به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

رویا غلامی

  • واحد قیاسی*، رویا غلامی

    امروزه یکی از معضلات موجود در صنعت ساخت و ساز سنگین بودن جرم ابنیه زیر ساخت های حمل و نقل به دلیل استفاده از مصالح سنتی و قدیمی رایج می باشد که موجب بالا رفتن بار مرده ابنیه می شود که علاوه بر اینکه موجب بالا رفتن هزینه ابنیه حمل و نقل می شود و مقاومت آن را در مقابل زلزله کم می کند .لذا در این پژوهش به معرفی روش های نوین صنعت ساخت و ساز که موجب سبک سازی جرم ابنیه حمل و نقل می گردد پرداخته شده است . این فناروی ها که امروه جزء فناوری های نوین در صنعت ساخت و ساز محسوب می شود که در راستای بهینه سازی روش های اجرا، کاهش وزن ابنیه حمل و نقل و صرفه جویی در هزینه، زمان و انرژی زیان های ناشی از حوادث طبیعی مانند زلزله صورت می پذیرد. این روش ها تحت عناوین تکنیک های اجرایی به روش های مختلف تحت عناوین تیلت آپ (tilt-up)، استات وود (stud wood) و استات متال (stud metal) مورد بررسی قرار گرفته و توضیحات لازم در هر بخش ارایه گردیده است و در انتها بررسی معایب و مزایای مربوط به هر روش توضیح داده شده است.

    کلید واژگان: بهینه سازی, روش اجرا, بار مرده ابنیه حمل و نقل, سبک سازی, مصالح ساختمانی
    Vahed Ghiasi *, Roya Gholami

    One of the problems in the construction industry is the heavy weight of in the transportation infrastructure due to the use of traditional materials, which raises the dead load of the building which in addition increases the cost of the building and increases its resistance to In front of the earthquake, In this study, it was introduced new methods of transportation infrastructure construction industry which make lightening of mass of building. These technologies, nowadays considered as one of the new technologies in the construction industry, aim at optimizing the implementation methods, reducing the weight of the building and saving The cost, time and energy of the damage caused by natural disasters such as earthquakes. . These methods have been studied under the heading of implementing techniques in different ways under the titles of tilt-up, stud wood and stud metal, and the necessary explanations are given in each section and finally A review of the disadvantages and benefits of each method is described.

    Keywords: Dead Load of Construction, New Methods of transportation infrastructure Industry, Optimization of Implementation Method
  • مجید مومنی مقدم*، رویا غلامی
    اهداف

    سنتز کلاژن می تواند به ترمیم زخم به خصوص زخمهایی با وسعت زیاد کمک کند. راه های درمانی که بتواند سنتز کلاژن را در فیبروبلاستها تحریک کند می تواند ترمیم را تسریع کند بنابراین می تواند از ارزش کلینیکی برخوردار باشد. سلولهای بنیادی از خودمواد ومولکولهایی ترشح می کنند که می تواند در دیگر سلولها تاثیرات مختلفی را به همراه داشته باشد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه سلولهای بیادی انسان کشت داده شدند و مایع رویی آنها به عنوان محیط حاوی سیگنال جمع اوری شد، این مایع پساز تعیین غلظت در اختیار فیبروبلاستهای موش قرار گرفتند و میزان زنده مانی سلولها بررسی شد، در بخش مولکولی با طراحی پرایمرهای اختصاصی برای سه ژن کلاژن توسط روش ریل تایم بیان این ژنها بررسی شد.

    یافته ها

    نتایج بیانگر اثرمطلوب رشد با استفاده از مقدار 20 میکروگرم بر میلی لیتر سلولهای بنیادی در محیط کشت سلولهای فیبروبلاستی بود. همچنین در بخش مولکولی مشخص گردیداین غلظت می تواندافزایش بیان هر سه ژن کلاژن انتخاب شده را به همراه داشته باشد.

    بحث و نتیجه گیری

    نتایج این پژوهش کاملا اهداف اولیه را تایید نمود و نشانگر قدرت بالای مایع رویی سلول های بنیادی مزانشیمی در القا سنتزکلاژن دارد و بنابراین می تواند کاندید بسیار مناسبی در مطالعات کلینیکی باشد.

    کلید واژگان: سلول بنیادی مزانشیمی, فیبروبلاست, کلاژن
    Madjid Momeni Moghaddam *, Roya Gholami
    Aims

    Collagen synthesis can help to heal wounds, especially Large wounds. Any treatments that can stimulate collagen synthesis in fibroblasts can accelerate wound repair, so it has clinical value. Stem cells secrete some macromolecules and signals that can have different effects in other cells.

    Materials and Methods

    In this study, human mesenchymal stem cells were cultured and their medium supernatant was harvested as a medium containing the signal. After determining concentration, they were exposed to mouse fibroblasts. The cell viability was examined and then in the molecular section, by designing specific primers, three The collagen gene was evaluated by Real-Time PCR.

    Results

    The results indicated a growth-promoting effect using the amount of 20 μg /ml of stem cells conditioned media in the culture medium of fibroblast cells. It was also found in the molecular section, that this concentration could increase the expression of all three selected collagen genes.Discussion and

    conclusion

    The results of this study fully confirmed the initial goals, indicating the high power of mesenchymal stem cells in the induction of collagen synthesis, and thus could be a very good candidate for clinical studies.

    Keywords: mesenchymal stem cells, fibroblast, collagen
  • اعظم رحمانی، عفت سادات مرقاتی خویی*، لیدا مقدم بنائم، رویا غلامی، اکرم ترابی
    زمینه و هدف
    رفتارهای جنسی مخاطره آمیز، تهدید بزرگی برای سلامت جسمی و اجتماعی جوانان محسوب می شود. خانواده دارای نقش موثری در مشارکت دختران جوان به رفتار های جنسی مخاطره آمیز است. مطالعه حاضر با هدف تبیین نقش خانواده در رفتارهای مخاطره آمیز جنسی دختران جوان طراحی شد.
    روش بررسی
    مطالعه حاضر، کیفی از نوع تحلیل محتوای قراردادی بود که با مشارکت 65 دختر جوان 35 -18 سال در خوابگاه های وابسته و غیر وابسته به دانشگاه تربیت مدرس انجام گردید. داده ها از طریق جلسه های گروهی متمرکز (7 جلسه) و مصاحبه های فردی عمیق (10 مصاحبه) در سال 1391 به روش گلوله برفی جمع آوری شد. جلسه های متمرکز در خوابگاه دانشجویان و محل مصاحبه های فردی طبق خواسته مشارکت کنندگان تعیین می شد. رویکرد - Granheimجهت تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. برای افزایش اعتبار نتایج، روش های چندگانه جمع آوری داده ها، نمونه گیری با حداکثر تنوع و نظارت خارجی مورد استفاده قرار گرفت.
    یافته ها
    یافته های مطالعه کنونی به سه طبقه اصلی «نظارت خانواده»، «حمایت عاطفی خانواده» و «تربیت خانوادگی» تقسیم شد. طبقه «تربیت خانوادگی» دارای دو زیرطبقه «تربیت باز» و «تربیت صرفا مذهبی» بود. از آنجا که خانواده، اولین بستری است که دختر جوان در آن رشد یافته و تربیت می شود، مشارکت کنندگان، نظارت و حمایت عاطفی خانواده را از عوامل محافظتی مشارکت در رفتار جنسی مخاطره آمیز برشمردند. همچنین، آنها دو سر طیف تربیت خانوادگی (تربیت خانوادگی باز و تربیت مذهبی افراط گونه) را از عوامل خطر جهت مشارکت در رفتار مخاطره آمیز برشمردند.
    نتیجه گیری کلی: طبق نتایج مطالعه، خانواده، دارای نقش پررنگی در مشارکت دختران جوان در رفتار جنسی است. یافته های مطالعه کنونی، می تواند در جهت ارائه راهکارهائی (شامل آموزش والدین در رسانه، مدارس و سازمان ها) جهت پیشگیری از ارتباطات جنسی در زمان تجرد و رفتارهای جنسی مخاطره آمیز به کار گرفته شود.
    کلید واژگان: جوان, رفتار مخاطره آمیز جنسی, خانواده
    A. Rahmani, E. Merghati-Khoei*, L. Moghaddam Banaem, R. Gholami, A. Torabi
    Background and Aim
    Risky sexual behaviors are a great threat for youth's physical and social health. Family has an important role in young women’s engagement in risky sexual behaviors. This study was designed to explore the role of family in young women’s engagement in risky sexual behaviors.
    Materials and Methods
    This qualitative study used conventional content analysis and was conducted in university and non-university dormitories and recruited 65 young women aged 18-35. Data were collected, using focus group discussions (7 sessions) and individual interviews (12 interviews) in 2012 through snowball sampling. Focus group discussions were held in the students’ dormitories and the place of individual interviews were determined by the participants. We employed content analysis to analyze the data (Graneheim and Lundman's approach). In order to enhance the validity of the data, multiple data collection methods, maximum variation sampling, and external check were applied.
    Results
    The results of the present study were categorized into three subcategories: "family monitoring", "family emotional support", and "family upbringing". "Family upbringing" has 2 subcategories: "open family upbringing" and "purely religious upbringing". Family is the first context in which young women grow up. Participants considered family support and monitoring as protective factors in engagement in risky sexual behaviors. Moreover, they stated that the two sides of this spectrum ("open family upbringing" and "purely religious upbringing") are risk factors for engagement in risky sexual behaviors.
    Conclusion
    The results of this study suggest that family has an important role in young women's sexual behaviors. The findings of the present study can be applied to provide solutions (including family education in the media, schools, and organizations) to alert families to prevent premarital and risky sexual behaviors.
    Keywords: Youth, Women, Sexual Risk-taking Behaviors, Family
  • کتایون وکیلیان، معصومه داود ابادی، رویا غلامی
    مقدمه
    در گذشته جهت درمان و کاهش دیسمنوره ی اولیه از داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی استفاده می شده است؛ اما امروزه استفاده از این داروها به دلیل دارا بودن عوارض گوارشی مورد تمایل نیست و استفاده از روش های طب مکمل مانند تحریک الکتریکی و مکمل های غذایی مثل کلسیم، منیزیم، ویتامین E و ورزش مورد توجه قرار گرفته است. مطالعاتی در زمینه ی میزان کاهش درد در دیسمنوره انجام شده اما مطالعات کمی روی الگوی دیسمنوره وجود دارد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک مطالعه ی مورد - شاهدی است که بر روی 200 نفر (69 نفر در گروه مورد و 131 نفر در گروه شاهد) انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه به این شرح بود: مجرد بودن افراد، قرار داشتن در محدوده ی سنی بین 20 تا 30 سال، شروع درد قاعدگی قبل از 21 سالگی، دارا بودن سیکل های قاعدگی منظم، انجام ورزش منظم حداقل 2 روز در هفته به مدت یک سال در گروه مورد و نداشتن سابقه ی بیماری رحمی. پس از دریافت معرفی نامه از مدیریت پژوهش دانشگاه نمونه گیری در خوابگاه ها انجام شد. ابزارهای گرداوری داده ها شامل پرسش نامه ی مقیاس درد، Wong-Baker Faces Rating (WBS) و مقیاس Verbal Multidimensional Scoring System (VMS) برای شدت علائم همراه دیسمنوره بود و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمایش های کای دو، تی تست و نسبت شانس استفاده شد.
    یافته ها
    گروه بدون ورزش 13 برابر نسبت به گروه ورزش درد داشتند. در روز اول قاعدگی (36/75 %) 52 نفر در روز اول و (71/97 %) 128 در گروه شاهد درد داشتند (001/0=p). از نظر مصرف مسکن میانگین مصرف در گروه مورد در روز دوم 19/0 ±(55/0) و در شاهد 71/ 0 ± 0/1 بود (001/0=p)؛ اما تفاوت معنی داری در میزان خون ریزی در 3 روز اول و کاهش علائم همراه دیسمنوره در گروه ها دیده نشد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد ورزش می تواند روی الگوی دیسمنوره از نظر بهبود درد، شدت درد و مصرف مسکن موثر باشد؛ اما بر روی میزان خون ریزی و علائم همراه موثر نیست.
    کلید واژگان: خونریزی, دیسمنوره, درد, ضد درد
    Katayon Vakilian, Masoumeh Davod Abadi, Roya Gholami
    Introduction
    For the treatment of primary dysmenorrhea symptoms of non-steroidal anti-inflammatory drugs have been used. But drugs are not favored due to gastrointestinal side effects, so the use of complementary medicine techniques such as electrical stimulation, dietary supplements such as calcium, magnesium, vitamin E, and exercise is concerned. Studies on the pain of dysmenorrhea done but few studies have been done on the pattern of dysmenorrhea.
    Methods
    This study is a case-control study on 200 patients (69 cases and 131 controls) were analyzed. Inclusion criteria were single people, 20 to 30 years, the onset of menstruation before age 21, have regular menstrual cycles, regular exercise at least 2 days a week for one year in the case and had no history of uterine disease. After receiving a referral from Management University dorms sampling was done. Gathering tool were Scale pain, Wong-Baker Faces Pain Rating (WBS), and severity related symptoms were assesd by Verbal multidimensional scoring system (VMS). &chi2, T- test and Odds ratio were used for analysis...
    Results
    exercise group had 13 times the chance of pain in the group without exercise. 52 (75.36) percent of case group and 128 (97.71) percent in control in the first day had pain (p=00.1). Consumption of analgesia on the second day in case group 19.0 ± (0.55) and control 0.71 ± 0.1 the difference was statistically significant (p=001),but a significant difference was not seen in the group in the bleeding and reduce the symptoms of dysmenorrhea in the first 3 days.
    Conclusion
    It seems that exercise can improve the pattern of dysmenorrhea pain, pain, painkillers are effective, but not effective on the amount of bleeding and associated symptoms.
    Keywords: Bleeding, Dysmenoreha, Pain, Analgesia
  • کبری عباسی نیا *، زینب علیزاده، رویا غلامی، فاطمه آقاحسینی
    مقدمه
    سندرم پیش از قاعدگی مجموعه ای گسترده از علائم خلقی و جسمی است که به صورت دوره ای، قبل از قاعدگی رخ می دهد و بر فعالیت های روزانه و کیفیت زندگی زنان تاثیر منفی می گذارد. هدف از این مطالعه تاثیر امگا3 بر شدت علائم خلقی و جسمی سندرم پیش از قاعدگی است.
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک کار آزمایی بالینی تصادفی دو سوکور است. نمونه ها شامل 100 دانشجوی دختر خوابگاه های دانشگاه اصفهان بودند که به صورت تصادفی به دو گروه امگا3 و دارونما تقسیم شدند. هر دانشجو کپسول حاوی امگا3 یا پلاسبو را برای مدت سه سیکل متوالی؛ طی تمام سیکل اول ماهیانه، و سیکل های دوم و سوم از 8 روز قبل تا 2 روز اول خونریزی قاعدگی بعدی دارو را مصرف و شدت علائم خود را در پرسشنامه ثبت می کرد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و با استفاده نرم افزار spss نسخه17 استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان دادند که قبل از مداخله تفاوت معنا داری بین دو گروه نبود، اما 1، 2 و 3 ماه بعد از مصرف امگا3 شدت علائم جسمی و خلقی کاهش معناداری نسبت به گروه کنترل داشت (01/0 >p). مصرف کنندگان این مکمل دارویی هیچ گونه عارضه جانبی را گزارش نکردند.
    نتیجه گیری
    امگا3 به طور معناداری موجب کاهش شدت علائم خلقی و جسمی سندرم پیش از قاعدگی گردید.
    کلید واژگان: سندرم پیش از قاعدگی, علائم خلقی, علائم جسمی, امگا3
    Kobra Abbasinia *, Zeinab Alizadeh, Roya Golami, Fatemeh Agha Hosseini
    Introduction
    Premenstrual syndrome (PMS) encompasses a wide variety of cyclic and recurrent physical and emotional symptoms that occur before menstruation and has negative impact on activities of daily living and quality of life. The aim of this study is to investigate the effect of Omega-3 on the severity of physical and mood symptoms in premenstrual syndrome.
    Methods
    This is a double-blind clinical trial. It is carried out on 100 female students which were randomly divided into two groups including omega-3 group and control (placebo) group. Every student took the drug during three subsequent menstural cycles. They took capsules daily in the first cycle for one month، and in the second and third cycles from eight days before menstruation to two days after that. They recorded the severity of their symptoms in a questionnaire. Data analyses was performed by SPSS version 17، using t-test.
    Results
    Data showed that there were no significant differences between the two groups before intervention but 1، 2 and 3 months after taking Omega-3 capsules، the severity of physical and mood symptoms was significantly lower than than control group (p<0. 001).
    Conclusion
    Omega-3 significantly reduced the severity of physical and mood symptoms in premenstrual syndrome.
    Keywords: Premenstrual syndrome, physical symptoms, mood symptoms, Omega3
  • پگاه مطوری، رویا غلامی، مجتبی دهقان، زهره ونکی، مریم شیرازی، نیلوفر بینایی، فاطمه قائدی، مژگان سهیلی، امیر موسی رضایی*
    مقدمه
    تهوع و استفراغ، شایع ترین عارضه شیمی درمانی در بیماران تحت شیمی درمانی است که با وجود دریافت درمان های دارویی، توسط 70% بیماران در 70% آنان تجربه می شود. استفاده از درمان های مکمل جهت تخفیف این عوارض در این بیماران مطرح است اما ایمنی و تاثیرگذار بودن آن ها به خوبی شناخته نشده است. این پژوهش با هدف بررسی میزان تاثیرگذاری انواع درمان های مکمل (غیردارویی) مورد استفاده در درمان تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان پستان انجام شده است.
    مواد و روش ها
    با استفاده از کلیدواژه های انتخاب شده، جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی Cochrane Library، MEDLINE و EMBASE بر روی مطالعاتی که طی 10 سال گذشته (2003 تا 2013) به شکل کارآزمایی بالینی، تجربی و نیمه تجربی انجام شده بودند، صورت گرفت. مقالات تهیه شده بر اساس معیارهای ورود (چک لیست و امتیازات کسب شده) مورد غربالگری قرار گرفتند؛ روایی و پایایی چک لیست، مورد بررسی قرار گرفت و تایید شد.
    یافته ها
    از مجموع 1149 مقاله به دست آمده، در نهایت 5 مقاله با دارا بودن تمامی معیارهای ورود، مورد بررسی قرار گرفتند که 4 مقاله اثر طب فشاری / تحریک الکتریکی و 1 مقاله اثر ماساژ را بررسی کرده بودند. میانگین سنی بیماران 50/57 بود. نتایج مطالعات در مورد تحریک الکتریکی و فشاری، در تاثیرگذاری بر تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی در فاز حاد، ضد و نقیض بود. در مورد فاز تاخیری، تحریک الکتریکی و فشاری موثر نبود. ماساژ بر تهوع و استفراغ حاد به شکل معناداری موثر بود. از سه فاز تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی تنها دو فاز حاد و تاخیری مورد بررسی قرار گرفته بود. رعایت به کارگیری گروه دارونما تنها در یک مطالعه رعایت شده بود.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به ضد و نقیض بودن نتایج مطالعات در تاثیرگذاری درمان های مکمل بر تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی، انجام پژوهش های کارآزمایی بالینی وسیع تر و متنوع تر با روش کار قوی تر (در نظرگرفتن گروه دارونما، حجم نمونه بالا، تخصیص تصادفی و...) پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: سرطان پستان, طب مکمل, تهوع, استفراغ, شیمی درمانی, مرور نظام مند
    Pegah Matory, Roya Gholamy, Mojtaba Dehghan, Zohreh Vanaki, Maryam Shirazi, Nilofar Binaee, Fatemeh Ghaedi, Mojgan Soheili, Amiir Mosarezaee*
    Introduction
    Among of all cancers in Iran, brest cancer is the most common type among Iranian women. Nausea and vomiting are known as the most common complication experienced by 70% of patients belong antiemetic medications. Usage of complementary therapies are prevalent in these patients but safety and its efficacy are not well known. This research purpose is investigation Efficacy of complementary therapies in reduction of chemotherapy induced nausea and vomiting in breast cancer patients.
    Methods
    By selected Mesh words in EMBASE. MEDLINE, Cochran library on articles were written last 10 years ago(2003-2013) on RCT(Experimental/ quasi experimental). Articles were examined and analyzed by check list. Validity and reliability of check list was checked and verified.
    Results
    5 articles from 1149 total articles, were approved by check list. 4 articles were examined effect of acustimulation/acupressure and one effect of massage. Average age of patients in articles were 50/57. Effect of acupressure and acustimulation were contradictory in acute phase but they were not effective in delayed phae(nausea and vomiting). Massage were effective in acute nausea and vomiting. Anticipatory nausea were not attented. Placebo group only was used in one research.
    Conclusion
    Regards of contradictory results, extensive and more divert RCT research with high level methodology(placebo group usage/ greater sample size, random alocation) is proposed.
    Keywords: Breast cancer, complementary therapy, nausea, vomiting, chemotherapy, systematic review
  • سمیه هاشمی، فهیمه رمضانی تهرانی*، معصومه سیمبر، مهراندخت عابدینی، حمید بحرینیان، رویا غلامی
    مقدمه
    یائسگی و تغییرات جسمی، هورمونی و روانی آن می تواند عملکرد جنسی زنان را تحت تاثیر قرار دهد. نتایج متناقضی راجع به ارتباط بین نگرش و عملکرد جنسی وجود دارد.
    هدف
    هدف از انجام مطالعه، ارزیابی نگرش جنسی و عملکرد جنسی در میان زنان ایرانی در سنین یائسگی بود.
    مواد و روش ها
    مطالعه مقطعی مبتنی بر جمعیت حاضر بر روی 225 زن 65-45 ساله انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه خود ساخته شامل مشخصات دموگرافیک و اجتماعی، نگرش جنسی و عملکرد جنسی جمع آوری گردید. آنالیزهای آماری با استفاده از SPSS انجام و عملکرد جنسی بین سه گروه زنانی که نگرش مثبت، منفی و متوسط به رابطه جنسی دارند مقایسه شد.
    نتایج
    میانگین سنی زنان مورد مطالعه 4/56±53/11 سال بود. 70% رنان مورد مطالعه حداقل یک مشکل جنسی داشتند. احساس درد حین مقاربت به طور معنی داری بین زنان با نگرش های جنسی مختلف متفاوت بود (0/03=p). مقایسه اطلاعات مربوط به نگرش جنسی بیانگر تفاوت معنی دار در تمایل جنسی، اوج لذت جنسی و درد حین مقاربت بود (به ترتیب 0/04 و 0/04 و 0/03=p).
    نتیجه گیری
    نگرش جنسی زنان یائسه تاثیر شگرفی بر فعالیت جنسی آن ها دارد و ضروری است که این موضوع در برنامه مراقبت بهداشتی آن ها مورد توجه قرار گیرد.
    کلید واژگان: نگرش, رفتار جنسی, یائسگی
    Somayeh Hashemi, Fahimeh Ramezani Tehrani*, Masumeh Simbar, Mehrandokht Abedini, Roya Gholami
    Background
    Menopause and its physical, hormonal and psychosocial changes could affect women’s sexual function. There are controversial results regarding relationship between sexual attitudes and function.
    Objective
    We aimed to evaluate sexual attitudes and sexual function among Iranian menopausal age women.
    Materials And Methods
    This population based cross-sectional study was carried out on 225 menopausal women, aged 45-65 years. Based on a self-made questionnaire data were collected about women’s socio-demographic characteristics, attitudes regarding sexuality and sexual function. Data were analyzed using SPSS and sexual function was compared between three groups of women who had positive, medium and negative attitudes regarding sexuality.
    Results
    The mean age of women was 53.11±4.56 years. Seventy percent of them had at least one sexual problem. Feeling of dyspareunia was significantly different between three categories of attitudes regarding sexuality (p=0.03). Comparing data obtained on their attitudes, sexual desire, orgasm and dyspareunia demonstrated significant differences (p=0.03, 0.04, and 0.04 respectively).
    Conclusion
    Attitude regarding sexual function has a great impact on sexual activity of postmenopausal women that need to be considered in their health care programming.
    Keywords: Attitude, Sexual behavior, Menopause
  • فهیمه رمضانی تهرانی، پروین میرمیران، رویا غلامی، نازنین مصلحی، آرش قنبریان، فریدون عزیزی
    مقدمه
    اولین بروز قاعدگی، منارک نامیده می شود. این نشانه یک اتفاق حیاتی بلوغ در دختران می باشد. پژوهش های مختلف از روند کاهشی سن شروع قاعدگی در صد سال گذشته حکایت می کنند. عوامل مختلفی بر سن شروع قاعدگی موثر شناخته شده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی همبستگی برخی از ویژگی های جمعیت شناسی با سن شروع قاعدگی، در منطقه ی 13 تهران، تحت پوشش طرح پژوهشی قند و لیپید تهران (TLGS)، انجام گردید.
    مواد و روش ها
    پژوهش حاضر، مطالعه ای توصیفی- همبستگی و طولی، در قالب مطالعه ی آینده نگر قند و لیپید تهران می باشد. نمونه های مورد پژوهش 402 دختر 18-12 ساله که در هنگام ورود به پژوهش قاعده نشده ولی در طی پی گیری های بعدی (هر 3 سال 1 بار) قاعدگی آنان آغاز گردید، بودند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه های تکمیل شده در طرح TLGS استفاده شد، اعتبار و پایایی این پرسش نامه ها در گذشته بررسی شده بود. عوامل مورد بررسی شامل سن اولین قاعدگی مادر، تحصیلات مادر، شغل مادر، نمایه ی توده ی بدن، فعالیت فیزیکی، میزان دریافت انرژی و میزان مواجهه با دود سیگار بودند.
    یافته ها
    براساس یافته های بررسی حاضر متوسط سن شروع قاعدگی 24/1±06/13 سال بود. نمایه ی توده ی بدن (04/0-r=، 002/0=P)، سن شروع قاعدگی مادر (66/0r=، 001/0>P) و تحصیلات مادر (25/0=r، 027/0=P) از عواملی بودند که با سن شروع قاعدگی همبستگی داشتند. اما بین سن شروع قاعدگی با شغل مادر، میزان مواجهه با دود سیگار، فعالیت فیزیکی و میزان دریافت انرژی ارتباط معنی داری یافت نشد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد نمایه ی توده ی بدن، سن شروع قاعدگی مادر و تحصیلات مادر از عوامل تاثیرگذار بر سن شروع قاعدگی باشند.
    کلید واژگان: سن شروع قاعدگی, نمایه ی توده ی بدن, سن شروع قاعدگی مادر, تحصیلات مادر
    Dr Fahimeh Ramezani Tehrani, Dr Parvin Mirmiran, Roya Gholami, Nazanin Moslehi, Dr Arash Ghanbarian, Dr Fereidoun Azizi
    Introduction
    The first occurrence of menstruation (or periods) is called menarche and it is a vital event during puberty in girls. Various studies show a downward trend in menarcheal age over the last hundred years. Many factors can influence age at menarche. The aim of this study was to determine the correlation between menarcheal age and certain demographic characteristics، in female residents of district 13، Tehran Lipid and Glucose Study.
    Materials And Methods
    In this longitudinal descriptive، conducted within the framework of the Tehran lipid and glucose study، subjects were 402 girls، aged 12 and 18 years، whose menarche had not begun at the initiation of the study، but it did during their follow-up. In order to collect data، questionnaires previously completed in the TLGS were used. Validity and reliability of the questionnaire confirmed in previous studies. Various factors including maternal age at menarche، maternal education، maternal occupation، body mass index، physical activity، energy expenditure and exposure to tobacco smoke were examined.
    Results
    Findings showed that the mean age at menarche was 13. 06 ± 1. 24 years in this study. There were significant statistical associations between body mass index (P=0. 002، r=-0. 04)، mother''s age at menarche (P<0. 001، r=0. 66) and maternal education (P=0. 027، r=0. 25) and the subjects age at menarche. However there was no significant association between age at menarche، with mother''s occupation، passive smoking، physical activity and energy expenditure.
    Conclusion
    It seems that BMI، mother’s menarcheal age and maternal education are factors that influence the age at menarche.
    Keywords: Menarche, Body mass index, Age at menarche, Mother's education
سامانه نویسندگان
  • رویا غلامی
    رویا غلامی
    (1390) کارشناسی ارشد مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال