به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

رحمت الله بنان

  • هوشنگ گرامی، رحمت الله بنان، شادمان نعمتی *، علی اکبر فلاحی، علی مجتهدی، سهیل سلطانی پور، هدیه رمضانی
    زمینه و هدف
    رینوسینوزیت قارچی آلرژیک (AFRS)، یک بیماری نسبتا جدید، شناخته شده و با درمان موثر است که در گروه بیماری های پولیپوز بینی قرار می گیرد. با توجه به بروز بالای این بیماری در مناطقی با آب و هوای گرم و مرطوب، این مطالعه با هدف تعیین فراوانی رینوسینوزیت قارچی آلرژیک در بیماران رینوسینوزیت مزمن همراه با پولیپوز بینی در بیمارستان امیرالمومنین (ع) رشت انجام شد.
    روش بررسی
    طی جراحی آندوسکوپیک سینوس، نمونه های به دست آمده از 55 بیمار دچار برینوسینوزیت مزمن همراه با پولیپوز بینی جمع آوری شد و هیستوپاتولوژی، قارچ شناسی، کشت و اندازه گیری IgE توتال سرم مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های مجذور کای و دقیق فیشر تحلیل شدند. سطح معنی داری، 05/0>p در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    در این مطالعه، 17 (9/30%) بیمار زن و 38 (1/69%) بیمار مرد با میانگین سنی 67/12±34/38 سال بودند. 5/54% بیماران سابقه آتوپی، 5/25% سابقه آسم و 9/26% ائوزینوفیل خون بالاتر از حد طبیعی (6%<) داشتند. در 9/48% از مراجعین، سطح IgE توتال، بالاتر از حد طبیعی گزارش شد. براساس معیارهای Kuhn and Benet، میزان فراوانی نسبی AFRS، 5/5% (سه بیمار) و رینوسینوزیت های غیرقارچی همراه موسین ائوزینوفیلیک (NF-EMRS)، 4/16% (9 بیمار) بود. از سه بیمار AFRS، سه مورد سابقه آتوپی، سه مورد موسین ائوزینوفیلیک مثبت، دو مورد آسم، یک مورد اسمیر مستقیم مثبت، سه مورد رنگ آمیزی PAS مثبت و یک مورد دارای کشت (آسپرژیلوس فومیگاتوس) مثبت بودند.
    نتیجه گیری
    در نمونه های سینوس بیماران مورد بررسی، فراوانی موسین ائوزینوفیلیک در مقایسه با سایر گزارشهای موجود، بسیار بالاتر بوده است، هرچند که فراوانی اسمیر و کشت قارچ مثبت نسبت به مطالعات مشابه دیگر پایین تر می باشد.
    کلید واژگان: آندوسکوپی, پولیپ های بینی, رینوسینوزیت های آلرژیک, سینوس های پارانازال, موسین ائوزینوفیلیک
    Hooshang Gerami, Dr Rahmatollah Banan, Shadman Nemati *, Ali Akbar Fallahi, Ali Mojtahedi, Soheil Soltanipour, Hedieh Ramezani
    Background And Objectives
    Allergic fungal rhinosinusitis (AFRS) is a relatively new and known disease with effective treatment, which belongs to the group of nasal polyposis diseases. According to high prevalence of AFRS in regions with warm and humid climate, the aim of this study was to detect the frequency of AFRS in patients with chronic rhinosinusitis (CRS) and nasal polyposis in Amir-al-momenin Hospital in Rasht city.
    Methods
    During functional endoscopic sinus surgery, the samples were collected from 55 patients with CRS along with nasal polyposis and were examined in terms of histopathology, mycology, culture and total serum IgE level. Data were analyzed using chi-square and exact Fisher’s tests.
    Results
    In this study, 17 (30.9%) female and 38 (69.1%) male patients with the mean age of 38.34±12.67 years, were participated. History of Atopia was seen in 54.5% of the patients, asthma in 25.5%, and blood eosinophilia (>6%) in 26.9%. Total serum IgE level was reported higher than natural value in 48.9% of the patients. Based on Kuhn and Benet criteria, the relative frequency of AFRS was 5.5% (3 patients) and nonfungal eosinophilic mucin rhinosinusitis (NF-EMRS) was 16.4% (9 patients). In AFRS patients, 3 cases had atopy, 3 were eosinophilic mucin positive, 2 cases had asthma, 1 direct smear-positive, 3 positive PAS staining, and 1 positive (Aspergillus fumigatus) culture.
    Conclusion
    In sinus samples of the studied patients, the frequency of eosinophilic mucin was much higher compared to other reports. Although, the frequency of positive smear and fungal culture is lower than other similar studies.
    Keywords: Endoscopy, Nasal polyposis, Rhinitis, Allergic, Cranial sinuses, Eosinophilic mucin
  • رحمت الله بنان، شادمان نعمتی *، ارسلان داداشی، عالیا صابری، زهرا کریمی، معصومه پستادست، فتانه بخشی، هدیه رمضانی، فاطمه نظام دوست
    زمینه و هدف
    با توجه به افزایش جمعیت سالمندان در کشور و سهم قابل توجه بیماری های مزمن در این گروه و لزوم بررسی ابعاد سلامت سالمندان برای پیشگیری از ناتوانی و کاهش عوارض بیماری ها در آنان، این مطالعه با هدف تعیین تظاهرات بینی، سینوس، حنجره و سر و گردن در سالمندان بالای 60 سال مناطق روستایی شهرستان رشت انجام شد.
    روش بررسی
    در این بررسی توصیفی - مقطعی، به طور تصادفی 35 روستای شهرستان رشت، انتخاب و 413 سالمند به صورت تصادفی وارد مطالعه شدند. پس از اخذ رضایت نامه کتبی، سالمندان توسط پزشکان عمومی و متخصص گوش و گلو و بینی معاینه شدند.
    یافته ها
    در این مطالعه 413 نفر {195 نفر (20/47%) زن و 218نفر(80/52%) مرد} با میانگین سنی 04/7±47/73 سال شرکت کردند. شایع ترین اختلال سینونازال؛ انحراف سپتوم ( 68/60%) بود. سایر اختلالات سینونازال به ترتیب مخاط رنگ پریده (23/18%)، احساس گرفتگی بینی (83/12%)، بویایی ضعیف (10/12%)، عدم حس بویایی (14/3%) و پولیپ بینی (43/1%) بود. شایع ترین اختلال حفره دهانی؛ مشکلات دندانی(90/88%) بود. سایر اختلالات شایع دهان، حلق و حنجره عبارت بودند از: احساس خشکی دهان (73/46%)، اشکال در بلع (21/24%)، خروپف (19/40%)، مخاط ملتهب (50/14%) و بیشترین اختلالات معاینه گردن نیز مربوط به بزرگی تیروئید (56/2%) بود.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر نشان داد شیوع اختلالات مختلف بینی، سینوس، حنجره و سر و گردن در جمعیت سالمند استان گیلان قابل توجه است.
    کلید واژگان: سینوس های اطراف بینی, بینی, حنجره, سر و گردن, سالمندان
    Rahmatollah Banan, Shadman Nemati *, Arsalan Dadashi, Alia Saberi, Zahra Karimi, Masumeh Pastadast, Fataneh Bakhshi, Hedieh Ramezani, Fatemeh Nezamdoust
    Background And Objectives
    Given the growing elderly population in the country, significant proportion of chronic diseases in this group, and necessity of investigation on aspects of the elderly health in order to prevent disability and reduce the complications of diseases in them, this study was conducted to determine the manifestations of nose, sinus, larynx, head, and neck among the elderly over 60 years in the rural areas around Rasht City.
    Methods
    In this descriptive cross-sectional study, 35 villages of were randomly selected Rasht city from, and 413 elderly subjects randomly entered the study. After obtaining a written informed consent, the elderly were examined by general practitioners and an otolaryngologist.
    Results
    A total of 413 subjects [195 (47.20%) females and 218 (52.80%) males] with the mean age of 73.47±7.04 participated in this study. The most common sinonasal disorder was septal deviation (60.68%). Other sinonasal disorders were mucosa paleness (18.23%), stuffy nose feeling (12.83%), hyposmia (12.10%), anosmia (3.14%) and nasal polyposis (1.43%). The most common oral disorder was dental problems (88.90%). Other common disorders of the mouth, pharynx, and larynx included dry mouth (46.73%), dysphagia (24.21%), snoring (40.19%), inflamed mucosa (14.50%), and the most common neck disorder was thyroid enlargement (2.56%).
    Conclusion
    The results of the present study showed that the prevalence of nose, sinus, larynx, head, and neck disorders is significant among the elderly population of Guilan.
    Keywords: Nose, Paranasal Sinuses, Larynx, Head, neck, Geriatrics
  • میر محمد جلالی، هوشنگ گرامی، شادمان نعمتی، ارسلان داداشی، رحمت الله بنان، زهرا کریمی، احسان کاظم نژاد لیلی، معصومه پستادست، فتانه بخشی
    مقدمه
    سالمندی روندی فیزیولوژی است و در آینده روند سالمندی جمعیت ایران با شتاب بیشتری ادامه پیدا خواهد کرد. کاهش شنوایی شایع ترین تظاهر اتولارینگولوژی در سالمندان است و در عین داشتن هزینه های مستقیم و غیر مستقیم برای افراد و سیستم های بهداشتی، در موارد بسیاری از نظر دور می ماند.
    هدف
    بررسی اختلال شنوایی در سالمندان مناطق روستائی شهرستان رشت با توجه به اهمیت مساله بهداشت و طب سالمندی.
    مواد و روش ها
    در این بررسی مقطعی توصیفی در سال 1392، نخست به طور تصادفی 35 روستای شهرستان رشت انتخاب و سالمندان آنها نیز به صورت تصادفی شناسایی و دعوت شدند. پس از دریافت رضایت نامه کتبی، سالمندان توسط پزشکان عمومی و متخصص گوش و حلق و بینی و همچنین یک رادیولوژیست بررسی شده و داده ثبت و تجزیه و تحلیل آماری شد.
    نتایج
    از412 سالمند (8/52% مرد و 2/47 زن %)، در 324 نفر آزمون شنوایی سنجی انجام شد که کاهش شنوائی حسی-عصبی در 290 مورد (5/89%) کاهش شنوائی هدایتی در 13 فرد (01/4%)، نوع مختلط در یک مورد(3/0%)،و شنوایی طبیعی در 20 مورد (17/6%) تشخیص داده شد. 263 نفر (68/90%) کاهش شنوایی خفیف و متوسط و 27 نفر(31/9%) کاهش شنوائی شدید و بیشتر داشتند. الگوی کاهش شنوائی در فرکانس های بالا در 247 مورد (23/76%)، الگوی خطی در 53 نفر(35/16%) و در فرکانس های پایین در 4 مورد (23/1%) بدست آمد.
    نتیجه گیری
    در جامعه سالمندان مناطق روستائی شهرستان رشت، فراوانی اختلالات شنوائی کمابیش شایع و چشمگیر است.
    کلید واژگان: اختلالات شنوائی, سالمندی
    Dr Jalali, Dr Gerami, Dr Nemati, Dr Dadashi, Dr Banan, Dr Karimi, Dr Kazemnejad Lili, Pastadast, Bakhshi
    Abstract
    Introduction
    Aging is a physiological process, and it seems that Iranian population progresses to old aging more rapidly. Hearing loss is the most common otolaryngologic manifestation of aging, with direct and indirect expenditure for both the individuals and systems, that remains far from attention in many cases.
    Objective
    Evaluation of audiologic disorders in geriatric population of rural areas of Rasht city, Guilan province in north of Iran, given the importance of the issue.
    Materials And Methods
    In this descriptive cross-sectional study performed in 2013, we randomly selected 35 rural areas and then, elderly population of those areas were selected randomly, with informed consent obtained from them and then they were examined by general practitioners, ENT specialists, and an audiologist. Data were recorded and analyzed.
    Results
    Of the 421 geriatric cases (52.8% male and 47.2% female), 324 underwent audiological testing. Sensorineural hearing loss in the right or left ear of 290 cases (89.5%), conductive hearing loss in 13 ears (4.01%), normal hearing in 20 (6.17%), and mixed hearing loss in one ear (0.3%) were detected. As revealed, 263 (90.68%) were with mild to moderate hearing loss, and 27 (9.31%) had severe hearing impairment. The pattern of hearing loss was in higher frequencies (247 cases: 76.23%), flat hearing loss in 53 patients (16.35%), and in the low frequencies in 4 cases (1.23%), as observed.
    Conclusions
    In the elderly population living in rural areas in Rasht city, hearing disorders are relatively common and noticeable.
    Keywords: Aged, Hearing Impairment
  • رحمت الله بنان، عبدالرحیم کوشا، شادمان نعمتی*، سید محمد قریشی نژاد، احسان کاظم نژاد
    زمینه و هدف
    انسداد بینی شایع ترین شکایتی است که منجر به سپتوپلاستی به عنوان یکی از اعمال جراحی شایع در ENT می شود. این مطالعه به منظور تعیین رضایت بیماران با جراحی سپتوپلاستی و انطباق با نتایج تست رینومانومتری قبل و بعد از عمل انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی - تحلیلی روی 41 بیمار داوطلب جراحی سپتوپلاستی به دلیل انسداد همراه با انحراف تیغه میانی بینی انجام شد. قبل از عمل جراحی و شش ماه پس از آن، تست رینومانومتری برای بیماران انجام و شکایات شایع شامل انسداد و گرفتگی بینی، تنفس مشکل حین خواب، عدم کفایت تنفسی حین فعالیت و ورزش و تنفس مشکل از راه بینی مورد پرسش قرار گرفت. همچنین با استفاده از پرسشنامه (GBI (glasgow benefit inventory همزمان با تست رینومانومتری دوم میزان رضایتمندی و اثر جراحی بر کیفیت زندگی بیماران بررسی شد.
    یافته ها
    شکایات بیماران شامل انسداد و گرفتگی بینی (78.8%)، تنفس مشکل حین خواب (65.85%)، عدم کفایت تنفسی حین فعالیت و ورزش (68.29%) و تنفس مشکل از راه بینی (82.92%) به صورت معنی داری بعد از سپتوپلاستی کاهش یافت (P<0.05). رضایتمندی کلی بیماران بعد از سپتوپلاستی 90.24% تعیین شد. تست رینومانومتری به تنهایی پیش بینی کننده رضایتمندی بعد از جراحی نبود.
    نتیجه گیری
    رضایتمندی کلی بیماران بعد از جراحی سپتوپلاستی 90.24% تعیین شد که ارتباطی با نتایج تست رینومانومتری نداشت.
    کلید واژگان: انسداد بینی, سپتوپلاستی, تست رینومانومتری, رضایتمندی بیمار, کیفیت زندگی
    Banan R., Kosha A., Nemati Sh *, Ghoreishinejhad Sm, Kazemnejhad K
    Background And Objective
    Nasal obstruction is a common complaint leading to septoplasty as one of the most common surgical procedures in otorhinolaryngology. This study was done to determine the relationship between patient's satisfaction following septoplasty with rhinomanometry perior and after surgery.
    Methods
    This descriptive – analytic study was done on forty-one patients, candidated for septoplasty, from Oct 2012 to Sep 2013. Rhinomanometry were tested perior and 6 months after surgery. At the time of rhinomanometry after surgery, common clinical symtomps and patient's quality of life and their satisfaction from operation were recorded by using GBI questionnaire.
    Results
    Nasal obstruction and congestion, trouble sleeping, insufficient breath during physical activity and difficulty breathing through the nose were significantly reduced after surgery (P<0.05). In overall, patient's satisfaction after septoplasty was 90.24%. Rhinomanometry was not predictive factor for satisfaction after surgery.
    Conclusion
    Six month follow-up after surgery showed high patients satisfaction (90.24%) following nasal septoplasty, but this was not related to rhinomanometry test results.
    Keywords: Nasal Obstruction, Septoplasty, Rhinomanometry, Patient satisfaction
  • میر محمد جلالی، رحمت الله بنان، مسلم واحدی پور
    مقدمه
    ویروس نقص ایمنی انسانی (HIV) می تواند سبب بروز علایم و بیماری هایی در حیطه گوش و گلو و بینی شود. با این وجود گزارشات اندکی در این زمینه از کشورهای در حال توسعه وجود دارد. از سویی دیگر فراوانی بیماران HIV مثبت (علامت دار یا بدون علامت) در کشور ما رو به فزونی است. آگاهی از عوارض این بیماری بر سیستم شنوایی می تواند سبب مداخله زودهنگام و بهبود کیفیت زندگی بیمار شود.
    هدف
    تعیین تظاهر گوشی و شنوایی سنجی در بیماران HIVمثبت
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت توصیفی- مقطعی بر 30 بیمار شناخته شدهHIV مثبت در مرکز بهداشتی- درمانی شماره 10 رشت انجام شد. این بیماران بین ماه های فروردین تا اسفند 91 برای بررسی بیشتر تظاهر بیماری در دستگاه شنوایی به بیمارستان امیر المومنین (ع) ارجاع شده بودند. از تمام بیماران شرح حال دقیق گرفته شد، سپس، دستیار تخصصی گوش، گلو، بینی و جراحی سر و گردن معاینه بالینی کامل سیستم شنوایی را انجام داد. در همه بیماران آزمون های شنوایی سنجی شامل تمپانومتری، شنوایی سنجی تن خالص، گسیل های صوتی گذرای گوش(TOAEs) و پاسخ شنوایی ساقه مغز(ABR) صورت گرفت.
    نتایج
    از 30 بیمار HIV مثبت بررسی شده 21 نفر مرد و 9 نفر زن و از این تعداد 2 نفر وارد مرحله ایدز شده بودند. میانگین سنی بیماران 71/9± 27/36 ساله (محدوده سنی 56-24سالگی) بود. 8 بیمار از علایم گوش شکایت داشتند که شامل سرگیجه (7 مورد)، وزوز گوش (4 مورد)، درد گوش و احساس پری گوش (هر کدام 3 مورد) بود. کاهش شنوایی بر اساس اودیومتری در 8 گوش از 60 گوش ثبت شده (6 بیمار) وجود داشت که 4 مورد هدایتی و 4 مورد حسی- عصبی بود. 21 نفر (70%)، TOAE غیر طبیعی داشتند. همچنین، در 9 بیمار (30%)، ABR غیر طبیعی دیده شد که شایع ترین آن افزایش بین قله ای موجI-III (14 گوش) بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به فراوانی بالای اختلال TOAEs در این بیماران و افزایش فاصله بین قله ای امواج I-IIIدر ABRبه نظر می رسد که مکان آسیب گوش، سلول های مویی خارجی حلزون شنوایی و بخش دیستال مسیر شنوایی مرکزی باشد و انجام TOAEs نسبت به PTA آزمون حساس تری بوده و به همراه ABRبتواند در ردیابی زود هنگام کاهش شنوایی این بیماران موثر باشد.
    کلید واژگان: اچ آی وی, ایدز, بیماری های گوش, فنون تشخیص شنوایی
    Dr M. M Jalali_Dr R. Banan_Dr M. Vahedipour
    Abstract
    Introduction
    Human Immunodeficiency Virus (HIV) can cause some of the symptoms and diseases in ENT field. However, there are a few reports from developing countries and there is not any report on this issue. On the other hand, the prevalence of HIV positive (symptomatic or asymptomatic) patients is increasing across the nation. Awareness of these complications of hearing system can result in early intervention and improve patient's quality of life.
    Objective
    Determining the otologic and audiologic findings in HIV positive patients
    Materials And Methods
    A descriptive, cross-sectional study was performed on the 30 HIV positive patients referred from number-10 medical-therapeutic center of Rasht to Amiralmomenin hospital from April 2011 to March 2012. The senior resident of ENT- HNS took a comprehensive medical history and performed full clinical examination in the auditory system. In all patients, audiometric tests including tympanometry, pure tone audiometry, transient otoacoustic emissions (TOAEs) and auditory brainstem response (ABR) were done.
    Results
    Of the 30 HIV -positive patients, 21 were male and 9 were female. Of these, 2 patients were in the AIDS phase. The mean age of patients was 36.27 ± 9.71 years (range 24-56), and 8 patients complained of otic symptoms: dizziness (7 cases), tinnitus (4 cases), otalgia and fullness (each 3 cases). In audiometry, we found hearing loss in 8 of 60 ears (6 patients). The conductive and sensorineural hearing losses were found in 4 and 4 ears, respectively. As revealed, 21 out of 30 patients (70%) had abnormal TOAE. Also, in 9 out of 30 patients (30%), we observed ABR abnormality, with increased interpeak of wave I-III (14 ears)being the most frequent.
    Conclusion
    Given the high prevalence of TOAEs abnormality in these patients and increased interpeak of waves I-III in ABR, it seems that the locus of ear damage is the outer hair cells of cochlea and distal part of the central auditory pathway and TOAEs is more sensitive than PTA and with ABR test it can help early detection of hearing loss in such patients.
    Keywords: Acquired Immunodeficiency, Diagnostic Techniques, Otological, Ear Diseases, HIV
  • جایزه ی آب کردن
    رحمت الله بنان
  • میرمحمد جلالی، ساقی موسوی، دکترساغر فاطمی، رحمت الله بنان
    مقدمه
    جراحی پلاستیک بینی از شایع ترین اعمال جراحی پلاستیک است که در سراسر دنیا انجام می شود. ادم و اکیموز دو پیامد مورد انتظار پس از هر گونه ترومای از پیش طراحی شده مانند جراحی است که دوره بهبودی بیمار را طولانی کرده و می تواند موجب نگرانی بیمار و خانواده آنها شود. روش های متعدد تجویز داروهای صناعی (مانند کورتیکوستروئید و اسید ترانکسامیک) و غیر صناعی(مانند آرنیکا) برای حل این معضل طرح شده ولی تاکنون مقایسه ای بین آنها صورت نگرفته است.
    هدف
    مقایسه تاثیر دگزامتازون و ترانکسامیک اسید بر میزان ادم و اکیموز بعد از رینوپلاستی
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی دوسوکور 70 داوطلب رینوپلاستی در دو گروه 35 نفری وارد طرح شدند. تمام اعمال جراحی توسط یک جراح و با بیهوشی عمومی به روش بسته و برای استفاده از استئوتومی اکسترنال لاترال صورت گرفت. علاوه بر تدبیر معمول(استفاده از کمپرس یخ) که به طور یکسان برای هر دو گروه بیماران اجرا می شد، در یک گروه دگزامتازون(8 میلی گرم) و در گروه دیگر ترانکسامیک اسید(500 میلی گرم) به صورت تزریق یک دوز پیش از عمل و سه دوز با فاصله هر 8 ساعت پس از جراحی تجویز شد. برای ایجاد بی دردی پس ازعمل تنها استامینوفن تجویز شد. برای تعیین میزان ادم و اکیموز در روز سوم از چهره بیماران تصویر دیژیتال گرفته شد. سپس سه نفر پزشک همکار که از تخصیص بیماران به گروه های مربوطه مطلع نبودند با استفاده از ابزار استاندارد نمره دهی 4 درجه ای میزان ادم و اکیموز را ثبت کردند. 05/0> α از نظر آماری معنی دار تلقی شد.
    نتایج
    در این مطالعه 19 مرد و 51 زن ارزیابی شدند. از نظر درجه ادم در روز سوم پس از عمل در بیماران دو گروه تفاوت آماری معنی دار بدست نیامد(15/0P=). همچنین در مورد درجه اکیموز اطراف چشم بیماران دو گروه نیز در روز سوم بعد ازعمل تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد(12/0P=).
    نتیجه گیری
    تفاوت معنی دار آماری بین دو گروه از نظر بروز ادم و اکیموز بعد از رینوپلاستی بسته با روش استئوتومی لاترال اکسترنال بدست نیامد. ترانکسامیک اسید با دوز بکار رفته اثر برابری با دگزامتازون در کاهش ادم و اکیموز بعد از رینوپلاستی داشته و قضاوت درباره انتخاب یکی از این دو دارو بستگی به سایر اثرات حاصله از تجویز دارد.
    کلید واژگان: ادم, اکیموز, ترانکسامیک اسید, جراحی ترمیمی بینی, دگزامتازون, عوارض پس از عمل جراحی
    Jalali M.M., Moosavi S. Other Author, Fatemi S., Banan R.A.
    Introduction
    Rhinoplasty is one of the most popular plastic surgery in the world. Edema and ecchymosis are two expected consequences after any planned injuries such as surgery that extend recovery time and cause to distress for the patients and their families. Several drugs (e.g. corticosteroid and tranexamic acid) and herbal extracts (e.g. arnica) are suggested for resolving this problem but there is no comparison between them yet. This study was undertaken to compare the potential benefits of dexamethasone with tranexamic acid on postoperative edema and ecchymosis after rhinoplasty.
    Objective
    Determination of dexamethasone and tranexamic acid efficacy on edema and ecchymosis after rhinoplasty.
    Materials And Methods
    This was a clinical trial cross sectional double blind study. Seventy rhinoplasty candidates were randomized in two groups. In addition to routine management and cold compress after operation, one group received dexamethasone and another group received tranexamic acid injection for both groups 1 dose of drug before and 3 doses per 8 hours after rhinoplasty.. For measurement of edema and ecchymosis, we took digital photos from patients’ face third day of postoperation. Then three colleagues who were blinded to assigned groups, scored edema and ecchymosis level with using 0-4 point standard scale. The α < 0.05 is considered significant statistically.
    Results
    Nineteen men and fifty one women were enrolled. On postoperative day 3, there was no significant difference in the rating of preorbital ecchymosis among two intervention groups (p<0.15). Also there was no significant difference for the edema rating among two intervention groups (p<0.12).
    Conclusion
    According to our results, no significant difference in postoperative edema and ecchymosis was detected among two groups. In regard to similar efficacy of both drugs to decrease edema and ecchymosis after rhinoplasty, we must select one of them according to the other effects of drugs.
    Keywords: Dexamethasone, Ecchymosis, Edema, Postoperative Complications, Rhinoplasty, Tranexamic Acid
  • رحمت الله بنان، شادمان نعمتی*، احمد علیزاده، احسان کاظم نژاد، حسن کرداری، فتانه بخشی
    زمینه

    ضخامت پوست در نتایج زیبایی بعد از رینوپلاستی نقش مهمی دارد و برخی جراحان از کاهش بافت زیرپوستی برای کم کردن ضخامت پوست استفاده می کنند.

    هدف

    مطالعه به منظور مقایسه ضخامت پوست نوک بینی در بیماران رینوپلاستی در دو روش با و بدون چربی برداری (defat) انجام شد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه مورد- شاهدی بر روی 111 بیمار کاندید رینوپلاستی انجام شد که طی بهمن ماه 1388 تا شهریور ماه 1389 به مرکز آموزشی درمانی امیرالمومنین رشت مراجعه کردند. تمام بیماران قبل از عمل معاینه بالینی شدند و ضخامت پوست نوک بینی و بالای نوک بینی آن ها به وسیله سونوگرافی اندازه گیری شد. بیماران دارای پوست متوسط و ضخیم به طور تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند و افراد گروه مورد، تحت چربی برداری پوست بینی قرار گرفتند. نتایج سونوگرافی یک ماه و 12 ماه بعد از عمل در 44 بیمار با نتایج قبل از عمل در هر دو گروه مقایسه شد. داده ها با آزمون های ویلکاکسون و سنجش مکرر تحلیل شدند.

    یافته ها

    از 111 بیمار با میانگین سنی 6/7 ± 1/25 سال، 16 نفر (%4/14) مرد و 95 نفر (%6/86) زن بودند، براساس معاینه بالینی نوع ضخامت پوستی در20 بیمار (%9/18) نازک، 68 بیمار (%4/59) متوسط و 23 بیمار (%7/21) ضخیم بود. در سونوگرافی نوع ضخامت پوستی 7 نفر (%8/6) نازک، 83 نفر (%6/80) متوسط و 13 نفر (%6/12) ضخیم بود. ضخامت پوست نوک و بالای نوک بینی هیچ تفاوت آماری معنی داری قبل از جراحی و در دوره پی گیری در دو گروه نداشت.

    نتیجه گیری

    با توجه به یافته ها، سونوگرافی ابزاری دقیق برای ارزیابی ضخامت پوست قبل از عمل رینوپلاستی است. روش چربی برداری در پوست های ضخیم و متوسط تاثیری در کاهش ضخامت پوست نوک بینی بعد از رینوپلاستی ندارد.

    کلید واژگان: رینوپلاستی, ضخامت پوست, چربی برداری, سونوگرافی
    R. Banan, Sh. Nemati, A. Alizadeh, E. Kazemnezhad, H. Kerdari, F. Bakhshi
    Background

    Skin thickness has an important role in aesthetic results of rhinoplasty. Currently, some surgeons employ defatting technique to reduce subcutaneous tissues and decrease the thickness of skin during rhinoplasty.

    Objective

    The aim of this study was to compare the nasal tip skin thickness with and without nasal tip skin defatting technique and to further evaluate the long term effects of this technique on rhinoplasty patients by sonography.

    Methods

    In a case-control study, 111 rhinoplasty candidates were evaluated at a university referral hospital in northern Iran during January to August 2010. Before operation, all patients were investigated through physical exams. Later, the skin thickness of the tip and supra tip were measured by sonography. Patients with moderate to thick nasal skin were randomly allocated to case and control groups for defatting. Sonography results of 44 patients, obtained one and 12 months after the surgery, were compared with those found in two groups before the surgery using Wilcoxon test and Repeat Measure test.

    Findings

    A total of 111 patients with mean age of 25.1±7.6 years including 16 (14.4%) men and 95 (86.6%) women were enrolled. Based on physical examinations, the skin type was thin in 20 (18.9%), moderate in 68 (59.4%), and thick in 23 cases (21.7%). Considering the sonography results, the skin type was thin in 7 (6.8%), moderate in 83 (80.6%), and thick in 13 cases (12.6%). There was no significant difference in the thickness of tip and supra tip skin between defatted cases and control group measured before surgery and within the follow-up period.

    Conclusion

    Based on results found through this study, Sonography is a precise instrument in assessing the nasal skin thickness before rhinoplasty. Defatting technique was shown to be of no effect on reduction of skin thickness of tip and supra tip in moderate or thick skins following rhinoplasty.

  • عالیا صابری، سید ابراهیم نقوی، حمیدرضا حاتمیان، رحمت الله بنان، شادمان نعمتی، احسان کاظم نژاد، داریوش پوریزدان پناه
    زمینه و هدف
    مولتیپل اسکلروزیس یکی از بیماری های میلن زدای سیستم عصبی مرکزی است که یکی از علل ناشایع کاهش شنوایی حسی عصبی می باشد. این مطالعه به منظور تعیین وضعیت شنوایی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه مورد شاهدی روی 60 بیمار (44 زن و 16 مرد) مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به درمانگاه نورولوژی کلینیک امام رضا (ع) و انجمن مولتیپل اسکلروزیس استان گیلان و 38 فرد سالم (27 زن و 11 مرد) در سال 1389 انجام شد. مطالعه با استفاده از آزمون های ادیومتری با تون خالص (PTA) و امواج اتواکوستیک (OAE) و پاسخ شنوایی ساقه مغز (ABR) انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-17 و آزمون های آماری کای اسکوئر و تست دقیق فیشر تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    5/12درصد از گوش های گروه مورد و 9/3درصد از گوش های گروه شاهد PTA مختل داشتند (05/0P<). میزان اختلال PTA تواتر بالا و دو نوع OAE بین دو گروه اختلاف آماری معنی داری نداشت. میانگین همبستگی کلی در گروه مورد 76/23±94/75 درصد و در گروه شاهد 20/27±00/70 درصد بود که تفاوت آماری معنی داری را نشان نداد. 20درصد از گوش های مورد و 2/9درصد از گوش های شاهد ABR مختل داشتند که از نظر آماری معنی دار بود (05/0P<). زمان تاخیر امواج I، III و V اختلاف آماری معنی داری را در دو گروه نشان نداد؛ اما فاصله امواج I-III و III-V به ترتیب در 10درصد و 7/11درصد از گوش های مورد و 3/1درصد و صفر درصد از گوش های شاهد غیرطبیعی وجود داشت (05/0P<). 7/6درصد از گوش های مورد و 6/2درصد از گوش های شاهد اختلال رتروکوکلئار داشتند که از نظر آماری معنی دار نبود.
    نتیجه گیری
    این مطالعه نشان داد که کاهش شنوایی ثبت شده توسط PTA و ABR در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس نسبت به گروه شاهد بیشتر می باشد.
    کلید واژگان: مولتیپل اسکلروزیس, کاهش شنوایی حسی عصبی, ادیومتری با تون خالص, امواج صوتی گسیل شده, پاسخ شنوایی ساقه مغز
    Saberi A., Naghavi Se, Hatamian Hr, Banan R. *, Nemati Sh, Kazemnejad E., Pouryazdanpanah D.
    Background And Objective
    Multiple sclerosis is one of demyelinating disorder of CNS that is an uncommon cause of the sensorineural hearing loss. This study was done to determine the hearing loss in multiple sclerosis patients.
    Materials And Methods
    This case-control study was performed on 60 (44 women, 16 men) multiple sclerosis patients and 38 (27 women, 11 men) normal subjects by pure tone audiometery, otoacustic emissions and auditory brainstem responses in Gilan provine, Iran during 2010-11. Data was analyzed by using SPSS-17, Chi-Square and Fischer tests.
    Results
    12.5% of case and 3.9% of the control ears had abnormal pure tone audiometery (P<0.05). The frequencies of abnormal HF-pure tone audiometery and two modalities of otoacustic emission did not show any significant differences in two groups. Abnormal autidory brainstem response of ears were observed in 20% and 9.2% of cases and controls, respectively (P<0.05). 20% of case and 9.2% of the control ears had abnormal auditory brainstem response (P<0.05). The absolute latencies of waves I, II and V had not significant differences between two groups. Inter peak latencies of I-III and III-V waves were observed in 10% and 11.7% in cases ears and 1.3% and zero percent in controls, respecticely. 6.7% of cases and 2.6% of control ears had retrocochlear abnormality.
    Conclusion
    Hearing loss detected by pure tone audiometery and auditory brainstem response is more common in multiple sclerosis compared to normal population.
  • رحمت الله بنان، میرمحمد جلالی*، آبتین حیدرزاده، سید مجتبی مهرداد، رضوان روحی سفید مزگی، فتانه بخشی
    زمینه و هدف

    شنوایی یکی از مهم ترین حواس در انسان است. کاهش شنوایی از شایع ترین علل ناهنجاری های مزمن می باشد. کاهش شنوایی ناشی از سروصدا (Noise induced hearing loss -NIHL) بیماری شغلی شایعی است وعوامل مختلفی می تواند بر شدت آن تاثیر گذارند. یکی از این عوامل تفاوت های فردی می باشد. هدف مطالعه مذکور بررسی همراهی دیس لیپیدمی و کاهش شنوائی ناشی از سر و صدا بوده است.

    روش کار

    در این مطالعه مقطعی که در سال 1389 انجام شد، کارگران کارخانجات لامپ سازی شهرصنعتی رشت که وضعیت سروصدای محیط کارشان بیش از حد مجاز (85 دسی بل) بود و کمتر از 55 سال سن داشته و سابقه بیماری و یا عمل جراحی گوش و یا مصرف داروهای اتوتوکسیک نداشتند، انتخاب و 298 نفر از آنان وارد مطالعه شدند. افراد فوق تحت معاینه بالینی وسنجش شنوایی قرار گرفته و مقدار کلسترول، تری گلیسرید، لیپو پروتئین با دانسیته بالا و پایین در سرم اندازه گیری شد. نتایج با استفاده از نسخه 17 نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. p value کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    در این مطالعه 250 مرد و48 زن مورد ارزیابی قرار گرفتند. میانگین سنی افراد 8/35 سال بود. این افراد به طور متوسط 11 سال در معرض صدای بلند بودند (26-1 سال). از این افراد 95 نفر دچار NIHL بودند(8/31%). فراوانی مقادیر غیر طبیعی کلسترول، تری گلیسرید، لیپو پروتئین با دانسیته بالا و پایین در این دسته از افراد به ترتیب 5/31%، 8/10%، 2/53% و 3/14% بود. این مقادیر در افراد بدون NIHL (203 نفر) به ترتیب زیر بود: 9/38%، 6/12%، 9/58% و 1/21%. تفاوت آماری معنی داری در هیچ کدام از موارد فوق در دو گروه مشاهده نشد. تجزیه و تحلیل عوامل مورد بررسی با استفاده از رگرسیون لجستیک نشان داد که مدت اشتغال و جنس عواملی هستند که آستانه شنوایی را در فرکانس 4 کیلو هرتز در گروه NIHL افزایش می دهند. Odd ratio کاهش شنوایی در جنس مذکر 36/3 (فاصله اطمینان 95%: 95/8-61/1، 004/0> p) بود. سایر عوامل موثر بر آستانه شنوایی 4 کیلو هرتز در دو گروه اهمیت بالینی نداشتند.

    نتیجه گیری

    بر اساس نتایج به دست آمده، تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه از نظر فراوانی دیس لیپیدمی دیده نشد. علاوه بر مدت اشتغال، مشاهده شد که جنس مذکر از عوامل مرتبط با میزان کاهش شنوایی در دو گروه است که می تواند به علت اثر محافظتی استروژن بر روی شنوایی باشد. بررسی مطالعه بر روی تعداد نمونه های بیشتر و با روش های دقیق تر توصیه می شود.

    کلید واژگان: سر و صدا, کاهش شنوایی, دیس لیپیدمی, کاهش شنوایی ناشی از سر و صدا
    Rahmatullah Banan, Mir Mohammad Jalali, Abtin Heidarzadeh, Seyed Mojtaba Mehrdad, Rezvan Ruhi Sefid Mazgi, Fataneh Bakhshi
    Background

    Hearing is one the most important senses of human. Hearing loss is one of the greatest chronic disabilities. Noise induced hearing loss (NIHL) is a common occupational disorder and several factors affect its intensity. One of these factors is individual differences. The aim of present study is the assessment of dyslipidemia’s effect on NIHL. This study was conducted to evaluate association between dyslipidemia and noise induced hearing loss.

    Methods

    This was an analytic-descriptive study which was conducted in 2010. The factory workers of Rasht industrial city with the following inclusion criteria were selected: environmental noise above 85dB, age below 55 years, no otologic disease or surgery, and no history of usage of ototoxic drugs. A total of 298 workers were assessed. After physical examination and audiometry, we measured the level of serum cholesterol, triglyceride, high and low density lipoprotein of participants. The results were analyzed with the SPSS version 17.0. The p value < 0.05 is considered significant statistically.

    Results

    In this study, 250 men and 48 women were assessed. The mean age of participants was 35.8 years. The participants had high noise exposure of 11 years on average (1-26years). Ninty five of them had NIHL (31.8%). The frequency of serum cholesterol, triglyceride, high and low density of this group were 31.5%, 10.8%, 53.2% and 14.3%, respectively. These levels in the group without NIHL (203 workers) were 38.9%, 12.6%, 58.9% and 21.1%, respectively. There was no statistical significance between these levels in the two groups. By backward logistic regression method, we observed that the duration of employment and gender increased the hearing threshold of 4 KHz frequency in the NIHL group. The odd ratio of hearing loss in male gender was 3.36 (95% confidence interval: 1.61-8.95, p= 0.004). The other effective factors on the hearing threshold of 4 KHz frequency had statistical, but no clinical significant difference in two groups.

    Conclusion

    We observed no statistical significance of dyslipidemia frequency between two groups. In addition to duration of employment, male gender was the other observed related factor with hearing loss in the two groups. This effect may be due to protective effect of estrogen on the hearing level. Studies with more sensitive approaches on a larger sample is advised.

  • سید ابراهیم نقوی، سید اسماعیل عسکری، رضا جعفری شکیب، عبدالرحیم کوشا، رحمت الله بنان، نعمت الله عراقی، شادمان نعمتی *
    مقدمه

    التهاب ناشی از آلرژی در مجاور تنفسی فوقانی می تواند یک عامل مستعد کننده برای بیماری های عفونی گوش باشد. شواهدی مبنی بر نقش رینیت آلرژیک در عفونت مزمن گوش میانی با افیوژن وجود دارد، اما نقش آن در اوتیت مزمن چرکی تاکنون به روشنی مشخص نشده است.

    هدف

    تعیین ارتباط رینیت آلرژیک و اوتیت میانی مزمن در مراجعه کنندگان به بیمارستان امیرالمومنین(ع) رشت

    مواد و روش ها

    61 بیمار مبتلا به اوتیت میانی مزمن چرکی ثابت شده و 58 بیمار با ترومای خفیف صورت و گردن از نظر ابتلا به رینیت آلرژیک ارزیابی شدند. تمام موارد سن بالای 15 سال داشتند و آزمون سوزنی پوستی 23 آلرژن تنفسی شایع در منطقه برای ایشان انجام شد رینیت آلرژیک به صورت وجود علائم و نشانه های بالینی آزمون پوستی مثبت تعریف شد.

    نتایج

    رینیت آلرژیک در 15 نفر (2/26%) از گروه مورد و 8 نفر (8/13%) از گروه شاهد تشخیص داده شد (065/0= P). با استفاده از معادله رگرسیون لجستیک و پس از اصلاح نقش عامل سن، اختلاف بین دو گروه از نظر آماری معنی دار شد (57/ 6 - 15/1 =CI، 27/3 = OR، 026/0= P). آلرژن های داخل خانه خصوصا‍ مایت ها شایع ترین آلرژن های مثبت شده هر دو گروه بودند، آلرژن های خارج خانه شیوع بسیار کمی داشتند.

    نتیجه گیری

    شیوع رینیت آلرژیک در گروه اوتیت مدیای مزمن چرکی نسبت به گروه شاهد بیشتر بود.

    کلید واژگان: التهاب مخاط بینی, اوتیت میانی همراه با ترشحات, بیماریهای گوش و حلق و بینی, حساسیت شدید
    Naghavi, Askari, Jafari Shakib, Kousha, Banan, Araghi, Nemati
    Introduction

    Allergic inflammation in upper airways can act as a predisposing factor for infectious ear diseases. There are some evidences about the role of allergic rhinitis (AR) in chronic otitis media with effusion، but its role in establishing Chronic Supportive Otitis Media (CSOM) has not been clearly shown.

    Objective

    To assess the relationship between allergic rhinitis and CSOM in patients referring to Amiralmomenin hospital، Rasht، Iran

    Materials And Methods

    61 adult patients with established CSOM were considered as case group and 58 patients with minor head and neck trauma as control group، they were evaluated for the presence of allergic rhinitis. All case and control group were over 15 years old and underwent skin prick test for 23 common regional aeroallergens. Allergic rhinitis was defined with positive symptoms and signs of AR and positive skin prick test.

    Results

    Allergic rhinitis was diagnosed in 15 (26. 20%) and 8 (13. 80%) of patients and controls، respectively (P=0. 065). By logistic regression equation after corroding the age factor and the difference between two groups became significant (χ2=0. 026، OR=3. 27، CI=1. 15 – 6. 57). Indoor allergens، especially mites and molds، were the most prevalent allergens among both groups، but Outdoor allergens like grass pollen have a low prevalence.

    Conclusion

    The prevalence of AR in the CSOM patients is more than the controls.

  • شادمان نعمتی، عبدالرحیم کوشا، رحمت الله بنان، میرمحمد جلالی، هوشنگ گرامی، احسان کاظم نژاد، نسیم کوشا، فتانه بخشی
    زمینه و هدف

    کوچک کردن لوزه ها با رادیوفرکانس یکی از جدیدترین روش های درمان به ویژه برای لوزه های بزرگ انسدادی است. هدف از این مطالعه مقایسه نتایج کوتاه مدت و طولانی مدت تونسیلوتومی با رادیوفرکانس و تونسیلکتومی سنتی در بزرگسالان مبتلا به تونسیلیت راجعه بود.

    روش کار

    مطالعه آینده نگر تصادفی) به شماره ثبت IRCT: 201010091138N3) دریک بیمارستان دانشگاهی برروی بزرگسال مبتلا به تونسیلیت راجعه انجام شد. در 34 مورد تونسیلکتومی سنتی و در 38 مورد تونسیلوتومی توسط رادیوفرکانس با پروب (Radiofrequency Induced Thermotherapy RFITT=) انجام شد. مدت زمان جراحی، مقدار خونریزی حین عمل، زمان ریکاوری، اختلال در بلع، کاهش وزن و درد بعد از جراحی، زمان بازگشت به رژیم غذایی و فعالیت طبیعی و عوارض بعد از عمل جراحی در دو گروه مشخص شد. بیماران به مدت 24 ماه از نظر عود حملات تونسیلیت راجعه پی گیری شدند. آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS 16 و تست های U- Man Whitney و chi-square انجام شد.

    یافته ها

    متوسط مدت زمان جراحی (89/16 دقیقه در مقابل 07/46 دقیقه)، زمان ریکاوری (32/14 در مقابل 11/17 دقیقه) و میزان خونریزی حین عمل (cc 20-15 و در مقابل cc 300-250) و به طور آشکار در گروه RF کمتر از گروه سنتی بود (005/0 P<). هیچ تفاوتی بین دو گروه از نظر وقوع تونسیلیت راجعه بعد از 24 ماه پی گیری وجود نداشت.

    نتیجه گیری

    تونسیلوتومی با RF یک روش ساده، سریع و موثر در بیماران بزرگسال با تونسیلیت راجعه است که می تواند در دراز مدت عود حملات تونسیلیت و فارنژیت را به خوبی کنترل نماید

    کلید واژگان: تونسیلوتومی رادیوفرکانس, تونسیلکتومی سنتی با برش سرد, بالغین, تونسیلیت راجعه
    Shademan Nemati, Abdolrahim Kousha, Rahmatollah Banan, Mir Mohammad Jalali, Hooshang Gerami, Ehsan Kazem Nejad, Nasim Kousha, Fataneh Bakhshi
    Backgrounds

    Tonsil reduction by use of Radiofrequency waves is one of the newest therapeutic modalities, especially for obstructive large tonsils. The aim of this study was comparing short term and long term results of radiofrequency tonsillotomy and traditional cold dissection tonsillectomy in adult patients with recurrent tonsillitis.

    Methods

    a prospective randomized clinical trial on 72 adults with recurrent tonsillitis was performed in a tertiary referral university hospital. Traditional tonsillectomy in 34 cases and radiofrequency tonsillectomy (RF) by use of RFITT (Radiofrequency Induced Thermotherapy) probes in 38 cases were performed under general anesthesia. Time of surgery, amount of intraoperative bleeding, recovery time, post-surgical pain, dysphagia, weight loss, and time of return to normal diet and activity were measured. All the patients were followed for 24 months for recurrence of tonsillitis episodes. Statistical analysis was performed by use of SPSS version 16 software and X2 and Mann-Whitney U tests.

    Results

    Mean time of surgery(16.89 vs. 46.07 minutes) and recovery(14.32 min vs. 17.11 min), and amount of intraoperative bleeding(15-20 cc vs. 250- 300cc) were significantly less in the RF group compared to traditional tonsillectomy group (P<0.005). There was no difference among two groups in the recurrence of tonsillitis episodes after 24 months.

    Conclusion

    Tonsillotomy with RF is a simple, rapid, and effective method in adult patients with recurrent tonsillitis.

  • هوشنگ گرامی، رحمت الله بنان، کامبیز فرقان پرست، شهریار دادگری، هادی سرمست، روزبه بنان، مرجان گرامی سرشت
    مقدمه
    حس بویایی اطلاعات با ارزشی از محیط اطراف در اختیار انسان قرار می دهد. اختلال بویایی به هر دلیلی که رخ دهد، در زندگی روزمره مشکل زیاد ایجاد خواهد کرد.
    در هر فرد با شکایت کاهش قدرت شناسایی بوها، صرف نظر از علت و دلیل مراجعه با مشخص کردن محدوده طبیعی بویایی می توان وی را بررسی کرده، بهتر یا بدتر شدن آن را پایش کرد و تاثیر داروها یا روش های جراحی بکار رفته را سنجید. در حال حاضر برای تشخیص شدت اختلال بویایی از آزمون هایی استفاده می شود که هیچ یک ایرانی نبوده و دسترسی به آنها بسیار دشوار است.
    هدف
    طراحی آزمون بویایی و تعیین محدوده قدرت بویایی افراد سالم برای مقایسه و تشخیص اختلال حس بویایی.
    مواد و روش ها
    نام 56 ماده شناخته شده در جامعه (ایران – گیلان) به 200 نفر از همراهان 15 تا 60 ساله بیماران مراجعه کننده به بیمارستان امیرالمؤمنین رشت ارائه شد و بر این اساس 16 ماده (بنزین، الکل، چای، برنج، صابون، دارچین، گلپر، سیر، پیاز، پودر لباسشویی، نعناع، گلاب، آبلیمو، روغن زیتون، سرکه و ویکس) که بوی آنها برای افراد آشناتر بود انتخاب شد. در مرحله دوم این 16 ماده به ترتیب به 150 نفر از افراد مزبور (77 زن و 73 مرد) در ظروف مشابه و بدون امکان مشاهده داخل آنها ارائه شد تا فرد با بوییدن محتوای ظرف از فاصله 2 سانتیمتری به مدت 3 ثانیه نام آن ماده را از بین چهار گزینه انتخاب کند. هر سوراخ بینی جداگانه آزمایش و نمره هر فرد از بین صفر تا 32 تعیین شد.
    نتایج
    محدوده نرمال بویایی صدک 97 جامعه مورد مطالعه در نظر گرفته شد و براساس آن معیار محدوده نرمال بویایی در این آزمون برای افراد 15 تا 60 ساله بین 28 تا 32 تعیین شد.
    نتیجه گیری
    این آزمون و نتایج آن می تواند راهگشای پژوهش های بعدی در مورد حس بویایی بوده و در تعیین شدت کاهش آن در بیماران کمک کننده باشد.
    کلید واژگان: اختلالات بویایی, بویایی, فقدان حس بویایی
  • رحمت الله بنان، سیدرحمان موسوی، علی رحمانی

    اوتیت مدیا همراه با افیوژن (OME) بیماری شایع کودکان قبل از سن مدرسه است بطوریکه بیش از 90٪ کودکان قبل از سن مدرسه حداقل یکبار به این بیماری مبتلا می شوند. %10 بیماران به OME علیرغم درمان بهبود نمی یابند و در گروه اوتیت مدیا با افیوژن مزمن (COME) قرار می‌گیرند. درمان پذیرفته شده این بیماران داشتن لوله تهویه (VT) در گوش است و در هنگام گذاشتن آن ترشحات گوش میانی ساکشن می شود. نویز حاصل از ساکشن می تواند سبب کاهش شنوایی حسی عصبی گردد. بعلاوه ترومای کانال گوش خارجی ایجاد خونریزی و محدود شدن دید جراح و طولانی شدن مدت جراحی نیز محتمل است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر ساکشن ترشحات گوش میانی قبل از گذاشتن VT بر شنوایی بیماران مبتلا به COME بوده است. این مطالعه به روش کار آزمایی بالینی دوسوکور روی پنجاه بیمار مبتلا به COME دوطرفه انجام شد. 50 بیمار که مبتلا به COME دو طرفه به همراه تیمپانو گرام تیپ B و کاهش شنوایی انتقالی بیشتر از 20 دسی بل در هر دو گوش بودند برای مطالعه انتخاب شدند و موارد COME یکطرفه و بیماران مبتلا به COME با تیمپانوگرام تیپ C از مطالعه حذف شدند. در گوش راست بیماران انتخاب شده پس از میرنیوتومی VT گذاشته شد و در گوش چپ بدنبال میر نگوتومی و ساکشن ترشحات گوش میانی VT قرار داده شد و بیماران در فواصل یک هفته‌، سه هفته و سه ماه بعد معاینه شدند و میزان بهبود شنوایی با انجام اودیومتری در هر معاینه بررسی شد. نتایج حاصله با آزمونهای کای دو و تی مورد آنالیز قرار گرفت. 46 گوش ساکشن شده (4/92٪) و 34 گوش ساکشن نشده (68٪) در پایان هفته اول بهبود شنوایی داشتند میزان بهبود شنوایی در دو گروه در پایان هفته سوم و ماه سوم 100٪ بود. نهایت اینکه میزان بهبود شنوایی بیماران مبتلا به COME با ساکشن ترشحات گوش میانی حین گذاشتن VT ارتباط نداشت.

    کلید واژگان: التهاب گوش میانی همراه با ترشح, تهویه گوش میانی, تهویه های مکانیکی
    R .Banan *, R. Mosavi, A .Rahmani

    OME is a Common disease in children. over than 90% of children in preschool ages experienced this disease once at least. Despite medical therapy about 10% of the OME patients won't improved and these are the group of patients who referred to as chronic OME patients. Insertion of VT in TM is an accepted therapy for these patients and during surgery for insertion of VT, suctioning of middle ear effusion is done. This suctioning produces noise and this noise can produce SNHL. Further, during suctioning probable traumatization of external ear canal, developing hemorrhage in the canal, obscuring visual field of surgeon, and finally surgical time becoming too long are probably. This double blind clinical trial that included 50 patients with bilateral COME evaluated the effect of suctioning of middle ear effusion before VT insertion on hearing acuity of patients with COME. All selected patients had type B tympanogram and conductive hearing loss over 20db in both ears. The patient with unilateral COME and tympanogram of type C was omitted. In right ear after myringotomy and in left ear after myringotomy and suctioning of middle ears effusion VT was inserted and patients were followed up in one week, three weeks and three months after surgery and in each examination the degree of improvement of hearing was evaluated by mean of audiometery. The results of this trial analyzed by statistical chi-square and t.test. 46 suctioned ear(92.4%) and 34 unsuctioned ear(68%) developed hearing improvement at the end of the first week. Hearing improvement in the two groups at the end of third week and third month was 100%. Therefore, we concluded that the degree of hearing improvement in patients with COME doesn't correlates with middle ear effusion suctioning during surgery for inserting VT.

    Keywords: Middle Ear Ventilation, Otitis Media with Effusion, Ventilator's Mechanical
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال