رضا محمودرباطی
-
مجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال هفتاد و هفتم شماره 1 (پیاپی 217، فروردین 1398)، صص 1 -7هرپس زوستر (زونا) یک بیماری عفونی حاد پوستی-عصبی است که ناشی از فعال شدن دوباره ویروس واریسلا زوستر می باشد. پس از عفونت اولیه (آبله مرغان) یا واکسیناسیون، این ویروس در درون سلول های گانگلیون ریشه خلفی-حسی نهفته باقی می ماند. با کاهش ایمنی سلولی، ویروس نهفته دوباره فعال شده سپس درون سلول های گانگلیون ریشه خلفی-حسی تکثیر و دوباره به اعصاب حسی پوست مهاجرت کرده و منجر به زونا می شود. زوستر به طور معمول به صورت بثورات وزیکولار یک طرفه دردناک بروز می کند که بین سه تا پنج هفته طول می کشد. شایع ترین عارضه زوستر، درد مزمن ناشی از نورآلژی پس از هرپس است که به طور تقریبی در 20% از افراد بالای 50 سال دیده می شود. اگرچه زوستر به ندرت کشنده است، ولی درد ناشی از فاز حاد و مزمن بیماری، باعث اختلال بلندمدت روحی-روانی، ناتوانی های جسمی و اختلال خواب می شود که منجر به تاثیرات منفی بر کیفیت زندگی بیماران شده و کیفیت زندگی آن ها را به طور چشمگیری کاهش می دهد. با توجه به روند افزایش میزان بروز زوستر در طول زمان و افزایش جمعیت سالمند، انتظار می رود که افزون بر کاهش کیفیت زندگی بیماران، بار اقتصادی زیادی را برای سیستم بهداشت، دولت و خانواده ها ایجاد کند. ریسک زوستر را در طول عمر حدود 30% تخمین زدند. اگرچه، ریسک زوستر به طور چشمگیری با سن و کاهش عملکرد سیستم ایمنی افزایش می یابد، اما هر عاملی که باعث تضعیف سیستم ایمنی شود، می تواند بر ریسک بروز آن تاثیر بگذارد. هدف این مطالعه، بررسی مطالعات انجام شده در مورد بروز، ریسک فاکتورهای زوستر با تاکید بر نقش ریزمغذی ها و کمبود آن ها در تضعیف عملکرد سیستم ایمنی و پیشگیری توسط واکسن زوستر و نقش ریزمغذی ها در اثربخشی بیشتر واکسیناسیون انجام شده است.کلید واژگان: آنتی اکسیدان ها, هرپس زوستر, بروز, ریزمغذی ها, ریسک فاکتورها, واکسن هاHerpes zoster (Shingles; Zona) is an acute infectious skin disease that is caused by the reactivation of varicella zoster virus (VZV). After the initial infection (chickenpox) or vaccination, the virus remains inactive or latent in the dorsal root ganglia (DRG); when decreasing cell mediated immunity (CMI) occurs, the virus is reactivated from a latent phase to a lytic phase and frequently replicated in the dorsal ganglion cells then move to the sensory nerves into the skin and causes herpes zoster, which is typically characterized by painful neuralgia and unilateral dermatomal vesicular rash that normally lasts 3 to 5 weeks. The most common complication of herpes zoster is chronic pain owing to postherpetic neuralgia (PHN), which is estimated to occur in approximately 20% of the people aged 50 and over. Although herpes zoster is rarely fatal, the pain related to the acute phase of herpes zoster and subsequent PHN can cause psychological distress, physical disability, impaired sleep and consequently negatively affect the quality of life that can be significantly reduced by all of these occurrences. Due to increasing trend in the incidence of herpes zoster and increasing older people population, it will be expected that herpes zoster and subsequent PHN cause a significant economic burden to the healthcare system, the government, and families along with reducing the quality of life. The average lifetime risk of herpes zoster is estimated to be approximately 30% in developing countries. Although the risk of herpes zoster significantly increases with increasing age and diminished immune system function, any factor impacting on VZV-specific humoral and cellular immune responses may affect the risk of herpes zoster. This paper is provided an overview of the incidence and potential risk factors of herpes zoster with emphasis on the role of micronutrients and their deficiencies in the impaired immune system function. Also, the common method for prevention by zoster vaccine and the role of micronutrients in the efficacy of vaccination are shown.Keywords: antioxidants, herpes zoster, incidence, micronutrients, risk factors, vaccines
-
سابقه و هدفنقش توکسین های سوپرآنتی ژنیک استافیلوکوک اورئوس در بدترشدن درماتیت آتوپیک مشخص شده است؛ ولی در مورد پسوریازیس هنوز به اثبات نرسیده است. اخیرا بر نقش استافیلوکوک اورئوس در شروع، تداوم، عوارض و مرگ و میر ناشی از پسوریازیس تاکید شده است. این مطالعه با هدف تعیین فراوانی ناقلین استافیلوکوک اورئوس در مبتلایان به پسوریازیس مراجعه کننده به درمانگاه های پوست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام گرفت.مواد و روش ها100 بیمار مبتلا به پسوریازیس مراجعه کننده به درمانگاه های پوست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بین سال های 1384 الی 1386 در این مطالعه شرکت داشتند. پس از تهیه 5 نمونه با سواب پنبه ای استریل از بینی راست و چپ، آگزیلای راست و چپ و پرینه، نمونه ها به محیط آگار خونی گوسفند، منتقل گردیده و به مدت 48 ساعت در انکوباتور قرار داده می شدند. یافته ها با استفاده از آزمون های تی و مربع کای یا دقیق فیشر، تجزیه و تحلیل شده و مقدار p کمتر از 05/0، معنی دار تلقی شد.
یافته هااز 100 بیمار مبتلا به پسوریازیس، 42 نفر زن و 58 نفر مرد بودند و میانگین سنی آنها 1/17±1/41 سال بود. در مجموع 42 نفر (42%) حداقل در یک ناحیه ناقل استافیلوکوک اورئوس بودند. 32، 13 و 11 درصد بیماران به ترتیب در بینی، آگزیلا و پرینه ناقل استافیلوکوک اورئوس بودند. سه بیمار ناقل استافیلوکوک اورئوس در هر سه ناحیه بودند. تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه ناقل و غیر ناقل استافیلوکوک اورئوس از نظر شدت بیماری (بر اساس Psoriasis Area and Severity Index; PASI Score) وجود نداشت.نتیجه گیریچنین به نظر می رسد که شدت بیماری پسوریازیس بر اساس وضعیت ناقلی استافیلوکوک اورئوس تحت تاثیر قرار نمی گیرد.
کلید واژگان: پسوریازیس, استافیلوکوک اورئوس, ناقل, کلونیزاسیونBackground And AimThe aggravating role of Staphylococcus aureus superantigens is well known in atopic dermatitis but has not yet been proven in psoriasis. The role of Staphylococcus aureus is emphasized in the initiation, maintenance and complications of psoriasis. We investigated the frequency of nasal, axillary, and perineal carriage of Staphylococcus aureus (S. aureus) in patients with psoriasis and its possible influence on the severity of the disease.Materials And MethodsOne hundred patients with the clinical diagnosis of psoriasis participated in the study. Cultures of the bacterial flora were obtained from the right and left axilla and nasal nares and perineum, inoculated on standard bacterial medium (blood agar), and incubated at 37°C degrees for 48 h.Resultsone hundred patients with the clinical diagnosis of psoriasis (42% female and 58% male) comprised the study group. Mean age of the patients was 41.1±17.1 years. 42% of the patients carried S. aureus; of these, 32% were from the nose, 13% from axilla, and 11% from the perineum. Three patients were carrier in 3 sites. There was no significant difference in the severity of the disease between the carriers and non-carriers measured by the psoriasis area and severity index (PASI) Score.ConclusionIt seems that the severity of psoriasis is not influenced by staphylococcal carrier state. -
بیماری Hydroa Vacciniforme، یک فوتودرماتوز نادر و اکتسابی می باشد که معمولا در دوران کودکی شروع می شود و ویژگی آن، بروز وزیکول، دلمه و اسکار به دنبال مواجهه با نور آفتاب است. علت بیماری، نامشخص است؛ ولی به نظر می رسد مواجهه با نور خورشید به خصوص طول موج ماورای بنفش A (UVA) در پیدایش بیماری مؤثر باشد. اسکارهایی که سبب تغییر شکل صورت و دست ها می شوند و همچنین درگیری چشمی، از عوارض بیماری می باشند. یکی از عوارض نادر بیماری، تغییر شکل گوش (ear mutilation) است که در این گزارش معرفی می شود. واژگان کلیدی: فوتودرماتوز، تغییر شکل گوش، اسکار، Hydroa Vacciniforme.
کلید واژگان: فوتودرماتوز, تغییر شکل گوش, اسکار, Hydroa Vacciniforme -
مجله سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران، سال بیست و ششم شماره 1 (پیاپی 101، بهار 1387)، صص 102 -112خلاصه: اریتم مولتی فرم یک یافته پوستی ناشی از واکنش افزایش حساسیت به داروها و عفونت ها می باشد. این حالت به صورت بثورات جلدی چند شکلی شامل ماکول ها، پاپول ها و ضایعات مشخص هدف مانند (target) با توزیع قرینه به ویژه در نواحی التهابی اندام ها تظاهر می کند. معمولا درگیری مخاطی همراه اندک می باشد. مداوای مرسوم شامل درمان عفونت زمینه ای موجود یا قطع مصرف داروی احتمالی موثر می باشد. موارد خفیف بدون هیچ عارضه ای بهبود یافته و نیاز به درمان ندارد. موارد راجعه را می توان با مصرف مداوم آسیکلوویر پیشگیری نمود. بیمارانی که به آسیکلوویر پاسخ نمی دهند، ممکن است با تجویز والاسیکلوویر به علت فراهمی زیستی بهتر، تناوب مصرف آسانتر کنترل گردند. بیماران با اریتم مولتی فرم راجعه علیرغم درمان ضد ویروسی سرکوبگر باید برای درمان بهینه به متخصص پوست ارجاع گردند.
کلید واژگان: ضایعات جلدی اریتم مینور, اریتم ماژور, HSV -
ساب سیزیون در درمان اسکار آکنه
-
درمان پسوریازیس با Systemic PUVA و Bath PUVA در بیمارستان رازی تهران 82-1378زمینه و هدف
پسوریازیس یکی از شایع ترین بیماری های پوستی التهابی با زمینه ژنتیکی است. برای درمان این بیماری مزمن از روش های متفاوتی استفاده شده است. برای این بیماری، Systemic PUVA و Bath PUVA دو گزینه درمانی است. هدف از این مطالعه بررسی نتایج درمان پسوریازیس با Systemic PUVA و Bath PUVA در بیمارستان رازی تهران است.
روش اجرااین مطالعه به روش گذشته نگر Routine database study صورت گرفت و طی آن پرونده 390 بیمار مبتلا به پسوریازیس بررسی شد که از 1378 تا 1382 به بخش فتوتراپی بیمارستان رازی تهران مراجعه کرده بودند. 149 بیمار با Systemic PUVA و 238 بیمار با Bath PUVA درمان شده بودند.
یافته هاپسوریازیس مزمن به شکل پلا ک (Plaque type)، شایع ترین نوع بیماری بود و در هر دو گروه درمانی، بیماران مرد، بیش تر از زن بودند. در 20.1 درصد بیمارانی که با Systemic PUVA درمان شده بودند و 17.2 درصد آن هایی که با Bath PUVA درمان شده بودند، بهبودی کامل ضایعه ها گزارش شده بود. این بهبودی معهمولا بین جلسه های بیستم تا بیست و نهم درمان رخ داده بود. متوسط دوز کلی UVA برای بهبودی کامل، حدود 233.46 ژول بر سانتی متر مربع در درمان با Systemic PUVA و 108.79 ژول بر سانتی متر مربع در درمان با Bath PUVA بود. در 23.3 درصد بیماران درمان شده با Systemic PUVA که بهبودی کامل داشتند و در 17.07 درصد موارد بهبودی کامل به روش Bath PUVA عود بیماری گزارش شده بود. شایع ترین عارضه در هر دو گروه تحت درمان، اریتم بوده است.
نتیجه گیریSystemic PUVA و Bath PUVA، روش های موثری در درمان پسوریازیس هستند. دوز متوسط اشعه که سبب پاک شدن کامل ضایعه ها می شد به صورت معنی داری در گروهی که Systemic PUVA گرفته بودند، بیش تر بود و عود بیماری هم در این گروه بیش تر دیده شد.
کلید واژگان: پسوریازیس, Systemic PUVA, Bath PUVA, کم ضرری, اثربخشیTreatment of proriasis with systemic and bath PUVA in Razi Hospital, Tehran, 1999-2003Background and aimPsoriasis is one of the most common inflammatory skin disorders with a genetic background. Several treatment modalities have been used, including systemic and bath PUVA. The aim of this study was to evaluate the efficacy of systemic and bath PUVA in the treatment of psoriasis in Razi Hospital.
Materials and methodsThis retrospective database study was done in Razi Hospital and the records of 390 psoriatic patients referred to phototherapy unit in 1999-2003 were studied. One hundred and forty nine patients were treated with systemic and 238 patients with bath PUVA.
ResultsThe most common form of psoriasis was the plaque type and the majority of patients were male. Complete remission of disease was achieved in 20.1% of systemic PUVA and 17.2% of bath PUVA patients, usually after 20-29 sessions of phototherapy. The mean cumulative UVA dose for complete remission was 233.46 and 108.79 J/cm2 in systemic and bath PUVA groups, respectively. Relapse occurred in 33.3% and 17.07% of patients achieving complete remission in systemic and bath PUVA groups, respectively. Erythema was the most common side effect in both groups.
ConclusionBoth systemic and bath PUVA are efficacious in the treatment of psoriasis. The total UVA dose needed for complete clearance was higher in systemic PUVA and relapse occurred more frequently in this group.
Keywords: psoriasis, systemic PUVA, bath PUVA, safety, efficacy -
تظاهرهای پوستی بیماری های تیروئید را می توان به سه دسته تقسیم کرد:1- ضایعه های اختصاصی مانند کیست تیروگلوسال و متاستاز پوستی بدخیمی های تیروئید2- ضایعه های غیراختصاصی که ثانویه به اختلال در تعادل هورمون تیروئید ایجاد می شود.
3- تظاهرهای پوستی بیماری های سیستمیک یا پوستی دیگر که می توانند با بیماری های تیروئید همراهی داشته باشند.
در این مقاله مروری جامعه بر تمامی مقاله های مرتبط با تظاهرها و عوارض پوستی بیماری های تیروئید صورت خواهد گرفت.
کلید واژگان: تیروئید, تظاهرهای پوستی, عوارض پوستی -
مقایسه اثربخشی کرایوتراپی و تری کلرواستیک اسید در درمان لنتیگوی آفتابی دستزمینه و هدفلنتیگوی آفتابی یکی از حالت های شایع و خوش خیم افزایش ملانوسیت ها است که معمولا در افراد میان سال و مسن تظاهر می یابد و موجب نگرانی آن ها می شود. هدف ازاین مطالعه بررسی مقایسه ای اثربخشی و ایمنی کرایوتراپی و اسید تری کلرواستیک در درمان لنتیگی آفتابی پشت دست بود.
روش اجرا: در این کارآزمایی بالینی ضایعه های لنتیگوی پشت دست 33 بیمار به صورت تصادفی تحت درمان با کرایوتراپی یا محلول اسید تری کلرواستیک 33% قرار گرفت. قبل و بلافاصله بعد از درمان و هم چنین دو ماه بعد از درمان از ضایعه ها عکس برداری شد. میزان بهبودی و بروز عوارض جانبی با استفاده از آزمون مربع کای مورد مقایسه قرار گرفت.یافته ها25 بیمار مطالعه را به پایان رساندند که کرایوتراپی در مقایسه با اسید تری کلرواستیک پاسخ درمانی بارزتری داد (P=0.025). اما این درمان دردناک تر بود و بهبود ضایعه ها زمان طولانی تری لازم داشت. در دو روش درمانی میزان هیپرپیگمانتاسیون پس از درمان تقریبا یکسان بود. نتایج درمانی در بیماران با تیپ پوستی پایین تر به طور واضحی به تر بود.نتیجه گیریکرایوتراپی در مورد لنتیگوی آفتابی پشت دست در مقایسه با اسید تری کلرواستیک در افراد با تیپ پوستی پایین تر روش به تر درمان به نظر می رسد. عارضه اصلی درمان، به ویژه در افراد با تیپ پوستی بالا هیپرپیگمانتاسیون است. در مجموع، مهم ترین معیار برای درمان بیماران با کرایوتراپی با اسید تری کلرواستیک تیپ پوستی آنان است.
کلید واژگان: کرایوتراپی, لنتیگو, اسید تری کلرواستیک -
زمینه و هدفملانوم بدخیم پوستی، کشنده ترین تومور جلدی است که در صورت تشخیص زودرس قابل درمان می باشد. تشخیص این بیماری بر اساس بیو پسی (ترجیحا به صورت برداشت کامل) ضایعات مشکوک است. در گزارش آسیب شناسی ملانوم بدخیم ضروری است که تومور در زیر گروه بافت شناسی مناسب تقسیم بندی شده و ضخامت تومور، فاز رشد ان، سطح تهاجم درجه فعالیت میتوزی، وجود یا فقدان پسرفت، ارتشاح التهابی و ایجاد اولسراسیون ثبت گردد. این توصیف می تواند درجه پیشرفت بیماری را تعیین نموده و با توجه به آن می توان برآوردی از کارآیی سیستم بیمار یابی و تشخیص زود رس به دست آورد.روش بررسیاین مطالعه به روش توصیفی - مقطعی و گذشته نگر انجام شد. لام های پاتولوژی با تشخیص ملانوم بد خیم در طی سال های 79- 1377 که در بایگانی دپارتمان پاتولوژی موجود بود، از نظر معیارهای پاتولوژیک ذکر شده مورد ارزیابی قرارگرفتند و بر اساس ویژگی های پاتولوژیک میزان بقای 10 ساله بیماران سنجیده شد.یافته هادر مجموع 47 مورد بررسی شد که میانگین سنی 57.38 (انحراف معیار= 5.85) و با توزیع جنسی 51.1% مرد و 42.2% زن بودند. 42.6% نمونه ها در سطح کلارک I،2.1 % در سطح کلارک II،%6.4 در سطح کلارک III و 40.4% در سطح کلارک IV و 8.5% در سطح کلارک V بودند. در میان بیماران، 53.2% ضخامت برسلو کمتر یا مساوی 0.75 میلی متر، 8.5% بین 0.76 تا 1.69 میلی متر، 27.7% بین 1.7 تا 3.6 میلی متر و در 10.6% موارد بالای 3.61 میلی متر بود. میانگین ضخامت برسلو بر حسب جنس بیماران تفاوت معنی داری نشان نداد و بین ضخامت برسلو و سن بیماران تفاوت آماری معنی دار بود. میانگین بقای 10 ساله بیماران %75 بود که در زنان بیش از مردان بود. از دیگر نتایج این مطالعه پیدا کردن رابطه ای خطی بین سن بیمار و ضخامت برسلو بود که بر اساس رابطه زیر قابل محاسبه است:(سال) سن × 0.016+ 0.625- = (میلی متر) لگاریتم ضخامت برسلونتیجه گیریثبت کامل اطلاعات بالینی و آسیب شناسی بیماران مبتلا به ملانوم بدخیم بستر مناسبی را برای استقرار یک سامانه پایش بیماری فراهم می نماید.
کلید واژگان: ملانوم بدخیم, معیارهای پاتولوژیک, ضخامت برسلو, سطح کلارک -
زمینه و هدفکارسینوم سلول بازال شایع ترین سرطان در سفید پوستان است. از آن جایی که مهم ترین عامل ایجاد کننده این سرطان پوستی، اشعه فرابنفش موجود در نور آفتاب است و کشور ما در بیش تر مناطق دارای آب و هوای گرم و آفتابی است، میزان ابتلا به کارسینوم سلول بازال در کشورمان بالاست. در این مطالعه تغییر فراوانی این کارسینوم را در فاصله زمانی یک دهه مورد بررسی قرار دادیم.
روش اجرا: این تحقیق به روش مطالعه داده های موجود و با بررسی پرونده تمامی بیماران با تشخیص کارسینوم سلول بازال در بخش آسیب شناسی بیمارستان رازی تهران در سال 1368-69 و 1378-79 و مقایسه این دو دوره زمانی صورت گرفت.یافته هادر مجموع 1503 مورد کارسینوم سلول بازال مورد مطالعه قرار گرفت که 507 مورد به سال های 1368-69 و 996 مورد به سال های 1378-79 مربوط بود. فراوانی نسبی کارسینوم سلول پایه ای از 11.1 درصد کل نمونه ها در سال 1368-69 به 15.2 درصد کل نمونه ها در سال 1378-79 افزایش یافت اما این افزایش به جنس وابسته نبود. در طول این دوره زمانی در فراوانی کارسینوم سلول بازال در گروه سنی 20 تا 39 سال، کاهش معنی دار و در گروه سنی بالای 60 سال، افزایش معنی دار مشاهده شد. در بین انواع مختلف پاتولوژیک کارسینوم سلول بازال، نوع ندولار افزایش داشته که این افزایش در ناحیه صورت معنی دار بوده ولی به جنس وابسته نبوده است. در جنس مذکر، کاهش فراوانی در ناحیه صورت و افزایش فراوانی در ناحیه سر و گردن معنی دار بوده ولی در جنس مونث، مکان تومور تغییر معنی داری پیدا نکرده است.نتیجه گیریکارسینوم سلول پایه ای در این فاصله زمانی ده ساله افزایش قابل ملاحظه ای داشته است که به منظور آموزش اقدامات پیش گیرانه و تشخیص و درمان زودرس به توجه بیشتری نیازمند است.
کلید واژگان: کارسینوم سلول بازال, فراوانی, سرطان پوست -
تشخیص شما چیستبیمار مرد 70 ساله با شکایت از ضایعه پوستی قرمز رنگ که از چند ماه قبل در ناحیه پوست سر ایجاد شده، مراجعه کرده است. در معاینه پلاکی اریتماتو تا حدی ارتشاحی در ناحیه فرق سر مشاهده می شود که پوست ناحیه پیشانی را نیز درگیر کرده است. در برخی نواحی ضایعه مزبور پیگمانتاسیون بارزی مشاهده می شود. ضایعه جلدی توصیف شده از حدود 6 ماه قبل از مراجعه ابتدا به صورت ناحیه مشابه خون مردگی و کبودی ظاهر شده است و به تدریج ضخامت، وسعت و رنگ ضایعه افزایش یافته است و در برخی قسمت ها ضایعه های ندولار و تومورال، مشاهده می شود. بیمار خارش، درد و خون ریزی بینی یا مخاط دهان را ذکر نمی کند. علاوه بر این وی سابقه ای از هیچ گونه بیماری زمینه ای و پرتو درمانی را ابراز نمی دارد. معاینه عمومی طبیعی بود. بررسی های آزمایشگاهی معمول شامل شمارش سلول های خونی، عملکرد کبدی و کلیوی، آزمایش کامل ادراری و آزمایش های انعقادی طبیعی بود. در معاینه پوست سایر قسمت های بدن ضایعه مشابهی دیده نشد. معاینه مخاط ها و ناخن ها نیز طبیعی بود. از ضایعه ناحیه پوست سر بیوپسی به عمل آمد.
تشخیص شما چیست؟
-
زمینه و هدفآکنه ولگاریس بیماری مزمن واحد پیلوسباسه است که در گروه سنی جوان شیوع بیشتری دارد. در درمان آکنه روش های درمانی مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد که هر یک بخشی از مکانیسم ایجاد آکنه را تحت تاثیر قرار می دهد. یکی از شایع ترین درمان های مورد استفاده در آکنه آنتی بیوتیک خوراکی است. هدف از این مطالعه مقایسه تاثیر اریترومایسین و داکسی سیکلین خوراکی در بهبود ضایعه های آکنه در موارد آکنه متوسط تا شدید است.
روش اجرا: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی صورت گرفت. 68 بیمار مبتلا به آکنه به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول تحت درمان با اریترومایسین 1 گرم در روز و گروه دوم تحت درمان با داکسی سیکلین 100 میلی گرم در روز به مدت 4 ماه قرار گرفتند. سیر بهبود ضایعه ها بر اساس تعداد ضایعه های بیماران در هر ماه بررسی شد و عوارض جانبی درمان نیز مورد توجه قرار گرفت.یافته هااختلاف میزان بهبودی ضایعه های صورت و تنه در دو گروه دریافت کننده اریترومایسین و داکسی سیکلین معنی دار نبود. اختلاف میزان بهبودی ضایعه ها در ناحیه صورت و تنه دریافت کنندگان اریترومایسین فاقد معنی بود، در حالی که تاثیر داکسی سایکلین در ضایعه های صورت به طور معنی داری بیش تر از ضایعه های تنه بود (P<0.05).نتیجه گیریاریترومایسین و داکسی سیکلین از نظر تاثیر در بهبود آکنه متوسط تا شدید تفاوت معنی داری با یکدیگر ندارند و بسته به شرایط بیمار هر یک از این داروها می تواند به عنوان انتخاب درمانی در نظر گرفته شود.
کلید واژگان: آکنه, اریترومایسین, داکسی سیکلین -
تشخیص شما چیست؟بیمار خانم 50 ساله ای که به علت ضایعه های پوستی از 2 سال قبل به درمانگاه بیمارستان مراجعه کرده است. ضایعه های پوستی بیمار در هنگام مراجعه به صورت پاپول های خارش دار متعدد با پلاک های آنولر با پوسته های ظریف و سطح مرطوب همراه بود. این ضایعه ها در اکثر قسمت های بدن به خصوص قسمت های تحتانی تنه)تصویر شماره (1 و اندام ها)تصویر شماره (2 و حتی در نواحی بین انگشتان دیده می شد. در سر و گردن ضایعه ای پوستی وجود نداشت. در مراجعه های بعدی بیمار دیده شد که ضایعه ها ابتدا به صورت پاپول ظاهر می شوند، به تدریج در محیط گسترش می یابند و به پلاک های آنولر تبدیل می شوند. بعضی از این ضایعه ها خود به خود محو می شوند و هیپرپیگمانتاسیون به جا می گذارند. بیمار در طی 2 سال قبل از مراجعه مدتی با تشخیص پسوریازیس با کورتیکواستروییدهای موضعی تحت درمان قرار گرفته بود. با درمان ضایعه ها بهبود نسبی پیدا کردند ولی عود مجدد داشتند. بیمار سابقه آسم آلرژیک را از 4 سال قبل ذکر می کرد که به طور متناوب با استرویید سیستمیک و استنشاقی تحت درمان قرار داشته است. در طی 2 سال اخیر نیز بیمار مکررا کورتیکواسترویید سیستمیک و استنشاقی دریافت کرده بودند.
-
تشخیص شما چیست؟بیمار زن 40 ساله ای است که به ضایعه های پاپولار و ندولار متعدد به رنگ پوست و شفاف در ناحیه صورت به ویژه در نواحی چین نازولابیال، ریشه بینی، پلک فوقانی و پیشانی مراجعه کرده است. در برخی نواحی صورت ضایعه ها به رنگ قرمز زرد یا کبود رنگ نیز مشاهده می شود. ضایعه ها از حدود 20 سال قبل به وجود آمده و در طی این مدت بر تعداد آنها افزوده شده است. این ضایعه ها ابتدا در ناحیه ریشه بینی و چین نازولابیال ایجاد شده و پس از آن سایر نواحی صورت از جمله پلک ها و ناحیه پیشانی را نیز درگیر کرده است. بیمار هیچ گونه علامتی را از جمله خارش ذکر نمی کند. در ضمن در مواجهه با عوامل محرک مانند نور آفتاب، علایم روی نمی دهد. سایر نواحی پوست، فاقد ضایعه های مشابه است. در معاینه مخاط ها، مو و ناخن ها نیز نکته غیرطبیعی مشاهده نشد. سابقه ضایعه های مشابه در سایر اعضای خانواده وجود نداشته است. بیمار از نظر سلامت عمومی مشکلی ندارد و داروی خاصی نیز مصرف نمی کند. در معاینه پاپول ها و ندول های متعدد شفاف به رنگ پوست در برخی نواحی اریتماتو با قطر 1 تا 5 میلی متر مشاهده می شود که روی برخی از آنها میلیا وجود دارد. ضایعه های مزبور به تعداد بیشتر در ناحیه ریشه بینی، چین نازولابیال، پلک فوقانی، پیشانی و به تعداد کمتر در سایر نواحی صورت مشاهده می شود (تصویر شماره 1). از ضایعه های به رنگ پوست و اریتماتوی بیمار دو نمونه جداگانه بیوپسی به عمل آمد.
تشخیص شما چیست؟
-
Lipoid proteinosis, a rare autosomal recessive disorder, presents in early childhood with hoarseness, skin infiltration and thickening, beaded papules on eyelid margins, and facial acneiform or pock- like scars.
Keywords: Lipoid proteinosis, familial, Urbach-Wiethe disease -
Pulsed dye laser (PDL) is an effective treatment for port- wine stain and can cause some short- term and long- term side- effects. Pyogenic granoluma is one of its late- onset adverse effects. Herein, we present two cases of pyogenic granoluma following treatment of port- wine stain with PDL.
Keywords: Laser, Vascular lesions, Port-Wine stain -
تشخیص شما چیست؟بیمار خانمی 43 ساله اهل و ساکن شهر اردبیل است که به علت ضایعه های پوستی در نواحی پشت دست، زانوها، قوزک خارجی پا و آرنج ها مراجعه کرده است. این ضایعه ها از حدود 2 سال قبل، ابتدا به صورت پاپول و پلاک های بنفش رنگ در سطح پشتی دست روی مفاصل متاکارپوفلانژیال ایجاد شد و به تدریج روی آرنج ها، زانوها، قوزک خارجی پا و سطح پشتی پا نیز به وجود آمد (تصاویر شماره 1 و 2). این ضایعه ها توزیعی نسبتا قرینه دارند و به صورت پاپول ها و پلاک هایی بنفش رنگ با قوام سفت و حجم دار با حاشیه نامنظم با قطر متوسط 20-5 میلی متر هستند.
بیمار اظهار می دارد که این ضایعه ها در ابتدا نرم تر بودند و به تدریج قوام آن ها سخت تر شده است. بیمار هیچ گونه علامتی از جمله درد، خارش، درد مفصلی و همچنین تب را همراه با ضایعه های مزبور ذکر نمی کند. همچنین وی سابقه هیچ گونه بیماری زمینه ای یا مصرف دارو را اظهار نمی دارد. در آزمایش های به عمل آمده از بیمار، افزایش میزان سدیمانتاسیون اریتروسیتی مشاهده شد. سایر آزمایش ها از جمله آزمون های عملکرد کبدی و کلیه، کرایو گلوبولین، فاکتور روماتوئید، آنتی بادی ضد هسته ای، آنتی بادی ضد DNA دو رشته ای، VDRL و سطوح کمپلمان همگی در محدوده طبیعی گزارش شد.
-
مقایسه خصوصیات دموگرافیک در کودکان و بالغین مبتلا به ویتیلیگومجله دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، سال شصت و سوم شماره 11 (پیاپی 59، بهمن 1384)، صص 914 -920مقدمهویتلیگو یک اختلال دپیگمانتاسیون اکتسابی پوست است که در نتیجه تخریب ملانوسیت ها رخ می دهد. شیوع بیماری حدود %1 می باشد. سن ابتلا غالبا بین 20 تا 30 سالگی بوده و %25 کودکان زیر 10 سال گرفتار می شوند. هدف از این مطالعه ارزیابی تاریخچه خانوادگی، بیماری های مرتبط با این بیماری، تظاهرات بالینی و مقایسه پارامترهای کلینیکی بین بچه ها و بزرگسالان مبتلا به ویتیلیگو است.مواد و روش هادر این مطالعه 170 بیمار مبتلا به ویتیلیگو مورد بررسی قرار گرفتند. 96 بیمار با سن شروع 12 سال یا کمتر و 74 بیمار با سن شروع بیش از 12 سال بررسی شدند. تعیین نوع ویتیلیگو و وسعت درگیری براساس معاینه بالینی تعیین شد. ارزیابی آزمایشگاهی لازم بیماری تیرویید و دیابت نیز صورت گرفت. وجود سابقه فامیلی ویتیلیگو و دیابت، بیماری تیرویید و آلوپسی نیز ارزیابی گردید.یافته هاتوزیع جنسی ویتیلیگو در گروه سنی کودکان (%75 دخترها و %25 پسرها) و گروه سنی بزرگسالان (%78.4 مونث و %21.6 مذکر) اختلاف آماری معنی داری نداشت. سابقه خانوادگی آن بیماری بصورت معناداری در کودکان (%35.4) بیش از بزرگسالان (%21.6) بود (p=0.05) وجود بیماری تیروییدی (%25 در کودکان و %5.4 در بالغین) دیابت (%4.2 در کودکان و عدم وجود آن در بالغین) بیماری آلوپسی آره آتا (%10.4 در بچه ها و %2.7 بالغین) مشاهده شد که از نظر آماری از لحاظ وجود بیماری تیروییدی بین دو گروه اختلاف معنی دار وجود داشت. نوع ویتیلیگو ولگاریس بیشترین شیوع را در هر دو گروه داشت. نوع فوکال و آکروفاسیال هر دو با شیوع برابر در هر یک از گروه ها قرار دارند و نوع سگمنتال %2.1 در بچه ها و در بزرگسالان هیچ موردی مشاهده نشد. فنومن کوبنر در %47.9 بچه ها و %32.4 بالغین وجود داشت که از این لحاظ اختلاف معناداری بین دو گروه مورد نظر وجود داشت. سفیدی مو در بزرگسالان (%78.4) بطور معناداری شایع تر از کودکان (%62.5) است. میانگین وسعت درگیری در کودکان %22.9 و در بزرگسالان %25.14 بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار نیست.
نتیجه گیری و توصیه ها: سابقه خانوادگی ویتیلیگو، وجود بیماری تیرویید و فنومن کوبنر در بچه ها و سفیدی مو در اثر ضایعات ویتیلیگو در بالغین شیوع بیشتری دارد و با توجه به همراهی اثبات شده بیماری تیروییدی و ویتیلیگو در کودکان لازم است کودکان مبتلا به ویتیلیگو از نظر بیماری تیروییدی مورد بررسی قرار گرفته و آنتی بادی های مربوطه درخواست شود.
کلید واژگان: ویتیلیگو, سن تیروئید, فنومن کوبنر -
ملانوز منتشر مادرزادی یکی از الگوهای بالینی بسیار نادر ملانوز گسترده ارثی است که تاکنون موارد محدودی از آن در سراسر دنیا گزارش شده است. بیمار مردی 54 ساله بود که به دلیل وجود پلاک های اریتماتو و آنولر که از 8 ماه قبل در ناحیه صورت و گردن ایجاد شده بودند به درمانگاه پوست مراجعه کرده بود. در ارزیابی دقیق، پیگمانتاسیون تیره- قهوه ای منتشر پوستی وی باعث جلب توجه شد. هیپرپیگمانتاسیون منتشر از بدو تولد شروع شده بود که با افزایش سن تا اندازه ای به شدت و میزان آن افزوده شد. مادر و خواهر بیمار نیز دچار هیپرپیگمانتاسیون مشابهی بوده اند. دو پسر بیمار، هیپرپیگمانتاسیون منتشر پوستی مشابه پدر را داشتند ولی فرزند دختر دارای پوستی طبیعی بود. ارزیابی آزمایشگاهی همه ی علل هیپرپیگمانتاسیون در محدوده طبیعی گزارش شد. ارزیابی های داخلی، غدد و خون نیز در زمینه همه ی علل ثانویه پیگمانتاسیون طبیعی بود.
در بررسی پاتولوژیک از پلاک اریتماتوی صورت، تشخیص دیسکوئید لوپوس اریتماتوز تایید شد و بررسی میکروسکوپی از پوست تیره ناحیه تنه ملانوز منتشر مادرزادی را مطرح کرد.
کلید واژگان: هیپرپیگمانتاسیون منتشر, ملانوز منتشر مادرزادی, دیسکوئید لوپوس اریتماتو -
Patients with keratotic lesions distributed in a unilateral, linear, zosteriform or localized pattern and revealing histopathologic features of dyskeratotic acantholysis have been reported previously. There is some controversy in the appropriate nosologic classification of this entity. Some authors consider it as a localized form of Darier’s disease while others place it as a variant of epidermal nevus. We report a 19-year-old girl who presented with 14 years history of an asymptomatic, hyperkeratotic area of skin-colored papules in a dermatomal distribution on the dorsum of her left hand and forearm. Pathological evaluation showed acantholysis and dyskeratosis. The controversy regarding the correct classification of such a patient is discussed.
Keywords: Darier's disease, epidermal nevus, Dyskeratotic acantholysis
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.