به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب حمید عبدی

  • علی پورصفر، نقی رعدی افسوران، حمید عبدی*

    هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های روانسنجی (ساختار عاملی، پایایی، و روایی) پرسشنامه تجربه دوره آموزشی (CEQ- 1997) (Wilson, et al, 1997) در میان دانشجویان دانشگاه گیلان می باشد. پژوهش حاضر، از حیطه پژوهش های هنجاریابی است که در نیمسال اول تحصیلی 1401- 1400 در دانشگاه گیلان اجرا گردید. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانشجویآن ورودی سالهای تحصیلی 1397 و 1398 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده بر روی 332 نفر از دانشجویان سال سوم و چهارم مقطع کارشناسی دانشکده علوم انسانی دانشگاه گیلان انجام گرفت. ساختار عاملی پرسشنامه تجربه دوره آموزشی با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی هفت عامل را به دست داد که 71 درصد از واریانس کل را تبیین می کند. به علاوه نتایج تحلیل عامل تاییدی روی گویه ها نشان دادکه تمامی گویه ها بار عاملی معنی داری بر عوامل خود داشتند و مدل ساختار هفت عاملی پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت. ضریب روایی ملاکی همزمان از طریق همبستگی بین هر یک از عامل های مقیاس تجربه دوره آموزشی با متغیرهای ملاک (رضایت کلی از دوره و پیشرفت تحصیلی) که به لحاظ نظری به آن مرتبط بودند، مورد بررسی و تایید قرار گرفت. در مجموع یافته های حاصل از این پژوهش نشان داده است که مقیاس تجربه دوره آموزشی (CEQ- 1997) در نمونه ایرانی از پایایی و روایی مناسبی برخوردار است و می توان از آن در موسسات آموزش عالی بهره گرفت.

    کلید واژگان: ارزشیابی دانشجویی, پایایی, تجربه دوره آموزشی, روایی, ساختار عاملی, نشانگرها}
    Ali Poursafar, Naghi Raadi Afsuran, Hamid Abdi *

    The purpose of this study was to determine the psychometric features(Factor structure, validity and reliability) of the Course Experience Questionnaire(CEQ) that have 43 items and developed by Wilson and et al(1997). This research is from the field of normative research that was carried out in the first semester of the academic year 1401-1400 at Gilan University. The statistical population of this research included all students entering the academic years of 2017 and 2018, which was conducted using a simple random sampling method on 332 third and fourth year undergraduate students of the Faculty of Humanities of Guilan University. Exploratory factor analysis elicited 7 factors which generally explained 71% of the total variance. Furthermore Confirmatory factor analysis on the items showed that all the items have significant load factor on their own factor, and seven-factor structure of the questionnaire was approved. Concurrent criterion validity coefficient between each of items of Course Experience Scale With the criterion variables (the Course Satisfaction and Achievement) that were linked theoretically was also significant. Altogether, founding of this study showed that seven-factor scale of the Course Experience Questionnaire (CEQ) have a adequate reliability and validity among Iranian samples and Can be used as an valid evaluation tool in higher education institutions.

    Keywords: : Student Evaluation, Reliability, course experience, Validity, Factor Structure, Indicators}
  • حمید عبدی*، سید ابراهیم میرشاه جعفری، محمدرضا نیلی، سعید رجایی پور

    دانشگاه ها در شکل دادن به آینده جامعه جهانی در زمینه توسعه پایدار نقش مهمی دارند و این امر از طریق تولید دانش جدید میسر می شود. این نقش خطیر آموزش عالی، جوامع را به ترسیم چشم انداز ها و رسالت هایی برای این نهاد مهم سوق داده است. هدف از پژوهش حاضر، واکاوی چشم انداز ها و رسالت های آموزش عالی ایران در افق 1404 به روش ترکیبی اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، منابع بالادستی، صاحب نظران حوزه آموزش عالی کشور و نیز اعضای هییت علمی و دانشجویان دکتری دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 1394-1395 بوده اند. ابزار جمع آوری داده ها، تحلیل محتوای کیفی منابع بالادستی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بود. یافته های پژوهش نشان داد که چشم انداز ها و رسالت های آموزش عالی ایران را می توان در سه مقوله آموزش، پژوهش و خدمات مورد بررسی و تحلیل قرار داد. اولویت بندی چشم انداز ها و رسالت ها نیز نشان داد «دستیابی به عدالت آموزشی» به عنوان اولویت نخست توسط صاحب نظران حوزه آموزش عالی و همچنین اعضای هییت علمی و دانشجویان دکتری مشخص شده است. علاوه بر این، مشاهده گردید که «نیاز های اجتماعی» به عنوان مهم ترین فرصت در زمینه تحقق چشم انداز ها و رسالت ها از دیدگاه صاحب نظران مطرح می باشد.

    کلید واژگان: آموزش عالی, چشم انداز آموزش عالی, رسالت آموزش عالی, فرصت های آموزش عالی}
  • فاطمه اسدالهی، راحله بابازاده*، حمید عبدی، حبیب الله اسماعیلی
    مقدمه
    تهوع و استفراغ، جزء شایع ترین شکایات گوارشی زنان در اوایل بارداری محسوب می شود که می تواند مشکلات فراوانی در زتدگی فردی و احتماعی زنان باردار بگذارد و با توجه به اینکه تحقیقی در مورد تاثیر رفلکسولوژی شبکه خورشیدی کف پا بر تهوع و استفراغ حاملگی در سطح ایران و جهان یافت نشد، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر رفلکسولوژی شبکه خورشیدی کف پا بر شدت تهوع و استفراغ نیمه اول بارداری انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی در سال 1397 بر روی 73 زن باردار در هفته 20-8 بارداری که به یکی از سه مرکز جامع سلامت مشهد شامل نجفی، امیرالمومنین (ع) و وحدت مراجعه کرده بودند، انجام شد. افراد به صورت تصادفی به دو گروه رفلکسولوژی (36 نفر) و کنترل (37 نفر) تقسیم شدند. این مطالعه به مدت 10 روز و در 3 مرحله انجام شد و نمرات تهوع و استفراغ توسط شاخص رودز اندازه گیری شد. در روزهای 3-1 هیچ مداخله ای انجام نشد. در روزهای 7-4 در گروه مورد روزانه یک جلسه رفلکسولوژی کف پا با تاکید به نقطه شبکه خورشیدی به مدت 20 دقیقه توسط پژوهشگر انجام شد و گروه کنترل تنها مراقبت های معمول را دریافت کردند. در روزهای 10-8 هیچ مداخله ای استفاده نشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 25) و آزمون های آنالیز واریانس، کای اسکوئر و تی تست مستقل انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    تغییرات میانگین نمرات تهوع، استفراغ و اق زدن بعد از مداخله در گروه رفلکسولوژی نسبت به گروه کنترل، به ترتیب 0/36 واحد (0/04=p)، 0/77 واحد (0/001>p) و 46/0 واحد (0/004=p) کاهش معنی داری داشت.
    نتیجه گیری
    رفلکسولوژی شبکه خورشیدی کف پا در کاهش تهوع و استفراغ و اق زدن تاثیر مثبتی دارد. با توجه به شایع بودن تهوع و استفراغ بارداری و موثر و بی خطر بودن رفلکسولوژی، استفاده از این تکنیک در بارداری توصیه می شود.
    کلید واژگان: تهوع و استفراغ, حاملگی, رفلکسولوژی, شبکه خورشیدی}
    Fatemeh Asadollahi, Raheleh Babazadeh *, Hamid Abdi, Habibollah Esmaeily
    Introduction
    Nausea and vomiting are among the most common gastrointestinal complaints of women at beginning of pregnancy that can cause many social and individual problems. Since no study was found on the effect offoot solar plexus reflexology on nausea and vomiting of pregnancy in Iran, this study was performed with aim to evaluate the effect of solar plexus reflexology on severity of nausea and vomiting at first half of pregnancy.
    Methods
    This randomized clinical trial was conducted on 73 pregnant women at 8-20 weeks of pregnancy who referred to one of the health care centers of Najafi, Amiralmomenin and Vahdat, Mashhad in 2018. The subjects were randomly divided into two groups of reflexology (n=36) and control (n=37). This study was conducted for 10 days in three steps; the scores of nausea and vomiting were measured by Rhodes Index. No intervention was done on days 1 to 3. On days 4 to 7, intervention group received one session of foot reflexology daily for 20 minutes with emphasis on solar plexus point, and the control group received only routine care. On days 8 to10, no intervention was performed. Data were analyzed by SPSS software (version 25) and variance analysis, Chi-square and independent t-test. P<0.05 was considered statistically significant.
    Results
    The changes in mean score of nausea, vomiting and retching after the intervention had significant decrease in the intervention group compared to control group as 0.36 unit ( p = 0.04 ), 0.77 unit ( p< 0.001) and 0.46 unit ( p= 0.004), respectively.
    Conclusion
    Foot solar plexus reflexology has positive effect on gestational nausea, vomiting and retching. Since gestational nausea and vomiting is common and reflexology is safe, the use of this technique is recommended in pregnancy.
    Keywords: nausea, vomiting, pregnancy, Reflexology, Solar plexus}
  • ثمانه جویا، ناهید گلمکانی *، سید رضا مظلوم، حمید عبدی، زهره یوسفی
    مقدمه
    اضطراب قبل از کولپوسکوپی، موجب درد و ناراحتی در طی انجام روش می گردد. اوریکولوتراپی ممکن است جهت کاهش اضطراب مفید باشد، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر اوریکولوتراپی با سید واکاریا بر اضطراب زنان کاندید کولپوسکوپی انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی یک سو کور در سال 1396 بر روی 61 زن کاندید کولپوسکوپی مراجعه کننده به بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شد. واحد های پژوهش با تخصیص تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. در گروه مداخله، از 3 روز قبل کولپوسکوپی سیدهای واکاریا در نقاط شن من، ریلکسیشن، ترانکولایزر و آندوکرین، در یک گوش نصب و از بیمارن خواسته شد تا هر سید را به مدت 1 دقیقه، 3 بار در روز فشار دهند. در گروه پلاسبو چسب بدون سید در نقاط غیر مرتبط با اضطراب چسبانده شد. میزان اضطراب با استفاده از پرسشنامه اشپیل برگر قبل و پس از مداخله (بلافاصله قبل از کولپوسکوپی) ارزیابی شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 22) و آزمون های تی مستقل، تی زوجی، من ویتنی و ویلکاکسون انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    پس از مداخله، میانگین نمره اضطراب آشکار در گروه مداخله 9/9 ±5/44 و پلاسبو 8/7 ±2/49 بود و بین دو گروه اختلاف آماری معنی داری مشاهده شد (041/0=p). همچنین میزان اضطراب پنهان در گروه مداخله 77/8±80/43 و در گروه پلاسبو 35/8 ±9/47 بود که تفاوت آماری معنی داری بین گروه ها وجود داشت (049/0=p).
    نتیجه گیری
    با توجه به کاهش سطح اضطراب پس از مداخله، اوریکولوتراپی به عنوان یک روش مناسب، جهت کاهش اضطراب بیماران کاندید کولپوسکوپی توصیه می گردد.
    کلید واژگان: اضطراب, اوریکولوتراپی, کولپوسکوپی}
    Samaneh Jouya, Nahid Golmakani *, Seyed Reza Mazloum, Hamid Abdi, Zohreh Yousefi
    Introduction
    Anxiety before colposcopy causes pain and discomfort during the procedure. Auriculotherapy could be an effective approach to reduce anxiety. The present study aimed to evaluate the effect of auriculotherapy with vaccaria seeds on the anxiety in female colposcopy candidates.
    Methods
    This single-blind clinical trial was conducted on 61 women referring to Ghaem Hospital in Mashhad, Iran for colposcopy in 2017. The research units were selected via random allocation and classified into two groups of intervention and placebo. In the intervention group, vaccaria seeds were attached to the acupoints (shenmen, relaxation, tranquilizer, and endocrine) of the patients three days before colposcopy. The patients were asked to press each point for one minute three times a day. In the placebo group, labels without seeds were attached to unrelated points to anxiety. Anxiety levels were measured before and after the intervention (immediately before colposcopy) using Spielberger's state-trait anxiety inventory. Data analysis was performed in SPSS version 22 using independent and paired t-test, Mann-Whitney U test, and Wilcoxon test at the significance level of P
    Results
    After the intervention, mean scores of state anxiety were 44.5±9.9 and 49.2±7.8 in the intervention and placebo groups, respectively, and a significant difference was observed between the groups in this regard (P=0.041). In addition, mean score of trait anxiety were 43.80±8.77 and 47.9±8.35 in the intervention and placebo groups, respectively, showing a significant difference between the groups (P=0.049).
    Conclusion
    According to the results, auriculotherapy could effectively reduce the anxiety of the subjects after the intervention. Therefore, auriculotherapy is recommended as a beneficial approach to decrease anxiety in colposcopy candidates.
    Keywords: Anxiety, Auriculotherapy, Colposcopy}
  • حمید عبدی *، محمد جواد لیاقتدار
    هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های روانسنجی( ساختار عاملی، پایایی، و روایی) مقیاس قابلیت استخدام خودادراکی دانشجو در میان دانشجویان ایرانی می باشد. این پژوهش بر روی 185 نفر از دانشجویان سال چهارم مقطع کارشناسی رشته فنی دانشگاه اصفهان به روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی که از بین دانشکده های فنی دانشگاه اصفهان گزینش شده بودند انجام گرفت. ساختار عاملی مقیاس قابلیت استخدام خودادراکی دانشجو، با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی چهار عامل را به دست داد که 53/70 درصد از واریانس کل را تبیین می کند. به علاوه تحلیل عامل تاییدی مدل ساختار چهار عاملی مقیاس را مورد تایید قرار داد. نتایج همسانی درونی کل مقیاس و عامل های آن همگی در حد قابل قبول بودند. همبستگی بین هر یک از گویه های مقیاس با نمره کل از 51/0 تا 77/0 متغیر و همگی معنادار بوده است. ضریب روایی همگرایی از طریق همبستگی بین هر یک از عامل های مقیاس قابلیت استخدام خودادراکی دانشجو با مقیاس قابلیت استخدام برنامه درسی که به لحاظ نظری به آن مرتبط بود، مورد بررسی و تایید قرار گرفت. در مجموع یافته های حاصل از این پژوهش نشان داده است که مقیاس قابلیت استخدام خودادراکی دانشجو در نمونه ایرانی از پایایی و روایی مناسبی برخوردار است و می توان از آن در موسسات آموزش عالی بهره گرفت. همچنین می توان از طریق برنامه های آموزشی مناسب، قابلیت استخدام خودادراکی دانشجویان را ارتقا بخشید.
    کلید واژگان: قابلیت استخدام خودادراکی دانشجو, ساختار عاملی, پایایی, روایی, قابلیت استخدام برنامه درسی}
    Hamid Abdi *, Mohammad Javad Leiaghatdar
    The purpose of this study was to determine the psychometric features (Factor structure, validity and reliability) of the student self-perceived employability scale that have 22 items which developed by Rothwell et al. (2008). This research was performed among 185 senior students of technical field in Isfahan University who selected with cluster sampling method. Exploratory factor analysis released 4 factors which generally explained 70.53% of the total variance. Furthermore confirmatory factor analysis of the structure model showed that four-factor structure of the questionnaire were significant. The result showed that internal consistency of the scale and the four factors were acceptable. The correlation of each item with total score was meaningful and ranged from 0.51 to 0.77. Convergent criterion validity coefficient between each of items of student self-perceived employability scale with the curriculum employability scale that was linked theoretically was also significant. Altogether, founding of this study showed that student self-perceived employability scale have an adequate reliability and validity among Iranian samples and can be used as a valid evaluation tool in higher education institutions. It is also possible to promote student self-perceived employability through appropriate educational programs.
    Keywords: The student self-perceived employability, factor structure, reliability, validity, curriculum employability}
  • حمید عبدی، سید ابراهیم میرشاه جعفری، محمدرضا نیلی، سعید رجایی پور
    هدف پژوهش حاضر،تبیین اهداف و محتوای برنامه درسی آینده بر اساس چشم اندازها و رسالت های آموزش عالی ایران در افق 1404 است. روش تحقیق، ترکیبی( کیفی و کمی) است. جامعه آماری پژوهش حاضر، منابع بالادستی، صاحب نظران حوزه آموزش عالی کشور، و نیز اعضای هیات علمی و دانشجویان دکتری دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 95-1394 بوده اند. دربخش کیفی از نمونه گیری هدفمند و در بخش کمی از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی، و برای جمع آوری داده ها از تحلیل محتوای کیفی منابع بالادستی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. یافته های حاصل از تحلیل محتوای کیفی منابع بالادستی نشان داد جهت گیری هایی که منابع بالادستی نسبت به علم و فناوری به عنوان چشم انداز و رسالت داشته اند، جامع نگرانه و با مدنظر قرار دادن توسعه ملی صورت گرفته است و می توان آنها در سه مقوله آموزش، پژوهش و خدمات مورد بررسی و تحلیل قرار داد. نتایج حاصل از مصاحبه ها نیز نشان داد که توجه به جامعه باید به عنوان مهمترین موضوع در تدوین اهداف و محتوای برنامه درسی آموزش عالی در نظر گرفته شود. علاوه بر این، اولویت بندی اهداف و محتوای برنامه درسی توسط اعضای هیات علمی و دانشجویان دکتری نشان داد که در مولفه هدف « آموزش حقوق شهروندی» و در محتوا « توجه به نیازهای فرهنگی جامعه» به عنوان عامل های دارای اولویت نخست شناخته شده اند. در مجموع بر اساس یافته های پژوهش، می توان گفت که رویکرد و دغدغه اصلی برنامه درسی آینده آموزش عالی ایران، جامعه محوری است.
    کلید واژگان: کلمات کلیدی: آموزش عالی, برنامه درسی آموزش عالی, چشم انداز آموزش عالی, رسالت آموزش عالی, منابع بالادستی}
    Hamid Abdi, Seyed Ebrahim Mirshah Jafari, Mohammad Reza Nili, Saeid Rajaeipour
    The purpose of this study is to clarify the goal and content of future curricula of Iranian higher education based on the visions and missions defined for the country’s higher education in the horizon of 2025. The present study is conducted through a combined exploratory method and the statistical population includes upstream resources, experts in the field of higher education, as well as faculty members and PhD students of Isfahan University in the academic year of 2015-2016. In the qualitative stage, the purposeful sampling method and in the quantitative phase, appropriate stratified sampling method is employed. The data are collected through qualitative content analysis of upstream resources, semi-structured interviews and questionnaires. The findings from the analysis of the qualitative content of upstream resources showed that directions that have provided upstream resources to science and technology as a vision and mission have been comprehensive and with consideration of national development, and can also be reviewed and analyzed in three categories: education, research and service. The results of the interviews also revealed that focusing on the society should be the most important issue in the development of the goal and content of the curriculum of higher education. The results of interviews regarding the prioritization of curriculum goals and contents indicated that "citizenship rights education" and "attending to the cultural needs" are identified the priorities for goals and contents, respectively. Finally, it can be concluded that future curricula of Iranian higher education would be probably more society-oriented.
    Keywords: Higher Education, curriculum of higher education, visions of higher education, missions of higher education, upstream resources}
  • حمید عبدی، ابراهیم میرشاه جعفری*، محمدرضا نیلی، سعید رجایی پور
    آموزش عالی از نقشی کلیدی در تحقق چشم اندازهای توسعه کشور در نزد سیاست گذاران برخوردار است. این امر به طراحی چشم اندازها و رسالت هایی برای این نهاد مهم در منابع بالادستی انجامیده است. در این راستا، آینده پژوهی و تدوین سناریوهای احتمالی در جهت تحقق چشم اندازها و رسالت های آموزش عالی بسیار ضروری می نماید. علیرغم این اهمیت، ترسیم آینده های متصور درزمینه تحقق جهت گیری منابع بالادستی همواره مورد غفلت قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی آینده مطلوب آموزش عالی ایران در افق 1404 پرداخته است. پژوهش حاضر کیفی بوده و از فن سناریونویسی برای آینده نگاری بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش را منابع بالادستی و صاحب نظران حوزه آموزش عالی کشور تشکیل داده اند. روش نمونه گیری، هدفمند بوده و با مصاحبه با 14 نفر از خبرگان، اشباع نظری در داده ها حاصل گردید. ابزار جمع آوری داده ها، فرم تحلیل محتوای منابع بالادستی و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و از روش تحلیل محتوای کیفی و تحلیل تفسیری به منظور تحلیل داده ها استفاده شد. یافته های حاصل از تحلیل محتوای منابع بالادستی نشان داد که چشم اندازها و رسالت های آموزش عالی ایران را می توان در سه مقوله آموزش، پژوهش و خدمات مورد بررسی و تحلیل قرار داد و بر اساس این یافته ها و نظرات خبرگان، چهار سناریوی بازسازی گرایی، سازش گرایی، استانداردگرایی و سازنده گرایی را می توان برای آموزش عالی ایران متصور شد. پژوهش حاضر به این نتیجه انجامید که سناریوی مطلوب آموزش عالی ایران در افق 1404، سناریوی سازنده گرایی است.
    کلید واژگان: آموزش عالی, چشم انداز, رسالت, سناریو نویسی, منابع بالادستی}
  • اسماعیل جعفری، اباصلت خراسانی، حمید عبدی
    زمینه و هدف
    مدیریت کلاس درس، عامل اساسی در تحقق اثربخش فرایند یاددهی-یادگیری است. عوامل متعددی بر نحوه ی مدیریت کلاس درس توسط اعضای هیات علمی دخالت دارند. هدف پژوهش حاضر، بررسی الگوی ساختاری رابطه ی شایستگی و خودکارآمدی مدیریتی کلاس درس و نگرش مدیریت کلاس درس در اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است.
    روش بررسی
    این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بوده و آزمودنی ها شامل 92 عضو هیات علمی بوده اند. ابزارها عبارت بودند از پرسشنامه خودکارآمدی مدیریت کلاس درس مدرس (ایمر وهیکمن )، پرسشنامه شایستگی مدرس (سیکلر و همکاران )، و پرسشنامه نگرش ها و باورها در کنترل کلاس درس ( مارتین و همکاران) که بین اعضای هیات علمی از طریق نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های همبستگی، تحلیل رگرسیون و مدل یابی معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای SPSS-22 و Amos-22 استفاده شد.
    یافته ها
    یافته ها حاکی از همبستگی معنی دار بین شایستگی، خودکارآمدی مدیریت کلاس، نگرش مدیریت کلاس و عوامل دموگرافیک (تجربه ی تدریس و مرتبه ی علمی) با یکدیگر است (01/0P<). یافته ها همچنین نشان داد که شایستگی اعضای هیات علمی می تواند نگرش مدیریت کلاس درس را پیش بینی نماید (01/0P<). بر اساس الگوی معادله ساختاری، میزان پیش بینی نگرش مدیریت کلاس درس از طریق شایستگی 56/0Gamma= است.
    نتیجه گیری
    اعضای هیات علمی دانشگاه می توانند با رشد شایستگی در تدریس و ارتقای خودکارآمدی مدیریتی، به بهبود و تقویت نحوه ی مدیریت و اداره ی کلاس درس خود بپردازند.
    کلید واژگان: شایستگی, خودکارآمدی مدیریت کلاس, نگرش مدیریت کلاس, اعضای هیات علمی, الگوی معادلات ساختاری}
    Esmail Jafari, Abasalt Khorasani, Hamid Abdi
    Background And Objective
    Classroom management is key factor in achieving to effective teaching-learning process. There are several factors involved in the management of the classroom by faculty members. The purpose of this study was to investigate the structural model of competence, self-efficacy related to classroom management, and classroom management attitudes in the faculty members of Isfahan University of Medical Science at 2013- 2014 academic years.
    Materials And Methods
    This research was descriptive-correlational and the subjects consisted of 92 faculty members. Instruments were Perceived Self-Efficacy in Classroom Management scale (Emmer and Hickman ,1991), Teacher Competency Scale (Seker et al, 2004), and the Attitudes and Beliefs on Classroom Control (ABCC) Inventory (Martin et al., 1998) that distributed among faculty members through proportional stratified sampling. Data were analyzed by correlation, regression analysis and structural equation modeling using SPSS 22 and Amos 22 software.
    Results
    Results showed a significant correlation between competence, self-efficacy of classroom management, the attitudes and beliefs on classroom control, and demographic factors (teaching experience and degree) with together (p
    Conclusion
    Faculty members of the university can improve and strengthen the management and administration of their classroom by developing their competence in teaching and improving their managerial self-efficacy.
    Keywords: Competence, Self-efficacy, Classroom management attitude, Faculty members, Structural equation modeling}
  • محمدرضا نیلی، حمید عبدی *
    مقدمه
    نوع رویکرد مطالعه و یادگیری دانشجویان، در میزان رضایت از دوره و پیشرفت تحصیلی نقش دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه رویکرد مطالعه عمل فکورانه با رضایت از دوره آموزشی و پیشرفت تحصیلی انجام گرفته است.
    روش
    این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان پرستاری ترم سوم، پنجم و هفتم دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، و نمونه پژوهش شامل نمونه در دسترس در این مقطع زمانی(187 نفر) بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد رویکرد مطالعه عمل فکورانه متشکل از 25 سوال، و یک گویه کلی به منظور سنجش رضایت کلی از دوره، و از معدل دانشجویان برای پیشرفت تحصیلی استفاده شده است . برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و استنباطی(ضرایب همبستگی، تحلیل واریانس، و آزمون t مستقل) استفاده گردید.
    یافته ها
    بین رویکرد مطالعه عمل فکورانه و متغیرهای پیشرفت تحصیلی و رضایت از دوره همبستگی معنی داری وجود داشت(0/001= p). این رابطه بین رضایت از دوره و پیشرفت تحصیلی نیز دیده شده است(0/001= p). یافته ها همچنین نشان داد که با بالا رفتن ترم تحصیلی، همبستگی بین مولفه های مذکور افزایش یافته است.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این پژوهش، رشد مطالعه عمل فکورانه می تواند برای مواجهه با دشواری های نظری آموزش پرستاری و آمادگی در راستای مواجهه با پیچیدگی های محیط بالینی در پرستاران موثر باشد. بنابراین دست اندرکاران و برنامه ریزان آموزشی حوزه آموزش پرستاری می بایست با اتخاذ راهبردهای آموزشی، سعی در ارتقای این مهارتها در دانشجویان خود و ارتقای سلامت در جامعه داشته باشند.
    کلید واژگان: مطالعه عمل فکورانه, رضایت از دوره آموزشی, پیشرفت تحصیلی, دانشجویان پرستاری, محیط بالینی, سلامت}
    Mr Nilli, H. Abdi*
    Introduction
    Type of students ’ studying and learning approaches play a role in student's satisfaction of course and academic achievement. The purpose of this study was to determine the relationship between study approach to Deliberative practice and Course Satisfaction and Academic Achievement .
    Method
    The method of the study was descriptive- correlation. The statistical population included all the third, fifth and seventh semesters nursing undergraduate students of Isfahan University of Medical Science, and the statistical sample (n=187) was selected through convenient sampling. The data were collected by Questionnaire of Study Approach to Deliberative Practice that includes 25 items and developed by Duvivier & et al (2011), a general item to measure overall satisfaction of the course, and the students average. For data analysis, descriptive and inferential statistics (correlation coefficients, ANOVA, Independent t-test) was used.
    Result
    There was a statistically significant correlation between study approach to deliberative practice and Course Satisfaction and academic achievement (p=0.001). This correlation was also observed between Course Satisfaction and academic achievement (p=0.001, r=0.74). The results also showed that With increase in semester of nursing students, the correlation between components were too increased.
    Conclusion
    The results of this study can be used to deal with theoretical problems of nursing education and preparation to deal with the complexity of the clinical environment. Therefore, policymakers and educational planners of nursing education should with adopting educational strategies, trying to improve the skills of their students and health promotion in the community.
    Keywords: Deliberative Practice Study, Course Satisfaction, Academic Achievement, Nursing Students, Clinical environment, Health}
  • علی پورصفر، سیدعلی سیادت، رضا هویدا، سعید رجایی پور، حمیدرضا عریضی، حمید عبدی *، صالحه پیریایی
    هدف مطالعه حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی(پایایی و روایی) مقیاس کیفیت تدریس استادان از دیدگاه دانشجویان دانشگاه گیلان بود. در این پژوهش 407 نفر از دانشجویان سال آخر دوره کارشناسی به روش نمونه گیری خوشه ایاز میان چهار دانشکده(علوم انسانی، علوم پایه، کشاورزی و معماری و هنر) گزینش شدند. نتایج همسانی درونی کل مقیاس و عاملهای پنج گانه (تدریس مناسب، اهداف روشن، ارزیابی مناسب، تکالیف مناسب و مهارتهای عمومی) در حد قابل قبول بودند. همبستگی بین هر یک از گویه های مقیاس با نمره کل از 53/ 0 تا 74/ 0 متغیر و همگی معنادار بود. تحلیل عامل تاییدی گویه ها نشان داد که تمام گویه ها بار عاملی معنادار بر عوامل خود دارند و ساختار پنج عاملی پرسشنامه تایید شد. ضریب روایی ملاکی همزمان از طریق همبستگی بین هر یک از عاملهای مقیاس تجربه دوره آموزشی با متغیر ملاک؛ یعنی مقیاس ارزشیابی دانشجویان از کیفیت آموزشی مارش که به لحاظ نظری به آن مربوط بود، معنادار بود. در مجموع، یافته های به دست آمده از پژوهش نشان داد که مقیاس پنج عاملی تجربه دوره آموزشی دانشجو را می توان به عنوان ابزار ارزشیابی معتبری در دانشگاه های ایران نیز استفاده کرد.
    کلید واژگان: ارزشیابی تدریس, کیفیت تدریس, تجربه دوره آموزشی, پایایی و روایی سازه, ادراک دانشجویان}
    Ali Poursafar, Seied Ali Seiadat, Reza Hoveida, Saied Rejaie Pour, Hamid Reza Oreizi, Hamid Abdi*, Salehe Pirreiaie
    The purpose of this study was to evaluate the psychometric properties (validity and reliability) of Psychometric properties (validity and reliability) of faculty members teaching criterion quality in Guilan University from student's perspectives. Sample included 407 senior bachelor students in four colleges (Humanities, Sciences, Agriculture, and Architecture and Arts) at the Guilan University-who were randomly selected using cluster sampling method. The results of internal consistency of scale and five factors (Good Teaching, Clear Goals and Standards, Appropriate Assessment, Appropriate Workload, Generic Skills) were acceptable. The correlation of each of items with total score was significant and ranged from 0.53 to 0.74. Confirmatory factor analysis of all variables showed that all the variables have significant load factor on their own factor, and Five-factor structure of the questionnaire was approved. Concurrent criterion validity coefficient between each of the variables of Course Experience Scale- that was linked theoretically with the Marsh's (1987) criterion variables (the Student's Evaluations of Educational Quality Instrument) was significant. Altogether, founding of this study showed that five-factor scale of the Course Experience Questionnaire (CEQ) can be used as a valid evaluation tool in Iran's universities.
    Keywords: Assessing teaching, Teaching quality, Course teaching}
  • نظام الدین قاسمی*، مهدی ربیعی، نجمه کلانتری، حمید عبدی
    اهداف
    مقیاس سبک های یادگیری کلب به عنوان یکی از مقیاس های معتبر در زمینه سنجش سبک های تجربی یادگیری، در پژوهش های متعددی استفاده شده و روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های روان سنجی و روایی و پایایی مقیاس سبک های یادگیری کلب نسخه 1/3 در بین دانشجویان ایرانی بود.
    روش ها
    در این پژوهش توصیفی- تحلیلی، 1037 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 91-1390 به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای از چهار دانشکده علوم انسانی، فنی- مهندسی، هنر و پزشکی و از 8 رشته تحصیلی انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مقیاس اصلاح شده سبک های یادگیری کلب و مقیاس سبک های یادگیری وارک بود. برای تعیین پایایی از روش آلفای کرونباخ، ضریب گاتمن و ضرایب همبستگی و برای تعیین روایی از روایی همزمان و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی به کمک نرم افزار SPSS 19 و AMOS 5 استفاده شد.
    یافته ها
    بین شیوه های یادگیری وارک و شیوه های یادگیری کلب رابطه معنی دار وجود داشت. آلفای کرونباخ و ضریب گاتمن برای شیوه های یادگیری تجربه عینی 71/0 و 73/0، مشاهده تاملی 71/0 و 73/0، مفهوم سازی انتزاعی 92/0 و 89/0 و آزمایشگری فعال 90/0 و 90/0 به دست آمد. تحلیل عاملی اکتشافی، 4 عامل را استخراج کرد که 76% واریانس کل را تبیین می کردند و تحلیل عاملی تاییدی آنها را تایید نمود. سبک های یادگیری برحسب جنسیت تفاوتی نداشتند، ولی برحسب رشته تحصیلی تفاوت معنی دار داشتند.
    نتیجه گیری
    مقیاس سبک های یادگیری کلب در نمونه ایرانی از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است و می توان آن را در موارد ضروری به کار برد.
    کلید واژگان: سبک یادگیری کلب, ساختار عاملی, روایی, پایایی}
    Ghasemi N. *, Rabiei M., Kalantari N., Abdi H
    Aims
    Kolb Learning Style Inventory as one of the valid scales for the experimental measurement of learning styles is used in numerous studies and its validity and reliability have confirmed. The present study aimed to examine the psychometric properties and reliability and validity of Kolb Learning Style Inventory Version 3.1 (KLSI-V3.1-2005) in Iranian students.
    Methods
    In this descriptive-analytical study 1037 Bachelor degree students of Isfahan University were selected from Humanities, Engineering, Arts, and Medicine faculties of 8 fields by multi-stage random sampling in 2011-12. Data gathered by modified Kolb Learning Style Inventory and VARK Learning Styles Inventory. To evaluate reliability, Cronbach's alpha coefficient, Guttmann and correlation coefficients and assessing validity was applyed by concurrent validity, exploratory and confirmatory factor analysis using SPSS 19 and AMOS 5 software.
    Findings
    There was a correlation between VARK and Kolb learning styles. Cronbach's alpha Gutman coefficient was obtained 0.71 and 0.73 for concrete experience, 0.71 and 0.73 for reflective observation, 0.92 and 89.0 for abstract conceptualization and 90.0 and 90.0 for active experimentation. Exploratory factor analysis extracted four factors that were explained 76% of total variance and confirmed their confirmatory factor analysis. Learning styles were not different in terms of gender, but were significantly difference in terms of educational field.
    Conclusion
    Kolb Learning Style Inventory has appropriate validity and reliablity in Iranian sample and can be used in emergency cases.
    Keywords: Learning, Education, Students}
  • حمید عبدی*، محمدرضا نیلی
    مقدمه
    رویکردهای مطالعه شامل افکار و رفتارهای پنهان و آشکاری است که از طریق مداخلات آموزشی می توان آنها را تغییر داد. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه تجربه دوره آموزشی و رویکرد مطالعه عمل فکورانه در دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گرفت.
    روش ها
    این مطالعه توصیفی- همبستگی در نیمسال دوم سال تحصیلی 93-1392 اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان پرستاری ترم سوم، پنجم و هفتم بود. نمونه پژوهش شامل نمونه در دسترس در این مقطع زمانی(187 نفر) بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه تجربه دوره آموزشی و پرسشنامه رویکرد مطالعه عمل فکورانه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی و استنباطی(ضرایب همبستگی، تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون خطی) استفاده گردید.
    نتایج
    در نهایت تعداد 123 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. میانگین نمره تجربه دوره آموزشی در بین دانشجویان 26/02±122/29(از مجموع 180نمره) و میانگین نمره رویکرد مطالعه عمل فکورانه دانشجویان 17/18±89/74 (از مجموع 125 نمره) بود. بین تجربه دوره آموزشی و رویکرد مطالعه عمل فکورانه در دانشجویان همبستگی معناداری مشاهده شد (p=0.001، r=0.95). یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که از بین مولفه های پیش بین (تجربه دوره آموزشی و مولفه های آن)، تنها مولفه استقلال از توان پیش بینی مناسبی برای مطالعه عمل فکورانه برخوردار است (0/001 =p).
    نتیجه گیری
    باتوجه به رابطه تجربه دوره آموزشی و میزان بهره گیری از مطالعه عمل فکورانه پیشنهاد می گردد برنامه ریزان و مدرسین پرستاری به این مساله توجه بیش تری مبذول نمایند.
    کلید واژگان: تجربه دوره آموزشی, رویکرد مطالعه عمل فکورانه, دانشجویان پرستاری}
    Hamid Abdi *, Mohammad Reza Nilli
    Introduction
    Approaches to studying include explicit and implicit thoughts and behaviors which could be modified by educational interventions. The purpose of this study was to determine the relationship between course experience and deliberate practice study approach among nursing students in Isfahan University of Medical Sciences.
    Methods
    This descriptive-correlational study was performed on all the third, fifth and seventh semester undergraduate nursing students of Isfahan University of Medical Sciences in 2013-14 academic years. The participants (n=187) were selected through convenient sampling. Data collection tools were Course Experience questionnaire and Deliberate Practice Study Approach questionnaire. The collected data were analyzed using descriptive and inferential statistics (correlation coefficients, ANOVA, and linear regression analysis).
    Results
    Ultimately, 123 questionnaires were analyzed. The mean score of course experience was 122.29±26.02 (out of 180), and the mean score of deliberate practice study approach was 89.74±17.18 (out of 125). There was a significant correlation between course experience and deliberate practice study approach (p=0.001, r=0.95). The multiple regression analysis also showed that among predictive components (course experience and its components), only the independent component could appropriately predict deliberate practice study approach (P=0.001).
    Conclusion
    According to the correlation between course experience and use of deliberate practice study approach, it is suggested that nursing teachers and planners pay special attention to this issue.
    Keywords: Course experience, deliberate practice study approach, nursing students}
  • حمید عبدی، سید ابراهیم میرشاه جعفری، احمدرضا نصر، نظام الدین قاسمی
    مقدمه
    آگاهی فراشناختی به منظور پذیرش و کاربست نوآوری های آموزشی حیاتی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه آگاهی فراشناختی اعضای هیات علمی و آموزش تفکر سطح بالا به دانشجویان در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 89- 1388 انجام گرفت.
    روش ها
    این پژوهش توصیفی- همبستگی دارای دو جامعه آماری بود. جامعه اول، اعضای هیات علمی تمام وقت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که از این تعداد 36 عضو هیات علمی به روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. جامعه دیگر، کلیه دانشجویان سال دوم و سوم کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که تعداد 360 نفر از آنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارها عبارت بود از پرسشنامه آگاهی فراشناختی که بین نمونه آماری اعضای هیات علمی توزیع گردید و پرسشنامه محقق ساخته آموزش تفکر سطح بالا که توسط دانشجویان حاضر در نمونه تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها، با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی (ضرایب همبستگی و تحلیل رگرسیون خطی) انجام گردید.
    نتایج
    یافته ها حاکی از همبستگی معنادار بین آگاهی فراشناختی اعضای هیات علمی و آموزش تفکر سطح بالا به دانشجویان بود(01/0> p و 81/0r=). لیکن این ویژگی با سن و سابقه تدریس افزایش نمی یافت. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که آگاهی فراشناختی به همراه دو مولفه اصلی آن (دانش فراشناختی و تنظیم شناختی) با هم می توانند 85/0 واریانس آموزش تفکر سطح بالا را تبیین نمایند (01/0> p).
    نتیجه گیری
    نتایج بیان گر آن است که آگاهی فراشناختی اعضای هیات علمی علوم پزشکی با عملکرد آنها در ارائه آموزش تفکر سطح بالا مرتبط است. در این راستا، لازم است سیاست هایی جهت آموزش آگاهی ها و مهارت های فراشناختی به اعضای هیات علمی در دستور کار موسسات آموزش عالی قرار گیرد.
    کلید واژگان: آگاهی فراشناختی, آموزش تفکر سطح بالا, اعضای هیات علمی, دانشجویان}
    Hamid Abdi, Seied Ebrahim Mirshah Jafari, Ahmad Reza Nasr, Nazam Addin Ghasami
    Introduction
    Metacognitive awareness is crucial to the adoption and application of proven educational initiatives. The purpose of this study was to determine the relationship between meta-cognitive awareness of faculty members, and higher order thinking instruction to students in Isfahan University of Medical Science within 2009- 2010 academic years.
    Methods
    This descriptive- correlation study included two study populations. The first one was full-time faculty members of Isfahan University of Medical Science out of which 36 were selected using proportional stratified sampling. The other population was second and third year undergraduate students of Isfahan University of Medical Sciences out of whom 360 were selected by simple random sampling. The data gathering instruments were Met-cognitive Awareness Inventory (MAI) distributed among faculty members, and Higher Order Thinking Instruction Questionnaire (HOTIQ) developed by the authors of this study and completed by students under investigation. For data analysis, descriptive and inferential statistics (correlation coefficients and linear regression analysis) were used.
    Results
    The findings showed that there was a significant correlation between faculties’ meta-cognitive awareness and the higher order thinking instruction to students (P<0.01, r= 0.81). But this feature does not increase with age and teaching experience. The findings of regression analysis also showed that meta-cognitive awareness along with its two components (metacognitive knowledge and cognitive regulation) can explain 0.85 percent of variance in higher order thinking instruction (P<0.01).
    Conclusion
    The results indicate that the metacognitive awareness of faculty members is related to higher order thinking instruction to students. Accordingly, teaching metacognitive shills and awareness to faculty members must be placed in the plans of higher education institutions.
    Keywords: Meta, cognitive knowledge, higher order thinking instruction, faculty members, students}
  • حمید عبدی، احمدرضا نصر، سید ابراهیم میرشاه جعفری، مهدی ربیعی
    هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه دانش فراشناختی و تدریس اثربخش اعضای هیات علمی دانشگاه های دولتی شهر اصفهان در سال تحصیلی 88-87 است. این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود و آزمودنی ها 82 عضو هیات علمی که از طریق نمونه گیر طبقه ای نسبی و 820 دانشجو انتخاب شده بودند. ابزارها عبارت بود از پرسشنامه آگاهی فراشناختی که میان اعضای هیات علمی از طریق نمونه گیری طبقه ای نسبتی توزیع گردید، و پرسشنامه نشانگرهای تدریس اثربخش که توسط دانشجویان اعضای هیات علمی حاضر در نمونه توزیع شد. یافته ها حاکی از همبستگی معنا دار بین دانش فراشناختی و تدریس اثربخش است. نتایج همبستگی بین مولفه های دانش فراشناختی و تدریس اثربخش با عوامل مردم شناختی سن و سنوات تدریس معنا دار نبود(05/0P>). همچنین تفاوت بین مرتبه های علمی در هر دو مولفه دانش فراشناختی و تدریس اثربخش معنا دار نبود(05/0P>). یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که مولفه دانش فراشناختی به همراه خرده مقیاس های آن با هم می توانند 022/0 درصد واریانس تدریس اثربخش را تبیین کنند.
    کلید واژگان: دانش فراشناختی, تدریس اثربخش, اعضای هیات علمی, دانشجویان, دانشگاه}
    The purpose of this study was to determine the relationship meta-cognitive knowledge, and effective teaching of public universities faculty members in city of Isfahan at the 1387-88 school year. This study was descriptive- correlation. Subjects were 82 faculty members (59 male and 23 female) and 820 students(468 male and 352 female). The instruments were Met-cognitive Awareness Inventory(MAI) that distributed among faculty members through proportional stratified sampling, and Effective‌‌ Teaching Indicators Questionnaire(ETIQ) that completed by students of selected faculty members through simple random sampling. The finding showed that there were significant correlation between the meta-cognitive knowledge scale scores and the effective teaching scale scores (P<0/01).). Result of correlations between the meta-cognitive knowledge scale scores and the effective teaching scale scores with demographic elements showed that there weren’t significant correlation between the meta-cognitive knowledge scale scores and the effective teaching scale scores with age and (teaching experience)(P>0/05). The difference between degrees wasn’t also significant in the both of meta-cognitive knowledge and effective teaching scales (P>0/05). The finding of analysis of regression also showed that meta-cognitive knowledge scale scores explain only 0/022 percent of variance in the effective teaching (P<0.01).
    Keywords: Meta, cognitive knowledge, effective teaching, Faculty members, Students, University}
  • حمید عبدی، سید ابراهیم میر شاه جعفری
    پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین کیفیت خودارزیابی شناختی اعضای هیئت علمی و کیفیت ارزشیابی از دانشجویان در دانشگاه های دولتی شهر اصفهان در سال تحصیلی 88-1387 پرداخته است. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بوده و جامعه آماری آن کلیه اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه های صنعتی، اصفهان، علوم پزشکی، و هنر هستند. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی، بین 82 نفر به عنوان حجم نمونه، پرسشنامه خودگزارشی آگاهی فراشناختی چراو و دینینسون (1994) پخش شد. همچنین 820 نفر از دانشجویان نسبت به تکمیل پرسشنامه ارزیابی عملکرد تدریس اعضای هیئت علمی منتخب اقدام کردند. نتایج حاکی از همبستگی معنادار بین کیفیت خودارزیابی شناختی اعضای هیئت علمی و کیفیت ارزشیابی آنها از دانشجویان است (01/0p<). نتایج همچنین نشان داد که تفاوت معناداری در بین دانشگاه های دولتی شهر اصفهان از نظر میزان برخورداری اعضای هیئت علمی از خودارزیابی شناختی و کیفیت ارزشیابی از دانشجویان وجود دارد (01/0p<). نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون نیز نشان داد خودارزیابی شناختی اعضای هیئت علمی می تواند 013/0 واریانس کیفیت ارزشیابی از دانشجویان را تبیین کند(01/0p<).
    کلید واژگان: خودارزیابی شناختی, ارزشیابی, اعضای هیئت علمی, دانشجویان, دانشگاه}
    H. Abdi, S. E. M.Jafari, A.R. Nasr
    The purpose of this study was to determine the relationship between cognitive self evaluation skills of faculty members, and quality of students evaluation among public universities in the city of Isfahan in the academic year 1387-88.The subjects of the study were 82 faculty members (59 males and 23 females) and 820 students(468 males and 352 females). The instruments used were the Met-cognitive Awareness Inventory(MAI) which was distributed among faculty members, and the Teaching Performance Questionnaire(TPQ) which was completed by students of the selected faculty members. The results showed that there were significant correlations between the cognitive self-evaluation scale scores and the evaluation of students scale scores (P<0/01). The difference between faculty members of public universities in the city of Isfahan was also significant in both the cognitive self-evaluation and evaluation of students scales (P<0.01). In addition, results of the regression analysis showed that cognitive self-evaluation scale scores explain 0/013 percent of variance in evaluation of students (P<0.01).
  • از حسابداری تاERP
    حمید عبدی
    مترجم: حمید عبدی
    برای برخی شرکت های کارآفرین (entrepre-neurial) که در تندباد رشد سریع قرار دارند، ماندن با یک سامانه حسابداری که به سرعت شکل گرفته و غیر قابل تغییر می شود، در حالیکه تجارت گسترش می یابد، می تواند آسیب های جبران ناپذیری را موجب شود. ممکن است این شرکت ها متوجه شوند که سامانه تعبیه شده توسط یک فروشنده سامانه های حسابداری، میزان رشد را بخصوص در مورد شرکت های تولیدی کند می کند. شرکت های تولیدی باید یک سامانه ERP را در اسرع وقت و به محض اینکه بودجه و منابع مالی به آنها اجازه می دهد، بکار گیرند.
    کلید واژگان: سامانه های حسابداری, ERP تولیدی بنگاه اقتصادی}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال