به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب رسول آذرفرین

  • سارا لطفیان، حسن آرین، رسول آذرفرین، هومن بخشنده، پردیس مرادنژاد*
    هدف

    این مطالعه با هدف تعیین تاثیر اجرای پروتکل”حرکت زودهنگام“بر قدرت ماهیچه دیافراگم و سایر ماهیچه های دمی پس از جراحی قلب باز انجام شد.

    زمینه

    حرکت زودهنگام به عنوان یک پروتکل مناسب جهت کاهش طول مدت بستری بیمار در بخش مراقبت های ویژه و نیز کاهش عوارض تنفسی پس از جراحی قلب باز توصیه می شود. با این حال، اطلاعات درباره تاثیر آن بر بهبود قدرت ماهیچه های تنفسی محدود است.

    روش کار

    این مطالعه، یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده یک سوکور بود. تعداد 80 بیمار که تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر و یا جراحی دریچه قلب قرار گرفته بودند به طور تصادفی در دو گروه”حرکت زودهنگام پس از جراحی“(گروه مداخله) و فیزیوتراپی به رویه معمول (گروه کنترل) تقسیم شدند. قدرت ماهیچه های تنفسی، یک بار روز قبل از جراحی، و بار دوم، پس از جراحی و پیش از خروج از بخش مراقبت های ویژه، اندازه گیری و دو شاخص ماکزیمم فشار دمی (PI max)، و S index (به عنوان معیار کیفی سنجش قدرت ماهیچه دیافراگم) ثبت شدند. در هر مرحله، پارامترهای همودینامیک نیز اندازه گیری شدند.

    یافته ها

    بر اساس هر دو شاخص ماکزیمم فشار دمی و شاخص S، قدرت ماهیچه دیافراگم پس از جراحی از 77/28 به 59/53 سانتی متر آب کاهش یافت، اما میزان تغییرات در گروه مداخله در مقایسه با گروه کنترل کمتر بود، که نشان دهنده بهبودی قابل ملاحظه قدرت ماهیچه دیافراگم در گروه مداخله است (0/0001P≤). تغییرات همودینامیک پس از جراحی (کاهش فشار خون و افزایش ضربان قلب) در هر دو گروه بدون تاثیر بالینی قابل ملاحظه ای رخ داد.

    نتیجه گیری

      حرکت زودهنگام بعد از جراحی قلب تاثیر مثبت بر قدرت ماهیچه دیافراگم دارد، و با توجه به اینکه تاثیر منفی بر وضعیت همودینامیک ندارد، مداخله ای بی خطر است.

    کلید واژگان: جراحی قلب, دیافراگم, حرکت زودهنگام, قدرت ماهیچه}
    Sara Lotfian, Hasan Arian, Rasool Azarfarin, Hooman Bakhshandeh, Pardis Moradnejad*
    Aim

    The aim of the present study was to examine the effect of early mobilization protocol on the strength of diaphragmatic muscle and other inspiratory muscles after open heart surgery.

    Background

    Early mobilization is recommended as a safe protocol after open heart surgery to decrease hospital stay and post-op respiratory complications; however, our knowledge about its effect on improving respiratory muscles strength is limited.

    Methods

      This is a randomized single-blinded clinical trial conducted on 80 consecutive patients who underwent coronary artery bypass surgery and/or valvular surgery that were randomly assigned to experimental group (postoperative early mobilization) and control group (routine physiotherapy). On the day before surgery and the day before leaving intensive care unit (ICU), two scores were measured for assessing diaphragmatic muscle strength: maximum inspiratory pressure (PI max) and Strength index (S index). Hemodynamic parameters were also measured and compared.

    Findings

    According to both PI max and S index, diaphragmatic muscle strength decreased from 77.28 to 59.53 cmH2O in patients after surgery, but the changes in the experimental group was less than the control group, which indicates a significant improvement in the strength of the diaphragm muscle in the experimental group (p≤0.0001). Hemodynamic changes after surgery (lower blood pressure and increased heart rate) occurred in both groups without any significant clinical effect.

    Conclusion

      Early mobilization after cardiac surgery has positive effect on the strength of diaphragmatic muscle and is also safe as shown to have no adverse effect on hemodynamic parameters.

    Keywords: Cardiac surgery, Diaphragm, Early mobilization, Muscle strength}
  • راضیه حیدرپور، علی صادقی، رسول فراست کیش، محمد ضیا توتونچی، ناهید عقدایی، فاطمه شیما هادی پور زاده، رسول آذرفرین، محسن ضیایی فرد، کوروش تیرگر فاخری، زهرا فریطوس

    پیوند قلب عمل طلایی جراحی است که طی آن قلب دچار نارسایی و بیماری با قلب اهدایی که از سلامت بیشتری برخوردار است جایگزین می شود. انتخاب پیوند قلب زمانی به عنوان گزینه درمانی صورت می گیرد که مصرف داروها و یا سایر جراحی ها و اقدامات انجام شده باشد و عارضه قلبی کماکان ادامه یافته و بهبودی حاصل نشده باشد. عمل جراحی پیوند قلب نخستین بار در سال 1967 میلادی توسط پروفسور بارنارد در کیپ تاون آفریقای جنوبی انجام شد و با فراز و نشیب هایی پشت سر گذاشته در حال حاضر سالانه نزدیک 4000 عمل پیوند قلب در دنیا انجام می شود که سهم جمهوری اسلامی ایران کمتر از 200 مورد در سال است.

    کلید واژگان: پیوند قلب, پروفسور بارنارد, خون ریزی, نارسایی قلب, انتخاب روش بیهوشی}
  • اعظم الوندی فراهانی، حمید پیروی*، رسول آذرفرین، کامبیز مظفری، حمید حقانی

    هدف:

     این مطالعه با هدف تعیین ارتباط سطح سرمی منیزیم با خونریزی پس از عمل بای پس عروق کرونر انجام شد.

    زمینه:

    کاهش منیزیم سرم متعاقب جراحی قلب یکی از موارد قابل توجه است و خونریزی در دوره پس از عمل از نگرانی های مربوط به مراقبت از بیماران بعد از جراحی قلب باز محسوب می شود. به نظر می رسد اختلالات انعقادی ناشی از منیزیم وابسته به دوز باشد.

    روش کار:

    در این مطالعه توصیفی ارتباطی، 120 بیمار تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر با استفاده از پمپ قلبی ریوی، مورد بررسی قرار گرفتند. همه بیماران سبک بیهوشی و جراحی یکسان داشتند. پس از پایان عمل جراحی و انتقال بیماران به بخش مراقبت های ویژه، یک نمونه خون جهت اندازه گیری منیزیم گرفته شد و به آزمایشگاه فرستاده شد و مقدار خون موجود در چست باتل های بیماران یادداشت شد. داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 20 با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند.

    یافته ها:

    بین سطح سرمی منیزیم و مقدار خونریزی پس از عمل ارتباط معکوس و معناداری از نظر آماری وجود داشت (0/046P=، 0/170-r=)، به این بدین معنی که با افزایش سطح سرمی منیزیم میزان خونریزی کاهش می یابد. همچنین، زمان ترومبین و زمان ترومبوپلاستین نسبی با خونریزی ارتباط مستقیم و معنادار آماری داشتند.

    نتیجه گیری:

     بین سطح سرمی منیزیم و خونریزی پس از عمل بای پس عروق کرونر ارتباط وجود دارد، یعنی منیزیم علاوه بر خاصیت ضد آریتمی می تواند در کاهش میزان خون از دست رفته در پایان عمل موثر باشد، بنابراین، به نظر می رسد در استفاده از منیزیم در بیماران تحت جراحی عروق کرونر، نگرانی در مورد افزایش خونریزی پس از عمل وجود نداشته باشد.

    کلید واژگان: جراحی بای پس عروق کرونر, سطح سرمی منیزیم, خونریزی}
    Azam Alvandi Farahani*, Hamid Peyrovi, Rasoul Azarfarin, Kambiz Mozaffari, Hamid Haghani

    Aim:

     This study was conducted to examine the relationship between magnesium blood levels and postoperative bleeding in patients undergoing elective Coronary Artery Bypass Grafting (CABG) Surgery.

    Background:

     Decline in Serum magnesium following cardiac surgery is an important issue and postoperative bleeding is among concerns associated with postoperative care in open heart surgery. It seems that coagulation disorders related to magnesium are dose-related.

    Method:

    In this descriptive correlational study, 120 patients undergoing CABG surgery using cardiopulmonary bypass machine were enrolled. All the patients were similar regarding the process of anesthesia and surgery. After surgery, when transferring to the intensive care unit, a blood sample was obtained from patient and sent to the laboratory to measure the magnesium blood levels. The amount of blood drainage in chest bottle of patient was recorded. The data were analyzed in SPSS version 20 using descriptive and inferential statistics.

    Findings:

     There was a statistically significant inverse correlation between magnesium blood levels and postoperative blood drainage (r=-0.17, P=0.046). There was also a statistically significant correlation of Prothrombin Time (PT) and Partial Thromboplastin Time (PTT).

    Conclusion:

     Magnesium blood level is influential on blood drainage in postoperative period as well as antiarrhythmic effect. It seems there is no concern about increasing blood drainage following infusing magnesium for patients under CABG surgery.

    Keywords: Coronary Artery Bypass Grafting (CABG), Magnesium blood level, Blood drainage}
  • مازیار غلام پور، رسول آذرفرین، هومن بخشنده، محمد مهدوی، آذین علی زاده اصل، ثنا نیک نام*، آزاده نیک نام
    مقدمه
    در بای پس قلبی ریوی شیرخواران استفاده از خون در پرایم غیرقابل اجتناب است. ترکیبات متابولیکی خون ذخیره شده غیرفیزیولوژیک است. آغاز بای پس با تزریق سریع پرایم خونی بار متابولیکی بالایی ایجاد می کند که خطر بروز اختلالات الکترولیتی، مسمومیت با سیترات، اسیدوز و فعال شدن پاسخ های التهابی را افزایش می دهد. هدف این پژوهش تعیین تاثیر اولترافیلتراسیون پرایم خونی بر پیامدهای بالینی در شیرخوارن تحت بای پس قلبی ریوی است.
    روش کار
     این پژوهش یک کارآزمایی بالینی تصادفی بود که روی 60 شیرخوار کمتر از 10 کیلوگرم در سال 1396 انجام شد. شیرخواران به صورت تصادفی به دو گروه30 نفره مداخله و کنترل تقسیم شدند. برای بیماران گروه مداخله از اولترافیلتراسیون به روش زیروبالانس بر محلول پرایم به همراه اولترافیلتراسیون مرسوم و در گروه کنترل فقط از اولترافیلتراسیون مرسوم استفاده شد. پارامترهای نمونه خون شریانی، میزان خون ریزی، میزان تزریق خون، زمان تهویه مکانیکی و اقامت در ICU و سطح الکترولیت ها در محلول پرایم اندازه گیری و برای تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از نرم افزار آماری SPSS نسخه 25 ، آزمون های کای اسکوئر، t مستقل، t زوجی، من ویتنی استفاده شد.
    یافته ها
     محلول پرایم از نظر میزان الکترولیت ها در گروه مداخله از گروه کنترل به طور معنی داری کمتر و به حالت فیزیولوژیک نزدیک تر بود (0/05>P). همچنین زمان جدا شدن از تهویه مکانیکی، مدت اقامت در ICU، میزان خون ریزی و تزریق خون در گروه مداخله کمتر از گروه کنترل (0/05>P) و غلظت خونی الکترولیت ها و دیگر پارامترهای گازهای خون شریانی در دو گروه مشابه بود.
    نتیجه گیری
    از این پژوهش نتیجه می گیریم که استفاده ترکیبی از اولترافیلتراسیون روی محلول پرایم و حین بای پس به طور موثر عوارض ناشی از بای پس قلبی ریوی را کاهش می دهد.
    کلید واژگان: کاردیو پولمونری بای پس, الترافیلتراسیون, شیرخواران}
    Maziar Gholampour, Rasol Azarfarin, Hooman Bakhshande, Mohammad Mahdavi, Azin Aliazdehasl, Sana Niknam*, Azadeh Niknam
    Introduction
    Pediatric Cardiopulmonary Bypass (CPB) circuit invariably requires priming with Packed Red Blood Cells (PRBCs). Metabolic composition of stored PRBCs is unphysiological. Commencement of PRBC primed CPB leads to rapid transfusion of massive metabolic load. This predisposes pediatric patients to the risk of complications such as electrolyte disturbances, citrate toxicity, acidosis and activation of the inflammatory response. The aim of this study is to evaluate the effect of ultrafiltration of priming blood on clinical outcomes infants undergo cardiopulmonary bypass. 
    Methods
    This was a clinical trial, with two groups (intervention and control) and a sample of 60 infants referred to Shahid Rajaie Hospital in Tehran (30 patients in intervention and 30 patients in control group) that was carried out in 2017. Ultrafiltration was used on prime with Conventional Ultrafiltration (CUF) for patients in the intervention group during CPB, but in the control group only CUF was used. Arterial blood gas parameters, amount of bleeding, blood transfusion rate, the duration of mechanical ventilation, residence in the ICU and the level of electrolytes were measured. Data of this study was analyzed using the Chi-square test, T- test Independent-Sample, Repeated-measure, Mann Whitney U test by SPSS 25.
    Results
    In terms of electrolytes, the prime solution used in the intervention group was significantly closer to physiological comparing to the control group (P<0.05). The intervention group showed significant reductions in postoperative blood loss; postoperative blood transfusion; time to extubation; the length of stay in the ICU; (P<0.05). The level of electrolytes and other parameters of arterial blood gas were similar in both groups.
    Conclusions
    It can be concluded that the combination of the ultrafiltration of priming blood and CUF method effectively reduces the side effects of cardiopulmonary bypass.
    Keywords: Cardiopulmonary Bypass, Ultrafiltration, Infants}
  • رسول آذرفرین، محمد ضیا توتون چی، معصومه رستمی، هومن بخشنده، فاطمه ثروتی*، فاطمه کوشکی

    هدف. هدف این مطالعه، مقایسه تاثیر تعویض کاتتر ورید محیطی به روش معمول (هر 96 ساعت) و به روش اندیکاسیون بالینی بر عوارض کاتتر وریدی و رضایتمندی بیماران تحت عمل جراحی قلب بستری در بخش مراقبت ویژه بود.
    زمینه. تعبیه کاتتر ورید محیطی یکی از معمول ترین اقدامات کم تهاجمی و تجربه ای ناخوشایند و دردناک برای بیماران است. به نظر می رسد کاتترها را تا زمانی که عملکرد خوبی دارند می توان حفظ کرد.
    روش کار. این مطالعه در قالب یک کارآزمایی بالینی تصادفی با بلوک های چهارتایی در بخش های مراقبت ویژه قلب مرکز آموزشی تحقیقاتی و درمانی قلب و عروق شهید رجایی در سال 1396 انجام شد. بعد از تائید طرح در کمیته اخلاق آن مرکز، 104 بیمار به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (تعویض کاتتر ورید محیطی به روش معمول ”هر 96 ساعت“ شامل 52 بیمار) و گروه آزمون (تعویض کاتتر ورید محیطی بر اساس اندیکاسیون بالینی شامل 52 بیمار) تخصیص یافتند. داده ها از طریق فرم اطلاعات دموگرافیک، فرم اطلاعات کاتتر (سایز آنژیوکت، مدت ماندگاری، موارد تعویض و عوارض مربوط) و پرسشنامه رضایتمندی بیماران جمع آوری شدند و در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
    یافته ها. بین دو گروه آزمون و کنترل از نظر میزان بروز عوارض تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد. رضایتمندی بیماران دو گروه از نحوه نگهداری کاتتر محیطی در دو گروه تفاوت آماری معنی داری نداشت. بر اساس رگرسیون خطی که جهت بررسی ارتباط میزان عوارض با نمره رضایتمندی دو گروه انجام شد، ارتباط معنی داری بین این دو متغیر در دو گروه مشاهده نشد.
    نتیجه گیری. شواهدی مبنی بر برتری تعویض کاتتر ورید محیطی هر 96 ساعت نسبت به روش تعویض بر اساس اندیکاسیون بالینی مشاهده نشد. حفظ کاتترها تا زمانی که عملکرد خوبی دارند روشی امن و عملی است. تعویض کاتتر ورید محیطی براساس اندیکاسیون بالینی می تواند به اندازه تعویض کاتتر ورید محیطی هر 96 ساعت بر رضایت بیماران موثر باشد و علاوه بر این، منجر به صرفه جویی در هزینه و وقت پرستاران شود.
    کلید واژگان: کاتتر ورید محیطی, عوارش ناشی از کاتتر, بخش مراقبت ویژه, رضایتمندی بیمار}
    Rasul Azarfarin, Mohammadziae Totonchi, Masoomeh Rostami, Hooman Bakhshandeh, Fatemeh Servati*, Fatemeh Kooshki

    Aim. The purpose of this study was to compare the effect of clinically-indicated replacement and routine replacement of peripheral venous catheters on catheter-related complications and satisfaction in patients undergoing cardiac surgery.
    Background. The insertion of peripheral vein catheter is one of the most commonly used minimally invasive measures in hospitalized patients. Catheters can be maintained until they are working well.
    Methods. A randomized controlled clinical trial was conducted in intensive care units of Rajaie Cardiovascular Medical and Research Center in 2017. After ethical Approval, 104 Patients were randomly allocated to either clinically-indicated replacement or routine replacement of peripheral venous catheters (every 96 hours) (52 Patients in each group). Data collection tools included demographic form, catheter placement data sheet and a researcher-made patients’ satisfaction questionnaire. Data were analyzed in SPSS using descriptive and inferential statistics.
    Findings. There were no statistically significant difference in terms of the incidence of complications between the groups. Also, there were no statistically significant difference between the scores of satisfaction of the patients of the control and experimental group.
    Conclusion. No evidence was found of superiority of routine replacement of peripheral venous catheters over clinically-indicated replacement. Caregivers may consider changing the protocol of catheter replacement from routine replacement to clinically-indicated replacement. This would protects patients from the unnecessary pain of routine replacement in the absence of clinical indications.
    Keywords: Peripheral venous catheterization, Catheter-related complications, Intensive care unit, Patient satisfaction}
  • رسول آذرفرین، محمدضیا توتونچی قربانی، زهرا عریضاوی *، منیژه یوسفی مقدم
    هدف. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر حرکت زودهنگام بر شاخص های تنفسی بیماران پس از جراحی قلب باز در بخش مراقبت های ویژه مرکز قلب و عروق شهید رجایی تهران بود.
    زمینه. دوران پس از جراحی قلب باز یکی از مهمترین دورانی است که بیمار به علت بیماری زمینه ای و ترومای جراحی در معرض خطر ابتلا به عوارض و مشکلات قرار دارد. حرکت زودهنگام یکی از راهکارهایی است که می تواند از این عوارض پیشگیری کند و پرستار بخش مراقبت ویژه از اعضاء کلیدی در انجام این اقدام است.
    روش کار. تحقیق حاضر، یک کارآزمایی بالینی با تعداد 104 بیمار کاندید جراحی قلب باز بود. بیماران به روش تخصیص تصادفی در دو گروه 52 نفری آزمون و کنترل قرار گرفتند. حرکت و خروج از تخت در گروه کنترل طبق روال بیمارستان پس از ترخیص از بخش انجام گرفت و گروه آزمون در روزهای دوم و سوم پس از جراحی، حرکت زودهنگام (تغییر پوزیشن، نشستن روی تخت، آویزان کردن پاها از تخت، نشستن روی صندلی کنار تخت و قدم زدن در بخش) متناسب با توانایی بیمار انجام دادند. تاثیر این مداخله بر شاخص های تنفسی بیماران مورد بررسی قرار گرفت. سایر برنامه های درمانی در دو گروه یکسان بود. داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 18 و آزمون های آماری تی مستقل، کای دو و آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها. بین دو گروه از نظر متغیرهای جمعیت شناختی و سابقه بیماری های زمینه ای تفاوت معنی داری وجود نداشت. عملکرد بهتر ریوی و تغییرات مناسب گازهای خون شریانی در گروه آزمون مشاهده شد. میزان ظرفیت دمی و اشباع اکسیژن خون شریانی در گروه آزمون به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود.
    نتیجه گیری. حرکت زودهنگام پس از جراحی قلب باز یک مداخله ایمن و قابل اجرا است و می تواند اثر مثبتی بر شاخص های تنفسی بیماران بگذارد و موجب کاهش عوارض ریوی متعاقب جراحی گردد. این اقدام به عنوان یک راهکار برای کاهش عوارض ریوی در این بیماران پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: حرکت زودهنگام, جراحی قلب باز, شاخص های تنفسی}
    Rasoul Azarfarin, Ziae Totonchi, Zahra Arizavi *, Manizheh Yousefi, Moghadam
    Aim. The aim of this study was to evaluate the effect of early mobility on respiratory parameters in patients after open heart surgery.
    Background. Post-operative phase of open heart surgery is the most critical period during which many serious and fatal complication can occur. Early mobility can prevent such complications. The role of the critical care nurse is crucial in this regard.
    Method. In a randomized clinical trial, 104 patients who were candidate for open heart surgery were randomly assigned to experimental (n=52) and control (n=52) group. Patients in control group received hospital routine treatments. Patients in experimental group were mobilized from the bed in the first, second and third day after surgery. Early mobility included change position, siting on the bed, legs dangling off the bed, sitting in the chair next to the bed, and walking). The effect of early mobilization on respiratory indices was examined. Data were analyzed in SPSS version 18 using independent t-test, Chi-square and one way ANOVA statistical testes.
    Findings. There was no statistically significant difference between groups regarding demographic variables and underlying disease. Better lung function and arterial blood gases suitable changes were seen in the experimental group. Inspiratory capacity and arterial oxygen saturation was greater in the experimental than control group.
    Conclusion. Early mobility after open heart surgery is a safe and effective intervention and can have a positive effect on the patient's respiratory indices reducing pulmonary complications following surgery.
    Keywords: Early mobilization, Open heart surgery, Respiratory indices}
  • ناهید عقدایی، زهراسادات نوابی *، رسول آذرفرین
    هدف. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر به کارگیری ابزار اندازه گیری درد توسط پرستاران بر میزان مصرف داروهای ضد درد و رضایتمندی بیماران بعد از جراحی پیوند عروق کرونر انجام شد.
    زمینه. یکی از وظایف اصلی تیم درمانی در بخش مراقبت های ویژه، تسکین درد بیماران است. اینکه استفاده از ابزار اندازه گیری درد می
    تواند اثرات مثبتی در انتخاب نوع داروی ضد درد و تنظیم دوز مورد نیاز در بیماران داشته باشد هنوز نیازمند پژوهش بیشتر است.
    روش کار. در یک مطالعه تجربی به صورت کارآزمایی بالینی، 153 بیمار بستری در بخش مراقبت های ویژه به طور تصادفی در دو گروه آزمون (77 بیمار) و کنترل (76 بیمار) قرار گرفتند. ابزار اندازهگیری و مدیریت درد توسط پرستاران به مدت 48 ساعت برای بیماران هوشیار استفاده شد. در گروه آزمون، تزریق داروی ضد درد بر اساس نمره شدت درد انجام شد. اقدامات معمول بخش برای گروه کنترل صورت گرفت. در هر دو گروه میزان مصرف داروهای ضد درد و رضایتمندی بیمار از تسکین درد ثبت شد. اطلاعات با نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها، آزمون های مجذور کای، تی مستقل، من ویتنی یو و رگرسیون لجستیک مورد استفاده قرار گرفتند.
    یافته ها. نتایج نشان داد که به کارگیری ابزار اندازه گیری درد منجر به افزایش تعداد دریافت کنندگان داروهای ضد درد و کاهش دوز دریافتی در طی 48 ساعت اول پس از عمل در گروه آزمون شد. همچنین، میزان رضایتمندی از تسکین درد در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل بالاتر بود (0/0001p<).
    نتیجه گیری. یافته های این مطالعه نشان دهنده تاثیر مطلوب استفاده از ابزار اندازهگیری درد در کنترل درد بیماران، استفاده صحیح و مناسب از مسکن ها، تجویز مقدار صحیح دارو بر اساس درد بیمار و افزایش رضایتمندی بیمار از تسکین درد میباشد. لذا اندازه گیری شدت درد بیماران با استفاده از ابزار اندازه گیری درد، قبل و بعد از دریافت داروهای ضد درد، در بخش مراقبت های ویژه جراحی قلب توصیه می شود.
    کلید واژگان: ابزار اندازه گیری درد, مدیریت درد, جراحی قلب, بخش مراقبت های ویژه}
    Nahid Aghdaii, Zahra, Sadat Navabi *, Rasoul Azarfarin
    Aim. The aim of this study was to evaluate the effect of using “Pain Assessment Tool” by nurses on analgesics requirement and patient’s satisfaction after coronary bypass graft surgery.
    Background. One of the main duties of caregivers in ICU is relieving patients’ pain. Using "Pain Assessment Tool" may have a positive effect on the choice of analgesics and dosage adjustment with patients’ requirements. More research is still needed.
    Method. In a clinical trial, 153 hospitalized patients in the intensive care unit were selected randomly and were divided into two experimental (n=77) and Control group (n=76). The Pain Assessment Tool and pain management for 48 hours were implemented for conscious patients. Routine measures were taken into account for control group and the severity of pain and analgesic injection for experimental group were determined. In both groups, the amount of analgesics administered for pain relief, and patient satisfaction were recorded. Data were analyzed by SPSS version 16.
    Findings. The use of Pain Assessment Tool increased the number of recipients of analgesic drugs and reduced their dosage over 48 hours in the experimental group. Also, the satisfaction of pain relief was higher in the experimental group than the control group (pConclusion. The findings of this study demonstrate the positive effect of Pain Assessment Tool on pain control, proper use of analgesics, prescribing the proper dose of analgesics based on patients’ pain and satisfaction improvement. The measurement of pain severity using Pain Assessment Tool, before and after analgesics administration is suggested.
    Keywords: Pain Assessment Tool, Pain Management, Cardiac surgery, Intensive care unit}
  • پویا فرخ نژاد افشار، زهرا خواجعلی، رسول آذرفرین، اعظم محمودی*
    هدف. این مطالعه با هدف تعیین تاثیرصدای سفید بر افسردگی بیماران بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی انجام شد.
    زمینه. بسیاری از بیماران مبتلا به بیماری های قلبی عروقی پس از بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی با افسردگی مواجه میگردند که بر روند بهبودی این بیماران تاثیر سوئی میگذارد.
    روش کار. این مطالعه نیمه تجربی بر روی 90 بیمار بستری در بخش های مراقبت ویژه قلبی که به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس معیارهای ورود به مطالعه در دو گروه کنترل و آزمون (45 بیمار در هر گروه) قرار گرفتند، در سال 1393 در مرکز قلب شهید رجایی تهران انجام شد. افسردگی بیماران در دو گروه توسط پرسشنامه DASS نسخه21 به مدت سه روز متوالی اندازه گیری شد. برای بیماران گروه آزمون، صدای سفید با شدت 60-50 دسی بل به مدت 30 دقیقه در فضای واحد بستری پخش شد. برای گروه کنترل مداخله ای انجام نشد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ویراست 17 و با استفاده از آزمون های آماری تی مستقل، تی زوجی و مجذور کای تحلیل شدند.
    یافته ها. میانگین نمره افسردگی گروه کنترل، قبل و بعد از مطالعه به ترتیب 4/12 با انحراف معیار 4/35 و 3/52 با انحراف معیار 3/74 بود که تفاوت آماری معناداری نداشتند. میانگین نمره افسردگی گروه آزمون، قبل و بعد از مطالعه، به ترتیب 4/81 با انحراف معیار 4/47 . 3/93 با انحراف معیار 4/48 بود که از نظر آماری دارای اختلاف معنادار بودند (0/02p=).
    نتیجه گیری. با توجه به یافتههای پژوهش، صدای سفید، منجر به کاهش معنی دار افسردگی در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل شد. این مداخله می تواند به عنوان اقدامی آسان و کم هزینه برای کاهش افسردگی بیماران در بخش مراقبت ویژه قلبی به کار گرفته شود.
    کلید واژگان: افسردگی, بخش مراقبت ویژه قلبی, صدای سفید}
    Pouya Farokhnezhad, Afshar, Zahra Khajali, Rasoul Azarfarin, Azam Mahmoudi*
    Aim. This study examined the effect of white noise on depression of patients in the Cardiac Care Unit (CCU).
    Background. Many patients with cardiovascular disease are susceptible to experience depression after admission in Cardiac Care Unit (CCU). Depression can influence patient's recovery.
    Method. This was a quasi-experimental study conducted in Shaheed Rajaei Cardiovascular Center, Tehran in 2014. Ninety patients admitted to the cardiac care unit were recruited in the study based on convenience sampling and divided into experimental and control group (45 patients in each group). Depression was measured for 3 consecutive days by depression subscale of DASS-21 questionnaire. In the experimental group, white noise with an intensity of 50 to 60 decibels was played for 30 minutes. Data were analyzed by SPSS , version 17, using independent t-test, paired t-test and chi-square test.
    Findings. In control group, no statically significant difference was observed between mean scores of depression, before and after intervention (4.12±4.35 and 3.52±3.74, respectively; p=0.05). In the experimental group, the difference between mean scores of depression, before and after intervention was statistically significant (4.81±4.47 and 3.93±4.48, respectively; p=0.02).
    Conclusion. According to the findings, white noise can leads to a significant reduction in depression. This intervention can be used as a simple and low-cost non-pharmacological care for these patients.
    Keywords: Depression, Cardiac care unit, White noise}
  • محمدضیاء توتونچی، رسول آذرفرین*، هدی جرفی
    هدف
    این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مراقبت های قبل از عمل جراحی قلب بر اضطراب، کیفیت خواب، مدت ناشتایی و مصرف داروهای قلبی در بیماران کاندید جراحی قلب مرکز قلب و عروق شهید رجایی انجام شد.
    زمینه
    یکی از مهمترین و شایع ترین رویکردهای درمانی در بیماران قلبی عروقی عمل جراحی است. لازم است شب پیش از عمل جراحی، اضطراب بیماران به حداقل برسد و کیفیت خواب، مناسب باشد.
    روش کار
    این مطالعه یک کارآزمایی نیمه تجربی بود که در آن، دو گروه از بیماران در دو مقطع زمانی، یک گروه در مقطع زمانی قبل از آموزش پرستاران، و گروه دیگر در مقطع زمانی بعد از آموزش پرستاران مورد مطالعه قرار گرفتند. بر این اساس، قبل از آموزش پرستاران، 100 بیمار کاندید جراحی قلب بر اساس معیارهای ورود به مطالعه انتخاب شدند و از نظر اضطراب، کیفیت خواب، تعداد ساعات ناشتایی و مصرف یا عدم مصرف داروهای قلبی در شب قبل از عمل مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه گیری از این گروه بیماران به مدت 42 روز ادامه یافت. سپس، همه پرستاران بخش های جراحی به مدت یک هفته به صورت انفرادی تحت آموزش قرار گرفتند و جزوه هایی نیز در زمینه آموزش هایی که به آنان داده می شد در اختیار ایشان قرار گرفت. محتوای آموزشی به پرستاران شامل جدیدترین پروتکل های ناشتایی قبل از عمل، روش های غیر دارویی کاهش اضطراب و بهبود کیفیت خواب و تاکید بر اهمیت تداوم مصرف داروهای قلبی در شب قبل و صبح روز عمل بر اساس نتایج مطالعات انجام شده در این زمینه بود. سپس، 100 بیمار دیگر در دوره زمانی بعد از آموزش به همان شیوه گروه قبل از آموزش، از نظر اضطراب، کیفیت خواب، تعداد ساعات ناشتایی و مصرف یا عدم مصرف داروهای قلبی در شب قبل از عمل مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه گیری از این گروه بیماران به مدت 38 روز ادامه یافت. ابزار مورد استفاده شامل برگه ثبت مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه اضطراب اشپیل برگر بود. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS انجام شد. جهت مقایسه دو گروه بیماران از نظر اضطراب قبل از عمل، کیفیت خواب، تعداد ساعات ناشتایی و مصرف یا عدم مصرف داروهای قلبی در شب قبل از عمل اضطراب قبل از عمل، کیفیت خواب، تعداد ساعات ناشتایی به غذای جامد و مایعات و نیز، تداوم مصرف داروهای قلبی در شب قبل و صبح روز عمل، از آزمون تی مستقل استفاده شد.
    یافته ها
    یافته های این پژوهش نشان داد که بین میزان اضطراب دو گروه بیماران اختلاف معنی دار آماری وجود داشت (0/0001p<)، به این ترتیب که میانگین اضطراب قبل از عمل جراحی در گروه قبل از آموزش پرستاران، 61/2 با انحراف معیار 5/2 و در گروه بعد از آموزش پرستاران، 52/8 با انحراف معیار 4/9 بود. همچنین، در مقایسه کیفیت خواب بین دو گروه بیماران معنی دار آماری وجود داشت (0/004p=)، اما بین مدت ناشتایی دو گروه بیماران، از لحاظ آماری اختلاف معنی داری مشاهده نشد، و بین دو گروه بیماران از نظر تداوم مصرف داروهای قلبی در شب قبل از عمل نیز اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های این پژوهش، آموزش به پرستاران می تواند باعث کاهش اضطراب و بهبود کیفیت خواب در بیماران کاندید جراحی قلب در شب قبل از عمل گردد.
    کلید واژگان: آموزش, پرستار بخش مراقبت ویژه, اضطراب, کیفیت خواب, مدت ناشتایی, جراحی قلب}
    Mohammad, Ziae Totonchi, Rasoul Azarfarin *, Hoda Jorfi
    Aim
    This study aimed to evaluate the effect of preoperative cardiac surgery nursing care education on anx-iety, quality of sleep, fasting time and cardiac medication usage in cardiac surgery patients.
    Background
    Cardiac surgery is one of the most important therapeutic approaches in patients with heart diseases. According to previous studies it is necessary to reduce the anxiety level and improve the quality of sleep the night before surgery, fasting according to standard protocols and continuing usage of cardiac medications.
    Method
    This study was a quasi-experimental trial in which patients were studied in two groups (before-training group and after-training group). One hundred cardiac surgery patients were selected based on in-clusion criteria as before-training group and evaluated in terms of anxiety level, quality of sleep, fasting time and cardiac medication usage in the night before surgery. Sampling lasted for 42 days. Then, all of the surgical nurses were trained individually for a week, and given pamphlets. Their educational content in-cluded the latest fasting protocols, non-pharmacological methods of reducing anxiety and improving quality of sleep and emphasizing on the importance of cardiac medication usage in the night before surgery. Then, another 100 patients were evaluated as the after-training group. Sampling from this group lasted for 38 days. The tools included demographic sheet and Spielberger anxiety questionnaire. Data were analyzed with SPSS software.
    Findings
    The findings of this study showed a statistically significant difference in anxiety level between before-training group and after-training group (P<0.0001). Also, there was a significant statistical differ-ence in quality of sleep between two groups (P=0.004). But, there was not a statistically significant differ-ence in fasting hours and cardiac medication usage between two groups.
    Conclusion
    According to the findings, educating preoperative cardiac surgery nursing care decreased anxi-ety level and improved quality of sleep in after-training group. But this intervention neither decreased fast-ing hours nor increased continuing cardiac medication usage in after-training group.
    Keywords: Nurse education, Anxiety, Quality of sleep, Fasting time, Cardiac surgery}
  • سوسن رسولی، فرناز مسلمی، صدیقه عبدالهی فرد، حمزه حسین زاده، رسول آذر فرین
    زمینه و اهداف
    جا گذاری ماسک حنجره ای یک روش جایگزین برای لوله داخل نای جهت تهویه خود بخودی یا تهویه با فشار مثبت طی بیهوشی برای جراحی های مختلف از جمله لاپاروسکوپی می باشد. امروزه با توجه به گسترش روز افزون لاپاراسکوپی در جراحی های مختلف خصوصا لاپاراسکوپی ژنیکولوژیک، که اغلب کوتاه مدت و سرپایی می باشند، ماسک حنجره ای را می توان بجای لوله داخل نای جهت اداره راه هوایی طی بیهوشی بکار برد. با این حال وجود نشت هوا در اطراف کاف ماسک حنجره ای ممکن است باعث اتساع معده و یا تهویه ناکافی طی تهویه با فشار مثبت در مقایسه با لوله داخل نای گردد. در این مطالعه معیارهای تهویه ای، اتساع معده، و پیامدهای نهایی بین دو گروه از بیمارانی که تحت عمل لاپاراسکوپی تشخیصی زنان قرار می گیرند مورد بررسی قرار گرفت.
    مواد و روش ها
    تعداد 100 بیمار با کلاس I و II ASA و بین 20 تا 37 سال در دو گروه بطور تصادفی با جا گذاری ماسک حنجره ای کلاسیک یا لوله داخل تراشه تحت بیهوشی عمومی با پروپوفول، فنتانیل، و آتراکوریوم قرار گرفتند. در گروه اول ماسک حنجره ای شماره 3 یا 4 و در گروه دوم، لوله داخل تراشه با قطر داخلی mm7 کافدار مورد استفاده قرار گرفت. نگهداری بیهوشی در هر دو گروه با انفوزیون پروپوفول، آتراکوریوم، به اضافه اکسیژن وN2O 50 % و تهویه مکانیکی بود. جراح بدون اطلاع از نوع راه هوایی، اندازه معده را در یک نمره بندی از صفر تا 10 در شروع لاپاراسکوپی و بلا فاصله قبل از اتمام عمل نمره بندی نموده یادداشت شد و نیز مقادیر ET Co2-SaO2 و حجم دقیقه ای و پارامترهای همودینامیک (HR،BP) نیز در هر دو گروه یادداشت و باهم مقایسه گردید. هر نوع عارضه همو دینامیک و تنفسی در ریکاوری بررسی و یادداشت گردید.
    یافته ها
    هر دو گروه بیهوشی مناسبی برای جراحی لاپاراسکوپی داشتند. یافته های دموگرافیک، طول مدت دمیدن گاز به حفره پریتوان و طول مدت بیهوشی بین هر دو گروه یکسان بودند. تغییر در اندازه معده قبل و حین انسوفلاسیون پریتونیال وجود نداشت و در هر دو گروه مشابه بود (P>0.05). تفاوت معنی داری در SaO2 وETco2 و نیز معیار های همو دینامیک (HR،BP) در طول جراحی و در ریکاوری بین دو گروه وجود نداشت (P>0.05). از نظر عوارض تنفسی بعد از عمل، سرفه در گروه ETT بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    در صورت جا گذاری صحیح LMA-C یا ETT هر دو روش اداره راه هوایی تهویه ریوی مناسبی را در بیماری که تحت عمل لاپاراسکوپی تشخیصی زنان قرار می گیرند، فراهم می نماید بدون اینکه اتساع معدی قابل توجهی ایجاد نماید.
    کلید واژگان: ماسک حنجره ای کلاسیک, لوله داخل تراشه, لاپاراسکوپی تشخیصی زنان, پیامدهای حول و حوش عمل}
    Soosan Rasooli, Farnaz Moslemi, Seddighe Abdolahi, Hamzeh Hoseinzadeh, Rasool Azarfarin
    Background And Objectives
    The use of laryngeal mask airway (LMA) is an alternative route in various surgeries such as gynecologic laparoscopy. However, air leak around LMA cuff may lead to gastric distension and inadequate ventilation during positive pressure ventilation in comparison with endotracheal tube (ETT). The aim of the present study was to compare laryngeal mask airway with endotracheal tube during gynecologic laparoscopy.
    Materials And Methods
    One hundred women were randomly divided into LMA or ETT groups for airway management. During the laparoscopy, a surgeon, blinded to the type of airway, scored stomach size on an ordinal scale of 0-10 at initial insertion of the laparoscope and immediately before the conclusion of the surgical procedure. Oxygen saturation, EtCO2, and hemodynamic parameters (HR, BP) were compared between the two groups.
    Results
    Demographic data, peritoneal insufflations time and total anesthetic time were similar for both groups (P>0.05). Alterations in gastric distension before or after peritoneal insufflations were similar in both groups (P>0.05). There were no significant differences in SpO2, ETCO2 or hemodynamic parameters during surgery or in recovery between two groups (P>0.05). With regard to the postoperative respiratory complications, cough was more common in ETT group.
    Conclusion
    In this study we concluded that a correctly seated LMA or ETT provided equally effective pulmonary ventilation without clinically significant gastric distension in all patients
  • Ataysheikh B., Kazemi A.H., Azarfarin R., Sheikhzadegan M., Magami M.
    Background and Objectives
    The effect of Research Vice Chancellor Office expert's follow-up on increasing in the delivery of products of research projects was assessed in Tabriz University of Medical Sciences.
    Materials and Methods
    In this study 301 completed research projects that their final reports provided to RVCO (Research Vice Chancellor Office) during 2005 - March 2008 were entered into the study. The frequency of published articles and other research products (innovations, manufacturing and management improvement) that provided by researchers in different faculties and educational departments was assessed by experts of RVCO. The experts also evaluated the time table of the projects and calculated the delay in providing the final reports. Then the experts followed-up "providing the research products by researchers" three times with 1.5 month intervals.
    Results
    Three projects excluded from study due to incomplete processing. Median (interquartile range) of duration of projects was 18.0(12.0-29.8) months and delay time to complete the project was 7.0(1.0-14.0) months. Researchers delivered the products to RVCO only in 113/298 (38%) of projects. The office expert's follow-up increased product delivery to 188/298 (63%). Frequency of research products delivery were 41%, 53%, 30%, 35%, 22%, 33% and 12% in Medicine, Pharmacy, Nursery, Health & Nutrition, Dentistry, Paramedics faculties and SRC (Students Research Committee), respectively. Also, relative frequencies of research projects product delivery were assessed in all facultie's different departments.
    Conclusion
    This study revealed that providing of research projects results (mainly published articles) by researchers was lower than expected range, unfortunately. Also we found that RVCO expert's follow-up was acceptable in improving this result's delivery and we advise this management process to other research offices.
  • حمزه حسین زاده، داوود آقامحمدی، خسرو کلاهدوزان، پریسا حسین زاده، رسول آذرفرین، افشین ایران پور، صمد گلزاری
    مقدمهخون رسانی ریه تحت عمل جراحی، هنگام تهویه یک ریه در بیماران تحت عمل قفسه سینه، شانت داخل ریوی را افزایش داده و باعث کاهش اکسیژناسیون شریانی می شود. بیهوشی با تهویه یک ریه ممکن است بر اکسیژناسیون اثر کند. هدف از مطالعه فعلی مقایسه بیهوشی کامل داخل وریدی با وبدون بلوک اپیدورال توراسیک بر اشباع اکسیژن طی تهویه یک ریه در بیماران تحت رزکسیون ریوی است.
    روش کاراین مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دوسوکور تصادفی از سال 1387-1388 در مرکز آموزشی درمانی امام رضا شهر تبریز انجام شده است.60 بیمار کاندیدای رزکسیون ریه به دو گروه مداخله (بلوک اپیدورال توراسیک همراه با بیهوشی کامل داخل وریدی و گروه شاهد (بلوک اپیدورال توراسیک غیرحقیقی همراه با بیهوشی کامل داخل وریدی) تقسیم شدند. متغیرهای همودینامیک، امتیاز آلدرت و عوارض احتمالی بین دو گروه قبل از عمل تا پس از ریکاوری مقایسه شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات و مقایسه به وسیله برنامه ها و آزمون های SPSS، تی، من ویتینی، کای اسکوئر و فیشر انجام شده است.
    نتایجتغییرات متغیرهای همودینامیک و نیز SaO2، PaO2 و ETCO2، بین دو گروه تفاوت معنی دار آماری نداشت. متوسط امتیاز آلدرت در زمان ورود وخروج از ریکاوری بین دو گروه مشابه بود. طی اقامت در ریکاوری، درصد موارد دچار درد یا لرز در گروه تحت بیهوشی کامل داخل وریدی به طور معنی داری بیشتر بود. ازنظر فراوانی موارد دچار تهوع و هیپوتانسیون تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود نداشت.
    نتیجه گیریبلوک اپیدورال توراسیک با بیهوشی کامل داخل وریدی در مقایسه با بیهوشی کامل داخل وریدی تنها، تاثیر چشمگیری بر اشباع اکسیژن در تهویه یک ریه ندارد. با این وجود، این ترکیب به طور معنی داری درد و لرز پس از عمل را کاهش می دهد.
    کلید واژگان: تهویه تک ریوی, بیهوشی کامل داخل وریدی, بلوک اپیدورال, اکسی متری}
    Hamzeh Hosseinzadeh, Davoud Aghamohamadi, Khosro Kolahdouzan, Parisa Hosseinzadeh, Rasool Azarfarin, Afshin Iranpor, Samad Golzari
    IntroductionThe perfusion in the nonventilated, operative lung during one-lung ventilation (OLV) in patients undergoing thoracic surgery increases intrapulmonary shunt and decreases systemic arterial oxygenation. The anesthesia with OLV may affect oxygenation. The aim of this study was comparing the effect of total intravenous anesthesia (TIVA) and thoracic epidural anesthesia (TEA) combined with TIVA on saturation of oxygen during OLV in patients undergoing pulmonary resection.Materials and MethodsIn a randomized double-blind clinical trial, 60 patients undergoing elective pulmonary resection were Divided in to two groups. The intervention group received TEA (bupivacaine 0.25%) plus TIVA (propofol+remifentanil) while the control group received TEA (saline) plus TIVA.The hemodynamic parameters, Aldrete score and possible complications were compared between the two groups, within the study period. ResultsThe change of hemodynamic parameters, as well as SaO2, PaO2 and ETCO2 within the study period was not significantly different between the two groups. The mean Aldrete score was comparable between the two groups upon entering recovery and after getting discharged from there. During the recovery stay, frequency of patients with pain and shivering was significantly higher in the group with sole TIVA. There was no significant difference in nausea and hypotension between the two groups. ConclusionTEA plus TIVA does not have a significant effect on O2 saturation in OLV in patients comparing with sole TIVA. However, this combination significantly decreases the post-operative pain and shivering and so may be recommended.
  • جهانبخش صمدی خواه، رضوانیه صالحی، رسول آذرفرین*، هاله صالحی پورمهر
    زمینه و اهداف

    عملکرد دیاستولیک بعد از انفارکتوس حاد میوکارد اطلاعات پیشگویی کننده مهمی فراهم می کند، ولی چون این متغیرهای داپلر به وسیله فاکتورهای متعددی از جمله افتر لود و پره لود تاثیر می پذیرند، روش دیگری لازم به نظر می آید. ظاهرا بررسی اندازه دهلیز چپ روش صحیح تری برای تخمین پیش آگهی این دسته از بیماران است، چون بیانگر زمان و نیز شدت اختلال دیاستولیک و بیانگر نتایج طولانی تری از انفارکتوس حاد میوکارد می باشد. هدف این مطالعه اثبات تاثیر سایز دهلیز چپ روی پیش آگهی بیماران بعد از انفارکتوس حاد میوکارد بوده است.

    مواد و روش ها

    نوع مطالعه کوهورت بوده و تعداد نمونه های مورد بررسی 100 مورد بوده است و بیماران که با تابلوی انفارکتوس حاد میوکارد (MI) در بیمارستان پذیرش شدند در عرض 9 ماه تحت بررسی قرار گرفتند و میزان مرگ و میر یک ماهه آنها بررسی شد. بیماران از نظر فاکتورهای دموگرافیک، ریسک فاکتورها، عوارض مکانیکال و آریتمیک، MI و اندکس های اکوکاردیوگرافیک از جمله فونکسیون سیستولیک و دیاستولیک و حجم دهلیز چپ تحت بررسی قرار گرفتند.

    نتیجه گیری

    نتیجه این مطالعه این بود که بزرگی دهلیز چپ بطور مستقل پیش آگهی بد را در بیماران با انفارکتوس حاد میوکارد می رساند که حتی بعد از تعدیل با پیش بینی کننده های بالینی پیامد و اندکس های رایج اکوکاردیوگرافیک، پا برجا می باشد.

    کلید واژگان: انفارکتوس میوکارد, دهلیز چپ, اکوکاردیوگرافی, پیش آگهی}
    Jahanbakhsh Samadikhah, Rezvanieh Salehi, Rasoul Azarfarin, Haleh Salehi Pourmehr
    Background And Objectives

    It is assumed that left atrial (LA) volume provides more accurate prognostic information about patients with acute myocardial information (AMI), because it presents severity of diastolic function impairment by the time. The aim of this study was to evaluate the effect of left atrium size on patient's outcome after acute myocardial infarction.

    Materials And Methods

    In this cohort study 100 patients with AMI during admission were entered into the study. The patients were followed up for 9 months. Their one month survival rate was evaluated. Demographic, atherosclerotic risk factors, arrhythmic and mechanical side effects of MI were recorded. Moreover, echocardiographic indices such as systolic and diastolic function and left atrial volume were evaluated.

    Results

    In our study patients with higher LA volume index (>32 mL/m2) had more mortality rate (6/22, 27.3%) compared to patients with lower LA index (1/78, 1.3%) (P= 0.001). There was no statistically significant difference in mortality rate considering gender and age of the patients (P>0.05). In univariate analysis, there was no statistically significant difference in mortality rate with regard to hypertension, diabetes mellitus, cigarette smoking and dyslipidemia. However mortality rate was significantly higher in ST segment elevation MI, diastolic dysfunction, restrictive pattern, left ventricular ejection fraction less than 40% and LA volume index ≥32 mL/m2. In multivariate analysis (logistic regression), only LA volume index ≥32 mL/m2 was an independent predictor of increased mortality rate after AMI (P= 0.008).

    Conclusion

    LA volume index is an independent predictor of poor prognosis in patients with AMI, even after adjustment with clinical predictors and conventional indices of echocardiography.

  • رسول آذرفرین، آذین علیزاده اصل، امیرعباس کیانفر، موسی میری نژاد، عیسی بیله جانی
    زمینه
    هیپرلاکتاتمی شاخص شناخته شده هیپوپرفیوژن بافتی است، ولی به صورت روتین در تمام اعمال جراحی اندازه-گیری نمی شود. از طرفی مهم ترین اثر کاهش خون رسانی بافتی بروز اسیدوز متابولیک است که در آزمایش گاز خون شریانی (ABG) به صورت افزایش کمبود باز (Base Deficit) خود را نشان می‎دهد. هدف از این مطالعه ارزیابی ارزش تشخیصی کمبود باز در تشخیص هیپرلاکتاتمی و پیش بینی عوارض پس از عمل جراحی قلب است.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مشاهده ای آینده نگر 487 بیمار که تحت جراحی الکتیو بای پس عروق کرونر یا تعویض دریچه قرار گرفتند وارد مطالعه شدند. مقادیر لاکتات و پارامترهای گاز خون شریانی توسط یک دستگاه 5-3 بار حین عمل و هر6 ساعت پس از عمل تا 24 ساعت (طبق روتین اتاق عمل و بخش مراقبت های ویژه)اندازه گیری شد. تغیرات همودینامیک حین عمل و عوارض ماژور(قلبی، ریوی، عصبی، کلیوی، عفونی و مرگ) پس از عمل ثبت شد. معیار هیپرلاکتاتمی، لاکتات مساوی یا بیش از 3 میلی‎گرم در دسی‎لیتر و معیار اسیدوز متابولیک، کمبود باز بیش از 5 در نظر گرفته شد. حساسیت، ویژگی، ارزش پیشگویی مثبت (PPV) و نسبت درست نمایی (Likelihood Ratio) برای کمبود باز در تشخیص هیپرلاکتاتمی و پیش بینی عوارض پس از عمل محاسبه شد.
    یافته ها
    حین عمل جراحی میزان شیوع حداقل یک اپیزود کمبود باز بیشتر از 5، 3/41 درصد و حداقل یک اپیزود افزایش لاکتانت بالای 3 میلی‎گرم در دسی لیتر، در 3/56 درصد بیماران مشاهده شد و برای کمبود باز بیشتر از 5، حساسیت 48 درصد، ویژگی 68 درصد، ارزش پیشگویی مثبت 66 درصد و نسبت درست نمایی 49/1 درصدی مشاهده شد. میزان شیوع عوارض ماژور پس از عمل 26 درصد و نسبت درست نمایی 4/1 درصد محاسبه شد.
    نتیجه گیری
    با توجه به انجام روتین آزمایش گاز خون شریانی حین عمل جراحی قلب، پیش بینی 70 درصدی وقوع هیپوپرفیوژن بافتی (هیپرلاکتاتمی) با مشاهده کمبود باز بالای 5 برای متخصص بیهوشی ارزشمند خواهدبود. همچنین قدرت پیش-بینی کنندگی عوارض پس از عمل کمبود باز و هیپرلاکتاتمی به یک میزان و معادل 40 درصد است که با توجه به اهمیت بالای وقوع عوارض، این میزان از نظر بالینی با اهمیت تلقی می شود.
    کلید واژگان: اسیدوز متابولیک, هیپرلاکتاتمی, جراحی قلب, ارزش تشخیصی}
    R. Azarfarin, A. Alizadeh Asl*, A.A. Kianfar, M. Mirinejad, E. Bilehjani
    Background
    Hyperlactatemia is a well known index for tissue hypoperfusion which is not routinely measured in all surgical procedures. The aim of this study was to evaluate the diagnostic value of base deficit in detecting hyperlactatemia and also predicting its postoperative complications in cardiac surgery.
    Methods
    In a prospective observational study, 487 patients who underwent elective coronary artery bypass grafting or valve replacement surgery were evaluated. The serum lactate level and arterial blood gas (ABG) tests were measured simultaneously 3-5 times during operation and every six hours until 24h after operation. Hemodynamic changes during the operation, and also postoperative major complications consisting cardiac, pulmonary, neurologic, renal, infectious complications and death were recorded. Criterion for hyperlactatemia was considerated serum lactate≥3 mg/dl and for metabolic acidosis, base deficit>5 mmol/L.
    Results
    Intraoperative frequency of "at least one episode of" base deficit>5 mmol/L was 41.3% and also hyperlactatemia was 56.3%. There were sensitivity (48%), specificity (68%) and PPV (66%) of base deficit>5 mmol/L in diagnosis of hyperlactatemia, considering pre-test probability (56.3%) of hyperlactatemia and calculating LR=1.49 for "base deficit>5 mmol/L ", the post-test probability of hyperlactatemia was estimated 70%. Considering frequency (pre-test probability) of 26.5% for postoperative complications and calculating LR=1.40 for both base deficit>5 mmol/L and hyperlactatemia, the post-test probability of postoperative complications was estimated 40% (in both tests).
    Conclusions
    Because of importance of major postoperative complications, 40% probability of these events by observing base deficit>5 mmol/L or lactate≥3 mg/dl can be sufficiently alert the anesthesiologist to do proper interventions.
  • سوسن رسولی، فرناز مسلمی تبریزی، مسعود پریش، رسول آذرفرین
    زمینه و اهداف
    بی حسی نخاعی در بیماران مبتلا به پره اکلامپسی بعلت کمبود حجم و وازوکنسترکسیون ممکن است سبب ایجاد افت فشار خون غیر قابل پیش بینی گردد. اما مطالعات اخیر این مسئله را نشان نداده اند. مطالعه حاضر شیوع و شدت هیپوتانسیون را در بیماران حامله دچار پره اکلامپسی و سالم مقایسه نموده است.
    روش بررسی
    در این کارآزمایی بالینی دوسوکور، شیوع و شدت هیپوتانسیون و تعداد ضربان قلب در سه گروه بیمار مبتلا به پره اکلامپسی شدید، خفیف و حامله های سالم که تحت عمل جراحی سزارین با بی حسی نخاعی قرار گرفتند، مقایسه شده است. تعداد افراد مورد مطالعه در هر گروه 30 نفر بود. بعد از تجویز مایع داخل وریدی بی حسی نخاعی با10 میلی گرم بوپیواکائین هیپربار 5/0 درصد به اضافه g3/3 سوفنتانیل انجام گردید. فشار خون قبل و هر دو دقیقه بعد از شروع بی حسی اندازه گیری شد. هیپوتانسیون به افت فشار سیستولیک به کمتر از mmHg 100 در بیماران حامله سالم و یا 30% کاهش فشار خون متوسط در هر سه گروه اتلاق گردید و با mg5/2 افدرین داخل وریدی تا حداکثر دوز درمانی افدرین جهت درمان افت فشار خون mg50 در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    تمام بیماران بی حسی رضایت بخش داشتند. ازنظر شیوع افت فشارخون تفاوت معنی داری بین گروه پره اکلامپسی شدید و خفیف با گروه حامله های سالم(شاهد) وجود نداشت (05/0 P >). تعداد ضربان قلب پایه و نیز تغییرات آن بعد از بی حسی در سه گروه تفاوت معنی داری نداشت (41/0P=). وضعیت نوزادان از نظر آپگار دقایق اول و پنجم و مارکرهای بیوشیمیایی شریان نافی و مقایسه آنها بین گروه ها تفاوت معنی داری را نشان نمی دهد. (05/0 P >).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان می دهد که شیوع و شدت بروز هیپوتانسیون دربیماران پره اکلامپتیک درمقایسه باحامله های سالم ضمن عمل جراحی سزارین با بی حسی نخاعی مشابه بوده و پیامد نوزادان متولد شده نیز مشابه میباشد.
    کلید واژگان: بی حسی اسپاینال, سزارین, پره اکلامپسی, هیپوتانسیون, بوپیواکایین}
  • سیمین آتش خویی، رسول آذرفرین، ژروین مصطفی قره باغی
    مقدمه
    کاهش فشار خون به دنبال بی حسی نخاعی طی سزارین شایع است. در بیماران مبتلا به مسمومیت حاملگی اثرات بلوک سمپاتیک ناشی از بی حسی نخاعی شدیدتر بوده و بیماران به افدرین بیشتری پس از بلوک نخاعی نیاز دارند. مخدرهای اینتراتکال اثر سینرژیک با داروهای بی حس کننده موضعی داشته و بلوک حسی را بدون افزایش بلوک سمپاتیک تشدید می کنند. هدف از این مطالعه، بررسی تغییرات همودینامیک پس از بی حسی نخاعی با میزان کم لیدوکائین همراه با فنتانیل در سزارین مادران دچار مسمو میت حاملگی شدید بود.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1384-1385 در بیمارستان الزهرا(س) دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام شده است. 60 زن حامله دچار مسمو میت حاملگی شدید که تحت سزارین قرار گرفتند به صورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم و واردمطالعه شدند.در گروه مورد، حین بی حسی نخاعی 50 میلی گرم لیدوکائین 5% همراه با gμ10 فنتانیل و در گروه شاهد بیمار 100 میلی گرم لیدوکائین 5% تزریق شد. تعداد ضربان قلب و فشارخون مادر در زمان های منظم ثبت شد. درد، ناراحتی، تهوع و استفراغ حین عمل و نیز نمره آپگار نوزادان در دقایق 1 و 5 تولد و مشخصات فردی در پرسشنامه یادداشت وبا استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای تی وکای اسکوئر و فیشر پردازش گردید.
    نتایج
    بیماران گروه مطالعه، شیوع کمتری از کاهش فشار خون پس از بی حسی نخاعی داشتند (به ترتیب20% در مقابل 33/63% بیماران؛ 0001/0p<). شدت افت فشار خون در گروه شاهد به طور معنی دار بیشتر از گروه مطالعه بود (به ترتیب 28/10±59/34 درصد در مقابل 43/8±50/23 درصد؛ 0001/0p<). مصرف افدرین در گروه شاهد به طور معنی دار بیشتر از گروه مطالعه بود (به ترتیب 15/5 ± mg00/4 میلی گرم در مقابل 60/2±33/1 میلی گرم؛ 015/0p=). میزان تغییرات تعداد ضربان قلب به میزان بیشتر از 30% در دو گروه مشابه بود، گر چه کاهش تعداد ضربان قلب در گروه شاهد بیشتر از گروه مطالعه بود (19/0p=). درد و ناراحتی حین کشش صفاق در گروه شاهد (33/83%) به طور معنی دار بیشتر از گروه مطالعه (66/16%) بود (0001/0p<). نمره آپگار دقایق اول و پنجم نوزادان در دو گروه مشابه بود (به ترتیب 75/0p= و 22/0p=).
    نتیجه گیری
    میزان کم لیدوکائین همراه با فنتانیل اینتراتکال، بیهوشی مناسب برای جراحی، با ثبات همودینامیکی در مادر، بدون اثرات جانبی در نوزاد را طی سزارین مادران دچار مسمو میت حاملگی شدید فراهم می آورد.
    کلید واژگان: سزارین, مسمومیت حاملگی, بی حسی نخاعی, میان پایین لیدوکائین, فنتانیل}
    Simin Atash Khuei, Rasul Azarfarin, Parvin Mostafa Gharebaghi
    Introduction
    The hypotension following spinal anesthesia remains common place in cesarean delivery. Sympathetic blockade effects are more intense in preeclamptic parturients and these patients need more ephedrine after spinal block. Intrathecal opioids are synergistic with local anesthetics and intensify sensory block without increasing sympathetic block. The aim of this study was to evaluate maternal hemodynamic stability, following spinal anesthesia with low-dose of lidocaine plus fentanyl severe pre-eclamptic parturients undergoing in cesarean section.
    Materials And Methods
    This clinical trial study was performed from 2005 to 2006 on patients at Al-Zahra Hospital of Tabriz University of Medical Sciences. A total of 60 patients with severe preeclampsia divided into two groups of case and control randomly. Thirty patients received 50mg lidocaine with 10µg fentanyl (study group), and in the other 30 patients 100mg lidocaine (control group) was used during spinal anesthesia. Heart rate and blood pressure were recorded at regular intervals. Pain, discomfort, nausea, and vomiting during surgery were observed. Neonatal Apgar score was assessed at 1 and 5 min after delivery. All data were recorded in a questionnaire and analyzed by descriptive statistics, Fisher, Ki Square and T-Tests.
    Results
    Patients of the study group had a less frequent incidence of clinically significant hypotension (20% vs 63.33% of patients respectively; p<0.0001). The magnitude of the decrease in blood pressure was significantly larger in the control patients than the study group (34.6±10.3 percent vs 23.5±8.4 percent respectively; p<0.0001). Ephedrine requirements due to hypotension were more in the control group than in the study group (4.0±5.15 mg vs 1.33±2.60 mg respectively; p=0.015). The incidence in heart rate changes, higher than 30% was also similar between the groups. However, the incidence in heart rate was larger magnitude in the control group (p=0.19). Pain and discomfort during surgery were experienced more frequently in the control group (83.33%) than in study group (16.66%). Neonatal 1-and 5-min Apgar scores were also similar in two groups (p=0.75, p=0.22 respectively).
    Conclusion
    Intrathecal low-dose of lidocaine with fentanyl provides a good surgical anesthesia with hemodynamic stability, without neonatal compromise in severe preeclamptic patients undergoing cesarean section.
  • سیمین آتش خویی*، دکتررسول آذرفرین، زهرا فردی آذر
    زمینه و هدف
    یکی از اثرات جانبی شایع سوکسینیل کولین دردهای عضلانی پس از عمل است. پاتوژنز آن نامشخص می باشد، به همین جهت روش ایده آلی برای کاهش میزان و شدت فاسیکولاسیون و دردهای عضلانی پس از تجویز سوکسینیل کولین وجود ندارد. هدف از این مطالعه آینده نگر و تصادفی، بررسی تاثیر دوز پایین سوکسینیل کولین در هنگام لوله گذاری تراشه روی میزان و شدت فاسیکولاسیون پس از تجویز آن و دردهای عضلانی پس از عمل بود.
    روش کار
    در این مطالعه، 60 بیمار با کلاس I یا II درجه بندیASA، به صورت تصادفی در دو گروه 30 نفری قرار گرفتند. شدت فاسیکولاسیون بر اساس متد مینگوس و شدت درد عضلانی بر اساس متد درجه بندی هاروی ارزیابی شدند. پس از القای بیهوشی با فنتانیل /تیوپنتون، در گروه شاهد سوکسینیل کولین با دوز 1 میلی گرم بر کیلوگرم و در گروه مطالعه 6/0 میلی گرم بر کیلوگرم جهت تسهیل لوله گذاری تراشه تزریق شد.
    یافته ها
    فاسیکولاسیون در 50% (15 نفر) بیماران گروه مورد وجود نداشت و فاسیکولاسیون شدید در هیچکدام از بیماران این گروه بروز نکرد. شدت فاسیکولاسیون نیز در گروه مورد به طور معنی دار کمتر از گروه شاهد بود. در 16 (53/3%) بیمار گروه مورد و تنها در 4 (13/3%) بیمار گروه شاهد درد عضلانی بعد از عمل وجود نداشت (p<0/0001). شدت درد عضلانی نیز به طور معنی دار در گروه مطالعه کمتر از گروه شاهد بود (p<0/0001). شرایط قابل قبول لوله گذاری تراشه در تمام بیماران دو گروه فراهم آمد.
    نتیجه گیری
    کاهش دوز سوکسینیل کولین از 1 میلی گرم بر کیلوگرم به 6/0 میلی گرم بر کیلوگرم ضمن فراهم آوردن شرایط قابل قبول لوله گذاری تراشه، سبب کاهش شیوع و شدت فاسیکولاسیون و دردهای عضلانی پس از عمل می شود
    کلید واژگان: سوکسینیل کولین, لوله گذاری تراشه, فاسیکولاسیون, درد عضلانی پس از عمل}
    Atashkhoii S.*, Azarfarin R., Fardiazar Z
    Background and Objectives
    A common side effect associated with succinylcoline is postoperative myalgia. The pathogenesis of this myalgia is still unclear; therefore there is no ideal method of decreasing the rate and severity of fasciculation and postoperative myalgia. The aim of this prospective and randomized study was to evaluate the influence of low-dose succinylcholine for tracheal intubation on the rate and severity of fasciculation and postoperative myalgia.
    Methods
    In this study, 60 patients of ASA physical grading I or II were randomly entered into two groups of 30 patients each. One fasciculation was evaluated on the basis of Mingus and myalgia on the basis of Harvey Induction of anesthesia was performed with fentanyl/thiopentone, and then succinylcholine 1 mg/kg (control group) and 0.6 mg/kg (case group) were administered to patients for tracheal intubation.
    Results
    There was not fasciculation in 50% (15 patients) of study group and on the rest no severe fasciculation occurred. Furthermore, the severity of fasciculation in the study group was significantly lower than that of control group (p<0.0001). In 16 (53.3%) patients of study group and 4 (13.3%) of control group myalgia were not occurred. Severity of myalgia was also significantly lower in study group than the control group (p<0.0001). Acceptable intubating conditions in all patients of two groups.
    Conclusion
    Decreasing the dose of succinylcholine (from 1 mg/kg to 0.6 mg/kg) both provides acceptable intubation conditions, and reduces the rate and intensity of succinylcholine induced fasciculation and postoperative myalgia.
    Keywords: Succinylcholine, Tracheal Intubation, Fasciculation, Postoperative Myalgia}
  • محمد برزگر، امیر حسین جعفری روحی، رسول آذرفرین
    زمینه و هدف
    صرع پایدار یک اورژانس پزشکی با مرگ و میر بالا است. این مطالعه برای بررسی سبب شناسی، روش های درمانی و سرانجام کوتاه مدت کودکان مبتلا به صرع پایدار بود.
    روش بررسی
    بیماران مبتلا به صرع پایدار مراجعه کننده به بخش اورژانس بیمارستان کودکان تبریز بین سالهای 1381 تا 1384 از نظر سبب شناسی، شکل تشنج، روش های درمانی و سرانجام موقع ترخیص مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    از 123 بیمار مبتلا به صرع پایدار، 50 بیمار (40.7%) دچار صرع پایدار مقاوم و 73 بیمار (59.3%) دچار صرع پایدار غیرمقاوم بودند. شایعترین سبب شناسی در بیماران مبتلا به صرع پایدار، به ترتیب تشنج تبدار طول کشیده (40.7%)، علامت دار دور (28.4%)، علامت دار حاد (16.2%) و بدون علت (14.6%) بود. ارتباط معنی دار بین سبب شناسی و سن وجود داشت (p=0.007). شایعترین شکل تشنج بصورت عمومی در 70.7% بیماران بود. میانه مدت صرع پایدار (25، 146-37) 60 دقیقه بود. در 28 بیمار (22.7%) دیازپام به همراه فنی تویین و یا فنوباربیتال بکار رفته بود. در 40 بیمار (32.5%) دیازپام به همراه فنی تویین و همچنین فنوباربیتال و در 50 بیمار (40.7%) میدازولام نیز کاربرد پیدا کرده بود. در 4 بیمار (3.25%) تیوپنتال به کار رفته بود. با کاربرد میدازولام تشنج در 82% بیماران مبتلا به صرع پایدار مقاوم کنترل گردید. 85.9% بیماران برگشت به وضعیت قبل از صرع پایدار داشتند. 8.26% فوت نمودند و در 5.7% سکل جدید عصبی بعد از صرع ایجاد شد. سرانجام بیماران ارتباط معنی دار با سبب شناسی داشت (p<0.001). کمترین مرگ و میر و معلولیت در تشنج تب دار طول کشیده (4%) و بیشترین در بیماران علامت دار حاد با (45%) بود.
    نتیجه گیری
    تشنج تب دار طول کشیده شایعترین سبب شناسی صرع پایدار بود. بیشترین مرگ و میر در بیماران با سبب شناسی علامت دار حاد بود. به کار بردن انفوزیون میدازولام در درمان صرع پایدار مقاوم در اکثر موارد سبب خاتمه تشنج می گردید.
    کلید واژگان: صرع پایدار, سبب شناسی, سرانجام}
  • رضایت پرویزی، رسول آذرفرین، سوسن حسن زاده سلماسی
    زمینه و هدف
    دوزهای مرسوم (3 یا 6 میلیون واحدی) آپروتینین، میزان خونریزی پس از جراحی قلب باز و نیاز به تجویز فرآورده های خونی را کاهش می دهند. ولی به دلیل گرانی آپروتینین و بروز برخی عوارض استفاده از دوزهای پایین مورد توجه قرار گرفت است. مطالعات متعددی، اثر بخشی دوز 2 میلیون واحدی آپروتینین را نشان داده اند. ولی استفاده از آن مرسوم نمی باشد. هدف از این مطالعه بررسی مقایسه اثرات آپروتینین با دوز خیلی پایین (یک میلیون واحد) بر میانگین مقدار خونریزی و نیاز به فرآورده های خونی با گروه شاهد پس از جراحی قلب باز می باشد.
    روش ها
    این بررسی یک مطالعه آینده نگر می باشد که بر روی 162 بیمار در بیمارستان قلب شهید مدنی تبریز در سال 1383 انجام شده است. بیماران در دو گروه 81 نفری بطور تصادفی تقسیم شدند. در گروه اول (گروه آپروتینین 0.5میلیون واحد قبل و 0.5 میلیون واحد حین پمپ) گروه دوم (پلاسبو 100 میلی لیتر محلول سالین نرمال قبل و حین پمپ) انفوزه شد. موارد نیاز به استفاده از پلاسما و خون در حین و بعد از جراحی، میزان خونریزی 6، 12 و 24 ساعت بعد از جراحی در دو گروه مورد مقایسه و بررسی قرار گرفتند. اطلاعات بدست آمده با روش های آماری t – test و Chi Square مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    میزان درناژ از مدیاستن و پلور در 6 ساعت بعد از عمل در گروه آپروتینین 190±24 و در گروه پلاسبو 266±33 میلی لیتر (P=0.066) بود. میزان خونریزی در 12 ساعت (P<0.05) و 24 ساعت (P<0.01) در دو گروه معنی دار بود. نیاز به ترانسفوزیون خون و پلاسما در دو گروه در واحد مراقبتهای ویژه معنی دار نبود ولی در حول و حوش عمل معنی دار بود (P=0.002). در تمام موارد میزان استفاده از فرآورده های خونی در گروه اول 68% و در گروه دوم 75% (P=0.02) بود. کل میزان ترانسفوزین در گروه اول 2.56±0.27 واحد و در گروه دوم 4.37±0.27 بود (P=0.0001).
    نتیجه گیری
    نتایج نشان می دهند که استفاده روتین از یک میلیون واحد آپروتینین در جراحی قلب باز، در کاهش خونریزی بعد از عمل جراحی و کاهش نیاز به ترانسفوزیون بسیار موثر می باشد.
    کلید واژگان: جراحی قلب, آپروتینین, ترانسفوزیون خون}
  • دکترت سیدموسی میری نژاد، احمدرضا جودتی، ناصر صفایی. رسول آذرفرین، عیسی بیله جانی
    زمینه و اهداف
    ریکاوری سریع شامل در آوردن لوله تراشه و راه رفتن زودتر بیمار بعد از عمل، کاهش مدت زمان اقامت در بخش مراقبت های ویژه و بیمارستان در سالهای اخیر جزو اهداف جراحی قلب مطرح شده است. به همین منظور، مطالعه ای بالینی برای ارزیابی اثرات پروپوفول بر روی ریکاوری از جمله زمان باز کردن چشمها، پاسخ به صدا و درآوردن لوله تراشه و مدت اقامت در بخش مراقبت های ویژه در مقایسه با میدازولام در بیماران جراحی عروق کرونر انجام شد.
    روش بررسی
    یک صد بیمار کاندید جراحی عروق کرونر برای مطالعه انتخاب شدند. پنجاه بیمار گروه اول به طور تصادفی انتخاب وبا پروپوفول 1.5mg/kg و فنتانیل 7mcg/kg و پانکرونیوم /1mg/kg و پنجاه بیمار گروه دوم با میدازولام /2mg/kg و فنتانیل 7 mcg/kg و پانکرونیوم /1 mg/kg اینداکشن داده شدند. نگهداری بیهوشی گروه اول با پروپوفول 2 mg/kg در ساعت و گروه دوم با میدازولام /1 mg/kg قبل از بای پس قلبی ریوی انجام شد و از پانکرونیوم، فنتانیل و هالوتان با دوزهای مساوی در هر دو گروه برای نگهداری بیهوشی استفاده شد.
    یافته ها
    زمان متوسط در آوردن لوله تراشه در گروه پروپوفول 492 دقیقه و در گروه میدازولام 696 دقیقه (P= 0.041)، زمان باز کردن چشمها در گروه پروپوفول 165 دقیقه و در گروه میدازولام 215 دقیقه (P= 0.019)، زمان پاسخ به صدا در گروه پروپوفول 210 دقیقه و در گروه میدازولام 325 دقیقه (P= 0.031) و زمان اقامت در بخش مراقبت های ویژه در گروه پروپوفول 33 ساعت و در گروه میدازولام 43 ساعت بعد از عمل بود (P=0.021). تغییرات همودینامیک و تغییرات ایسکمیک در الکتروکاردیوگرافی و میزان مصرف نیتروگلیسرین و اینوتروپ درهردو گروه مشابه بود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان می دهد که استفاده از روش بیهوشی بر اساس پروپوفول در بیماران جراحی عروق کرونر موجب کاهش مدت ریکاوری، زمان انتوباسیون بعد ازعمل، مدت اقامت در بخش مراقبت های ویژه در مقایسه با میدازولام بدون افزایش عوارض همودینامیک و ایسکمیک می شود.
    کلید واژگان: پروپوفول, میدازولام, خارج کردن زودتر لوله تراشه بعد ازعمل, مدت اقامت در بخش مراقبت های ویژه, جراحی عروق کرونر}
  • جعفر رحیمی پناهی، عطا محمودپور، سهراب نگارگر، رسول آذرفرین
    زمینه و هدف
    یکی از روش های لوله گذاری بدون استفاده از شل کننده، استفاده از پروپوفول و رمی فنتانیل می باشد. روش معمول تجویز رمی فنتانیل و بعد پروپوفول است که گاهی موجب ایجاد نوسان های شدید همودینامیک می شود. هدف از این مطالعه تجویز پروپوفول و بعد رمی فنتانیل جهت بررسی اثر بخشی توالی تجویز داروها در کاهش عوارض فوق می باشد.
    روش کار
    40 بیمار با کلاس I و II ASA(American Society of Anaesthesiology) که تحت عمل جراحی انتخابی کوچک قرار گرفتند و در معاینه راه هوایی مالامپاتی کلاس I وII داشتند، انتخاب شدند و به طور اتفاقی به دو گروه 20 نفری تقسیم شدند. گروه اول 2/5 میلی گرم بر کیلوگرم پروپوفول و سپس 1/5 میکروگرم بر کیلو گرم رمی فنتانیل دریافت کردند و گروه دوم 1/5 میکروگرم بر کیلو گرم رمی فنتانیل و سپس 2/5 میلی گرم بر کیلو گرم پروپوفول دریافت کردند. شرایط لارنگوسکوپی و تغییرات همودینامیک بیماران در دو گروه با هم مقایسه شدند.
    یافته ها
    گروه اول از نظر تعداد موارد لارنگوسکوپی تفاوتی با گروه دوم نداشت (p=0/145) ولی در گروه اول تعداد موارد لارنگوسکوپی راحت بیشتر (85%) از گروه دوم (60%) بود (p=0/031). تغییرات فشار خون سیستولی بیماران در گروه اول به دنبال لوله گذاری (7/7 ± 20 میلی متر جیوه) کمتر از گروه دوم (6/7 ±28 میلی متر جیوه) بود (p=0/001). دو گروه از نظر میزان تغییرات فشار خون دیاستولی و ضربان قلبی تفاوت معنی داری نداشتند(p=0/86، p=0/88).
    نتیجه گیری
    تجویز ابتدایی پروپوفول و سپس رمی فنتانیل حین القای بیهوشی سبب ایجاد تغییرات قابل قبول همودینامیک در بیماران می شود.
    کلید واژگان: پروپوفول, رمی فنتانیل, القای بیهوشی, لوله گذاری تراشه}
    Jafari Rahimi Panahi, Ata Mahmoudpour, Sohrab Negargar, Rasool Azarfarin
    Background and Objectives
    One of the most common ways in intubation without muscle relaxant is using propofol and remifentanil. The common practice is injection of remifentanil and then propofol. This occasionally produces severe hemodynamic changes. The aim of this study is to inject propofol followed by remifentanil for evaluating the effect of the order of injection on decreasing these complications.
    Methods
    40 patients with American Society of Anesthesia (ASA) class I-II, who underwent minor elective surgery with airway mallampati class I-II entered the study. Patients were randomized into 2 groups each with 20 patients. The first group received 2.5mg/kg propofol followed by 1.5 g/mg remifentanil while the second group received 1.5 g/mg remifentanil followed by 2.5 mg/kg propofol. Laryngoscopy and hemodynamic changes were compared in two groups.Resutls: There was no difference between two groups in laryngoscopy attempts (P=0.145) but the frequency of easy laryngoscopy in the first group (85%) was more than the second group (60%) (P=0.031). Systolic blood pressure changes after laryngoscopy in the first group (20 7.7 mmHg) was less than the second group (28 6.7 mmHg) (P=0.001). There was no statistical significant difference between two groups in diastolic blood pressure and heart rate changes (P=0.88, P=0.86 respectively).
    Conclusion
    Administrations of propofol before remifentanil during anesthesia induction produces acceptable hemodynamic changes in patients.
    Keywords: Propofol, Remifentanil, Induction, Tracheal Intubation}
سامانه نویسندگان
  • رسول آذرفرین
    آذرفرین، رسول
    استاد بیهوشی، دانشگاه علوم پزشکی ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال