رضا افشاری
-
هدف از این تحقیق بررسی تاثیر توالی پرداخت و ضخامت پوشش بر مقاومت چسبندگی آن در دو گونه راش و ملج بود. برای این منظور روکش های راش و ملج با ضخامت 6/0 میلی متر با استفاده از چسب اوره فرم آلدیید و پرس گرم بر روی تخته فیبر دانسیته متوسط با ضخامت 16 میلی متر روکش کاری شدند. سطح پانل های روکش شده به وسیله کاغذهای سنباده با دو نوع توالی پرداخت نرم (280-180) و زبر (180-150) پرداخت شدند. پیش از اعمال پوشش، پرداخت نهایی با سنباده درجه 400 انجام گردید. سپس با استفاده از پوشش پلی اورتان سطح محصولات به صورت تک لایه و دولایه پوشش داده شد. سپس آزمون چسبندگی پوشش طبق استاندارد ASTM D4541 بر روی نمونه ها انجام گردید. به منظور بررسی دقیق تر ناحیه اینترفاز پوشش-روکش، تصاویری به کمک میکروسکوپ فلویورسنت جهت آنالیز و محاسبه نفوذ موثر پوشش پلی اورتان به دورن بافت چوب تهیه شدند. نتایج نشان دادند که دو گونه پاسخ های متفاوتی نسبت به توالی های پرداخت نشان می دهند و افزایش ضخامت پوشش نیز در اغلب موارد مقاومت چسبندگی را بهبود می دهد. روکش راش به عنوان یک گونه پراکنده آوند نسبت به ملج با ساختار بخش روزنه ای، تراکم بیشتر و بافت ریزتری داشت و به همین دلیل در اثر اعمال توالی پرداخت زبر مقاومت چسبندگی پوشش آن 8/13 درصد کاهش یافت و به 59/2 مگا پاسکال رسید ولی توالی مذکور در روکش ملج نتیجه عکس داشت و موجب بهبود چسبندگی به میزان 7/25 درصد و رسیدن آن به مقدار 23/3 مگا پاسکال گردید. بررسی تصاویر میکروسکوپی و پارامتر نفوذ موثر نیز بیانگر این نکته بود که دستیابی به ضخامت یکنواخت پوشش و کاهش نفوذ موثر آن برای گونه ملج در توالی پرداخت زبر و برای راش در توالی نرم ممکن می گردد.
کلید واژگان: مقاومت چسبندگی, ناحیه اینترفاز, پوشش پلی اورتان, روکش طبیعی, توالی پرداختThe purpose of this research was the investigation of sanding sequence and coating thickness effect on adhesion strength of coating in two species: beech and elm. For this purpose, beech and elm veneers with 0.6 mm thickness were laminated on MDF with 16 mm thickness by UF and hot press. The surface of the laminated panels was sanded by two different sequences; the soft (180-280 grits) and rough (150-180 grits) one. Before the coating application, the surface was sanded with 400 grits. Then they were coated with polyurethane in two forms of one and two-layered coating. After that, the adhesion strength test was done on specimens according to ASTM D4541. To have a more precise investigation of the interphase region of coating-veneer, photomicrographs were captured by fluorescent microscopy to analyze and calculate the effective penetration parameter of the coating into the wood texture. The results showed that two species respond to sanding sequences differently and a thicker coating layer increased the adhesion strength. Beech as a diffuse-porous wood had the finer texture and higher density compared with elm. Therefore, the adhesion strength of the beech veneer was declined by 13.8 % and reaches 2.59 MPa due to the use of a rough sanding sequence. However, these sequences caused the opposite result in elm veneer and led to a 25.7 % adhesion improvement (3.23 MPa). The study on microphotographs and the effective penetration parameter stated that an even thickness of the coating layer and effective penetration reduction has been possible when the rough sequence and soft one are applied on elm and beech, respectively.
Keywords: Adhesion Strength, Interphase region, Polyurethane coating, Veneer, Sanding sequence -
-
با توجه به اهمیت تنش خشکی به عنوان مهم ترین عامل محدودکننده تولید برنج در دنیا، شناسایی ژنوتیپ های متحمل به تنش خشکی می تواند یک راهکار ارزشمند برای مقابله با کم آبی باشد. در پژوهش حاضر 53 ژنوتیپ برنج متشکل از 31 رقم هوازی و 22 رقم غرقابی بومی در دو محیط تنش کم آبی و نرمال در منطقه سنگر رشت در ایران در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار کشت شدند. تعداد 18 صفت مختلف شامل صفات مورفولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد ارزیابی شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که برای تمامی صفات، اختلاف بین ژنوتیپ ها در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود که نشان دهنده تنوع بالا و واکنش های متفاوت ژنوتیپ ها در دو محیط بود. تجزیه خوشه ایژنوتیپ ها را در هر کدام از شرایط در سه گروه تقسیم بندی کرد. در شرایط بدون تنش، گروه دوم با 21 ژنوتیپ که شامل 14 ژنوتیپ برنج هوازی و 7 رقم غرقابی بود، از لحاظ صفات عملکرد دانه، وزن کل خوشه ها و خوشه ساقه اصلی، تعداد دانه کل و دانه بارور، میانگین بالاتر از سایر ژنوتیپ ها داشتند. در شرایط تنش خشکی، مطلوب ترین ژنوتیپ ها در گروه دوم واقع شدند. در این گروه که شامل 19 ژنوتیپ هوازی و 4 رقم غرقابی بود از لحاظ صفات مرتبط با عملکرد ازجمله وزن کل خوشه ها، وزن خوشه ساقه اصلی، عملکرد دانه، وزن خشک بوته، وزن هزاردانه، تعداد دانه کل و دانه بارور برتر از سایر گروه ها ظاهر شدند. در مجموع 11 ژنوتیپ هوازی و 2 رقم غرقابی (درفک و گوهر) در هر دو شرایط نرمال و تنش خشکی در گروه برتر از لحاظ عملکرد دانه و اجزای عملکرد واقع شدند.کلید واژگان: برنج, تجزیه خوشه ای, تنش خشکی, صفاتConsidering to drought stress importance as most important limiting factor in rice production in world, identification of tolerant genotypes to drought can be a valuable approach to deal with the drought stress. In the present experiment plant materials contains 53 rice genotypes including 31 aerobic and 22 lowland (landrace) rice that were grown in two conditions under drought stress and normal as randomized complete block design with three replications in Sangar Rasht, Iran. The 18 plant characteristics including morphological traits, yield and yield components were measured. The results of ANOVA revealed for all traits differences among genotypes were significant at 0.01 probability level that showing high level diversity and different reaction of varieties among genotypes under two conditions. The cluster analysis assigned all genotypes in three groups in each condition. In normal condition second group with 21 memberships including 14 aerobic genotypes and 7 lowland genotypes gained average of yield traits such as grain yield, weight of total plant panicle, weight of main stem panicle, number of total grain, number of filled grains higher than other genotypes. Under drought stress condition the most desirable genotypes belonged to the second group. This group contains 19 aerobic genotypes and 4 lowland genotypes in term of traits related to yield including weight of total plant panicle, weight of main stem panicle, grain yield, dry weight of plant, 1000 grain weight, number of total grain and number of filled were better than other genotypes. Totally 11 aerobic genotypes and 2 lowland genotypes (Dorfak and Gohar) were in better group in term of grain yield and yield components.Keywords: Cluster analysis, Drought stress, Morphologic traits, Rice
-
در این آزمایش به منظور شناسایی نژادگان (ژنوتیپ )های برنج متحمل به تنش خشکی با استفاده از شاخص های تحمل، شمار 31 نژادگان برنج هوازی و 22 رقم برنج غرقابی در شرایط بدون تنش و تنش خشکی با قطع آبیاری سی روز پس از نشا کاری در مرحله بیشینه پنجه زنی تا پایان دوره رویش نژادگان ها در بهار سال 1393 در بخش سنگر- رشت ارزیابی شدند. نتایج نشان داد، چهار شاخص میانگین حسابی (MP)، میانگین هندسی (GMP)، تحمل به تنش (STI) و عملکرد (YI) بیشترین همبستگی را با عملکرد دانه در شرایط بدون تنش (YP) و تنش خشکی (YS) داشتند. گروه بندی نژادگان ها با استفاده از تجزیه خوشه ایهمه نژادگان ها را به سه گروه متحمل، نیمه متحمل و حساس تقسیم کرد. شمار هفت نژادگان شامل IR81024-B-254-1-B، IR82590-B-B-32-2، IR82635-B-B-82-2، IR82639-B-B-140-1 و Panda و رقم های غرقابی درفک و صدری در گروه متحمل قرار گرفتند، در بین این هفت نژادگان، کمترین افت عملکرد به نژادگان های IR82590-B-B-32-2، Panda و IR81024-B-254-1-B به ترتیب با 28/1، 28/4 و 86/4 درصد کاهش اختصاص یافت. تجزیه به مولفه های اصلی روی شاخص ها نشان داد، دو مولفه اول به ترتیب 58 و 40 درصد (درمجموع 98 درصد) از تغییرات کل شاخص ها را توجیه کردند. نمودار دووجهی (بای پلات) به دست آمده از تجزیه گرافیکی ضمن تایید نتایج تجزیه خوشه ای، نشان دادند که برترین شاخص ها در شناسایی نژادگان های متحمل، شاخص های GMP، MP، YI و STI هستند. همچنین برترین نژادگان ها در شرایط بدون تنش درفک، IR82639-B-B-140-1، IR82635-B-B-82-2 و IR82590-B-B-32-2 بودند و در شرایط تنش خشکی نژادگان های IR82590-B-B-32-2، Panda، IR81024-B-254-1-B و درفک برترین نژادگان ها بودند.کلید واژگان: برنج, تجزیه به مولفه های اصلی, تجزیه خوشه ای, کمبود آبIn the present experiment in order to identify tolerant rice genotypes to drought stress using tolerance indices, 53 rice genotypes including 31 aerobic rice and 22 lowland rice evaluated under normal and drought stress conditions by withholding water since 30 days after transplanting of the maximum tillering stage of rice until the end of growth period on cropping seasons of 2014 in the Sangar section of Rasht. The results revealed four indices; mean productivity (MP), geometric mean productivity (GMP), stress tolerance index (STI) and yield index (YI) have the highest correlation with grain yield under normal (YP) and drought (YS) stress conditions. Grouping of genotypes using cluster analysis divided all of genotypes to three groups including tolerant, semi tolerant and sensitive. The seven genotypes contain genotypes IR81024-B-254-1-B, IR82590-B-B-32-2, IR82635-B-B-82-2, IR82639-B-B-140-1 and Panda and two lowland varieties Dorfak and Sadri assigned to tolerant group. Out of these seven genotypes, the minimum of yield loss were for IR82590-B-B-32-2, Panda and IR81024-B-254-1-B with 1.28, 4.28 and 4.86 percent yield loss.The principle component analysis on the indices showed two first components explained 58 and 40 percent (totally 98 percent) of all variation. The biplot derived from graphical analysis in addition to confirmation of cluster analysis results showed the GMP, MP, YI and STI are the best indices in detecting of tolerant genotypes. Also the best genotypes under normal condition were included Dorfak, IR82639-B-B-140-1, IR82635-B-B-82-2 and IR82590-B-B-32-2 and under drought stress genotypes of IR82590-B-B-32-2, Panda, IR81024-B-254-1-B and Dorfak identified as the best genotypes.Keywords: Cluster analysis, rice, principle component analysis, water deficient
-
-
بررسی شکایات ارجاع شده به هیات بدوی دادسرای انتظامی سازمان نظام پزشکی مشهد در سال های 1390 تا 1394نشریه سازمان نظام پزشکی مشهد (سیمرغ سپید)، سال بیست و یکم شماره 2 (پیاپی 75، تابستان 1396)، صص 40 -45پیشزمینهبیشتر پزشکان، زندگی خود را برای نجات بیماران دردمند فدا می کنند و از سوی دیگر مردم نیز محرمانه ترین امور خود را به پزشک می گویند. امروزه علی رغم زحمات پزشکان در ارائه خدمات به بیماران متاسفانه روز به روز تعداد شاکیان افزایش می یابد. شکایت علیه فعالان جامعه پزشکی از سوی بیماران، معاونت غذا و دارو دانشگاه، دادگستری یا خود نظام پزشکی در زمینه تخلفات یا اداعاهای مطرح شده به دادسرای انتظامی سازمان نظام پزشکی ارائه می شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی تعداد شکایات ارجاع شده به هیات بدوی دادسرای انتظامی سازمان نظام پزشکی مشهد در سال های 1394-1390 در رشته های مختلف پزشکی و حرف وابسته و آرای صادره توسط این هیات بود.روش هااین مطالعه به صورت تحلیلی-توصیفی گذشته نگر در سال 1396 و بر روی پرونده های شکایت از خدمات پزشکی ارجاع شده به هیات بدوی دادسرای انتظامی سازمان نظام پزشکی مشهد از ابتدای سال 1390 تا پایان سال 1394 انجام شد. داده ها شامل تعداد شاکایات در رشته های مختلف پزشکی و حرف وابسته و آرای صادره در هیات بدوی دادسرای انتظامی سازمان نظام پزشکی مشهد بود. آمار مرتبط با تعداد شاغلین در هر رشته (پزشکی عمومی، دندانپزشکی، جراحی، ارتوپدی و زنان و زایمان) به تفکیک سال (1394-1390) نیز از واحد آمار سازمان نظام پزشکی مشهد اخذ گردید که این لیست بر مبنای اطلاعات ثبت شده افرادی بود که جهت صدور یا تمدید پرونده به سازمان نظام پزشکی مشهد مراجعه کرده بودند. داده های جمع آوری شده در نرم افزار Microsoft Excel نسخه 2010 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هادر سال های 1390 تا 1394 تعداد 1294 پرونده به هیات بدوی دادسرای انتظامی سازمان نظام پزشکی مشهد ارجاع شد. بیشترین تعداد شکایت از رشته های پزشکی عمومی (176 مورد)، زنان و زایمان (175 پرونده)، دندانپزشکی (124 مورد)، جراحی (122 شکایت) و ارتوپدی (120 مورد) بود. همچنین، کم ترین تعداد شکایت مرتبط با رشته های داروسازی (8 شکایت)، روانپزشکی (9 مورد)، آسیب شناسی (9 شکایت) و رادیولوژی (10 مورد) بود. بیشترین نسبت شکایت به تعداد شاغلین در رشته ارتوپدی در همه سال های مورد بررسی و کمترین نسبت مربوط به رشته پزشکی عمومی در کلیه سال های مورد پژوهش بود.نتیجه گیریآگاهی پزشکان از قوانین درمانی و رعایت نظامات دولتی، رعایت اخلاق پزشکی، مهارت لازم و تجربه کافی پزشک و عدم استفاده از روش هایی که دوره های آموزشی آن را نگذرانده اند، می تواند در کاهش میزان قصور موثر باشد.کلید واژگان: سازمان نظام پزشکی, شکایات پزشکی, قصور, مشهدInvestigation of Complaints Referred to the Primary Board of Disciplinary Court of Mashhad Medical Council during 2011 to 2015BackgroundMost physicians sacrifice their lives to save distressed patients, and on the other hand, people tell doctors their most confidential affairs. Today, despite the efforts of doctors to provide patients with services, unfortunately, the number of plaintiffs is increasing on a daily basis. Complaints against the medical community regarding violations or claims are filed by patients, the Food and Drug Administration, the university, the court, or the Medical Council itself in the Disciplinary Court of the Medical Council. The present study aims to investigate the number of complaints referred to the Primary Board of Disciplinary Court of Mashhad Medical Council during 2011 to 2015 in various medical disciplines and affiliated professions as well as the votes issued by this board.MethodsThis retrospective analytical-descriptive study was conducted in 2017 and on complaints filed against medical services referred to the Primary Board of Disciplinary Court of Mashhad Medical Council from the beginning of 2011 to the end of 2015. The data included the number of complaints in various medical disciplines and related professions as well as the votes issued in the Primary Board of Disciplinary Court of Mashhad Medical Council. The statistics related to the number of employees in each discipline (general medicine, dentistry, surgery, orthopedics and obstetrics and gynecology) were also extracted from the statistics department of Mashhad Medical Council by year (2011-2015). This list was based on records of the individuals who were referred to Mashhad Medical Council for issue or renewal of the case. The data collected in the Microsoft Excel 2010 software were analyzed.ResultsDuring 2011 to 2015, 1294 cases were referred to the Primary Board of Disciplinary Court of Mashhad Medical Council. The highest number of complaints was from general medicine (176 cases), obstetrics and gynecology (175 cases), dentistry (124 cases), surgery (122 complaints) and orthopedics (120 cases). Also, the lowest number of complaints related to pharmaceutical disciplines (8 complaints), psychiatry (9 cases), pathology (9 complaints) and radiology (10 cases). In all studied years, the highest ratio of complaints to the number of practitioners was in orthopedics and the lowest proportion was in general medicine.ConclusionPhysician's knowledge of medical rules and observance of governmental systems, observance of medical ethics, physicians necessary skills and adequate experience as well as lack of use of methods that have not been taken in training courses can be effective in decreasing the malpractice rate.Keywords: Medical Council, Medical Complaints, Malpractice, Mashhad
-
مقدمه و اهدافاقدام به خودکشی یک از چالش های بهداشت عمومی بوده که فرد، خانواده و حتی جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. مطالعه اپیدمیولوژی خودکشی به عنوان یکی از مهم ترین اقدامات در برنامه ادغام و پیشگیری اولیه از خودکشی در نظام مراقبت های بهداشتی اولیه تعیین شده است. مطالعه حاضر به بررسی موارد اقدام به خودکشی در استان خراسان رضوی در سال 1394-1393 می پردازد.روش کاراین مطالعه مقطعی بر روی افراد اقدام کننده به خودکشی مراجعه کننده به واحدهای بهداشتی-درمانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد در بازه زمانی 1/5/1393 لغایت 31/4/1394 انجام شد. 17 پرسشگر آموزش دیده از 14 شهرستان و سه مرکز مرجع مراجعات موارد اقدام به خودکشی در شهر مشهد داده های جمعیت شناختی، زمان، دلیل و روش اقدام به خودکشی را جمع آوری کردند.یافته ها4082 مورد اقدام به خودکشی رخ داده بود که معادل بروز سالانه 2/97 در صد هزار نفر جمعیت است. اکثر موارد اقدام به خودکشی در زنان (675، 76%) و در گروه سنی 15-24 سال (496، %57) قرار داشت. در هر دو جنس افراد متاهل (543، 61%)، تحصیلات راهنمایی/ متوسطه (548، 63%) و درآمد ماهانه زیر نیم میلیون تومان (438، 80%) بیشترین موارد را به خود اختصاص داده بود. شایع ترین دلیل اقدام به خودکشی اختلاف خانوادگی (380، 47%) و شایع ترین روش مسمومیت دارویی (632، 81%) بود.نتیجه گیریغالبا به دلیل انگ اجتماعی، با مسئله خودکشی به صورت محافظه کارانه برخورد می شود. به نظر می رسد طراحی مداخلات پیشگیری برای گروه های پرخطر بر اساس یافته های این مطالعه می تواند به بهبود وضع موجود کمک شایانی نماید.کلید واژگان: اقدام به خودکشی, اپیدمیولوژی, خراسان رضویBackground And ObjectivesSuicide is one of the public health challenges. It involves the individual, family, and even society. Epidemiological study of suicide is one of the most important measures in primary prevention and integration program for suicide in primary health care system. This study evaluated cases who attempted suicide in Khorasan Razavi Province in 2014-2015.MethodsThis cross-sectional study was performed on individuals who were visited at health care centers of Mashhad University of Medical Sciences from August 2014 to July 2015. Seventeen trained interviewers from 14 countries and three major referral centers collected demographic data, time, reason, and method of suicide. Data were analyzed using descriptive statistics, chi-square test and Mann-Whitney test. P-valueResultsTotally, 893 individuals were evaluated which was equals to an annual incidence rate of 21.2 per 100000. Seventy-six percent (675) were female and 57% (496) were in the age group 15-24 years. In both genders, married individuals (61%, 543), high school degree (63%, 548) and a monthly income below 160$ were dominant (80%, 438). The most frequent reason and method for committing suicide was family dispute (47%, 380) and drug poisoning (81%, 632), respectively.ConclusionSuicide is mostly being dealt with caution. However, the very first step is to know the current situation completely, so epidemiological studies can elucidate different dimensions of this public health problem.Keywords: Suicide attempt, Epidemiology, Khorasan razavi province
-
پیشزمینهآموزش مداوم یک روش موثر یادگیری است و آموزش مداوم جامعه پزشکی، یک عنصر کلیدی در افزایش دانش، مهارت، کیفیت و اثربخشی سیستم بهداشتی-درمانی و ارتقای شایستگی حرفه ای است. اندوخته های یادگیری در هر سطحی از آموزش با گذشت زمان دچار کاهش و فراموشی می شود و همچنین، با پیشرفت تکنولوژی حجم جدیدی از اطلاعات نیز هر روز به علوم مختلف افزوده می شود لذا با توجه به مشکلاتی که در آموزش حضوری برای شرکت کنندگان وجود دارد، آموزش غیرحضوری امری غیر قابل اجتناب است. با توجه به اهمیت بازآموزی گروه های جامعه پزشکی و اهمیت دوره های غیرحضوری، هدف از مطالعه حاضر بررسی سه ساله برنامه های بازآموزی غیرحضوری ارائه شده توسط واحد بازآموزی سازمان نظام پزشکی مشهد (95-1393) بود.روش هااین مطالعه توصیفی-مقطعی بر روی برنامه های بازآموزی غیرحضوری ارائه شده توسط سازمان نظام مشهد در سال های 95-1393 انجام شد. داده های جمع آوری شده شامل برنامه های ارائه شده، سال برگزاری، گروه های هدف و شرکت کنندگان بود. در این مطالعه تعداد شرکت کنندگان در هر برنامه در سال های مختلف مورد بررسی قرار گرفت. داده های مطالعه کنونی در نرم افزار Excel نسخه 2013 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته هابیشترین برنامه های بازآموزی تدوین و ارائه شده در سال 1395 (6 برنامه بازآموزی غیرحضوری) و کمترین آن در سال 1393 (دو برنامه بازآموزی غیرحضوری) بود. در مجموع 13218 نفر در سالهای 95-1393 در برنامه های بازآموزی غیرحضوری شرکت کردند. بیشترین تعداد شرکت کننده در سال 1395 (9247 نفر) و کمترین در سال 1393 (194 نفر) بود. بیشترین شرکت کنندگان در دوره های بازآموزی غیرحضوری در رشته های پزشکی عمومی (34/5 %)، داروسازی (25/8 %) و دندانپزشکی عمومی (21 %) و کمترین در رشته های پرتو درمانی (0/04 %)، غدد درون ریز و متابولیسم (40 %)، طب اورژانس (0/05 %) و پزشکی هسته ای (0/07 %) بود. مشمولین برنامه های بازآموزی بیشتر در برنامه های بیوتکنولوژی (45/4 %)، فرآورده های بیولوژیک (40/3 %) و آشنایی با انواع دیابت و درمان (8/5 %) شرکت کردند.نتیجه گیریحمایت سازمانی به منظور افزایش دسترسی به اطلاعات و ارتباطات لازم است که آموزش مداوم نیز از جمله این موارد است. در برنامه های بازآموزی باید موضوعات دیگری مانند مدیریت سلامت، تداخلات دارویی و عوارض جانبی آن ها، اخلاقیات و اعتیاد گنجانده شود. علاوه بر روش های مرسوم، بهره گیری از فنآوری های جدید و رسانه های اجتماعی به منظور پیشرفت روش های بازآموزی (مانند یادگیری الکترونیکی و استفاده از دستگاه های هوشمند) ضروری است.کلید واژگان: آموزش مداوم, بازآموزی, سازمان نظام پزشکی, مشهدBackgroundContinuing education is an effective learning method, and continuing education of the medical community is a key element in increasing the knowledge, skills, quality and effectiveness of the healthcare system and promoting professional competence. The learning resources at each level of education are reduced and forgotten over time. As technology progresses, a new volume of information is also added to different sciences each day. Therefore, given the challenges faced by participants in attendance education, non-attendance education is unavoidable. Regarding the importance of re-education of medical community groups and the importance of non-attendance courses, the aim of this study was to review the three-year non-attendance re-education program presented by the Medical Re-Education Council of Mashhad (2014-2016).MethodsThis descriptive cross-sectional study was carried out on non-attendance re-education programs presented by Mashhad Medical Council during 2014-2016. The collected data included the proposed programs, year of holding, target groups and participants. In this study, the number of participants in each program was reviewed in different years. The current study data were analyzed in Excel 2013 software.ResultsMost of the re-education programs developed and presented in 2016 were six non-attendance re-education programs, and the lowest of these programs were two non-attendance re-education programs in 2014. A total of 13218 people participated in non-attendance re-education programs during the years 2014-2016. The highest number of participants was in 2016 (9247 people) and the lowest was in 2014 (194 people). Most participants in non-attendance re-education programs were in general medical education (34.5%), pharmacy (25.8%) and general dentistry (21%), and fewer participants were in radiotherapy (0.04%), endocrine glands and metabolism (0.04%), emergency medicine (0.05%) and nuclear medicine (0.07%). Applicants of re-education programs participated mostly in biotechnology programs (45.4%), biological products (40.3%), and familiarity with diabetes and treatment (8.5%).ConclusionsOrganizational support in order to increase access to information and communication is a necessitycontinuous education is one of such factors. Other topics such as health management, drug interactions and their side effects, ethics and addiction should be included in re-education programs. In addition to conventional methods, the use of new technologies and social media is essential in order to improve re-education methodssuch as e-learning and the use of smart devices.Keywords: Continuing Education, Re-Education, Medical Council, Mashhad
-
در این مقاله، اثرات شکل های هندسی مختلف نوک پره روتور اصلی بالگرد در پرواز ایستا، از دیدگاه آیرودینامیکی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرند. برای این منظور به موضوع ضرایب آیرودینامیکی، جریان های چرخشی و دنباله های گردابی ناشی از نوک پره های روتور پرداخته می شود. فرآیند شبیه سازی عددی با نرم افزار فلوئنت و به روش حجم محدود ضمنی انجام شده است. شبکه های مورد استفاده به صورت باسازمان می باشند. اعتبارسنجی با نتایج تجربی کارادونا و تانگ انجام شده است. در این تحقیق جریان آشفته، تراکم پذیر و لزج می باشد. باتوجه به نوع خاص جریان برای انتخاب مدل آشفته در نرم افزار فلوئنت، نتایج مدل های مختلف (رنس) برای یک روتور معروف با یکدیگر مقایسه و درنهایت مدل آشفتگی k-ε استاندارد برای شبیه سازی روی روتورهای مورد نظر انتخاب شده است. برای حل عددی معادلات حاکم بر جریان روش بالادست (رو) با دقت مرتبه دوم در نظر گرفته شده است. سپس سیزده مدل روتور با شکل ها هندسی مختلف نوک پره ارائه شده و نتایج مدل ها با یکدیگر مقایسه شده اند. این بررسی ها نشان می دهد که اگر افزایش ضریب پیش ران مهم باشد، ضریب پیش ران پره های برپ 4، یوروکوپتر لبه آبی، نوک اکچوال، بالگرد بل-214 و برپ 3 نسبت به پره مستطیلی افزایش و اگر کاهش ضریب گشتاور مورد توجه باشد، ضریب گشتاور پره های بالگرد میل-17، سیکورسکی RH-53D، نوک مخروطی، بالگرد بل-412، سیکورسکی SH-3D و کومانچی RAH-66 نسبت به پره مستطیلی کاهش یافته و برای پره های برپ 3 و 4، نوک اوجی و بالگرد بل-214 بیشتر شده است.کلید واژگان: هندسه نوک پره اصلی بالگرد, دنباله گردابی, جریان های چرخشی, شوک گذرصوت, شبیه سازی عددیIn this article, the effects of helicopter main rotor blade tip geometric shapes on the aerodynamic of hover flight are analyzed. Aerodynamic coefficients, vortical flows and vortex wakes are discussed. Fluent software with implicit finite volume method has been used for numerical simulation process. The grids are structured. Experimental results of the Caradonna and Tung have been used for aerodynamic validations. In this investigation, the flow has been considered turbulent, compressible, and viscous. The results of several RANS models for a specific rotor have been compared together and finally the standard k-ε turbulent model has been selected. The Roe method with second order scheme was selected. Thirteen different geometrical shapes on the tip of the blades have been presented and the results of the models have been compared together. These studies show that the blades of BERP IV, Blue edge, Actual, Bell-214 and BERP III produce maximum thrust and MIL-17, Sikorsky RH-53D, Tapered, Bell-412, Sikorsky SH-3D and Comanche RAH-66 produce minimum torque and also the blades of BERP III and IV, Ogee and Bell-214 produce maximum torque.Keywords: Helicopter main blade tip geometry, Vortex wake, Vortical flows, Transonic shock, Numerical simulation
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، سال پنجاه و نهم شماره 3 (پیاپی 146، امرداد و شهریور 1395)، صص 171 -178مقدمهمسمومیت دارویی و شیمیایی، جزء اورژانس های پزشکی و از علل مهم مرگ ومیر است. به دلیل اهمیت این موضوع و اینکه هرساله تعداد زیادی از افراد در اثر انواع مسمومیت ها دچار مشکلات مختلف اعم از ناخوشی خفیف تا بستری در بخش مراقبت های ویژه می شوند، این مطالعه به بررسی اپیدمیولوژیکی و توزیع جغرافیایی مسمومینبستری شده در بخش اورژانس مسمومین بیمارستان امام رضا(ع) در سطح شهر مشهد بپردازیم.روش کاردر این پژوهش توصیفی مقطعی، اطلاعات مربوط به 5064 بیمار بستری شده در سال 1392بخش اورژانس مسمومین بیمارستان امام رضا (ع) مشهد که محل اقامت دائمی آنها مشهد بود بر اساس اطلاعات موجود در پرونده های بیماران مورداستفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش های مرسوم در آمار توصیفی از طریق نرم افزار spss خلاصه شدند و آنگاه نقشه های جغرافیایی با استفاده از نرم افزار Arc GIS10.2 تهیه شد.نتایجاز مجموع 5064 بیماری مورد بررسی، 2635 نفر (52 %) مونث و بقیه مذکر بودند. میانگین سنی بستری شدگان 6/14±3/27 سال و بیشترین موارد مسمومیت در گروه سنی 20 - 29 سالمشاهده گردید (4/41%). شایع ترین علت مسمومیتها، مصرف داروها (6/64%) و مواد مخدر (9/22%) بود. نقشه پراکندگی مسمومین در سطح شهر نشان داد که بیشترین فراوانی مسمومین به ترتیب در مناطق تحت پوشش مراکز بهداشت 1 و 3 با 5/31% و 1/34% و در مناطق تحت پوشش مرکز بهداشت ثامن دارای کمترین فراوانی (0/4 %) است. اما بیشترین نسبت فراوانی جمعیت مسمومین نسبت به جمعیت کل (شیوع) در منطقه ثامن مشاهده شد.نتیجه گیریبه طورکلی میزان مسمومیت در شهر مشهد از الگوی جغرافیایی یکسانی پیروی نمی کند و عمدتا در مناطق پایین شهر تراکم موارد مسمومیت ها بیشتر می باشد. همچنین در مطالعه مشخص شد که منطقه ثامن (ساکنین دائمی در این منطقه) دارای بیشترین میزانشیوع مسمومیت ها نسبت به دیگر مناطق تحت پوشش مراکز بهداشت مشهد می باشد که نیازمند تحلیل های بیشتری است.کلید واژگان: اورژانس مسمومین, توزیع جغرافیایی, مسمومیت حاد, مشهدIntroductionPharmaceutical and chemical poisoning, is a medical emergency and an important cause of mortality. So, we decided to evaluate the epidemiology and geographical distribution of poisoned patients hospitalized in the emergency ward of Imam Reza Hospital in Mashhad.MethodsIn this cross sectional study, in 1392 the data of 5064 patients hospitalized in the emergency ward of Mashhad Imam Reza Hospital Mashhad had their permanent resident of Mashhad on the basis of information contained in their records was used. Descriptive statistics were performed through spss16 software and the maps were prepared using the software Arc GIS10.2.ResultsA total of 5064 were, 2635 patients (52%) males and the rest females. The mean ageof those who were hospitalized was 14.6 ± 27.3 years, most of the cases were in the age groups 20 to 29 years (41.4%). The most common causes of poisoning were drugs (64.6%) and narcotics(22.9%). The highest frequency of poisoning was in areas covered by health centers 1 and 3 with 31.5% and 34.1%, respectively and in areas covered by the Samen health center had the lowest prevalence (4%).ConclusionThe highest relative abundance of poisoning relative to the general population (prevalence) was observed in the Samen region.Keywords: Acute poisoning, Geographical distribution, Mashhad, Poisoning emergency
-
پیشزمینهطرح تحول نظام سلامت به منظور بهبود و گسترش ارائه خدمات سلامت به جامعه ایران تدوین و از ابتدای سال 1393 اجرایی شد. مطالعه حاضر با هدف بررسی دیدگاه کارکنان شاغل در بیمارستانهای دولتی شهر مشهد در مورد اثرات اجرای طرح تحول نظام سلامت بر کیفیت خدمات سلامت ارائه شده به بیماران و شرایط شغلی و حرفه ای کارکنان انجام گردید.روش هااین مطالعه توصیفی-کیفی در طی اردیبهشت تا مهرماه سال 1394 و با نظرسنجی در میان کادر درمانی و اداری شاغل در دو بیمارستان دولتی شهرستان مشهد انجام شد. فرم نظرسنجی علاوه بر مشخصات فردی و استخدامی شرکت کنندگان، حاوی دو سوال به صورت پاسخ باز بود که پرسش شوندگان باید نظر خود در مورد مزایا و معایب طرح بیان می کردند. پاسخ دهندگان می توانستند حداکثر سه مورد را در پاسخ هر سوال مطرح نمایند.یافته ها109 نفر در این نظرسنجی شرکت کردند. میانگین (± انحراف معیار) سن پاسخ دهندگان 8/3±31/7 سال بود و بیشتر آنها را آقایان (61/5%) تشکیل می دادند. از لحاظ موقعیت شغلی، اکثریت شرکت کنندگان را پزشکان (50/4%) تشکیل می دادند. بیشترین فایده های طرح در دیدگاه شرکت کنندگان؛ سه موضوع «برقراری عدالت اجتماعی، افزایش پوشش بیمه و کاهش هزینه های بیماران» (59/6%)، «افزایش رضایت مندی مردم از خدمات درمانی» (27/5%)، «افزایش درآمد دریافتی پزشکان و کارکنان استخدامی بیمارستانها» (24/8%) دانسته شده بود. رایج ترین معایب طرح به بیان پاسخ دهندگان نیز «افزایش تعداد بیماران / شلوغی بیمارستانها» (59/6%)، «عدم تناسب حجم بیماران با تعداد کادر درمانی و در نتیجه افزایش حجم کار کادر درمانی» (49/5%) و «نبود زیرساختهای کافی قبل از اجرای طرح و در نتیجه متناسب نبودن امکانات فیزیکی در زمان اجرا» (31/2%) بیان شده بود.نتیجه گیریپرواضح است که طرح تحول نظام سلامت با دستاوردهای بزرگی برای کشور همراه بوده است، اما رفع نواقصی که در دیدگاه کارکنان بیمارستان های دولتی نمایان است، ارزشمندی و کارایی این طرح را افزایش داده و منجر به رضایت دوطرفه کارکنان و بیماران خواهد شد.کلید واژگان: ارائه خدمات سلامت, امکانات, نیروی انسانی و خدمات نظام سلامت, اصلاح نظام سلامت, ایرانBackgroundIranian healthcare reform plan was devised to improve and expand health care services to Iranian nation and has been implemented since May 2014.MethodsThis qualitative-descriptive study was conducted during May to September 2015 by performing a survey among medical and administrative staff in two governmental-university hospitals in city of Mashhad. In addition to demographic features and employment status of the participants, the survey questionnaire contained two open-questions asking respondents to express their opinion about the advantages and disadvantages of the reform plan. Respondents could provide only 3 entries in answer to each question.ResultsOne-hundred and nine respondents participated in this survey. Mean age of the respondents was 31.7±8.3 years, and most of them were men (61.5%). In terms of working position, the majority of participants were physicians (50.4%). The most frequent advantages expressed by the participants were: "maintaining social justice, increase in insurance coverage and reduction of health costs for patients" (59.6%), "increase in patients satisfaction of health care services" (27.5%), "increase in revenue received by employed physicians and hospital staff" (24.8%). The most common disadvantages in respondents viewpoint were: "increase in the number of patients / crowded hospitals" (59.6%), "great gap between the number of patients and the number of medical personnel, thus increasing the workload of medical staff" (49.5%) and "inadequate infrastructure prior to the implementation of the plan and thus disproportionate facilities for patients after starting the plan"(31.2%).ConclusionIt is indeed evident that the Iranian healthcare reform plan has lead to great achievements; nonetheless, resolving the problems expressed by the staff of governmental hospitals will increase the utility and efficiency of the plan and will result in bilateral satisfaction between staff and patients.
-
مقدمهاعتیاد یکی از مهمترین مشکلات اجتماعی در جامعه است که با مسایل زیادی در حوزه های پزشکی، روانپزشکی، خانوادگی، شغلی، قانونی، مالی و معنوی همراه است.مشکلات گسترده دهان و دندان مبتلایان به سوء مصرف مواد می تواند موجب انزوا و عدم موفقیت درمان ترک اعتیاد گردد. هدف از این مطالعه نیازسنجی خدمات دندانپزشکی در جمعیت مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر در مراکز ترک اعتیاد یاکاهش آسیب درمشهد می باشد.مواد و روش هادر این مطالعه بوم شناختی، توصیفی و مقطعی با استفاده از نمونه گیری خوشه ایبه 4 مرکز ترک اعتیاد در نقاط مختلف شهرستان مشهد مراجعه شد و در مجموع 200 معتاد با استفاده از فرم تغییر یافته سلامت دهان سازمان بهداشت جهانی مورد معاینه قرار گرفتند. داده ها به وسیله آمار توصیفی در قالب جداول و نمودارها و آزمون همبستگی پیرسون و با نسخه 5/11 برنامه آماری SPSS موردتجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته هاافراد مورد مطالعه شامل 197 مرد و 3 زن بودند. در زمینه مدت زمان سپری شده از شروع اعتیاد تا مراجعه جهت ترک، طولانی ترین زمان 25-21 سال و شایع ترین زمان 10-6 سال گزارش شد. 75 درصد از افراد مورد مطالعه با مشکل خشکی دهان روبرو بودند. 5/ 98 درصد افراد نیاز به درمان ترمیمی داشتند. شایع ترین محدوده شاخص DMFT در بیماران مورد مطالعه 20-16 بود (با فراوانی نسبی 5/ 34 درصد). همبستگی میان DMFT و مدت اعتیاد به لحاظ آماری معنی دار بود (001/ 0>P).نتیجه گیرینیازهای درمانی دهان و دندان جمعیت معتادین در حال ترک گسترده و وسیع است و متعاقب آن نیاز مبرم به برنامه ریزی درمان های دندانپزشکی در این جمعیت در زمان ترک وجود دارد.
کلید واژگان: سوء مصرف مواد مخدر, شاخص های سلامت دهان و دندان, نیازهای دندانپزشکیIntroductionExtensive oral and dental problem in narcotic drug abusers can lead to isolation and unsuccessful addiction treatment. The aim of this study was to assess dental needs in narcotic drug abuse population in the addiction treatment centers or Drug damages reduction centers.Materials And MethodsThis ecological، descriptive and cross-sectional study has been done in 4 addiction treatment centers located in different parts of ….. andselected by random cluster sampling method. A total of 200 samples were examined in this study. Statistical analyses were performed using the SPSS 11. 5 software package and Pearson test.ResultsThe subjects were 197 men and 3 women. The longest elapsed time from the onset of addiction until referring to addiction treatment center، were between 21 and 25 years and the most common were between 6 to 10 years. Xerostomia was diagnosed in 75% of patients and 98. 5% of patients required restorative treatment. The most common range of DMFT was 16-20 (relative frequency: 34. 5%). There was a statistically significant correlation between DMFT and the duration of addiction (P<0. 001).ConclusionOral and dental health indicators of addicted persons were significantly low and wide، therefore there is a need to plan dental treatment for individuals participating in drug abuse treatment.Keywords: Drug abuse, oral, dental health indicators, dental needs assessment -
پهنه ادبیات غنی پارسی بازتاب اندیشه ها، آداب، رسوم، فرهنگ و علوم انسانی و طبیعی ایران زمین است. شاعران و نویسندگان این مرز و بوم، در قالب حکما، به علوم مختلف از جمله اخترشناسی، پزشکی، گیاه شناسی و... آگاهی داشته و آن را در آثارشان نمایانده اند.امروزه منابع در اختیار علم پزشکی، به صورت عمده از منابع پزشکی کلاسیک و مستند به پیشرفت سریع علوم در سه قرن گذشته در دنیای غرب است. اخیرا اقبال به منابع علمی طب سنتی در ایران افزایش چشمگیری یافته است. جز این موارد، کتب ادب پارسی نیز حاوی گنجینه ارزشمندی از مطالب علمی پزشکی زمان خود هستند که در سطح تخصصی نماینده بخش نامکشوف پزشکی سنتی بوده و علاوه بر آن، آیینه تمام نمای سواد سلامت و پزشکی در دوران خود می باشند. در نوشتار حاضر، بهره گیری ادیبانه و هنرمندانه خاقانی شروانی، که بیش از همه شعرای ایران زمین، با پزشکی مانوس بوده است، از این ظرفیت مورد بررسی قرار گرفته است. بواسطه تبلور دانش بالای خاقانی در اشعارش، نوشته های او به سختی درک شده اند. امید است به لطف و دقت نظر استادان و همکاران ارجمند جامعه پزشکی، اسوه های تاریخ پزشکی ایران بیش از پیش شناسانده شوند تا با رعایت احترام متقدمین و استفاده از مفاهیم ساخته ایشان، بتوان فلسفه پزشک بودن را در ذهن تازه واردان جامعه پزشکی تحکیم کرد و حلقه اتصال دانش پزشکی و عموم مردم - سواد سلامت عمومی - را گسترش داد.
کلید واژگان: سواد سلامت, ایران, آموزش پزشکی, کتابهای مرجعThe rich Persian literature is the reflection of thoughts, customs, traditions, culture, anthropology and natural science in Iran. Poets and writers of this country, respected as intellectuals and philosophers, had the knowledge of different aspects of science such as astronomy, medicine, botany, etc. which has been portrayed in their writings and masterpieces. The available medical texts mainly include classic medical sources that are developed during the rapid expansion of science in the past three centuries in the West. Recently, interest in scientific resources of traditional medicine has dramatically increased in Iran. In addition to the traditional books in medicine, Persian literature also contain a treasure trove of medical sciences, which at the specialized level may represent the unexplored parts of traditional Persian medicine; and moreover, the panoramic mirror of medical and “health literacy” of their own time. In this paper, the artistic use of literature for public health educationby Khaghani–Shervani, who was the greatest Iranian poet familiar with medicine, was investigated. Because of application of his deep medical knowledge in the poems, Khaghani’s poetry was difficult to understand by lay people. It is hoped that by the attention of Iranian experts and physicians, the icons of Persian medical history become more introduced to the next generation of medical community, so that it will be possible to strengthen the philosophy of being a physician and expand the link between medical sciences and general public to augment health literacy.Keywords: Health Literacy, Iran, Medical Education, Textbooks -
نشریه سازمان نظام پزشکی مشهد (سیمرغ سپید)، سال هجدهم شماره 1 (پیاپی 65، بهار و تابستان 1393)، صص 2 -7پیشزمینهپزشکان شاغل در نهادهای دولتی نقش مهمی در ارائه خدمات درمانی ارزان و کارا در نظام سلامت کشور ایفا می کنند. در این مطالعه دانش، نگرش و عملکرد پزشکان دولتی نسبت به سازمان های متبوعشان مورد بررسی قرار گرفته است.روش هادر این مطالعه توصیفی – مقطعی در سال 1393، یک پرسش نامه بخش بندی شده حاوی سوالاتی در سه حیطه (1) آگاهی (دانش) افراد از قوانین و آیین نامه های سازمان، (2) نگرش افراد نسبت به جو حاکم بر سازمان، همکاران و مدیران رده بالا و (3) عملکرد افراد در حیطه وظایف تعریف شده در اختیار پزشکان شاغل در نهادها و بیمارستان های وابسته به سازمان های دولتی در شهر مشهد قرار گرفت.یافته هادر این مطالعه که بر روی 120 نفر از پزشکان شاغل در زیرمجموعه های 3 نهاد و سازمان دولتی انجام گرفت، 74 نفر به پرسش نامه ها پاسخ گفتند (درصد پاسخ: 61.6%)، که 45 نفر (60.8%) از آنها مرد بودند. میانگین سن پاسخ دهندگان 6.1 ± 45.4 سال و میانگین سنوات خدمتی آنها 5.7 ± 15.9 سال بود. در افراد مورد پژوهش، بیشترین میزان آگاهی (54.2%) در مورد «پنج هدف اصلی سازمان متبوع» بود. بیشترین نگرش مثبت پاسخ دهندگان به سوالی در مورد «موثر بودن در نهاد متبوع» بود (75.6%). افراد بهترین عملکرد خود را در رفتار با مافوق، همکار و ارباب رجوع ذکر کردند (94.6%). با مقایسه پاسخ های مردان و زنان مشخص شد، مردان بیش از زنان از قوانین ارتقای شغلی در سازمان اطلاع دارند (0.04 = P). از سوی دیگر خانم ها بیش از آقایان معتقد بودند که سازمان به تلاش ها و خلاقیت هایشان پاسخ مثبت داده است (0.001 = P). پزشکانی که سوابق مدیریتی داشتند به طور معنی داری بیش از سایرین از قوانین ارتقای شغلی در سازمان اطلاع داشتند (0.026 = P) و 5 هدف اصلی سازمان را می شناختند (0.019 = P).نتیجه گیریلازم به نظر می رسد، در ابتدای بکارگیری همکاران، نگرش مثبت آنها به سازمان نیز مبنای انتخاب قرار گیرد و دانش و آگاهی افراد نسبت به وظایف و اهداف سازمان از طریق برگزاری جلسات هم اندیشی و کلاس ها افزایش یابد.
کلید واژگان: دانش, نگرش, عملکرد, نهادهای دولتیBackgroundPhysicians working in governmental institutions play an important role in providing affordable and efficient healthcare in the health system of Iran. In this study, knowledge, attitude and practice of government-related physician toward their respective organizations is evaluated.MethodsIn this cross - sectional study in 2014, a categorized questionnaire containing questions in three areas of (1) "knowledge" about the rules and regulations of the organization, (2) "attitude" toward the working atmosphere of the organization, colleagues and higher rate managers and (3) level of "practice" in defined duties was given to physicians working in organizations and government related hospitals in the city of Mashhad.ResultsIn this study that was performed on 120 physicians working in subsets of 3 government organizations, 74 subjects responded to the questionnaire (response rate: 61.6%) which 45 of them were men (60.8%). The mean age of respondents was 45.4 ± 6.1 years and their mean working history was 15.9 ± 5.7 years. The highest level of knowledge was found in the "five main objectives of the organization" (54.2%). The highest positive attitude of respondents was to a question about "being effective in their respective institution" (75.6%). The respondents mentioned their best practice in dealing with superiors, colleagues and clients (94.6%). Comparing the responses of men and women, more men than women were informed about the rules of promotion in the organization (P = 0.04). On the other hand, more women than men believed that the organization has responded positively to their efforts and creativity (P = 0.001). Physicians who had administrative history were significantly more aware of the details of promotion rules in their organization (P = 0.026) and know the 5 main objectives of the organization (P = 0.019) compared to those who did not have such history.ConclusionIt seems necessary that at the beginning of the employment of physicians in the government related organizations, their positive attitude toward the organization should also be considered and their knowledge about their duties and objectives of the organization should be increased by group brainstorming sessions and training classes.Keywords: Attitudes, Knowledge, Practice, Government Agencies -
تاریخ پزشکی پر از رمز و افتخار و امید است. در اساطیر یونانی الهه ی هایجین که در مجسمه های باستانی یونان ماری در دست دارد پزشکی را از اجداد خود و از الهه «زئوس»آموخت. وجود مار در آرم های پزشکی امروز نیز میراث آن زمان است. اما در تاریخ کهن ایران و بر اساس شاهنامه، «جمشید» پزشکی را آموخت و زندگی را عطرآگین کرد. در قلمرو فرهنگی برای حمایت از جامعه پزشکی، توجه به پیشینه غنی این حرفه در ایران نقش محوری دارد.
در 5 سال گذشته با هدف تقویت معرفت ملی پزشکی اقدامات گسترده ای انجام شده است. در این رابطه می توان به: (1) طراحی طرح تحقیقاتی شماره 89500 مورخ 6/9/89 با موضوع آموزه های پزشکی در ایران (دفتر اول شاهنامه) و در قالب کرسی های آزاداندیشی (که به تایید دانشگاه علوم پزشکی مشهد رسید)، (2) برگزاری جلسات متعدد میان استادان محترم قطب علمی ادبیات از دانشگاه فردوسی مشهد آقای دکتر محمد جعفر یاحقی، آقای دکتر محمدرضا راشد، خانم دکتر مهدخت پورخالقی چترودی و آقای دکتر سید حسین فاطمی با دکتر رضا افشاری، (3) اجرایی شدن برنامه عملیاتی تهیه شده با همکاری سه نفر از همکاران کارشناسی ارشد ادبیات (خانم محبوبه علی حوری، خانم فاطمه ماه وان و خانم فاطمه کریمی) با فیش برداری از مداخل موضوعی تاییدشده و (4) انتشار یافته ها در قالب کتاب «آموزش پزشکی بر اساس شاهنامه؛ نیک آموز پزشکی» با شماره اثر 249 دانشگاه علوم پزشکی مشهد (شابک:978-600-6331-40-9) به صورت تالیف دانشگاهی نوشته دکتر رضا افشاری و دکتر محمد جعفر یاحقی در بهار سال 1391 (اثر مشترک 4 بخش: دانشگاه علوم پزشکی مشهد، مرکز مطالعات توسعه آموزش پزشکی، قطب علمی فردوسی شناسی و ادبیات خراسان و فرهنگسرای فردوسی) اشاره نمود.
در مقدمه این کتاب، متن اصلی و نیز در پشت جلد کتاب آورده شده است:«در شاهنامه سیمرغ به حق بر مسند پزشکی نشسته است، می پرورد، حمایت می کند، اندرز می دهد، دارو تجویز می کند، زخم ها را درمان می کند، از هوش می برد، می شکافد، جراحی می کند، می دوزد و... کاش این نوشتار، پیش درآمدی باشد بر جایگزینی سیمرغ پارسی به عنوان نشان پزشکی به جای مار پیچیده لاتینی، ان شاء الله »در جریان نگارش این کتاب، با هماهنگی هنرمندان برجسته طرح های سیمرغ بازبینی و مطابق با فرهنگ ایرانی، تاریخ شاهنامه و تاریخ ایران، سیمرغی طراحی گردید که بتواند جایگزین لگوی رایج پزشکی در کشور باشد. دراین طرح به عنوان مثال پرهای دم به صورت تیغ جراحی آورده شده است و همچنین به جای جام زهر یونانی جام باستانی ایرانی جایگزین شده است.
-
Background And AimsIran has one of the highest rates of narcotic consumption in the world. This study aimed to evaluate demographical and epidemiological factors related to addiction in Sarakhs County. In particular, this study seeks the potential differences with the overall pattern in Iran.MethodsA retrospective study based on documents of patients in rehabilitation clinic in Sarakhs County was designed. Data have been extracted as a regular systematic sampling of 219 cases in 2010.ResultsMean Age (SD) of patients was 34(9) years; onset age was 23(8) with a mode of 17 years. Most last consumed substances were diamorphine (heroin), raw opium and sap respectively. 13% of patients were female. While just 26% of men disclosed a positive family history of addiction; this rate was 55% for female subjects.Conclusionswe found that in this population, females were considerably more prone to addiction in regard to the other of country. Familial history and divorce rate were also more common in female.Keywords: Addiction, Illegal addictive substances, Geographic discrepancies, Sarakhs
-
پیشزمینهروش درمان نگهدارنده برای معتادانی که امکان ترک کامل مواد مخدر را ندارند، به طور گسترده ای در کشور ارائه می گردد. بطور کلی هر فرآیند مرتبط با سلامتی پس از ایجاد، نیاز به نظارت و ارزشیابی مکرر دارد تا از این طریق نقص های احتمالی جستجو شده و پیشنهادهایی در جهت بهبود فرآیند علمی - اجرایی مهیا گردد. در این راستا، در این مطالعه به بررسی توصیفی مشکلات مراکز درمانی جایگزین اعتیاد در شهر مشهد پرداخته شده است.روش هادر این مطالعه توصیفی، 35 کلینیک ترک اعتیاد با متادون بصورت تصادفی و آسان از 500 کلینیک درمانی اعتیاد در سطح مشهد مورد بررسی قرار گرفتند. مصاحبه با مسئولین فنی و ناظر این کلینیک ها در زمستان 92 انجام شد. مشکلات مطرح شده از سوی مسئولین فنی و ناظر، دسته بندی شد و مورد توصیف و تحلیل قرار گرفتند.یافته هاپس از دسته بندی مشکلات مطرح شده از سوی مسئولین فنی، 5 دسته ی کلی بدست آمد. مهمترین و شایعترین مشکلات مطرح شده شامل وجود متادون در بازار آزاد و غیرقانونی (31.4%)، تغییر نوع دارو و کیفیت آن (25.7%)، ریزش و عدم تعهد بیماران به مرکز درمانی (25.7%)، عدم همکاری بیماران جهت درمان های روانشناسی (17.1%)، افزایش بی رویه ی تعداد کلینیک ها و توزیع نامناسب آنها در سطح شهر (17.1%) بودند. مسئولین ناظر نیز به مشکلاتی از قبیل حضور کم رنگ مسئولین فنی در برخی مراکز درمانی و اداره بعضی کلینیک ها توسط افراد فاقد صلاحیت اشاره داشتند.نتیجه گیریارتباط بین حضور دارو در بازار آزاد و غیرقانونی، مشکلات اقتصادی بیماران و نداشتن انگیزه ی کافی برای درمان با ریزش بیماران و عدم تعهد آنها به درمان محسوس است. دو مشکل وجود دارو در بازار آزاد و نیاز به نظارت بیشتر بر کلینیک ها با توجه به افزایش چشمگیر تعداد آنها از مسائلی بود که هم از سوی مسئولین فنی و هم مسئولین ناظر مطرح شد.
کلید واژگان: مسئول فنی, ایران, متادون, مراکز درمانی سوء مصرف موادBackgroundMaintenance treatments have been used extensively for opioid addicts in Iran. Generally all health related processes should be assessed and monitored for possible defects and to provide recommendations for improving the implementation of the executive-scientific process. In this regard, in this study the executive problems of methadone maintenance treatment (MMT) clinics in Mashhad were investigated.MethodsIn this descriptive study, 35 out of 500 MMT clinics in Mashhad have been selected by easy random sampling. Interview with technical officers and supervisors of the clinics was done in winter 2014. Problems raised by the technical officers and supervisors were classified and analyzed.ResultsThe problems posed by technical officers were classified to 5 general categories. Most important and frequent problems included supply of methadone in the illegal market (31.4%), change of type and quality of methadone (25.7%), lack of patients’ adherence to MMT (25.7%), lack of compliance to psychologic therapy (17.1%) and increasing number of clinics and maldistribution of them in the city (17.1%). In addition, supervisory authorities stressed on problems including absence of technical officers in some MMT centers and some clinics run by unqualified persons.ConclusionThe association between the presence of methadone in the illegal market, economic problems and lack of motivation with lack of compliance to and discontinuation of MMT was obvious in this study. Two problems including the presence of methadone in the illegal market and the need for rigorous supervision on MMT clinics with regards to remarkable increase in their number were raised by both technical and supervisory authorities.Keywords: Chief Executive Officers, Iran, Methadone, therapeutic use, Substance Abuse Treatment Centers -
در این آزمایش فراسنجه های تخمیرپذیری یک جیره کاملا مخلوط ((TMRدر اثر افزودن مقادیر مختلف آفت کش ارگانوفسفره فوزالون (0، 100، 250، 500، 750 و 1000پی پی ام) همراه با مقادیر مختلف بنتونیت (صفر، 1 و 2 درصد ماده خشک TMR)به روش آزمایشگاهی کشت ثابت و تولید گاز تعیین شد. نتایج حاصل از تولید گاز نشان داد که میزان تولید گاز بصورت تجمعی در زمان 96 ساعت انکوباسیون، با افزایش مقادیر مختلف فوزالون به محیط کشت، از یک روند کاملا نزولی معنی داری در بین تیمارها برخوردار بود، به طوری که کمترین میزان تولید گاز برای سطح 1000 پی پی ام مشاهده گردید. همچنین با افزایش مقادیر فوزالون به محیط کشت ثابت، میزان تجزیه پذیری ماده خشک و نیتروژن آمونیاکی، روند نزولی معنی داری در بین تیمارها داشت، به طوری که بیشترین و کمترین میزان نیتروژن آمونیاکی مربوط به تیمار شاهد (بدون هیچ افزودنی) و تیمار 1000 پی پی ام بود. با افزایش فوزالون به محیط کشت، pH در زمان 24 ساعت انکوباسیون ثابت ماند، اما با افزایش سطح بنتونیت (بویژه سطح دو درصد)، pH روند نسبتا صعودی داشت. نتایج این آزمایش نشان داد که با افزایش سطوح فوزالون از 0 به 1000 پی پی ام به محیط کشت، برخی فاکتورهای تخمیرپذیری (همانند تولید گاز در زمان های مختلف انکوباسیون، نیتروژن آمونیاکی و تجزیه پذیری ماده خشک) کاهش یافته، همچنین افزودن بنتونیت نسبت به گروه شاهد در تیمارهایی که هیچ سمی دریافت نکرده بودند، باعث کاهش میزان تولید گاز در زمان 96 ساعت بعد از انکوباسیون گردید و این در حالی بود که بطور کلی افزودن توام بنتونیت(بویژه سطح دو درصد) به مقادیر مختلف فوزالون، نیز باعث کاهش تولید گاز در زمان های مختلف انکوباسیون گردید. در اثر افزودن بنتونیت به محیط کشت، اختلاف معنی داری برای تجزیه پذیری ماده خشک در بین تیمارها مشاهده نشد، هرچند که تنها با افزودن بنتونیت در سطح 100 پی پی ام فوزالون، تجزیه پذیری ماده خشک به طور معنی داری افزایش یافت.
کلید واژگان: آفت کش, فوزالون, TMR, تولید گاز, بنتونیتIn this experiment، fermentation parameters of a TMR ration determined with different levels of phosalone as an organophosphate pesticide (0، 100، 250، 500، 750 and 1000 ppm) and bentonite (0، 1 and 2 %DM of TMR) using in vitro batch culture and gas production techniques. The results from gas production showed that cumulative gas production for 96h after incubation significantly decreased with increasing the levels of phosalone and lowest gas production for this time was observed at 1000 ppm of phosalone. Increasing phosalone in the culture was accompanied with deceasing DM degradability and NH3-N and differences between treatments were statistically significant، so that phosalone at 1000 ppm and control groups had lowest and highest NH3-N respectively. With increasing of phosalone at different levels to the medium، pH remained constant during the 24h incubation، but with increasing the levels of bentonite (specially the 2 percent level)، the pH relatively increased. The results of this experiment showed that some of fermentation parameters (such as cumulative gas production at different incubation times، NH3-N and DM degradability) decreased by increasing phosalone in culture media (0 to 1000 ppm). Supplementation of bentonite rather than the control group with no pesticide resulted to decreasing of the gas production at 96 h incubation. In coordination with these results، generally supplementation of bentonite (especially at 2% of DM) to different level of phosalone also resulted to decreasing of the cumulative gas production in different times of incubation. There was no significant effect for DM degradability by adding the bentonite to culture media between treatments، although only by adding the bentonite at 1000 ppm phosalone، DM degradability increased.Keywords: Pesticide, Phosalone, TMR, Gas production, Bentonite -
زمینه و هدفآموزش پزشکی می بایست پزشکانی با صلاحیت و متعهد نسبت به نیازهای جامعه را تربیت کند. این پاسخگویی اجتماعی برای برخورداری همه انسانها از چهار ارزش برابری، کیفیت، ارتباط و بازدهی در خدمات بهداشتی و درمانی لازم است. هدف از انجام این مطالعه تعیین نظرات اعضاء هیات علمی علوم پایه و بالینی دانشکده های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد در زمینه آموزش پزشکی پاسخگو می باشد.روشاین مطالعه مقطعی- تحلیلی در سال 1390، در دانشکده های پزشکی، دندانپزشکی، داروسازی، پرستاری، پیراپزشکی، بهداشت و طب سنتی مکمل و بر روی 133 نفر از اعضا هیات علمی انجام شد. یک پرسشنامه محقق ساخته، در مورد میزان آگاهی اساتید از آموزش پزشکی پاسخگو و جایگاه آن در دانشگاه، در اختیار اعضای هیات علمی قرار گرفت.نتایجدر این مطالعه 86 نفر(65%) مرد و 47 نفر (35%) زن بودند. نظرات همکاران علوم بالینی با علوم پایه و استادان، دانشیاران، استادیاران و مربیان تفاوت معنی داری نداشت. موارد خاص نظیر وجود واحد آموزش پاسخگو در معاونت آموزشی(001/0 p<)، معاونت بهداشتی(001/0 p<)، معاونت درمان(001/0 p<) بین دانشکده های مختلف تفاوت معنی داری داشت. اعضاء هیات علمی دانشکده داروسازی در مجموع آگاهی محدودتری نسبت به سئوالات پرسشنامه داشتند.نتیجه گیریبنظر می رسد سطح آگاهی اعضاء محترم هیات علمی دانشگاه نسبت به موضوع آموزش پاسخگو محدود است که در این میان دانشکده داروسازی از رتبه پائین تری برخوردار است. اطلاع رسانی وتدوین جایگاه، مفاهیم و تاثیرات مستخرج از آموزش پزشکی پاسخگو در سطح دانشگاه بویژه دانشکده داروسازی می بایست تقویت گردد.
کلید واژگان: آموزش پزشکی, پاسخگویی اجتماعی, سیستم مراقبت های بهداشتیBackgroundMedial education's models should train physicians with competencies and commitment to meet health needs in the community. This social accountability in medical education is not a new concept but provides equity, quality, relevance and cost-effectiveness in health care system. The aim of this study was to assess the knowledge of faculty members towards the situation and activities in this topic.Methods133 university faculty members participated in this research from seven schools (Medical, Dentistry, Pharmacy, Nursing, Paramedical, Health and Complementary Traditional Schools) at Medical Sciences of Mashhad University (MUMS) in Iran during 2012-2013. A questionnaire was distributed to faculties that asked about their knowledge about social accountability in medical education and its position at this university.FindingsThe mean knowledge about social accountability was 3.80 ± 0.423 in clinical and 3.81 ± 0.368 in basic science faculty members (p>0.05). The mean knowledge in Professors, associates and assistant professors were 3.79 ± 0.11, 3.79 ± 0.08 and 3.90 ± 0.09, respectively (p>0.05). The faculties at Pharmaceutics School got the lowest level in this research.ConclusionThe level of knowledge among faculties at MUMS on educational accountability is limited, and is lowest at Pharmaceutics School. There is a need for informing the necessity, development of position and concepts about this method among faculties, especially at Pharmaceutics School, to improve health services.Keywords: Medical Education, Social Accountability, Health Care System
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.