به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سعید زنگنه

  • مریم رجبی، کرامت الله زیاری*، سعید زنگنه
    زمینه و هدف

    موضوع رقابت پذیری گردشگری به عنوان توانایی یک کشور برای بهینه سازی جذابیت خود برای بازدیدکنندگان بین المللی، ارایه خدمات گردشگری با کیفیت، نوآورانه و ارزشمند برای به دست آوردن سهم در بازار جهانی مورد استقبال قرار گرفته است. هدف پژوهش بررسی تاثیرگذاری شاخص های رقابت پذیری سفر و گردشگری بر رشد گردشگری در کشورهای اسلامی منتخب می باشد.

    روش شناسی:

     در این پژوهش از شاخص مصنوعی فاصله  تعریف شده توسط پنا، جهت ترکیب با شاخص های رقابت پذیری گردشگری استفاده شده است. این روش به طور گسترده هنگام ساختن شاخص هایی که مجموعه ای از متغیرها یا شاخص های مربوط به موضوع مورد اندازه گیری را خلاصه یا ترکیب می کنند، استفاده می شود.

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان داد زیرساخت های حمل ونقل هوایی، منابع فرهنگی و سفرهای تجاری و فناوری اطلاعات و ارتباطات، تاثیرگذارترین شاخص ها در رقابت پذیری سفر و گردشگری بر رشد گردشگری در کشورهای اسلامی منتخب می باشند.

    نتیجه گیری و پیشنهادها: 

    ورود گردشگران بین المللی تا حد زیادی در مقاصدی متمرکز است که به سطوح بالاتری از رقابت می رسند. اما این ارتباط در تمام کشورهای مورد مطالعه تایید نمی شود. تعداد گردشگران بین المللی که از کشورهای اسلامی منتخب بازدید می کنند، بر این فرض دلالت نمی کند که رقابت پذیری بیشتر یک مقصد برابر با تعداد بازدیدکنندگان بیشتر و در نتیجه رشد گردشگری در کشور مقصد است.

    نوآوری و اصالت: 

    مهم ترین نوآوری و اصالت تحقیق بررسی تاثیرگذاری شاخص های رقابت پذیری سفر و گردشگری بر رشد گردشگری در کشورهای اسلامی منتخب برگرفته از داده های مجمع جهانی اقتصاد و بانک جهانی با استفاده از یک شاخص نوآورانه حاصل از ترکیب شاخص های رقابت پذیری سفر و گردشگری شاخص مصنوعی فاصله  است.

    کلید واژگان: رقابت پذیری سفر و گردشگری, رشد گردشگری, کشور های اسلامی
    Maryam Rajabi, Keramatollah Ziari *, Saeed Zanganeh
    Context and Purpose

    The issue of tourism competitiveness is welcomed as the country's ability to optimize its attractiveness for international visitors, and provide quality, innovative, and valuable tourism services to gain a share in the global market. The present research aims to investigate the relationship between travel and tourism competitiveness index in increasing the development of the tourism sector in Islamic countries.

     Design/methodology/approach: 

    Correlation between research indicators was done using the Pearson correlation coefficient in three levels of travel and tourism competitiveness indicators using SPSS 23 software. Panel data analysis and fixed effects were conducted to investigate the relationship between travel and tourism competitiveness index and tourism development indicators using STATA16 software.

    Findings:

     The findings of the research show a positive and meaningful relationship between a number of travel and tourism competitiveness indicators with the arrival of international tourists and tourism revenues.

    Conclusion

    The positive and important results for the index of cultural resources in relation to the arrival of tourists to Islamic countries indicate that cultural and religious resources and places play an essential role in attracting more tourists to Islamic countries.

    Originality/value:

     The most important innovation and originality of this research is the test of the relationship between the competitiveness indicators of travel and tourism in Islamic countries taken from the data of the World Economic Forum at three different levels, the test of the relationship between the indicators of tourism development and the competitiveness indicators of travel and tourism in the Islamic countries and considering four control variables taken from World Bank data to achieve more accuracy.

    Keywords: Competitiveness of travel, tourism, tourism growth, Islamic Countries
  • علیرضا خدری، احمد پوراحمد*، سعید زنگنه

    مناطق فرسوده شهری مشکلات فراوانی را برای شهرهای کهن تر که از نظر اقتصادی کم توان تر هستند، بوجود می آورد. تحلیل بازآفرینی پایدار شهری با رویکرد مشارکت مردمی یک رویکرد است که در بهبود کیفیت زندگی مناطق فرسوده و محلات شهری موثر استفاده می شود. در این رویکرد، مشارکت و همکاری از جمعیت محلی، مردم و سایر ذینفعان در فرآیند بازآفرینی شهری تاکید می شود. مطالعه موردی محله سرخور بندرگناوه، یک نمونه است که این رویکرد در آن به کار گرفته شده است.بازآفرینی پایدار شهری به معنای بازسازی و تجدیدساخت مناطق شهری فرسوده است و هدف آن بهبود کیفیت زندگی ساکنان و ایجاد محیطی پایدار و سالم است. این رویکرد در برخورد با چالش هایی مانند فرسایش زیرساخت ها، کاهش کیفیت زندگی، بحران مسکن و تغییرات شهری موثر است.استفاده از رویکرد مشارکت مردمی در تحلیل بازآفرینی پایدار شهری به افزایش نقش و مشارکت ساکنان و جامعه محلی در فرایند تصمیم گیری و برنامه ریزی شهری می پردازد. این رویکرد به مردم امکان می دهد تا نیازها و اولویت های خود را درباره بازسازی مناطق فرسوده اعلام کنند و در مراحل تصمیم گیری و طراحی شهری شرکت کنند. از طریق مشارکت مردمی، ایده ها و نظرات متنوع به کار گرفته می شوند و بهبودی چشمگیر در نتایج و عملکرد پروژه های بازآفرینی شهری حاصل می شود. محله سرخور بندرگناوه به عنوان مطالعه موردی نشان دهنده این رویکرد است. در این محله، مردم و جامعه محلی در فرآیند بازسازی و توسعه مشارکت فعال داشته اند. آن ها نیازها و مسایل خود را مطرح کرده و در تصمیم گیری های مربوط به طراحی و برنامه ریزی منطقه سرخور شرکت کرده اند.

    کلید واژگان: بازآفرینی, بافت ناکارآمد شهری, برنامه ریزی مشارکتی, ظرفیت های محلی, سرخور بندرگناوه
  • محمود آروین*، احمد پوراحمد، کرامت الله زیاری، سعید زنگنه

    ساختار فضایی شهر، تاثیر مهمی بر کارایی اقتصادی و کیفیت محیط شهری دارد. ساختار فضایی ناکارآمد، با افزایش غیرضروری فاصله بین مردم و مکان فعالیت آن ها، افزایش طول شبکه زیرساخت شهر، هزینه عملیاتی و جابجایی های درون شهری را به حداکثر می رساند. تحلیل ساختار فضایی شهر برای درک بهتر گسترش شهری مهم است و اطلاعات موردنیاز ارزیابی اثربخشی طرح های برنامه ریزی را برای مدیران عمومی و برنامه ریزان شهری فراهم می کند. هدف پژوهش تحلیل ساختار فضایی شهر اهواز و شناسایی هسته های عملکردی می باشد. تحقیق از نظر هدف، کاربردی از نظر ماهیت، توصیفی است. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و اسنادی است. داده ها شامل بلوک های آماری سال 1395 و لایه کاربری اراضی شهر اهواز می باشند. از تراکم کرنل، آزمون خودهمبستگی فضایی، میانگین مرکزی برای شناسایی هسته های عملکردی استفاده شده است. روش لکه های داغ و سرد و آزمون خودهمبستگی فضایی برای تحلیل پراکنش جمعیت و اشتغال به کار گرفته شد. برای بررسی ارتباط هسته های عملکردی با جمعیت و اشتغال از همبستگی پیرسون در نرم افزار spss و برای مدل سازی ارتباط فضایی از رگرسیون وزنی جغرافیایی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که پراکنش جمعیت و اشتغال به صورت خوشه ای می باشد. در بخش های مرکزی و حاشیه ای تراکم جمعیت و اشتغال پایین است و در بخش های میانی تراکم بالا است. از نظر نسبت کاربری های جاذب سفر منطقه یک (محلات باغ معین، سی متری، بازار عبدالمجید، باغ شیخ، صایبین مندایی) بالاترین تمرکز را دارند و هسته اصلی شهر می باشند و محلات لشکرآباد، کمپلو جنوبی، زیتون کارمندی هسته های فرعی هستند. همچنین همبستگی فضایی بین هسته های عملکردی و تراکم جمعیت نسبتا پایین می باشد.

    کلید واژگان: ساختار فضایی, هسته عملکردی, کاربری سفرزا, تک هسته ای, اهواز
    Mahmoud Arvin, Ahmad Pourahmad, Keramatollah Ziari, Saeed Zanganeh Shahraki

    The spatial structure of the city has an important effect on economic efficiency and the quality of the urban environment. Inefficient spatial structure, by unnecessarily increasing the distance between people and their place of activity increase the length of the city's infrastructure network maximizes operating costs and intra-city travel. Analysis of the spatial structure of the city is important for a better understanding of urban development and provides the information needed to evaluate the effectiveness of planning plans for general managers and urban planners. The purpose of this research is to analyze the spatial structure of Ahvaz city and identify functional cores. The present research is applied in terms of purpose and in terms of descriptive-analytical method. The method of data collection is library and documentary. The data include statistical blocks of 2016 and land use layer of Ahvaz city. Kernel density, spatial autocorrelation test, and central mean were used to identify functional cores. . Hot Spot Analysis and spatial autocorrelation test were used to analyze population distribution and employment. Pearson correlation was used in SPSS software to investigate the relationship between functional cores and population and employment and geographic weight regression was used to model the spatial relationship. The research results show that the distribution of population and employment is clustered. In the central and marginal areas, population density and employment are low, and in the middle areas, the density is high. In terms of the proportion of attractive tourist uses in region one (Bagh Moin, Ci metri, Abdolmajid Bazaar, Sheikh Bagh, Saebin Mandai neighborhoods) have the highest concentration and are the main core of the city and Lashkarabad, Kemplo Jenobi and Zetoon karmandi neighborhoods are sub-cores. Also, the spatial correlation between functional core and population density is relatively low.

    Keywords: Spatial Structure, Functional cores, Travel attractive land use, Monocentric city, Ahvaz
  • محمدهادی درودی*، حسین حاتمی نژاد، سعید زنگنه، احمد پوراحمد

    فرآیندهای زوال، رکود و افت بافت های شهری که منجر به ایجاد ناکارآمدی و فرسودگی در فضاهای شهر می گردند، یکی از چالش های اساسی عصر حاضر شهرها به ویژه شهرهای بزرگ می باشد. همه این چالش ها از جمله دلایلی است که سیاستگذاران و برنامه ریزان شهری را مجاب به ارایه راهبردها و راهکارهای نوین مدیریتی در مواجهه با این مسایل و مشکلات نموده است.

    اهداف

    ارزیابی و تبیین نقش و جایگاه حکمروایی شهری در فرایند مداخله در محدوده بافت های فرسوده و ناکارآمد شهر مشهد می باشد. در این مقاله تلاش شده است تا به این سوالات پاسخ داده شود که ویژگی و رویکرد های غالب در هر دوره چیست؟ کنشگران اصلی هر دوره کدامند و چگونه در این فرآیند نقش آفرینی می کنند؟ روش تحقیق: این پژوهش با رویکردی کیفی و در راستای تعیین نقش و جایگاه حکمروایی شهری در این فرایند می باشد. برای گردآوری اطلاعات موردنیاز از تکنیک های مشاهده، مصاحبه و پرسشنامه (نمونه گیری هدفمند) استفاده شده است. یافته ها و

    نتیجه گیری

    نتایج این پژوهش نشان می دهد در بررسی یک دوره 30 ساله(1400-1370) دو رویکرد متفاوت ومتمایز قابل تشخیص می باشد. در دوره اول رویکرد غالب مداخله در این بافت ها نوسازی توام با نگاه اقتصادی و پروژه محور، بدون در نظر گرفتن مشارکت ساکنان و اجتماع محلی در این فرایند می باشد. در دوره دوم، رویکرد بازآفرینی شهری با نگاه جلب مشارکت ساکنان و اجتماع محلی از طریق تسهیلگری و ایجاد دفاتر توسعه محله و تغییر نگرش در دولت و بخش عمومی از نوسازی و پروژه محوری به بازآفرینی پایدار شهری صورت پذیرفته است. با توجه به ویژگی های کنشگران هر دوره، منافع و علایق متفاوت و همچنین قدرت اثرگذاری بر سایر کنشگران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.

    کلید واژگان: نوسازی, بازآفرینی شهری, حکمروایی مطلوب, بافت فرسوده, مشهد
    Mohammad Hadi Darroodi *, Hossein Hataminejad, Saeid Zangneh, Ahmad Pourahmad
    Objectives

    To evaluate and explain the role and place of urban governance in the process of intervention in the limits of worn out and inefficient tissues of Mashhad city. In this article, an attempt has been made to answer these questions, what are the features and dominant approaches in each period? Who are the main actors of each period and how do they play a role in this process?Research

    method

    This research is based on a qualitative approach and aims to determine the role and position of urban governance in this process. Observation, interview and questionnaire (targeted sampling) techniques have been used to collect the required information.Findings and

    conclusions

    The results of this research show that two different and distinct approaches can be distinguished in the examination of a 30-year period (1370-1400). In the first period, the dominant approach of intervention in these contexts is renovation combined with an economic and project-oriented perspective, without taking into account the participation of residents and the local community in this process: In the second period, the approach of urban regeneration has been carried out with the view of attracting the participation of residents and the local community through facilitation and the creation of neighborhood development offices and changing the attitude of the government and the public sector from renovation and project-oriented to sustainable urban regeneration. According to the characteristics of activists of each period, different interests and interests as well as the power to influence other activists were investigated and analyzed.

    Keywords: Renovation, Urban Regeneration, favorable governance, worn-out texture, Mashhad
  • سعید زنگنه*

    در این پژوهش، داده های مورد نیاز بارش ایستگاه های همدید منطقه مورد مطالعه طی دوره آماری 1981-2015 از مرکز آمار سازمان هواشناسی اخذ گردید. جهت پیش بینی و تولید داده های آماری دوره 2026 تا 2065 از مدل LARS-WG و CLIMGEN استفاده شد. در این مطالعه از روش بوت استراپ جهت ارزیابی عدم قطعیت بارش استفاده شد. همبستگی بین داده های بارش ماهانه مشاهداتی و شبیه سازی شده نشان دهنده این است که مدل CLIMGEN داده های مصنوعی بارش را با دقت بیشتری شبیه سازی می کند. کم ترین خطای RMSE و MAE در هر دو مدل مربوطه به ایستگاه جلفا است و بیشترین خطا در هر دو مدل در ایستگاه سردشت اندازه گیری شده است. برآورد مقادیر خروجی بارش (میانگین بارش) توسط مدل LARS-WG با روش بوت استراپ نشان دهنده عدم قطعیت بالاتر مدل LARS-WG نسبت به مدل CLIMGEN است. واریانس بارش مشاهداتی نیز نشان دهنده تغییرات زیاد فاصله اطمینان در ماه های فصل بهار و پاییز است. بنابراین با توجه به مطالب فوق می توان گفت که در رابطه با بارش، مدل LARS-WG عدم قطعیت بیشتری را نسبت به مدل CLIMGEN در اکثر ایستگاه های مطالعاتی منطقه مورد مطالعه نشان می دهد. قدر مطلق خطای بارش سالانه با خروجی مدل CLIMGEN مقدار کمتری را نسبت به قدر مطلق خطا با خروجی مدل LARS-WG نشان می دهد. که این امر نشان دهنده مقدار خطای کمتر مدل CLIMGEN در عدم قطعیت مکانی بارش شبیه سازی شده نسبت به مدل LARS-WG در منطقه شمال غرب ایران است.

    کلید واژگان: عدم قطعیت بارش, LARS-WG, CLIMGEN, بوت استراپ, شمال غرب ایران
    Saeed Zangeneh *

    In this research, the precipitation data needed for the stations of the study area during the statistical period of 1981-2015 was obtained from the Meteorological Statistics Center. To predict and produce statistical data from 2026 to 2065, the LARS-WG and CLIMGEN models were used. In this study, bootstrap method was used to assess precipitation uncertainty. The correlation between the observed and simulated monthly rainfall data shows that the CLIMGEN model simulates the synthetic rainfall data more accurately. The lowest error of the RMSE and MAE in both of these models is at Jolfa Station And the highest error in both models was measured at Sardasht station. Estimation of precipitation output (mean precipitation) by LARS-WG model with bootstrap method indicates higher uncertainty of LARS-WG model than CLIMGEN model. The variance of precipitation observations also indicates a significant change in confidence intervals in the spring and autumn months. Therefore, with regard to the above, it can be said that in the case of rainfall, the LARS-WG model shows more uncertainty than the CLIMGEN model in most of the studied stations in the study area. The absolute magnitude of annual precipitation error with the output of the CLIMGEN model is less than the magnitude of the error with the output of the LARS-WG model. This indicates a lower error value of the CLIMGEN model in the simulated precipitation spatial uncertainty than the LARS-WG model in the northwestern region of Iran.

    Keywords: Uncertainty of precipitation, LARS-WG, CLIMGEN, Boot Strap, Northwest Iran
  • سعید زنگنه*، بلقیس باورصاد، مجید نیلی احمد آبادی

    پیشرفت گسترده در عملیات مدیریت زنجیره تامین و تحقیقات لجستیکی منجر به تغییر ماهیت رقابت در کسب وکارهای امروزی شده است. در فرآیند زنجیره تامین، عملکرد مدیریت زنجیره تامین یک فاکتور مهم و کلیدی برای کسب مزیت رقابتی می باشد . هدف از این مقاله کاربست رویکرد ساختاری-تفسیری پیچیدگی زنجیره تامین و نقش آن در رقابت پذیری در صنعت خودرو سازی در صنعت خودرو سازی است. این مقاله از نظر هدف توسعه ای است؛ که با استفاده از روش ترکیبی، در دو مرحله، شامل شناسایی شاخص ها به روش تحلیل مضمون و آزمون آن به روش پیمایشی از نوع همبستگی انجام شده است. جامعه آماری مقاله در فاز کیفی مدیران شعب شرکت ایران خودرو استان خوزستان و اساتید و در فاز کمی مدیران، کارکنان و دست اندرکاران شعب شرکت ایران خودرو استان خوزستان است که در بخش کمی از طریق تشکیل ماتریس خودتعاملی ساختاری به دنبال مدل سازی ساختاری و تفسیری می باشد. حجم نمونه آماری در فاز کیفی به روش قضاوتی تعیین شد. نتایج پژوهش نشان داد؛ 3 شاخص اصلی و 15 شاخص فرعی به عنوان عوامل مدل اصلی شناسایی شد.

    کلید واژگان: پیچیدگی زنجیره تامین, قابلیت زنجیره تامین و مزیت رقابتی زنجیره تامین, شرکت ایران خودرو
    Saeid Zanganeh *, Bolghis Bavarsad, Majid Nili Ahmadabadi

    Extensive progress in supply chain management operations and logistics research has led to the changing nature of the competition in modern businesses. In the supply chain process, the performance of supply chain management is an important and key factor for the acquisition of competitive advantage. The purpose of this paper is to use a structural approach-complexity interpretation of supply chain and its role in competitiveness in automotive industry in the automotive industry. This paper is in terms of development goal, which by using the combined method, in two stages, including identification of indicators by thematic analysis method and its test was conducted using a correlational survey. The statistical population of the paper in the quality phase of the managers of Iran Khodro Company of Khuzestan province and professors and in the quantitative phase of managers, employees and staff of Iran Khodro Company of Khuzestan Province is a small part of the formation of a structural self-interactive matrix to follow structural and interpretive modeling. The sample size in the qualitative phase was determined by the method of judgement. The results showed that 3 main indices and 15 sub-indexes were identified as the main model factors.

    Keywords: The complexity of supply chain, supply chain capability, competitive advantage of supply chain, Iran Khodro Company
  • محمد احمدی، حسین حاتمی نژاد*، احمد پوراحمد، کرامت الله زیاری، سعید زنگنه

    حق به سلامت یکی از اساسی ترین و مهم ترین حقوق شهروندان در شهر است که بسیاری از گزارش ها، منشورها، قوانین، رویکردها و نظریه های جهانی بر آن تاکید دارند. در حق به سلامت شهری تاکید می شود هرکس با هر ویژگی، نگرش و پایگاه اقتصادی-اجتماعی و در هر مکانی از شهر که زندگی می کند، حق به سلامت کامل جسمی، روانی و اجتماعی و همچنین حق به عوامل تعیین کننده سلامت شهری اعم از امنیت و ایمنی، تغذیه مناسب، درآمد مناسب، شغل مناسب، مسکن مناسب، آب آشامیدنی سالم، پارک و فضای سبز، هوای پاک، پیاده روهای قابل پیاده روی، حمل ونقل عمومی، سازمان های پاسخگو، قوانین سلامت محور، فرهنگ سالم و... دارد. با توجه به اهمیت این موضوع، در پژوهش حاضر متغیرهای حق به سلامت شهری، شناسایی و تجزیه و تحلیل شدند. پژوهش حاضر نیمه بنیادی-کاربردی و توصیفی-تحلیلی است که گردآوری و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات آن به صورت کیفی-کمی صورت گرفت. گردآوری داده ها و اطلاعات به کمک روش های کتابخانه ای و پیمایشی (مصاحبه) و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات با استفاده از نرم افزار میک مک فازی انجام شد. براساس نتایج، 57 متغیر حق به سلامت شهری شناسایی شدند. این متغیرها در مرحله انتخاب نهایی که به روش مصاحبه دلفی انجام شد به 31 متغیر کاهش یافتند. براساس نتایج تجزیه و تحلیل اثرات که با نرم افزار میک مک فازی انجام شد، متغیرهای درآمد مناسب، آموزش و اطلاعات، عدالت اجتماعی، سلامت اجتماعی، قوانین و سیاست ها، فرهنگ سالم، محیط فیزیکی سالم، سلامت روان، همکاری بین بخشی و شرایط کاری مناسب به ترتیب تاثیرگذارترین متغیرها به شمار می آیند. همچنین متغیرهای سلامت اجتماعی، مشارکت در سلامت، عدالت اجتماعی، سلامت روان، سرمایه اجتماعی، امنیت و ایمنی، سلامت جسم، فرهنگ سالم و محیط فیزیکی سالم، به ترتیب تاثیرپذیرترین متغیرهای حق به سلامت شهری محسوب می شوند. براساس نتایج پژوهش، توجه اساسی به متغیرهای تاثیرگذار نقش بسزایی در تحقق و پایداری حق به سلامت شهری دارد.

    کلید واژگان: بجنورد, حق به شهر, سلامت شهری, میکمک فازی
    Mohammad Ahmadi, Hossein Hataminejad *, Ahmad Pourahmad, Keramatollah Ziari, Saeed Zanganeh

    It can be stated that the right to health is one of the most basic and most important rights of citizens in the city, as it has been emphasized by numerous reports, charters, laws, approaches and world theories. The right to urban health stipulates that everyone with any attribute, attitude, socio-economic status or location of residence is entitled to full physical, mental and social health as well as the determinants of health including proper income, proper housing, safe drinking water, parks and green spaces, clean air, walkable sidewalks, etc. Because of the importance of the right to urban health and the necessity of collecting and introducing its variables for measurement and presentation, the present study aims to identify and evaluate the right to urban health and its variables. The present study uses a descriptive-analytical research Method. According to the results of the study, a total of 57 variables were identified for urban health. These variables were reduced to 31 at the final stage of selection conducted with interviews using the Delphi method. The results of the analysis of the effects with the FLMICMAC software showed that the variables of proper income, education and information, social justice, social health, rules and policies, cultural health and healthy physical environments were the most influential variables, respectively; whereas the variables of social health, health engagement, social justice, mental health, social capital, security and safety, bodily health, cultural health and healthy physical environments were the most influenced variables of the right to urban health, respectively.

    Keywords: The right to the city, Urban health, Bojnourd, FLMICMAC
  • علی محمد خورشیددوست، علی اکبر رسولی، سعید زنگنه *
    دما و بارش از عناصر اساسی اقلیم است لذا تغییرات ناگهانی یا کوتاه مدت و درازمدت آن می تواند ساختار آب و هوای هر محل را دگرگون سازد. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی روند شاخص های حدی اقلیمی با استفاده از روش های آماری ریز مقیاس نمایی و تولید داده های مصنوعی می باشد. در این تحقیق به منظور دست یابی به این اهداف، ابتدا داده های اقلیمی دما، بارش، ساعات آفتابی و... طی دوره 1981 تا 2010 از سازمان هواشناسی اخذ گردید. سپس با استفاده از مدل آماری CLIMGEN و داده های مشاهداتی دما، بارش و... سه ایستگاه منتخب حوضه، داده های دوره 2050-2020 تولید شد. با استفاده از نرم افزار RClimDex شاخص های حدی دما و بارش شامل روزهای یخبندان، روزهای تابستانی، روزهای خیلی مرطوب و روزهای خشک متوالی استخراج گردید. در نهایت با استفاده از MINITAB و مدل سری های زمانی روند شاخص های اقلیمی در ایستگاه های منتخب حوضه دریاچه ارومیه ترسیم شد. برای صحت سنجی و ارزیابی مدل، توسط داده های مشاهداتی دوره 1981 تا 2000 به پیش بینی داده های دوره 2010-2001 بوسیله مدل پرداخته شد. سپس همبستگی و میزان خطای 1MAE و 2RMSE بین داده های تولید شده با داده های مشاهداتی توسط SPSS و EXCEL بدست آمد. بیش ترین میانگین خطای مطلق بارش در ایستگاه ارومیه با 69/4 میلیمتر و کم ترین آن در ایستگاه تبریز با 07/3 میلیمتر اندازه گیری شد. بیشترین میزان مجذور میانگین مربعات خطای بارش در ایستگاه تکاب با 4/6 میلیمتر و کم ترین آن در ایستگاه تبریز 01/4 میلیمتر بدست آمد. نتایج نشان دهنده افزایش رویدادهای حدی دما و بارش از جمله افزایش روند روزهای تابستان(روزهای گرم)، افزایش روزهای خیلی مرطوب(بارش سنگین) و روزهای خشک متوالی در ایستگاه های منتخب واقع در غرب و شرق حوضه می باشد؛ و افزایش روند روزهای یخبندان و کاهش روند روزهای تابستان، کاهش روزهای خیلی مرطوب و روزهای خشک متوالی در ایستگاه منتخب جنوب حوضه مشاهده می گردد.
    کلید واژگان: شاخص های حدی, مدل CLIMGENT, نرم افزار RClimDex, حوضه دریاچه ارومیه
    Ali Mohammad Khorshiddoust, Ali Akbar Rasouli, Saeed Zangeneh *
    Temperature and precipitation are the basic elements of climate. Therefore, sudden or short-term and long-term changes may change the climate of any location. The aim of this study was to predict trend indices of climate extremes using statistical downscaling methods and artificial technical data generation. In this study, in order to achieve these goals, The climate data of temperature, precipitation and sunshine hours during the period 1981 to 2010 was received from Meteorological Organization. Then, using CLIMGEN statistical models and observational data of selected stations of the basin, data produced over the period of 2020-2050. Then, using RClimDex software, extreme temperature and precipitation indices were extracted. Finally, the by use of MINITAB software the climate trend indices were drawn at selected stations of Urmia Lake basin. For validation, the prediction was accomplished by observational database period of 2001-2010 through the model. The relationship between generated data with the observational data was analyzed by SPSS, which showed high accuracy in most stations. The maximum absolute error of precipitation in the station of Orumieh was 4.69 mm and the lowest in Tabriz station with 3.7 mm. The highest mean squared error of precipitation in the Takab station was obtained with 6.4 mm and the lowest in the Tabriz station was 4.14 mm. Results indicated an increase in temperature and precipitation extreme events including increases in summer days, and very humid days of consecutive dry days at selected stations proved to be located on West and East basins. The increase of icy days and the reduction of summer days were shown while very wet and dry consecutive days were observed in the southern selected station.
    Keywords: Indicators extent, CLIMGEN model, RClimdex software, Urmia Lake basin
  • سعید زنگنه

    در این پژوهش به پیش بینی تصادفات درون شهری در استان کرمانشاه با مدل های رگرسیونی خطی ساده و نیز همبستگی بین متغیرها در مدل رگرسیون خطی چندگانه پرداخته شده است. ضرورت انجام این پژوهش، این است که به ارائه مدلی کلی برای پیش بینی تصادفات درون شهری در هر استان پرداخته شود که برای برنامه ریزی های منطقه ای در هر استان در بخش تصادفات نیاز است. روش پژوهش در این مقاله به صورت تحلیلی می باشد که با استفاده از داده های دریافت شده از اداره راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ به تحلیل مبحث و موضوع موردنظر پرداخت شده است. هدف از این پژوهش، پیش بینی تعداد کل تصادفات، تصادفات خسارتی، جرحی و فوتی با توجه به آمار و متغیرهای موجود در استان کرمانشاه است. متغیرهای موجود در این پژوهش و یا متغیرهای واردشده در مدل رگرسیونی شامل تعداد کل تصادفات، تعداد تصادفات خسارتی، جرحی و فوتی، تعداد تصادفات در هوای آفتابی، ابری و بارندگی و تعداد وسایل سواری مقصر در تصادفات درون شهری (استان کرمانشاه) به صورت ماهانه طی 4 سال آماری از 1383 تا 1386 می باشد. در پژوهش حاضر برای انجام محاسبات از نرم افزار Spss نسخه 16 و Excel استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که تعداد کل تصادفات درون شهری در استان کرمانشاه به طور متوسط در هر ماه 6/478 تصادف و تعداد تصادفات خسارتی درون شهری در استان کرمانشاه به طور متوسط در هر ماه 53/466 و تعداد تصادفات جرحی درون شهری به طور متوسط در هر ماه 37/67 و تعداد تصادفات فوتی درون شهری به طور متوسط در هر ماه 63/2 پیش بینی شده است. و همبستگی به دست آمده بین متغیرها نشان می دهد که همبستگی بین متغیرهای تعداد کل تصادفات با تعداد تصادفات خسارتی برابر با 941/0 و با متغیر تعداد تصادفات جرحی 603/0 و با متغیر تعداد تصادفات در هوای آفتابی برابر با 660/0 است که یک همبستگی قوی مثبت می باشد و افزایش هرکدام باعث افزایش تعداد کل تصادفات می شود

    کلید واژگان: پیش بینی تصادفات درون شهری, مدل های رگرسیون خطی و چندگانه, استان کرمانشاه
    SAEEDZANGANEH

    Accidents are the most important factors in today's world, and accidents within the city may lead to further damages and traffics , due to the importance of this issue ,further research should be focused on accidents. In this thesis, the statistics taken from traffic patterns in Tehran have been used to predict the traffic accidents in the city of Kermanshah with simple linear regression models as well as multiple linear regression correlation between variables in the model. The aim of this study was to predict the total number of crashes, accidents leading to property or bodily damages and or death , according to the statistics of the variables in the Kermanshah Province. Variables in this study or variables that are imported in the regression model are : the study of total number of accidents, accidents with damages, maim and death, the number of accidents on sunny, cloudy or rainy weathers, and other vehicles responsible for accidents within the city (Kermanshah Province) during the four years from 1383 to 1386 on a monthly basis. In this survey softwares like Excel or Spss 16 has been used for calculations. The results show that the average of total number of accidents in the city of Kermanshah is 478.6 per month and the average of 466.53 damages and 67.37 bodily damages and 2.63 death accidents per month. The correlation between the variables shows , the total number of accidents with number of damage accidents equal to 0.941 and With the number of Death accidents is 0. 603 and With the number of accidents on sunny days equal to 0. 660 , that is a strong positive correlation so the increase in each of them will lead to the increase of others.

    Keywords: accident prediction within the city, linear, multiple regression models, Kermanshah province
  • سعید زنگنه *، آزاده رنجبر حیدری
    مطالعات نشان می دهد که جهان دارای یک جو است و اثرات سو آلاینده های منتشره نمی تواند محدود به یک منطقه و یا حتی یک قاره باشد. هدف از این مطالعه، بررسی سیاست ها و اثرات بین المللی بر آلودگی هوای محلی و منطقه ای است. نتایج نشان می دهد که هر نوع آلاینده هوا با طول عمر جوی کمتر از 3 تا 4 روز می تواند یک قاره را بپیماید، و اگر عمر آلاینده به یک یا دو هفته افزایش یابد، از یک اقیانوس عبور و در طول یک تا دو ماه در یک نیم کره پراکنده شود. با یک تا دو سال عمر، این ذرات را در هر جای از زمین می توان مشاهده کرد. اثرات نامطلوب آلاینده های هوا بر روی بازدهی محصولات کشاورزی، زیست پذیری جنگل ها، مراتع و دیگر اکوسیستم های طبیعی در جهان است. همه اینها باعث افزایش تلاش ها و سیاست های بین المللی با به رسمیت شناخته شدن فعالیت آنها و اندازه گیری جابه جایی آلاینده ها در مقیاس های بزرگ شده است. بنابراین دولت ها در تلاش اند تا تغییرات جمعیت را که بر مواد غذایی، انرژی و کالا و جابه جایی آلاینده های آب و هوایی تاثیر گذارند پیش بینی کنند.
    کلید واژگان: سیاست, محیط زیست, اثرات بین المللی, آب و هوای جهانی, آلودگی هوای محلی
    Saeed Zangeneh *
    This article argues that the world has only one atmosphere and that the adverse impact of emitted pollutants often cannot be confined to a single location or region. Any air pollutant with an atmospheric lifetime of at least three to four days, may be transported across a continent also it would take a week or two to get it across an ocean, a month or two to be moved around the hemisphere, and a year or two to be delivered anywhere on the earth. As population and living standards are growing in many parts of the world; often, they result in increasing pollutant emissions. The results indicate the impact of air pollutants on crop yields and the viability of forests, grasslands, and other natural ecosystems. Many studies have unveiled the interplay between air pollution levels and climate change on scales ranging from regional to global. All of these concerns have led to increasing international efforts to recognize and measure the long-range transport of pollutants. They have also spurred attempts to predict how expected changes in population, production of food, energy, goods and climate will impact future pollutant transport and air quality.
    Keywords: politics, environment, international effects, global climate, local oil pollution
  • علی محمد خورشیددوست، سعید زنگنه *، یوسف زارعی، سعید محمودی
    دما از عناصر اساسی اقلیم است لذا تغییرات ناگهانی یا کوتاه مدت و درازمدت آن می تواند ساختار آب و هوای هر محلی را دگرگون سازد. در این پژوهش تحلیل سینوپتیکی امواج گرمایی هجده ساله اخیر(1999-2016) در شمال غرب ایران مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از داده های دمای روزانه، موج های گرما را که با افزایش ناگهانی و هماهنگ دما در همه ایستگاه های انتخابی منطقه شمال غرب ایران رخ داده بود، بر روی نمودار به صورت ماهانه(72 نمودار) مشخص گردید، که با این روش 14 موج گرما با شدت های مختلف شناسایی گردید. سپس با استفاده از داده های NCEP-NCAR و نرم افزار GRADS و چهار سطح تراز دریا، 850، 700 و 500 هکتوپاسکال، انتخاب گردیدند و نقشه های سینوپتیکی تهیه گردید و مورد تحلیل همدیدی قرار گرفتند. بر اساس نتایج بدست آمده با قرار گرفتن پشته حاصل از مراکز واچرخندی بر روی نیمه غربی ایران در روز اوج موج گرما، و با همگرا شدن هوا سبب فرونشینی و نشست هوا و در نهایت گرم شدن آن به صورت آدیاباتیک می شود. بررسی موج گرما از 48 ساعت قبل از شروع آن تا پایان موج و گذشتن از روی منطقه نشان می دهد که مراکز پرفشار جنب حاره ابتدا بر روی عربستان و شمال شرق آفریقا بسته می شوند و از روی دریای سرخ و عربستان عبور کرده و تا پایان موج گرما از شرق ایران گذشته و بعد از آن ضعیف شده و به عرض های پایین جابجا می شوند.
    کلید واژگان: تحلیل همدیدی, موج گرما, شمال غرب ایران, فرارفت گرم
  • علی محمد خورشیددوست، علی اکبر رسولی، سعید زنگنه*
    پیش بینی احتمال وقوع خشکسالی در سال های مختلف و فعالیت های پیشگیرانه در راس تدابیر اتخاذشده در مقابل خشکسالی قرار دارد. هدف پژوهش حاضر، پیش بینی خشکسالی با استفاده از روش های آماری ریزمقیاس نمایی و تکنیک تولید داده های مصنوعی است. در این تحقیق به منظور دستیابی به این اهداف، مطالعه ای ترکیبی با استفاده از داده های ایستگاهی، خروجی مدل های آماری و تولید داده های مصنوعی انجام گرفت. ابتدا با استفاده از مدل آماری CLIMGEN داده های مصنوعی تولید شده و با استفاده از شاخص SPI خشکسالی های آینده منطقه تحقیق استخراج شد. در نهایت با استفاده از MINITAB روند خشکسالی در ایستگاه های منتخب شمال غرب ایران ترسیم شد. برای صحت سنجی، توسط داده های مشاهداتی دوره پایه به پیش بینی داده های دوره2010-2001 به وسیله مدل پرداخته شد. همبستگی بین داده های تولیدشده با داده های مشاهداتی توسط SPSS صورت گرفت که در اکثر ایستگاه ها دقت به نسبت خوبی را نشان می دهد. براساس نتایج، ایستگاه های اردبیل، جلفا و تکاب روند ملایم کاهش بارش و افزایش خشکسالی را دارند و ایستگاه های خوی، میانه و سردشت روند ملایم افزایش بارش و افزایش ترسالی را نشان می دهند. در نمودارهای ایستگاه های تبریز، ارومیه و پارس آباد نیز روند یکنواخت و بدون تغییر البته با دوره های خشک و مرطوب مشاهده می شود.
    کلید واژگان: پیش بینی خشکسالی, شمال غرب ایران, مدل CLIMGENT, MINITAB
    Ali Mohammad Khorshiddoust, Aliakbar Rasuly, Saeed Zangeneh *
    The prediction of probability of drought occurrence in different years and its mitigation measures are at the peak of drought management decisions. The aim of present research is the prediction of drought by the use of downscaling statistical methods and artificial data creation technique. For getting the work done, a synthetic study was carried out by utilization of meteorological stations data, the outputs of statistical analyses and finally using SPI drought index. First, artificial data was produced through CLIMGEN, then SPI value was predicted. Then Minitab software was used for the calculation and drawing of the trends in selected stations of the North West.  For validity approval the model was adapted by observational and produced data. The correlation between artificially created data and observed data was estimated by SPSS software. Results indicated a suitable validity for most of the stations. Accordingly, Ardebil, Jolfa, and Tekab show a smooth precipitation declining and drought increasing trend. Khoy, Mianeh, and Sardasht are among the stations which prove a moderate precipitation and increasing wet conditions, while there were not seen any changes in Tabriz, Urmia, and Parsabad stations.
    Keywords: Drought Prediction, CLIMGEN Model, Drought Index, Precipitation, North West Iran
  • سعید زنگنه *، حسن لشکری، محمد مرادی
    در این پژوهش، داده های بارش روزانه 28 ایستگاه سینوپتیک جنوب و جنوب غرب ایران در دوره آماری 10 ساله (2009-2000) از سازمان هواشناسی جمع آوری گردید. با استفاده از شاخص بارش استاندارد (SPI)[1] خشکسالی های منطقه استخراج گردید. سال 2008 به عنوان خشک ترین سال انتخاب شد و نقشه های سینوپتیکی در 4 سطح فشار تراز دریا، ارتفاع و امگا در ترازهای 850، 700 و 500 هکتوپاسکال در ماه های ژانویه، فوریه، مارس، آوریل، نوامبر و دسامبر مشخص و تحلیل شد. بررسی پربند مرکزی بسته شده در 6 ماه بارشی سال 2008 به صورت روزانه در سطوح مختلف نشان داد که در سطح 850 هکتوپاسکال 77/0، در سطح 700 هکتوپاسکال 98/0 و در سطح 500 هکتوپاسکال در 99/0 موارد پربند های ارتفاع ژئوپتانسیل بسته شده است. بررسی پربند مرکزی بسته شده در 6 ماه مرطوب سال 2001 به صورت روزانه نشان داد که در سطح 850 هکتوپاسکال در 68/0، در سطح 700 هکتوپاسکال در 83/0 و در سطح 500 هکتوپاسکال 77/0 موارد پربند های ارتفاع ژئوپتانسیل بسته شده است؛ بنابراین، سال 2008 که خشکسالی شدیدتر بوده، درصد بیشتری از پربند های مرکز واچرخند بسته شده است. دیگر نتایج حاکی از این است که محور واچرخند بر روی خشکی، در سال های 2008 و 2001 به صورت شرقی - غربی بوده است. این وضعیت، در ترکیب واچرخند عربستان و واچرخند شمال آفریقا بیشتر دیده می شود. از طرف دیگر، امتداد پشته در این سال ها، بر روی ایران و عربستان قرار گرفته و پایداری را در منطقه مورد مطالعه حاکم نموده است؛ بنابراین ناوه مدیترانه ای نمی تواند به عرض های پایین نفوذ کند و به سوی عرض های بالاتر حرکت می کند. نهایتا نیمه جنوبی ایران تحت تاثیر سامانه های بارشی قرار نمی گیرد. از طرف دیگر کم فشار سودانی فقط تا روی دریای سرخ پیشروی کرده و بر روی منطقه مورد مطالعه نفوذ نکرده است.
    کلید واژگان: تحلیل همدیدی, خشکسالی, پرفشار عربستان, جنوب و جنوب غرب ایران
    Saeid Zanzangeneh*, Hasan Lashkari, Mohammad Moradi
    The present study aims at synoptic analysis of Saudi high and its effect on the drought of southern and southwest of Iran. Located in the south and southwest of Iran, the precipitation data of 28 synoptic stations during a 10-year statistical period (2000- 2009) are gathered from the Iran Meteorological Organization. Using the Standardized Precipitation Index (SPI), the drought period of the region was extracted, in which 2008 was considered as the driest year. Moreover, synoptic maps were determined and analyzed in 4 levels, called sea level pressure, height, and Omega at 850, 700 and 500 HP during January, February, March, April, November and December. The central closed contour of the precipitation in 6 months of 2008 on a daily basis at various levels revealed that geopotential height contour is closed at 850 hPa, 700 hPa, and 500 hPa as 0.77, 0.98 and 0.99 respectively. Besides, the central closed contour in 2001 during the 6 humid months showed daily that the geopotential height contours are closed at the level of 850 hp in 0.68, 700 hp in 0.83 and 500 hp in 0.77. Since there was a severe drought during 2008, it is revealed that more contour of center anticyclone is closed. Furthermore, centered anticyclone over land was as east-west in 2008 and 2001 which is more common in the combination of north of Africa and the anticyclone of Saudi Arabia. In addition, the ridge has been locating on Iran and Saudi Arabia in recent years dominating the stability in the area. Therefore, Mediterranean trough cannot penetrate lower latitudes moving to higher ones. In conclusion, the southern half of Iran is not affected by precipitation systems. However, the low pressure of Sudan has been progressing on the Red Sea and not penetrating in the study area.
    Keywords: Synoptic Analysis, drought, high pressure Arabia, South, South, West of Iran
  • بهروز ساری صراف، سعید محمودی، سعید زنگنه*، زهرا پاشایی

    امروزه پیش بینی داده های هواشناسی برای برنامه ریزی های آینده در زمینه های طبیعی و انسانی از اهمیت بالایی برخوردار است. از جمله می توان به پیش بینی خشکسالی و سیل و... اشاره کرد که در این صورت می توان با برنامه ریزی مدون از خسارات احتمالی کاست. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از مدل CLIMGEN و داده های هواشناسی (2009-1961)، ایستگاه سینوپتیک تبریز پیش بینی داده های هواشناسی سال های 2009-2000 انجام گرفت و با توجه به هدف تحقیق همبستگی بین این داده ها با داده های مشاهداتی در SPSS16 صورت گرفت. با توجه به همبستگی بین داده های مشاهداتی و شبیه سازی شده، سپس به پیش بینی داده های هواشناسی منطقه تبریز طی دوره 2040-2016 پرداخته شد. در نتیجه با استفاده از شاخص SPI جهت به دست آوردن ترسالی و خشکسالی ها در دوره مورد مطالعه و دوره شبیه سازی شده اقدام گردید. نتایج نشان می دهد که در دو دوره مورد مطالعه (2009-1961 و 2040-2016)، روند بارش رو به کاهش گذارده است و از طرف دیگر در دوره پیش بینی شده نسبت به دوره مشاهداتی ترسالی و خشکسالی ها رو به افزایش نهاده و از وضعیت نرمال فاصله گرفته است. برای سال2040 در منطقه مورد مطالعه با مدل گردش عمومی جو HADCM2 طبق سناریوی A1BAIM مدل سازی شد و از مدل MAGICC-SCENGEN برای ریز مقیاس نمایی داده های با قدرت تفکیک خروجی 5/2 در 5/2 مدل های گردش عمومی استفاده شد. نتایج حاصل از این مدل نیز حاکی از کاهش بارش و افزایش دما در منطقه مورد مطالعه می باشد.

    کلید واژگان: ترسالی و خشکسالی, مدل CLIMGEN, شاخص SPI, تبریز

    The weather forecast data plays an important role in future planning in the natural and human fields. This includes the forecast of droughts and floods, etc., which can reduce potential damages that threaten the preplanned programs. Using CLIMGEN and meteorological data (1961-2009) of Tabriz station, this study forecasted the meteorological data for the years 2000- 2009. Next, the correlation between the data and the observed data of SPSS16 was observed. Then, based on the correlation between observed and simulated data, a prediction was made for the meteorological data of Tabriz region during the period between 2016- 2040. Finally, the wet and drought periods during the study were calculated by SPI and were simulated. The results showed the steady diminishing of rainfall trend in the two periods of 1961-2009 and 2016-2040. On the other hand, the predicted period has shown a rise compared to the wet and drought periods being far from normal. For the year 2040 in the region, general circulation models of the atmosphere HADCM2 and A1BAIM scenario were modeled and MAGICC-SCENGEN for Exponential Scale Tiny data output with a resolution 2.5 to 2.5 general circulation models were used. The results obtained by the use of the model indicate a reduction in the rainfall and an increase in temperatures in the area under study.

    Keywords: Tabriz, CLIMGEN model, SPI index, Wet period, Drought period
  • جزایر حرارتی شهری، شهرهای گرم تر
    سیدمحمود هاشمی، سعید زنگنه
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال