به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب دکتراحمد کوشا

  • احمد کوشا، زینب جوادی والا*، لیدا سبکتکین، فرزاد مختاری، محمد اصغری جعفر آبادی، فریبا پاشازاده، نیلوفر علیزاده
    مقدمه و هدف

    هدف این مطالعه مرور نظام مند مطالعات موجود در راستای پیش بینی ده سال آینده بیماری های شایع و ارایه پیشنهادهای مداخله ای موثر در راستای کاهش عوامل خطر، باربیماری ها و نیز مرگ ومیر زودرس ناشی از بیماری های فوق در کشور ایران بود.

    روش

    مرور نظام مند مطالعات انجام یافته در راستای پیش بینی ده سال آینده بیماری های تهدیدکننده سلامت و بررسی اقدامات پیشنهادی سازمان بهداشت جهانی برای پیشگیری و کنترل آنها بود.

    یافته ها

    طبق پیش بینی های به عمل آمده در ده سال آتی، بیماری های قلبی عروقی، سرطان ها، دیابت و بیماری های ریوی در صدر بیماری هایی هستند که موجب بیشترین سال های از دست رفته عمر یا سال های سپری شده با ناتوانی خواهند بود. سازمان بهداشت جهانی برای پاسخ مناسب به روند رو به رشد این بیماری ها، مداخله در 4 حیطه حاکمیت، کاهش مواجهه مردم با فاکتورهای خطر این بیماری ها، تقویت نظام مراقبت های بهداشتی در جهت پاسخگویی به این بیماری ها و در نهایت رصد مداوم روند تغییرات فاکتورهای خطر و بیماری های مزمن، رصد علل مرگ ومیر ناشی از این بیماری ها و همچنین پایش مستمر اقدامات اجرایی اقدامات پیشگیرانه و کنترلی این دست بیماری ها را پیشنهاد کرده است.

    نتیجه گیری

    اساس مداخلات پیشنهادی بر ادغام برنامه های پیشگیرانه و کنترلی در نظام مراقبت های بهداشتی درمانی است به نحوی که تک تک افراد در معرض خطر بالای ابتلا به این بیماری ها در محیطی ترین سطوح بهداشتی مورد شناسایی و مراقبت های پیشگیرانه قرار گیرند.

    کلید واژگان: بیماری های غیرواگیر, پیش بینی آینده, ترویج بهداشت, مرور سیستماتیک}
    Ahmad Kousha, Zeinab Javadivala*, Lida Saboktakin, Farzad Mokhtari, Mohammad Asghari Jafarabadi, Fariba Pashazadeh, Nilufar Alizadeh
    Background

    The aim of this study was to systematically review the existing studies to predict the next ten years of common diseases and to provide effective intervention to reduce risk factors, morbidity and premature mortality due to these diseases in Iran. .

    Methods

    A systematic review conducted in order to predict the next ten year of non-communicable diseases and review the proposed measures of the World Health Organization to prevent and control them.

    Results

    According to the predictions made in the next ten years, cardiovascular diseases, cancers, diabetes and lung diseases will be the leading diseases causing the most lost years of life or years spent with disability. The World Health Organization to respond appropriately to the growing trend of these diseases, intervene in 4 areas of governance, reduce people's exposure to risk factors for these diseases, strengthen the health care system to respond to these diseases and finally continuously monitor changes in risk factors and diseases Chronic, monitoring the causes of mortality from these diseases as well as continuous monitoring of executive, preventive and control measures for such diseases has suggested.

    Conclusion

    The basis of the proposed interventions is the integration of preventive and control programs in the health care system so that each individual at high risk of these diseases in the most environmental health levels are identified and preventive care

    Keywords: Forecasting, Health Promotion, Non-Communicable Diseases, Systematic reviews}
  • اکبر حسینعلی زاده، سیدمحمدصادق موسوی*، احمد کوشا
    ارزیابی دقیق میزان صدمات وارده به مجنی علیه در جرائم علیه اشخاص، در تعیین میزان مجازات و دیه غیر مقدر (ارش) اهمیت ویژه ای دارد و ارزیابی این صدمات، زمانی که ناشی از ایجاد یا انتقال بیماری های مختلف باشد، با صعوبت و پیچیدگی خاصی مواجه می گردد، چراکه بیماری های مختلف و بعضا نوپدید، باعث عوارض متعدد و مختلفی در افراد می گردند که احصا و ارزیابی دقیق این عوارض و صدمات، توسط محاکم و پزشکی قانونی در بسیاری از موارد به راحتی مقدور نمی باشد. در راستای بهره گیری از یافته های علوم جدید برای احقاق کامل حقوق صدمه دیدگان از جرائم، این مقاله سعی می کند با معرفی روشی که در سال های اخیر، کشورهای پیشرفته جهان و سازمان بهداشت جهانی (WHO) برای ارزیابی بار ناشی از بیماری های مختلف استفاده می کنند، آن روش را با نحوه محاسبه پرداخت دیه، مقایسه نموده و ضمن نقد و بررسی و بیان نکات اشتراک و افتراق آن دو روش، پیشنهاد به کارگیری روش تعیین بار بیماری ها با استفاده از شاخص DALY را در تعیین دقیق میزان ارش و صدمات وارده بر سلامتی مجنی علیه، مطرح کند و در این رابطه اعلام می نماید، مقایسه دو روش مزبور حاکی از آن است که شباهت و قرابت معناداری میان اهداف تدوین و به کارگیری شاخص DALY برای محاسبه بار بیماری ها و اهداف محاسبه دیه و ارش در صدمات ناشی از جنایات مادون نفس وجود دارد، لکن برخی تفاوت ها در نحوه محاسبه آن دو روش، از جمله تفاوت در ارزش ها و ترجیح های اجتماعی لحاظ شده، تفاوت در واحد شمارش و اندازه گیری آن دو، اختلاف در محوریت سنجش، نمی تواند مانع از تطابق و همخوانی آن دو روش گردد، بالاخص این که با اعمال تغییرات جزئی در نحوه محاسبه بخش YLD شاخص DALY، می توانیم از آن فرمول در تعیین دقیق تر ارش در انتقال بیماری های پیچیده و نوپدید استفاده کنیم.
    کلید واژگان: بار بیماری ها, شاخص DALY, دیه, ارش}
    Akbar Hossein Alizadeh, Seyyed Mohammad Sadeq Musavi *, Ahmad Kousha
    Accurat evaluation of the amount of injures to the madness against in the crimes in determining the amount of punishment and non-ordinated blood money (Arsh) has a special importance and evaluating of this injuries are faced by special complexity and difficulty because the different diseases and in some cases newborne diseases causes different and multiple complications in the individuals that recognize and accurate evaluating of this injuries and complications by the courts and forensic medicine isn,t impossible in the most cases. In order to benefit from the findings of the new science for the getting the perfact rights of injured people from penalties this article try to introdace a method that in recent years used in developed countries and world health organization (WHO) for evaluating the burden of different diseases we compared that method by the calculation method of blood money payment and while reviewing and expression the subscription and differentiation tipss of two methods we proposed the application of the method of determining the burden of diseases by using the DALY index for determining the accurate rate of non-ordinat blood money and injured damages.In this regard, the comparison of the two methods suggests that there is a significant similarity between the goals of compiling and using the DALY index to calculate the burden of diseases and the purposes of calculating blood money and non-ordinated blood money in the harm caused by the subjunctive crimes.And there are some differences in how these two methods are calculated, including: the difference in the values and social preference considered, the difference in the unit of counting and measurement, the difference in the focus of the measurement, can not prevent their compatibility In particular, by making minor changes to the way of calculating the YLD segment of the DALYs, we can use that formula to determine more precisely non-ordinated blood money the complexity of the diseases.
    Keywords: Diseases Burden, DALY Index, Blood Money, Non-Ordinated Blood Money}
  • کامبیز عباچی زاده*، عبدالرضا مرادی کوچی، علی قنبری مطلق، احمد کوشا، رضا شکرریز فومنی، امیر عرفانی
    زمینه و هدف
    سرطان پستان، به عنوان شایعترین سرطان در بین زنان و دومین سرطان شایع جهان، هزینه های زیادی را بر نظامهای سلامت تحمیل کند. هدف مطالعه حاضر، بررسی میزانهای سرطان پستان در کشور ایران و استانهای آن و بررسی عوامل مرتبط با بروز سرطان پستان، با تمرکز بر محل زندگی و براساس آخرین داده های کشوری میباشد.
    روش و
    مواد
    این مطالعه براساس آخرین اطلاعات در دسترس نظام کشوری ثبت سرطان در سال 1388 انجام گرفت. 8333 مورد سرطان پستان ثبت شده، شامل 259 مرد و 8074 زن مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات تکمیلی جمعیت شناختی، بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 توسط مرکز آمار ایران استخراج و با کمک آن میزان بروز استاندارد شده سنی )ASR( Rate Standardized -Age کل کشور، استان ها، مراکز استانها و کلانشهرها )به صورت یک مجموعه( و قطبهای جغرافیایی کشور شامل شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تعیین شد.
    یافته ها
    1/3% مبتلایان به سرطان پستان مرد بودند. میانگین )انحراف معیار( سنی در زنان مبتلا، 7/12( 5/50 و در مردان )4/15( 5/56 بود. میزان بروز استاندارد شده )ASR( کل کشور برای جمعیت زنان 6/24 در صد هزار و برای جمعیت مردان 82/0 در صد هزار بهدست آمد. بروز سرطان پستان از میزان 15 در صد هزار نفر در مناطق شهری تا 6/34 در کلانشهرها متغیر است. همچنین این میزان از حدود 1/18، 1/19، 7/19 به ترتیب در غرب، شمال و شرق ایران تا حدود 3/29 و 7/29 در جنوب و مرکز متغیر است. در ضمن، با افزایش میزان شهرنشینی، میزان بروز سرطان پستان نیز افزایش داشت )71/0 = r و 001/0 >P(.
    نتیجه گیری
    با توجه به همبستگی قابل توجه بین شهرنشینی و بروز سرطان پستان در ایران، اقدامات سلامت عمومی جهت پیشگیری و غربالگری سرطان پستان با هدف شناسایی زودرس مبتلایان، در مناطق شهری ضروری می باشد
    کلید واژگان: سرطان پستان, بروز, ایران, اپیدمیولوژی, ثبت, شهرنشینی}
    Kambiz Abachizadeh*, Abdorreza Moradi Kouchi, Ali Ghanbari Motlagh, Ahmad Kousha, Reza Shekarriz-Foumani, Amir Erfani
    Background And Objectives
    As the most common neoplasm among females and the second most common cancer globally, breast cancer imposes enormous costs on health systems. This study aims to estimate levels of breast cancer in Iran and provinces, and examine correlates of incidence of breast cancer, focusing on place of residence, using the most recent nationally available data.
    Material and
    Methods
    This study is based on a total of 8333 breast cancer cases (259 males and 8074 females) registered by Iran Cancer Registration System during a Persian year (March 21th 2009 through March 20th 2010). Complementary demographic data about the study population was obtained from the 2011 National Census, conducted by Iranian Statistical Center. The Age-Standardized Rate (ASR) of breast cancer was estimated for the overall population, the capital city of provinces, large metropolitan areas, and four categories of provinces located in the north, south, east, west, and center of Iran.
    Results
    Only 3.1% of total 8333 breast cancer patients were men. The mean (SD) age of female and male participants were, respectively, 50.5(12.7) and 56.5 (15.4). The rate of breast cancer for the country was estimated at 33.1 cancers per 100,000 population, and the estimated rates for men and women was are respectively 24.6 and 0.82 per 100,000 population. The incidence of breast cancer in Iran varies from 15 cancers per 100,000 population in urban areas to 34.6 cancers in large metropolitan areas. Also, the estimated rate of breast cancers ranged from 18.1, 19.1 and 19.7 cancers in the west, north, and east of the country, respectively, to 29.3 and 29.7 cancers per 100,000 population in southern and central provinces of Iran. With rising the level of urbanization of provinces, the estimated rate of breast cancer increased (r=0.71, P
    Conclusion
    Given the strong correlation between the incidence of breast cancer and urbanization, especial preventative and screening health programs need to be designed and implemented in urban areas to detect suspected cases of breast cancer.
    Keywords: Breast neoplasms, Incidence, Iran, Registration, Urbanization}
  • شیرین جلالی نیا، امیر کساییان، نیلوفر پیکری، میترا مدیریان، صدف قاجاریه سپانلو، انوشه قاسمیان، علیرضا احمدوند، نازیلا رضایی، کامبیز عباچی زاده، علیرضا مغیثی، علیرضا مهدوی هزاوه، محبوبه درمان، احمد کوشا، باقر لاریجانی، فرشاد فرزادفر*
    مقدمه
    نظر به اهمیت دست یابی به اطلاعات معتبر، اجرای دقیق پیمایش ملی عوامل خطر بیماری های غیرواگیر در کشور یکی از مهم ترین ابزار کاربردیی محسوب می شود که خود نیازمند ارزیابی و ارتقا می باشد. مقاله حاضر در صدد آن است که با بهره گیری از توان مشارکتی ذی نفعان مرتبط و با در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف و چالش های تبیین شده، راهکارهایی را برای ارتقای پروتکل های اجرایی و علمی مطالعه ارایه نماید.
    روش کار
    با هدف بررسی و تحلیل نتایج و نیز روش اجرای پیمایش ملی عوامل خطر بیماری های غیرواگیر طی شش دوره برگزاری آن، مستندات مربوط در کنار یافته های مربوط به مطالعه کیفی نظرات آگاهان کلیدی در مورد نحوه اجرای مطالعه، مورد تحلیل قرار گرفت و نتایج در قالب نقاط قوت و ضعف و چالش ها و راهکارهای پیشنهادی ارایه شد.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه نشان می دهد، در سال های 88-83 و 90 سوالات یکسان دارای کدهای متفاوتی، هم در پرسشنامه و هم در فایل داده ها، بوده اند و طی 6 سال، بیش از 240 گزینه متمایز در سوالات به کار رفته است. نهایتا، یافته ها متناظر با نقاط قوت و چالش ها و راهکارهای پیشنهادی در ذیل دو محور اصلی محتوا و اجرا، با درنظر گرفتن زیر مجموعه های؛ سوالات، تن سنجی، اندازه گیری های بیولوژیک، گروه های هدف و نمونه گیری ارایه شد.
    نتیجه گیری
    تدوین و استانداردسازی پروتکل های اجرایی و علمی برای گام های سه گانه مطالعه، در کنار تمهید سیاست هایی چون امنیت اطلاعات و دسترسی مناسب به داده ها از مهم ترین مواردی است که جهت ارتقای اجرای این پیمایش پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: پیمایش ملی عوامل خطر بیماری های غیرواگیر, استپس, چالش}
    Shirin Djalalinia, Amir Kasaeian, Niloofar Peykari, Mitra Modirian, Sadaf Ghajarieh Sepanlou, Anousheh Ghasemian, Alireza Ahmadvand, Nazila Rezaei, Kambiz Abachizadeh, Alireza Moghisi, Alireza Mahdavi Hezaveh, Mahboubeh Darman, Ahmad Kousha, Bagher Larijani, Farshad Farzadfar
    Introduction
    Given the importance of access to information and the need for reliable data, systematic approaches to evaluation of national surveys such as NCD risk factor surveillance system (STEPs) is a priority. Benefiting from partnership of all of stakeholders, present paper provides a practical framework of the strengths and weaknesses of planning and conduction of vast investigation. In addition, it can offer solutions for improving operational and scientific protocols.
    Methods
    The aim to the comprehensive review and analysis of 6 rounds implementations of STEPs, related documents, along with the findings of a qualitative study of the expert opinions were analyzed. The results were presented corresponding to the strengths, weaknesses, and challenges, with proposed approaches.
    Results
    The results of this study show that in the years of 2004 - 2009 as well as 2011, the same questions have different codes in the questionnaire and in the data files. Based on the results, over the past 6 years, there are more than 240 distinct options in the questions. Accordingly, under 2 main axes of content and implementation, the findings were presented in accordance with the strengths, challenges, and suggested solutions, which includes the areas of questions, anthropometric, biological measurements, and sampling.
    Conclusions
    Development and standardization of administrative and scientific protocols of STEPs, along with the management of levels of security and availability of data proposed as long-term policies for better conduction and promotion of the study.
    Keywords: NCD Risk Factor Surveillance System, challenge, STEPs, NCDSS}
  • فتح الله پورعلی، زهرا عبدالهی، لیلا روفه گری نژاد، جعفر صادق تبریزی، احمد کوشا
    بیماری های غیرواگیر (NCDs) نه تنها در کشورهای توسعه یافته بلکه در کشورهای درحال توسعه به یک مشکل عمده سلامت تبدیل شده اند، به طوری که بیماری های قلبی عروقی، علت اصلی مرگ ومیر در جهان بشمار می روند. رژیم غذایی ناسالم، فعالیت بدنی ناکافی و همچنین مصرف دخانیات، تعیین کننده های اصلی NCDs در جهان هستند. بر اساس گزارش ها، مصرف روزانه نمک در ایران بیش از توصیه های سازمان جهانی بهداشت است، درحالی که مصرف بیش ازحد آن بر سلامت انسان ها تاثیر منفی می گذارد و سازمان جهانی بهداشت کاهش نمک جمعیت را به عنوان یکی از مقرون به صرفه ترین اقدامات برای بهبود سلامت عمومی می شمارد. علی رغم اینکه کاهش مصرف نمک در جامعه دشوار است، اما با انجام اقدامات و استراتژی های خاص ازجمله: 1) پیروی از رژیم غذایی محدود از سدیم و پایش محتوای سدیم مواد غذایی 2) بسیج ها و پویش های اطلاع رسانی (استراتژی رسانه ها و ارتباطات) 3) برچسب گذاری و توسعه علامت های شناسایی محصولات کم نمک 4) استراتژی انگلستان-کاهش تدریجی سدیم 5) استراتژی صنعت غذا (فرمولاسیون مجدد) و 6) وضع مالیات و افزایش قیمت مواد غذایی ناسالم، کاهش بخش عمده ای از نمک دریافتی جمعیت امکان پذیر است و کشورهای موفق در کاهش مصرف نمک از طریق همین راهکارها مصرف نمک در جامعه را کاهش داده اند.
    کلید واژگان: بیماری های غیرواگیر (NCDs)سدیم نمک طعام استراتژی کاهش نمک}
    Fathollah Pourali, Zahra Abdollahi, Leila Roufegarinejad, Jafar Sadegh Tabrizi, Ahmad Kousha
    Non-communicable diseases (NCDs) have become a major public health problem not only in developed countries, but also in developing countries; as cardiovascular disease is considered to be the leading cause of death in the world. Unhealthy diet, insufficient physical activity and smoking are the main determinants of NCDs in the world. According to the reports, daily intake of salt in Iran is above the recommendations of the World Health Organization (WHO), while taking too much salt affects the human health negatively and WHO regards reducing population salt intake as one of the most cost-effective measures to improve public health. Despite the fact that reducing salt intake in the population is difficult, but with specific actions and strategies, reducing most of the population's salt intake is possible. These actions and strategies include: 1) sodium-restricted diet and monitoring sodium content of foods, 2) awareness campaigns (media and communications strategy), 3) labeling and development of symbols identifying low-salt products, 4) United Kingdom strategy-gradual reduction of sodium, 5) food industry strategy (re-formulation), and 6) taxation on and rising prices of unhealthy food. Successful countries in reducing salt intake have followed these practices.
    Keywords: Non-Communicable, Diseases (Ncds), Sodium, Salt Salt Reduction Strategy}
  • احمد کوشا، نسا کواکبی، فرزانه علیخواه
    مقدمه
    شناسایی وگزارش دهی صحیح عفونت های بیمارستانی کانون توجه مراقبت های بهداشتی درمانی می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی مشکلات گزارش دهی سیستم مراقبت عفونت های بیمارستانی انجام شده است.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی تلفیقی(کمی-کیفی) در سال 1390 انجام گردید. در بخش کیفی، پس از انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته، پرسشنامه ای طراحی شد و برای سنجش روایی آن از تکنیک قضاوت خبرگان استفاده شد. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش تمامی بیمارستان های شهر تبریز در نظر گرفته شد و نمونه های پژوهش 77 نفر از اعضای کمیته کنترل عفونت بیمارستان ها بودند که به صورت خوشه ایدو مرحله ای انتخاب شدند. تحلیل یافته های بخش کیفی با استفاده از تحلیل محتوا انجام شد و نحلیل یافته های بخش کمی با استفاده از روش های آماری توصیفی صورت گرفت.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد میزان عفونت بیمارستانی براساس گزارش دهی سیستم مذکور 56/0 درصد بوده است که نشان از کم گزارش دهی عفونت های بیمارستانی دارد. مهمترین علل آن عدم تعهد برخی پزشکان نسبت به ثبت و گزارش علائم عفونت و عدم شرکت فعال آنها در جلسات کمیته کنترل عفونت، عدم پیش بینی سیستمی برای انجام مداخلات و نبود سیستم پیگیری بعد از ترخیص برای بیماران جراحی شده می باشد.
    نتیجه گیری
    جهت رفع مشکلات و گزارش آمار دقیق میزان عفونت های بیمارستانی،باید اعضای کمیته کنترل عفونت با حمایت مدیران ارشد و مشارکت پزشکان کنترل عفونت نقش فعالی را ایفا نمایند. برای برطرف نمودن مشکلات، ضرورت بازنگری در فرآیند گزارش دهی توصیه می گردد.
    کلید واژگان: عفونت های بیمارستانی, بیمارستان, تحلیل محتوا}
    A. Kousha, N. Kavakebi, F. Alikhah
    Introduction
    Identifying and reporting nosocomial infections are at the center of attention of healthcare. The present study was carried out to study the problems of the National Nosocomial Infections Surveillance System (NNIS).
    Methods
    This mixed (Qualitative- Quantitative) descriptive study was performed in 2011. In the qualitative section, after a semi- structured interview, a questionnaire was designed and its validity was approved using experts’ opinion technique. The study population of the quantitative section included all hospitals in Tabriz and the samples consisted on 77 members of the hospitals’ Infection Control Committees, selected by means of 2-stage cluster sampling method. Qualitative data were analyzed using content analysis technique and Quantitative data were analyzed by descriptive statistical methods using SPSS 17 Software.
    Results
    The incidence of nosocomial infections reported according to the NNIS system was 0.56% showing low report of nosocomial infections which have resulted from lack of commitment of some physicians to documentation and reporting of nosocomial infection symptoms, lack of their active participation in Infection Control Committees, lack of appropriate validation system to identify problems, and lack of post-discharge follow up system for operated patients.
    Conclusion
    To solve the problems of National Nosocomial Infections Surveillance System and help produce accurate reporting of nosocomial infections, hospital infection control committee should play an active role by supporting senior management and greater participation of infection control practitioners. To solve the problems above, re-evaluation of the reporting process is recommended.
    Keywords: Nosocomial Infections, Hospital, Content Analysis}
  • فرید غریبی*، احمد کوشا، رزیتا فیروزنیا، محسن فرج الله بیک نوری، سمیه روحانی مجد
    مقدمه
    ایران جزء کشورهای بلاخیز دنیا محسوب می شود و از میان بلایای طبیعی، زلزله دارای بیشترین تکرار و مخرب ترین تاثیرات می باشد که این امر وجود یک طرح جامع مدیریت بحران برای هدایت اقدامات قبل، حین و پس از وقوع زلزله را ضروری می سازد. بر این اساس، مطالعه حاضر درصدد بررسی نقش تکنیک ارزیابی سریع در مدیریت زلزله مرداد ماه 91 آذربایجان است.
    روش
    این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی است که داده های موردنیاز آن توسط 24 نفر از کارشناسان مرکز بهداشت استان آذربایجان گردآوری شده است. بلافاصله پس از وقوع حادثه، ستاد مدیریت بحران و کاهش خطر بلایای مرکز بهداشت استان بر اساس شرح وظایف و آمادگی های قبلی تشکیل جلسه داد و تیم های ارزیابی سریع سازماندهی و به مناطق آسیب دیده اعزام شدند. در ادامه، نتایج ارزیابی های سریع در حوزه ها وضعیت منطقه از نظر شرایط دموگرافیک و تلفات انسانی، بیماری های شایع، منابع موجود و شرایط بهداشت محیط، عوامل محدودکننده و همچنین فهرست نیازهای ضروری به صورت فراوانی (درصد) تعیین و در جداول ارائه گردید، سپس با استفاده از نظرات کارشناسان انواع و اولویت نیازها به صورت کیفی مشخص شد.
    یافته ها
    مناطق زلزله زده اصلی شامل سه بخش اهر، هریس و ورزقان است که ارزیابی سریع در مورد تمامی آنها با دقت بالا صورت گرفته است. با نگاهی به وضعیت جمعیتی، اپیدمیولوژیک و نیز بهداشتی نواحی مورد بررسی درمی یابیم که هریس به سبب وخامت اوضاع بهداشتی، بالاتربودن جمعیت و شدت تلفات مالی و جانی، نیازمندترین حوزه به شمار می رفت و ضرورت امدادرسانی به آن بیش از سایر بخش ها احساس می شد، اهر نیز به عنوان بخشی با کمترین نیاز بهداشتی و حمایتی شناسایی شد. در ادامه، میزان و نوع امدادرسانی به هر یک از مناطق مذکور با توجه به نتایج ارزیابی سریع، برنامه ریزی و تامین شد.
    نتیجه گیری
    تکنیک ارزیابی سریع در صورت طراحی و اجرای مناسب نقش ارزنده ای در مدیریت صحیح اقدامات پس از وقوع زلزله و سایر حوادث و بلایا دارد که می تواند تصویری گویا از تبعات حادثه و نیازمندی های جامعه آسیب دیده ارائه کند. این تکنیک در زلزله آذربایجان به شیوه ای قابل قبول انجام شد که می تواند الگوی مناسبی برای سایر موارد مشابه باشد.
    کلید واژگان: زلزله, آذربایجان, ارزیابی سریع}
    Farid Gharibi*, Ahmad Kousha, Mohsen Farajollah Beiknouri, Rozita Firouz Nia, Somayeh Rohani Majd
    Background
    Iran is a disaster prone country in the world and earthquakes are the most destructive among natural disasters. Thus, a comprehensive plan is necessary in order to guide measures before, during and after earthquake due to the importance of disaster management. Accordingly, this study aims to examine the role of rapid assessment methods in managing of Azerbaijan earthquake in 2012.
    Methods
    In this descriptive and cross-sectional study, data were collected by health experts of Azerbaijan province (24 ones). After earthquake occurrence, the disaster management working groups held sessions and rapid assessment teams organized and dispatch to the affected area. Rapid assessment was determined in epidemiologic and demographic situation, health conditions, and emergency needs.
    Findings
    Rapid assessment was done for the affected area by earthquake included Ahar, Heris and Varzeqan. Looking at health, epidemiologic and demographic situation, Heris and Ahar were considered as the highest and lowest needy areas respectively due to their deterioration of health status, high population, severe financial losses and casualties and are needed for more rescue and relief activities. In the following, the amounts and types of relief activities were determined and provided for each region based on rapid assessment results.
    Conclusion
    The rapid assessment technique plays a crucial role through appropriate management of activities in the phase of disaster and post-disaster response; also, it provides a clear picture of disaster consequences and the needs of affected people. This technique could be a suitable model since it was implemented in an acceptable manner in Azerbaijan earthquake.
    Keywords: Earthquake, Azerbaijan, Rapid assessment}
  • فرید غریبی، احمد کوشا، محسن فرج الله بیک نوری، سمیه روحانی مجد
    زمینه و اهداف
    سیاره ما همواره دست خوش تغییراتی است که می توانند حیات انسان را با خطرات جدی مواجه سازند و زمین لرزه یکی از این تهدیدات است که اهمیت روزافزون یافته است. مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت مناطق زلزله زده و شرح اقدمات صورت گرفته در راستای کنترل بیماری های واگیر و غیر واگیر در زلزله سال 91 آذربایجان به انجام رسید.
    مواد و روش ها
    این مطالعه از نوع توصیفی-مقطعی می باشد که داده های آن توسط کارشناسان مرکز بهداشت استان آذربایجان شرقی در رابطه با انواع بیماری ها و نیز اقدامات کنترلی مرتبط، گردآوری و تحلیل گردید. پژوهشگران همچنین نقاط قوت و ضعف تیم های چهارگانه از دیدگاه اعضاء و مسئولین آنها را بصورت کیفی و با استفاده از روش مصاحبه بررسی و نتایج گزارش نمودند.
    یافته ها
    یافته های بدست آمده نشان می دهد که وضعیت اقدامات بهداشت محیط و بیماری های روانی در حد مناسب، و وضعیت بیماری های واگیر و غیر واگیر در حد قابل قبول می باشد. نقاط قوت عملکرد تیم های بهداشتی شامل ارزیابی و پاسخ سریع به زلزله و پایش مداوم وضعیت می باشد درحالی که نقاط ضعف عمده عملکرد آنها شامل عدم هماهنگی و سازماندهی کافی نیروها بوده است.
    بحث و نتیجه گیری
    نتایج این پژوهش گویای آن است که فعالیت های صورت گرفته به منظور پاسخ به زلزله آذربایجان در راستای کنترل بیماری ها و پیشگیری از وقوع همه گیری ها از اثربخشی کافی برخوردار بوده و تجربه یاد شده می تواند الگوی مناسبی برای پاسخ به زلزله و بحران ها در عرصه های مشابه باشد.
    کلید واژگان: زلزله, همه گیری, کنترل, آذربایجان شرقی}
    Farid Gharibi, Ahmad Koosha, Mohsen Farajollah Beiknoori, Somayeh Rouhani Majd
    Background And Objectives
    There are always changes in our planet that can threat human life and earthquake is one of them and has an increasing importance. This study aims to survey earthquake-affected region and controlling actions to communicable and non-communicable diseases in Azerbaijan Earthquake, 2012.
    Material And Methods
    This is a cross-sectional study that its data were collected by East Azerbaijan province health center personnel and were analyzed and reported by current research team on the disease categories and relevant, controlling activities. In addition, the researchers assessed strengths and weaknesses of the teams’ performance from their members’ perspectives by interview.
    Results
    The findings indicate that status of environmental health and psychological disorders is suitable and status of communicable and non-communicable diseases is acceptable. The strengths points of health teams included rapid assessment and on-time response to earthquake and constant monitoring of diseases and weaknesses were lack of coordination and organizing in disaster management
    Conclusion
    This study showed that implemented activities for disease control and preventing epidemics had enough effectiveness and this experience can be used as a suitable model for disaster management in similar situations.
    Keywords: Earthquake, Epidemic, Control, Eastern Azerbaijan}
  • رضاقلی وحیدی، احمد کوشا، هادی کلانتری *، جعفرصادق تبریزی
    زمینه و هدف

    حفظ و ارتقای سلامت و حذف اثر مخرب برخی از تعیین کننده های اجتماعی موثر بر سلامتکه قدرتمندترین عوامل موثر بر سلامت شرایط اجتماعی هستند که مردم در آن زندگی و کار می کنند، مسئولیتی فردی، کشوری و حتی بین المللی است که تلاش مشترک کلیه سطوح جامعه یعنی افراد و سازمان ها را می طلبد. هدف از این مطالعه شناسایی تعیین کننده های اجتماعی سلامت و سازمان هایی تاثیر گذار بر این عوامل می باشد.

    روش کار

    این مطالعه یک مطالعه اصیل می باشد که برای جمع آوری اطلاعات از روش های کیفی استفاده شده است. به این منظور پژوهشگر برای جمع آوری اطلاعات با کلید واژه «تعیین کننده اجتماعی سلامت» پایگاه های داده فارسی و با کلید واژه «Social Determinant of Health»، سایت WHO و پایگاه داده Pub med را جستجو نمود. برای شناسایی سازمان های مرتبط، با استفاده از تکنیک دلفی در دو مرحله از متخصصین سلامت و مسئولین سازمان ها نظرخواهی گردید.

    یافته ها

    بر اساس یافته های مطالعه 25 مورد از تعیین کننده های اجتماعی سلامت شناسایی شدند که به ترتیب عوامل زیر می باشند: آموزش، کار و محیط کاری، غذا و کشاورزی، درآمد و فقر، مسکن، ارایه خدمات سلامت، وضعیت دموگرافیکی، آب سالم و فاضلاب، محیط، فرهنگ و سبک زندگی، شبکه حمایت اجتماعی، حمل و نقل، انزوا و محرومیت اجتماعی، اقتصاد و تجارت، رفتارهای سلامت، دولت و شهرنشینی، خدمات اجتماعی، اختلاف اجتماعی، عدالت، تکنولوژی و ارتباطات، حاشیه نشینی و وضعیت ساکنان بومی، خشونت، جرم و جنایت، زیرساخت های فیزیکی، صنعت. همچنین مشخص گردید استانداری، دانشگاه علوم پزشکی، سازمان صدا و سیما، ادارات کل آموزش و پرورش، تامین اجتماعی، حفاظت محیط زیست، جهاد کشاورزی، بازرگانی، آب و فاضلاب، تربیت بدنی، کمیته امداد، صنایع و معادن، راه و ترابری، مسکن، بهزیستی، فرماندهی نیروی انتظامی و شورای نظام پزشکی بیشترین تاثیر را بر روی سطح سلامت دارند.

    نتیجه گیری

    اقدام بر روی تعیین کننده های اجتماعی سلامت، باید کل دولت، جامعه مدنی و جوامع محلی، تجارت و مجامع جهانی را درگیر کند. همانطور که مشخص است نظام سلامت نقش حیاتی در تغییرات دارد و می تواند حامی رویکرد تعیین کننده های اجتماعی سلامت در تمامی سطوح جامعه باشند و اینکه می تواند سایر ارگان ها را در ایجاد سیاست هایی که عدالت در سلامت را ارتقا می دهند، هدایت کند.

    Vahidi R., Kousha A., Kalantari H., Tabrizi Js
    Background and Objectives

    Maintaining and improving health and elimination of harmful effects of social determinants of health، especially social conditions in which people live and work، are personal، societal، and international responsibilities that require attempts of individuals and organizations. This study aimed to identify social determinants of health and organizations influencing these determinants.

    Methods

    This original study used qualitative methods to collect data. SID database for Persian papers and Pub Med database and WHO website for English written papers were searched for the term «Social Determinants of Health». Identification of related organizations was achieved through consultation with health specialists and managers of social organization in two stages using Delphi technique.

    Results

    25 Social Determinants of Health were recognized which include: education، work and work environment، food and agriculture، income and poverty، housing، providing health care services، demographic status، safe water and wastewater، environment، culture and life style، social supporting network، transportation، social exclusion، economy and business، health behaviors، government and urbanization، social services، social gradient، equity، technology and communication، marginalization and condition of indigenous residents، violence، victims and crime، physical infrastructures and industries. Furthermore، state government، medical sciences university، broadcasting organization، education، social security، Environmental Protection Agency، trading، agricultural organization، water and sanitation، sport، Imam Khomeini Relief committee، industries and mines، transportation، housing، welfare organization، police، and Medical Council were the organizations affecting health status.

    Conclusion

    Any action taken on SDH should engage governmental body، civil society and local societies، business agencies، and international organizations. Health system has an important role on SDH changes and can support the SDH approach at all levels of society and coordinate other organizations to improve health equity.

  • مدینه عباسی، عزیزالله باطبی، احمد کوشا، محمدرضا گرمارودی، علی حسن پورر، قیه عباسی*
    زمینه و اهداف
    بروز حیوان گزیدگی در شهرستان اهر تقریبا 3 برابر متوسط کشوری می باشد، که بیانگر ضرورت مطالعه جامع سیمای این مشکل بهداشتی می باشد. نتایج حاصل از بررسی جنبه های مختلف حیوان گزیدگی، می تواند راه گشای برنامه ریزی های آموزش بهداشت و کاهش بار ناشی از آن باشد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی گذشته نگر با استفاده از داده های مراجعه کنندگان به مراکز درمان هاری شهرستان اهر طی سال های 1389 تا1390انجام گردید. متغیرهای مورد بررسی شامل فاکتورهای مربوط به بیمار، محل سکونت، زمان، محل گزش و نوع حیوان بودند. آنالیز آماری با نرم افزار SPSS انجام گردید.
    یافته ها
    مجموع موارد حیوان گزیده شهرستان طی دو سال 1492 مورد بوده که بروز آن تقریبا 3 برابر کشور و 5/ 2 برابر استان می باشد. میانگین سنی افراد 28 سال، مردان 4 برابر بیشتر از زنان و روستائیان 5/ 2 برابر افراد شهرنشین مورد گزش واقع شدند. در بین مردان گروه سنی 25-16 ساله و در زنان 10-5 ساله بیشترین فراوانی را داشتند. اکثر مجروحین دانش آموز بوده، اندام های تحتانی با 66 درصد بیشترین گزش را داشته، در بین حیوانات مهاجم، سگ با 2/ 91 درصد رتبه اول و 5/ 96 درصد حیوانات صاحب دار بودند.
    بحث و نتیجه گیری
    یافته های مطالعه حاضرنشان دادکه میزان بروزگزش حیوان گزیدگی در شهرستان اهر نسبت به متوسط کشوری و استانی از بروز چند برابری برخوردار است. باتوجه به اهمیت موضوع ضروری است،به منظورکنترل وپیشگیری این مشکل بهداشتی اقدام جدی از طرف ادارات وسازمان های درگیرصورت پذیرد.
    کلید واژگان: هاری, اهر, حیوان گزیدگی}
    Madineh Abbasi, Azizollah Batebi, Ahmad Koosha, Mohammad Reza Garmaroodi, Ali Hasanpoor, Roghaie Abbasi*
    Background And Objectives
    The incidence of animal bite in Ahar town is about 3 times more than national average which represents the essence of a comprehensive study in this regard. Findings of different animal bite aspects could be helpful in health programs and reduction of its burden.
    Material And Methods
    This retrospective descriptive study was conducted using the data of referred patients to rabies treatment centers in Ahar during 2009-2010. The variables included demographic factors، place of residence، time، anatomic location of the bite and type of animal. Data were analyzed using SPSS software.
    Results
    A total number of 1492 rabies cases during a two-year period shows the incidence of bites are about 3 times of national average and 2. 5 times of province rate. The mean age of individuals was 28، men were bitten 4 times more than women and rural residents were bitten 2. 5 times more than urban residents. The highest frequency was among men with age group of 16-25 years and women with 5-10 years. Most of the injured were students. Lower extremity with 66% of bite had the highest rate. Among the invasive animals، 91. 2% were dogs and 96. 5% were the owned animals.
    Conclusion
    The findings of this study showed that the incidence of animal bite in Ahar town is several times higher than the national and provincial average. Because of the importance of this issue، in order to control and prevent this health problem، serious attempts are necessary to be made by the involving offices and organizations.
    Keywords: Rabies, Ahar town, Animal bite}
  • محمدعلی حسین پور فیضی، محمد مسافری، سعید دستگیری، معصومه مهدی پور، احمد کوشا
    زمینه و هدف
    دریافت غلظت های بالای فلوراید در آب آشامیدنی باعث فلوروزیس دندانی می شود. در مطالعه حاضر شیوع فلوروزیس در جوامع روستایی استان آذربایجان شرقی مورد بررسی قرار گرفته است.
    روش بررسی
    سه روستای باشسیزکوه بستان آباد (mg/L 12/0= غلظت فلوراید آب آشامیدنی)، نقاره کوب جدید اهر (mg/L 6/0 منبع آب فعلی، mg/L 4/1-1/1 منبع قدیمی)، قره بلاغ جلفا (mg/L 35/0 منبع آب فعلی، mg/L 4/2 منبع قدیمی)، به ترتیب به عنوان سطوح مواجهه پایین، متوسط و زیاد به فلوراید انتخاب و کلیه ساکنین بالای 6 سال روستا معاینه گردیدند. کیفیت منابع آب از طریق سوابق و هم چنین انجام آنالیزهای جدید تعیین گردید.
    یافته ها
    در 7/62% افراد فلوروزیس دندانی مشاهده شد. در 5/31 % از افراد فلوروزیس درجه1، در 4/22% فلوروزیس درجه2، در 7/7% فلوروزیس درجه 3 و در 4 نفر نیز فلوروزیس درجه 4 مشاهده شد. در روستاهای قره بلاغ، نقاره کوب و باشسیزکوه به ترتیب 8/83%، 5/70% و 5/32% افراد دارای درجاتی از فلوروزیس بودند. از نظر آماری (ANOVA) تفاوت معنی داری در میانگین شیوع فلوروزیس بین سه روستا وجود داشت (001/0>P). فلوروزیس هم در دندان های دایمی و هم دندان های شیری مشاهده گردید. متوسط شاخص تجمعی فلوراید در افراد دارای فلوروزیس در مقایسه با افراد بدون فلوروزیس به ترتیب برابر با mg 2/22660 و 2/4743 بود که بین این شاخص و فلوروزیس همبستگی وجود داشت (413/R=0).
    نتیجه گیری
    در هر سه روستای بررسی شده حتی روستای باشسیزکوه بستان آباد درجات مختلف فلوروزیس دندانی وجود داشت. لازم است ارگان های مسئول در ارتباط با دریافت فلوراید از آب آشامیدنی نگاه و رویکرد جدیدتری داشته باشند.
    کلید واژگان: فلوروزیس دندانی, فلوراید, آب آشامیدنی, استان آذربایجان شرقی, اپیدمیولوژی محیطی}
  • شکوفه باقری، احمد کوشا، علی جنتی
    مقدمه
    تقریبا در تمام کشورها عمده ترین بخش نیروی انسانی نظام بهداشتی را پرستاران تشکیل می دهند. یکی از مسایل مطرح در مدیریت خدمات پرستاری، پایین بودن یا عدم رضایت شغلی پرستاران می باشد، این امر می تواند منجر به کاهش کیفیت مراقبت، ترک خدمت پرستاران و غیبت از کار شود. کمبود پرستار و خروج بالای پرستاران از این حرفه یک معضل جهانی است. این پژوهش با هدف مرور نظام مند متون تحقیقی که عوامل موثر بر رضایت شغلی پرستاران را تعیین کرده اند اجرا شده است.
    روش کار
    مطالعه حاضر با جستجوی مقالات در دسترس در پایگاه های داده (ScienceDirect، InterScience، SID، OVID) انجام گرفته است. کلید واژه های مورد استفاده در این پژوهش «nurses»، «job satisfaction» و «رضایت شغلی پرستاران» بود. در نهایت 61 مقاله، 2 رفرنس مقاله و 1 پایان نامه که در بردارنده معیارهای ورود به مطالعه (مقالات مشتمل بر عوامل موثر بر رضایت شغلی پرستاران) بودند مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها به صورت نمودار و متن توصیف شدند.
    یافته ها
    در ارتباط با رضایت شغلی پرستاران و ابقای آن ها، عواملی که به طور متناوب در متون پرستاری ذکر شده اند شامل: آزادی عمل، استرس شغلی، وجود همکاری مناسب بین پزشک و پرستار، ارتباطات میان فردی پرستاران، کیفیت مراقبت از بیمار، توانمندسازی کارکنان، سازمان دهی کار پرستاری و حقوق و مزایا می باشد.
    نتیجه گیری
    می توان با تمرکز روی عوامل موثر بر رضایت شغلی پرستاران و رفع کمبودها از طریق تقویت آزادی عمل در میان پرستاران، از میان بردن عوامل تنش زای حرفه ای در پرستاری، همکاری بین پزشک و پرستار، بهبود ارتباطات در میان خود پرستاران، فراهمی مراقبت بیمار با کیفیت بالا، سازمان دهی حرفه پرستاری و بهبود سیستم پرداخت و عادلانه کردن آن، رضایت شغلی پرستاران را بهبود بخشید.
    کلید واژگان: رضایت شغلی, پرستار, بررسی نظام مند}
    Bagheri Sh, Kousha A., Janati A.
    Introduction
    Nurses are of the most important staff in health systems. Nurses'' job satisfaction is an important issue in the nursing management. Low job satisfaction can result in decreasing quality of care، early job leaving، and increasing absenteeism. Nursing staff shortage is a global problem. The aim of the present systematic review was to investigate factors affecting nurses'' job satisfaction.
    Methods
    In this study، we conducted searches to find available articles through related databases (OVID، ScienceDirect، Interscience، and SID). The keywords for search were «nurses»، and «job satisfaction» in English and Persian languages. The articles containing factors affecting nurses'' job satisfaction were selected. At last، 61 articles، two article references، and one thesis were selected. Data were described using diagram and text.
    Results
    Several factors affect nurses'' job satisfaction including autonomy، job stress، collaboration between physicians and nurses، interpersonal communications among nurses، quality of patient care processes، organizational factors، and income and salary.
    Conclusion
    Focusing on factors that affect nurses'' job satisfaction can help to minimize nurses'' job dissatisfaction.
    Keywords: job satisfaction, nurses, systematic review}
  • احمد کوشا، شکوفه باقری، علی جنتی، محمد اصغری جعفرآبادی، مصطفی فرحبخش
    اهداف
    بررسی مقایسه ای رضایت در زیرمجموعه یک سازمان وسیع می تواند به شناسایی عوامل تحت نفوذ مدیریت هر کدام از زیرمجموعه های فوق کمک نماید. مطالعه حاضر با هدف مقایسه میزان رضایت شغلی بین کارکنان بخش بهداشت و درمان استان آذربایجان شرقی انجام شد.
    روش ها
    ای ن مطالعه توصیفی- تحلیلی در سال 1390 روی 420 نفر از کارکنان دو بخش بهداشت و درمان استان آذربایجان شرقی که به روش نمونه گیری سه مرحله ای خوشه ایانتخاب شدند، انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه محقق ساخته رضایت شغلی بود که پنج جنبه از رضایت شغلی شامل عوامل ساختاری و مدیریتی، فردی، اجتماعی، ماهیت شغل و محیطی و رفاهی را مورد سنجش قرار داد. داده ها با روش های آماری توصیفی و است ن باطی شامل آزمون رتبه دهی فریدمن، آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره به کمک نرم افزار SPSS 11 تحلیل شد.
    یافته ها
    میانگین رضایت شغلی بین پزشکان عمومی و ماماهای مراکز بهداشتی درمانی و بیمارستان های استان آذربایجان شرقی در تمامی ابعاد دارای تفاوت معنی دار بود (05/0 p<). میانگین رضایت شغلی پزشکان عمومی بیمارستان و ماماهای مراکز بیشتر از متوسط و پزشکان عمومی مراکز و ماماهای بیمارستان کمتر از متوسط گزارش شد. بالاترین میانگین رضایت در بعد عوامل فردی موثر بر رضایت شغلی و بیشترین میزان نارضایتی در بعد عوامل محیطی و رفاهی گزارش شد.
    نتیجه گیری
    میانگین رضایت شغلی بین کارکنان بخش بهداشت و درمان تفاوت معنی دار دارد و توجه به عوامل محیطی و رفاهی محیط کار احتمالا می تواند منجر به افزایش رضایت شغلی در بخش بهداشت و درمان شود.
    کلید واژگان: بیمارستان, مرکز بهداشتی درمانی, رضایت شغلی, کارکنان مراقبت سلامت}
    Kousha A., Bagheri Sh, Janati A., Asghari Jafar Abadi M., Farahbakhsh M
    Aims
    Comparative invetigation of satisfaction rate in the subunits of big organizations will result in recognition of the factors influenced by the managers of each subunit. The aim of this study was to compar thr job satisfaction level between health and treatment deputy staff in East Azerbaijan province, Iran.
    Methods
    This descriptive-analytical study was performed on 420 health and treatment personnel in East Azarbaijan, Iran in 2011. Samples were selected by 3-stage cluster sampling. Data were collected by a researcher-made job satisfaction questionnaire that measured 5 aspects of job satisfaction including structural and manageral, individual, social, job nature, environmental and welfare factors. Data were analyzed by descriptive statistical methods and analytical tests including Friedman test and MANOVA using SPSS 11 software.
    Results
    The difference of job satisfaction mean was statistically significant between the GPs and midwifes of healthcare centers and hospitals in all dimentions (p<0.05). Hospital GPs and healthcare center midwifes reported a higher level of job satisfaction and healthcare center GPs and hospital midwifes repotted a lower level of job satisfaction. Health and treatment staff had the highest satisfaction average in individual factors and the lowest average in environmental and welfare factors.
    Conclusion
    Job satisfaction mean does significanlty differ between the health and treatment personnel. Environmental and welfare factors may be targetted to improve job satisfaction in public health care system.
    Keywords: Hospital, Healthcare Centers, Job Satisfaction, Health Care Staff}
  • مصطفی فرحبخش، احمد کوشا، اکرم ذاکری، خدیجه ولی زاده
    زمینه و اهداف
    سنجش سلامت جامعه و پراکندگی آن و نیز عوامل موثر بر آن برای سیاست گزاری و برنامه ریزی در نظام سلامت امری ضروری است. سازمان بهداشت جهانی چارچوب شاخصهای خلاصه و ترکیبی و تعیین بار بیماری ها را برای سنجش سطح سلامت و پراکندگی آن در کشورها ابداع نمود. این مطالعه برای تعیین بار بیماری های شایع در استان آذربایجان شرقی طراحی و اجرا شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه بر اساس الگوی تعیین بار بیماری ها در پروژه بین بخشی سازمان بهداشت جهانی طراحی و اجرا شد. در این پروژه DALY (Disability Adjusted Life Years) به عنوان شاخص بار بیماری استفاده شد. سالهای از دست رفته بر اثر مرگ زودرس بر اساس داده های جمعیتی سرشماری سال 1385 و مرگ های ثبت شده سال 1386 در نظام ثبت علتی مرگ و میر محاسبه شد. برای محاسبه سالهای سپری شده با ناتوانی از نتایج به دست آمده برای استان آذربایجان شرقی در پروژه ملی تعیین بار بیماری ها در سال 1382 استفاده شد.
    یافته ها
    در استان آذربایجان شرقی در سال 1386 بار بیماری ها 739266 سال بود. 274530 سال آن در اثر مرگهای زودرس و 464736 سال در اثر ابتلا به بیماری ها و ناتوانی های حاصله بود. در هر دو جنس 16/9 درصد بار بیماری ها در اثر بیماری های ایسکمیک قلبی، 57/7 درصد در اثر حوادث ترافیکی، 39/4 درصد در اثر بیماری های عروقی مغز، 15/4 درصد در اثر افسردگی بود. 78/5 درصد مرگهای در اثر سکته قلبی در زیر 40 سال اتفاق می افتد. 17 درصد مرگها در زیر 50 سال اتفاق می افتد.
    نتیجه گیری
    بیماری های قلبی عروقی، بیماری های روانی و حوادث بار اصلی بیماری ها را در استان آذربایجان شرقی ایجاد می نمایند. شاخصهای خلاصه سلامت سیاستگزاران را در تعیین مشکلات سلامتی هر منطقه یاری می رساند. با توجه به اهمیت شاخص DALY در اختصاص منابع پیشنهاد می گردد در سطح استان ها با جمع آوری داده های مرگ و ابتلا، شاخص DALY محاسبه گردد.
    کلید واژگان: بار بیماری, آذربایجان شرقی, DALY, ناتوانی, مرگ زودرس}
    Mostafa Farahbakhsh, Ahmad Koosha, Akram Zakery, Khadije Valizadeh
    Background And Objectives
    Measurement of level and distribution of the health and also the related factors is necessary for policy making and planning in health system. World health organization (WHO) invented the summary measures of health and global burden of diseases framework for measurement of health level and health problems in all countries. This study was aimed at determining the burden of common diseases in East Azerbaijan province.
    Materials And Methods
    In accordance with WHO multidisciplinary GBD (global burden of disease) framework, DALY (disability adjusted life years) was used for calculation of the burden of diseases. For calculation of Years of Life Lost (YLL), result of 2006 population census and death registries of 2007 were used. Years lost due to Disability (YLD) were obtained from data of national burden of diseases project in 2002.
    Results
    In 2007, the DALY was 739266 years, of which 274530 years were due to premature deaths and 464736 years due to disabilities. In both genders, ischemic heart disease formed 9.16% of the DALY, car accidents 7.57%, cerebrovascular accident 4.39%, and depression 4.15%. Moreover, 5.78% of myocardial infarction deaths occurred under 40 years.
    Conclusion
    Cardiovascular diseases, mental disorders and accidents formed most of the burdens of diseases in East Azerbaijan.
    Keywords: Burden of disease, DALY, East Azerbaijan, Premature Death, Disability}
  • علی سلیمانی، صابر علی زاده، مهران سیف فرشد، لطفعلی حقیری، مهدی محمدزاده، احمد کوشا، علیرضا زمستانی، حمید حسینی
    زمینه واهداف
    تب مالت یکی از بیماری های شایع عفونی مشترک بین انسان و حیوان است که سالانه حدود 500 هزار مورد از آن در سطح دنیا مشاهده می شود. این بیماری غالبا«افرادی که با دام و فرآورده های آنها سر و کار دارند را درگیر میکند اگرچه بیماری در اغلب کشورهای توسعه یافته کنترل شده است ولی هنوز این بیماری در ایران به صورت بومی وجود دارد لذا هدف این مطالعه بررسی اپیدمیولوژیکی تب مالت انسانی در استان آذربایجان شرقی می باشد.
    مواد و روش ها
    کلیه موارد جدید تب مالت انسانی شناسایی شده در استان در فاصله سالهای 84-87 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    از تعداد5732 بیمار بررسی شده 3146 (8/54%) مورد مرد بودند. بروز سالیانه تب مالت در هر 100 هزار نفر از 27 تا 113 در فاصله سالهای80 تا 1384 روند افزایشی داشته و از 1385 موارد بروز بتدریج رو به کاهش گذاشت تا اینکه در سال 1388 به 45 در 100 هزار نفر رسید دامنه سنی بیماران 1 تا 92سال و میانگین سنی مبتلایان 18±9/30 سال بود، از بین تمام موارد بیماری 1462 (259/25%) مورد در گروه سنی 15 الی25 سال و 952 (9/16%) مورد در گروه سنی 25الی 35 سال قرار داشت کودکان زیر 10 سال 8/9% کل موارد بیماری را تشکیل می دادند از اردیبهشت تا خرداد بیشترین موارد بیماری گزارش گردید. مردان کشاورز و زنان خانه دار بیشترین موارد بیماری را داشتند. 4/86 درصد از افراد سابقه مصرف شیر و فرآورده های شیری و نیز80 درصد افراد سابقه تماس با دام را ذکر کردند.
    نتیجه گیری
    بروسلوز به عنوان یکی از مهمترین مشکلات سلامتی در استان آذربایجان شرقی بوده و کنترل آن نیازمند تلاش عوامل درگیر بخصوص وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی و وزارت جهاد کشاورزی می باشد.
    کلید واژگان: تب مالت, اپیدمیولوژی, ایران}
    Ali Soleimani, Saber Alizadeh, Mehran Seaif Farshad, Ahmad Kusha, Mehdi Mohamdzadeh, Lotfali Haghiri, Alireza Zemestani, Hamid Hoseini
    Background And Objectives
    Brucellosis is the most common zoonotic infection worldwide. Despite the control of the disease in many developed countries, it remains endemic in Iran. The aim of this study was to describe the epidemiology of human brucellosis in East Azerbaijan province of Iran.
    Materials And Methods
    All new diagnosed cases of brucellosis surveyed in surveillance system during 2001-2009 were analyzed.
    Results
    Of 5732 surveyed patients with the mean age of 30.9±18 years, 3146 (54.8%) were male. The annual incidence rate of brucellosis per 100,000 populations increased from 27 to 113 in 2001 and 2005, respectively. Thereafter, it decreased to 45 in 2009. Children under the age of 10 years constituted 9.8% of all the patients. Most of the cases were reported between May and July. Moreover, farmer men and housewives had the highest numbers of the disease. In addition, 86.4% of the patients reported consumption of unpasteurized milk and dairy products and 80% of patient reported contact of animal.
    Conclusion
    Brucellosis is an important public health concern in East Azerbaijan province of Iran.
    Keywords: Brucellosis, Epidemiology, Iran}
  • علی حسین زینال زاده چینی بلاغ، احمد کوشا، لیلا عبدالهی، مهراد نقی زاده گلزاری، جواد جواهری
    مقدمه
    سرطان مشکل عمده بهداشتی در بسیاری از کشور های دنیا محسوب می شود. در حال حاضر سرطان سومین علت مرگ در کشور های در حال توسعه می باشد. شایع ترین سرطان در میان زنان و مردان در کل دنیا به ترتیب سرطان پستان و سرطان ریه می باشد. هدف از این بررسی تعیین الگوی سنی بروز و توزیع انواع سرطان ها در استان آذربایجان شرقی در سال 1388می باشد.
    روش
    این بررسی یک مطالعه توصیفی-تحلیلی و کاربردی است که به صورت پژوهش مبتنی بر جامعه و به روش گذشته نگر بر روی 5455 سرطان ثبت شده طی سال 1388 در استان آذربایجان شرقی انجام شد. ابتدا اطلاعات کلیه سرطان های ثبت شده (از جمله جنس، سن و غیره (در فرم خاصی جمع آوری گردید. سپس داده ها براساس راهنمای طبقه بندی بین المللی بیماری ها (ICD) خلاصه و دسته بندی شد. داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و حدود اطمینان 95% متغیر های مورد بررسی محاسبه گردید.
    یافته ها
    از تعداد 5455 مورد سرطان ثبت شده، 3189 مورد (5/58 درصد) افراد مذکر و 2256 مورد (4/41 درصد) افراد مونث بودند. میانگین سن بروز سرطان ها در جمعیت 5/18 ±3/57 سال بود. بروز 8/47 درصد از سرطان ها بعد از سن60 سالگی و بقیه آنها قبل از سن 60 سالگی بود. بروز بیش از8/57% از کل سرطان ها در مردان و بیش از5/53% از آنها در زنان به ترتیب در گروه های سنی 70-60 و 60-50 سالگی اتفاق افتاده بود. میانگین سن بروز سرطان ها در مردان (60 سال، با اطمینان 95%، 9/60 - 7/59) به طور معنی داری بیشتر از زنان (53 سال، با اطمینان 95%، 8/53 - 2/52) بود (001/0>P). شایع ترین سرطان در مردان و زنان به ترتیب سرطان معده (5/15 درصد) و پستان (9/20 درصد) بود.
    نتیجه گیری
    بیش از نیمی از سرطان های ثبت شده در استان، مربوط به جمعیت بالای 60 سال می باشد. شایع ترین سرطان های منطقه، سرطان معده و پستان بوده که عمدتا به ترتیب در دهه های 7و 5 زندگی مشاهده می گردد. مطالعات تکمیلی برای روشن شدن عوامل مرتبط با آنها از اولویت های پژوهشی نظام سلامت درمنطقه می باشد.
    کلید واژگان: آذربایجان شرقی, سرطان, اپیدمیولوژی, الگوی سنی}
    Zeinalzadeh Ah, Kousha A., Abdullahi L., Golzari Mn, Javaheri J
    Background and Aims
    Cancer is a major public health problem in many countries of the world and the third leading cause of death in developing countries. The most frequently diagnosed cancers in females and males are breast and lung cancers respectively. The aim of this study was to investigate the pattern of age distribution and the frequency of different cancers in East Azerbaijan province during the year 2009.
    Methods
    This descriptive analytic study was performed by community based method on 5455 new cancer cases obtained from cancer registries in East Azerbaijan province in 2009. Characteristics of all registered cancers (including age, sex, and etc) were collected in a form. Then data were summarized and coded using the International Classification of Disease (ICD). Data were analyzed by SPSS software. The 95% confidence interval of the study Variables were calculated using Excel software.
    Results
    Among 5455 cases, 3189 ones (58.5%) were males and 2256 ones (41.4%) were females. Mean age of cancer incidence was 57.3 ± 18.5 years. About 47.8% of malignancies occurred in ages over 60 years and 52.2% below 60 years. Among men, 57.8% of all cancers occurred in the age group of 60-70 years but in women 53.5% of them occurred in the age group of 50-60 years. Mean age at diagnosis was significantly higher (P<0.001) among males (60 years, 95%CI: 59.7-60.9) than females (53 years, 95% CI: 52.2-53.8). The 10 most common cancers among males and females were stomach (15.5%) and breast (20.9%) cancers respectively.
    Conclusion
    More than half of all registerd cancers in the province were in the age group of above 60 years. Stomach and breast cancers are the most common malignancies of this region and occur most frequently during the 7th and 5th decades of life respectively. Comprehensive and complementary studies for recognizing relevant factors are among the priorities of health system research in this province.
  • محمد علی حسینپور فیضی، محمد مسافری، سعید دستگیری، معصومه مهدی پور، احمد کوشا
    زمینه واهداف
    برخی از شاخصهای کیفی آب آشامیدنی بیشتر از جنبه ی رضایت مصرف کننده مطرح است (مانند سختی). اما وجود برخی از مواد شیمیایی مانند فلوراید در غلظتهای بالاتر از حد استاندارد می تواند سلامت مصرف کنندگان را در مواجهه دراز مدت به خطر اندازد. مطالعه حاضر با هدف ارائه وضعیت کیفی آبهای آشامیدنی استان آذربایجان شرقی بویژه از نظر فلوراید انجام شد.
    مواد و روش ها
    نتایج آنالیز شیمیایی 668 منبع آب آشامیدنی شهری و روستایی 19 شهرستان که در مرکز بهداشت استان به صورت آماده موجود بود بررسی و اطلاعات مربوط به غلظت فلوراید، سختی، pH، حالت قلیایی و هدایت الکتریکی (جمعا 3340 پارامتر) استخراج و پس از آزمون آماری، با استانداردهای موجود مقایسه گردید. برای روستاهای با غلظت بالای فلوراید، نمونه برداری و آنالیز مجدد به عمل آمد.
    یافته ها
    مقادیر هدایت الکتریکی آبهای آشامیدنی از 104 تا μs/cm 4660 و بطور میانگین μs/cm570 ± 740 متفاوت بود. مقادیر سختی از 40 تا mg/L 1434 کربنات کلسیم و بطور متوسط mg/L 100 ± 228 متفاوت بود. در 3/91% منابع آب آشامیدنی استان مقدار فلوراید mg/L5/0≥ بود. در 22 منبع مقدار فلوراید بیش از mg/L 1 اندازه گیری شد که منجر به فلوروزیس دندانی شده بود.
    نتیجه گیری
    استفاده از برخی منابع آب آشامیدنی که از نظر املاح و سختی بالاتر از حدود مجاز هستند لازم است در صورت امکان محدود شود. در منابعی که فلوراید بالاتر از mg/L1 می باشد با توجه به افزایش احتمال شیوع فلوروزیس دندانی لازم است منبع جدید آب آشامیدنی تامین شود.
    کلید واژگان: آب آشامیدنی, کیفیت, فلوراید, استان آذربایجان شرقی}
    Mohammad Ali Hosseinpour Feizi, Mohammad Mosaferi, Saeid Dastgiri, Masumeh Mehdipour
    Background And Objectives
    Some water quality parameters such as hardness are considered based on the consumers’ satisfaction. However, presence of some chemicals such as fluoride in concentrations more than standard levels could threat health of the consumers in long term. The present study aimed at providing the quality feature of drinking waters of East Azerbaijan province, in particular the fluoride.
    Materials And Methods
    During the study, results of 668 analyses of urban and rural water sources in 19 towns available at Province Health Center were reviewed. Thereafter, fluoride concentration, hardness, pH, alkalinity and electric conductance (totally 3340 parameters) were extracted and after statistical analysis were compared with the standards. In the case of villages with high level of fluoride, re-sampling and analysis was conducted.
    Results
    The electric conductance of the drinking waters ranged from 104 to 4660 µs/cm with the mean of 740±570 µs/cm. The value of hardness ranged from 40 to 1434 mg/L as CaCO3 with the mean of 228±100 mg/L. In 91.3% of the drinking water sources, fluoride content was ≤0.5 mg/L. In 22 drinking water sources, fluoride content was measured >1mg/L leading to dental fluorosis.
    Conclusion
    Consumption of water with high content of minerals and hardness should be limited if possible. Moreover, for water sources with fluoride content of >1mg/L, new water source should be provided due to probable dental fluorosis.
  • مهرانگیز ابراهیمی ممقانی، پرستو احمدی بخشمندی، سید رفیع عارف حسینی، احمد کوشا
    زمینه و اهداف
    شیوع نوزادان کم وزن (LBW) از شاخص های مهم بهداشتی جامعه و از عوامل موثر در مرگ و میر و ابتلا به برخی بیماری هاست. با توجه به اهمیت وزن هنگام تولد در شاخص های کشوری این مطالعه به منظور تعیین اهمیت ویژگی های تن سنجی مادر در بروز LBW در دو شهرستان مرند و عجب شیر به ترتیب با بیشترین و کمترین شیوع LBW در استان آذربایجان شرقی انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    مطالعه مورد- شاهدی حاضر بر روی متولدین سال 86 مناطق شهری و روستایی شهرستان مرند و عجب شیر با همسان سازی از نظر سن و جنس نوزادان انجام شد. جمع آوری اطلاعات با روش گرد آوری و ثبت داده ها و تکمیل پرسشنامه اطلاعات عمومی خانوار و ویژگی های تن سنجی مادر در طی بارداری از طریق مصاحبه چهره به چهره در دو گروه نوزادان وزن تولد کمتر از 2500 گرم (LBW) در مقایسه با گروه شاهد با وزن طبیعی انجام گرفت.
    یافته ها
    مقایسه نمونه های مورد و شاهد در مناطق شهری و روستایی شهرستان مرند نشان داد که وزن مادر در پایان دوره های سه ماهه و وزن گیری مادر در پایان سه ماهه سوم بارداری در نوزادان شاهد به طور معنی داری بالاتر از مادران نوزادان LBW می باشد. همچنین در مناطق شهری وزن گیری مادر در سه ماهه نخست بارداری نیز بین نوزادان شاهد بطور معنی داری بالاتر بود. در مناطق روستایی شهرستان عجب شیر نیز مادرانی که وزن گیری کلی آنها که در طول بارداری داشتند. به طور معنی داری شیوع بالاتری از LBW را داشت. مقایسه نوزادان مناطق شهری و روستایی شهرستان مرند نشان داد که نمایه توده بدن مادران در مناطق روستایی به طور معنی داری کمتر از مادران مناطق شهری بود. در مناطق شهری وزن گیری مادران در سه ماهه سوم بارداری و در مناطق روستایی نمایه توده بدن قبل از بارداری٬ افزایش وزن کلی مادر و وزن گیری مادر در سه ماهه دوم تفاوت معنی داری را بین دو شهرستان داشتند.
    نتیجه گیری
    یافته های مطالعه حاضر نشاندهنده ی اهمیت اندازه های تن سنجی مادر به ویژه وزن گیری مادر در طول بارداری در بروز LBW می باشد.
    کلید واژگان: کم وزنی هنگام تولد, اندازه های تن سنجی مادر, ایران}
    Mehrangiz Ebrahimi-Mameghani, Parastoo Ahmadi Bakhshmandi, Seyed Rafie Arefhossini, Ahmad Koosha
    Background And Objectives
    The prevalence of low birth weight (LBW) is one of the public health indices and factors involved in mortality and morbidity rates. The aim of the present study was to determine the role of maternal anthropometric characteristics on LBW incidence in Marand and Ajabshir, with the highest and the lowest LBW rates in East Azerbaijan province, respectively.
    Materials And Methods
    This case-control study was carried out on those born in 2006-2007 in rural and urban areas of Marand and Ajabshir. Neonates with birth weight <2500g were defined as "cases" and those with birth weight of ≥2500g were defined as controls. Cases and controls were matched by age and sex. Mothers of the infants were invited to health centers and maternal anthropometric data were collected using health records and face-to-face interview. All household and anthropometric data were compared between the cases and controls.
    Results
    In Marand, maternal weight at the end of each pregnancy trimester and also weight gain at the third trimester in the controls were significantly greater than in the cases. In urban areas of Marand, maternal weight gain at the first trimester in the controls was significantly greater than in the cases. In rural areas of Ajabshir, those with low maternal weight gain during pregnancy significantly had more neonates with LBW. The mean maternal BMI in rural areas was lower than in the urban areas of Marand. There were significant differences between the two studied towns with regard to weight gain at the third trimester in urban areas, prepregnancy body mass index, maternal weight gain during pregnancy and at the second trimester in rural areas.
    Conclusion
    Results of this study indicate the importance of maternal anthropometric measures particularly pregnancy weight gain in LBW incidence.
  • مهدی محبعلی، غلامحسین ادریسیان، محمدرضا شیرزادی، یاور حسینقلیزاده، محمدحسین پاشایی، اکبر گنجی، ذبیح الله زارعی، احمد کوشا، بهناز آخوندی، هما حجاران، حسین ملک افضلی
    زمینه و هدف
    لیشمانیوز احشایی(کالاآزار) در صورت عدم تشخیص به موقع و درمان غیر اختصاصی تقریبا در تمام موارد منجر به مرگ بیمار می شود. به منظور تشخیص سریع و زودهنگام ودرمان بموقع بیماران مبتلا به لیشمانیوز احشایی، نظام مراقبتی خاصی در مناطقی از شمال غرب ایران برقرارگردید تا تاثیر اقدامات انجام شده را در کاهش میزان بروز و مرگ و میر مشخص نماید.
    روش کار
    این مطالعه با در نظر گرفتن منطقه شاهد شروع شد و به مدت 6 سال به شکل فعال ادامه یافت، تمامی بچه های زیر 12 سال شهرستان مشکین شهر که دارای تب های مداوم بیش از 2 هفته، رنگ پریدگی و بزرگی شکم بودند (شهرستان مداخله) توسط بهورزان آموزش دیده، نمونه برداری شده ونمونه ها به آزمایشگاه کالاآزار مرکز بهداشت شهرستان مربوطه ارسال گردیدند و مورد آزمایش قرار می گرفتند. افرادی که نتیجهDirect Agglutination Test (DAT) آنها مثبت (با عیارهای 1:3200 و بالاتر) و دارای علایم بالینی اشاره شده بودند، از نظر لیشمانیوز احشایی (کالاآزار) مثبت تلقی می شدند و پس از انجام و تایید معاینات بالینی، تحت درمان با داروی گلوکانتیم قرار می گرفتند. متعاقبا در روستاهای با موارد کالاآزار، بیماریابی فعال انجام می گردید. جهت مقایسه نتایج، شهرستان اهر نیز به عنوان منطقه کنترل(شاهد) در نظر گرفته شد. در این شهرستان فقط بیماریابی غیر فعال (پاسیو) با استفاده از روش DAT انجام می شد.
    نتایج
    میانگین بروز لیشمانیوز احشایی ازمیزان 88/1 در هر هزار نفر جمعیت بچه های 12 سال و به پایین (قبل از شروع مطالعه) به میزان77/0 در هزار(پس از انجام مداخله) کاهش یافت. در حالی که در شهرستان شاهد از 11/0 در هزار (قبل از شروع مطالعه) به 23/0 در هزار(پس از انجام مداخله) افزایش یافت (01/0p<). در مدت انجام این مطالعه میزان مرگ و میر ناشی از کالاآزار در بچه های زیر 12 سال شهرستان تحت مداخله از 16/0 در هزار قبل از مداخله به 009/0 مورد در هزار پس از مداخله(به میزان حدود 17 برابر) کاهش یافت (01/0p<).
    نتیجه گیری
    با برقراری نظام مراقبت با روش سرولوژی DAT به جای پونکسیون مغز استخوان و ادغام آن در نظام خدمات اولیه بهداشتی، علاوه بر کاهش مرگ ومیر، می توان میزان بروز را نیز در مناطق اندمیک بیماری به طور قابل ملاحظه ای کاهش داد.
    کلید واژگان: لیشمانیوز احشایی, روش آگلوتیناسیون مستقیم, نظام خدمات مراقبت اولیه بهداشتی, ادغام, کودکان, ایران}
    Mehdi Mohebali, Gholamhossein Edrissian, Mohammad Reza Shirzadi, Yavar Hosseingholizadeh, Mohammad Hossein Pashaei, Akbar Ganji, Zabihallah Zarei, Ahmad Kousha, Behnaz Akhoundi, Homa Hajjaran, Hossein Malekafzali
    Background And Aim
    Visceral leishmaniasis is a systemic parasitic disease with a high fatality rate in under-5-year-old children. The disease is endemic in some parts of Iran, particularly in the north-west region. In 2001 a visceral leishmaniasis (VL) surveillance system was established for children aged ≤ 12 years in the primary health system in Meshkin-Shahr District, Ardebil Province, situated in the north-west of Islamic Republic of Iran.
    Materials And Methods
    All cases with clinical signs and symptoms of VL and confirmed positive by the direct agglutination test (DAT) were referred for physical examination and treatment.
    Results
    The mean annual incidence of VL decreased significantly from 1.88 per 1000 children before (1985-2000), to 0.77 per 1000 child population after (2001-07), the intervention. In the control area with no surveillance, it increased from 0.11 to 0.23 per 1000.
    Conclusion
    Early detection of VL using serological tests and timely treatment of cases can decrease the mortality and morbidity rates of VL in endemic areas.
  • علی حسین زینال زاده چینی بلاغ، احمد کوشا، ملیحه طالبی، مریم اختری
    مقدمه
    کم کاری مادرزادی تیروئید یکی از شایع ترین علل قابل پیشگیری عقب ماندگی ذهنی در تمام دنیا است. شیوع این اختلال در جوامع و نقاط مختلف کشور ایران متفاوت بوده است. هدف از این مطالعه بررسی شیوع کم کاری مادرزادی تیروئید در نوزادان زنده متولد شده در استان آذربایجان شرقی طی سال 1388 می باشد.
    روش
    این مطالعه توصیفی تحلیلی به صورت مقطعی و به روش سرشماری بر روی 62459 نوزاد زنده متولد شده استان آذربایجان شرقی از فروردین تا اسفندماه 1388 انجام شده است. از پاشنه نوزادن (ترجیحا در روز5-3 تولد) نمونه خون با اتولانست گرفته شد و پس از انتقال به فیلتر کاغذی و انجام آزمایش در صورتی که TSH مساوی یا بیشتر از 5mu/L بود تست سرمی تایید تشخیص به روش الیزا انجام و با توجه به دستورالعمل کشوری در صورتی که TSH بیشتر از 10mu/L یا T4 کمتر از 6.5μg/dl بود بیماری تایید و نوزاد تحت درمان قرار می گرفت. داده ها توسط نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میزان فراخوان در میان نوزادان مورد مطالعه 5/2% بود. تعداد بیماران شناسایی شده 94 مورد شامل 55 (5/58%) پسر و 39 (5/41%) دختر بودند. شیوع بیماری در نوزادان پسر، دختر و کل به ترتیب: 1 در 588، 1 در 769 و 1 در666 بود که اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود. شیوع بیماری در فصل های بهار تا زمستان دارای اختلاف معنی دار نبود و به ترتیب: 1در 833، 1در 943، 1 در 492 و 1در 588 بود. بیشترین و کمترین موارد بیماری به ترتیب مربوط به تبریز (7/27%) و آذرشهر و کلیبر (صفردرصد) بود. میانگین سن مادران دارای نوزاد بیمار 2/6 ± 22/26 سال بود. میانگین وزن نوزادان بیمار 652 ± 3300 گرم بود. در 76% از نوزادان زمان انجام نمونه گیری در روز 5-3 و در 89% از آنها زمان اعلام نتیجه آزمایش درکمتر از 13 روز بود. میانگین زمان شروع درمان بر حسب سن نوزاد به روز 1 ± 7/2 روز بود. در 5/97% از نوزادان غر بالگری شده مقادیر TSH کمتر از 5mu/L بود
    نتیجه گیری
    شیوع کم کاری مادرزادی تیروئید در استان آذربایجان شرقی به طور قابل توجهی از مقادیر جهانی و کشوری بالاتر است که استمرار و تقویت برنامه غربال گری نوزادان را اجتناب ناپذیر می سازد. از طرفی مطالعات تکمیلی برای روشن شدن عوامل مرتبط با آن از اولویت های پژوهشی نظام سلامت در استان می باشد.
    کلید واژگان: آذربایجان شرقی, هیپوتیروئیدی مادرزادی, شیوع, غربال گری, نوزادان}
    Zeinalzadeh Ah, Kousha A., Talebi M., Akhtari M
    Background and Aims
    Congenital hypothyroidism (CH) is one of the most common preventable causes of mental retardation throughout the world. The aim of this study was to investigate the prevalence of CH among newborns of East Azerbaijan province in 2009-2010.
    Methods
    This descriptive analytic study was performed by using census cross- sectional method on 62459 neonates in East Azerbaijan province from 21st March 2009 to 20th March 2010. Blood samples were taken within the 3rd -5th days of life by lancet sticking of neonatal heel and transferred to filter papers for measuring TSH level. In the case of TSH ≥ 5mu/l, additional confirmation tests were done and confirmed cases based on serum confirmation test (TSH>10 mu/l or T4<6.5mg/dl) underwent treatment according to the national guidelines. Data were analyzed by SPSS software.
    Results
    The recall rate was 2.5%. Total number of patients was 94, including 55 males (58.5%) and 39 females (41.5%). Prevalence in males, females and overall was respectively 1:588, 1:769 and 1:666, with no significant difference. Seasonal prevalence was respectively 1:833, 1:943, 1:492 and 1:588 that shows no significant difference among four seasons. The highest prevalence was in Tabriz (27.7%) and the lowest in Azarshahr (0%) and Kaleibar (0%). Mean maternal age of affected neonates was 26.22 ± 6.2 years. Mean neonate's weight was 3500 ± 652 grams. In 76% of neonates time of sampling was in the 3rd -5th days of life and in 89% of them test result was announced before 13th day. Mean treatment onset based on neonate's age was 2.7±1 day. In 97.5% of screened neonates TSH level was less than 5 mu/l.
    Conclusion
    The prevalence of CH in East Azerbaijan province is significantly higher than national and worldwide levels that requires continuation and reinforcement of neonatal screening programs. On the other hand, comprehensive and complementary studies for recognizing relevant factors are among priorities of health system research in this province.
  • احمد کوشا، سویل حکیمی، اسماعیل فلاح، ایران نوع خواهی، صدیقه سرافراز، احد شهنامی
    زمینه و هدف
    بیماری های انگلی در زمره شایعترین بیماری های عفونی در جهان می باشند. بنا به گزارش سازمان جهانی بهداشت در حدود 5/3 میلیارد نفر در سراسر جهان آلوده به انگل بوده و سالانه 450 میلیون نفر دراثر عوارض انگلها بیمار می شوند که بخش اعظمی از آن را کودکان تشکیل می دهند. از آنجایی که آمار دقیق از شیوع انگل در کودکان دبستانی شهر تبریز در دست نیست لذا هدف این مطالعه بررسی شیوع انگلهای روده ای در کودکان 6 تا 12 سال و مشخص کردن عوامل خطر و نیز بررسی وضعیت محیطی و عادات رفتاری در مناطق مختلف شهر تبریز می باشد.
    مواد و روش ها
    نمونه های مورد مطالعه کودکان مقطع دبستان (12-6 سال) بودند. بدین ترتیب که شهر تبریز به 5 منطقه جغرافیایی (از روی نقشه) تقسیم شد، از هر منطقه 2 مرکز بهداشتی درمانی به صورت تصادفی انتخاب شده از هرمرکز 90 کودک انتخاب گردید، بدین ترتیب که از زمان شروع طرح، از تمام کودکان مراجعه کننده به درمانگاه به هر دلیل، نمونه مدفوع گرفته شد تا 90 نمونه کامل گردید.
    یافته ها
    از 900 دانش آموز تحت بررسی در این مطالعه 361 نفر (1/42%) مونث و 539 نفر (9/57%) مذکر بودند. 396 نفر (44%) از افراد مورد مطالعه مبتلا به یک یا چند انگل روده ای بودند. شیوع انگلهای بیماریزا در درجه اول مربوط به ژیاردیا با 8/8% و بعد از آن مربوط به کریپتواسپوریدیوم با 7/7% بود. میزان ابتلا به انگلهای روده ای و انواع بیماریزا و غیر بیماریزا در دوجنس تفاوت معنی دار نشان نداد.
    نتیجه گیری
    این تحقیق در سطح جامعه و از کودکان بدون علایم بالینی انجام گرفته است. آلودگی انگلی می تواند روی رشد و سلامت و وضعیت تغذیه ای و نیز تکامل شناختی کودکان موثر باشد. یافته های این مطالعه بیانگر وجود آلودگی انگلهای روده ای در میان دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تبریز و فعال بودن مسیر انتقالی است. ضروری است ضمن آموزش و راهنمایی والدین و اولیای مدارس برنامه ریزی ویژه در جهت شناسایی موارد مرتبط با انتقال بیماری ها و کاهش یا حذف علل و عوامل به عمل آید.
    کلید واژگان: انگل های روده ای, دانش آموز, شیوع}
    Ahmad Kousha, Sevil Hakimi, Esmail Fallah, Iran Nokhahi, Sedigheh Sarafraz, Ahad Shahnami
    Background And Objectives
    Parasitic diseases are among the most common infectious diseases in the world. As no data are available on prevalence of intestinal parasites among primary school children in Tabriz، we aimed at assessing the prevalence of this disease، related risk factors، environmental status and behavioral habits among 6-12 year old children in Tabriz.
    Materials And Methods
    Subjects were primary school children (6-12 years old). Based on geographical map، Tabriz city was divided into 5 areas. From each area، 2 urban health centers were selected. Ninety children attending each selected health center were randomly subjected to stool examination.
    Results
    Of 900 pupils، 361 (42. 1%) were females and 539 (57. 9%) were males. Three hundred and ninety six individuals (44%) were affected by one or more intestinal parasites. The most prevalent pathologic parasites were Giardia (8. 8%) and Cryptosporidium (7. 7%). There was no statistical difference between girls and boys regarding the prevalence of pathologic and non-pathologic intestinal parasites.
    Conclusions
    Findings of this research show that parasitic infections exist among the pupils in Tabriz and infectious transferring ways are active. It is necessary to educate and guide parents and teachers for special planning in order to eradicate and eliminate the related causes.
  • سعید پوردولتی، کاظم اشجعی، سیمین خیاط زاده، مصطفی فرحبخش، مهران سیف فرشد، احمد کوشا
    مقدمه
    بخش خصوصی یکی از مهم ترین ارکان ارایه ی خدمات سلامت برای بیماران سلی به شمار می رود، ولی ارایه ی خدمات در این بخش به ویژه از نظر تاخیر در تشخیص، استفاده ی نادرست از داروهای ضد سل و عدم ثبت و نگهداری اطلاعات و آمار، نامطلوب می باشد.PPM TBDOTS (Public Private Mix in Tuberculosis Directly Observed Treatment Short course) مؤثرترین استراتژی موجود برای کنترل سل می باشد. هدف این مطالعه ارایه ی یک برنامه ی جامع مدیریتی برای مشارکت بخش خصوصی و دولتی در TB DOTS برای مدیریت مؤثر بیماران سل و گزارش موارد از طریق یک سیستم اطلاعاتی و ارجاع در شهر تبریز بوده است.
    روش بررسی
    این مطالعه در 5 مرحله و با استفاده از روش های مختلف پژوهش های کمی و کیفی انجام گرفت. مرحله ی اول، بررسی وضعیت موجود با استفاده از روش بررسی مقطعی از وضعیت موجود بیماری سل در استان آذربایجان شرقی و تبریز در سال 1384 بود. همچنین در این مرحله یک مطالعه ی تطبیقی برای مقایسه ی مدل های مختلف PPM TB DOTS در نقاط مختلف دنیا انجام شد. مرحله ی دوم آنالیز ذینفعان، مرحله ی سوم آنالیز نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدید ها بود که به روش کیفی انجام شد. روش نمونه گیری به صورت مبتنی بر هدف بود، داده ها با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختار یافته جمع آوری و با استفاده از روش آنالیز محتوای هدایت شده، آنالیز شدند. در مرحله ی چهارم ابزار توصیه شده از طرف سازمان جهانی بهداشت برای PPM DOTS با در نظر گرفتن شرایط محلی بومی سازی گردید. در مرحله ی آخر با استفاده از روش «هشت گام در رهبری تغییر» الگوی ارایه شده عملیاتی گردید.
    یافته ها
    بررسی شاخص های سل استان آذربایجان شرقی در سال 1384 نشان داد که میزان بیماریابی اسمیر مثبت جدید در تبریز و استان به ترتیب 25 درصد و 5/28 درصد و میزان موفقیت درمان در تبریز و استان به ترتیب 94 درصد و 87 درصد بود. سهم سیستم شبکه ی بهداشتی درمانی شور در بیماریابی سل ریوی اسمیر مثبت در تبریز 4/3 درصد و سهم مراکز و مطب های خارج از سیستم شبکه ی بهداشتی درمانی 6/96 درصد بود. بررسی الگوهای مختلف PPM در نقاط مختلف دنیا نشان داد PPM ضمن این که باعث حفظ میزان موفقیت درمان می شود، موجب افزایش بیماریابی نیز گردیده است.
    نتیجه گیری
    میزان بهبودی در بیماران سلی شناسایی شده در تبریز از وضعیت مطلوبی برخوردار است، اما در زمینه ی بیماریابی وضعیت موجود از میزان مورد انتظار پایین تر است. لازم است تا بخش خصوصی با حساسیت بیشتری در امر بیماریابی درگیر شود و هم سو با دستورالعمل کشوری در درمان و پیگیری بیماران عمل نماید. به طور کلی این طرح از نظر بهبود میزان بیماریابی، افزایش میزان رضایت و توان پرداخت بیماران، در مدیریت کنترل سل مؤثر است.
    کلید واژگان: مشارکت, بخش خصوصی, بخش دولتی, سل}
    Saeid Pourdoulati, Kazem Ashjaei, Simin Khaiatzadeh, Mostafa Farahbakhsh, Mehran Sayffarshd, Ahmad Kousha
    Introduction
    Private health care providers (PPs) considered a major gateway to the health services for TB (Tuberculosis) patients. However, TB management practices by PPs is inadequate. National TB program need to collaborate with private health care providers. This paper is aimed to provide a comprehensive management program for public private mix (PPM) in TB DOTS (directly observed treatment short course) for effective case management of TB patients and reporting through a proper referral and information system in Tabriz, Iran.
    Methods
    Mixed quantitative and qualitative methods in 5 stages have been used including: 1) Cross sectional study of current TB situation in Tabriz, Iran and a comparative study of various PPM TB DOTS programs worldwide. 2,3) Stakeholder analysis and SWOT (Strengths, weaknesses, opportunities and threats) analysis using qualitative directed content analysis method 4) Adaptation of WHO’s recommended tools for PPM TB DOTS to local situation 5) Development of action plan using eight steps in leading change method.
    Results
    3.4% of new TB cases have been detected by public health network system and 96.6% by other health care providers. New smear positive case finding in Tabriz and East Azerbaijan province, Iran was 25% and 28.5% respectively. Treatment success rate in Tabriz and East Azerbaijan province, Iran was 94.8% and 87% respectively. All PPM DOTS findings showed that this program can significantly accelerate case finding while maintaining high cure rates.
    Conclusion
    Cure rate in TB patients whom have been found in Tabriz, Iran is favorable, but case detection rate is less than expected. It is necessary to involve PPs with more sensitivity in case detection and more alliance with national TB program in treatment and patient follow up. Regarding improving case detection rate, promoting patient satisfaction, providing more accessibility and affordability the mentioned program would be an effective approach in management of TB control program.
  • محمدعلی حسین پور فیضی، محمد مسافری، سعید دستگیری، احمد کوشا
    زمینه و اهداف
    بر اساس شواهد موجود، مصرف آب آشامیدنی آلوده به آرسنیک می تواند انواع متفاوتی از عوارض بهداشتی را در افراد ایجاد نماید. استاندارد ملی آب شرب در ایران حداکثر مجاز آرسنیک را μg/L 50 قرار داده است این در حالی است که سازمان جهانی بهداشت مقدارμg/L 10 آرسنیک را به عنوان رهنمود ارائه نموده است. نظر به آلوده بودن تعدادی از منابع آب شرب به آرسنیک در شهرستان همجوار (هشترود) و غیر روتین بودن تعیین مقدار آرسنیک توسط اداره بهداشت و شرکت آب و فاضلاب، در مطالعه حاضر کلیه آبهای شرب شهرستان چاراویماق استان آذربایجان شرقی از نظر مقدار آرسنیک مورد بررسی و آنالیز قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    کلیه شهرها و روستاهای دارای سکنه ی شهرستان چاراویماق با مراجعه حضوری از نظر نحوه تامین آب شرب، وضعیت بهسازی منابع آب و وجود آرسنیک در منبع آب شرب توسط کارشناسان بهداشت محیط بررسی شدند. برای آزمایش آرسنیک از Ez arenic test kit استفاده به عمل آمد.
    یافته ها
    از 210 روستای بررسی شده، در آب شرب 41 روستا (52/19% از روستاهای بررسی شده) آرسنیک وجود داشت. در 8 روستا غلظت آرسنیک معادل یا بالاتر از حداکثر مجاز استاندارد ملی (μg/L 50) قرار داشت. در 33 روستا نیز غلظتهای مشاهده شده اغلب μg/L 50 > و ≥ μg/L 10 بود. در مجموع 7290 نفر یعنی حدود 06/22 % از جمعیت روستائی شهرستان چاراویماق در معرض مواجهه با غلظتهای بالای حد رهنمودی سازمان جهانی بهداشت می باشند.
    نتیجه گیری
    بر اساس مطالعه حاضر شهرستان چاراویماق، یک منطقه با حضور آرسنیک در برخی منابع آب شرب است. لازم است آب روستاهایی که بالاتر از استاندارد ملی است در اسرع وقت توسط منبع سالم جایگزین شود. کنترل حداقل سالیانه غلظت آرسنیک در آب شرب کلیه روستاها لازم است در دستور کار سازمان های مسئول از جمله شبکه بهداشت و شرکت آب و فاضلاب روستایی قرار گیرد.
    کلید واژگان: آرسنیک, آب آشامیدنی, استاندارد, آلودگی, بهداشت محیط}
    Mohammad Ali Hosseinpour Feizi, Mohammad Mosaferi, Saied Dastgiri, Ahmad Kusha
    Background And Objectives
    Consumption of water contaminated with arsenic can cause various adverse health effects. Iranian standard of arsenic in drinking water is 50µg/L, while World Health Organization (WHO) has recommended a maximum level of 10µg/L arsenic in the drinking water. As some drinking water sources are contaminated with arsenic in Hashtrood (in neighborhood of Charoymagh) and also arsenic detection is not included in the current routine monitoring of the drinking water, this study aimed to trace the detectable amounts of arsenic in the drinking water sources of Charoymagh district in the East Azerbaijan province.
    Materials And Methods
    Water supply, sanitation status and arsenic presence were studied in the Charoymagh district including residential villages. Water sampling and field works were carried out by environmental health experts. Ez arsenic test kit was used for testing the arsenic in the water samples.
    Results
    Of 210 studied villages, arsenic was detected in the drinking water of 41 villages (19.52%). In eight villages, the level of arsenic in the drinking water was higher than the Iranian standard (50µg/L) allowance. In 33 villages, arsenic concentration was 10µg/L> ≥ 50µg/L. A total number of 7290 individuals (22.06%) were exposed to arsenic in the drinking water which was higher than that recommended by WHO.
    Conclusion
    It is concluded that Charoymagh district is an area with arsenic presence in some drinking water sources. It is necessary to replace the water sources of the villages with high level of arsenic with safe drinking water.
  • احمد کوشا، مصطفی فرحبخش، سویل حکیمی، لیلا عبداللهی، مهراد گلزاری، مهران سیف فرشد
    زمینه و هدف
    از دیدگاه زیست شناختی مولکولی و سلولی، سرطان به تعداد قلیلی از بیماری ها اطلاق می گردد که به علت عیوب مشابه مولکولی در فعالیت سلولی ایجاد می شود. در ایران بیماری سرطان بعد از بیماری قلبی عروقی و حوادث، سومین علت مرگ و میر محسوب می شود. هدف از این مطالعه شناخت خصوصیات اپیدمیولوژیک و پراکندگی جغرافیایی انواع سرطانها در استان آذربایجان شرقی می باشد.
    روش بررسی
    طی یک مطالعه توصیفی تحلیلی و از نوع مقطعی، اطلاعات دموگرافیک و اطلاعات اختصاصی شامل محل نمونه برداری و نوع تومور از پرونده های موجود در 29 مرکز پاتولوژی در شهرستان تبریز استخراج و همراه با یافته های پاتولوژی ثبت شده و در گروه های سنی و نیز در مردان و زنان به تفکیک مقایسه گردید.
    یافته ها
    در بررسی انجام شده تعداد کل نمونه 4945 نفر و نسبت مرد به زن در این مطالعه 38/1 به 1 بود. نتایج این تحقیق مشخص کرد که سرطان معده از لحاظ شیوع رتبه اول را احراز کرده است. رتبه دوم مربوط به سرطانهای پوست بوده و سرطان مثانه از لحاظ فراوانی رتبه سوم را در استان کسب کرده است.
    نتیجه گیری
    از آنجا که الگوی سرطانهای شایع در ایران با الگوی جهانی متفاوت است توجه به عوامل خطر اختصاصی هر سرطان مهم بوده و پیشنهاد می گردد پژوهش دیگری با توجه به شیوع ریسک فاکتورهای اختصاصی 3 سرطان شایع در استان و تمرکز سبک زندگی، عادات غذایی و نیز تلاش برای یافتن عوامل خطر ناشناخته ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: سرطان, اپیدمیولوژی, ریسک فاکتور}
    Ahmad Koosha, Mostafa Farahbakhsh Sevil Hakimi, Leila Abdolahi, Mahrad Golzari, Mehran Seyf Farshad
    In molecular and cellular biology viewpoint, cancer is indicted to some of rare diseases with similar molecular defects in cell function. In Iran, cancer is third cause of death following cardiovascular disease and accidents. The aim of the present study was to identify epidemiological features and geographical distribution of different types of cancer in East Azerbaijan province. In a descriptive –analytic and cross sectional study, demographic and specific information including biopsy location and type of tumor was derived from medical documents of 29 pathology centers in Tabriz. These data were then compared among age groups and between men and women. Total number of 4945 patients was diagnosed with cancer. The proportion of male to female was 1.38 to 1. According to the result of this study, stomach cancer was the most prevalent cancer in East Azerbaijan. The second and third most prevalent cancers were skin cancers and bladder cancer, respectively. Since pattern of prevalent cancers is different in Iran, considering the particular risk factors of each cancer type is important. More studies are suggested to be carried out considering the specific risk factors of three most prevalent cancers in the province with focus on life style, dietary habits and effort to find unknown risk factors.
  • دکتراحمد کوشا، سویل حکیمی، قشم سلیمان زاده، ناهید هاشم نیا، حسن فرهاد غیبی
    از سال 1379 تا به امروز سالانه در آذربایجان شرقی غلظت ید ادرار کودکان اندازه گیری میشود. در سال 1382 میانه ید ادرار برای اولین بار به شدت افت نمود. دو نوع مطالعه جهت ارزیابی برنامه مبارزه با کمبود ید طراحی شد. درمطالعه اول میزان ید ادرار کودکان 10-8 ساله تعیین و در مطالعه دوم میزان ید نمک در زمان تولید اندازه گیری گردید. در سال 1382 میانه ید ادرار68 میکرو گرم در لیتر بود و در سال 1383 به 65 میکرو گرم در لیتر رسید. از طرف دیگر در سال83 میانگین ید موجود در نمکهای نمونه برداری شده از کارخانجاتppm 37/12 بود و هیچ نمونه نمکی از لحاظ میزان ید در طیف" رضایت بخش" قرار نداشت. در سال 1384میانه ید ادرار به 107 و یک سال بعد به 119 میکرو گرم در لیتر رسید. این در حالی است که میانگین ید موجود در نمکهای نمونه برداری شده در سال 84، 19/25 و در سال 85، ppm 36/32 بود. در سالهای 82 و 83 کمبود ید خفیف در استان مشاهده گردید و در سال 84و 85 این شاخص در طیف طبیعی قرار داشت. که احتمالا بر اثر بهبود وضعیت نمک بوده است همانطور که آمار سالهای 82 و 83 نشان داد، اختلالات ناشی از کمبود ید به سادگی قابل بازگشت است. پیشنهاد می شود پایش منظم برنامه و نظارت مداوم بر کارخانجات تولید نمک هر ساله انجام شود.
    کلید واژگان: ید, ادرار, نمک یددار, دانش آموزان}
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال