به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب خیرالله حسین زاده

  • محسن گل پرور*، خیرالله حسین زاده، مایده عابدینی، آرزو اشجع
    این پژوهش با هدف بررسی الگوی ساختاری روابط بین نقض قرارداد روان شناختی با تعهد سازمانی، ترک خدمت، رضایت شغلی و رفتارهای انحرافی اجرا شد. روش پژوهش همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش کارکنان یک شرکت صنعتی در شیراز بودند که از میان آن ها 300 نفر از طریق سهل الوصول انتخاب شدند. ابزارهای سنجش، پرسشنامه نقض قرارداد روان شناختی (تک لیب و همکاران، 2005)، پرسشنامه تعهد سازمانی (اسپیر و ون کاتش، 2002)، پرسشنامه رضایت شغلی (اسپکتور، 1985)، پرسشنامه ترک خدمت (تک لیب و همکاران، 2005) و پرسشنامه رفتارهای انحرافی (بنت و رابینسون، 2000) بود. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون، الگو سازی معادله ساختاری و تحلیل واسطه ای تحلیل شد. یافته ها نشان داد نقض قرارداد روان شناختی، 1/7 درصد از واریانس تعهد سازمانی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی، 7/16 درصد از واریانس ترک خدمت، تعهد سازمانی، 3/20 درصد از واریانس رضایت شغلی و ترک خدمت نیز 3/4 درصد از واریانس رفتارهای انحرافی را تبیین می نمایند. تحلیل واسطه ای نیز نشان داد که تعهد سازمانی متغیر واسطه ای کامل برای رابطه نقض قرارداد روان شناختی با رضایت شغلی و رضایت شغلی نیز متغیر واسطه ای پاره ای برای رابطه بین تعهد سازمانی با ترک خدمت است. در پایان، با توجه به محدود بودن تعمیم پذیری نتایج این پژوهش به سازمان های صنعتی، پیشنهاد می شود که سازمان ها نباید تعهدات خود نسبت به کارکنان را به صورت یک طرفه نقض نمایند.
    کلید واژگان: قرارداد روان شناختی, تعهد سازمانی, ترک خدمت, رضایت شغلی, رفتارهای انحرافی}
    M. Golparvar *, Kh Hosseinzadeh, M. Abedini, A. Ashja
    This research was conducted with the purpose of studying the structural model of the relationships of psychological contract violation with organizational commitment، turnover، job satisfaction and deviant behaviors. Research method was correlation and the statistical population were male employees of an industrial company in Shiraz city، from among which 300 employees were selected using convenience sampling. Assessment instruments consisted of Psychological Contract Violation Questionnaire (Tekleab etal، 2005)، Organizational Commitment Questionnaire (Speier & Vankatesh، 2002)، Job Satisfaction Questionnaire (Spector، 1985)، Turnover Questionnaire (Tekleab etal، 2005) and Deviant Behavior Questionnaire (Bennett & Robinson، 2000). Data was analyzed using Pearson’s correlation coefficient، structure equation modeling (SEM) and mediation analysis. Findings showed that psychological contract violation explained 7. 1 percent of organizational commitment variance، organizational commitment and job satisfaction explained 16. 7 percent of turnover variance، organizational commitment explained 20. 3 percent of job satisfaction variance and turnover explained 4. 3 percent of deviant behavior variance. Mediation analysis showed that organizational commitment played the complete mediator variable in the relation of psychological contract violation with job satisfaction and job satisfaction was the partial mediator variable in the relation of organizational commitment with turnover. Finally with regard to the limitation of generalization of current research results it is suggested to industrial organizations that they should not violate their obligations to employees in anyway.
    Keywords: psychological contract violation, organizational commitment, turnover, job satisfaction, deviant behavior}
  • محسن گل پرور، اصغر آقایی، خیرالله حسین زاده
    این پژوهش با هدف بررسی الگوی ساختاری تناسب فرد شغل با فرسودگی هیجانی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی اجرا شد. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری پژوهش کارکنان شرکت لاستیک دنا (800 نفر) بودند که از میان آنها با استفاده از نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه تناسب فرد شغل و پرسشنامه فرسودگی هیجانی (مولکی و همکاران، 2006)، پرسشنامه رضایت شغلی (اسپکتور، 1985) و پرسشنامه تعهد سازمانی (اسپیر و ون کاتش، 2002) بودند. تحلیل داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون، الگوسازی معادله ساختاری (SEM) و تحلیل واسطه ای انجام شد. یافته ها نشان داد تناسب فرد شغل با فرسودگی هیجانی رابطه منفی و معنادار (01/ 0 P<)، اما با رضایت شغلی و تعهد سازمانی رابطه مثبت و معنادار (01/0 P<) دارد. فرسودگی هیجانی نیز با رضایت شغلی و تعهد سازمانی رابطه منفی و معناداری (01/ 0 P<) دارد. نتایج الگوسازی معادله ساختاری همراه با تحلیل واسطه ای نشان داد؛ فرسودگی هیجانی نقش متغیر واسطه ای پاره ای را در رابطه تناسب فرد شغل با رضایت شغلی و همچنین رضایت شغلی نیز نقش متغیر واسطه ای کامل را در رابطه فرسودگی هیجانی با تعهد سازمانی ایفا می کند.
    کلید واژگان: تناسب فرد, شغل, فرسودگی هیجانی, رضایت شغلی, تعهد سازمانی}
  • محسن گل پرور، خیرالله حسین زاده، اصغر آقایی
    هدف از اجرای این پژوهش بررسی الگوی روابط بین رضایت شغلی و تعهد سازمانی با فرسودگی هیجانی، تمایل به ترک خدمت و رفتارهای انحرافی بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان مرد یک کارخانه صنعتی و تولیدی در شهر شیراز بودند که از میان آنها، 300 نفر به شیوه ی نمونه گیری سهل الوصول انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ترک خدمت، پرسشنامه رفتارهای انحرافی، پرسشنامه فرسودگی هیجانی و پرسشنامه های رضایت شغلی و تعهد سازمانی بودند. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش از طریق ضریب همبستگی پیرسون، مدل سازی معادله ساختاری (SEM) و تحلیل رگرسیون واسطه ای مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از مدل سازی معادله ساختاری (SEM) نشان داد که؛ 1. فرسودگی هیجانی، 18 درصد از واریانس رضایت شغلی و رضایت شغلی، 20 درصد از واریانس تعهد سازمانی را تبیین می نمایند. 2. بدنبال آن تعهد سازمانی و فرسودگی هیجانی، 5/17 درصد از واریانس ترک خدمت و ترک خدمت و فرسودگی هیجانی 7/11 درصد از واریانس رفتارهای انحرافی را تبیین نمودند. 3.تحلیل رگرسیون واسطه ای نیز نشان داد که رضایت شغلی متغیر واسطه ای کامل در رابطه فرسودگی هیجانی با تعهد سازمانی و تعهد سازمانی نیز متغیر واسطه ای کامل در رابطه رضایت شغلی با ترک خدمت است. بالاخره ترک خدمت نیز متغیر واسطه ای کامل در رابطه ی تعهد سازمانی با رفتارهای انحرافی بود. یافته های حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که فرسودگی هیجانی با ارتباطاتی فراگیر، همزمان باعث تضعیف رضایت شغلی و تعهد سازمانی و تقویت تمایل به ترک خدمت و رفتار های انحرافی می شود.
    کلید واژگان: رضایت شغلی, تعهد سازمانی, فرسودگی هیجانی, تمایل به ترک خدمت, رفتارهای انحرافی}
  • محسن گل پرور، زهرا جوادیان، خیرالله حسین زاده
    هدف
    این پژوهش با هدف بررسی الگوی ساختاری روابط بین عدالت سازمانی، رهبری اخلاقی، مبادله رهبر - عضو، حمایت سازمانی ادراک شده و قرارداد روانی اجرا گردید.
    روش
    پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش کارکنان مرد یک کارخانه صنعتی و تولیدی بودند،که از میان آن ها،300نفر به شیوه ی نمونه گیری سهل الوصول انتخاب شدند. ابزار های سنجش شامل پرسشنامه های رهبری اخلاقی(راولد،2008)، عدالت تعاملی و رویه ای، حمایت سازمانی ادراک شده، قرارداد روانی(تک لیب و همکاران،2005)و مبادله رهبر- عضو(اسکاندیورا و همکاران،1986)بودند.داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون، الگو سازی معادله ساختاری (SEM) و تحلیل واسطه ای تحلیل شد.
    یافته ها
    یافته ها نشان داد، رهبری اخلاقی،7/16درصد از واریانس عدالت تعاملی، رهبری اخلاقی و عدالت تعاملی،49درصد از واریانس مبادله رهبر- عضو، عدالت تعاملی،2/16درصد از واریانس عدالت رویه ای، عدالت تعاملی و عدالت رویه ای،38درصد از واریانس حمایت سازمانی ادراک شده و بالاخره عدالت رویه ای و حمایت سازمانی ادراک شده نیز2/26درصد از واریانس قراردد روانی را تبیین می نمایند.
    نتیجه گیری
    نتایج این تحقیق حاکی از آن است که از طریق تقویت عدالت سازمانی،رهبری اخلاقی، مبادله رهبر– عضو و حمایت سازمانی می توان قرارداد روانی را تقویت نمود.
    کلید واژگان: رهبری اخلاقی, عدالت سازمانی, مبادله عضو, رهبر, حمایت سازمانی, قرارداد روانی}
    Mohsen Golparvar, Zahra Javadian, Kheirollah Hosseinzadeh
    Aim
    This correlation-based study was to study the model of relationships between organizational justice, ethical leadership, leader-member exchange, perceived organizational support and psychological contract.
    Method
    The statistical population included the male employees of an industrial and production company, out of which a sample of300employees was selected using convenience sampling. Assessment instruments were as follows: Ethical Leadership Questionnaire, Interactional and Procedural Justice, Perceived Organizational Support and Psychological Contract, Leader-Member Exchange. Data were analyzed using Pearson correlation coefficient, structure equation modeling(SEM)and mediation analysis.
    Results
    Findings revealed that, ethical leadership, accounted for16.7percent of the interactional justice variance, ethical leadership and interactional justice, accounted for49percent of the leader-member exchange variance, interactional justice, accounted for16.2percent of the procedural justice variance, interactional justice and procedural justice, accounted for38percent of the perceived organizational support variance and finally, procedural justice and perceived organizational support, accounted for26.2percent of the psychological contract variance, respectively.
  • محسن گل پرور، خیرالله حسین زاده
    هدف
    هدف این پژوهش تعیین الگوی ارتباط عدم تناسب فرد- شغل با فرسودگی هیجانی و تمایل به ترک خدمت به عنوان شواهدی برای الگوی استرس- نامتعادلی- جبران بود.
    روش
    روش پژوهش همبستگی (تحلیل ماتریس کو واریانس) و جامعه آماری 800 نفر کارکنان مرد دوشیفت کاری شرکت لاستیک دنا در پائیز 1388 بودند که از بین آن ها 300 نفر به شیوه سهل الوصول انتخاب شدند و به پرسشنامه های تمایل به ترک خدمت تک لیب و همکاران (2005)، عدم تناسب فرد- شغل و فرسودگی هیجانیمولکی و همکاران (2006) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، الگوسازی معادله ساختاری و تحلیل میانجی تحلیل شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد رابطه عدم تناسب فرد- شغل با فرسودگی هیجانی و تمایل به خدمت مثبت و معنادار است. الگوی ساختاری پژوهش نیز مشتمل بر پیوند مستقیم میان عدم تناسب فرد-شغل با فرسودگی هیجانی و تمایل به ترک خدمت و پیوند مستقیم فرسودگی هیجانی با تمایل به ترک خدمت بود. تحلیل میانجی، در رابطه با عدم تناسب فرد-شغل با تمایل به ترک خدمت از نقش میانجیگر پاره ای فرسودگی هیجانی حمایت نمود.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج این پژوهش در مورد تایید نسبی الگوی استرس- نامتعادلی- جبران، لازم است برای پیشگیری از فرسودگی هیجانی و ترک خدمت، تناسب فرد- شغل محور برنامه ریزی ها قرار گیرد.
    کلید واژگان: استرس, تمایل به ترک خدمت, عدم تناسب فرد, شغل, فرسودگی هیجانی}
    M. Golparvar, Kh. Hosseinzadeh
    Aim
    This research was conducted with the purpose of investigating the model of relationship between job-person unfit with emotional exhaustion and turnover intentions as the evidences for model of stress - unequilibrium- compensation.
    Method
    Research method was corelational (covariance matrix analysis) and research statistical population was the male employees of two work shifts of Dena Rubber Company in autumn 1388 (with 800 persons). Among them 300 persons were selected using convenience sampling and research instruments including: turnover intentions Tekleab & et.al (2005), person-job unfit and emotional exhaustion Mulki & et.al (2006) were administered to them. Data were analyzed with the use of Pearson's correlation coefficient, structure equation modeling (SEM) and mediation analysis.
    Results
    results revealed that there are positive significant relations between person-job unfit with emotional exhaustion and turnover intentions. Research structural model consisted of: direct relationships between job-person unfit with emotional exhaustion and intention to turnover and a direct relationship between emotional exhaustion with intention to turnover. Mediation analysis supported the partial mediation role of emotional exhaustion in relation between person-job unfit with turnover intentions.
    Conclusion
    Results of this research provided support for model of stress - unequilibrium- compensation. This model asserted that for preventing the emotional exhaustion and turnover, job-person fit should be concentrated on planning.
  • محسن گل پرور، خیرالله حسین زاده، اصغر آقایی
    زمینه
    رفتارهای اخلاقی، مفهومی آمیخته با ارزشهای انسانی و اخلاقی است. به همین دلیل، توجه به رفتارهای غیراخلاقی از اساسی ترین موضوعات پژوهشی در حوزه های مختلف است. هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی روابط رفتارهای غیراخلاقی مدیران با حمایت سازمانی ادراک شده، فرسودگی هیجانی و رفتارهای انحرافی بوده است.
    روش کار
    جامعه آماری پژوهش، کارکنان مرد یک شرکت تولیدی صنعتی در شیراز بودند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های رفتارهای غیراخلاقی مدیران (9 سؤال)، حمایت سازمانی ادراک شده (2 سؤال)، فرسودگی هیجانی (9 سؤال) و رفتارهای انحرافی سازمانی (8 سؤال) بود. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، الگو سازی معادله ساختاری و تحلیل رگرسیون واسطه ای مورد تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج حاصل از الگو سازی معادله ساختاری و تحلیل رگرسیون واسطه ای حاکی از آن بود که حمایت سازمانی ادراک شده متغیر واسطه ای پاره ای در رابطه بین رفتارهای غیراخلاقی مدیران با فرسودگی هیجانی و فرسودگی هیجانی نیز متغیر واسطه ای پاره ای در رابطه بین رفتارهای غیراخلاقی مدیران با رفتارهای انحرافی هستند. همچنین الگوی نهایی حاکی از آن بود که رفتارهای غیراخلاقی مدیران رابطه مستقیمی با رفتارهای انحرافی سازمانی دارند.
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از این پژوهش، الگوی ویژه ای را در باب نقش رفتارهای غیراخلاقی مدیران بر حمایت سازمانی ادراک شده، فرسودگی هیجانی و رفتارهای انحرافی به دست داد. نتیجه گیری مهم اینکه، رفتارهای غیراخلاقی مدیران علاوه بر تضعیف حمایت سازمانی ادراک شده کارکنان و تقویت احساس فرسودگی هیجانی کارکنان، با اثرات فراگیر بر گرایش کارکنان به رفتارهای انحرافی نیز مؤثر واقع می شود.
    کلید واژگان: حمایت سازمانی ادراک شده, رفتارهای انحرافی سازمان, رفتارهای غیراخلاقی مدیران, فرسودگی هیجانی}
    M. Golparvar, Kh. Hosseinzadeh
    Background
    Ethical behaviors is the concept associated with ethical and humanity values. For this reason, attention to unethical behaviors is a foundamental research topic in many domains. The aim of this research was to study the model of relations between managers, unethical behaviors with perceived organizational support, emotional exhaustion and deviant behaviors.
    Methods
    The statistical population, were male’s personnel of a productive and industrial company in Shiraz city; among them 300 persons were selected using convenience sampling. The instruments of research were: managers’ unethical behaviors (with 9 items), perceived organizational support (with 2 items), emotional exhaustion (with 9 items) and organizational deviant behaviors (with 8 items). Data was analyzed with the use of Pearson’s correlation coefficient, structure equation modeling and mediation regression analysis.
    Results
    The results of mediation regression analysis and structure equation modeling showed that perceived organizational support was a partial mediator variable in relation between managers’ unethical behaviors with emotional exhaustion, and emotional exhaustion was a partial mediator variable in relation between manager’s unethical behavior with organizational deviant behaviors. Also the results of final model revealed that there was direct relation between manager’s unethical behaviors with organizational deviant behaviors.
    Conclusion
    The results of this research presented a particular model for the role of manager’s unethical behaviors on perceived organizational support, emotional exhaustion and organizational deviant behaviors. The important conclusion was that managers, unethical behaviors, in addition to weakening the perceived organizational support and reinforcing personnel emotional exhaustion, had direct effect, on tendency of personnel for deviant behaviors.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال