به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب رضا کفاش نیری

  • حسین شاهرخ، فرشاد گوران *، رضا کفاش نیری، سیدعلی مومنی، عبدالرضا ممتازان
    زمینه و هدف
    هدف از مطالعه حاضر بررسی نتایج درمانی و بقاء بیماران مبتلا به کارسینوم سلول کلیوی (Renal Cell Carcinoma - RCC) تحت درمان با خارج سازی تومور بدون کنترل شریانی می باشد.
    روش کار
    در این مطالعه بررسی موارد، کلیه بیماران مبتلا به RCC-T1 که در سال های 1383 تا 1393 در بیمارستان هاشمی نژاد تهران تحت جراحی خارج سازی تومور بدون کنترل شریانی قرار گرفته اند و معیارهای ورود به مطالعه را داشتند وارد مطالعه گردیدند. معیارهای خروج شامل وجود RCC مولتی فوکال، وجود توده سین کرونوس در بیماران، اثبات وجود لنف نود مثبت قبل یا حین جراحی و رادیکال نفرکتومی قبلی به علت RCC بوده است. از 134 بیمار تحت پارشیل نفرکتومی تومور T1 (T1a، T1b) مورد بررسی قرار گرفته، 9 بیمار فالواپ را تکمیل نکرده و 10 بیمار با تشخیص پاتولوژیک انکوسیتوم و انژیومیولیپوم از مطالعه خارج شدند. در نهایت 115 بیمار با تشخیص بر مبنای پاتولوژی RCC کلیه تحت خارج سازی تومور بدون کنترل شریانی مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    در این مطالعه، 115 بیمار با تشخیص قطعی RCC بر اساس پاتولوژی بررسی شدند که 70 مورد (%9/60) مذکر و 45 نفر (%1/39) مونث بودند. سن بیماران از 20 تا 75 سال متغیر بوده و میانگین آن 28/51 سال بوده است. میزان بقا کلی در مطالعه حاضر سه ساله 97% و پنج ساله 89% بوده است. همچنین میزان بقا اختصاصی سرطان در مطالعه حاضر سه ساله 100% و پنج ساله 95% بوده است. بیمارانی که عود داشته اند 2 مورد مونث و 2 مورد مذکر بوده اند. که عود بیماری با جنسیت ارتباط معنی داری نداشته است (511/0=p). همچنین بیماران عود کرده 2 مورد کلیه چپ و 2 مورد کلیه راست بوده اند و تفاوت اماری معنی داری مشاهده نشد (643/0=p). هر 4 بیمار عود کرده پاتولوژی T1b داشته اند که تفاوت معنی داری مشاهده شد (026/0=p). همچنین بیماران عود کرده گرید 2 به بالا داشته اند و در بیماران با گرید 1 عود بیماری مشاهده نشد (001/0>p). تفاوت معنی داری میان سرعت فیلتراسیون گلومرولی (Glomerular Filtration Rate-GFR) قبل و 3 ماه بعد از عمل مشاهده نشد (802/0=p). حاشیه ها و بیوپسی از بستر تومور در همه موارد منفی بود.
    نتیجه گیری
    انجام Non clamping SE در بیماران با توده T1 کلیه نتایج انکولوژیک مشابه با پارشیل نفرکتومی دارد. در این مطالعه عود در موارد T1b بالاتر بود که به نظر می رسد در تعیین روش درمانی در تومورهای T1 b باید از معیارهای جامع تری و پیگیری دقیق استفاده کرد. Non clamping SE با حفظ عملکرد کلیه گزینه مناسبی در درمان تومورهای T1 می باشد و منجر به عوارض بیشتری به دنبال جراحی نشده و می تواند به صورت گسترده تری به کار گرفته شود.
    کلید واژگان: کارسینوم سلول کلیوی, خارج سازی تومور بدون کنترل شریانی, بقا}
    Hossein Shahrokh, Farshad Guran *, Reza Kaffash Nayeri, Seyedali Momeni, Abdolreza Momtazan
    Background
    The aim of this study was to evaluate the outcome and survival in patients with RCC treated with non-hilar clamping simple enucleation.
    Methods
    In this case series study, all patients in Hashemi Nejad Hospital in Tehran undergone non-hilar clamping simple enucleation surgery in the years 1383 to 1393 by RCC T1 enrolled the study. Exclusion criteria included the presence of multi-focal RCC, synchronous mass in patients, the existence of positive lymph nodes before or during surgery and radical nephrectomy due to past RCC. 134 patients undergoing partial nephrectomy in tumors T1 (T1a, T1b) studied, 9 patients has not completed the follow up and 10 patients had oncocytoma and angiomyolipoma excluded the study. 115 patients with RCC pathology who undergone non-hilar clamping Simple Enucleation were examined.
    Results
    In this case series study, 115 patients with pathologically confirmed RCC were evaluated on the basis that 70patients were male and 45 were female. Patients have ranged in age from 20 to 75 years old and 51.28 year. Average figure of 97% progression free survival at three-year and five-year study was 89%. Also three-year study of cancer specific survival at five years was 100% and 95% respectively. Patients who have relapsed 2 female and 2 were male. The recurrence was not significantly associated with gender (p= 0.511). Also 2 patients had recurrence of the left kidney and 2 were all right and there was no statistically significant difference (p= 0.643). Every 4 patients recurrent disease have T1b the difference was significant (p= 0.026). Also patients had recurrence of grade 2 to grade 1 patients have high grade recurrence was observed (p
    Conclusion
    Non-clamping SE in patients with T1 renal masses is similar to partial nephrectomy is onchologic results. In this study, recurrence was higher in patients with T1b tumors that appear in determining treatment and close follow-up T1 b should be more comprehensive criteria. Non clamping SE preserving kidney function is a good choice in the treatment of T1 tumors. Non clamping SE more complications following surgery and that could be more widely used.
    Keywords: Renal Cell Carcinoma, Non-hilar clamping simple enucleation, Survival}
  • محسن آیتی، محمدرضا نوروزی، حسن جمشیدیان، الناز آیتی، رضا کفاش نیری، محمدرضا لاشئ
    زمینه و هدف
    تنگی آناستوموز وزیکویورترال (VUAS- Vesicourethral Anastomotic Stricture) یک عارضه نسبتا شایع و دردسر ساز بعد از جراحی رادیکال رتروپوبیک پروستاتکتومی (RRP- Radical Retropubic Prostatectomy) می باشد. در این مطالعه تجارب به دست آمده در زمینه درمان VUASبه خصوص با رزکسیون ناحیه تنگی از طریق مجرا (TransUrethral Resection of Scar- TUR) بیان شده است.
    روش کار
    در یک مطالعه چند مرکزی به صورت گذشته نگر پرونده های بیمارانی که بین سال های 1386 تا 1390، به علت سرطان پروستات تحت جراحی (RRP) توسط دو اروانکولوژیست قرار گرفته بودند، بررسی شدند. بیماران با سابقه VUAS وارد مطالعه شدند. تشخیص اولیه VUAS براساس علائم ادراری و تشخیص قطعی بر اساس سیستویورتروسکوپی داده شد. پاسخ به درمان بر اساس بهبود علائم انسدادی ادراری تعریف شد. درمان VUAS با شیوه های گشاد کردن مجرا (Urethral Dilatation- UD)، برش ناحیه تنگی از طریق مجرا (TransUrethral Incision of scar-TUI)، رزکسیون ناحیه تنگی (TUR) و جراحی باز صورت گرفت. نتایج به صورت تعداد و درصد برای متغیرهای کیفی و میانگین برای متغیرهای کمی نشان داده شد. اطلاعات با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 18 استخراج گردید.
    یافته ها
    از 683 بیماری که تحت رادیکال رتروپوبیک پروستاتکتومی قرار گرفته بودند VUAS در 58 بیمار (9/8 %) ایجاد شد. متوسط زمان بین خارج کردن سوند فولی و تشخیص تنگی 9/3 ماه بود. متوسط زمان پیگیری بیماران 8/36 ماه بود. بیست و پنج بیمار (1/43 %) با گشاد کردن مجرا (UD) نیاز به درمان دیگری نداشتند. 18 بیمار (03/31%) به دنبال برش ناحیه تنگی(TUI) بهبود یافتند. TUR در 14 بیمار (13/24%) که به UD و TUI پاسخ نداده بودند، پاسخ درمانی مطلوبی ایجاد نمود. یک بیمار با سابقه درمان های متعدد اندوسکوپیک ناموفق قبلی تحت جراحی باز قرار گرفت. بیمار به دنبال جراحی باز دچار بی اختیاری شد. به دنبال درمان آندوسکوپیک هیچ موردی از بی اختیاری ایجاد نشد.
    نتیجه گیری
    VUAS علی رغم تاثیر بر کیفیت زندگی بیماران دراکثر موارد با درمانهای آندوسکوپیک بهبود می یابد. رزکسیون تنگی (TUR) به صورت مطمئن و بدون افزایش خطر بی اختیاری ادرار قابل انجام است.
    کلید واژگان: سرطان پروستات, تنگی آناستوموز, عوارض, رزکسیون تنگی}
    Mohsen Ayati, Mohammadreza Nowroozi, Hassan Jamshidian, Elnaz Ayati, Reza Kaffash Nayeri, Mohammad Reza Lashay
    Background
    Vesicourethral anastomotic stricture (VUAS) is a relatively common complication after Radical Retropubic Prostatectomy (RRP). We reported our experience in treatment of VUAS especially with transurethral resection of fibrosis.
    Methods
    In a multicentric retrospective cross-sectional study conducted between March 2006 and August 2011، 683 (RRPs) performed by two uro-oncologists، were studied. Patients with VUAS were included in the study based on subjective urinary symptoms and direct cystourethroscopy. VUAS was managed by Urethral Dilatation (UD)، Transurethral Incision of Stricture (TUI)، Transurethral Resection of scar (TUR) and open reconstruction. Type of treatment and its outcome were recorded and analyzed. Data analysis was performed by SPSS version 18.
    Results
    Of the 683 (RRPs)، VUAS Occurred in 58 (8. 9%) patients. Mean time interval between Foley catheter removal and diagnosis of VUAS was 3. 9 months، and mean time of follow up was 36. 8 months. Twenty-five patients (43. 1 %) with urethral dilatation did not require further treatment. Eighteen patients (31. 03%) improved with use of transurethral incision of stricture with or without urethral dilatation. TUR of fibrosis had a good response in 14 (24. 13%) who had not responded to UD or TUI. One patient، who did not responded to multiple previous procedures، underwent open reconstruction. The patient was became incontinent after surgery. Following endoscopic treatment، incontinence was not observed in any patients.
    Conclusions
    Although VUAS is a bothersome complication after RRP it responds to usual endoscopic treatments. In our experience TUR of fibrosis can be performed safely without increased risk of incontinence.
    Keywords: Prostate cancer, Anastomotic stricture, Complications, TUR}
  • محمد جواد سلیمانی، محمدعلی زرگر شوشتری، حسین شاهرخ، حسین حبیب اخیاری، رضا کفاش نیری، سید محمد فرشته نژاد، مژگان عسگری
    زمینه و هدف
    تشخیص زودهنگام کاهش میزان فیلتراسیون گلومرولی در روزهای نخست پس از پیوند کلیه، از اهمیت بالایی برخورداراست. پیش از این از کراتینین سرم به عنوان یکی از مارکرها برای این منظور استفاده می شده است ولی اخیرا برخی از مطالعات، سیستاتین C سرمی را نیز پیشنهاد کرده اند. ازاین رو، در این مطالعه، به طور آینده نگر ارزش تشخیصی سیستاتین C سرمی، در مقایسه با کراتینین در ارزیابی عملکرد کلیه پیوندی در بیماران گیرنده کلیه طی روزهای ابتدایی پس از عمل جراحی پیوند کلیه مورد بررسی قرار گرفت.
    روش بررسی
    در این مطالعه آینده نگر، در فاصله زمانی بین مهرماه 1385 تا شهریور 1386، در 78 بیمار گیرنده کلیه در روزهای سوم، هفتم و چهاردهم پس از عمل جراحی پیوند کلیه، میزان سیستاتین C و کراتینین سرمی اندازه گیری شد. میزان تصفیه گلومرولی GFR) =Glomerular Filtration Rate) با جمع آوری ادرار 24 ساعته و محاسبه پاک شدگی خون از کراتینین (Creatinine Clearance) به عنوان استاندارد طلایی کارکرد کلیوی تعیین شد (در نقطه بحرانی80 سی سی بر دقیقه بر 73/1 متر مربع). متغیرهای جنس، سن، شاخص توده بدنی، بیماری زمینه ای مستعد کننده نارسایی کلیوی و مدت زمان دیالیز قبل از عمل، توسط پرسشنامه ثبت شدند. نتایج با استفاده از همبستگی آماری Spearman و (ROC) Reciever operating curve تحلیل شدند.
    یافته ها
    از مجموع 78 بیمار گیرنده کلیه، 51 بیمار (4/65%) مرد و 27 بیمار (6/34%) زن بودند. میانگین سن بیماران 36/13± 56/34 سال بود. میانگین شاخص توده بدنی 46/3± 36/22 کیلوگرم بر متر مربع بود. بین سطح سرمی سیستاتین C و کراتینین در روزهای سوم، هفتم و چهاردهم پس از عمل جراحی پیوند کلیه، ارتباط معناداری وجود داشت (001/0>p). منحنی های ROC نشان دادند که سیستاتین C سرمی نسبت به کراتینین نشانگر سرمی برتری در روز هفتم پس از عمل جراحی در تشخیص کاهش عملکرد کلیوی (GFR< 80) می باشد (694/0= AUC و 023/0 = P) و در نقطه بحرانی 2246 نانوگرم بر سی سی، حساسیت و ویژگی بترتیب 7/67% و 9/77% دارد. متغیرهای جنس، سن و شاخص توده بدنی بر میزان سیستاتین C سرمی تاثیری نداشتند(05/0
    نتیجه گیری
    سیستاتین C سرمی تست تشخیصی حساس تر و دقیق تری نسبت به کراتینین در ارزیابی کاهش عملکرد کلیه پیوندی در بیماران گیرنده کلیه در هفته اول پس از عمل جراحی پیوند کلیه می باشد.
    کلید واژگان: سیستاتین c, کراتینین, کلیه پیوندی}
    M. J. Soleimani, M. A. Zargar Shoushtari, H. Shahrokh, H. Habib Akhyari, R. Kaffash Nayyeri, S. M. Fereshtehnejad, M. Asgari
    Background and Aim
    Early detection of decreasing glomerular filtration rate (GFR) is critical to prevent graft rejection in post-transplantation period. Serum creatinine has several drawbacks as a marker of GFR, so serum cystatin C has been proposed as an alternative GFR marker. Thus, we prospectively evaluated the diagnostic value of cystatin C measurements compared with serum creatinine in the early postoperative phase. Patients and
    Method
    In 78 renal recipients, serum creatinine and cystatin C were measured on the 3rd, 7th and 14th days of post-transplantation period. GFR was established by creatinine clearance with the cut-off point of 80 ml/min/1. 73 m2. The correlation between serum creatinine and cystatin C with GFR was determined. Sensitivity and specificity of these markers were analyzed by ROC procedures.
    Results
    There were 78 renal recipients (51 males and 27 females) with the mean age of 34. 56± 13. 36 years and mean body mass index (BMI) of 22. 36± 3. 46 kg/m2. Serum cystatin C was not influenced by gender, age and BMI. There was a significant correlation between serum creatinine and cystatin C levels with GFR on the 3rd, 7th, and 14th days (P< 0. 001). Analysis with ROC procedures showed a decrease in GFR (GFR< 80 ml/min/ 1. 73 m2) on the 7th day (P= 0. 023, AUC= 0. 694). Sensitivity and specificity of serum cystatin C were 67. 7% and 77. 9% respectively with the cut-off point of 2264 ng/ml.
    Conclusion
    Cystatin C has good sensitivity to estimate the renal function in the early post-transplantation period, but its value as a marker of GFR is decreased at the end of the first week.
    Keywords: Cystatin C, Creatinine, Transplanted Kidney}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال