دکترمحمد باقر بهشتی
-
عوارض بخش مسکن به خصوص در دهه اخیر و در شهرهای بزرگ کشور، یک عامل تاثیرگذار بر قیمت و عرضه مسکن، قلمداد می شود. این پژوهش بر آن است تا شاخص های موثر عوارض شهرداری بر عرضه مسکن را از دیدگاه خبرگان فعال در حوزه مسکن در کلانشهر تبریز مورد بررسی قرار دهد. به منظور شناسایی شاخص ها، از مصاحبه با خبرگان حوزه ساخت و مسکن استفاده شد. پس از استخراج شاخص ها، پرسشنامه ای بر مبنای رویکرد دلفی فازی طراحی و در اختیار خبرگان قرار داده شد. نمونه نهایی، شامل تعداد 14 نفر از استادان و فعالان حوزه ساخت با حداقل 5 سال سابقه کاری در حوزه ساخت و مسکن بودند. با بررسی انجام گرفته، تعداد 114 شاخص اولیه استخراج شدند و پس از اجرای سه مرحله دلفی فازی و رسیدن به اجماع نظر خبرگان، تعداد 68 شاخص نهایی به عنوان شاخصه های عواض شهرداری موثر بر عرضه مسکن شناسایی شدند. با توجه به نتایج به دست آمده، خبرگان بر این باورند که، علی رغم این امر که افزایش عوارض منجر به افزایش درآمد شهرداری شده است، از سوی دیگر، عواملی مانند افزایش هزینه ها، رانت و رشوه خواری، هزینه های شهرداری و ناکارآمدی درآمد شهرداری را افزایش داده است. همچنین، بوروکراسی های اداری پیچیده، عدم شفافیت در مقدار عوارض و هزینه مرتبط با آن، تمرکز در مناطق خاص شهری، ضعف فرهنگ شهرنشینی و گسترش شهری، عدم استفاده دقیق از بافت های فرسوده، همگی از جمله شاخصه های عوارض شهرداری تاثیرگذار بر تغییرات قیمت و عرضه مسکن هستند.
کلید واژگان: عوارض شهرداری, عرضه مسکن, دلفی فازی, مناطق شهرداری تبریزThe housing (local) tax in the big cities, especially in the last decades has affecting the price and supply of housing in Iran.This research aims to examine the effective indicators of municipal (local) taxes on housing supply from the perspective of experts active in the field of housing in Tabriz metropolis.In order to identify indicators, interviews with construction and housing experts were used. After extracting the indicators, a questionnaire based on the fuzzy Delphi approach was designed and provided to the experts.The final sample consisted of 14 professors and activists in the field of construction with at least 5 years of work experience in the field of construction and housing. Based on the investigation, 114 primary indicators were extracted and after three stages of fuzzy Delphi were implemented and the consensus of the experts was reached, 68 final indicators were identified as indicators of municipal variables affecting housing supply. According to the obtained results, experts believe that, despite the fact that the increase in (local) taxes has led to an increase in the municipality's revenue, on the other hand, factors such as increase in expenses, rent seeking and bribery, municipal expenses has increased the municipality revenue management inefficiencyAlso, complex administrative bureaucracies, lack of transparency in the amount of tolls (local tax) and related costs, concentration in specific city districts, weakness of urban culture and urban expansion, lack of accurate use of dilapidated structures, all of them are indicators of municipal (local) tax affecting price changes and housing supply.
Keywords: Municipal Taxes, Housing Supply, Fuzzy Delphi, Districts Of Tabriz Metropolis -
در مسیر تحولات تاریخی، کشورها با بزنگاه های مهم تاریخی مواجه می شوند. بزنگاه های تاریخی در کشورهای مختلف به شیوه های گوناگونی رخ می دهند و با شکل گیری مسیرهای متفاوت، میراث جداگانه و متمایزی را برای هر کشور تولید می کند. یکی از بزنگاه های مهم تاریخ معاصر ایران برکناری رضاشاه از قدرت توسط عوامل بیگانه و شروع حکومت محمدرضاشاه پهلوی می باشد. بعد از برکناری رضاشاه اگر چه قدرت بین عوامل مختلف توزیع گردید اما دخالت های نیروهای خارجی و هرج و مرج سیاسی مسیر رشد و توسعه اقتصادی در دهه 1320 شمسی در ایران را به حاشیه کشانید. بحث اصلی این پژوهش که به روش بررسی تاریخی انجام گردیده است به نقش حکومت ها و فرادستان در اقتصاد و سیاست ایران و عقب ماندگی آن اشاره دارد. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که گرچه وجود مجلس قدرتمند در نهایت منجر به ملی شدن صنعت نفت گردید اما به دلیل هرج و مرج سیاسی و اجتماعی و همچنین عدم باز توزیع قدرت سیاسی و اقتصادی بین مردم عادی رشد و توسعه اقتصادی رخ نداد. علاوه بر این در اواخر دهه 1320 با کاهش قدرت مجلس در برابر نخست وزیر تغییر نهادی خاصی صورت گرفت و کاهش قدرت مجلس میراثی برای ادامه حکومت شاه گردید. با این تغییر نهادی وی توانست از میراث نخست وزیر به خوبی محافظت کند و با تمرکز بر قدرت سیاسی منابع اقتصادی را بیش از پیش به انحصار نزدیکان و فرادستان درآورد که این امر منجر به پدید آمدن یک اقتصاد فراگیر نگردید.
کلید واژگان: بزنگاه تاریخی, نهادهای سیاسی و اقتصادی, وابستگی به مسیر, عصر پهلوی دومCountries face with different historical critical junctures through their historical countries.. One of the most important critical junctures in the contemporary history of Iran is the removal of Reza Shah from power and substituting of Mohammad Reza Shah.by foreign forces. After the overthrowing of Reza Shah, however, power was distributed among various factors, the interventions of foreign forces and political chaos marginalized the path of economic development. The main objective of this historical-economic research, refers to the role of governments and superiors as well as the underdeveloped of Iran. The result shows while the existence of a powerful parliament eventually led to the nationalization of the oil industry, due to political and social chaos, economic development did not occur. In addition, during 1940s by the decrease of the power of the parliament against the prime minister’s authority, an exclusive institutional change took place and took into account as a legacy for the shah rule. Through this institutional change, the shah was able to protect the prime minister’s legacy well and by increasing monopolized economic resources kept the power for himself and his relatives.
Keywords: historical critical junctures, economic, political institutions, Path dependence, second pahlavi era -
پایان جنگ جهانی دوم آغاز دوره ای برای نوسازی و دستیابی به توسعه در کشورهای مختلف بوده است و کشورهای اروپایی و آسیایی بسیاری به فراخور شرایط شان راهکارها و رویکردهای مختلفی را برای اقدام به توسعه به کار گرفته اند. کره جنوبی یکی از این کشورهاست. کشوری که با تاریخی کهن یکی از یکپارچه ترین و با ثبات ترین کشورهای جهان به شمار می رود. توسعه این کشور که بعد از پایان جنگ جهانی دوم و استعمار ژاپن آغاز می شود، نمونه ای غیر معمول و سریع از توسعه در بازه ی زمانی بسیار کوتاه است. کره جنوبی کشور علی رغم از سر گذراندن تجربه ی تلخ مستعمره بودن، اتفاقاتی که پس از جنگ جهانی رخ داد و تقسیم شبه جزیره به دو بخش شمالی و جنوبی و جنگ داخلی ای که پیامد آن بود و همچنین فقر شدید و نیاز مبرم به کمک های بین المللی هم اکنون در کنار تایوان، سنگاپور و هنگ کنگ یکی از چهار ببر آسیا به شمار می رود. داشتن دولت های اقتدارگرا و در عین حال توسعه گرا، حس ناسیونالیسم قوی در برابر بیگانگان، فرهنگ کنفسیونیستی، تمرکز بر استراتژی توسعه صادرات، گسترش سیستم آموزشی همگام با نیازها و تحولات اقتصادی کشور از عوامل تاثیرگذاری هستند که در در راستای پرسش اصلی این مقاله به آنها پرداخته شده است. در انتها نیز مدل توسعه کره جنوبی ارایه می گردد.
کلید واژگان: کره جنوبی, توسعه, توزیع قدرت, دولت-ملت, کنفسیونیسمThe end of Second World War has marked the beginning of an era of renovation and development for many countries in the world and European and Asian countries have utilized several development strategies based on their situation. South Korea is one of those countries. Having an ancient history, South Korea is one of the most integrated and stable countries in the world. Its development which starts right after the end of the second world war and Japanese colonization is an outstanding example of fast and extraordinary development in a short time span. Despite having the bitter experience of being colonized, what happened as a consequence of the second world war, the division of the peninsula into two parts (North and South) and the civil war following that, and the severe poverty and dependence on international aid, it is one of the Asian Tigers, together with Taiwan, Singapore, and Hong Kong. Having an authoritarian but developmentalist government, a strong sense of nationalism against foreigners, Confucian culture, a focus on export expansion strategies, and the development of an education system based on economic needs and changes are among the influential factors that are discussed in line with the main question of the paper. Finally, the development model of South Korea is presented.
Keywords: South Korea, Development, Power Distribution, State-Nation, Confucianism -
هدف
بروز بحران آب و گسترش نااطمینانی ها در زمینه ی پایداری و آینده ی تامین منابع آب، مدیران را ملزم به اتخاذ تصمیم های حیاتی در زمینه ی مدیریت منابع آب با توجه به فرایندها و عوامل مختلف موثر و مرتبط در این زمینه به ویژه پیامدهای تغییرات اقلیمی، جمعیت، تصمیمات سیاسی و غیره نموده است. از این رو، هدف این مطالعه بررسی نظام مند عوامل اثر گذار در ابعاد منابع و مصارف آب و تعریف آینده های بدیل در این حوزه بر مبنای عوامل شناخته شده است.
روشتدوین سناریو از جمله ابزارهای پیشنهادی است که می تواند به منظور بررسی پیامدهای آتی، در اتخاذ تصمیم گیری ها و اجرای سیاست های مختلف راهبردی در زمینه ی مدیریت منابع آب، موثر واقع شود. این چارچوب در سطح منطقه ای برای منابع آب شهرستان تبریز مورد ارزیابی قرار گرفته و با توجه به ماهیت پژوهش، از روش های تحلیل ساختاری، سناریو نویسی و دلفی استفاده می شود.
یافته هاطبق نتایج 15 عامل کلیدی در وضعیت منابع آب شهرستان تبریز دخیل هستند. بررسی حالت های احتمالی در هر عامل در نهایت به 47 وضعیت احتمالی انجامید. با تحلیل تمام وضعیت های احتمالی، 7585 سناریو ممکن، 9 سناریو باورکردنی و 4 سناریو با احتمال وقوع قوی در وضعیت آتی منابع آب شهرستان تبریز شناسایی شدند.
نتیجه گیریبا توجه به وضعیت موجود، ملاحظه شد که شکاف قابل توجهی تا تحقق اهداف بنیادین توسعه و دستیابی به سناریوهای مطلوب وجود داشته و از این رو راهبرد ها و تدابیر لازم در دستیابی به مطلوب ترین آینده ها معرفی گردید.
کلید واژگان: مدیریت یکپارچه ی منابع آب. تحلیل ساختاری, برنامه ریزی سناریو مبنا, آینده پژوهیPurposeThe emergence of water crisis and the spread of uncertainties in the context of sustainability and the future of water supply makes managers to make critical decisions about water resources management, taking into account the various processes and factors affecting it, in particular the consequences of climate change, population growth, political decisions, and so on.Therefore, the purpose of this study is to investigate systematically the factors affecting water resources in dimensions of resources together with consumption and define alternative futures in this context based on the considered factors.
MethodScenario development is one of the suggested tools that can be effective in assessing the future consequences of making decisions and implementing various strategic policies in water resourcemanagement field. This framework has been studied at regional level for Tabriz water resources. According to the nature of the research, structural analysis, scenario writing and Delphi methods have been used.
FindingsAccording to the results, 15 key factors are involved in the availability of water resources in Tabriz. Investigating the possible states in each factor eventually led to 47 possible situations. By thoroughly evaluating possible situations, 7585 possible scenarios, 9 plausible scenarios and 4 scenarios with high probability of future condition of water resources in Tabriz were identified.
ConclusionAccording to the current situation, it was observed that there has been a considerable gap to the achievement of the fundamental goals of development and the desirable scenarios. Therefore, strategies and measures for achieving the most desirable future were introduced.
Keywords: Integrated Water Resources Management (IWRM), Structural analysis, Scenario Planning, Futures Studies -
یکی از مباحث مهم در اقتصاد منطقه ای، چگونگی توزیع منابع و امکانات کشور در بعد فضایی و جغرافیایی می باشد، به گونه ای که منجر به تعادل در بین مناطق گردد و از جمله شاخص های عدم تعادل در بین مناطق، نابرابری درآمد سرانه می باشد. در این خصوص، شناسایی عوامل موثر بر نابرابری درآمدی در بین مناطق، می تواند نقش مهمی را در اتخاذ سیاست مناسب برای ایجاد تعادل منطقه ای ایفا نماید. هدف از انجام این مطالعه، شناسایی عوامل موثر اساسی در افزایش نابرابری درآمد سرانه در بین استان های کشور در دوره 1379-1393 می باشد. برای رسیدن به هدف تحقیق، نقش عوامل مختلف اقتصادی در افزایش نابرابری درآمد سرانه در بین استان های کشور با استفاده از مدل رگرسیون داده های تابلویی به روش اثرات ثابت بررسی شد. تخمین مدل رگرسیون معرفی شده نشان داد که بین شاخص های مزیت نسبی در صادرات کالاهای صنعتی، ضریب پراکندگی هزینه های بودجه سرانه دولت، ضریب تمرکز فعالیت های صنعتی، اختلاف در میزان سرمایه انسانی و مزیت نسبی در صنعت هتلداری با شاخص نابرابری درآمدی رابطه مثبت برقرار است.
کلید واژگان: سرمایه گذاری صنعتی, سرمایه انسانی, نابرابری درآمدی, صادرات, مخارج دولتOne of the important issues in regional economics is how the resources and facilities of the country are distributed in the spatial and geographic dimension, so that it does lead to regional balances. One of the indicators of imbalance between regions is the inequality of per capita income. In this regard, identification of factors affecting income inequalities among regions will play an important role in policy making for regional equilibrium The purpose of this study is to identify the causes of per capita inequality among the provinces of Iran during the period of 2000-2014. To achieve the research goal, the role of various economic factors in increasing income inequality among the provinces with using the fixed effects method of Panel data regression model was studied. The estimated regression model showed that the impact of the relative advantage indexes in industrial goods, the gap in the government spending in the provinces, the concentration of industrial activities, the difference in human capital and relative advantage in the tourism industry on income inequality were positive.
Keywords: industrial investment, Human capital, income inequality, Industrial exports, Government expenditures -
سیستم منابع آبی تحت تاثیر عوامل متعددی است که این عوامل میتوانند در یک محیط جغرافیایی خاص یا در فضای گسترده تری تاثیرگذار باشند. گاه این تاثیرگذاری به گونه ای است که شرایط دستیابی به منابع آب سالم را با مشکلات گستردهای روبه رو ساخته و کارایی برنامه ریزی و مدیریت منابع آبی را به چالش کشانده است. هدف از برنامه ریزی و مدیریت منابع آب، انطباق هر چه بیشتر تقاضای سیستمهای اجتماعی- اقتصادی آب با عرضه آب از طریق کنترل و مدیریت اداری و بدون آسیب رساندن به پایداری اکوسیستم است. این امر میتواند با شناسایی عوامل کلیدی و اثرگذار چه از سوی عرضه آب و نیز از سوی تقاضای مصرفی بخش های مختلف جامعه میسر شود. از اینرو، در مطالعه حاضر تلاش شده است تا بر مبنای دیدگاه مدیریت یکپارچه منابع آبی، متغیرهای کلیدی و پیشرانهای اثرگذار در آینده منابع آب شهرستان تبریز در افق 1420 شناسایی شده و در نهایت راهبردهای سیاستی مناسب اعمال شود. بر این اساس، 46 عامل اولیه زیر نظر گروه خبرگان و با استفاده از روش مرور منابع و دلفی شناسایی شد. در ادامه، به منظور تعیین عوامل کلیدی در این سیستم با استفاده از ماتریس تاثیرات متقاطع 15 عامل معرفی شد. یافته های نهایی نشان می دهد عوامل زیست محیطی و اقتصادی بیشترین سهم را به عنوان متغیرهای اصلی در این مجموعه دارند و تاثیر بیشتری بر آینده منابع آبی خواهند داشت و انتظار میرود پیشران سازنده منابع آبی شهرستان از بین مولفه های زیست محیطی و اقتصادی باشد.
کلید واژگان: عوامل پیشران, مدیریت یکپارچه منابع آبی (IWRM), ماتریس تاثیرات متقاطعThe system of water resources is influenced by several factors affecting in a particular geographical environment or in a wider space. Sometimes, these effects are such that, the conditions for access to healthy water resources have been faced with massive problems and performances of water resource planning and management. The goal of water resource planning and management is to match the socio-economic system demand of water with the supply of the water system through administrative control and management, without damaging sustainability of ecosystem. This can be achieved by identifying effective and influential factors, both from water supply side, and demand side of the various sectors of the society. Therefore, in the present study, it was attempted to identify key factors and drivers affecting in the future of water resources of Tabriz County till 2041 vision based on the Integrated Water Resources Management. Meanwhile, to apply appropriate policy strategies. Based on some 46 primary factors were identified by the panel of experts by using the resource review and Delphi method. In order to determine the key factors and effective drivers in this system, 15 factors were introduced using the cross impact matrix. The final findings indicate that environmental and economic factors have the largest share as the main actors in this collection and will play a more effective role in the future of water resources and it is expected that driver affecting of County water resources to be one of the environmental and economic components.
Keywords: Integrated Water Resources Management (IWRM), Cross-Impact Matrix, Driving forces -
بر اساس نظریه های جدید توسعه، خلاقیت نقش اساسی در تحقق رشد و توسعه اقتصادی از طریق تبدیل "قابلیت های" انسانی به "کارکردهای" انسانی، ایفا می کند. در واقع نقطه عطف توسعه اقتصادی زمانی است که اصلی ترین عامل توسعه یعنی انسان، ذهن انسان و قابلیت ها و توان نامحدود ذهن انسان مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس، مطالعه حاضر سعی دارد به بررسی تاثیر شاخص های جهانی خلاقیت بر رشد اقتصادی در دو گروه کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه طی دوره 2016-1990 با استفاده از روش تحلیل عاملی و اقتصادسنجی فضایی بپردازد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی بیانگر وجود سه عامل برای شاخص های خلاقیت در کشورهای در حال توسعه و دو عامل برای کشورهای توسعه یافته می باشد. طبق نتایج به دست آمده از روش اقتصادسنجی فضایی، برای کشورهای توسعه یافته ملاحظه می گردد که هر دو عامل اول (متغیرهای مخارج تحقیق و توسعه، ثبت اختراع، صادرات صنایع با فناوری بالا و تعداد محققین تحقیق و توسعه) و دوم (متغیرهای صادرات خلاق و تحصیلات عالی) تاثیر مثبت و معنی داری بر رشد اقتصادی دارند. نتایج کشورهای در حال توسعه نیز نشان می دهد که هر سه عامل اول (متغیرهای مخارج تحقیق و توسعه، ثبت اختراع و محققین تحقیق و توسعه)، دوم (متغیرهای صادرات صنایع با فناوری بالا و صادرات خلاق) و سوم (متغیر تحصیلات عالی) تاثیر مثبت و معنی داری بر رشد اقتصادی دارند.
کلید واژگان: خلاقیت, رشد و توسعه اقتصادی, تحقیق و توسعه, سرمایه انسانیAccording to modern development theories, creativity plays an important role in economic growth through shifting human capabilities to human feasibilities. In fact, the milestone of development is when human, human mind, its infinite power, and human capabilities came in to consideration. So, the objective of this research is to study the effect of global indicators of creativity on economic growth in two set of countries (developed and developing countries) during 1990-2016, by using factor analysis and spatial methods.The results of factor analysis indicate that there are three factors for creativity indicators in developing countries and two factors in developed countries. According to the results of spatial econometric method, both of the factors, the first (R&D expenditure, patent, high-technology exports and number of researchers in R&D) and the second factors (creative export and human capital) in developed countries have a positive effect on economic growth; also the results for developing countries show that all three of the first (R&D expenditure, patent and number of researchers in R&D) , the second (high-technology exports and creative export) and the third factors (human capital) , have a positive effect on economic growth
Keywords: creativity, economic growth, development, innovation, human capital -
شناسایی عوامل تعیین کننده کارآفرینی با استفاده از مدل های گسسته / مطالعه موردی: شهرک صنعتی شهید سلیمی تبریز
-
توجه به توسعه اقتصادی همواره از دغدغه های اصلی حوزه علم و سیاست بوده و برای قرار گرفتن در مسیر صحیح توسعه اقتصادی، ریشه یابی مستمر آن الزامی است. یافته ها و تجربه اخیر کشورها حاکی از آن است که خلاقیت مهم ترین و بنیانی ترین عامل رشد و توسعه اقتصادی است. در این مطالعه سعی شده است به بررسی تاثیر شاخص های خلاقیت بر توسعه اقتصادی ایران در دوره 2016-1990 با استفاده از رهیافت GMM پرداخته شود. یافته های آزمون تاییدکننده این است که رشد و توسعه اقتصادی بیش از آنکه با مولفه های تحصیلات و آموزش رسمی ارتباط داشته باشد، تحت تاثیر خلاقیت و نوآوری است. به بیان دیگر، آموزش و تحصیلات زمانی می تواند بر رشد و توسعه اقتصادی تاثیرگذار باشد که به خلاقیت و نوآوری منجر شود.
همچنین نتایج آزمون تاییدکننده این است که صادرات صنایع با فناوری بالا دارای بیشترین تاثیر و ثبت اختراع دارای تاثیر مثبت بر رشد اقتصادی بوده است. ازاین رو، پیشنهاد می شود، با ایجاد یک اکوسیستم نوآوری و حمایت و حفاظت از حقوق ثبت اختراع، نظام نوآوری و خلاقیت در جامعه نهادینه شود تا از طریق دستیابی به اقتصاد متنوع و متکی بر منابع دانش و آگاهی، سرمایه انسانی بالا و فناوری نوین، رشد و توسعه پایدار تحقق یابد.کلید واژگان: کلیدی: خلاقیت, توسعه اقتصادی, نوآوری, ثبت اختراعPaying attention to economic development has always been one of the main concerns of science and politics, and in order to put economic development in a suitable path, its continuous recognition is essential. The recent findings and experiences of countries Show that creativity is the most important and basic factor for the growth and development of the economy. This study aims to scrutinize the effect of creativity index on the economic development of Iran for the 1990-2016 period by using generalized method of moments (GMM). The findings support the idea that economic growth and development is more dependent on creativity and innovation than on formal education. In other words, education can affect economic growth and development, only if it results in creativity and innovation. Also the findings clarify that high-technology exports have the most effect on economic growth and patenting inventions has a positive effect on economic growth. Thus, it is suggested that by providing a creative ecosystem and supporting the rights of patenting, we will have creative and innovative system in the society so that through diversified economy which relies on knowledge, higher human resources, and modern technology will promote sustainable growth and development.Keywords: creativity, Economic Development, Innovation, Patent -
هدف از انجام این مطالعه تحلیل تغییرات ساختاری، مزیت رقابتی و رشد ارزش افزوده بخش های اقتصادی نه گانه استان های کشور می باشد و روش مورد استفاده مدل تغییر سهم پویای فضایی و دوره مورد مطالعه 1393-1379 است. نتایج محاسبات نشان می دهد تغییرات ساختاری بخش های آب، برق و گاز، کشاورزی، صنعت، حمل و نقل و انبارداری، ارتباطات و سایر معادن مثبت بوده که نشان دهنده رشد مطلوب و سریع نسبت به سایر فعالیت های دیگر است و سهم این فعالیت ها با توجه به اثر صنعتی آنها در حال افزایش است. بخش های نفت و سایر خدمات به ترتیب اهمیت، کمترین رشد اقتصادی و پیشرفت را به عنوان یک فعالیت داشته اند. مجموع اثر رقابتی همسایگی در تمام استان های مثبت است. بزرگترین ارزش رقابتی همسایگی مربوط به استان های بوشهر، تهران، خوزستان، کرمان، خراسان و اصفهان و کمترین اثر رقابتی همسایگی مربوط به استان کهگیلویه وبویراحمد است. سرجمع اثر رقابتی ملی برای تمام استان های کشور منفی است. در نهایت برآورد رشد ارزش افزوده بخش های اقتصادی استان های کشور براساس مدل پیشنهادی برای دوره 1400-1393 نشان می دهد که تنها 67/5 درصد از رشد 8 درصدی مصوب برنامه ششم توسعه کشور قابل تحقق می باشد.کلید واژگان: تغییر سهم پویای فضایی, رشداقتصادی, تغییرات ساختاری, مزیت رقابتیThis paper uses dynamic spatial shift-share analysis to examine Production changes in Iran's provinces for the period of 2000 to 2014. This paper differs from the standard shift-share analysis by combining the dynamic shift-share with the spatial shift-share and decomposing the Production changes of selected sectors into four effects: national growth effect, structural effect, neighborhood competitive effect, and national competitive effect. The distances among the main cities of Iran’s provinces are considered in developing the distance based weight matrix for measuring neighborhood competitive effects. The research found that the effect of the structural change in the water, electricity and natural gas, construction communications, other mines, transportation, industry, and agriculture sectors are positive, therefore the share of the above sectors in the country is increasing and in the oil and other services sectors are negative. The highest neighborhood competitive effect among the provinces occurred in provinces of Bushehr, Tehran, Khuzestan, Kerman, Khorasan, and Isfahan while the least competitive advantage belonged to the province of Kohgilouyeh and Boyerahmad neighborhood competitive effect determine the leading sectors of each province. The national competitive effect is negative for all the provinces of the country, so most economic sectors of the country's provinces will have difficulty in attracting capital and production. Furthermore, it is estimated that the value-added growth rate of the provinces during 2014-2021 will be about 5.67 percent.Keywords: Dynamic Spatial Shift- Share Analysis, Economic Growth, Structural Change, Competitive Advantage
-
تالاب ها جهت ارائه خدمات اکوسیستم با ارزش ضروری هستند. برنامه های احیا و حفظ تالاب ها، عرضه خدمات اکوسیستمی را افزایش خواهد داد. هدف از این مقاله، برآورد ارزش کل اقتصادی برنامه های احیا و حفظ تالاب جازموریان در استان کرمان است. داده های مورد نیاز برای تحلیل از طریق مصاحبه از 312 خانوار مناطق اطراف تالاب جازموریان در سال 1396 گرفته شد. در ابتدا، این مطالعه روش کوپر را به منظور طراحی بهینه برای روش ارزشگذاری مشروط انتخاب دوگانه به کار می برد. این روش، مقادیر پیشنهادی و اندازه نمونه متناظر با هر پیشنهاد را پیدا می کند. سپس، مدل های لاجیت و حداقل مربعات معمولی به منظور محاسبه ارزش کل اقتصادی برنامه های احیا و حفظ تالاب تخمین زده شد. نتایج نشان می دهد که بر مبنای جمعیت مناطق اطراف تالاب جازموریان، ارزش کل اقتصادی برنامه های احیا و حفظ تالاب در محدوده ی 412/34 تا 566/63 میلیارد ریال در سال است. این تخمین ها می تواند جهت توجیه سطح مخارج برنامه های احیا و حفظ تالاب جازموریان استفاده شود.کلید واژگان: روش ارزشگذاری مشروط, انتخاب دوگانه, تمایل به پرداخت, ارزش اقتصادی کل, تالاب جازموریانWetlands are vital to the supply of valued ecosystem services. The restoration and preservation programs of wetlands will increase the supply of ecosystem services. This paper aimed to estimate the total economic value of the restoration and preservation programs of Jazmourian wetland in Kerman. Data required for the analysis was taken from 312 households interviews in the around regions of Jazmourian wetland in 1396. In the first, this paper employs Cooper's method for optimal survey design for the dichotomous choice contingent valuation method. This method finds the bid amounts as well as the sample size corresponding to each bid. Then, Logit and ordinary least square models were estimated for the total economic value of the wetland restoration and preservation programs. The result shows that, based on the population of Jazmourian wetland around regions, the estimated total economic value of the wetland restoration and preservation programs ranges from 34.412 to 63.566 billion Rials per year. These estimates may be used to justify the level of expenditure on the restoration and preservation programs of Jazmourian wetland.Keywords: Contingent valuation method, Dichotomous choice, Willingness to pay, Total economic value, Jazmourian wetland
-
پژوهشنامه اقتصادی، پیاپی 70 (پاییز 1397)، صص 89 -123هدف اصلی این تحقیق بررسی پویایی های توزیع درآمد و یافتن شواهدی از همگرایی یا واگرایی در درآمد سرانه استان های کشور با استفاده از روش های توسعه یافته جدید برای تحلیل اکتشافی داده های فضا-زمان انجام گرفته است. جهت دستیابی به این هدف، داده های درآمد سرانه استان ها برای دوره 1376 تا 1393 گردآوری شده و سپس با استفاده از روش زنجیره مارکف و زنجیره مارکف فضایی، ماتریس احتمالات انتقال در مقاطع زمانی مختلف برآورد شد. نتایج نشان داد که در یک دوره 18 ساله در اقتصاد ایران، احتمال بسیار اندکی وجود داشته که استان های محروم (از نظر درآمد سرانه) بتوانند درآمد سرانه خود را ارتقا بخشند. همچنین مقادیر توزیع حدی نشان داد که تمایل به واگرایی در درآمد سرانه استان های ایران در دوره 1376 تا 1379 بسیار ضعیف بوده و با توجه به مقادیر احتمال بالای 77 درصد برای ماندگاری در هر سطح درآمد سرانه نیز می توان ادعا کرد که شواهد قوی از همگرایی یا واگرایی در توزیع درآمد سرانه میان استان های ایران وجود ندارد. همچنین نتایج برآورد ماتریس احتمالات انتقال فضایی حاکی از رد فرضیه استقلال فضایی بوده و نشان داد که انتقال از یک سطح درآمد سرانه نسبی به سطح دیگر درآمد سرانه نسبی برای هر استان به عملکرد و وضعیت استان های همجوار بستگی دارد.کلید واژگان: درآمد سرانه, زنجیره مارکف, ماتریس احتمالات انتقال و همگراییThe main objective of this study is to investigate the dynamics of income distribution and to find evidence of convergence or divergence in per capita income in Iranian provinces by using newly developed methods for Exploratory Space–Time Data Analysis (ESTDA). In order to achieve this goal, per capita income data were collected for the period from 1997 to 2014. Then, using the markov chain and the spatial markov chain, the transition probability matrix is estimated at different time periods. The results show that in an 18-year period in Iranian economy, there was a very small possibility that poor provinces (in terms of per capita income) could increase their per capita income. Also, the values of asymptotic distribution show very weak tendency to divergence in per capita income of Iranian provinces during period 1997 to 2000. According to the high probability of 77% for staying at each level of per capita income, one can claim that there is no strong evidence of convergence or divergence in the distribution of per capita income between provinces of Iran. Also, the estimation results of the spatial transition probability matrix show that the moves between income classes for each province depends on the performance and status of neighboring provinces.Keywords: per capita income, Markov Chain, Transition Probability Matrix, Convergence
-
هماهنگی بین اهداف برنامه های توسعه در سطح کشور و در سطح مناطق بسیار مهم است. کاهش سطح اختلاف منطقه ای در موضوعات مختلف و دستیابی به اهداف توسعه متعادل و پایدار ملی، همگی در گرو حل معضلات و موانع ریشه ای تحقق مدیریت و برنامه ریزی منطقه ای است. هدف این مقاله برآورد اثرات تغییرات ساختاری تولید بر نابرابری درآمدی در بین استان های ایران است. برای انجام تحقیق، تغییرات سهم ارزش افزوده بخش های اقتصادی شامل کشاورزی، صنعت و خدمات در دوره 1379-1393 مورد بررسی قرار گرفت و فاصله درآمد سرانه هر استان با میانگین کشوری به عنوان نابرابری درآمدی مورد توجه قرار گرفت.
نتایج برآورد مدل های رگرسیونی داده های تابلویی به روش اثرات ثابت نشان می دهد که: الف- با کاهش یک درصدی در سهم بخش کشاورزی و انتقال آن به بخش صنعت با فرض ثابت بودن سهم بخش خدمات، نابرابری درآمدی در بین استان های کشور به میزان 42/1 درصد افزایش پیدا می کند ولی با انتقال به بخش خدمات با فرض ثابت بودن سهم بخش صنعت، این نابرابری بدون تغییر باقی مانده است. ب- با کاهش یک درصدی در سهم بخش صنعت و انتقال آن به بخش کشاورزی و یا به بخش خدمات (با فرض ثابت بودن سهم بخش دیگر) نابرابری درآمدی بین استان ها به ترتیب 47/1 و 86/1 درصد کاهش پیدا می کند. ج- با کاهش یک درصدی در سهم بخش خدمات و انتقال آن به بخش صنعت با فرض ثابت بودن سهم بخش کشاورزی نابرابری درآمدی در بین استان های کشور به میزان 8/1 درصد افزایش پیدا می کند ولی با انتقال به بخش کشاورزی با فرض ثابت بودن سهم بخش صنعت، این نابرابری تغییری پیدا نمی کند.کلید واژگان: تغییرات ساختاری تولید, نابرابری درآمدی, استان های ایران, داده های تابلوییThe consistency between the national development goals and the provincial development goals is highly important. The objective of this paper is to estimate the impact of production structural changes on income inequality among Iranian provinces. The research used the change of share of production sectors during years of 2000-2014 as the structural change. Meanwhile, the difference between each province's per capita income and the national per capita income was utilized as income gap among provinces. Through using a panel data regression the findings of research are as follows: By reducing the 1% share of the agricultural sector and transferring it to the industrial sector, assuming a stable service sector share, income inequality in the provinces of the country will increase by 1.42%, but with the transition to the service sector, with the assumption of a fixed share of the industry sector, this inequality remains unchanged. With a 1% reduction in the share of the industrial sector and its transfer to the agricultural sector or the service sector (assuming the share of the other part is assumed), income inequality between the provinces decreases 1.47 and 1.86%, respectively. With a one percent reduction in the share of the services sector and its transfer to the industrial sector, with the assumption of a steady share of the agricultural sector, income inequality in the provinces will increase by 1.8%, but with the transition to the service sector, with the assumption of a fixed share of the industry sector, this inequality remains unchanged.Keywords: Structural Changes in Production, Inequality of Income, Provinces of Iran, Panel Data -
تنها راهکار اقتصادی درمان رکود و تورم در کشور، افزایش عرضه و تولید است که از مسیر دانش، خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی می گذرد و توسعه و دوام آن باید به سرمایه گذاری در این مسیر بستگی دارد. هدف اصلی این مطالعه شناسایی عوامل تعیین کننده ی کارآفرینی در شهرک صنعتی شهید سلیمی تبریز است. اطلاعات مورد نظر از 121 فعال اقتصادی شهرک صنعتی به روش نمونه گیری تصادفی به دست آمده و سپس با استفاده از الگوهای گسسته لاجیت و پروبیت، مدل اقتصادسنجی تصریح و تخمین زده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل نشان می دهد که سرمایه ی فیزیکی، سرمایه ی اجتماعی، منفعت انتظاری، حمایت های مالی و غیرمالی دولت، نگرش به کارآفرینی، ارزش های ذهنی و باور به خودکارآمدی، تاثیر مثبت و معنی داری بر سطح کارآفرینی داشته و متغیر سرمایه ی انسانی نیز دارای تاثیر منفی و معنی دار بر سطح کارآفرینی بوده است، به طوری که محاسبات به روش پروبیت نشان می دهد که با افزایش یک واحد سرمایه ی فیزیکی (آورده شخصی)، سرمایه ی اجتماعی، منفعت انتظاری و حمایت های مالی و غیرمالی دولت با فرض ثبات سایر شرایط و احتمال کارآفرینی در میانگین به ترتیب به میزان 64/0، 32/0، 44/1 و 059/0 واحد افزایش می یابد. بنابراین با توجه به اهمیت کارآفرینی در کشور، توصیه می شود که زمینه های تقویت متغیرهای اثرگذار بر کارآفرینی فراهم شود و در زمینه ی انباشت سرمایه ی انسانی (کیفیت تحصیلات) در کشور یک بازنگری اساسی صورت گیرد.کلید واژگان: کارآفرینی, سرمایه ی فیزیکی, سرمایه ی انسانی, سرمایه ی اجتماعی, مدل لاجیت و پروبیتThe main purpose of this study is to investigate the effects of determinant factors on entrepreneurship level using logit and probit models in Shahid Salimi industrial town in Tabriz in 2016. The data were collected form 121 economic activist who were randomly selected from the population. The data were then analyzed using probit and logit models. The empirical results indicated that the level human capital has a negative and significant impact on entrepreneurship level. In addition, physical capital, social capital, expected benefit, financial and non-financial support of the government, attitudes, self-efficacy and subjective value have positive and significant effects on entrepreneurship level. Therefore, considering the importance of entrepreneurship in the country, promotion of variables increasing the entrepreneurship level as well as a fundamental reconsideration of the quality of education in Iran has been recommended.Keywords: Entrepreneurship, Physical Capital, Social capital, Human Capital, Logit, Probit Models
-
پیامدهای نامطلوب اجتماعی و اقتصادی افزایش نابرابری درآمدی در جامعه، دولت ها را بر آن داشته تا بهبود توزیع درآمد را در صدر اولویت های خود قرار دهند و در قالب سیاست توزیع مجدد درآمد، تخصیص بهینه منابع و تثبیت شاخص های اقتصاد کلان، برنامه های کاهش نابرابری را پیگیری نمایند. مالیات علاوه بر آن که از مهمترین منابع درآمدی دولت هاست، یکی از ابزارهای سیاستی موثر در بهبود توزیع درآمد است. در این مقاله با به کارگیری روش نوین خودرگرسیون برداری عامل افزوده (FAVAR) و داده های فصلی طی دوره 1393-1369 برای 99 متغیر اقتصاد کلان، تاثیر مالیات های مستقیم بر ضریب جینی به عنوان شاخص توزیع درآمد، بررسی شده است. توابع واکنش آنی حاصل از برآورد مدل نشان می دهد که یک شوک مثبت به اندازه یک انحراف معیار در مالیات های مستقیم، منجر به کاهش پایدار ضریب جینی و بهبود توزیع درآمد می شود. همچنین نتایج تجزیه واریانس نشان می دهد که شوک های مالیاتی بعد از فصل چهارم بیشترین سهم از تغییرات مربوط به ضریب جینی را به خود اختصاص داده است که این امر اهمیت موضوع مالیات ها در توزیع درآمد جامعه را نشان می دهد. مطالعه حاضر همچنین فرضیه کوزنتس برای ایران را مورد تایید قرار نمی دهد.کلید واژگان: مالیات های مستقیم, توزیع درآمد, خودرگرسیون برداری عامل افزوده (FAVAR)Undesirable social and economic consequences of income inequality persuade the governments to give a first priority to the income distribution improvement and pursue plans to reduce inequality in the form of income redistribution policy, resource allocation and stabilization of macroeconomic indices. Taxes in addition to being the most important source of government revenues are one of the most effective policy tools in improving income distribution. In this paper, using a FAVAR method and quarterly data for the period 1990-2014 for 99 macroeconomic variables, the impact of direct taxes on the Gini coefficient, as an indicator of income distribution, have been explored. Impulse response functions show that a positive shock of one standard deviation in direct taxes causes a sustainable reduction in the Gini coefficient and improves income distribution. Also, variance decomposition results show that after the fourth season, tax shocks have the most important role in the dynamics of Gini coefficient. This study also rejects Kuznets Hypothesis for the Iranian economy.Keywords: Direct Taxes, Income Distribution, FAVAR
-
هدف اصلی این تحقیق بررسی نابرابری توزیع درآمد میان استان های ایران با استفاده از رویکرد تحلیل اکتشافی داده های فضایی است. برای این منظور، داده های درآمد سرانه در دو حالت با احتساب نفت و بدون احتساب نفت برای دوره زمانی 1393-1376 گردآوری شده و سپس با استفاده از معیارهای ضریب جینی و شاخص تایل، میزان نابرابری در درآمد سرانه بین استان های ایران محاسبه شد. همچنین به منظور شناخت الگوهای فضایی موجود در توزیع درآمد سرانه بین استان های ایران از شاخص همبستگی فضایی Moran''s I، نمودار پراکنش Moran و شاخص محلی LISA استفاده شد. نتایج نشان داد که بی ثباتی بالایی در الگوی فضایی درآمد سرانه در ایران وجود دارد و احتساب یا عدم احتساب نفت در محاسبه درآمد سرانه استان ها، نتیجه گیری در مورد تحولات نابرابری و نیز الگوی فضایی نابرابری را تحت تاثیر قرار می دهد. همچنین نتایج نشان داد که پدیده خوشه بندی فضایی در درآمد سرانه استان ها در ایران وجود دارد. علاوه بر آن، شواهدی از وجود الگوهای مرکز-پیرامون بر اساس توزیع درآمد سرانه در ایران به دست آمدکلید واژگان: تحلیل اکتشافی, درآمد سرانه, نابرابری, همبستگی فضاییThe main objective of this study is to investigate the inequality in the distribution of per capita income among Iranian provinces using the spatial data analysis. To this end, per capita income data are collected for the period of 1997 to 2014 in two cases, including oil and excluding oil. Then, with using the Gini coefficient and Theil index, the amount of inequality in per capita income is calculated between the provinces of Iran. Moreover, Moran' I index, Moran scatter plot and LISA index is used to identify the spatial patterns in per capita income distribution among Iranian provinces. The results show that there is a high instability in the spatial pattern of per capita income distribution in Iran. Also, the inclusion of the oil sector in calculating per capita income affects on the conclusion and changes in inequality and the spatial pattern of inequality. The results also show that there is a spatial clustering phenomenon in per capita income of provinces in Iran. In addition, there is evidence of core-periphery patterns based on the distribution of per capita income in Iran.Keywords: Exploratory Analysis, Inequality, Per Capita Income, Spatial Association
-
این مطالعه می کوشد با استفاده از ریزداده های طرح هزینه درآمد خانوار که توسط مرکز آمار ایران جمع آوری و منتشر می شود نابرابری درآمدی را میان استان های ایران به تفکیک مناطق شهری و روستایی، طی اجرای پنج برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، اندازه گیری نماید تا زمینه را برای اعمال سیاست های خردمندانه در جهت متعادل کردن توزیع درآمد در سطح کشور فراهم کند.برای بررسی روند نابرابری، ضریب جینی، شاخص تایل، شاخص اتکینسون و نسبت پراکندگی و نیز شاخص رفاه سن برای کل کشور و نیز همه استان ها برآورد می شود. طیق یافته های تحقیق، سه معیار ضریب جینی، شاخص تایل و اتکینسون نتایج سازگاری از روند نابرابری ارائه و یکدیگر را تایید می کنند. شاخص های نابرابری طی دوره 1369 تا 1394 بطور نوسانی تغییر کرده اند اما بطور کلی دارای روند نزولی هستند که حکایت از بهبود توزیع درآمد در هر دو جامعه شهری و روستایی دارد. بیشترین کاهش نابرابری در مناطق شهری به ترتیب مربوط به استان های آذربایجان غربی، ایلام، بوشهر،کرمانشاه و زنجان و در مناطق روستایی مربوط به استان های سمنان، یزد و هرمزگان است. در حالی که برنامه دوم توسعه توفیق کمتری در کاهش شاخص های نابرابری داشته، برنامه پنجم توسعه موفق ترین برنامه در این زمینه بوده است. محاسبه شاخص رفاه سن نشان می دهد که در دوره دهه ساله اخیر، پایین بودن شاخص های نابرابری منجر به افزایش رفاه خانوارها نشده است. دلیل آن تغییرات شاخص بهای کالا و خدمات شهری و روستایی و رشد منفی متوسط هزینه های خانوار بدلیل تحمیل هزینه های سنگین بر اقتصاد کشور است که متاسفانه آثار آن در وضعیت رفاه خانوارهای شهری و روستایی نمود پیدا کرده و موجب فقیرتر شدن بخش بیشتری از مردم جامعه شده است. از این رو در تفسیر ضرایب نابرابری باید با درنظر گرفتن تمامی جوانب اقدام به تصمیم گیری و سیاست گذاری در مورد آن نمود.کلید واژگان: توزیع درآمد, ضریب جینی, شاخص تایل, شاخص اتکینسون, شاخص سن, استان های ایرانThis study seeks to measure income inequality among provinces of Iran in urban and rural areas during five socio-economic, and cultural development plan by using household survey data from 1990-2015, that issue by Statistical Centre of Iran, Gini coefficient, Theil index, Atkinson index and Sen Welfare indecies are calculated for the whole country as well as all provinces. Gini, Theil and Atkinson inequality index presented the Compatible results and confirm each other. Inequality indices over the period 1990 to 2015 does not have deterministic trend. But generally has a downward trend that, suggests improving income distribution in both urban and rural area. Most reduce of inequalities in urban areas are related to the provinces of Azarbayjan-Ghrby, Ilam, Bushehr, Kermanshah and Zanjan, and in rural areas of Semnan, Yazd and Hormozgan . On the other hand, welfare indicator over the past decade for the whole country as well as all provinces is dropped during five-year development plans, inequality in urban and rural areas has been decreasing, although at this time the reduction of inequality is higher in rural areas. The Second Development Plan had less success in reducing inequality indices but the fifth development plan in this regard has been the most successful program. Sen Index shows that in the past decade, decreasing inequality does not leading to an increase in household welfare. Because of changes in price index for goods and services in urban and rural and negative growth of average household spending due impose heavy costs on the economy, which lead to extend the poor. Hence in interpreting of the coefficients of inequality, all its aspects should be considered in order to decision -making.Keywords: Income Inequality, Gini Coefficient, Theil Index, Atkinson Index, Sen Index, Provinces of Iran
-
تنها راهکار اقتصادی درمان رکود و تورم در کشور افزایش عرضه و تولید است که از مسیر دانش، خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی می گذرد و برای دستیابی به توسعه و تداوم آن باید روی این مسیر سرمایه گذاری کرد. هدف اصلی این مطالعه شناسایی عوامل تعیین کننده موفقیت کارآفرینان در شهرک صنعتی شهید سلیمی تبریز است که با در نظر گرفتن عوامل جمعیتی و عوامل محیطی در تلاش است تا موفقیت کارآفرینان را توضیح دهد. اطلاعات موردنظر از 121 فعال اقتصادی شهرک صنعتی به روش نمونه گیری تصادفی به دست آمد و سپس با استفاده از الگوهای گسسته لاجیت و پروبیت، مدل اقتصادسنجی تصریح و تخمین زده شد. نتایج حاصل از برآورد مدل نشان می دهد که سطح تجربه، سرمایه فیزیکی، حمایت های مالی و غیرمالی دولت، نگرش به کارآفرینی، ارزش های ذهنی و باور به خودکارآمدی تاثیر مثبت و معنی داری بر موفقیت کارآفرینان داشته است. همچنین متغیر سطح تحصیلات نیز دارای تاثیر منفی و معنی دار بر سطح موفقیت کارآفرینان بوده است؛ بنابراین با توجه به اهمیت کارآفرینی در کشور توصیه می شود که زمینه های تقویت متغیرهای اثرگذار بر کارآفرینی فراهم گردد و در زمینه کیفیت تحصیلات در کشور یک بازنگری اساسی صورت گیرد.کلید واژگان: موفقیت کارآفرینان, سطح تحصیلات, سطح تجربه, سرمایه فیزیکی, حمایت های مالی و غیرمالی دولت, مدل لاجیت و پروبیتToday is based on science and knowledge, as humanity has entered the age of information and communication after leaving the agrarian and industrial societies; it witnessed three: digital, internet and entrepreneurship revolutions. Today is the era of entrepreneurship and entrepreneurs are leading the revolutionary that are based on knowledge, information and awareness. Evidence from developed countries suggests that the entrepreneurship has been causes of economic growth and development, and the only economic solution to treat stagnancy and inflation in Iran is to increase the supply and production which, in turn, depend on knowledge, creativity, innovation and entrepreneurship, investment in which is essential to achieve sustained development. The main purpose of this study is to investigate the effects of demographic and environmental factors on the success of entrepreneurs using logit and probit models in Shahid Salimi industrial town in Tabriz in 2016. The data were collected form 121 economic activist who were randomly selected form the population. We use the Cochran formula to estimate the sample size and use the panel of experts to determine the validity of the questionnaire and use Cronbach's alpha coefficient to estimate reliability. The Cronbach's alpha coefficients for the main variables of the research are between 0.61 and 0.86. That it indicates the appropriate reliability of the research tool. The data were then analyzed using probit and logit models. The empirical results indicated that the level of education has a negative and significant impact on the success of entrepreneurs. In addition, years of experience, physical capital, financial and non-financial support of the government, attitudes, self-efficacy and social value have positive and significant effects on the success of entrepreneurs. According to the obtained results, the LR statistic in both models (logit and probit method) indicates the significance of the whole regression at 1% level. the calculations by the logit method show that by increasing one unit of years of experience, physical capital, financial and non-financial support of the government, attitudes, self-efficacy and social value, assuming the stability of other conditions, The probability of entrepreneurship in the mean increases respectively, 0.12, 0.35, 0.21, 5.77, 1.40 and 0.63 unit. Also, by increasing one unit of education level, assuming the stability of other conditions, the probability of entrepreneurship in the mean decreases, 0.27 unit. So that the calculations by the probit method show that by increasing one unit of years of experience, physical capital, financial and non-financial support of the government, attitudes, self-efficacy and social value, assuming the stability of other conditions, The probability of entrepreneurship in the mean increases respectively, 0.11, 0.33, 0.21, 5.24, 1.31 and 0.56 unit. Also, by increasing one unit of education level, assuming the stability of other conditions, the probability of entrepreneurship in the mean decreases, 0.25 unit. Therefore, considering the importance of entrepreneurship in the country, the researcher recommends the promotion of variables increasing the success of entrepreneurs as well as a fundamental reconsideration of the quality of education in Iran. In other words, the empirical findings of the research indicate that to succeed the entrepreneurs and through which more economic growth and development, attention to invest and the transformation of national assets and wealth into physical capital and non-financial support of the government that create entrepreneurial businesses and access to the banking facility are essential. Due to the fluctuations in the price of oil and the ending of these resources, it is recommended, that reduces dependence on oil and gas revenues and move towards the growth of export of innovative products. Thus, it will be obtained through the attention and support of investment in human beings and the creation of efficient human capital through education and accumulation of experience. Also, by educating and translating the culture of belief and self-efficacy, and providing an environment in which social values and attitudes toward entrepreneurship good achievements can be achieved.Keywords: Entrepreneurship, level of experience, physical capital, financial support, non-financial support of government, Logit, Probit Models
-
هدف این مقاله بررسی تاثیر سیاست های مالی دولت بر توزیع درآمد است. برای این منظور از روش نوین خودرگرسیون برداری عامل افزوده (FAVAR) و داده های فصلی طی دوره 1393-1369 برای 99 متغیر اقتصاد کلان استفاده شده است. توابع واکنش آنی حاصل از برآورد مدل نشان می دهد یک شوک مثبت به اندازه یک انحراف معیار در مخارج جاری دولت ضریب جینی را افزایش داده و موجب بدتر شدن توزیع درآمد می شود؛ در حالی که شوک مخارج عمرانی دولت، شوک مالیات های مستقیم و شوک مالیات های غیرمستقیم با کاهش ضریب جینی باعث بهبود توزیع درآمد می گردند. با توجه به نتایج، دولت می تواند با کاهش هزینه های جاری غیرمولد، افزایش هزینه های عمرانی هدفمند و نیز تقویت سیستم مالیاتی، الگوی توزیع درآمد جامعه را به سمت برابری بیشتر سوق دهد.کلید واژگان: توزیع درآمد, سیاست مالی, روش FAVAR, توابع واکنش آنیThe aim of this paper is to examine the impact of government fiscal policies on income distribution. For this purpose FAVAR method and quarterly data for the time period of 1393:q4-1369:q1 for 99 macroeconomic variables have been used. Impulse response functions show that a positive shock as size one standard deviation in government current expenditure, increases Gini coefficient and as result worsens income distribution. While, government development expenditure as well as direct and indirect taxes shocks reduce Gini coefficient and improve income distribution. According to the Findings, the government can reduce income inequality by reducing unproductive costs, increasing targeted development spending and improving tax system.Keywords: Income Distribution, Fiscal Policy, FAVAR, Impulse Response Functions
-
بسیاری از برنامه ریزان توسعه، از توسعه صنعت گردشگری به عنوان رکن اصلی توسعه پایدار یاد می کنند که می تواند با برنامه ریزی اصولی و مناسب و شناسایی فرصت ها و تهدیدها، نقاط قوت و ضعف، نقش موثری توسعه و تنوع بخشی به اقتصاد ملی و منطقه ای داشته باشد. یکی از نتایج مهم توسعه این بخش، تاثیر آن بر تغییرات درآمدی و توزیع درآمد در بین مناطق و اثرات اقتصادی و اجتماعی آن می باشد. هدف این مطالعه بررسی رابطه ی بین توسعه صنعت گردشگری و نابرابری درآمدی در بین استان های کشور است. برای تخمین مدل پیشنهادی از رگرسیون داده های تابلویی به روش اثرات ثابت زمانی و مقطعی برای دوره زمانی 1379تا 1393 استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، بین توسعه صنعت گردشگری و نابرابری درآمدی در بین استان های، رابطه معنی دار و منفی وجود دارد و توسعه این صنعت با شکل و ماهیت فعلی باعث کاهش نابرابری درآمدی در بین استان های شده است. در کنار متغیر فوق توسعه فعالیت های بخش کشاورزی، افزایش سرانه هزینه های بودجه عمومی دولت باعث کاهش و تولید و صادرات کالاهای صنعتی باعث افزایش نابرابری درآمدی در بین استان های کشور شده است.کلید واژگان: نابرابری درآمدی, توسعه صنعت گردشگری, استان های کشور, داده های تابلوییMany development planners believe that development of tourism industry is the key factor for sustainable development. This industry can play an effective role in national, regional development as well as diversifying the national and regional economies. One of the consequences of tourism industry is its impact on regional income change and income distribution together with its economic and social effects.
This paper investigates the relationship between tourism industry development and income inequality among the provinces. For estimating the research model a panel data regression method with cross-section/ period Fixed Effects Testing model for the period of 2000- 2014 was utilized.
The paper found that there is a negative and significant between tourism industry development and income inequality among the Iran's provinces such that by developing of tourism industry, as it is, the inequality of income among the provinces will be decreased. Moreover, the increase of agricultural activities and increase of per capita public expenditures will decrease of income inequality among the provinces while the increase of production and export of industrial goods will increase of income inequality among the provinces.
Introduction In recent decades, the tourism industry has been increasing in both developed and developing countries. This industry has had a positive impact on economic growth through gaining foreign exchange and investment, increase of tax revenues and create job opportunities. Therefore in case of developing tourism industry in provinces the income equality would be declined.
The income inequality among the Iran's provinces is increasing such that during 2000-2014 years the per capita income of the top province to the last one increased from 3/78 to 6/2 As a result of the increase of income inequality, people of border- situated provinces migrating to center-situated provinces that led to worsening the income distribution against more underdeveloped provinces. Since in the five-year development plans instead of whole economy, economic sectors were highly considered therefore as a result of ignorance of balanced growth of the sectors the income inequality of the provinces was devastated. Accordingly, this paper is searching to find a response to decrease the income inequality among Iran's provinces through developing the tourism industry.
Materials and Methods In this study, for analyzing data a panel econometric model has been used, because this model constitutes both time series and cross section data such that estimation problems like autocorrelation and co-linearity will not occur. Therefore, these estimates are valid and more reliable. Meanwhile, in this research variables of agricultural activities, industrial exports and per capita public expenditure were utilized as independent variables.
The empirical findings confirm a long-run equilibrium relationship between the tourism industry, at its current position, decrease income inequality significantly.
Discussion and Conclusion In order to attain sustainable development, by considering the negative relationship between the tourism industry and income inequality in all provinces of the country, the research recommends to the government improving infrastructure for develop tourism industry in all provinces specially in provinces with high natural capabilities and low per capita income. Moreover, the government can facilitate tourism industry through some financial policies like tax and insurance reduction incentives and technical and credit subsidies. .
Conclusions The estimated regression model showed that the development of tourism industry improves income distribution significantly. Meanwhile, increase of agricultural production, industrial exports and the per capita public expenditure caused to a reduction in income inequality.Keywords: Income Inequality, Tourism Industry Development, Provinces of the Country, Panel Data -
توسعهی جوامع تنها در گرو رشد اقتصادی یا برنامه هایی که معطوف به آن هستند نمیباشد، بلکه جهت رسیدن به توسعه، تغییر در باور، رفتار و نگرشها در اولویت اول قرار دارند. از آنجا که کتابهای درسی ابزاری مناسب برای ارائه ی تغییر در باور، رفتار و نگرشها هستند مطالعه حاضر میکوشد تا به تحلیل محتوای کتابهای درسی مطالعات اجتماعی دورهی ابتدایی سال تحصیلی 1395-1394 بر اساس مولفه های مذکور بپردازد. داده های تحقیق نشان داد که کتابهای مورد بررسی از میان مولفه های تحول در باور، رفتار و نگرشها بیشترین توجه به «در جمع زیستن یا جامعهپذیری»، «علم باوری»، «انضباط اجتماعی» و «تعلق خاطر به کشور» داشته است. در حالی که مولفه های «ایمان به کار و وجدان کاری»، «اعتماد اجتماعی»، «وقتشناسی» و «رعایت حقوق دیگران» کمتر از حد انتظار مورد توجه واقع شدهاند.کلید واژگان: توسعه, تغییر در باور, رفتار و نگرش ها, کتاب مطالعات اجتماعی, تحلیل محتواEconomic growth or programs oriented toward it cannot guarantee development of societies alone. To reach development, changes in believes, behaviors and attitudes are prior to such programs. Since school textbooks are suitable tools for offering changes in believes, behaviors and attitudes, this study is to content analyze social studies textbooks of primary school during the educational year of 2015-2016 regarding such kind of indices. The research data suggested that among indices of changes in believes, behaviors and attitudes studied textbooks paid more attention to collectivism or socialization, scientism, social discipline, and attachment to the country. While other indices i.e. work ethics and loyalty, social trust, punctuality, and respecting the right of others attracted attention less than expected.Keywords: Development, Changes in Believes, Behaviors, Attitudes, Social Studies Textbooks, Content Analysis
-
بررسی وضعیت پایداری محیط زیست از جمله مسائلی است که برای رسیدن به توسعه پایدار بسیار حائز اهمیت است. به این منظور در مطالعه حاضر پایداری محیط زیست برخی از استان های کشور با استفاده از دو روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تاپسیس (TOPSIS) در سال های 1385 و 1390 مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است. بر اساس نتایج حاصل از روش تحلیل سلسله مراتبی، پایدارترین و ناپایدارترین استان های کشور در سال 1385 استان های کرمانشاه و مرکزی و در سال 1390 استان های آذربایجان شرقی و کرمان می باشند. در عین حال نتایج روش تاپسیس بیانگر این نکته است که در سال 1385 استان های گلستان و اردبیل و در سال 1390 استان های گلستان و کرمان به ترتیب پایدارترین و ناپایدارترین استان های کشور بوده اند. نتایج بررسی ها نشان می دهد با وجود این که هر دو روش تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس در اولویت بندی استان های کشور روش های مناسبی هستند، منتها نتایج روش تحلیل سلسله مراتبی از دقت و اطمینان بالاتری برخوردار بوده و این روش به عنوان روش مطلوب پیشنهاد می گردد.کلید واژگان: توسعه پایدار, پایداری محیط زیست, فرآیند تحلیل سلسله مراتبی, تاپسیسIt is important to assess the environmental sustainability in order to achieve the goal of sustainable development. For this purpose, in this study the environmental sustainability of some of the Iranian provinces has been evaluated and compared using two methods of AHP and TOPSIS in the years of 2007 and 2012. Based on the results from AHP, the most stable and the least stable provinces in 2007 were Kermanshah and Markazi, while in the year 2012 East Azerbaijan and Kerman were the most and least stable provinces. Based on the TOPSIS results, in 2007, Golestan and Ardebil and in 2012 Golestan and Kerman were the most and the least stable provinces in Iran. The results show that even though both AHP and TOPSIS methods are appropriate at prioritizing provinces, but the results from the AHP are the preferred ones.Keywords: sustainable development, Environmental Sustainability, AHP, TOPSIS
-
رفتار مصرف کننده از جمله مهم ترین موضوعات مورد بحث در اقتصاد خرد است. در اقتصاد نئوکلاسیک، فرض می شود رفتار انسان ها برای رسیدن به هدف، بر عقلانیت محض مبتنیباشد، در حالی که سایمون، مفروضات پارادایم نئوکلاسیک ها را نقد کرده و عقلانیت محدود را مطرح می کند. چرا که انسان به دلیل مواجهه با عدم قطعیت و نبود دسترسی به اطلاعات آینده، دارای محدودیت های شناختی است، به گونه ای که نمی تواند بر طبق پیش بینی اقتصاد نئوکلاسیک، عاقلانه و منطقی تصمیم بگیرد، بنابراین بر اساس مطالعات انجام گرفته در این زمینه می توان گفت که رفتار انسان متاثر از هر دو عامل شهودی و عامل استدلالی است و این طور نیست که انسان کاملا به صورت عقلانی رفتار می کند.
هدف از مقاله این است که رفتار مصرف کننده را از چهار رویکردهای متفاوت اقتصادی، روانشناسی، جامعه شناسی و علوم شناختی بررسی کند. مهم ترین دیدگاهی که طی سالیان اخیر توجه زیادی به خود جلب کرده، دیدگاه علوم شناختی است که در زمینه ی درک و فهم مغز و ذهن انسان که اطلاعات را دریافت، نگهداری و پردازش می کند، می باشد. تمرکز این علم بر استدلال، ادراک، حافظه، آگاهی، احساسات، توجه، هشیاری، خلاقیت، استفاده از زبان و ارتباط میان آنهاست که برای پی بردن به توانایی مغز و ذهن انسان به کار گرفته می شود.کلید واژگان: علوم شناختی, نظریه رفتار مصرف کننده, عقلانیت محض, عقلانیت محدودConsumer behavior is the most important issues in microeconomics. In neoclassical economics it is assumed that in order to reach the goals, human behavior is based on absolute rationality. While, Simon criticizes the paradigm assumptions of neoclassic school and introduces the bounded rationality. Since, because of uncertainty and lack of access to enough information, human faces with limited cognitive. So that cannot decide rationally, according to neoclassical economics predictions. So, based on the studies in this field, we can say that human behavior is affected by the intuitional and reasoning factors. The purpose of this paper is to discuss consumer behavior with a different approach and to mention the critics that are posed to neoclassical economics. The purpose of this paper is to discuss the consumer behavior by using four approaches of economics, psychology, social science and cognitive science. The most important approach which, in recent years, absorb a lot of attention, is cognitive science that attempt to percept human brain and mind which receipts, keeps and process the information. This science focuses on reasoning, perception, retention, cognizance, emotions, attention, awareness, creativity and connection between them which are used to understand the ability of the human brain. The purpose of this paper is to illustrate the function of cognitive science in consumer's behavior as an important matter in economics.Keywords: cognitive science, consumer behavior theory, bounded rationality, absolute rationality -
شکل گیری قراردادهای اجتماعی چه به صورت رسمی و چه غیر رسمی نشان دهنده ی تلاش افراد برای تشکیل جامعه مدنی و قرار گرفتن جامعه در مسیر توسعه است. سه متفکر برجسته دوران روشنگری، جان لاک، ژان ژاک روسو و توماس هابز دلایل عبور از وضع طبیعی به جامعه مدنی را با توسل به قراردادهای اجتماعی تشریح نموده اند. آنها شرط ورود به جامعه مدنی را التزام عملی افراد به قراردادها عنوان می کنند. از جمله نمودهای قرارداد اجتماعی که در زمینه های مختلف به انحای گوناگون می توان آنها را مشاهده نمود، شامل احساس قوی شهروندی، رعایت حقوق دیگران، ملی گرایی، برخورداری افراد از سرمایه اجتماعی در قالب ابعاد مشارکت اجتماعی، عضویت در شبکه های اجتماعی و اعتماد بین فردی یا بین گروهی می باشد. با توجه به اینکه مسئله توسعه یکی از مسائل مهم در حوزه های انسانی- اجتماعی بوده و در جامعه ایران نیز، بمانند جوامع دیگر در حال توسعه، به خاطر اهمیتی که دارد، مورد توجه زیادی قرار گرفته است، ل مقاله حاضر که به روش توصیفی انجام گرفته است، به تشریح دیدگاه متفکران اصلی قرارداد اجتماعی و دلایل مطرح شدن این نظریه توسط آنها پرداخته و ضمن ارائه مواردی از نمودهای قرارداد اجتماعی، به بررسی نقش انواع قراردادهای اجتماعی در قرار گرفتن یک جامعه در مسیر توسعه می پردازد.کلید واژگان: قرارداد اجتماعی, توسعه, سرمایه اجتماعی, ملی گرایی, جامعه مدنیDevelopment of each society needs some pre-requisites so that without them it seems impossible to get the developed and civil society. The formation of social contacts, both normal and informal ones, represents the people's efforts for the formation of civil society and putting the society on the path of development. Three outstanding thinkers of the Enlightenment, John Locke, Jean-Jacques Rousseau and Thomas Hobbes did assess the reasons for crossing from the nature state to civil society. They emphasized that reaching a civil society needs the peoples practical commitment to theses contacts. Social contract means having common ideas and beliefs in political, cultural and social areas and they can open the way for development of a society if they work in unconscious of society members. Social contract, which can be seen in various areas, includes a strong sense of citizenship, respect for the rights of others, nationalism, social capital in the form of social participation, membership in social networks and individual or group trust. Since development is one of the main issues in the social areas and it has been considered in Iran like the other societies, therefore attention to the role of social contracts in smoothing this process seems to be essential. This descriptive study assesses the views of main thinkers and the reasons of offering this theory. Findings of this study indicate that factors and prerequisite for the further development of the society is a practical commitment to the social contract in society.Keywords: Social contracts, Development, Social capital, Nationalism
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.