیه آب در فتوسیستم II و کارایی فتوسنتزی بطور معنی داری در ژنوتیپ های مورد بررسی تحت تنش سرمای 4- درجه سانتی گراد کاهش یافتند. در مقابل، در دمای 4- درجه سانتی گراد، میزان جذب جریان نوری در مراکز واکنشی فعال بیشتر شد. بیشترین سطح فلورسانس حداکثر و کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم II و کمترین میزان جذب جریان نوری در مرکز واکنشی فعال در ژنوتیپ ILWC109 دیده شد. به نظر می رسد ژنوتیپ های آنا و لاین ILWC109 در شرایط تنش سرمای 4- درجه سانتی گراد توانسته اند تعداد مراکز واکنشی فعال فتوسیستم II  را بیشتر کرده و با جذب فوتون های نوری، انتقال الکترون با کارایی بهتری صورت گیرد. بهبود کارایی فتوشیمیایی فتوسیستم II تایید کننده همین مکانیسم عمل در ژنوتیپ های متحمل به تنش سرما است.

    کلید واژگان: تنش سرما, کشت پاییزه, آنزیم های آنتی اکسیدان, فتوستز
    Ramin Lotfi *, Hamid Hoseinian Khoshro, Hossein Khoshvaghti
    Introduction

    Changing the chickpea planting system from spring to autumn, due to the increase in the length of the growing period, proper productivity from the late winter and early spring rains, the coincidence of the flowering and podding period with suitable soil moisture, and finally avoiding the dryness at the end of the season, is result in increasing the yield in Mediterranean climates. Wild relatives are useful sources of genetic diversity and resistance genes to biotic and non-biotic stresses, and the wider the base of diversity, the more likely the breeder will be able to find the desired genetic combination.

    Methodology

    Photosynthetic efficiency and biochemical response of dryland chickpea genotypes were  evaluated as factorial experiment based on a completely randomized design with two replications under cold stress in two genotypes ILWC109 and ILWC119 along with two genotypes i.e. Ana (resistant control) and ILC533 (sensitive control). In the controlled environment, three different temperature levels including 22°C (as control), 4°C and -4°C were considered to evaluate biochemical characteristics.

    Research finding

    The results of the field section showed that genotypes number 5 (ILWC109) and 23 (ILWC119) not only had the highest amount in terms of chlorophyll a content, but also in terms of ELI index and activity levels of CAT and PPO enzymes. They were better than other genotypes and cultivars and were recognized as cold resistant genotypes. In the controlled part, the results showed that the maximum fluorescence, the maximum photochemical efficiency of photosystem II, the efficiency of the water split complex in photosystem II and the photosynthetic efficiency significantly decreased in the studied genotypes under cold stress of -4°C. On the other hand, at -4°C, the amount of light current absorption increased in active reaction centers. The highest level of maximum fluorescence and photochemical efficiency of photosystem II and the lowest amount of light current absorption in the active reactive center were obtained in ILWC109 genotype. It seems that Anna genotypes and ILWC109 line have been able to increase the number of photosystem II active reaction centers under cold stress conditions of -4°C, and by absorbing light photons, electron transfer could take place with better efficiency. The improvement of the photochemical efficiency of photosystem II confirms this mechanism of action in genotypes tolerant to cold stress.

    Keywords: Cold Stress, Autumn Cultivation, Antioxidant Enzymes, Photosynthesis
  • حمید حسنیان خوشرو*، زهرا سادات شبر، حمیدرضا پورعلی بابا، جهاد سورنی، لیلا پورهنگ
    مقدمه

    بیماری پژمردگی فوزاریومی (Fusarium oxysporum) از بیماری های مهم نخود بوده که در اکثر مناطق کشت محصول در کشور حضور داشته و ضمن کاهش کیفیت، در مواردی باعث خسارت 100% مزارع نخود می شود. تکنیک تلاقی برگشتی پیوسته با نشانگر یکی از روش های موثر و دقیق در انتقال ژن های خاص مانند ژن های مقاومت به بیماری در زمان کوتاه در گیاهان خودگشن می باشد. رقم نخود هاشم از ارقام با عملکرد بالا، دارای تیپ ایستاده و پابلند بوده که به دلیل حساسیت به بیماری پژمردگی فوزاریوم، کشت آن با محدودیت مواجه شده است. لذا این تحقیق به منظور انتقال صفت مقاومت به فوزاریوم از رقم مقاوم آنا به رقم مطلوب نخود هاشم به روش تلاقی برگشتی مبتنی بر نشانگر انجام شد.  

    روش شناسی: 

    این تحقیق طی پنج سال زراعی (402-1397) انجام شد. بین والدین انتخابی رقم نخود آنا (به عنوان والد بخشنده) و رقم نخود هاشم (به عنوان والد گیرنده) تلاقی انجام شده و نتاجF1  جهت تولید نسل BC1F1 با رقم هاشم تلاقی برگشتی داده شد. عملیات تلاقی برگشتی تا حصول نتاج BC3F1 (سه مرتبه تلاقی برگشتی) ادامه داشت. سپس نتاج حاصل یک مرتبه خودگشن و نتاج BC3F2 حاصل شد. برای تشخیص و غربال نمودن نتاج حاوی آلل های مقاومت به بیماری پژمردگی نخود در هر نسل از چهار آغازگر پیوسته با ژن های مقاومت و برای شناسایی نتاج با بیشترین تشابه ژنتیکی با والد گیرنده از 16 نشانگر SSR استفاده گردید. در نهایت لاین های انتخابی نسل BC3F2 از لحاظ مقاومت به بیماری فوزاریوم ارزیابی فنوتیپی شدند. همچنین برای ترسیم QTLها روی نقشه مرجع و فراتحلیل QTLها از نرم افزار BioMercator استفاده شد.        

    یافته های تحقیق: 

    از تلاقی والدین، 20 هیبرید F1 واقعی به دست آمد که جهت تولید نسل BC1F1 با والد هاشم اولین تلاقی برگشتی انجام شد. بر اساس نتایج پویش ژنومی نتاج BC1F1 به وسیله چهار نشانگر پیوسته با ژن های مقاومت به فوزاریوم (TA59, TA96, TR19, CaM1402)، 6 ژنوتیپ BC1F1 حاوی آلل های مقاوم بودند که جهت تولید نسل BC2F1 با رقم هاشم تلاقی برگشتی داده شدند. از مجموع 52 نتاج BC2F1، 12 ژنوتیپ BC2F1 حاوی 4 آلل مقاوم بوده از بین آنها براساس نتایج پویش ژنومی به وسیله 16 نشانگر SSR، 5 ژنوتیپ دارای بیشترین تشابه ژنتیکی با والد گیرنده بود که جهت تولید نسل BC3F1 با رقم هاشم تلاقی برگشتی داده شدند. 12 نتاج BC3F1 حاوی آلل های مقاوم و دارای بیشترین تشابه ژنتیکی به والد گیرنده، جهت تثبیت زمینه ژنتیکی و به دست آوردن یک جمعیت هموزیگوت خودگشن شده و نتاج BC3F2 حاصل شد که ارزیابی های فنوتیپی مقاومت به بیماری این نتاج، حاکی از وجود سه لاین مقاوم با خصوصیات زراعی مناسب و بیشترین تشابه ژنتیکی با والد گیرنده بود. همچنین در این پژوهش به کمک فراتحلیل مطالعات QTL، نواحی مرتبط با مقاومت ژنتیکی به نژادهای مختلف این بیماری روی کروموزوم های 2، 4، 5 و 6 شناسایی شد.

    کلید واژگان: پژمردگی فوزاریوم, تلاقی برگشتی, گزینش, نخود, نشانگر مولکولی
    Hamid Hasaneian Khoshro *, Zahra-Sadat Shobar, Hamidreza Pouralibaba, Jahad Sorni, Leila Pourhang
    Introduction

    Fusarium wilt (FW) caused by F. oxysporum f. sp. ciceris causes extensive damage to chickpea in many parts of the Iran. The technique of Marker-assisted backcrossing (MABC) is one of the effective and accurate methods in transferring specific genes such as disease resistance genes in a short time in self-pollination plants. Hashem is one of Iranian chickpea cultivars with high yield, plant height and tall stems which its cultivation is limited due to susceptibility to the fusarium wilt. Therefore, Purpose of this study was to introgression resistance to fusarium wilt from Ana cultivar, as a donor, to Hashem as a recurrent and susceptible cultivar using molecular marker-assisted backcrossing.

    Methodology

    This research was conducted during five cropping seasons (2018-2023). Crossing was done between the selected parents of chickpea cultivar Ana (as a donor parent) and Hashem (as a recurrent parent) and the F1 progeny was backcrossed with Hashem to produce the BC1F1 generation. By using three backcrosses and one rounds of selfing, BC3F2 progeny was obtained. Foreground selection (FGS) was conducted with four markers (TA59, TA96, TR19, and CaM1402) linked to FW resistance genes. Background selection (BGS) was employed with evenly distributed 16 (Ana × Hashem) SSR markers in the chickpea genome to select plant(s) with higher recurrent parent genome (RPG) recovery. Finally, the selected lines of BC3F2 generation were phenotypically evaluated in terms of Fusarium disease resistance.

    Research findings

    In first year, from the crossing of two parents, 20 real F1 plants were obtained and backcrossed with Hashem to produce BC1F1 plants. Based on results of foreground selection (FGS), was undertaken using four markers (TA59, TA96, TR19, and CaM1402) linked to resistance genes, 6 BC1F1 plants contained 4 resistant alleles and participated in the second backcrossing to produce BC2F1 plants. In the following, from a total of 52 BC2F1 plants 12 BC2F1 plants contained 4 resistant alleles, for background selection (BGS) to observe the recovery of recurrent parent genome using 16 SSRs, At this stage based on the BGS results 5 plant, with the highest background recovery, selected and backcrossed with recurrent parent to produce BC3F1 plants. Followed by cycles of, 6 plants in BC3F1 containing resistant genes and most similar to the recurrent parent were selected. The identified plants were selfed to obtain 6 BC3F2 lines which were screened phenotypically for resistance to fusarium wilt. Finally, 12 BC3F2 lines were obtained which led to identification of 3 highly resistant lines of Hashem with FWR gene introgressed in them. Also, in this study using Meta-QTL analysis region associated with genetic resistance to different race of fusarium wilt were identified on chromosomes 2, 4, 5 and 6.

    Keywords: Backcrossing, Chickpea, Fusarium Wilt, Molecular Marker, Selection
  • مهدی گراوندی*، فرشید محمودی، رضا حق پرست، حمید حسنیان خوشرو
    مقدمه

    نخود یکی از مهم ترین لگوم های دانه ای است که محصول آن به عنوان یک منبع ارزان پروتئین نقش مهمی در تامین امنیت غذایی کشورهای در حال توسعه ایفا می کند و در سال های اخیر به علت وقوع پدیده تغییرات آب و هوایی اهمیت فزاینده ای پیدا کرده است. تعیین خصوصیات ژرم پلاسم از نظر صفات مورد نظر، ایجاد جمعیت های اصلاحی را که برای دستیابی به اهداف خاص طراحی می شوند، تسهیل می کند. این پژوهش به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های پیشرفته و ارقام نخود کابلی در شرایط کشت پاییزه، تحلیل روابط بین صفات مورفولوژیکی-زراعی و انتخاب ژنوتیپ های برتر انجام گرفت.

    مواد و روش ها

    در این پژوهش، تنوع ژنتیکی 150 ژنوتیپ نخود کابلی شامل 12 رقم داخلی، 4 رقم خارجی و 132 لاین پیشرفته در دو سال زراعی متوالی (1399-1398 و 1400-1399) در مزرعه آزمایشی معاونت موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور (کرمانشاه) در قالب طرح آلفا لاتیس با دو تکرار از لحاظ صفات مهم زراعی شامل صفات فنولوژیک، ارتفاع بوته و عملکرد دانه و اجزا آن در شرایط کشت پاییزه مورد بررسی قرار گرفتند.

    یافته ها

    طبق نتایج تجزیه واریانس مرکب، اختلاف معنی داری بین ژنوتیپ های مورد بررسی از لحاظ تمامی صفات مورد مطالعه به جز دوره پر شدن دانه و وزن صد دانه وجود داشت. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه بای پلات ژنوتیپ × صفت و تحلیل همبستگی ژنتیکی بین صفات، صفت تعداد نیام در بوته در هر دو سال اجرای آزمایش همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد دانه داشت. طبق نتایج حاصل از تجزیه کلاستر، ارقام و ژنوتیپ های مورد بررسی در سال های اول و دوم اجرای آزمایش به ترتیب در سه و دو گروه مجزا دسته بندی شدند. به منظور انتخاب ژنوتیپ های برتر با استفاده از شاخص MGIDI گزینش همزمان بر اساس عملکرد دانه بالا، وزن صد دانه زیاد، ارتفاع بلند، تعداد نیام در بوته بیشتر، گلدهی زودهنگام، زود رسی و طول دوره پرشدن دانه کوتاه انجام شد. در سال اول اجرای آزمایش ژنوتیپ های 25، 143، 74، 66، 35 (آزاد)، 97، 133، 19، 4، 52، 15، 80، 36 (عادل)، 40 (سعید)، 108، 22، 86، 106، 141، 99، 98 و 21 به عنوان ژنوتیپ های برتر شناخته شدند. در سال دوم اجرای آزمایش ژنوتیپ های 35 (آزاد)، 13، 34 (نصرت)، 70، 136، 46، 99، 20، 120، 36 (عادل)، 30، 73، 51، 116، 59، 23، 19، 55، 41 (ثمین) و 11 به عنوان ژنوتیپ های برتر شناخته شدند. ارقام آزاد و عادل و لاین های 99 و 19 در هر دو سال متوالی به عنوان ژنوتیپ های برتر شناسایی شدند.

    نتیجه گیری

    تنوع ژنتیکی قابل توجهی از لحاظ صفات مرتبط با عملکرد دانه در ژرم پلاسم مورد مطالعه وجود داشت که امکان انتخاب ژنوتیپ های برتر را فراهم می کند. طبق نتایج این پژوهش صفت تعداد نیام در بوته نقش مهمی در شکل گیری عملکرد دانه در شرایط کشت پاییزه داشت. ژنوتیپ های برتر شناسایی شده در این پژوهش را می توان به عنوان والدین تلاقی ها در برنامه های به نژادی نخود کابلی برای شرایط کشت پاییزه مناطق معتدل مورد بهره برداری قرار داد.

    کلید واژگان: تجزیه خوشه ای, دیم, ژرم پلاسم, GT-Biplot, MGIDI
    Mahdi Geravandi*, Farshid Mahmodi, Reza Haghparast, Hamid Hossenian Khoshroo
    Introduction and Objectives

    Chickpea is one of the most important grain legumes, which plays significant roles in food security of developing countries and became more important with climate change in recent years. Germplasm characterization for desired traits will help to create efficient breeding populations that are important to achieve particular objectives. Therefore, this research was carried out to (i) investigate the genetic diversity of breeding lines and varieties of Kabuli chickpea under autumn sowing condition, (2) investigate the relationships between morpho-agronomic traits and (3) identify superior genotypes based on multi-traits.

    Material and methods

    In this research, genetic diversity of 150 chickpea genotypes including 12 Iranian varieties, 4 foreign varieties and 132 breeding lines were investigated for important agronomic traits including phenological traits, plant height and seed yield and its components in the experimental farm of Dryland Agricultural Research Institute (Kermanshah) during two consecutive crop seasons (2019-2020 and 2020-2021). Trials conducted using an Alpha Lattice design with two replications under autumn sowing conditions.

    Results

    According to the results of combined analysis of variance, there were significant difference between the studied genotypes for all the traits except the seed filling period and seed weight. Results of genotype × trait biplot and genetic correlation analyses showed that number of pod per plant had a positive and significant correlation with seed yield in both cropping seasons. Based on the results of the cluster analysis, the investigated varieties and breeding lines were classified into three and two groups in first and second cropping seasons, respectively. Simultaneous selection of superior genotypes was done for high yield, high seed weight, higher plant height, higher number of pod per plant, early flowering, early maturity and short seed filling period using MGIDI. Genotypes 25, 143, 74, 66, 35 (Azad), 97, 133, 19, 4, 52, 15, 80, 36 (Adel), 40 (Saeed), 108, 22, 86, 106, 141, 99, 98 and 21 were recognized as superior genotypes in the first cropping season, while, genotypes 35 (Azad), 13, 34 (Nosrat), 70, 136, 46, 99, 20, 120, 36 (Adel), 30, 73, 51, 116, 59, 23, 19, 55, 41 (Samin) and 11 were recognized as superior genotypes in the second cropping season. Azad, Adel and genotypes 99 and 19 were identified as superior genotypes in both cropping seasons.

    Conclusion

    There was significant genetic diversity for traits related to seed yield in the studied germplasm, which allows the selection of superior genotypes. According to the results of this research, the number of pods per plant had an important role in the formation of seed yield in the autumn sowing condition. The superior genotypes identified in this research could be considered as parents of breeding populations in Kabuli chickpea breeding programs for autumn sowing condition of moderate regions.

    Keywords: Cluster analysis, Germplasm, GT-Biplot, MGIDI, Rainfed
  • حسن مومیوند*، پریسا خانی زاده، حمید حسنیان خوشرو
    در این تحقیق به منظور بررسی فیتوشیمیایی، ضدباکتریایی و ضدقارچی دو گونه از آویشن دنایی (Thymus daenensis Celak.) و آویشن قره باغی (Thymus fedtschenkoi Ronniger .) علیه باکتری های گرم مثبت (Bacillus cereus و Staphylococcus aureus  وEnterococcus faecium)، باکتری های گرم منفی (Escherichia coli و Salmonella enteritidis) و قارچ (Candida albicans) ، سرشاخه های گلدار گیاهان به ترتیب از اراک و همدان، در مرحله گلدهی کامل  برداشت شد. اسانس گیری به روش تقطیر با آب (طرح کلونجر) و شناسایی ترکیبات اسانس ها توسط کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی (GC/MS)انجام گردید. بررسی ضد میکروبی با استفاده از روش های دیسک دیفیوژن ، میکرودایلوشن ، حداقل غلظت مهارکنندگی (MIC) و حداقل غلظت کشندگی باکتری (MBC) محاسبه گردید. نتایج نشان داد محتوی اسانس آویشن دنایی (3/4 درصد) بیشتر از آویشن قره باغی (2/9 درصد) بود. لینالول (83/1 درصد) و تیمول (73/9 درصد) به ترتیب مهمترین ترکیبات آویشن قره باغی و آویشن دنایی را تشکیل دادند و اینکه  اسانس هر دو گونه دارای اثر ضدباکتریایی و ضدقارچی قابل توجهی بودند؛ به طور کلی فعالیت ضدباکتریایی اسانس آویشن قره باغی به ویژه در مورد باکتری های گرم مثبت بیشتر از اسانس آویشن دنایی بود. درحالی که فعالیت ضدباکتریای اسانس آویشن دنایی بر اشرشیاکلی (گرم منفی) بیشتر از اسانس آویشن قره باغی بود. فعالیت ضدقارچی اسانس آویشن دنایی در مقایسه با آویشن قره باغی بر قارچ کاندیدیا آلبیکنس نیز بیشتر بود. ترکیبات لینالول و تیمول از مهمترین ترکیبات با اثر ضدمیکروبی در هر دو گونه گزارش شده است.
    کلید واژگان: آنتی باکتریال, آویشن, اسانس, تیمول, لینالول
    Hasan Mumivand *, Parisa Khanizadeh, Hamid Hassaneian Khoshro
    In this study, the essential oils of Thymus daenensis and Thymus fedtschenkoi were investigated in terms of phytochemical, antibacterial, and antifungal properties. After identifying the essential compounds of these two species of thyme, their antimicrobial properties against Gram-positive bacteria (Bacillus cereus, Staphylococcus aureus, and Enterococcus faecium), Gram-negative bacteria (Escherichia coli, Salmonella enteritidis), and fungus (Candida albicans) were investigated. For this purpose, the flowering branches of T. daenensis and T. fedtschenkoi were collected at full flowering stage from west of Iran (Arak and Hamedan, respectively) in June. Then, the constituents of the essential oils were identified by gas chromatography-mass spectrometry (GC/MS). To determine the sensitivity of microbial agents to the essential oil of these plants, disk diffusion and microdilution methods were used. The minimum inhibitory concentration (MIC) and the minimum bactericidal concentration (MBC) of the essential oils of both plants were determined against bacteria and fungi. Based on the results, the essential oil content of T. daenensis (3.4%) was more than that of T. fedtschenkoi (2.9%). The main compositions of the essential oils of T. fedtschenkoi ​​ and T. daenensis were linalool (83.1%) and thymol (73.9%), respectively. The essential oils of both species had significant antibacterial and antifungal effects albeit with different levels. In general, the antibacterial activity of T. fedtschenkoi essential oil was higher than that of T. daenensis, especially in the case of gram-positive bacteria. On the other hand, the antibacterial activity of T. daenensis essential oil against E. coli (gram negative) was more than that of T. fedtschenkoi. Antifungal activity of T. daenensis essential oil was higher than that of T. fedtschenkoi against C. albicans. The essential oil of T. fedtschenkoi was rich in linalool, and the higher antimicrobial activity of this species could be attributed to the high percentage of this compound in comparison with T. daenensis.
    Keywords: Antimicrobial property, Essential oil, linalool, Thymol, Thymus
  • حمید حسنیان خوشرو*، همایون کانونی، مریم حاجی حسنی، علی احسان نصرتی
    ارزیابی ژنوتیپ های نخود تحت شرایط محیطی مختلف، می تواند در شناسایی ژنوتیپ های پایدار و با پتانسیل عملکرد بالا مفید باشد. در این تحقیق به منظور شناسایی ژنوتیپ های پرمحصول، متحمل به سرما و پایدار نخود برای کشت پاییزه در نواحی سرد و مرتفع کشور 13 ژنوتیپ نخود کابلی، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار و در چهار منطقه سردسیر کشور شامل ایستگاه های تحقیقات کشاورزی دیم مراغه، کردستان، همدان و ارومیه به مدت سه سال زراعی (99-1396) به صورت کشت دیم پاییزه مورد ارزیابی قرار گرفتند. از بین ژنوتیپ های نخود مورد بررسی، بیشترین و کمترین میانگین عملکرد دانه به ترتیب به ژنوتیپ های G1 (893 کیلوگرم در هکتار) و G9 (744 کیلوگرم در هکتار) اختصاص داشت. سهم محیط، ژنوتیپ و اثرمتقابل در تجزیه مرکب عملکرد دانه آنها در تغییرات عملکرد دانه به ترتیب 68.4، 1.21 و 10.30 درصد بود. مقدار GEI با استفاده از مدل بای پلات تفکیک شد و طبق تجزیه مقادیر منفرد دو مولفه اصلی اول به ترتیب 42.86= PC1 و 27.88=PC2 درصد از تغییرات کل داده ها را توجیه کردند. بر اساس نمودارهای GGE بای پلات، ژنوتیپ های G1, G3 و G8 با کمترین سهم در اثر متقابل ژنوتیپ در محیط به عنوان پایدارترین و پرمحصول ترین ژنوتیپ ها انتخاب شدند. در مجموع ژنوتیپ های G1, G3 و G8 ضمن داشتن پایداری بالا از عملکرد دانه بالاتری نیز نسبت به سایر ژنوتیپ ها برخوردار بوده و می توانند کاندیدای فرآیند معرفی رقم باشند.
    کلید واژگان: پایداری عملکرد, نخود کابلی, نمودار گرمایی, GGبای پلات
    Hamid Hasaneian Khoshro *, Homayoun Kanouni, Maryam Hajihasani, Ali-Ehsan Nosrati
    Evaluating of the chickpea genotypes under different environmental conditions would be useful to identify genotypes with stable and high yield potential. The purpose of this study was to identify high yielding genotypes, cold tolerant and stable types for sowing in cold regions of Iran. The experiment was conducted using thirteen chickpea genotypes in randomized complete block design with four replications in four cold regions of Iran including Maragheh, Kurdistan, Urmia, and Hamedan during three successive cropping seasons (2017-2020) in autumn planting under dryland conditions. Among the chickpea genotypes, the highest and lowest average seed yield obtained in G1 (893 kg.ha-1) and G9 (744 kg.ha-1), genotypes, respectively. The contribution of environments (E), genotypes (G), and genotype × environment interaction (GEI) to the total variation in seed yield was 68.4%, 1.21% and 10.30%, respectively. According to singular value partitioning, the first two principal components explained PC1=42.86% and PC2=27.88% of total variations in data of seed yield. On the basis of GGE biplots, G1, G3 and G8 had high seed yield and yield stability as compared to the other genotypes. In conclusion , G1, G3 and G8 with high mean yield and stability performance can be used in selection/ recommendation process of cultivar.
    Keywords: GG Biplot, heat-map plot, Kabuli chickpea, Yield stability
  • کبری عزیزی، حمیدرضا ناجی*، حمید حسنیان خوشرو، مهدی حیدری

    فهم تغییر در ویژگی های برگ متاثر از تغییرات اقلیم و ارتفاع استراتژی سازگاری گیاهان را تبیین می کند. این تغییرات پاسخ آنها به تغییر در آینده را پیش بینی خواهد کرد. گونه بلوط ایرانی از پراکنش زیاد در جنگلهای زاگرس برخوردار می باشد. هدف از انجام این تحقیق، مطالعه تغییر در ویژگی های فیزیولوژی برگ درخت بلوط ایرانی متاثر از تغییرات اندک در ارتفاع از سطح دریا و فصول رویش بهار و پاییز در منطقه گچان استان ایلام می باشد. برای این منظور، صفات فیزیولوژی برگ در سه جمعیت بلوط ایرانی در دامنه ارتفاعی نزدیک به هم 1640متر، 1821 متر، و 1900 متر از سطح دریا در طول یک شیب ارتفاعی یکسان بررسی شدند. در هر توده، پنج پایه دانه زاد با قطر و ویژگی های تقریبا یکسان انتخاب شدند. از قسمت بیرونی و میانه تاج هر پایه برگ ها جمع آوری گردید. برگ ها با هم آمیخته و سپس به طور تصادفی 20 برگ جدا و از نظر خصوصیات فیزیولوژی مورد بررسی قرار گرفتند. بر طبق نتایج، بیشترین میزان صفات نشت الکترولیت، کلروفیل a و کلروفیل T به ترتیب با81/31%، 57/15 (Mg/g FW) و 72/20  (Mg/g FW) در فصل پاییز و طبقه ارتفاعی پایین، بیشترین میزان صفات رطوبت نسبی و آنزیم پراکسیداز به ترتیب با 15/30% ، 17/0 (1-FW 1-g 1-min 1-μmol) در فصل بهار و طبقه ارتفاعی پایین، بیشترین میزان صفات pH، کربوهیدرات و آنزیم کاتالاز به ترتیب با 12/5، 09/0 (μg/g FW)، 70/0 (FW-1 1-g 1-min 1 -μmol) در فصل پاییز و طبقه ارتفاعی بالا و بیشترین میزان صفت پرولین با 34/0 (μmol/gFW) در فصل بهار و در طبقه ارتفاعی میانه مشاهده شد. به طور کلی، نتایج این تحقیق نشان می دهد که خصوصیات فیزیولوژیکی برگ بلوط ایرانی متاثر از شرایط محیطی، با تغییرات اندک در ارتفاع از سطح دریا و همچنین تغییرات فصول تغییر می کند.

    کلید واژگان: تغییرات ارتفاعی, ویژگی های بیوشیمیایی, رنگدانه های فتوسنتزی, بلوط ایرانی
    Kobra Azizi, Hamid Reza Naji*, Hamid Hassaneian Khoshroo, Heydari Mehdi Mehdi

    Understanding in variation in tree leaf related to altitude and climate change define the plant adaptation. These variations will predict their respond to the future changes. According to the vast distribution of Persian oak (Quercus brantii) trees in Zagros forest, the study of structural changes and the recognition the Persian oak ecological needs is crucial for their conservation and management. The aim of present study was to study the changes in the physiological traits of Persian oak leaves due to low changes in altitude as well as growing seasons (spring and autumn) in Gachan, Ilam province. For this purpose, leaf physiological traits were investigated in three oak populations at altitudes of 1640 m, 1821 m, and 1900 m a.s.l along an altitudinal slope. In each population, five seed-originated trees with almost similar diameter and characteristics were selected. The sampled leaves were collected from outer and middle part of tree crown. The leaves were mixed together and then about 20 were randomly sampled for physiological study. According to the results, highest values of EC, Chlorophyll a, and total were 31.81%, 15.57(Mg/g FW), and 20.72 (Mg/g FW) in autumn and at low altitude. Highest amount of RWC and Proxidase were determined in spring and low altitude as 30.15% and 0.17 (μmol-1 min-1 g-1 FW-1), while highest amount of pH, carbohydrate and Catalase were respectively: 5.12, 0.09 (μg/g FW), and 0.70 (μmol-1 min-1 g-1 FW-1) in autumn and high altitude. Additionally, highest amount of proline was determined in spring and middle altitude as 0.34 (μg/g FW). In general, the results of this study indicate that the physiological traits of Persian oak leaves are affected by less change in altitude as well as different growing seasons.

    Keywords: Altitudinal variation, Biochemical traits, Photosynthetic pigments, Persian oak
  • یاسر علیزاده، احساناللهزیدعلی، حمید حسنیان خوشرو*
    مقدمه
    استفاده از تناوب در مدیریت زراعی یک روش برای کاهش اثرات مضر تک کشتی می باشد، ولی مواد به جامانده از بسیاری گیاهان ممکن است اثرات دگرآسیبی برای گیاه بعدی داشته و میزان عملکرد را کاهش دهد. در میان گیاهان مختلف، گیاهان خانواده شب بوئیان به دلیل داشتن گلوکوزینولات، اثرات دگرآسیبی قوی را از خود نشان می دهند. خردل وحشی به عنوان علف هرز 30 محصول زراعی در 52 کشور جهان، دارای یکسری اثرات آللوپاتیک می باشد که مانع از جوانه زنی گیاهان دیگر می گردد. در گلوکوزینولات ترشح شده از خردل وحشی موادی مانند تیوسیانات یونیک وجود دارد که مانع از رشد ریشه و اندام هوایی در بسیاری از گیاهان می گردد. همچنین ترکیبات فرار مانند ایزوپرونیدها و بنزوئید آزاد شده از تجزیه بافت گیاهان خانواده براسیکاسه ممکن است باعث کاهش رشد بسیاری از گیاهان شود. در بسیاری از مطالعات مشخص شده است که مواد دگرآسیبی در غلظت های بالا قادر به مهار رشد بسیاری از گیاهان می باشند، ولی در غلظت های پایین می توانند حتی نقش تحریک کنندگی رشد گیاهان را هم به دنبال داشته باشند. مطالعه حاضر به بررسی اثر عصاره آبی اندام های هوایی و ریشه خردل وحشی روی خصوصیات جوانه زنی بذر و رشد گیاهچه جو می پردازد.
    مواد و روش ها
    به منظور بررسی اثر دگرآسیبی خردل وحشی بر خصوصیات جوانه زنی و رشدی گیاهچه جو، آزمایشی فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار در آزمایشگاه گیاه شناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام در سال 1393 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل 5 غلظت عصاره آبی (صفر، 10، 30، 50 و 70 درصد) حاصل از اندام هوایی و زمینی خردل وحشی بود که در دو آزمایش جداگانه در مرحله جوانه زنی و گیاهچه ای گیاه جو رقم آبیدر مورد مطالعه قرار گرفت. در بخش جوانه زنی بذر صفات سرعت و درصد جوانه زنی گیاه جو تحت تاثیر عصاره آبی خردل مورد ارزیابی قرار گرفت. در بررسی اثر عصاره آبی خردل بر گیاهچه جو نیز صفات وزن و اندازه ریشه و ساقه، میزان کلروفیل برگ، تغییرات پرولین و تغییرات قندهای محلول اندازه گیری شد.
    یافته ها
    نتایج آزمایش نشان داد که بالاترین درصد و سرعت جوانه زنی گیاه جو (به ترتیب با 100 درصد و 5/19 بذر در روز) در تیمار شاهد و کمترین آن ها (به ترتیب با 40 درصد و 5/9 بذر در روز) در اثر عصاره اندام زیرزمینی خردل وحشی با غلظت 70 درصد مشاهده گردید. بیشترین کاهش در طول و وزن بخش هوایی و زمینی گیاه جو در بالاترین غلظت عصاره مشاهده شد. میزان کلروفیل a از 39/2 میلی گرم بر گرم بافت تر گیاه در تیمار شاهد به 66/1 میلی گرم در گرم بافت تر گیاه در تیمار غلظت 70 درصد کاهش یافت. بیشترین میزان پرولین اندام هوایی گیاه جو (8/66 میکرمول بر گرم وزن تر) در تیمار 70 درصد عصاره مشاهده شد. نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان داد که خاصیت دگرآسیبی خردل وحشی می تواند به عنوان یک سامانه کنترل کننده مهم در جوانه زنی و مراحل اولیه رشدی گیاه جو در بوم نظام های زراعی باشد.
    نتیجه گیری
    به طورکلی نتایج حاصل از آزمایش نشان می دهد که در کوتاه مدت عصاره خردل وحشی اثر سمی بر جوانه زنی و رشد جو دارد، بطوریکه عصاره آبی خردل تقریبا بر تمامی صفات اندازه گیری شده گیاه جو تاثیر منفی می گذارد. اثرات مضر دگرآسیبی گیاه خردل وحشی، تحت تاثیر غلظت عصاره، متغیر است، بطوریکه بیشترین آسیب در گیاه جو در بالاترین غلظت عصاره آبی (70%) مشاهده گردید. به هرحال به منظور شناسایی ترکیبات دگرآسیب خردل وحشی و اثر آن در ارقام مختلف گیاه جو نیاز به تحقیقات بیشتری می باشد. جنبه های نوآوری: 1-عصاره آبی گیاه خردل وحشی، درصد جوانه زنی و رشد گیاه جو را کاهش داد. 2-عصاره آبی گیاه خردل وحشی باعث افزایش میزان پرولین و قندهای محلول در گیاه جو شده و میزان کلروفیل در این گیاه را کاهش داد.
    کلید واژگان: پرولین, پروتئین, درصد جوانه زنی, قندهای محلول, کلروفیل
    Yaser Alizadeh, Ehsan Zeidali, Hamid Hassaneian Khoshro*
    Introduction
    Crop rotations are practiced to eliminate the effect of monoculture, but the succeeding crop may be influenced by the phytotoxins released by the preceding crop. Among plants, Brassica species contain allelochemical compounds as glucosinolate that is, under special conditions, released to environment and affects seed germination and plant growth. Wild mustard (Sinapis arvensis L.) as a weed of 30 crops in 52 countries which has a series of allelopathic effects that prevent germination of other plants. Products of glucosinolate- like ionic thiocyanate (SCN-) inhibited the root or shoot growth of many crop species. Also volatile compounds like isoprenoid and benzenoid released from Brassica tissue degradation may suppress many crops growth. It was also found in many studies that allelochemicals, which inhibited the growth of some species at certain concentrations, might stimulate the growth of same or different species at lower concentrations. The present research was conducted to evaluate the effects of aqueous extract concentration of various mustard parts on barley seed germination and seedling growth.
    Materials and Methods
    In order to evaluate the allelopathic effect of mustard in agro ecosystems, a factorial experiment based on completely randomized design with three replications was carried out in botany laboratory of agriculture faculty, Illam University in 2014. Experimental treatments included five concentrations of mustards foliage and root aqueous extract (0, 10, 30, 50, and 70 percent) that were studied at germination and early growth stage of barley (cv. Abidar) in two separate experiments. In the seed germination section, the effects of aqueous extract of mustard on germination rate and germination percentage of barley seed were measured. In the study of the effect of aqueous extract of mustard on barley seedlings, weight and length of root and shoot, leaf chlorophyll content, proline and soluble sugars content were measured.
    Results
    Results showed that the highest amount of barley seed germination percentage and germination rate (100 and 19.5, respectively) were observed in control and the lowest amount (40 and 9.5, respectively) belonged to mustard root aqueous treatment with 70 percent concentration. The most decrease in barley seedlings length and weight were observed at the highest concentration of aqueous extract. The amount of chlorophyll a decreased from 2.39 in control to 1.66 mg per fresh weight in 70 percent concentration of aqueous extract treatment. The highest amount of proline (66.8 μM per fresh weight) in barley foliage was observed in 70 percent aqueous extract treatment. The results from this study showed that mustard allelopathic effect may be a possible mechanism controlling the barley germination and early growth stage in agro ecosystems.
    Conclusion
    Generally, we were able to demonstrate short term auto toxicity and possible short-term allelopathy due to mustard has harmful effects on barley including reduced seed germination and emergence of barley seedling. Depending on the concentrations of Mustard extract, allelopathic activity will vary Mustard. Further investigations are also needed to determine the influence of cultivar variations, and to identify the active compounds involved in mustard auto toxicity and Allelopathy.    Highlights: 1-Mustards aqueous extract reduced seed germination percentage and plant growth in barley. 2-Mustards aqueous extract increased proline and soluble sugars in barley, but it reduced amount of chlorophyll in this plant.
    Keywords: Chlorophyll, Germination percentage, Proline, Protein, Soluble sugar
  • علیرضا خالقی *، حمید حسنیان خوشرو
    تنش های زیستی از جمله بیماری بوترتیس از موانع اصلی در تولید گل ژربرا می باشند. این تحقیق به منظور شناسایی ژن های دخیل در مقاومت به بیماری بوترتیس به کمک تجزیه و تحلیل اطلاعات EST کتابخانه گل ژربرا انجام شد. اطلاعات اولیه کتابخانه گل ژربرا شامل 1920 EST از بانک اطلاعاتی NCBI جمع آوری شدند. پس از پیرایش اولیه، توالی های EST دسته بندی و یکپارچه شدند که منتج به ایجاد 1139 ژن واحد (361 توالی همپوشان و 778 توالی منفرد) گردید. نتایج جستجوی بلاست X نشان داد که 688 ژن واحد دارای hit مشخص در بین پروتئین های آرابیدوپسیس بودند و برای سایر توالی ها hit مشخصی شناسایی نشد. گروه بندی و آنالیز غنی سازی ژنی، توالی های EST کتابخانه ژربرا را بر اساس کارکرد مولکولی، نوع پروتئین و اجزای سلولی به ترتیب در 10 ، 25 و 6 گروه کارکردی مختلف قرار داد که حضور 6 گروه در سطح آماری یک درصد معنی دار شد. شبکه ژنی مربوط به توالی های با حضور بالا نشان داد که ژن های مربوط به فاکتورهای رونویسی خانواده MYB (MYB73، ATMYB21 و RHC1A) که به شدت تحت تاثیر مسیر جاسمونیک اسید بودند، ژن های رمزکننده آنزیم های آنتی اکسیدانت، ژن های دخیل در فرآیند انتقال پیام کلسیم (مثل ژن کلمودولین (CAM7 و خانواده پروتئینی UBQ سهم بزرگی از شبکه تنظیمی را به خود اختصاص می دهند و نقش کلیدی در مقاومت به بیماری بوتریتیس برعهده دارند. ژن های شناسایی شده در این مطالعه می توانند نامزدهای مناسبی برای دست ورزی مقاومت به بیماری بوتریتیس در گل ژربرا باشند.
    کلید واژگان: بیان ژن, تنش زیستی, ژنومیکس کارکردی, گروه های کارکردی, EST
    Ar Khaleghi *, H. Hassaneian Khoshro
    Biotic stresses such as Botrytis Disease are the main obstacles in the production of gerbera flowers. In order to identify the genes related to resistance against Botrytis, EST analysis of Gerbera cDND library was performed. 1920 EST sequences of the Gerbera library, infected with Botrytis, from NCBI Genbank were used. All EST sequences were trimmed initially, clustering and assembling that resulted in 1139 unigenes (361 Contigs and 778 Singletons). BLAST X revealed that 688 unigene had significant hit among the Arabidopsis protein database, whereas the remaining unigenes displayed no significant match with no hit. Classifying and gene enrichment analysis of Gerbera EST sequences library with PANTHER software, based on molecular functions, protein classes, and cellular components, put them into 10, 25 and 6 different functional groups, respectively, where 6 groups of them were statistically significant at α=0.01.Gene network of high expression Contigs, revealed that MYB transcription factor family (e.s. MYB73¡ ATMYB21, RHC1A) that strongly influenced by the Jasmonic Acid pathway, antioxidants genes, genes involved in Ca signaling (e.s. CAM7) and UBQ protein family have a large share of regulatory networks and play a key role in resistance to Botrytis disease. The genes identified in this study could be good candidates for manipulating the resistance to botrytis disease in Gerbera.
  • کبری عزیزی، حمیدرضا ناجی *، حمید حسنیان خوشرو، مهدی حیدری

    این مطالعه با هدف تاثیر تغییرات ارتفاع از سطح دریا بر خصوصیات مورفولوژیکی برگ بلوط ایرانی در سه طبقه متر (منطقه گچان ایلام صورت گرفته است. در هر طبقه ارتفاعی 1900متر، و بالا 1821 متر، میانه 1640 ارتفاعی) پایین پایه دانهزاد انتخاب و سپس از قسمت بیرونی و میانه تاج هر پایه تعدادی برگ جمع آوری گردید. سپس به صورت 5 تصادفی، ده برگ جدا و از نظر خصوصیات مورفولوژیکی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که از بین تمام طول برگ، طول دمبرگ، محیط برگ و شاخص 0/1صفات مورد مطالعه صفات عرض پهنک، طول پهنک، عرض در سطح برگ تفاوت معنی داری را در سه سطح ارتفاعی با یکدیگر نشان دادند، اما تغییری در صفات رگبرگ سمت راست، رگبرگ سمت چپ، دندانه سمت راست و دندانه سمت چپ صورت نگرفت. در مجموع می توان چنین نتیجه گرفت که برخی ویژگی ها به عنوان شاخص مناسبی از تغییرات ارتفاعی هستند. این تغییرات سازگاری درختان با تغییر آب و هوا را بیان می نماید.

    کلید واژگان: ارتفاع از سطح دریا, خصوصیات مورفولوژی برگ, بلوط ایرانی, زاگرس
  • بابک کریمی ترکی، حمید حسنیان خوشرو، محمدرضا بی همتا، پرویز مرادی، هادی محمد علیپور یامچی
    به منظور ارزیابی توانایی رقابت ژنوتیپهای مختلف نخود زراعی (Cicer arietnium L.) با علف های هرز، آزمایشی در قالب طرح لاتیس ساده 7×7 با 49 ژنوتیپ در سال 1385 در ایستگاه تحقیقات کشاورزی خیرآباد زنجان اجرا گردید. ژنوتیپ ها در شرایط عدم رقابت با علف های هرز و در شرایط رقابت با علف های هرز مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفتند. ژنوتیپ های مورد بررسی شامل ژنوتیپ های دریافتی از ایکاردا و سه رقم نخود ایرانی شامل جم، بیونیج و محلی زنجان بودند. همبستگی عملکرد دانه و اجزای آن با شاخص های تحمل و روش ترسیمی بای پلات، سه شاخص میانگین حسابی (MP)، میانگین هندسی (GMP)، میانگین هارمونیک (HARM) و شاخص تحمل (STI) را بعنوان شاخص های مناسب جهت تعیین تحمل ژنوتیپ های نخود تعیین کرد. تجزیه بای پلات بر اساس شاخص های تحمل، 10 ژنوتیپ را به عنوان ژنوتیپ های متحمل تعیین نمود که این ژنوتیپ ها به لحاظ پایداری عملکرد در هر دو شرایط کاشت عملکرد دانه مطلوبی داشتند. تجزیه خوشه ایبراساس شاخص های تحمل و عملکرد در شرایط بدون تداخل و تداخل با علف های هرز، ژنوتیپ های مورد بررسی را در چهار خوشه دسته بندی کرد که اکثر ژنوتیپ های متحمل به علف های هرز در خوشه اول و دوم و اغلب ژنوتیپ های حساس به تداخل با بیشترین فاصله در خوشه چهارم قرار گرفتند.
    کلید واژگان: نخود, شاخص های تحمل, علف های هرز, تداخل علف های هرز و عملکرد دانه
    B. Karimi Torki, H. Hassanian Khoshro, M. R. Bihamta, P. Moradi, H. M. Alipour Yamchi
    To determine chickpea genotypes competition ability against weeds, 49 chickpea genotypes were evaluated under weeds-free and weedy conditions using 7 × 7 simple lattice design with two replications in 2006 in Kheirabad Agricultural Research Station of Zanjan, Iran. Each plot was equally divided into two sub-plots in which the first sub-plot was weed-free and the second was left with weeds to grow naturally. Results of correlation between seed yield and its components with weeds density (in two growth stages) and dry weight (in one grown stage) showed that weeds density in early days of plant growing had the highest reduction of seed yield. Factor and correlation analyses and biplot method of grain yield in both conditions showed that MP, GMP, STI indices were more suitable for identification of genotypes with higher yield stability. Cluster analysis based on tolerance indices and yield under weeds-free and weedy conditions grouped chickpea genotypes in four clusters and genotypes of higher tolerance were located in the first and second clusters. The more sensitive genotypes with the largest margin were located in the fourth cluster.
    Keywords: Chickpea, Tolerance indices, Weeds, Weed interference, Seed yield
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال